اسلاید های آموزشی کتاب یادگیری ماشینی و کاربردهای آن در امنیت اطلاعات Stamp
اسلاید ها مطابق با 13 فصل کتاب هستند.
اسلاید های پاورپوینت به زبان انگلیسی و به صورت تمام رنگی هستند.
حل تمرین کتاب یادگیری ماشینی Theodoridis
نویسنده: S. Theodoridis
فایل PDF حل تمرین به زبان انگلیسی و در 242 صفحه است.
فایل PDF با بهترین کیفیت و با قابلیت جستجو در متن و کپی برداری از متن است.
کتاب الگوریتم های یادگیری ماشینی
ناشر کتاب: (Packt (2017
نویسنده: G. Bonaccorso
فایل PDF کتاب به زبان انگلیسی و در 352 صفحه است.
فایل PDF با بهترین کیفیت، به صورت تمام رنگی و با قابلیت جستجو در متن و کپی برداری از متن است.
کد متلب تشخیص رگ های شبکیه چشم با استفاده از تبدیل گابور و یادگیری ماشینی
مشخصات فایل
عموان:بررسی نقش ویژگی های فراشناختی محیط یادگیری کلاسی بر استفاده دانش آموزان از راهبردهای مدیریت منابع
قالب بندی:word
تعداد صفحات:14
محتویات
چکیده
مقدمه
روش
ابزار های پژوهش
مقیاس محیط فراشناختی یادگیری
مقیاس مدیریت منابع
یافته ها
بحث و نتیجه گیری
منابع
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ویژگی های فراشناختی محیط یادگیری کلاسی بر استفاده دانش آموزان از راهبردهای مدیریت بود. منظور از راهبردهای مدیریت منابع، راهبردهای مدیریت زمان و مکان، تنظیم تلاش، یادگیری با همسالان و کمک خواستن است. بدین منظور تعداد 398 نفر (205پسر و 193دختر) از دانش
آموزان اول دبیرستانی شهر شیراز با میانگین سنی 3/15 به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. این آزمودنی ها به مقیاس های محیط فراشناختی یادگیری و راهبردهای مدیریت منابع پاسخ دادند. روایی و پایایی مقیاس ها با استفاده از روایی همگرا و آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت و رضایت بخش بود. نتایج نشان داد که بین ویژگی های فراشناختی محیط یادگیری و راهبردهای مدیریت منابع رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (01/0p<). نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نیز بیانگر این بود که مباحثه دانش آموز با معلم، حمایت عاطفی، صدای دانش آموزان و حمایت و تشویق معلم به عنوان ویژگی های فراشناختی محیط یادگیری قادر به پیش بینی راهبردهای مدیریت منابع بودند. بطورکلی نتایج این پژوهش بیان می دارد که محیط های آموزشی با داشتن ویژگی هایی نظیر تعامل دانش آموزان با هم و با معلم، حمایت عاطفی، اظهار نظر دانش آموز و حمایت و تشویق معلم می تواند بر استفاده دانش آموزان از راهبردهای مدیریت منابع تأثیرگذار باشد.
کلیدواژه ها: محیط فراشناختی یادگیری؛ راهبردهای مدیریت منابع؛ مدیریت زمان و مکان؛ تعامل درون کلاسی.
مقدمه:
راهبردهای مدیریت منابع[1] راهبردهایی هستند که یادگیرندگان از آن برای کنترل و اداره محیط یادگیری و مطالعه نظیر مدیریت در تنظیم وقت، نحوه تلاش، انتخاب محیط مطالعه و کمک گرفتن از افراد دیگر مثل معلمان، همسالان، منابع و مانند آن استفاده می کنند. این راهبردها به دانش آموزان کمک می کند تا با محیط سازگار شده و آن را با توجه به اهداف و نیازهای خود تغییر دهند (زیمرمن و مارتینز-پونز[2]،1986).
با استفاده از این راهبردها یادگیرندگان قادر می شوند تا زمان، مکان و حمایت های لازم هنگام مطالعه و یادگیری را انتخاب و تنظیم نمایند. در واقع راهبردهای مدیریت منابع جزئی از راهبردهای یادگیری خودگردان[3] هستند.
خودگردانی[4] عبارت است از کنترل، هدایت و تنظیم اعمال برای رسیدن به اهداف
و اکتساب اطلاعات
(پاریس و پاریس[5]، 2001 ). فرآیند خود
گردانی در یادگیری به دنبال فعال نمودن یادگیرنده و پذیرفتن مسئولیت از طرف وی نسبت به مسائل آموزشی روزمره خود می
باشد. یادگیری خودگردان به فعالیت
های رفتاری، فراشناختی و انگیزشی دانش
آموزان که در جریان یادگیری
شان سهیم هستند اطلاق می
شود (زیمرمن، 1998).
راهبردهای یادگیری خودگردان به دانش
آموزان کمک می کنند تا مطالب ارائه شده در آموزشگاه
ها را نه تنها بهتر بفهمند، بلکه در امور تحصیلی خود
انگیخته، فعال و علاقه
مند باشند و پیشرفت تحصیلی قابل توجهی کسب نمایند.
افراد خودگردان، بر اساس معیارها و اهدافی که برای خود مشخص کرده
اند رفتار خود را مورد قضاوت و ارزیابی قرار می
دهند، سپس بر اساس اینکه کدام یک از رفتارها با اهداف و معیارهای شخصی آنها هماهنگی دارد خود را پاداش یا تنبیه می
کنند. به عبارت دیگر راهبردهای خودگردانی سبب انعطاف پذیری در رفتار یادگیردنده می شوند و به او کمک می کنند تا هر زمان که برایش ضرورت داشته باشد روش و سبک یادگیری خود را تغییر دهد (موسوی،1387).
زیمرمن (1995) نشانه
های یادگیری خودگردان را عبارت از هدفمند بودن، مدیریت زمان، تمرین معنی
دار و جهت
دار، کاربرد
مناسب راهبردهای شناختی
و
فراشناختی و احساس خود کارآمدی می داند.
پنتریچ، اسمیت، گارسیا و مک کیچی[6] (1991) راهبردهای مدیریت منابع در یادگیری را شامل چهار راهبرد مدیریت زمان و مکان، تنظیم تلاش، یادگیری به کمک همسالان و کمک خواستن از دیگران می دانند.
منظور از مدیریت زمان و مکان توانایی فرد در کنترل و تنظیم زمان و سازماندهی محیطی است که برای مطالعه کردن در نظر می گیرد (استفانو و سالیسبری-گلنون[7]،2002). یادگیرندگان خودگردان از مهارت هایی نظیر استفاده از یک جدول زمانی یا انتخاب مکانی مناسب برای مطالعه برخوردار هستند (فولادچنگ،1383).
تنظیم تلاش یک راهبرد مدیریتی دیگر است که حاکی از تمایل فرد برای انجام تکلیف و مداومت بر انجام آن تا اتمام تکلیف است. این راهبرد بویژه در مواجهه با تکالیف مشکل دارای ضرورت و اهمیت است (استفانو و سالیسبری-گلنون،2002؛ فولادچنگ،1383)
یادگیری به کمک همسالان به معنای همکاری با همکلاسی ها و تمایل به ارائه کمک به دیگران و بحث و تبادل نظر با آنها است. استفانو و سالیسبری-گلنون (2002) معتقدند که این راهبرد بر ساخت اجتماعی دانش از طریق تعامل با همسالان تأکید دارد.
در نهایت کمک خواستن نیز به تمایل فرد به دریافت کمک از دیگران اشاره دارد (فولادچنگ،1383). پژوهشگران در خصوص کمک خواستن از دیگران سه بُعد اساسی با عناوین شناختی-فراشناختی، انگیزشی-هیجانی و اجتماعی-تعاملی را شناسایی کرده و مورد بررسی قرار داده اند (پاستینن، کوکونن، تلوانن و پالکینن[8]،2004). در بعد شناختی –فراشناختی تمرکز اصلی روی رفتار سوال پرسیدن است. بعد انگیزشی-هیجانی اغلب از طریق جهت گیری هدف، ادراک شایستگی های فردی، خودکارآمدی و عزت نفس مشخص شده و مورد بررسی قرار گرفته است. بعد اجتماعی- تعاملی به ویژگی اجتماعی نظیر فرایند کمک خواستن و نقش عوامل موقعیتی در آن اشاره دارد (پاستینن و همکاران،2004).
استفاده از مهارت ها و راهبردهای یادگیری خودگردان، ازجمله راهبردهای مدیریت منابع، مستلزم ایجاد محیطی است که در آن به دانش آموزان توانایی های کنترل و استفاده از این راهبردها آموزش داده شود. پژوهش های متعددی بر آموزش دادن راهبردهای یادگیری خودگردان به دانش آموزان اذعان داشته اند (فولادچنگ،1383). برخی از محققان به جای آموزش مستقیم راهبردها به دانش آموزان، بر ایجاد محیط های یادگیری تاکید دارند که بتواند بطور غیر مستقیم این قبیل توانایی ها را انتقال دهند (توماس[9]،2003، اسکراو و مشمن[10]،1995). در واقع این راهبردها باید بخشی از ساختار کلاسی شوند. ایجاد محیط های یادگیری با جهت گیری فراشناختی تلاشی در این راستا است.
فراشناخت به دانش، آگاهی و کنترل تفکر فردی و استراتژی های یادگیری اشاره دارد (فلاول[11]،1988؛ بوکریز[12]، پنتریچ و زیدنر[13]،2000 ). حجم وسیعی از پژوهشهای داخلی و خارجی نشان دادهاند که آموزش دانش و مهارت فراشناختی منجر به ارتقاء یادگیری و افزایش بهتر عملکرد یادگیرندگان در حل مسأله میگردد (سوانسون[14]،1990؛ فولاد چنگ،1383).
محیط یادگیری فراشناختی بر دیدگاه سازنده
گرایی اجتماعی استوار است. در این دیدگاه بر نقش و اهمیت زبان، فرهنگ و تعاملات اجتماعی در کسب دانش و معرفت تأکید می شود (توماس،2003). توماس (2003) چندین ویژگی را برای محیط یادگیری فراشناختی بیان می کند؛ این ویژگی ها عبارتند از تقاضاهای فراشناختی[15]، مباحثه بین دانش آموزان[16]، مباحثه دانش آموز با معلم[17]، کنترل توزیع شده[18]، صدای دانش آموز[19]، تشویق و حمایت معلم[20] و حمایت عاطفی[21].
تقاضاهای فراشناختی به این اشاره دارد که از دانش آموزان خواسته می شود تا از چگونگی یادگیری شان و اینکه چطور می توانند یادگیری شان را بهبود بخشند آگاه شوند. در مباحثه بین دانش آموزان و مباحثه با معلم، دانش آموزان در خصوص فرایندهای یادگیری شان با هم و با معلمشان بحث می کنند. صدای دانش آموز بیانگر این نکته است که دانش آموزان احساس کنند که این حق را دارند که از معلمشان در خصوص روش های و برنامه های آموزشی اش سؤال بپرسند.
[1] Source management strategies
[2] Zimmerman & Martinez - pons
[3] self – regulated learning strategies
[4] [4] self – regulation
[5] Paris
[6] Pintrich, Smith, Garcia and McKeachie
[7] Stefanou & Salisbury-glennon
[8] Puustinen, Kokkonen, Tolvanen & Pulkkinen
[9] Thomas
[10] Schraw, G. & Moshman
[11] Fllavel
[12] Boekaerts
[13] Zeidner
[14] Swanson
[15]- Metacognitive demands
[16] Student-student discourse
[17] Student-teacher discourse
[18] Distributed control
[19] Student voice
[20] Teacher encouragement & support
[21] Emotional support
مشخصات فایل
عنوان:پاورپوینت اصول آموزش و یادگیری
قالب بندی:پاورپوینت
تعداد اسلاید:30
فهرست
•هوش و خلاقیت
هر اختلالی که در آن موفقیت تحصیلی فرد با توجه به سن و آموزش و هوش، براساس آزمونهای معیار خواندن و نوشتن و محاسبه از آنچه انتظار میرود بسیار کمتر باشد، اختلال یادگیری توصیف میشود.
اصطلاح اختلال یادگیری از نیاز به تشخیص و خدمت به دانشآموزانی برخاستهاست که به طور مداوم در کارهای درسی خود با شکست مواجه میشوند و در عین حال درچهارچوب سنی کودکان استثنایی نمیگنجند. ظاهری طبیعی دارند، رشد جسمی و قد و وزنشان حاکی از بهنجار بودن آنان است. هوش انها کمابیش عادی است، به خوبی صحبت میکنند، مانند سایر کودکان بازی و مثل همسالان خود با سایرین ارتباط بر قرار میکنند. درخانه نیز یاریهای لازم را دارند و کارهایی را که والدین به آنان واگذار میکنند به خوبی انجام میدهند. لیکن توانایی لازم برای به جریان اندازی اطلاعات برای بیان کردن و به ویژه نوشتن را ندارند. پس با توجه به مشخصات کلی این دانشآموزان، میتوان آنها را در گروه جدیدی به نام دانش آموزان اختلال یادگیری قرار داد و گفت این دانش آموزان در یک یا چند فرایند روانی که به درک کردن با استفاده از زبان شفاهی یا کتبی مربوط میشود، اختلال دارند که این اختلال میتواند به شکل عدم توانایی کامل در گوش کردن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، هجی کردن یا انجام محاسبات ریاضی ظاهر شود.
این اصطلاح شرایطی چون معلولیتهای ادراکی، آسیب دیدگیهای مغزی، نقص جزئی در کار مغز، و خوانشپریشی را در بر میگیرد. این تعریف آن دسته از دانش آموزان را که به دلیل معلولیتهای دیداری، شنیداری یا حرکتی، همچنین عقب ماندگی ذهنی یا محرومیتهای محیطی، فرهنگی یا اقتصادی به مشکلات یادگیری دچار شدهاند، شامل نمیشود.
ناتوانیهای یادگیری با اصطلاحهایی چون خواندن جبرانی یا دیرآموزی مترادف نیست. این تعریف به طور ویژه از کودکان و نوجوانانی یاد میکند که به شدت دچار ناتوانیهای یادگیری بخصوصی هستند. دانش آموزان مبتلا به این مشکل نیازمند آموزش ویژهای هستند که بنا بر نظر امز باید با تمرینهای مخصوص، غیر معمول و با کیفیتی غیر عادی سر و کار داشته باشند این امر جدا از شیوههای آموزشی و منظمی است که اکثر کودکان از آن استفاده میکنند. وظیفهٔ کارشناسان در این زمینه این است که عهده دار جبران ناتوانی یادگیری به خصوص کودک به صورت آموزش انفرادی یاگروههای کوچک باشند.
عوامل بروز اختلالات یادگیری[ویرایش]
ثابت شدهاست که علل بروز ناتوانیهای یادگیری نسبتاً مبهم است برخی از مشکلات کنونی دربارهٔ مفهوم ناتوانیهای یادگیری بازتابی است از ناتوانی ما در اشارهٔ دقیق به علل بروز ناتوانیهای یادگیری که شاهدش هستیم. روشن است که آگاهانه یا ناآگاهانه مسئله علل بروز ناتوانیهای یادگیری را به فراموشی و بی توجهی میسپاریم بر حسب درک ما از ناتوانیهای یادگیری و نگرش اولیه حرفهای ما (پزشکی، روان شناسی، تعلیم و تربیتی) نسبت به ناتوانیهای یادگیری ممکن است ما به علل خاصی توجه پیدا کنیم تا آن که به رابطهٔ علّی دشواری بپردازیم.
اما تجربهٔ گذشته و عمل کنونی به ما ثابت میکند که ناتوانیهای یادگیری مفهومی چندرشتهای است و پیوند میان کارشناسان رشتههای گوناگون در این امر باید برقرار باشد.
الف) عوامل آموزشی
۱- تدریس ناکافی و ناصحیح به کودکان
۲- عدم فراگیری معلم از مهارتهای لازم جهت تدریس درسهای پایه در مدارس
۳- توقعات بیش از اندازه بالا یا بسیار پایین معلمان
۴- برنامه ریزی و طرح برنامهٔ آموزشی ضعیف
۵- عدم فعالیتهای برانگیزنده
۶- تدریس عملی نادرست
۷- عدم آموزش مهارتهای اجتماعی، یادگیری و حرکتی و جسمی و عدم پرداختن به یادگیریهای زبان شفاهی
۸- استفاده نادرست از روشها و مداد و برنامه درسی
ب) عوامل محیطی
عوامل محیطی بسیاری وجود د دارد که میتواند به پیچیدگی ناتوانیهای یادگیری بیفزاید و حتی شاید سبب ساز آن باشد. - تغذیه، بهداشت، تندرستی
انگیزش ضعیف توجه ناکافی و ضعف در انجام کار بر اثر گرسنگی و وجود رنگها و مزههای مصنوعی در غذاها طبق نظر فاین گولد روی تحرک بیش از حد کودک مؤثر است.
سرماخوردگی مزمن، مشکلات تنفسی، آلرژیها و … در ناتوانی یادگیری کودک مؤثر است.
سقوط، آسیب دیدگی مغزی، ضربه وارد به سر و … در ناتوانی یادگیری مؤثر است.
- تحریک حسی
کودک در حال رشد نیازمند درون دادهای حسی است تا درباره محیط و خود و هر دو بیاموزد یعنی کودک به تجربههایی نیاز دارد تا بیاموزد که چگونه بیاموزد.
- تحریک زبانی
زبان به واسطهٔ نقشش در تفکر و یادگیری سایر مهارتها در محیط زندگی کودک جایگاه ویژهای دارد و ممکن است ناتوانی کودک از نبود مدلهای درست در اوایل رشد وی سرچشمه گرفته باشد.
- رشد اجتماعی و عاطفی
بسیاری از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری مضطرب، نامطمئن و بی اختیار و سرکش هستند که ممکن است این رفتارها با فقدان امنیت طبیعی، ثبات محبت و گرمی و پذیرش در منزل و محیط مدرسه پیوند داشته باشد.
ج) عوامل روانی
امکان دارد کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری در عملکردهای روانی پایه چون ادراک، حافظه و شکل درون به مفاهیم اختلال داشته باشند. د- عوامل فیزیولوژیکی
بسیاری از متخصصان بر این باورند که علل اساسی و عمده ناتوانیهای یادگیری آسیب دیدگی مغزی، شدید یا جزیی و صدمه وارده به دستگاه عصبی و مرکزی است.
ه- عوامل ژنتیکی
شواهدی در دست است که نشان میدهد ناتوانیهای یادگیری احتمالاً در برخی خانوادهها بیش از دیگران دیده میشود در واقع عوامل ژنتیکی در شمار وسیعی از ناتوانیهای یادگیری نقش دارد.
ز – عوامل بیوشیمیایی
اختلالهای گوناگون متابولیکی در حکم عواملی هستند که موجب ناتوانیهای یادگیری میشوند مثل هایپوگلیسمی، کم کاری تیروئید و …
و- عوامل پیش، هنگام و بعد از تولد
ژ- تاخیر رشد
بندر، دهریش، جانسکی، لانگ فود … اظهار میدارند که عدم ظهور علائم رشد برخی از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری ممکن است از تاخیر رشد برخی اجزای دستگاه عصبی مرکزی سرچشمه گرفته باشد که این گونه کودکان پس از بزرگتر شدن بر این مشکلات غلبه میکنند.
چ- نقص جزیی در کار مغز
به نظر میآید هر گونه نتیجه گیری دربارهٔ حیاتی بودن آسیب دیدگی مغزی در کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری در بهترین شرایط فقط جنبه تجربی و آزمایشی دارد.
نظریههای یادگیری[ویرایش]
منابع[ویرایش]
عوامل بروز اختلالات یادگیری[ویرایش]
ثابت شدهاست که علل بروز ناتوانیهای یادگیری نسبتاً مبهم است برخی از مشکلات کنونی دربارهٔ مفهوم ناتوانیهای یادگیری بازتابی است از ناتوانی ما در اشارهٔ دقیق به علل بروز ناتوانیهای یادگیری که شاهدش هستیم. روشن است که آگاهانه یا ناآگاهانه مسئله علل بروز ناتوانیهای یادگیری را به فراموشی و بی توجهی میسپاریم بر حسب درک ما از ناتوانیهای یادگیری و نگرش اولیه حرفهای ما (پزشکی، روان شناسی، تعلیم و تربیتی) نسبت به ناتوانیهای یادگیری ممکن است ما به علل خاصی توجه پیدا کنیم تا آن که به رابطهٔ علّی دشواری بپردازیم.
اما تجربهٔ گذشته و عمل کنونی به ما ثابت میکند که ناتوانیهای یادگیری مفهومی چندرشتهای است و پیوند میان کارشناسان رشتههای گوناگون در این امر باید برقرار باشد.
الف) عوامل آموزشی
۱- تدریس ناکافی و ناصحیح به کودکان
۲- عدم فراگیری معلم از مهارتهای لازم جهت تدریس درسهای پایه در مدارس
۳- توقعات بیش از اندازه بالا یا بسیار پایین معلمان
۴- برنامه ریزی و طرح برنامهٔ آموزشی ضعیف
۵- عدم فعالیتهای برانگیزنده
۶- تدریس عملی نادرست
۷- عدم آموزش مهارتهای اجتماعی، یادگیری و حرکتی و جسمی و عدم پرداختن به یادگیریهای زبان شفاهی
۸- استفاده نادرست از روشها و مداد و برنامه درسی
ب) عوامل محیطی
عوامل محیطی بسیاری وجود د دارد که میتواند به پیچیدگی ناتوانیهای یادگیری بیفزاید و حتی شاید سبب ساز آن باشد. - تغذیه، بهداشت، تندرستی
انگیزش ضعیف توجه ناکافی و ضعف در انجام کار بر اثر گرسنگی و وجود رنگها و مزههای مصنوعی در غذاها طبق نظر فاین گولد روی تحرک بیش از حد کودک مؤثر است.
سرماخوردگی مزمن، مشکلات تنفسی، آلرژیها و … در ناتوانی یادگیری کودک مؤثر است.
سقوط، آسیب دیدگی مغزی، ضربه وارد به سر و … در ناتوانی یادگیری مؤثر است.
- تحریک حسی
کودک در حال رشد نیازمند درون دادهای حسی است تا درباره محیط و خود و هر دو بیاموزد یعنی کودک به تجربههایی نیاز دارد تا بیاموزد که چگونه بیاموزد.
- تحریک زبانی
زبان به واسطهٔ نقشش در تفکر و یادگیری سایر مهارتها در محیط زندگی کودک جایگاه ویژهای دارد و ممکن است ناتوانی کودک از نبود مدلهای درست در اوایل رشد وی سرچشمه گرفته باشد.
- رشد اجتماعی و عاطفی
بسیاری از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری مضطرب، نامطمئن و بی اختیار و سرکش هستند که ممکن است این رفتارها با فقدان امنیت طبیعی، ثبات محبت و گرمی و پذیرش در منزل و محیط مدرسه پیوند داشته باشد.
ج) عوامل روانی
امکان دارد کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری در عملکردهای روانی پایه چون ادراک، حافظه و شکل درون به مفاهیم اختلال داشته باشند. د- عوامل فیزیولوژیکی
بسیاری از متخصصان بر این باورند که علل اساسی و عمده ناتوانیهای یادگیری آسیب دیدگی مغزی، شدید یا جزیی و صدمه وارده به دستگاه عصبی و مرکزی است.
ه- عوامل ژنتیکی
شواهدی در دست است که نشان میدهد ناتوانیهای یادگیری احتمالاً در برخی خانوادهها بیش از دیگران دیده میشود در واقع عوامل ژنتیکی در شمار وسیعی از ناتوانیهای یادگیری نقش دارد.
ز – عوامل بیوشیمیایی
اختلالهای گوناگون متابولیکی در حکم عواملی هستند که موجب ناتوانیهای یادگیری میشوند مثل هایپوگلیسمی، کم کاری تیروئید و …
و- عوامل پیش، هنگام و بعد از تولد
ژ- تاخیر رشد
بندر، دهریش، جانسکی، لانگ فود … اظهار میدارند که عدم ظهور علائم رشد برخی از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری ممکن است از تاخیر رشد برخی اجزای دستگاه عصبی مرکزی سرچشمه گرفته باشد که این گونه کودکان پس از بزرگتر شدن بر این مشکلات غلبه میکنند.
چ- نقص جزیی در کار مغز
به نظر میآید هر گونه نتیجه گیری دربارهٔ حیاتی بودن آسیب دیدگی مغزی در کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری در بهترین شرایط فقط جنبه تجربی و آزمایشی دارد.
نظریههای یادگیری[ویرایش]
منابع[ویرایش]
· آموزش فرایندی اختلال یادگیریمبحث اختلالات یادگیری یکی از مباحث عمده در حوزه روان شناسی و آموزش و پرورش