عنوان:آثار برخی قواعد فقهی بر بازار کار
قالب بندی:word
تعداد صفحات:23
محتویات
چکیده
مقدمه
معنای قاعده فقهی و تفاوت آن با قاعده اصولی و مسأله فقهی
قواعد فقهی و کارکرد آن در بازار کار
کارکرد قواعد فقهی مرسوم
کارکرد قواعد جدید
و . . .
منابع
قسمتی از متن
آثار برخی قواعد فقهی بر بازار کار
چکیده
قواعد فقهی از ابزارهای مهم برای کشف مکتب اقتصادی است. به دلیل اهمیت بازار کار، مقاله به قواعد فقهی مرتبط با آن و آثار هر یک میپردازد. کنار قواعد فقهی مرسوم مثل اتلاف، ایتمان، احسان، المؤمنون عند شروطهم و عسر و حرج کوشیده است با استفاده از متون دینی، برخی از قواعد فقهی جدید را اصطیاد کند. طرح قواعد جدید مثل اسراف، اضطرار، عدم انحصار، آزادی و عدم اکراه، تعاون، حجیت بازار مسلمانان و حق اولویت بهصورت احتمال و کارکردهای آن، زمینة گسترش بررسی عمیقتر برای کشف قواعد جدید را فراهم خواهد ساخت.
واژگان کلیدی: قاعدة فقهی، بازار کار اسلامی، مکتب اقتصادی و فقه، قاعدة اضطرار، قاعدة اسراف، قاعدة آزادی و عدم اکراه، قاعدة عدم انحصار، کشف قاعدة جدید فقهی.
مقدمه
بازار کار، از جمله بازارهای اقتصادی است و آثار آن در بخش تولید آشکار میشود. بازار کار کنار بازار کالا، پول و سرمایه، نظام اقتصادی را شکل میدهد. نیروی انسانی از عوامل مهم تولید و در طول دیگر عوامل است. زندهبودن این عامل و قدرت انتخاب و ابتکار و آثار اقتصادی و اجتماعی مشکلات بازار کار، از جمله علل اهمیت توجه به این بازار است. عملکرد درست بازار کار به تبیین روابط بین نهادهای حاضر در این بازار منوط است. فعالیتهای اقتصادی در فضای روابط حقوقی نهادها شکل میگیرد. روابط حقوقی، شکل مالکیت، حدود و ثغور آن و چگونگی حفاظت از آن را روشن، و نظام تولید و توزیع، همپای پیشرفت روابط حقوقی رشد میکند (رنانی، 1382). شفافبودن حقوق و روابط، هزینههای معاملاتی در بازار را کاهش، و بازار را به سوی بازار کارآمد سوق میدهد. روابط حاکم بر بازار مانند رابطه بین کارگر و کارفرما، حقوق کارگر، وضعیت محیط کار و خصوصیات الزامی نیروی کار برگرفته از دیدگاه مکتب اقتصادی ـ حقوقی است. در اقتصاد اسلامی، مکتب اقتصادی، بایستهها و نبایستههای بازارهای اقتصادی از جمله بازار کار را با استفاده از متون دینی روشن میسازد. بایستهها و نبایستهها افزون بر بهرهگیری از جهانبینی دینی از فقه و قواعد کلی آنکه بهصورت قواعد فقهی مطرح میشود، سیراب میشود. کنار آثار مبانی بینشی و ارزشی اسلام در محیط کار (رضایی، 1383)، قواعد فقهی بهصورت مرز فقه و اصول، دیدگاه کلّی و عملی مکتب اقتصادی را دربارة روابط کار روشن میسازد. برای دستیابی به دیدگاه مکتب اقتصادی دربارة روابط حاکم بر هر بازار باید قواعد فقهی حاکم بر آن تبیین شود. هرچند تعداد قواعد فقهی مطرح در منابع فقهی بسیار است، در قواعد بیانشده منحصر نیست و میتوان قواعد جدیدی را استخراج کرد. در گسترة رشد فقه، قواعد جدیدی پدید میآید و از دل آن احکام متعددی سر برمیآورد. برای درک بهتر روابط اقتصادی در بازار کار، قواعد حاکم بر آن را بیان، و کارکردهای آن را ذکر میکنیم. از آنجا که قواعد فقهی در کتابهای مربوط به آن تدوین شده، میکوشیم برخی از قواعد مرسوم و مورد تأیید فقه را بهصورت مختصر ذکر، و فقط به کارکرد آنها در بازار توجّه کنیم؛ امّا مواردی را که احتمالِ امکان استفاده قاعدهبودن آن از مجموع منابع دینی وجود دارد، با تفصیل بیشتری متذکر شویم. هدف اصلی مقاله، طرح چند قاعده احتمالی است و با نشاندادن آثار و ادله اثبات آن، راه را برای محققان هموار میسازد تا با کشف قواعد جدید، مکتب اقتصادی اسلام را با توجه به وضعیت و تحولات علمی تبیین کنند؛ البته باید قواعد حاکم بر بازار کالا، پول، سرمایه نیز معلوم، و همراه با تبیین اصول کلی حاکم بر رفتار دولت، دیدگاه مکتب اقتصادی اسلام نمایان شود. قواعد فقهی مذکور در این مقاله در دیگر بازارهای اقتصادی نیز دارای اثر است؛ ولی به دلیل اهمیت بازار کار و محدودیت مقاله فقط به آثار آن در بازار کار توجه خواهیم داشت. امید است در آینده بتوانیم قواعد دیگر بازارها را مطرح سازیم.
معنای قاعده فقهی و تفاوت آن با قاعده اصولی و مسأله فقهی
قاعده فقهی، حکم عام و گستردهای است که به مسائل متعدد فقهی ارتباط دارد، و قاعده اصولی، اموری است که مجتهد برای تشخیص وظایف کلّی مکلف، آن را در طریق استنباط احکام قرار میدهد و در تمام ابواب فقه جاری است؛ البته متضمن حکم شرعی نیست، و مسأله فقهی، حکم و وظیفه عملی شرعی را بیان میکند؛ بنابراین، قاعده فقهی، برزخ بین مسائل اصولی و فقهی است. برخی از قواعد در تمام ابواب فقه جاری میشود و برخی به باب یا ابواب محدودی اختصاص دارد. برخی از قواعد فقهی از دلیل قرآنی یا روایی خاص استنباط میشود؛ مثل قاعده «علیالید» که از حدیث نبوی مشهور «علی الید ما اخذت حتی تودی» استفاده شده، گاه از قاعده اصولی یا کلامی بهدست میآید، و گاه مثل قاعده اتلاف از مجموع احکام صادرشده اصطیاد میشود (فاضل لنکرانی، 1416ق: ص15-24؛ مکارم شیرازی، 1411ق: ج1، ص20- 27؛ محقق داماد، 1374: ص26).
قواعد فقهی و کارکرد آن در بازار کار
با تبیین قواعد فقهی حاکم بر بازار کار، تعیین روابط جزئی در پرتو آن صورت میگیرد و تمایزات کلی بین بازار کار در اقتصاد اسلامی و اقتصاد غیراسلامی معلوم میشود. کنار قواعد فقهی مرسوم میتوان قواعد جدیدی مثل قاعده اسراف، قاعده عدم انحصار، قاعده تعاون، قاعده آزادی و عدم اکراه، قاعده حاکمیت دولت اسلامی، قاعده لیس للانسان الا ما سعی را مطرح کرد. ضمن بیان مختصر قواعد مرسوم، کارکردهای آن را در بازار کار روشن ساخته؛ ولی به قواعد جدید با تفصیل بیشتری خواهیم پرداخت.
کارکرد قواعد فقهی مرسوم
فقیهان بهطور مستقل یا در ضمن مباحث فقهی خود این قواعد را به تفصیل مطرح کردهاند، در این قسمت بیشتر کارکرد این قواعد در بازار کار مورد توجه است.
از قواعد مسلّم فقهی، عدم ضمان امین دربارة اموالی است که در اختیار او قرار دارد. امین، ضامن تلف بدون تعدی و تفریط نیست. نیروی کار استخدام شده، عامل در عقد مضاربه، مزارعه، مساقات، جعاله و وکیل در انجام کار، امین هستند و چنانچه اموال در اختیار آنها بدون کوتاهی از بین برود، ضامن نیستند (حسینی مراغی، 1418ق: ج2، ص482؛ فاضل لنکرانی، 1416ق: ج1، ص27؛ مکارم شیرازی، 1411ق: ج2، ص247). اصل اولیه دربارة افراد شاغل در بازار کار که وسایل و ابزار کارفرما در اختیار آنان قرار میگیرد، امینبودن و قابل اعتمادبودن آنان است. امین کسی است که با اذن از سوی مالک یا شارع در مال تصرف میکند و مال بهصورت امانت در اختیار او قرار گرفته است. وجود این اصل، فضای حاکم بر روابط بازار کار را از دوگانگی و تضاد و سوءظن دور میسازد و روحیه برادری را گسترش میدهد. در این فضا، امکان همکاری بین صاحب سرمایه و نیروی کار بالا میرود و هزینه همکاری کاهش مییابد. همچنین وجود این مبنای اعتماد، عامل کار را در حفظ اموال صاحب کار ترغیب میکند و با دوری از اسراف تعهد خود را نشان داده، از تعدی و تفریط دوری میکند؛ البته اگر قراینی بر بیتعهدی عامل یافت شود و بر تعدّی و تفریط او دلالت کند، حکم بر ضمان میشود. در اینصورت، عامل از حالت امینبودن خارج شده است.
به مقتضای آیه «مَا عَلَى الْمُحْسِنِینَ مِن سَبِیلٍ» (توبه (9)، 91) و «هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ» (رحمن (55)، 60) چنانکه شخص به قصد نیکوکاری برای دفع ضرر یا جلب منفعت دیگری، کاری کند و کار او باعث خسارت شود، ضامن نیست، و باید از اقدام شایستة او سپاسگزاری کرد. هرگاه نیروی کاری از جانب کارفرما اجازة تصرف ندارد، به قصد محافظت از اموال او و دفع خطر در آن مال تصرف کند و بخشی از مال در اثر تصرف از بین برود، ضامن نیست (فاضل لنکرانی، 1416ق: ج1، ص291؛ حسینی مراغی، 1418ق: ج2، ص479). همچنین اگر عامل برای حفظ اموال صاحب کار مجبور شود بدون اذن او کاری انجام دهد، نباید حق او ضایع شود و بهعلت انجام خدمت، مزد چند روز کار را از دست بدهد؛ بلکه صاحب مال باید اجرت عامل را بپردازد؛ چون عامل محسن است و عمل او براساس قاعدة احترام عمل مسلمان ارزشمند است (آل کاشفالغطاء، بیتا: ج1، ص92).
وجود این قاعده باعث میشود که نیکوکاران، از انجام عمل نیک منصرف نشوند و با کار خود در حفظ اموال همدیگر بکوشند؛ هرچند اموال در اختیار آنها قرار نگرفته باشد؛ بنابراین، تلاش نیروی کار در ادارهکردن اموالِ غیر، با قصد خیر ضایع نمیشود و به تناسب ارزش آن جبران میشود (محمّدی، 1373: ص46؛ محقق داماد، 1374: ص276). احسان او با احسان جبران میشود و صاحب مال باید اجرت کار او را ادا کند. عدم ادای دستمزد او نوعی سبیل و خسارت بر او است. میتوان از اطلاق نفی سبیل و لزوم جزای احسان به احسان در آیه استفاده کرد که مقصود از قاعدة احسان، فقط نفی ضمان محسن دربارة خسارات وارد به غیر نیست که موردنظر فقیهان است؛ بلکه هر نوع خسارتی را شامل میشود؛ چه خسارت وارد بر محسن و چه خسارت وارد شده بر مال غیر؛ البته پوشیده نیست که محسن نباید کار را با قصد تبرع انجام داده یا کار عرفاً ارزش مالی نداشته باشد؛ وگرنه قاعده شامل نخواهد شد.
مشخصات فایل
عنوان: بررسی برخی علل و زمینههای بشری انقلاب اسلامی از دیدگاه امام خمینی
قالب بندی:word
تعداد صفحات:31
محتوا
چکیده
مقدمه
برخی علل و عوامل انقلاب از نگاه دیگران
تأکید بر علل فرهنگی
تأکید بر علل اقتصادی
تأکید بر عوامل فردی و روانشناختی شاه
. علل و عوامل بشری انقلاب اسلامی ایران از نگاه بنیانگذار آن
علل فردی
نقش رهبری در انقلاب
زمینهها و علل فرهنگی
زمینهها و علل سیاسی
نتیجه
فهرست منابع
چکیده
علل و زمینههای تحولات اجتماعی از جمله انقلابها، باید در دورههای زمانی مختلف بازخوانی شوند تا در گذر تحولات اجتماعی و تغییر نسلها فراموش نگردند. توجه به علل و زمینههای رویداد انقلاب از عناصر مهم در تداوم آرمانهای انقلاب است.
این مقاله، برخی علل و زمینههای بشری انقلاب را از دیدگاه امام خمینی بررسی کرده است. از نظر ایشان از جمله علل مهم بروز انقلاب، علل انسانی ـ فردی و اجتماعی است. در علل فردی احساس مسئولیت همگانی در مسیر تحقق آرمانهای انقلابی، رسالت فردی هر شخص در کمک به تحقق نهضتهای الهی و تأثیر نقش رهبری در بروز انقلاب به چشم میخورد. در علل اجتماعی نیز بر مجموعهای از علل فرهنگی و سیاسی تأکید شده است.
انقلاب اسلامی، علل و زمینهها، علل انسانی فردی، علل انسانی اجتماعی، امام خمینی
مقدمه
برخی پرسشهای مربوط به پدیده انقلاب را در چهار بخش خلاصه میکنند: چیستی انقلاب، چرایی رخداد، چگونگی وقوع و آثار و بازتابها. (ملکوتیان، 1385) برخی دیگر برای تحلیل این پدیده اجتماعی، سه مرحله را در شکلگیری انقلابها مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار میدهند:
گروه سوم، معتقدند برای شناخت کامل هر پدیده مانند انقلاب باید به چهار پرسش فلسفی (مربوط به ماده، صورت، فاعل و غایت) پاسخهای عقلی، تجربی و نقلی دقیق و قانعکنندهای داده شود. (حشمتزاده، 1378: 36)
اگرچه انقلاب، مفهومی است که از تفسیرها و تحولهای اعتقادی، رفتاری، اقتصادی و سیاسی انتزاع میشود و علل چهارگانه فلسفی، برای توضیح پدیدههای مادی است، ولی با قدری تسامح میتوان در توضیح انقلاب از آنها کمک گرفت. بر این اساس برای تحلیل پدیده انقلاب، چند پرسش مطرح میشود: علل و عوامل بوجود آمدن و پیروزی انقلاب کدام است؟، غایت و هدف انقلاب چیست؟، عنصر اصلی و اساسی انقلاب چیست؟، انقلاب به چه صورت واقع شده است؟ (همان: 37)
در تمام این الگوها بحث از علل و عوامل وقوع پدیده انقلاب، یکی از عناصر اصلی تحلیل است و تحلیل انقلابها از جمله انقلاب اسلامی ایران از این چارچوب خارج نیست.
انقلاب اسلامی ایران، با سطح وسیع و ریشههای عمیق و تمام ویژگیهای خود به مثابه یک پدیده اجتماعی به وقوع پیوست. در این نوشتار از میان پرسشهای مختلف درباره پدیده انقلاب، بخشی از علل و عوامل آن بررسی میشود. تبیین علل انقلاب یکی از دشوارترین مسائل دانش سیاسی است؛ زیرا پدیده انقلاب مانند کل جامعه پدیدهای پیچیده و دارای ابعاد گوناگون است. (نک: بشریه، 1383: 198)
یکی از اساسیترین پرسشهای نظریهپردازان و تحلیلگران انقلابها این است که انقلاب اسلامی ایران، معلول و محصول چه عواملی است؛ انقلابی که بدون استفاده از سلاح به عمر طولانی رژیم شاهنشاهی خاتمه داد. شیوه مبارزه در طول حرکت تکاملی این انقلاب، با سایر انقلابهای جهان متفاوت بود و اصل اساسی در آن بر مبنای روحیه شهادت و ایثار بود. ویژگی اساسی دیگر آن، حرکتهای توده مردم برای پیروزی آن و عدم تأثیر گروه، حزب یا نحله خاصی در شکلگیری آن بود. این انقلاب، عرف نظام بینالملل، بعد از جنگ جهانی دوم را برهم زد و پسلرزههای آن تا کاخ ریاست جمهوری آمریکا به عنوان ابرقدرت بزرگ پیش رفت و بالاخره تأثیرات زیادی را بر نهضتهای آزادیبخش جهان اعم از مسلمان و غیر مسلمان بر جای گذاشت. (محمدی، 1384: 15 ـ 18)
تقریباً بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ارائه تحلیلهای مختلف درباره آن آغاز شد و اکنون پس از سالها حجم زیادی از کتابها و مقالهها از سوی گروهها، احزاب و نحلههای مختلف نوشته شده است؛ مکتوباتی که با عنایت به ملاکهای فکری و منافع حزبی و تشکیلاتی خود به تحلیل انقلاب ایران پرداختند و میخواستند تا سلسله علل انقلاب اسلامی ایران را به علتهایی که خود در نظر داشتند بازگردانند.
در بین تمام این تحلیلها از علل و عوامل وقوع انقلاب ایران، تحلیل رهبر انقلاب که در نهایت عمق و دقت و البته متناسب با ایدئولوژی واقعی انقلاب اسلامی ایران است میتواند بسیار راهگشا باشد؛ زیرا عقاید و نظریات رهبر یک حرکت، چکیده باورهای مردم تحت رهبری او و گویای علل واقعی آن حرکت است. از این رو ما در این مقاله در پی بررسی برخی علل و عوامل انقلاب اسلامی ایران از نگاه امام خمینی هستیم.
برای تحلیل علل انقلاب اسلامی از نگاه بنیانگذار آن، میتوان دو قلمرو کلان را بررسی کرد: علل بشری وقوع انقلاب و علل فوق بشری. در بررسی قلمرو اول، عوامل انسانی فردی و اجتماعی بررسی میشود و در قلمرو دیگر نظرات حضرت امام درباره نقش هدایت تشریعی، وظایف انبیاء، اولیاء و به تبع آنان علمای بیدار اسلام و امدادهای غیبی بر تکوین انقلاب بررسی میگردد.
در این نوشتار، علل بشری انقلاب اسلامی ایران از دیدگاه حضرت امام خمینی را بررسی میکنیم.
نگاه حضرت امام، یک نگاه تکبُعدی و با محوریت زمان و مکان مشخص نیست، بلکه نگاه ایشان برآمده از منابع ناب اسلامی و با تکیه بر ابعاد مختلف اسلام و احکام آن است. با این بیان، تمام نکات برآمده از دیدگاه حضرت امام قابل تطبیق بر کل یک جامعه، در تمام زمانها و مکانها است. ازاینرو در صورت وجود این علل و زمینهها حتی در جامعه امروز ما نیز، احتمال بروز انقلابی دیگر وجود دارد. البته این نکتهای است که به تحقیق مستقلی نیاز دارد.
در نوشتار پیش رو، ابتدا به طور اجمال برخی علل و عوامل وقوع انقلاب اسلامی از نگاه دیگران را بازخوانی میکنیم و سپس به علل و عوامل بشری انقلاب اسلامی اعم از فردی و اجتماعی از نگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران میپردازیم.
مشخصات فایل
موضوع:دلایل افت تحصیلی برخی از دانش آموزان دوره متوسطه و ارائه راهکارهایی برای آن
قالب بندی:word
تعداد صفحات:50
فهرست مطالب
2-2- عوامل موثر در افت تحصیلی. 8
2-3- بررسی عوامل مهم در افت تحصیلی. 14
2-4- مبانی روانشناختی افت تحصیلی. 26
2-5- عمدهترین دلائل افت تحصیلی. 28
2-6 خسارت های ناشی از افت تحصیلی. 32
3-1- انگیزش درپیشرفت تحصیلی دانش آموزان ویادگیری آنها 33
3-4- تبیین دلایل تأثیر گذاری انتظارات معلم. 40
چکیده
بررسی دلیل شکست دانش آموزان در تحصیل به مطالعه دقیق احتیاج دارد، تنبلی یا بی میلی را نمی توان تنها دلیل عقب افتادگی تحصیلی دانست. گاهی علت شکست دانش آموزان را باید در خانواده، گاه در مدرسه و معلم و گاه در جامعه و نظام آموزشی و وضعیت اقتصادی جستجو کرد. مدرسه درمیان نهادهای تعلیم و تربیت جامعه جایگاه ویژه ای دارد. درواقع مدرسه بعد از خانواده مهمترین عامل در پرورش افراد است. در حدود سن هفت سالگی تربیت افراد در مدرسه آغاز می شود و تا دوران جوانی ادامه دارد. در این مدت دانش آموزان در جنبه های مختلف جسمانی، عقلانی، اخلاقی، هنری و غیره پرورش پیدا می کنند.مدرسه کانونی است که در آن دانش آموز در معرض تجربیات جدید قرار می گیرد و وجود همکلاسی ها، شرایط و روابط تازه، عرصه ای را برای کسب مهارت های اجتماعی فراهم می کند، درنهایت آموزش رسمی، فرد را برای یادگیری میراث فرهنگی جامعه در قابل تعلیمات مدرسه ای آماده می سازد.
1- مقدمه
افت تحصیلی مشکل اساسی نظامهای آموزشی است که هر ساله هزینههای سنگینی به بار میآورد و همچنان درحال افزایش است.
بسیاری از دانشآموزان نمیتوانند از عهده مواد و محتوای آموزش مسایل برآمده یا در موعد مقرر یادگیری آنها را به پایان برسانند، تاسفانگیزتر اینکه بسیاری از این افراد تواناییهای لازم برای کسب موفقیت را دارند اما موفق نمیشوند، از طرفی باوجود توسعه کمی آموزش رسمی در چند دهه اخیر شاهد انتقادهایی از شرایط کیفی تعلیم و تربیت در عرصههای مختلف بودهایم، شرایطی که موجب پدید آمدن دانشآموزان بیاحساس و انگیزه، فارغالتحصیلان بیعلم و معلمان فاقد خلاقیت شده است، به طوری که هر چه سطح تحصیلی بالاتر میرود، شوق آموختن در دانشآموزان کمتر میشود. بنابراین در این مقاله درصدد آن هستیم ضمن شناسایی برخی از دلایل افت تحصیلی در دوره دبیرستان بخصوص در درس ریاضی راهکارهایی را برای رفع مشکلات ارائه نماییم.
نهاد تعلیم و تربیت در کشور های جهان سوم از یک سو دستخوش بحرانهای مختلف است، و از سوی دیگر خود آفریننده بحرانهای دیگری است. مشکل از آنجا بر خاسته است که این نهاد نه اهداف مشخصی را دنبال میکند و نه با دیگر نهادهای اجتماعی هماهنگ است، از این رو دانش افراد تحصیلکرده با نیازهای جامعه تناسب ندارد. علت اصلی توسعه نیافتگی این بخش از جهان نیز ضعف نظام آموزشی است، زیرا این کشورها یا فاقد تکنولوژی لازمه می باشند یا نیروهای انسانی متخصص و ماهر ندارند و این امر به نوبه خود از ضعف نظام آموزشی آنان نشات گرفته است.
یکی از بحرانهای بزرگ نظام آموزشی در کشورهای مختلف، بویژه کشورهای جهان سوم، مساله (افت و شکست تحصیلی) است که از دیر باز مورد توجه مسوولان آموزشی بوده است، و امروزه نیز از مهمترین مسائل آموزش و پرورش به شمار می رود. بسیاری از مربیان، جامعه شناسان، روانشناسان و... بر حسب دیدگاههای خاص خود به این مساله نگریسته اند و تعاریف گوناگونی نیز از آن به دست داده اند. در برخی از تعاریف مراد از این مساله آن است که افرادی بخت استفاده از امکانات آموزشی را پیدا کنند ولی به عللی از مدرسه اخراج شوند، ترک تحصیل کنند و تجدیدی یا مردود شوند، یا اینکه والدینشان آنها را از ادامه تحصیل باز دارند.
تعریف ما حتی شامل مواردی نیز میشود که کیفیت و میزان پیشرفت افراد در تحصیل نسبت به سال قبل کاهش یافته باشد. افت و شکست تحصیلی در کشور ما ریشه در نظام آموزش و پرورش گذشته دارد و فقط محصول نظام کنونی نیست، اما این حقیقت نمی تواند مسوولان آموزشی نسل انقلاب اسلامی را تبرئه کند. البته در سالهای پس از انقلاب تلاشهای مخلصانه فراوانی برای تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش و یافتن روشی شایسته انقلاب اسلامی، انجام گرفته و نتایجی نیز داشته است، ولی باید اعتراف کرد که در این باره نه تنها توفیقی نیافته ایم، بلکه افت تحصیلی بیشتری نیز داشته ایم.
ر جامعه ای در مسیر حرکت خود به سمت توسعه با مشکلاتی که اجتناب ناپذیرند مواجه می شودکه مسائل آموزش و پرورش یکی از این مشکلات است. چراکه نظام آموزشی هم مثل هر نظام دیگری می تواند در مسیر حرکت خود دچار سوءکارکرد شودو در رسیدن به اهداف خود به موفقیت کامل دست نیابد. این عدم موفقیت می تواند دربسیاری از موارد به صورت افت تحصیلی بروز کند.
مسأله افت تحصیلی یکی از مشکلات اصلی نظام های آموزشی در جهان امروز است که پیامد آن افزایش شمار افرادی است که از مشارکت سازنده ومؤثر در زندگی اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی خود محروم می شوند و روز به روز از نظام آموزشی غربال می شوند و از جامعه به حاشیه رانده می شوند. بدیهی است که از هر نظام آموزشی این انتظار وجود دارد که با فائق آمدن بر تنگناهای موجود ، زمینه رشد استعدادها و خلاقیت های دانش آموزان را فراهم کند و بستری ایجاد نماید تا همه دانش آموزان در فرآیند توسعه جامعه مشارکت فعال و مؤثری داشته باشند.
دست یابی به این اهداف مستلزم رفع معضلات و نارسایی هایی همچون پدیده افت تحصیلی است که هرنظام آموزشی با آن روبرو است . معضلی که هر ساله امکانات و منابع بالقوه انسانی را تلف می کندو آثار زیان بار و غیر قابل جبرانی را در ابعاد حیات فردی و اجتماعی برجای می گذارد و از مهمترین نگرانی های خانواده ها و دست اندرکاران تعلیم و تربیت محسوب می شود. لذا شناخت علل و عوامل این مشکل و ارائه راهکارهای مناسب می تواند کارآیی نظام آموزشی را افزایش داده و بهبود بخشد.
2- نقد و بررسی 2-1- تعریف افت تحصیلی
افت از نظر لغوی به معنی کمبود ، کمی ، کم و کاست و نقصان است . منظور از افت تحصیلی « کاهش عملکرد تحصیلی دانش آموز از سطح رضایت بخش به سطحی نامطلوب است . » همچنین افت در لغت به معنای ضایعات ، ضایع کردن که بیشتر در نظر اقتصاددانان مطرح شده است . اما در بعضی از متون فارسی کلمه ترک تحصیل نیز معادل افت تحصیلی در نظر گرفته شده است . به عبارتی افت تحصیلی عبارت است از نزول از یک سطح بالاتر به سطح پایین تر در تحصیل و آموزش .
افت تحصیلی به معنای دقیق آن ، زمانی است که فاصله قابل توجهی بین توان و استعداد بالقوه و توان بالفعل فرد در فعالیتهای درسی و پیشرفت تحصیلی مشهود باشد . گرچه این تعریف می تواند همه کسانی را که به دنبال شکستهای پی در پی تحصیل ، از تحصیل عقب مانده و عمدتاً به اصطلاح تجدید یا مردود شده اند را در بر گیرد اما مفهوم افت تحصیلی صرفاً در رفوزگی و تجدیدی خلاصه نمی شود و می تواند شامل هر دانش آموز و دانشجویی شود که اکتسابهای آموزشگاهی و پیشرفت دانشگاهی او کمتر از توان بالقوه و حد انتظار اوست . لذا بر اساس این تعریف دانش آموزان تیزهوش نیز ممکن است دچار افت تحصیلی و کم آموزی بشوند . لذا افت تحصیلی مسئله ای است عام و نسبی .
کاربرد دقیق اصطلاح افت یا اتلاف در آموزش و پرورش از زبان اقتصاددانان گرفته شده و آموزش را به صنعتی تشبیه می کنند که بخشی از سرمایه و مواد اولیه ای را که باید به محصول نهایی تبدیل می شد تلف نموده و نتیجه مطلوب و مورد انتظار را به بار نیاورده است شاید این تشبیه چندان خوشایند نباشد و اصطلاح « قصور در تحصیل یا واماندگی از تحصیل » مطلوبتر باشد .
با وجود این اگر از نقطه نظر منابع و مخارجی که جامعه در اختیار نهاد تعلیم و تربیت قرار می دهد به آموزش و پرورش بنگریم بدون شک آموزش و پرورش یکی از بزرگترین مشاغل اقتصادی جهان می باشد . لذا می توان اصطلاح افت یا اتلاف را در مورد این نهاد نیز به کار برد یعنی در حقیقت در فرآیند تعلیم و تربیت افت شامل اتلاف در پرورش و یادگیری انسانها ، تأسیسات ساختمانی و تجهیزات مدارس و مؤسسات آموزشی و ارزش کار معلمان و اوقات دانش آموزان به وجود می آید .
اگر فرض کنیم که هدف همه دانش آموزانی که وارد یک مرحله از مقطع تحصیلی می شوند ، گذراندن موفقیت آمیز آن دوره یا مقطع باشد بنابراین ، هم تکرار پایه های تحصیلی یک دوره و هم ترک تحصیل پیش از پایان دوره را نیز می توان به عنوان افت تحصیلی تلقی کرد . تکرار پایه تحصیلی عبارتست از تکرار یک کلاس برای دانش آموزی که در سال قبل در همان پایه مشغول به تحصیل بوده است .
تکرار پایه تحصیلی از این جهت افت تحصیلی محاسبه می گردد که موجب کاهش ظرفیت ثبت نام در پایه تکرار شده می گردد و از پذیرش دیگر دانش آموزان در آن پایه جلوگیری به عمل می آورد ویا باعث به وجود آمدن تراکم دانش آموزان در آن پایه می گردد . این موضوع هم باعث تحمیل هزینه های بیشتری به نظام آموزش و پرورش می شود و هم به عنوان یک عامل شدید افت تحصیلی مضاعف می شود که باعث ترک تحصیل می گردد .
ترک تحصیل عبارت از وضعیتی است که دانش آموز پیش از پایان سال دوره آموزشی که در آن ثبت نام کرده است آن دوره را ترک کرده و در حقیقت به هدفهای آن دوره دست پیدا نمی کند . اما در اهداف تعلیم و تربیت اینگونه عنوان شده است که هدف تعلیم و تربیت ، اجباری کردن آموزش تا پایان دوره راهنمایی است.
اگر چنانچه فردی تا پایان دوره راهنمایی ترک تحصیل نماید آن را جزء افت تحصیلی محسوب می کنند اما بعد از دوره راهنمایی چون این احتمال پیش بینی شده است که فقط بخشی از قبول شدگان دوره راهنمایی وارد مقطع دبیرستان شوند . بنابراین ترک تحصیل قبول شدگان دوره دبیرستان افت محسوب نمی گردد بلکه به عنوان فارغ التحصیل تلقی می شوند بنابراین با توجه به مسائل مطرح شده در فوق افت تحصیلی عبارت است از وقوع ترک تحصیل زودرس و تکرار پایه تحصیلی در نظام آموزش و پرورش یک کشور .
البته قابل ذکر است که این تعریف تا حدودی محدود است زیرا انواع افت را نادیده گرفته و نتایج آموزشی و پرورشی ترک تحصیل زودرس یا مزیتهایی را که ممکن است تکرار پایه تحصیلی در برداشته باشد در نظر نمی گیرد . به هر حال حدود ترک تحصیل و تکرار پایه تحصیل به ساخت نظام آموزشی و هدفهای این نظام بستگی دارد .
فرآیند آموزش به معنای مجموعه ای است از آنچه که شاگرد در مدرسه از طریق برنامه درسی آشکار و پنهان می آموزد و یا فرصت آموزش را به خاطر جای نگرفتن در برنامه درسی پیدا نمی کند.
درک معلمین، اولیا و دانش آموزان از این فرآیند چیست؟
نقطه ای را که دانش آموز از نظر علمی در آن قرار دارد و جایگاه دانش آموزان در هر مقطع و درس و کلاس کجاست؟
هدف های رفتاری که باید به صورت مشاهده دربیاید و با ابزار و ملاک های عینی ارزشیابی شود چیست؟
تا چه اندازه به هدف ها، محتوا، فعالیت های یادگیری دانش آموزان، روش های ارزشیابی راهبردهای تدریس، ابزار یادگیری، زمان و مکان یادگیری پرداخته ایم و محیط های آموزشی مان عوامل اجرایی، معلم و مسئولان با این امور آشنا هستند. آیا واقعاً نقطه شروع همه فراگیران یکسان است؟ آیا همه باید به یک شکل و شیوه مورد ارزشیابی قرار بگیرند؟ آیا ارزشیابی ها استاندارد است؟و دارای اعتبار هستند؟ می توانند هدف های رفتاری موردنظر را بسنجند؟ باتوجه به مراحل پدیده آموزشی صحبت درباره افت تحصیلی نباید سطحی و گذرا باشد. کلیه مراحل از شروع نوشتن ارزش ها، دیدگاه ها، هدف تا آخرین مرحله اجرا و ارزشیابی یک به یک با شیوه های همه پرسی، پرسشنامه، همایش، سمینار، تحقیقات آماری باید مورد بررسی قرار گیرد تا به عوامل موثر در افت تحصیلی به شیوه علمی دست یافت.
مشخصات فایل
عنوان: مثلثات
قالب بندی: پاورپوینت
تعداد اسلاید:19
محتویات
مقدمه
کاربرد
بیان گر رابطه مستقیم بین اضلاع و زوایای مثلث
قانون کسینوس ها در مثلث ABC
اثبات رابطه جان استوارت میل
قانون تانژانت ها در مثلث :ABc
اکنون با توجه به قانون سینوس ها
برخی روابط مثلثاتی در مثلث ABC
برخی واژگان و استدلال های ابوالوفا در مثلثات
محاسبه جیب تفاضل دو قوس
و . . .
مقدمه:
کلمـه مثلثـات (Tringonometry) از ترکیب دو واژه یونانیTringonon (مثلث) با معــــادل لاتین Triangle و نیز metron (اندازه) با معادل لاتین measure گرفته شده است. بنابراین در نگاه نخست در مثلثات به مطالعه مثلث ها و روابط بین اضــــلاع و زوایای آنان پرداخته می شود در این مقاله با توجـه به مباحث کتب درسی دوره دبیرستان و در طول محتوی آنها مطالبی ارائه می شود.
مشخصات فایل
عنوان: بررسی برخی علل و زمینههای بشری انقلاب اسلامی از دیدگاه امام خمینی
قالب بندی:word
تعداد صفحات:31
محتوا
چکیده
مقدمه
برخی علل و عوامل انقلاب از نگاه دیگران
تأکید بر علل فرهنگی
تأکید بر علل اقتصادی
تأکید بر عوامل فردی و روانشناختی شاه
. علل و عوامل بشری انقلاب اسلامی ایران از نگاه بنیانگذار آن
علل فردی
نقش رهبری در انقلاب
زمینهها و علل فرهنگی
زمینهها و علل سیاسی
نتیجه
فهرست منابع
چکیده
علل و زمینههای تحولات اجتماعی از جمله انقلابها، باید در دورههای زمانی مختلف بازخوانی شوند تا در گذر تحولات اجتماعی و تغییر نسلها فراموش نگردند. توجه به علل و زمینههای رویداد انقلاب از عناصر مهم در تداوم آرمانهای انقلاب است.
این مقاله، برخی علل و زمینههای بشری انقلاب را از دیدگاه امام خمینی بررسی کرده است. از نظر ایشان از جمله علل مهم بروز انقلاب، علل انسانی ـ فردی و اجتماعی است. در علل فردی احساس مسئولیت همگانی در مسیر تحقق آرمانهای انقلابی، رسالت فردی هر شخص در کمک به تحقق نهضتهای الهی و تأثیر نقش رهبری در بروز انقلاب به چشم میخورد. در علل اجتماعی نیز بر مجموعهای از علل فرهنگی و سیاسی تأکید شده است.
انقلاب اسلامی، علل و زمینهها، علل انسانی فردی، علل انسانی اجتماعی، امام خمینی
مقدمه
برخی پرسشهای مربوط به پدیده انقلاب را در چهار بخش خلاصه میکنند: چیستی انقلاب، چرایی رخداد، چگونگی وقوع و آثار و بازتابها. (ملکوتیان، 1385) برخی دیگر برای تحلیل این پدیده اجتماعی، سه مرحله را در شکلگیری انقلابها مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار میدهند:
گروه سوم، معتقدند برای شناخت کامل هر پدیده مانند انقلاب باید به چهار پرسش فلسفی (مربوط به ماده، صورت، فاعل و غایت) پاسخهای عقلی، تجربی و نقلی دقیق و قانعکنندهای داده شود. (حشمتزاده، 1378: 36)
اگرچه انقلاب، مفهومی است که از تفسیرها و تحولهای اعتقادی، رفتاری، اقتصادی و سیاسی انتزاع میشود و علل چهارگانه فلسفی، برای توضیح پدیدههای مادی است، ولی با قدری تسامح میتوان در توضیح انقلاب از آنها کمک گرفت. بر این اساس برای تحلیل پدیده انقلاب، چند پرسش مطرح میشود: علل و عوامل بوجود آمدن و پیروزی انقلاب کدام است؟، غایت و هدف انقلاب چیست؟، عنصر اصلی و اساسی انقلاب چیست؟، انقلاب به چه صورت واقع شده است؟ (همان: 37)
در تمام این الگوها بحث از علل و عوامل وقوع پدیده انقلاب، یکی از عناصر اصلی تحلیل است و تحلیل انقلابها از جمله انقلاب اسلامی ایران از این چارچوب خارج نیست.
انقلاب اسلامی ایران، با سطح وسیع و ریشههای عمیق و تمام ویژگیهای خود به مثابه یک پدیده اجتماعی به وقوع پیوست. در این نوشتار از میان پرسشهای مختلف درباره پدیده انقلاب، بخشی از علل و عوامل آن بررسی میشود. تبیین علل انقلاب یکی از دشوارترین مسائل دانش سیاسی است؛ زیرا پدیده انقلاب مانند کل جامعه پدیدهای پیچیده و دارای ابعاد گوناگون است. (نک: بشریه، 1383: 198)
یکی از اساسیترین پرسشهای نظریهپردازان و تحلیلگران انقلابها این است که انقلاب اسلامی ایران، معلول و محصول چه عواملی است؛ انقلابی که بدون استفاده از سلاح به عمر طولانی رژیم شاهنشاهی خاتمه داد. شیوه مبارزه در طول حرکت تکاملی این انقلاب، با سایر انقلابهای جهان متفاوت بود و اصل اساسی در آن بر مبنای روحیه شهادت و ایثار بود. ویژگی اساسی دیگر آن، حرکتهای توده مردم برای پیروزی آن و عدم تأثیر گروه، حزب یا نحله خاصی در شکلگیری آن بود. این انقلاب، عرف نظام بینالملل، بعد از جنگ جهانی دوم را برهم زد و پسلرزههای آن تا کاخ ریاست جمهوری آمریکا به عنوان ابرقدرت بزرگ پیش رفت و بالاخره تأثیرات زیادی را بر نهضتهای آزادیبخش جهان اعم از مسلمان و غیر مسلمان بر جای گذاشت. (محمدی، 1384: 15 ـ 18)
تقریباً بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ارائه تحلیلهای مختلف درباره آن آغاز شد و اکنون پس از سالها حجم زیادی از کتابها و مقالهها از سوی گروهها، احزاب و نحلههای مختلف نوشته شده است؛ مکتوباتی که با عنایت به ملاکهای فکری و منافع حزبی و تشکیلاتی خود به تحلیل انقلاب ایران پرداختند و میخواستند تا سلسله علل انقلاب اسلامی ایران را به علتهایی که خود در نظر داشتند بازگردانند.
در بین تمام این تحلیلها از علل و عوامل وقوع انقلاب ایران، تحلیل رهبر انقلاب که در نهایت عمق و دقت و البته متناسب با ایدئولوژی واقعی انقلاب اسلامی ایران است میتواند بسیار راهگشا باشد؛ زیرا عقاید و نظریات رهبر یک حرکت، چکیده باورهای مردم تحت رهبری او و گویای علل واقعی آن حرکت است. از این رو ما در این مقاله در پی بررسی برخی علل و عوامل انقلاب اسلامی ایران از نگاه امام خمینی هستیم.
برای تحلیل علل انقلاب اسلامی از نگاه بنیانگذار آن، میتوان دو قلمرو کلان را بررسی کرد: علل بشری وقوع انقلاب و علل فوق بشری. در بررسی قلمرو اول، عوامل انسانی فردی و اجتماعی بررسی میشود و در قلمرو دیگر نظرات حضرت امام درباره نقش هدایت تشریعی، وظایف انبیاء، اولیاء و به تبع آنان علمای بیدار اسلام و امدادهای غیبی بر تکوین انقلاب بررسی میگردد.
در این نوشتار، علل بشری انقلاب اسلامی ایران از دیدگاه حضرت امام خمینی را بررسی میکنیم.
نگاه حضرت امام، یک نگاه تکبُعدی و با محوریت زمان و مکان مشخص نیست، بلکه نگاه ایشان برآمده از منابع ناب اسلامی و با تکیه بر ابعاد مختلف اسلام و احکام آن است. با این بیان، تمام نکات برآمده از دیدگاه حضرت امام قابل تطبیق بر کل یک جامعه، در تمام زمانها و مکانها است. ازاینرو در صورت وجود این علل و زمینهها حتی در جامعه امروز ما نیز، احتمال بروز انقلابی دیگر وجود دارد. البته این نکتهای است که به تحقیق مستقلی نیاز دارد.
در نوشتار پیش رو، ابتدا به طور اجمال برخی علل و عوامل وقوع انقلاب اسلامی از نگاه دیگران را بازخوانی میکنیم و سپس به علل و عوامل بشری انقلاب اسلامی اعم از فردی و اجتماعی از نگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران میپردازیم.
مشخصات فایل
موضوع:دلایل افت تحصیلی برخی از دانش آموزان دوره متوسطه و ارائه راهکارهایی برای آن
قالب بندی:word
تعداد صفحات:50
فهرست مطالب
2-2- عوامل موثر در افت تحصیلی. 8
2-3- بررسی عوامل مهم در افت تحصیلی. 14
2-4- مبانی روانشناختی افت تحصیلی. 26
2-5- عمدهترین دلائل افت تحصیلی. 28
2-6 خسارت های ناشی از افت تحصیلی. 32
3-1- انگیزش درپیشرفت تحصیلی دانش آموزان ویادگیری آنها 33
3-4- تبیین دلایل تأثیر گذاری انتظارات معلم. 40
چکیده
بررسی دلیل شکست دانش آموزان در تحصیل به مطالعه دقیق احتیاج دارد، تنبلی یا بی میلی را نمی توان تنها دلیل عقب افتادگی تحصیلی دانست. گاهی علت شکست دانش آموزان را باید در خانواده، گاه در مدرسه و معلم و گاه در جامعه و نظام آموزشی و وضعیت اقتصادی جستجو کرد. مدرسه درمیان نهادهای تعلیم و تربیت جامعه جایگاه ویژه ای دارد. درواقع مدرسه بعد از خانواده مهمترین عامل در پرورش افراد است. در حدود سن هفت سالگی تربیت افراد در مدرسه آغاز می شود و تا دوران جوانی ادامه دارد. در این مدت دانش آموزان در جنبه های مختلف جسمانی، عقلانی، اخلاقی، هنری و غیره پرورش پیدا می کنند.مدرسه کانونی است که در آن دانش آموز در معرض تجربیات جدید قرار می گیرد و وجود همکلاسی ها، شرایط و روابط تازه، عرصه ای را برای کسب مهارت های اجتماعی فراهم می کند، درنهایت آموزش رسمی، فرد را برای یادگیری میراث فرهنگی جامعه در قابل تعلیمات مدرسه ای آماده می سازد.
1- مقدمه
افت تحصیلی مشکل اساسی نظامهای آموزشی است که هر ساله هزینههای سنگینی به بار میآورد و همچنان درحال افزایش است.
بسیاری از دانشآموزان نمیتوانند از عهده مواد و محتوای آموزش مسایل برآمده یا در موعد مقرر یادگیری آنها را به پایان برسانند، تاسفانگیزتر اینکه بسیاری از این افراد تواناییهای لازم برای کسب موفقیت را دارند اما موفق نمیشوند، از طرفی باوجود توسعه کمی آموزش رسمی در چند دهه اخیر شاهد انتقادهایی از شرایط کیفی تعلیم و تربیت در عرصههای مختلف بودهایم، شرایطی که موجب پدید آمدن دانشآموزان بیاحساس و انگیزه، فارغالتحصیلان بیعلم و معلمان فاقد خلاقیت شده است، به طوری که هر چه سطح تحصیلی بالاتر میرود، شوق آموختن در دانشآموزان کمتر میشود. بنابراین در این مقاله درصدد آن هستیم ضمن شناسایی برخی از دلایل افت تحصیلی در دوره دبیرستان بخصوص در درس ریاضی راهکارهایی را برای رفع مشکلات ارائه نماییم.
نهاد تعلیم و تربیت در کشور های جهان سوم از یک سو دستخوش بحرانهای مختلف است، و از سوی دیگر خود آفریننده بحرانهای دیگری است. مشکل از آنجا بر خاسته است که این نهاد نه اهداف مشخصی را دنبال میکند و نه با دیگر نهادهای اجتماعی هماهنگ است، از این رو دانش افراد تحصیلکرده با نیازهای جامعه تناسب ندارد. علت اصلی توسعه نیافتگی این بخش از جهان نیز ضعف نظام آموزشی است، زیرا این کشورها یا فاقد تکنولوژی لازمه می باشند یا نیروهای انسانی متخصص و ماهر ندارند و این امر به نوبه خود از ضعف نظام آموزشی آنان نشات گرفته است.
یکی از بحرانهای بزرگ نظام آموزشی در کشورهای مختلف، بویژه کشورهای جهان سوم، مساله (افت و شکست تحصیلی) است که از دیر باز مورد توجه مسوولان آموزشی بوده است، و امروزه نیز از مهمترین مسائل آموزش و پرورش به شمار می رود. بسیاری از مربیان، جامعه شناسان، روانشناسان و... بر حسب دیدگاههای خاص خود به این مساله نگریسته اند و تعاریف گوناگونی نیز از آن به دست داده اند. در برخی از تعاریف مراد از این مساله آن است که افرادی بخت استفاده از امکانات آموزشی را پیدا کنند ولی به عللی از مدرسه اخراج شوند، ترک تحصیل کنند و تجدیدی یا مردود شوند، یا اینکه والدینشان آنها را از ادامه تحصیل باز دارند.
تعریف ما حتی شامل مواردی نیز میشود که کیفیت و میزان پیشرفت افراد در تحصیل نسبت به سال قبل کاهش یافته باشد. افت و شکست تحصیلی در کشور ما ریشه در نظام آموزش و پرورش گذشته دارد و فقط محصول نظام کنونی نیست، اما این حقیقت نمی تواند مسوولان آموزشی نسل انقلاب اسلامی را تبرئه کند. البته در سالهای پس از انقلاب تلاشهای مخلصانه فراوانی برای تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش و یافتن روشی شایسته انقلاب اسلامی، انجام گرفته و نتایجی نیز داشته است، ولی باید اعتراف کرد که در این باره نه تنها توفیقی نیافته ایم، بلکه افت تحصیلی بیشتری نیز داشته ایم.
ر جامعه ای در مسیر حرکت خود به سمت توسعه با مشکلاتی که اجتناب ناپذیرند مواجه می شودکه مسائل آموزش و پرورش یکی از این مشکلات است. چراکه نظام آموزشی هم مثل هر نظام دیگری می تواند در مسیر حرکت خود دچار سوءکارکرد شودو در رسیدن به اهداف خود به موفقیت کامل دست نیابد. این عدم موفقیت می تواند دربسیاری از موارد به صورت افت تحصیلی بروز کند.
مسأله افت تحصیلی یکی از مشکلات اصلی نظام های آموزشی در جهان امروز است که پیامد آن افزایش شمار افرادی است که از مشارکت سازنده ومؤثر در زندگی اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی خود محروم می شوند و روز به روز از نظام آموزشی غربال می شوند و از جامعه به حاشیه رانده می شوند. بدیهی است که از هر نظام آموزشی این انتظار وجود دارد که با فائق آمدن بر تنگناهای موجود ، زمینه رشد استعدادها و خلاقیت های دانش آموزان را فراهم کند و بستری ایجاد نماید تا همه دانش آموزان در فرآیند توسعه جامعه مشارکت فعال و مؤثری داشته باشند.
دست یابی به این اهداف مستلزم رفع معضلات و نارسایی هایی همچون پدیده افت تحصیلی است که هرنظام آموزشی با آن روبرو است . معضلی که هر ساله امکانات و منابع بالقوه انسانی را تلف می کندو آثار زیان بار و غیر قابل جبرانی را در ابعاد حیات فردی و اجتماعی برجای می گذارد و از مهمترین نگرانی های خانواده ها و دست اندرکاران تعلیم و تربیت محسوب می شود. لذا شناخت علل و عوامل این مشکل و ارائه راهکارهای مناسب می تواند کارآیی نظام آموزشی را افزایش داده و بهبود بخشد.
2- نقد و بررسی 2-1- تعریف افت تحصیلی
افت از نظر لغوی به معنی کمبود ، کمی ، کم و کاست و نقصان است . منظور از افت تحصیلی « کاهش عملکرد تحصیلی دانش آموز از سطح رضایت بخش به سطحی نامطلوب است . » همچنین افت در لغت به معنای ضایعات ، ضایع کردن که بیشتر در نظر اقتصاددانان مطرح شده است . اما در بعضی از متون فارسی کلمه ترک تحصیل نیز معادل افت تحصیلی در نظر گرفته شده است . به عبارتی افت تحصیلی عبارت است از نزول از یک سطح بالاتر به سطح پایین تر در تحصیل و آموزش .
افت تحصیلی به معنای دقیق آن ، زمانی است که فاصله قابل توجهی بین توان و استعداد بالقوه و توان بالفعل فرد در فعالیتهای درسی و پیشرفت تحصیلی مشهود باشد . گرچه این تعریف می تواند همه کسانی را که به دنبال شکستهای پی در پی تحصیل ، از تحصیل عقب مانده و عمدتاً به اصطلاح تجدید یا مردود شده اند را در بر گیرد اما مفهوم افت تحصیلی صرفاً در رفوزگی و تجدیدی خلاصه نمی شود و می تواند شامل هر دانش آموز و دانشجویی شود که اکتسابهای آموزشگاهی و پیشرفت دانشگاهی او کمتر از توان بالقوه و حد انتظار اوست . لذا بر اساس این تعریف دانش آموزان تیزهوش نیز ممکن است دچار افت تحصیلی و کم آموزی بشوند . لذا افت تحصیلی مسئله ای است عام و نسبی .
کاربرد دقیق اصطلاح افت یا اتلاف در آموزش و پرورش از زبان اقتصاددانان گرفته شده و آموزش را به صنعتی تشبیه می کنند که بخشی از سرمایه و مواد اولیه ای را که باید به محصول نهایی تبدیل می شد تلف نموده و نتیجه مطلوب و مورد انتظار را به بار نیاورده است شاید این تشبیه چندان خوشایند نباشد و اصطلاح « قصور در تحصیل یا واماندگی از تحصیل » مطلوبتر باشد .
با وجود این اگر از نقطه نظر منابع و مخارجی که جامعه در اختیار نهاد تعلیم و تربیت قرار می دهد به آموزش و پرورش بنگریم بدون شک آموزش و پرورش یکی از بزرگترین مشاغل اقتصادی جهان می باشد . لذا می توان اصطلاح افت یا اتلاف را در مورد این نهاد نیز به کار برد یعنی در حقیقت در فرآیند تعلیم و تربیت افت شامل اتلاف در پرورش و یادگیری انسانها ، تأسیسات ساختمانی و تجهیزات مدارس و مؤسسات آموزشی و ارزش کار معلمان و اوقات دانش آموزان به وجود می آید .
اگر فرض کنیم که هدف همه دانش آموزانی که وارد یک مرحله از مقطع تحصیلی می شوند ، گذراندن موفقیت آمیز آن دوره یا مقطع باشد بنابراین ، هم تکرار پایه های تحصیلی یک دوره و هم ترک تحصیل پیش از پایان دوره را نیز می توان به عنوان افت تحصیلی تلقی کرد . تکرار پایه تحصیلی عبارتست از تکرار یک کلاس برای دانش آموزی که در سال قبل در همان پایه مشغول به تحصیل بوده است .
تکرار پایه تحصیلی از این جهت افت تحصیلی محاسبه می گردد که موجب کاهش ظرفیت ثبت نام در پایه تکرار شده می گردد و از پذیرش دیگر دانش آموزان در آن پایه جلوگیری به عمل می آورد ویا باعث به وجود آمدن تراکم دانش آموزان در آن پایه می گردد . این موضوع هم باعث تحمیل هزینه های بیشتری به نظام آموزش و پرورش می شود و هم به عنوان یک عامل شدید افت تحصیلی مضاعف می شود که باعث ترک تحصیل می گردد .
ترک تحصیل عبارت از وضعیتی است که دانش آموز پیش از پایان سال دوره آموزشی که در آن ثبت نام کرده است آن دوره را ترک کرده و در حقیقت به هدفهای آن دوره دست پیدا نمی کند . اما در اهداف تعلیم و تربیت اینگونه عنوان شده است که هدف تعلیم و تربیت ، اجباری کردن آموزش تا پایان دوره راهنمایی است.
اگر چنانچه فردی تا پایان دوره راهنمایی ترک تحصیل نماید آن را جزء افت تحصیلی محسوب می کنند اما بعد از دوره راهنمایی چون این احتمال پیش بینی شده است که فقط بخشی از قبول شدگان دوره راهنمایی وارد مقطع دبیرستان شوند . بنابراین ترک تحصیل قبول شدگان دوره دبیرستان افت محسوب نمی گردد بلکه به عنوان فارغ التحصیل تلقی می شوند بنابراین با توجه به مسائل مطرح شده در فوق افت تحصیلی عبارت است از وقوع ترک تحصیل زودرس و تکرار پایه تحصیلی در نظام آموزش و پرورش یک کشور .
البته قابل ذکر است که این تعریف تا حدودی محدود است زیرا انواع افت را نادیده گرفته و نتایج آموزشی و پرورشی ترک تحصیل زودرس یا مزیتهایی را که ممکن است تکرار پایه تحصیلی در برداشته باشد در نظر نمی گیرد . به هر حال حدود ترک تحصیل و تکرار پایه تحصیل به ساخت نظام آموزشی و هدفهای این نظام بستگی دارد .
فرآیند آموزش به معنای مجموعه ای است از آنچه که شاگرد در مدرسه از طریق برنامه درسی آشکار و پنهان می آموزد و یا فرصت آموزش را به خاطر جای نگرفتن در برنامه درسی پیدا نمی کند.
درک معلمین، اولیا و دانش آموزان از این فرآیند چیست؟
نقطه ای را که دانش آموز از نظر علمی در آن قرار دارد و جایگاه دانش آموزان در هر مقطع و درس و کلاس کجاست؟
هدف های رفتاری که باید به صورت مشاهده دربیاید و با ابزار و ملاک های عینی ارزشیابی شود چیست؟
تا چه اندازه به هدف ها، محتوا، فعالیت های یادگیری دانش آموزان، روش های ارزشیابی راهبردهای تدریس، ابزار یادگیری، زمان و مکان یادگیری پرداخته ایم و محیط های آموزشی مان عوامل اجرایی، معلم و مسئولان با این امور آشنا هستند. آیا واقعاً نقطه شروع همه فراگیران یکسان است؟ آیا همه باید به یک شکل و شیوه مورد ارزشیابی قرار بگیرند؟ آیا ارزشیابی ها استاندارد است؟و دارای اعتبار هستند؟ می توانند هدف های رفتاری موردنظر را بسنجند؟ باتوجه به مراحل پدیده آموزشی صحبت درباره افت تحصیلی نباید سطحی و گذرا باشد. کلیه مراحل از شروع نوشتن ارزش ها، دیدگاه ها، هدف تا آخرین مرحله اجرا و ارزشیابی یک به یک با شیوه های همه پرسی، پرسشنامه، همایش، سمینار، تحقیقات آماری باید مورد بررسی قرار گیرد تا به عوامل موثر در افت تحصیلی به شیوه علمی دست یافت.