دانلود مقاله تجزیه و تحلیل فرآیندهای شرکت ایران پارس مبتنی بر روش PBSA
نوع فرمت : Word
46 صفحه
-چکیـده :
هدف ازاین پژوهش تجزیه و تحلیل فرآیندهای شرکت تبیان راهبرد پارسی مبتنی بر روش PBSA میباشد.این روش که در فرهنگ پارسی به روش تجزیه و تحلیل اصول گرایانه سیستمها(Principle-Based System Analysis Method) مشهور میباشد به مدیران و دست اندر کاران کمک میکند تا درک بهتری از وضعیت موجود و مطلوب کسب نمایند ، بطوری که که بتوانند به کارشناسان فن آوری اطلاعات نیازهای خود را برای ایجاد تغییرات لازم در سیستم جهت نگهداری و توسعه سیستم موجود بر اساس بایسته ها و شایسته ها انتقال دهند.این روش خود نیازمند وجود دید سیستمی نیز میباشد.در حقیقت روش PBSAخود مبتنی بر اساس چار چوب سیستم کاری میباشد.بدیهی است این مبحث یک علم نو نه تنها در کشور که در کل جامعه مدیریتی و اطلاعاتی سراسر جهان میباشد و راه زیادی تا مقصد در پیش است.
2 -مقـدمـه :
اهمیت و نقش اصلاح و بهبود روشها در نظام اداری انکار ناپذیر است . هم اکنون به خوبی مشهود است که سازمانهای ما در تحقق اهدافشان چنانکه باید موفق نیستند و اغلب منابع موجود که باید قدرشان را دانست ، به هدر می رود . بررسی مطالعات محققین و تجارب مدیران موفق در کشورهای پیشرفته و یا در حال توسعه مبین آن است که اصلاح و تجدیدنظر مستمر در سیستم ها و روشهای انجام کار با توجه به پیشرفت علوم و فن آوری امری اجتناب ناپذیر است چرا که در غیر اینصورت سیستم پاسخگوی نیازهای جامعه نبوده و محکوم به زوال خواهد بود.
تحلیل سیستمها یا تحلیل سامانهها یا آنالیز سیستم یک نگرش جامع به مسئله یا مشکل است. تحلیل سیستم یکی از ابعاد دوگانه نگرش سیستمی است و در آن بهمنظور شناسایی پدیدهها، ابتدا آن را به اجزاء کوچکتر تقسیم میکنند و پس از بررسی، تجزیه و تحلیل و رفع مشکل هر یک از اجزاء، مشکل سیستم کل را حل میکنند.یک مهندس تحلیل سیستمها با استفاده از دانش سیستم و یا نظریه سیستمی بجای یک دید محدود و بسته به یک دیدگاه جامع و کلنگرانه میرسد. بسیاری از مشکلات صنعتی و اداری و حتی اقتصادی تنها با کمک نگرش سیستمی قابل تجزیه و تحلیل هستند.
روشها و رویه های موجود عموماً قدیمی بوده و مدت زیادی از طراحی آنها می گذرد . در این مدت تلاش برای ایجاد هماهنگی بین روشهای انجام کار متناسب با تحولات اجتماعی ، نیازهای مردم و ضرورت تسریع در انجام امور کمتر صورت گرفته است .سیستم ها و روشهای انجام کار از جمله عوامل نرم افزاری بهره وری هستند که در اثر بهبود و اصلاح مستمر ، قابلیت انطباق با تغییرات محیط را درسازمانها امکان پذیر نموده و آن را در مقابله با مشکلات اجرائی یاری می نمایند.
تکیه ما در پژوهش بیشتر بر سیستمهای کاری و اطلاعاتی به خصوص فرآیندهای مرتبط با ، برنامهریزی و کنترل تولید، تامین کالا و خدمات، مدیریت عملیات کالا و انبارها ، مدیریت تجهیزات پایش و اندازهگیری(کالیراسیون )، CRM ، پایش و اندازهگیری محصولات (QC)و تولید و عملیاتاست.بدیهی است درمراحلی که سیستم ما شامل چندین زیر سیستم میباشد گامها برای هر زیر سیستم تکرار خواهد شد.همانگونه که میدانیم در روش تجزیه و تحلیل اصولگرایانه سیستمها یا PBSA شامل سه مرحله کلی میباشد:
مرحله میانی نیز خود شامل هفت اصل میباشد که در به شرح ذیل میباشند:اصل رضایت مشتریان ، اصل کارآیی در انجام امور ، اصل خدمت به مشارکت کنندگان ، اصل ایجاد ارزش از اطلاعات ، اصل تسهیل در امور و انجام کار ، اصل بکار گیری زیر ساختار به عنوان یک منبع واقعی و در نهایت اصل پیشگیری از تضادها و ریسک ها.
بر اساس اصل اول باید ابتدا موقعیت فعلی سیستم را دریابیم ( تهیه عکس فوری از وضعیت فعلی سیستم )با این روش یک شناخت کلی از وضعیت فعلی بدست می آید.این عکس فوری کمک خواهد کرد تا دامنه اختلاف نظرها در مورد مشکلات فعلی سیستم کم رنگ تر شود.مهم است که دراین مرحله سیستم را از دریچه دوربین یک نرم افزار نبینیم زیرا به محدودیت های آن نرم افزار دچار خواهیم شد.
در مرحله دوم نگاه موشکافانه به عناصر سیستم مورد نیاز است.استفاده از شاخص های اندازه گیری در این مرحله بسیار مفید است زیرا به ما کمک میکنند ارزیابی دقیق تری انجام دهیم.برخی سوالات در این مرحله مطرح میشوند که به ما در راه شناسایی مسایل کمک شایان خواهند نمود.
در مرحله سوم اثرات تغییرات پیشنهادی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.بدیهی است پس از انجام راهکارهای لازم در مرحله دوم جنبه های مثبت و منفی هر یک باید مورد بررسی و مکاشفه دقیق تر قرار گیرد تا ارزش روش PBSA هویدا گردد.
برخی عوامل موفقیت نیز وجود دارند که در موقع خود به برخی از آنها خواهیم پرداخت.عواملی که در بستر ، زیر ساختار ، مشتریان ، محصولات ، خدمات ، فرآیندهای کسب و کار ، مشارکت کنندگان و اطلاعات ،نقش کلیدی در موفقیت سازمان و سیستم ایفا نموده و اثر آنها غیر قابل انکار است.
باید توجه داشت که مدلسازی فرآیندهای کسب و کار عاملی مهم شناخت فرآیندها و درک بهتر آنها خواد بود و در این پژوهش اثر والای آنها را نادیده نخواهیم گرفت.مدلسازی فرآیندها از بخشهای اساسی طراحی و توسعه سیستمهای اطلاعاتی است زیرا به شناخت مساله و شیوه حل آنها کمک شایان مینماید.
3 -واژههـای کلیـدی :
PBSA،تجزیه و تحلیل ،اصول گرایانه ، فرآیند ،سیستمها ،سازمان ، CRM ،روابط مشتری ،سیستمهای کاری و اطلاعاتی ، برنامهریزی و کنترل تولید، تامین کالا و خدمات، مدیریت عملیات کالا و انبارها ، مدیریت تجهیزات پایش و اندازهگیری(کالیراسیون )، CRM ، پایش و اندازهگیری محصولات (QC)، تولید و عملیات
4 –بیـان مسئلـه :
همة سازمانها، ویژگیهای خاصی دارد که عبارتند از: هدفمند بودن، ساختار سازمانی، قانونمند بودن، ارتباطهای سازمانی (براتی علویجه، 1380). از طرفی، گسترش فناوریهای نوین اطلاعاتی، خدمات و عملکرد بسیاری از سازمانها را متحول کرده و هر روز بر دامنه و عمق این تحولات افزوده است.بهبود فرآیندهای کسب و کار در این میان نیازمند شناخت دقیق و آنالیز مناسب روابط و اجزاء میان عناصر ، سیستمها و زیر سیستمهای سازمانی بوده و البته دامنه مورد نظر جهت این تجزیه و تحلیل را نه بسیار وسیع و نه خیلی کوچک و محدود در نظر گرفت که هر یک معایبی دارد.
بنای این پژوهش بر تجزیه و تحلیل فر آیندهای شرکت ایران پارس بر مبنای روش PBSA میباشد. این پژوهش بر آن است تا ابتدا فر آیندهای جاری شرکت ایران پارس را شناسایی کرده و مشتریان و محصولات و خدمات آن را به خوبی نمایان سازد و ذینفعان را نیز شناسایی نماید.همچنین مشخص گرد چه افرادی چه فرآیندهایی را انجام میدهندو مشارکت کنندگان چه کسانی هستند.چه اطلاعاتی توسط سیستم کاری تولید و یا مصرف میشود و اثرات محیطی بر سیستم و بالعکس چه میباشد.زیر ساختهای انسانی و اطلاعاتی و فنی مشترک با زیر سیستمها نیز مورد بحث قرار گیرد و نحوه حمایت سیستمهای کاری از اهداف سازمان و پیشبرد استراتژی های سازمانی نیز مورد هدف قرار گیرد.
همچنین در مرحله دیگر ( مرحله دوم پژوهش ) در بستر ، زیر ساختار ، مشتریان ، محصولات ، خدمات ، فرآیندهای کسب و کار ، مشارکت کنندگان و اطلاعات شناسایی شده در وحله قبل با سنجش عملکرد مناسب مورد پژوهش قرار گرفته و ما را به ایجاد فرصتهای بهبود و و تفکر وادارد.
و در نهایت در گام سوم در این پژوهش می خواهیم اقدامات اصلاحی مناسب در جهت بهبود وضعیت بنگاه کسب و کار ارایه نماییم و البته در این مرحله اولویتهای بنگاه را باید بسیار دقیق مورد نظر قرار دهیم.
تمامی این مراحل با عنایت کافی به چار چوب سیستم کاری صورت خواهد گرفت .دراین چار چوب مشتریان ، محصولات و خدمات،فرآیندهای کسب و کار ، فن آوری ، اطلاعات و مشارکت کنندگان در محیط زیر ساخت و در بستر مورد نظر دیده میشوند و سازمان در این چار چوب تجسم میشود.
عنوان:
الهه های ایران باستان
قالب بندی:
word
تعداد صفحات:
7
قابل ویرایش
- - - -
قسمتی از متن
مقدمه:
از آغار دوران تاریخی ایران ، تاکنون بیش از 2600 سال می گذرد.در طول این زمان سلسله های بزرگ و کوچکی در این سرزمین پهناور فرمانروایی کرده اند. که قلمرو آنها به تفاوت گاهی بخشی از خاک ایران و زمانی تمام خاک ایران و روزگاری هم شامل سرزمین های دورتر و خارج از سرزمین های طبیعی ایران می شد. تردیدی نیست که چنین اوضاع و احوالی بدون نشیب و فرازهایی که پیروزی ها و شکست هایی در بر داشته نبوده است. در تاریخ مدون عالم کمتر کشوری را می توان یافت که توانسته باشد مانند کشور ایران حیات ملی و فرهنگی خود را برابر سیل بنیان کن حوادث حفظ کند.
این استواری و مقاومت در برابر حوادث را نمی توان مربوط به هیچ عاملی دانست.جز به خصیصه ذاتی ایرانیان مطالعه و تحقیق در ارتباط احوال و ویژگی های کار و فعالیت های سنتی یک ملت در گذشته و حال در حقیقت شناسایی حرکت و توانایی زندگی و نموداری از تمدن ارزش قدیم و اصالت آن قوم و ملت است.این امر مبین آن است که قدرت خلاقه و قوه ابتکار افراد آن سرزمین چگونه بوده است.و اطلاع از تاریخچه و کیفیت و کمیت ساکنان این مرز و بوم از دیرباز پاسدار تمدن فرهنگ و جهانی بوده اند.
راجع به مذهب آریایی های ایرانی باید در نظر داشت که مدتها مذهب آریایی ها با مذهب هندی ها یکی بوده چنانکه به زبان واحدی هم تکلم می کردند. ولی در قرون بعد جدایی مذهب بین آنها روی داد .در این مورد که این جدایی چه موقع روی داده اطلاعی در دست نیست. ولی د رکتیبه ای در بوغاز(گ ا ی) در آسیای صغیر بدست آمده و تاریخ آن تقریبا از 1350 قبل از میلاد است،استنباط می شود که در این زمان جدایی هند روی نداده است .
چرا که در همین زمان گروهی از آریایی ها به خدای هندی قسم یاد کرده اند. چون تاریخ نوشته شدن (ودا) کتاب مقدس هندی ها بین قرن هشتم تا چهاردهم می باشد. اما اینکه مذهب آریایی های ایرانی چه بوده ، از مطالعات محققین در مذهب هندی ها و مقایسه نتیجه آن با نتیجه مطالعات در اوستا این عقیقده حاصل می شود آنها معتقدند به یک عده از وجود های خیر و خوب که گنج ها و ذخایر طبیعت را به انسان می رسانیدند. در میان این ذخایر مهمتر از هر چیز روشنایی و باران بود و نیز اعتقاد داشتند به وجودهای بد که با وجودهای خوب در جنگ بوده و نمی خواستند انسان سعادتمند باشد. شب . زمستان و خشکسالی و قحطی و امراض و مرگ را از وجودهای بد می دانستند. معلوم است که وجودهای اولی را می پرستیدند. و آنها را حمد و ثنا می گفتند. و برای آنها نیاز می دادند در صورتی که ارواح بد را دشمن می دانستند و برای محفوظ ماندن از شر آنها به باورها متوسل می شدند که بعدها باعث ترقی سحر و جادوگری شد.
بعضی از محققین بر این عقیده اند که پرستش ورثرغنا رب النوع رعدو"میژ" رب النوع آفتاب مهر این زمان در مذهب آریایی های ایرانی داخل بوده است .
آفتاب را چشم آسمان می دانستند و رعد را پسر آن . به عبارت دیگر باید گفت آریایی های ایرانی مانند آریایی های هندی عناصر را می پرستیدند ولی بعد به تدریج ترقی کرده به درجه پرستش یگانه رسیدند. البته چه موقع این ترقی و تکامل حاصل شد معلوم نیست. .ولی باید این نکته را در نظر داشت که آرایی های ایرانی زودتر از آریایی های هندی ترقی کرده ، به توحید رسیده اند .وبا پدید آمدن زرتشت اعتقاد به خدای یگانه پایه محکمی
یافته است.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
18 صفحه
فهرست مطالب
مقدمه
طلیعه نهضت
حکومت اسلامی
خشم ملت
بهایی که ملت پرداخت
شیوه حکومت در اسلام
ولایت فقیه
اقتصاد وسیله است نه هدف
زن در قانون اساسی
قضا در قانون اساسی
قوه مجریه
وسایل ارتباط جمعی
نمایندگان
فصل اول: اصول کلی
اصل اول
اصل 2
اصل 3
اصل 4
و . . .
اصل 42
فصل چهارم: اقتصاد و امورمالی
اصل 43
اصل 44
و . . .
اصل 55
فصل پنجم: حق حاکمیت ملّت و قوای ناشی از آن
و. . .
اصل ۱۷۶ - وظایف شورای عالی امنیت ملی
عنوان: حقوق مردم در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
قالب بندی: word
تعداد صفحات:12
محتویات
حقوق بشر در اسلام
پی نوشت
و . . .
منابع مقاله
قسمتی از متن
منابع مقاله:
فصلنامه رواق اندیشه، شماره 29، نیکزاد، عباس(1)؛
آنچه در این گفتار، مورد پژوهش قرار گرفته، حقوق ملت در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است . یکی از برجستگیهای چشمگیر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران توجه به حقوق مردم و آزادیهای عمومی و اجتماعی است; به همین جهت یک فصل از قانون اساسی به حقوق ملت اختصاص داده شده است .
در این پژوهش ابتدا، انواع حقوق مردم در قانون اساسی شمرده شده و سپس به مبنای حقوق طبیعی اشاره شده و آنگاه، حقوق بشر از دیدگاه اسلام مورد بحث قرار گرفته است . بعد از این مقدمات، به قسمت اصلی مقاله; یعنی بررسی مبانی و ادله برخی از حقوق مردم در فصل سوم قانون اساسی، از نظر کتاب، سنت و عقل پرداخته شده است .
فصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مربوط به حقوق ملت است . در این فصل، انواع حقوق مردم و آزادیهای اجتماعی و حدود آن بیان شده است . مهمترین حقوق و آزادیهایی که در این فصل آمده، به شرح زیر می باشد:
1 - حق برابری همه مردم در برابر قانون .
2 - حق برخورداری همه مردم از حقوق مساوی، بدون در نظر گرفتن رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها .
3 - حمایت یکسان قانون از زن و مرد و برخورداری هر دو آنها از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با رعایت موازین اسلامی .
4 - حق برخورداری مردم از امنیت و مصونیت از جهت حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل .
5 - حق مصونیت از تجسس .
6 - حق برخورداری از امنیت و مصونیت قضایی; برائت، منع شکنجه، منع هتک حیثیت و تعرض .
7 - حق آزادی بیان، قلم و مطبوعات در حدود مقرر در اسلام .
8 - حق برخورداری از آزادیهای گروهی; مانند تشکیل احزاب، جمعیتها، انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی و راهپیماییها .
9 - حق آزادیهای فکری و عقیدتی و منع تفتیش عقاید .
10 - حق آزادی کار و شغل .
11 - حق برخورداری از تامین اجتماعی .
12 - حق برخورداری رایگان از وسایل آموزش و پرورش .
13 - حق برخورداری از مسکن متناسب با نیاز .
14 - حق انتخاب محل اقامت .
15 - حق دادخواهی و رجوع به دادگاههای صالح و حق در دسترس داشتن این گونه دادگاهها .
16 - حق انتخاب وکیل و حق فراهم شدن امکانات تعیین وکیل در صورت عدم توانایی فرد برای انتخاب وکیل .
17 - حق داشتن تابعیت ایرانی برای هر فرد ایرانی و حق برخورداری اتباع خارجه از تابعیت ایرانی در حدود قوانین .
هر انسانی به صورت طبیعی و خدادادی دارای حقوقی است . هر انسانی به دلیل انسان بودن، برخوردار از حق حیات، حق آزادی، حق داشتن کار، مسکن، دادخواهی، تعلیم و تعلم و ... است . خداوند که آفریننده انسانهاست، ساختار وجودی انسان را به گونه ای آفریده است که دارای استعدادها، میلها و تقاضاهایی است; همین استعدادها و میلها، پدید آورنده حق خدادادی و طبیعی برای اوست . شهید بزرگوار آقای مطهری رحمه الله درباره منشا حقوق طبیعی می فرماید:
«از نظر من حقوق طبیعی و فطری از آنجا پیدا شده است که دستگاه خلقت با روشن بینی و توجه به هدف، موجودات را به سوی کمالاتی که استعداد آنها در وجودشان نهفته است، سوق می دهد . هر استعداد طبیعی یک «حق طبیعی » است و یک «سند طبیعی » برای آن به شمار می آید; مثلا فرزند انسان حق درس خواندن و مدرسه رفتن دارد، اما بچه گوسفند چنین حقی ندارد، چرا؟ برای این که استعداد درس خواندن و دانا شدن در فرزند انسان هست، اما در گوسفند نیست . دستگاه خلقت این سند طلبکاری را در وجود انسان قرار داده و در وجود گوسفند قرار نداده است . همچنین است حق فکر کردن و رای دادن و اراده آزاد داشتن .» (2)
بنابراین، امیال ریشه داری مانند: میل به حیات، بقا، غذا، آب، استراحت، امنیت، آزادی، علم، زیبایی، داشتن کار، مسکن، همسر، فرزند و ... در انسان وجود دارد که پدید آورنده حقوقی برای انسان است .
البته با توجه به این که شناسایی همه این نیازها و بازشناسی میلها و نیازهای صادق و کاذب و نیز حدود و قلمرو آنها بویژه در موارد تزاحم چند حق، از دایره علم و احاطه بشر خارج است; از این رو، همانگونه که در دستیابی به قوانین مورد نیاز واقعی بشر، نیاز به جعل و وضع الهی داریم، در دستیابی به حقوق واقعی انسانها و حدود و قلمرو آنها نیز نیاز به جعل و وضع الهی داریم . بنابراین، حقوق طبیعی انسانها هم مبتنی بر نظام تکوین الهی و هم متکی به نظام تشریع الهی است .
حقوق بشر در اسلام
برخی از نواندیشان ادعا کرده اند:
«زبان دین، زبان تکلیف است نه حقوق; در نگاه دین، انسان، موجودی است مکلف نه محق . در دین از انسانها خواسته شده است که ایمان بیاورند، نماز بگذارند، زکات بدهند و در امر نکاح، ارث یا سایر ارتباطات انسانی به نحوی خاص رفتار کنند و پا را از این حدود معین فراتر نگذارند . مدام به انسانها تذکر داده می شود که از حدود الله تجاوز نکنید که معاقب و مؤاخذ خواهید بود . البته از حقوق آدمیان هم سخن رفته است; اما این بیانات در مقایسه با بیانات تکلیفی و فوق العاده، استثنایی و اندکند ...» (3)
در پاسخ اینگونه اظهارات باید گفت:
اولا: در متون دینی ما فراوان از حقوق بشر (حق الناس) سخن گفته شده و حقوق زیادی برای بشر به رسمیت شناخته شده است مانند: حق حیات، حق آزادی، حق انتخاب شغل، همسر، مسکن و ... ، حق تحصیل علم، حق امنیت قضایی، حق استفاده از دسترنج خویش، حق والدین بر فرزندان، حق فرزندان بر والدین، حق همسر، حق دولت بر ملت، حق ملت بر دولت، حق همسایه بر همسایه، حق معلم بر متعلم، حق متعلم بر معلم، حق دوست بر دوست، حق مسلمان بر مسلمان، حق نامسلمان بر مسلمان، حق مسلمان بر نامسلمان و ...
به طور کلی، دین مبین اسلام اهمیت فوق العاده ای به عدالت می دهد تا آنجا که فلسفه بعثت انبیا و ارسال رسل و انزال کتب را برقراری قسط در جامعه معرفی می کند . (4) این که مسلمانان را به مبارزه با ظلم، تبعیض و فقر ترغیب و تکلیف می کند، نشانگر اهمیتی است که در اسلام به حقوق بشر داده شده است . در متون روایی ما از جمله نهج البلاغه، اصول کافی و رسالة الحقوق امام سجاد، فراوان از حقوق بشر سخن به میان آمده است . (5)
حقوقی که در فصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است، نشانگر اهمیتی است که نظام اسلامی برای حقوق بشر قائل است .
ثانیا: تکلیف از حق جداناپذیر است; یعنی هر جا حقی وجود دارد تکلیف هم وجود دارد; زیرا اگر کسی حقی داشته باشد دیگران مکلف به رعایت آن حقند; در مقابل حق پدر و مادر، فرزند مکلف شده و در مقابل حق فرزند، والدین مکلف شده اند و در برابر حق دولت، ملت مکلف شده و در برابر حق ملت، دولت مکلف شده است و ... ، بدین جهت، در بسیاری از موارد در متون دینی، که تکلیفی بیان می گردد بیانگر حقی است که در آن زمینه وجود دارد . بنابراین، بسیاری از تکالیف شرعی، قابل ارجاع به حق است; مثلا وقتی در دین از حرمت ظلم، زور، دزدی، اذیت و آزار، غصب، غیبت، تهمت، هتک حرمت، حیثیت، کشتن، قطع و جرح، ربا و رشوه و ... سخن به میان می آید، بیانگر این است که اسلام برای دیگران، حقوقی قائل است و تعدی به آن حقوق را حرام می داند . اتفاقا این شیوه، برای دفاع از حقوق بشر مؤثرتر و نافذتر است; زیرا خداوند با تکلیف الهی، افراد را ملزم به رعایت حقوق دیگران کرده است و در صورت عدم رعایت حقوق دیگران، افراد را به عقوبت اخروی تهدید و انذار می کند و همین امر پشتوانه بسیار قوی برای تامین و تضمین حقوق افراد می باشد .
آیا بهتر این است که خداوند فقط صاحب حق را به حقوقش آشنا سازد، بدون این که دیگران را به رعایت حقوق او مکلف گرداند یا این که بیان تکلیف را محور قرار دهد تا وقتی که صاحب حق دیده بگشاید، ملاحظه کند که پیرامون او را انسانهایی در بر گرفته اند که همه خود را در برابر حق او، مکلف و مسؤول می شمارند و خود را در صورت زیر پا گذاشتن تکلیف، مستحق کیفر دنیوی و اخروی می بینند؟
وانگهی در فرض تفکیک حق از تکلیف و پذیرش حق بدون تکلیف، افراد زورمند و ناقانع به حق خویش، بسیارند . اینان می کوشند از راه حیله و تزویر یا از راه ارعاب و فشار، حقوق دیگران را پایمال کنند و رضایت نمی دهند که دیگران از حقوق خود بهره مند باشند; در این صورت بیان حقوق کارساز نیست، بلکه بیان تکلیف و تهدید به عقوبت است که کارساز می باشد . اسلام نه تنها دیگران را به رعایت حقوق افراد تکلیف کرده بلکه صاحب حق را نیز به گرفتن حق و دفاع از آن، مکلف ساخته است . قرآن کریم، به مردم ستمدیده اجازه می دهد که به بدگویی و پرخاشگری علیه ظالمان برخیزند (6) بلکه بالاتر از آن، مسلمانان را مکلف کرده است که در راه نجات مستضعفان و مظلومان نبرد کنند، بکشند و کشته شوند تا شجره شوم استکبار از پای در آید و حقوق پایمال شده مستضعفان احیا گردد .
«ما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریة الظالم اهلها» (7)
یعنی: چرا در راه خدا و در راه نجات مردان و زنان و کودکان مستضعفی که می گویند: «پروردگارا! ما را از این شهری که اهل آن ستمکارند خارج گردان .» نبرد نمی کنید؟!
مشخصات فایل
عنوان:مطالعه تطبیقی وقف در حقوق ایران و تراست در نظام حقوقی انگلیس
قالب بندی:word
تعداد صفحات:16
محتویات
چکیده
مقدمه
بخش اول- تراست در نظام حقوقی انگلیس
تاریخچه پیدایش تراست در حقوق کامنلا
تعریف تراست
شرایط ایجاد تراست
اموال موضوع تراست
موارد کاربرد و استفاده تراست
انواع تراست
تراست خصوصی
. تراست تأسیس شدهی کامل و تراست ناقص
تراست ضمنی
- تراست عمومی یا خیریه
تراست بر اساس مقررات قانونی، خیریه و عامالمنفعه باشد
- تفاوتهای میان تراست عمومی و خصوصی
- تراستی
وظایف تراستی
تاریخچه و چگونگی پیدایش
ماهیت وقف و تراست
شخصیت حقوقی وقف
از بین رفتن صلاحیت انتفاع مورد نظر و تعذر در صرف منافع
قبض شرط صحت عقد وقف
اداره وقف و تراست
نتیجه
منابع
چکیده
این نوشته به بررسی تطبیقی دو نهاد وقف و تراست اختصاص یافته است و به بررسی تحلیلی پارهای از جنبههای حقوقی این دو میپردازد. تراست و وقف که به دو سیستم حقوقی کاملاً متفاوت تعلق دارند، بیشک دارای خاستگاه متفاوت و تفاوتهای بسیاری در قواعد حقوقی مرتبط میباشند. در کنار این از جهات مشابه متعددی برخوردار بوده که مطالعه تطبیقی این دو را توجیه مینماید. در این مقاله ابتدا به بررسی تراست پرداختهایم تا آشنایی اولیه نسبت به این نهاد بیگانه حاصل آید و زمینهای باشد برای تطبیق آن با نهاد وقف در این مبحث تعریف تراست، شرایط اساسی وقوع آن، موارد کاربرد، انواع آن، عناصر تشکیلدهنده آن و سایر موضوعات مرتبط را مورد مطالعه قرار دادهایم. در بخش دوم با استفاده از دستمایه حاصل از بخش نخستین به تحلیل پارهای جهات مشابه و متفاوت تراست و وقف پرداختهایم و ضمن آن بر حسب مورد نقاط ضعف و قوت هر یک از این دو نهاد را به منظور بهرهمند شدن از فواید یک مطالعه تطبیقی بر شمردهایم. دارای وصف انحصاری خیریه بودن، دایمی بودن و سازمان و شخصیت حقوقی مستقل داشتن، از ویژگیها و امتیازات نهاد اسلامی و حقوقی وقف بوده که عوامل عمده تمایز بخش وقف از تراست میباشد. از طرف دیگر امتیازاتی مانند دایره شمول وسیعتر اموال موضوع تراست، اختیارات وسیعتر تراستی (امین) نسبت به متولی وقف، امکان سرمایهگذاری مال موضوع تراست در امور اقتصادی سودآفرین، که منافع ذینفعان تراست و اغراض خیریه مورد نظر ایجادکننده تراست و نیز منافع اقتصادی کشور را بهتر تأمین مینماید، از امتیازات نهاد تراست بوده که نهاد وقف فاقد آن میباشد. فراهم نمودن چنین امتیازات مهمی برای نهاد وقف از طریق توجه به مقتضیات زمان در مبانی نظری فقهی و حقوقی وقف و تجدید نظر در قوانین مربوطه امری است که به نظر نه تنها مخالف با موازین حاکم بر قواعد فقهی و حقوقی وقف نیست بلکه به توسعه و پویایی این نهاد متعالی خواهد انجامید.
مقدمه
وقف به عنوان یکی از نهادهای پیشرفته در حقوق اسلامی است که از نشانههای پیشقراول بودن دین مبین اسلام در توجه به جنبههای انسانی و احسان به هم نوع و جامعه بشری میباشد. این تأسیس حقوقی بیشک در طول تاریخ نقش اساسی و مهمی در جنبههای انسانی نیکوکارانه و بسط و توسعه خدمات اجتماعی در زمینههای گوناگون و متعدد ایفا نموده است. مطالعه وقفنامههای باقیمانده از ادوار گذشته نشانگر این معناست که چگونه خیر خواهان به جنبههای ظریف مختلف زندگی اجتماعی توجه داشته و درصدد بودند تا با استفاده از نهاد متعالی وقف در جهت تأمین شرایط مناسب زندگی اجتماعی یاری رسانند[1]. وقف در مسیر تحولات و تطورات گوناگون تاریخی و پیدایش پدیدههای جدید نظیر مالکیت معنوی، اقتصاد پویای مبتنی بر سرمایهگذاری و گردش اموال در چرخه اقتصادی و مسائلی از این دست اقتضا مینماید مورد بازنگری قرار گرفته بدون اینکه به مبانی اساسی و محتوایی آن لطمهای وارد آید و تلاشی برای ارتقاء بخشیدن آن در بستر شرایط جدید باشد. یکی از روشهای علمی پذیرفته شده در دایره علوم ارزشی نظیر حقوق، مطالعات تطبیقی میباشد. امری که فقه اسلامی با آن بیگانه نیست؛ فقهای اسلامی در تلاش علمی خویش معمولاً نظرات گوناگون سایر علما و عقاید سایر مذاهب اسلامی را طرح و مورد نقد قرار میدادند و در پایان با روشی تحلیلی و استدلالی به گزینش بهترینها دست مییازیدند. البته این تلاش تنها محدود به نظریات فقهی اسلامی بوده است و از آنجا که فقها درصدد یافتن حکم شرعی بودهاند خود را بینیاز از ملاحظه نظریات حقوقی خارج از محدوده فقه و ملاحظه حقوق خارجی میدانستند. اما دلایلی وجود دارد که مطالعه حقوق خارجی و مقایسه آن با نهادهای فقهی و حقوقی اسلامی را توجیه مینماید. تفصیل این دلایل و فواید مطالعه تطبیقی خارج از حوصله این نوشته است و در کتابهای مربوطه آمده است.[2] اینجا فقط به ذکر این نکته به طور سربسته بسنده میکنیم که بسیاری از قواعد موجود در قواعد مذهبی از قواعد شکلی محسوب میشوند که در برخی موارد ضروری تغییر با تأمل و سنجیده آنها لطمهای به اساس و مبانی قواعد شرعی وارد نمیسازد و به عبارت دیگر حلالی را حرام یا حرامی را حلال نمیکند. خصوصاً اگر این مطلب نیز مورد توجه قرار گیرد که بسیاری از تأسیسات حقوق اسلامی امضایی بودهاند. حقوق و نهادهای حقوقی نیز اگر بخواهند نقش ایجاد نظم در اجتماع را به خوبی ایفا نمایند باید خود را با تحولات زمان و مقتضیات عصر جدید به نحوی اصولی هماهنگ نمایند. این به معنای پشت پا زدن به اصول گذشته نیست. آشتی دادن اصول اساسی ریشهدار فقهی و حقوقی با نیازهای جدید برای فراهم آوردن قواعد پویا و مؤثر، در صحنه زندگی اجتماعی مدرن، اساس بازنگری قواعد حقوقی و فقهی سنتی گذشته را تشکیل میدهد.
وقف چیست و از چه سابقه و جایگاهی برخوردار بوده و دارای چه شرایط و مقرراتی در فقه اسلامی و حقوق ایران میباشد؟ پاسخ به این سؤال از نگاه یک مطالعه تطبیقی تصویر تحلیلی و بهتری از این تأسیس حقوقی فراهم میآورد. از این نقطه نظر بهتر میتوان به ارزیابی ماهیت و شرایط وقف پرداخت و نقاط قوت آن را برجسته ساخت و نیز شرایط بهتری برای ارتقاء این تأسیس حقوقی چه به لحاظ قواعد حقوقی و چه به لحاظ عملی فراهم آورد. در این مقاله که به مطالعه تطبیقی وقف و تراست در حقوق انگلیس اختصاص دارد ابتدا تراست در حقوق انگلیس را مورد بررسی قرار میدهیم و سپس در بخش دوم به مقایسه تحلیلی این دو نهاد خواهیم پرداخت. بررسی تمام جنبههای وقف و تراست و مقایسه بین آنها بسیار گسترده بوده و خود نیازمند تألیف کتابی مستقل در این زمینه میباشد. از اینرو ما در این نوشته به پارهای از جنبههایی که به نظر مهمتر بوده پرداختهایم تا زمینهای برای مطالعات تفصیلی بیشتر و دامنه دارتر در این زمینه باشد.
1- بخش اول- تراست در نظام حقوقی انگلیس
تراست به عنوان یک تأسیس حقوقی ویژهی نظام حقوق کامنلا از خصوصیات متعدد و پیچیدهای برخوردار است. پرداختن به تمام جنبههای تراست از حوصله این مقال خارج است لذا در این بخش به توضیح مواردی میپردازیم که مبنای بحث تطبیقی ما در بخش دوم خواهد بود.
1-1- تاریخچه پیدایش تراست در حقوق کامنلا
تراست به عنوان یکی از مهمترین ویژگیهای تمایز بخش سیستم حقوقی کامنلا بر اثر یک ضرورت اجتماعی پدیدار شد. تراست توسط حقوقدانان قرون وسطی به منظور فائق آمدن بر شدت و سختگیری قواعد حقوق کامنلا که باعث میگردید که یک ملک را نتوان به موجب وصیت به کسی پس از مرگ واگذار نمود و نیز سختی تکالیف مالی فئودالی که بر مستأجرین تحمیل میشد به وجود آمد.[3]
تراست در انگلیس در طول قرون 12 و 13 میلادی گسترش یافت. در آن زمان مالکیت زمین در انگلیس مبتنی بر سیستم فئودالی بود. در زمان جنگهای صلیبی، زمانی که مالک یک زمین قصد ترک انگلیس را به منظور شرکت در جنگهای صلیبی داشت نیازمند فردی بود تا در غیاب او اداره اموالش را بر عهده بگیرد و مطالبات و بدهیهای فئودالی را دریافت و پرداخت نماید. برای دستیابی به این منظور او مالکیت زمینش را به یکی از دوستان خود منتقل مینمود با این قرار که پس از بازگشت وی از جنگ مالکیت به او بازگشته و منتقل شود. اما در عمل جنگجویان جنگهای صلیبی در وقت بازگشت از جنگ، با انکار مالکان قانونی (افرادی که مالکیت را در غیاب خود به آنها واگذار کرده بودند) روبرو میشدند و آنها از برگرداندن اموال امتناع میکردند.
حقوق انگلیس دعاوی جنگجویان جنگهای صلیبی (مالکان اولیه) را به رسمیت نمیشناخت. دادگاهها نیز عقیده داشتند که ملک به تراستی (یعنی فردی که مالکیت به او منتقل شده بود تا در غیاب مالک اصلی عهده دار امور مربوط به ملک باشد) تعلق داشت و او هیچ گونه تعهدی مبنی بر برگرداندن ملک به مالک اولیه و اصلی آن نداشت. جنگجویان رزمندگان جنگهای صلیبی که مالکان اولیه و اصلی بودند حق هیچ گونه دعوای قانونی را نداشتند. رزمندگان مغبون و غمگین به ناچار نزد پادشاه عرض حال برده و دادخواهی میکردند که پادشاه نیز موضوع را به مهردار سلطنتی[4] ارجاع میداد. مهردار سلطنتی اختیار داشت که براساس عدل و انصاف اقدام نماید و او اختیار داشت در مورد موضوع پرونده بر طبق وجدان تصمیمگیری کند. در این زمان بود که اصول انصاف[5] شکل گرفت و متولد شد. (داوید، 1375، ص؟؟؟)
مهردار سلطنتی این مطلب را غیر عادلانه میدانست که مالک قانونی بتواند ادعاهای رزمنده صلیبی (یعنی مالک حقیقی و اولیه) را مورد انکار قرار دهد. بنابراین او طرفدار این نظر بود که مالکیت از سوی مالک قانونی باید به مالک حقیقی و اولیه (رزمنده جنگ صلیبی) اعاده شود. با گذشت زمان این مشهور شد که دادگاه مهردار سلطنتی[6] (دادگاه چنسری) به طور مداوم دعوای بازگرداندن مالکیت به مالک اولیه را به رسمیت خواهد شناخت و مورد حکم قرار میدهد. بنابراین پس از آن مالک قانونی، مالکیت زمین را به منظور منفعت مالک اصلی در اختیار میگرفت و متعهد مجبور بود تا مالکیت را هر زمان که مالک اصلی تقاضا نماید به او برگرداند. شخص مالک اصلی یعنی رزمنده جنگهای صلیبی ذینفع نامیده میشد و دوست او یعنی مالک قانونی در غیاب او تراستی (امین) نام گرفت. ابتدا اصطلاح «انتفاع» مورد ابداع و استفاده قرار گرفت و با گذشت زمان اصطلاح تراست به جای آن به کار رفت. به تدریج استفاده از تراست مطلوب و رایج گردید و به عنوان یکی از مهمترین ویژگیهای سیستم حقوقی کامنلا قلمداد شد.[7]
2-1- تعریف تراست
تراست به عنوان یک نهاد حقوقی تاریخی بر آمده از قواعد انصاف[8] در حقوق انگلیس به معنای یک رابطه حقوقی میباشد و در موردی صادق است که فردی (ایجاد کننده تراست) مالکیت مالی، اعم از منقول و غیر منقول، را به فرد یا افرادی که تراستی یا امین نامیده میشوند انتقال داده تا آن مال را برای استفاده اشخاص دیگر، که ذینفع یا مستحق نامیده میشوند، یا به منظور استفاده در موارد مجاز قانونی مشخص نگهداری نماید. در این صورت مالکیت به تراستی یا امین منتقل شده است، اما منافع حقیقی مال به تراستی واگذار نشده است، بلکه منافع متعلق به سایر اشخاص ذینفع یا برای مصرف در مقاصد عامالمنفعه و خیریه میباشد. با توجه به تعریف، به اعطا کننده مال موضوع تراست «ایجاد کننده تراست»[9] ((Settelor به شخصی که به موجب تراست مالکیت مال به او واگذار میشود تا مال را به امانت برای استفاده ذینفعان نگهداری نماید تراستی[10] گفته میشود. به اشخاصی که استفاده از منافع مال به آنها تعلق یافته است ذینفع یا مستحق[11] اطلاق میگردد.[12] بیان ماهیت تراست برای حقوقدان نظام رومی- ژرمنی آسان نمیباشد، زیرا در حقوق رومانیستی حق مالکیت حقی است مطلق و مجموعهای است از حق استعمال، حق استثمار و حق اعراض و اخراج از مالکیت. در این تعریف کسی که مالک است از همه مجموعه حقوق برخوردار است در حالیکه تراستی در حقوق انگلیس تنها حق ادارهی مال و انتقال آن را دارد و از حق استعمال و حق استثمار و حق اعراض از مال برخوردار نیست.[13] این یک مفهوم ناقص از مالکیت است که ذهن حقوقدان نظام رومی ـ ژرمنی با آن بیگانه است. تجزیه مالکیت به نحوی که در تراست وجود دارد از انواع مجاز و شناخته شدهی تجزیه مالکیت در نظام رومانیستی نمیباشد. اما چنانچه در مباحث بعدی سخن خواهیم گفت این مشکل در وقف وجود نخواهد داشت وقف یک مجموعه مستقل اموال و دارای شخیت حقوقی مستقل است و متولی وقف تنها وظیفه اداره مال موقوفه را دارد بدون اینکه مالک مال موقوفه باشد. این ویژگی خاص و نامأنوسِ تراست را باید در ریشه تاریخی و عوامل پیدایش آن جستجو نمود که در مبحث فوق در تاریخچه تراست به آن اشاره نمودیم.
[1] به عنوان مثال ر.ک. -کاتوزیان، ناصر، عقود معین، ج 3، نشر یلدا، چاپ دوم، تهران، 1373، ص119.
[2] برای فواید حقوق تطبیقی رجوع کنید به کتاب Zweigert K. & Kotz H., An Introduction to Comparative Law، pp 1-31.
[3] Law Made Simple, Barker, David and Padfield, Colin, 11th ed., Elsevier, Great Britain, 2002. p. 232.
[4] .Lord Chancellor
[5] Equity . قاعده انصاف در حقوق انگلیس به عنوان یک منبع تکمیلی برای تعدیل قواعد اولیه نظام حقوقی کامنلا از ویژگیهای بارز این سیستم محسوب میشود. برای آشنایی با قاعده انصاف رجوع کنید به: Smith, Bailey & Gunn on the Modern English Legal System, pp.3- 6.
[6] .Chancery Court
[7] Trust Law, at: http://en.wikipedia.org/wiki/Trust_(property)
[8] همانطور که در پیدایش تاریخی تراست آمد تراست یکی از قواعد ویژه انصاف است و مثال بارزی است در مورد چگونگی شکل گیری انصاف در حقوق انگلیس. در واقع تراست مهمترین نهاد حقوقی است که بر اثر پیدایش قاعده انصاف در نظام حقوقی انگلیس به وجود آمد و گسترش یافت. برای توضیح بیشتر مراجعه کنید به:
Zweigert K. & Kotz H., An Introduction to Comparative Law, 3rd. ed. Clarendon Press, Oxford, 1998, pp.188, 189.
Settelor . این کلمه بعضاً به مصالح ترجمه میشود که این ترجمه تحت اللفظی و لغوی است که گویای معنای واقعی آن در حقوق انگلیس نمیباشد. بهترین معادلی که میتوان برای آن قرارداد «ایجاد کننده تراست میباشد». از Settlor به Grantor و Creater نیز تعبیر شده است.
[11] . Beneficiary
[12] در تعریف تراست و ویژگیهای آن مراجعه کنید:
Law Made Simple, Barker, David and Padfield, Colin, 11th ed., Elsevier, Great Britain, 2002, pp.223, 224, Garner, A. Bryan, Black's Law Dictionary, West Publishing Co. 1999, pp. 1513, 1514, Martin, Elizabeth A., Oxford Dictionary of Law, forth Ed., Oxford, Oxford University Press,1997, pp. 476, 477.
[13] ر. ک. داوید، رنه، نظامهای بزگ حقوقی معاصر، ترجمه صفایی، دکتر حسین و دیگران، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ سوم 1375، صص345- 348.
مشخصات فایل
عنوان:مروری بر تاریخ سیاسی و فرهنگی ایران پیش از اسلام
قالب بندی:word
تعداد صفحات:41
محتویات
مروری بر تاریخ سیاسی و فرهنگی ایران پیش از اسلام
آثار فرهنگ و تمدن یونان در ایران
جهان بینی سیاسی و فرهنگی ایرانیان
طبقات اجتماعی
دین و دولت
روابط با دیگر جوامع
جبهه باختری
جبهه خاوری
نفوذ فرهنگ ایران در دیگر سرزمینها
پینوشت
پی نوشتها
مروری بر تاریخ سیاسی و فرهنگی ایران پیش از اسلام*
احمد تفضّلی، که یادش به خیر باد، دانش و دلیری را با وارستگی جمع داشت. موضوع تخصّص او زبانهای میانة غربی ایران، بخصوص پهلوی و پارتی و همچنین محتوای آثار این زبانها بود. بنابراین نه تنها به پژوهش در مباحث زبانشناسی این آثار میپرداخت، بلکه مسائل کیش زردشتی و ادبیات پیش از اسلام ایران، و نیز صورت فارسی آنها مثل شاهنامه و وبس و رامین، و هم چنین محیط فرهنگی و سیاسی و اجتماعی این آثار موضوع پژوهش او قرار داشت. مشکل تعدادی از مفردات و لغات زبان پهلوی به کوشش او گشوده شد و قرائت برخی عبارات دشوار یا نامفهوم متون پهلوی به همّت او روشن گردید. روایات مربوط به زندگی زردشت را به فارسی در آورد (با همکاری ژاله آموزگار). دستوری برای زبان پهلوی در خور نیاز دانشجویان نگاشت. تاریخ ادبیات پیش از اسلام ایران را به تفصیل کافی، بخصوص در آنچه مربوط به زبان پهلوی و پارتی است. تدوین کرد، و این آخرین کتاب او بود که به طبع رسید. کتاب دیگری شامل سخنرانیهای او در دانشگاههاروارد دربارة «طبقات ایران در دروة ساسانی» زیر چاپ است. اما اینها همة کتابهای او نیست. دایرة تحقیقاتش گستردهتر بود. مقالات متعدد او همه حاکی از پژوهشهای تازه و نکتههای تازهیاب است.
به نوشتن «کلیّات»، جز آنچه برای دانشجویان ضرورتی داشت، علاقه مند نبود. هرگز مانند برخی دانشمندان عرب ستیز و ایران پرست به کشفهای محیرالعقول و دعویهای خردسوز و جگرنواز نپرداخت و مدّعی دریافتهای انقلابی نشد و ساده اندیشی و بی خبری پژوهندگان و دانشمندان غربی را (که آگاهی ما از ایران باستان و تاریخ وفرهنگش عمده مدیون آنهاست) به اثبات نرسانید، ولی در عوض دانشمندان به قول او استناد میکردند و در میان همکارانش شهرت جهانی یافت. مقالات او در دانشنامة ایرانیکا از بهترین مقالات شمرده میشود و مقالات معدودش در دایرۀ المعارف بزرگ اسلامیاستادانه است. آشنائی او با ادبیات و نوشتههای سدههای نخستین اسلام از یکسو، و تبحّرش در ادبیات پیش از اسلام از سوی دیگر، او را ممتاز میکرد و مناسبترین فرد برای تحقیق دربارة مباحث مشترک ایران زردشتی و ایران اسلامیقرار میداد.
امید داشتم نوشتهای در خور منزلت علمیهمکار و دوست دیرینم فراهم کنم، ولی با مشغلههای متراکم و عاجل که در پیش داشتم امیدی بی ثمر بود. دوست ارجمندم هرمز حکمت مرا از تنگنا رهانید و ترجمة ملخّصی از مقدمة نگارنده را بر جلد سوّم «تاریخ ایران کمبریج» که تاریخ هزارسالة ایران را از پایان دولت هخامنشی تا زوال دولت ساسانی در بر میگیرد و نظری است کلی بر برخی مسائل تاریخ ایران پیش از اسلام، به قلم شیوای خود به رشتة تحریر کشید ومرا وامدار التفات خود ساخت.
این مختصر را به عنوان دیباچه به یاد دوست ارجمند در گذشته ام در آغاز ترجمه آوردم. نیز چند سطری در پیآمد برافتادن ساسانیان و رستاخیر فرهنگی ایرانیان پس از آن به پایان مقاله افزودم، هر چند میدانم که این همه در خور پایگاه او نیست.
تفصیل آنچه در اینجاست، با ذکر منابع، در اصل کتاب که به زبان انگلیسی است میتوان یافت.
ایران در هزارة پیش از حملة تازیان در سال 651 م، شاهد برآمدن و فروپاشی سه سلسلة نیرومند سلوکیان، پارتیان و ساسانیان و نیز تأسیس دولتهایی در خاور کشور، از جمله پادشاهی یونانی ـ باختری و شهریاری کوشانیان بود. در همین هزاره در زمینة مذهب نیز گرایشهای عرفانی (گنوسی) در غرب ایران و میانرودان بالا گرفت و به پیدایش و گسترش آئین مانوی انجامید. نیز کیش زردشتی به صورت مذهبی رسمیو مقتدر در شهریاری ساسانی استوار شد.
زایش و سرکوبی جنبش مساوات طلب مزدک در اواخر دورة ساسانی به این هزاره متعلّق است. نیز در همین دوران یونان گرایی در ایران به ا وج و سپس به حضیض خود رسید، هنر ویژة ایرانی تأثیری گسترده یافت؛ نواحی عمدة کشور هر یک صاحب خط و زبانی محلی شدند و سرانجام نظامهای دیوانی و قضایی ای شکل گرفت که پس از فروپاشی شهریاری ساسانی در شیوة خلافت عبّاسیان و حکومتهای تابع آن در شرق عالم اسلام بسیار مؤثر شد.
حکومت سلوکیان بر نیمة غربی سرزمین ایران حدود 170 سال و در بخشهای شرقی آن نزدیک به 70 سال به دراز کشید. امّا سلسلههای یونانی که پس از سلوکیان در شرق ایران به قدرت رسیدند و در شهرهایی که به نام اسکندر (اسکندریه) و انتیوخوس (انطاکیه) بنا و یا نامگذاری شده بود مستقر شدند مدتها پس از افول قدرت سلوکی به پخش و نشر تمدن و فرهنگ یونانی در این نواحی ادامه دادند.
مشخصات فایل
عنوان:انقلاب اسلامی ایران و ریشه های آن
قالب بندی:word
تعداد صفحات:54
محتویات
خلاصه درس
فصل یکم:
مفاهیم و مباحث نظری
دیدگاه ها و نظریه های مربوط به پیروزی انقلاب اسلامی
1-فرضیه توطئه
2-نظریه اقتصاد
3-نظریه مدرنیزاسیون
5-نظریه مذهب
تحلیل نظری انقلاب اسلامی
معرفی برخی از نظریه پردازان انقلاب اسلامی
نظریه های انقلاب و انقلاب اسلامی
فصل دوم:
زمینه تاریخی قیام تنباکو و مشروطه
جنبش تنباکو
انقلاب مشروطه
فصل سوم
دولت استبدادی شبه مدرن و به قدرت رسیدن رضاخان
فصل چهارم
سلطنت محمدرضا پهلوی
1-نهضت ملی شدن صنعت نفت
نقاط اشتراک حرکت های انقلابی در ایران
2-قیام 15 خرداد 1342
1-روند حوادث و رخدادها
تغییر در روحیه عمومی و وقوع انقلاب
چند نتیجه
فصل پنجم
تحلیلی بر ساختار دولت پهلوی دوم
واکنش قدرت های بزرگ در قبال انقلاب اسلامی
ویژگی ها و اقدامات حکومت
فصل ششم
مخالفان دولت پهلوی
1-ویژگی ها و اقدامات مخالفان رژیم
فصل هفتم
زندگی و اندیشه امام خمینی
فصل هشتم:
آرمان ها، دستاوردها و آسیب شناسی
انقلاب اسلامی ایران
آرمان های انقلاب اسلامی
فصل یکم:
مفاهیم و مباحث نظری
دیدگاه ها و نظریه های مربوط به پیروزی انقلاب اسلامی
1-فرضیه توطئه
: گروهی معتقدند غرب می خواست شاه را به سبب نقش کلیدی اش در
افزایش قیمت نفت اوپک در 1973 تنبیه کند.
2-نظریه اقتصاد
3-نظریه مدرنیزاسیون
4-نظریه استبداد
به رغــم ظهور نمادهای توسعه و پیشرفت های اقتصادی در ایران، ساختارهای
سیاسی قدرت دگرگون نشد. توسعه نامتوازن ایران از پس از کودتای 28 مرداد،
آغاز پیدایش انقلاب اسلامی بود.
5-نظریه مذهب
تحلیل نظری انقلاب اسلامی
تاکید بر عوامل اقتصادی و اجتماعی
تاکید بر عوامل روان شناختی (فردی واجتماعی)
رهیافت سیاسی به انقلاب
تاکید بر اهمیت عوامل فرهنگی
رهیافت چند علتی انقلاب
مثال ها:
1-رابرت لونی در کتاب ریشه های اقتصادی انقلاب ایران
2-تدا اسکاچ پل در مقاله دولت تحصیلدار و اسلام شیعی در انقلاب ایران
3-همایون کاتوزیان در کتاب اقتصاد سیاسی ایران
4-افرادی که بر اساس نظریه نظام جهانی والرستاین مطلب مینویسند.
مثال ها:
1-ماروین زونیس در کتاب شکست شاهانه
2-افرادی که بر اساس روش روانشناسی اجتماعی جیمز دیویس مطلب می نویسند.
3-نویسندگانی که بر مبنای نظریه محرومیت نسبی تدرابرت گر
نوشته اند، مانند فرخ مشیری در کتاب دولت و انقلاب اجتماعی در ایران
مثال ها:
1-ایروند آبراهامیان در مقاله علل ساختاری انقلاب ایران که بر مبنای نظریه انقلاب هانتینگتون نوشته شده است.
2-کسانی که بر اساس نظریه بسیج منابع چارلز تیلی مطلب نوشته اند. مانند میثاق پارسا در کتاب ریشه های اجتماعی انقلاب ایران و جرالد گرین در مقاله ضد بسیج بعنوان یک روش انقلابی
مثال ها:
1-علی دوانی در کتاب نهضت روحانیون ایران
2-حامد الگار در کتاب ریشه های انقلاب اسلامی
3-آصف حسین در کتاب ایران اسلامی، انقلاب و ضد آن
4-گیل کپل در کتاب انتقام خداوند
5-یان ریشار در مقاله تفکر معاصر شیعی
مثال ها:
1-مایکل فیشر در کتاب ایران از اختلاف مذهبی تا انقلاب
2-نیکی کدی در کتاب ریشه های انقلاب ایران
3-فرد هالیدی در مقاله انقلاب ایران: توسعه ناموزون و
مردم گرایی مذهبی
4-جان فوران در کتاب مقاومت شکننده
معرفی برخی از نظریه پردازان انقلاب اسلامی
-ارنست پرون، دوست دوران کودکی شاه، فرزند باغبان دبیرستانی که شاه در سویس در آنجا تحصیل می کرد. او همراه شاه به ایران آمد. او قبل از انقلاب درگذشت.
-اسدالله علم، دوست مادام العمر شاه و مورد اعتماد او. علم در جریان سرکوبی قیام 15 خرداد 1342، بیشترین خدمت را به شاه کرد. علم نیز قبل از انقلاب درگذشت.
-اشرف پهلوی، خواهر دوقلوی شاه، یکی از بازیگران اصلی صحنه سیاسی و اقتصادی ایران بود. او نیز بدلیل بیزاری مردم قبل از انقلاب به نیویورک بعنوان نماینده ایران در سازمان ملل متحد منتقل شد.
-اعتماد شاه به حمایت الهی: او معتقد بود که دستی درتمام حوادث او را از نابودی نگهداری میکند. مشخص شدن بیماری سرطان شاه او را از این اعتماد محروم کرد.
-تصور شاه از پشتیبانی جدی آمریکا: این عامل که در دوره روسای جمهور مختلف آمریکا باعث اعتماد به نفس او می شد، با روی کار آمدن جیمی کارتر و سیاست حقوق بشر او دچار تزلزل شد.
کلمات کلیدی : تحقیق درباره انقلاب اسلامی ایران و ریشه های آن,دیدگاه ها و نظریه های مربوط به پیروزی انقلاب اسلامی,تحلیل نظری انقلاب اسلامی,معرفی برخی از نظ
در این سایت هیچ فایلی برای فروش قرار نمی گیرد. برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:
مشخصات فایل
عنوان:صدور انقلاب ایران زمینه ساز بیداری اسلامی
قالب بندی:word
تعداد صفحات:29
مطالب
مقدمه...........................................................................................................................................................................1
تعریف انقلاب...............................................................................................................................................................3
مفهوم صدورانقلاب.................................................................................................................................................... 4
بیداری اسلامی ......................................................................................................................................................... 5
انقلاب اسلامی ایران...................................................................................................................................................6
راهبرد صدور انقلاب...................................................................................................................................................8
دیدگاه امام خمینی در باره صدور انقلاب.............................................................................................................9
موانع صدور انقلاب ................................................................................................................................................10
ابزارهای صدور انقلاب.............................................................................................................................................13
بسترهای تأثیر پذیری جنبش های اسلامی معاصر از انقلاب ایران..............................................................16
بازتاب انقلاب اسلامی در جهان اسلام.................................................................................................................17
تعریفی دیگر از بیداری اسلامی.............................................................................................................................19
ریشه ها و عوامل بیداری اسلامی.........................................................................................................................20
جایگاه ایران در بیداری اسلامی............................................................................................................................21
نتیجه..........................................................................................................................................................................23
منابع و مآخذ.............................................................................................................................................................24
چکیده
مقاله حاضر سعی در تأکید نقش کلیدی صدور انقلاب اسلامی در عرصه نظام بین الملل دارد و با بررسی مفاهیمی چون انقلاب و صدور آن، ابزارهای صدور انقلاب اسلامی، اشاره به برخی موانع صدور انقلاب که در دوران پر فراز و نشیب آن پیش روی انقلاب قرار داشته است و نیز اشاره ای دارد به دامنه تأثیر صدور انقلاب که دولت ها و ملت های جهان ، به خصوص کشورهای اسلامی را به دلیل اشتراکات فراوانشان با انقلاب ایران تحت تأثیر قرار داده است. در این راستا ابتدا به تعریف انقلاب و بیداری اسلامی سپس به بررسی ویژگیهای برجسته انقلاب اسلامی و ابعاد تأثیر گذاری آن در جوامع دیگر پرداخته شده است . و در پایان با بررسی ریشه های بیداری اسلامی و تعریفی کلی از آن به این مسأله مهم اذعان کرده ایم که بیداری اسلامی ثمره ودستاورد عظیم صدور انقلاب است.
روش تحقیق در این مقاله کتابخانه ای می باشد.
واژگان کلیدی: صدور، انقلاب، بیداری، اسلامی
مقدمه
خداوند متعال در قرآن کریم بارها و بارها بر پیروزی نهایی مستضعفان و محرومان و سیادت و بزرگی ایشان بر پهنه ی گیتی و شکست قدرتهای ظالم و مستبد تأکید نموده است ، از جمله دراین آیه فرموده است«و نرید ان نمنَ علی الذین استضعفوا و نجعلهم ایمه و نجعلهم الوارثین»[1]که بر رهایی ملت های مظلوم از چنگال ظالمین و مستکبرین تأکید می نماید. پس به جاست ملت های اسلامی با امید به تحقق این وعده قطعی الهی بر ضد حکومت های فاسد و مستبد قیام کنند و حقوق پایمال شده ی خود را از آنها مطالبه نمایند. در این راستا ملت ایران به رهبری توانمند امام خمینی (ره) توانست تأثیرگذارترین قیام اسلامی و معنوی یک ملت مبارز و عدالت خواه را بر ضد استبداد و استعمار، درعرصه ی جهانی رقم بزند. و با به پیروزی رسیدن نه تنها کار را تمام شده دانست بلکه خود را درآغاز راه که همانا، بیداری کل ملت های جهان برای رهایی از یوغ استعمارگران و دیکتاتوری های حاکمه بر آنها دید. و برای نیل به این هدف تمام تلاش خود را صرف نمود و سیاست صدور انقلاب را به عنوان یک راهبرد همیشگی برای انتقال ارزشهای دینی و اسلامی و اخلاقی، سیاسی وفرهنگی به سایر ملت های مظلوم مد نظر قرار داد.
مقاله حاضر سعی در پاسخگویی به سؤالات ذیل دارد:
آیا ایران به عنوان یک کشور اسلامی نقشی در ایجاد یا تقویت جنبش های اسلامی داشته است؟
میزان تأثیر پذیری ملت های مسلمان از انقلاب ایران تا چه حد بوده است؟ راهبرد ایران در مسأله صدورانقلاب چه بوده است؟ و چگونه صدور انقلاب به بیداری اسلامی منتهی شده است؟
ضرورت بحث درباره ی مسأله صدور انقلاب و میزان تأثیر پذیری جنبش های اسلامی معاصر از آن، به این جهت است که بتوانیم با شناخت کانون اصلی این تحول یعنی انقلاب اسلامی ایران در جهت تقویت هر چه بیشتر این موج و خیزش عظیم اسلامی برآییم. لذا برای شناخت جایگاه انقلاب اسلامی در ابتدا باید به مفاهیم کلیدی نظیر انقلاب ، صدور انقلاب ، بیداری اسلامی و ابزارهای صدور انقلاب و موانع آن بپردازیم وبه دنبال آن جایگاه انقلاب ایران را نسبت به بیداری جهان اسلام روشن سازیم.
البته باید گفت مقوله ی صدور انقلاب از موضوعاتی است که کمتر به طور مستقل به آن پرداخته شده است و بیشتر از جنبه ی عملی مورد توجه بوده است . از جمله کتابهایی که خاص این موضوع نگاشته شده است می توان به کتاب سیاست صدور انقلاب از علی فلاح نژاد و کتاب صدور انقلاب زمینه ها و پیامد های بین المللی آن از دکتر بهرام نوازنی اشاره کرد .
در این مقاله به موضوعاتی نظیر مفهوم انقلاب و ویژگی های انقلاب اسلامی ، ابزارها و موانع صدور انقلاب و نیز دلایل تأثیر پذیری جنبش های معاصر از انقلاب اسلامی اشاره شده است . وهمین طور به موضوع بیداری اسلامی و ریشه ها ی آن نیز پرداخته شده است. ودر پایان این مقاله قصد دارد با پرداختن به موضوعات فوق بر نقش کلیدی جمهوری اسلامی و انقلاب آن در ایجاد بیداری اسلامی تأکید نماید .
.قصص/5[1]
مشخصات فایل
عنوان:پاورپوینت سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران معاونت اسناد ملی
قالب بندی:پاورپوینت
تعداد اسلاید:16
محتویات
ماه محرمفهرست اسناد
صورت جلسه وزارت کشور راجع به چگونگی انجام مجالس روضهخوانی در ماه محرم.
شماره سند: 4160- 103003 تاریخ سند : 1321ش.
دستور وزارت کشور در مورد منع راه انداختن دسته و دکتل و زنجیر زدن.
شماره سند: 291000343 تاریخ سند : 1322ش.
مقررات انتظامات شهر تهران در ماههای محرم و صفر.
شماره سند: 752-106002 تاریخ سند : 1323ش.
صورتمجلس کمیسیون شورای امنیت فرمانداری بابل در مورد برگزاری عزاداری ایام محرم به صورت ساده.
شماره سند: 290002883 تاریخ سند: 1330ش.
کنترل و نظارت ساواک بر مراسم سوگواری و سخنرانی روحانیون در ایام محرم و صفر.
شماره سند : 291003689 تاریخ سند : 1343ش.
صورتجلسه کمیسیون امنیت ملی منطقه بختیاری و چهار محال در مورد حفظ نظم و امنیت در ایام سوگواری محرم.
شماره سند: 3- 291003688 تاریخ سند : 1343ش.
درخواست شهربانی اصفهان درخصوص اعزام نیروی کمکی برای حفظ انتظامات ایالتی تاسوعا و عاشورا.
شماره سند: 1- 291003689 تاریخ سند: 1344ش.
دستورالعمل کمیته اطلاعات چهار محال و بختیاری درباره مقررات اجرای مراسم سوگواری ایام محرم و صفر.
شماره سند:1- 291003688 تاریخ سند: 1345ش.
شماره سند
ماه محرم
محرم یا محرم الحرام ماه اول سال در تقویم هجری قمری است که روز اول آن آغاز این سال محسوب می شود.
شروع سال قمری و ماه محرم برای شیعیان یادآور قیام امام حسین (ع ) است. این حادثه خونین و جان گداز در سال 61 ه.ق موجب گردید که از آن به بعد همواره نام و یاد ماه محرم مترادف با حادثه جان گداز شهادت امام حسین (ع) و یارانش باشد.
بیگمان نخستین کسانی که در شهادت امام حسین (ع) و یارانش به عزاداری پرداختند اهل بیت آن حضرت و بنیهاشم بودند، شروع عزاداری نیز بلافاصله پس از شهادت امام حسین (ع) در سرزمین کربلا بود.
در میان صحابه نیز جابر عبدالله انصاری چند روز بعد از واقعه به سرزمین کربلا آمد و عزاداری کرد. ام سلمه از زنان پیامبر (ص) نیز با اطلاع از واقعه کربلا در مدینه به عزاداری پرداخت.
در اواخر حکومت اموی و اوایل حکومت عباسیان، با کاهش فشارها و محدودیتها بر شیعیان عزاداری امام حسین (ع) توسط امام باقر و امام صادق (ع ) به عنوان یک مراسم دینی سالیانه رواج یافت، و مجالس عزا به صورت دسته جمعی در حضور امامان و در بیوت ایشان برگزار میشد و شاعران و مداحان اشعاری را در مرثیه امام حسین (ع) و یارانش میخواندند. با قدرتمند شدن عباسیان و مخالفت شدید آنان با شیعیان، این مراسم
از گسترش بازماند. حتی متوکل عباسی قبر امام حسین (ع ) را خراب و زیارت ایشان را ممنوع کرد. در زمان امام رضا (ع) باز فضای مناسبی برای احیای این مراسم ایجاد شد اما مقطعی و زودگذر بود و بعد از ایشان ائمه اطهار در تقیه به سر میبردند و امکان بر پا کردن مجالس عزاداری برای آنان مهیا نبود.
در عصر اموی– کمیت بن زید اسدی – کثیره عزه– فرزدق و سید حمیری، و در عصر عباسیان محمد بن صالح علوی حمانی و محمد بن علی از جمله شعرایی بودند که درباره واقعه کربلا مرثیه و شعر گفتند.
در قرن چهارم با گسترش تشیع و تشکیل حکومتهای شیعی مذهب آل بویه، فاطمیان مصر و حمدانیان مراسم عزاداری امام حسین (ع) و یارانش در سراسر جهان اسلام گسترش یافت. بعد از سلسله آل بویه، حنابله بغداد و سلجوقیان به مخالفت با عزاداری شیعیان پرداختند. اما با گذشت زمان و همزیستی مسالمتآمیز شیعیان با اهل سنت، این مراسم دوباره برقرار شد و در میان اهل سنت نیز راه یافت.
از قرن پنجم به بعد کسانی پیدا شدند که در کوچه و بازار و مسجد و مدرسه، فضائل و مناقب خاندان پیامبر را میخواندند و مظلومیت آنان به ویژه امام حسین (ع) را ذکر میکردند که به آنان مناقبخوان و بعدها مداح گفتند.
- 291003688
مشخصات فایل
عنوان:موفقیت نظام تامین اجتماعی ایران در کاهش فقر
قالب بندی:word
تعداد صفحات:18
محتویات
چکیده
مقدمه
مبانی نظری و پیشینه تحقیق
اندازه گیری فقر
مفهوم نظام تأمین اجتماعی
مروری بر مطالعات وتحقیقات انجام گرفته
مطالعات داخلی
نظام تأمین اجتماعی در ایران
صندوق بازنشستگی کشوری
نظام حمایتی
معرفی مدل
منابع ومآخذ
موفقیت نظام تامین اجتماعی ایران در کاهش فقر
چکیده
یکی از راهکارهای فراروی دولتها برای کاهش فقر ، برقراری نظام تامین اجتماعی بوده است. این تحقیق میزان موفقیت نظام تامین اجتماعی ایران در راستای کاهش فقردر فاصله سالهای 80-62 مورد بررسی قرار داده است. نظام تامین اجتماعی ایران شامل بخشهای بیمه ای و حمایتی است . در بخش بیمه ای، مشمولین حمایتهای بلند مدت تامین اجتماعی با دریافت مستمری ، زندگی بالاتری از خط فقر مطلق داشته اند، هرچندمقدار مستمری های دریافتی به قیمتهای ثابت سال 1369 طی دوره کاهش یافته است.مشمولین صندوق بازنشستگی کشوری نیز وضعیتی مشابه سازمان تامین اجتماعی داشته اند. در بخش حمایتی ، مددجویان عادی تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره)، به رغم افزایش دریافت مستمری به قیمت های ثابت ازاین نهاد همچنان ، زیر خط فقر مطلق قرار داشته اند. استفاده از روش همگرایی انگل – گرنجر نشان داد که افزایش هزینه های دولت در فصل تامین اجتماعی و بهزیستی، موجب کاهش معنی داری دردرصد خانوارهای زیر خط فقر مطلق می شود.
مقدمه
یکی از مشکلات بزرگی که جوامع انسانی در طول تاریخ با آن مواجه بوده اند، نابرابری اقتصادی حاکم بر آن جوامع بوده است که به صورت فقر اکثریت مردم خود را نمایان می ساخته است. امروزه نیز مشکل فقر و نابرابری در زمره مسائل حاد به شمار میآید، به گونه ای که طبق اطلاعات موجود حدود هشتصد میلیون نفر از مردم جهان شبها را گرسنه به صبح می برند.[1] لذا کشورهای جهان کاهش فقر و نابرابری را ازجمله اهداف اصلی سیاستهای اقتصادی – اجتماعی خود قرار داده اند.
در دو دهه اخیر نیز به دنبال افزایش هزینههای اجتماعی و اقتصادی ناشی از برنامههای تعدیل اقتصادی برشمار فقرا افزوده شده است از این رو برای دستیابی به اهداف بالا راهی جز برقراری تأمین اجتماعی وجود ندارد. همانگونه که شعار اصلی انجمن بینالمللی تأمین اجتماعی نیز عبارت است از: «صلح پایدار بدون عدالت اجتماعی وعدالت اجتماعی بدون تأمین اجتماعی ممکن نخواهد بود.» (پناهی بهرام: 1376)
این تحقیق به بررسی میزان موفقیت نظام تأمین اجتماعی ایران در کاهش فقر طی دوره 80-62 به شرح ذیل پرداخته است: ابتدا کلیاتی در ارتباط با فقر وتامین اجتماعی بیان شده است وسپس سابقه مطالعات وتحقیقات انجام شده در این رمینه مرور گردیده است .در بخش سوم عملکرد نظام تامین اجتماعی ایران اعم از سازمان تامین اجتماعی ،صندوق بازنشستگی کشوری و کمیته امداد امام خمینی(ره) مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفته اند. برآورد مدل به روش همگرایی انگل –گرنجر در بخش چهارم انجام شده واز این طریق تاثیر نظام تامین اجتماعی ایران در کاهش خانوارهای زیر خط فقر مطلق برآورد گردیده است. سرانجام در بخش پایانی نتیجه گیری و پیشنهادات ارائه گردیده است.
مبانی نظری و پیشینه تحقیق:
فقر به انواع فقرمطلق، فقر نسبی ، وفقر ذهنی قابل تقسیم می باشد که در این مقاله فقر مطلق مورد مطالعه قرار گرفته است و محاسبات مربوط به آن ازروش دکتر پژویان انجام شده است. این روش براساس قانون انگل وبراساس معیار انرژیهای غذایی معرفی می شود.وی در توجیه استفاده از این روش بیان میکند که انگل اظهار می داردبا افزایش درآمد، نسبت هزینه خوراکی به درآمد (هزینه کل)کاهش خواهد یافت، واین مطلب هم از یک دید طولی و هم سری زمانی اتفاق می افتد . یعنی انگل ضروری تر بودن سبد کالاهای خوراکی را نسبت به دیگر سبد کالاها وخدمات مصرفی مطرح میکند.در نتیجه اگر فردی به مقدار کافی مواد غذایی و خوراکی دریافت نکند،قطعاَدر وضعیت بدی قرار دارد ومی توان اورا فقیر تلقی کرد. باتوجه به توصیههای سازمانهای جهانی و انستیتو تغذیه مقدار کالری روزانه و سرانه برابر 2168 کالری محاسبه شده است.(پژویان،1374: 187)
علل متفاوتی (از جمله علت اقتصادی، علت تاریخی، علت جغرافیایی، علت اجتماعی-فرهنگی وعلت سیاسی) می توانند باعث ایجاد فقردر جامعه گردند. در این مقاله تنها به علل اقتصادی فقر پرداخته شده است که از جمله مهمترین علل اقتصادی فقر تورم ، بیکاری وتوزیع ناعادلانه درآمد را می توان نام برد.
. تورم شدید برای بعضی از مردم به منزله مالیات و برای برخی دیگر به مثابه نوعی کمک مالی (یارانه) تلقی میشود.(کتابی، 1371: 68) یکی از بارزترین خصوصیات تورم، عدم تناسب و هماهنگی بین افزایش قیمتها و درآمدهاست به گونهای که قیمت تمامی کالاها با نرخ یکسانی افزایش نمییابد. بعضی از کالاها دچار افزایش قیمت شدید و برخی دیگر با افزایش قیمت کمی رو به رو میشوند. به همین ترتیب افزایش درآمدها نیز برای گروههای مختلف جامعه متفاوت خواهند بود. تورم شدید به افرادی که درآمد اسمی ثابت دارند (مانندکارمندان دولت، کارگران، حقوق بگیران، افراد بازنشسته و مستمری بگیران) به شدت صدمه میزند و از قدرت خرید آنان میکاهد و به افرادی که دارای ذخایر دارائیهای ثابت از قبیل مسکن، زمین، جواهرات، عتیقه، اتومبیل، انبارهای کالا و سایر دارائیها هستند سود میرساند. در نتیجه افراد بادرآمد ثابت که فقرا را نیز شامل میشود از افزایش تورم متضرر خواهند شد.
اشتغال به کار مهمترین منبع کسب درآمد برای اکثریت مردم یک جامعه می باشد و بنا براین اصلیترین منبع تأمین کننده احتیاجات اولیه از قبیل غذا، پوشاک، مسکن، آموزش و بهداشت و درمان است. بنابراین، افراد و خانوارهای فاقد شغل از کسب درآمدهای لازم برای تأمین نیازهای اساسی خود در زندگی محروم میشوند.
نظریات متفاوتی در رابطه با این که آیا رشد اقتصادی فقر را کاهش میدهد یا خیر؟ وجود دارد. عده ای از اقتصاددانان عقیده دارند رشد اقتصادی و افزایش درآمدهای جامعه می تواند از طریق گسترش بازارها ، فرصتها ومحرکهای لازم را برای افزایش درآمدهای همه گروههای کم درآمد جامعه،از جمله فقرا ایجاد نماید. وباعث کاهش فقردر جامعه شود. عدهای دیگر از آنان بر این عقیدهاند که اگرچه رشد اقتصادی میتواند شرط لازم برای بهبود سطح زندگی شمار زیادی از افراد قرار گیرد اما شرط کافی نیست. زیرا توزیع درآمد نیز شاید به همان اندازه مهم باشد. بنا براین خطا است که فرض کنیم محصول ناخالص ملی سرانه بالاتر الزاماً به معنای درآمد بالاتر برای همه یا حتی اکثر خانوادهها خواهد بود. چرا که دولتها نه فقط با اندیشه بهبود رفاه شهروندان رشد اقتصادی را ارتقا میبخشند، بلکه گاه عمدتاً برای افزایش قدرت و جلال دولت و حاکمان آن به چنین کاری اقدام میکنند. مثلاً ممکن است سیستمهای موشکی بالستیک خریداری و سلاحهای هستهای تولید کنند یا مجتمعهای شهری پرشکوه در بیابانها و جنگلها برپاسازند. زمانی که منافع حاصل از رشد مصروف چنین طرحهای پرهزینهای شود، منافع حاصل برای شهروندان اندک خواهد بود. به علاوه این که میزان درآمد و مصرف ممکن است افزایش یابند، اما آنان که وضع رفاهی نسبتاً بهتری دارند بخش اعظم یا حتی تمام منافع حاصله را به خود اختصاص دهند.
اندازه گیری فقر:
برای اندازه گیری فقر شاخصهای مختلفی وجود دارد. شاخص نسبت افراد فقیر سادهترین و ابتدایی ترین روش اندازهگیری شدت فقر است و در عین حال بسیار ملموس و قابل درک است(ابوالفتحی قمی، 1371). شاخص نسبت افراد فقیر(H) به صورت نسبت تعداد افراد فقیر به کل افراد جامعه تعریف میشود. (به شکل درصد مورد استفاده قرار میگیرد).
q: تعداد افراد فقیر در جامعه n: تعداد کل افراد جامعه 1<H< 0
شاخصهای دیگری نیز برای اندازه گیری فقر وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از:شاخصنسبت شکاف درآمدی، شاخص سن، شاخص تاکایاما، شاخص فوستر،گریروتوربک وشاخص بلاکوربی و دونالدسون.
[1] www.worldbank.org/poverty