شرح مختصر : یادگیری: از آنجا که رفتار و عکس العملهای فعلی ما نتیجه ی یادگیری و تجربیات گذشته مان است یادگیری گاه به عنوان فرایندی که تغییر نسبتاً دائمی در رفتار ما به وجود می آورد تعریف شده است، یعنی توانایی و کارایی ما نتیجه ی برخوردهای گذشته ما با محیط است. رشد یادگیری: رشد جسمی کودک در زمینه های مختلف تابع قوانین کلی رشد است اما رشد یادگیری تابع عوامل و شرایط اجتماعی، محیطی، اقتصادی و جسمی نیز می باشد.
• جریان دائمی تغییرات جسمی کودک باعث می شود فرد تواناییهای خود در یادگیری رفتارهای تازه را به منظور دستیابی به موفقیت های بیشتر به کار گیرد.
• یادگیری هر مهارت تازه به عنوان زیر بنایی برای پیشرفت ها و یادگیری مهارت های آتی به کار گرفته می شود.
فهرست:
یادگیری و مراحل مختلف زندگی
دوران قبل از بازنشستگی
تقسیم بندی بزرگسالان براساس شرکت در آموزش
روش های یادگیری و ارتباط آن با سن
دامنه و وسعت یادگیری بزرگسالان
مراحل مختلف حافظه
حافظه ی حسی
حافظ عملی یا کوتاه مدت
حافظه ی دراز مدت
تفاوت حافظه های دراز مدت از فراگیری های موقتی
تجربه سازماندهی و به خاطر آوردن
اثراتی چند بر یادگیری بزرگسالان
نقش مربی در آموزش
تئوری های یادگیری بزرگسالان
مکتب روانشناسی ارتباطی تحریک و انعکاس
مکتب روانشناسی گشتالت
یادگیری از طریق آزمایش و خطا
قانون اثر
انعکاس شرطی
محرک شرطی
محرک غیر شرطی
انعکاس غیر شرطی
انعکاس شرطی
تعمیم محرک
تئوری عکس العمل ارادی یا فعال
تقویت و تشویق برنامه ای
عامل تقویت منفی و تنبیه
روش مکتب گشتالت در مورد یادگیری
یادگیری مکاشفه ای
طرح یادگیری درجه بندی شده ی گاینه
16 صفحه
مشخصات فایل
عموان:بررسی نقش ویژگی های فراشناختی محیط یادگیری کلاسی بر استفاده دانش آموزان از راهبردهای مدیریت منابع
قالب بندی:word
تعداد صفحات:14
محتویات
چکیده
مقدمه
روش
ابزار های پژوهش
مقیاس محیط فراشناختی یادگیری
مقیاس مدیریت منابع
یافته ها
بحث و نتیجه گیری
منابع
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ویژگی های فراشناختی محیط یادگیری کلاسی بر استفاده دانش آموزان از راهبردهای مدیریت بود. منظور از راهبردهای مدیریت منابع، راهبردهای مدیریت زمان و مکان، تنظیم تلاش، یادگیری با همسالان و کمک خواستن است. بدین منظور تعداد 398 نفر (205پسر و 193دختر) از دانش
آموزان اول دبیرستانی شهر شیراز با میانگین سنی 3/15 به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. این آزمودنی ها به مقیاس های محیط فراشناختی یادگیری و راهبردهای مدیریت منابع پاسخ دادند. روایی و پایایی مقیاس ها با استفاده از روایی همگرا و آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت و رضایت بخش بود. نتایج نشان داد که بین ویژگی های فراشناختی محیط یادگیری و راهبردهای مدیریت منابع رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (01/0p<). نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نیز بیانگر این بود که مباحثه دانش آموز با معلم، حمایت عاطفی، صدای دانش آموزان و حمایت و تشویق معلم به عنوان ویژگی های فراشناختی محیط یادگیری قادر به پیش بینی راهبردهای مدیریت منابع بودند. بطورکلی نتایج این پژوهش بیان می دارد که محیط های آموزشی با داشتن ویژگی هایی نظیر تعامل دانش آموزان با هم و با معلم، حمایت عاطفی، اظهار نظر دانش آموز و حمایت و تشویق معلم می تواند بر استفاده دانش آموزان از راهبردهای مدیریت منابع تأثیرگذار باشد.
کلیدواژه ها: محیط فراشناختی یادگیری؛ راهبردهای مدیریت منابع؛ مدیریت زمان و مکان؛ تعامل درون کلاسی.
مقدمه:
راهبردهای مدیریت منابع[1] راهبردهایی هستند که یادگیرندگان از آن برای کنترل و اداره محیط یادگیری و مطالعه نظیر مدیریت در تنظیم وقت، نحوه تلاش، انتخاب محیط مطالعه و کمک گرفتن از افراد دیگر مثل معلمان، همسالان، منابع و مانند آن استفاده می کنند. این راهبردها به دانش آموزان کمک می کند تا با محیط سازگار شده و آن را با توجه به اهداف و نیازهای خود تغییر دهند (زیمرمن و مارتینز-پونز[2]،1986).
با استفاده از این راهبردها یادگیرندگان قادر می شوند تا زمان، مکان و حمایت های لازم هنگام مطالعه و یادگیری را انتخاب و تنظیم نمایند. در واقع راهبردهای مدیریت منابع جزئی از راهبردهای یادگیری خودگردان[3] هستند.
خودگردانی[4] عبارت است از کنترل، هدایت و تنظیم اعمال برای رسیدن به اهداف
و اکتساب اطلاعات
(پاریس و پاریس[5]، 2001 ). فرآیند خود
گردانی در یادگیری به دنبال فعال نمودن یادگیرنده و پذیرفتن مسئولیت از طرف وی نسبت به مسائل آموزشی روزمره خود می
باشد. یادگیری خودگردان به فعالیت
های رفتاری، فراشناختی و انگیزشی دانش
آموزان که در جریان یادگیری
شان سهیم هستند اطلاق می
شود (زیمرمن، 1998).
راهبردهای یادگیری خودگردان به دانش
آموزان کمک می کنند تا مطالب ارائه شده در آموزشگاه
ها را نه تنها بهتر بفهمند، بلکه در امور تحصیلی خود
انگیخته، فعال و علاقه
مند باشند و پیشرفت تحصیلی قابل توجهی کسب نمایند.
افراد خودگردان، بر اساس معیارها و اهدافی که برای خود مشخص کرده
اند رفتار خود را مورد قضاوت و ارزیابی قرار می
دهند، سپس بر اساس اینکه کدام یک از رفتارها با اهداف و معیارهای شخصی آنها هماهنگی دارد خود را پاداش یا تنبیه می
کنند. به عبارت دیگر راهبردهای خودگردانی سبب انعطاف پذیری در رفتار یادگیردنده می شوند و به او کمک می کنند تا هر زمان که برایش ضرورت داشته باشد روش و سبک یادگیری خود را تغییر دهد (موسوی،1387).
زیمرمن (1995) نشانه
های یادگیری خودگردان را عبارت از هدفمند بودن، مدیریت زمان، تمرین معنی
دار و جهت
دار، کاربرد
مناسب راهبردهای شناختی
و
فراشناختی و احساس خود کارآمدی می داند.
پنتریچ، اسمیت، گارسیا و مک کیچی[6] (1991) راهبردهای مدیریت منابع در یادگیری را شامل چهار راهبرد مدیریت زمان و مکان، تنظیم تلاش، یادگیری به کمک همسالان و کمک خواستن از دیگران می دانند.
منظور از مدیریت زمان و مکان توانایی فرد در کنترل و تنظیم زمان و سازماندهی محیطی است که برای مطالعه کردن در نظر می گیرد (استفانو و سالیسبری-گلنون[7]،2002). یادگیرندگان خودگردان از مهارت هایی نظیر استفاده از یک جدول زمانی یا انتخاب مکانی مناسب برای مطالعه برخوردار هستند (فولادچنگ،1383).
تنظیم تلاش یک راهبرد مدیریتی دیگر است که حاکی از تمایل فرد برای انجام تکلیف و مداومت بر انجام آن تا اتمام تکلیف است. این راهبرد بویژه در مواجهه با تکالیف مشکل دارای ضرورت و اهمیت است (استفانو و سالیسبری-گلنون،2002؛ فولادچنگ،1383)
یادگیری به کمک همسالان به معنای همکاری با همکلاسی ها و تمایل به ارائه کمک به دیگران و بحث و تبادل نظر با آنها است. استفانو و سالیسبری-گلنون (2002) معتقدند که این راهبرد بر ساخت اجتماعی دانش از طریق تعامل با همسالان تأکید دارد.
در نهایت کمک خواستن نیز به تمایل فرد به دریافت کمک از دیگران اشاره دارد (فولادچنگ،1383). پژوهشگران در خصوص کمک خواستن از دیگران سه بُعد اساسی با عناوین شناختی-فراشناختی، انگیزشی-هیجانی و اجتماعی-تعاملی را شناسایی کرده و مورد بررسی قرار داده اند (پاستینن، کوکونن، تلوانن و پالکینن[8]،2004). در بعد شناختی –فراشناختی تمرکز اصلی روی رفتار سوال پرسیدن است. بعد انگیزشی-هیجانی اغلب از طریق جهت گیری هدف، ادراک شایستگی های فردی، خودکارآمدی و عزت نفس مشخص شده و مورد بررسی قرار گرفته است. بعد اجتماعی- تعاملی به ویژگی اجتماعی نظیر فرایند کمک خواستن و نقش عوامل موقعیتی در آن اشاره دارد (پاستینن و همکاران،2004).
استفاده از مهارت ها و راهبردهای یادگیری خودگردان، ازجمله راهبردهای مدیریت منابع، مستلزم ایجاد محیطی است که در آن به دانش آموزان توانایی های کنترل و استفاده از این راهبردها آموزش داده شود. پژوهش های متعددی بر آموزش دادن راهبردهای یادگیری خودگردان به دانش آموزان اذعان داشته اند (فولادچنگ،1383). برخی از محققان به جای آموزش مستقیم راهبردها به دانش آموزان، بر ایجاد محیط های یادگیری تاکید دارند که بتواند بطور غیر مستقیم این قبیل توانایی ها را انتقال دهند (توماس[9]،2003، اسکراو و مشمن[10]،1995). در واقع این راهبردها باید بخشی از ساختار کلاسی شوند. ایجاد محیط های یادگیری با جهت گیری فراشناختی تلاشی در این راستا است.
فراشناخت به دانش، آگاهی و کنترل تفکر فردی و استراتژی های یادگیری اشاره دارد (فلاول[11]،1988؛ بوکریز[12]، پنتریچ و زیدنر[13]،2000 ). حجم وسیعی از پژوهشهای داخلی و خارجی نشان دادهاند که آموزش دانش و مهارت فراشناختی منجر به ارتقاء یادگیری و افزایش بهتر عملکرد یادگیرندگان در حل مسأله میگردد (سوانسون[14]،1990؛ فولاد چنگ،1383).
محیط یادگیری فراشناختی بر دیدگاه سازنده
گرایی اجتماعی استوار است. در این دیدگاه بر نقش و اهمیت زبان، فرهنگ و تعاملات اجتماعی در کسب دانش و معرفت تأکید می شود (توماس،2003). توماس (2003) چندین ویژگی را برای محیط یادگیری فراشناختی بیان می کند؛ این ویژگی ها عبارتند از تقاضاهای فراشناختی[15]، مباحثه بین دانش آموزان[16]، مباحثه دانش آموز با معلم[17]، کنترل توزیع شده[18]، صدای دانش آموز[19]، تشویق و حمایت معلم[20] و حمایت عاطفی[21].
تقاضاهای فراشناختی به این اشاره دارد که از دانش آموزان خواسته می شود تا از چگونگی یادگیری شان و اینکه چطور می توانند یادگیری شان را بهبود بخشند آگاه شوند. در مباحثه بین دانش آموزان و مباحثه با معلم، دانش آموزان در خصوص فرایندهای یادگیری شان با هم و با معلمشان بحث می کنند. صدای دانش آموز بیانگر این نکته است که دانش آموزان احساس کنند که این حق را دارند که از معلمشان در خصوص روش های و برنامه های آموزشی اش سؤال بپرسند.
[1] Source management strategies
[2] Zimmerman & Martinez - pons
[3] self – regulated learning strategies
[4] [4] self – regulation
[5] Paris
[6] Pintrich, Smith, Garcia and McKeachie
[7] Stefanou & Salisbury-glennon
[8] Puustinen, Kokkonen, Tolvanen & Pulkkinen
[9] Thomas
[10] Schraw, G. & Moshman
[11] Fllavel
[12] Boekaerts
[13] Zeidner
[14] Swanson
[15]- Metacognitive demands
[16] Student-student discourse
[17] Student-teacher discourse
[18] Distributed control
[19] Student voice
[20] Teacher encouragement & support
[21] Emotional support
مشخصات فایل
عنوان:پاورپوینت اصول آموزش و یادگیری
قالب بندی:پاورپوینت
تعداد اسلاید:30
فهرست
•هوش و خلاقیت
مشخصات فایل
عنوان: دانلود مقاله پیرامون اختلالات یادگیری
قالب بندی: word
تعداد صفحات:34
محتویات
مقدمه
اختلال یادگیری چیست؟
ریشههای اختلال یادگیری
ناتوانی های حافظه و راهبردهای آن
انواع ناتوانی های یادگیری
انواع اختلالات
افسردگی اضطرابی
اختلال وسواس اجباری
اختلال اضطرابی اجتماعی
ترس های خاص
و . . .
قسمتی از مقاله
مقدمه
یک اختلال یادگیری، اختلالی عصب زیست شناختی است که از یک مشکل جدی در خواندن، حساب کردن و یا کلمهبندی نوشتن به وجود میآید که انتظار نمیرود به یک فرد عادی نسبت داده شود. یک اختلال یادگیری نه یک اختلال یادگیری است ونه به وسیله ی یک اختلال هیجانی ایجاد میشود. اگر درست ارزیابی نشود تأثیر بالقوهای روی عملکرد ناسازگارانهی فرد دارد و در حوزههای چندگانهی زندگی ضعف ایجاد مینماید. وقتی فردی مظنون به اختلال یادگیری میشود، یک ارزشیابی عصب روانشناختی تواناییها ضروری است تا منبع مشکل را به علاوه در حوزههای توانایی عصب روانشناختی تعیین کند که میتواند به عنوان پایهای برای فنون جبرانی و اختیارات درمانی باشد.
اختلال یادگیری چیست؟
یک اختلال یادگیری1 به وسیله متخصصان بهداشت روانی و پزشکی به عنوان یک اختلال عصب زیست شناختی و یا اختلال پردازش زبان تشخیص داده شده که به وسیله عملکرد مغز به وجود آمده است. یکی از پیامدهای ناکارآمدی مغز شیوهای که افراد مبتلا به اختلال یادگیری اطلاعات را کسب کرده و پردازش میکنند که از عملکرد عادی و قابل انتظار برای کودک یا بزرگسالی که میتواند بدون مشکل جدی یاد بگیرد، متفاوت است. یک اختلال یادگیری ممکن است از لحاظ علمیدر حوزههای شناسایی کلمه، ادراک خواندن، حساب کردن، استدلال کردن، هجی کردن ویا کلمهبندی نوشتن به وجود آید. یک اختلال یادگیری غالبا وابسته به عملکرد غیرعادی مغز به علاوه در حوزه گفتار است. یک اختلال یادگیری که در زمینه علمیتشخیص داده شده است ممکن است در زمینههای دیگر نیز اختلال ایجاد کند. به طور مثال فعالیتهای روزمره یک فرد در خانه ممکن است از ناتوانی بالقوه حافظه، استدلال و یاحل مساله تاثیر بگیرد و وابسته به مشکل عصب زیست شناختی باشد. به علاوه ممکن است تاثیر نامطلوبی بر ارتباطات اجتماعی بگذارد زیرا که ضعف فرایند شناختی فرد باعث میشود که او در فکر کردن و یارفتار دچار اشتباه ویا دچار کج فهمیرفتار دیگران گردد.
اختلالات یادگیری ممکن است با حالتهای مختلف ADHD (اختلال بیش فعالی همراه به نقص توجه)، اختلالات رفتاری، ناتواناییهای حسی یا دیگر شرایط کلینیکی یا عصبشناختی هم زیستی داشته که شامل بیماریهای سلولهای داسی شکل، دیابتها، کموزنی در هنگام تولد، جراحی قلبی نئوناتال، سرطان خونی، تورم لنفاوی حاد و هیدرو سفالها میشود1.
با وجود این به علت ضعف عملکرد و یا مشکلات اجتماعی، مبتلا بودن به اختلال یادگیری باعث افسردگی واضطراب میشود. اما این اختلال نه یک اختلال یادگیری است و نه به
وسیله ی یک اختلال هیجانی به وجود میآید2.
ریشههای اختلال یادگیری
انواع زیادی از عملکردهای غیرعادی مغز وجود دارند که میتوانند منجر به یک اختلال یادگیری شوند که تاکنون تغییرات و علل آن شناسایی و طبقهبندی نشدهاند. به طور مثال نارساخوانی از اختلالات یادگیریای است که روی خواندن و هجی کردن تأثیر میگذارد. تحقیقات نشان داده است که عملکرد غیر عادی مغز در پردازش زبانی- شنیداری
(مثل پردازش صداشناسی نامگذاری سریع اتوماتیک) در تعداد زیادی از افراد مبتلا به نارسا خوانی دیده شده است3.
شواهدی وجود دارد که نشان میهد که نامگذاری اتوماتیک و سریع و پردازش صدایی
هسته ی پردازشهایی هستند که مهارتهای خواندن را پیش بینی میکنند1.
گرچه بعضی افراد درسیستم دیداری مغزشان ساختار متفاوتی دارند2. تأثیرات نواقص ویژه ی دیداری بر روی یادگیری ممکن است به مهارتهای دیگر بسط یابد. اختلال ریاضی اختلال یادگیری ای است که روی محاسبه ی ریاضیات و حل مساله تأثیر میگذارد. تحیقات گوناگونی در حال انجام است که تعیین میکند انواع مختلف عملکرد غیر عادی مغز است که منجر به اختلال یادگیری میشود. تحقیق اختلال ریاضی که از تصویر عصبی استفاده میکند به گستردگی تحقیق نارساخوانی نیست. ولی به هر حال مطالعات عصب شناختی به وضوح انواع ناکارآمدیهای مغز را به اثبات رسانده است3.
نیاز به ارزشیابی مناسب ملاکهای تشخیص یک اختلال یادگیری همزمان با تغییر تدابیر آموزشی و یافتههای تحقیق تغییر میکنند. با وجود اینها این حقیقت که یک اختلال یادگیری نمایانگر عملکرد غیرعادی مغز است بحثی در آن نیست. بنابراین وقتی فردی درمدرسه و در زندگی روزمره با مشکل مواجه است مظنون به یک اختلال یادگیری میشود که یک ارزشیابی از تواناییهای عصب روان شناختی او ضروری است تا نشان دهد که کدام عملکردهای مغز آن طوری که انتظار میرود کار نمیکنند و کدام عملکردهای مغز به قدر کافی کار نمیکنند. یک ارزشیابی عصب روان شناختی میتواند دامنه ی مورد نیاز ارزیابی عملکرد خاصی که اغلب در اختلال یادگیری مورد بحث است را فراهم کند مثل توجه به تواناییهای
حسی - حرکتی. ارزیابی گسترده ی به دست آمده به وسیله ی یک ارزشیابی عصب روان شناختی امکان تشخیص نقاط ضعف و قوتی را که هر دو برای تعیین حوزههای مداخله مهماند فراهم مینماید. اندازه گیری پاسخها برای مداخله و رویکردهای تشخیصی متداول درامریکا نمیتواند جانشین یک ارزشیابی عصب روان شناختی جامع شود. اطلاعات پایهای در رابطه با توانایی دیداری و کلامی میتواند از یک آزمون جامع هوشی(IQ)تفسیر شده توسط یک متخصص واجد شرایط به دست آمده باشد. مدارس دولتی متخصصانی را که واجد شرایط اجرا و تفسیرآزمونهای هوشیاند استخدام میکنند. اگر چه مدارس خصوصی و دانشگاهها متخصصان تعلیم دیده برای اجرا و تفسیر آزمونهای هوشی را استخدام نمیکنند. علاوه بر اینکه استخدام آنها توسط این مدارس کار کاملاً عجیبی است. با ملاحظهی متخصصان واجد شرایط استخدام شده در مدارس دولتی باز هم ارزیابی آنان در مدرسه ای معین قابل اطمینان نیست. بنابراین باید این شغل را مورد به مورد و مدرسه به مدرسه مورد بررسی قرار داد. همانطور که متخصصان خوب پزشکی باید خارج از شبکه ی مراقبتهای اولیه ی بهداشت جستجو شوند، متخصصانی هم که برای اجرای آزمون ارزشیابی روانشناختی آموزش دیدهاند بهتر است در ارزشیابی و مراقبت از کودکان و بزرگسالانی که در مدرسه یا دانشگاهشان متخصص ندارند، تجربه داشته باشند.
آزمونهای محدود که فقط از آزمون IQ و ارزیابی سطوح پیشرفت تحصیلی تشکیل میشود، اطلاعات کافی از کارکرد مغزی کودکان یا بزرگسالان فراهم نمیکند تا بالاترین سطح مراقبت استاندارد و مداخلههای هدفمند فراهم گردد. در یک فرد مبتلا به اختلال یادگیری ارزشیابی عصب روانشناختی ممکن است به عنوان یک ضرورت پزشکی برای اهداف مورد بررسی و روشن کارکردهای مغزی باشد. اگر شرایط پزشکی دیگر وجود داشته باشد ارزشیابی عصب روانشناختی فوق العاده مهم است، اما اگر این شرایط هم نباشد باز ارزشیابی عصب روان شناختی اهمیت دارد. مجریان دور اندیش بیمه توصیه کرده اند تا تعیین کنند که آیا خدمات ضروری میتواند به وسیله ی یک متخصص واجد شرایط در مدرسه ی خصوصی ارایه شود.
یک اختلال یادگیری اختلالی مزمن و مادام العمر است. تأثیراین ناتوانی میتواند روی عاطفه، آموزش وعملکرد حرفهای با توجه به شرایط زندگی، ارتباطات میان فردی و نقاط ضعف و قوت فردی و به علاوه تأثیر روی جامعه مهم باشد. کودکان مبتلا به اختلال یادگیری در مدرسه عملکرد بدی دارند و انتظار نمیرود که بتوانند دیپلم بگیرند. اختلال یادگیری میتواند تأثیر نامطلوبی روی عملکرد شغلی در بزرگسالی داشته باشد. شناسایی به موقع این محدودیتها و تواناییهای عصب روان شناختی میتواند آموزش، شغل و طرحهای درمانی را تسهیل کند. در هر صورت باید ارزشیابی مناسب صورت گرفته باشد1.
ناتوانی های حافظه و راهبردهای آن
ناتوانایی یادگیری و به خاطر سپردن انطباق یابی ارگانیسم را افزایش می دهد1. این درحالی است که یکی از اجزای مهم فرآیند یادگیری حافظه است. به گونه ای که بدون حافظه ما به رویداد ما به گونه ای واکنش نشان می دهیم که انگار بیش ازاین آنها را تجربه نکرده ایم2.
عوامل شناختی موثر در فرایند یادگیری از جمله ماهیت و ساختار حافظه و چگونگی عملکرد آن را تبیین نمایند3. کارکرد ذهنی نگهداری اطلاعات مربوط به محرک ها ، رویدادها ، تصاویر، ایده ها و مانند آن ، نظام انباره ای فرضی درباره ذهن /مغز که این اطلاعات را نگهداری می کند ، اطلاعاتی که نگه داشته می شوند ، یادداری اطلاعات در طول زمان ، یادداری آنچه تجربه شده است رو به یادآوردن اطلاعاتی که اندوزش شده اند از جمله تعاریفی هستندکه برای حافظه ارائه شده است4.
از جمله عوامل پیش از تولد عبارتند از:
از عوامل هنگام تولد می توان به مواردی چون:
از عوامل بعد از تولد عبارتند از:
2)عوامل فیزیولوژیک مؤثردر بروز اختلالات یادگیری
چه کسانی دارای اختلالات یادگیری هستند ؟
افراد مبتلا به ناتوانی های یادگیری در تمام سطوح و در تمام پایه های کلاسی از آمادگی تا دانشگاه وجود دارند امتیاز آن عده از کودکانی که در سطوح دبستانی درس می خوانند اصولا این است که تاکید و علاقه به شناسایی و درمان این گونه کودکان در این دوره بیشتر است بنابراین در آینده از شمار مبتلایان به این ناتوانی در سطوح بالاتر آموزشی کاسته خواهد شد1.
1 – راورکی؛ 1995؛ تیساتسانیا و همکاران؛ 1997
1 - بریسلاو و همکاران؛ 2000؛ دالن و همکاران؛2006؛
2 - هیلینگس فورد و ورنوفسکی؛ 2004؛ وانگ؛ 2007
3 - شای ویتز و همکاران؛ 2002؛ ولف و همکاران؛ 2000
1 - کیبی و همکاران؛ 2003
2- ادن و همکاران؛ 1996
3 - هکت و همکاران؛ 2001
1 – پونسکی؛ 2007
1 - اندرسن ؛ 1999
2 - وندرزندن ؛ 1993
3 - سانتراگ ؛ 1991 پسالیس ؛ هان ؛ نلسون و شانن ؛ 1998
4 - ربر ؛ 1985؛ سانتراک ؛ 1991 ؛ پتون و همکاران ؛ 1986 ؛ وندرزندن ؛ 1993
1 - والاس مک لافلین ؛مترجم منشی طوسی ؛ 1373
مشخصات فایل
عنوان: اختلالات حرکتی در حوزه مشکلات ویژه یادگیری
قالب بندی: word
تعداد صفحات: 8
محتویات
در سالهای اخیر اهداف آموزشی در دو حیطه شناختی و عاطفی مورد توجه قرار گرفته و از آنها به عنوان راهنمای عملی در جهت رشد و تکامل هدف های متوالی و زنجیره ای استفاده گردیده است. اما در حیطه روانی- حرکتی طبقه بندی های عملی و کاربردی بسیار محدود بوده است.
فکر طبقه بندی اهداف تربیتی برای مطالعه آسانتر در سال 1948 توسط گروهی از متخصصان تعلیم و تربیت و سنجش در سه حیطه شناختی، عاطفی- روانی و حرکتی مطرح گردید.
کتاب اول این گروه توسط بلوم و همکاران در سال 1956 و کتاب دوم درسال 1964 توسط کرات هول و همکاران منتشر گردید. در حیطه روانی- حرکتی طبقه بندی های بسیاری ارائه گردیده است که می توان به کارهای راکسیدل (1950)، گیلفورد (1958)، سیمپسون(1966)، کیبلر و همکاران (1970) اشاره نمود. اما کارهای آنیتا.ج.هارو در این زمینه از معروفترین آنها است. این نظریه با استفاده از نظریات قبلی و شرایط رشدی تهیه گردیده است.
مطالعات بسیار حاکی از نقش حرکت وتربیت حرکتی بر جنبه های گوناگون اخلاقی، رشد اجتماعی، عزت نفس و رشد شناختی است (کاشف مجتهدی1372).
از سوی دیگر تحقیقات نشانگر ان است که کودکانی که از رشد حرکتی خوبی برخوردارند در یادگیری دریافت بیشتری دارند، لذا برنامه ریزی در جهت شکل دهی برنامه های حرکتی و ورزشی و آموزشی- حرکتی در سنین پیش دبستانی و دبستانی در جهت رشد همه جانبه و تعدیل رفتاری کودکان بسیار موثر است (فرخنده مفیدی1372).
قابل ذکر است که نقطه تمرکز تمرینات و آموزش ها بر سه سطح اولیه یعنی: حرکات انعکاسی، حرکات اساسی بنیادی و بالاخره، سطح سوم یعنی توانایی های ادراکی است که با توجه به شرایط خاص سنی مراجعین به مراکز مشکلات ویژه یادگیری در نظر گرفته می شود.
تنوع و گستردگی تمرینات و آموزش بسیار زیاد بوده و به توانائی ها و علائق و تجربیات فردی درمانگران وابسته است. اما آنچه مهم است وجود یک چهارچوب کلی در جهت تدوین و برنامه ریزی این آموزش ها است.
جدول شماره (2-2) طبقه بندی حیطه روانی- حرکتی: سطوح طبقه بندی و پاره سطحهای آن
پاره سطحها
سطوح
تعاریف
فعالیت رفتاری
10-1 قطعه ای
20-1 بین قطعه ای
30-1 فراقطعه ای
0-1 حرکات انعکاسی
رفتارهای غیرارادی که در پاسخ بعضی از محرکات به کار گرفته می شوند.
تاشدن، بازشدن، کشیدگی، سازگاری، حالات تن
10-2 جنبشی
20-2 غیرجنبشی
30-2 دستکاری
0-2 حرکات اساسی بنیادی
پیش نیاز: فعالیتهای سطح اول الگوهای حرکتی ذاتی که از ترکیب چند حرکت انعکاسی به وجود آمده و پایه اصلی حرکات مهارتی پیچیده را تشکیل می دهند.
10-2 راه رفتن- دویدن، پریدن، سربدن، لی لی کردن، غلت خوردن و بالا رفتن
20-2 فشار دادن، کشیدن، جنبیدن، خم شدن، کش آمدن، دولا شدن، پیچ و تاب خوردن
30-2 حمل کردن، دستکاری کردن، چسبیدن، با حرکات انگشت چنگ زدن
مشخصات فایل
عنوان: مشارکت های مرکزی در یادگیری حرکتی
قالب بندی: پاورپوینت
تعداد اسلاید : 20
محتویات
فرایندهای حلقه باز
فرضیه زنجیره پاسخ ...
آوران زدایی
مکانیسم های کنترل مرکزی
الگو های مولد مرکزی
نقش بازتاب ها در حرکات جابجایی
و پدیده معکوس سازی رفلکسی
نخاع شوکی هوشمند
کنترل مرکزی حرکات سریع
برنامه حرکتی
خطای انتخاب برنامه در مقابل خطای اجرای برنامه
مشکلات برنامه حرکتی
و . . .
قسمتی از پاورپوینت
فرایندهای حلقه باز
مکانیزم های کنترل مرکزی
کنترل مرکزی حرکات سریع
موضوع برنامه حرکتی
برنامه حرکتی تعمیم یافته
فرایندهای حلقه باز
فرضیه زنجیره پاسخ
ایده اصلی این فرضیه بر این استوار است که حرکت توسط محرک درونی یا بیرونی ایجاد می شود. در ادامه انقباضات عضلانی باعث ایجاد اطلاعات حسی (بازخورد پاسخ از نظر جیمز) می شود. جیمز آنها را اطلاعات تحریک کننده نامید که باعث انقباض بعدی می شوند. پس از انقباض دوم انقباضات بعدی به همین ترتیب تا پایان یک توالی معین ادامه می یابد.
و . . .