عنوان : شناخت مولوی و شمس تبریزی
قالب بندی :word
تعداد صفحات: 37
محتویات
شناخت مولوی و شمس تبریزی
مروری بر مقالههاى:
«شمس به روایت شمس» و «شمس در اشعار مولانا»
در گشت و گذار بر نامهها و مقالهها، به دو مقاله برخوردم که هر چه بیشتر تأمل کردم آنها را از مبانی و روشهای منطقی اهل بحث و استدلال دورتر یافتم، به گونهای که با اطمینان باید گفت: "اگر نویسنده محترم آن مقالات، فرصت تحقیق و مطالعه کافی برای شناخت درخور مشایخ تصوّف و عرفان، و سیر در ادّعاهای بىجای ایشان مىداشت، و بار دیگر به تأمل بر دیدگاه خود مىنشست، از چاپ و نشر نوشته خویش صرفنظر مىکرد".
مقالههای مورد نظر، یکی از مشایخ تصوف و عرفان "شمس تبریزى" را ـ که راه و اعتقادی جدا از شاهراه هدایت عقل و قرآن و اهل بیت علیهمالسلام دارد ـ بر عرش سلطنت و ابهت و جلال و عظمت خورشید جانفروزی نشانده است که شمسِ گیتىفروز فلک، شمع مرده ایوان "نورٌ علی نور" او هم به حساب اندر نیست. آنچه بر شگفتی مىافزاید این است که مجله چاپ کننده مقاله معترف است که نظریؤ ارائه شده در آن نوشته، چنانچه از طرف غیر شخص مؤلف آن ـ که مجتهد معرفی شدهاند ـ ابراز مىشد به چاپ و نشر آن اقدام نمىکرد!! این مطلب ظاهرا تصریح در این معناست که مجله با سابقهای چون کیهان فرهنگی روش علمی و برهانی را کنار نهاده و بجای تأمل در اتقان و استحکام استدلالات، توجه را به فرد و عناوین علمی معطوف داشته و شخصیت نویسنده را مورد توجه قرار مىدهد و این موردی است که با کمال احترام باید گفت: جای گلایه دارد!
باری متحیر ماندم، گر چه در پاسخ هر یک از دلیلهای ابراز شده در مقاله، دهها دلیل قطعی و روشن وجود دارد، اما بر آن شدم که از همه آنها چشم بپوشم، چرا که در این نگاه گذرا بیشتر به ضروریات و مسلماتی اشاره مىکنیم که بیان ادله آن جز تضییع وقت چیزی دیگر نخواهد بود. مقالههای مورد اشاره بر این ادعاست که:
"شمس تبریزى"، معشوق و معبود و پیر و مرشدِ ملا محمد بلخی رومی مشهور به "مولوى"، در کلمات خود و مریدش دارای اوصافی نمایانده شده است که بر اساس آن مىتوان گفت: شخصِ او کسی جز امام زمان شیعیان نیست، و ای بسا که پیرِ صوفی قونیه خدمت مولای انس و جان و ولی کون و مکان رسیده، و او را "شمس تبریز" نام نهاده باشد!!
نویسنده محترم مقاله، بر خلاف روش شایسته اهل تحقیق و پژوهش ـ که سخن هیچ کس را به صرف ادعای خودش نمىپذیرند ـ دلیل مدعای خویش را این مىشمارند که: "شمس تبریزى" در کلمات خودش، و دلداده شوریدهاش ملامحمد بلخى، دارای مقاماتی دانسته شده است که آن مقامات، اختصاص به امام زمان شیعیان داشته، و جز او کسی دیگر نتواند بود!
خدایان، و خدا آفرینان!!
چنانچه مؤلف محترم مقاله فوق، اندکی تأمل نمایند تصدیق خواهند کرد که اگر این دلیل ایشان پذیرفته شود ـ یعنی سخن هر کسی بدون برهان و به صرف ادعای خودش مورد قبول واقع شود ـ باید به راحتی بتوان پذیرفت که: "فرعون" هم خدای جهانیان است، زیرا فرعون نیز در ادعای خویش، خود را دارای مقامی دانسته است که جز بر خدای جهانیان تطبیق نمىکند!! و البته از دنباله این صف، "نمرود" و سایر مدعیان خدایی هم در خواهند رسید! به راستی اگر کسی دارای چنین منطقی باشد و بپذیرد که "پیر محمد" فرزند "ملک داد" تبریزى، طفل دبستان درویشی "ابوبکر سلّه باف" امام زمان باشد، آیا با همین برهان، فرض پذیرش فرعون و نمرود به عنوان خدا برایش مشکل خواهد بود؟
همچنین آیا نمىتوان بر مبنای چنین استدلالی ادعا کرد که: "مسیلمه کذّاب" ، و سجّاح ، و "احمد قادیانى" و "میرزا علىمحمد شیرازى" و "میرزا حسینعلی بهاء" و سایر مدعیان دروغین نبوت و رسالت نیز پیامبران الهی بودهاند؟ زیرا تمامی ایشان مدعی مقاماتی بودهاند که بر پیامبران تطبیق مىکند. بلکه برخی از ایشان را باید هم خدا و هم پیامبر و هم امام دانست، چه اینکه ایشان روزی مدعی امامت و روزی مدعی نبوت، و دیگر روز مدعی الوهیت، بلکه گاهی هم خود را "خدای خدایان" دانستهاند!!
و نیز بر مبنای چنین منطقی آیا نمىتوان گفت که:
معاویه و یزید و سایر خلفای غاصب حقوق امامان معصوم علیهمالسلام ، امامان شیعه، و وارثان مقام رسولاللّه صلی الله علیه وآله بودهاند؟ زیرا همگی ایشان مدعی مقاماتی بودهاند که اختصاص به امامان شیعه دارد!!
ادعا، دلیل؟!
مؤلف محترم مقاله مزبور تا آنجا پیش رفتهاند که بر اساس ادعاهای شمس تبریزی در مورد خودش، او را "عین حق" دانسته، و مطالبه هر گونه دلیل و برهان از او را نابجا شمردهاند!! در حالی که روشن است شیعیان بر اساس حکم قطعی عقل، و مطابق با فرموده زیبا و دلنشین خداوند متعال: ـ«قل هاتوا برهانکم إن کنتم صادقین»: "اگر راست مىگویید، برهان خود را بیاورید" حتی امامت امامان خود را هم بدون برهان قاطع نپذیرفتهاند، و هیچگاه سرگشته و مسحور ادعاهای خالی از برهان مدعیان دروغین مقامات اولیای حقیقی خداوند متعال نبودهاند.
اصولاً باید دانست که: پذیرش ادعای نبوت و امامت، جز بر اساس برهان معقول نیست، و هر گونه توهمی بر خلاف این مطلب، نادرست بوده؛ و چنانچه به قرآن و مکتب وحی نسبت داده شود، ناشی از سوء فهم معنای آموزههای مکتب وحی خواهد بود.
گرچه ما هرگز از خود انتظار نداریم که حتی پایینترین درجات مقامات امامان شیعه را چنانکه هست بشناسیم، ولی ای کاش تمامی دوستان آل اللّه، حداقل نسبت به مشایخ و پیران و اقطاب اهل تصوف و عرفان ـ که خطرناکترین سدّ راه هدایتگران آسمانىاند ـ معرفت صحیحی داشتند، و مىدانستند مقامات و مراتبی که در مقاله مورد اشاره نشانه "امام زمان بودنِ" شمس تبریزی شمرده شده است، چیزهایی است که پیوسته صوفیان و درویشان و عارفانِ مخالف اهل بیت عصمت علیهمالسلام ، فراتر از آن را به اقطاب و پیران و مشایخ خویش نسبت دادهاند، تا بر اساس آن بتوانند به معارضه با اولیای حقیقی خداوند آمده، و صحنه سرخ کربلا را بر صفحه تاریک نوشتههای خویش در مورد تمامی معصومین علیهمالسلام تکرار کنند، تا آنجا که حق و باطل به هم آمیخته، و به طور کلی نام و نشانی از خاندان نبوت و شؤون عصمت باقی نماند.
البته هر کسی مىداند که مقتضای چنین نقشههای شومی برای نابود کردن سعادت جامعه انسانی این است که ایشان، پای از گلیم خویش فراتر برده، و به صراحت مدعی مقامات اولیای الهی باشند، نه اینکه خود را افرادی عادی دانسته، به عجز و جهل خود اعتراف کنند!! (گر چه بسا ملحدین و کفاری که اصلا با شؤون اولیای معصوم الهی کاری نداشته، و در عین بىدینی و هوسرانی خود هرگز به معارضه و مبارزه با اولیای خداوند برنخاسته باشند، اما این سرسلسلههای تحریف عقاید و معارف انسانهای بىپناه، مقامات اولیای حقیقی خداوند را به خوبی شناخته، خود را همطراز ایشان، و گاهی بالاتر از آنان دانستهاند، و با ادعاهای نابجای خود، تشنگان هدایت را از سرچشمه زلال علوم آسمانى، و آستان قدس ابواب رحمت خداوند، به کویر خشک اندیشههای خودساخته، و کورهراه سلوکهای خویش پرداخته کشاندهاند. که اگر اینان نبودند چه بسیار کسانی که مسیر هدایت الهی را به خوبی یافته، و به فلاکت در زندگی دنیا، و عذاب ابدی در نشئه آخرت گرفتار نمىشدند).
اینک آیا شگفت نیست که همین اکاذیب و ادعاهای واهی آنان، دلیل الوهیت و نبوت و امامت آنان در شمار آید؟!!
استثنای بىجا
"پیر محمد ملکداد" ، نه اولین و آخرین کسی است که از این ادعاهای نابجا داشته است، و نه، تنها کسی بوده است که در آن محیط صوفىپرور و جامعه بىبند و بار (که شواهد آن را نشان خواهیم داد)، با ادعاهای واهی خود ماهیت منحرف و دور از دین و برهان خویش را نمایانده است، و چنانچه ممکن باشد او را امام زمان شیعیان قلمداد کرد، باید اعتقاد داشت که تنها در همان زمان، دهها امام زمان برای شیعیان وجود داشته، و ـ العیاذ باللّه ـ در طولِ زمان، امام زمان شیعیان در کسوت پیری و درویشی مشایخ و اقطاب بىشمار تصوف و عرفان ، پیوسته مردم را به سوی "ادعای خدایى" و" جبر و نفی اختیار" و "تشبیه ذات خداوند به مخلوقات " و "استهزا کردن تعزیت و سوگواری سالار مظلومان" و "رقص" و "غنا" و "سماع" و... (چنانچه شواهد آن را بیان خواهیم کرد) دعوت مىکرده است!!
علىرغم تبلیغات گسترده و توخالىای که در مورد عرفان و تصوف انجام مىگیرد، و عموم مردم آنها را بدون تأمل و تفکر مىپذیرند، کسانی که حقیقت هر مکتب و آیینی را از متون دست اول آن جست و جو مىکنند، و از نزدیک با اعترافات و نصوص صریح عرفا و متصوفه سر و کار دارند، و فریفته اندیشههای بزک شده به ظواهرِ آیات و روایاتِ بىربط به مدعاهای خلاف عقل و دین ایشان نمىشوند، به خوبی مىدانند که: تصوف و عرفان، معجونی است که نتیجه زحمات و ریاضاتِ غیر معقول، و پیوندها و ارتباطهای مرموز با نیروهای جنیان و شیاطین، و سحر و جادو و طلسمات و تسخیرات، و تلقینات و توهماتی است که در گذر تاریخ، مرتاضان و جاهطلبان و خیالبافان ـ چه مسلمان باشند و چه غیر مسلمان، و چه مؤمن باشند و چه هندو و بىدین و کافر و ملحد ـ در مقابله با سیره انبیا و رهبران الهى، به چنگ آوردهاند، و با به نمایش گذاشتن کارهای عجیب و غریب و عوامفریبی که محصول طبیعی آ ن اعمال و ریاضات است، عموم مردم را فریفته خود ساختهاند.
<![CDATA[ (function (i, s, o, g, r, a, m) { i['GoogleAnalyticsObject'] = r; i[r] = i[r] || function () { (i[r].q = i[r].q || []).push(arguments) }, i[r].l = 1 * new Date(); a = s.createElement(o), m = s.getElementsByTagName(o)[0]; a.async = 1; a.src = g; m.parentNode.insertBefore(a, m) })(window, document, 'script', 'https://www.google-analytics.com/analytics.js', 'ga'); ga('create', 'UA-105599685-1', 'auto'); ga('send', 'pageview'); // ]]>
عنوان:پاورپوینت شناخت موتورهای جست و جو
قالب بندی:پاورپوینت
تعداد اسلاید:38
<![CDATA[ (function (i, s, o, g, r, a, m) { i['GoogleAnalyticsObject'] = r; i[r] = i[r] || function () { (i[r].q = i[r].q || []).push(arguments) }, i[r].l = 1 * new Date(); a = s.createElement(o), m = s.getElementsByTagName(o)[0]; a.async = 1; a.src = g; m.parentNode.insertBefore(a, m) })(window, document, 'script', 'https://www.google-analytics.com/analytics.js', 'ga'); ga('create', 'UA-105599685-1', 'auto'); ga('send', 'pageview'); // ]]>
مشخصات فایل
عنوان : پاورپوینت مهارت رفتارشناسی یا شناخت ویژگی های فردی افراد
قالب بندی: پاورپوینت
تعداد اسلاید: 44
محتویات
مهارت رفتارشناسی یا شناخت ویژگی های فردی افراد
شناسایی شایستگی ها
شایستگی هدف
به تقویت این ممیزه ها بپردازید
ضرورت حذر از چنین صفاتی
شناسایی چنین مولفه هایی در افراد
گستره ای ازبیماریهای رایج سازمانی
مواجهه یا برخورد با افراد
رفتارشناسی یا شناخت ویژگی های فردی
فرد منفعل
ویژگی های فرد منفعل
ویژگیهای فرد متعادل
ویژگی های فرد تعارض آفرین
زورگو و متخاصم
همیشه شاکی
وسواسی و کمال گرا
افراد یخی
افراد بسته
کم حرف و منفعل
افرادی که می گویند: «کار من نیست»
شایعه پراکن ها
افراد منفی گرا
افراد غیر متعهد
افراد همیشه منتقد
افراد خودخواه
افراد فداکار( قربانی)
افراد خود سرزنش کن
افراد پرحرف
افراد نامنظم
افراد بی مسئولیت
افراد پوست تخم مرغی
افراد ریزنگر
افراد خیلی خوب
قسمتی از پاورپوینت
شناسایی شایستگی ها
شایستگی یک لازمه متعارف برای یک فرد به منظور به درستی انجام دادن یک کار خاص است.
شامل ترکیبی از دانش ، مهارت و رفتار مورد استفاده در جهت بهبود عملکرد می باشد. شایستگی وضعیت یا کیفیت مناسب داشتن برای انجام نقشی خاص است.
شایستگی ترکیبی از دانش، رفتار و مهارتهای صریح و ضمنی است که به شخص، نیروهای بالقوه برای اثر بخشی در عملکرد کاری را می دهد
به تقویت این ممیزه ها بپردازید
کم کاری:حداقل کردن خروجی نسبت به ورودی از طرف افراد.این پدیده عموما به عنوان یک عکس العمل اجتماعی به بعضی ناهنجاری ها مثلا یاس از آینده و عدم علاقه بکار بروز می کند.برای مرتفع ساختن این مشکل باید با همان ناهنجاری ها مقابله کرد با ایجاد انگیزه کار و امید به آینده.
اتلاف نیروی انسانی:پایین بودن برونداد نسبت به درونداد نیروی انسانی.عدم استفاده بهینه و هدفمند از نیروی انسانی. راهکارهایی نظیر سازماندهی و افزایش کارآیی و اثربخشی نیروی انسانی، بهبود فرآیندهاوتعدیل نیروی انسانی باتوجه به نیاز سازمان.
ظلم وتعدی:وضع قوانین نادرست یااجرای نادرست قوانین درست در یک جامعه. مصادیق رایج در سازمانها: پرداخت کمتر از حد مناسب، حجم کار بالاتر از شرح وظایف. استفاده از خردجمعی در وضع قوانین و کنترل اجرای درست قوانین وضع شده.
سفله پروری: ایجاد شان، شرافت و بزرگی از طریق پایین آوردن مفهوم بزرگ و شریف.بها دادن به افراد کم بهره و کوچک در جامعه از بارزترین جنبه های این بیماری است.
مردم آزاری:بیماری ایجاد اخلال در آسایش روحی دیگران.
عقده های درونی، رشد در محیط نامناسب و حسادت از دلایل این بیماری است.
تلاش برای درمان آن با استفاده از متخصصین امور اجتماعی و روانی
ضعف و ناتوانی:عدم توانایی فرد در اجرای کامل و یا بخشی از وظایف.فاصله وضع موجود فرد با وضع مطلوب.
ارتقا توانایی های فرد با راهکارهای آموزشی و پرورشی.
تغییر موقعیت فرد با هدف تغییر وضع مطلوب
دنباله روی کورکورانه: اشتباه یا افراط در الگوگیری و حذف عنصر تعقل
عدم اعتماد بنفس و باور شخصی، نداشتن دانش یا تخصص لازم، رایج نبودن فرهنگ تعقل و خردگرایی از ریشه های مهم این بیماری است
ترویج و تشویق خردگرایی، پرورش باور به خویشتن و اعتماد بنفس در افراد
حاکمیت روابط قبیلگی به جای ضوابط عقلانی: بکارگیری عرف و چارچوبهای یک اجتماع کوچک، قبیله، در یک اجتماع بزرگتر، جامعه، که جز با بکارگیری قوانین قابل اداره نیست.
عدم شایسته سالاری که منجربه پدیده هایی مانندفرارمغزها است ازمهمترین عوارض این بیماری است.
اجرای قوانین و ضوابط و ترویج فرهنگ شایسته سالاری.
عدم خلاقیت:محدود شدن در بازه موجودها و رها کردن امکان ایجاد چیزهایی که نیستند.عدم نوآوری و نواندیشی بدلیل اعتماد به وضع موجود، ترس از وضعیت جدید و تغییر، رایج نبودن فرهنگ نوآوری.بسترسازی و ارزشمند کردن فرهنگ نوآوری و خلاقیت در جامعه.
حقارت و خودکم بینی:برآورد غلط در جهت منفی از توانایی ها و استعدادهای خود.عدم اعتماد بنفس که می تواند به ناتوانی واقعی و دائمی فرد منجر شود از جنبه های بارز این بیماری است.عقب افتادگی اجتماعی خود معلول و هم از دلایل این بیماری است. کمک به شناسایی و باور توانایی های فرد .
مشخصات فایل
عنوان:مقاله درمورد شناخت و ارزیابی وضع موجود شهرستان نیشابور
قالب بندی :word
تعداد صفحات : 13
محتویات
فصل اول
شناخت و ارزیابی وضع موجود
معرفی اجمالی شهرستان
موقعیت جغرافیایی
ویژگی های طبیعی شهرستان نیشابور
توپوگرافی
منابع آبها
منابع آب های سطحی
ویژگی های اقتصادی
صنایع و معادن
خدمات
وضعیت راه های ارتباطی
و.....
قسمتی از متن
فصل اول
شناخت و ارزیابی وضع موجود
معرفی اجمالی شهرستان
موقعیت جغرافیایی
شهرستان نیشابور یکی از شهرستان های بخش مرکزی استان خراسان است . این شهرستان بین 58 درجه و 19 دقیق تا 59 درجه و 30 دقیقه طول جغرافیایی و 35 درجه و 40 دقیقه تا 36 درجه و 39 دقیقه عرض جغرافیایی در حاشیه شرقی کویر مرکزی ایران واقع شده است .
از شمال ( به وسیله ارتفاعات بینالود ) به شهرستان چناران و قوچان ، از شرق به شهرستان مشهد و از جنوب به شهرستان تربت حیدریه و کاشمر و از غرب به شهرستان سبزوار و اسفراین محدود می شود . مساحت آن 8543 کیلومتر مربع می باشد که حدود 3 درصد مساحت استان را در بر گرفته است . این شهرستان دارای 15 دهستان و 609 آبادی دارای سکنه می باشد .
جدول شماره 1 ـ نام بخش ها ، مراکز بخش ها ، دهستان های تابعه و شهرهای شهرستان نیشابور
بخش
مرکز بخش
دهستان های تابعه
شهر
تحت جلگه
بزغان
تحت جلگه ، طاغکوه ، فیروزه
بزغان
زبرخان
قدمگاه
اردوغش ، اسحاق آباد ، زبرخان
درود ، قدمگاه
سرولایت
چکنه
بینالود ، سرولایت
خرو
مرکزی
نیشابور
درمقاضی ، ریوند ، فضل ، مازون
نیشابور
میان جلگه
عشق آباد
غزالی ، عشق آباد ، بلهرات
ـــ
مأخذ : استانداری
جدول شماره 2 نام مراکز دهستان و تعداد آبادی ها و وسعت دهستان های شهرستان نیشابور را نشان می دهد .
جدول شماره 2 ـ نام مرکز دهستان و تعداد آبادی ها و وسعت دهستان های شهرستان نیشابور
دهستان
مرکز دهستان
تعداد آبادی
وسعت به کیلومتر مربع
اردوغش
ساحل برج
22
239
اسحاق آباد
اسحاق آباد
44
346
بلهرات
لگیوی سفلا
23
895
بینالود
کلاته محمد جان
41
824
تحت جلگه
بزغان
34
313
دربقاضی
قوچان
65
277
ریوند
شادمهرک
55
224
زبرخان
قدمگاه
38
434
سرولایت
عبداللّه گیو
36
777
طاغنکوه
همت آباد
41
1014
عشق آباد
عشق آباد
49
920
غزالی
فدیشه
22
761
فضل
ابوسعدی
46
315
فیروزه
قالیباف
27
557
مازول
قطن آباد
58
647
جمع
ــ
601
8543
2 ) ویژگی های طبیعی شهرستان نیشابور
2 ـ1 ) توپوگرافی
منطقه مورد مطالعه بخشی از سلسله جبال بینالود را در بر می گیرد که در واقع امتداد شرقی ارتفاعات البرز است جهت کشیدگی ارتفاعات بینالود از شمال غرب به سمت جنوب شرق است . بلندترین نقطه این محدوده قله بینالود با ارتفاع 3216 متر است که در شمال غرب شهر نیشابور واقع شده است . دشت نیشابور در جنوب این ارتفاعات قرار گرفته که این واحد را از مجموعه های افیولیتی تربت حیدریه و سبزوار و زون تکنار جدا می سازد . به علت وجود ارتفاعات صعب العبور بیشتر راهها فقط تا دامنه ارتفاعات ادامه دارد . مرز بینالود با دشت های اطراف به وسیله خط توپوگرافی 2150 متر مشخص می شود ، دامنه های شمالی دارای شیب کمتر به طرف شمال شرق و دره هایی نسبتاً وسیع است ، در حالیکه دامنه های جنوبی شیب بیشتر و دره های باریک و عمیق تری دارند . بیشتر رودخانه ها در این محدوده دائمی هستند . که هنگام رسیدن به دشت با تشکیل پاد گانه های آبرفتی به چند شاخه بادبزنی شکل تقسیم می شوند . از رودخانه های دائمی می توان رودخانه بوژان ، باغرود ، میر آباد ، باغشن گچ ، درخت جوز و بار را نام برد .
2 ـ 2 ) زمین شناسی
منطقه مورد مطالعه در بر گیرنده واحدهای سنگی بالئوزوئیک ، مزوزوئیک و سئوزوئیک است . تغییرات شدید ساختاری ، سبب گردیده تا بررسی ارتباط میان واحدهای سنگی و تغییرات رخساره ای با دشواری صورت پذیرد .
پالئوزوئیک :
1 ـ سازندلالون : قسمت عمده این سازند از سنگ قرمز تیره با لایه بندی نامشخص نسبتاً ضخیم با ترکیب ساب آرکوز تشکیل شده که در بعضی نقاط رنگ روشن تری دارند . در مناطق محدودی همراه آنها کوارتزیتی سفید رنگ با لایه بندی متوسط نیز دیده می شود . رنگ تیره این واحد به علت وجود مقادیر زیادی اکسید آهن به صورت سیمان در سنگ است . سنگ ماسه های این مجموعه واجد ذرات کوارتز فراوان و مقادیر کمی فلدسپات در یک زمینه رسی می باشند . در بین دانه ها مقادیر کمی از زیر کن و مسکویت همچنین نوارهای سیاهرنگی از اکسیدهای آهن دیده می شود . این سازند ، در نقاط مختلف ، توسط مجموعه ای از دایک ها که احتمالاً همزمان با فعالیت های آتشفشانی اردوویسین ـ سیلورین شکل گرفته اند . نامگذاری این مجموعه تحت عنوان سازند مالالون ، بر پایه تشابه سنگ شناسی آن با سازند مزبور می باشد .
سازندمیلا :
به طور کلی این واحد را می توان به دو قسمت فوقانی و تحتانی تقسیم کرد . قسمت تحتانی با ترکیب آهکی و تناوبی از لایه های نازک شیلی در آن مشخص می گردد . آهک ها به رنگ روشن و لایه های نازک بین آن تیره رنگ هستند . قسمت فوقانی سازند، که در مقایسه با قسمت تحتانی ضخامت بیشتری دارد از سنگ آهک دولومیتی خاکستری با لایه بندی متوسط تا نازک تشکیل شده است .
این واحد در بعضی نقاط به صورت تناوبی از لایه های سنگ آهک خاکستری و زرد رنگ دیده می شود . سطح تماس فوقانی و زیرین این واحد گسلی است و خود تشکیل یک ورقه رورانده را می دهد .
ـ مجموعه آتشفشانی سیلورین ـ اردوویسین
این مجموعه دارای ترکیبی تقریباً بازالتی است که به صورت گدازه ، آلگومرا و توف رخنمون دارد . در زه های ستونی به خوبی در گدازه ها دیده می شوند که نشانگر سرد شدن آن در محیط خشکی است . علاوه بر آن در این مجموعه چند لایه کنگومرا و سنگ ماسه با طبقه بندی تدریجی و نیز لایه های نازک حاوی فسیل براکیوپود دیده می شوند . به طور کلی می توان چنین نتیجه گرفت که محیط تشکیل این مجموعه احتمالاً محیطی ساحلی بوده که گاهی خشکی بر منطقه حاکم می شده و گاهی آب روی منطقه را می گرفته ولی در شرق این محدوده ، واحد فوق با یک ناپیوستگی هم شیب بر روی سازندمیلا قرار می گیرد . سطح فوقانی آن در دره باغرود با یک واسطه کوارتزیتی به سازندنیور تبدیل شده و در دره بوژان به وسیله سازند پاده ها پوشانده می شود . با توجه به موقعیت چینه شناسی و فسیل های موجود سن این مجموعه را می توان اردوویسین فوقانی و سیلورین در نظر گرفت .
و......
مشخصات فایل
عنوان: پاورپوینت شناخت رفتار با کودکان
قالب بندی: پاورپوینت
تعداد اسلاید: 16
محتویات
قسمتی از پاورپوینت
لالایی صدایت مرا به خوابی آرام می برد من مث لفرشتهها پاکم
دوستی با حیوانات را به من بیاموزید
و . . .