پردازش تصویر
میتوان با استفاده از کامپیوتر، پردازش و تجزیه و تحلیل های رقمی انجام داد. این پردازش برای افزایش کیفیت داده ها و تفسیرهای چشمی انجام می گیرد. هم چنین میتوان موضوع یا اطلاعات به خصوصی را از تصویر به دست آورد که همگی به صورت خودکار توسط کامپیوتر انجام می گیرد.
تصاویر آنالوگ
تصاویری مانند عکس های هوایی که توسط سیستم های عکس برداری(دوربین) به دست می آیند. از آنجایی که در این عکس ها از فیلم عکاسی استفاده شده است، پس هیچ پردازشی نیاز ندارد.
تصاویر رقمی(دیجیتالی)
تصاویر سنجش شده که از تعداد زیادی مربعات کوچک(پیکسل) تشکیل شده اند. هر پیکسل دارای یک شماره رقمی(Digital Number) میباشد که بیانگر میزان روشنایی آن پیکسل است. به این نوع تصاویر، تصاویر رستری هم میگویند. تصاویر رستری دارای سطر و ستون می باشند.
یک تصویر را می توان توسط تابع دوبعدیf)x,y) که در آن X و Y را مختصات مکانی و مقدار f در هر نقطه را شدت روشنایی تصویر در آن نقطه می نامند. اصطلاح سطح خاکستری نیز به شدت روشنایی تصاویر مونوکروم اطلاق میشود. تصاویر رنگی نیز از تعدادی تصویر دوبعدی تشکیل می شود.
زمانی که مقادیر X و Y و مقدارf(x,y) با مقادیر گسسته و محدود بیان شوند، تصویر را یک تصویر دیجیتالی می نامند. دیجیتال کردن مقادیر X و Y را Sampling و دیجیتال کردن مقدارf(x,y) را quantization گویند.
برای نمایش یک تصویر M * N از یک آرایه دو بعدی( ماتریس) که M سطر و N ستون دارد استفاده می کنیم. مقدار هر عنصر از آرایه نشان دهنده شدت روشنایی تصویر در آن نقطه است. در تمام توابعی که پیاده سازی خواهیم کرد، هر عنصر آرایه یک مقدار 8 بیتی است که می تواند مقداری بین 0 و 255 داشته باشد. مقدار صفر نشان دهنده رنگ تیره(سیاه) و مقدار 255 نشان دهنده رنگ روشن(سفید) است.
به عنوان مثال تصویر زیر که سایز آن 288 * 265 است از یک ماتریس که دارای 288 سطر و 265 ستون است برای نمایش تصویر استفاده می کند.
هر پیکسل از این تصویر نیز مقداری بین 0 و 255 دارد. نقاط روشن مقادیری نزدیک به 255 و نقاط تیره مقادیر نزدیک به 0 دارد. همه توابع پردازش تصویر از این مقادیر استفاده کرده و اعمال لازم را بر روی تصویر انجام می دهند.
مقادیر پیکسلها
مقدار انرژی مغناطیسی که یک تصویر رقمی به هنگام تصویر برداری کسب میکند، رقم های دوتایی(Digit binary) یا بیت ها(Bits) را تشکیل میدهند که از قوه صفر تا 2 ارزش گذاری شده است. هر بیت، توان یک به قوه 2 (1بیت=21) میباشد.
حداکثر تعداد روشنایی بستگی به تعداد بیت ها دارد. بنابراین 8 بیت یعنی 256 شماره رقمی که دامنه ای از 0 تا 255 دارد. به همین دلیل است که وقتی شما تصویر رستری از سنجنده خاصی مانند TM را وارد نرم افزاری میکنید تغییرات میزان روشنایی را بین 0 تا 255 نشان میدهد.
دامنه تغییرات رنگ
مقدار پیکسل
نوع تصویر
0-255
28 = 256
8-bit image
0-65535
216 = 65536
16-bit image
0-16777215
224 = 16777216
24-bit image
دقت تصویر:
دقت تصویر بستگی به عدد پیکسل ها دارد. با یک تصویر ۲ بیتی، حداکثر دامنه روشنایی ۲۲ یعنی ۴ میباشد که دامنه آن از ۰ تا ۳ تغییر میکند. در این حالت تصویر دقت(تفکیک پذیری لازم) را ندارد. تصویر ۸ بیتی حداکثر دامنه ۲۵۶ دارد و تغییرات آن بین ۰ تا ۲۵۵ است. که دقت بالاتری دارد.
روش های پردازش تصاویر:
بخش بندی سطح خاکستری(Gray-Level Slicing)
فرض کنید می خواهیم مساحت کل جنگل های استان را تعیین کنیم. با فرض اینکه عکس هوایی از استان را داشته باشیم، می توانیم از بخش بندی سطح خاکستری استفاده کنیم. بدین صورت که با نمایان کردن سطوح خاکستری نشان دهنده جنگل ها و پایین آوردن شدت سطوح خاکستری دیگر نقاط تصویر، مساحت جنگل ها را محاسبه کنیم. نمودار زیر نحوه نگاشت مقادیر پیکسل ها ی تصویر ورودی را نشان می دهد.
همچنین از نمودار زیر نیز برای نگاشت مقادیر پیکسل های تصویر ورودی می توان استفاده کرد.
شکل نمودار فوق نشان می دهد که تصویر خروجی تولید شده توسط این نمودار یک تصویر باینری است.
ترمیم تصویر(Image restoration):
در بیشتر تصاویری که توسط ماهواره ها یا رادارها ثبت می گردند، اختلالاتی در تصویر به وجود می آید که به دلیل خش می باشد. دو اختلال مهم در تصاویر چند باندی، نواری شدن(Banding) و خطوط از جا افتاده می باشد.
نواری شدن(باندی شدن):
اشتباهی که توسط سنجنده، در ثبت و انتقال داده ها روی می دهد. و یا تغییر پیکسل در بین ردیف ها می تواند باعث ایجاد چنین اشتباهی گردد.
خطوط از جا افتاده( خطا در تصویر):
اشتباهی که در ثبت و انتقال داده ها روی می دهد و در نتیجه، یک ردیف پیکسل در عکس از بین می رود.
بالا بردن دقت عکس
یکی از کار های مهمی که در پردازش تصویر انجام می گردد، بالا بردن دقت عکس به منظور دید و تفسیر چشمی دقیق تر می باشد. روش های بسیاری برای نیل به این هدف وجود دارد ولی مهم ترین آنها، افزایش تباین(Contrast) تصویر و عملیات فیلتر کردن می باشد.
هیستوگرام تصویر
در هر تصویر رقمی، مقادیر پیکسل ها بیانگر خصوصیات آن تصویر(مانند میزان روشنایی تصویر و وضوح آن) می باشد. هیستوگرام تصویر در حقیقت بیان گرافیکی میزان روشنایی تصویر می باشد. مقادیر روشنایی(برای مثال 0-255) در طول محور X بیان شده و میزان فراوانی هر مقدار در محور Y بیان می گردد.
بالا بردن دقت عکس
یکی از کارهای مهمی که در پردازش تصویر انجام می گردد، بالا بردن دقت عکس به منظور دید و تفسیر چشمی دقیق تر می باشد. روش های بسیاری برای نیل به این هدف وجود دارد ولی مهم ترین آنها، افزایش تباین(Contrast) تصویر و عملیات فیلتر کردن می باشد.
هیستوگرام تصویر
در هر تصویر رقمی، مقادیر پیکسل ها بیانگر خصوصیات آن تصویر(مانند میزان روشنایی تصویر و وضوح آن) می باشد. هیستوگرام تصویر در حقیقت بیان گرافیکی میزان روشنایی تصویر می باشد.
مقادیر روشنایی(برای مثال 0-255) در طول محور Xبیان شده و میزان فراوانی هر مقدار در محور Y بیان می گردد.
بالا بردن دقت عکس:
یکی از کار های مهمی که در پردازش تصویر انجام می گردد، بالا بردن دقت عکس به منظور دید و تفسیر چشمی دقیق تر میباشد. روش های بسیاری برای نیل به این هدف وجود دارد ولی مهم ترین آنها، افزایش تباین(Contrast) تصویر و عملیات فیلتر کردن می باشد.
هیستوگرام تصویر:
در هر تصویر رقمی، مقادیر پیکسل ها بیانگر خصوصیات آن تصویر(مانند میزان روشنایی تصویر و وضوح آن) می باشد. هیستوگرام تصویر در حقیقت بیان گرافیکی میزان روشنایی تصویر می باشد.
مقادیر روشنایی(برای مثال 0-255) در طول محور X بیان شده و میزان فراوانی هر مقدار در محور Y بیان م
مقدمه
"رفتار درمانی شناختی"به شما کمک می کند تا به گونه دیگری اندیشیده ودرنتیجه این طرز تفکرجدید شما میتوانید با رفتارهای سالم ترو درست تری در برابرحوادث ناخواسته وناگوار پیرامونتان برخورد نمائید.
برخلاف سایر روشهای گفتار درمانی که روان درمانگر درپی شناسائی و ریشه یابی علل رفتارهای نامناسب مراجع خود در برابر ناملایمات وحوادث زندگی است تابه او کمک کند , در "رفتار درمانی شناختی" روان درمانگر فقط برمشکلات زمان حال (اینجا و اکنون) وانچه موجب ناراحتی و اضطراب درفرد بیمار گردیده است تکیه می کند.
مهم ترین انتقاد به اصل نظریه یعنی وجود مراحل رشد وارد شده است .آلبرت بندورا اشتباه کودکان در آزمایش های مربوط به نگهداری ذهنی را نه به سبب نرسیدن آنان به حد رشد مناسب ، بلکه به علت فرایندهای معیوب می داند . انتقاد دیگر برخلاف نظر پیاژه حدود 40 تا60 درصد بزرگسالان به طور کامل قادر به تفکر بر حسب عملیات صوری نیستند .
پیاژه نه فقط توانایی کودکان پیش دبستانی بلکه ، هم چنین توانایی کودکان دبستانی را نیز کمتر از آن چه هست برآورد کرده است . نکته دیگری که پیاژه به آن توجه نداشته و بر اساس نظریه ساختارگرایی ژنتیکی خود بر تحولات زیستی و مغزی بیشترین تأکید را کرده این است که دستیابی به تفکر منطقی تا حد زیادی حاصل یادگیری و تجارب زمینه ای در هریک از مراحل رشد هر فرد است .
افراد در صورتی می توانند از آشفتگی های عاطفی دوری کنند که زندگی خود را بر پایه گرایشهای فطری به منطقی و تجربی بودن بنا نهند. اگر عقلمان را راهنمای زندگیمان قرار دهیم رابطه ما با خودمان و دیگران بسیار ثمر بخش خواهد بود . مطمئنا ، عقل خداگونه نیست و گاهی محدودیتهایی دارد ، ولی برای اینکه اختلالهای عاطفی را به حداقل برسانیم ، هیچ مبنایی برای پردازش رویدادهای فردی و میان فردی زندگیمان بهتر از منطقی بودن نیست .
ما به عنوان انسانهای منطقی ، می دانیم که دنیا همیشه عادلانه نیست ، و رویدادهای ناگوار ، کم و بیش در زندگی اتفاق می افتد پس گاهی عواطف موجهی مانند : تاسف ، پشیمانی ، ناخوشایند بودن، و رنجش را تجربه می کنیم . از لحاظ منطقی می دانیم که انسان کاملی نیستیم و همیشه ناکامی ها و نقطه ضعفهایی داریم ، اما صرفا به این دلیل که کامل نیستیم نمی توانیم بپذیریم کسی با ما به صورت آدم بی ارزشی برخورد خواهد کند. با آنکه قبول داریم منافع شخصی خود را در درجه اول اهمیت قرار می دهیم تصمیم می گیریم شرایط اجتماعی ناخوشایند را در راستای منطقی تر تغییر بدهیم ، زیرا می دانیم در دراز مدت به نفع ماست که در دنیای منطقی تری زندگی کنیم .
رابطه میان افکار منفی و احساسات منفی
به نظر شناختی ها هر احساسی دارای یک مولفه فکری می باشد. و هیچ احساسی بدون مولفه فکری به وجود نمی آید بنابر این لازم است برای تغییر احساسات خود تا اندازه ای با مولفه های فکری آشنا باشیم.
اندوه و افسردگی :
اندوه و افسردگی ناشی از تفکر از دست دادن ، شکست خوردن ، مورد بی مهری واقع شدن ، مرگ یکی از عزیزان ، نرسیدن به یک هدف و........ باشد.
احساس گناه:
این تفکر که کسی را بی دلیل از خود رنجانیده ، یا در حد معیارهای اخلاقی خود ظاهر نشده استز
خشم رنجش و دلخوری :
این تفکر که کس با او رفتار نامنصفانه داشته یا می خواهد از او سو استفاده کند.
یاس و ناامیدی :
این فکر که من نمی توانم و از توان من خارج است این مشکل دیگر هیچ راه حلی ندارد و من به بن بست خورده ام .
اضطراب ، نگرانی ، ترس ، هراس شدید:
این فکر که من به خطر افتاده ام و حادثه بدی در شرف وقوع است :" اگر در حضور جمع و هنگام سخنرانی صحبتم را فراموش کنم ده اتفاقی می افتد؟ "یا" شاید دردی که در سینه دارم مقدمه یک حمله قلبی باشد.
احساس حقارت و بی کفایتی :
فرد خود را در مقایسه با دیگران قرار داده و نتیجه می گیرد که به خوبی آنها نیست . به اندازه آنها باهوش، جذاب ، موفق و باذوق نیست خودش را در حد و قواره دیگران یا کار خاصی نمی بیند و به همین خاطر پا پس می کشد و بنابراین خود را حقیر احساس می کند.
احساس تنهایی:
فرد به خود می گوید چندان مورد توجه نیست و نبود او برای دیگران فرقی ندارد هیچ کس او را دوست خود تلقی نمی کند . ظاهر جذابی ندارد و بدقیافه و بی ریخت است.
احساس درماندگی :
فرد گمان می کند مشکل او کماکان ادامه خواهد یافت و وضع بهتر نخواهد شد. با خود می گوید" گرفتاریهای من تمام نشدنی است "" دیگر نمی توانم تحمل کنم"
البته لازم به ذکر است که در هر یک از موارد بالا فرد افکار خود را عین واقعیت تلقی می کند.
در این که هر فردی تمایل دارد تا محبوب دیگران باشد، هیچ تردیدی نیست. خواستن پذیرش و تایید دیگران مقبول است، اما برخی افراد تایید را فراتر از یک تمایل و خواسته قلمداد میکنند. آنها تایید دیگران را نیاز و ضرورتی میپندارند که بدون آن قادر به حیات و بقا نیستند. هنگامی که اهمیت تایید ازسوی دیگران تا این حد مهم تلقی میگردد، شکست فرد در جنبه های گوناگون زندگی اجتناب ناپذیر می گردد:
1- میتواند یک منبع اضطراب باشد، که باعث محدود شدن زندگی شما گردد. شما از ریسک کردن اجتناب می ورزید، تجربه چیزهای جدیدی که موفقیت در آنها قابل تضمین نیست، و یا هر موقعیتی که شما از نوع تفکر دیگران نسبت به خود هراس دارید. این امر سبب میگردد عوض آنکه اهداف شخصی خود را دنبال کرده و خواسته های قلبی خود را طلب کنید، تنها خود را با انتظارات دیگران انطباق دهید.
2- شما ممکن است نسبت به انتقاد حساس گردید. احساس رنجش از انتقاد، از اینکه شما از بازخوردهای دیگران به عنوان تجارب یادگیری سود برید ممانعت میکند. در پی پذیرش و تایید دیگران بودن، ازعدم اعتماد بنفس و پذیرش خویشتن نشات میگیرد.
3- شما ممکن است تلاش به دستیابی به یک هدف ناممکن اصرار ورزید. شما هرگز قادر نخواهید بود پذیرش و تایید تمامی اطرافیان خود را جلب کنید. حتی اگر قادر به چنین کاری باشید آیا آنها شما را واقعا دوست خواهند داشت؟
4- دیگران نهایتا برای شما احترام کمتری قائل گردیده و شما را کمتر دوست خواهند داشت. آیا شما به کسانی که به سادگی رنجیده خاطر میگردند علاقه دارید؟ و برایشان احترام قائل میباشید؟ به زبان نیاوردن چیزهایی که منظورشان است، همواره برای وفق دادن خود با انتظارات و خواسته های دیگران کوشیدن، بی جهت بله گفتن، اجتناب از پذیرش مسئولیت زندگی خود، همواره محتاج عشق، توجه و یا ترحم دیگران بودن. هرچه بیشتر به دنبال پذیرش و تایید دیگران باشید، کمتر به آن دست خواهید یافت.
5- نگامی که شما پیوسته میکوشید تا تایید و پذیرش دیگران را جلب کنید، لاجرم این رفتار در شما بصورت یک عادت در می آید. و دیگر دیگران انتظار دارند تا شما بی قید و شرط خود را با خواسته های آنها وفق داده و به انتظارات آنها تن دهید. و چنانچه شما در برابر خواسته دیگران پاسخ منفی بدهید، ممکن است حتی از دست شما عصبانی و دلخور نیز بگردند! دیگران تصور میکنند شما نیاز، خواسته و آرزویی برای خود ندارید.
چه زمانی شما در پی پذیرش و تایید دیگران هستید؟
هر زمانی که شما نگران طرز تفکر دیگران نسبت به خود باشید. مانند:
1- بله گفتن وقتی که میخواهید نه بگویید.
2- بیان جملاتی که اعتقادی به آنها ندارید، ابراز موافقت نسبت به عقیده ای که مخالف آن هستید، تعریف و تمجیدی که از روی تظاهر اظهار میکنید.
3- واکنش به انتقاد بصورت حمله متقابل و حالت تدافعی.
4- هنگامی که عذر خواهی میکنید، در صورتی که مرتکب هیچگونه اشتباهی نشده اید.
5- نظر و عقیده دیگران را مبنای سلیقه شخصی خود قرار میدهید. چه لباسی خریداری کرده و یا مدل موی خود را به چه شکل در آورید.
6- قبل از صحبت کردن، تصمیم گیری و یا خرید چیزی اجازه می گیرید.
7- از دیگران میخواهید تا گفته های شما را تایید و تصدیق کنند."درست نمیگم؟"
8- بر خلاف مسیر و ارزشهای خود حرکت میکنید تا دیگران را تحت تاثیر قرار دهید.
برخی از طرز تفکرات غلط درباره مورد تایید واقع نشدن:
1- شما تصور میکنید فردی از دست شما عصبانی است اما علت آن را جویا نمیشوید.
2- نسبت به انگیزه های منتقدان خود دچار پیشداوری و نتیجه گیری عجولانه میگردید. شما نیت و قصد آنها را صرفا آزردن، کنترل کردن و یا تحقیر خود می بینید.
3- شما تصور میکنید انتقاد متوجه شماست در صورتی که اینگونه نیست.
4- شما با خود میگویید که چنانچه دیگران شما را دوست نداشته باشند، آنها به حتم از شما متنفر هستند.
5- شما میپندارید که عدم پذیرش از سوی برخی افراد به مفهومی این است که هیچ کس، هیچگاه شما را دوست نداشته و برایتان احترام قائل نخواهد شد. (تعمیم بی مورد)
6- شما تصور میکنید که یک انتقاد از سوی یک فرد به معنی طرد کامل شما از سوی آن فرد است.
7- شما تصور میکنید که عدم پذیرش و تایید ازسوی دیگران به پیامدهای جدی و ناگواری خواهد انجامید.
چنانچه شما پیوسته نگران آن میباشید که دیگران چگونه نسبت به شما خواهند اندیشید، پذیرش خویشتن در شما متزلزل است. بدین مفهوم که شما برای ارزیابی خود به تایید دیگران محتاجید. هنگامی که شما از دیگران عشق و احترامی که تصور میکنید به آن "نیاز" دارید دریافت نمی کنید، "تردید به خود" که در ذهن شما ریشه دوانده مجددا بال و پر میگیرد.زمینه ذهنی اینگونه ارزیابی خویشتن، احساس نیازمندی مفرط است. "نزد من شاد بودن و احساس ارزشمندی کردن وابسته به آنست که دیگران 1-همواره مرا دوست داشته باشند، 2-مورد تایید و پذیرش قراربدهند، 3-برایم احترام قائل باشند و 4-هیچگاه مرا رد و طرد نکنند." شما تصور میکنید که چنانچه فردی که پیشتر شما را دوست داشته ، دیگر تصمصم بگیرید که شما را دوست نداشته باشد، سرنوشتی بسیار وحشتناک وغیر قابل تحمل است.
آیا انسان قادر خواهد بود بر ترس غیر معقول خود از طرد شدن، دوست داشته نشدن و مورد تایید و پذیرش قرار نگرفتن فائق آید؟
بله، اگر به این عقیده پای بند گردد که پذیرش و تایید دیگران یک نیاز ضروری نیست. اکنون راه حل چیست؟ از تایید و پذیرش دیگران استقبال کنید و هر کار معقولی که موجب اجتناب از عدم پذیرش و تایید دیگران میگردد، را انجام دهید. روی شخصیت و روابط خود کار کنید تا شانس خود را برای جلب عشق و محبت دلخواه خود افزایش دهید. اما همواره به خود یادآوری کنید که، با اینکه تایید دیگران مقبول است، اما شما بدون آن هم قادر به ادامه حیات و بقا خواهید بود. بنابراین درآینده در صورت مواجهه با عدم تایید و پذیرش دیگران تنها احساس ناکامی مختصری خواهید کرد، تا اینکه احساس اضطراب،افسردگی و یا درماندگی. و همچنین دیگربمنظور خوشنود سازی دیگران از خواسته ها و نیازهای خود دست نخواهید کشید.
در دنیای واقع بازخورد مثبت از دیگران همواره محقق نخواهد شد. بالطبع هر کسی هم از شما خوشش نخواهد آمد.چرا که افراد مختلف ایده ها و انتظارات متفاوتی از اینکه شما چگونه باید باشید (تا محبوب انان گردید)، در ذهن خود دارند. خشنود سازی دیگران تنها گاهی اوقات ثمربخش است.چنانچه شما درانتظارعدم تایید و پذیرش دیگران باشید، احتمال آنکه در صورت محقق نشدن آن واکنش شدیدی از خود بروز دهید، کاسته میگردد.
و به یاد داشته باشید که انسان ناکامل و جایزالخطا است. اگر بخاطر کاری که انجام داده اید مورد انتقاد قرار گرفتید، این خود گواه و اثبات انسان بودن شماست. چنانچه انتقاد بجا و صحیح بود نیز به مفهوم آن نیست که شما کاملا بی کفایت میباشید. رفتارها را ارزیابی کنید و نه تمام وجود خود را.چنانچه انتقاد ناروا و نادرست بود این نیز نشانه و اثبات انسان بودن فرد انتقادگر شما میباشد. انتقاد و عدم تایید و پذیرش دیگران غیر قابل تحمل نیست. شما پیشتر مورد انتقاد قرار گرفته اید و در آینده نیزقرارخواهید گرفت. انتقاد ناخوشایند است اما غیر تحمل نه.
راهکارهایی برای مقابله با ترس از عدم تایید و پذیرش :
1-کنارآمدن با عدم تایید و پذیرش دیگران را تمرین کنید: به عمد عدم تایید و پذیرش فردی را برانگیزید، تا نخست دریابید که قادر به تحمل آن میباشید و دوم اینکه بدون تایید و پذیرش دیگران دنیا برای شما به آخر نمیرسد. برای مثال لباسی را که دوست دارید، اما شریکتان تصورمیکند برای شما مناسب نیست، را خریداری کنید. و یا عقیده ای را بیان کرده و برآن اصرار ورزید البته در مقابل فردی که با آن مخالف است.
2- چیزهایی که ازآنها هراس دارید و ازمواجهه شدن با آنها اجتناب میورزید را به چالش بکشید.به جلسات، محافل اجتماعی، میهمانی ها وهرمکانی که از نحوه تفکر دیگران نسبت به خود نگرانی دارید، حضور یابید.
3- به فعالیت های مورد علاقه خود مشغول گردید. خود را متعهد سازید که کارهایی که برایتان لذت بخش است را انجام دهید تا براساس خواسته ها و امیال خود عمل کرده باشید، بدون ترس از طرز تفکر دیگران نسبت به خودتان.
4-در مقابل تکانه ی جویا شدن نظر دیگران مقاومت کنید.هنگام خرید لباس و دیگر اقلام، و هنگامی که انتخاب تنها به سلیقه شخصی مربوط است،شخصا تصمیم بگیرید.در مواقع مقتضی نیز با دیگران مشورت کرده، اما تصمیم آخر را خودتان اتخاذ کنید.
5-همواره در پی جلب تایید و تصدیق گفته هایتان نباشید.در بیان عقاید خود مستقل عمل کنید.جملات خود را اینگونه خاتمه ندهید:"درست نمیگویم؟"،"شما اینگونه فکر نیمکنی؟"،"قبول نداری؟"
6-عدم نیاز به تایید،
مقدمه
تلاش برای بهبود و استفاده مؤثر و کارآمد از منابع گوناگون همچون نیروی کار، سرمایه، مواد، انرژی و اطلاعات، هدف تمامی مدیران سازما نهای اقتصادی و واحدهای تولیدی صنعتی ومؤسسات خدماتی است. وجود ساختار سازمانی مناسب،رو شهای اجرائی کارامد، تجهیزات و ابزار کار سالم، فضای کارمتعادل و از همه مهمتر نیروی انسانی واجد صلاحیت و شایسته از ضروریاتی هستند که برای نیل به بهر ه وری مطلوب باید موردتوجه مدیران قرار گیرد .
. مشارکت کارکنان در امور و تلا شهای هوشیارانه و آگاهانه آنان همراه با انضباط کاری می تواند بر میزان بهر ه وری در یک محیط پویا تأثیر گذارد.
.روح فرهنگ بهبود بهر ه وری باید در کالبد سازمان دمیده شود که در آن میان نیروی انسانی هسته مرکزی را تشکیل می دهد. یکی از مهمترین اهداف در هر سازمان ارتقای سطح بهر ه وری آن است و با توجه به این که انسان در ایجاد بهره وری نقشی محوری دارد درخواست های او در سازمان اثری کلیدی به جا می گذارد..
تعاریف و مفاهیم
بهر ه وری عبارت است از به دست آوردن حداکثر سود ممکن با بهر ه گیری و استفاده بهینه از نیروی کار، توان، استعداد ومهارت نیروی انسانی، زمین، ماشین، پول، زمان، مکان و … به
منظور ارتقای رفاه جامعه، بهر ه وری در سطح فرد، سازمان و ملی تقسیم می شود و دارای منابع و فوایدی از جمله: صرفه جویی در هزینه ها، ارتقای شغلی کارکنان، ایجاد محیط کاری جذاب،
از منظری دیگر، بهر ه وری عبارت است از به حداکثر رساندن استفاده از منابع، نیروی انسانی و تمهیدات به طریق علمی به منظور کاهش هزینه ها و رضایت کارکنان، مدیران و مصرف کنندگان. تعاریف دیگر، بهر ه وری نیروی انسانی را حداکثر استفاده مناسب از نیروی انسانی به منظور تحقق اهداف سازمان با کمترین زمان و حداقل هزینه برشمرده اند.
امروزه بهر ه وری فراتر از کی معیار و شاخص اقتصادی است وبه عنوان کی رو کیرد جامع، کی فرهنگ و نگرش نظا مگرا و کی کلی از همه اجزا مطرح است.کریس آرگریس، وارن بنیس و رنسیس لکیرت استدلال کرد ه اند که برای دستیابی به تعهد کارکنان در کار، خشنودی شغلی و بهر ه وری، مشارکت آ نها در تصمیم گیری امر حیاتی و بنیادی است. بلچر معتقد است چالش بهر ه وری نیاز به پاسخ متفکرانه و سریع دارد. استاف و گریفین ) ۱۹۹۱ (، در یک تحقیق
به کارکنان سازمان اجازه دادند تا کار خود را مجددا طراحی کنند و نسبت به فرآیند تصمیم گیری در این زمینه نیز مشارکت بیشتری داشته باشند که نتایج حاصل از این تحقیق آن بوده است که میزان بهر ه وری آنان افزایش پیدا کرده و هزینه های تولید کاهش یافت .
تعریف بهره وری
بهره وری عبارت است از به حداکثر رساندن استفاده از منابع،بهره وری ترکیبی از کارایی و اثربخشی است. به بیان ساده بهره وری عبارتست از انجام درست کارهای درست. نیروی انسانی و تمهیدات به طریق علمی به منظور کاهش هزینه ها و رضایت کارکنان، مدیران و مصرف کنندگان ، بهره وری نیروی انسانی را حداکثر استفاده مناسب از نیروی انسانی به منظور حرکت در جهت اهداف سازمان با کمترین زمان و حداقل هزینه دانسته اند. بر اساس دیدگاه سازمان بهره وری ملی ایران، بهره وری یک نگرش عقلانی به کار و زندگی است. این مانند یک فرهنگ بوده که هدف آن هوشمندانه تر کردن فعالیتها برای یک زندگی بهتر و متعالی است. بهره وری عبارت است به دست آوردن حداکثر سود ممکن از نیروی کار، توان، استعداد و مهارت نیروی انسانی، زمین، ماشین، پول، تجهیزات زمان، مکان و ... به منظور ارتقاء رفاه جامعه، به گونه ای که افزایش آن به عنوان یک ضرورت، در جهت ارتقاء سطح زندگی انسانها و ساختن اجتماعی همواره مدنظر صاحبنظران سیاست، مدیریت و اقتصاد قرار دارد.
بهبود بهره وری موضوعی بوده است که از ابتدای تاریخ بشر و در کلیه نظامهای سیاسی و اقتصادی مطرح بوده است. اما تحقیق در موردچگونگی افزایش بهره وری بطور سیستماتیک و در چهارچوب مباحث علمی تحلیلی از حدود ۲۰۰ سال پیش به این طرف بطور جدی مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است.
واژه « بهره وری» برای نخستین بار بوسیله فرانسوا کنه ریاضیدان و اقتصادان فرانسوی بکار برده شد. «کنه» با طرح جدول اقتصادی ، اقتدار هر دولتی را منوط به افزایش بهره وری در بخش کشاورزی می دانست. در سال ۱۸۸۳ فرانسوی دیگری بنام لیتره بهره وری را دانش و فن تولید تعریف کرد. با شروع دوره نهضت مدیریت علمی در اوایل سالهای ۱۹۰۰، فردریک وینسلو، تیلور و فرانک و لیلیان گیلبریث به منظور افزایش کارائی کارگران، درباره تقسیم کار ، بهبود روشها و تعیین زمان استاندارد، مطالعاتی را انجام دادند کارائی بعنوان نسبتی از زمان واقعی انجام کار به زمان استاندارد از پیش تعیین شده تعریف شد.
اما واژه ای که به تدریج جنبه عمومی تر و کلی تر پیدا کرد و در ادبیات مدیریت رایج گردیده « بهره وری» بود که در سال ۱۹۵۰ سازمان همکاری اقتصادی اروپا بطور رسمی بهره وری را چنین تعریف کرد :
" بهره وری حاصل کسری است که از تقسیم مقدار یا ارزش محصول بر مقدار یا ارزش یکی از عوامل تولید بدست می آید. بدین لحاظ می توان از بهره وری سرمایه، مواد اولیه و نیروی کار صحبت کرد."
همچنین درسال 1958آژانس بهره وری اروپا ( ( EPA بهره وری رادرجه وشدت استفاده موثرازهریک ازعوامل تولید تعریف کرد همچنین این سازمان اعلام داشت که بهره وری یک نوع طرز فکر ودیدگاه است
براین پایه که هر فرد می تواند کارهاووظایفش را هرروز بهترازروز قبل به انجام برساند از نظر این آژانس اعتقاد به بهره وری یعنی داشتن ایمان راسخ به پیشرفت وتعالی انسانها. ودرکل بهره وری مفهومی است که برای نشان دادن نسبت برون داد بر درون داد یک فرد، واحد و سازمان به کار گرفته می شود.
داده/ ستانده =بهره وری
از اوایل شروع دهه 1970بهره وری یکی از مهمترین موضوعاتی بوده است که درسطح سازمانهاودرسطح کشورهاتوجه ویژه ای به آن شده است مقدار ونرخ رشد بهره وری درهرکشور تاثیر بسزائی برروی سطح زندگی .تورم .بیکاری .سلامت اقتصادی جامعه ورقابت پذیری در سطح جهانی دارد در یک نظر سنجی که از مدیران صنایع کشور امریکا انجام شده است بیش از90%مدیران بر این باور بوده اند که "ارتقاءبهره وری یکی ازدو یا سه موضوع مهم وجدی می باشد که کشور باآن روبروست "البته بهره وری در همه بخشهای اقتصادی اعم از صنعت خدمات وکشاورزی مطرح است بطوریکه افزایش بهره وری در بخش خدمات یکی از مشخصه های جوامع پیشرفته امروزی می باشد.
سطوح بهره وری :
(الف)بهره وری فردی :
منظورازبهره وری فردی استفاده بهینه از استعدادهاوتوانائیهای بالقوه فرد در مسیر رشد وتعالی زندگی خود می باشد
(ب)بهره وری در خانه :
ارتقاءبهره وری درخانه موجب پایین آمدن ضایعات ازبین رفتن اسراف وکیفیت زندگی بهتر دراستفاده از امکانات زندگی می شود.
(پ)بهره وری درسازمان :
بهبود بهره وری درسازمانها موجب استفاده بهینه از منابع تقلیل ضایعات کاهش قیمت تمام شده بهبود کیفیت ارتقاءرضایت مشتریان، دلپذیری محیط کار وافزایش انگیزه وعلاقه کارکنان به کار بهتر بوده که نهایتا موجب رشد وتوسعه سازمان خواهد شد که این گونه سازمانهارا اصطلاحأ سازمانهای یادگیرنده می نامند .
(ت)بهره وری درسطح ملی:
افزایش بهره وری تنها را ه توسعه اقتصادی کشورها می باشد که موجب ارتقاءسطح رفاه زندگی یک ملت می گردد تحولات معجزه آسا دربرخی ازکشورها منجمله ژاپن چین ومالزی نتیجه افزایش بهره وری واستفاده بهینه کارا واثر بخش ازمنابع فیزیکی وانسانی کشورهایشان بوده است
اهمیت بهر ه وری
در عصر حاضر، بهر ه وری را یک روش، یک مفهوم و یک نگرش دربار هی کار و زندگی م ینامند و در واقع به آن، به شکل یک فرهنگ و یک جها نبینی می نگرند؛ بهر ه وری در همه شئونات، کار و زندگی فردی و اجتماعی می تواند دخیل باشد و یک شاخص تعیین کننده درآمد سرانه هر کشور است و برای افزایش بهر ه وری ملی هر کشور باید درآمد سرانه آن کشور افزایش یابد .
ارتقای بهره وری از طریق افراد
سازمان ها، مجموعه ای از عوامل انسانی، تکنولوژی، فنی، ساختاری، فرهنگی و دیگر عناصر محیطی هستند ک ه در راستای تحقق هدف های از پیش تع یین شده و مشترک درتعاملاند. بدون شک با توجه به اینکه این هدف ها و منابع افراد الزاما بر هم انطباق نداشته، شیوه مواجهه مدیران در ایجاد تعادل،کاهش تعارض و استفاده بهینه از توانایی های بالقوه افراد و عناصر حائز اهمیت است. در این راستا، ک ارکنان هر سازمان مهمترین جزء سازمان محسوب می شوند که توجه به خواست و تأمین نیازهای مورد نظر آنها غیر قابل اجتناب است .برای افزایش بهر ه وری در سازمان نیاز به تأمین شرایط متعددی داریم که مهمترین آن عامل انسانی است. نیروی انسانی برانگیخته شده برای انجام وظایف خود مه مترین عامل بهر ه وری است . نیروی انسانی که از با ارز شترین منابع هر سازمان محسوب می شود و از دیرباز تاکنون عامل اصلی پیشرفت ممالک مختلف بوده است. نیروی انسانی توانا و کارآمد است که بتواندسازمان را کارا، سودآور و مفید به حال جامعه بسازد و در کل، کشور را شکوفا و از وابستگی برهاند. پایین بودن بهر ه وری فردی در شرکتهای تولیدی سبب می شود تا به عامل بهسازی نیروی انسانی توجه بیشتری بشود ویکی از عواملی که در بهسازی نیروی انسانی تأثیر بسزایی دارد، ارزیابی عملکرد کارکنان است.
اولین گام ارتقای بهر ه وری، بهبود بهر ه وری در سطح فردی است و بهسازی راهی است که به بهر ه وری منتهی می شود.
چرخه بهر ه وری
ادامه فعالیتهای سازمانها بدون شناخت وضعیت موجود آن، علی رغم صرف هزینه های هنگفت برای بهبود بهر ه وری اگر نه غیرممکن ولی مشکل بوده و همواره با بحرا نهایی نظیر وجود تعارض، افزایش دوبار ه کار یها و پایین بودن کیفیت خدمات دست به گریبان خواهد بود. یکی از را ههای رهایی از این معضل، استفادها ز چرخه بهر ه وری ا ست. چرخه بهر ه وری فرایندی ا ست که انداز ه گیری برنامه های بهر ه وری در هر سازمان بر اساس آن انجام می شود.
یک چرخه بهر ه وری شامل چهار مرحله زیر است که به شکل یک چرخه ی بسته عمل می کند.
انداز ه گیری بهر ه وری، ارزیابی وتحلیل شاخصها، برنامه ریزی بهر ه وری، بهبود بهر ه وری )انجام فعالیتهای بهبود(.
با اجرای صحیح چرخه بهر ه وری همواره می توان وضع موجود شرکت را تحت کنترل قرار داده و در جهت بهبود آن کوشید )خاکی، 1386(.
سنجش و انداز ه گیری بهر ه وری
انداز ه گیری بهر ه وری ابزاری مؤثر در تجزیه و تحلیل عملکرد سازمان بوده و ضمن آن که مشخص می کند تلا شهای بهر ه وری تا چه حدی مفید بوده است، محلهای قابل بهبود را نیز نشان می دهد. انداز ه گیری بهر ه وری زمانی مؤثر بوده و به بهبود سازمان کمک می کند که براساس یک سیستم صحیح و اصولی انجام گیرد؛ در غیر این صورت، از انداز ه گیر یهای پراکنده و غیرسیستماتیک نمی توان انتظار بهبود مستمر داشت. در هر سازمانی می توان براساس ورودی و خروجی آن سیستم، میزان بهر ه وری آن را انداز ه گیری کرد. هدف از این انداز ه گیری، مشخص کردن میزان استفاده از ورود یها یا منابع موردنیاز در تولید یک کالا یا ارائه خدمات است که با مقایسه آن با شاخص های جهانی یا استاندارد، می توان استفاده از منابع را بهینه و مؤثر کرد که د ر واقع همان افزایش بهر ه وری است. به طور کلی، نتایج بهر ه وری را می توان در سطح جزئی و کلی محاسبه کرد. در صورتی که نسبت ستاده را با یکی از عوامل <>
کلمات کلیدی : بهره وری و افزایش کارایی کارکنان,بهره وری,بهره وری کارکنان,بهره وری سازمانها,بهره وری کارمندان,بهره وری مدیریت,مدیریت کارکنان,اثربخشی,
در این سایت هیچ فایلی برای فروش قرار نمی گیرد. برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:
لینک دریافت فایل از سایت اصلی
ادامه مطلب ...
پارهای از اصول اولیه ایمنی برق
اقدامات برای نجات شخص برق گرفته
اقداماتی که برای نجات شخص برق گرفته می توان انجام داد عبارتست از :
مرگ در اثر برق گرفتگی
مرگ در اثر برق گرفتگی معمولاً نتیجه مستقیم دو چیز است :
یک تماس جزئی با سیم یا وسایل برقی انسان را به سرعت نابود میکند و چنانچه مسیر برق گرفتگی از سمت چپ بدن یا از سمت سر باشد خطرناک تر است.
مسئله مهم در برق گرفتگی تنفس مصنوعی می باشد که باید در کمتر از 3 دقیقه پس از برق گرفتگی با انجام این کار جریان تنفس را به حالت عادی بازگردانیم.
مصدوم را به پشت بخوابانید و بلوز کار یا کت خود را تا کنید و با قرار دادن آن زیر شانه، بطوری که سر به عقب کشیده شود، پهلوی سر مصدوم قرار گیرید و تنفس مصنوعی و ماساژ قلبی انجام دهید.
ایمنی در برق در بررسی های انجام شده روی حوادث سایر کشورها ملاحظه می شود ، حوادث صنعت برق در کشورهای پیشرفته تقریبا نزدیک به صفر است و این دلیل اهمیت دادن به مسئله ایمنی و اجرای دقیق مقررات ایمنی در این کشورها می باشد . بطوریکه با اجرای برنامه های منظم و از پیش تدوین شده فرهنگ ایمنی برای کارکنان و کار برای این صنعت از طریق بهره گیری از برنامه های آموزشی و تهیه مقررات و استفاده از رسانه های گروهی مانند روزنامه ، تلویزیون ، رادیو ، بروشور و مجلات زنده نگاهداشته می شود .
1- علل حوادث با توجه به اینکه هیچ حادثه ای بدون علت رخ نمی دهد ، علل وقوع حوادث برای افرادی که در گروههای اجرایی کار می نمایند به شرح ذیل عنوان می شود .
1 _ عدم آموزش لازم برای کارهای اجرایی
2 – عدم آموزشهای لازم در خصوص ایمنی و رعایت مقررات آن
3 – عدم رعایت مقررات و دستورالعملهای ایمنی ایمنی بر حسب آموزشهای دیده شده
4 – عدم استفاده از وسایل و تجهیزات ایمنی فردی و گروهی
5 – استفاده از وسایل غیر مجاز و غیر استاندارد
6 – عدم استفاده از فرمها و کارتهای حفاظتی در زمان اجرای کار
7 – در نظر نگرفتن روحیه افراد در زمان اجرای کار
2-- متد جلو گیری از وقوع حوادث این روش که امروزه در کشورهای صنعتی بیشتر بکار گرفته می شود دارای اعتبار و ارزش علمی و فنی بیشتری است ، لذا اقدامات ایمنی که می بایست انجام شود عبارتند از :
1 – بررسی ونظارت فنی مخاطرات موجود در عملیات اجرایی آینده قبل از شروع طراحی
2 – کنترل شرایط مخاطره آمیز و انجام پیشگیریهای لازم در این زمینه
3 – خذف شرایط مخاطره آمیز در صورت تکرار
4 – پیگیری مربوط از زمان طراحی تا نصب و بهره برداری جهت کسب اطمینان از اینکه کلیه نکات ایمنی مورد توجه قرار گرفته و اقدامات لازم انجام شده باشد .
5 – کسب اطمینان از اینکه اطلاعات لازم در مورد مخاطرات موجود به کارکنان بهره برداری منتقل گردیده و آنان از تعلیمات کافی جهت جلوگیری از وقوع حوادث برخوردار می باشند .
6 – در صورت تولیدات بخصوص ، که در بعضی از شرکتهای برق منطقه ای انجام می شود لازم است که از طریق ضمیمه نمودن کاتولوگ و دستورالعمل و در صورت امکان از طریق رسانه های گروهی طرز استفاده از ایمنی کالای مورد نظر به مصرف کنندگان آموزش داده شود . با رعایت متد جلوگیری از وقوع حوادث و اجرای کامل مقررات ایمنی می توان پتانسیل خطر را تا حد امکان کاهش داد و بطور نسبی از حوادث جلوگیری نمود .
خطاهای ناشی از جریان برق عمدتا" به سه دسته تقسیم میشوند:
1_ اتصال بدنه که عبارت است از اتصال یکی از سیمهای جریان برق به بدنه د ستگاه .
2_ اتصال کوتاه عبارت است از اتصال دو سیم لخت که نسبت به هم دارای اختلاف پتانسیل الکتریکی می باشندبه یکدیگر.
3_ اتصال زمین که عبارت است از اتصال یکی از سیم های حامل جریان به زمین .
خطا های نامبرده شده به دوصورت کامل وناقص اتفاق می افتد . دراتصال کامل درمحل اتصالی مقاومت وجودندارد وجریان زیادی از این نقطه عبور میکند اما اگر اتصال ناقص باشد درمحل اتصال مقاومت وجود دارد بنابر این جریان خطا نسبت به حالت قبل کمتر است.
انواع حفاظت
1_حفاظت سیم ها و کابل ها :
در بخش وسایل کنترل وحفاظت بطور کامل مورد بررسی قرار میگیرد.
2_ حفاظت مصرف کننده ها و دستگاهای الکتریکی :
قسمت عمده مصرف کننده های سه فاز در مراکز صنعتی را موتورهای الکتریکی تشکیل می دهند .معمولا" جهت حفاظت موتورهای الکتریکی از کلید حفاظت موتور استفاده می شود این کلید موتور را در مقابل بار اضافی و همچنین اتصال کوتاه حفاظت می کند.بدین صورت که در اثر اضافه بار و یا دو فازشد ن موتور جریان کمی بیشتر از جریان نامی آن میشود.حرارت بی متال کــــــه عضو حفاظت کننده حرارتی است بالا رفته ودراثر تغییر فرم بی متال به اهرم فشار آورده وکلید را قطع می کند.اگر خطاهایی مانند اتصال کوتاه در مو
مقدمه
تاکنون، تعاریف متعددی برای مدیریت ارائه شده است. برخی از مهمترین تعاریفی که ارائه شده، به قرار زیر است:
مدیریت از دید کارکردی شامل وظایفی همچون برنامهریزی، تصمیمگیری، سازماندهی، نوآوری، هماهنگی، ارتباطات، رهبری، انگیزش و کنترل میگردد. این نوع تعاریف از مدیریت اگر چه با کمی و کاستی یا فزونیهایی در واژههای بیانکنندهٔ وظایف روبروست، اما به نظر روانتر از تعاریفی است که میکوشند مدیریت را محصور به یک ویژگی خاص نمایند یا ارزش فلسفی خاصی به مفهوم بیفزایند. بااینحال، تعاریف متعدد از مدیریت با توجه به کارکردهای آن از سوی محققانی چون فایول یا گیولیک دارای تفاوتهایی است که بهسادگی نمیتوان از آنها گذر کرد. آنچه واضح است علم مدیریت هنوز نتوانسته است تعریف خود را مدیریت کند
تعریف ذیل، مفاهیم کلیدی مدیریت را دربردارد:
وظایف مدیریت
هنری فایول، صنعتگر فرانسوی، چنین اظهار داشت که همه مدیران، پنج وظیفه یا کار، انجام میدهند: برنامهریزی، سازماندهی، رهبری، هماهنگی و کنترل. امروزه، این کارها را به صورت چهار وظیفه:
بیان میکنند.
پیتر دراکر، وظیفه مدیران را بازاریابی و نوآوری میداند.[۶] در عین حال، متون جدیدتر عمده وظایف مدیران را برنامهریزی، سازماندهی، رهبری، استخدام و کنترل میدانند.[۷] برخی از منابع، استخدام را از فهرست فوق حذف کردهاند[۸] و برخی نیز هماهنگی را جایگزین آن نمودهاند.
مدیریت از دید کارکردی شامل وظایفی همچون برنامهریزی، تصمیمگیری، سازماندهی، نوآوری، هماهنگی، ارتباطات، رهبری، انگیزش و کنترل میگردد
برنامهریزی
برنامهریزی یا طرحریزی یعنی اندیشیدن از پیش. متخصصین از زوایای متعدد برای برنامهریزی تعاریف متعددی ارائه کردهاند که برخی از آنها از این قرار است:
در گزینش و تعیین هدف، مدیر باید امکانپذیر بودن و قابل قبول بودن آنها را از نظر مدیران و کارکنان، مورد توجه قرار دهد.
سازماندهی
سازماندهی فرایندی است که طی آن تقسیم کار میان افراد و گروههای کاری و هماهنگی میان آنان، به منظور کسب اهداف صورت میگیرد.
در رابطه با سازماندهی، مدیر باید هم ساختار سازمان را متناسب با اهداف و منابع سازمان ایجاد نماید(طراحی سازمان) و هم به دنبال فراهم نمودن افراد مناسب برای ساختار تعیین شده (تأمین منابع) باشد.
رهبری یا هدایت یعنی تلاش مدیر برای ایجاد انگیزه و رغبت در زیردستان جهت دست یافتن به اهداف سازمان.
ارزیابی
کنترل، تلاش منظمی است در جهت رسیدن به اهداف استاندارد، طراحی سیستم بازخورد اطلاعات، مقایسهٔ اجزای واقعی با استانداردهای از پیش تعیین شده و سرانجام تعیین انحرافات احتمالی و سنجش ارزش آنها بر روند اجرایی که در بر گیرندهٔ حداکثر کارایی است
سیر اندیشههای مدیریتی
اندیشههای نخستین مدیریتی
تمامی مسائل مدیریتی مطرح از ابتدای تاریخ بشر تا سال ۱۸۸۰ در این قسمت طبقهبندی میشود. مسائلی نظیر سیستمهای اداری و مدیریتی سومریها، مصریها، ایرانیان باستان و مواردی نظیر ساخت اهرام ثلاثه مصر و ساخت دیوار چین در این حوزه طبقهبندی میشود.
مکتب کلاسیک
این نظریهها از سال ۱۸۸۰ تا ۱۹۲۰ شروع شدند و به ۳ دستهٔ کلی تقسیم میشوند:
محوریت بحث نظریههای مدیریت کلاسیک دستیابی به حداکثر کارایی در سازمان است. کلاسیکها به سازمان رسمی توجه داشتند و وجود سازمان غیررسمی را مضر میدانستند. دیدگاههای کلاسیک شامل نگرشی صرفاً مکانیکی به سازمان و افراد بوده است. کلاسیکها انسان را همردیف با سایر عناصر تولید میدانستند و برایش هویت مستقل قائل نبودند.
مکتب نئوکلاسیک (روابط انسانی
در سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۵۰، در حالی که غرب رکود اقتصادی را تجربه میکرد، برخی از دانشمندان علوم اجتماعی به رهبری التون مایو مطالعاتی را دربارهٔ چگونگی واکنش کارکنان به میزان تولید در صورت تغییر شرایط کاری، طراحی شغل و محرکهای مدیری آغاز کردند. بخش اعظم این مطالعات در یکی از واحدهای شرکت وسترن الکتریک در شهر هاثورن صورت گرفت که بعدها به مطالعات هاثورنمشهور شد.[۱۱] نئوکلاسیکها بر جنبههای انسانی مدیریت تأکید میکردند. طرفداران این روش معتقد بودند که مدیریت باید توجه خود را بر افراد متمرکز کند؛ به بیان دیگر متغیرهای اجتماعی را مؤثرتر از متغیرهای فیزیکی میدانستند عمده فعالیتهایی که در این دوره انجام شد، به دو دستهٔ زیر تقسیم میشود:
مکتب سیستمهای اجتماعی
نگرش سیستمی، که تقریباً از دهه ۱۹۵۰ (میلادی) در مدیریت مرسوم شد. طرفداران این نظریه معتقدند نگرش سیستمی بهترین طریق برای وحدت بخشیدن به مفاهیم و نظریههای مدیریت و دستیابی به نظریهای جامع است.[۱۳] مکتب سیستمهای اجتماعی باعث شد که مطالعهٔ مسائل سازمانها به صورت چند بعدی شود و نیز باعث پیدایش و تکامل تئوری سیستمها شد.
مکتب اقتضایی
مکتب اقتضایی (رهیافت اقتضایی)(۱۹۶۰ تاکنون) این مکتب با عناوین دیگری چون موقعیتگرایی، محیطگرایی و شرایطگرایی آمده است. این مکتب که بیشتر طرز فکری دربارهٔ سازمان، مدیریت و پدیدههاست، به این موضوع اشاره دارد که در شرایط گوناگون و بسته به اقتضائات زمانی، مکانی و موقعیتی است که میتوان دربارهٔ موضوعی اظهار نظر کرد. به عبارتی، در حالیکه اندیشمندان مکاتب کلاسیک و نئوکلاسیک به اصول جهانشمول و همیشگی باور داشتند و راهکارهای ارائهشده توسط خودشان را برای همهٔ شرایط مناسب میدانستند، در مکتب اقتضائی چیزی به نام بهترین وجود ندارد. بلکه این اقتضائات است که نشان میدهد در «آن مورد خاص» چه چیز بهترین است. برای مثال، در حالیکه در بعضی از شرایط مدیریت مکانیکی برای سازمان راهگشا و مفید است، ممکن است با تغییر شرایط به سبک دیگری از مدیریت (مدیریت ارگانیک) احتیاج باشد.
مکتب نوگرایی]
در مطالعات مدیریت امروز بسیاری از نظریهها از ترکیب تئوریهای کلاسیکها و نئوکلاسیکها شکل گرفته است. پیروان جدید جنبش مدیریت علمی بر تصمیمگیریهای علمی، به کارگیری رایانه و ابزارهای تصمیمگیری تأکید دارند. گروه نظریهپردازان امروزی روابط انسانی، از بهبود و بازسازی سازمان صحبت میکنند و جای اصولگرایان را کسانی گرفتهاند که معتقدند قبل از آنکه بتوان به اصولی پایبند شد لازم است مدیران زیادی را به طور عملی مورد مطالعه قرار داد.[۱۴] نظریات این دوره را میتوان به دستههای زیر تقسیم کرد:
سطوح مدیریت
مدیریت در سازمانهای بزرگ معمولاً از سه سطح برخوردار است
مدیریت عملیاتی
برنامه عملیاتی نوعی برنامهٔ تفصیلی و کوتاهمدت است که موجب مراجعه کمتر زیردستان به مدیران جهت کسب تکلیف و همچنین کم کردن مراجعهٔ مدیران به کارکنان جهت نظارت بر عملکرد آنان میباشد. مدیران رده عملیاتی بیشتر وقتشان را با زیردستان، مقداری از آن را با همکاران و اندک زمانی را با مافوقها یا خارج از سازمان میگذرانند
مدیریت میانی
مدیران میانی به طور مستقیم به مدیران رده بالا گزارش میدهند. کارشان مدیریت بر سرپرستان است و نقش حلقه واسط را میان مدیریت عالی و مدیران عملیاتی به عهده دارند. بیشتر وقت مدیران میانی به تحلیل دادهها، آماده کردن اطلاعات برای تصمیمگیری، تبدیل تصمیمهای مدیریت به پروژههای معین برای سرپرستان و جهت داد
انواع مدیریت و اصول آن
مقدمه
تاکنون، تعاریف متعددی برای مدیریت ارائه شده است. برخی از مهمترین تعاریفی که ارائه شده، به قرار زیر است:
مدیریت از دید کارکردی شامل وظایفی همچون برنامهریزی، تصمیمگیری، سازماندهی، نوآوری، هماهنگی، ارتباطات، رهبری، انگیزش و کنترل میگردد. این نوع تعاریف از مدیریت اگر چه با کمی و کاستی یا فزونیهایی در واژههای بیانکنندهٔ وظایف روبروست، اما به نظر روانتر از تعاریفی است که میکوشند مدیریت را محصور به یک ویژگی خاص نمایند یا ارزش فلسفی خاصی به مفهوم بیفزایند. بااینحال، تعاریف متعدد از مدیریت با توجه به کارکردهای آن از سوی محققانی چون فایول یا گیولیک دارای تفاوتهایی است که بهسادگی نمیتوان از آنها گذر کرد. آنچه واضح است علم مدیریت هنوز نتوانسته است تعریف خود را مدیریت کند
تعریف ذیل، مفاهیم کلیدی مدیریت را دربردارد:
وظایف مدیریت
هنری فایول، صنعتگر فرانسوی، چنین اظهار داشت که همه مدیران، پنج وظیفه یا کار، انجام میدهند: برنامهریزی، سازماندهی، رهبری، هماهنگی و کنترل. امروزه، این کارها را به صورت چهار وظیفه:
بیان میکنند.
پیتر دراکر، وظیفه مدیران را بازاریابی و نوآوری میداند.[۶] در عین حال، متون جدیدتر عمده وظایف مدیران را برنامهریزی، سازماندهی، رهبری، استخدام و کنترل میدانند.[۷] برخی از منابع، استخدام را از فهرست فوق حذف کردهاند[۸] و برخی نیز هماهنگی را جایگزین آن نمودهاند.
مدیریت از دید کارکردی شامل وظایفی همچون برنامهریزی، تصمیمگیری، سازماندهی، نوآوری، هماهنگی، ارتباطات، رهبری، انگیزش و کنترل میگردد
برنامهریزی
برنامهریزی یا طرحریزی یعنی اندیشیدن از پیش. متخصصین از زوایای متعدد برای برنامهریزی تعاریف متعددی ارائه کردهاند که برخی از آنها از این قرار است:
در گزینش و تعیین هدف، مدیر باید امکانپذیر بودن و قابل قبول بودن آنها را از نظر مدیران و کارکنان، مورد توجه قرار دهد.
سازماندهی
سازماندهی فرایندی است که طی آن تقسیم کار میان افراد و گروههای کاری و هماهنگی میان آنان، به منظور کسب اهداف صورت میگیرد.
در رابطه با سازماندهی، مدیر باید هم ساختار سازمان را متناسب با اهداف و منابع سازمان ایجاد نماید(طراحی سازمان) و هم به دنبال فراهم نمودن افراد مناسب برای ساختار تعیین شده (تأمین منابع) باشد.
رهبری یا هدایت یعنی تلاش مدیر برای ایجاد انگیزه و رغبت در زیردستان جهت دست یافتن به اهداف سازمان.
ارزیابی
کنترل، تلاش منظمی است در جهت رسیدن به اهداف استاندارد، طراحی سیستم بازخورد اطلاعات، مقایسهٔ اجزای واقعی با استانداردهای از پیش تعیین شده و سرانجام تعیین انحرافات احتمالی و سنجش ارزش آنها بر روند اجرایی که در بر گیرندهٔ حداکثر کارایی است
سیر اندیشههای مدیریتی
اندیشههای نخستین مدیریتی
تمامی مسائل مدیریتی مطرح از ابتدای تاریخ بشر تا سال ۱۸۸۰ در این قسمت طبقهبندی میشود. مسائلی نظیر سیستمهای اداری و مدیریتی سومریها، مصریها، ایرانیان باستان و مواردی نظیر ساخت اهرام ثلاثه مصر و ساخت دیوار چین در این حوزه طبقهبندی میشود.
مکتب کلاسیک
این نظریهها از سال ۱۸۸۰ تا ۱۹۲۰ شروع شدند و به ۳ دستهٔ کلی تقسیم میشوند:
محوریت بحث نظریههای مدیریت کلاسیک دستیابی به حداکثر کارایی در سازمان است. کلاسیکها به سازمان رسمی توجه داشتند و وجود سازمان غیررسمی را مضر میدانستند. دیدگاههای کلاسیک شامل نگرشی صرفاً مکانیکی به سازمان و افراد بوده است. کلاسیکها انسان را همردیف با سایر عناصر تولید میدانستند و برایش هویت مستقل قائل نبودند.
مکتب نئوکلاسیک (روابط انسانی
در سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۵۰، در حالی که غرب رکود اقتصادی را تجربه میکرد، برخی از دانشمندان علوم اجتماعی به رهبری التون مایو مطالعاتی را دربارهٔ چگونگی واکنش کارکنان به میزان تولید در صورت تغییر شرایط کاری، طراحی شغل و محرکهای مدیری آغاز کردند. بخش اعظم این مطالعات در یکی از واحدهای شرکت وسترن الکتریک در شهر هاثورن صورت گرفت که بعدها به مطالعات هاثورنمشهور شد.[۱۱] نئوکلاسیکها بر جنبههای انسانی مدیریت تأکید میکردند. طرفداران این روش معتقد بودند که مدیریت باید توجه خود را بر افراد متمرکز کند؛ به بیان دیگر متغیرهای اجتماعی را مؤثرتر از متغیرهای فیزیکی میدانستند عمده فعالیتهایی که در این دوره انجام شد، به دو دستهٔ زیر تقسیم میشود:
مکتب سیستمهای اجتماعی
نگرش سیستمی، که تقریباً از دهه ۱۹۵۰ (میلادی) در مدیریت مرسوم شد. طرفداران این نظریه معتقدند نگرش سیستمی بهترین طریق برای وحدت بخشیدن به مفاهیم و نظریههای مدیریت و دستیابی به نظریهای جامع است.[۱۳] مکتب سیستمهای اجتماعی باعث شد که مطالعهٔ مسائل سازمانها به صورت چند بعدی شود و نیز باعث پیدایش و تکامل تئوری سیستمها شد.
مکتب اقتضایی
مکتب اقتضایی (رهیافت اقتضایی)(۱۹۶۰ تاکنون) این مکتب با عناوین دیگری چون موقعیتگرایی، محیطگرایی و شرایطگرایی آمده است. این مکتب که بیشتر طرز فکری دربارهٔ سازمان، مدیریت و پدیدههاست، به این موضوع اشاره دارد که در شرایط گوناگون و بسته به اقتضائات زمانی، مکانی و موقعیتی است که میتوان دربارهٔ موضوعی اظهار نظر کرد. به عبارتی، در حالیکه اندیشمندان مکاتب کلاسیک و نئوکلاسیک به اصول جهانشمول و همیشگی باور داشتند و راهکارهای ارائهشده توسط خودشان را برای همهٔ شرایط مناسب میدانستند، در مکتب اقتضائی چیزی به نام بهترین وجود ندارد. بلکه این اقتضائات است که نشان میدهد در «آن مورد خاص» چه چیز بهترین است. برای مثال، در حالیکه در بعضی از شرایط مدیریت مکانیکی برای سازمان راهگشا و مفید است، ممکن است با تغییر شرایط به سبک دیگری از مدیریت (مدیریت ارگانیک) احتیاج باشد.
مکتب نوگرایی
در مطالعات مدیریت امروز بسیاری از نظریهها از ترکیب تئوریهای کلاسیکها و نئوکلاسیکها شکل گرفته است. پیروان جدید جنبش مدیریت علمی بر تصمیمگیریهای علمی، به کارگیری رایانه و ابزارهای تصمیمگیری تأکید دارند. گروه نظریهپردازان امروزی روابط انسانی، از بهبود و بازسازی سازمان صحبت میکنند و جای اصولگرایان را کسانی گرفتهاند که معتقدند قبل از آنکه بتوان به اصولی پایبند شد لازم است مدیران زیادی را به طور عملی مورد مطالعه قرار داد. نظریات این دوره را میتوان به دستههای زیر تقسیم کرد:
سطوح مدیریت
مدیریت در سازمانهای بزرگ معمولاً از سه سطح برخوردار است
مدیریت عملیاتی
برنامه عملیاتی نوعی برنامهٔ تفصیلی و کوتاهمدت است که موجب مراجعه کمتر زیردستان به مدیران جهت کسب تکلیف و همچنین کم کردن مراجعهٔ مدیران به کارکنان جهت نظارت بر عملکرد آنان میباشد. مدیران رده عملیاتی بیشتر وقتشان را با زیردستان، مقداری از آن را با همکاران و اندک زمانی را با مافوقها یا خارج از سازمان میگذرانند
مدیریت میانی
نما
مقدمه:
در ساختمانسازی به سوی بیرونی یک ساختمان نما گفته میشود. در طراحی ساختمان، نما مهمترین بخش به شمار میرود زیرا نما چارچوب کار برای بقیه اجزای ساختمان را مشخص میکند. بسیاری از نماها ارزش تاریخی دارند و در کشورهای گوناگون قوانین سختگیرانهای در مورد موضوع تغییر نما وجود دارد که برخی از این قوانین هر گونه دگرگونی در نماهای تاریخی را ممنوع میکند.
در معماری سنتی ایرانی، آرایشی که پس از پایان کار ساختمان بر آن بیفزایند را آمود میگویند، مانند تزیین الحاقی، نماسازی سنگی یا آجری،کاشیکاری و گچبری.
پدیدار شناسی نمای ساختمانهای مسکونی
توقعات از نما به گفتهٔ هارالد دیلمان و همکارانش از نما چهار عملکرد انتظار میرود:
نما به عنوان محافظ
اولین و قدیمی ترین وظیفهای که نما به عهده دارد، وظیفهٔ محافظت از انسانها در مقابل تهدیدهای بیرونی است. انسان برای حفاظت خود در برابر عوامل جوی و اقلیمی از یک طرف و حیوانات موذی و انسانهای مزاحم از طرف دیگر، فضایی به نام خانه را برای خود ایجاد کرد.
تا زمانی که خانه برای ساکنان آن نقش حفاظ را بر عهده داشت و آن را برای محافظت خود در برابر تهدیدهای بیرونی میخواستند، نماسازی مفهومی نداشت. ساختمانهای مسکونی دیوارهای محکم و یکپارچهای محصور شده بودند که با حداقل نفوذی به بیرون بدنه تشکیل یک فضای عمومی را میدادند و نما سازی برای ساختمانهای مسکونی به مفهوم امروز آن نبود. چون نمای ساختمان حداقل منفذ را به بیرون داشت جلوی باد و باران، گرما و سرما و نفوذ عوامل حیوانی و انسانی را میگرفت، ولی ساختمان را از نور و تهویه لازم محروم میکرد. رفته رفته نیاز به این مواهب بیشتر شد و در نتیجه ایجاد روزنه در دیواره افزایش یافت، نیاز به پوستهٔ سومی برای حفاظت بیشتر شد.
برای این منظور انسان دیواری دور تا دور خانه و آبادی خود کشید. این دیوار گسترش فضاهای مسکونی در داخل "چهار دیواری اختیاری" و بدون پنجره به فضای عمومی را به دنبال داشت. همچنین افزایش تعداد واحدهای مسکونی به تراکم در داخل باروری شهر یا روستا انجامید.[۱] خانهها درون گرا طراحی شدند و آبادیها، تمرکز گرا و حول یک فضای اجتماعی میدان گونه به نام محل تجمع با گوشه نگاهی به تاریخ تمدنهای نخستین، از چین و هند(موهنجودارو)گرفته، تا ایران،میان رودان(بینالنهرین)،مصر،یونان و روم به درونگرایی خانههای مسکونی پی میبریم.
درون گرایی یکی از اصول معماری در خانه سازی کشورهای مسلمان نشین است ولی ابداع و ره آورد اسلام نبوده و فقط توسط آن تثبیت و ماندگار شده است. چنانکه میدانیم با ظهور اسلام در ساختمان سازی و معماری ابداع قابل توجهی نشد بلکه اسلام از معماری ادوار قبل در ساختن مساجد استفاده کرد.[۳] جالب توجه آنکه نه تنها خانههای یونان و روم باستان درونگرا و حول یک حیاط مرکزی شکل گرفتهاند، بلکه ویلاهای روم و کوشکهای تمدنهای دیگر که چهار جبهه یا چهار نما بودند، در پشت دیواری بلند از دید و دستبرد غریبهها حفاظت میشدند. تک کلبههای بسیار ابتدایی و ساده مستقر در مزارع اروپایی، یا برخی ساختمانهای عمومی تک افتاده در شهرها و روستاها، تنها نمونههایی از ساختمانهای برونگرای قرون وسطی در غرب هستند.
قاعدهٔ برونگرایی را نمیتوان به معماری بناهای عمومی همهٔ تمدنها و اعصار نسبت دهیم. زیرا هم مصریان و هم تمدنهای میان رودان و ایران باستان پیرامون معابد خود بارویی ستبر و بلند میکشیدند. آنها در برابر معابد صخرهای خود هم حیاطی به عنوان حصار ایجاد میکردند. ولی یونانیها و تاحدی رومیها، معبدهای خود را با الگو گرفتن از کلبههای چوبی به صورت منفرد بنا مینمودند این نیز در حالیست که آنها هم با ایجاد مفصلی بین فضای بسته و باز ردیف ستونهایی، جهت ایجاد فضایی نیمه باز میساختند که به سختی میتوان معنای امروزی "نما" را به آنها نسبت داد.[۱]
بسیاری تصور میکنند که اطراف کلیساهای اروپایی سبک رمانسک تا رنسانس باز بوده و دارای چهار نما میباشند ولی آنها نیز دارای یک یا دو جبههٔ باز بودند. کلیسای آنان نیز مانند مساجد شیعیان، از اطراف به بافت مسکونی و شهری متصل بود. کامیلوزیته با برداشت آماری خود از ۲۵۵ کلیسای شهر رم، ثابت کرده است که ۱۱۰ کلیسا از سه طرف،۹۶ کلیسا از دو طرف و فقط ۶۶ کلیسا از هیچ جبهه به بافت شهری متصل شدهاند. این ۶ کلیسا جدید یا متعلق به کلیسای پروتستان بوده است که بعد از قرن هفدهم ساخته شدهاند. موریس در کتاب تاریخ شکل شهر خود میگوید که کلیساها صحن یا جلو خانی مستقل به نام پارویس در جلوی سردر خود داشتند برای همین نمای اصلی آنها فقط برای مراجعین قابل مشاهده بود.
نما به عنوان رابط
با آنکه نما وظیفه داشت حایلی بین انسان و تهدیدهای خارجی باشد، ولی میبایست نقش ارتباط میان درون و بیرون، خصوصی و عمومی، خلوت و شلوغ، مصنوعی و طبیعی را ایفا کند. انسان نیاز به نور و تهویه داشت و محتاج ارتباط با طبیعت و جامعه بود. او میخواست گذر زمان و تغییر و تحولات جامعه را دنبال کند. برای همین نما تبدیل به رابط میان درون و بیرون شده، باید ورود نور، هوا و میهمان را به داخل تامین کرده، امکان دید خوبی را به بیرون ایجاد میکرد. روزنهها (در و پنجرهها) که عنصری از نما بودند این نقش را به عنوان رابط فیزیکی و بصری به عهده گرفتند.
در طول تاریخ اروپا پنجره به عنوان قابی برای دیدن منظرهٔ بیرون نقش خود را ایفا میکرد. اما تبدیل پنجره به عنوان رابط بصری میان فضای بیرون و درون مشکل دیگری را به همراه داشت و آن اینکه پنجره مهم ترین عنصر انتقال مزاحمتها از فضای بیرونی (سر و صدا و مشرفیت به ویژه برای طبقهٔ همکف) بود. برای همین تمهیداتی در جهت اینکه ساکن بتواند ببیند بدون آنکه دیده شود اندیشیده شد. محدودیتهای فنی و نبود مصالح مدرن باعث شد ابعاد پنجرهها در حد متعالی باقی بماند. ولی برای حل معضل مشرفیت ارتفاع کف پنجره به وسیله کرسی چینی ساختمان بالا کشیده شد، انواع شبکه و نرده اختراع شد و در نهایت فضاهای بلافاصل طبقههای همکف به کاربریهای غیر مسکونی تبدیل شد. آنچه که باعث شد در اوایل قرن بیستم، پنجرهها بزرگتر و جدارهها شفاف تر گردند از یک طرف نیاز به نور بیشتر و تهویه بهتر و از طرف دیگر امکان تولید سطوح بزرگتر شیشه در قرون نوزدهم بود.
شفافیت
شفافیت که یکی از اصول خرد گرایی و یک شعار سیاسی اجتماعی زمان بود، به معماری انتقال یافت و مفاهیم "سبکی" و "شفافیت" ارکان اصلی زیبایی شناسی نو گرا شدند. صلابت و شکوهی که از گذشته به ارث رسیده بود و در نماها متبلور میگشت، از نظر سیاسی و فرهنگی زیر سؤال رفت و یکی از نقاط ضعف معماری و شهر سازی گذشته معرفی گردید. شعارهای عدم استفاده از تزیین و بی پیرایگی مزید بر علت شده، پنجرههای سراسری را رواج داد.
منظور معماران نوگرای نسل اول از شفافیت صرفا " آن طرفش پیدا بودن" یک جنس؛ برای ایجاد رابطهٔ بصری میان درون و بیرون نبود. کالین رو نشان میدهد که منظور از شفافیت خیلی بیشتر از آن چیزی بود که معماران نوگرای دههٔ پنجاه و شصت میلادی از آن برداشت میکردند. او میگوید"شفافیت، همیشه در جایی اتفاق میافتد که در فضاها و محلهایی با دو یا چند سطح چند سطح چند معنایی قابل ربط باشند." او کارهای لوکوربوزیه را تحلیل کرد و نشان داد که تا چه حد ارتباط بین سطوح عمودی و افقی تنوع دارد. اینها مواردی هستند که هر کدام ایجاد شفافیت فضایی میکنند.
در مقابل این جامعه گرایی نسبی لوکوربوزیه، وارثان معماری نوگرا به ایجاد"شفافیت توسط دیوار شیشهای"بسنده کردند. برای ویلاهای مستقر در محوطهٔ سبز، نماهای شیشهای میتوانست رابط مناسبی مبان درون و بیرون باشد ولی این نماهای شیشهای برای مجتمعهای مسکونی آپارتمانی غیرقابل استفاده بود زیرا نمای شیشهای صرفا رابطهٔ بصری را تامین میکرد و مشکل تهویه فضاهای درونی تنها با کمک ابزارها و دستگاههای پیچیده فنی حل میشد. ایدهٔ "شفافیت کامل"مناسب نوع و عملکرد خاصی از ساختمان مانند فضاهای تجاری و اداری بود و در شرایط اقلیمی ویژهای مانند و اروپای شمالی و مرکزی قابل استفاده بود. ولی این راه حل هزینه بر و مستلزم دقت زیادی بود. پیامد دیگر تمسک به شفافیت برای تامین نور، هوا، فضای سبز و استفاده از شیشههای سراسری این بود که پوستههای "ماده زایی" شده شیشهای حتی اگر میتوانستند تداوم زندگی داخل و خارج ساختمان را تامین کنند، تعامل بین توده و فضا، نقش و زمینه فضای مثبت و منفی را از بین میبرد. آنچه که با عملکرد محافظتی نما تضاد داشت تبدیل نما به پوستهای نازک بود. برای همین در سالهای هفتاد و هشتاد میلادی عکس العمل شدید میان ساکنان در این مورد معماران را به تجدید نظر جدی مجبور کرد.
ارتباط درون و بیرون که دو جهان و دو حال و هوای متفاوت را تداعی میکنند آنقدر مهم بود که باعث شد هم ورودی و پنجره و هم نما نیز در ذهن انسان نقش یک مفصل را بازی کرده و هرکدام از آنها تبدیل به مکانی خاص گردند. در اروپا، فرایند تقویت درون و بیرون سیری پیوسته و روبه افزایش داشت و بعد از عکس العمل شدید ساکنین دوباره متعادل شد.[۱]
نقش نما به عنوان رابط در ایران
در ایران تا اواخر قرن نوزدهم، خانههای مسکونی، برای ایجاد این ارتباط فقط از حیاط مرکزی (فضای خصوصی) بهره میگرفتند و "ساختمان نیز مانند نابینایی که نگاهش به بیرون مسدود است به درون توجه دارد" از اواخر قرن نوزدهم میلادی، رویکرد معماران ایرانی نسبت به خانه مسکونی تغییر کرد و ایرانیها از اروپاییها الگو گرفتن و در حاشیه خیابانهای ساخت جدید، ساختمانهای مسکونی برونگرا شروع به شکل گیری کرد. این گرایش با فرهنگ درونگرای ساکنین تضاد داشت و ساکنین خانهها زندگی و حریم خصوصی خود را پشت پردههای ضخیم یا کرکره پنهان میکردند. سالهای چهل و پنجاه هجری اوج شفاف کردن نمای جنوبی خانهها بود و پنجرههای شیشهای سراسر نمای رو به حیاط را پوشاند، ولی ساکنان خانه با فضای بیرونی ارتباط نداشتند و باز هم زندگی خود را در پشت پردههای ضخیم و کرکرههای فلزی ادامه دادند. انتقال گرما و سرمای فراوان به درون واحد مسکونی تنها دستاورد این پنجرهها بود. در سالهای اخیر به علت توجه بیشتر به مسائل اقلیمی و از مد افتادن آنها پنجرهها دوباره کوچک شده و به تعادلی نسبی نزدیک شدهاند
نما به عنوان یک معرف
نما تنها وظیفهٔ حفاظ و یک رابط درون و بیرون باقی نماند. از زمانی که لباس فرد معرف شخصیت وی پنداشته شد، خانه نیز به مثابه "لباس دوم " میبایست، معرف شخصیت، ارج و مقام اجتماعی مالک خود باشد."در معماری غرب نما یا فاساد دارای حالت نمایش است؛ بدان صورت که در همان وهلهٔ اول کسی را که پشت آن زندگی میکند، نشان میدهد. همه چیز معرف و نشانهٔ شخصیت خانوادگی است، همه چیز طبقهٔ اجتماعی و مالکیت صاحبخانه را نشان میدهد.[۵]
انتخاب فرم چهارگوش در ساختمان باعث شد که ساختمانها دارای جهت شوند. فرم سقف شیب دار و جهتهای بالقوه گسترش ساختمان، باعث گردید تا انسان غربی از چهار نمای بالقوه یکی را که دارای جبهای با اهمیت تر و امکان مشاهده و دسترسی بهتر بود اصلی و جبههٔ مقابلش را دیوار پشتی یا جبهه پسین نامیده، دو بر دیگر را در صورتی که به بافت متصل نمیشد جبههٔ فرعی محسوب کند. در اروپا جبههٔ اصلی را "فاساد" به معنای چهره نامیدند. "این واژه ریشهٔ لاتین دارد ولی از اواخر قرون وسطی متداول شد."
از این زمان ظاهر ساختمان که در برخی مواقع طبقهٔ همکف آن را یک مغازه اشغال میکرد و صاحب مغازه در پشت وبالای آن زندگی میکرد میبایستی چهرهای مشتری پسند داشته و معرف شخصیت مالک خود باشد. در حالیکه رسم خودنمایی معمار هنوز متداول نشده بود، بنّا با سلیقه و مهارت خود سعی در بهبود کیفیت فاساد مینمود. به همین دلیل ساختمانها، همزمان با تنوع شکلی نماهایشان، با یکدیگر هماهنگ بودند.
ظاهرسازی هنوز در ابتدای راه خود بود و آنچه هنوز مجاور به خودنمایی نسبی بود، کلیسا به مثابه خانه خدا بود. در این زمان ساختمانهای عمومی دیگر مثل شهرداریها و کانون گیلدها از جلوه گری اغراق آمیز دست برداشتند و حالتی فروتنانه به خود گرفتند. تحولی جدید از دوران رنسانس شروع به شکل گیری کرد که بعدها یک معضل به حساب میآمد. در دوران رنسانس هیئت امنا و آباء کلیسا فقط مشتریهای پولدار و اصلی معمار نبودند. بلکه بورژواها (تجار، بانکداران و صنعتگران تازه به دوران رسیده) نیز به صف مشتریان اضافه شدند. اگر ساخت کلیسا و نمازخانه،نقاشی دیوارها و تندیس قدیسان، در کنار اجری دنیوی، اجری اخروی نیز به همراه داشت.
در ساخت کاخها و ساختمانهای خصوصی و عمومی، اجر دنیوی میبایست خلا اجر اخروی را نیز جبران نماید. او نه فقط به امضای آثار خویش پرداخت، بلکه آنها را تبدیل به سابقهای برای جلب مشتریان بیشتر و پولدار تر نمود. از این پس بنا باید مهارت و هنر طراح و سازنده خود را معرفی کند. از این راه بود که بسیاری از معماران شهرتی به دست آورده و نمونه و الگویی برای معماران زمان خود و بعد از خود شدند. این رقابت بین معماران با گذر زمان چنان شتابی گرفت که در زمان حال یکی از علل نابسامانی بناها شده است.[۱]
با اینکه دروان باروک و استبداد سیاسی، وقفهای در ابراز شخصیت معمار ایجاد کرد ولی نتوانست ریشهٔ آن را بخشکاند. معماران دورهٔ باروک جسور و تحت فرمان اوامر ملوکانهٔ ارباب خود باقی میماندند، تا بعدها پس از برچیده شدن نظام اشرافی با سرعتی هرچه تمام تر جبران مافات نماید. در دوران باروک ساختمان میبایست صرفا معرف شخصیت و اعتبار مالک خود ب
یک فن کویل از اجزای زیر تشکیل شدهاست:
۱-فن
۲-کویلهای گرمایش و سرمایش
۳-فیلتر هوای قابل تعویض یا قابل شستشو
۴-شیر فلکه
۵-شیرهواگیری
در فن کویلها درجه حرارت توسط ترموستات و مقدار رطوبت توسط هیومیدستات و مقدار هوا توسط فن و مقدار هوای تازه به روشهای متداول کنترل میشود.
سیستم فن کویل همانطور که از نامش پیداست، از یک فن و یک کویل تشکیل شده است. کویل معمولاً از لوله های مسی با پره های آلومینیومی ساخته شده است فنکویلها را می توان به لحاظ محل نصب، روکار یا توکار بودن، و از لحاظ سرمایش و گرمایش تقسیم بندی کرد.
بهترین کاربرد سیستم فن کویل مربوط به مواردی است که بخواهیم درجه حرارت هر فضا بطور جداگانه کنترل شود. همچنین با استفاده از سیستم فن کویل از انتقال الودگی بین اتاقها جلوگیری خواهد شد. کاربردهای مناسب این سیستم عبارتند از: هتلها و متلها و ساختمانهای اپارتمانی و ساختمانهای اداری . اگر چه در تعدادی از ساختمانهای بیمارستانها نیز از سیستم فن کویل استفاده میشود ولی این موضوع چندان مناسب نبست زیرا بازده فیلتر هوای فن کویلها کم است و نگهداری و تمیز کردن انها نیز مشکل خواهد بود
ظرفیت این فن کویلها ۲۰۰ الی ۱۰۰۰ فوت مکعب در دقیقه بوده و هوا را بصورت بالا زن یا روبرو زن منتشر میسازند.
ظرفیت این فن کویلها هم معمولاً بین ۲۰۰ الی ۱۰۰۰ فوت مکعب در دقیقه میباشد. این فنکویلها به دوصورت کابینت دار و بدون کابینت میباشند.
در ظرفیتهای ۶۰۰ الی ۲۰۰۰ فوت مکعب در دقیقه ساخته میشوند و به سه طرح زیر میباشد:
۱-کانالی سقفی توکار
۲-کانالی سقفی روکار
۳-کانالی دیواری روکار ایستاده
فن کویل ها در دو نوع دو لوله و چهار لوله هستند. فن کویل های دو لوله دارای یک لوله رفت و یک لوله برگشت هستند. فن کویل های چهار لوله، دارای دو لوله برای آمدن آب به کویل ها و دو لوله برای برگشت آب هستند. فن کویل های چهار لوله می توانند همزمان آب سرد و گرم را وارد کویل های خود کنند. با این نوع فن کویل ها می توان بخشی از یک محیط را سرد و بخش دیگری را گرم کرد. در حالی که فن کویل های دو لوله در یک زمان تنها می توانند برای سرمایش و یا گرمایش مورد استفاده قرار گیرند. علاوه بر این به خاطر آنکه سیستم لوله کشی آب سرد و گرم در یک ساختمان متفاوت است، تنها برای گرمایش و یا سرمایش مورد استفاده قرار می گیرند.
فن کویلها معمولاً به دو صورت مورد استفاده قرار میگیرند. در حالت اول فن کویل فقط حرارت و برودت مورد نیاز را تامین میکند و هوای تازه توسط هوارسان مرکزی و بوسیله کانالهای توزیع هوا در سطح محل منتشر میگردد تا تهویه مناسب در محل مورد نظرانجام گیرد. در این حالت میزان بار سرمایی وگرمایی توسط ترموستات بکار رفته در فن کویل و با خاموش و روشن شدن فن تنظیم میگردد. در حالت دوم علاوه بر تامین حرارت و برودت مورد نیاز، وظیفه تامین هوای تازه را نیز بعهده دارد. بدین صورت که فن دستگاه، هوای تازه را از طریق دریچه تعبیه شده در پشت فن کویل گرفته و در محل پخش میکند. از محاسن این روش میتوان به کاهش هزینههای مربوط به سیستم هوارسان مرکزی و متعلقات مربوطه اشاره نمود و عدم فیلتراسیون هوای تازه از معایب این روش میباشد.
نکات مهم انت
یک فن کویل از اجزای زیر تشکیل شدهاست:
۱-فن
۲-کویلهای گرمایش و سرمایش
۳-فیلتر هوای قابل تعویض یا قابل شستشو
۴-شیر فلکه
۵-شیرهواگیری
در فن کویلها درجه حرارت توسط ترموستات و مقدار رطوبت توسط هیومیدستات و مقدار هوا توسط فن و مقدار هوای تازه به روشهای متداول کنترل میشود.
سیستم فن کویل همانطور که از نامش پیداست، از یک فن و یک کویل تشکیل شده است. کویل معمولاً از لوله های مسی با پره های آلومینیومی ساخته شده است فنکویلها را می توان به لحاظ محل نصب، روکار یا توکار بودن، و از لحاظ سرمایش و گرمایش تقسیم بندی کرد.
بهترین کاربرد سیستم فن کویل مربوط به مواردی است که بخواهیم درجه حرارت هر فضا بطور جداگانه کنترل شود. همچنین با استفاده از سیستم فن کویل از انتقال الودگی بین اتاقها جلوگیری خواهد شد. کاربردهای مناسب این سیستم عبارتند از: هتلها و متلها و ساختمانهای اپارتمانی و ساختمانهای اداری . اگر چه در تعدادی از ساختمانهای بیمارستانها نیز از سیستم فن کویل استفاده میشود ولی این موضوع چندان مناسب نبست زیرا بازده فیلتر هوای فن کویلها کم است و نگهداری و تمیز کردن انها نیز مشکل خواهد بود
ظرفیت این فن کویلها ۲۰۰ الی ۱۰۰۰ فوت مکعب در دقیقه بوده و هوا را بصورت بالا زن یا روبرو زن منتشر میسازند.
ظرفیت این فن کویلها هم معمولاً بین ۲۰۰ الی ۱۰۰۰ فوت مکعب در دقیقه میباشد. این فنکویلها به دوصورت کابینت دار و بدون کابینت میباشند.
در ظرفیتهای ۶۰۰ الی ۲۰۰۰ فوت مکعب در دقیقه ساخته میشوند و به سه طرح زیر میباشد:
۱-کانالی سقفی توکار
۲-کانالی سقفی روکار
۳-کانالی دیواری روکار ایستاده
فن کویل ها در دو نوع دو لوله و چهار لوله هستند. فن کویل های دو لوله دارای یک لوله رفت و یک لوله برگشت هستند. فن کویل های چهار لوله، دارای دو لوله برای آمدن آب به کویل ها و دو لوله برای برگشت آب هستند. فن کویل های چهار لوله می توانند همزمان آب سرد و گرم را وارد کویل های خود کنند. با این نوع فن کویل ها می توان بخشی از یک محیط را سرد و بخش دیگری را گرم کرد. در حالی که فن کویل های دو لوله در یک زمان تنها می توانند برای سرمایش و یا گرمایش مورد استفاده قرار گیرند. علاوه بر این به خاطر آنکه سیستم لوله کشی آب سرد و گرم در یک ساختمان متفاوت است، تنها برای گرمایش و یا سرمایش مورد استفاده قرار می گیرند.
فن کویلها معمولاً به دو صورت مورد استفاده قرار میگیرند. در حالت اول فن کویل فقط حرارت و برودت مورد نیاز را تامین میکند و هوای تازه توسط هوارسان مرکزی و بوسیله کانالهای توزیع هوا در سطح محل منتشر میگردد تا تهویه مناسب در محل مورد نظرانجام گیرد. در این حالت میزان بار سرمایی وگرمایی توسط ترموستات بکار رفته در فن کویل و با خاموش و روشن شدن فن تنظیم میگردد. در حالت دوم علاوه بر تامین حرارت و برودت مورد نیاز، وظیفه تامین هوای تازه را نیز بعهده دارد. بدین صورت که فن دستگاه، هوای تازه را از طریق دریچه تعبیه شده در پشت فن کویل گرفته و در محل پخش میکند. از محاسن این روش میتوان به کاهش هزینههای مربوط به سیستم هوارسان مرکزی و متعلقات مربوطه اشاره نمود و عدم فیلتراسیون هوای تازه از معایب این روش میباشد.
نکات مهم انت
باد، ساختمان و بادگیرها
این سازه بر مبنای اختلاف فشار موجود در اطراف ساختمان و همرفت ناشی از اثر دودکشی بر جابه جایی هوا عمل میکرد. بادگیر( شکل اصلاح شده ملکف) در ایران و دیگر کشورهای حوزۀ خلیج فارس هزاران سال است که رواج دارد و مؤثرترین عنصر معماری برای کاهش دما بوده.
بادگیرها در ابعاد، شکل خارجی، جهت بازشوها و تلفیق با آب و آب انبارها در مناطق مختلف متنوع اند. ولی به طور کلی « بادگیر مجموعۀ ثابتی است که هم به صورت بادخور و هم به صورت خروجی عمل کرده مجرای قائم آن به صورت چهارسو باز (گاهی تنها دوسو) و در بالاست و یک جفت دیوارک جداگر به صورت قطری و متقاطع تا پایان طول بادگیر قرار گرفته است.
بادگیر این قابلیت را دارد که نسیم را از جهات مختلف گرفته و جریان هوای خنکی را به داخل اتاق هدایت کند همچنین می تواند به صورت دودکش عمل کند. در این صورت هوای گرم بر اثر اختلاف فشار (بین بالا و پایین) دودکش از وجه پشت بادگیر کشیده می شود. در مواقعی که باد کم است تهویۀ ساختمان تنها به واسطۀ اثر دودکشی میسر است.»
مشکلات استفاده از بادگیر در ساختمانهای امروزی
امروزه به دلیل توجه بیشتر به معماری پایدار و طراحی ساختمان های سبز، امکان بررسی و استفادۀ عملی مطلوب و متنوع از بادگیرها در ساختمان های امروز پدید آمده از آنجا که الگوی اصلی طراحی این بادگیرها معماری سنتی و قواعد حاکم بر معمار یگذشته است، اجرای آنها در ساختمان های امروزی مشکلاتی پدید می آورد که بخشی از آنها همواره با این ساختار همراه بوده و بخشی از آن هم زاییدۀ زندگی امروزی است.
یکی از بزرگترین این مشکلات کنترل هوای ورودی در فصول مختلف و میزان آن در فصل اوج استفاده است که در گذشته ساکنان را به ساخت فضاهای مجزا برای زندگی تابستانی و زمستانی وا میداشت. ورود گرد و خاک و غبار و دیگر آلودگی های محیطی از طریق دهانه های بادگیر و در کاربری هایی که آلودگی صوتی حائز اهمیت است (مدارس، سالن های سخنرانی، کتابخانه ها ... ) ورود و خروج صدا مشکل آفرین است.
مسئلۀ دیگر طراحی بادگیرها به نحوی است که در هنگام آتش سوزی دود را از ساختمان خارج کند، یا حداقل باعث هوارسانی و گسترش بیشتر آتش نشود.
و بالاخره روزنه های متعدد و وسیع ایجاد شده در سقف مسئلۀ امنیت را مطرح می کند.
این نکته را هم نباید فراموش کنیم که استفاده از بادگیر تغییرات چشمگیری را در معماری، فرم و ساختار بناها ایجاد می کند که تطابق آن با معماری و سلیقۀ مدرن امروزی جای بحث دارد. برای حل این دست مشکلات مطالعات و تحقیقات بسیاری صورت گرفته و در بسیاری از مواقع نیز راه حل های کاربردی به دست آمده است. بادگیرهای مدرن نمونه ای از این راه حل ها هستند که به عنوان گزینۀ قابل اعتماد در اینجا خصوصیات آنها تشریح شده.
بادگیرهای مدرن
در دنیای صنعتی سازی ساختمان محصولاتی به نام بادگیر به عنوان ابزار قابل اعتماد و مؤثر در استفاده از انرژی باد معرفی شده اند. در طراحی این محصولات تلاش شده در کنار بهره برداری از تجربه و ساختار بادگیرها و بادخان های سنتی، با در نظر گرفتن تمهیداتی معایب استفاده از شکل سنتی آن برطرف و از ایدۀ اصلی برای استفاده در معماری مدرن و رو به توسعۀ امروزی استفاده شود.
نحوه کارکرد:
بادگیرهای مدرن بی هیچ بخش متحرک و با استفاده از منافذ عمودی، بر مبنای اثرات طبیعی باد و جابه جایی هوای سرد و گرم، هوای تازه را به اتاق وارد و هوای کهنه را خارج می کند. نحوۀ عملکرد این سیستم بر مبنای قوانین ساده در بادگیرهای سنتی به وسیلۀ حرکت هوای گرم و سبک به طرف بالاست که باعث افت فشار در اتاق و در نتیجه مکش می شود و حرکت بین هوای سرد و گرم را ممکن می سازد.
امنیت:
در ساختمانهای تجاری، ادارات و ... به خطر افتادن امنیت به دلیل گشوده ماندن بازشوها مسئله ای بسیار مهم است. این مشکل با تعبیۀ دریچه هایی از فولاد ضد زنگ در درون بادگیر رفع شده است.
استفاده در طبقات:
بادگیرهای مدرن چنان طراحی شده اند که در ساختمان های مرتفع به تهویۀ فضاها در چندین طبقه کمک می کنند. سیستم نصب شده در دانشکدۀ آنس در نیوجرسی آمریکا به طور همزمان در خدمت سه طبقه است. این کار با استفاده از تیغه های هدایت کننده و تیغه های پرگاری تقسیم داخلی میسر شده و در نتیجه فضاها در طبقات مختلف و با فواصل متفاوت به یک میزان از جریان هوا بهره برده اند.
انتقال صدا:
آلودگی صوتی مشکلی است که در ساختمانهایی با تهویۀ مطبوع میتوان آن را با بستن در و پنجره ها به حداقل رساند. در ژانویۀ ۲۰۰۲ و دسامبر ۲۰۰۵ سیستم بادگیرهای مدرن برای آزمایش به مرکز آزمایش آکوستیک (پی ار ای) ایلات متحده ارسال شد که در مقایسه با اساندارد جهانی، انتقال صدای سیستم بادگیر مدرن ۲۶ واحد کمتر از پنجرۀ باز بود. با افزودن پوشش ۱۵ میلی متری آکوستیک به بدنۀ داخلی دستگاه، این میانگین در حدود ۱۰ واحد افزایش یافت و به عدد مطلوب نزدیکتر شد.
استفاده در فصول مختلف و آتش سوزی
برای امکانرنامه ریزی استفاده در فصول مختلف این سیستم به دامپرهای ویژه ای مجهز است که با صرف انرژی بسیار پایین میزان هوای ورودی را کنترل می کنند. روی پنل کنترل بادگیرها چهار حالت بهار، تابستان، پائیز و زمستان وجود دارد که با انتخاب هریک از این حالات و به کمک دما سنج و دستگاه کنترل میزان دی اکسید کربن موجود در هوا، میزان ورودی و خروجی هوا و آلاینده ها به آسانی قابل کنترل اند و حتی می توان جدای از سیستم هوشمند در آن تغییر ایجاد کرد. این میزان توسط سیستم هوشمند در تابستان ۱۰۰ درسد و در زمستان۳ تا ۵ درصد صرفاً برای تهویه متغیر است.
دامپرهای کنترل میزان هوادهی، در زمان وقوع آتش سوزی نیز عمل می کنند و به واسطۀ ارتباط هوشمند با سیستم اعلام حریق ساختمان، در زمان حریق مسدود و از طرفی مانع هوارسانی به اتش و همچنین مانع عمل کردن بادگیر به صورت تونل آتش و سرایت ان به دیگر طبقات می شوند.
شکل و طراحی
با توجه به اینکه استفاده از این بادگیرها به طور گسترده ای طراحی ساختمان را تحت تأثیر قرار می دهد، تمهیدات سازندگان برای ساخت بادگیرها مطابق با نظر مشتریان و همخوان با کاربری و ویژگی های شکلی تغییر کرده گرچه این کار به معنای بیشتر شدن هزینه و دشواری کار برای سازندگان بوده ، استفاده از بادگیرها را آسان تر و گسترده تر کرده.
به کارگیری بادگیرهای مدرن امتیاز دیگری هم دارد و ان استفاده از نور طبیعی، به واسطۀ روزن های ایجاد شده در سقف برای تهویه است. این سیستم را می توان نوررسان و یا نورگیر مدرن نامید.
بادگیر از عناصر تفکیک ناپذیر خانه ها در اقلیم گرم وخشک کویری است،استفاده از بادگیر از سنوات بسیار قدیم در ایران رواج داشته است .بادگیر با فرم ها و دهانه های مختلف در اقلیم مرکزی و جنوب ایران ساخته شده است.بادگیرها با دهانه ی رو به بادهای مطلوب ساخته می شوند تا باد خنک را جهت تهویه و تعدیل هوا به فضاهای داخلی هدایت کنند. بادگیرها معمولاً در بخشی از ساختمان قرار گرفتند که با در نظر گرفتن وسعت خانه و تعداد اتاق ها ، قسمت تابستان نشین را خنک می کند. بادگیر جایگاه خاصی در طرح معماری شهری داشته و معرف بافت شهری درمناطق گرم و خشک است
حرکت هوا را به دلیل اختلاف فشار جو باد گویند. باد روی زمین عامل مهمی در تبادل دما، رطوبت و انتقال ذرات معلق است. این امر در ایجاد شرایط آسایش انسان یا اخلال در آن نقش مهمی دارد. جا به جایی هوا در بالا بردن سطح کارآیی ذهنی و فیزیکی افراد و کاهش میزان ابتلا به بیماریها بسیار موثر است. همچنین میتواند عاملی در کاهش مصرف سوختهای فسیلی باشد. اهمیت باد در طرح و ساخت محیط مسکونی از دیرباز مورد توجه بوده است. ارسطو چهار قرن قبل از میلاد و ویترویرس معمار روسی یک قرن قبل از میلاد از روش استفاده باد در معماری و شهرسازی صحبت میکنند.
بادگیر، یک روش ابداعی ایرانی برای ایجاد فضای خنک
بادگیر، یک روش ابداعی ایرانی برای ایجاد فضای خنک در داخل منازل گرم کویری است. این دستگاه تهویه مطبوع ، سالیان درازی از روزگاران دور ، فضای زندگی مردم ایران را قابل تحمل کرده است. بادگیرها معمولاً برجکهای کوچکی به صورت چهارضلعی یا چند ضلعیهای منتظمند که ساختار مثلث در آنها به هیچ وجه دیده نمی شود. بادگیر تشکیل شده است از برجکی تقریباً مرتفعتر از جاهای دیگر خانه در روی بام. عموماً بادگیرها بر روی قسمتی از خانه های کویری به نام حوضخانه بنا می شدهاند. حوضخانه ایوانی کوچک بوده که در انتهای اتاقهای تابستانی هر عمارت قرار داشته است اتاقهای تابستانی تشکیل شدهاند از اتاقهایی با ابعاد بزرگ و درهای زیاد ــ گاهی اوقات تا 5 در ــ به دلیل جریان یافتن هوا در آنها که در انتهای آنها حوضخانه بود. حوضخانه به شکل فضای رابط میان حیاط خانه و اتاقهای تابستانی است.
در میان این فضا، حوض کوچکی بود و دلیل نامگذاری این فضا نیز به علت وجود این حوض در میان این فضا بود. بادگیرها دقیقاً در بالای این حوض قرار دارند، ولی از طریق منافذی که دارند جریان هوا را به روی آب حوض هدایت می کنند. بادگیرها عموماً از خشت وگل ساخته می شدهاند و برای محکم بودن آنها در مقابل وزش باد از تیرهای چوبی در ساختمان استفاده می شده است. بادگیر به صورت تزئینی با آجرهای نقشدار آراسته میشد. بادگیرها دارای منفذهای ورودی به صورت قوسهای زیبایی بودهاند.
بادگیرها کولرهای آبی امروزی
بادگیرها به صورت کولرهای آبی امروز کار میکردهاند، به این صورت که باد از منافذ بادگیر به آن وارد شده و به صورت مجمع به روی حوض آب هدایت میشد، پس از برخورد بر روی آب حوض عمل تبخیر انجام میگرفت. عمل تبخیر عملی است گرماگیر که موجب سرد شدن باد وارد شده از دهانه بادگیر میشده و سپس باد سرد وارد اتاقهای تابستانی شده و باعث سرد شدن هوای درون اتاقها میشده است. در بعضی از عمارتهای قدیمی که متعلق به افراد ثروتمند بود، حوضخانه فضای دربستهای بود و اتاقهای تابستانی منافذ و دالانهایی داشت ــ مانند کانالهای کولر ــ که باد خنک از این دالانها وارد اتاقهای خانه میشد و این امر در صورتی بود که اتاقهای تابستانی تعدد داشت. از استفادههای دیگر بادگیرها به عنوان سردکردن فضای سرداب برای نگهداری مواد غذایی و نیز خنک نگهداشتن آب انبارها بود.
بیشترین تعداد بادگیرها را در دشتهای خشک و سوزان کاشان، یزد، جهرم، طبس، اروند و کرانههای خلیج فارس میتوان مشاهده کرد. در ساخت بادگیرها از تواناییهای معماری ایرانی به خوبی بهره گرفته شده؛ به گونهای که بادگیرها علاوه بر آن که اهداف زیست محیطی را برآورده میکنند، جزیی از ساختمانهای زیبای چشمگیر نیز به شمار میآیند. رهگذران با عبور از کوچههای شهر، با تماشای بادگیرهای متنوع، از لذت بینایی نیز بهره میگیرند. بادگیرها انواع مختلفی دارند، اما یک نوع از آنها منحصر به فرد است به نام بادگیر چپقی که در حال حاضر یک نمونه از این نوع بادگیر در سیرجان باقی مانده است .
برخی از بادگیرهای مشهور عبارتند از: بادگیر عمارت بروجردیها در کاشان، بادگیر عمارت عباسیون (عباسیها) درکاشان، این بادگیر پائینتر از سطح حیاط قرار دارد، بادگیر عمارت طباطبایی در کاشان، بادگیر عمارت دولتآباد در یزد که با ارتفاع 18 متر بلندترین بادگیر موجود است. بادگیرهای آب انبار شیش، بادگیری در یزد که همانطور که از نام آنها پیداست 6 عدد است.
یزد شهر بادگیرها
توجه به شرایط اقلیمی و زیست محیطی یزد، از شاخص ترین نشانه های این شهر که منظر عمومی آن را از دیگر شهرهای کشور متمایز میسازد، میتوان به بادگیرهای متنوع آن اشاره کرد.
بادگیرها بخشی از بناه و فضاهای مسکونی شهر یزد در گذشته بودهاند که طبیعیترین روش تهویه بنا به شمار میرفتند و برحسب سرعت و جهت باد طراحی میشدند. بناهایی نظیر خانههای قدیمی، محراب مساجد و آب انبارهای یزد از جمله نمونههایی دارای بادگیر هستند که در این میان میتوان به بادگیر خانه آقازاده ابرکوه، بادگیر باغ دولت آباد، بادگیر محراب مسجد ریگ و ملااسماعیل و بادگیرهای آب انبارهای عصر آباد و حسین آباد اشاره کرد که این آب انبارها به دلیل داشتن هفت بادگیر در کشور منحصر به فرد هستند.
مصالح ساختمانی بادگیرها
مصالح ساختمانی بادگیرها را معمولا خشت خام، آجر، گل، گچ و چوب شورونه تشکیل میدهد، چهار بخش عمده بادگیر شامل بدنه، قفسه، تیغهها و سقف است و از انواع مختلف بادگیرها میتوان به بادگیر یک طرفه، دو طرفه، سه طرفه، چهار طرفه و چند وجهی اشاره کرد که اغلب بادگیر های میبد و اردکان یک طرفه هستند. همچنین بادگیر 8 طرفه باغ دولت آباد یزد با 33 متر ارتفاع بلندترین بادگیر جهان محسوب میشود.
بادگیرها که درگذشته به عنوان سیستم تنفسی شهر محسوب میشدند، جریان طبیعی هوا را به داخل ساختمان هدایت میکردند و با توجه به اینکه در خانهها، بادگیرها معمولا در ضلع جنوبی حیاط یعنی در سمت تابستان نشین خانه ساخته میشدند، نوعا به تالار و حوض خانه، کلاه فرنگی و زیر زمین ارتباط داشتند.
بادگیرخانهها را نمایانگر تشخص و منزلت اجتماعی صاحبان آنها است و این موضوع از طریق ارتفاع و نوع تزئینات آنها مشخص میشود.
میتوان به بادگیر باغ دولت آباد، بادگیر آب انبار کلیمیان، بادگیرهای آب انبار شش بادگیری و هفت بادگیری عصر آباد و حسین آباد و ... به عنوان شاخص ترین بادگیرهای یزد اشاره کرد.
بادگیرها تهویه ای بر روی بام های خانه کویرنشینان
بادگیر ، برجهایی که در ایران برای تهویه بربام خانه ها ساخته می شود. بادگیر را همچنین بالای آب انبارها و دهانة معدنها برای تهویه می سازند. درخانه ها هوای خنک از بادگیر، که نوع ابتدایی تهویة مطبوع به شمار می رود، به اتاقهای طبقة همکف یا زیرزمینها فرستاده می شود.
بادگیر معمولاً چهارگوش است و در دیوارهای چهارگانة آن چند سوراخ تعبیه شده است . درون بادگیر با تیغه ها و جدارهایی که از خشت یا چوب و خشت ساخته شده است ، به چند بخش تقسیم می شود. بادگیر، که بیشتر در قسمت مرکزی ایران ، یعنی اطراف یزد، یا در جنوب ، در نزدیکی سواحل خلیج فارس ، یافت می شود، با ظهور روشهای جدید تبرید هوا و آب غالباً روبه ویرانی می رود و هنوز دربارة تعیین دقیق چگونگی ایجاد اختلاف فشار هوا که باعث جریان هوا می شود، مطالعة علمی کافی نشده است (ولف ، ص 15، 106؛ بیزلی ، ص 100ـ101). مارکوپولو از بادگیرهای جزیرة هرمز در خلیج فارس به عنوان تنها وسیله ای که زندگی را تابستانها در آن محل قابل تحمل می سازد یاد کرده است . از دیگر جهانگردان مانند پیترودِلا واله و فیگوئروآ نیز در این باره وصفهای خوبی باقی مانده است (رجوع کنید به یول ، ج 2، ص 383ـ384).
استفاده از بادگیرها به طور عمومی در دو نوع از ابنیه رواج دارد: آب انبارها و خانه ها.
الف)آب انبارها:
در آب انبارهای شهری با توجه به در نظر گرفتن جهت وزش باد مناسب از تعدادی بادگیر که تعداد آنها تا هفت عدد در نوسان است ،استفاده می شود . که در این حالت هر بادگیر با بادگیر مقابل خود به صورت کششی و مکشی کار می کنند.(در آب انبارهای صحرایی به طور معمول یک بادگیر یک طرفه یا دو طرفه استفاده می شود.محل قرار گیری این بادگیرها در دور تا دور آب انبار و جهت آنها رو به باد مناسب می باشد.
ب) خانه ها:
در مقوله خانه ها و محل قرارگیری بادگیرها به بررسی بادگیرهای خانه های شهر یزد می پردازیم. به طور عمومی بادگیرها محل قرارگیری بادگیرها با توجه به موقعیت تابستان نشین تعیین می شود و به همین دلیل اکثر بادگیرهای شهر یزد در ضلع جنوبی ساختمانها و بر روی ایوان تابستان نشین قرار دارد.
البته موارد استثنایی چون خانه امامزاده ای یزد را می توان یافت که با توجه به قرارگیری تابستان نشین و زمستان نشین در طبقات باد گیر در ضلع شمالی خانه قرار دارد.اکثر این بادگیرها بادگیرهای چهار طرفه بلند می باشند.
-نحوه عملکرد و نکاتی چند در طراحی بادگیرها:
در باره نوع عملکرد بادگیرها در حقیقت دو نوع عملکرد اساسی وجود دارد:الف - عمل بر اساس اصل کشش دهانه های رو به باد و مکش دهانه های پشت به باد. ب- عمل بر اساس اختلاف دما
الف - عمل بر اساس اصل کشش دهانه های رو به باد و مکش دهانه های پشت به باد:
مرحوم پیرنیا درکتاب آشنایی با معماری اسلامی ایران طرز کار بادگیر را بدین گونه توضیح می دهد:
(( طرز کار بادگیر اصولا بر این پایه نهاده شده است که از وزش باد برای کشاندن هوای خوش به درون ساختمان و از عکس العمل نیروی آن یعنی مکش برای راندن هوای گرم و آلوده استفاده می شود.شاید این توضیح لازم نباشد که چون باد به مانع یا دیواره پره های درونی بادگیر برخورد ناچار به فرود آمدن می شود، ولی عرض این نکته لازم است که شکافهای دیگر بادگیر که پشت به جهت وزش باد دارند ، هوای آلوده وگرم را به دست باد می سپارند و کار هواکش و دستگاه مکنده را انجام می دهند.))
این نوع عملکرد بادگیر در حقیقت با توجه به این اصل صورت می گیرد که هنگامی گه باد به بدنه ای برخورد می کند ، با توجه به تراکم بیشتر هوا در وجهی که مقابل باد قرار دارد ، در این وجه فشار مثبت ایجاد شده و در وجه دیگر فشار منفی خواهیم داشت.بنابراین در صورت ایجاد بازشو در طرفین حرکت باد از فشار مثبت به فشار منفی را شاهد خواهیم بود.در بادگیرها نیز با توجه به همین اصل دهانه رو به باد هوا را به درون خود می کشد و به داخل ایوان می برد و هوای داخل ایوان با توجه به فشار منفی ایجاد شده در دهانه پشت به باد به بیرون کشیده می شود
در برخی از مواقع با عبور دادن باد بادگیر از روی آب وسردخانه ها و با توجه به تبخیر سطحی، رطوبت لا زم را نیز تامین می نمایند. در مناطقی مانند مصر و هندوستان این عمل با قرار دادن کوزه پر از آب در مقابل مسیر باد صورت می گیرد.
ب- عمل بر اساس اختلاف دما:
اما به نظر میرسد آنچه که کمتر مورد توجه اهل فن در این زمینه می باشد.کار کردن بادگیر بر اساس اختلاف دمایی است.در حقیقت هنگامی که وزش بادی به صورت محسوس وجود ندارد بادگیر بر اساس همین اصل عمل می کند.
در روز با توجه به آفتاب خوردن وجه جنوبی بادگیر هوای موجود در وجه جنوبی بادگیر گرم می شود و به بالا می رود.این هوا به وسیله هوای داخل ایوان که به بالا کشیده می شود،جبران می گردد و در حقیقت نوعی خلا نسبی داخل ایوان ایجاد می گردد که هوای خنک داخل حیاط را به درون خود می کشد.به همین ترتیب هوای موجود در دهانه شمالی نیز به پایین کشیده می شود
در شب هوای بیرون سرد می شود، و به سمت پایین حرکت می نماید .این هوا در اثر حرارت ذخیره شده در دیواره ها گرم شده و به بالا می رود و این چرخه تا هنگامی که دمای دیوارها و هوای بیرون یکی شود ادامه می یابد. ولی به طور معمول پیش از رسیدن به این وضعیت شب تمام شده و دوباره بادگیر به نحوی که در بالا توضیح داده شد،عمل می کند.
به طور کلی در اکثر مواقع بادگیرها در حالتی بین حالاتی که توضیح داده شد عمل می کنند . یعنی هم بر اساس مکش و کشش و هم بر اثر تفاوت دمایی.
فناوری بادگیرها در گذشته ایرانیان
بادگیر، یک روش ابداعی ایرانی برای ایجاد فضای خنک در داخل منازل گرم کویری است . این دستگاه تهویه مطبوع ، سالیان درازی از روزگاران دور ، فضای زندگی مردم ایران را قابل تحمل کرده است . بادگیرها معمولاً برجکهای کوچکی به صورت چهارضلعی یا چند ضلعیهای منتظمند که ساختار مثلث در آنها به هیچ وجه دیده نمیشود. بادگیر تشکیل شده است از برجکی تقریباً مرتفعتر از جاهای دیگر خانه در روی بام. عموماً بادگیرها بر روی قسمتی از خانههای کویری به نام حوضخانه بنا میشدهاند. حوضخانه ایوانی کوچک بوده است که در انتهای اتاقهای تابستانی هر عمارت قرار داشته است اتاقهای تابستانی تشکیل شدهاند از اتاقهایی با ابعاد بزرگ و درهای زیاد ــ گاهی اوقات تا ۵ در ــ به دلیل جریان یافتن هوا در آنها که در انتهای آنها حوضخانه بود. حوضخانه به شکل فضای رابط میان حیاط خانه و اتاقهای تابستانی است. در میان این فضا، حوض کوچکی بود و دلیل نامگذاری این فضا نیز به علت وجود این حوض در میان این فضا بود. بادگیرها دقیقاً در بالای این حوض قرار دارند، ولی از طریق منافذی که دارند جریان هوا را به روی آب حوض هدایت میکنند.بادگیرها عموماً از خشت وگل ساختهمیشدهاند و برای محکم بودن آنها در مقابل وزش باد از تیرهای چوبی در ساختمان استفاده میشده است.
بادگیر به صورت تزئینی با آجرهای نقشدار آراسته میشد.بادگیرها دارای منفذهای ورودی به صورت قوسهای زیبایی بودهاند. نحوهٔ کارکرد بادگیرها به صورت کولرهای آبی امروز کار میکردهاند، به این صورت که باد از منافذ بادگیر به آن وارد شده و به صورت مجمع به روی حوض آب هدایت میشد، پس از برخورد بر روی آب حوض عمل تبخیر انجام میگرفت. عمل تبخیر عملی است گرماگیر که موجب سرد شدن باد وارد شده از دهانه بادگیر میشده است و سپس باد سرد وارد اتاقهای تابستانی شده و باعث سرد شدن هوای درون اتاقها میشده است. در بعضی از عمارتهای قدیمی که متعلق به افراد ثروتمند بود، حوضخانه فضای دربستهای بود و اتاقهای تابستانی منافذ و دالانهایی داشت ــ مانند کانالهای کولر ــ که باد خنک از این دالانها وارد اتاقهای خانه میشد و این امر در صورتی بود که اتاقهای تابستانی تعدد داشت. از استفادههای دیگر بادگیرها به عنوان سردکردن فضای سرداب برای نگهداری مواد غذایی و نیز خنک نگهداشتن آبِ آب انبارها بود. بیشترین تعداد بادگیرها را در دشتهای خشک و سوزان کاشان، یزد، جهرم، طبس، اروند و کرانههای خلیج فارس میتوان مشاهده کرد .
بادگیرها و معماری ایرانی
در ساخت بادگیرها از تواناییهای معماری ایرانی به خوبی بهره گرفته شده؛ به گونهای که بادگیرها علاوه بر آن که اهداف زیست محیطی را برآورده میکنند، جزیی از ساختمانهای زیبای چشمگیر نیز به شمار میآیند.رهگذران با عبور از کوچههای شهر، با تماشای بادگیرهای متنوع، از لذت بینایی نیز بهره میگیرند.بادگیرها انواع مختلفی دارند، اما یک نوع از آنها منحصر به فرد است به نام بادگیر چپقی که در حال حاضر یک نمونه از این نوع بادگیر در سیرجان باقی مانده است. برخی از بادگیرهای مشهور عبارتند از: بادگیر عمارت بروجردیها در کاشان، بادگیر عمارت عباسیون (عباسیها) درکاشان، این بادگیر پائینتر از سطح حیاط بود، بادگیر عمارت طباطبایی در کاشان، بادگیر عمارت دولتآباد در یزد که با ارتفاع ۱۸ متر بلندترین بادگیر موجود است. بادگیرهای آب انبار شیش بادگیری در یزد که همانطور که از نام آنها پیداست ۶ عدد میباشد.عمارت بادگیر، نگین مجموعه کاخ گلستان، بنایی متعلق به دوران سلطنت فتحعلی شاه که در ضلع جنوبی باغ گلستان ساخته شد و در زمان ناصرالدین شاه با تصرفات عمدهای که در آن انجام گرفت به شکل امروزی درآمد. وجه تسمیه این بنا به علت وجود برجهای بادگیر به منظور تولید هوای خنک، مطبوع و انتقال آن به داخل عمارت حوضخانه و تالار اصلی بوده است. در زیر تالار و عمارت مزبور حوضخانه وسیعی وجود دارد که چهار بادگیر بلند پوشیده از کاشیهای معرق، آبی، زرد و سیاه با قبههای زرین در چهار گوشه آن باعث خنک شدن هوای حوضخانه، تالار و اطاقها میشود.
شیوه ساختن بادگیر
معماران محلی برای ساختن بادگیر از پشت بام خانه و از جایی که مشرف به اتاق کوچکی است که برای بادگیر اختصاص دادهاند با خشت یا آجر ،تنوره بادگیر را با مقطع مستطیل میچینند تا به ارتفاع معینی برسد. سپس بالای این تنورهها چهار دیواره را دو چوب به شکل ضربدر «×» میگذارند. به گونهای که دو سمت هر چوب در دو زاویه مقطع قرار بگیرد و سپس دیوارهای سمت شرق و غرب و جنوب بادگیر را دو تا پنج و دو دهم متر بالا میآوردند. سپس در قسمت شمال که رو به باد «اصفهانی» است با نیم خشت یا آجر نیمه به عرض شش سانتیمتر، روی تنور را تا ارتفاع معینی میچینند. ارتفاع این تیغهها 40 سانتیمتر بلندتر از سایر دیوارهاست.
«پایه Pâye» بادگیر
این تیغهها را «پایه Pâye» مینامند که نوعی بادشکن محسوب میشوند و از لحاظ معماری هم فوایدی دارد. به عنوان مثال به نمای بادگیر جلوه خاصی میبخشد و موجب استحکام ساختمان بادگیر میشود، زیرا اردکان و میبد و اطراف آنها گاهی اوقات گرد بادگیر را در سمت جنوب و مشرف به کوچه میسازند. طبیعی است در صورت نبودن وجود پایه، به ویژه در گذشته دور که تا حدی ناامنی در منطقه وجود داشت سارقین از راه منفذ بادگیر به داخل منازل راه پیدا میکردند.
«چشمه» بادگیر
عرض بین دو تیغه را در اصطلاح «چشمه» مینامند. بین 40 تا 60 سانتیمتر است. تعداد چشمههای هر بادگیر بستگی به عرض اتاق دارد. به طوری که برای اتاق عرض بین سه و پنج و هفت متر به ترتیب پنج و هفت و 11 چشمه میگذارند. در این منطقه تعداد چشمهها جفت نیست. زیرا برای صاحب آن خوش یمن نیست. به گفته خودشان آمد ندارد. عمق هر بادگیر یک تا دو و نیم متر است. گاه برای استحکام بیشتر بادگیر به اندازه هر نیم متر چوبی در میان دیوارههای بادگیر کار میگذارند.
سقف دو پایه را به شکل «چپیله Capile» میپوشانند. به این ترتیب که دو خشت به راه مایل به سمت بالا با دست نگه میدارند. سپس یک خشت مابین آن دو خشت میگذارند.
بام بادگیر را به شکل خرپشته در میآورند تا در کشاندن هوای مطبوع یا در بیرون کردن هوای گرم و آلوده کمک کند. بعد روی پشتبام بادگیر را به قطر سه سانتیمتر با نیمچهکاه میپوشانند. گاهی اوقات فاصله بین دو پایه را با خشت و نمیچه کاه تخت میکنند سپس دو یا سه رگه آجر در لبههای بام آن کار میگذارند. به طوری که چیدن آجرها به این ترتیب علاوه بر استحکام بادگیر به زیبایی ظاهری آن نیز میافزاید. گاهی اوقات کف پشتبام را کاهگل میکنند سپس یک ردیف آجر روی آن میچینند. فاصله بین آجرها را با گچ و خاک بندکشی میکنند. بعضی از افراد که امکان مالی بیشتری دارند روی دیواره چشمههای بادگیر را گچبری میکنند. تعداد چشمههای هر بادگیر با بزرگی بادگیر ارتباط مستقیمی دارد. از طرفی تعداد چشمههای هر طرف بادگیر با شدت باد همان طرف و در مجموع با هوای هر منطقه ارتباط دارد.
در بعضی خانهها گاهی برای فصل زمستان که احتیاج به بادگیر نیست چشمههای بادگیر را با آجر یا خشت تیغه میکنند. یا چنانچه در قسمت پایین بادگیر دریچهای کار گذاشته شوند آن را میبندند. این کار هر سال اواخر پاییز و در آستانه زمستان شکل میگیرد.
از آن جایی که در اتاقک زیر بادگیر در تابستان اهل خانه استراحت میکنند احتمال دارد که پرندگان به ویژه کبوتران در چشمههای بادگیر آشیانه کنند و فضولات آنها به پایین بریزد. بنابراین برای جلوگیری از این کار چشمههای بادگیر را با تور سیمی یا نردههای چوبی میپوشانند.
انواع بادگیرها در سرزمین کهن ایران
از نظر ساخت و نوع مصالح و در مجموع ساختار بادگیر دارای انواع مختلف هستند که می توان انواع بادگیر بر سه نوع دسته بندی کرد که بادگیر اردکانی، بادگیر کرمانی و بادگیر یزدی است.
بادگیر اردکانی
که بادگیر اردکانی بیشتر در منطقه اردکان دیده میشود و جهت بادگیر رو به باد اصفهانی است. از سمت غرب و شرق و جنوب منفذ ندارد. بنای این نوع بادگیر به نسبت سایر انواع بادگیرها تا حدی ساده و از لحاظ اقتصادی هم مقرون به صرفه است. به همین لحاظ ممکن است که برای هر اتاقی یک بادگیر ساخته شود.
بادگیر کرمانی
اما بادگیر کرمانی ساده و کوچک است و به خانه خانوادههای متوسط رو به پایین اختصاص دارد. هر بنایی میتواند این بادگیرها را بسازد. مصالح اصلی آن بیشتر خشت و گل است.از آنجا که این نوع بادگیرها دو طرفه هستند،بادگیر دوقلو نیز نامیده می شوند. ا بادگیرهای دوقلو را در مسیر بادهای شناخته شده میسازند. کار این نوع بادگیرها تا حدودی نسبت به بادگیرهای اردکانی دقیقتر و ایدهآلتر است زیرا فشار باد به یک جهت موجب تخلیه سریع هوای گرم و آلوده طرف دیگر میشود. بادگیر بیشتر آب انبارها را نیز به شکل بادگیر کرمانی درست میکنند تا از یک سمت آن هوای خوش و مطبوع به آب برسد و از طرف دیگرش هوای گرم به بیرون برود.
بادگیر یزدی
بادگیر یزدی از سایر انواع بادگیرها بزرگتر است و چهار طرفه ساخته میشود به همین لحاظ این بادگیر را در بعضی جاها بادگیر «چهارطرفه» یا «چهارسو» مینامند. التبه ساختمان آن از لحاظ معماری از سایر انواع بادگیرها مشکلتر و پیچیدهتر است. به همین دلیل میتوان آن را نوع برجستهای از پدیدههای هنر معماری به حساب آورد. ارتفاع آن به طور معمول زیاد است و میزان ارتفاع بادگیر از پشتبام خانه و نوع چشمههای هر سمت بادگیر ارتباط مستقیم با اوضاع جوی منطقه دارد. این نوع بادگیر ویژه ثروتمندان و گاهی نیز در خانههای افراد متوسط روستایی و شهری ساخته شده است.
چشمانداز آینده بادگیر در معماری نوین
با ورود معماری مدرن و به ویژه استفاده از تاسیسات مکانیکی به تدریج نقش اقلیم در ساختمانها کمرنگ شد اما از نیمه دوم قرن گذشته که اقلیم و حفظ محیط زیست پیوسته مورد توجه قرار گرفت استفاده از فناوری همگون با محیط طبیعی، بازیافت ضایعات صنعتی و استفاده از انرژیهای پاک مانند انرژی خورشید، باد و آب اهمیت بسیاری یافتند. در زمینه معماری نیز از این زمان توجه به محیط زیست و تلاش برای طراحی ساختمانهای اقلیمی و معماری همساز با اقلیم آغاز شد.
امروزه میتوان از بادگیر به عنوان مکمل سیستم تهویه و برودت ساختمان استفاده کرد. به وسیله بادگیر میتوان در مواقعی از سال شرایط آسایش را با تهویه طبیعی تامین کرد و تنها زمانی که باد دیگر نتواند پاسخگوی نیاز ساکنان باشد باید از تاسیسات مکانیکی بهره گرفت.
حسن فتحی معمار مصری که تلاش فوقالعادهای برای تلفیق معماری سنتی و تکنولوژی روز خود انجام داده است، از یک پمپ آب در داخل کانال بادگیر ساختمانهایش استفاده میکرد که با ایجاد فوارهای در روزهایی که هوا گرم و پرگرد و غبار بود، هم از میزان گرما و هم از میزان گرد و غبار میکاست.
علاوه بر موارد گفته شده، طرحهای دیگری در سایر کشورها که با تکیه به تهویه طبیعی طراحی شده به عنوان مثال در مرکز فروش بلوواتر انگلیس هوای تازه از طریق دنبالهای از بادگیرهای مخروطی با ارتفاع دو متر تامین میشود این بادگیرها روی بام سوار شدهاند تا هوای خنکتری را به پایین فرستاده و آن را در فضای داخی پخش کنند. آنها در فاصله 15 متری نسبت به هم و روی محور مرکزی مجتمع قرار گرفتهاند و پس از دریافت جریان هوای خارجی، هوای تازه را به داخل ساختمان میفرستند.
همچنین برج آرموری چین شامل مجموعهای از بلوکهای همشکل سوار شده بر یکدیگر با کاربری اداری، خردهفروشی، هتل و مسکونی است. در فصل تابستان یک بادگیر هوای تازه را به سمت پایین دهلیز میانی سوق میدهد. سپس این هوا از جدارهها به سمت بیرون کشیده میشود. در فصل زمستان این بادگیر هوا را از بدنه ساختمان و مجرای جذب کنندههای خورشیدی به سمت خود میکشد و از ساختمان خارج میکند.
نمونه قابل ذکر دیگر لیستر انگلستان است میزان مصرف انرژی در ساختمان کوئینز دانشگاه مونت فورت، نصف انرژی مصرفی در یک ساختمان معمولی مشابه این بنا است که در آن سیستم تهویه مطبوع استفاده شده است. بادگیرهای مرتفع جلو اغتشاش هوایی را گرفته و برای انتقال هوای داخل به خارج از بنا طراحی شده است.
بادگیرها در کشورهای عربی در گذشته و اکنون
عربها نیز با بادگیر آشنایی داشته اند و هم اکنون نیز از آن استفاده می کنند. در واقع چنین به نظر می رسد که نظایر این وسیله در بناهای باستانی خاورِنزدیک ، از قبیل مصرِ دورانِ فراعنه و بابِل ، استفاده می شده است . در زبان عربی قدیم این وسیله «بادَهَنج » یا «بادَنج » نامیده می شده که معرب «بادْهَنج » (=بادآهنج ) فارسی است و گاهی به جای «بادگیر» به کار می رود (رجوع کنید به دُزی ، ذیل «بادهنج »). در قصر «اُخَیضِر» بازمانده از آغاز دوران عباسیان در عراق (رجوع کنید به معماری * ، بخش 3: «خلافت عباسی ») بادگیرهای چهارگوش در دیوارها دیده می شود. واژة «بادگیر» در عراق به صورت «باجیر» به کار می رود. احتمال دارد که انتقال و گسترش بادگیر در شام و مصرِ دوران اسلامی از طریق عراق انجام گرفته باشد. در آغاز دوران فاطمیان ، «بادهَنج » جزئی از منظرة شهرها شده بود، زیرا ابن یونس ستاره شناس (متوفی 399) دربارة جهت صحیح روزنِ بادهنج بحث کرده است .
می دانیم که هوای خنک در مصر از سمت شمال یا شمالِغربی می وزد و بدین جهت بادهنجِ مصری یک روزنه بود. به نوشتة عبداللطیف بغدادی (متوفی 629) هزینة ساختمان بادگیرهای بزرگ و آراسته در زمان او تا 500 دینار می رسیده است . ظاهراً کهنترین نمونة این نوع بادگیر که در قاهره به جای مانده ، بادگیر دیوارِقبلة مسجدالصالح طلائع (555) است (رجوع کنید به کِرِسوِل ، ج 1، ص 284ـ285). در هزار و یک شب به بادهنج اشاره شده و علاءالدین غُزولی ادیب (متوفی 815) نیز بخشی از جُنگ خود موسوم به مطالع البُدور را به «بادهنج » در شعر و نثر اختصاص داده است (روزنتال ، ص 1ـ19). در مصر جدید این وسیله معمولاً «مَلْقَف » (گیرندة ] باد [ ) نامیده می شود. این مطلب را لِین در > آداب و رسوم مصریان امروز < ، ص 38، نیز متذکر شده است . این لفظ امروز هم در مصر به کار برده می شود (اسپیرو، ذیل "air shaft" و "ventilator" و "wind-sail" ). در خانه های مسکونی ، معمولاً اتاقهای بیرونی ، «قاعه » یا «مَنْدَرَه »، یا اتاق خواب به بادگیر مجهز بود (لِزین ، ص 12ـ15)
مقدمه :
بتن اسفنجی یک مخلوط سنگدانه درشت ( شن ) ، سیمان ، آب و ماسه به میزان اندک ( و گاهی اوقات بدون ماسه ) است. در ساختار این بتن %25 - 15 ( از لحاظ حجم ) فضای خالی وجود دارد و این امر موجب عبور آب از داخل این بتن میشود.
در بتن اسفنجی از آب نسبت به دیگر انواع بتن کمتر استفاده میشود و این مسأله باعث شده تا پس از ساختن مخلوط بتن اسفنجی آب آن به سرعت تبخیر شده و مخلوط بتن اسفنجی در مدت یک ساعت کاملا" از آب تخلیه خواهد شد.
نصب بتن اسفنجی
نصب بتن اسفنجی شامل 4 مرحله اساسی است:
1- مخلوط کردن در بتن اسفنجی
2- جاگذاری کردن ( گماردن، قراردادن ) در نصب بتن اسفنجی
3- تراکم و فشرده سازی ( کوبیدن ) در نصب بتن اسفنجی
4- عمل آوردن بتن اسفنجی
اگر چه بتن اسفنجی میتواند توسط همان تهیه کنندههای بتن توپر تهیه شده و توسط همان کامیونهای بتن توپر تحویل داده شود، اما این ویژگیهای فیزیکی منحصر به فرد بتن اسفنجی است که نیاز به یک پیمانکار با تجربه تخصصی دارد. همچنین تفاوتهای ساختاری بین بتن اسفنجی و بتن غیر قابل نفوذ نصب متفاوت آن را نیازمند است.
به هر حال، کیفیت و عملکرد بتن اسفنجی بستگی به میزان آشنایی و عملکرد نصب کننده بتن اسفنجی و خاصیت ضربههای ساختاری ( کمپکت ) دارد.
بتن اسفنجی به دلیل مقاومت نسبتاً پایین آن 400 psi الی psi 4000 اساس مشخص شده و پذیرفته شدهای برای مقاومت بالا نیست. و مساله مهم تر در موفقیت یک روسازی بتن اسفنجی مقدار پوکی ( فضای خالی ) آن است.
البته باید بدانیم که زیر سازی بتن اسفنجی و زمین زیرین بتن اسفنجی نباید کاملاً غیر قابل نفوذ باشد و باید حداقل اندکی خاک و زیر سازی آن نفوذ پذیری داشته باشد. در مناطق ماسهای هم بتن اسفنجی مستقیماً بالای ماسه گذاشته میشود.
همچنین باید به این موضوع اشاره کرد که یخزدن آب در داخل بتن اسفنجی مشکلی ایجاد نمیکند، زیرا آزمایشهایی صورت گرفته که در آن بتن اسفنجی را به مدت بیش از 15 سال در آب و هوای سرد گذاشته و آب باران و برف پس از ورود به داخل بتن یخ میزد. کاربرد موفق بتن اسفنجی در این مناطق این مساله را حل نموده است و مشکلی در به کار بردن این بتن در این مناطق وجود ندارد.
فوم بتن (foamed concrete) یا بتن سبک به عنوان مصالحی که چگالی آن بطور قابل ملاحظهای از بتن معمولی پایینتر است میتواند نقش مؤثری در کاهش وزن ساختمانها، بهویژه در قسمت غیره سازهای داشته باشد.
بتن همراه با ماده کفساز با پایه پروتئین حیوانی را بتن فوم مینامند. این نوع بتن علاوه بر داشتن مزایای بتن معمولی خواص دیگری مانند وزن مخصوص کم و مقاومت فشاری بالا را نیز دارا میباشد سبکی این بتن در سازههای ساختمانی باعث کاهش بار مرده ساختمان، صرفه جویی در حجم خاک برداری و بتن مصرف شده در فونداسیونها و همچنین کاهش بارهای زلزله میگردد. برای افزایش کارایی این محصول در پروژههای مختلف مقدار اختلاط و افزودنیهای موردنیاز طبق تجربیات و استانداردهای کشورهای آلمان، انگلیس و آمریکا تنظیم و تهیه میگردد و برای تولید نهایی و آزمایشهای مقاومت بر روی آنها صورت میگیرد. برای تولید این بتن از ملات ماسه، سیمان، ماسه بادی، ملات بتن فوم (از نوع پروتئین حیوانی) و افزودنیهای مجاز استفاده میگردد.[۱] برای استفاده بهینه از این محصول ابتدا وزن مخصوص و مقاومت فشاری آن برای کاربریهای موردنظر در پروژه تعریف شده و بر اساس آن بتن با اختلاط مناسب و افزودنیهای موردنیاز بر اساس دستورالعملها و تجربیات قبلی تولید م یشود که در حین تولید توسط استانداردهای بینالمللی کشورهای آلمان، انگلیس و آمریکا فرموله میگردد.
بتن که میزان تولید آن بالغ بر 8/3 بیلیون مترمکعب در سال تخمین زده می شود، به علت دارا بودن خواص و ویژگی های ممتاز و نیز در دسترس بودن مصالح آن، پس از آب، پرمصرف ترین ماده روی زمین به شمار می رود. بتن در همه جا موجود است و در یکصد سال اخیر، استفاده از آن در ساخت بناهای مسکونی و اداری، پیاده روها، راه ها و جاده ها و نیز انواع مختلف ساختمان های فنی عملکردی از قبیل کارخانه ها، پارکینگ ها، متروها، فرودگاه ها، پل ها، سدها، سیلوها، سازه های دریایی، رآکتورهای اتمی و سازه های مقاوم در برابر انفجارات و زلزله، مقبولیتی همگانی پیدا کرده است.
چنانچه از عنوان این نوشتار برمی آید، بتن یک ماده متناقض است. بتن با اینکه تداعی کننده مفهوم سختی است، لیکن در ابتدای فرآیند اختلاط مواد تشکیل دهنده اش، نرم و روان است؛ اگرچه بتن، بر اساس تعریفی که از آن سراغ داریم، یک ماده پیوندی و چندرگه است که از اختلاط سیمان، آب، ماسه و مصالح دانه ای معدنی از قبیل شن یا سنگریزه به دست می آید، اما معمولا به عنوان یک ماده یکپارچه و دارای شخصیت مستقل در نظر گرفته می شود. بتن شکل ذاتی و طبیعی بخصوصی ندارد و از این رو باید با استفاده از قالب بندی به شکل معینی درآورده شود؛ یعنی شکل و بافت نهایی بتن را قالبی که بتن به درون آن ریخته می شود، تعیین می کند.
بتن می تواند هر رنگ، بافت و طرحی را به خود بگیرد، از این رو شاید بتوان آن را به یک آفتاب پرست تشبیه کرد. رنگ بتن اغلب خاکستری ست، اما از طریق انتخاب سیمان و مصالح دانه ای مناسب یا با استفاده از رنگدانه های شیمیایی می توان به آسانی آن را در رنگ های سفید، قهوه ای یا حتی قرمز روشن تولید کرد. بتن بسته به قالب مورد استفاده در تولید آن، می تواند صاف و ساده یا دارای طرح های دقیق و پیچیده باشد؛ بتن می تواند همچون شیشه صاف باشد یا همچون صخره زمخت و ناصاف. بتن ممکن است بدون پرداخت رها شده یا همچون یک تندیس به دقت روی آن کار شود. در واقع، بتن، با توجه به ویژگی های خاص سطح آن، یک فرآورده واحد نیست، بلکه طیف گسترده ای از مصالح را دربرمی گیرد که از نظر بافت، رنگ و بیان معمارانه از قابلیت های بی شماری برخوردار است.
ترکیب مقاومت فشاری سنگ و مقاومت کششی فولاد در بتن مسلح، سازه های بتنی را قادر به تحمل وزن بسیار زیاد و پوشش دهانه های بزرگ می سازد. از آنجایی که عناصر تشکیل دهنده سازه بتن مسلح می توانند بصورت یک شبکه پیوسته و یکپارچه، به هم بافته شوند، استفاده از بتن مسلح در طراحی سازه، آن را از قابلیت انعطاف پذیری بی نظیری برخوردار می کند. معماران و مهندسان از این ویژگی برای خلق عناصر ساختمانی مختلف، از صفحات بتنی یکپارچه گرفته تا قاب های سازه ای سه بعدی و کنسول های عظیم و مهیب، بهره می گیرند.
بررسی تاریخی کاربرد بتن در معماری نشان می دهد که بتن توسط معماران رومی و صدر مسیحیت مورد استفاده قرار می گرفت، اما در قرون وسطی و رنسانس اغلب بی استفاده ماند، تا آنکه در نیمه دوم قرن نوزدهم بار دیگر، عمدتا برای مصارف معمولی، مورد توجه قرار گرفت، بویژه در مواردی که ساخت ارزان، قابلیت ایجاد دهانه های عریض و نسوز بودن، ضرورت به کارگیری آن را ایجاب می کرد. مسلح کردن بتن نیز که برای این کار میلگردهای فولادی را به منظور استحکام بیشتر در میان بتن قرار می دادند، به دهه 1870 باز می گردد. معماران قرن نوزدهم بعضا به قابلیت های بتن مسلح خیلی اطمینان نداشتند و نسبت به آن بدگمان بودند. بتن در آن زمان یک ماده خیلی جدید به شمار می رفت و ویژگی های آن برای معماران بخوبی قابل درک نبود، زیرا فاقد یک فرم ذاتی و پایدار بود. جالب آنکه این دقیقا همان خصوصیتی است که بتن را برای بسیاری از معماران امروز به وسیله ای امیدوارکننده جهت تحقق ایده هایشان تبدیل می کند.
پدیده بتن در چند سال آخر قرن نوزدهم که معماران سعی کردند سبکی مبتنی بر این مصالح بیابند، آشکارتر شد. در حالی که یکی از طراحان احتمالا چنین استدلال می کرد که ویژگی انعطاف پذیری بتن آن را به ماده ای مناسب برای بیان گرایی هنری در معماری تبدیل می کند، دیگری ممکن بود بر نقش روش قاب و قاب بندی تکیه کند و مدعی ارزش گذاری بر نمونه های پیشین گوتیک یا حتی شیوه های معماری فولاد و شیشه شود. نظریات مشابه مختلفی نیز با توجه به جنبه بیرونی بتن ابراز می شد، بدین معنا که یک معمار، بتن را ماده ای معمولی و پیش پاافتاده و نیازمند پوشانیده شدن با کاشی ها و روکارهای آجری می دانست و دیگری از زیبایی ذاتی آن دم می زد که به همین دلیل باید نمایان می ماند. استفاده گسترده و فراگیر از بتن مسلح در معماری حدودا به نیمه اول قرن بیستم باز می گردد. این ماده جدید به دلیل برخورداری از قابلیت استفاده در بناهای مختلف و نیز فرم پذیری قابل توجهش، در آن زمان در مقیاس وسیع مورد استفاده قرار گرفت و با سرعت شگفت آوری تاثیرات خود را در معماری بر جای گذاشت و بین سالهای 1910 و 1920، تقریبا به علامت مشخصه معماری جدید تبدیل شد. شاید از بسیاری جهات بتوان گفت خردگرایی و بتن مسلح دو عنصری بودند که سرانجام در دوره افتخارآمیز معماری مدرن در دهه 1920 در یکدیگر ادغام شدند؛ معماران خردگرای این دهه که بتن را به لحاظ برآورده کردن نیازهای اساسی چون ارزانی، یکسان سازی، نورپردازی کافی، تهویه گسترده و فضاهای داخلی انعطاف پذیر و نامحدود، ماده ای مناسب یافته بودند، در سطح وسیع آن را مورد استفاده قرار دادند.
آگوست پره مهندس معمار فرانسوی، نخستین کسی ست که بتن مسلح را به عنوان وسیله ای برای بیان مقاصد معماری شناخت و به کار برد. آپارتمان های مسکونی که او با استفاده از قابلیت های هنری بتن مسلح ساخت، منزلت بتن را در عالم معماری افزایش داد. فرانک لویدرایت نیز یکی از معماران برجسته آمریکایی است که در پروژه هایش از قابلیت های این ماده جدید استفاده فراوانی کرده است. ارزانی بتن و قابلیت ایجاد دهانه های عریض با استفاده از آن، باعث روی آوردن او به این ماده شد. علاوه بر این، او با بتن براحتی می توانست به ایده های فضایی خود جامه عمل بپوشاند. رایت به خاطر تاکید هنری و حرفه ای اش بر ماهیت مصالح، سطح بتن را در اغلب کارهایش عاری از پوشش باقی می گذاشت. پتانسیل تقریبا نامحدود بتن جهت خلق فرم ها و سطوح انتزاعی، برخورداری از قابلیت تطابق با شرایط و کارکردهای مختلف و نیز داشتن استحکام بالا، بتن را در حال حاضر به یکی از مصالح پرطرفدار و مورد توجه در میان بسیاری از معماران و مهندسان تبدیل کرده است. بتن به خاطر داشتن خاصیت انعطاف پذیری بالا، آزادی عمل قابل توجهی در اختیار طراحان و معماران قرار می دهد. بتن، همانند خاک رس در دستان یک تندیس گر، برای معماران امکان خلق ساختمان هایی را فراهم می کند که به طور منحصر به فردی گیرا، جالب توجه و از نظر هندسی متهورانه است. فرم ها و ترکیباتی که ساختن آنها پیش از ابداع بتن مسلح، با استفاده از سایر مصالح متداول دشوار یا غیرممکن بود، با استفاده از بتن مسلح اغلب به آسانی قابل دستیابی هستند. به جرات می توان گفت که بدون استفاده از بتن، اجرای برخی از زیباترین و نوآورانه ترین آثار معماری معاصر جهان هرگز قابل تصور و تحقق نبود.
امروزه بتن با گذشت سالها از پیدایش و کاربرد آن به صورت کنونی، دستخوش تحولات و پیشرفت های شگرفی شده است. از زمان شروع استفاده گسترده از بتن مسلح در ساخت وسازها (در بیش از یک قرن قبل)، برخی انگاره های بنیادی درباره خواص این ماده و محدودیت های آن تاکنون با چالش و تردید جدی مواجه نشده بودند، اما در سالهای اخیر، با توجه به پیشرفت علم و تکنولوژی، تحقیقات متعددی روی خواص بتن صورت گرفته و در حال حاضر طیف متنوعی از فرآورده های آن ابداع و به بازار عرضه شده اند که این قبیل انگاره ها را به چالش کشیده و آزادی بیشتری جهت تجربه و ابداع در اختیار معماران و مهندسان قرار داده اند. بر ای