اضطراب احساسی طبیعی در انسان هاست، که هرکسی در شرایطی از زندگی آن را تجربه می کند. خیلی از افراد زمانیکه در کار دچار مشکل شده، قبل از امتحان دادن و یا قبل از گرفتن تصمیم های حساس عصبی و مضطرب می شوند. بااینحال افراد مبتلا به اختلالات اضطراب ترس غیرمنطقی و نگرانی بیش از حد نسبت به شرایط روزمره دارند. این احساسات باعث اختلال در زندگی روزمره شده، بسختی کنترل می شوند و برای مدت طولانی باقی می مانند. اضطراب ممکن است از کودکی در افراد ظاهر شده و تا بزرگسالی آنها ادامه یابد.
انواع مختلفی از اختلالات اضطراب وجود داشته که بعضی از آنها اختلال هراس و ترس، اختلال وسواس جبری، اختلال تنشزای پس از رویداد، اختلال اضطراب اجتماعی، فوبیا و اختلال اضطراب فراگیر یا منتشر می باشند.
درمان اضطراب شامل نوعی روان درمانی که به شما یاد می دهد به چطر موقعیت های چالش برانگیز را نوعی دیگر دیده و به آن پاسخ دهید، تغییرات سبک زندگی و اگر لازم بود درمان دارویی می شود. بعضی اوقات اضطراب ناشی از بیماری دیگری بوده و برای درمان اضطراب باید آن بیماری را درمان کرد.
بدون توجه به اینکه شما مبتلا به کدام نوع اضطراب هستید، بدانید که درمان بشما کمک می کند.
چندین نوع شناخته شده اختلال اضطراب وجود دارند، که بعضی از آنها شامل:
علایم و نشانه های ابتلا به اختلالات اضطرابی بسته به نوع اختلال متفاوت است، بااینحال عموما شامل برخی از موارد زیر می شود:
شما باید زمانیکه احساس می کنید زیادی نگرانید، احساس افسردگی می کنید، فکر می کنید اضطرابتان با بیماری مرتبط است و یا بخودکشی فکر می کنید، به پزشک مراجعه نمایید.
دلیل اصلی اختلالات اضطرابی هنوز معلوم نیست، با این حال اختلالات اضطرابی همانند سایر بیماری های ذهنی حاصل ضعف شخصی، نقص شخصیت و یا تربیت نامناسب فردنمی باشد. هرچه دانشمندان بیشتر برروی بیماری های ذهنی تحقیق می کنند، واضح تر می شود که خیلی از اختلالات ذهنی و روانی ناشی از ترکیب عواملی همچون تغییر در فشار و استرس مغز و محیط است.
مانند سایر بیماری های مغزی، اختلال اضطراب نیز ممکن است بدلیل مشکلات عملکرد مغز در زمینه های ترس و احساسات باشد. استرس زیاد و عوامل دیگر می تواند باعث ابتلای افراد به اضطراب گردد.
عوامل زیر خطر ابتلای شما به اختلالات اضطرابی را افزایش می دهد:
ابتلا به اضطراب می تواند باعث ابتلا به سایر بیماری های ذهنی و یا درصورت ابتلا بدتر شدن آنها گردد، این بیماری های شامل:
دو درمان اصلی برای اختلالات اضطراب رفتار درمانی (روان درمانی) و درمان دارویی بوده و معمولا بیشترین تاثیر را ترکیب هردو این درمان ها در پی دارد. برای یافتن بهترین شیوه درمان برای شما ممکن است پزشک مجبور به آزمایش چندین شیوه درمانی برروی شما گردد.
این نوع درمان که به رفتار درمانی، گفتار درمانی و یا مشاوره روانی معروف است شامل صحبت با یک روانشناس و یا روانپزشک برای کمک به شما در کاهش اضطراب تان، می شود.
درمان رفتار شناختی یکی از موثرترین شکل های روان درمانی برای درمان اختلالات اضطراب می باشد. در طی این درمان شما می توانید فعالیت هایی ه بدلیل اضطراب رها کرده اید را دوباره شروع کرده و کم کم اضطراب شما شروع به بهبود نماید.
پزشکان از داروهای ضدافسردگی و کاهش دهنده اضطراب برای درمان این مشکل استفاده می نمایند.
هرچند بیشتر افراد مبتلا به اختلالات اضطراب برای درمان و کنترل مشکل نیاز به روان درمانی و دارو دارند، تغییرات در سبک زندگی نیز می تواند برای آنها مفید و سودمند باشد. این تغییرات شامل:
راهی برای پیش بینی دلایلی که باعث اضطراب شما می شود وجود ندارد. اما با رعایت موارد زیر شدت عوامل اضطراب زا را می توانید برروی خود کاهش دهید:
تشخیص نوع مشکل جنسی به این راحتیها که فکر میکنیم نیست و درمان آن هم چنین نیست که بتوان یک دارو را برای همه افراد تجویز کرد. برای هر نوع اختلال جنسی، راه درمانی خاصی انتخاب میشود. درمان مشکلهای جنسی باید به روش کاملا علمی انجام شود. در علم پزشکی برای تشخیص هر بیماریای لازم است معیارهایی رعایت شود مثلا وقتی بیماری میگوید به دلیل پرنوشی و پرادراری به بیماری دیابت مبتلا شده حرف او استنادی ندارد و این وظیفه پزشک است که با گرفتن شرح حال، معاینه بیمار و درخواست چند آزمایش متوجه افزایش قند خونش شود. مشکل جنسی نیز به همین روال است حتی نیاز به بررسیهای بیشتر و تخصصیتری هم دارد. برای یافتن علت اصلی مشکل جنسی از الگوریتم زیر تبعیت میکنیم.
۱. شرح حال، معاینه فیزیکی و تشخیص نوع اختلال
باید شرح حالی دقیق از بیمار گرفته شود. وقتی مردی با شکایت مشکل جنسی مراجعه میکند اول باید دید منظور او از به کار بردن این کلمه چیست؟ سوالهای مطرحشده به این قرار است؛ آیا میل جنسیتان کاهش یافته؟ اختلال در انزال دارید؟ آیا میتوانید رابطه زناشویی برقرار کنید؟ باتوجه به پاسخ بیمار به این پرسشها، پی میبریم که بیمار چه نوع اختلالی دارد. گاهی نیز بعضی از مردان در حقیقت بیمار نیستند ولی انتظارهای خاصی از خود دارند مثلا فردی با شکایت کوچک بودن آلت تناسلی مراجعه میکند در صورتی که در معاینه فیزیکی همه چیز کاملا طبیعی است. گاهی هم فرد از اختلال نعوظ شکایت میکند با این شکایت که نمیتواند دوبار پشت سر هم رابطه زناشویی برقرار کند. از نظر علمی این افراد مشکلی ندارند چون مردان بعد از انجام مقاربت دوره تحریکناپذیری دارند.
۲. درخواست آزمایش
اختلالهای جنسی در مردان حدود ۲۰ نوع است. برای اینکه پزشک بیماری را با موفقیت درمان کند، قدم اول تشخیص نوع بیماری، سپس یافتن علت بیماری است. یافتن علت، موضوع بسیار مهمی است که متاسفانه بسیاری از پزشکان آن را نادیده میگیرند. یافتن علت باید با گرفتن شرححال و پرسشهایی درباره بیماریهای زمینهای، مصرف دارو و وجود مشکل جنسی در گذشته باشد. برای یافتن بیماریهای زمینهای هم باید آزمایشهای تخصصی یا تصویربرداری انجام شود. البته نیازی نیست که آزمایشها، سونوگرافی و رادیولوژیهای متعدد درخواست شود. پزشک نباید برای تشخیص بیماری از آزمایشهای پاراکلینیک استفاده کند. آزمایشهای پاراکلینیک برای تایید تشخیص پزشک است و حتما باید ضرورتی برای درخواست آن باشد.
۳. تشخیص جسمی یا روانی بودن اختلال
وقتی مشخص شد که مثلا بیمار دارای اختلال نعوظ است ادامه درمان آسانتر میشود. در این مواقع باید مشخص شود که اختلال نعوظ جسمی است یا روانی. اگر ریشه در اختلالهای روان داشت دیگر ادامه نمیدهیم و بیمار به روانپزشک یا روانشناس متخصص ارجاع داده میشود اما در مواقعی که مشکل جسمی تشخیص داده شد مرحله بعدی شروع میشود.
۴. تشخیص اولیه، ثانویه یا موقعیتی بودن اختلال
اگر مشکل از آغاز اولین ارتباط زناشویی وجود داشته باشد، مشکل اولیه دارد. اگر فردی چندسال هیچ مشکلی نداشته و به تازگی دچار اختلال شده اختلال از نوع ثانویه است. موضوع بعدی این است که ببینیم آیا در یک موقعیت خاص و با فرد خاصی، اختلال جنسی رخ میدهد. این موضوع را نیز با شرح حال از بیمار میتوان متوجه شد چون ممکن است یک عامل استرسزا در یک موقعیت خاص به وجود آید این افراد نیازی به دارو ندارند و باید شرایط دلخواه و مناسب فراهم شود. ولی فرد دیگری هم هست که در هر شرایطی دچار اختلال میشود، البته در این افراد هم میتوان باتوجه به شرایط راههای درمانی را پیشنهاد کرد.
۵. آزمایشهای تخصصی
در این مرحله نیز سوالهایی برای پزشک مطرح میشود. فرض کنیم بیمار به اختلال نعوظ مبتلا است. در این اختلال باید چند پارامتر درنظر گرفته شود؛ طبیعی بودن جریان خون دستگاه تناسلی، وضعیت عصبگیری دستگاه تناسلی، سطح هورمونهای جنسی و شکل آناتومیک دستگاه تناسلی اما برای تشخیص هر یک از اینها نیز اقدامهای پاراکلینیکی خاصی نیاز داریم ولی باز هم برای اینکه سریع و مقرون به صرفه به نتیجه برسیم شرح حال بیمار لازم است. مثلا وقتی مرد جوان ۲۸ سالهای در اثر تصادف دچار قطع یا آسیب نخاع شده است، مشکل معلوم است. این فرد اختلال نعوظ از نوع عصبی دارد و اصلا نیازی به آزمایشهای اضافی نیست. یا بعد از بررسی بیمار متوجه میشویم که در کودکی دچار بیضه نزول نکرده بوده و متوجه نشدهاند این بیمار مشکل هورمونی دارد چون بیضهها از بین رفتهاند. پس مهم است بدانیم که آیا مشکل بیمار از اول وجود داشته، بعدها به وجود آمده، در یک موقعیت خاص و با فرد خاصی رخ میدهد یا همیشه و در هر موقعیتی مشکل با او همراه است. بعد از تشخیص علت اختلال، قدم بعدی را برمیداریم.
۶. درمان بیماری
بعد از طی شدن همه مراحل تشخیصی میتوان نوع درمان را مشخص کرد. درمان هر نوع اختلالی جداگانه انجام میشود. مثلا درمان اختلال نعوظ ۴ نوع است. خوراکی، موضعی، انجام عمل جراحی و گذاشتن پروتز. درمان باید تا حد امکان از نوع ساده، کم عارضه و کم هزینه باشد. با توجه به بررسیهای انجامشده، میتوان متوجه شد بیمار از کدام درمان سود بیشتری میبرد.
اختلال نعوظ با نشت وریدی
یکی از بدترین انواع اختلال نعوظ از نوع اختلال نعوظ با نشت وریدی است. در این نوع از اختلال خون در آلت تناسلی باقی نمیماند. برای تشخیص باید از روش رادیولوژیک استفاده کرد. بهترین راه استفاده از سونوگرافی داپلکس است. اگر در یافتن علت اختلال نعوظ به کمکاری غدد تناسلی مشکوک باشیم آزمایش خون درخواست میشود. راه تشخیصی دیگر برای تشخیص اختلال نعوظ، استفاده از یک تست کامپیوتری است که در آن الکترودی به آلت تناسلی در طول شب متصل میشود تا تعداد نعوظ اندازه گرفته شود. اگر هم اختلال در عصبدهی باشد میتوان از تستهایی که سرعت هدایت تحریکات اعصاب را بهطور کمی اندازه میگیرند استفاده کرد. امروزه تجهیزات پیشرفتهای برای تشخیص اختلالهای جنسی وجود دارد. مهمترین اصل برای درمان بیمار، تشخیص درست نوع اختلال است بنابراین بیماران باید از خوددرمانی با داروهای تبلیغاتی جدا خودداری کنند و درمان را به عهده پزشکی که در این زمینه مهارت دارد بسپارند.
اگر شما در ظاهر فرد سالمی هستید و کمی اضافه وزن دارید و به تازگی با اختلالات نعوظ روبرو شده اید، احتمالا در 3 تا 5 سال آینده به بیماری عروق کرونری قلب مبتلا می شوید.
اختلالات جنسی مردان عبارتند از:
1- کاهش سرزندگی و نشاط جنسی
دلیل احتمالی: افسردگی یا مصرف داروهای ضد افسردگی
کاهش سرزندگی و نشاط جنسی نیز از اختلالات جنسی است. کاهش اشتیاق جنسی یکی از نشانه های بارز افسردگی است. درمان دارویی افسردگی نیز معمولا با همین علامت همراه است. بر اساس مطالعات، اغلب داروهای ضد افسردگی هم در مردان و هم در زنان موجب کاهش تمایلات جنسی می شوند.
راه حل: در صورتی که با علایم افسردگی روبرو هستید، حتما به پزشک متخصص مراجعه کنید. افسردگی از طریق مشاوره و دارو قابل درمان است. اگر از داروهای ضد افسردگی استفاده می کنید و میل جنسی شما کم شده است، در مورد قطع یا تغییر داروی خود با پزشک مشورت کنید. در برخی موارد برای بازگشت میل جنسی به حالت طبیعی، پزشک به طور موقت مصرف داروی شما را متوقف خواهد نمود.
2- اختلالات نعوظ
دلیل احتمالی: مشکلات قلبی- عروقی
اگر شما در ظاهر فرد سالمی هستید و کمی اضافه وزن دارید و به تازگی با اختلالات نعوظ روبرو شده اید، احتمالا در 3 تا 5 سال آینده به بیماری عروق کرونری قلب مبتلا می شوید. دو سوم مردانی که به حمله قلبی دچار می شوند، در سه سال گذشته با اختلالات نعوظ روبرو بوده اند. اختلالات نعوظ اغلب به دلیل کاهش جریان خون که نشانه افزایش خطر ابتلا به بیماری های قلبی است، ایجاد می شود.
راه حل: در 75 درصد مردان مبتلا به اختلالات نعوظ، سطح کلسترول خون غیر طبیعی است. اختلالات نعوظ نه تنها نشانه ای از مشکلات جنسی است بلکه بیانگر اختلالات عروقی نیز می باشد. برای بهبود این اختلال با استفاده از رژیم غذایی مناسب و ورزش، وزن خود را کاهش دهید.
3- درد در آلت تناسلی در حین رابطه جنسی
دلیل احتمالی: خمیدگی آلت تناسلی در زمان نعوظ (بیماری Peyronie)
درد آلت تناسلی هنگام رابطه جنسی نیز از اختلالات جنسی در مردان است. این بیماری به دلیل تشکیل یک بافت سخت یا فیبروزی غیر طبیعی در زیر پوست آلت تناسلی ایجاد می شود و ممکن است در هر سنی مشاهده گردد. این بیماری با درد در هنگام رابطه جنسی همراه است.
راه حل: اگر با این اختلال روبرو هستید حتما به پزشک مراجعه کنید. علت بیماری Peyronie ناشناخته است و درمان قطعی ندارد اما در اغلب موارد، درمان پیشنهادی، جراحی می باشد.
4- کاهش میل جنسی
دلیل احتمالی: کاهش هورمون تستوسترون
این مشکل ممکن است به دلایل متعددی همچون استرس شغلی، مشکلات خانوادگی و کمبود خواب ایجاد شود. اگر با هیچ کدام از این مشکلات روبرو نیستید و میل جنسی شما کاهش یافته، احتمالا دچار کاهش هورمون تستوسترون شده اید. تستوسترون مهم ترین هورمون مردانه است و کاهش آن موجب افزایش خطر ابتلا به پوکی استخوان، دیابت نوع دو، بیماری عروق کرونری قلب (عروق تغذیه کننده قلب)، سندرم متابولیک، مرگ زودرس و همچنین کاهش میل جنسی می شود.
راه حل: تحت نظر پزشک، سطح تستوسترون خود را با یک آزمایش خون ساده بررسی کنید. در صورت طبیعی نبودن میزان این هورمون، پزشک درمان های لازم را در مورد شما اجرا خواهد نمود.
عدم خروج منی اغلب به دلیل مصرف برخی داروهای پروستات ایجاد می شود
5- عدم ایجاد حالت نعوظ به طور ناگهانی
دلیل احتمالی: انسداد رگ به ویژه اگر همراه با پادرد باشد
اختلالات گاهگاهی نعوظ ناشی از کاهش طبیعی هورمون در مردان مسن است. اما اگر این اختلال به صورت ناگهانی در افراد جوان بروز کند، می تواند به دلیل انسداد شریان های مربوط به اندام تحتانی (پاها) باشد. در این حالت معمولا درد در پاها نیز بروز می کند. بیماری پارکینسون، MS، دیابت، فشار خون بالا و استعمال دخانیات خطر انسداد شریان ها را افزایش می دهند.
راه حل: این مشکل یک اختلال در جریان خون است و باید حتما در این زمینه به پزشک مراجعه نمود.
6- انزال زودرس
دلیل احتمالی: پرکاری غده تیروئید
انزال زودرس یعنی انزال قبل یا بلافاصله پس از شروع رابطه جنسی یک اختلال جنسی شایع به ویژه در مردان جوان است. معمولا یک مرد از هر سه مرد با این مشکل در طول زندگی خود مواجه می شود. علاوه بر مشکلات روانی، عواملی همچون اختلال در عملکرد غده تیروئید نیز می تواند از دلایل انزال زودرس باشد. در برخی مردان تنها نشانه پرکاری تیروئید، انزال زودرس است. مطالعات نشان می دهند که حدود نیمی از مردان مبتلا به پرکاری تیروئید از انزال زودرس رنج می برند.
راه حل: این مشکل به راحتی قابل درمان است. پرکاری تیروئید با معاینه و آزمایش خون تشخیص داده می شود و دارو درمانی به سرعت انزال زودرس را رفع می کند. در صورتی که مشکل تیروئید نداشته باشید، برای درمان انزال زودرس از ورزش، تکنیک های تنفسی، کاندوم و رفتاردرمانی استفاده می شود.
7- درد درهنگام انزال
دلیل احتمالی: اسپاسم عضله یا التهاب پروستات
درد درهنگام انزال نیز از اختلالات جنسی مردان است و در صورتی که این درد ناشی از اختلالات عصبی باشد، اغلب در مردان جوان و در هنگام استرس رخ می دهد. دلیل دیگر این درد، التهاب غده پروستات است.
راه حل: برای درمان این اختلال جنسی از یک پزشک متخصص کلیه و مجاری ادراری (اورولوژیست) کمک بگیرید.
8- عدم خروج مایع منی در هنگام انزال
دلیل احتمالی: داروهای پروستات
عدم خروج منی یا مقدار کم این مایع اغلب به دلیل مصرف برخی داروهای پروستات ایجاد می شود. این اختلال در برخی بیماران مبتلا به دیابت نیز به دلیل آسیب عصبی، مشاهده می گردد.
راه حل: در صورتی که این اختلال برای شما ناراحت کننده نیست، نیازی به اقدام درمانی ندارید. در شرایطی که زوجی قصد بچه دار شدن داشته باشند، برای رفع این مشکل می توانند از درمان های دارویی استفاده کنند.
9- التهاب و تورم بیضه ها
دلیل احتمالی: سرطان بیضه
سرطان بیضه یک بیماری بدون نشانه و بدون درد است. علامت بارز در این سرطان، تورم و التهاب بافت بیضه است که به راحتی توسط خود فرد نیز تشخیص داده می شود.
راه حل: سرطان بیضه اگر در مراحل اولیه تشخیص داده شود، 100 درصد قابل درمان است. بنابراین اگر با التهاب و تورم بیضه روبرو شدید سریعا به پزشک مراجعه کنید. معاینه منظم توسط خود فرد نیز یکی از راه های تشخیص به موقع این بیماری است. بهترین زمان برای این کار، حالت ایستاده در زیر دوش آب گرم و زمانی است که عضلات کاملا درحالت انبساط می باشند.
10- عدم انزال یا انزال دیررس
دلیل احتمالی: دیابت و اضافه وزن
در 9 مرد از هر 10 مرد مبتلا به اختلالات ارگاسم (ارضای جنسی)، مشکلات روانی از جمله اضطراب، استرس شغلی و تاریخچه سوء استفاده جنسی در دوران کودکی، عامل اصلی به شمار می رود. اما در 10 درصد باقی مانده، نرسیدن به ارگاسم به دلیل مشکلات مربوط به گیرنده های دستگاه تناسلی که اغلب به دلیل آسیب عصبی ناشی از دیابت ایجاد می شوند، می باشد. دیابت علایمی همچون بی حسی پاها، تشنگی، خارش پوست، ادرار زیاد، خستگی و همچنین نرسیدن به ارگاسم به همراه دارد. چاقی و اضافه وزن نیز منجر به مشکلات جنسی از جمله اختلالات نعوظ و کاهش میل جنسی می شود.
راه حل: برای رفع این مشکل با پزشک مشورت کنید. تغییرشیوه زندگی و دارو درمانی به بهبود این اختلال کمک می کنند.
منبع : seemorgh.com
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
تاریخچه ایدز
در 1981، 8 مورد وخیم ابتلا به بیماری سارکوم کاپوسی (Kaposi’s Sarcoma) که نوعی
سرطان بدخیم عروقی است، در میان مردان همجنسگرای نیویورک گزارش شد. این نوع سرطان
نادر است و معمولا ً سالمندان را گرفتار میکند. همزمان با این رویداد، شمار مبتلایان بهنوعی
عفونت نادر ریوی نیز در نیویورک و کالیفرنیا افزایش یافت. مسئولان بهداشت و درمان امریکا در آن
زمان علت شیوع ناگهانی این دو بیماری را نمیدانستند؛ اما امروزه این دو واقعة پزشکی مصادف با
تولد بیماری ایدز در زندگی بشری در نظر گرفته میشود. طی یک سال، این بیماری ناشناخته
گسترش یافت و، در 1982، AIDS :Acquired Immune Deficiency Syndrome به معنی
سندروم نقص ایمنی اکتسابی نام گرفت. رفتهرفته، این بیماری نه فقط همجنسگرایان، بلکه گروههای
مختلفی از مردم را مبتلا کرد. بیماران هموفیلی و معتادان گروههای بعدی بودند.
در این سالها، بیماری جدیدی در فقیرترین قاره جهان به معضلی جدی تبدیل شد. این بیماری را
افریقاییها در زبان بومی اسلیم (SLIM) به معنی مرگ در نتیجة تحلیل تدریجی بدن مینامیدند،
به دنبال تحقیقات بیشتر مشخص شد که این بیماری همان ایدز است. در 1984، تلاش دانشمندان و
محققان برای کشف علت بیماری کشندة ایدز به نتیجه رسید. گروهی تحقیقاتی به سرپرستی رابرت
گالو ادعا کرد که عامل این بیماری را شناسایی کرده است. البته این گفته بهشدت با اعتراض محققان
فرانسوی که ماهها قبل ویروس HIV را شناسایی کرده بودند روبهرو شد.
براساس آخرین تحقیقات بر روی ویژگیهای ژنتیکی ویروس HIV، این ویروس از ترکیب دو
ویروس مختلف در شامپانزه بهوجود آمده است. ویروس HIV از دیدگاه علم ویروسشناسی به
گروهی از ویروسها تعلق دارد که در میمونها بیماریزا هستند. یافتة ژنتیکی مذکور این نظریه را
که ایدز طی یک قرن گذشته در جنگلهای غرب افریقا ظهور کرده است، تأیید میکند. به اعتقاد
دانشمندان، انسان برای اولین بار در نیمة اول قرن گذشته در نتیجة شکار و تغذیة گوشت شامپانزه،
سنتی که هنوز در افریقا ادامه دارد، به این ویروس آلوده شده است. بسیاری از دانشمندان بر این
باورند که انتقال ویروس بیش از یک بار اتفاق افتاده است، زیرا انواع متفاوتی از این ویروس باعث
بروز بیماری ایدز در انسان میشود.
جالب آنکه هرچند نخستین مورد ابتلا به ایدز در 1981 در امریکا گزارش شده است،
شواهد نشان میدهد که اولین قربانی ایدز در این کشور یک جوان سیاهپوست بوده که در
1969 درگذشته است. اولین مورد بیماری ایدز درایران در سال 1366 در یک کودک
6ساله هموفیل که از فاکتورهای انعقادی وارداتی آلوده به ویروس ایدز استفاده کرده بود ،
مشاهده شد.
در توجیه کشف همزمان این بیماری در دو نقطة جغرافیایی گفته میشود که افزایش تعداد
سفرهای بینالمللی پس از دهة 1960، به گسترش ویروس HIV در نقاط جهان کمک
کرده است.ادوارد هوپر، خبرنگار انگلیسی، در کتاب خود با عنوان رودخانه نظریة
جالبی را دربارة نحوة انتقال این ویروس از شامپانزه به انسان مطرح کرده است. به
ادعای هوپر، در اواخر دهة 1950، برای تولید نخستین نمونهها از واکسن خوراکی فلج
اطفال، 400 شامپانزه شکار شدهاند و استفاده از کلیة شامپانزههای آلوده به ویروس HIV
برای تولید واکسن، ویروس را به دستکم یک میلیون نفر از اهالی کنگو، روندا و
بوروندی منتقل کرده است. براساس شواهد موجود، محلهای 28 پروژة تولید واکسن با
مکانهایی که اولین موارد آلودگی به ویروس HIV ثبتشده همپوشانی داشته است.
عوارض جسمی مصرف الکل (زخم معده، گاستریت،بیماری کبدی)
حوادث وجراحات ناشی از مصرف الکل
بیمار ممکن است گاهی اوقات مصرف الکل را منکر شودیا مقدار آن را کمتر از معمول گزارش کند.
مشکلات قانونی یا اجتماعی ناشی از مصرف الکل (مشکلات زناشویی، ازدست دادن شغل)
علایم بازگیری الکل (تعریق، لرزش، کسالت صبحگاهی، توهمات و تشنج)
خانواده ممکن است زودتر از بیمار تقاضای کمک کند (برای مثال تحریکپذیر بودن در منزل، ازدست دادن شغل)
علائم تشخیصی
نشانههای مصرف مضر الکل
مصرف زیاد الکل
تداوم مصرف باوجود صدمه جسمی واضــــح (برای مثال بیماری کبدی، خونریزی گوارشی)، صدمه روانی (نظیر اضطراب وافسردگی ) یاعواقب اجتماعی (نظیر از دست دادن شغل)
نشانههای وابستگی به الکل
مشکل در کنترل کردن مصرف الکل
علاقه وافر به مصرف الکل
تحمل (نوشیدن مقادیر زیاد الکل بدون ظاهرشدن مسمومیت )
بازگیری (اضطراب، لرزش، تعریق پس ازقطع مصرف )
برای برخی بیماران که فاقد موارد بالا می باشند، کاهش مصرف الکل ممکن است مطلوب باشد.
تشخیص افتراقی
علایم اضطراب یا افسردگی ممکن است با مصرف زیاد الکل رخ دهد.
همچنین مصرف الکل میتواند اختلالهای دیگری نظیر ترس از مکانهای عمومی، ترسهای اجتماعی و اختلال اضطراب منتشر را پنهان کند. به همین دلیل است که افرادی که اضطراب اجتماعی دارند برای فائق آمدن بر مشکلشان به مصرف الکل روی می آورند. افراد مبتلا به PTSD نیز اینچنین هستند. به طور کلی اختلالهای مصرف الکل با سایر اختلالهای روانپزشکی همبودی بالایی دارد.
اطلاعات مورد نیاز برای بیمار وخانواده
۱) وابستگی به الکل یک بیماری جدی است. قطع یا کاستن از مصرف الکل فواید روانی وجسمی را به همراه دارد.
۲) نوشیدن الکل در طی حاملگی میتواند به کودک صدمه بزند.
۳) دربرخی موارد مصرف مضر الکل، حتا اگر علایم وابستگی وجودنداشته باشد، کاهش یا قطع مصرف همیشه مطلوب است .
۴) برای بیمارانی که دچار وابستگی به الکل هستند، هدف فقط ترک الکل است.
۵) عود مصرف امری شایع است. کاهش یاقطع مصرف اغلب نیازمند اقدامات مکرراست. نتیجه اقدام، بستگی به انگیزه واعتماد به نفس بیمار دارد.
مشاوره با بیمار و خانواده
۱) برای کسانی که خواهان توقف فوری هستند:
روز مشخصی رابرای توقف مصرف تعیین کنید.
با بیمار در مورد روشهای اجتناب از مصرف و همچنین راههای مقابله با موقعیتهای مشکل (نظیر برخوردهای اجتماعی یا حوادث استرس آور) به بحث بپردازید.
برای کمک به بیمار درجلوگیری از مصرف الکل، درباره روشهایی برای کنار آمدن با حوادث استرس آور بدون استفاده از الکل ویا طرز برخورد و پاسخگویی به دوستانی که هنوز الکل مینوشند، طرحهای خاصی ارایه دهید.
اعضای خانواده یا دوستانی را که از قطع مصرف الکل حمایت میکنند، شناسایی کنید.
۲) درصورتیکه کاهش مصرف الکل هدفی عاقلانه تر به نظر می رسد،( یا درصورتیکه تمایلی به قطع ندارد):
درباب هدفی معین برای کاهش مصرف با وی مذاکره کنید (همچون اینکه بیش از دوبار در روزالکل مصرف نکند ودرهر هفته دوروز از مصرف الکل احتراز کند).
به بحث درمورد استراتژیهای احتراز یا کنار آمدن با موقعیتهای خطرناک (همچون موقعیتهای اجتماعی، حوادث استرس آور ) بپردازید یا آنها را برای درمان نزد روانپزشک ببرید.به معرفی روشهای مراقبه شخصی و رفتارهایی که متضمن مصرف بی خطرتر الکل میباشند بپردازید (همچون محدود کردن زمان، نوشیدن آهسته تر الکل ).
۳) برای بیمارانی که درحال حاضر علاقهمند به قطع یا کاستن از مصرف نیستند:
آنها را طرد یا سرزنش نکنید.
مشکلات طبی ویا اجتماعی ناشی از مصرف الکل را برایشان روشن کنید.
برای آینده قرار ملاقاتی بگذارید تا دوباره به بحث درمورد نوشیدن الکل بپردازید.
برخوردی غیر داورانه داشته باشید.
۴) سازمانهای خودیاری (همچون (الکلی های بی نام Alcoholics Anonymous اغلب مفید می باشند.
درمان دارویی
برای بیمارانی که از علایم بازگیری خفیف رنج میبرند:
پایش مکرر
حمایت
اطمینان بخشی
مصرف مایعات به حدکفایت وتغذیه مناسب کافی بوده، نیاز به دارو نمیباشد.
بیمارانی که علائم محرومیت یا ترک را درحد متوسط نشان می دهند:
نیازمند مصرف همزمان بنزودیازپین هستند.
سم زدایی دراکثر این موارد میتواند به صورت سرپایی ودرمنزل انجام شود.
در مواردی که بیماردر خطرمحرومیت یا ترک پیچیده است :
(برای مثال: سابقه تشنج یا دلیریوم ترمنس، مصرف بسیار زیاد و تحمل فراوان سومصرف مواد مشخص چندماده، اختلال روانی یا جسمانی همراه وشدید) و حمایت اجتماعی نیز ندارد یا اینکه در خطر خودکشی است، سمزدایی باید به صورت بستری انجام شود.
- مصرف کلردیازپوکساید به میزان ۱۰ میلی گرم توصیه میشود. دوز اولیه را بایدبراساس شدت علایم بازگیری تجویز کرد و محدوده این دوزاژ را میتوان از ۵تا ۴۰ میلی گرم چهارباردرروز درنظر گرفت. تجویز چنین مقادیری مستـلزم نظارت نزدیک وماهرانه پزشک است.
گرچه از رژیم درمانی زیر به صورت فراگیر استفاده میشود، با این وجود انتخاب دوزاژ وطول مدت درمان منوط به شدت وابستگی به الکل وعوامل فردی (همچون وزن، جنس و عملکرد کبد) است:
روزاول ودوم: ۳۰-۲۰ میلی گرم چهار بار در روز
روزسوم وچهارم: ۱۵ میلی گرم چهار بار در روز
روزپنجم: ۱۰ میلی گرم چهار بار در روز
روزششم: ۱۰ میلی گرم چهار بار در روز
روزهفتم: ۱۰ میلی گرم دو بار در روز
تجویز داروهای بیمار باید توسط خانواده صورت گرفته ودر دست بیمار نباشد. درغیر اینصورت سومصرف بنزودیازپین یا مصرف بیش از اندازه آن محتمل خواهد بود.
مصرف تیامین (۱۵۰ میلی گرم درروز، دردوزهای منقسم ) به صورت خوراکی به مدت یکماه توصیه میشود. از آنجایی که تیامین خوراکی ناکافی است، درصورت بروز علایم زیر، بیمار را به سرعت به مرکزی برسانید که امکان تزریق وریدی این ویتامین رادارا هستند.آتاکسی، گیجی، اختلال حافظه، دلیریوم ترمنس، کاهش درجه حرارت، افت فشار خون، افتالموپلژی (فلج عضلات چشمی) یا ازدست دادن هوشیاری.
- نظارت روزانه در طی روزهای اول الزامی است. پس از آن میتوان دوز دارو را تنظیم و ارزیابی کرد که آیا بیمار دوباره مصرف الکل را ازسرگرفته است یا خیر و یا اینکه آیا علایم بازگیری جدی وجود دارد. اضطراب وافسردگی اغلب همراه با مصرف الکل وجوددارد. بیمار ممکن است جهت درمان این دواختلال به طور خودسرانه از الکل استفاده کرده باشد.
- چنانچه علایم افسردگی واضطراب با گذشت یک ماه از قطع مصرف همچنان باقی بود یا افزایش یافت به روانپزشک مراجعه کنید. در درمان افسردگی برای چنین مواردی داروهای مهارکننده جذب سروتونین (SSRI) همچون فلوکستین برداروهای ضدافسردگی سه حلقه ای ارجح هستند، چراکه داروهای گروه دوم با الکل تداخل دارند.
- از آنجایی که احتمال سومصرف بنــزودیازپینها دراین موارد بالا است، استـــفاده از این داروها دردرمان اضطراب توصیه نمیشود.
- دی سولفیرام ممکن است در بعضی موارد درتداوم ترک الکل کمک کننده باشد، اما نیازی به استفاده معمول نیست.
اعتیاد به الکل را جدی بگیرید
اعتیاد به الکل سه مرحله دارد: مرحله ابتدایی، متوسط و مزمن. با اینکه کنار آمدن با کسانیکه در دو مرحله اول اعتیاد به الکل هستند چندان سخت نیست، اما درمان آنهایی که در مرحله مزمن اعتیاد به الکل هستند زمان میبرد اما غیرممکن نیست.
این افراد علائمی مثل نوشیدن بیش از اندازه مشروبات الکلی، فروپاشی عصبی، سوءظن به دیگران و از این قبیل را نشان میدهند. اگر تصور میکنید به این مرحله رسیدهاید، خیلی مهم است که در اسرع وقت درمان را شروع کنید.
اگر به الکل اعتیاد داشته باشید، نه فقط برای خودتان، بلکه برای اطرافیان و خانوادهتان تولید استرس خواهد کرد. چیزی که باعث بدتر شدن وضعیت میشود این است که درمانهای اعتیاد به الکل موثر واقع نشود. دلیل اصلی آن میتواند این باشد که بعضی مراکز ترک اعتیاد فقط به فکر سود مالی هستند و درمان مناسبی برای افراد در نظر نمیگیرند.
بلافاصله درمان پزشکی را شروع کنید:
اگر متوجه شدید که در مرحله اعتیاد مزمن به الکل هستید، دیگر جای تعلل نیست. بلافاصله به دنبال درمان باشید، داروهای موثر بسیاری برای کمک به ترک مصرف مشروبات الکلی وجود دارد؛ البته اگر قدرت اراده این کار را در خود ببینید.
سمزدایی:
درمان اعتیاد به الکل با سمزدایی بدن شروع میشود. دکترها داروهایی برای جلوگیری از توهم، لرز و عوارض دیگر ترک اعتیاد برای بیمار تجویز خواهند کرد.
اعتیاد به الکل نوعی بیماری است:
خیلی مهم است که بدانید اعتیاد به الکل یک بیماری است. درمانهای روانشناسی در بهبودی فرد بسیار مهم است. این درمانها معمولاً شامل درمان گروهی، مشاوره و جلسات سخنرانی است. متخصصین تغییراتی در سبک زندگی فرد نیز به خود و خانوادهاش پیشنهاد میکنند.
مشاوره برای خانواده:
برای اعضای خانواده فردی که به مشروبات الکلی اعتیاد دارد خیلی مهم است که اهمیت موضوع را درک کنند. به همین دلیل، پزشکان با کل خانواده فرد مشاوره میکنند تا آنها هم درک کنند که تا چه اندازه میتوانند به فرد بیمار کمک کنند.
ادامه درمان:
متاسفانه بیماران مختلفی در اواسط راه درمان را قطع میکنند یا پیگیری پس از درمان را انجام نمیدهند. هدف شما باید خلاص شدن از بیماری به طور کامل باشد. از این گذشته، پیگیری پس از درمان است که پیشرفت شما در تصمیمی که گرفتهاید را نشان میدهد. اگر بیمار نشانههایی از شروع دوباره مصرف الکل نشان دهد، پزشکان میتوانند به او کمک کنند.
درمان و بهبودی روندی تدریجی است:
آخر اینکه، خیلی مهم است به خاطر داشته باشید که درمان اعتیاد به الکل زمان میبرد و این فرایند، یک روند تدریجی است. بنابراین، اگر شما و خانوادهتان به دنبال یک تغییر فوری هستید، مطمئناً ناامید خواهید شد. علاوهبراین، آنهایی که میخواهند واقعاً اعتیاد به الکل را کنار بگذارند، باید اراده لازم برای این کار را داشته باشند. اینکه اعتیادتان را کنار گذاشته اما بعد مدتی دوباره نوشیدن الکل را شروع کنید، هیچ فایدهای نخواهد داشت. هزینه این درمان بسیار بالاست، بنابراین زمان باید این کار را شروع کنید که تصمیم قطعی را گرفته باشید و اراده لازم را در خود ببینید.
اگر باوجود درمانها، مشکل برطرف نشود، بیمار در وضعیت بدی است. در چنین مواردی، توصیه میشود فرد برای درمان کامل در مراکز ترک اعتیاد بستری شود.
الکل یکی از شایعترین مواد مورد سوء مصرف در در دنیاست. اعتیاد به الکل اغلب با عنوان الکلیسم نامیده می شود. الکل موجود در مشروبات الکلی اتانول نام دارد و از تخمیر میوه، سبزی و دانه های گیاهی به دست می آید.
مشروبات الکلی میزان متفاوتی از الکل را دارند. (برای مثال آبجو ۵% ، شراب ۱۰-۱۵% و ویسکی و عرق حدود ۴۰% الکل دارد.) . مشروبات الکلی به صورت بی رنگ یا به رنگهای متفاوتی تولید می شوند.بعضی از افراد نیز الکل طبی راکه مایعی بی رنگ است ومصارف پزشکی دارد را با نوشابه های مختلف مخلوط می کنند.
نوع دیگری از الکل که از چوب بدست می آید متانول است که الکل صنعتی نامیده میشود. با توجه به سهولت دسترسی به این ماده و ارزان بودن به کرات مورد سوءمصرف واقع میشود که ممکن است به کوری، اغماء و حتی مرگ منجرگردد.
آثار مصرف الکل :
عوارض جسمانی مصرف الکل: کاهش فشارخون، احساس گرما، تلو تلو خوردن هنگام راه رفتن.
عوارض روانی مصرف الکل: رفتار نامناسب، پرحرفی یا کم حرفی، حرف زدن نامربوط، معاشرتی شدن یا گوشه گیری و پرخاشگری، اختلال تعادل و ناتوانی انجام حرکات ظریف، اختلال در توجه و حافظه.
عوارض طولانی مدت مصرف الکل:
اختلال خواب، بیماریهای معده (زخم معده)، درگیری مری و کبد، سوءتغذیه، افزایش فشارخون و خطر سکته قلبی و مغزی، ضعف عضلانی، ناتوانی جنسی و تأخیر در انزال، توهمات شنوایی، فراموشی پایدار، افزایش خطر سرطانهای سر و گردن و دستگاه گوارش.
علائم ترک مصرف الکل:
چنانچه فردی پس از مصرف طولانی و زیاد الکل ناگهان آن را قطع کند یا مقدار آن را ناگهانی کاهش دهد، به طور متوسط پس از ۸-۶ ساعت علائم زیر بروز خواهد کرد:
تعریق، افزایش ضربان قلب، لرزش شدید دست ها، بی خوابی، تهوع و استفراغ، اضطراب، تشنج، توهمات شنوایی و بینایی.
چگونه کمک کنیم؟
بمنظور پیشگیری از ایجاد فراموشی ناشی از مصرف طولانی مدت الکل ، هر فرد الکلی باید روزانه ۱۰۰میلی گرم ویتامین ۱B (تیامین) مصرف کند و باید به مصرف کننده توصیه کرد که میزان مصرف روزانه یا هفتگی خود را ثبت کند.
حداقل دو روز در هفته استفاده نکند، از مشروبات الکلی با درصد الکل کمتر استفاده کند یا به صورت رقیق شده مصرف کند. چنانچه فرد دچار مسمومیت شدید با الکل شده باشد به منظور حمایت تنفسی و توجه به آب و املاح و حرارت بدن نظارت پزشکی ضروری است.چنانچه قصد ترک الکل را داشته باشند، نظارت روانپزشک برای شروع داروهای مسکن و جلوگیری از بروز هذیان ضروری است.
سایر اطلاعات در مورد اعتیاد به الکل:
۷۲ ساعت تا یک هفته پس از قطع مصرف ناگهانی الکل امکان بروز تشنج و حالتهای هذیانی شدیدی که ممکن است منجر به مرگ شود، وجود دارد که نظارت تخصصی را در این دوران الزامی می کند .
شکایات منجربه مراجعه
• خلق افسرده
• عصبی شدن
• بی خوابی
• عوارض جسمی مصر
در مواردی که بیماردر خطرمحرومیت یا ترک پیچیده است :
(برای مثال: سابقه تشنج یا دلیریوم ترمنس، مصرف بسیار زیاد و تحمل فراوان سومصرف مواد مشخص چندماده، اختلال روانی یا جسمانی همراه وشدید) و حمایت اجتماعی نیز ندارد یا اینکه در خطر خودکشی است، سمزدایی باید به صورت بستری انجام شود.
- مصرف کلردیازپوکساید به میزان ۱۰ میلی گرم توصیه میشود. دوز اولیه را بایدبراساس شدت علایم بازگیری تجویز کرد و محدوده این دوزاژ را میتوان از ۵تا ۴۰ میلی گرم چهارباردرروز درنظر گرفت. تجویز چنین مقادیری مستـلزم نظارت نزدیک وماهرانه پزشک است.
گرچه از رژیم درمانی زیر به صورت فراگیر استفاده میشود، با این وجود انتخاب دوزاژ وطول مدت درمان منوط به شدت وابستگی به الکل وعوامل فردی (همچون وزن، جنس و عملکرد کبد) است:
روزاول ودوم: ۳۰-۲۰ میلی گرم چهار بار در روز
روزسوم وچهارم: ۱۵ میلی گرم چهار بار در روز
روزپنجم: ۱۰ میلی گرم چهار بار در روز
روزششم: ۱۰ میلی گرم چهار بار در روز
روزهفتم: ۱۰ میلی گرم دو بار در روز
تجویز داروهای بیمار باید توسط خانواده صورت گرفته ودر دست بیمار نباشد. درغیر اینصورت سومصرف بنزودیازپین یا مصرف بیش از اندازه آن محتمل خواهد بود.
مصرف تیامین (۱۵۰ میلی گرم درروز، دردوزهای منقسم ) به صورت خوراکی به مدت یکماه توصیه میشود. از آنجایی که تیامین خوراکی ناکافی است، درصورت بروز علایم زیر، بیمار را به سرعت به مرکزی برسانید که امکان تزریق وریدی این ویتامین رادارا هستند.آتاکسی، گیجی، اختلال حافظه، دلیریوم ترمنس، کاهش درجه حرارت، افت فشار خون، افتالموپلژی (فلج عضلات چشمی) یا ازدست دادن هوشیاری.
- نظارت روزانه در طی روزهای اول الزامی است. پس از آن میتوان دوز دارو را تنظیم و ارزیابی کرد که آیا بیمار دوباره مصرف الکل را ازسرگرفته است یا خیر و یا اینکه آیا علایم بازگیری جدی وجود دارد. اضطراب وافسردگی اغلب همراه با مصرف الکل وجوددارد. بیمار ممکن است جهت درمان این دواختلال به طور خودسرانه از الکل استفاده کرده باشد.
- چنانچه علایم افسردگی واضطراب با گذشت یک ماه از قطع مصرف همچنان باقی بود یا افزایش یافت به روانپزشک مراجعه کنید. در درمان افسردگی برای چنین مواردی داروهای مهارکننده جذب سروتونین (SSRI) همچون فلوکستین برداروهای ضدافسردگی سه حلقه ای ارجح هستند، چراکه داروهای گروه دوم با الکل تداخل دارند.
- از آنجایی که احتمال سومصرف بنــزودیازپینها دراین موارد بالا است، استـــفاده از این داروها دردرمان اضطراب توصیه نمیشود.
- دی سولفیرام ممکن است در بعضی موارد درتداوم ترک الکل کمک کننده باشد، اما نیازی به استفاده معمول نیست.
اعتیاد به الکل را جدی بگیرید
اعتیاد به الکل سه مرحله دارد: مرحله ابتدایی، متوسط و مزمن. با اینکه کنار آمدن با کسانیکه در دو مرحله اول اعتیاد به الکل هستند چندان سخت نیست، اما درمان آنهایی که در مرحله مزمن اعتیاد به الکل هستند زمان میبرد اما غیرممکن نیست.
این افراد علائمی مثل نوشیدن بیش از اندازه مشروبات الکلی، فروپاشی عصبی، سوءظن به دیگران و از این قبیل را نشان میدهند. اگر تصور میکنید به این مرحله رسیدهاید، خیلی مهم است که در اسرع وقت درمان را شروع کنید.
اگر به الکل اعتیاد داشته باشید، نه فقط برای خودتان، بلکه برای اطرافیان و خانوادهتان تولید استرس خواهد کرد. چیزی که باعث بدتر شدن وضعیت میشود این است که درمانهای اعتیاد به الکل موثر واقع نشود. دلیل اصلی آن میتواند این باشد که بعضی مراکز ترک اعتیاد فقط به فکر سود مالی هستند و درمان مناسبی برای افراد در نظر نمیگیرند.
بلافاصله درمان پزشکی را شروع کنید:
اگر متوجه شدید که در مرحله اعتیاد مزمن به الکل هستید، دیگر جای تعلل نیست. بلافاصله به دنبال درمان باشید، داروهای موثر بسیاری برای کمک به ترک مصرف مشروبات الکلی وجود دارد؛ البته اگر قدرت اراده این کار را در خود ببینید.
سمزدایی:
درمان اعتیاد به الکل با سمزدایی بدن شروع میشود. دکترها داروهایی برای جلوگیری از توهم، لرز و عوارض دیگر ترک اعتیاد برای بیمار تجویز خواهند کرد.
اعتیاد به الکل نوعی بیماری است:
خیلی مهم است که بدانید اعتیاد به الکل یک بیماری است. درمانهای روانشناسی در بهبودی فرد بسیار مهم است. این درمانها معمولاً شامل درمان گروهی، مشاوره و جلسات سخنرانی است. متخصصین تغییراتی در سبک زندگی فرد نیز به خود و خانوادهاش پیشنهاد میکنند.
مشاوره برای خانواده:
برای اعضای خانواده فردی که به مشروبات الکلی اعتیاد دارد خیلی مهم است که اهمیت موضوع را درک کنند. به همین دلیل، پزشکان با کل خانواده فرد مشاوره میکنند تا آنها هم درک کنند که تا چه اندازه میتوانند به فرد بیمار کمک کنند.
ادامه درمان:
متاسفانه بیماران مختلفی در اواسط راه درمان را قطع میکنند یا پیگیری پس از درمان را انجام نمیدهند. هدف شما باید خلاص شدن از بیماری به طور کامل باشد. از این گذشته، پیگیری پس از درمان است که پیشرفت شما در تصمیمی که گرفتهاید را نشان میدهد. اگر بیمار نشانههایی از شروع دوباره مصرف الکل نشان دهد، پزشکان میتوانند به او کمک کنند.
درمان و بهبودی روندی تدریجی است:
آخر اینکه، خیلی مهم است به خاطر داشته باشید که درمان اعتیاد به الکل زمان میبرد و این فرایند، یک روند تدریجی است. بنابراین، اگر شما و خانوادهتان به دنبال یک تغییر فوری هستید، مطمئناً ناامید خواهید شد. علاوهبراین، آنهایی که میخواهند واقعاً اعتیاد به الکل را کنار بگذارند، باید اراده لازم برای این کار را داشته باشند. اینکه اعتیادتان را کنار گذاشته اما بعد مدتی دوباره نوشیدن الکل را شروع کنید، هیچ فایدهای نخواهد داشت. هزینه این درمان بسیار بالاست، بنابراین زمان باید این کار را شروع کنید که تصمیم قطعی را گرفته باشید و اراده لازم را در خود ببینید.
اگر باوجود درمانها، مشکل برطرف نشود، بیمار در وضعیت بدی است. در چنین مواردی، توصیه میشود فرد برای درمان کامل در مراکز ترک اعتیاد بستری شود.
الکل یکی از شایعترین مواد مورد سوء مصرف در در دنیاست. اعتیاد به الکل اغلب با عنوان الکلیسم نامیده می شود. الکل موجود در مشروبات الکلی اتانول نام دارد و از تخمیر میوه، سبزی و دانه های گیاهی به دست می آید.
مشروبات الکلی میزان متفاوتی از الکل را دارند. (برای مثال آبجو ۵% ، شراب ۱۰-۱۵% و ویسکی و عرق حدود ۴۰% الکل دارد.) . مشروبات الکلی به صورت بی رنگ یا به رنگهای متفاوتی تولید می شوند.بعضی از افراد نیز الکل طبی راکه مایعی بی رنگ است ومصارف پزشکی دارد را با نوشابه های مختلف مخلوط می کنند.
نوع دیگری از الکل که از چوب بدست می آید متانول است که الکل صنعتی نامیده میشود. با توجه به سهولت دسترسی به این ماده و ارزان بودن به کرات مورد سوءمصرف واقع میشود که ممکن است به کوری، اغماء و حتی مرگ منجرگردد.
آثار مصرف الکل :
عوارض جسمانی مصرف الکل: کاهش فشارخون، احساس گرما، تلو تلو خوردن هنگام راه رفتن.
عوارض روانی مصرف الکل: رفتار نامناسب، پرحرفی یا کم حرفی، حرف زدن نامربوط، معاشرتی شدن یا گوشه گیری و پرخاشگری، اختلال تعادل و ناتوانی انجام حرکات ظریف، اختلال در توجه و حافظه.
عوارض طولانی مدت مصرف الکل:
اختلال خواب، بیماریهای معده (زخم معده)، درگیری مری و کبد، سوءتغذیه، افزایش فشارخون و خطر سکته قلبی و مغزی، ضعف عضلانی، ناتوانی جنسی و تأخیر در انزال، توهمات شنوایی، فراموشی پایدار، افزایش خطر سرطانهای سر و گردن و دستگاه گوارش.
علائم ترک مصرف الکل:
چنانچه فردی پس از مصرف طولانی و زیاد الکل ناگهان آن را قطع کند یا مقدار آن را ناگهانی کاهش دهد، به طور متوسط پس از ۸-۶ ساعت علائم زیر بروز خواهد کرد:
تعریق، افزایش ضربان قلب، لرزش شدید دست ها، بی خوابی، تهوع و استفراغ، اضطراب، تشنج، توهمات شنوایی و بینایی.
چگونه کمک کنیم؟
بمنظور پیشگیری از ایجاد فراموشی ناشی از مصرف طولانی مدت الکل ، هر فرد الکلی باید روزانه ۱۰۰میلی گرم ویتامین ۱B (تیامین) مصرف کند و باید به مصرف کننده توصیه کرد که میزان مصرف روزانه یا هفتگی خود را ثبت کند.
حداقل دو روز در هفته استفاده نکند، از مشروبات الکلی با درصد الکل کمتر استفاده کند یا به صورت رقیق شده مصرف کند. چنانچه فرد دچار مسمومیت شدید با الکل شده باشد به منظور حمایت تنفسی و توجه به آب و املاح و حرارت بدن نظارت پزشکی ضروری است.چنانچه قصد ترک الکل را داشته باشند، نظارت روانپزشک برای شروع داروهای مسکن و جلوگیری از بروز هذیان ضروری است.
سایر اطلاعات در مورد اعتیاد به الکل:
۷۲ ساعت تا یک هفته پس از قطع مصرف ناگهانی الکل امکان بروز تشنج و حالتهای هذیانی شدیدی که ممکن است منجر به مرگ شود، وجود دارد که نظارت تخصصی را در این دوران الزامی می کند .
شکایات منجربه مراجعه
• خلق افسرده
• عصبی شدن
• بی خوابی
• عوارض جسمی مصرف الکل (زخم معده، گاستریت،بیماری کبدی)
• علایم بازگیری الکل (تعریق، لرزش، کسالت صبحگاهی، توهمات و تشنج)
نشانههای وابستگی به الکل
-مشکل در کنترل کردن مصرف الکل
-علاقه وافر به مصرف الکل
-تحمل (نوشیدن مقادیر زیاد الکل بدون ظاهرشدن مسمومیت )
-بازگیری (اضطراب، لرزش، تعریق پس ازقطع مصرف )
- برای برخی بیماران که فاقد موارد بالا می باشند، کاهش مصرف الکل ممکن است مطلوب باشد.
اطلاعات مورد نیاز برای بیمار وخانواده
۱
شناخت درمانی در اوایل دهه 1960 در دانشگاه پنسیلوانیا و توسط آیرون تی بک به عنوان یک نوع روان درمانی برای افسردگی به وجود آمد که ساخت یافته و کوتاه مدت بوده، به زمان حال گرایش دارد و در جهت حل مشکلات کنونی و اصلاح رفتار و تفکر ناکارامد جهت گیری شده است.
از دید شناخت درمانی وجه مشترک همه اختلالات روانشناختی تحریف یا ناکارامدی فکری است که بر خلق و رفتار تأثیر می گذارد و ارزیابی واقع بینانه و اصلاح تفکر موجب بهبودی خلق و رفتار می شود.
مطالعات کنترل شده کارایی آن را در درمان اختلال افسردگی عمده، اختلال اضطراب منتشر، اختلال وحشتزدگی، اجتماع هراسی، سوء مصرف مواد، اختلال خورد و خوراک، مشکلات زوجین و افسردگی نیازمند به بستری شدن را نشان داده اند.
امروزه بسیاری از افراد در سیر تفکر خود به دلیل عدم آشنایی با اصول تفکر منطقی و صحیح ، ناخواسته دچار خطای شناختی می شوند. عدم اطلاع از خطاهای شناختی ورطه ای بسیار خطرناک و سهمگین می باشد. شاید بسیاری از گرفتاریهای مردم ما به دلیل آلوده بودن افکار ما به این نوع خطاها باشد. به نظر می رسد افسردگی ، بی قراری ، رقابتهای ناصحیح ، خشونت ، پرخاشگری و بسیاری از رفتارهای غیرعادی ما بی ارتباط با خطاهای شناختی نباشند. آرون بک روانشناس معروف و همکاران وی (1979) این خطاها را شناسایی و در قالب ده خطای شناختی معرفی نموده است. انسانهایی که تفکر غیرمنطقی دارند و یا خطاهای شناختی در افکارشان هویدا است ، در بسیاری از موارد اطلاع چندانی از این خطاها ندارند شایى عدم اطلاع ،باعث آلودگی این افکار با خطاهای شناختی می شوند. در این نوشتار سعی بر این است که خطاهای شناختی به صورت ساده و در قالب مثالهای روشن و واضح بیان شوند . امید است بسیاری از نگرانیها ، حالات و افکار نامطلوب که در پشت این خطاهای شناختی وجود دارند ، با اطلاع رسانی از بین بروند. الیس دلایل زیر را برای انسانگرا بودن درمان عقلانی-هیجانی انتخاب می کند:
الیس با اینکه خود را جزو اثبات گراهای منطقی می داند، ولی معتقد است تا حد زیادی هم پست مدرنیست و ساختگرا است. نظرات وی در مورد انسانها و دنیای آنها به شرح زیر است:
این یک روش درمانی از طریق صحبت کردن با بیمار است:
"رفتار درمانی شناختی"به شما کمک می کند تا به گونه دیگری اندیشیده ودرنتیجه این طرز تفکرجدید شما میتوانید با رفتارهای سالم ترو درست تری در برابرحوادث ناخواسته وناگوار پیرامونتان برخورد نمائید.
برخلاف سایر روشهای گفتار درمانی که روان درمانگر درپی شناسائی و ریشه یابی علل رفتارهای نامناسب مراجع خود در برابر ناملایمات وحوادث زندگی است تابه او کمک کند , در "رفتار درمانی شناختی" روان درمانگر فقط برمشکلات زمان حال (اینجا و اکنون) وانچه موجب ناراحتی و اضطراب درفرد بیمار گردیده است تکیه می کند.
مهم ترین انتقاد به اصل نظریه یعنی وجود مراحل رشد وارد شده است .آلبرت بندورا اشتباه کودکان در آزمایش های مربوط به نگهداری ذهنی را نه به سبب نرسیدن آنان به حد رشد مناسب ، بلکه به علت فرایندهای معیوب می داند . انتقاد دیگر برخلاف نظر پیاژه حدود 40 تا60 درصد بزرگسالان به طور کامل قادر به تفکر بر حسب عملیات صوری نیستند .
پیاژه نه فقط توانایی کودکان پیش دبستانی بلکه ، هم چنین توانایی کودکان دبستانی را نیز کمتر از آن چه هست برآورد کرده است . نکته دیگری که پیاژه به آن توجه نداشته و بر اساس نظریه ساختارگرایی ژنتیکی خود بر تحولات زیستی و مغزی بیشترین تأکید را کرده این است که دستیابی به تفکر منطقی تا حد زیادی حاصل یادگیری و تجارب زمینه ای در هریک از مراحل رشد هر فرد است .
افراد در صورتی می توانند از آشفتگی های عاطفی دوری کنند که زندگی خود را بر پایه گرایشهای فطری به منطقی و تجربی بودن بنا نهند. اگر عقلمان را راهنمای زندگیمان قرار دهیم رابطه ما با خودمان و دیگران بسیار ثمر بخش خواهد بود . مطمئنا ، عقل خداگونه نیست و گاهی محدودیتهایی دارد ، ولی برای اینکه اختلالهای عاطفی را به حداقل برسانیم ، هیچ مبنایی برای پردازش رویدادهای فردی و میان فردی زندگیمان بهتر از منطقی بودن نیست .
ما به عنوان انسانهای منطقی ، می دانیم که دنیا همیشه عادلانه نیست ، و رویدادهای ناگوار ، کم و بیش در زندگی اتفاق می افتد پس گاهی عواطف موجهی مانند : تاسف ، پشیمانی ، ناخوشایند بودن، و رنجش را تجربه می کنیم . از لحاظ منطقی می دانیم که انسان کاملی نیستیم و همیشه ناکامی ها و نقطه ضعفهایی داریم ، اما صرفا به این دلیل که کامل نیستیم نمی توانیم بپذیریم کسی با ما به صورت آدم بی ارزشی برخورد خواهد کند. با آنکه قبول داریم منافع شخصی خود را در درجه اول اهمیت قرار می دهیم تصمیم می گیریم شرایط اجتماعی ناخوشایند را در راستای منطقی تر تغییر بدهیم ، زیرا می دانیم در دراز مدت به نفع ماست که در دنیای منطقی تری زندگی کنیم .
رابطه میان افکار منفی و احساسات منفی
به نظر شناختی ها هر احساسی دارای یک مولفه فکری می باشد. و هیچ احساسی بدون مولفه فکری به وجود نمی آید بنابر این لازم است برای تغییر احساسات خود تا اندازه ای با مولفه های فکری آشنا باشیم.
اندوه و افسردگی :
اندوه و افسردگی ناشی از تفکر از دست دادن ، شکست خوردن ، مورد بی مهری واقع شدن ، مرگ یکی از عزیزان ، نرسیدن به یک هدف و........ باشد.
احساس گناه:
این تفکر که کسی را بی دلیل از خود رنجانیده ، یا در حد معیارهای اخلاقی خود ظاهر نشده استز
خشم رنجش و دلخوری :
این تفکر که کس با او رفتار نامنصفانه داشته یا می خواهد از او سو استفاده کند.
یاس و ناامیدی :
این فکر که من نمی توانم و از توان من خارج است این مشکل دیگر هیچ راه حلی ندارد و من به بن بست خورده ام .
اضطراب ، نگرانی ، ترس ، هراس شدید:
این فکر که من به خطر افتاده ام و حادثه بدی در شرف وقوع است :" اگر در حضور جمع و هنگام سخنرانی صحبتم را فراموش کنم ده اتفاقی می افتد؟ "یا" شاید دردی که در سینه دارم مقدمه یک حمله قلبی باشد.
احساس حقارت و بی کفایتی :
فرد خود را در مقایسه با دیگران قرار داده و نتیجه می گیرد که به خوبی آنها نیست . به اندازه آنها باهوش، جذاب ، موفق و باذوق نیست خودش را در حد و قواره دیگران یا کار خاصی نمی بیند و به همین خاطر پا پس می کشد و بنابراین خود را حقیر احساس می کند.
احساس تنهایی:
فرد به خود می گوید چندان مورد توجه نیست و نبود او برای دیگران فرقی ندارد هیچ کس او را دوست خود تلقی نمی کند . ظاهر جذابی ندارد و بدقیافه و بی ریخت است.
احساس درماندگی :
فرد گمان می کند مشکل او کماکان ادامه خواهد یافت و وضع بهتر نخواهد شد. با خود می گوید" گرفتاریهای من تمام نشدنی است "" دیگر نمی توانم تحمل کنم"
البته لازم به ذکر است که در هر یک از موارد بالا فرد افکار خود را عین واقعیت تلقی می کند.
در این که هر فردی تمایل دارد تا محبوب دیگران باشد، هیچ تردیدی نیست. خواستن پذیرش و تایید دیگران مقبو