استانداردهای طراحی ویلاهای مسکونی
مقدمه
ویلا به ساختمانی گفته میشود که در تعریف امروزه از چهار طرف به بیرون نما داشته باشد و معمولا آن را در اطراف شهرها یا در ییلاقها میسازند. البته در بعضی از کشورها قوانین ساخت و ساز به شهروندان اجازه ساخت ویلا در داخل شهر را میدهد و خانههای مسکونی به صورت ویلایی ساخته میشوند
ویلا در اصل به خانه ای ساخته شده در اطراف شهر گفته می شود که دارای معماری به سبک ایتالیایی است. ویلا ها عمدتا در زمینی وسیع ساخته می شوند و بنای آن باید دارای جذابیت زیادی باشد و ترجیحا بنای ساختمانی ویلا باید با باغچه های سرسبز و چشم اندازهای زیبا احاطه شده باشد.
تاریخچه ویلا:
ساخت ویلاها از جمهوری روم باستان شروع شد و در آن زمان ساختمانهای ارزشمند افراد طبقه بالای اجتماع به صورت ویلا در محوطهها یا باغهای وسیع ساخته میشدند که بعد از فروپاشی امپراتوری روم توسط کلسیا کاربریشان تغییر کرد و به صورت صومعه استفاده میشدند و در قرون وسطی بعد از تعمیر و تغییراتی دوباره به صورت ساختمانهای اشرافی مورد استفاده قرار میگرفتند.
نکات:
20 درصد اتاق بایستی از شیشه پوشیده شده باشد .
یکی از مهمترین عوامل طراحی نور میباشد و بهترین نور در جنوب بعد شمال و مشرق و بدترین نوع مغرب می باشد .
اندازه و ابعاد فضاها:
1- اتاق خواب والدین
2- اتاق خواب بچه ها
3- اتاق خواب مستخدم
4- حمام
5- توالت
6- آشپزخانه
اندازه و ابعاد درها:
1- در ورودی ساختمان
2- در ورودی اتاق خواب
3- در ورودی حمام و توالت
( ۵ × ۳.۵ )
( ۴×۳.۵ )
( ۴.۵ × ۴)
( ۲.۵ × ۲.۵ یا ۲.۵ × ۲)
( ۱.۵ × ۱.۵ یا ۱×۱.۵)
(۴.۵ ×۳.۵ یا ۳.۵×۲.۵)
( ۲.۸ × ۱.۲ )
( ۲× ۱ یا ۲.۲ × ۱.۵ )
( ۲×۱ یا ۲× ۰.۹ )
(OKB (cm
اتاق خواب 80 تا 70
جدول ابعاد نسبی فضاها در یک واحد مسکونی (مترمربع )
انواع طرح
کوچک
متوسط
بزرگ
حمام
۶
۸
۱۰
خواب
۱۴
۱۷
۱۹
آشپزخانه
۱۱
۱۳.۵
۱۶.۵
غذاخوری
۱۵.۵
۱۷.۵
۱۹.۵
پذیرایی
۲۰
۲۵
۳۰
مفهوم فضا
دو معنی عینی و ذهنی از فضا وجود دارد.
منظور از فضای عینی یا واقعی(Esapac réel)، محدوده جغرافیایی قابل مشاهده ای که انسان بر اساس شکل آن فضا درون آن به فعالیت می پردازد که به آن مکان نیز گفته می شود.
منظور از فضای ذهنی(Espace imaginaire)، روح و فرهنگی است که بر این فضای عینی قالب است و قابل مشاهده می باشد.
فرهنگ فضا یا محیطی فیزیکی است که در درون آن، ارزش ها، آداب و قوانین خاص آن موقعیت حاکم است.
خانه قلعه فرهنگی است که نه تنها اموال ما را از دسترس دیگران در امان نگه می دارد بلکه چون لباس پوششی بر رفتارهای ماست.
عرصه بندی
توجه به فرهنگ فضاها در درون خانواده ها از این نظر قابل اهمیت است که فرزندان در چنین فضاهایی رشد کرده و تا حدود زیادی محصول چگونگی فرهنگ آن فضاها خواهند بود. اصولا خانه هر فرد باید بهترین و آرامشبخشترین فضای خصوصی او باشد تا در این محیط علاوه بر اینکه احساس آرامش روحی و روانی کند، به لحاظ جسمی نیز در شرایط مناسب و مساعدی به سر برد.
این نیاز در افراد گوناگون با سنین و تواناییهای مختلف متفاوت است؛ به عنوان مثال به طور قطع نیازهای یک جوان با یک فرد سالمند تفاوتهای بسیاری دارد .
یکی از مهمترین کارکردهای خانه ایجاد «حریم خصوصی» است. دیوارهای خانه، «ما» را از «دیگری» و «غریبه ها» جدا می کند و مانع از ورود دیگری به حریم ما می شود.
عرصه خصوصی (خانوادگی):
از مهمترین قسمتهای ساختمــــان مــــی باشد . فضــــایی است غیــــر رسمی و در صورت امکان بایــد در بهترین و مهمترین موقعیت طراحی مکان یابی شود. شامل فضای نشیمن و آشپزخانه میـباشد و در خانـــــه های بزرگتر , صبحــانه خوری نیز به ایـن مجموعه اضــافه میشود . این عرصه رو به آفتاب و فضای حیاط میباشد . در صــورت امکـــــان دسترسی مستقیم به حیاط و بالــکن طراحی میشود . همچنین فضاهایی چون اتاق خواب ، آشپزخانه ، سرویس خصوصی ، نشینمن و کتابخانه نیز در این دسته قرار میگیرند.
فضاهای عمومی :
حیاط ، سرویس بهداشتی ، پذیرایی
فضاهای نیمه خصوصی:
ناهارخوری
عرصه خدماتی و پشتیبانی:
راحتی آسایش زندگی در یک خانه بستگی به پیش بینی و طراحی ع
ورودی خانه
ورودی رابط بین فضای خارج و داخل خانه است و اولین فضایی که در بدو ورود به هر خانه ای دیده می شود .
طبق نخستین و ساده ترین اصول معماری برای طراحی و تقسیم بندی فضای خانه، ورودی باید فضایی کاملاً تفکیک شده باش
انواع لوله
لوله استوانهای توخالی است که از آن برای انتقال یا نگهداری سایر مواد استفاده میکنند. لولهها میتوانند از مواد مختلفی مثل آهن، فولاد، پلیمر، شیشه و غیره ساخته شوند.
انواع لوله
لوله ها را می توان به انواع مختلف از نظر جنس ، کاربرد و نحوه اتصالات دسته بندی نمود .
لوله هایی که در سیستم آبرسانی و فاضلاب مورد استفاده قرار می گیرد به شرح زیر می باشند:
لوله های گالوانیزه
لوله های گالوانیزه خود به دو دسته تقسیم می شوند : لوله های فولادی گالوانیزه و لوله های آهنی گالوانیزه. این دو نوع در بازار به لوله های آهنی سفید معروفند و عموماً بین این دو فرقی گذاشته نمی شود ،در صورتیکه لوله های فولادی گالوانیزه در مقایسه با نوع آهنی آن سبک تر و براق تر هستند .
لوله های فولادی گالوانیزه
این نوع لوله ها گاهی برای تخلیه فاضلاب لوازم بهداشتی کوچک به کار برده می شود ولی مورد استفاده اصلی آنها در تهویه مطبوع است . جنس این لوله ها از فولاد نرم است که در ساختن آن ورقه فولاد را با فشار از داخل قالب عبور داده درز آن را جوش می دهند و سپس آن را جهت افزایش مقاومت در برابر اسیدها و زنگ زدگیها در یک وان آبکاری، روی اندود (گالوانیزه) می کنند . این نوع لوله ها نسبت به نوع آهنی در برابر اسیدها مقاومت کمتری دارند و کلیه اسیدهایی که برای چدن مضر می باشند فولاد گالوانیزه را هم خراب می کنند .
لوله های آهنی گالوانیزه
جنس این لوله ها از آهن سفید نورد شده است که درز آن توسط دستگاه های درز جوش بهم جوش داده می شود و سپس لوله را در فلز روی مذاب فرو می برند . به همین علت آنها را لوله های با درز نیز می گویند . این نوع لوله ها از رنگ تیره و خاکستریشان شناخته می شوندو عموماً به دو صورت سبک و متوسط تولید می شوند .
کلیه لوله های فولادی و آهنی گالوانیزه در شاخه های 6 متری و دو سر دنده با قطر اینچ تا 8 اینچ تولید می گردند . قطر این لوله ها معمولاًقطر اسمی است که بزرگتر از قطر داخلی و کوچکتر از قطر خارجی است .
همچنین در بازار این لوله ها را بر اساس نمره می شناسند . لوله های گالوانیزه نیز به وسیله دنده پیچی به یکدیگر وصل و توسط مواد مناسب آب بندی می شوند .
نکته : از اتصال این لوله ها به روش جوشکاری باید پرهیز نمود زیرا بر اثر حرارت ناشی از جوشکاری و سوختن روکش گالوانیزه (آلیاژ روی) دود غلیظ و سفیدی تولید می شود که محیط کار را آلوده می نماید و تنفس آن ایجاد مسمومیت کرده و موجب آسیب دیدن دستگاه تنفسی می شود .
لوله های چدنی
جنس این لوله ها از چدن ریخته گری است و بر حسب نوع کاربرد آنها انواع و مقدار آلیاژ ، شکل و طول لوله ،نوع اتصالات آنها با هم متفاوت هستندو اغلب در سیستم لوله کشی فاضلاب استفاده می شوند .
لوله های چدنی که در سیستم لوله کشی فاضلاب به کار می رود :
الف) سرتوپی (یک سرتوپی – دو سرتوپی)
ب) دو سر تخت
نکته : لوله های چدنی با سرتوپی و سرتخت به ترتیب لوله های بوشن دار و بدون بوشن نیز نامیده می شوند .
مزایا و معایب لوله های چدنی
در برابر فشار وارده به جداره های خارجی دارای مقاومت و استحکام خوبی هستند .
فرسودگی این لوله ها کمتر از لوله های فلزی است .
می توان براحتی از دستگاه تراکم هوا جهت باز کردن و رفع گرفتگی لوله استفاده نمود .
قیمت لوله های چدنی نسبت به لوله های آهنی ارزانتر است .
نصب لوله های چدنی نسبت به لوله های آهنی کندتر انجام می شود .
لوله های چدنی به علت تاثیر مواد شیمیایی موجود در فاضلاب زنگ می زنند و جلوگیری از زنگ زدگی آنها میسر نمی باشد .
داشتن وزن زیاد قطعات و تکثر اتصالات از معایب دیگر لوله های چدنی می باشد .
مقایسه لوله چدنی توپی دار و سر تخت
قابلیت تحمل فشار لوله های سرتخت بیشتر است .
لوله های سر تخت به دلیل نداشتن مادگی و لبه های قیطانی و وزن و ضخامت کمتر و نوع پیوند، کاربرد بیشتری دارند .
لوله های سرتخت به دلیل خاصیت الاستیکی نوع پیوند آن، تغییر حرارت بیشتری را نسبت به لوله های دیگر تحمل می کند .
نکته :در اتصالات چدنی دو نوع تبدیل کاهنده و افزاینده در اندازه های تبدیلی متنوع وجود دارد که بر حسب جهت توپی سر وصاله،اگر قطر توپی بزرگتر از لوله باشد تبدیل افزاینده و در غیر این صورت کاهنده خواهد بود .
افست یا دو خم
در تغییر امتداد لوله های افقی و قائم سیستم لوله کشی فاضلاب به کار می رود وبا مقادیر انحراف مختلف تولید می شوند .
طریقه اتصال لوله های چدنی
اتصال لوله های چدنی توپی دار با استفاده از کنف و سرب انجام می گیرد و اتصال لوله های چدنی دو سر تخت به کمک واشر لاستیکی و بست مخصوص انجام می شود .
روش اتصال لوله های چدنی توپ دار
ابتدا بایستی بدنه لوله واتصالات از نظر سالم بودن تست شود و نحوه آزمایش از طریق زدن ضربات آرام چکش امکان پذیر است . چنانچه لوله شکسته باشد یا حتی دارای ترک مویی جزیی باشد صدای ضربات به صورت بم که اصطلاحاً صدای «مرده چدن» نام دارد شنیده می شود .
پس از اینکه لوله ها در یک امتداد به صورت هم محور در داخل یکدیگر قرار داده شدند کنف مخصوص بایستی با استفاده از قلم و چکش در طوقه مطابق شکل متراکم شود .
لازم به ذکر است کنف مورد استفاده به دو روش دو رشته ای و سه رشته ای بافته می شود و کنف بافته شده بایستی متناسب با قطر لوله های اتصالی بوده و فضای بین نر و مادگی را تا عمق 5/2 سانتی متری لبه مادگی پر نماید .
سرب مذاب که قبلاً توسط چراغ کوره ای یا کوره ذوب تهیه شده با ملاغه مطابق شکل داخل طوقه ریخته می شود . چنانچه محل پیوند به صورت کاملاً عمودی و سرتوپی رو به بالا باشد نیازی به کمربند سرب ریزی نیست اما اگر محل پیوند افقی یا مایل یا سرتوپی رو به پایین باشد استفاده از کمربند سرب ریزی ضروری است و باید با استفاده از کمربندهای نخ سوز یا لاستیکی یا فلزی یا گل رس با ایجاد مسیر سرب ریزی عمل سرب ریزی را انجام داد .
بعد از تمام مراحل فوق وقتی سرب سرد شد آن را باید با استفاده از قلم سرب کوبی و چکش به طور آهسته کوبید تا مواد لازم حتی الامکان به داخل اتصال برود .
روش اتصال لوله های چدنی سر تخت
ابتدا باید واشر لاستیکی را از طوقه فولادی خارج کرده و سالم بودن آن را بررسی نمود .
واشر لاستیکی را در انتهای قطعه اول لوله مورد اتصال قرار داده به طوریکه رگه برجسته میانی واشر به لبه انتهایی لوله مماس باشد .
قسمت آزاد واشر لاستیکی را به پایین برگردانده تا رگه برجسته میانی روی لبه انتهایی لوله قرار گیرد .
قطعه دوم مورد اتصال را وارد واشر لاستیکی نموده به طوریکه لبه آن روی رگه برجسته میانی قرار گیرد . سپس باید قسمت برگردانیده شده واشر را به حالت اول خود درآورد .
بست نگهدارنده فولادی را باز رده جهت سهولت بسته شدن سطح داخلی آن را کمی چرب نموده و طوقه را در محل خود و بر روی واشر لاستیکی قرار داده و پیچها را در محل خود باید بتدریج سفت نمود .
لوله های پلاستیکی
لوله های پلاستیکی که در تاسیسات آب و فاضلاب بکار برده می شوند عبارتند از :
لوله های پلاستیکی پی وی سی (PVC مخفف پلی و نیل کلراید)
لوله های پلاستیکی (PE مخفف پلی اتیلن)
لوله های پلاستیک ABS (مخفف اکریلونیتریل ، بوتادین و استیرن)
لوله های پلاستیک PP (مخفف پلی پروپلین)
لوله های پلاستیکی CPVC (مخفف کلرینیتد پلی و نیل کلراید)
لوله های پلاستیکی PB (مخفف پلی بوتیلن)
نکته : در شبکه فاضلاب از لوله های پی وی سی و پلی اتیلن بیشترین استفاده به عمل می آید .
مزایای لوله های PVC
-اتصال لوله و قطعات آن بسیار آسانتر و سریعتر از سایر لوله ها انجام می شود .
-در نصب روکار احتیاجی به رنگ آمیزی ندارند .
-دارای وزن سبک هستند و به راحتی در بین سقف کاذب و مکانهایی که دسترسی بدان مشکل است نصب می شود .
-در مقایسه با لوله های دیگر قطر خارجی کمتری داشته و به راحتی در داخل دیوار جاسازی و اجرا می شود .
-در برابر مواد شیمیایی از مقاومت بالایی برخوردار هستند .
معایب لوله های PVC
-لوله های پی وی سی خشک در برابر سرما بسیار حساس و شکننده می باشند .
-لوله های پی وی سی در برابر حرارت زیاد فرم و استحکام خود را از دست می دهند .
-به علت قدرت مقاومت کم جداره این نوع لوله ها بایستی از فنر لوله بازکنی برای گرفتگی مجرای لوله ها استفاده نمود .
-در برار نیروهای خارجی دارای مقاومت کمتری هستند
نکته : لوله های فاضلاب PVC از نوع خشک در دو نوع فشار ضعیف به رنگ خاکستری و متمایل به آبی و فشار قوی به رنگ خاکستری روشن تولید می شوند . کاربرد لوله های PVC فشار ضعیف در لوله کشی تهویه آب باران و اتصال برای آب باران بالکنها و لوله های اتصالی توالتها است اما کاربرد لوله های PVC فشار قوی در سیستمهای فاضلاب ساختمان به عنوان لوله های عمودی و جمع آوری کننده و لوله تخلیه اصلی فاضلاب است .
نکته 1 : اتصال لوله های PVC بر حسب نوع لوله و اتصالات به روشهای مختلف انجام می شود که نوع اتصال چسبی متداولتر است .
نکته 2 : اتصال حداقل به مدت 10 تا 15 دقیقه به هیچ وجه نبایستی حرکت داده شود تا سفت گردد .
مزایای انواع لوله های PE
نوع اول – داشتن چگالی ، مقاومت حرارتی پایین و قابلیت انعطاف خوب از مزایای این نوع می باشد .
نوع دوم – دارای چگالی متوسط و اندکی سخت تر از نوع اول هستند و در دمای بالا مقاومتشان بیشتر بوده و قابلیت انبساط بهتری دارند .
نوع سوم – بسیار سنگین تر از نوع قبلی و چگالی بیشتری دارند و برترین خواص فیزیکی از نظر مقاومت، قابلیت انبساط،درجه سختی و ضریب زبری را دارا هستند و از این رو کاربرد وسیعی در گازرسانی و آبرسانی دارند .
نکته 1 : اتصال لوله های PE به روشهای مختلف دنده ای، فلنچی، بستی، اورینگی و نر و مادگی با روش اتصال جوش حرارتی و جوش سر به سر انجام می شود .
نکته 2 : اتصال دنده ای در مورد کلیه لوله های پلاستیکی سنگین و 4 اینچ به پایین قابل اجرا است .
مزایای لوله های PB
لوله پلی بوتیلن در برابر خوردگی ، یخ زدگی ، زنگ زدگی ، خاکهای اسیدی و رسوب گرفتگی مقاوم است . این لوله هنگام انجماد ترک نمی خورد و در دمای 82 درجه سانتی گراد فشار 5/6 اتمسفر را تحمل می کند .
نکته : به سبب انعطاف پذیری این لوله های در شبکه لوله کشی ضربه قوچ اتفاق نمی افتد .
لوله های پنج لایه
در تاسیسات لوله کشی ساختمان خوردگی و رسوب در لوله های فلزی خسارات و مشکلاتی را بوجود می آورد . برای حل این مشکل تا کنون تلاشهای زیادی صورت گرفته است .استفاده ازآلیاژهای مختلف با پوشش گوناگون از راه حل هایی است که تا کنون برای افزایش مقاومت فلز در برابر خوردگی به کار رفته است بی آنکه هیچ یک پاسخی قطعی به مشکل بدهند .
یکی دیگر از راه هایی که برای پرهیز از مشکلات لوله های فلزی پیشنهاد شده است استفاده از لوله های پلیمری است اما به کارگیری این لوله ها در عمل نشان داده که اگر چه جایگزینی فلز با پلاستیک مسله خوردگی و پوسیدگی لوله را حل می کند اما مشکلات دیگری را باعث می شود که پیش از آن وجود نداشت از جمله نفوذ اکسیژن ، محدودیت در تحمل فشار یا دمای بالا ، ضریب انبساط زیاد و … .
در این شرایط گروهی از دانشمندان به تلفیق فلز و پلیمر توجه کردند. به عنوان مثال سوپر پایپ نقطه اوج همین تکنولوژی است . تلفیقی هوشمندانه که حاصل آن لوله ای است پنج لایه شامل یک لوله آلومینیومی ، دو لایه پلیمر و دو لایه چسب مخصوص که مقاومت در برابر خوردگی ، زنگ زدگی ، رسوب و پوسیدگی را از لوله های پلیمری و توان تحمل حرارت مداوم ، فشار بالا و نفوذ ناپذیری را از لوله های فلزی به ارث برده است . سوپر پایپ آخرین دستاورد تکنولوژی است که برای تمام تاسیسات ساختمان قابل استفاده است و حتی در بدترین شرایط صد سال عمر می کند .
ساختار لوله های سوپر پایپ
یک لوله آلومینیمی با جوش طولی اولتراسونیک، بدنه اصلی سوپر پایپ را تشکیل می دهد. این لایه فلزی مقاومت در برابر فشار ،حرارت و نفوذ اکسیژن را تامین می کند . در لایه های داخلی و بیرونی سوپر پایپ به جای پلی اتیلن مشبک (PEX) از پلیمر جدید PEOC استفاده می شود که عمر این پلیمر در شرایط سخت کاری و در فشار و دمای بالا حتی با ضریب اطمینان 5/2 بیش از 400 سال است .
لایه های فلزی و پلیمر طی فرآیندی توسط دو لایه چسب مخصوص با هم تلفیق می شوند .
مزایای لوله های پنج لایه
زنگ نمی زند ، رسوب نمی گیرد و هرگز نمی پوسد .
به راحتی خم می شود و شکل می پذیرد .
نصب آن سریع ، آسان و بدون ضایعات می باشد .
بسیار سبک و حمل و نقل آن آسان است .
عدم امکان نفوذ اکسیژن به لوله و جلوگری از لجن زدگی و تغییر رنگ آب .
ضریب انبساط طولی بسیار ناچیز .
افت فشار بسیار ناچیز بدلیل هموار بودن سطح داخل لوله .
مقاوم در برابر ضربه و مواد شیمیایی .
مقاوم در برابر فشار به علت جوش طولی آلومینیوم .
در لوله کشی توکار مطمئن و در نصب روکار زیبا است .
توان تحمل حرارت مداوم .
لوله هایی سیستم آبرسانی و فاضلاب:
لوله های گالوانیزه:
لوله های گالوانیزه خود به دو دسته تقسیم می شوند : لوله های فولادی گالوانیزه و لوله های آهنی گالوانیزه. این دو نوع در بازار به لوله های آهنی سفید معروفند. لوله های فولادی گالوانیزه در مقایسه با نوع آهنی آن سبک تر و براق تر هستند .
۱-لوله های فولادی گالوانیزه:
این نوع لوله ها گاهی برای تخلیه فاضلاب لوازم بهداشتی کوچک به کار برده می شود ولی مورد استفاده اصلی آنها در تهویه مطبوع است . جنس این لوله ها از فولاد نرم است و برای افزایش مقاومت در برابر اسیدها و زنگ زدگیها در یک وان آبکاری، روی اندود (گالوانیزه) می کنند . این نوع لوله ها نسبت به نوع آهنی در برابر اسیدها مقاومت کمتری دارند و کلیه اسیدهایی که برای چدن مضر می باشند فولاد گالوانیزه را هم خراب می کنند .
لطفا ادامه مطلب را ببینید …
۲-لوله های آهنی گالوانیزه:
جنس این لوله ها از آهن سفید نورد شده است و لوله را در فلز روی مذاب فرو می برند . این نوع لوله ها از رنگ تیره و خاکستریشان شناخته می شوندو عموماً به دو صورت سبک و متوسط تولید می شوند .
کلیه لوله های فولادی و آهنی گالوانیزه در شاخه های ۶ متری و دو سر دنده با قطر اینچ تا ۸
مقدمه:
سندبلاست (Sand Blast) یا همان ساب پاشی (Abrasive blasting) فرایندی است که طی آن ذرات ریز ساینده بر روی سطح فلز با فشار هوا پاشیده می شوند تا ناصافی های سطحی را گرفته و سطح فلز را برای رنگ آمیزی آماده کنند. به عبارت دیگر سندبلاست فرآیند سیلیس پاشی، پرتاب ماسه و شن با فشار بسیار زیاد هوا است .
پس از سندبلاست کردن سطح ، بنا بر کیفیت سندبلاست ، گرد و خاک، مواد زائد ، رنگ و ... از روی سطح فلز پاک می شود.
هدف از سند بلاست:
پولیش سطحی
زنگ زدایی
ماسه زدایی
تمیز کاری انواع قالبهای صنعتی
آماده کردن سطوح قطعات جهت انجام انواع آبکاریهای صنعتی - تزئینی یا رنگ.
حک کردن نوشته رویسطوح شیشه ای ، چوبی ،سرامیک و ...
دستگاه سندبلاست
انواع دستگاه های سندبلاست:
پرکاربردترین آنها در صنعت دستگاههای سندبلاست ( ایربلاست ) سیار میباشند .
صنعتی ترین و تخصصی ترین ابزار در این تکنیک نیز دستگاههای سندبلاست ( ایربلاست ) کابینی می باشند .
و هنری ترین ابزار در این رشته دستگاههای سندبلاست شیشه هستند .
سندبلاست مخازن
برای رنگ آمیزی مخازن ذخیره و همچنین برای پوشش مخازن با اپوکسی لازم است تا ابتدا سطح سند بلاست شود.
ابتدا کلیه وسایل و تجهیزات و مصالح مورد نیاز از قبیل کمپرسور باد، میکسر بادی، همزن، پمپ ارلس، ماسه و داربست به پای کار انتقال می یابد. کلیه ماشین آلات ، تجهیزات ، ابزار و مصالح مورد استفاده در عملیات های سند بلاست و رنگ آمیزی باید مطابق استاندارد های ذیربط بوده و مورد تایید واحد نظارت پروژه باشد.
با لحاظ شرایط جوی و مساعد بودن هوا سندبلاست که عمدتاً بر اساس استاندارد سوئدی SA2 1/2 انجام می گیرد، شروع و پس از اتمام سندبلاست هر ناحیه در همان روز 20 دقیقه بعد از هواگیری و تمیز نمودن سطح کار لایه اولیه رنگ (پرایمر) اتیل سیلیکات یا زینک ریچ اپوکسی اعمال می گردد. اجرای رنگ آمیزی مراحل بعدی و لایه های میانی و نهایی باید پس از شتشوی سطح کار با دستگاه واتر جت و خشک شدن سطح صورت می پذیرد. البته قبل از رنگ آمیزی هر لایه عملیات تاچ آپ در محل هایی مثل لبه ها و گوشه های کار و محل درز جوشها و نقاطی که احیاناً عیوبی وجود داشته باشد انجام می شود. در هر مرحله و پس از 24 تا 48 ساعت بر روی سطح خارجی مخزن و تا 72 ساعت برروی سطح داخلی مخزن البته پس از تایید دستگاه نظارت و رعایت مسائل فنی از قبیل ضخامت مناسب لایه، تمیزی کار و عدم وجود شُره رنگ، آور اسپری (Over Spray) ، خلل و فرج سطح رنگ و هر نوع عیب دیگر، عملیات رنگ آمیزی لایه بعدی اجرا می شود.
نکات
به منظور رعایت ایمنی و بهداشت کار در داخل مخزن باید از فن های ضد جرقه استاندارد و داربست بندی مطمئن استفاده گردد.
هنگام رنگ آمیزی باید توجه داشت که نوع تیپ های مورد استفاده بر روی گان ایرلس طبق استاندارد کارخانه سازنده رنگ باشد.
سندبلاست نوع SA 2 1/2 با مس باره باید بطوری انجام گردد که تمامی میل اسکیل های روی سطح کار و درون خلل و فرج سطح خارج و کاملاً تمیز شود بطوری که سطح تماماً به رنگ آلومینیومی بشود.
میزان زبری سطح فلز پس از سندبلاست آن توسط دستگاه رافنس گیج اندازه گیری می شود.
هنگامی که نقاش شروع به رنگ آمیزی می کند باید فاصله گان خود را تا سطح کار حدود 50 سانتی متر و با زاویه ای نسبتاً مایل ثابت نگه دارد تا از آور اسپری شدن سطح جلو گیری نموده و رنگ را نیز هدر ندهد و یک سطح یکنواخت بدست دهد.
در زمانهایی که سطح فلز دچار رطوبت و شبنم می باشد اجرای سندبلاست ممنوع می باشد. همچنین اجرای عملیات سند بلاست با سلیس یا مس باره خیس یا شبنم زده مجاز نمی باشد.
رنگ لایه نهایی (فاینال) باید بطوری اجرا شود که هیچگونه سایه روشن روی سطح رنگ آمیزی شده دیده نشود و یک رنگ کامل و یکدست اجرا گردد.
هنگام رنگ آمیزی نقاش باید یک دستگاه وت گیج (تر سنج) در دست داشته باشد و ضخامت رنگ خود را در مراحل مختلف اجرا مورد ارزیابی قراردهد تا میزان پاشش رنگ بر روی سطح را کنترل نماید.
میزان چسبندگی رنگ پس از اعمال هر لایه و سفت شدن آن باید بوسیله ابزار تست چسبندگی از قبیل نوار سنجش چسبندگی بر اساس استاندارد های ذیربط مورد ارزیابی قرار گیرد.
هر نوع عیب و نقص احتمالی بر روی سطح نهایی باید بگونه ای ترمیم گردد که سطح نهایی کار یکداستیل هستند قبل از سندبلاست باید توسط کاور پوشانده شود.
کلیه تستها از قبیل ضخامت سنجی بر اساس روشهای اعلام شده در استاندارد SSPC-PA2 انجام می گیرد. تمامی دستگاههای مورد استفاده در تستها باید بطور مداوم کالیبره شود. دستگاه میکرو تست باید بعد از هر اندازه گیری توسط کالیبراسیون آن دستگاه کالیبره شود.
چسبندگی لایه پرایمر اتیل سلیکات باید به گونه ای باشد که حداکثر یک دقیقه پس از اعمال رنگ نتوان با خراش ناخن یا شئی فلزی لایه رنگ را از سطح جدا کرد.
معمولاً شرکت مجری رنگ آمیزی و تولید کننده رنگ مشترکاً کار اجرا شده را به مدت دو سال از حیث هر نوع کیفیتی گارانتی می نمایند. این شرکت با توجه به سوابق کاری اجرا شده و در صورت استفاده از مواد با کیفیت تولید شده توسط شرکتهای مورد تایید شرکت نفت کیفیت کار را به مدت پنج سال گارانتی می نماید.
کلیه مراحل کار از حیث کیفیت اجرا، هماهنگی های کارگاهی و مدیریت مناسب نیروی انسانی توسط یک نفر سوپروایزر رنگ و یک نفر کنترل کیفی مدیریت و کنترل می گردد. دریافت پرمیت، تحویل به موقع و با کیفیت کار سندبلاست و رنگ آمیزی و نیز دریافت تایید مراحل مختلف رنگ آمیزی و نظارت بر ایمنی کار و همچنین اطمینان از حصول کیفیت کار از جمله وظایف افراد ذکر شده می باشد.
سطوح حساس و تجهیزات متصل به محل اجرای عملیات و سطوحی که از جنس غیر کربن استیل هستند قبل از سندبلاست باید توسط کاور پوشانده شود.
کلیه تستها از قبیل ضخامت سنجی بر اساس روشهای اعلام شده در استاندارد SSPC-PA2 انجام می گیرد. تمامی دستگاههای مورد استفاده در تستها باید بطور مداوم کالیبره شود. دستگاه میکرو تست باید بعد از هر اندازه گیری توسط کالیبراسیون آن دستگاه کالیبره شود.
چسبندگی لایه پرایمر اتیل سلیکات باید به گونه ای باشد که حداکثر یک دقیقه پس از اعمال رنگ نتوان با خراش ناخن یا شئی فلزی لایه رنگ را از سطح جدا کرد.
مقدمه
ریختهگری تحت فشار یا دایکاست (به انگلیسی: Die casting) نوعی ریختهگری است که مواد مذاب تحت فشار به داخل قالب تزریق میشود. در این سیستم بر خلاف روشهای دیگر ریختهگری که مذاب تحت نیروی وزن خود به داخل قالب میرود ، مواد مذاب با فشار داخل قالب تزریق میشود و در همان حالت یعنی تحت فشار مواد مذاب منجمد می شود و امکان تولید قطعات با استحکام بالا را میدهد. ریختهگری تحت فشار کوتاهترین راه تولید یک محصول ازفلز میباشد. یکی از مزایای این روش، تولید قطعات بسیار نازک و همچنین با استحکام بسیار زیاد میباشد که ساخت آن توسط روشهای دیگر ریخته گری تقریباً غیرممکن میباشد. دراین روش از قالبهای فلزی استفاده میشود. تفاوت اساسی روشهای تحت فشار ریژه در روش پُر شدن قالب است. در روش ریژه پر شدن قالب براساس نیروی ثقل مذاب میباشد در حالی که درریخته گری تحت فشار، پر شدن قالب در اثر فشار وارد بر مذاب بوده و انجماد نیز تحت فشار انجام میگیرد. به همین دلیل در روش ریختهگری تحت فشار امکان تولید قطعات پیچیدهتر وجود داشته و از لحاظ مک و حفرههای گازی و نیز خواص مکانیکی شرایط بهتری نسبت به ریختهگری در قالبهای ریژه دارد
ریختهگری تحت فشار بر اساس نیروی فشار اعمال شده به دو دسته تقسیم میشود:
۱-ریختهگری تحت فشار بالا
۲-ریختهگری تحت فشار کم
روش ریختهگری تحت فشاربالا کاربرد وسیعتری نسبت به روش ریختهگری تحت فشار کم دارد و در صنعت اصطلاحاً به آن (ریختهگری تحت فشار) و یا (دایکاست) گفته میشود؛ بنابراین زمانی که اصطلاح تحت فشار آورده شد، مقصود ریختهگری تحت فشار بالا میباشد از جنبه ای دیگر به دو دسته زیر تقسیم می شود:
مزایای ریخته گری تحت فشار Die Casting
ریخته گری تحت فشار نوعی ریخته گری می باشد که مواد مذاب تحت فشار به داخل قالب تزریق می شود. این سیستم بر خلاف سیستم هایی که مذاب تحت نیروی وزن خود به داخل قالب می رود، دارای قابلیت تولید قطعات محکم و بدون مک (حفره های درونی) می باشد. دای کاست سریع ترین راه تولید یک محصول از فلز می باشد.
مزایای ریخته گری تحت فشار:
1- تولید انبوه و با صرفه
2- تولید قطعه مرغوب باسطح مقطع نازک
3- تولید قطعات پیچیده
4- قطعات تولید شده در این سیستم از پرداخت خوبی برخوردار است.
5- قطعه تولید شده استحکام خوبی دارد.
6- در زمان کوتاه تولید زیادی را امکان می دهد.
معایب ریخته گری تحت فشار:
1- هزینه بالا
2- وزن قطعات در این سیستم محدویت دارد.
3- از فلزاتی که نقطه ذوب آنها در حدود آلیاژ مس می باشد می توان استفاده نمود.
ماشین های دایکاست:
این ماشین ها دو نوع کلی دارند:
1- ماشین های با محفظه تزریق سرد: Cold chamber در این نوع سیلندر تزریق خارج از مذاب بوده و فلزاتی مانند AL و Cu و mg تزریق می شود و مواد مذاب توسط دست به داخل سیلندر تزریق منتقل می شود.
2- ماشین های با محفظه تزریق گرم: Hot chamber در این نوع سیلند تزریق داخل مذاب و کوره بوده و فلزاتی مانند سرب خشک و روی تزریق می شود و مذاب اتوماتیک تزریق می شود.
محدودیت های سیستم سرد کار افقی:
1- لزوم داشتن کوره های اصلی و فرعی برای تهیه مذاب و رساندن مذاب به داخل سیلندر تزریق
2- طولانی بودن مراحل کاری
3- امکان به وجود آمدن نقص در قطعه به دلیل افت حرارت مذاب آکومولاتور
بسته نگه داشتن قالب: (قفل قالب DIE LOCK)
فشارهایی که در ریخته گری تحت فشار در فلز مذاب به وجود می آیند مستلزم داشتن تجهیزات ویژه جهت بسته نگه داشتن قالب می باشد تا از فشاری که برای باز کردن قالب در طی تزریق به وجود می آید و باعث پاشیدن فلز از سطح جدا کننده قالب می شود اجتناب شده و تلرانس های اندازه قطعه ریختگی تضمین گردد. قالب های دایکاست به صورت دو تکه ساخته می شوند یک نیمه قالب به کفشک ثابت (طرف تزریق) و نیمه دیگر به کفشک متحرک (طرف بیرون انداز) بسته می شود. قسمت متحرک قالب بوسیله ماشین روی خط مستقیم به جلو و عقب می رود و به این ترتیب قالب دایکاست باز و بسته می شود. بسته نگه داشتن هر دو نیمه قالب طی تزریق، بسته به طراحی ماشین ریخته گری تحت فشار با روش های مختلف صورت می گیرد. یک روش اتصال با نیرو است که از طریق اعمال یک نیروی هیدرولیکی بر کفشک متحرک به وجود می آید. روش دیگر اتصال با فرم به کمک قفل و بندهای مکانیکی صورت می گیرد. این قفل و بند ها فقط با یک نیروی کوچک پیش تنش کار می کنند. در هر دو مورد یک بسته نگهدارنده ایجاد می گردد که با نیروی به وجود آمده باز کننده در قالب دایکاست مقابله می کند. نیروی باز کننده نتیجه فشار تزریق است که هنگام پر کردن قالب ایجاد می گردد.
قالب های دایکاست:
قالب دایکاست عبارت است یک قالب دائمی فلز ی بر روی یک ماشین ریخته گری تحت فشار که برای تولید قطعات ریختگی تحت فشار به کار می رود. هدایت کردن فلز مذاب به درون حفره قالب توسط کانال هایی انجام می گیرد که به آن سیستم مدخل تزریق –راهگاه- گلویی گفته می شود. هر قالب دایکاست از دو قسمت تشکیل شده است تا بتوان قطعه را بعد از انجماد از حفره قالب بیرون آورد. اجزاء قالب دایکاست که با فلز ریختگی مذاب در تماس هستند از فولاد گرم کار و یا از آلیاژهای مخصوص نسوز و مقاوم در برابر تغییر دما ساخته می شود.
بعضی قطعاتی که با دای کستینگ تولید می شوند عبارتند از: کاربراتورها، موتورها، قطعات ماشین های اداری، قطعات لوازم کار، ابزارهای دستی و اسباب بازی ها. وزن اکثر قطعات ریختگی این فرآیند از کمتر از 90 گرم تا حدود 25 کیلوگرم تغییر می کند.
منبع: http://www.metallurgyis.ir/ftopicp-215-.htm
ریخته گری تحت فشار (دایکاست): عبارت است از یک روش ریخته گری که در آن فلز مایع تحت تاثیر یک فشار نسبتا بالا به داخل قالب های چند تکه پرس می شود.بنابراین عمل پرکردن قالب همانند ریخته گری ماسه ای تحت تاثیر نیرود وزن نیست ،بلکه عمدتاٌ بر اساس تبدیل انرژی فشاری که به فلز ریختگی مایع اعمال می شود به انرژی جنبشی صورت می پذیرد به این ترتیب هنگام عمل ریختن ، جریانهای سیالی با سرعت بالا به وجود می آیند تا اینکه بالاخره در انتهای پرکردن قالب انرژی جنبشی مواد متحرک به انرژی فشاری و حرارتی تبدیل می شود .
ریخته گری تحت فشار از درون ریخته گری با قالب فلزی ریژه توسعه پیدا کرده است . وجه مشترک هر دو روش استفاده از قالب های فلزی دائمی است . اما ریخته گری با قالب های فلزی ریژه محدودیت هایی دارد ، زیرا پر کردن قالب فقط تحت تاثیر نیروی ثقل انجام می گیرد و از این جهت دسترسی به سرعت های بالا برای جریان سیال امکان پذیر نیست . بر این اساس قطعات ریختگی جدار نازک با دقت اندازه بالا و همچنین گوشه ها و لبه های تیز فقط تحت شرایطی با این روش قابل تولید هستند . در ریخته گری تحت فشار ( دایکاست ) فلز مایع با سرعت زیاد به داخل حفره قالب فشرده می شود . تاثیر فشار را که در اثر آن فلز مایع از درون باریکترین سطوح مقاطع نیز جریان می یابد و به دیواره قالب برخورد می کند برای تطبیق دقیق قطعه ریختگی با شکل قالب با کیفیت سطح بالا فراهم می گردد و می توان از ابعاد بیش از اندازه بزرگ در طراحی قطعات ریختگی اجتناب و در نتیجه در مصرف مواد ریختگی صرفه جویی نمود . از این جهت ریخته گری تحت فشار به لحاظ فنی و اقتصادی مزایای قابل توجهی دارد ، بویژه اینکه این روش نه فقط بهره وری بالایی را میسر می سازد ، بلکه کوتاهترین راه تولید یک محصول از فلز نیز می باشد .
گرم کردن قالب :
قالب دایکاست بایستی بر روی ماشین دایکاست قبل از شروع بکار تا دمای لازم گرم گردد. تحت هیچ شرایطی نبایستی با یک قالب سرد و یا به قدر کافی خنک نشده ریخته گری را آغاز نمود ، در غیر این صورت تنش های حرارتی بالایی در سطح خارجی قالب پدید می آیند ، که معمولاً از بین نمی روند و باعث تشکیل ترکهای زود رس ناشی از سوختگی می گردند .
دمای گرم کردن قالب بایستی تقریباً به اندازه میانگین دمای قالب که برای ریخته گری ضروری است باشد ( آلیاژ آلومینیم از ۲۵۰ تا ۳۱۰ ) بطور کلی اگر در مرز بالای درجه حرارت های توصیه شده برای قالب بهتر بوده و طول عمر قالب می تواند بطور قابل ملاحظه ای افزایش یابد ، زیرا اختلاف بین دمای ریخته گری و دمای قالب کمتر است . اندازه تنش های متناوب حرارتی به عنوان عامل تشکیل ترک های ناشی از سوختگی به دمای قالب بستگی دارد . هر چه افت حرارتی بین دمای ریختگری و دمای قالب کمتر باشد ، به همان نسبت نیز انبساط در سطح خارجی قالب و خطر ایجاد ترک کمتر است.
خنک کردن قالب :
درهر سیکل تزریقی گرما به قالب دایکاست انتقال می یابد برای بدست اوردن قطعه تزریقی بایستی فلز مذاب منجمد ، تا دمای انجماد سرد گردد. برای اینکه بتوان قطعه تزریقی را از قالب گرفت و یا به بیرون پرتاب نمود ، بایستی آنرا تا دمای باز هم پایین تر خنک نمود . این بدان معنی است که برای خنک کردن مطلوب فلز تزریقی بایستی مقداری گرمای زیادی از طرف قالب دریافت و انتقال داده شود. خواص حرارتی جنس ماده قالب به گونه أی که این تخلیه گرمایی امکانپذیر می گردد اما بایستی این گرما از خود قالب هم خارج شود و این وظیفه سیستم خنک کننده قالب است . به عنوان ماده خنک کننده ، معمولاً از آب و بعضاً نیز از روغن موجود در دستگاههای تنظیم دما ، در صورتی که هم برای گرم کردن و هم برای خنک کردن بکار رود استفاده می شود .
برای قطعات تزریقی کوچک و یا جدار بسیار نازک ممکن است بتوان از خنک کردن قالب بطور کامل صرف نظر نمود ، به شرطی که گرمای ارائه شده از طریق افزایش تعداد تزریق ها بیشتر از گرمای پس داده شده به بهترین وجه از طریق تشعشع ، همرفت و هدایت نباشد . طبیعی است که این موضوع برای ریخته گری آلیاژ های با دمای ذوب نسبتاً پایین هم مانند قطعات دایکاست کوچک و جدار نازک سرب و قلع صادق است .
حتی د رقطعات دایکاست جدار ضخیم هم گاه نیازی به خنک کردن قالب نیست ولی معمولاً در ماشین های اتوماتیک سریع با محفظه ضروری است .
برا ی خنک کردن قالب، کانال هایی در قالب دایکاست برای جریان یافتن ماده خنک کننده تعبیه می گردد این کانال ها بطرف ناحیه ای از قالب که با قطعه تماس دارد هدایت می شوند یعنی جایی که انتقال گرما از قطعه تزریقی یه سمت قالب آغاز می گردد اگر صفحه قالب فاقد مغزی قالب باشد کانال های خنک کن در داخل صفحه قالب فاقد مغزی قالب باشد کانال های خنک کن در داخل صفحه قالب سوراخ کاری شده و به مدار سیستم خنک کننده مربوط متصل می گردد.
کانال های خنک کن در قسمتی از قالب که بایستی خنک گردد به روش های گوناگون طراحی می گردند . نحوه هدایت کانال بایستی طور انتخاب شود که بخصوص ناحیه ای از قالب که پشت حفره قالب قرار دارد بتواند خوب خنک گردد.
کانال های درون قالب به صورت مستقیم هدایت می شوند اما درعین حال تغییر زاویه و تطبیق این کانال ها به لبه های قالب هم امکانپذیر است .
تخلیه هوای قالب :
یکی از شرایط مهم برای تولید قطعات مهم تولید تزریقی بدون عیب آن است که در موقع تزریق مقدار گازهای محبوس در ساختار قطعه محبوس در ساختار قطعه تا حد امکان کم باشد . و این تعداد کم تخلخلهای گازی با ابعاد کوچک میکروسکوپی به هم فشرده شوند . بدین ترتیب دو خواسته مطرح می گردد .
دراین شیوه فلز مذاب را با فشار زیادی (چند هزار پوند بر اینچ مربع) به داخل قالب می رانند و مذاب در تمام طول مدت انجماد در همان فشار نگه داشته می شود. با کمک این روش می توان قطعاتی با ظرافت عالی تولید کرد.
از آنجا که قالب های مصرفی را غالباً از فولاد ابزار سخت می سازند (چدن تحمل فشارهای زیاد را ندارد) عموماً پر هزینه اند. به منظور امکان باز کردن قطعه، قالب باید حداقل ۲ تکه باشد ولی غالباً خیلی پیچیده تر از این است و دارای قسمتهای مختلفی است که در جهات متفاوت حرکت می کنند. به علاوه هر قسمت باید دارای کانال های عبور آب سرد و بیرون انداز قطعه باشد. اینها سبب می گردد قیمت هر دست قالب از اینگونه قالبها بسیار گران قیمت باشد.
دستگاههایی که برای ریخته گری تحت فشار به کار می روند اساساً بر دو نوع هستند.
۱- دستگاه با مخزن داغ.
همانطور که در تصویر مشاهده می شود،دستگاه با مخزن داغ (گردن غازی) دارای لوله ای
غوطه ور به شکل گردن غاز در حوضچه فلز مذاب است. یک پیستون مکانیکی مذاب را با فشار از داخل لوله گردن غازی به قالب میراند و در آنجا سریعاً انجماد صورت می گیرد. سرعت عمل این نوع دستگاهها زیاد است و امتیاز مشخص آنها این است که تزریق فلز ازهمان مخزنی که در آن ذوب
می شود صورت می گیرد. این روش را نمی توان برای فلزات با نقطه ذوب بالا به کار برد. در ریخته گری آلومینیوم،مذاب این فلز تمایل به جذب آهن از تجهیزات ریخته گری دارد. در نتیجه از
ریشه عضوی از گیاه است که معمولا در داخل خاک قرار داشته، املاح محلول و آب را برای تغذیه گیاه از زمین جذب میکند. در تعریف ریشه و مقایسه با ساقه، ریشه فاقد برگ است. فقدان برگ در ریشه البته ارزش اساسی نداشته و نبودن آن نمیتواند به ریشه اصالت عضو مستقلی ر ا بدهد. گر چه ریشه نهاندانگانبطور عادی فاقد برگ است، ولی با اثر دادن هورمونها و تغییر محیط کشت میتواند تحول یافته و برگدار شود.
ریشه اصلی در گیاهان دو لپهای از رشد ریشهچه حاصل شده و بادوام است و تا آخر عمر گیاه باقی میماند. در صورتی که در گیاهان تک لپهای ریشه اصلی خیلی زود از بین رفته ، ریشههای نابجا جانشین آن میگردند. ساختمان گیاه متشکل از یک محور است با دو بخش یا دو سیستم ، سیستم Shoott که بخش هوایی محور گیاه را تشکیل میدهد. و سیستم Root که بخش زیرزمینی محور گیاه را تشکیل می دهد. Shoot متشکل از ساقه و برگ است.
ریشه ی اصلی در دولپه ای ها از رشد ریشچه حاصل شده،بادوام است و تا آخر عمر گیاه باقی می ماند.در صورتی که در تک لپه ایها ریشه ی اصلی خیلی زود از بین رفته،ریشه ی نا به جا جانشین آن می شود.ریشه های نابجا در گیاهان تک لپه مانند گندم و ذرت معمولا در نزدیک خاک و در محل یقه ظاهر می شوند.ریشه های فرعی در نهاندانگان دولپه ای با نظم و قاعده ی ثابتی در اطراف ریشه های اصلی ظاهر شده،رشد می کنند.منشا ریشه های فرعی در دو لپه ایها همیشه درونی است و از تقسیم سلولهای دایره ی محیطیه یا ریشه زا که در برابر دسته های چوبی قرار دارند حاصل شده،به تدریج با هضم و حذف بافتهای سر راه ریشه ی اصلی از آن خارج می شوند.درونی بودن منشا (Endogene) ریشه های فرعی،تقریبا در تمام نهاندانگان عمومیت دارد ولی گاهی هم ریشه های فرعی استثنائا از پارانشیم پوستی منشا می گیرند (Exogene)
ریشه نا به جا
اگر ریشه ی ظاهر شده،حاصل از رشد ریشچه ی گیاهک دانه نبوده،یا روی اندام های دیگری مانند ساقه،برگ،لپه ها و حتی پوشش گل پیدا شود،آن را ریشه نابجا می گویند.ریشه های نا بجا مانند ریشه های فرعی منشا درونی داشته،فقط در برخی از گیاهان مانند علف چشمه ، منشا آنها خارجی است.ریشه ی نا به جا ممکن است کار جذب مواد از زمین را به عهده نداشته با شد،مثلا سبب نگاهداری گیاه به درخت دیگر شده،مانند عشقه و یا مانند بعضی از جنسهای خرما به خار تبدیل شود.بدیهی است گیاهانی که ریشه نا به جا تولید می کنند به آسانی می توانند به وسیله ی قلمه زدن تکثیر پیدا کنند.عده ی کمتری از گیاهان استعداد تولید ریشه های نا به جا را دارند،مثلا در مخروطیان ریشه نا به جا به ندرت و به اشکال به وجود می آید.
ریشه های برخی از گیاهان مانند بعضی از ترشکها (Rumex acetosella) همانند ساقه استعداد جوانه زدن دارند.
مورفولوژی ریشه
ریشه در پایین به طور معمول منتهی به کلاهک است.پس از کلاهک ناحیه ی تارهای کشنده و بعد از آن منطقه ی ریشه های فرعی و بالاخره یقه قرار دارد که به ساقه متصل است.ریشه ی برخی از گیاهان مانند عدسک آبی دارای کلاهک نسبتا طویل ولی فاقد تارهای کشنده است، در بعضی از آلاله ها کلاهک بی دوام و زود افت ودر لادن بر عکس کلاهک دارای دو لایه ی مضاعف و با دوام است.با وجود آنکه تارهای کشنده معمولا همیشه بلافاصله بعد از کلاهک ریشه قرار دارند،در گل قاصد این تارها تقریبا در ناحیه یقه قرار می گیرند.
ریشه ها متناسب با اعمال و کاری که به جز جذب مواد انجام می دهند ممکن است تغییراتی که در زیر یه برخی از آنها اشاره می شود پیدا کنند.
1-ریشه های غده ای در این ریشه ها،ریشه ی اصلی و فرعی پس از آنکه رشد معمولی خود را تمام کردند،رشد راسی آنها به تدریج متوقف شده،در بافتهای آنها مواد ذخیره ای متراکم و انباشته می گردد. ریشه های غده ای از ساقه های غده ای(مانند سیب زمینی) به علت نداشتن جوانه به خوبی متمایزند.شکل کلی ریشه های غده ای تقریبا بیشتر دوک مانند است ولی ممکن است کروی یا تخم مرغی شکل نیز بشود.
2-ریشه های مرکب مانند ریشه ی ثعلبها که غده ای ساده یا پنجه ای شکل اند،هر غده در این ریشه ها از الحاق چندین ریشه ی فرعی به وجود می آید.چنانچه از این ریشه ها برش عرضی بگیریم چندین استوانه ی آوندی پراکنده در یک پارانشیم عمومی دیده می شود.
3-ریشه هایی که وظیفه ی مکانیکی دارند مانند ریشه های خار مانند بعضی نخلها و یا ریشه های هوایی Ficus bengalensis (لور) و ریشه Zannichellia که از این دسته به شمار می آیند.
4-ریشه های مکنده گیاهانی مانند Viscum album (دارواش)،سس، گل جالیز دارای ریشه های مکنده یی هستند که وارد تنه ی گیاه (ریشه،ساقه،برگ) میزبان که ممکن است درخت،درختچه و علفی باشند شده،شیره ی غذایی را از آنها جذب می کنند.
5-ریشه های برگی شکل ریشه ی بعضی از ثعلبهای نواحی حاره که در سطح خاک یا در هوا قرار دارند مانند برگ یا ساقه های جوان دارای کلروپلاست فراوان بوده،عمل کربن گیری را انجام می دهند،به این ریشه ها،ریشه های برگی می گویند.گیاه Trapa natans که یک گیاه آبزی است در محل بند های ساقه دارای ریشه های نا به جای سبز رنگ با کلروفیل فراوان است،این ریشه های نا به جای ساقه وقتی بر اثر رشد ساقه در عمق بیشتر آب فرو می روند به تدریج کلروپلاست خود را از دست داده،رنگ تیره به خود می گیرند.
ریشه اندامی از گیاه است که معمولا در قرار دارد و موجب ثابت نگاه داشتن ساقه و اجزای آن میگردد. عمل مهم دیگر ریشه جذب آب و مواد غذایی اولیه نظیر آب و املاح مختلف از زمین بوده و همچنین ممکن است مواد غذایی مختلف درخود ذخیره کند. علاوه بر این اعمال اصلی ، ریشه نظیر ساقه رشد میکند و محل عبور جریانهای شیرههای غذایی است با توجه به اعمال مشابه و غیرمشابهی که ریشه با ساقه دارد سبب میشود که در مواردی ساختمان متفاوتی نیز با آن داشته باشد.
ساختمان داخلی یک ریشه جوان از خارج به داخل در مقطع عرضی:
اپیدرم یا بشره
اجزای مختلف ریشه
o کلاهک ریشه: قسمت کاملا انتهایی ریشه که کلاهک ریشه نامیده میشود. یاختههای کاملا راسی و خارجی کلاهک به تدریج و بطور دایم در اثر تماس با خاک و عوامل محیط زیست به صورت پوستههای نازکی میافتد و درعین حال بطور دائم نیز بوسیله یاختههای مریستمی راس ریشه ساخته شده به آن اضافه میشود.
o ناحیه نمو ریشه یا منطقه مریستمی: که در مقطع طولی آن را به نام مریستم نزدیک انتهایی ریشهها مینامند. سلولهای حاصل از این منطقه ضمن تمایز یابی سلولهای مختلف ریشه را بوجود میآورند.
o منطقه طویل شدن: یاختههای حاصل از تقسیم یاختههای مریستم ریشه در این ناحیه طویل میشوند.
منطقه تارهای کشنده: منطقه تارهای کشنده ، که بیشتر مواد غذایی از این منطقه جذب گیاه اولیه میشود. ضمنا یاختههای داخلی همین منطقه تغییر شکل و ساختمان داده و موجب تشکیل بافتهای مختلف در ریشه میگردد. لذا این منطقه را ناحیه تمایزیابی نیز مینامند.
کورتکس
داخلیترین لایه کورتکس ، آندودرم نامیده میشود، که معمولا از مشخصات بارز ریشهها است. آندودرم معمولا جدار نازک داشته به جز در قسمت دیوارههای شعاعی و عرضی یاخته که ضخیم شده و از نوع کوتینی یا سوبرین درآمده و اصطلاحا نوار کاسپارین نامیده میشود که رشته یا نواری است که کوتین یا سوبرین که دور تا دور یاختههای آندودرمی را در جهت دیوارههای شعاعی و عرضی یاخته فرا گرفته است.
دایره محیطیه
در مراحل اولیه از تکامل ریشه یک لایه مخصوص از یاختههای پارانشیمی از تغییر شکل لایه خارجی لایه زاینده استوانه مرکزی بوجود میآید. این لایه (دایره محیطیه) نسبتا به حالت غیر فعال مریستمی باقی میماند. تا هنگام فعالیت ثانویه ریشه از آن پس ریشههای جانبی از این منطقه منشا میگیرند. یاختههای خارجی آن منتهی به تشکیل لایه زاینده آوندی میگردد و قسمتهای دیگر موجب تشکیل
منشا ریشههای جانبی
یاختههای دایره محیطیه منشا میگیرند. غالبا انشعابات ریشه از نقطه مقابل دستجات آوند چوبی اولیه منشا میگیرد. بنابراین میتوان گفت که به ازای آوندهای چوبی
ریشههای جانبی و یا انشعابات ریشه بطور کلی در اولیه انشعابات ریشه یا ریشه جانبی خواهیم داشت. مثلا که دو دسته آوند چوبی دارد، دو ردیف عمومی انشعاب
ریشهای مشاهده میشود. سلولهای حاصل از فعالیت یاختهای ، مولد ریشه فرعی که از پریسیکل منشا میگیرد، در بافت کورتکس نفوذ کرده تا به بشره میرسد. در ضمن عبور سرانجام کشیدگی ، پارگی بافتهای مسیر خود را که در اثر ریشه فرعی و فشار مکانیکی میباشد، میشود
شه: ریشه نخستین (ریشه اصلی)، ریشه فرعی ، ریشه نا به جا،منشا ریشه دایره محیطیه است.
ریشه نخستین : یا همان ریشه اصلی ریشه چه منشا آن است،در دو لپه ای ها این ریشه بادوام است و تا آخر عمر باقی می ماند.در تک لپه ای ها ریشه اصلی خیلی زود از بین میرود .
ریشه فرعی: منشا ریشه های فرعی تقریبا در تمام نهاندانگان درونی است ولی گاهی هم ریشه های فرعی استثنائا از پارانشیم پوستی منشا میگیرد.ریشه هایی هستند که در اطراف ریشه اصلی به وجود می اید ،مجموعه ریشه های فرعی ریشه های ثانویه است.
ریشه نابه جا: منشا این ریشه ها سلول های مریستمی نیست و این ریشه روی اندام های دیگری مانند ساقه،برگ ،لپه ها و حتی پوشش گل پیدا میشودو کار جذب مواد را به عهده ندارد مثلا سبب نگهداری گیاه به درخت میشود مانند عشقه و یا مانند بعضی از جنس های خرما به خار تبدیل میشود.
ریشه از لحاظ شکل و ساختار به دو شکل :1 راست :که در گیاهان چند ساله است
2 افشان: ریشه های راستی که از لحاظ اندازه باهم برابرند و اطراف ریشه اصلی به وجود می آیند و از لحاظ ضخامت نسبت به ریشه اصلی نازک هستند.
برش طولی ریشه:
کلاهک :یاخته های انتهایی ریشه که می تواند نقشهای مهمی داشته باشد ،محافظت از سلول های مریستمی ،نفوذ راحت تر ریشه در خاک
تار کشنده : که باعث جذب بیشتر میشود و در منطقه ی تمایز وجود دارد.
برش عرضی:
اپیدرم:که منشا سلول های مریستمی است
تارکشنده: منشا تشکیل تار کشنده سلول های مریستمی است و از تغییر شکل سلول های اپیدرمی ایجاد میشود.
کورتکس(پوست): شامل سلول های پارانشیمی است ،داخلی ترین قسمت پارانشیم آندودرم است ،یاخته های آندودرم منظم هستند ،وجود این سلول های منظم به عنوان ویژگی ریشه هاست ،جدار سلول ها نازک است ،نوار گاسپاری روی این سلول ها را می پوشاند ،دایره محیطیه سلول های تشکیل دهنده ی این لایه از تغییرات یا از لایه زاینده(پروکامبیوم) منشا میگیرد.قسمت خارجی لایه زاینده دایره محیطیه را میسازد ،در ابتدا این لایه فعال نیست ولی پس از فعال شدن ریشه های جانبی را به وجود می آورد
استوانه مرکزی : تشکیل شده از آوندهای چوب و آبکش که به صورت یک در میان هستند ،در ریشه دو لپه ای ها پارانشیم مغزی مشاهده نمیشود.
چگونه لایه زاینده میتواند آوندها را تشکیل دهد؟
در مراحل اولیه جنینی حالت ستاره ای یا سینوسی شکل دارد کم کم جمع شدهو آبکش چوب را ایجاد می کند و به صورت یک حلقه در وسط در می آید و قسمت خارجی آن تشکیل دهنده ی دایره محیطیه است.
پارانشیم مغزی:
در ریشه گیاهان تک لپه وجود دارد و منشا آن نیز پروکامبیوم است.
ریشه ها متناسب با اعمال و کاری که به جز جذب مواد انجام میدهند تغییراتی نیز که در زیر به برخی از آنها اشاره میکنیم نیز پیدا کنند:
ریشه غده ای : ریشه هایی حجیم و موادی در بافتهای آنها ذخیره و انباشته میشود.
ریشه های مکنده: یک عضو مکنده می شود که از مواد غذایی گیاهان اطراف استفاده می کند
ریشه برگی : این ریشه ها مانند ریشه بعضی از ثعلبهای نواحی حاره در سطح خاک یا در هوا قرار دارند و مانند برگ یا ساقه های جوان دارای کلروپلاست فراوان بوده و عمل کربن گیری را انجام می دهند.
نحوه ی ورود آب : مسیر عبور آب از محیط به سمت آوندها از مسیر دیواره ای وارد میشود تا به نوار گاسپاری برسد سپس مسیر به صورت سین پلاستی (از پلاسمودسماتا رد میشود )تا قبل از نوار گاسپاری به شکل آیوپلاستی بود این مسیر.
ریشه عضوی از گیاه است که معمولا در داخل خاک قرار داشته، املاح محلول و آب را برای تغذیه گیاه از زمین جذب میکند. در تعریف ریشه و مقایسه با ساقه ، ریشه فاقدبرگ است. فقدان برگ در ریشه البته ارزش ا
مقدمه:
هدف از گودبرداری چیست؟
گودبرداری در زمین های انجام می شود که باید تمام یا قسمتی از ساختمان پایین تر از سطح طبیعی زمین احداث شود که گاهی ممکن است عمق گودبرداری بنابر جنس زمین به چندین متر برسد .
دستورالعمل اجرایی گودبرداری های ساختمانی
این دستورالعمل به منظور تعیین مراحل کار و مسئولیت اشخاص مختلف دست اندرکار در گودبرداری ساختمانی شامل صاحب کار، سازنده (مجری)، مهندسین ناظر و طراح، سازمان نظام مهندسی ساختمان استان، شهرداری ها یا سایر مراجع صدور پروانه و شرکت های خدمات فنی آزمایشگاهی ژئوتکنیک، با توجه به ضوابط مندرج در مباحث دوم، هفتم و دوازدهم مقررات ملی ساختمان تهیه شده است.
دامنه کاربرد
دامنه کاربرد این دستورالعمل کلیه گودبرداری ساختمانی در تمامی نقاط واقع در حوزه شمول قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان می باشد.
تعاریف
اصطلاحات زیر در این دستورالعمل با این معانی به کار رفته است:
گودبرداری: گودبرداری به هر گونه حفاری و خاکبرداری در تراز پایین تر از سطح طبیعی زمین یا در تراز پایین تر از زیر پی ساختمان مجاور اطلاق می شود.
سازنده: سازنده (مجری) شخص حقیقی یا حقوقی دارای پروانه اشتغال به کار اجرای ساختمان از وزارت راه و شهرسازی است که به عنوان پیمانکار کل، اجرای عملیات ساختمانی را بر عهده دارد.
صاحب کار: صاحب کار شخص حقیقی یا حقوقی مالک یا قائم مقام قانونی مالک کارگاه ساختمانی است که انجام عملیات گودبرداری را طبق قرارداد کتبی به سازنده واگذار می نماید. در صورتی که صاحب کار دارای پروانه اشتغال به کار اجرای ساختمان باشد، می تواند خود به عنوان سازنده فعالیت نماید.
طراح: طراح یا محاسب سازه ساختمان شخص حقیقی شاغل به کار در دفتر مهندسی یا شخص حقوقی طراحی ساختمان است که براساس پروانه اشتغال به کار مهندسی معتبر در زمینه طراحی در رشته عمران از وزارت راه و شهرسازی، انجام طراحی و محاسبات ساختمان را در حدود صلاحیت و ظرفیت مندرج در پروانه اشتغال به کار مهندسی بر عهده دارد.
ناظر: ناظر شخص حقیقی یا حقوقی دارای پروانه اشتغال به کار معتبر در زمینه نظارت از وزارت راه و شهرسازی است که درحدود صلاحیت و ظرفیت مندرج در پروانه اشتغال به کار بر اجرای صحیح عملیات ساختمانی نظارت می کند.
شرکت خدمات فنی آزمایشگاهی ژئوتکنیک: شرکت خدمات فنی آزمایشگاهی ژئوتکینک، شرکتی است که توانایی انجام مطالعات و همچنین طراحی های ذکر شده در این دستورالعمل را داشته و براساس دستورالعمل تشخیص صلاحیت وزارت راه و شهرسازی احراز صلاحیت شده باشد.
سطح خطرگودبرداری: سطح خطرگودبرداری ها با توجه به عمق گود، نوع خاک، وجود آب، وجود منبع ارتعاش در مجاورت گود و حساسیت ساختمان های مجاور آن به صورت گودبرداری با خطر معمولی، زیاد و بسیار زیاد تعیین می شود. ارزیابی سطح خطر گودبرداری بر اساس ضوابط مندرج در مبحث هفتم مقررات ملی ساختمان (پی و پی سازی) انجام خواهد شد.
جلسه مشترک: جلسه مشترک، جلسه ای است که در گودهای با خطر زیاد و بسیار زیاد پیش از انجام عملیات گود برداری به منظور مرور و کنترل نقشه های اجرایی، توجیه و هماهنگی انجام عملیات و با حضور صاحب کار، ناظر، طراح، سازنده و نماینده فنی شهرداری در محل احداث ساختمان تشکیل خواهد شد.
مسئول ایمنی کارگاه گودبرداری: مسئول ایمنی کارگاه گودبرداری شخص حقیقی دارای حداقل پروانه اشتغال به کار کاردانی در رشته عمران یا معماری است که در گودهای با خطر زیاد و بسیار زیاد جهت مراقبت از رعایت ایمنی در کارگاه به کار گرفته می شود.
وظایف و مسئولیت های اشخاص دست اندر کار پروژه های گود برداری ساختمانی
صاحب کار
در پروژه های گودبرداری ساختمانی اهم مسئولیت های صاحب کار شامل موارد زیر می باشد:
- صاحب کار موظف است مشخصات فنی املاک مجاور ملک خود را از شهرداری اخذ و دراختیار طراح پروژه قرار دهد.
- صاحب کار موظف است در تمامی مراحل کار کلیه تجهیزات و منابع مالی را که برای تامین ایمنی گودبرداری توسط طراح، شرکت خدمات فنی آزمایشگاهی ژئوتکنیک یا ناظر ضروری تشخیص داده می شود در اختیار سازنده قرار دهد.
- صاحب کار درصورت پیشنهاد و درخواست کتبی طراح موظف است برای انجام روشهایی از پایدار سازی گود که مستلزم خارج شدن از محدوده مالکیت می گردد (از قبیل نیلینگ و انکراژ) نسبت به مطلع نمودن کلیه همجواری های ذینفع اقدام نماید.
طراح
در پروژه های گودبرداری ساختمانی، اهم مسئولیت های طراح شامل موارد زیر است:
- بررسی صحت اطلاعات املاک مجاور اخذ شده توسط صاحب کار از شهرداری
- انجام ارزیابی اولیه خطر گود و تکمیل چک لیست ارزیابی خطر گودبرداری
- ارائه گزارش طراحی و نقشه های اجرایی ایمنی گودبرداری و ارائه دستورالعمل های اجرایی
- ارائه "گزارش بررسی وضعیت ساختمان های مجاور"، تحلیل اثرات ایجاد گود بر آنها و در صورت نیاز طراحی عملیات اجرایی محافظت از ساختمان های مجاور و یا ارائه روش های مقاوم ساختن آن ها در برابر اثرات ناشی از تخریب و گودبرداری مورد نظر، ارائه نقشه های اجرایی مربوطه و ارائه دستورالعمل های اجرایی.
تبصره 1 - در گودهای با خطر زیاد یا بسیار زیاد طراح باید تهیه گزارش و نقشه های موضوع بندهای 5-3و 5-4 و مسئولیت های طراحی را طی یک قرارداد کتبی به شرکت خدمات فنی آزمایشگاهی ژئوتکنیک دارای صلاحیت محول نماید.
تبصره 2 - در گودهای با سطح خطر معمولی طراح می تواند در صورت نیاز از نظرات مهندس متخصص ژئوتکنیک استفاده نماید.
- تکمیل قسمت مربوط در فرم درخواست صدور مجوز شروع عملیات ساختمانی
- حضور در جلسه مشترک در محل احداث ساختمان برای گودهای با خطر زیاد یا بسیار زیاد
سازنده
در گودهای با خطر زیاد یا بسیار زیاد فقط باید از سازنده حقوقی استفاده شود. در پروژه های گودبرداری ساختمانی اهم مسئولیت های سازنده شامل موارد زیر می باشد:
- تکمیل قسمت مربوطه فرم درخواست صدور مجوز شروع عملیات ساختمانی
- کنترل و بررسی گزارش طراحی، نقشه های اجرایی ایمنی گودبرداری و دستورالعمل های اجرایی تهیه شده توسط طراح از نظر مطابقت با یکدیگر و با وضعیت محلی و اصول فنی
- کنترل "گزارش بررسی وضعیت ساختمان های مجاور" (تهیه شده توسط طراحان)
- نصب تابلو های اعلام مشخصات گودبرداری و هشدارهای ایمنی یک هفته پیش از شروع عملیات گود برداری
- حضور در جلسه مشترک در محل احداث ساختمان برای گودهای با خطر زیاد یا بسیار زیاد.
- انتخاب جزئیات روش گودبرداری، استفاده از ماشین آلات مناسب، رعایت اصول ایمنی و پایش (مونیتورینگ) ساختمان های مجاور براساس نظر طراح یا شرکت خدمات فنی آزمایشگاهی ژئوتکنیک
- به کارگیری مسئول ایمنی کارگاه گودبرداری در گودهای با خطر زیاد یا بسیار زیاد.
- سازنده موظف است با توجه به شرایط پروژه و خطرات احتمالی نسبت به اخذ پوشش بیمه ای همجواری ها و اشخاص ثالث در خصوص حوادث ناشی از گودبرداری ، متناسب با خطر احتمالی اقدام نماید و هزینه اخذ بیمه نامه های مذکور باید در قرارداد اجرای ساختمان منظور گردد.
- سازنده موظف به فراهم کردن شرایط لازم برای تخلیه ساختمان های مجاور با رعایت قوانین و مقررات و شرایط و قراردادهای موجود در صورت تشخیص ضرورت تخلیه اضطراری ناشی از عملیات گودبرداری توسط ناظر، شرکت خدمات فنی آزمایشگاهی ژئوتکنیک، شهرداری یا سازمان آتش نشانی می باشد.
- سازنده موظف به انجام هرگونه همکاری و هماهنگی لازم جهت بازدید بازرسین نهادهای نظارتی شامل وزارت راه و شهرسازی، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، شهرداری و سازمان نظام مهندسی ساختمان می باشد.
- در گودهای با خطر بسیار زیاد و یا در صورت وجود ساختمان بسیار حساس در مجاورت گود استفاده از پیمانکار تخصصی گودبرداری ذیصلاح ضروری است.
تبصره 3 -در صورت معرفی شرکت های پیمانکار تخصصی تشخیص صلاحیت شده در زمینه اجرای گود از طرف وزارت راه و شهرسازی از این شرکت ها استفاده خواهدشد درغیر این صورت می توان از پیمانکار تشخیص صلاحیت شده از معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور در رشته ساختمان با رتبه مناسب استفاده کرد.
تبصره 4 - حساسیت ساختمان مجاور گود بر اساس ضوابط مبحث هفتم مقررات ملی ساختمان تعیین می گردد.
ناظر
اهم مسئولیت های ناظر در پروژه های گودبرداری ساختمانی شامل موارد زیر است:
- تکمیل فرم درخواست صدور مجوز شروع عملیات ساختمانی.
- حضور در جلسه مشترک در محل احداث ساختمان برای گودهای با خطر زیاد یا بسیار زیاد.
- نظارت بر عملیات اجرای گودبرداری شامل تدابیر مقاوم سازی و رفع خطر ناشی از گودبرداری بر ساختمان ها و تأسیسات مجاور و ارائه گزارش های وضعیت گودبرداری به شهرداری به ازای هر مرحله گودبرداری یا حداکثر هر 3 متر عمق گودبرداری.
- تهیه گزارش ارزیابی خطر گود در حین اجرا و ارائه آن همراه با گزارش وضعیت گودبرداری به شهرداری.
- در محل هایی که سازنده دارای صلاحیت موجود نباشد(صرفا در خصوص گودهای با سطح خطر معمولی).
- کنترل و بررسی گزارش طراحی، نقشه های اجرایی ایمنی گودبرداری و دستورالعمل های اجرایی تهیه شده توسط طراح از نظر مطابقت با یکدیگر و با وضعیت محلی و اصول فنی.
- کنترل "گزارش بررسی وضعیت ساختمان های مجاور" (تهیه شده توسط طراح).
شرکت خدمات فنی آزمایشگاهی ژئوتکنیک
در مواردی که از خدمات شرکت خدمات فنی آزمایشگاهی ژئوتکنیک صاحب صلاحیت در گودبرداری استفاده می شود، اهم مسئولیت های این شرکت ها شامل موارد زیر است:
- انجام بررسی های ژئوتکنیکی و ارزیابی مجدد خطر گود (قبل از صدور پروانه).
- تهیه گزارش طراحی و نقشه های اجرایی ایمنی گودبرداری و ارائه دستورالعمل های اجرایی.
تبصره 5- در مواردی که سازه نگهبان و سازه اصلی با یکدیگر تداخل داشته و یا ادغام می گردند، طراح و شرکت خدمات فنی آزمایشگاهی ژئوتکنیک موظف به ایجاد هماهنگی های مورد نیاز در تهیه گزارشات و نقشه های مذکور می باشند.
- تهیه گزارش بررسی وضعیت ایمنی تأسیسات و معابر مجاور و پیش بینی تمهیدات لازم برای تامین ایمنی با هماهنگی طراح.
- انجام ارزیابی خطر گود درحین اجرا درصورت اعلام نیاز ناظر.
مرجع کنترل مضاعف طراحی ها
مرجع کنترل مضاعف طراحی ها سازمان نظام مهندسی ساختمان استان است. اهم مسئولیت های سازمان نظام مهندسی ساختمان استان در پروژه های گودبرداری ساختمانی شامل موارد زیر است:
- کنترل گزارش طراحی، نقشه ها و دستورالعمل های اجرایی گودبرداری.
- کنترل گزارش بررسی وضعیت ساختمان های مجاور، طرح و نقشه های اجرایی محافظت و مقاوم سازی (ناشی از گود برداری) ساختمان های مجاور.
- نظارت کلی بر حسن اجرای مراحل مختلف کار و مسئولیت های افراد دست اندرکار از قبیل طراح، سازنده، ناظر و شرکت خدمات فنی آزمایشگاهی ژئوتکنیک.
تبصره 6- مسئولیت های ذکر شده برای مرجع کنترل کننده رافع یا محدود کننده مسئولیت های حرفه ای صاحب کار و عوامل فنی استخدام شده توسط وی در انجام صحیح امور نمی باشند. به عنوان نمونه چنانچه در گزارش ها یا طراحی های تسلیم شده جهت صدور پروانه اشکالی وجود داشته باشد، حتی اگر این مدارک توسط عوامل مربوطه کنترل و تایید شده باشند، مسئولیت های حرفه ای صاحب کار و عوامل فنی وی به صورت کامل به قوت خود باقی بوده و این افراد باید در قبال مراجع مربوطه و افراد ذینفع و یا زیان دیده پاسخگو باشند.
شهرداری
اهم مسئولیت های شهرداری ها در پروژه های گود برداری ساختمانی شامل موارد زیر است:
- شهرداری ها مکلفند مشخصاتی از املاک مجاور را که در سامانه آرشیو الکترونیک اسناد موجود است، در اختیار صاحب کار قرار دهد.
- الزام صاحب کار و سازنده برای خرید بیمه مسئولیت و کیفیت در کلیه گودبرداری ها.
- انجام تمهیدات لازم در گودبرداری های رها شده به هر طریق لازم جهت رفع خطر و اخذ هزینه های مربوطه از صاحب کار.
- کنترل گزارش های گود برداری تهیه شده توسط ناظر.
- در گودهای با خطر زیاد یا بسیار زیاد حضور نماینده فنی شهرداری در جلسه مشترک و تحویل و تایید فرم در خواست صدور مجوز شروع عملیات ساختمانی.
- انجام بازرسی از گودبرداری های در حال انجام، کنترل نحوه انجام عملیات اجرایی گودبرداری و رعایت برنامه زمان بندی اعلام شده.
- با توجه به مفاد تبصره 7 ماده 100 قانون شهرداری ها، ماموران شهرداری مکلفند بر عملیات گود برداری ساختمانها نظارت نمایند و هرگاه از موارد تخلف به موقع جلوگیری نکنند، طبق مقررات قانونی به تخلف آنها رسیدگی شده و در صورتیکه عمل ارتکابی آنها واجد جنبه جزایی هم باشد از این جهت نیز قابل تعقیب خواهند بود.
- مطابق تبصره ماده 10 آیین نامه اجرایی ماده 33 قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان شهرداری ها موظند نام و مشخصات سازنده ذیصلاح معرفی شده توسط مالک و قرارداد منعقد شده با وی را، مگر در خصوص مالکان دارای پروانه اشتغال به کار اجرا، در پروانه ساختمان قید نمایند؛ در غیر این صورت کلیه مسئولیتهای ذکر شده برای سازنده در این دستورالعمل بر عهده شهرداری خواهد بود.
تبصره 7- در نقاط خارج از محدوده شهرها که مرجعی به غیر از شهرداری عهده دار صدور پروانه ساختمان است، مرجع صدور پروانه جایگزین شهرداری در این دستورالعمل بوده و کلیه وظایف و مسئولیت های ذکر شده برای شهرداری در این دستورالعمل، بر عهده مرجع صدور پروانه، مانند بخشداری ها، دهیاری ها، فرما
ایزولاسیون ایستگاههای فشار قوی:
در ایستگاههای فشار قوی ارتباط تجهیزات فشار قوی به یکدیگر و به شینههای اصلی و خروجیها توسط شینههای ارتباطی صورت میپذیرد. ایزولاسیون هادیهای تحت ولتاژ در محفظه بسته تجهیزات فشار قوی, از جمله ترانسفورماتورهای قدرت, ترانسفورماتورهای جریان و ولتاژ, کلیدها و غیره توسط روغن و یا گاز و یا هوای فشرده موجود در محفظه تأمین میگردد و ایزولاسیون شینههای اصلی و شینههای ارتباطی واقع در فضای باز توسط هوا تأمین میگردد.
خصوصیات ایزولاسیون در محفظه بسته تجهیزات فشار قوی متفاوت از خصوصیات ایزولاسیون توسط هوا بوده و در هنگام طرح پست و انتخاب تجهیزات فشار قوی لازم است این مرحله متناسب و هماهنگ با یکدیگر صورت پذیرد.
دو نوع ایزولاسیون داخلی و خارجی تجهیزات فشار قوی خصوصیات متفاوت را در قبال انواع مختلف اضافه ولتاژها عرضه میکنند که در بخشهای بعدی به شرح آن پرداخته میشود.
سطح عایقی: ( Insulation Level)
هوای اتمسفر در فواصل هوائی بین تجهیزات محیطی دی الکتریک تشکیل میدهد. این محیط دائماً در معرض اضافه ولتاژ با فرکانس صنعتی و نیز در معرض اضافه ولتاژهای موجی ناشی از تخلیه جوی (صاعقه) و کلیدزنی (قطع و وصل) میباشد. شکست الکتریکی پدیده ایست که در اثر افزایش حداقل یکی از اضافه ولتاژهای فوق در فواصل هوائی بین تجهیزات در قسمت مقرهها یا در عایق بندی سیستم ایجاد میگردد.
در میان موجهای یاد شده فوق, عامل اصلی تعیین کننده در فواصل الکتریکی بین تجهیزات و شینه ها, همان دامنه ولتاژ موجی قابل قبول توسط فواصل هوائی ایزولاسیون میباشد که به سطح ایزولاسیون ایستگاه یا Basic Insulation Level مرسوم بوده و به طور خلاصه با BIL نشان داده میشود و آن عبارتست از مقدار ولتاژی که باعث شکست الکتریکی عایق بندی سیستم میگردد. شکل این موج بر حسب زمان رسیدن به مقدار ماکزیمم و زمان لزوم برای کاهش به نصف مقدار ماکزیمم مشخص میگردد.
برای موارد مختلف و در استانداردهای مختلف زمان پیشانی موج معمولاً بین میباشد.
هماهنگی ایزولاسیون تجهیزات (Insulation Coordination)
به منظور محدود کردن اضافه ولتاژهای اعمالی تجهیزات پست, نوعی هماهنگی عایقی بایستی بین آنها برقرار گردد. این هماهنگی بوسیله سیمهای محافظ ( Shielding Net ) و برقگیر ( Arrester) انجام شده و طوری تنظیم میشود که اضافه ولتاژهای اعمالی به تجهیزات تا حدود هشتاد درصد BIL محدود شوند.
این دو وسیله به دو روش متفاوت زیر عمل میکند:
الف) سیمهای محافظ یا ( Shielding Net ) که از فضای بالای تجهیزات میگذرند و اضافه ولتاژهای موجی ناشی از تخلیه جوی را گرفته و به زمین منتقل کرده و از این طریق اضافه ولتاژ اعمالی به تجهیزات را محدود مینماید و در مورد اضافه ولتاژهای موجی قطع و وصل نیز از طریق کوپلینگ ممکن است در کاهش ولتاژ موثر باشد.
ب) برقگیرها یا Arresters با اتصال کوتاه کردن اضافه ولتاژهای موجی که از طریق خطوط انتقال وارد پست میشوند, اضافه ولتاژهای اعمالی به تجهیزات را محدود میکند.
بحث هماهنگی عایقی, ماهیتاً بدلیل تعداد پارامترها و عوامل درگیر و مشکلات ناشی از برآورد و محاسبه و آزمایش به یکی از پیچیدهترین موضوعات مهندسی برق تبدیل شده است لذا عملاً اغلب ناگزیر هستیم با نوعی سازش تقریبی میان عملکرد سیستم و هزینه مربوطه به طرح بهینه سیستم دست یابیم. بنابراین جهت انتخاب سطح عایقی تجهیزات باید اضافه ولتاژها را در طول مدت بهره برداری محاسبه نمود و مقادیر اضافه ولتاژها مشخص کنندة سطح عایقی تجهیزات خواهد بود بنابراین با استفاده از وسایل حرارتی این اضافه ولتاژها را میتوان تا حدودی محدود کرد و با قبول مقداری ریسک تا حد قابل قبولی سطح عایقی تجهیزات را کاهش داد. پائین آوردن سطح عایقی تجهیزات از نظر اقتصادی و بهره برداری مهم میباشد و امروزه با استفاده از برقگیرها در داخل پست (در ورودی و خروجی پستها و ورودی و خروجی ترانسفورماتورها) سطح عایقی تجهیزات را پائین میآوردند.
بنابراین حداقل مقدار سطح عایقی تجهیزات (BIL) بایستی 2/1 برابر سطح حفاظت شده توسط برقگیر باشد.
ایزولاسیون داخلی ایستگاههای فشار قوی:
همانگونه که اشاره شد ایزولاسیون هادیهای تحت ولتاژ واقع در محفظه بستة تجهیزات فشار قوی توسط روغن یا گاز و یا هوای فشرده موجود در محفظه تأمین میگردد. این نوع ایزولاسیون تجهیزات فشار قوی به عنوان ایزولاسیون داخلی تجهیزات فشار قوی و ایزولاسیون داخلی ایستگاه مرسوم میباشد.
به علت محفوظ بودن ایزولاسیون داخلی, این ایزولاسیون در معرض تغییرات درجه حرارت, باران, یخبندان و آلودگی محیط واقع نمی باشد. تنها کمیتهای موثر در تعیین ایزولاسیون داخلی تجهیزات فشار قوی را, اضافه ولتاژهای ظاهر شده در شبکه شامل اضافه ولتاژهای موقت فرکانس 50HZ و اضافه ولتاژهای تخلیه جوی و اضافه ولتاژهای قطع و وصل تشکیل میدهند. اضافه ولتاژهای تخلیه جوی در پی تخلیه جوی مستقیم بر هادیهای واقع در فضاهای باز نظیر شینه ها, هادیهای فاز خطوط انتقال انرژی و غیره ظاهر گردیده و با انتشار در طول هادیهای فاز به داخل محفظه بسته به تجهیزات فشار قوی وارد گردیده, ایزولاسیون داخلی را تهدید مینمایند. اضافه ولتاژهای قطع و وصل در پی وصل کلیدها در ایستگاه ظاهر گردیده و مشابه ولتاژهای موجی تخلیه جوی به دنبال انتشار در طول هادیهای فاز به داخل محفظه بسته تجهیزات فشار قوی وارد میگردند.
ولتاژ عایقی عرضه شده, توسط ماده ایزوله روغن یا گاز و فواصل ایزولاسیون هادی تحت ولتاژ از بدنه و از یکدیگر در داخل محفظه بسته در قبال ولتاژهای موجی تخلیه جوی و قطع و وصل در استانداردهای مختلف در هر ردیف ولتاژ نامی تعیین گردیده اند که به عنوان سطح ایزولاسیون داخلی تجهیزات فشار قوی مرسوم میباشند.سطح ایزولاسیون در قبال اضافه ولتاژهای موجی به عنوان Basic Insulation Level مرسوم بوده و با BIL نشان داده میشود سطح ایزولاسیون در قبال اضافه ولتاژهای موجی قطع و وصل به عنوان Switching Impulse Withstand Level مرسوم بوده و با SIWL نشان میدهند. همچنین سطح ایزولاسیون در قبال اضافه ولتاژهای موجی تخلیه جوی به عنوان Lightning Impulse Withstand Level مرسوم بوده و با LIWL نشان میدهند و سطح ایزولاسیون در قبال اضافه ولتاژهای با فرکانس صنعتی 50HZ به عنوان Power Frequncy Withstand Voltage مرسوم بوده و با PFWV نشان میدهند. در کلیه استانداردها در هر ردیف ولتاژ نامی چند مقدار برای LIWL, SIWL عرضه گردیده که در هنگام انتخاب ایزولاسیون ترانسفورماتور یک مقدار استاندارد با توجه به مشخصات شبکه و انجام محاسبات لازم به عنوان سطح ایزولاسیون داخلی ترانس انتخاب و به کارخانه سازنده اعلام میگردد. دامنه اضافه ولتاژهای ناشی از سوئیچینگ (قطع و وصل) کلیدها در ردیف ولتاژهای نامی بیش از 300KV قابل ملاحظه بوده و ایزولاسیون داخلی و خارجی را تهدید میکند و به همین علت سطح SIWL فقط برای ردیف ولتاژهای نامی ارائه و محاسبه میگردد.
1-6) سطح عایقی خارجی:
مقدار اضافه ولتاژهای قابل تحمل توسط مقرههای عایقی تجهیزات و یا فاصله بین فازها یا فازها با زمین که بوسیله هوا و یا مقرهها از یکدیگر جدا شده اند بدون اینکه بین قسمت برقدار و زمین یا بین فازها از طریق هوای آزاد جرقه زده شود را سطح عایقی خارجی مینامند.
2-6) سطح عایقی داخلی:
مقدار تحمل اضافه ولتاژها توسط عایقهای داخلی تجهیزات که ممکن است از نوع جامد یا مایع یا گاز بوده و از اثرات محیط خارج و شرایط اتمسفر محفوظ باشد را سطح عایقی داخلی میگویند. سطح عایقی خارجی تجهیزات معمولاً بیشتر از سطح عایقی داخلی است.
مقادیر سطح عایقی بایستی از طریقی انتخاب شود که امکان بوجود آمدن جرقه در اثر اضافه ولتاژ در سطح خارجی دستگاهها وجود نداشته باشد و سطح داخلی دستگاهها نیز بتوانند این اضافه ولتاژها را تحمل کنند.
البته ضرورت دارد جهت اقتصادیتر نمودن تجهیزات پست با طراحی صحیح پست (نقطه نوترال, نحوه اتصال آن به زمین و اتصال برقگیرها در جای مناسب) اثر اضافه ولتاژها را بر روی تجهیزات از بین برد.
اضافه ولتاژهائی که وارد تجهیزات پست میشوند عبارتند از:
1) اضافه ولتاژهای ناشی از کلید زنی
2) اضافه ولتاژهای ناشی از رعد و برق
3) اضافه ولتاژهای موقت با فرکانس معمولی
7) امپدانس درصد ترانس:
برای انتخاب امپدانس درصد ترانس باید پارامترهای زیر را در نظر گرفت:
1) تعداد ترانسفورماتورهای موازی
2) سطح اتصال کوتاه طرف تغذیه شونده
3) مسائل اقتصادی
هر چقدر امپدانس درصد ترانسفورماتور کمتر باشد بهتر است زیرا که راکتانس ترانسفورماتور احتیاج به قدرت راکتیو دارد که بایستی بوسیله ژنراتور و یا وسایل جبران کننده تامین شود. و از طریق خطوط انتقال تا محل ترانسفورماتور هدایت شود ولی از طرف دیگر کاهش امپدانس علاوه بر افزایش قیمت ساخت ترانس باعث میشود سطح اتصال کوتاه بالا رفته و فراهم کردن تجهیزات با سرمایه گذاری بیشتری انجام گیرد بنابراین استاندارد IEC برای ترانسهایی با قدرت زیر, امپدانس مناسب را انتخاب نموده است که به شرح ذیل میباشد.
امپدانس درصد Z% قدرت ترانس به کیلو ولت آمپر
4 631-1250
5 1251-3150
10 12501-25000
اصولاً قسمتهای عایق ماشینهای الکتریکی، ترانسفورماتور ها، خطوط هوایی و غیره به صورتی طراحی می شود که بتوانند به طور مداوم تحت ولتاژ معینی کارکرده و ضمناً قدرت تحمل ضربه های ولتاژ را در لحظات کوتاه داشته باشند. هر نوع تغییرات ناگهانی و شدید در شرایط کاری شبکه، موجب ظهور جهشها یا پالسهای ولتاژ می شود. برای مثالمی توان اضافه ولتاژ های ناشی از قطع و یا وصل بارهای زیاد به طور یکجا ، جریانهای اتصال کوتاه ، تغییر ناگهانی مدار و غیره رانام برد. رعد و برق نیز هنگامی که روی خطوط شبکه تخلیه شود، باعث ایجاد پالسهای فشار قوی با دامنه زیاد و زمان کم می شود.
لذا عایق های موجوددر ماشینهای الکتریکی و تجهیزات فشار قوی باید از نظر استقامت در مقابل این نوع پالسها نیز طبقه بندی شده و مشخص شوند. عایقهای الکتریکی با گذشت زمان نیز در اثر آلودگی و جذب رطوبت فاسد شده و خاصیت خود را از دست می دهند. در مهندسی برق سطوح مختلفی از مقاومت عایقی تعریف شده است که هر کدام بایستی در مقابل ولتاژ معینی استقامت نمایند. (ولتاژ دائمی و ولتاژ لحظه ای هر کدام به طور جداگانه مشخص می شوند)و البته طبیعی است که ازدیاد ولتاژ بیشتر از حد مجاز روی عایق باعث شکست آن می شود. در عمل دو نوع شکست برای عایق ها می توان باز شناخت ،حرارتی و الکتریکی.
زمانی که عایق تحت ولتاژ قرار دارد، حرارت ناشی از تلفات دی الکتریکی می توان باعث شکست حرارتی شود. باید توجه نمود که افزایش درجه حرارت باعث کاهش مقاومت اهمی عایق و نتیجتاً افزایش تصاعدی درجه حرارت آن خواهد شد. خلاصه اینکه عدم توازن بین حرارت ایجاد شده در عایق با انچه که به محیط اطراف دفع می نماید، موجب افزایش درجه حرارت آن شده و این پروسه تا زمانیکه عایق کاملاً شکسته شده و به یک هادی الکتریسته در آید ، ادامه می باید.
شکست الکتریکی در عایق ها به دلیل تجزیه ذرات ان در اثر اعمال میدان الکتریکی نیز صورت می گیرد.
با توجه به آنچه گذشت، عایقهای الکتریکی عموماً در معرض عواملی قرار دارند که باعث می شود در ولتاژ نامی نیز حالت نرمال خود را از دست بدهند. لذا در انتخاب عایقها، عا
مقدمه
عایقکاری نقش بسیار مهمی در گرم نگه داشتن ساختمان در فصل زمستان و خنک نگه داشتن آن در فصل تابستان دارد. به کمک عایقکاری میتوان یک خانه را در زمستان 5 درجه گرمتر و در تابستان 10 درجه خنکتر نگه داشت. به این ترتیب علاوه بر کم شدن مصرف انرژی، از آلودگی محیط زیست نیز کاسته میشود و منابع انرژی برای استفاده آیندگان حفظ میگردد. فاکتور مهم در انتخاب عایقها، میزان مقاومت حرارتی آنها است. هر قدر این مقاومت بالاتر باشد، عایق حرارت را کمتر از خود عبور می دهد و صرفه جویی ای که به همراه دارد افزایش می یابد. پس به جای ضخامت عایقها، باید مقاومت حرارتی آنها با هم مقایسه شود. عایق های گوناگون با مقاومتهای حرارتی برابر، از نظر میزان صرفه جویی در انرژی همانند هستند و تنها اختلاف آنها در قیمت و محل کاربرد است.
عایقها دو گروه اصلی دارند که روش کار آنها کاملا متفاوت است:
عایق هایی که در ساختار آنها حبابهای هوا وجود دارد و باعث کاهش هدایت حرارت میشوند.
عایق هایی که حرارت را بازمی تابانند. پشت این عایقها باید حدود 20 میلیمتر فاصله هوایی تعبیه شود.
سقف و کف ساختمانهای موجود را میتوان به راحتی عایقکاری کرد. در صورت وجود جا، دیوارهای خارجی را نیز میتوانعایق نمود. بر اساس مقررات ملی ساختمان، تمامی ساختمانهایی که ساخته میشوند باید به اندازه کافی عایقکاری شوند. میزان عایق مورد نیاز نیز در همین مقررات تعیین شده است.
انواع عایق های متداول در ساختمان و کاربرد آنها
جدول زیر راهنمای انواع عایق های متداول در بخش ساختمان و نحوه کاربرد آنها است.
فوم PVC
ماده عایقکاری حرارتی پلاستیک سلولی که بر پایه پلیمرهای وینیل کلراید منبسط شده بوده ساختار سلولی شامل سلولهای اساسا" بسته است. ( استاندارد ملی80 84 بند4-2-8) . این فوم ها به صورت نرم , سلول باز , بخشی سلول باز , نیمه سخت و سخت سلول بسته می توانند باشند. از نظر عایق حرارتی فوم PVC سخت دو برابر گران تر از فوم های پلی استایرن و پلی یورتان است .در مقایسه با دیگر پلاستیک های سلولدار به کار رفته در عایق حرارتی PVC انبساط مقاومت بالایی داشته و بسیارسخت است.فوم PVC سخت عایق حرارتی و صوتی بسیار خوبی بوده و نفوذ بخار و رطوبت در آن بسیارکم است. از آنجا که مقاومت برشی فوم PVC بالاست سطح آن برای اعمال سیمان و گچ بسیار مناسب است . مزیت عمده فوم های PVC عملکرد بهتر آنها در برابر آتش نسبت به سایر فوم های پلیمری است .از این رو نوع پانل ها در کاربردهای دریایی و ساختمانی در اورپا پذیرفته شده اند.
اسفنج اوره فرم آلدئید
عایق کاریعایق کاری رزین اوره فرمالدئید، یک عامل فوم ساز و هوای فشرده شده ساخته می شود. وقتی که مخلوط وارد حفره های ساختمان پمپ می شود اوره و فرمالدوید ترکیب شده و به صورت یک فوم پلاستیکی عایق در می آیند. تحقیقات اخیر در مورد این فوم ثابت کرده که این فوم سرطان زا بوده و استفاده از آن ریسک بالایی به دنبال دارد. به همین دلایل امروزه از مواد مدرن تری مانند پلی یورتان (polyurethane) و رزین ملامین فرمالدئید (melamine formaldehyde resin) به عنوان جایگزین برای فوم اوره فرمالدئید استفاده می شود.
عایق الیافی که از کاغذ , مواد خام تخته کاغذی یا چوب با چسباننده ها , کند سوز کننده ها و سایر افزودنی ها یا بدون آنها مشتق میشود. ( استاندارد ملی 8084- بند 4-11). اخیرا، استفاده از عایقهای سلولزی در ایالات متحده افزایش پیدا کرده است. یکی از دلایل این افزایش این است که نتایج تحقیقات نشان داده اند که سلولز بهتر از عایقپشم شیشه ساختمان ها را در برابر خسارت ناشی از آتش سوزی محافظت می کنند. زیرا چگالی این عایقها بیش از پشم شیشه است در نتیجه اکسیژن لازم، برای سوخت اجزاء ساختمانی تامین نمی شود. دلیل دیگر افزایش مصرفعایق سلولزی گنجایش بالای بازیافت آن نسبت به هرماده عایق دیگری است.
پشم سنگ
پشم سنگ جزو خانواده عایق های گرم ازنوع معدنی، متشکل از الیاف بسیار ظریف است. ماده اصلی اولیه برای تولید این الیاف سنگ آتشفشانی بازالت از خانواده سنگهای آذرین ودولومیت می باشد که در کشور ما به وفور یافت می شود. محصول حاصله کاملاً استریل می باشد و نیز در برابر خطراتی مانند انگل، قارچ، باکتری و حشرات موذی مصونیت دارد. از آنجایی که پشم سنگ یک عایق سلول باز می باشد بعد نصب آن نیازمند یک پوشش بخاربند می باشند. طول عمر پشم سنگ به اندازه عمر ساختمان می باشد. هزینه نگهداری آن حداقل است مگر آنکه دچار آسیب شده باشد. یکی از کاربردهای مهم پشم سنگ استفاده به عنوان ضد حریق می باشد. در حقیقت از این پوشش می توان برای محافظت سازه های فلزی، چاهک های آسانسور، تاسیسات الکتریکی، راهروهای فرار و... در مقابل حریق استفاده نمود.
عایق حرارتی نانو یا NANSULATE ماده جدیدی از فناوری نانو می باشد که محافظ و عایق حرارتی مناسبی در مقابل هر سه نوع انتقال گرما شامل تشعشع ، جابجایی و همرفتی می باشد. با این خصوصیت که می توان از آن براحتی در ساختمانهای در دست بهره برداری نیز استفاده نمود و هیچگونه تغییر ظاهری در ترکیب ساختمان ایجاد نمی کند . نانوعایق به عنوان جدید ترین محصول عایق حرارتی تولید شده در جهان بوده که با استفاده از تکنولوژی نانو تولید می شود ودارای کمترین میزان انتقال حرارت در میان تمام عایقهای موجود بوده و خصوصیت ویژه این محصول مایع بودن آن است که امکان استفاده از آن را توسط هر نوع وسیله رنگ آمیزی فراهم می کند. انواع تولیدات این تکنولوژی با خاصیت چسبندگی بالا امکان پوشش تمام سطوح را فراهم نموده و باعث جلوگیری از خوردگی زیر عایق که مهمترین مشکل لوله های عایق شده در صنعت نفت و گاز می باشد. را فراهم می آورد. نانو عایق تنها عایق است که که به راحتی همانند رنگ بر روی سطوح فلزی و غیر فلزی توسط پیستوله ، برس و رولهای نقاشی می توان استفاده کرد لذا با صرفه هزینه نسبتاًکمی و بدون هیچ گونه تغییری در فضای ساختمان می توان از هدر رفتن انرژی جلوگیری نمود.این عایق انواع مختلفی دارد که نوع GP آن برای سطوح غیر فلزی و نوع PT آن برای سطوح فلزی کار برد فراوان دارد . این محصول جهتعایقکاری ساختمانهای مسکونی ، تجاری ، مخازن ، لوله های انتقال نفت و گاز و صنعت کشتی سازی بکار می رود .گروه مهندسی عمران 118
عایق حرارتی
عایقهای حرارتی در بدنه هواپیمای بوینگ
در تاسیسات گرمایی، برای کم کردن تلفات حرارتی سطوح مختلف ساختمان، لولهها، کانالها و مخازن و جلوگیری از نفوذ رطوبت و انتقال صدا، از مواد و مصالحی به نام"عایق" استفاده میشود[۱] عایقهای حرارتی مصالحی هستند که برای جلوگیری از انتقال حرارت استفاده میشوند و عایقها دو گروه اصلی دارند که روش کار آنها کاملاً متفاوت است:
عایقهایی که در ساختار آنها حبابهای هوا وجود دارد و باعث کاهش هدایت حرارت میشوند.
عایقهایی که حرارت را بازمی تابانند. پشت این عایقها باید حدود ۲۰ میلیمتر فاصله هوایی تعبیه شود.[۲]
با پیشرفت تکنولوژی و لزوم احداث ساختمانهای سبک تر لازم شد که ضخامت جدارهها به حداقل کاهش یابد؛ در پی آن مسئله گریز حرارت از پوسته خارجی بنا مطرح شد. بنابراین به منظور کاهش هزینه ایجاد گرما و سرما، با قرار دادن عایق حرارتی در پوسته ساختمانها ضریب هدایت حرارتی مجموعه را به میزان قابل توجه
مقدمه
انسان زمانی انسان می گردد که دارای هویت باشد و بتواند از منیت خود حرفی داشته باشد و این نیز ریشه در فرهنگ آن جامعه ای دارد که انسان در آن زندگی می کند، پس باید با آن آشنا شود و با بهره گیری از آن، هم خود و هم جامعه خود را باور کند. امروزه در سراسر جهان، طراحی محیط و مبلمان شهری در حیطه هویت و فرهنگ جامعه و شهروند می باشد و در کشور ما نیز طراحی مبلمان شهری حول محور باورها، دیده ها و فرهنگ جامعه ماست. در واقع طراحی مبلمان شهری از اندیشه ها و هویت یک جامعه برخواسته، به طوری که با هنر و خلاقیت ادغام شده و به گونه ای جاودان و ماندنی می شود که، بر همه اقشار جامعه نیز تأثیر گذار گردد. بنابر آنچه بیان شد اولین نقشی که برای طراحی مبلمان شهری قائل می شویم، همان برقراری ارتباط بصری مناسب بین طرح و انسان است و یا به زبانی دیگر، همان ارتباط بین مبلمان شهری و هویت انسان می باشد و در دومین نقش خود، وظیفه زیباسازی محیط را بر عهده می گیرد چرا که انسان زیبا پسند است و همین ویژگی در المان های شهری باعث آرامش انسان می شود.
مجموعه اجزایی که در فضاهای شهری چیده می شوند و به استفاده عموم جهت رفع نیازهای زیست محیطی می رسند و منظر و هویت شهری را، تحت شعاع قرار می دهد،مبلمان شهری گویند. نقش اصلی مبلمان شهری در سطح خیابان ها و فضاهای شهری ایجاد مکان هایی است که زبان ناطق هویت انسان و منظر شهری مطلوب، باشد.مبلمان شهری مثل هر عنصر دیگری در سیمای شهر تاثیرگذار است و باید در این حوزه با طراحی و برنامه ریزیهای دقیق، متناسب با فرهنگ و آداب و رسوم مردم حرکت کرد.
مبلمان شهری خود انواع مختلفی دارد که هر کدام، از حیطه طراحی شهری، در راستای هویت شهر و سیمای آن گام بر می دارد و آینه ای از فرهنگ شهر است، که از انواع این مبلمان شهری می توان به صندلی ها و نیمکت ها، ایستگاه های اتوبوس، سطل های زباله، بیلبوردها و تابلوهای آگهی، المان ها و نمادهای شهری و ... اشاره کرد، که خصوصیات منحصر به فرد هر کدام از این مبلمان ها نیز از اهمیت خاصی برخوردار است، چرا که با طراحی درست و مناسب هر کدام از آنها با توجه به خصوصیات و نحوه مکانیابی مناسب آنها، می توانند در جهت تأمین نیاز شهروندان و القاء هویت آنها نقش مؤثری را ایفا کنند. اجزای مبلمان شهری، دو ویژگی اساسی دارند: کارکردی بودن و زیبایی، که در صورت داشتن هر دو ویژگی، میتوانند نیاز عملکردی و بصری شهروندان را همزمان برآورده سازند. البته این امر، مستلزم در نظر گرفتن مقولههای متعددی در طراحی اجزای مبلمان شهریاست که نه تنها رنگ، هماهنگی با محیط پیرامون، دوام، ایمنی، و اقتصادی بودن آنها مورد نظر است، بلکه باید از نظر عملکردی، جانمایی مناسبی در سطح شهر داشته باشند تا بتوانند پاسخگوی نیاز شهروندان باشند.
از خصوصیات مهم اجزای مبلمان شهری وابسته بودن آنها به فرهنگ است. اینکه هر کدام از مبلمان شهری را در کجا قرار بدهیم و این چیدمان چقدر با استانداردهای تکنیکی که در فضای عمومی بکار می بریم، مطابقت دارد خود نگرشی که باید مورد تأمل قرار گیرد. در طراحی شهری، چگونه مبله کردن فضاهای شهری از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ برای مثال، چطور خیابان ها را از روشنایی مطلوب برخوردار کنیم و آیا نشانه های شهری و تابلوهای راهنما خوانا هستند و یا در مورد ایستگاههای اتوبوس، که یکی از مهمترین اجزای مبلمان شهری محسوب می شود و نقش مهمی در فرهنگ شهرنشینی دارد، باید طوری طراحی شوند که جذابیت آنها، شهروند را به استفاده از آن راغب کند و میدان دید مناسبی را داشته باشد بدین معنا که برای شهروندان حتی با کمی مسافت قابل شناسایی باشند، البته شایان ذکر است، ایستگاه های اتوبوس بهترین مکان برای تبلیغات مورد نیاز شهروندان می باشد، که این تبلیغات باید قابل فهم بوده و محدود به ضرورت ها شوند. در کل، اجزای مبلمان شهری باید طوری در فضا مکان یابی شوند که فضاهای شهری به عنوان فضای تنفسی و تعامل حوادث اجتماعی برای شهروندان باشد.
"فضاهای باز شامل جزئیات و اجزاء گوناگون ساخته دست بشر است، مانند مکان های نشستن، علائم و تابلوهای راهنما، مبلمان، چراغ های روشنایی، سطل های زباله و غیره... . در طراحی بافت کف، پله ها و نیمکت ها که می بایست به خوبی دیده شوند، لازم است بیشتر دقت شود. طراح علاوه بر اینکه فرم و شکل آن ها را طرح می کند، می بایست از میزان کارکرد آن ها نیز اطلاع داشته باشد این مسئله در مورد علائم و نشانه های خبری که در قالب تابلوهایی در معرض دید عموم قرار می گیرند نیز صادق است. به طوری که این علائم، باید کاملأ قابل رؤیت و متضاد با دیگر عوامل محیط و در عین حال با کل طرح هماهنگ باشند.
طراحی و اجرای مکان های مناسب برای نشستن در فضاهای باز مسکونی سبب ایجاد جذابیت و استقرار فعالیت های مختلف در این فضا ها می شود. این فعالیت ها برای کیفیت فضاهای باز در یک شهر یا ناحیه مسکونی آنقدر حیاتی هستند که قابلیت دسترسی به امکانات مناسب نشستن یا نبود این امکانات را باید به عنوان یکی از مهم ترین عوامل لازم برای ارزیابی کیفیت فضاهای عمومی مورد توجه قرار داد.
"کالن" هویت را چنین تعریف می کند: توجه به شخصیت فردی هر محیط و پرهیز از یکنواختی و مشابهت در محیط های شهری. در تعریف "جیکوبز" هویت محیط در ارتباط با فعالیت ها و زندگی در فضاها وعرصه های عمومی تعریف می شود. "راپاپورت" هویت را خصوصیتی از محیط تعریف می کند که در شرایط مختلف تغییر نمی کند ویا خصوصیتی که موجبات قابلیت تمیز وتشخیص عنصری را از عناصر دیگر فراهم می آورد. تعریف "الکساندر" از هویت محیط اینست: هویت محیط حاصل ارتباط طبیعی ومنطقی فرد با محیط است واین ارتباط واحساس تعلق خاطر بوجود نخواهد آمد مگر آنکه فرد قادر به شناخت عمیق محیط و درک تمایز آن از محیطهای دیگر باشد. به عقیده "پروشانسکی" هویت محیط زیر ساختی از هویت شخص است که از شناخت های ذهنی فرد از دنیای کالبدی که در آن زندگی می کند تشکیل می شود. از نظر "لالی" هویت فرد در ربط ونسبیت با محیط بدست می آید.
از تعریف این بزرگان، هویت را می توان اینگونه تعریف کرد؛ حس ها و تعلق خاطرهایی که فرد از محیط اطراف خود دارد و کیفیت ها و توقعات متفاوتی را در ذهن بوجود می آورد که دست آوردی همچون خاطرات را دارد و نقش مؤثری را در طراحی مبلمان شهری ایفا می کند، چرا که این هویت است که طراحی هر یک از المان های شهری را منحصر به فرد می کند و به آن کالبد معنا را می بخشد. همانطور که از نظر کوین لینچ (برنامه ریز و معمار آمریکایی) هویت و ساختار، تظاهر عینی معنی هستند و در کنار آنها سازگاری، خوانایی و شفافیت، کیفیت هایی می باشند که برقراری پیوند میان فرم شهر و سایر ابعاد زندگی را ممکن می سازد.
در واقع این هویت است که از طراحی مبلمان و المان شهری رمز گشایی می کند و آنها را برای درک و خوانایی بهتر قابل پذیرش می کند. بیان این مطلب خالی از لطف نیست که بدانیم همین خاطرات جمعی و فردی ناشی از هویتی، که در طراحی مناسب المان ها و مبلمان شهری ایجاد می شود به نسل های بعد منتقل شده و در واقعش کمک شایانی به حفظ هویت شهروندان، که خود نقش بسزایی در حفظ هویت شهری ما نیز دارد، می کند. همخوانی طراحی مبلمان شهری با هویت شهروندان و محیط های شهری از اهمیت خاصی برخوردار است، چرا که همین همخوانی هاست که ارتباط بین طرح و محیط را برقرار می سازد و همین باعث سیما و منظر شهری مطلوبی از دید ناظر می شود در طراحی مبلمان شهری باید به عاملی مهم چون خوانایی و سازگاری با محیط نیز توجه زیادی کرد چرا که خوانایی در طراحی مبلمان و المان های شهری احساس امنیت شهروندان را بالا می برد و حالت ابه
اصول طراحی مبدلهای حرارتی صفحه ای
مبدل حرارتی صفحهای اساساً" با توجه به سادگی نت و با توجه به نیازهای صنایع غذائی در دهه ۱۹۳۰ ابداع شدند و طراحی بهینه آن در دهه ۱۹۶۰ با تکامل موثرتر هندسه صفحات، مونتاژ اجزا و مواد بهینه تر برای ساخت واشرهای مورد استفاده در این نوع مبدلها کارآمدتر از گذشته مورد بازبینی قرار گرفت و موارد استفاده از آنها به تمامی صنایع راه پیدا کرد و توانسته است از رقیب خود (مبدلهای لولهای) پیشی بگیرد. به دلیل تنوع بسیار زیاد محدودههای طراحی این نوع مبدلها که در نوع صفحات و آرایش آنها قابل بررسی است عملاً شرکتهای سازنده آنها اطلاعات محرمانه طراحی را اعلام نمیکنند.
مبدلهای صفحهای واشردار تشکیل شده است از تعدادی صفحات نازک با سطح چین دار و یا موج دار که جریان سیال گرم و یا سرد را از هم جدا میکنند. صفحات دارای قطعاتی در گوشهها هستند و به نحوی چیدمان شدهاند که دو سیال عامل بصورت یک در میان میان صفحات جریان دارند. طراحی و واشربندی بهینه این امکان را ایجاد میکند که مجموعه از صفحات در کنار یگدیگر تشکیل یک مبدل صفحهای مناسب را بدهند. مبدلهای حرارتی صفحهای معمولاً "در جریان سیالتی با فشار پائین تر از ۲۵bar و دمای کمتر از ۲۵۰ درجه محدود میشوند. از آنجا که کانالهای جریان کاملاً کوچک هستند جریان قوی گردابهای و توربولانس موجب بزرگ بودن ضرایب انتقال حرارت و افت فشارها میگردد بعلاوه بزرگ بودن تنش برشی موضعی باعث کاهش تشکیل رسوب میشود. واشرها از نشتی سیال به بیرون مبدل جلوگیری میکنند و سیالها را در صفحات به شکل مورد نظر هدایت مینمایند. شکل جریان عموماً" به نحوی انتخاب میشوند که جریان سیالها خلاف جهت یکدیگر باشند.
انواع مبدلهای صفحه ای
صفحه ای حلزونی
مبدل حرارتی حلزونی سیال گرم ۱ و سیال سرد ۲
با پیچاندن دو صفحه بلند موازی به شکل یک حلزونی و با استفاده از مندرل و جوش دادن لبههای صفحات مجاور به صورتی که یک کانال را تشکیل دهند، شکل داده میشود. در هر یک از دو مسیر حلزونی یک جریان ثانویه ایجاد میشود که انتقال حرارت را افزایش و تشکیل رسوب را کاهش میدهد این نوع مبدلهای حرارتی بسیارفشرده هستند و طبعاً گران قیمت میباشند. سطح انتقال حرارت برای این مبدلها در محدوده ۰٫۵ تا m۲۵۰۰ و فشار کارکرد تا ۱۵ بار و دمای ۵۰۰ سانتیگراد محدوده میشود. این نوع مبدل بیشتر در کاربرد سیال لجن آلود، مایعات لزج و مایعاتی با ذرات جامد معلق شامل ذرات بزرگ و جریان دو فازی مایع – جامد استفاده میشود.
لاملا
مبدل حرارتی نوه لاملا (ریمن) شامل مجموعه کانالهای ساخته شده از صفحات فلزی نازک است که بطور موازی جوشکاری شده است. بدلیل آشفتگی زیاد جریان توزیع یکنواخت جریان و سطوح صاف بسادگی رسوب نمیگیرند. این طرح از مبدل میتواند تحمل فشار تا ۳۵ بار و دمای ۲۰۰ درجه سانتیگراد برای واشرهای تفلون و ۵۰۰ درجه سانتیگراد برای واشرهای آزبست میباشد.
صفحه ای واشردار
خصوصیات مکانیکی صفحه ای واشردار
یک مبدل حرارتی صفحهای تشکیل شده است از صفحات ثابت، صفحات فشار دهنده و تجهیزات پنوماتیکی و یا مکانیکی متعلقه و connection ports ها. سطح انتقال حرارت از یک سری صفحات با مجاری ورودی و خروجی تشکیل میشود.
مجموعه صفحات و فریم اصلی
هنگامیکه تعدادی از صفحات این نوع مبدلها بهم فشرده میشوند و تشکیل مبدل صفحهای را میدهند سوراخهای واقع در گوشههای این صفحات تشکیل تونلها و یا مجاری پیوستهای را میدهند که سیال را از مبدا ورودی به صفحات هدایت میکند که در آنجا با توجه به شکل شیارهای صفحات بین آنها توزیع میشود. مجموعه این دسته از صفحات با وسائل مکانیکی و یا هیدرولیکی بهم فشرده میشوند. جویهای جریان سیال که در مابین صفحات و خروجی گوشههای آن تشکیل میشود به نحوی چیدمان شده است که جریانهای سرد و گرم انتقال حرارت بشکل یک در میان در کنار یکدیگر قرار میگیرند بطوریکه همیشه دارای چیدمان مخالف جهت حرکت جریان میباشند. در طی عبور از مبدل حرارتی، سیال گرمتر بخشی از انرژی حرارتی خود را از طریق دیواره صفحهای نازک به سیال سردتر در سمت دیگر منتفل میکند و در نهایت سیالها به حفرههای لولهای شکلی که در انتهای دیگر مجموعه صفحات وجود دارد سرازیر میشوند و از مبدل خارج میشود. این صفحات میتوانند تا صد عدد در یک مبدل در کنار هم قرار گیرند و خدمات حرارتی خود را به صنعت ارائه دهند. مجموعه صفحات بین دو صفحه فلزی انتهائی بوسیله پیچ بهم وصل میشوند. صفحات و قطعات منفصل فریم از میله حامل بالائی آویزان هستند و در انتهای مبدل بوسیله میله راهنما نگهداری میشوند. میله حامل و میله راهنما به قطعه ثابت فریم پیچ و مهره میشود و بجز مبدلهای کوچک بقیه به تکیه گاه انتهائی متصل میشوند هر چند این نمیتواند همیشه یک قاعده کلی باشد. مجموعه صفحات مانند دسته لولهها در مبدلهای پوستهای و لولهای است با این تفاوت مهم که دو سمت جریان گرم و سرد در یک مبدل حرارتی صفحهای معمولاً دارای مشخصههای هیدرودینامیکی یکسانی میباشد. صفحه فلزی مبدل جزء اساسی این سیستم حرارتی محسوب میشود که اندازه بزرگترین صفحه از ۳/۴ متر ارتفاع و ۱/۱ متر عرض می باشد. نرخ انتقال حرارت برای یک صفحه در محدوده رنج ۰۱/۰تا ۶/۳ متر مربع قرار دارد که برای اجتناب از توزیع غیریکسان سیال درعرض صفحه، حداقل نسبت طول/عرض حدود ۸/۱ انتخاب میشود. ضخامت صفحات مبدل در محدوده رنج ۵/۰ تا ۲/۱ میلیمتر که در فواصل ۵/۲ تا ۵ میلیمتر از یکدیگر قرار گرفتهاند تا قطر هیدرولیکی ۴ تا ۱۰ میلیمتر را برای کانال عبور جریان ایجاد کند.
واشر بندی
با واشر بندی و عایقکاری دور لبه صفحه خارجی میتوان از نشتی جریان از کانالهای صفحات به محیط بیرون جلوگیری نمود. صفحات میتوانند از جنس استنلس استیل، تیتانیوم، تیتانیوم-پالادیوم و ... ساخته شوند که با توجه به ضریب هدایت گرمائی متفاوتی که دارا میباشند در طراحی مورد توجه واقع میشوند.
ماده ضریب هدایت گرمائی
استنلس استیل(۳۱۶) ۱۶٫۵ تیتانیوم ۲۰ اینکونل ۶۰۰ ۱۶ اینکولوی ۸۲۵ ۱۲ هستلوی C -۲۷۶ ۶/ ۱۰ مونل ۴۰۰ ۶۶ نیکل ۲۰۰ ۶۶ کاپرونیل ۱۰/۹۰ ۵۲ کاپرونیل ۳۰/۷۰ ۳۵
انواع صفحات مبدل
در عمل محدوده نسبتاً متنوع و زیادی از انواع صفحات مبدل وجود دارد اما به بررسی دو نوع نسبتاً جدید از این صفحات میپردازیم که کاربرد وسیعتری دارند. این دو نوع بنامهای شورون(chevron ) و واشبرد (washboard) در دسترس هستند. البته با توجه به تغییرات زیاد انتقال حرارت و فشار در هر الگوی صفحات موجدار روشهای پیشگوئی انتقال حرارت و فشار بر اساس دادههای تجربی همان الگوی مشخص استوار میباشد. در صفحات نوع واشبرد، صفحات مجاور بصورتی مونتاژ میشوند که کانال جریان سیال حرکتی آشفته و گردابی با سیال میدهد. این الگوی موجدار زاویهای بنام دارد که از آن به زاویه شورون نام میبریم.
که این زاویه در صفحات مجاور هم معکوس میشوند بصورتیکه وقتی صفحات به یکدیگر محکم میشوند موجهای سطحی نقاط تماس زیادی برقرار میکنند که به همین دلیل صفحات مبدل میتواند از مواد بسیار نازک تا حدود ۶/۰ میلیمتر طراحی شوند. تغییرات زاویه حدود بین رنج ۶۵ و ۲۵ درجه میباشد که این زاویه تعیین کننده مشخصههای انتقال حرارت و افت فشار صفحه مبدل میباشد.
مزایای مبدلهای صفحه ای
مبدلهای صفحهای بصورت ویژهای فشرده هستند و در نرخ انتقال حرارت حرارت مشابه فضای محدودتری در مقایسه با مبدلهای لوله دارد ضمن اینکه حجم کم و وزن کمتر و به طبع آن هزینههای کمتر در ساخت و بهره برداری و نگهداری را به همراه دارد. البته این نوع مبدل مانند همه تجهیزات صنعتی دارای محدودیتهائی هستند.
محدودیتها
حداکثر فشار کارکرد ۲۵ بار و در موارد کاملاً خاص حداکثر ۳۰ بار
علت اصلی عدم پیشرفت استفاده از این نوع مبدلهای در صنایع محدودیت ساخت صفحات بزرگ به جهت محدودیت در پرسکاری و ساخت صفحات میباشد. که عملاً مبدلهای حرارتی با اندازههای بیشتر از قابل ساخت نیستند یعنی در واقع بصرفه هم نیستند. دبیهای بزرگ جریان باعث افت فشارهای اضافی خواهد شد که از این منظر باعث محدودیت در ظرفیت گرمائی میشود که در مرتبه بالاتر طراحی واشرها به ترتیبی نیست که در فشارو دماهای بالاتر بتوان از این نوع مبدلها سود جست.
مبدلهای حرارتی صفحهای را نمیتوان برای کولینگ هوا استفاده کرد و حتی برای تبادل حرارت در کوپلهای هوا-هوا و یا گاز-گاز نیز مناسب نیستند ضمناً سیالاتی با لزجت بالا بویژه وقتی خنک کاری مورد نظر باشد با توجه به اثرات توزیع جریان در این نوع مبدلها ناکارآمد جلوه میکنند. ضمناً سرعتهای کم جریان سیال کمتر از، ضرایب کوچک انتقال حرارت و به تبع آن بازدهی غیر بهینه را در مبدلهای صفحهای ایجاد میکند که به همین علت در سرعتهای کمتر از نمی توان از این نوع مبدلها سود جست.
مبدلهای حرارتی صفحهای برای انجام کندانس خیلی مناسب نیستند که این مورد بخصوص در مورد بخارها در خلا نسبی صدق میکند زیرا فاصلههای باریک صفحات و توربولانس ایجاد شده باعث بوجود آمدن افت فشارهای قابل ملاحظهای در سمت بخار میشود. هرچند با توجه به پیشرفتهای حاصل شده در حال حاضر مبدلهای حرارتی صفحهای با طراحیهای ویژه را می توان در سیستمهای تبخیر و کندانس نیز استفاده کرد. مسیرها و چیدمان جریان
واژه مسیر یا گذرگاه (passage) در مبدلهای حرارتی صفحه ای به دستهای از کانالها گفته میشود که در آنها جهت جریان یکسان باشد. شکل ذیل چیدمان تک مسیری را که بنام چیدمان "U"و "Z" اطلاق میشود را مشاهده میکنید که هر چهار دهنه ورودی و خروجی در صفحه سر همگرا هستند (fixed-head plate) که این خاصیت امکان دمونتاژ مبدل را برای تعمیر و نگهداری بدون ایجاد مشکل در سیستم لوله کشی خارجی آن را فراهم میکند ضمناً در این نوع چیدمان توزیع جریان توربولانس تر از چیدمان نوعZ میباشد.
چیدمان چند مسیره شامل مسیرهای متصل شده بشکل سری هستند که در شکل زیر چیدمان شکل بندی با دو مسیر و سه یا چهارکانال نمایش میدهند که باختصار آنرا و یا می نامند. این سیستم بجز صفحه مرکزی که در آن جریان هم جهت روان است دارای جریان مخالف جهت میباشد.
شکل زیر سیستم جریان دو مسیر –یک مسیر (شکل بندی نوع ۱/۲) را نشان می دهد که در آن یک سیال در مسیر خط چین و سیال دیگر در دو مسیر خط توپر جریان دارد. در این نوع چیدمان نیمی از مبدل دارای جریان مخالف و نصف دیگر دارای جریان هم جهت میباشد که از آن به عنوان سیستم نامتقارن نام برده میشود و اگر یکی از سیالهای مورد استفاده دارای دبی حجمی بزرگتر از دیگری و یا افت فشار مجاز کوچکتر از جریان دیگر باشد مورد استفاده قرار میگیرد.
چیدمانهای چند مسیره همیشه باید ورودی و خروجی مبدل در هر دو سر ثابت و متحرک وجود داشته باشد .معمولاً تعداد مسیرها، تعدادکانالها (مسبر جریان در دوصفحه مجاور )به ازای هر مسیر، برای دو سیال یکسان و بصورت متقارن باشد.
توزیع غیرمتقارن در هر سیستم با کانالهای متصل بهم منجمله مبدلهای صفحهای می تواند مشکل آفرین باشد که مسئله باید در طراحی این نوع سیستمهای حرارتی بسیارمورد توجه قرار گیرد.
سطوح کاربرد و استفاده مبدلهای حرارتی صفحه ای
مبدلهای حرارتی صفحه ای با داشتن مشخصات خاص بطور گسترده ای در صنایع غذائی مورد استفاده قرار می گیرند که به دلیل همین خاصیت یعنی تعمیر و نگهداری آسان و تمیز کاری بسیار راحتر دامنه نفوذ خود را حتی تا صنعت خودرو سازی نیز گسترش داده است . کاربردهای عمومی مبدلهای حرارتی صفحه ای اصولاً در شرایط فازی مایع – مایع و جریانهای توربولانس می باشد. از موارد بسیار مهم استفاده