کتاب حسابداری مالی Harrison - ویرایش یازدهم (نسخه Global)
نویسندگان: Harrison و Horngren و Thomas و Tietz و Suwardy
سال انتشار: 2018
فایل PDF کتاب به زبان انگلیسی و در 816 صفحه است.
فایل PDF با بهترین کیفیت، به صورت تمام رنگی و با قابلیت جستجو در متن و کپی برداری از متن است.
حل تمرین کتاب اقتصادسنجی بازار های مالی Campbell و Lo و Mackinlay
نویسندگان: Campbell و Lo و Mackinlay
فایل PDF حل تمرین به زبان انگلیسی و در 72 صفحه است.
فایل PDF با بهترین کیفیت و با قابلیت جستجو در متن و کپی برداری از متن است.
حل تمرین کتاب نظریه حسابداری مالی Scott - ویرایش ششم
نویسنده: W. R. Scott
فایل PDF حل تمرین به زبان انگلیسی و در 450 صفحه است.
فایل PDF با بهترین کیفیت و با قابلیت جستجو در متن و کپی برداری از متن است.
کتاب حسابداری مالی Kemp و Waybright - ویرایش سوم (نسخه Global)
ناشر کتاب: (Pearson (2015
نویسندگان: R. Kemp و J. Waybright
فایل PDF کتاب به زبان انگلیسی و در 769 صفحه است.
فایل PDF با بهترین کیفیت، به صورت تمام رنگی و با قابلیت جستجو در متن و کپی برداری از متن است.
کتاب حسابداری مالی Carlon - ویرایش پنجم (2016)
نویسندگان: Carlon و Mladenovic و Palm و ...
فایل PDF کتاب به زبان انگلیسی و در 967 صفحه است.
فایل PDF با بهترین کیفیت، به صورت تمام رنگی و با قابلیت جستجو در متن و کپی برداری از متن است.
کتاب مبانی حسابداری مالی Wild - ویرایش ششم (2018)
نویسنده: J. J. Wild
فایل PDF کتاب به زبان انگلیسی و در 737 صفحه است.
فایل PDF با بهترین کیفیت، به صورت تمام رنگی و با قابلیت جستجو در متن و کپی برداری از متن است.
مشخصات فایل
عنوان:تعیین قواعد سیاست پولی و مالی بهینه در اقتصاد ایران
قالب بندی:word
تعداد صفحات:27
محتویات
چکیده
انتخاب تابع زیان
برآورد قیود مدل
نمایش مسئله بهینهسازی در فضای حالت
حل مسئله بهینهسازی
فهرست منابع
تعیین قواعد سیاست پولی و مالی بهینه در اقتصاد ایران
چکیده
هدف این مطالعه، تعیین قواعد سیاست پولی و مالی بهینه جهت تثبیت تولید، تورم و توزیع درآمد همزمان با اجرای طرح اصلاح قیمت حاملهای انرژی است. در این راستا با استفاده از تئوری کنترل بهینه، یک تابع زیان سیاستگزاران پولی و مالی شامل توان دوم متغیرهای تورم، رشد شکاف تولید، ضریب جینی و انحراف رشد حجم نقدینگی و رشد مخارج دولت از مقادیر دوره قبل، با توجه به سه قید منحنی تقاضای کل، منحنی فیلیپس و معادله توزیع درآمد کمینه شده و قواعد سیاست پولی و مالی بهینه در شرایط اصلاح قیمت حاملهای انرژی استخراج میشود. با حل معادلات قیود مسئله بهینهسازی به همراه قواعد بهینه در قالب یک مدل کلان اقتصادی، مقادیر کمی بهینه برای سالهای 1390 تا 1394 پیشبینی شد. نتایج نشان میدهد با استفاده از قواعد بهینه پولی و مالی میتوان وضعیت متغیرهای کلان اقتصادی مورد هدف را حتی در زمان اجرای طرح اصلاح قیمت حاملهای انرژی بهبود بخشید. با اتخاذ این قواعد بهینه میتوان به مهار تورم به عنوان یکی از مهمترین معضلات اقتصاد ایران پرداخت ضمن آنکه وضعیت متغیرهای کلان دیگر همچون رشد اقتصادی و توزیع درآمد را نیز بهبود بخشید.
استفاده از قواعد سیاستی، به عنوان یکی از مورد قبولترین روشها در مطالعه سیاستهای پولی و مالی، از بارزترین ویژگیهای تحقیقات مربوط به حوزه سیاستگزاری در چند دهه اخیر (به خصوص از دهه 1990 بهبعد) به شمار میرود(خلیلی عراقی 1388). یک قاعده سیاستی بیان میکند که ابزارهای سیاستی چگونه باید به تغییرات در وضعیت اقتصاد واکنش نشان دهند. انعطافپذیری در هردوی سیاستهای پولی و مالی همواره یک ویژگی مطلوب قواعد ساده سیاستی بوده است. اقتصاد کلان نیز علاقهمندی زیادی به تحلیل قواعد ساده نرخ بهره جهت هدایت سیاست پولی نشان داده است. در یک سطح تجربی، چنان قواعدی جهت فراهم آوردن توصیفات محتمل سیاست پولی واقعی در بین کشورها نشان داده شده است (تیلور 1999). همچنین در مدلهای تئوریک با چسبندگیهای اسمی و رقابت ناقص چنان قواعدی میتواند در اهمیت روشهای التزام به ثبات اقتصاد کلان سهیم باشد (وودفورد 2003). اما بیشر تحلیل سیاستهای بهینه بدون توجه به تاثیرگذاری ویژه بازوی مالی سیاست اقتصادکلان پیشرفته است. این موضوع در کشورهایی که بانک مرکزی از استقلال کمتری برخوردار هستند میتواند حائز اهمیت باشد. تثبیتکنندههای مالی نقش مهمی در هموارسازی اثرات سیکلهای تجاری دارند اما بررسی نقش این تثبیتکنندهها در هموارسازی سیکلهای تجاری بصورت کاربردی نسبت به مباحث تئوریک آن کمتر مورد توجه قرار گرفته شده است (اینچهام 1997). از آنجا که اهداف سیاست پولی و سیاست ثبات مالی متفاوتاند و هر یک نیازمند ابزارهای مناسبی هستند، بایستی میان آنها تمایز قایل شد. اما تمایز میان این دو سیاست، بر عدم وجود تعامل میان آنها دلالت نمیکند و بدون شک سیاست تثبیت اقتصادی بطور همزمان درگیر با هردوی قواعد سیاست پولی و مالی است. سیاست پولی از طریق نرخهای بهره، بر قیمت داراییها اثر میگذارد و میتواند باعث ایجاد حبابهای قیمتی شود. همچنین سیاست مالی مستقیما در سطح خرد و کلان، شرایط مالی را تحت تاثیر قرار میدهد که به موجب آن، سازوکار انتقال سیاست پولی تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. اخیرا بیشتر بانکهای مرکزی در قبال هردو سیاست پولی و ثبات مالی مسئول هستند (جلالی نایئنی 1389).
نه تنها سیاستهای پولی بر تولید و تورم (حداقل در کوتاهمدت) اثر میگذارند، بلکه تورم متاثر از سیاستهای دیگر، همچون سیاستهای مالی است. سیاستهای مالی بویژه پس از بحرانهای مالی اخیر، مباحث جالب توجهی را در کنار سیاستهای پولی مطرح کرده اند و بسیاری معتقد به استفاده سیستماتیک از ابزار سیاست مالی در واکنش به سیکلهای تجاری هستند. از طرفی هرچند وظیفه اصلی بانک مرکزی کنترل سطح قیمتهاست (ماده 10 قانون پولی و بانکی ایران)، اما بالا نگهداشتن سطح فعالیتهای اقتصادی و حمایت از پول ملی از دیگر وظایف اصلی آن شمرده میشود. از این رو، مقامات مالی در ایران نیزنه تنها باید به مسئله رشداقتصادی بلکه تورم را نیز مدنظر داشته باشند. نظر به ارتباط تنگاتنگ مقامات پولی و مالی و بویژه تاثیرپذیری سیاستگزاران پولی از مقامات مالی در ایران و نیز وابستگی شدید منابع مالی دولت به درآمدهای نفت و گاز، سعی شده است به طور همزمان سیاستهای اقتصادکلان در ظرف قواعد سیاست پولیومالی بهینه با در نظر گرفتن شوک قیمت حاملهای انرژی مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور در بخش دوم مبانی نظری و تجربی قواعد ساده سیاست پولی و مالی بهینه ارایه شده است. در بخش سوم قواعد ساده سیاست پولی و مالی بهینه برای اقتصاد ایران با استفاده از تئوری کنترل بهینه تعیین میگردد. در بخش چهارم مقادیر کمی بهینه ارائه خواهد شد و در پایان نتایج حاصل از بررسی ارائه میشود.
در خصوص کارایی و موثربودن سیاستهای پولی و مالی دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. در الگوی کینزینها با فرض انعطافناپذیری دستمزدهای اسمی سیاستهای مالی موثر است و به نظر آنان در شرایط رکودی کاهش نرخ بهره و افزایش حجم پول تاثیر چندانی بر توسعه سرمایهگذاری و فعالیتهای اقتصادی ندارد. اما در نظریه "پولیگرایان سنتی"[1] به رهبری میلتون فریدمن[2] با ترکیب نظریه فیلیپس و مفهوم انتظارات تطبیقی، نشان دادند که سیاستهای پولی به شکل هدفگذاری نرخ پایین رشد حجم پول در کوتاهمدت، قادر است از کانال کاهش نرخ بهره، شرایط لازم را برای کاهش نرخ بیکاری و افزایش تولید فراهم نماید. پترسون و لرنر[3] (1971) نشان دادند که بانک مرکزی میتواند از طریق قاعده پولی و کنترل بهینه رشد حجم پول، در کوتاهترین زمان ممکن اقتصاد را به رشد باثبات برساند. اما لوکاس[4]، سارجنت[5] و والاس[6] با ارائه مقالات متعدد، با فرض تشکیل انتظارات به روش عقلایی، بیتاثیر بودن سیاستهای پیشبینی شده حتی درکوتاهمدترا بررسی کرده اند (جعفری صمیمی، طهرانچیان 1383).
کیدلند و پرسکات (1977) بحثی را شروع کردند که توسط بارو و گوردن (1983) ادامه پیدا کرد، آنها مسئله تورش تورم ناشی از یک سیاست پولی صلاحدیدی را مطرح کردند که انگیزههایی جهت ایجاد تورم به منظور دستیابی به برخی اهداف مطلوب دیگر داشت. در این چارچوب التزام به قاعده سیاست پولی میتواند محدودیتهای لازم برای تصحیح این تورش تورم ایجاد نماید. همزمان با تحولات مربوط به گسترش نظریه "ادوار تجاری حقیقی"[7] در دهه 80، جریان فکری دیگری در راستای تکامل اندیشه سیاستگزاری پولی شکل گرفت که سبب شد تا لزوم واکنش بهینه بانک مرکزی نسبت به نوسانات نرخ تورم، مورد توجه واقع شود. به همین دلیل "استقلال بانک مرکزی"[8] از اوایل دهه 90 مورد توجه قرارگرفت. با مشخص شدن نواقص روش هدفگذاری پولی، ضرورت دستیابی به اهداف از قبل تعیین شده تورم در سطوح پایین و بحث قاعده[9] در مقابل تشخیص[10] مورد بحث و تعمیق بیشتری قرارگرفت. با گسترش ادبیات استقلال بانک مرکزی، گام بعدی در تکامل اندیشههای سیاستگذاری، "هدفگذاری تورم"[11] بود که بر اساس آن، واکنش بهینه یک بانک مرکزی مستقل، میبایست در مقابل انحراف نرخ تورم جاری از نرخ تورم هدفگذاری شده، طراحی شود. اما مطالعات نشان داده که اتخاذ هدفگذاری تورم با استفاده از قاعده پولی برای بانک مرکزی حتی با استقلال کامل نیز تنها شرط دستیابی به ثبات قیمتها نیست. آنچه که واضح است، ثبات قیمتها تنها مرتبط با سیاست پولی نیست بلکه متاثر از سیاست مالی نیز میباشد.
در کشوری که دارای نظام نرخ ارز شناور است هدفگذاری تورم برای تصمیمسازی مناسب پولی ضروری است. هدفگذاری تورم لنگر اسمی برای قیمتهای داخلی در مقایسه با نظامهای ارزی تثبیت شده، هیات پولی، یا دلاری شده، ایجاد میکند. هدفگذاری تورم به مفهوم میانگین ارزشی است که نرخ تورم واقعی اطراف آن نوسان میکند. هدفگذاری تورم از اتخاذ سیاست پولی که سبب نرخ تورم بالا و بیثباتی اقتصادی باشد، جلوگیری میکند (تیلور 2000).
در مورد قواعد ساده پولی جهت هدایت سیاست پولی ادبیات گستردهای وجود دارد. شاید بارزترین مثال در این مورد قاعده تیلور باشد:
[1] Traditional Montarists
[2] Milton Friedman
[3] David Peterson & Lerner
[4] Robert Lucas
[5] Thomas Sargeant
[6] Neil Wallace
[7] Real Business Cycle (RBC)
[8] Central Bank Independence (CBI)
[9] Rule
[10] Discretion
[11] Inflation Targeting
مشحصات فایل
عنوان:راهبردهای بنیادی برای مدیریت و تأمین مالی ریسکها
قالب بندی:word
تعداد صفحات:10
راهبردهای بنیادی برای مدیریت و تأمین مالی ریسکها
تأمین مالی ریسک
مشکلات تأمین مالی ریسک
مزایای تأمین مالی ریسک
منابع و مأخذ
راهبردهای بنیادی برای مدیریت و تأمین مالی ریسکها[1]
مدیریت ریسک مانند دیگر رشتههای دانش مدیریت و کاربرد آن ، از دانشها ، ضابطهها ، اصول و قاعدههای ویژه برای دستیابی به پیش بینیها و هدفهای از پیش تعیین شده بهره میگیرد. مدیریت ریسک ضابطهها و روشهایی را به دست داده که اشخاص ، موسسههای اقتصادی ( صنعتی و تجاری ) و غیر انتفاعی و دولتها با استفاده از آنها میتوانند وظیفه آینده نگری را در ارزیابی ، کنترل و تأمین مالی خسارتها انجام دهند بر این پایه مدیریت ریسک برخوردی نظام یافته با ریسکها را سامان میدهد بدین منظور همواره در کار پاسخ گفتن به دو پرسش اساسی درباره پیشامدهای احتمالی آینده است نخستین پرسش اینکه <<چه خواهد شد؟>> و دومین پرسش اینکه <<چه باید کرد>> مدیریت ریسک بعلاوه همواره در کار برنامه ریزی برای رویارویی با رویدادهای احتمالی آینده است. با این وجود وقتی ریسک از حالت قوه به فعل در آید بحران ایجاد می شود و شروع بحران معرف شکست فرآیند مدیریت ریسک می باشد. ( مظلومی، نادر،1386).
بنا به ضابطههایی که مدیریت ریسک بدست داده است ، ایمن کردن سازمانها و سرمایه گذاریها در برابر خطرها و خسارتها نیازمند شکل گیری نظامی فکری و عملی است که بدان وسیله سیاست گذاری در برابر ریسکها یکپارچه شود.
تصمیم گیری در زمینه اداره ریسکهای هر موسسه و اقدامهای مربوط به آن مراحل زیر را در بر میگیرد (مظلومی، نادر،1386):
1 . شناسائی ریسکهایی که موسسه در معرض آن قرار میگیرد
2 . ارزیابی ریسکهای شناخته شده
3 . انتخاب و استفاده از مناسبترین شیوه و یا ترکیبی از فنون اداره ریسکها
4 . ارزیابی و بررسی نتایج اقدامات
1 - هدف از شناسائی ریسک بدست آوردن تصویری کامل و دقیق از عوامل خسارت آفرین و منابع خسارت پذیر هر موسسه است .
2 - پس از شناخت ریسکهای هر موسسه باید میزان و تأثیر وقوع هر خسارت را بر تمامی موسسه بررسی کرد و بدون شک این کار نیازمندان است که مشخص شود اولاً هر یک از خسارتها با چه احتمال روی دادنی روبروست و ثانیاً در صورت وقوع چه مبالغی را تشکیل میدهد و این مبالغ چه تأثیری بر ساختار مالی موسسه خواهد گذاشت به عبارت دیگر مرحله اول ( شناسائی ریسکها ) مجموعهای از دادهها ( اطلاعات خام ) را در مورد ریسکهایی که موسسه در معرض آنها قرار دارد به دست میدهد و مرحله بعدی یافتههای بدست آمده ( دادههای یاد شده ) ، بر پایه شالوده نظام مدیریت ریسک در موسسه ، طبقه بندی و پردازش میشود که به فراوری اطلاعات سنجیده ؛ معتبر و اولویت بندی شده می انجامد . برای این منظور دو گونه ارزیابی از هر یک از ریسکها انجام میگیرد ؛ نخست بر حسب شدت یا میزان و دوم ارزیابی بر حسب تواتر یا احتمال وقوع. در نتیجه شدت بالقوه هر ریسک فراوانی پیش بینی پذیر خسارتهای وارده سنجیده میشود.
ارزیابی ریسک به مانند هر ارزیابی دیگر میتواند به صورت کمی یا کیفی انجام شود و استفاده از قاعدههای آماری و نظریههای احتمالات ، دستیابی به پیش بینیهای دقیقتری از تواتر خسارتها را امکان پذیر میسازد.
3 – برای رویارویی با ریسکها از تکنیکهای متنوعی استفاده میشود و به طور معمول ترکیبی از فنون مربوطه بکار میرود . به طور کلی تکنیکهای پیش گفته را میتوان در دو سرفصل کلی کنترل ریسک و تأمین مالی ریسک بررسی کرد ( مظلومی، نادر،1386)
هدف تکنیکهایی که کنترل ریسک را امکان پذیر میسازد کمینه کردن خسارت وارده به مؤسسات با صرف کمترین هزینه است در حالیکه هدف تأمین مالی ریسک ، جبران آسیبهای وارده به مؤسسات با کمترین هزینه است .
کنترل ریسک همچنین روشهایی مانند اجتناب یا حذف ریسک ، پیشگیری و کاهش خسارت را نیز در بر میگیرد .
4 – آخرین مرحله در تصمیم گیری و اقدام در زمینه مدیریت ریسک ، کنترل و ارزیابی نتایج حاصل از اقدامات انجام شده و مقایسه آنها با هدفهای پیش بینی شده است . در واقع در این مرحله کارایی برنامهها و اجرای آنها سنجیده میشود.
مشخصات فایل
عنوان: پاورپوینت اهرمهای عملیاتی و مالی
قالب بندی : پاورپوینت
تعداد اسلاید: 20
محتویات
اهرم
اجزاتشکیل دهنده بازده سرمایه
دومثال ازاهرم دارایی
افزایش بازده سرمایه ( )ازطریق مدیریت دقیق
انواع اهرم
نکات مهم ومورد توجه دراهرم عملیاتی
دوسوال درباره مفاهیم اهرم تحلیل نهایی
مدیریت ساختار سرمایه
سهام ممتاز بعنوان اهرم مالی
ضعفهای موجود در برنامه ریزی سود
اهرم:
اهرم بمعنای افزایش توانایی مالی شرکت جهت رسیدن به اهداف خاص میباشد.
دراین مبحث مفاهیم گوناگون اهرمها درفرایند برنامه ریزی شرکت مطرح میشود،بطوریکه هرمفهوم به نوعی درارتباط بااندازه گیری سود است
رابطه بین بازده سرمایه یا سودقبل ازکسرمالیات باموقعیت مالی شرکت:
فروش سودعملیاتی سودعملیاتی
مجموع داراییها فروش مجموع داراییها
اهرم بازده سرمایه:
بازده سرمایه ( )اولین شاخص ارزیابی کارایی مدیریت درکسب سود حاصل از عملیات اجرایی است.
اجزاتشکیل دهنده بازده سرمایه:
الف) گردش مجموع داراییها:یعنی بازده سرمایه شرکت ازطریق میزان بکارگیری داراییها ارزیابی میشود.
1-کسب حاشیه های سود یکسان عادی:
تولیدمحصولات مشابه برای بازارهای یکسان بعبارت دیگر: هزینه های تقریبا یکسان فروش کالا به قیمت یکسان
2-نشان دهنده کارایی شرکت:
ارزیابی کارایی یک شرکت ازطریق سنجش حجم فروش شرکت براساس
میزان دارایی بکارگرفته شده بررسی میشود.
نکته:اگر بازده دارایی بیشتر باشد شرکت ازاهرم دارایی بالاتری برخوردار است وبالعکس.
نکته:اهرم دارایی یک شرکت نمیتواند بطور مطلق بالا یاپایین باشد بلکه تغییرات اهرم دارایی بصورت نسبی است.
ب) حاشیه سود:شرکتهای مشابه سعی درداشتن حاشیه سود یکسان دارندولی باکنترل دقیق هزینه ها میتوان حاشیه سودرابنحوی افزایش دادتااثراهرمی بربازده سرمایه داشته باشد.
مشخصات فایل
عنوان: نظام آمار های مالی دولت
قالب بندی: پاورپوینت
تعداد اسلاید: 23
محتویات
مقدمه
هدف دستور العملGFS
مهمترین فرصتهای GFS
2 – تجزیه وتحلیل اندازه بخش عمومی :
3 – تحلیل اثر بخشی هزینه ها :
4 – تجزیه وتحلیل فعالیت های مالی :
5 – به هنگامی و همسازی معیار های تحلیل :
6 – اعتبار تجزیه وتحلیل :
کاربرد نظام GFS
ساختار و ویژگی های نظام GFS
2 – ثبت فعالیت های اقتصادی :
3 – ارزش گذاری :
4 – ترازنامه :
5 – نظام آماری یکپارچه :
6 – طبقه بندی جریان ها و ذخایر :
7 – چهار چوب تحلیلی :
تفاوت های میان نظام GFS با SNA
اجرای نظام GFS
مقدمه
کمیته موقت صندوق بین المللی (IMF ) درسال 1986میلادی ضوابط لازم الاجرا بودن شفافیت بودجه ای را براساس طبقه بندی نظام آمارهای مالی دولت که با رعایت خصوصیات زیر انجام می گیرد اعلام نمود :
1 – شفافیت عملکرد ( دارایی ها – بدهی ها – درآمدها وهزینه ها )
دستور العمل نظام آمار های مالی دولت ، یا همان GFS نظام آماری تخصصی اقتصاد کلان را تشریح می کند .
این دستور العمل ، اصول اقتصادی وحسابداری تحلیلی مناسب را برای ارائه آمار های بودجه ای فراهم می سازد .
این دستور العمل به جنبه های علمی گرد آوری آمار ها بطور نظام مند نمی پردازد اما وظیفه راهنمایی در این زمینه ها را بر عهده دارد .
مهمترین فرصتهای GFS
1- تهیه چهار چوب جامع برای تحلیل وارزیابی سیاست مالی :
هدف اصلی از GFS تهیه چهار چوب جامع برای تحلیل و ارزیابی سیاست مالی ، به خصوص عملکرد کل بخش دولت و در سطحی وسیعتر عملکرد بخش عمومی هر کشور است .
کل بخش دولت شامل دستگاههایی است که سیاست عمومی را اغلب از طریق ارائه خدمات غیر بازاری وتوزیع مجدد درآمد وثروت همراه با فعالیت هایی اجرا می کنند که ، با وضع مالیات های اجباری پشتیبانی می شوند .