تحقیق درباره شیشه
word
32 صفحه
محتویات
تئوری شیشه
انواع شیشه
تئوریهای شیشهسازی
تئوری زاکاریاسن- وارن
تئوری stan worth
3- تئوری sun
- تئوری Row son
(تئوری کنیتیک شیشهسازی)
شیشههای فلزی
عوامل انتخاب این شیشه
شیشههای بوراتی
شیشههای وایکور: Vycor
خواص فیزیکی شیشهها
واحد ویسکوزیته
ضریب انبساط حرارتی
ضریب انبساط حرارتی شیشه
اثر ترکیب بر ضریب انبساط حرارتی
- تاریخچهی حرارتی بر ضریب انبساط حرارتی
تغییر دانسیته با دما برای شیشههای سودا- لایم
قانون ادیتیو: additive
انتقال حرارت در شیشه
شیشههای کریستالی
گرمای ویژه شیشهها
رابطه تغییرات گرمای ویژه با دما
کشش سطحی
قسمتی از متن
تئوری شیشه
علم شناخت ساختار، ماهیت و خواص مختلف و ارتباط این خواص با یکدیگر است.
یخ یک جامد کریستالی است.
پیک بدست آمده توسط اشعهی x به معنی (پراشر اشعه ایکس) وجود عنصر یا فاز است و آنجا که منحنی سهمی است شیشه وجود دارد.
انواع شیشه: بیوگلامر: فیبرهای نوری، لنزهای دوربینها، ظروف، شیشههای در و پنجره و ماشین، شیشههای عینک، شیشهی نقرهها و ...
دهة 60 دهة طلایی شیشه بود.
تعریف شیشه طبق استاندارد Astm
شیشه مادهی غیر آلی به صورتی از حالت مذاب سرد میشود که بدون تبلور به حالت جامد در میآید.
این تعریف اشکال دارد:
1- گفته شده که از حالت مذاب باید تصفیه شود.
2- شیشه از مواد آلی نیز تصفیه میشود. از فلز هم شیشه تصفیه میشود.
شیشه یک ماده صلب جامد آمورف است که دارای ساختار کریستالی منظم نیست.
ساختار کریستالی منظم ندارد یعنی نظم برد بلند ندارد مثل یک تک کریستال که اجزای تکرار شیشه مادهای است که از نظر آزمایش با اشعهی x آمورف باشد و از خود رفتار انتقال به حالت شیشه بروز دهد.
رفتار انتقال به حالت شیشه: با تغییر ساختار تغییر ناگهانی خواص را نداشته باشیم مثل ضریب انتقال حرارتی، ظرفیت گرمایی و ... .
منحنی تغییرات حجم با دما:
مسیر ترمودینامیکی این است که مذاب در حال جامد شدن به نقطهی C انتقال یابد ولی مسیر B تا E را طی میکند که به آن فوق تبرید گویند. این رفتار کنیتیکی است و جامد نشده و از E به بعد جامد میشود و یک مادهی صلب آمورف میشود.
در Tg ویسکوزیته 13 10 پواز است.
تئوریهای شیشهسازی:
براساس ساختار:
1- تئوری گلداسمیت: Gold schmit
این اکسید شیشهساز هست؟ AxOy
در این اکسید اگر باشد این اکسید شیشهساز است.
شعاع اتمی R:
یعنی تعداد آنیونهای اطراف هر کاتیون تعیین کننده است.
اگر میخواهیم این اکسید شیشهساز باشد باید 4 آنیون در اطراف هر کاتیون باشد.
Sio2 را به عنوان منصریت عنوان کرد که عدد کوردیناسیون 4 دارند.
P2o5 , Geo2 , Sio2 را به عنوان اکسیدهای شیشهساز معرفی کرد.
مثال نقض آن Beo که شعاع آن در آن رنج است ولی با مفهوم گلداسیت شیشهساز نیست.
2- تئوری زاکار یاسن: Zachariasen
در شیشه محدودهی وسیعی از قدرت اتصال داریم پس نقطهی ذوب مشخصی نداریم.
قوانین: از نظر قدرت اتصال بین شیشه و مادهی کریستالی نظیرش با هم برابر هستند.
نقطهی ذوب مشخص نداریم چون نظم بلند برد نداریم پرور دماهای مختلف شکسته می شوند پس ما محدودهی ذوب داریم.
1- عدد کوردیناسیون کاتیون کوچک باشد. 3) یا (4
2- هر اکسیژن به بیش از دو کاتیون متصل نباشد. 2) باشد)
3- چند وجهیهای اکسیژن فقط رئوس خود را به اشتراک بگذارند نه وجه و نه یال.
4- لااقل سه راسر هر چهار وجهی باید به اشتراک گذاشته شود.
A2O3, B2o3 نیز جز اکسیدهای شیشهساز میباشد.
تئوری زاکاریاسن- وارن:
در ساختار شیشه بینظمی از مرکزی شروع میشود و گسترش مییابد.
شیشه از نواحی تشکیل شده که نظم کامل دارند ولی در شعاع وسیع تکرار شونده نیست.
( تئوریها براساس قدرت اتصال)
1- تئوری smekal:
اکسیدها اگر بخواهیم شیشهساز خوبی باشد باید اتصال آن مخلوط باشد. یعنی فقط یونی یا فقط کووالانت نباشد. مثل الماس نباشد.
اگر اتصال صد در صد کووالانت باشد اتصال جهتدار است و بینظم نمیشود.
نه یونی که راحت کریستالی و نه کووالانت که سریع جهتدار شود نباشد.
50% Sio2 یونی و 50% کووالانت است.
80% BeF2 یونی است که مثال نقض است و نمیتواند شیشهساز خوبی باشد ولی میدانیم که در واقعیت شیشهساز خوبی است.
2- تئوری stan worth:
براساس جدول موجود در کتاب مواد را به سه گروه تبدیل کرد.
هرچه که الکترونگاتیویته بین دو عنصر اختلاف بیشتری
داشته باشد به سمت یونی بودن بیشتر میرویم.
I II III
B 2
Si 1.8
P 2.1
Ge 1.8
Sb 1.8-1.9 Be 1.5
Al 1.5
Ti 1.6
Zr 1.6 Mg 1.2
Ca 1
Sr 1
Ba 0.9
گروه یک به تنهایی شیشهساز هستند. گروه دو به تنهایی شیشهساز نیستند ولی تحت شرایطی شیشهساز هستند و گروه سه اصلا شیشه ساز نیستند.
از گروه یک تا سه به مرور الکترونگاتیویته کاهش یافته و شیشهسازی هم کاهش مییابد.
Sb با اینکه الکترو نگاتیویتهی آن در حد Si است ولی شیشهسازی آن کم است و این یک مثال نقض است. (انتیموان sb) (گروه سه دگرگون ساز هستند).
3- تئوری sun:
kcol/mol kcol/mol
(M-o) قدرت اتصال
119
106
108
32 عددهای همسایگی
3
4
4
8 انرژی تجزیه
356
426
431
257 عنصر
B
Si
G
Ca
هر چقدر ماده در قابل تغییر آرایش مقاومت کند شیشهساز بهتری است. اکسیدهایی شیشهساز هستند استحکام اتصال آنها بیشتر از 80 است.
و اکسیدهایی که کمتر از 60 باشند شیشهساز نیستند و به آنها دگرگونساز گویند.
وانادیم یک مثال نقض است که قدرت آن 112 است ولی شیشهساز نیست.
112 4 440 v
این تئوری اکسیدها را به بالای 60 و بالای 80 تقسیم کرد.
عنوان:ماشین های الکتریکی
قالب بندی:word
تعداد صفحات:17
محتویات
مقدمه
موتورهای DC
موتورهای میدان سیم پیچی شده
موتورهای یونیورسال
موتورهای AC
موتورهای AC تک فاز
موتورهای AC سه فاز
موتورهای پلهای
ساختار موتور پله ای
نحوه کنترل
نحوه کنترل 1 بیتی
نحوه کنترل 2 بیتی
نحوه حرکت موتورهای الکتریکی
موتورهای خطی
تصویر
انواع ژنراتورهای DC
-مولد شنت
کاربرد مولد سری
4-مولد کمپوند
کمپوند اضافی
کمپوند نقصانی
قسمتی از متن
مقدمه
یک موتور الکتریکی ، الکتریسیته را به حرکت مکانیکی تبدیل میکند. عمل عکس آن که تبدیل حرکت مکانیکی به الکتریسیته است، توسط ژنراتور انجام میشود. این دو وسیله بجز در عملکرد ، مشابه یکدیگر هستند. اکثر موتورهای الکتریکی توسط الکترومغناطیس کار میکنند، اما موتورهایی که بر اساس پدیدههای دیگری نظیر نیروی الکتروستاتیک و اثر پیزوالکتریک کار میکنند، هم وجود دارند.
ماشینهای الکتریکی از دو بخش اساسی تشکیل شده اند:
الف)قسمت متحرک ودوار به نام رتور
ب) قسمت ساکن به نام استاتور
بین این دو قسمت ،شکاف هوایی وجود دارد .
استاتو و رتور از مواد فرومغناطیسی ساخته میشوند تا چگالی شار بیشتر گردد و در نتیجه اندازه و حجم ماشین کمتر شود.
نکته: اگر شار در رتور و استاتور متغیر با زمان باشد ،هسته اهنی لایهبهلایه ساخته میشود تا جریان گردابی کاهش یابد.
در بسیاری از ماشینها محیط داخلی استاتور و محیط بیرونی رتور حاوی شیارهای متعددی است که داخل آنها هادیها جاسازی میشوند، این هادیها بهم وصل می شوند و سیم پیچی حاصل می شود.به سیم پیچی هایی که در آنها ولتاژ القا می شود ،سیم پیچی آرمیچر اطلاق می گردد. به سیم پیچ هایسی که ار آنها جریان میگذرد تا میدان مغناطیسی و شار اصلی را پدید آورند، سیم پیچ تحریک یا سیم پیچ میدان گفته می شود.
سیم پیچ آرمیچر تامین کننده تمام قدرتی است که تبدیل شده و یا انتقال می یابد. قدرت نامی سیم پیچ آرمیچر،هم در ماشین های DC و هم در ماشین های AC فقط با جریان متناوب کارمی کند.
ایده کلی این است که وقتی که یک ماده حامل جریان الکتریسیته تحت اثر یک میدان مغناطیسی قرار میگیرد، نیرویی بر روی آن ماده از سوی میدان اعمال میشود. در یک موتور استوانهای ، روتور به علت گشتاوری که ناشی از نیرویی است که به فاصلهای معین از محور روتور به روتور اعمال میشود، میگردد.
اغلب موتورهای الکتریکی دوارند، اما موتور خطی هم وجود دارند. در یک موتور دوار بخش متحرک (که معمولاً درون موتور است) روتور و بخش ثابت استاتور خوانده میشود. موتور شامل آهنرباهای الکتریکی است که روی یک قاب سیم پیچی شده است. گر چه این قاب اغلب آرمیچر خوانده میشود، اما این واژه عموماً به غلط بکار برده میشود. در واقع آرمیچر آن بخش از موتور است که به آن ولتاژ ورودی اعمال میشود یا آن بخش از ژنراتور است که در آن ولتاژ خروجی ایجاد میشود. با توجه به طراحی ماشین ، هر کدام از بخشهای روتور یا استاتور میتوانند به عنوان آرمیچر باشند. برای ساختن موتورهایی بسیار ساده کیتهایی را در مدارس استفاده میکنند.
انواع موتورهای الکتریکی
موتورهای DC
یکی از اولین موتورهای دوار ، اگر نگوییم اولین ، توسط مایکل فارادی در سال 1821م ساخته شده بود و شامل یک سیم آویخته شده آزاد که در یک ظرف جیوه غوطهور بود، میشد. یک آهنربای دائم در وسط ظرف قرار داده شده بود. وقتی که جریانی از سیم عبور میکرد، سیم حول آهنربا به گردش در میآمد و نشان میداد که جریان منجر به افزایش یک میدان مغناطیسی دایرهای اطراف سیم میشود. این موتور اغلب در کلاسهای فیزیک مدارس نشان داده میشود، اما گاهاً بجای ماده سمی جیوه ، از آب نمک استفاده میشود.موتور کلاسیک DC دارای آرمیچری از آهنربای الکتریکی است. یک سوییچ گردشی به نام کموتاتور جهت جریان الکتریکی را در هر سیکل دو بار برعکس می کند تا در آرمیچر جریان یابد و آهنرباهای الکتریکی، آهنربای دائمی را در بیرون موتور جذب و دفع کنند. سرعت موتور DC به مجموعه ای از ولتاژ و جریان عبوری از سیم پیچهای موتور و بار موتور یا گشتاور ترمزی ، بستگی دارد.
سرعت موتور DC وابسته به ولتاژ و گشتاور آن وابسته به جریان است. معمولاً سرعت توسط ولتاژ متغیر یا عبور جریان و با استفاده از تپها (نوعی کلید تغییر دهنده وضعیت سیم پیچ) در سیم پیچی موتور یا با داشتن یک منبع ولتاژ متغیر ، کنترل میشود. بدلیل اینکه این نوع از موتور میتواند در سرعتهای پایین گشتاوری زیاد ایجاد کند، معمولاً از آن در کاربردهای ترکشن (کششی) نظیر لکوموتیوها استفاده میکنند.
اما به هرحال در طراحی کلاسیک محدودیتهای متعددی وجود دارد که بسیاری از این محدودیتها ناشی از نیاز به جاروبکهایی برای اتصال به کموتاتور است. سایش جاروبکها و کموتاتور ، ایجاد اصطکاک میکند و هر چه که سرعت موتور بالاتر باشد، جاروبکها میبایست محکمتر فشار داده شوند تا اتصال خوبی را برقرار کنند. نه تنها این اصطکاک منجر به سر و صدای موتور میشود بلکه این امر یک محدودیت بالاتری را روی سرعت ایجاد میکند و به این معنی است که جاروبکها نهایتاً از بین رفته نیاز به تعویض پیدا میکنند. اتصال ناقص الکتریکی نیز تولید نویز الکتریکی در مدار متصل میکند. این مشکلات با جابجا کردن درون موتور با بیرون آن از بین میروند، با قرار دادن آهنرباهای دائم در داخل و سیم پیچها در بیرون به یک طراحی بدون جاروبک میرسیم.
موتورهای میدان سیم پیچی شده
آهنرباهای دائم در (استاتور) بیرونی یک موتور DC را میتوان با آهنرباهای الکتریکی تعویض کرد. با تغییر جریان میدان (سیم پیچی روی آهنربای الکتریکی) میتوانیم نسبت سرعت/گشتاور موتور را تغییر دهیم. اگر سیم پیچی میدان به صورت سری با سیم پیچی آرمیچر قرار داده شود، یک موتور گشتاور بالای کم سرعت و اگر به صورت موازی قرار داده شود، یک موتور سرعت بالا با گشتاور کم خواهیم داشت. میتوانیم برای بدست آوردن حتی سرعت بیشتر اما با گشتاور به همان میزان کمتر ، جریان میدان را کمتر هم کنیم. این تکنیک برای ترکشن الکتریکی و بسیاری از کاربردهای مشابه آن ایدهآل است و کاربرد این تکنیک میتواند منجر به حذف تجهیزات یک جعبه دنده متغیر مکانیکی شود.
موتورهای یونیورسال
یکی از انواع موتورهای DC میدان سیم پیچی شده موتور ینیورسال است. اسم این موتورها از این واقعیت گرفته شده است که این موتورها را میتوان هم با جریان DC و هم AC بکار برد، اگر چه که اغلب عملاً این موتورها با تغذیه AC کار میکنند. اصول کار این موتورها بر این اساس است که وقتی یک موتور DC میدان سیم پیچی شده به جریان متناوب وصل میشود، جریان هم در سیم پیچی میدان و هم در سیم پیچی آرمیچر (و در میدانهای مغناطیسی منتجه) همزمان تغییر میکند و بنابراین نیروی مکانیکی ایجاد شده همواره بدون تغییر خواهد بود. در عمل موتور بایستی به صورت خاصی طراحی شود تا با جریان AC سازگاری داشته باشد (امپدانس/راکتانس بایستی مدنظر قرار گیرند) و موتور نهایی عموماً دارای کارایی کمتری نسبت به یک موتور معادل DC خالص خواهد بود.
مزیت این موتورها این است که میتوان تغذیه AC را روی موتورهایی که دارای مشخصههای نوعی موتورهای DC هستند بکار برد، خصوصاً اینکه این موتورها دارای گشتاور راه اندازی بسیار بالا و طراحی بسیار جمع و جور در سرعتهای بالا هستند. جنبه منفی این موتورها تعمیر و نگهداری و مشکل قابلیت اطمینان آنهاست که به علت وجود کموتاتور ایجاد میشود و در نتیجه این موتورها به ندرت در صنایع مشاهده میشوند، اما عمومیترین موتورهای AC در دستگاههایی نظیر مخلوط کن و ابزارهای برقی که گاهاً استفاده میشوند، هستند.
عنوان: فضایل اخلاقی
قالب بندی:word
تعداد صفخات:29
محتویات
اخلاق فضیلت
تاریخ موضوع
پیشرفتهای معاصر
مباحث رایج
اخلاقفضیلت و فلسفه دین
فضائل اخلاقی و مدیر قرن بیست و یکم
چکیده
مقدمه
جهانی شدن اصول اخلاقی
جنبه های اصول اخلاقی
اخلاق در بخش دولتی
متواضع و فروتن هستید یا ... ؟
برگرفته از کتاب اخلاق در قرآن آیت الله مکارم شیرازی
حد (گستره) تواضع و کرامت انسان
حد (گستره) تواضع و کرامت انسان
تواضع در روایات
پایان
قسمتهایی از متن
اخلاق فضیلت
جین پورتر
بهبیان کلی، یک فضیلت، یک خصلت شخصیتی قابل تحسین یا مطلوب است. بنابراین میتوان گفت اخلاق فضیلت شکلی از تأمل و تفکر است که برای این قبیل خصایل شخصیتی مرتبه و موقعیتی اساسی قایل است. اخلاق فضیلت منحیثهو، اغلب در مقابل آن رویکردها به فلسفه قرار دارد که بر قواعد، تکالیف یا یک الزام کلی نیکوکاری تأکید میورزند، هرچند که رابطة واقعی میان این برداشتهای گوناگون خود یک موضوع قابل بحث است.
فلسفة اخلاق - اگر آن را یک رشته نظام یافته لحاظ کنیم - با تأمل درباره ماهیت فضایل و جایگاه آنها در تصوری شامل و فراگیر از کمال بشری آغاز میشود. تأمل اخلاقی، تحت تأثیر مکتب رواقی2 و سپس آیین مسیحیت،3 ماهیت تکلیف و قانون اخلاقی را نیز بطور روزافزون مورد بحث قرار داده است ولی تصور فضیلت و مفاهیم وابسته، همچنان تا اواخر قرون وسطی بر تأمل درباره حیات اخلاقی مسلط بودهاند. اما با ظهور مدرنیته،4 مفهوم فضیلت بهتدریج جایگاه اساسی خود را در تأمل اخلاقی از کف داد و مفاهیم قانون، تکلیف و الزام به جای آن نشستند. فلاسفة اخلاق موضوع فضیلت را تا دهه 1950 غالباً مغفول نهاده بودند. هرچند نمیتوان گفت که تأمل درباره فضایل محوریت اولیه خود را باز یافته است، ولی بهیقین یکی از موضوعات مسلط و مورد علاقه فلاسفه اخلاق معاصر، مخصوصاً محققان جوانتر ا ست.
تاریخ موضوع
مفهوم فضیلت (آرته) نقشی اساسی در نوشتههای «هومر» ایفا میکند، در این نوشتهها فضیلت حاکی از کمال یا جوانمردی است، نه حاکی از چیزی که ما معمولاً فضیلت اخلاقی، چنانکه باید، تلقی میکنیم. در دوره حماسی5 [تاریخ یونان]، «فضیلت» میتوانسته است ناظر به هر کیفیتی باشد که فرد را بر اجرای نقش خویش در جامعه بهروشی قابل ستایش، توانا میسازد. مثلاً، شجاعت و توان رزمی فضایل مشخصه جنگ آوران اشرافی و وفاداری و حیأ فضایل مشخصه زنان هستند.
در جامعه آتنی قرن پنجم پیش از میلاد فضایل متناسب با یک جامعه جنگ افروزتر بهتدریج در بافت حیات شهری جای خود را به فضایل دیگر داده یا دگرگون شد. این تغییرات اجتماعی، بهنوبه خود، به تلاشهایی برای ارائة تبیینی نظامیافته از فضیلت مؤدی شد. سقراط، اولین نمونه فیلسوف اخلاق تلقی شده، لیکن همانطور که محققان اخیر یادآور شدهاند، فلاسفه دیگر و نیز تراژدینویسان آتنی بنیادهایی برای تأمل و تفکر نظام یافته درباره فضایل تأسیس کردهاند (131-45Nussbaum, 2,68,pp.48-32, Mac Intyre 4891, pp.)
افلاطون، معروفترین شاگرد سقراط اولین تحقیق فلسفی مبسوط را دربارة فضایل که تا آن موقع بحثی درباره آنها نشده بود، ارائه کرده است. در سراسر نوشتههای افلاطون شاهد تلاشهایِ ذهنی درخشان و دقیق برای کنار آمدن با ناسازگاریها و شکافهایی هستیم که در سنت پذیرفته او در خصوص فضایل وجود دارند. بطور خلاصه، او استدلال کرده است که فضیلت، اگر بهدرستی فهمیده شود، اساساً معرفت یا بصیرتی نسبت به چیزی است که حقیقتاً خیر است. فردی که دارای این معرفت است قادر است مؤلفههای مختلف نفس خویش را در نسبت صحیحی با یکدیگر قرار داده و مطابق با بصیرتش نسبت به خیر عمل کند. از آنجا که فضایل صور معرفتاند، در حقیقت همه آنها ذاتاً یکی هستند. لذا افلاطون به آموزة وحدت فضایل که بسیار مورد بحث قرار گرفته، قایل بوده است. بهعلاوه افلاطون معتقد بوده است که فضیلت قابل تعلیم است، همة اعمال آدمی از نوعی جهل ناشی میشوند و فقط شخص با فضیلت حقیقتاً سعادتمند است (85-234(Mussbaum, 6891, pp..
ارسطو، شاگرد افلاطون، نیز بهنوبه خود، تبیینی بدیل از فضایل ارائه کرده و کوشیده است با ناسازگاریهای سنت حماسی کنار بیاید. ارسطو تبیین خویش از فضایل را بر تبیینی مسبوق به مابعدالطبیعه، درباره خیر بشری مبتنی کرده است که بر طبق آن آرمانهای رایج حیات فضیلتمندانه را منظم ساخته و معیارهایی برای متمایز ساختن فضایل حقیقی از همانندهای آنها ارائه کرده است (235-372Macintyre, 4991, pp.46-641, Nussbam, 6891, pp.) تبیین هنجاری او از فضایل مشتمل بر ادعایی است که بسیار غلط فهمیده شده است و آن این است که رفتار فضیلتمندانه نشان دهندة یک حد وسط6 است که ناظر بهنوعی توازن مقتضی میان دواعی رقیب است و بواسطه حکمت عملی7 تعیین یافته است (129-64.(Stocher, 0991, pp, او همچنین، در مقابل افلاطون، استدلال کرده است که ممکن است به خیر علم داشته و در عین حال خلاف آن علم عمل کنیم، و بدین سان بحثی مبسوط درباره مسئله ضعف اراده8 به راه انداخته است.
به تبع این، همه مکاتب فلسفی عمده و بسیاری از سنتهای دینی عوالم یونانیمآبی و رومی در سنت جاری تأمل درباره فضایل شرکت جستهاند. متنفذترین نویسندگان این دوره، حداقل در غرب قرون وسطی، عبارتند از سنکا رواقی و سیرون التقاطی (که نوشتههای اخلاقی اش بسیار متأثر از رواقیان است) و متکلمان مسیحی گریگوری کبیر و آگوستین. تأمل و تفکر قرون وسطی درباره فضایل در همان راستا ادامه یافت و آرمانهای مشخصاً مسیحی فضایل دینی (ایمان، امید و نوعدوستی) را در سنتی که بر فضایل اصلی دوراندیشی، عدالت، اعتدال و بردباری متمرکز شده بود، جای داد. معروفترین بحث قرون وسطایی درباره فضیلت بحث توماسآکویناس است که میان عناصر ارسطویی و نوافلاطونی جمع کرده است، عناصر نوافلاطونی از طریق آگوستین، دیونوسیوس - مزعوم9 و شماری از دیگر نویسندگان مسیحی متقدم به او رسیده است. اما خطاست که فرض کنیم تأمل درباره فضایل، در این دوره، به الهیات مسیحی محدود بوده است. اگر بخواهیم فقط یک نمونه خلاف این را ذکر کنیم، فیلسوف و خاخام یهودی، موسیبن میمون، نیز نظریهای درباره فضیلت بسط داده که به سبکی مشخص و اصیل میان عناصر فلسفی و یهودی سنتی جمع کرده است.
طی دوران جدید، تا اواخر قرن نوزدهم فلاسفه اخلاق همچنان توجه زیادی را مصروف فضایل میکردند. اما پس از این مقطع اخلاق کانتی10 و اصالت فایده11 بر فلسفه اخلاق حاکم شدند و علاقه و اهتمام به فضایل بهعنوان یک موضوع مستقل برای تأمل و تدبر رو به ضعف نهاد، خواه بهدلیل اینکه مفاهیم روشنگری از فرد، تصور فضیلت را غیرقابل فهم ساخت (4863-61, pp. و 1(Macintyre و خواه بدلیل اینکه سنتهای فضایل نتوانستند پیچیدگی گفتار اخلاقی جدید را همراهی کنند. (1990(Schneewind, .
فراموششدگی فضیلت در میان فلاسفه اخلاق، پس از ظهور مقاله معروف الیزابت آنسکمب12 تحت عنوان «فلسفه اخلاق جدید» (58و2(2891 L تغییر کرد. آنسکمب در آن مقاله استدلال میکند که مفاهیم اصلی فلسفه اخلاق زمانة او، یعنی تکلیف و قانون اخلاقی، دیگر قابل قبول نیست. تصور قانون اخلاقی هیچ معنایی ندارد مگر اینکه ما به یک قانونگذار الهی معتقد باشیم، که بسیاری از ما چنین اعتقادی نداریم و تصور کانتی از عقل که خود قانونگذارِ خود است، حقیقتاً تصوری ناسازوار است. او، با توجه به این موقعیت، استدلال کرده است که ما باید به تبیین ارسطویی از فضایل باز گردیم تا نقطه عزیمتی برای یک فلسفه اخلاق بدیل که ریشه در علمالنفس فلسفی13 احیأ شده دارد، تمهید کنیم. بهتبع آن، السدیرمکاینتایر14 در کتاب پایان فضیلت استدلال کرده است که اخلاق معاصر چیزی بیش از پس ماندههایی جسته و گریخته از سنتهای متقدمتر نیست، و به همین دلیل نمیتواند گفتار اخلاقی را در سطحعمومی یا فلسفی زنده نگهدارد.(87-15 MacIntyre, 4891, pp.) بر طبق دیدگاه وی، تلائم در گفتار اخلاقی فقط در بافت سنتهای جزئی، که بواسطه فضایلی که توصیه و رذایلی که نفی میکنند، فحوای اخلاقی انضمامی به آنها بخشیده شده است، قابل حصول است (204-43(pp. .
تأثیر متعاقب این نویسندگان حاکی از آن است که آنها نوعی نارضایی مشترک نسبت به سمت و سویی که فلسفه اخلاق از آغاز قرن نوزدهم اتخاذ کرده، دارند. بهعلاوه آنها بر علاقه و اهتمامی احیأ شده نسبت به نویسندگان کلاسیک بهعنوان منابعی برای تفکر اخلاقی معاصر اعتماد کرده و به پرورش و تقویت آن علاقه کمک کردهاند. مخصوصاً باز هم ارسطو را به عنوان منبعی برای تفکر اخلاقی مناسب تشخیص دادهاند. این تشخیص هم بر تمایل به بررسی نظریه وی درباره فضایل بر طبق خود آن نظریه، مترتب بوده است و هم به انگیزش تحقیقات فلسفی بیشتر درباره فضایل کمک کرده است.
پیشرفتهای معاصر
از زمان تحقیقات آنسکمب و مکاینتایر، تحقیقات قابل ملاحظهای درباره فضایل و موضوعات وابسته، از جمله مفاد اخلاقی شخصیت، ماهیت حکم، مفاد اخلاقی عواطف، اهمیت التزامها، روابط و نقشهایجزیی برای حیاتاخلاقی صورت گرفته است. بیشتر نویسندگانی که در این مباحثات شرکت داشتهاند، تحقیقات خویش را - حداقل تا حدی - واکنشهایی در مقابل خطاها و تحریفات پدید آمده توسط مکاتب مسلط فلسفه اخلاق میدانستهاند. بههمین دلیل بحث معاصر را میتوان بروفق چیزی که طرفهای مختلف علیه آن واکنش نشان دادهاند، سازماندهی کرد. این امر ممکن است بیش از اندازه سلبی بهنظر برسد، ولی حداقل دارای این مزیت است که چیزی را که نویسندگان مختلف مفاد و مضمون اخلاق فضیلت میدانند، به ما میشناساند. در عین حال، هر طبقهبندی از این قبیل، فقط میتواند راهنمایی تقریبی به چیزی که مجموعهای از مباحثات کاملاً پیچیده است، باشد و بیشتر فیلسوفان عمدة شرکتکننده در این بحث، را میتوان به بیش از یک نحوه طبقهبندی کرد.
یک منظر در این بحث بواسطه این دیدگاه شکل گرفته است که چیزی از بنیاد ناصواب در تصوری از اخلاق که بر جوامع صنعتی امروز حاکم است، وجود دارد. آنسکمب و مک اینتایر هردو به این دیدگاه معتقدند. بطور اخص، آنها بر این اتفاق دارند که ما شبکه سنتی رویهها15 و باورهایی را که فقط در ظرف آن، گفتار اخلاقی متقن ممکن خواهد بود، از دست دادهایم. بنابراین میتوان گفت مفاد مقصود اخلاق فضیلت برای این نویسندگان و اتباع آنها، احیأ یا ساختن شبکهای برای تحلیل هنجاری است که در ظرف آن گفتار اخلاقی متقن عقلانی یکبار دیگر ممکن باشد.
گروه دیگر از فلاسفه هرچند از بسیاری جهات شبیه گروه اول هستند در تلقی خود از مسأله اصلی بحث، با آنها اختلاف نظر دارند. در نظر این نویسندگان مشکل این نیست که مفهوم کلی اخلاق تلائم خود را از دست داده است، بلکه بیشتر این است که رشته دانشگاهی فلسفه اخلاق سمت و سویی غلط پیدا کرده است. متنفذترین طرفداران اینمنظر عبارتند از برنارد ویلیامز16 (1985) و مارتا نوسبام17 (1986)، ولی شماری از دیگر فیلسوفان مهم اخلاقی نیز میتوانند در این فهرست ذکر شوند. این نویسندگان همگی اتفاق نظر دارند که طرح دوران جدید برای دستیابی به نظریهای درباره اخلاق به راهی ناصواب هدایت شده است و باید به نفع تمسکی به برداشت هایی از فضیلت و مفاهیم وابسته، از آن صرف نظر شود. بدین سان، آنها، شاید بهنحو تأسف آوری، به عنوان مخالفان نظریهپردازی اخلاقی18 معرفی شدهاند
= = = = = = = == = = = == = = =
یکى از مباحث عمدهاى که در بحث عدالت مطرح است آن است که کدام یک از حق و خیر را باید مقدم دانست. در این باره لیبرالها برآنند که حق بر خیر مقدم است، در حالى که نظریات سنتى مربوط به عدالت، خیر را مقدم مىدانند. معناى این سخن آن است که در تقریر نظریه اسلام درباره عدالت، خیر مفهوما مقدم دانسته مىشود، به گونهاى که حقوق و وظایف مختلف بر حسب سهمى که در تحقق خیر دارند توجیه خواهند شد. تاکید بر تقدم خیر در نظریه اخلاقى بدان معناست که خیر هم در وحدت بخشیدن به مقولات اخلاقى و هم در توجیه آنها نقش دارد. زیرا کارکرد تمامى مؤلفههاى مختلف اخلاقى آن است که وضع افراد، جوامع و جهان را بهبود بخشند. از این رو، اگر تقدم خیر بر حق را بپذیریم باید قدرى درباره اصلاح و بهبودى که هدف اخلاق است، توضیح دهیم.
به عقیده ارسطو، معیار سنجش خوبى، خوشبختى و سعادت است. زیرا خوشبختى یگانه غایتى است که مطلوب بودن همه چیزهاى دیگر از آن مایه مىگیرد، ولى خود آن نه به سبب چیزى دیگر، بلکه فىنفسه مطلوب است. مقصود از این خوشبختى آن چیزى نیست که لذتگرایان یا فردگرایان به دنبال آنند. ارسطو در توجیه این که خوشبختى غیر از لذت است، مىگوید: زندگى مبتنى بر لذت صرف در مقایسه با زندگى عقلانى، دون پایه است. بدینسان، وقتى که ارسطو در تعریف خوشبختى سخن از شوق به میان مىآورد و مىگوید خوشبختى همان است که انسانها بدان شوق مىورزند، مقصودش شوقى آرمانى است. بىگمان، چنین شوقى به میل و پسند افراد متکى نیست، بلکه مبتنى بر پسندهایى است که عقل عملى بر آنها مهر تایید مىزند و آنها را با سرشت آدمى و کمال و شکوفایى آن سازگار مىداند. این شکوفایى و بهرهگیرى از عقل عملى تنها در عرصه جامعه، دولتشهر امکانپذیر است; زیرا بدون بافت اجتماعى، کسب فضیلت ممکن نیست. از این روست که شوقهاى فردى و یا حتى پسندهاى آرمانى اگر در بافت جامعه جاى نگیرند خیر بدانها محدود نمىشود و از آنها فراتر مىرود. درست همانگونه که با تکیه بر سرشت عقلانى انسان مىتوان لذتگروى را طرد کرد، با بهرهجویى از طبع اجتماعى انسان مىتوان فردگروى را مردود دانست. از دید افلاطون و ارسطو، خیر جامعه مکمل خیر افراد است.
دیدگاه ارسطو درباره خیر فرجامین، متضمن مطالبى است که با دیدگاههاى دینى، بویژه یهودیت، مسیحیت و اسلام، انطباق دارد; گو آن که از دیدگاه ادیان، سعادت فرجامین نه در این نشئه، بلکه در حیات اخروى نهفته است. با این حال، رنوشتحیات اخروى انسان با طرز رفتار او در این جهان رقم مىخورد. بر همین قیاس، ارسطو بر این باور بود که تا آن هنگام که زندگى فرد به پایان نرسیده است، براستى نمىتوان درباره خوشبختى او اظهارنظر کرد. زیرا داشتن زندگى سعادتمندانه به همه رویدادها و از جمله واپسین رویدادهاى زندگى آدمى بسته است. نقطه افتراق میان دیدگاه ارسطو و دیدگاه ادیان این است که سعادت فرجامین در دید ادیان نوعى پاداش زندگى خوب به شمار مىآید، در حالى که در اندیشه یونانیان به صراحت اسمى از این پاداش اخروى به میان نیامده است. عالمان الهیات و متخصصان ادبیات روم باستان در این باره که تا چه میزان مىتوان این دیدگاهها را با هم آشتى داد، اختلاف نظر دارند. تفاوت دیگر تفکر ارسطو با ادیان، مساله شانس است. به نظر ارسطو، کسب فضایل شرط لازم نیل به خوشبختى است نه شرط کافى; زیرا کسى که در اوضاع اسفبار رنج مىبرد هرچند از فضیلتبسیار بهرهمند باشد نمىتواند سعادتمند به شمار آید. در این باره، تفکر دینى با افلاطون و رواقیان، که مىگویند سعادت فرجامین با زندگى یکسره فلاکتبار دنیوى سازوار است، بیشتر هماهنگ است.
عنوان:فلسفه و هدف جهاد
قالب بندی:word
تعداد صفحات:13
محتویات
فلسفه و هدف جهاد
جهاد و آزادی عقیده
چگونگی جنگ
نخستین سؤال : مشروعیت جنگ
جنگ یا تجاوز ؟
جنگ دفاعی
صلح غیر از تسلیم است
در مقابل ظلم
اسلام و صلح
شرایط جنگ
مسلمین در مکه
آیات مطلق درباره جهاد
قاعده حمل مطلق بر مقید
آیات مقید
مبارزه با اختناق
جنگهای صدر اسلام
و . . .
قسمتهایی از متن
فلسفه و هدف جهاد
یکی از مسائل این است که اسلام جهاد را برای چی وضع کرده است ؟ بعضیها معتقدند اساسا در دین نباید جهاد وجود داشته باشد ، در دین نباید قانون جنگ وجود داشته باشد ، چون جنگ بد چیزیست ، دین باید بر ضد جنگ باشد ، نه اینکه خودش قانون جنگ وضع کرده باشد ، و ما میدانیم که یکی از فروع دین اسلام جهاد است . از ما وقتی میپرسند فروع دین چند تا است میگوئیم ده تا ، میگوئیم نماز ، روزه ، خمس ، حج ، جهاد . از جمله مواردیکه مسیحیان فوقالعاده علیه اسلام تبلیغ میکنند همین است
جهاد و آزادی عقیده
میگویند اولا چرا چنین ماده قانونی در دین اسلام وجود دارد و ثانیا مسلمین بواسطه همین اجازه قانونی از طرف اسلام با ملتها وارد جنگ شدند و اسلام را بزور تحمیل کردند . میگویند جهادهای اسلامی همه جهاد تحمیل عقیده بود ، برای این بود که اسلام را بزور تحمیل بکنند و اسلام هم بزور تحمیل شد . میگویند
جهاد با یک اصل عمومی حقوق بشر به نام " آزادی عقیده " مغایرت دارد . تفاوت میان مشرک و غیر مشرک مسئله دیگریکه ما اینجا باید این مسئله را عنوان کنیم این است که در قانون جهاد ، اسلام میان مشرک و غیر مشرک تفاوت قائل شده ، نوعی همزیستی با غیرمشرک را اسلام جایز دانسته است که با مشرک جایز ندانسته است . آیا میان جزیره العرب و غیر جزیره العرب فرق است
مسئله دیگر که باز باید ما طرح کنیم این است که آیا اسلام میان جزیره العرب با غیر جزیره العرب فرق میگذارد ؟ یعنی یک جا را مرکز اصلی خودش تلقی کرده است و در مرکز اصلی خودش نه مشرک میپذیرد و نه اهل کتاب و آن جزیره العرب است ولی در غیر جزیره العرب این مقدار سختگیری ندارد مثلا با مشرک همزیستی میکند و یا با اهل کتاب همزیستی میکند و بالاخره آیا میان جزیره العرب تفاوتی هست یا تفاوتی نیست . شک ندارد که میان مکه و غیر مکه تفاوت است که در آیات قبل از این آیه آمده : « انما المشرکون نجس فلا یقربوا المسجد الحرام بعد عامهم هذا
. ولی آیا میان همه جزیره العرب و غیر جزیره العرب تفاوت هست یا نیست ؟ این هم یک مسئله است . پیمان با کفار مسئله دیگر مسئله پیمان با مشرکان است ، آیا میشود مسلمین با آنها پیمان ببندند و قرارداد ببندند و اگر قرارداد بستند قراردادشان محترم است یا محترم نیست ؟ و آیا لازم است محترم بشمارند یا لازم نیست ؟
چگونگی جنگ
بعد هم مسائل دیگری است . در وقتیکه جنگ را اسلام مشروع میکند ، باصطلاح در کیفیت جنگ چه نوع جنگی را جایز میداند ، چه نوع جنگی را جایز نمیداند ؟ باین معنا که آیا مثلا قتل عام را جایز میدانند یا جایز نمیداند ؟ آیا کسانیرا که شمشیر بر نداشتند ، مثل پیرزنها ، بچهها ، افرادیکه
مشغول کار و کسب خودشان هستند ، آیا کشتن اینها را جایز میداند یا جایز نمیداند ؟ اینها همه مسائلی است که باید بحث شود . آیاتیکه راجع بجهاد است در جاهای متعدد قرآن آمده است و ما با توفیق خداوند کوشش میکنیم همه آیاتی را که راجع بجهاد است جمع آوری کنیم تا نظر قرآن را در این راه بدست بیاوریم .
نخستین سؤال : مشروعیت جنگ
مسئله اول درباره اصل مشروعیت جهاد است ، درباره این که آیا صحیح است که در متن یک دین و در متن قانون آن ، قانون جنگ وجود داشته باشد یا نه ؟ معترض میگوید : نه . چون جنگ بد است ، و دین هم همیشه باید مخالف بدیها باشد ، پس باید مخالف جنگ باشد ، یعنی طرفدار صلح باشد . وقتی میخواهد با جنگ مخالف باشد پس نباید قانون جنگ داشته باشد و هیچوقت هم نباید بجنگد . مسیحیها اینجور تبلیغ میکنند . ولی این حرف سست و بی اساس است .
جنگ یا تجاوز ؟
آیا جنگ مطلقا بد است ، حتی در مقام دفاع از یک حق و یا تهاجم و تجاوز بد است ؟ پس باید مورد و منظور جنگ را بدست آورد که برای چه منظور و برای چه هدفی است . یکوقت است که جنگ تهاجم است یعنی مثلا فرد یا ملتی چشم طمع به حقوق دیگران ، مثلا به سرزمین دیگری
میدوزد ، چشم طمع به ثروت مردمی میدوزد و با اینکه تحت تأثیر جاه طلبی فراوان و تفوق طلبی و برتری طلبی قرار میگیرد و ادعا میکند که نژاد من فوق همه نژادهاست و برتر از همه نژادهاست ، پس بر همه نژادهای دیگر باید حکومت بکند .
این هدفها هدفهای نادرست است . جنگی که بخاطر تصاحب سرزمینی باشد ، یا بخاطر تصاحب ثروت مردمی باشد ، یا بخاطر تحقیر مردمی باشد و بر اساس این باشد که این مردم جنس پست ترند و ما جنسبرتر ، و جنس برتر باید بر جنس پستتر حکومت کند این را میگویند تهاجم ، این جنگ مسلما بد است و شک ندارد . جنگ برای تحمیل عقیده را نیز جداگانه رویش صحبت میکنم .
جنگ دفاعی
ولی اگر جنگی برای دفع تهاجم باشد ، دیگری به سرزمین ما تهاجم کرده است ، به مال و ثروت ما چشم دوخته است ، به حریت و آزادی و آقائی ما چشم دوخته و میخواهد سلب کند و میخواهد آقائی خود را بما تحمیل کند ، اینجا دین چه باید بگوید ؟ آیا باید بگوید : جنگ مطلقا بد است ، دست
به اسلحه بردن بد است ، دست به شمشیر بردن بد است ، ما طرفدار صلحیم ! بدیهی است که این سخن مسخره است ، حریف دارد با ما میجنگد ، و ما با کسیکه به ما تهاجم کرده در حالیکه میخواهد ما را بر باید نجنگیم و از خودماندر واقع دفاع نکنیم ببهانه صلح ؟ ! این صلح نیست ، این تسلیم است .
صلح غیر از تسلیم است
اینجا ما نمیتوانیم بگوئیم ما چون طرفدار صلحیم با این جنگ مخالفیم ، این معنایش این است که ما طرفدار ذلت هستیم ، طرفدار تسلیم هستیم . اشتباه نشود این دوتا با یکدیگر از زمین تا آسمان متفاوتند . صلح معنایش این است که همزیستی شرافتمندانه . اما این همزیستی شرافتمندانه نیست ، همزیستی است که از یک طرف عین بی شرفی است بلکه از دو طرف عین بی شرفی است از آنطرف بی شرفی تجاوزگری ، و از این طرف بیشرفی تسلیم شدن
در مقابل ظلم .
پس این مغالطه را باید از میان برد اگر کسی بگوید که من مخالف جنگیم و جنگ مطلقا بد است چه جنگی که تهاجم باشد و چه جنگی که دفاع و مبارزه با تهاجم باشد ، اشتباه کرده است . جنگ تهاجمی قطعا بد است و جنگ بمعنی ایستادگی در مقابل تهاجم قطعا خوب است و از ضروریات زندگی بشر است .
قرآن هم باین مطلب اشاره میکند بلکه تصریح میکند . در یکجا میفرماید : « و لو لا دفع الله الناس بعضهم ببعض لفسدت الارض »( بقره - 251 ) . در یکجا میفرماید : « لهدمت صوامع و بیع و صلواه و مساجد یذکر فیها اسم الله »( حج - 40 ) . اگر خداوند بوسیله بعضی از افراد بشر ، جلو بعضی
دیگر را نگیرد خرابی و فساد همه جا را میگیرد ، و لهذا تمام کشورهای دنیا نیروی دفاع را برای کشور واجب و لازم میدانند . یک ارتشی که وظیفهاش جلوگیری از تجاوز است وجودش لازم و ضروری است حالا یک کشور ارتش دارد برای تجاوز کردن به دیگران ، یکی ارتش دارد برای دفاع ، نگوئید آنهم که ارتش دارد و تجاوز ندارد زورش نمیرسد اگر داشته باشد آنهم تجاوز میکند
، من باین مطلب کار ندارم ارتش داشتن برای دفاع برای هر کشوری واجب است که آنقدر نیرومند باشد تا جلو تجاوز را بگیرد .
قرآن در این زمینه میگوید : « و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه و من رباط
الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم » ( انفال - 60 ) . تا آن حدیکه
میتوانید نیرو تهیه کنید ، قدرت در سرحدهای خودتان متمرکز کنید . رباط
از ربط است ، ربط یعنی بستن ، رباط الخیل یعنی اسبهای بسته . این تعبیر
از آن جهت ذکر شده است که در زمان قدیم از باب اینکه قدرت را بیشتر
اسب تشکیل میداد البته هر زمانی شکل خاصی دارد قرآن میگوید برای اینکه
رعب شما در دل دشمن قرار بگیرد و دشمن خیال تجاوز بساحت شما را در دماغ
خودش ندهد نیرو تهیه کنید و نیرومند باشید .
فرق اسلام و مسیحیت
میگویند مسیحیت این افتخار را دارد که هیچ اسمی از جنگ در مسیحیت
نیست . اما ما میگوئیم اسلام این افتخار را دارد که قانون جهاد دارد ،
مسیحیت که جهاد ندارد چون هیچ چیز ندارد ، جامعه و قانون و تشکیلات
اجتماعی بر اساس مسیحیت ندارد تا قانون جهاد هم داشته باشد ، در
مسیحیت چیزی نیست چهار تا دستور اخلاقی است ، یک سلسله نصیحتها است
از قبیل اینکه راست بگوئید ، دروغ نگوئید ، مال مردمرا نخورید ، این
دیگر جهاد نمی خواهد ، اسلام یک دینی است که وظیفه خودش را و تعهد
خودش را این میداند که یک جامعه تشکیل بدهد ، اسلام آمده
17
جامعه تشکیل بدهد ، آمده کشور تشکیل بدهد ، آمده دولت تشکیل بدهد ، آمده
حکومت تشکیل بدهد ، رسالتش اصلاح جهان است ، چنین دینی نمیتواند
بیتفاوت باشد ، نمیتواند قانون جهاد نداشته باشد ، همچنان دولتش
نمیتواند ارتش نداشته باشد . مسیحیت دائرهاش محدود است و اسلام
دائرهاش وسیع است ، مسیحیت از حدود اندرز تجاوز نمیکند . اما اسلام
تمام شؤون زندگی بشر را زیر نظر دارد ، قانون اجتماعی دارد ، قانون
اقتصادی دارد ، قانون سیاسی دارد ، آمده برای تشکیل دولت ، تشکیل حکومت
، آن وقت چطور میتواند ارتش نداشته باشد ؟ چطور میتواند قانون جهاد
نداشته باشد ؟
اسلام و صلح
پس اینکه یک عده میگویند دین باید همیشه با جنگ مخالف باشد و باید
طرفدار صلح باشد نه طرفدار جنگ ، چون جنگ مطلقا بد است ، اشتباه است
. دین البته باید طرفدار صلح باشد ، قرآن هم میگوید : « و الصلح خیر » .
صلح بهتر است ، اما بایستی طرفدار جنگ هم باشد ، یعنی در آنجا که طرف
حاضر به همزیستی شرافتمندانه نیست و طرف بحکم اینکه ظالم است و
میخواهد به شکلی شرافت انسانی را پایمال کند ما اگر تسلیم بشویم ذلت را
متحمل شدهایم و بیشرافتی را به شکل دیگری متحمل شدهایم . اسلام میگوید :
صلح ، در صورتیکه طرف آماده و موافق با صلح باشد ، اما جنگ ، در
صورتیکه طرف میخواهد بجنگد .
شرایط جنگ
مسئله دوم این است که اسلام در چه شرایطی میگوید جنگ کنید . اولین آیه
ایکه در قرآن در باب جهاد آمده است - به نص و اتفاق جمیع مفسرین - آیه
ایست در سوره حج : « ان الله یدافع عن« الذین آمنوا ان الله لا یحب کل خوان کفور . اذن للذین یقاتلون بانهم
ظلموا و ان الله علی نصرهم لقدیر . الذین اخرجوا من دیارهم بغیر حق الا ان
یقولوا ربنا الله و لو لا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بیع
و صلوات و مساجد یذکر فیها اسم الله کثیرا و لینصرن الله من ینصره ان
الله لقوی عزیز . الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلوه و آتوا الزکوه
و امروا بالمعروف و نهی عن المنکر و لله عاقبه الامور ».
چه آیات عجیبی است ، اینها اولین آیاتی است که در قرآن راجع به
تشریع جهاد آمده است .
مسلمین در مکه
این مقدمه را عرض کنم : چنانکه میدانیم وحی بر پیغمبر اکرم در چهل
سالگی در مکه نازل شد و سیزده سال در مکه اقامت داشت و در آن سیزده سال
چه خود ایشان و چه اصحاب ایشان فوقالعاده در تحت شکنجه کفار قریش
بودند ، بطوریکه عدهای مجبور شدند پس از استجازه از رسول اکرم از مکه
مهاجرت کنند ، هجرت کردند و رفتند به حبشه . مسلمین مکرر از پیغمبراکرم
اجازه میخواستند که از خودشان دفاع کنند و پیغمبر اکرم تا سیزده سال که
در مکه بود اجازه نداد ، که این هم فلسفهای دارد . تا آنکه کار فوقالعاده
سخت شد و از طرف دیگر اسلام در خارج از مکه نفوذ کرد ، از آنجمله در
مدینه ، و عدهای قلیل از اهل مدینه مسلمان شدند و آمدند و با پیغمبراکرم
بیعت کردند و متعهد شدند که اگر ایشان بمدینه بیایند از ایشان حمایت
کنند . پیغمبر اکرم هجرت کردند و مسلمین هم تدریجا مهاجرت کردند و در
مدینه برای اولین بار یک مرکز مستقل بوجود آمد . سال اول هم اجازه دفاع
داده نشد . در سال دوم هجرت بود که برای اولین بار آیات جهاد که همین آیات است نازل شد . ببینید لحن آیات این است : « ان
الله یدافع عن الذین آمنوا ». خدا از اهل ایمان دفاع میکند خدا خیانت
کارهای کافر پیشه را دوست نمیدارد ، اشاره باینکه اینها بشما خیانت
کردند ، اینها کفران نعمت کردند آنوقت میفرماید : « اذن للذین یقاتلون
بانهم ظلموا ». اجازه داده شد باین مردمی که دیگران به جنگ اینها آمدند
، که بجنگند . یعنی ای مسلمانان حالا که کافران بجنگ شما آمدهاند پس
بجنگید ، این درست حالت دفاع است . چرا این اجازه داده شد بدلیل اینکه
مظلوم باید از خودش دفاع کند بعد هم وعده یاری میدهد : « و ان الله علی
نصرهم لقدیر . الذین اخرجوا من دیارهم بغیر حق الا ان یقولوا ربنا الله
. ما با این مردم که آنها را از شهر و دیار خودشان بناحق بیرون کردند و
جرمی نداشتند جز اینکه میگفتند پروردگار ما خدا است اجازه جهاد میدهیم ،
جرمشان این بود که گفتند : « ربنا الله ». چنین مردمیرا ما اجازه میدهیم
بجنگند .
عنوان:قانون تجارت
قالب بندی:word
تعداد صفحات:145
محتویات
شامل600ماده
قسمتهایی از متن
قانون تجارت
مصوب 13 اردیبهشت ماه 1311 شمسی
باب اول
تجار و معاملات تجارتی
ماده 1 - تاجر کسی است که شغل معمولی خود را معاملات تجارتی قرار بدهد.
ماده 2 - معاملات تجارتی از قرار ذیل است:
1) خرید یا تحصیل هر نوع مال منقوض به قصد فروش یا اجاره اعم از اینکه تصرفاتی در آن شده یا نشده باشد.
2) تصدی به حمل و نقل از راه خشکی یا آب یا هوا به هر نحوی که باشد.
3) هر قسم عملیات دلالی یا حقالعملکاری (کمیسیون) و یا عاملی و همچنین تصدی به هر نوع تأسیساتی که برای انجام بعضی امور ایجادمیشود از قبیل تسهیل معاملات ملکی یا پیدا کردن خدمه یا تهیه و رسانیدن ملزومات و غیره.
4) تأسیس و به کار انداختن هر قسم کارخانه مشروط بر اینکه برای رفع حوائج شخصی نباشد.
5) تصدی به عملیات حراجی.
6) تصدی به هر قسم نمایشگاههای عمومی.
7) هر قسم عملیات صرافی و بانکی.
8 ) معاملات برواتی اعم از اینکه بین تاجر یا غیر تاجر باشد.
9) عملیات بیمه بحری و غیر بحری
10) کشتیسازی و خرید و فروش کشتی و کشتیرانی داخلی یا خارجی و معاملات راجعه به آنها.
ماده 3 - معاملات ذیل به اعتبار تاجر بودن متعاملین یا یکی از آنها تجارتی محسوب میشود:
1) کلیه معاملات بین تجار و کسبه و صرافان و بانکها.
2) کلیه معاملاتی که تاجر یا غیر تاجر برای حوائج تجارتی خود مینماید.
3) کلیه معاملاتی که اجزاء یا خدمه یا شاگرد تاجر برای امور تجارتی ارباب خود مینماید.
4) کلیه معاملات شرکتهای تجارتی.
ماده 4 - معاملات غیر منقول به هیچ وجه تجارتی محسوب نمیشود.
ماده 5 - کلیه معاملات تجار تجارتی محسوب است مگر اینکه ثابت شود معامله مربوط به امور تجارتی نیست.
باب دوم
دفاتر تجارتی و دفتر ثبت تجارتی
فصل اول - دفاتر تجارتی
ماده 6 - هر تاجری به استثنای کسبه جزء مکلف است دفاتر ذیل یا دفاتر دیگری را که وزارت عدلیه به موجب نظامنامه قائممقام این دفاتر قرارمیدهد داشته باشد:
1) دفتر روزنامه.
2) دفتر کل.
3) دفتر دارایی.
4) دفتر کپیه.
ماده 7 - دفتر روزنامه دفتری است که تاجر باید همه روزه مطالبات و دیون و داد و ستد تجارتی و معاملات راجع به اوراق تجارتی (از قبیل خرید وفروش و ظهرنویسی) و به طور کلی جمیع واردات و صادرات تجارتی خود را به هر اسم و رسمی که باشد و وجوهی را که برای مخارج شخصی خودبرداشت میکند در آن دفتر ثبت نماید.
ماده 8 - دفتر کل دفتری است که تاجر باید کلیه معاملات را لااقل هفته یک مرتبه از دفتر روزنامه استخراج و انواع مختلفه آن را تشخیص و جداکرده هر نوعی را در صفحه مخصوصی در آن دفتر به طور خلاصه ثبت کند.
ماده 9 - دفتر دارایی دفتری است که تاجر باید هر سال صورت جامعی از کلیه دارایی منقول و غیر منقول و دیون و مطالبات سال گذشته خود را بهریز ترتیب داده در آن دفتر ثبت و امضاء نماید و این کار باید تا پانزدهم فروردین سال بعد انجام پذیرد.
ماده 10 - دفتر کپیه دفتری است که تاجر باید کلیه مراسلات و مخابرات و صورتحسابهای صادره خود را در آن به ترتیب تاریخ ثبت نماید.
تبصره - تاجر باید کلیه مراسلات و مخابرات و صورتحسابهای وارده را نیز به ترتیب تاریخ ورود مرتب نموده و در لفاف مخصوصی ضبط کند.
ماده 11 - دفاتر مذکور در ماده 6 به استثناء دفتر کپیه قبل از آنکه در آن چیزی نوشته شده باشد به توسط نماینده اداره ثبت (که مطابق نظامنامهوزارت عدلیه معین میشود) امضاء خواهد شد. برای دفتر کپیه امضاء مزبور لازم نیست ولی باید اوراق آن دارای نمره ترتیبی باشد. در موقع تجدیدسالیانه هر دفتر مقررات این ماده رعایت خواهد شد.
حق امضاء از قرار هر صد صفحه یا کسور آن دو ریال به علاوه مشمول ماده (135) قانون ثبت اسناد است.
ماده 12 - دفتری که برای امضاء به متصدی امضاء تسلیم میشود باید دارای نمره ترتیبی و قیطان کشیده باشد و متصدی امضاء مکلف استصفحات دفتر را شمرده در صفحه اول و آخر هر دفتر مجموع عدد صفحات آن را با تصریح به اسم و رسم صاحب دفتر نوشته با قید تاریخ امضاء و دوطرف قیطان را با مهر سربی که وزارت عدلیه برای این مقصود تهیه مینماید منگنه کند. لازم است کلیه اعداد حتی تاریخ با تمام حروف نوشته شود.
ماده 13 - کلیه معاملات و صادرات و واردات در دفاتر مذکوره فوق باید به ترتیب تاریخ در صفحات مخصوصه نوشته شود - تراشیدن و حککردن و همچنین جای سفید گذاشتن بیش از آنچه که در دفترنویسی معمول است و در حاشیه و یا بین سطور نوشتن ممنوع است و تاجر باید تمام آندفاتر را از ختم هر سالی لااقل تا ده سال نگاهدارد.
ماده 14 - دفاتر مذکور در ماده 6 و سایر دفاتری که تجار برای امور تجارتی خود به کار میبرند در صورتی که مطابق مقررات این قانون مرتب شدهباشد بین تجار - در امور تجارتی - سندیت خواهد داشت و غیر این صورت فقط بر علیه صاحب آن معتبر خواهد بود.
ماده 15 - تخلف از ماده 6 و ماده 11 مستلزم دویست تا ده هزار ریال جزای نقدی است. این مجازات را محکمه حقوق رأساً و بدون تقاضایمدعیالعموم میتواند حکم بدهد و اجرای آن مانع اجرای مقررات راجع به تاجر ورشکسته که دفتر مرتب ندارد نخواهد بود.
فصل دوم - دفتر ثبت تجارتی
ماده 16 - در نقاطی که وزارت عدلیه مقتضی دانسته و دفتر ثبت تجارتی تأسیس کند کلیه اشخاصی که در آن نقاط به شغل تجارت اشتغال دارند اعماز ایرانی و خارجی به استثنای کسبه جزء باید در مدت مقرر اسم خود را در دفتر ثبت تجارتی به ثبت برسانند و الا به جزای نقدی از دویست تا دو هزارریال محکوم خواهند شد.
ماده 17 - مقررات مربوطه به دفتر ثبت تجارتی را وزارت عدلیه با تصریح به موضوعاتی که باید به ثبت برسد به موجب نظامنامه معین خواهد کرد.
ماده 18 - شش ماه پس از الزامی شدن ثبت تجارتی هر تاجری که مکلف به ثبت است باید در کلیه اسناد و صورتحسابها و نشریات خطی یا چاپیخود در ایران تصریح نماید که در تحت چه نمره به ثبت رسیده و الا علاوه بر مجازات مقرر در فوق به جزای نقدی از دویست تا دو هزار ریال محکوممیشود.
ماده 19 - کسبه جزء مذکور در این فصل و فصل اول مطابق مقررات نظامنامه وزارت عدلیه تشخیص میشوند.
باب سوم
شرکتهای تجارتی
فصل اول
در اقسام مختلفه شرکتها و قواعد راجعه به آنها
ماده 20 - شرکتهای تجارتی بر هفت قسمت است:
1) شرکت سهامی.
2) شرکت با مسئولیت محدود.
3) شرکت تضامنی.
4) شرکت مختلط غیر سهامی.
5) شرکت مختلط سهامی.
6) شرکت نسبی.
7) شرکت تعاونی تولید و مصرف.
مواد 1 الی 300 لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت مصوب 24/12/1347 که در ادامه آمده،،جایگزین مواد21 الی 93 قانون تجارت شده است:
لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت
مصوب 1347.12.24
مبحث اول
شرکتهای سهامی
بخش 1 - تعریف و تشکیل شرکت سهامی
ماده 1 - شرکت سهامی شرکتی است که سرمایه آن به سهام تقسیم شده و مسئولیت صاحبان سهام محدود به مبلغ اسمی سهام آنها است.
ماده 2 - شرکت سهامی شرکت بازرگانی محسوب میشود ولو این که موضوع عملیات آن امور بازرگانی نباشد.
ماده 3 - در شرکت سهامی تعداد شرکاء نباید از سه نفر کمتر باشد.
ماده 4 - شرکت سهامی به دو نوع تقسیم میشود:
نوع اول - شرکتهایی که مؤسسین آنها قسمتی از سرمایه شرکت را از طریق فروش سهام به مردم تأمین میکنند. این گونه شرکتها شرکت سهامی عامنامیده میشوند.
نوع دوم - شرکتهایی که تمام سرمایه آنها در موقع تأسیس منحصراً توسط مؤسسین تأمین گردیده است. این گونه شرکتها شرکت سهامی خاصنامیده میشوند.
تبصره - در شرکتهای سهامی عام عبارت "شرکت سهامی عام" و در شرکتهای سهامی خاص عبارت " شرکت سهامی خاص" باید قبل از نامشرکت یا بعد از آن بدون فاصله با نام شرکت در کلیه اوراق و اطلاعیهها و آگهیهای شرکت به طور روشن و خوانا قید شود.
عنوان:افسردگی
قالب بندی:word
تعداد صفحات:68
محتویات
فصــل اوّل
«کلیــات پژوهـــــش
مقدمه
بیان مسئله
اهداف پژوهش
فرضیه پژوهش
تعیین متغیر
تعاریف متغیرها
رضایت زناشویی
افسردگی
تعریف عملیاتی متغیرها
فصــل دوم
«گسترۀ نظری مسئله مورد بررسی»
و
«سوابق پژوهش»
سابقه پژوهش
خانواده
اهمیّت خانواده و ازدواج
عناصر و اهداف ازدواج
- عامل اجتماعی ازدواج
- عامل اقتصادی ازدواج
- عامل جنسی ازدواج
- عامل زیستی ازدواج
- عامل روانی ازدواج
رضایت زناشویی
عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی
1- ابراز محبت و عشق زوجین به یکدیگر
2- احترام به همسر
3- رابطه جنسی
4- مسائل اقتصادی و اجتماعی
5- ارتباط با اقوام و اطرافیان
6- مسائل ارزشی، عقیدتی و مذهبی
علل نارضایتی از زناشویی
1- عشق رمانتیک
2- طول مدت نامزدی
3- طبقه اجتماعی ـ اقتصادی
4- سن
5- ابراز محبت و عشق زوجین به همدیگر
تغییرات رضایت از زناشویی در طول زمان
تأثیر رضایت زناشویی در کودکان
انواع خانواده
افسردگی
تاریخچــه
تعریف افسردگی
افسردگی نوجوانی همه گیر شناسی
سبب شناسی
افسردگی کودکی و نوجوانی : مدل خانوادگی مناسب
فصـــل سوم
«طرح کلی پژوهش»
روشهای اجرایی طرح
جامعه آماری
روش نمونه گیری
ابزار پژوهش
آزمون افسردگی کودکان و نوجوانان
روش اجرای پژوهش
فصـــل چهارم
« ارائه نتایج و تحلیلهای کمّی»
یافته های پژوهش
توصیف و تجزیه و تحلیل داده ها
فصــل پنجم
« تحلیل نهایی و نتیجه گیری»
فرضیه های پژوهش بر اساس تحلیل داده ها
محدودیتها
پیشنهادات
منابع
ضمائم
پرسشنامه افسردگی کودکان و نوجوانان
پرسشنامه رضایت از زناشویی والدین ENRICH
پایان
قسمتی از متن
مقدمه :
افسردگی یکی از اختلالات روانی است که بین کودکان و نوجوانان نیز شایع است. تشخیص افسردگی در کودکان و نوجوانان موضوعی بالنسبه تازه است.
طبق نظریه فروید و پیروان او، افسردگی مربوط است به کشمکش های وجدان اخلاقی (سوپرایگوی ) رشد یافته و چون طبق نظریه آنها رشد ایگو تا نوجوانی کامل نیست، افسردگی واقعی در کودکان نمی تواند وجود داشته باشد.
چون کودکان همواره در حال رشد و تغییرات بدنی و روانی هستند ارزیابی مفهوم یا اثرات درازمدت رفتارهای افسردگی و سایر مسائل رفتاری مشکل است.
اکنون این توافق بالنسبه کلی وجود دارد که کودکان نیز ممکن ست مانند بزرگسالان افسرده شوند اکثر متخصصان بالینی نیز موافق اند که نشانه های افسردگی در گروههای سنی تغییر می کند. فرد 6 تا 8 ساله افسرده احساس غم، بیچاره گی و شاید ناامیدی می کند. خصوصیات فرد افسرده، 8 تا 15 ساله عبارت اند از افکار منفی دربارة اعتماد به نفس و فرد 13 تا 15 ساله می تواند به عنوان کسی که احساس گناه
می کند توصیف شود (آزاد، 1374).
پژهشگران به رابطه بین افسردگی و عوامل زیستی، شناختی، اجتماعی و ...
پی برده اند و یکی از مهمترین اینها رابطه بین خانواده و افسردگی فرزندان می باشد. خانواده نهادی است که همه ِ نهادهای دیگر با آن ارتباط دارد و به حق شایسته است که بیش از اینها درباره ی خانواده تحقیق کنیم.
براون و همکارانش (1978) معتقدند که میزان آسیب پذیری در مقابل افسردگی به عنوان بخشی از عوامل مرتبط با خانواده می باشد.
سعادتمند (1376) در پژوهش خود به وجود رابطه بین کارآیی خانواده و ابتلاء فرزندان به اضطراب، اختلال خام، کارکرد اجتماعی و افسردگی پی برده است. مشکلات خانواده شکلهای مختلفی دارد که یکی از این مشکلات نارضایتی زناشویی می باشد که به شکل تعارضات بین والدین خود را نشان می دهد.
کیفیت رابطه زناشویی والدین، عاملی مهم در ایجاد و تشدید اختلاف عاطفی یا رفتاری کودک است. بچه های والدین که ازدواج شان با نزاع، تنش، نارضایتی متقابل، انتقاد، خصومت و فقدان گرمی و صمیمت قرین باشد احتمالاً بیشتر آشفته و رنجیده خاطر می شوند. حقیقت این است که فرزندان والدین جدا شده از هم، به وضوح مسائل و آشفتگی های بیشتری دارند (هترینگتون، 1982).
برخی مطالعات نشان می دهد که موفقیت و همدلی در رابطه زناشویی ، لیاقت و کارآیی فرزندان را افزایش می دهد.
پژهشگر در پژوهش حاضر به دنبال یافتن رابطه بین رضایت زناشویی والدین و افسردگی فرزندان می باشد که اگر چنین رابطه ای موجود باشد امیدوارم در
پژوهش های دیگر عوامل مرتبط با رضایت زناشویی بررسی گردیده و از این طریق راهکارهایی برای رضامند کردن والدین ارائه گردد و در ضمن از میزان ابتلاء فرزندان به افسردگی کم شده و قدمی در جهت بهداشت روانی جامعه برداشته شود.
بیان مسئله :
افسردگی یکی از رایج ترین انواع ناراحتی های روانی است، به حدی این بیماری شایع است که می توان آن را با سرماخوردگی در میان ناراحتی جسمی مقایسه کرد. در هر لحظه از زمان پانزده تا بیست درصد افراد جامعه ممکن است عوارض و نشانه های مختلف افسردگی را از خود نشان دهند.
حداقل دوازده درصد از جمعیّت کشورهای پیشرفته در طی عمر خود برای معالجه علائم افسردگی به متخصصان روانی مراجعه می کنند (مهربان، 1373).
عوامل متعددی در ایجاد افسردگی نقش ایفاء می کنند که یکی از این عوامل خانواده می باشد. خانواده به عنوان اولین محیط شکل گیری شخصیت انسان از اهمیت زیادی برخوردار است، به خصوص اینکه رابطه والدین بر رشد سالم و متعالی عاطفی روانی تأثیر زیادی می توان داشته باشد.
چندین مقاله نظری و تعدد گزارش های روانی در زمینه ارتباط بین کارکرد خانواده و شروع اختلالات خلقی، بخصوص اختلالات افسردگی اساسی وجود دارد (کاپلان، 1994).
با توجه به اینکه برای پیشگیری از ناراحتی های روانی بایستی عوامل وابسته به آن ناراحتی را شناسایی نمود و از آنجا که نتایج پژوهش های زیادی نشان می دهد که بسیاری از نارحتی های عاطفی و روانی فرزندان با کیفیت زناشویی مرتبط است لذا پژوهش حاضر در صدد بررسی ارتباط بین میزان رضایت زناشویی والدین و میزان افسردگی کودکان آنها است (ترجمه پورافکاری، 1376).
اهداف پژوهش:
با توجه به اینکه خانواده اولین پایه گذار شخصیت و ارزشهای معیارهای فکری است که نقش مهمی در تعیین سرنوشت و سبک و خط مشی زندگی آینده فرد را دارد و اخلاق و صحت و سلامتی روانی فرد تا حدود بسیار درگرو آن است و از آنجا که خانواده یک واحد اجتماعی است که ارزش ها و معیارهای اجتماعی از طریق آن به کودک منتقل می شود. هدف کلی این پژوهش بررسی رابطه بین میزان رضایت زناشویی والدین و افسردگی کودکان آنها در جامعه انتخابی دانش آموزان مقطع تحصیلی راهنمایی منطقه پنج تهران می باشد و اهداف جزئی آن نیز عبارتند از :
1- شناخت روابط بین میزان رضایت زناشویی پدران و میزان افسردگی فرزندان دختر مقطع راهنمایی آنها
2- شناخت روابط بین میزان رضایت زناشویی مادران و میزان افسردگی فرزندان دختر مقطع راهنمایی آنها
فرضیه پژوهش :
1- بین میزان رضایت زناشویی پدران و میزان افسردگی فرزندان دختر آنها رابطه ای وجود دارد.
2- بین میزان رضایت زناشویی مادران و میزان افسردگی فرزندان دختر آنها رابطه ای وجود دارد.
تعیین متغیر متغیر مستقل : میزان رضایت زناشویی
متغیر وابسته : افسردگی کودکان
تعاریف متغیرها :
رضایت زناشویی :
از دیدگاههای مختلفی تعریف شده که با هم متفاوت هستند. سلیمانیان به نقل از وینچ و همکاران (1986) رضایت زناشوی را انطباق بین وضعیتی که وجود دارد و وضعیتی که مورد انتظار است تعریف می کند. بنابراین تعریف رضایت مندی از زناشویی بستگی زیادی به نوع تفکرات فرد دارد. یعنی رضایت مندی تابع نگرش ها و انتظارات فرد است.
سلیمانیان (1373) به نقل از هاکینز (1987) رضایت از زناشویی را چنین تعریف می کند: احساسات عینی از خشنودی، رضایت و لذت از تجربه توس زن یا شوهر موقعی که همه جنبه های ازدواج شان را در نظر می گیرند.
افسردگی :
افسردگی اصطلاحی است که به مجموعه رفتارهایی اطلاق می شود که عناصر مشخص آن کندی حرکت و کلام، گریه کردن، غمگینی، فقدان پاسخ های شاد، خود کم بینی ، فقدان علاقه ، کم ارزشی، بی خوابی، بی اشتهایی، خلق افسرده، بازداری از عمل و بازداری از تفکر است (احمدی، 1368).
تعریف عملیاتی متغیرها
در این پژوهش رضایت زناشویی به متغیر مستقل عبارت است از نمرة حاصله از فرم 47 سؤالی پرسشنامه رضایت زناشویی ENRICH.
افسردگی به عنوان متغیر وابسته عبارت است از نمرة حاصله از پرسشنامة افسردگی کودکان و نوجوانان.
عنوان:افسردگی
قالب بندی:word
تعداد صفحات:20
محتویات
مقدمه
علایم و نشانه ها
از دست دادن علاقه به امور روزمره طبیعی
خلق افسرده
اختلالات خواب
اختلال در فکر کردن یا متمرکز شدن
کاهش وزن یا وزن گیری قابل توجه
پرخاشگری یا کاهش حرکات بدن
خستگی
اعتماد به نفس پایین
کاهش علاقه به فعالیت جنسی
افکار مرگ
انواع اصلی افسردگی شامل موارد زیر است
افسردگی اساسی
دیستایمی Dysthymia
اختلالات تطابقی
اختلالات دو قطبی
اختلالات خلقی فصلی
علتها
عواملی که با افسردگی مربوط هستند شامل موارد زیر است
ارث
استرس
داروها
بیماریها
شخصیت
افسردگی پس از زایمان
الکل، نیکوتین و سوء استفاده از مواد
عوامل خطر
چه وقت باید به دنبال توصیه پزشکی رفت
غربالگری و تشخیص
برای تشخیص افسردگی، پزشک معاینه بالینی شامل
عوارض
درمان
مراقبت از خود
مرتبأ پزشک خود را ببینید
داروهای خود را دریافت کنید
تنها نمانید
از الکل و داروهای تفریحی پرهیز کنید
تنیدگی
واکنش اخطار
گام مقاومت
گام فرسودگی
چند نکته در رابطه با تنیدگی
نشانههای تنیدگی
بیماریهای تنیدگی
علل و عوامل تنیدگی
راهکارهای مقابله با تنیدگی
اضطراب» شایع ترین اختلال روانی قرن
ناراحتی های روانی با منشاء جسمانی
جسمانی ظهور می یابند، چیست؟
روانپزشکی رابط- مشاور
اختلالات طیف دو قطبی
قسمتهایی از متن
مقدمه
افسردگی اختلالی است که بر تفکر، خلق، احساسات، رفتار و سلامت جسمی شما تأثیر می گذارد.
پیش از این عقیده بر این بود که « تمام آن در سر شماست » و اگر واقعاً تلاش کنید
می توانید خود را از آن رها کنید. امروزه پزشکان می دانند که افسردگی نوعی ضعف نیست و شما به تنهایی نمی توانید آن را درمان کنید. افسردگی یک اختلال پزشکی با زمینه شیمیایی یا زیست شناسی است .گاهی اوقات یک زندگی پر استرس محرکی برای افسردگی می شود. در سایر موارد به نظر می رسد که افسردگی بدون یک علت تعیین شده مشخص و بطور خود بخودی روی می دهد.
افسردگی، بدون توجه به علت آن چیزی بیش از یک حالت محزون و یا یک خمودگی درآماتیک است .
افسردگی می تواند تنها یک بار در زندگی فرد اتفاق بیفتد . به هر حال اغلب به صورت حملات تکراری در طول زندگی با دوره های بدون افسردگی در بین آنها اتفاق می افتد یا می تواند وضعیتی مزمن باشد که نیازمند یک درمان پیوسته در طی زندگی باشد.این اختلال بیش از 18 میلیون آمریکایی را در تمام سنین و نژادها مبتلا کرده است.
داروهایی که در دسترس هستند، حتی در مورد افسردگی های بسیار شدید ایمن و مؤثر هستند. با درمان مناسب، بسیاری از افرادی که افسردگی شدید دارند، در عرض چند هفته بهبودی می یابند و می توانند به فعالیتهای طبیعی روزانه خود باز گردند .
علایم و نشانه ها
دو نشانه شاخص افسردگی که نشانه های کلیدی برای تشخیص محسوب می شوند در زیر آورده شده اند .
- از دست دادن علاقه به امور روزمره طبیعی
شما علاقه و خوشحالی خود را در فعالیتهایی که قبلاً از آنها لذت می بردید از دست
می دهید. این مورد « بی لذتی » نامیده می شود .
- خلق افسرده
شما احساس غم یا ناامیدی، بی فریادرسی می کنید و امکان دارد نوبت های گریه داشته باشید از دید پزشکان یا سایر مراقبین بهداشتی که افسردگی را تشخیص می دهند، علاوه بر موارد فوق بیشتر علائم و نشانه هایی که در زیر آورده شده اند نیز می تواند در بیشتر روزها و یا تقریباً هر روز، به مدت حداقل دو هفته در فرد وجود داشته باشند .
- اختلالات خواب
خواب زیاد یا مشکلات حین خواب می تواند علامتی باشد مبنی بر اینکه شما افسرده هستید. بیدار شدن در نیمه شب یا صبح زود و ناتوانی در به خواب رفتن دوباره معمول هستند .
- اختلال در فکر کردن یا متمرکز شدن
ممکن است برای تمرکز کردن یا تصمیم گرفتن دچار زحمت شوید و مشکلاتی با حافظه خود داشته باشید .
- کاهش وزن یا وزن گیری قابل توجه
کاهش یا افزایش وزن و وزنگیری یا کاهش وزن بدون توجیه می تواند نشاندهنده افسردگی باشد .
- پرخاشگری یا کاهش حرکات بدن
ممکن است بی قرار، پرخاشگر، تحریک پذیر و زود رنج به نظر برسید. یا ممکن است اینطور به نظر برسد که کارهایتان را با سرعت آهسته انجام می دهید و به سوالات به آهستگی و با صدای یکنواخت پاسخ می دهید .
- خستگی
ممکن است احساس کسالت و فقدان انرژی را تقریباً هر روز داشته باشید . ممکن است صبح هنگام به اندازه زمانی که در شب قبل به رختخواب می رفتید احساس خستگی کنید .
- اعتماد به نفس پایین
ممکن است احساس بی ارزشی کنید و احساس گناه شدید داشته باشید .
- کاهش علاقه به فعالیت جنسی
اگر پیش از ظهور افسردگی از نظر جنسی فعال باشید، ممکن است کاهش قابل توجهی در سطح علاقه خود به داشتن ارتباط جنسی احساس کنید .
- افکار مرگ
ممکن است دیدگاه منفی نسبت به خود، موقعیت خود و آینده خود داشته باشید . ممکن است افکار مرگ، مردن و خودکشی داشته باشید .
افسردگی می تواند شکایات جسمی گسترده ای را نیز مانند خارش عمومی، تاری دید، افزایش تعریق، دهان خشک، مشکلات گوارشی ( سوء هاضمه، یبوست و اسهال ) سردرد و کمر درد ایجاد نماید .
کودکان، نوجوانان و بالغین ممکن است به طور متفاوتی به افسردگی واکنش دهند. در این گروهها ممکن است نشانه ها اشکال مختلف داشته باشد یا با دیگر وضعیتها پوشانده شود .
انواع اصلی افسردگی شامل موارد زیر است :
- افسردگی اساسی
این نوع از اختلال خلق بیش از دو هفته پایدار می ماند . نشانه ها می تواند، شامل : احساس عظیم غم و سوگ، از دست دادن علاقه و خوشحالی در فعالیتهایی که معمولاً برایتان لذتبخش است و احساس گناه و بی ارزشی باشد. این نوع افسردگی می تواند باعث کم خوابی، تغییر اشتها، خستگی شدید و مشکل شدن تمرکز شود. فسردگی شدید می تواند خطر خودکشی را افزایش دهد.
- دیستایمی Dysthymia
نوع خفیف تر اما مداوم تر افسردگی است. این نوع حداقل دو سال و اغلب بیش از 5 سال دوام می آورد. علایم و نشانه ها معمولاً ناتوان کننده نیستند و دوره های دیس تایمی می تواند با
دوره های کوتاه مدت احساس طبیعی بودن جا به جا شود. ابتلا به دیس تایمی شما را در خطر بیشتر برای افسردگی اساسی قرار می دهد .
- اختلالات تطابقی
اگر فردی که محبوب شماست فوت کند، شغلتان را از دست بدهید یا تشخیص سرطان برای شما گذاشته شود بسیار طبیعی است که احساس فشار، غم، عصبانیت یا لبریز شدن کنید . در نهایت بسیاری افراد با پایان استرسهای زندگی به حالت اولیه باز می گردند. اما بعضی خیر،این چیزی است که بنام اختلال تطابقی خوانده می شود. زمانی که پاسخ شما به یک حادثه یا واقعیت پراسترس باعث ایجاد علائم افسرگی می شود . بعضی افراد در پاسخ به یک حادثه منفرد دچار اختلال تطابقی می شوند. به نظر می رسد این مشکل در دیگران از ترکیبی از عوامل استرس زا ریشه دارد. اختلال تطابقی می تواند حاد باشد ( کمتر از 6 ماه دوام بیاورد ) یا مزمن باشد ( به مدت طولانی تری باقی بماند ) .
پزشکان اختلالات تطابقی را براساس اینکه علایم و نشانه های اولیه به صورت افسردگی یا اضطراب باشند طبقه بندی می کنند .
اختلالات دو قطبی
داشتن دوره های عود کننده افسردگی و سرخوشی(مانیا = شیدایی) مشخص کننده اختلال دو قطبی است.از آنجا که این وضعیت احساسات را در هر دو سر طیف (قطب ها) درگیر می کند، اختلال دو قطبی یا اختلال A افسردگی – شیدایی@ نامیده می شود . شیدایی بر قضاوت اثر می کند و باعث گرفتن تصمیمات غیر هوشمندانه می شود . بعضی افراد مراحلی از افزایش خلاقیت و نوآوری در طی مرحله شیدایی دارند. تعداد حملات هر حمله در هر یک از قطبها ممکن است مساوی نباشد .
بعضی افراد ممکن است چندین حمله افسردگی پیش از مرحله شیدایی داشته باشند یا بالعکس.
اختلالات خلقی فصلی
اختلالات خلقی فصلی شکلی از افسردگی است که به تغییرات فصل و فقدان تماس با آفتاب مربوط است .
ممکن است باعث بروز سردرد، تحریک پذیری و سطح پایین انرژی شود .
بسیاری افراد با افسردگی علایم اضطراب را هم نشان می دهند . اضطرابی که بعد از سن 40 سالگی ایجاد شود اغلب به افسردگی مربوط است تا یک مشکل مستقل .
عنوان:کاربرد سنگها و کانی های صنعتی و کاربرد آنها
قالب بندی:word
تعداد صفحات:26
محتویات
کاربرد سنگها و کانی های صنعتی و کاربرد آنها
تبلور
خواص عمومی کانیها
رنگ
سختی
کانیهای ثانویه یا برون زاد
کانیهای دگرگونی
انواع کانیها
نامگذاری کانیها
سنگ های رسوبی
اندازه دانهها
سنگ های رسوبی دانه ریز
سنگها
روش جدید شناسایی سنگها و کانیها
ریشه لغوی
نگاه اجمالی
کانی چیست؟
اهمیت اقتصادی کانیها
ساختار بلوری
تاریخچه
آزمایش ساده
ساختار کلی
ساختار بلوری غیر ایده آل
بلور مکعبی مرکز سطحی (fcc)
بلور مکعبی مرکز حجمی (bcc)
بلور کلرید سدیم Nacl
بلور کلرید سزیم CsCl
ساختار بلوری تنگ پکیده شش گوش (hcp)
ساختار الماسی
ساختار مکعبی سولفید روی ZnS
ساختار شش گوشی سولفید روی (و ورلستای
نگاه اجمالی
سیر تحولی و رشد
بلورشناسی نوین
بلور شناسی با پرتو ایکس
روش پودری
بلور شناسی به روش پراش الکترون
ماگما
انواع ماگما
گرانروی ماگماها
حرارت ماگماها
دگرگونی
فرایند دگرگونی
عوامل دگرگونی
ازدیاد دما در اثر عوامل تکتونیکی
فشار
فشار جزیی آب
انواع دگرگونی
دگرگونی مجاورتی
دگرگونی ناحیهای
مناطق دگرگونی
منطقه کم عمق
منطقه عمق متوسط
منطقه عمیق
رخسارههای دگرگونی
هوازدگی
انواع هوازدگی
هوازدگی شیمیایی
سرعت هوازدگی
هوازدگی و نهشتههای معدنی
بوکسیت
نهشتههای مس و نقره
بطور کلی سنگ ها و کانی ها به سه منظور استخراج می شوند
تأمین انرژی
ترتیب قرار گرفتن مواد در یک مخزن نفتی
یشم سبز
چشم ببر
عقیق سرخ
کوارتز سرخ
کوارتز شفاف
لعل بنفش
اشک سرخپوست
و . . .
منابع
قسمتهایی از متن
کاربرد سنگها و کانی های صنعتی و کاربرد آنها
کانی
کانی عبارت از عنصر یا ترکیبات شیمیایی همگنی است که بطور طبیعی در زمین یافت میشود. ترکیب شیمیایی کانیها معین است، و معمولا متبلورند. خواص فیزیکی کانیها در حدود مشخص ممکن است تغییر کند. هر کانی دارای مشخصات ویژه و انحصاری مانند سیستم تبلور ، سختی ، کلیواژ ، جرم مخصوص ، رنگ و... میباشد. در بعضی از کانیها ، اتم بعضی از عناصر ساختمان بلوری قابل تعویض با اتمهای هم اندازه از عناصر دیگر میباشد. به عنوان مثال میتوان جانشینی آهن و منیزیم بجای هم در پیروکسنها را نام برد.
تبلور
معمولا کانیها بصورت اشکال منظم هندسی متبلور میشوند که به آنها بلور میگویند. بلور را میتوان به عنوان جسمی که دارای ساختمان اتمی منظم است، تعریف کرد. هرگاه بلور را بطور مداوم به قطعات کوچک تقسیم کنیم، به جایی میرسیم که دیگر قابل تقسیم کردن نیست. این جز کوچک غیر قابل تقسیم ، معمولا دارای شکل هندسی منظم است که اتمهای تشکیل دهنده بلور در رئوس ، مراکز سطوح ، وسط یالها و یا مرکز آن قرار دارند و به نام واحد بلور یا سلول اولیه خوانده میشود. هر جسم متبلور از پهلوی هم قرار گرفتن تعداد زیادی سلول اولیه تشکیل شده است که به نام شبکه بلور نامیده میشود. بسته به عناصر قرینهای که در سلول اولیه وجود دارد، اجسام متبلور را به 7 سیستم شامل سیستم مکعبی ، تتراگونال ، تری گونال ، هگزا گونال ، ارتورومبیک ، مونوکلینیک و تری کلینیک تقسیم میکنند.
خواص عمومی کانیها
سختی
سختی را میتوان به صورت مقاومت کانی در برابر خراشیده شدن تعریف کرد. در کانی شناسی ، سختی یک جسم را با جسم دیگر میسنجند. طبق تعریف اگر جسمی ، جسم دیگر را مخطط کند از آن سخت تر است. برای سنجش سختی کانیهای مختلف 10 کانی را به عنوان مبنای سختی انتخاب کردهاند و سختی سایر کانیها را نسبت به آنها میسنجند. این مقیاس به نام مقیاس موس معروف است.
کانی تالک ژیپس
کلسیت
(فلوئورین آپاتیت ارتوز کوارتز توپاز کرندوم الماس
درجه سختی 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
کلیواژ
برخی از بلورها در امتدادهای بخصوصی به آسانی و به صورت سطوح صاف شکسته میشوند. این سطوح به نام سطوح رخ یا کلیواژ خوانده میشود. باید توجه داشت که سهولت شکستن کلیواژ در کانیهای مختلف متفاوت است و حتی ممکن است یک کانی دارای امتداد کلیواژهای مختلف باشد.
جرم مخصوص
جرم مخصوص به علت ناخالصیهای موجود در کانی ثابت نیست و همیشه مقدار آن بین دو حد در نظر گرفته میشود. جرم مخصوص یکی از مشخصات مهمی است که توسط آن میتوان نوع کانی را مشخص کرد.
رنگ
رنگ کانیها معمولا خیلی متغیر است و بسته به عوامل فیزیکی و شیمیایی در حد وسیعی تغییر میکند. بطوری که نمیتوان آن را جز مشخصههای اصلی در نظر گرفت. ولی رنگ خاکه کانی یعنی رنگی که در اثر مالش آن با یک صفحه چنین حاصل میشود، نسبتا ثابت تر است و در خیلی موارد به شناسایی کانی کمک میکند.
جلا
اشعهای که در سطح کانی منعکس میشود منظره ویژهای به آن میدهد که به نام جلای کانی خوانده میشود. جلای کانی به خواص سطح و قدرت جذب آن بستگی دارد و به انواع فلزی ، الماسی ، شیشهای ، صمغی ، مومی ، صدفی ، چرب و ابریشمی تقسیم میشود.
خواص مغناطیسی
بعضی از کانیها دارای خواص آهنربایی طبیعیاند که کمک موثری در شناسایی آنها بشمار میرود.
خواص شیمیایی
از خواص شیمیایی کانیها نیز میتوان برای شناسایی آنها استفاده کرد. از جمله این خواص میتوان قابلیت انحلال کانی در آب و محلولهای شیمیایی ، تشکیل املاح با اسیدها و بازها و ... نام برد.
انواع کانی از نظر نحوه تشکیل
کانی اولیه یا درون زاد
کانیهای درون زاد همان طور که از نامشان پیدا است، در درون زمین یعنی کیلومترها زیر زمین تشکیل شدهاند. ماده اصلی تشکیل دهنده کانیهای درون زاد و بطور کلی مادر همه کانیها جسم سیال خمیر مانندی است که به نام ماگما خوانده میشود. با توجه به نحوه تشکیل کانیهای مختلف از ماگما ، میتوان مراحل مختلفی برای تشکیل کانیها تشخیص داد که این مراحل شامل مراحل ماگمایی اولیه ، پگماتیتی ، پنوماتولیتیک و گرمابی است.
کانیهای ثانویه یا برون زاد
این کانیها از تغییر و تبدیل کانیهای اولیه یا درون زاد بوجود میآیند. کانیهای اولیه عموما در شرایط فشار و درجه حرارت بالا تشکیل شدهاند و به همین خاطر این کانی در شرایط سطح زمین که متفاوت با شرایط تشکیل آنها میباشد چندان سازگار نیستند. کانیهای اولیه برای سازگار شدن با شرایط سطح زمین ، خرد و تجزیه شده و به کانیهای ثانویه یا برون زاد تبدیل میشوند. فرآیندهای مختلفی همچون هوازدگی ، رسوبی و بیولوژیکی به تشکیل کانیهای ثانویه کمک میکنند.
کانیهای دگرگونی
تغییر مشخصات کانیها و سنگها در اثر حرارت و فشار ، دگرگونی نامیده میشود. در اثر دگرگونی کانیها ممکن است شکل بلورین اولیه خود را از دست داده و به شکل جدیدی متبلور شوند. البته تغییر تبلور کانیها در جهتی است که با شرایط جدید سازگار باشند. ضمن تغییرات دگرگونی ممکن است ترکیب شیمیایی کانیها نیز عوض شده و عناصری از ساختمان آن خارج و یا به آن وارد شوند. دگرگونی به سه نوع مجاورتی ، ناحیهای و حرکتی تقسیم میشود که درطی هر یک از این دگرگونیها کانیهای مختلفی بوجود میآید.
انواع کانیها
تاکنون سه هزار کانی در دنیا شناخته شده است. برای مطالعه آنها ابتدا باید به طریقی آنها را طبقه بندی کرد. اولین طبقه بندی نسبتا علمی کانیها را ابوعلی سینا ، دانشمند ایرانی انجام داده است. در این تقسیم بندی کانیها به چهار گروه اصلی سنگها و مواد خاکی ، مواد سوختنی ، نمکها و فلزات تقسیم میشدند. امروزه کانیها را بر اساس نحوه تشکیل ، ترکیب شیمیایی و ساختمان آنها طبقه بندی میکنند. بر اساس ترکیب شیمیایی و ساختمان داخلی کانیها میتوان آنها را به انواع زیر تقسیم کرد.
نامگذاری کانیها
کانیها عموما اسامی ناآشنا دارند و تنها عده معدودی از آنها دارای نام ایرانی هستند. اسامی کانیها بر اساس یک سری ضوابط و قوانین بین المللی تعیین میشود که عبارتند از:
سنگ های رسوبی
سه جزء اصلی بافتی سنگ های رسوبی تخریبی عبارتند از
1- دانه ها که در حد گراول ، ماسه ، و سیلت میباشند
2- ماتریکس یا ماده زمینه که از ذرات دانه ریز در حد سیلت و رس تشکیل شده و دانه های رسوبی را در بر میگیرد.
3- سیمان که به صورت شیمیایی تشکیل شده وعمدتاً از جنس سیلیس و یا کربنات کلسیم می باشد، البته برخی از اوقات سیمان از جنس اکسید آهن نیز دربین دانه ها تشکیل می شود. سیمان می شد چسب دانهها را به یکدیگر می چسباند. در بسیاری از مواقع بین دانه ها فضاهای خالی باقی می ماند که بعداً ممکن است توسط آب های زیرزمینی و یا نفت و گاز اشغال شود که برخی از رشته های تخصصی زمین شناسی نظیر آب شناسی و زمین شناسی نفت وظیفه بررسی این فضاهای خالی را که اصطلاحاً تخلخل نامیده میشوند را دارند.
- اندازه دانهها
یکی از مهمترین شاخصه های بافتی رسوبات و سنگ های رسوبی اندازه دانه های تشکیل دهنده آن می باشد. زیرا توسط بررسی اندازه دانه ها میتوان انرژی عامل حمل ونقل و دوری و نزدیکی رسوب نسبت به ناحیه فشار را تعیین نمود و به واسطه اندازه دانه ها تقسیم بندی رسوبات و سنگ های رسوبی مطابق جدول زیر انجام می شود. طبقه بندی دانه ها از روی بلندترین قطر آنها صورت می گیرد که برای اولین بار توسط ونثورث واودرن ارایه شد. این مقیاس لگاریتمی بوده و در آن ، هر درجه ای برابر بزرگتر از درجه قبلی است. امروزه این مقیاس میلی متری نیز معروف است.
2: شکل دانه grain shape
شکل دانه عبارت از توصیف فرم هندسی دانه در رسوب یا سنگ است که توسط فرم، کروپت ، گردشدگی و بافت سطح دانه مورد بررسی قرار میگیرد.
الف ) فرم form : فرم عبارت است از رابطه بین سه قطر اصلی تشکیل دهنده یک دانه می باشد ( اقطار بلند، کوتاه، متوسط) که براساس آن دانه ها ممکن است به اشکال زیر دیده شوند.
ب) کرویت sphericity
کرویت عبارتست از این که شکل دانه تا چه حد به کره نزدیک باشد. کرویت یکی از ویژگی های ارثی دانه ها می باشد.
ج) گردشدگی reandness
گردشدگی عبارتست از این که دانه رسوبی زوایا و گوشه های تیز خود را در حین حمل و نقل از دست بدهد. هرچه دانه رسوبی بزرگتر باشد گردشدگی سریعتر اتفاق می افتد. امروزه اگر کنار بستر یک رودخانه بروید ذراتی را خواهید دید که کاملاً گوشه های تیز خودرا از دست داده اند. به واسطه میزان گردشدگی می توان به راحتی مقدار مسافت طی شده رسوب را تخمین زد. هرچه رسوبی مسافت بیشتری را طی نموده باشد گردتر می شود. باید توجه داشت ذرات دانه ریز در صد سیلت هیچگاه گرد نمی شوند. میزان گردشدگی بستگی به درجه سایش دانه در هنگام حمل ونقل ، اندازه دانه ومسافت حمل ونقل دارد.
د) بافت سطح دانه grain surface texture
عوارض مواد در سطح دانه ، بافت سطح دانه را تشکیل می دهند. بعنوان مثال رسوبات از منشاء یخچالی که در حد گراول باشند عمدتاً برروی آنها خطوطی دیده می شود که نمایانگر جهت حرکت یخچال میباشد. و یا اینکه در کنار ساحل دریا به دانه های ماسه ای توجه نمایند متوجه می شوید که دانه ها ماسهای درخشان و براق می باشند. زیرا سطح این دانهها در اثر حرکت بر روی یکدیگر توسط امواج براق گردیده است.
در محیط های بیابانی سطح دانهها کدر یا مات است ، امروزه دانشمندان زمین شناسی توسط بررسی این اختصاصات توسط میکروسکوپ های پیشرفته ، به راحتی می توانند فشار بسیاری از رسوبات را شناسایی نمایند.
3 - جورشدگی sorting
جورشدگی به یکنواختی اندازه دانهها در سنگ اشاره می نماید، اگر سنگی از دانه های بااندازه تقریباً یکسال تشکیل شده باشد را سنگ با جورشدگی خوب می نامند و اگر سنگ از مخلوطی از دانهها در سایزهای مختلف نظیر گراول ، ماسه و گل تشکیل شده باشد آن را سنگی با جورشدگی بد مینامند، به طور کلی رسوبات ساحل دریا از جورشدگی بسیار خوب و رسوبات یخچالی از جورشدگی بدی بهره میبرند. دانشمندان از جورشدگی در تشخیص مقدار منافذ خالی موجود در سنگ استفاده مینمایند.
4- طرز قرارگیری دانه ها
نحوه آرایش دانه هاو رسوبات در مقدارفضای خالی بین ذرات حایز اهمیت بسزایی است. بطوریکه هرگاه دانه ها به صورت مکعبی آرایش پیدا نمایند مقدار تخلخل به صورت 47 % و اگر به صورت رومبوئدر آرایش یابند میزان تخلخل تقریباً نصف خواهد شد. این مسئله در آب شناسی حائز اهمیت است.
سنگ های رسوبی دانه ریز
براساس اندازه تشکیل دهنده این گونه سنگها آن را به دو قسمت تقسیم میشوند.
1- سیلت سنگ ها ( اندازه دانهها یابین 4 تا 64 میکرون)2- رس سنگ ها(اندازه دانهها از 4 میکرون کوچکتر میباشد).
1- سیلت سنگها
اندازه دانهها تشکیل دهنده این گونه سنگها مابین 64 تا 4 میکرون میباشد. از نظر بافتی سیلت سنگها مابین ماسهها و فسیلها میباشند. تشخیص اندازه دانهها توسط چشم غیر مسلح مشکل است، اما یکی از ساده ترین راهها برای تشخیص آن در طبیعت این است که اگر مقداری از آن را مابین دندان های خود قرار دهیم، دانههای تشکیل دهنده آن را احساس خواهیم نمود. کوارتز عمدهترین ذره تشکیلدهنده سیلتها است
2- رس سنگ ها
شیل ها ویا رس سنگ ها از دانه های بسیار ریز ( کوچکتر از 4 میکرون) تشکیل شدهاند. بنابراین دانهها بقدری ریز هستند که توسط لنز دستی و میکروسکوپ با بزرگنمایی کم هم قابل تشخیص نمیباشند. در طبیعت جهت تشخیص این گونه سنگ ها از سیلت سنگ ها کافی است قدری آن را مابین دندانهای خود بگذاریم بر اثر فشار هیچگونه دانهای را در بین دندانهای خود احساس نمی نماییم. این گونه سنگ ها را براساس ردهبندی و نحوه شکسته شدن به دودسته شیل و رس سنگ تقسیم می نماید.
ـ شیل : دارای خاصیت فیسیلیستی است fissile ) این دارای لایه بندی ظریف بوده و در امتداد این لایه بندی به راحتی جدا میشود.
ـ رس سنگ : فاقد فیسیلیستی بوده و به صورت نامنظم می شکند.
ـ رنگ رسوبات دانهریز بسیار متغیر است که علت برخی ازرنگ ها به شرح زیر است.
رنگ سیاه بعلت وجود مواد آلی میباشد که به این گونه شیل ها ، شیل سیاه میگویند.
رنگ قرمز در شیل های قرمز بعلت وجوداکسید آهن است ونمایانگر رسوبگذاری آن در محیط های اکسیدان میباشد.
ـ کائولن : نوعی گل سنگ سفید رنگ است که عمدتاً از کانی کائولیونیت تشکیل شده است. این گونه سنگ کاملاً اقتصادی است واز آن در ساخت چینی، کاغذ ، پلاستیک و صنایع دیگر استفاده میشود. کشور مانسبت به این ماده معدنی نسبتاً غنی میباشد و معادن آن در استان آذربایجان شرقی ، خراسان و لرستان موجوداست.
سنگ
سنگهای ساحلسنگها تشکیل شدهاند از یک یا چند نوع از کانیهای موجود در زمین که لایه فوقانی کره زمین (سنگکره) را پدید آوردهاند.
سنگها
سنگها ازجمله موادی هستند که در همه جای کره زمین وجود دارند. روی زمین، در رودخانهها، کوهها و کف دریاها و داخل زمین هم سنگ وجود دارد. سنگها انواع متفاوتی دارند. بعضی زبر و بعضی دیگر صاف هستند. بعضی درشت و برخی کوچک. بعضی از سنگها به علت استحکام فراوان، سالها به شکل بناهای تاریخی باقی میمانند. سنگهای رسوبی۰: بعضی از سنگها بر اثر ته نشین شدن مواد داخل آب به وجود میآیند. رودها مقدار زیادی مواد را با خود به دریاها و دریاچهها میبرند. این مواد به دلیل سنگینی به ته دریا میروند. روی هم قرار میگیرند و پس از سفت شدن سنگهایی را به وجود میآورند که به آنها سنگهای رسوبی گفته میشود. سنگهای رسوبی لایه لایهاند که رنگ یا جنس هر لایه با لایه دیگر متفاوت است. سنگهای رسوبی در کوههای البرز و زاگرس به فراوانی یافت میشوند. ریگ، شن و سنگهای آهکی نمونههایی از سنگهای رسوبی هستند. سنگهای آذرین: گروه دیگری از سنگها بر اثر سرد شدن مواد بسیار داغ به وجود آمدهاند که قبلاً در زمین بودهاند. دمای اعماق زمین زیاد است و بعضی سنگها را ذوب میکند. این سنگها در زیر یا سطح زمین دوباره سرد میشوند و سنگهایی را به وجود میآورند که به آنها آذرین میگویند. سنگهای کوههایی مانند دماوند و الوند از نوع آذرین است. سنگهای آذرین از بلورهای ریز یا درشت تشکیل شدهاند. سنگهای دگرگون شده: بعضی از سنگهای رسویی یا آذرین اگر مدت زیادی در اعماق زمین بمانند، باید فشار و گرمای زیادی را تحمل کنند. این سنگها مانند آجر پخته میشوند و شکل قبلی خود را از دست میدهند و به همین دلیل به آنها سنگهای دگرگون شده میگویند. (مانند سنگ مرمر) سنگها از چه ساخته شده اند؟ همه سنگها از یک یا چند کانی به وجود آمدهاند. کانی چیست؟ مغز مداد شما یک کانی است. گچی که با آن مینویسید، پنجرههای فلزی و حتی نمکی که با غذا میخورید یک کانی است. بعضی کانیها مانند نمک به همان شکل خود قابل استفادهاند. اما بعضی دیگر این گونه نیستند بلکه سنگ معدن بعضی کانیها مانند فلزات را برای به دست آوردن مواد مورد نیاز کاملاً خرد و ذوب میکنند. فایده سنگها و کانیها: سنگها و کانیها در امر ساختمان سازی، صنعت، پزشکی و غیره به کار میروند. مصارف کانیها باید با دقت و صرفه جویی فراوان صورت'' گیرد.
عنوان:ازدواج جوانان
صالب بندی:word
تعداد صفحات:16
ازدواج جوانان
آنچه در این مجموعه می خوانید:
اهمیت ازدواج
سن ازدواج
تناسب در ازدواج
مهارت هایی برای داشتن ازدواج موفق
عوامل موثر در امر ازدواج
افزایش سن ازدواج
نقش والدین در ازدواج جوانان
مسئولیت دولت در تسهیل امر ازدواج
اصلاح بینش جوانان و خانواده ها نسبت به امر ازدواج
قسمتهایی از متن
اهمیت ازدواج
در حالت کلی، انسان موجودی اجتماعی است و نمیتواند بدور از همنوعان خود زندگی با دوام وبا کیفیتی را دنبال کند. او به شبکه اجتماعی نیاز دارد. این شبکه می تواند خانواده، اقوام و دوستان و جامعه ای باشد که او در آن زندگی می کند. ازدواج و خانواده بخش اولیه و کوچکی ازاین شبکه اجتماعی است که موجبات تولید نسل و بقای انسان را فراهم می کند.
پژوهش ها نشان داده اند که افرادی که از این شبکه ها برخوردار نیستند دچار احساس تنهایی می شوند که موجب ضیعف شدن سیستم ایمنی بدنشان میگردد. تعداد دفعاتی که افراد متاهل به خدمات درمانی نیاز پیدا می کنند بسیار کمتر از تعداد دفعاتی است که افراد مجرد و یا طلاق گرفته به این سرویس ها نیازپیدا میکنند.
بنابراین ازدواج به عنوان کوچکترین خانه از این شبکه اجتماعی می تواند در حفظ و بقای سلامتی روحی ، جسمی و روانی افراد تاثیر بسزایی داشته باشد. از طرفی ازدواج که یکی از مراحل مهم در زندگی افراد به شمار می رود، در آن فاکتورهای مهم از جمله: جنبه های اجتماعی، مادی، اعتقادی – فرهنگی و جنبه روانی دخیل هستند.
از منظر زیستشناسی، موجودی را می توان زنده لقب داد که رشد کند و تولید مثل او فعال باشد. هر عاملی که یکی از این دو را تهدید کند، تهدیدی برای زندگی و حیات یک موجود زنده خواهد بود. از نظر و دید تکاملی، تولید مثل نکردن یعنی انتقال ندادن ژنها به نسل بعدی، که این امر همانند مردن یک موجود زنده میباشد. به عبارتی دیگر، زاد و ولد متضمن استمرار بقاء موجودات است. از نظر فیزیولوژیکی، تاخیر ازدواج برای دختران نه تنها عوارض ناخوشایندی مثل ناباروری، ایجاد یائسگی زود رس و پوکی استخوان بهمراه دارد، بلکه بحران و نابسامانی درون خانوادگی و اجتماعی نیز برای آنان در پی دارد که به شدت از لحاظ روحی و روانی آنان را دچار مشکل می کند.
سن ازدواج
۱ – بهترین و معمولی ترین وضعیت ازدواج اینست که سن پسر کمی از سن دختر بیشتر باشد، یا حداقل مساوی باشند( مثلا ۱ الی ۵ سال). این به خاطر اینست که مدت باروری در خانمها محدود بوده و در آقایان نامحدود است.
و اینکه قدرت باروی خانمها زودتر از آقایان شروع می شود، همچنین نیاز است که آقایان قبل از ازدواج، علاوه بر بلوغ جسمی و فکری، به استقلال اقتصادی نیز برسند، که این به زمان بیشتری نیاز دارد. هر چند این نکته غیر قابل نقض نیست .
۲ – انتخاب همسر یک مسئله چند بعدی است و معیارها و شرایط انتخاب همسر متعدد است. وقتی شما اقدام به انتخاب همسر می کنید باید ۲ مسئله کلی و اساسی را در نظر بگیرید:
الف) همسر انتخابی شما می بایست تمام معیارهای اساسی و مهم مورد نظر شما را که لازمه یک زندگی توام با خوشبختی هست را دارا باشد .
این بدان معنا نیست که در تمام این پارامترها و معیارها صد درصد و کامل باشد ، بلکه به این معناست که حداقل نمره قبولی را داشته باشد.
ب) فرد مورد نظر شما در کل ، باید معدل قابل قبولی در معیارهای مورد نظر شما کسب کند. یعنی اینکه وقتی نمره هر یک از معیارهای ازدواج را که با هم جمع کردید، او میانگین مطلوب را از نظر شما داشته باشد.
خلاصه: در تک تک معیارها حداقل نمره را داشته باشد و در جمع کلی همه معیارها، میانگین مطلوب شما را کسب کند.
اگرچه ممکن است فرد در یک معیار نمره عالی نداشته باشد و نقطه ضعف وی باشد. مثلا دختری که ۲ سال از پسری بزرگتر است ، اما در سایر معیارهای اساسی قوی است، در نتیجه معدل خوبی جهت ازدواج دارد. در ضمن وی در معیار سن هم حداقل نمره قبولی را دارد. لیکن اگر این دختر با همه معیارهای اساسی و خوبی که دارد، ۱۵ سال از پسر بزرگتر باشد ، با وجود اینکه معدل بالایی دارد، لیکن در یک معیار اساسی رد می شود و چنین ازدواجی با ریسک بالایی از طلاق یا نارضایتی در زندگی زناشویی همراه می شود.
۳ – اختلاف سنی دختر و پسر نباید آنقدر زیاد باشد که دوره رشدی آنها متفاوت شود و در علاقه ها، سرگرمی ها ، طرز نگرش و بینش و انرژیهای روانی با هم متفاوت و یا احتمالا درگیر شوند. مثلا ازدواج دختر ۱۶ ساله ای را با پسر ۳۰ ساله در نظر بگیرید.
در حالیکه دختر در آغاز راه هیجانات ، علاقمند به شطینت های نوجوانی، کوهنوری و جست و خیز و مهمانی و …. هست ، آن آقا کار و تفکر و مطالعه ، فلیم و موسیقی و گوشه ساکت خانه جهت استراحت را بیشتر می پسندد. همچنین دیدگاه آقا توام با تجربه و احتیاط است و دیدگاه دختر نوجوان ریسک و فعالیتهای نو و بدیع است.
۴ – نکته مهم بعدی اینست که علاوه بر سن شناسنامه ای باید به سن و بلوغ عقلی، اجتماعی، فرهنگی و ظاهر وی نیز توجه کرد. بعضی وقتها دختری ممکن است ۳ سال از پسری بزرگتر باشد، اما با نشاط و انرژی است. و علاقمندیها و تمایلات مشترکی با پسر دارد. لذا علاوه بر سن تقویمی، لازمست که به ظاهر ، طرز فکر و نگرش هم توجه عمیق شود.
۵ – نحوه تفکر پسر و دختر ، نسبت به اختلاف سنی در ازدواج ( بزرگتر بودن دختر از پسر)، بسیار مهم است. اگر پسری از همان اول با تردید به بزرگتر بودن خانمش بیندیشد. او آمادگی دارد که بعدا با کنایه اطرافیان به هم بریزد و این مسئله را مرتب به رخ خانمش بکشد.
اما در برابر پسری که درگیر این گونه مسائل نیست به سادگی از کنار این مسئله می گذرد. همچنین دختری که به این مسئله (سن زیاد) حساس هست. بعدا هر مسئله را در رابطه اشان به خودش و سن بالایش نسبت می دهد. که این از آسیب پذیریهای چنین ازدواجهایی هست.
۶ – نظر پدر و مادر عروس و داماد هم در این زمینه از آنجا مهم است که ممکن است با سخت گیریهای خودشون منجر شوند که دختر و پسر نظرشان کم کم به هم عوض شود. اگر پسر و دختری به شدت تحت نفوذ والدین خودش هست. معمولا نمی تواند خارج از نظر آنها ، دست به چنین ازدواجی بزند.
تناسب در ازدواج
اگر ازدواج در چهارچوب درستی نباشد، به جای اینکه آرامشدهنده باشد آرامش را برهم میزند و یا به جای اینکه با کسی رابطه صمیمانهای پیدا کنیم، ممکن است همیشه با او زندگی کنیم، اما کاملا تنها باشیم.
بنابراین، باید چهارچوبهای اساسی انتخاب همسر را به خوبی بدانیم تا با انتخاب درست به نیازهای بیولوژیک و روانی خود، پاسخ صحیح دهیم.
تناسب خانوادگی
به طور کلی، انسانها در بستر خانوادگی شکل میگیرند. چهارچوب خانواده و آنچه که بهعنوان شکلگیری شخصیت در خانواده وجود دارد، از خانوادهای به خانواده دیگر فرق میکند؛ یعنی هر خانواده بسته به زمینه فرهنگی و تربیتیای که دارد در فرد تأثیر متفاوتی میگذارد؛ چرا که نقش تربیت در شکلگیری شخصیت مهم است.
جان واتسون- پدر روانشناسی- میگوید: ۵۰ نوزاد به من بدهید و بگویید چه شخصیتهایی لازم دارید؛ دانشمند، پلیس، قاضی، دزد و… چه میخواهید؟! من مطابق سفارش شما ۲۰ سال بعد این افراد را تحویل میدهم. در واقع او میخواهد بگوید که تربیت، نقش بسیار پررنگتری از زمینههای دیگر مثل ژنتیک یا زمینههای خاص دیگر دارد.
خانواده نقش مهمی در شکلگیری شخصیت دارد، بنابراین افراد در انتخاب همسر، زمانی در کنار کسب نیازهای روانی (که به مراتب مهمتر از نیازهای بیولوژیک هستند)، درست پاسخ میگیرند و از اضطراب جدایی یا ترس از تنهایی نجات مییابند که ۲نفر، از نظر خانوادگی متناسب باشند.
چنان که اشاره کردیم خانواده- بنا به تربیتی که روی فرزندش دارد- نقش مهمی در شکلگیری شخصیت او ایفا میکند و این مسئله این روزها بسیار نادیده گرفته میشود، چرا که دختر و پسر، همدیگر را خارج از بسته خانوادگی میبینند؛ سادهترین شکل آن این است که در دانشگاه با هم آشنا میشوند، در حالی که نمیدانند طرف مقابلشان محصول چه خانوادهای است! در شکل دیگر در یک برخورد همدیگر را میبینند در حالی که هر دو، دوست دوستانشان هستند و شناخت دیگری از یکدیگر ندارند یا بهصورت تصادفی، با هم آشنا میشوند.
انسانها، محصول خانوادهشان هستند؛ پس بهتر است در زمان گزینش همسر، او را از داخل بستر خانواده دیده و انتخاب کنند و دقت کنند که آیا فرد مورد نظر، از نظر خانوادگی با آنها تناسب دارد یا خیر؟ در اینجا، مفهوم خانواده زمینههای تربیتی را باز میکند. مثلا فردی میگوید که ما از نظر خانوادگی بههم میخوریم. آیا به طور خاص، بستر فرهنگی و شیوههای تربیتی رایج در خانواده را بررسی کردهاند و به این نتیجه رسیدهاند؟ گاهی ۲ نفر با هم ازدواج میکنند و از نظر فرهنگی و خانوادگی به هم شبیه هستند، اما شیوههای تربیتی آنها متفاوت است! مثلا در خانواده پسر، زن جایگاه و ارزشی ندارد.
عنوان: قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت
قالب بندی:word
تعداد صفحات:29
محتویات
1تا 114 ماده به شکل صحیح و دقیق و زمان مشخص
فسمتی از متن
قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت
مصوب 27/11/1380 مجلس شورای اسلامی
(با آخرین اصلاحات)
ماده 1-متن زیر به عنوان یک تبصره به ماده (24) «قانون محاسبات عمومی کشور مصوب 1/6/1366» الحاق میگردد:
تبصره ـ میزان تنخواهگردان خزانه حداکثر تا سه درصد (3%) بودجه عمومی دولت تعیین میگردد.
ماده 2-به مجامع عمومی یا شوراهای عالی شرکتهای دولتی موضوع ماده (4) «قانون محاسبات عمومی کشور مصوب 1/6/1366» و سایر شرکتهایی که بیش از پنجاه درصد (50%) سرمایه و یا سهام آنها منفرداً یا مشترکاً متعلق به وزارتخانهها، مؤسسات دولتی، شرکتهای دولتی (به استثنای بانکها و مؤسسات اعتباری و شرکتهای بیمه) و همچنین سایر شرکتهای دولتی که شمول قوانین و مقررات عمومی بر آنها مستلزم ذکر نام یا تصریح نام است از جمله شرکت ملی نفت ایران و شرکتهای تابعه و وابسته به وزارت نفت و شرکتهای تابعه آنها و سازمان صنایع ملی ایران و شرکتهای تابعه و مرکز تهیه و توزیع کالا که بودجه آنها در قوانین بودجه سنواتی درج میگردد، اجازه داده میشود با کسب نظر از سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور، ارقام مربوط به بودجه مندرج در قوانین مزبور را بر اساس سیاستهای دولت، یا تصمیماتی که طبق اساسنامه یا قانون تشکیل شرکتها و مؤسسات مذکور، مجاز به اتخاذ آن هستند، یا در صورت فراهم شدن موجبات افزایش تولید یا دیگر فعالیتهای اصلی شرکت یا بنا بر مقتضیات ناشی از نوسان قیمتها، یا به تبع دیگر تحولات اقتصادی و مالی، با رعایت مقررات اساسنامه مورد عمل تغییر دهند مشروط به اینکه این تغییر:
اولاًـموجب کاهش ارقام مالیات و سود سهام دولت و همچنین بازپرداخت وامهای داخلی و خارجی از جمله وام موضوع ماده (32) «قانون برنامه و بودجه مصوب 5/12/1351» مندرج در بودجه مصوب (یا اصلاحی احتمالی) نشود.
ثانیاًـ میزان استفاده شرکت از محل بودجه عمومی دولت را افزایش ندهد.
ثالثاـ میزان تسهیلات قابل دریافت از سیستم بانکی کشور افزایش نیابد.
مجامع عمومی یا شوراهای عالی شرکتهای موضوع این ماده، در موقع رسیدگی و تصویب صورتهای مالی موظفاند گزارش تطبیق عملیات شرکت با بودجه مصوب را که با توجه به هدفهای کمی توسط شرکت یا مؤسسه انتفاعی تهیه میشود و پس از رسیدگی و اظهار نظر روشن و صریح بازرس قانونی در باب انطباق عملیات اجرایی با هدفها و هزینههای مصوب شرکت به مجمع عمومی یا شورای عالی ارائه میگردد ارزیابی کنند و تصمیمات مقتضی اتخاذ نمایند.
رؤسای شوراهای عالی و مجامع عمومی شرکتهای دولتی مسؤول اجرای این ماده خواهند بود. آخرین زمان مجاز برای اصلاح بودجه توسط شرکتهای دولتی موضوع این ماده تا پانزدهم آبان ماه هر سال تعیین میشود.
تبصره ـ در اجرای تبصره 2 ماده (4) «قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران»، دولت مجاز است حداکثر تا بیست درصد (20%) برای شرکتهای دولتی موضوع این ماده مجوز مشارکت و سرمایهگذاری صادر نماید.
ماده 3-اجازه داده میشود کمبود نقدینگی و وجوه مورد نیاز برای سرمایهگذاری شرکتهای دولتی موضوع ماده (2) این قانون از منابع سیستم بانکی با رعایت موارد زیر تأمین گردد:
الف: سقف ریالی تسهیلات بانکی قابل اعطا به شرکتهای دولتی باید ضمن رعایت سیاستهای پولی موضوع ماده (19) «قانون عملیات بانکی بدون ربا مصوب 8/6/1362» و حداکثر تا سقفهای پیشبینی شده در قوانین بودجه سنواتی، به استثنای تسهیلات بانکی برای سرمایه در گردش آنها با رعایت مفاد سایر تبصرههای مندرج در قوانین مزبور به طور جداگانه به تصویب هیئت وزیران برسد.
ب: پرداخت تسهیلات مذکور منوط به بازپرداخت اقساط سررسید وامهای قبلی از محل ذخایر و اندوختهها میباشد. بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور موظفاند هر شش ماه یک بار عملکرد این تسهیلات را به کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی گزارش نمایند.
ماده 4-دریافت هر گونه وجه، کالا و یا خدمات تحت هر عنوان از اشخاص حقیقی و حقوقی توسط وزارتخانهها، مؤسسات و شرکتهای دولتی غیر از مواردی که در مقررات قانونی مربوط معین شده یا میشود. همچنین اخذ هدایا و کمک نقدی و جنسی در قبال کلیه معاملات اعم از داخلی و خارجی توسط وزارتخانهها و مؤسسات دولتی و شرکتهای دولتی و مؤسسات و نهادهای عمومی غیر دولتی، مؤسسات و شرکتهایی که شمول قانون بر آنها مستلزم ذکر نام یا تصریح نام است و یا تابع قوانین خاص هستند ممنوع میباشد.
به کتابخانههای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی، پژوهشی، فرهنگستانها، بنیاد ایرانشناسی، سازمان اسناد ملی ایران، سازمان میراث فرهنگی کشور، کتابخانه ملی ایران و کتابخانه مجلس شورای اسلامی اجازه داده میشود به صاحبان کتابخانه، اشیای هنری و موزهای که مجموعه کتابها و اشیای ملکی خود و یا بخشی از آنها را به مؤسسات مذکور در فوق اهدا میکنند، با تأیید هیئت امنای مربوطه یا بالاترین مقام دستگاه ذیربط مبالغی به عنوان هدیه متقابل بپردازند. این مبلغ نباید از شصت درصد (60%) قیمت کارشناسی هدایا بیشتر باشد.
آییننامه اجرایی این ماده توسط سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور تهیه و به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید.
ماده 5-متن زیر به عنوان ماده (71 مکرر) به «قانون محاسبات عمومی کشور مصوب 1/6/1366» الحاق میگردد:
ماده 71 مکرر ـ پرداخت هر گونه وجهی توسط وزارتخانهها و مؤسسات دولتی، شرکتهای دولتی موضوع ماده (2) این قانون، به دستگاههای اجرایی به عنوان کمک یا هدیه به صورت نقدی و غیر نقدی به جز در مواردی که در مقررات قانونی مربوط تعیین شده یا میشود و مبالغی که به دانشگاههای دولتی و احداث خوابگاههای دانشجویی دولتی، مؤسسات آموزش عالی، فرهنگستانها و بنیاد ایرانشناسی، طرحهای تحقیقاتی جهاد دانشگاهی و حوزههای علمیه و آموزش و پرورش و سازمان تربیت بدنی ایران و سازمان بهزیستی کشور و کمیته امداد امام خمینی (ره) و شهرکهای علمی و صنعتی فناوری و تحقیقاتی و اورژانس و پروژههای بهداشتی و ورزشی روستایی پرداخت میگردد، ممنوع است.
هدایای نقدی که برای مصارف خاص به وزارتخانهها، مؤسسات دولتی و شرکتهای دولتی با رعایت ماده (4) این قانون اهدا میشود باید تنها به حساب بانکی مجاز که توسط خزانهداری کل کشور برای دستگاههای مذکور افتتاح شده یا میشود واریز گردد. مصرف وجوه مذکور با رعایت هدفهای اهدا کننده، برابر آییننامهای خواهد بود که توسط وزارت امور اقتصادی و دارایی تهیه و به تصویب هیئت وزیران میرسد. هدایایی که به طور غیر نقدی به وزارتخانهها و مؤسسات دولتی اهدا میگردد مشمول مقررات اموال دولتی خواهد بود و شرکتهای دولتی این گونه موارد را باید طبق اصول حسابداری در دفاتر خود ثبت نمایند. هدایای اهدا شده به سازمان بهزیستی کشور و کمیته امداد امام خمینی (ره) هدایای خاص تلقی میشود و چنانچه اهدا کننده هدف خود را اعلام نکند با نظر شورای مشارکت مردمی با بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره) به مصرف خواهد رسید.
ماده 6-به دولت اجازه داده میشود بر اساس پیشنهاد سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور، برای انجام معاملات دولتی سایر ضمانتهای معتبر مانند اوراق بهادار (سفته، بیمهنامه و...) و مطالبات پیمانکاران و مشاوران از محل صورت کارکرد و تعدیل قطعی آنان را علاوه بر ضمانتنامههای موجود یا سپرده نقدی (به استثنای چک) به عنوان ضمانتنامه تعیین نماید.
ماده 7-کلیه اعتباراتی که تحت عنوان وجوه اداره شده در قوانین برنامه و بودجه منظور میشود بعد از پرداخت به سیستم بانکی و مؤسسات اعتباری به هزینه قطعی منظور میگردد. سود حاصل از وجوه مذکور و اقساط دریافتی ناشی از تسهیلات وجوه مذکور به ترتیبی که در آییننامه اجرایی این ماده تعیین میگردد به حساب ویژهای در خزانهداری کل واریز و عیناً در بودجههای سنواتی مجدداً برای تحقق اهداف مورد نظر لحاظ خواهد شد.
ماده 8-متن زیر به عنوان تبصره 3 به ماده (9) «قانون نظام هماهنگ پرداخت کارکنان دولت مصوب 13/6/1370» الحاق شود:
تبصره 3 ـ کمک هزینه عائلهمندی و اولاد برای بازنشستگان کشوری و لشکری که دارای شصت سال سن و بیشتر باشند و مستخدمین از کار افتاده (بدون شرط سنی) علاوه بر میزان مقرر دریافتی مطابق قانون، ماهانه کمک هزینه عائلهمندی معادل یکصد و بیست درصد (120%) حداقل حقوق مبنای جدول ماده (1) «قانون نظام هماهنگ پرداخت کارکنان دولت» و حق اولاد به ازای هر فرزند (حداکثر تا سه فرزند) معادل سی و پنج درصد (35%) حداقل حقوق مبنای جدول مذکور، پرداخت میگردد.
ماده 9-متن زیر به عنوان تبصره 2 به ماده (11) «قانون تسهیلات استخدامی و اجتماعی جانبازان انقلاب اسلامی مصوب 31/3/1374» الحاق میگردد:
تبصره 2 ـ دولت موظف است به منظور حمایت از سلامت جانبازان پنجاه درصد (50%) و بالاتر و جانبازان اعصاب و روان و شیمیایی به تشخیص کمیسیون پزشکی سازمان امور جانبازان و بر اساس شدت و نوع ضایعات ناشی از مجروحیت و میزان ساعت کاری که از جانبازان مراقبت میشود، نسبت به برقراری و پرداخت حق پرستاری به مبنای حداقل دستمزد ماهانه کارگران اقدام و اعتبار مورد نیاز را در لوایح بودجه سنواتی منظور نماید.
ماده 10-به دولت اجازه داده میشود برای پیشآگاهیها، پیشگیری، امدادرسانی، بازسازی و نوسازی مناطق آسیبدیده از حوادث غیر مترقبه از جمله سیل، زلزله، سرمازدگی، تگرگ، طوفان، پیشروی آب دریا، آفتهای فراگیر محصولات کشاورزی و اپیدمیهای دامی، اعتبار مورد نیاز را در لوایح بودجه سالانه منظور نماید.
سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور و وزارت کشور با هماهنگی دستگاههای ذیربط کمکهای بلاعوض را برای پرداخت خسارتدیدگان به طریقی تعیین میکنند که سهم اعتبار اقدامات بیمه در جبران خسارت ناشی از حوادث غیر مترقبه یاد شده نسبت به کمکهای بلاعوض، سالانه افزایش یابد و با پوشش بیمهای کامل به تدریج کمکهای بلاعوض حذف شوند.
به دولت اجازه داده میشود در صورت وقوع حوادث غیر مترقبه از جمله خشکسالی، سیل و مانند آنها تا معادل یک درصد (1%) از بودجه عمومی هر سال را از محل افزایش تنخواهگردان خزانه موضوع ماده (1) این قانون تأمین و هزینه نماید. تنخواه مذکور حداکثر تا پایان همان سال از محل صرفهجویی در اعتبارات عمومی و یا اصلاح بودجه سالانه تسویه خواهد شد.
آییننامه اجرایی این ماده بنا به پیشنهاد مشترک سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور و وزارت کشور به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید.
ماده 11-متن مندرج در ماده (79) «قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین مصوب 28/12/1373» تحت عنوان بند «الف» درج و متون زیر به عنوان بندهای «ب» و «ج» آن الحاق میگردد:
ب ـ وزارت کار و امور اجتماعی موظف است درآمد حاصل از صدور و تمدید پروانه کار اتباع خارجی در ایران را بر اساس تعرفهای که به تصویب هیئت وزیران میرسد، وصول و به حساب درآمد عمومی واریز نماید.
کارکنان محلی و مأمورین خدماتی اعزامی نمایندگیهای سیاسی خارجی که در نمایندگیهای مربوط اشتغال دارند مشروط به رعایت عمل متقابل توسط کشور مذکور از پرداخت وجوه فوق مستثنا میباشند.
ج ـ به منظور جلوگیری از حضور نیروی کار غیر مجاز خارجی در بازار کار کشور، وزارت کار و امور اجتماعی مکلف است کارفرمایانی که اتباع خارجی فاقد پروانه را به کار میگیرند بابت هر روز اشتغال غیرمجاز هر کارگر خارجی معادل پنج برابر حداقل دستمزد روزانه جریمه نماید، در صورت تکرار تخلف این جریمه دو برابر خواهد شد. درآمد حاصله به درآمد عمومی (نزد خزانهداری کل) واریز خواهد شد. کارفرمایان مذکور در صورت اعتراض میتوانند در محاکم صالحه طرح دعوی نمایند. در صورت خودداری کارفرمایان از پرداخت جریمه مقرر در این بند، تعقیب کیفری بر اساس ماده (181) «قانون کار مصوب 29/8/1369 مجمع تشخیص مصلحت نظام» به عمل خواهد آمد. مفاد این بند شامل بهکارگیری اتباع خارجی در درون اردوگاههای نگهداری آنان نمیشود.
ماده 12-متن زیر به عنوان تبصره به ماده (61) «قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین مصوب 28/12/1373» الحاق میگردد:
تبصره ـ به وزارت کار و امور اجتماعی ـ سازمان آموزش فنی و حرفهای اجازه داده میشود مبالغی را که بابت تعیین درجه مهارت و صدور مجوز و تمدید پروانه کار آموزشگاههای فنی و حرفهای آزاد و حق آزمون کارآموزان آموزشگاههای آزاد به تصویب هیئت وزیران میرسد را دریافت و به حساب درآمد عمومی کشور نزد خزانهداری کل واریز نماید. مددجویان تحت پوشش سازمان بهزیستی کشور و کمیته امداد امام خمینی (ره) از پرداخت هزینه معاف میباشند.
ماده 13-متن زیر به عنوان تبصره 3 به ماده (14) «قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش در استانها، شهرستانها و مناطق کشور مصوب 26/10/1372» الحاق میشود:
تبصره 3 ـ به سازمان آموزش و پرورش استانها اجازه داده میشود اعتبارات غیر پرسنلی برنامههای آموزشی و پرورشی خود را بدون الزام به رعایت «قانون محاسبات عمومی کشور مصوب 1/6/1366» و دیگر مقررات عمومی دولت و با رعایت ضوابط تبصره 2 ماده (14) «قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش استانها» هزینه نمایند.
در مناطقی که شوراهای آموزش و پرورش تشکیل نشده است، شورای مالی مدرسه از جهت هزینه وجوه موضوع مواد (11) و (14) قانون فوق جانشین شوراهای مذکور خواهد بود.
ماده 14-به وزارت آموزش و پرورش (سازمانهای آموزش و پرورش استانها) اجازه داده میشود با استفاده از ظرفیتهای خالی مراکز آموزشی تحت پوشش خود نسبت به برگزاری مسابقات علمی و ورزشی، آزمونهای ورودی و همچنین برقراری دورههای آموزش شبانه، تقویتی و جبرانی و کوتاهمدت با دریافت هزینههای آموزشی از مؤسسات و افراد متقاضی اقدام نماید. وجوه دریافتی از این بابت به حساب درآمد اختصاصی نزد خزانه معین استان واریز میشود و معادل آن در قوانین بودجه سنواتی همان استان برای تأمین بخشی از اعتبار مدارس و دورههای مذکور منظور و در اختیار سازمانهای آموزش و پرورش استانهای ذیربط قرار خواهد گرفت.
ماده 15-وزارت آموزش و پرورش (سازمانهای آموزش و پرورش استانها) مکلف است درآمد حاصل از ارائه خدمات در مراکز رفاهی شامل باشگاههای فرهنگیان، خانههای معلم و همچنین مراکز بهداشتی، درمانی ـ فرهنگیان که با مجوز وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تأسیس شدهاند را به حساب درآمدهای اختصاصی استانها واریز کند و معادل آن را در قوانین بودجه سنواتی برای هزینههای تعمیر و نگهداری، تجهیز، توسعه و بهرهبرداری از مراکز مذکور منظور و به مصرف برساند.
آییننامه اجرایی این ماده به پیشنهاد وزارت آموزش و پرورش به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید.
= = = = = = == = = = = = == = = = = = = == = =
ماده 103-اجازه داده میشود کل اعتبارات هزینهای، تملک داراییهای سرمایهای و اختصاصی دانشگاهها و مؤسسههای آموزش عالی و پژوهشی وابسته به وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و فرهنگستانها و مراکز آموزشی و پژوهشی وابسته به سایر دستگاهها که دارای مجوز از سوی شورای گسترش آموزش عالی میباشد، بر اساس ”قانون تشکیل هیئت امنای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی پژوهشی مصوب 1367 شورای عالی انقلاب فرهنگی“ و ”قانون نحوه انجام امور مالی و معاملاتی دانشگاهها و مؤسسههای آموزش عالی و تحقیقاتی مصوب 18/10/1369 مجلس شورای اسلامی“ و آییننامههای مربوط در قالب برنامه و طرح به صورت کمک و بدون الزام به رعایت سایر قوانین و مقررات عمومی کشور به استثنای ماده (31) ”قانون محاسبات عمومی کشور مصوب 1/6/1366“ هزینه شود. موافقتنامههای طرحهای تملک داراییهای سرمایهای مراکز فوقالذکر (به استثنای طرحهای تجهیزاتی) با هماهنگی وزارتخانههای متبوع با سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور مبادله میگردد. انجام امور مالی و معاملاتی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و مراکز سایر دستگاههایی که دارای مجوز از شورای فوقالذکر و یا مجلس شورای اسلامی میباشند صرفاً مشمول مقررات این ماده میباشد.
ماده 104-نحوه تخصیص اعتبارات هزینهای و تملک داراییهای سرمایهای و اختصاصی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و تحقیقاتی وابسته به وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بر اساس مواد (3) و (4) ”قانون نحوه انجام امور مالی و معاملاتی دانشگاهها و مؤسسههای آموزش عالی و تحقیقاتی مصوب 18/10/1369“ و آییننامههای مربوطه خواهد بود.
ماده 105-به وزارتخانههای بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و علوم، تحقیقات و فناوری اجازه داده میشود هزینه ارزشیابی مدارک تحصیلی فارغالتحصیلان و دانشجویان انتقالی خارج از کشور را از آنها اخذ و به حساب درآمد عمومی کشور (نزد خزانهداری کل) واریز نمایند.
ماده 106-به دانشگاهها و مراکز پژوهشی اجازه داده میشود که بر اساس سیاستهای کلی دولت نسبت به انجام قراردادهای پژوهشی و توسعه همکاری علمی با دانشگاهها و مراکز پژوهشی و صنعتی سایر کشورها اقدام نمایند.
درآمدهای ناشی از فروش دانش فنی و اجرای امور پژوهشی پس از واریز به حساب درآمد عمومی (نزد خزانهداری کل) معادل وجوه واریزی از محل ردیف خاصی که در قوانین بودجه سالانه منظور خواهد شد جهت توسعه کیفی امر آموزش و تحقیقات در اختیار دانشگاهها و مراکز پژوهشی ذیربط قرار خواهد گرفت.
ماده 107- خرید دانش فنی از خارج از کشور توسط دستگاههای موضوع ماده (33) این قانون جهت اجرای طرحها و پروژههای تملک داراییهای سرمایهای مذکور در قوانین بودجه سالانه به شرطی مجاز خواهد بود که با تشخیص وزارت علوم، تحقیقات و فناوری دانش فنی مورد نیاز آن در داخل کشور وجود نداشته باشد. وزارتخانه مذکور موظف است با کسب اطلاع از کلیه مراکز ذیربط حداکثر ظرف مدت دو ماه نظر خود را حسب مورد به دستگاه اجرایی درخواست کننده اعلام نماید.
ماده 108-کلیه دستگاههای اجرایی اعم از مؤسسات دولتی، شرکتهای دولتی و مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت و غیر دولتی موظفاند قبل از انجام هرگونه خرید خارجی در زمینه مواد پرتوزا و دستگاههایی که به نحوی با پرتوهای یونساز و غیر یونساز سر و کار دارند از سازمان انرژی اتمی ایران گواهی عدم تولید داخلی و عدم دانش فنی داخلی را دریافت نمایند. سازمان مذکور موظف است حداکثر ظرف مدت یک ماه از تاریخ دریافت تقاضا نسبت به صدور گواهی مزبور اقدام نماید.
در صورت توان داخلی طبق استانداردهای لازم موظفاند از طریق عقد قرارداد با مراکز تحقیقاتی، سازنده و تولیدی سازمان انرژی اتمی ایران اعتبارات مربوط را هزینه نمایند.
ماده 109-ایجاد و توسعه هرگونه دانشکده، مؤسسه آموزشی با مقطع تحصیلی بالاتر از کاردانی توسط وزارتخانهها و سازمانهای دولتی و مؤسساتی که شمول قانون بر آنها مستلزم ذکر نام است به جز وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و همچنین دانشگاههای نیروهای مسلح بدون مجوز شورای گسترش آموزش عالی ممنوع است.
ماده 110-وزارت جهاد کشاورزی موظف است اراضی واگذار شده توسط هیئتهای واگذاری زمین را بدون استثنا و بدون هیچ پیششرطی به کشاورزان متقاضی خرید با حفظ کاربری کشاورزی حداکثر قیمت منطقهای زمان واگذاری به صورت نقد یا اقساط بفروشد و درآمد حاصله را به حساب درآمد عمومی (نزد خزانهداری کل) واریز نماید.
تبصره- وزارت جهاد کشاورزی مکلف است اراضی مورد نیاز برای ایجاد مجتمعهای دامپروری (شرکتهای صنعتی دامداری) را با قیمت منطقهای با اقساط پنجساله در اختیار سرمایهگذاران و بهرهبرداران قرار دهد.
ماده 111-شهرکهای صنعتی غیر دولتی از امتیازات مقرر در ”قانون راجع به تأسیس شرکت شهرکهای صنعتی ایران مصوب 7/12/1362“ و اصلاحیههای بعدی آن برخوردار میگردند.
ماده 112- اجازه داده میشود بر اساس تعرفههایی که به پیشنهاد مشترک وزارت جهاد کشاورزی و سازمان محیط زیست به تصویب هیئت وزیران میرسد، درآمد حاصل از صدور مجوز بهرهبرداری و استحصال آرتمیا در پارک ملی دریاچه ارومیه به حساب درآمد عمومی (نزد خزانهداری کل) واریز گردد.
ماده 113-وزارتخانههای صنایع و معادن و جهاد کشاورزی موظفاند با رعایت قوانین برنامههای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران حسب مورد نسبت به ایجاد بورسهای تخصصی فلزات و بورسهای تخصصی کالاهای عمده بخش کشاورزی اقدام نمایند.
ماده 114-این قانون از تاریخ 1/1/1381 لازمالاجرا میباشد و قوانین مغایر با آن لغو میگردد.
قانون فوق مشتمل بر یکصد و چهارده ماده و بیست و هفت تبصره طبق اصل هشتاد و پنجم (85) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در جلسه روز شنبه مورخ بیست و هفتم بهمن ماه یکهزار و سیصد و هشتاد کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی تصویب و در جلسه علنی روز چهارشنبه مورخ بیست و ششم دی ماه یکهزار و سیصد و هشتاد با چهار سال مدت اجرای آزمایشی آن موافقت شده بود، در تاریخ 8/12/1380 به تأیید شورای نگهبان رسیده است