عنوان مقاله : انگیزه تحصیلی دانش آموزان دوران ابتدایی
قالب بندی : Word
50 صفحه
شرح مختصر : نخستین نکته ای که معلمان باید بدانند این است که انگیزش انسانی یک موضوع بسیار پیچیده است صدها روان شناس زندگی خود را صرف کرده اند تاعلت نحوه رفتار انسان را کشف کنند کوشش های آنان به موفقیت های زیادی منجر شده است امروزه ما نسبت به چند دهه ی قبل اطلاعات زیادی درباره ی این موضوع داریم اما این موفقیت ها بدین معنا نیست که درک و فهم ما کامل شده است و اکنون می توانیم به این دانش جدید تمام اشکال رفتارها و نگرش های ضد باروری در مدارس کلاسها را متوقف کنیم اگر موضوع انگیزش انسان اینقدر ساده بود معلمان به حل بسیاری از مشکلاتی که با اندک انگیزش دانش آموزان قابل رفع بود فایق می آمدند بنا براین معلمانی که برای افزایش انگیزش تحصیلی دانش آموزان فعالیت می کنند باید بینش و اهدافی متعادل داشته باشئد معلمان باید علاوه برداشتن اهدافی متعادل برای افزایش انگیزش تحصلی دانش آموزان باید آگاه باشند که مجموعه ی یکسانی از شیوه های علمی که در تمام موفقیت موثر باشند وجود ندارد. از آنجایی که تدارک محیط های مناسب برای دانش آموزان باعث افزایش انگیزش یادگیری آنان می شود از این رو معلمان باید زمان زیادی را جهت آموختن شیوه های آماده سازی محیط مناسب برای دانش آموزان صرف کنند،زیرا این عمل بسیار پیچیده است معلمانی که با تغییر پی در پی روش های تربیتی خود سعی در ایجاد تقویت و پیشبرد انگیزش تحصیلی هستند توصیه می شود که این عمل را بتدریج انجام دهند زیرا ایجاد تغییرات پی درپی حالتی از شوک در افراد ایجاد می کند
فهرست :
مقدمه
انگیزه تحصیلی
عوامل بی انگیزشی
راهکار های عملی برای افزایش انگیزه
روش های ایجاد انگیزه و ترغیب دانش آموزان به تحصیل
آموزش انگیزه
چهل نکته
درک معلمین، اولیا و دانش آموزان از این فرآیند چیست؟
بیست راهبرد
پیامی ازیک معلّم به همکاران
نتیجه گیری
منابع
مشخصات فایل
عنوان:بررسی انسان شناختی فرهنگ حاشیه نشینی و موقعیت تحصیلی دانش آموزان
قالب بندی:word
تعداد صفحات:29
مطالعه موردی: منطقه حصار خط چهار شهرستان کرج
محتویات
چکیده
مقدمه
چارچوب مفهومی و تعریف مفاهیم
حاشیه نشینی
افت تحصیلی
فقر اقتصادی
فقر فرهنگی
چارچوب نظری و مطالعات پیشین
پرسشهای تحقیق
روش شناسی و روش پژوهش
یافته های کمی تحقیق
جامعه مورد مطالعه
وضعیت خانه ها و فضای منطقه
یافته های کیفی پژوهش
عوامل محیطی موثر بر افت تحصیل
خانواده و تحصیل فرزندان
نابرابری امکانات
تحصیل دختران
آرزوها
نتیجه گیری و ارائه راه کار
فهرست منابع
چکیده
حاشیه نشینی یک پدیده شهری مربوط به دهه های اخیر است که به علت مسائل و مشکلاتی که برای ساکنین آن و شهروندان بوجود می آورد، مورد توجه محققان قرار گرفته است. مسئله ای که این تحقیق قصد بررسی آن را دارد، بررسی انسان شناختی این پدیده با استفاده از روش کیفی و رابطه آن با موقعیت تحصیلی دانش آموزانی است که در این مناطق زندگی می کنند. برای انجام این کار منطقه حاشیه ای "حصار خط چهار" مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف این مطالعه در واقع شناخت ویژگیهای مختلف زندگی در این منطقه با استفاده از نگرش از "درون" و به طور عمیق بوده است.
نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان می دهد وضعیت خانواده و ثبات آن در میزان تحصیل فرزندان بسیار موثر است. ولی این ثبات در تعداد کمی از خانواده ها وجود دارد، خانواده هایی که ساکن قدیمی تر این منطقه هستند و توانسته اند ثبات درونی را حفظ کنند، انگیزه های برای تشویق فرزندان به ادامه تحصیل دارند ولی تعداد این نوع خانواده بسیار کم است. بیشتر خانواده ها تحت تاثیر شرایط محیطی و اجتماعی منطقه قرار داشته و به همین دلیل میزان افت تحصیلی در میان فرزندان رقم بالایی را به خود اختصاص داده است
کلید واژه ها: افت تحصیلی، حاشیه نشینی، فقر اقتصادی، فقر فرهنگی
مقدمه
لازمه یک نظام آموزشی مطلوب که تامین کننده آینده روشن برای جامعه باشد، برخورداری یکایک افراد آن جامعه از تعلیم و تربیت است به طوریکه تمامی استعدادهای بالقوه شکوفا شده و پرورش یابند (نفیسی، 1376: 15).عدم تکمیل تحصیلات در دوره های اولیه تحصیل ضایعات فردی و اجتماعی متعددی به دنبال دارد. نوجوانانی که در سنین پایین به ایفای نقش و رفتار بزرگسالان می پردازند در بزرگسالی متحمل خسارات فراوانی می شوند. هرچقدر نوجوانان تجارب آموزشی بیشتری در دوران نوجوانی کسب نمایند، بهتر می توانند آماده رویارویی با چالش های زندگی در دوره بزرگسالی باشند (پیرسون و نیوکامب[1]،2000: 567)
در این میان خانواده شرایطی را فراهم می آورد که می تواند در زندگی تحصیلی آتی کودک نقش اساسی داشته باشد. تجارب خانوادگی می تواند در عملکرد تحصیلی کودک مؤثر باشد و از این رو در زندگی بعدی کودک اثر بسزایی دارد(رامبرگر، 1995: 601).یکی از پژوهش ها نشان می دهد که ترک تحصیل کنندگان بیشتر از خانواده هایی هستند که دارای درآمد پایین هستند. نتایج این مطالعه حاکی از آنست که دانش آموزانی که از خانواده های کم درآمد جامعه هستند معمولا شانس ترک تحصیلشان دوبرابر خانواده هایی است که درآمدی بیش از 20 درصد پایین جامعه دارند (مک میلن[2] و همکاران،1997: 342). به عبارت دیگر وضعیت اجتماعی- اقتصادی خانواده رابطه معکوس با افت تحصیلی دارد (آستین، اکلند، ولفورد،1964 و واگنر، شان 1967 به نقل از زارع شاه آبادی، 1381 :71).عواملی چون پایین بودن درآمد، مسکن نامناسب، عدم سرپرستی و حضور پدر و مادر در خانواده وکثرت فرزندان بر ترک تحصیل فرزندان تاثیر دارد. مشکلات والدین در راه کوشش و تلاشبرای معاش و گرفتاریهای بیشمار آنها در این رابطه معمولا والدین را از اوضاع واحوال فرزندان خود غافل مینماید و در حقیقت رابطه صحیحی را که لازمه یک زندگی سالماست مختل میسازد و اثرات این نوع زندگی در ظرف چند سال موجب تخریب نیروهای بالقوهآنان میگردد.
این مقاله به بررسی وضعیت تحصیلی دانش آموزان در یکی از مناطق حاشیه ای شهرستان کرج می پردازد. افت تحصیلی و ترک تحصیل در این منطقه در میان دانش آموزان دختر و پسر بالاست، ولی در همین محیط شاهد حضور دانش آموزان موفق، گرچه کم تعداد، هستیم. مسئله ای که جای تحقیق دارد این است که چه شرایطی باعث میشود حتی در همین محیط عده ای در تحصیل موفق باشند.
چارچوب مفهومی و تعریف مفاهیم
حاشیه نشینی
پژوهشگران و متخصصانتعاریف نظری عملیاتیبسیاری را برای حاشیهنشینی ذکر کردهاند و برای آنمعادلهای فارسی زاغهنشینی، کپرنشینی، اسکان غیررسمی- غیرقانونی،کانونهای زیستی خودانگیخته (حبیبی،1380 :37 به نقل از حاتمینژاد، 1382: 149)، آلونک نشینی، زورآباد، حلبیآباد، حصیرآباد برای واژههایتخصصی:Slum, shanti town, Illegal-squotter settlements, Bidonville, Marginal ,Ghettoذکر کردهاند. هر یک از مفاهیم فوق دارای بار معنایی ومفهومی خاصی مستتر در دیدگاهی دارد که آن واژه را به کار میبرد.
زاهد زاهدانی در کتاب خود تعریفی بر اساس حاشیه نشینان ایران ارائه میدهد: حاشیه نشینان بیشتر افراد مهاجر روستایی و عشایر و کمتر شهری هستند که اغلب فاقد مهارت لازم شهری و غیرماهرند. این افراد بیشتر به علت عوامل رانش زادگاه خود و کمتر به دلیل عوامل جاذب شهری زادگاه خود را ترک کرده و به شهرها روی می آورند. آنها به دلیل عدم تطبیق با محیط شهری از یکسو و بر اثر عوامل پس ران شهری و از سوی دیگر از محیط شهری پس زده میشوند و به تدریج در کانونهای به هم پیوسته و یا جدا از همدیگر در قسمتهایی از شهر سکنی میگزینند به صورتی که محل سکونت و نوع مسکن آنها با محل سکونت متعارف شهری مغایر بوده و مالکیت آن غالبا غصبی است، همچنین حاشیه نشینان ازنظر وضعیت فرهنگی و اقتصادی با جمعیت شهری تمایز دارند( زاهد زاهدانی، 1369: 10).رابرت پارک، جامعه شناس مسائل شهری، حاشیه نشینی را عالمی برزخ گونه می داند که فرد را از نظر اجتماعی و فرهنگی به حالت تعلیق در می آورد. فرد خود را در شرایطی می یابد که روابط اجتماعی و ارزشهای فرهنگی و ملی تا حدودی دستخوش تزلزل شده و روابط و ارزشهای دیگری هنوز به طور کامل جایگزین آن نشده است (جمشیدیها، عنبری، 1383: 55) پتر مارکوز[3] (1989) نظریه چهار بخش بودن شهر را پیشنهاد میکند: 1- شهر تجملی. این بخش از شهر منطقه ثروتها، و محل زندگی نیروهای اقتصادی و سیاسی شهرهاست. ساکنان شهر تجملی فضای زندگی خویش را با وسایل گوناگون از جمله منطقه بندی از دیگر محله های شهری جدا کرده اند. 2- شهر اصالت پذیر. این منطقه از شهر بیشتر به متخصصان، استادان دانشگاهها ، کارمندان بلند پایه و نظایر اینها تعلق دارد. 3- شهر حومه ای. این بخش شهر خانواده های سنتی، خانواده های پر درآمد و محل زندگی یقه سفیدان و طبقه متوسط شهری است. 4- شهر آلونکها و اجاره نشینها. در این منطقه از شهر کارگران کم درآمد شاغلان در اقتصاد غیر رسمی و شغلهای روزمره، مهاجران روستایی، بیکاران شهری، آلونک نشینان و طردشدگان از جامعه شهری زندگی میکنند. مسئولان شهری اغلب این منطقه شهری را فراموش میکنند از این رو حداقل خدمات شهری به ساکنان آن عرضه میشود. ساکنان شهر آلونکها هنگام انتقال یا برخورد با ماموران بیش از دیگر مناطق شهری از خود مقاومت نشان میدهند. در منطقه آلونک نشین جرم و جنایت، دزدی، اعتیاد و خانواده های بی سرپرست بیش از دیگر مناطق شهری است. (شکوئی، 1383: 484)
افت تحصیلی[4]
در زبان فارسی، برای شکست تحصیلی بیشتر از کلمهء افت تحصیلی استفاده میشود. "کاربرد اصطلاح افت یا اتلاف، در آموزش و پرورش از زبان اقتصاددانان گرفته شده است و آموزش و پرورش را به صنعتی تشبیه میکنند که بخشی از سرمایه و مواد اولیهای را که باید به محصول نهایی تبدیل میشد،تلف نموده و نتیجهء مطلوب و مورد انتظار را به بار نیاورده است. وی میافزایدشاید این تشبیه چندان خوشایند نباشد و اصطلاح قصور در تحصیل یا واماندگی از تحصیل مطلوبتر باشد" (امین فر، 1365 : 8).
ورود به مدرسه نقطه آغازی برای حرکت مداوم در مسیر آموزش است اما در بین راه عواملی موجب کند شدن حرکت دانش آموزان در مسیر تحصیل یا ترک تحصیل آنها می شود. این مسئله هر سال مقدار زیادی از منابع مالی انسانی را به هدر می دهد و آثار مخرب و جبران ناپذیر در حیات فردی و اجتماعی فرد بر جای می گذارد (سلسبیلی، قاسمی، 1384 :28). افت تحصیلی نوعا فردی را در بر می گیرد که مدرسه را ترک می کند و با کلاس خود فارغ التحصیل نمی شود: دوسک[5] می گوید که استفاده از این تعاریف برای سنجش شکست تحصیلی است و چیزی را اندازه گیری می کند که بر گروهی از دانش آموزان در یک دوره از زمان اتفاق می افتد و مشخص می کند که چه تعداد از کسانی که کلاس معینی را شروع کرده بودند دچار افت شده اند. این نرخ نشان دهنده نسبت دانش آموزانی است که مدرسه را قبل از اتمام سال تحصیلی و بدون تمام کردن برنامه دبیرستان ترک می کنند، اعم از اینکه سال بعد برگردند یا خیر. آژانس فرهنگی تگزاس[6] افت تحصیلی را این چنین تعریف می کند: فردی که بدون عذر موجه غایب است و تا آخر سال به مدرسه باز نمی گردد و یا کسی که سال تحصیلی را تمام می کند اما نمی تواند در سال تحصیلی آینده ثبت نام کند (سهرابی، جندقی، 1384 : 150). افت تحصیلی، کاهش عملکرد تحصیلی یا درسی دانش آموزان از سطح رضایت بخش به سطح نامطلوب است (بیابانگرد،1375: 6).
سیر تحول تاریخی این پدیده نشان می دهد که توجه به شکست تحصیلی و دلایل ایجاد کننده آن، سه مرحله را پشت سر گذاشته است. در شروع قرن بیست، علل شکست تحصیلی را عمدتا ناشی از عوامل فردی چون خصوصیات شخصی، کمبود ذهنی، اختلالات روحی و روانی می دانستند. به مرور از میانه قرن بیستم، در کشورهای پیشرفته صنعتی، شکست تحصیلی پدیده ای اجتماعی به شمار آمد و کمبودهای اجتماعی- فرهنگی دلایل اصلی شکست تحصیلی شناخته شدند. در این دوران اعتقاد بر این بود که هدف مدرسه باید کاهش فاصله طبقات اجتماعی مختلف در میان دانش آموزان طبقات محرومی باشد که به علت شرایط خاص خانوادگی دچار کمبودهایی از نظر هوش اکتسابی و رشد کلامی و اجتماعی هستند. از اواخر سالهای 1960 و اوایل سالهای دهه 1970 علل شکست تحصیلی را بیشتر ناشی از عوامل مربوط به مدرسه می دانستند (بازرگان 1379: 236).
[1] Pearson& Newcomb
[2] McMillan
[3] Peter Marcuse
[4]School dropout
[5]Dusek
[6] The Texas Education Agency
مشخصات فایل
موضوع تحقیق:دلایل و عوامل افت تحصیلی و راههای جلوگیری از آن
قالب بندی:word
تعداد صفحات:26
محتویات
فهرست مطالب:
منظور از افت تحصیلی چیست؟3
عوامل موثر بر افت تحصیلی:3
عوامل مربوط به خانواده4
عوامل مربوط به مدرسه 5
عوامل مربوط به اجتماع7
سطح علمى معلم9
مهارت های صحیح مطالعه12
مشکلات خانوادگی14
اظهارات نامناسب در حضور دانش آموزان15
دوستان ناباب16
غذا و بیماری17
کشش به سوی غیر همجنس17
تکلیف خانه18
محتوای کتب درسی18
خلاصه ی عوامل موثر بر افت تحصیلی در جدول 19
منابع و مآخذ 25
منظور از افت تحصیلی چیست؟
افت تحصیلی کاهش نسبی فعالیت درسی و مطالعه یک دانش آموز در یک دوره نسبی در مقایسه با دوره نسبی قبل از آن می باشد.مثلاً کسی که طی سه ماه نمرات در حد 15 داشته اما در دو هفته اخیر در تمامی یا تعدادی از دروس نمرات حدود 12 کسب کرده، می گوییم در حال حاضر نسبت به سه ماه پیش افت تحصیلی دارد. منظور از آوردن کلمه نسبی این است که افت تحصیلی تنها شامل دانش آموزان ضعیف نبوده حتی کسی که چند ماه پیش نمرات حدود 18 داشته اگر در حال حاضر نمرات حدود 16 کسب می کند ، دو نمره نسبت به دوره قبل افت دارد.
عوامل موثر بر افت تحصیلی:
۱. عوامل مربوط به خود دانش آموز
شاید به جرئت بتوان گفت مهمترین عاملی که می تواند در نظام آموزشی ما اختلال ایجاد کند این است که دانش آموزان نمی دانند چرا و باچه هدفی باید مدرسه بروند که این موضوع به عدم اطمینان دانش آموزان نسبت به آینده شغلی آنها مربوط می شود. ترس از قبول نشدن در امتحانات، عدم استفاده از برنامه غذایی مناسب در روستاها و حاشیه شهرها به علت فقر مالی در خانواده و فقدان برادر و خواهر تحصیل کرده، ارتباط دانش آموزان با افراد شکست خورده تحصیلی خارج از مدرسه که به نوعی او را ترغیب به ترک تحصیل می کنند.
عدم ارتباط عاطفی دانش آموز با دبیر خود که گاهی مجبور است در برابر روش غلط تدریس دبیرش سکوت کند، عدم تشویق دانش آموز از سوی مدرسه حتی به صورت جزئی که این امر درمورد دانش آموزانی که از اعتماد به نفس، تشویق درونی نیز بی بهره اند، آثار زیان باری بیشتری دارد.
۲. عوامل مربوط به خانواده
تلقین کلماتی از سوی اولیاء دانش آموز مثل این جملات که در آینده کاره ای نمی شوی که این امر در سرخوردگی دانش آموز تأثیر زیادی می گذارد.
تحمیل اجباری یک رشته خاص به دانش آموز از سوی خانواده های تحصیل کرده و وسواس و حساسیت به آن رشته که موردعلاقه یا استعداد دانش آموز نیست که باعث افت تحصیلی او در سال های بعدی دبیرستان یا هنرستان می شود. عدم داشتن اطلاعات روان شناسی اعضای خانواده درخصوص تربیت صحیح فرزندان، مسائل اعتیاد، طلاق و در آخر این که تعداد زیاد فرزند، فقر مالی یا ثروت زیاد در خانواده، عدم حضور چندماهه یا چندساله پدر به علت اشتغال در خارج از کشور و گاهی اشتغال همزمان مادر به همراه پدر در خانواده های کارمندی باعث عدم توجه کافی به وضع درسی دانش آموز می شود.
۳ . عوامل مربوط به مدرسه
4 . عوامل مربوط به نظام آموزشی آموزش و پرورش
تغییرات متوالی کتاب های درسی که یک نوع آشفتگی روحی در دانش آموز ایجاد می کند و در کنار آن وجود مطالب خشک و بی روح بعضی از کتاب ها که گاهی هضم آن را توسط دانش آموز بسیار سخت می کند.
تأکید زیاد نظام آموزشی بر حفظیات و بی توجهی به خلاقیت در کتاب های درسی، عدم آشنایی بعضی از دبیران با اصول روانشناسی کودک و نوجوان که گاهی باعث برخورد نامناسب و سرخوردگی دانش آموز می شود.
بی توجهی بعضی از دبیران ۲ یا ۳شغله به تدریس مناسب در کلاس، عدم وجود تعداد زیاد دبیران باتجربه و با تحصیلات عالی در مناطق محروم شهرها و روستاهای کشور که این موضوع در تشدید افت تحصیلی تأثیر زیاد می گذارد.
در کنار آن اشتغال دبیران مجرب در مناطق مرفه شهرها یک نوع تشدید طبقاتی در زمینه تحصیلی ایجاد می کند.
وجود شیوه معلم محوری (سخنرانی) به عنوان روش مرسوم و قدیمی در مقام آموزشی، عدم شکوفایی استعدادها را به دنبال دارد و در کنار آن نبود امکانات سمعی و بصری در مدارس این مشکل را حادتر می کند.
و . . .
مشخصات فایل
موضوع:دلایل افت تحصیلی برخی از دانش آموزان دوره متوسطه و ارائه راهکارهایی برای آن
قالب بندی:word
تعداد صفحات:50
فهرست مطالب
2-2- عوامل موثر در افت تحصیلی. 8
2-3- بررسی عوامل مهم در افت تحصیلی. 14
2-4- مبانی روانشناختی افت تحصیلی. 26
2-5- عمدهترین دلائل افت تحصیلی. 28
2-6 خسارت های ناشی از افت تحصیلی. 32
3-1- انگیزش درپیشرفت تحصیلی دانش آموزان ویادگیری آنها 33
3-4- تبیین دلایل تأثیر گذاری انتظارات معلم. 40
چکیده
بررسی دلیل شکست دانش آموزان در تحصیل به مطالعه دقیق احتیاج دارد، تنبلی یا بی میلی را نمی توان تنها دلیل عقب افتادگی تحصیلی دانست. گاهی علت شکست دانش آموزان را باید در خانواده، گاه در مدرسه و معلم و گاه در جامعه و نظام آموزشی و وضعیت اقتصادی جستجو کرد. مدرسه درمیان نهادهای تعلیم و تربیت جامعه جایگاه ویژه ای دارد. درواقع مدرسه بعد از خانواده مهمترین عامل در پرورش افراد است. در حدود سن هفت سالگی تربیت افراد در مدرسه آغاز می شود و تا دوران جوانی ادامه دارد. در این مدت دانش آموزان در جنبه های مختلف جسمانی، عقلانی، اخلاقی، هنری و غیره پرورش پیدا می کنند.مدرسه کانونی است که در آن دانش آموز در معرض تجربیات جدید قرار می گیرد و وجود همکلاسی ها، شرایط و روابط تازه، عرصه ای را برای کسب مهارت های اجتماعی فراهم می کند، درنهایت آموزش رسمی، فرد را برای یادگیری میراث فرهنگی جامعه در قابل تعلیمات مدرسه ای آماده می سازد.
1- مقدمه
افت تحصیلی مشکل اساسی نظامهای آموزشی است که هر ساله هزینههای سنگینی به بار میآورد و همچنان درحال افزایش است.
بسیاری از دانشآموزان نمیتوانند از عهده مواد و محتوای آموزش مسایل برآمده یا در موعد مقرر یادگیری آنها را به پایان برسانند، تاسفانگیزتر اینکه بسیاری از این افراد تواناییهای لازم برای کسب موفقیت را دارند اما موفق نمیشوند، از طرفی باوجود توسعه کمی آموزش رسمی در چند دهه اخیر شاهد انتقادهایی از شرایط کیفی تعلیم و تربیت در عرصههای مختلف بودهایم، شرایطی که موجب پدید آمدن دانشآموزان بیاحساس و انگیزه، فارغالتحصیلان بیعلم و معلمان فاقد خلاقیت شده است، به طوری که هر چه سطح تحصیلی بالاتر میرود، شوق آموختن در دانشآموزان کمتر میشود. بنابراین در این مقاله درصدد آن هستیم ضمن شناسایی برخی از دلایل افت تحصیلی در دوره دبیرستان بخصوص در درس ریاضی راهکارهایی را برای رفع مشکلات ارائه نماییم.
نهاد تعلیم و تربیت در کشور های جهان سوم از یک سو دستخوش بحرانهای مختلف است، و از سوی دیگر خود آفریننده بحرانهای دیگری است. مشکل از آنجا بر خاسته است که این نهاد نه اهداف مشخصی را دنبال میکند و نه با دیگر نهادهای اجتماعی هماهنگ است، از این رو دانش افراد تحصیلکرده با نیازهای جامعه تناسب ندارد. علت اصلی توسعه نیافتگی این بخش از جهان نیز ضعف نظام آموزشی است، زیرا این کشورها یا فاقد تکنولوژی لازمه می باشند یا نیروهای انسانی متخصص و ماهر ندارند و این امر به نوبه خود از ضعف نظام آموزشی آنان نشات گرفته است.
یکی از بحرانهای بزرگ نظام آموزشی در کشورهای مختلف، بویژه کشورهای جهان سوم، مساله (افت و شکست تحصیلی) است که از دیر باز مورد توجه مسوولان آموزشی بوده است، و امروزه نیز از مهمترین مسائل آموزش و پرورش به شمار می رود. بسیاری از مربیان، جامعه شناسان، روانشناسان و... بر حسب دیدگاههای خاص خود به این مساله نگریسته اند و تعاریف گوناگونی نیز از آن به دست داده اند. در برخی از تعاریف مراد از این مساله آن است که افرادی بخت استفاده از امکانات آموزشی را پیدا کنند ولی به عللی از مدرسه اخراج شوند، ترک تحصیل کنند و تجدیدی یا مردود شوند، یا اینکه والدینشان آنها را از ادامه تحصیل باز دارند.
تعریف ما حتی شامل مواردی نیز میشود که کیفیت و میزان پیشرفت افراد در تحصیل نسبت به سال قبل کاهش یافته باشد. افت و شکست تحصیلی در کشور ما ریشه در نظام آموزش و پرورش گذشته دارد و فقط محصول نظام کنونی نیست، اما این حقیقت نمی تواند مسوولان آموزشی نسل انقلاب اسلامی را تبرئه کند. البته در سالهای پس از انقلاب تلاشهای مخلصانه فراوانی برای تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش و یافتن روشی شایسته انقلاب اسلامی، انجام گرفته و نتایجی نیز داشته است، ولی باید اعتراف کرد که در این باره نه تنها توفیقی نیافته ایم، بلکه افت تحصیلی بیشتری نیز داشته ایم.
ر جامعه ای در مسیر حرکت خود به سمت توسعه با مشکلاتی که اجتناب ناپذیرند مواجه می شودکه مسائل آموزش و پرورش یکی از این مشکلات است. چراکه نظام آموزشی هم مثل هر نظام دیگری می تواند در مسیر حرکت خود دچار سوءکارکرد شودو در رسیدن به اهداف خود به موفقیت کامل دست نیابد. این عدم موفقیت می تواند دربسیاری از موارد به صورت افت تحصیلی بروز کند.
مسأله افت تحصیلی یکی از مشکلات اصلی نظام های آموزشی در جهان امروز است که پیامد آن افزایش شمار افرادی است که از مشارکت سازنده ومؤثر در زندگی اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی خود محروم می شوند و روز به روز از نظام آموزشی غربال می شوند و از جامعه به حاشیه رانده می شوند. بدیهی است که از هر نظام آموزشی این انتظار وجود دارد که با فائق آمدن بر تنگناهای موجود ، زمینه رشد استعدادها و خلاقیت های دانش آموزان را فراهم کند و بستری ایجاد نماید تا همه دانش آموزان در فرآیند توسعه جامعه مشارکت فعال و مؤثری داشته باشند.
دست یابی به این اهداف مستلزم رفع معضلات و نارسایی هایی همچون پدیده افت تحصیلی است که هرنظام آموزشی با آن روبرو است . معضلی که هر ساله امکانات و منابع بالقوه انسانی را تلف می کندو آثار زیان بار و غیر قابل جبرانی را در ابعاد حیات فردی و اجتماعی برجای می گذارد و از مهمترین نگرانی های خانواده ها و دست اندرکاران تعلیم و تربیت محسوب می شود. لذا شناخت علل و عوامل این مشکل و ارائه راهکارهای مناسب می تواند کارآیی نظام آموزشی را افزایش داده و بهبود بخشد.
2- نقد و بررسی 2-1- تعریف افت تحصیلی
افت از نظر لغوی به معنی کمبود ، کمی ، کم و کاست و نقصان است . منظور از افت تحصیلی « کاهش عملکرد تحصیلی دانش آموز از سطح رضایت بخش به سطحی نامطلوب است . » همچنین افت در لغت به معنای ضایعات ، ضایع کردن که بیشتر در نظر اقتصاددانان مطرح شده است . اما در بعضی از متون فارسی کلمه ترک تحصیل نیز معادل افت تحصیلی در نظر گرفته شده است . به عبارتی افت تحصیلی عبارت است از نزول از یک سطح بالاتر به سطح پایین تر در تحصیل و آموزش .
افت تحصیلی به معنای دقیق آن ، زمانی است که فاصله قابل توجهی بین توان و استعداد بالقوه و توان بالفعل فرد در فعالیتهای درسی و پیشرفت تحصیلی مشهود باشد . گرچه این تعریف می تواند همه کسانی را که به دنبال شکستهای پی در پی تحصیل ، از تحصیل عقب مانده و عمدتاً به اصطلاح تجدید یا مردود شده اند را در بر گیرد اما مفهوم افت تحصیلی صرفاً در رفوزگی و تجدیدی خلاصه نمی شود و می تواند شامل هر دانش آموز و دانشجویی شود که اکتسابهای آموزشگاهی و پیشرفت دانشگاهی او کمتر از توان بالقوه و حد انتظار اوست . لذا بر اساس این تعریف دانش آموزان تیزهوش نیز ممکن است دچار افت تحصیلی و کم آموزی بشوند . لذا افت تحصیلی مسئله ای است عام و نسبی .
کاربرد دقیق اصطلاح افت یا اتلاف در آموزش و پرورش از زبان اقتصاددانان گرفته شده و آموزش را به صنعتی تشبیه می کنند که بخشی از سرمایه و مواد اولیه ای را که باید به محصول نهایی تبدیل می شد تلف نموده و نتیجه مطلوب و مورد انتظار را به بار نیاورده است شاید این تشبیه چندان خوشایند نباشد و اصطلاح « قصور در تحصیل یا واماندگی از تحصیل » مطلوبتر باشد .
با وجود این اگر از نقطه نظر منابع و مخارجی که جامعه در اختیار نهاد تعلیم و تربیت قرار می دهد به آموزش و پرورش بنگریم بدون شک آموزش و پرورش یکی از بزرگترین مشاغل اقتصادی جهان می باشد . لذا می توان اصطلاح افت یا اتلاف را در مورد این نهاد نیز به کار برد یعنی در حقیقت در فرآیند تعلیم و تربیت افت شامل اتلاف در پرورش و یادگیری انسانها ، تأسیسات ساختمانی و تجهیزات مدارس و مؤسسات آموزشی و ارزش کار معلمان و اوقات دانش آموزان به وجود می آید .
اگر فرض کنیم که هدف همه دانش آموزانی که وارد یک مرحله از مقطع تحصیلی می شوند ، گذراندن موفقیت آمیز آن دوره یا مقطع باشد بنابراین ، هم تکرار پایه های تحصیلی یک دوره و هم ترک تحصیل پیش از پایان دوره را نیز می توان به عنوان افت تحصیلی تلقی کرد . تکرار پایه تحصیلی عبارتست از تکرار یک کلاس برای دانش آموزی که در سال قبل در همان پایه مشغول به تحصیل بوده است .
تکرار پایه تحصیلی از این جهت افت تحصیلی محاسبه می گردد که موجب کاهش ظرفیت ثبت نام در پایه تکرار شده می گردد و از پذیرش دیگر دانش آموزان در آن پایه جلوگیری به عمل می آورد ویا باعث به وجود آمدن تراکم دانش آموزان در آن پایه می گردد . این موضوع هم باعث تحمیل هزینه های بیشتری به نظام آموزش و پرورش می شود و هم به عنوان یک عامل شدید افت تحصیلی مضاعف می شود که باعث ترک تحصیل می گردد .
ترک تحصیل عبارت از وضعیتی است که دانش آموز پیش از پایان سال دوره آموزشی که در آن ثبت نام کرده است آن دوره را ترک کرده و در حقیقت به هدفهای آن دوره دست پیدا نمی کند . اما در اهداف تعلیم و تربیت اینگونه عنوان شده است که هدف تعلیم و تربیت ، اجباری کردن آموزش تا پایان دوره راهنمایی است.
اگر چنانچه فردی تا پایان دوره راهنمایی ترک تحصیل نماید آن را جزء افت تحصیلی محسوب می کنند اما بعد از دوره راهنمایی چون این احتمال پیش بینی شده است که فقط بخشی از قبول شدگان دوره راهنمایی وارد مقطع دبیرستان شوند . بنابراین ترک تحصیل قبول شدگان دوره دبیرستان افت محسوب نمی گردد بلکه به عنوان فارغ التحصیل تلقی می شوند بنابراین با توجه به مسائل مطرح شده در فوق افت تحصیلی عبارت است از وقوع ترک تحصیل زودرس و تکرار پایه تحصیلی در نظام آموزش و پرورش یک کشور .
البته قابل ذکر است که این تعریف تا حدودی محدود است زیرا انواع افت را نادیده گرفته و نتایج آموزشی و پرورشی ترک تحصیل زودرس یا مزیتهایی را که ممکن است تکرار پایه تحصیلی در برداشته باشد در نظر نمی گیرد . به هر حال حدود ترک تحصیل و تکرار پایه تحصیل به ساخت نظام آموزشی و هدفهای این نظام بستگی دارد .
فرآیند آموزش به معنای مجموعه ای است از آنچه که شاگرد در مدرسه از طریق برنامه درسی آشکار و پنهان می آموزد و یا فرصت آموزش را به خاطر جای نگرفتن در برنامه درسی پیدا نمی کند.
درک معلمین، اولیا و دانش آموزان از این فرآیند چیست؟
نقطه ای را که دانش آموز از نظر علمی در آن قرار دارد و جایگاه دانش آموزان در هر مقطع و درس و کلاس کجاست؟
هدف های رفتاری که باید به صورت مشاهده دربیاید و با ابزار و ملاک های عینی ارزشیابی شود چیست؟
تا چه اندازه به هدف ها، محتوا، فعالیت های یادگیری دانش آموزان، روش های ارزشیابی راهبردهای تدریس، ابزار یادگیری، زمان و مکان یادگیری پرداخته ایم و محیط های آموزشی مان عوامل اجرایی، معلم و مسئولان با این امور آشنا هستند. آیا واقعاً نقطه شروع همه فراگیران یکسان است؟ آیا همه باید به یک شکل و شیوه مورد ارزشیابی قرار بگیرند؟ آیا ارزشیابی ها استاندارد است؟و دارای اعتبار هستند؟ می توانند هدف های رفتاری موردنظر را بسنجند؟ باتوجه به مراحل پدیده آموزشی صحبت درباره افت تحصیلی نباید سطحی و گذرا باشد. کلیه مراحل از شروع نوشتن ارزش ها، دیدگاه ها، هدف تا آخرین مرحله اجرا و ارزشیابی یک به یک با شیوه های همه پرسی، پرسشنامه، همایش، سمینار، تحقیقات آماری باید مورد بررسی قرار گیرد تا به عوامل موثر در افت تحصیلی به شیوه علمی دست یافت.
مشخصات فایل
عنوان:بررسی رابطه ابعاد ارتباطی خانواده و جهت گیری هدف تحصیلی
قالب بندی:word
تعداد صفحات:6
محتوا
چکیده
مقدمه
روش
نتایج
بحث و نتیجهگیری
منابع
بررسی رابطه ابعاد ارتباطی خانواده و جهت گیری هدف تحصیلی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان پیشبینی انواع جهتگیری هدف شامل: تسلط رویکردی، تسلط اجتنابی، عملکرد رویکردی و عملکرد اجتنابی توسط ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده، شامل: بعد گفت و شنود و بعد همنوایی بود. شرکتکنندگان پژوهش شامل 435 دانشآموز دختر (215 نفر) و پسر (220 نفر) دبیرستانهای مختلف شهر شیراز بودند. برای سنجش جهتگیری هدف از مقیاس هدفگرایی الیوت و مکگریگور و برای سنجش ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده از مقیاس تجدیدنظر شده کوئرنر و فیتزپاتریک استفاده شد. یافتهها نشان داد که گفت و شنود خانواده جهتگیریهای هدف تسلط رویکردی و عملکرد رویکردی و همنوایی خانواده اهداف تسلط اجتنابی، عملکرد رویکردی و عملکرد اجتنابی را بصورت مثبت پیشبینی میکنند. بنابراین ارتقاء گفت و شنود خانواده پیشبینیکننده اهداف تسلط و عملکرد رویکردی فرزندان است، در حالی که تأکید بر همنوایی در خانواده اهداف اجتنابی و عملکرد رویکردی را پیشبینی میکند.
کلیدواژهها: جهتگیری هدف، ابعاد ارتباطی خانواده: گفت و شنود و همنوایی.
مقدمه
نظریة جهتگیری هدف، یکی از جدیدترین رویکردهایی است که در سه دهة اخیر به حیطة روانشناسی انگیزش وارد شده است. این نظریه عمدتاً حاصل تلاش روانشناسانی است که در حیطههای انگیزش، رشد، روانشناسی تربیتی و روانشناسی اجتماعی فعالیّت میکنند. تایلر (1976، به نقل از نوشادی، 1383) جهتگیری هدف را شامل بخشی از دانش، نگرش و مهارتها میداند که افراد را در برآوردن نیازهایشان به طرز مؤثری یاری میدهد. در واقع جهتگیری هدف بیانگر الگوی منسجمی از باورهای فرد است که سبب میشود فرد به طرق مختلف به موقعیّتها گرایش پیدا کند و درآن زمینه به فعالیّت بپردازد و نهایتاً پاسخی را ارائه دهد (ایمز،1992).
هسته مفهومی نظریهها و مدلهایی که به بحث پیرامون رویکرد هدف پیشرفت پرداختهاند، بر قصد و نیت فعالیت و رفتارهای مرتبط با پیشرفت متمرکز است (الیوت و مک گریگور، 2001)، در رویکرد هدف پیشرفت به عوض پرداختن به این که فراگیر در موقعیت پیشرفت به «چه» چیز میخواهد برسد، ادراک فراگیر از «چرایی» تلاش در موقعیتهای پیشرفت را محور بحث قرار میدهد (اردن و ماهر، 1995، به نقل از جوکار،1384).
در تقسیمبندیی که توسط الیوت و مک گریگور (2001) از اهداف پیشرفت، صورت گرفت، مدل چهارگانه اهداف پیشرفت به وجود آمد. بر اساس این مدل چهار نوع جهتگیری هدف تعریف میشود که عبارتند از: اهداف تسلط رویکردی، اهداف تسلط اجتنابی، اهداف عملکرد رویکردی و اهداف عملکرد اجتنابی
از آنجا که اهداف پیشرفت متفاوت در محیط آموزشی منجر به نتایج مثبت و منفی متفاوتی میشوند، پیبردن به عوامل تأثیرگذار و پیشایندهای این اهداف بسیار با اهمیت است، از جمله این پیشایندها عوامل فردی و اجتماعی هستند. خانواده به عنوان عمدهترین نهاد اجتماعی و اولین نظام مؤثر بر نحوه رشد و تحول کودکان و نوجوانان میباشد (سامانی، 1381).
در زمینه ارتباط مستقیم الگوهای ارتباطی خانواده و انواع جهتگیریهای هدف، تحقیقات پیشین مستقیمی موجود نمیباشد، اما بین ویژگیهای فرزندان خانوادهها با انواع الگوهای ارتباطی و مشخصات و پیامدهای بعضی از انواع جهتگیری هدف همپوشیهایی یافت میشود.
ویژگیهای افراد با جهتگیری تسلط رویکردی از نظر رفتارهای انطباقی و سازگارانه، توان بالای حلمسئله و رهبری، رفتار جستجوی کمک، کارآمدی تحصیلی، نگهداشتن روابط مؤثر و رفتار برطبق هنجارهای اجتماعی، افزایش عزت نفس و کاهش اضطراب و افسردگی (سوینی، آرو و نیمیویرتا، 2007) با ویژگیهای گفت و شنود خانواده همپوشی دارد. بنابراین از یک سو با در نظر گرفتن این نکته که سبک مقتدر اهداف تسلط رویکردی را مورد پیشبینی قرار میدهد و ویژگیهای سبک مقتدر با بعد گفت و شنود خانواده همپوشی دارد و از سوی دیگر با توجه به همپوشی ویژگیهای بعد گفت و شنود و ویژگیهای اهداف تسلط رویکردی میتوان انتظار داشت که بعد گفت و شنود خانواده فرزندان را به سمت اهداف تسلط رویکردی سوق دهد. با توجه به همپوشی ویژگیهای سبک سلطه جو و بعد همنوایی در الگوهای ارتباطی خانواده و این نکته که سبک سلطهجو در تحقیقات پیشین اهداف تسلط رویکردی را پیشبینی نکرده است، سوال تحقیق در زمینه ارتباط بعد همنوایی با اهداف تسلط رویکردی همچنان باقی میماند.
نتایج تحقیقات در زمینه رابطه متغیرهای مختلف و جهتگیری عملکرد رویکردی نشان داده است که بعضی مطالعات برتاثیرات منفی جهتگیری عملکرد رویکردی بر رفتارها، عواطف و شناخت فرزندان و برخی به تاثیرات مثبت جهتگیری عملکرد رویکردی تاکید دارند (پینتریچ، 2002). میدلتون و مایدلی (1997) در زمینه رابطه جهتگیری عملکرد رویکردی با کارآمدی تحصیلی، یادگیری خود نظم بخش و جستجوی کمک به این نتیجه رسیدند که بین این متغیرها رابطه معناداری وجود ندارد. بنابراین یافتن همپوشیهایی بین این هدف و بعد گفت و شنود و همنوایی دشوار به نظر میآید.
موارد فوق در رابطه با جنبه رویکردی اهداف تسلطمدار و عملکردی بود، این در حالی است که مشخصههای اهداف عملکرد اجتنابی، از نظر ویژگیهای اضطراب و استرس، ناامیدی، سازگاری و ارتباط ضعیف، عدم جستجوی کمک، عزتنفس پایین با ویژگیهای همنوایی خانواده همپوشی دارد (پینتریچ، 2002). در این راستا با توجه به همپوشی ویژگی اهداف عملکرد اجتنابی و بعد همنوایی الگوهای ارتباطی میتوان انتظار داشت که همنوایی موجود در خانواده افراد را به طرف جهتگیری عملکرد اجتنابی سوق دهد. با توجه به اینکه بعد گفت و شنود با سبک مقتدر از نظر ویژگیها دارای همپوشیهایی است و این سبک فرزندپروری بر طبق تحقیقات پیشین اهداف عملکرد اجتنابی را پیشبینی نکرده است، به این ترتیب سوال تحقیق در زمینه رابطه گفت و شنود خانواده و اهداف عملکرد اجتنابی همچنان باقی میماند.
همچنین در زمینه ویژگیهای رفتاری هدف تسلط اجتنابی بررسی نشان میدهد، به دلیل وجود فرایندهای متضاد در این نوع جهتگیری (فرایندهای مثبت به دلیل وجود بعد تسلط و فرایندهای منفی به دلیل وجود بعد اجتنابی) پیشبینی دقیق اهداف تسلط- اجتنابی کار دشواری است (الیوت، 1999) و کارهای پژوهشی بسیار اندکی در این زمینه وجود دارد. بنابراین با توجه به عدم هماهنگی در تحقیقات پیشین در زمینه اهداف تسلط اجتنابی سوال تحقیق همچنان باقی میماند.
با توجه به اهمیّت جهتگیری هدف و تأثیر آن در عملکرد افراد، به ویژه در موقعیّتهای تحصیلی و همچنین نقش این جهتگیریها در فرایند یادگیری- یاددهی، شناسایی پیشبینها و عوامل مؤثر بر آن میتواند گامی در جهت شناسایی و رفع مشکلات انگیزشی یادگیرندگان در محیطهای آموزشی باشد.
روش
دانشآموزان دوره متوسطه مشغول به تحصیل در شهر شیراز جامعه آماری این پژوهش را تشکیل میدهند. به منظور انتخاب اعضای گروه نمونه از طبقه اجتماعی متوسط، دو ناحیه از بین نواحی چهارگانه شهر شیراز 15 کلاس به صورت تصادفی انتخاب شدند. این کلاسها شامل دانشآموزان دختر و پسر پایههای اول، دوم و سوم بود. به این ترتیب 441 دانشآموز دختر و پسر با روش خوشهای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و به عنوان گروه نمونه مورد تحقیق قرار گرفتند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش عبارتند از:
الف) مقیاس اهداف پیشرفت: مقیاس این مدل شامل 12 گویه میباشد و هر هدف 3 گویه را در بر میگیرد، این مقیاس از نوع لیکرت است. الیوت و مک گریگور (2001) با استفاده از روش تحلیل عامل و با چرخش واریماکس 4 عامل از این مقیاس استخراج کردند. این عوامل عبارت بودند از: 1- اهداف تسلط رویکردی، 2- اهداف تسلط اجتنابی، 3- اهداف عملکرد رویکردی و 4- اهداف عملکرد اجتنابی که روی هم رفته %5/81 کل واریانس را تبیین میکردند. در ایران نیز این مقیاس مورد بررسی قرار گرفته است. خرمایی (1385) از طریق تحلیل عاملی به روش مؤلفههای اصلی همراه با چرخش واریماکس، ساختار عاملی مقیاس را تأیید نمود. در پژوهش حاضر نیز میزان آلفای کرونباخ ابعاد بین 65/0 تا 77/0 به دست آمد.
ب) ابزار تجدیدنظر شده الگوی ارتباطی خانواده: مقیاس الگوی ارتباطی خانواده یک مقیاس خودسنجی است که درجه موافقت یا عدم موافقت پاسخدهنده را در دامنهای 5 درجهای درباره 26 گزاره که در زمینه ارتباطات خانوادگی او هستند، میسنجد. این ابزار ابعاد گفت و شنود و همنوایی را میسنجد، بدین صورت که 15 گزاره اول مربوط به بعد گفت و شنود و 11 گزاره بعد مربوط به بعد همنوایی است. کوئرنر و فیتزپاتریک (2002) روایی (محتوایی و سازه) و پایایی (آلفای کرونباخ و بازآزمایی) این مقیاس را مطلوب گزارش کردهاند. در ایران نیز کوروشنیا (1385) روایی (تحلیل عاملی) و پایایی (آلفای کرونباخ) مطلوبی برای این مقیاس به دست آوردهاند. در پژوهش حاضر نیز میزان آلفای کرونباخ گفت و شنود 88/0 و همنوایی 85/0 به دست آمد.
مشخصات فایل
عنوان: ارزشیابی پیشرفت تحصیلی
قالب بندی:word
تعداد صفحات:18
محتویات
چکیده
بیان مسئله
هدف کلی تحقیق
اهداف جزئی تحقیق
اهمیت و ضرورت:
سئوال های پژوهشی
پیشینه تحقیق
روش تحقیق
پاسخ به سئوالات پژوهشی
نتیجه گیری و بحث
پیشنهادات
یادداشت ها
منابع مورد استفاده
قسمتی از متن
«چکیده»
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ارزشیابی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان راهنمایی بر روی 64 دانش آموز و 64 معلم انجام گرفته است.
جهت گردآوری داده ها، 2 عدد پرسشنامه شامل سئوالات محقق ساخته، یکی ویژه دانش آموزان با تعداد 10 سئوال و دیگری ویژه معلم با تعداد 20 سئوال تهیه و اجرا شد، که بعد از تجزیه و تحلیل داده ها نتایج حاصل به شرح زیر می باشد:
اکثر دانش آموزان و معلّمان دوست دارند امتحانات به صورت کتبی برگزار شود زیرا این روش اضطراب دانش آموز را کاهش داده و نمره گذاری برای معلم را راحت تر می کند.
آنها معتقدند که ارزشیابی به شیوه ی کیفی و توصیفی بهتر است و برگزاری روش عملی و شفاهی ارزشیابی با مشکلاتی مواجه است. اکثر معلّمان از وضع موجود ارزشیابی راضی هستند که دلایل متفاوتی را برای آن می توان بیان کرد. ارزشیابی به صورت عملی و شفاهی در تشخیص مشکلات یادگیری فراگیران و رفع ابهامات جزئی آنها می تواند بسیار مؤثر باشد.
بیان مسئله
هدف اساسی تعلیم و تربیت را می توان ایجاد تغییرات مطلوب در رفتار دانش آموزان دانست و آموزش و پرورش از سه مرحلة اساسی تشکیل شده است عبارتند از:
آنچه مسلم است یکی از مهمترین عوامل احراز موفقیت در اصلاح نظام آموزشی شناخت فرآیند یادگیری یاددهی و نظام ارزشیابی و همسو نبودن آنها در راستای اهداف آموزش و پرورش است. امروزه ارزشیابی یادگیری های دانش آموزان یکی از مهمترین و در عین حال پیچیده ترین ارکان نظام تعلیم و تربیت است. چرا که ارزشیابی پیشرفت تحصیلی نه تنها به عنوان ارزشیابی از برنامه ها و محتوای کتاب های درسی و تعیین میزان تحقیق اهداف آموزشی امکان می رود بلکه به عنوان ابزاری مهم و اساسی جهت ارتقا دانش آموزان به پایه تحصیلی بالاتر به کار می رود. ارزشیابی به طور ساده به تعیین ارزشیابی برای هر چیزی یا داوری کردن ارزشها است.
چندین تعریف برای ارزشیابی آموزشی وجود دارد. تعریفی نسبتاً کاملتر را کرانباخ ارائه داده است، او ارزشیابی را «جمع آوری و کاربرد اطلاعات به منظور تصمیم گیری دربارة یک برنامة آموزشی» تعریف کرده است (کرانباخ، 1963). منظور کرانباخ از «برنامه آموزشی» طیفی وسیع است که از مجموعه ای از مواد و فعالیت های آموزشی توزیع شده در سطح کشور تا تجارب آموزشی یک دانش آموز واحد را در بر گیرد.
گفته های کرانباخ، به قصد بالا بردن کیفیت آموزشی و یادگیری موضوعات مختلف درسی تهیه شده است.
کرانباخ به آزمایش و اصلاح دوره های درسی جدید توجه داشت که از مطالعة مختلف و آزمایش های آموزشی به وجود آمده بودند. کرانباخ باور داشت که فقط از طریق فعالیت های وسیع جمع آوری اطلاعات در موقعیت های واقعی کلاس درس می توان تعیین کرد که در کجا و چه اندازه موفق و یا ناموفق اند.
ارزشیابی پیشرفت تحصیلی عبارتند از: «فرآیند منظم برای تعیین و تشخیص میزان پیشرفت یادگیرندگان در رسیدن به هدف های آموزشی» (گران لاندل، 1971، ص8)
به ویژه در مدارس راهنمایی از شیوه های ارزشیابی تنها در ارزشیابی شفاهی- کتبی، کمی استفاده می شود.
بیش از این فعالیت های معلمان اغلب در جهت تعیین میزان موفقیت دانش آموزان در یادگیری مطالب درسی بوده است. در حالی که به شیوه های ارزشیابی به صورت مداوم در طول سال تحصیلی برای هر دانش آموز تأکید می شود.
به گفته ی بسیاری از صاحب نظران، اجرای ارزشیابی تکوینی وسیله ی مهمی برای سنجش چنین سطح انتظاری در آموزش و پرورش هرگز از طریق برگزاری امتحانات چند نوبتی کتبی در طول سال تحصیلی مقدور نیست و اجرای انواع ارزش یابی متناسب با هر درس در جریان یاددهی و یادگیری می توان پاسخ گوی این سطح انتظار باشد. لذا این تحقیق برآن است که نگرش معلمان و دانش آموزان به شیوه های ارزشیابی در مدراس راهنمایی چیست؟
- هدف کلی تحقیق
بررسی شیوه های ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان.
- اهداف جزئی تحقیق:
1- بررسی نگرش معلمان نسبت به ارزشیابی کتبی و شفاهی.
2- بررسی علاقه معلمان در استفاده از روش های عملی (تحقیق، آزمایش،...) ارزشیابی.
3- بررسی گرایش دانش آموزان به انواع ارزشیابی.
4- مقایسه میزان به کارگیری شیوه های ارزشیابی کمی و کیفی
5- شناخت رابطة بین شیوه های ارزشیابی و هیجانات دانش آموزان.
6- شناخت این که در کدام شیوة ارزشیابی دانش آموزان بهتر پی به مفهوم سئوالات می برند.
7- شناخت مسائل و مشکلات اجرایی شیوه های ارزشیابی از نظر معلمان
8- شناخت راه کارهای رفع موانع اجرایی در شیوه های ارزش یابی از نظر معلمان.
9- شناخت وضعیت موجود چگونگی اجرای انواع ارزشیابی های کیفی و کمی در کلاس درس.
- اهمیت و ضرورت:
در تعلیم و تربیت معاصر، الگوی ارزش یابی تحصیلی به صورت یک متغیر عمده در فرآیند یاددهی- یادگیری خودنمایی می کند؛ آن چنان که دانش آموزان نحوه ی مطالعه ی خود را نیز با این الگو تطبیق می دهند. حتی اگر معلمان بین خود تفاوتی در طرح سئوال و نوع ارزشیابی احساس کنند؛ روش مطالعه خود را تغییر می دهند و با آن هم نوا می شوند. از طرفی وزارت آموزش و پرورش برای استفاده مفیدتر دانش آموزان از ماه های سال تحصیلی، یک نوبت از امتحانات پایه راهنمایی را حذف کرده است تا به جای تعطیل کردن کلاس درس و برگزاری امتحانات فرآیند یاددهی و یادگیری ادامه یابد و به جای آن، معلمان در طول سال تحصیلی به شیوه های مختلف، ارزش یابی تحصیلی دانش آموزان را انجام می دهند. از آن جا که این شیوه ی ارزش یابی مهارت ها، رفتارها، ذهنیتِ دانش آموزان را به طور مستمر ارزش یابی می کند و در طول سال تحصیلی جریان دارد.
ارزش یابی آموزشی در پی تعیین کیفیت اوست و در ارزشیابی پیشرفت تحصیلی کیفیت را به عنون میزان دست یابی دانش آموزان به دانش، مهارتها، توانایی هایی که از آنها انتظار می رود، تعریف کرده اند. به طور کلی کیفیت یعنی تناسب داشتن موضوع مورد ارزشیابی با هدف های مورد نظر.
ارزشیابی باید گونه ای باشد که با آن به نقاط قوت و ضعف دانش آموزان و بررسی روش تدریس معلم و کیفیت یادگیری دانش آموزان و راهنمایی آنان و اصلاح تدریجی فرآیند آموزش و یادگیری، پی برد. و در نهایت هدف آن ارتقا دادن دانش آموزان به پایه بالاتر و قضاوت درباره کل برنامه آموزشی باشد.
مهم است ، به دلیل اینکه شیوه های ارزشیابی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان موثر می باشد. معلم باید در پایان هر دوره آموزشی با ارزشیابی هایی که انجام می دهد میزان یاددهی و یادگیری دانش آموزان را در هر دوره بررسی کند و معلم متوجه شود که دانش آموزان مطالب کتاب را تا چه اندازه یاد گرفته اند تا مبحث جدید را شروع کند، در غیر این صورت در هر زمینه که دانش آموزان ضعیف باشد به دانش آموزان کمک کند.
در حوزة ارزشیابی سردرگمی های بسیاری وجود دارد. بخشی از این سردرگمی از این واقعیت نشأت می گیرد که بسیاری از تکنیک ها و شیوه های به کار گرفته شده در فعالیت های ارزشیابی آموزشی کم و بیش فنی هستند و مربیان اغلب با این موضوعات آشنایی ندارند. اما دلیل اساسی تر این سردرگمی آن است که تصویر نویسندگان مختلف از آنچه ارزشیابیه ست و آنچه باید باشد مختلف است و از این جهت این پژوهش ضرورت دارد که سردرگمی موجود در این زمینه را که ارزشیابی چه هست و چه نیست، چگونه آن را باید سازمان داد و اجرا کرد، چگونه باید نتایج مطالعات ارزشیابی را گزارش کرد و چگونه آنها را مورد استفاده قرار داد کاهش دهد. و تلاش می شود که مفهومی از ارزشیابی آموزشی به صورت جامع و منسجم و معقول و عملی ارائه شود.