عنوان:تفسیر موضوعی نهج البلاغه
قالب:word
تعداد صفحات:124
قابل ویرایش
== = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = =
باسمه تعالی
تفسیر موضوعی نهج البلاغه
آشنایی با ساختار نهج البلاغه و گردآورنده آن.. 1
بایسته های اخلاقی در نهج البلاغه. 14
بایسته های اعتقادی (امامت) در نهج البلاغه. 42
بایسته های اجتماعی در نهج البلاغه. 63
بایسته های سیاسی در نهج البلاغه. 69
بایسته های دنیوی در نهج البلاغه. 91
بایسته های تربیتی در نهج البلاغه. 101
بایسته های معرفتی در نهج البلاغه. 114
= = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = =
آشنایی با ساختار نهج البلاغه و گردآورنده آن مقدمه
انسانى که بهشگفتى یک کتاب یا یک مجموعه پىمىبرد، گاه با تأمل مستقیم از این شگفتى آگاه مىشود و گاه نیز در آینه گفتار بزرگان مطلبى را مىخواند و آنگاه زمینه تأمل برایش فراهم مىشود و سپس بهشگفت مىآید.
بسیارى از علماى شیعه و اهلسنت و دانشمندان مسیحى کتاب نهجالبلاغه را ستودهاند؛ آنگونه که در آینه گفتار آنها مىتوان مطالبى را براى تعمق برگزید و براى مراجعه به این «برادر قرآن» راغب شد. دراینباره هفت دیدگاه را برگزیدهایم:
برحسب تقدیر و بهطور تصادف با کتاب نهجالبلاغه آشنا شدم. این برخورد و تصادف هنگامى صورت گرفت که دچار دگرگونى و تشویشخاطر و افسردگى شده و از کارهایم بازمانده بودم ... در طى مطالعه آن مىپنداشتم جنگهایى اتفاق افتاده و تاراجهایى رخ داده است و این فکر برایم پدید آمد که بلاغت را دولت و نیرویى، و فصاحت را صولت [نفوذ] و سطوتى [قهر و غلبه] است و اوهامِ مشوب [آلوده] و تردید آنها [/ مخالفان با حقانیت امام و یا مخالفان استناد نهجالبلاغه به امام] جز فسق و پلیدى نیست ... گاهى خود را در عالَمى بسیار بزرگ از معانى بلند و موضوعات عالى مىدیدم که با زینتهاى عبارات آرایشیافته ... و بهطرف دلهاى روشن روى آورده است ... در جاى دیگر مشاهده مىکردم که «عقلى نورانى» که شباهت به مخلوق جسمانى نداشت، از این موکب [لشکر] الهى جداشده و خود را بهجان انسان مىچسباند [و] سپس او را از پردههاى طبیعت جداساخته و بهسوى ملکوت اعلى بالا مىبرد و به جایگاهى پرنور راهنمایى مىکند.[1]
او [/ على (ع)] امام فصیحان و سرور بلیغان است و در سخن او گفته شده است: «پایینتر از کلام خالق و بالاتر از کلام مخلوقان. مردمان، خطابه و نوشتن را از او آموختند.»[2]
هان! فیلسوفان و حکمتاندوزان بیایند و در جملات خطبه اول این کتاب الهى بهتحقیق بنشینند و افکار بلندپایه خود را بهکار گیرند و با کمک اصحاب معرفت و ارباب عرفان، اینیک جمله کوتاه را بهتفسیر بپردازند و بخواهند بهحق، وجدان خود را براى درک واقعى آن ارضا کنند؛ بهشرط آنکه بیاناتى که در این میدان تاختوتاز شده است، آنها را فریب ندهد و وجدان خود را براى فهم درست، بازى ندهند و نگویند و بگذرند تا میدان دید فرزند وحى را دریافته و به قصور خود و دیگران اعتراف کنند و این است آن جمله: «مَعَ کُلِّ شَیْءٍ لا بمُقَارَنَةٍ وَ غَیْرُ کُلِّ شَیْءٍ لا بمُزَایَلَةٍ» [/ خدا با هر پدیدهاى است، نه بهمعناى قرین بودن، و خدا غیر از هر پدیدهاى است، نه بهمعناى نبودنش در آنجا].[3]
بعد از انقطاع وحى الهى، کتابى از نظر اعتماد مانند نهجالبلاغه تدوین نشده است ... نهجالبلاغه از لحاظ اشتهار و مقام والا و ارزش و جایگاه بلندى که دارد، همچون آفتاب نیمروز است. چقدر زشت که خردمند بینا سؤال کند که آفتاب تابان چیست، با اینکه مىبیند که سرتاسر دنیا را فرا گرفته است.[4]
با اطمینان خاطر مىتوان گفت پس از قرآنکریم، گویندگان و نویسندگان ایرانى از هیچ گفتهاى بهاندازه گفتار على (ع) بهره نبردهاند و هیچ زیور ارزندهاى را چون سخنان او نیافتهاند تا آرایش گفتهها و نوشتههاى خود سازند. بىهیچ تعصب باید اعتراف کرد که نامهها و گفتارهاى امیرالمؤمنین على (ع) پس از قرآنکریم، عالىترین نمونه نثر مصنوع عربى است.[5]
قرآن را برادر کوچکى است که نهجالبلاغه نام دارد. آیا براى کسى امکان دارد که مانند این برادر کوچک بیاورد تا مجال بحث از برادر بزرگ [/ قرآن] و امکانِ آوردنِ نظیرِ آن باشد؟[6]
نهجالبلاغه پس از نزدیک چهارده قرن براى شنونده امروز، همان لطف و حلاوت و گیرندگى و جذابیت را دارد که براى مردم آنروز داشته است. یاران على (ع) خصوصاً آنان که از سخنورى بهرهاى داشتند، شیفته سخنانش بودند ... معاویه دشمن معروف امام على (ع) [به محقن بن ابىمحقن] گفت: ... قریش پیش از على از فصاحت آگاهى نداشت. على به قریش درس فصاحت آموخت ....[7] در باب ستایش على (ع) و سخنان پایدار آن پیشواى بزرگ، بسیار گفتهاند و نوشتهاند که در این مقال مجال پرداختن به آنها نیست.[8]
الف) ساماندهی نخستین سخنان امام علی (ع)
پیش از اقدام بزرگ سید رضى در گردآورى نهجالبلاغه، کسانى دیگر نیز به گردآورى سخنان حضرت پرداخته بودند. درباره چگونگى ضبط و ثبت سخنان امام از همان آغاز، آمده است:
از امیرالمؤمنین (ع) خطبهها و سخنهاى فراوانى در کتب تاریخ و اخبار و آثار روایت شده است. على (ع) بعضى از این خطبهها را در منابر مدینه، بصره و کوفه ایراد نموده است و یا پارهاى دیگر را در میدان جنگ و هنگام پیکار با دشمنان براى لشکریان خویش خوانده ... تعدادى از این مجموعهها تا زمان شیخ طوسى و معاصرش ابوالعباس نجاشى در بغداد محفوظ و در دسترس مردم بوده است، اما متأسفانه این آثار هنگام ورود طغرلبیک سلجوقى بهبغداد- بهعلت تعصب و جهالت وى- بهآتش کشیده شد و تعدادى از کتابخانههاى شیعه از بین رفته است.[9] البته آتشسوزى در کتابخانهها، بهمعناى نابودى همهمنابع معتبر نیست. بىتردید روایات فراوان و سخنان پیامبر اکرم (ص) و پیشوایان (علیهم السلام) منحصر در کتابهایى چند نیست که با سوختن یک کتابخانه نابود شود. گاه شخصیتى با رنج بسیار از منابع متعدد و پراکنده، سخنانى را گردآورده، ولى صدها منبع معتبر دیگر، همان سخنان را در خود جاى داده است.
مسعودى که تقریباً صد سال پیش از سیدرضى مىزیسته (اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجرى)، در جلد دوم مروج الذهب تحت عنوان «فى ذکر لمع من کلامه و اخباره و زهده» مىنویسد:
آنچه مردم از خطابههاى على (ع) در مقامات مختلف حفظ کردهاند، بالغ بر چهارصد و هشتاد و اندى مىشود. على (ع) آن خطابهها را بالبدیهه [/ بىدرنگ] و بدون یادداشت و پیشنویس انشا مىکرد و مردم [نیز] هم الفاظ آن را مىگرفتند و هم عملًا از آن بهرهمند مىشدند.[10] آنچه در نهجالبلاغه بهعنوان خطبه و سخنان بلند حضرت نقل شده، نیمى از رقمى است که مسعودى بیان داشته؛ چراکه سیدرضى با نگاه ادیبانه خویش، از میانه آنها تنها بخشى را برگزیده است. همچنین نامههاى حضرت نیز بیشتر از آن چیزى است که در نهجالبلاغه گرد آمده است. سخنان رازآمیز و کلمات کوتاه حضرت نیز به هزاران مورد مىرسد که بنابر نقل آیتالله حسنزاده آملى تنها در غررالحکم و دررالکلم، این سخنان به یازده هزار و پنجاه کلمه مىرسد.[11] از میان بیش از هفتاد نفرى که پیش از سیدرضى به جمعآورى سخنان امیرالمؤمنین (ع) پرداختهاند، برخى از آنها را برمىشمریم:
[1] ( 1). جمعى از نویسندگان، نهجالبلاغه و گردآورنده آن، ص 290.
[2] ( 2). ابن ابىالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج 1، ص 24.
[3] ( 1). جمعى از نویسندگان، یادنامه کنگره هزاره نهجالبلاغه، ج 1، ص 19.
[4] ( 2). آقا بزرگ تهرانى، الذریعه، ج 14.
[5] ( 3). جمعى از نویسندگان، یادنامه کنگره هزاره نهجالبلاغه، ج 1، ص 202.
[6] ( 1). شهرستانى، در پیرامون نهجالبلاغه، ص 15.
[7] ( 2). مطهرى، سیرى در نهجالبلاغه، ص 26.
[8] ( 3). بنگرید به: محمدى رىشهرى، دانشنامه امیرالمؤمنین*.
[9] ( 1). جمعى از نویسندگان، یادنامه کنگره هزاره نهجالبلاغه، ج 1، ص 293.
[10] ( 2). مطهرى، سیرى در نهجالبلاغه، مقدمه کتاب.
[11] ( 3). حسنزاده آملى، انسان کامل از دیدگاه نهجالبلاغه، ص 25.
[12] ( 1). جمعى از نویسندگان، یادنامه کنگره هزاره نهجالبلاغه، ج 1، ص 318- 294.
مشخصات فایل
عنوان:آغاز آفرینش از دیدگاه قرآن ونهج البلاغه
قالب بندی:word
تعداد صفحات:10
محتویات
مقدمه
تکامل زمین
بارش باران وآفرینش گیاهان
نخستین درخت
نخستین چشمه
آفرینش جنبندگان
آفرینش جن
آفرینش انسان
خلاصه مطلب
پی نوشت ها:
3و4. همان
5 و6 . بحار:54/87 ،93/88
8 . بحار:54/73 ، 97
(6)
مقدمه:
آدمی از دیرباز همیشه در این فکر بوده که چگونه و چرا خلق شده و بنیان او ازچیست؟ بعدها با گذشت زمان و ظهور دین مبین اسلام برخی ازاین حقایق برانسان آشکارگشت وانسان دریافت که حقیقت ذات اوازسرشت خدای متعال می باشد. این دین(دین اسلام) زندگی انسان را سامان بخشید و او را با دنیای خویش آشناتر کرد و بشر دانست که نظمی که در نظام جهان وجود دارد ، از سوی ناظمی مدیر، مدبر و توانا اداره می شود و او کسی نیست جز خداوند دانا. یکی از سوالاتی که بیشتر ذهن انسان را مشغول کرده، این بود که آسمان ها و زمین از چه چیزی ساخته شده اند و برای چه کسانی پدید آمده اند؟ ویا اینکه اولین آفریده های خداوند چه بودند و چه ویژگی هایی داشتند؟ جواب همه این سوالات نزد پروردگار بود که بعضی از آنها از طریق فرشتگان به پیامبران، و از طریق پیامبران بر انسان ها نازل شد. همانطور که می دانیم دین اسلام کاملترین دین ها و قرآن بزرگترین معجزه پیامبر این دین، یعنی حضرت محمد مصطفی(ص) است که بسیاری از تاریکی های ذهن آدمی را با نور الهی روشن می سازد. قرآن کاملترین کتاب هاست که خداوند در آن به صورت اجمالی نکته هایی را درموردخلقت جهان مذکورشده که ذهنی کنجکاو، دلی باز برای کسب حقایق و روحیه ای خداپرست می طلبد.
بسیاری از ما به چنین سوالاتی برخورد کرده ایم اما، یا منبع مورد نیاز در دسترس نبوده و یا وقت برای یافتن پاسخ این سوالات را نداشته ایم.
بنده حقیر گوشه ای از این مطالب را گرد آوری کرده و در اختیار جویندگان حقیقت هستی قرار می دهم تا با مطالعه این مقاله به برخی از سوالات ذهن خود پاسخ دهند و قلبهایش با راز حقیقت آشناتر شود.
امید است که با عنایت پروردگار متعال و رهنمود های رهبر کبیر انقلاب، سایه الطاف پروردگار، که همچون خورشید سخی مسلمانان را در زیر پرتوهای خود قرار داده، سراسر دنیا را فرا گیرد و تمام انسان ها از هدایت خداوند متعال بهره مند شوند تا بتوانند بر نیاز فطری خود یعنی ستایش کسی که خالق تمام هستی است پاسخ گو باشند و ندای حقانیت حضرت مهدی موعود(عج) سرتاسر جهان هستی را فرا گیرد. ان شاء الله...
A
آنچه از سخنان امیرالمؤمنین)ع( درنهـج البلاغــه وغیره به دست آمده این بود که خداوند متعال نخست جرمــی آب گونه همراه هوا آفرید ، ازمیان آن گازوکفی پدید آمد ، از جرم کـف گونه ، زمین آفـریده شد ، واز دود وگـازآن ، پدید آمدند. پس می توان اظهار کرد که ابتدا کهکشان ها، ستارگان و خانواده منظومه شمسی در اصل از یک توده جـرم آفـریده شده اند.
مشخصات فایل
عنوان:آغاز آفرینش از دیدگاه قرآن ونهج البلاغه
قالب بندی:word
تعداد صفحات:10
محتویات
مقدمه
تکامل زمین
بارش باران وآفرینش گیاهان
نخستین درخت
نخستین چشمه
آفرینش جنبندگان
آفرینش جن
آفرینش انسان
خلاصه مطلب
پی نوشت ها:
3و4. همان
5 و6 . بحار:54/87 ،93/88
8 . بحار:54/73 ، 97
(6)
مقدمه:
آدمی از دیرباز همیشه در این فکر بوده که چگونه و چرا خلق شده و بنیان او ازچیست؟ بعدها با گذشت زمان و ظهور دین مبین اسلام برخی ازاین حقایق برانسان آشکارگشت وانسان دریافت که حقیقت ذات اوازسرشت خدای متعال می باشد. این دین(دین اسلام) زندگی انسان را سامان بخشید و او را با دنیای خویش آشناتر کرد و بشر دانست که نظمی که در نظام جهان وجود دارد ، از سوی ناظمی مدیر، مدبر و توانا اداره می شود و او کسی نیست جز خداوند دانا. یکی از سوالاتی که بیشتر ذهن انسان را مشغول کرده، این بود که آسمان ها و زمین از چه چیزی ساخته شده اند و برای چه کسانی پدید آمده اند؟ ویا اینکه اولین آفریده های خداوند چه بودند و چه ویژگی هایی داشتند؟ جواب همه این سوالات نزد پروردگار بود که بعضی از آنها از طریق فرشتگان به پیامبران، و از طریق پیامبران بر انسان ها نازل شد. همانطور که می دانیم دین اسلام کاملترین دین ها و قرآن بزرگترین معجزه پیامبر این دین، یعنی حضرت محمد مصطفی(ص) است که بسیاری از تاریکی های ذهن آدمی را با نور الهی روشن می سازد. قرآن کاملترین کتاب هاست که خداوند در آن به صورت اجمالی نکته هایی را درموردخلقت جهان مذکورشده که ذهنی کنجکاو، دلی باز برای کسب حقایق و روحیه ای خداپرست می طلبد.
بسیاری از ما به چنین سوالاتی برخورد کرده ایم اما، یا منبع مورد نیاز در دسترس نبوده و یا وقت برای یافتن پاسخ این سوالات را نداشته ایم.
بنده حقیر گوشه ای از این مطالب را گرد آوری کرده و در اختیار جویندگان حقیقت هستی قرار می دهم تا با مطالعه این مقاله به برخی از سوالات ذهن خود پاسخ دهند و قلبهایش با راز حقیقت آشناتر شود.
امید است که با عنایت پروردگار متعال و رهنمود های رهبر کبیر انقلاب، سایه الطاف پروردگار، که همچون خورشید سخی مسلمانان را در زیر پرتوهای خود قرار داده، سراسر دنیا را فرا گیرد و تمام انسان ها از هدایت خداوند متعال بهره مند شوند تا بتوانند بر نیاز فطری خود یعنی ستایش کسی که خالق تمام هستی است پاسخ گو باشند و ندای حقانیت حضرت مهدی موعود(عج) سرتاسر جهان هستی را فرا گیرد. ان شاء الله...
A
آنچه از سخنان امیرالمؤمنین)ع( درنهـج البلاغــه وغیره به دست آمده این بود که خداوند متعال نخست جرمــی آب گونه همراه هوا آفرید ، ازمیان آن گازوکفی پدید آمد ، از جرم کـف گونه ، زمین آفـریده شد ، واز دود وگـازآن ، پدید آمدند. پس می توان اظهار کرد که ابتدا کهکشان ها، ستارگان و خانواده منظومه شمسی در اصل از یک توده جـرم آفـریده شده اند.
نهج البلاغه
از آنجا که نهج البلاغه مجموعه (خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار حکیمانه ) مولى الموحدین و امیر المومنین على بن ابى طالب علیه السلام مى باشد، سخن گفتن درباره آن کار آسانى نیست ، چرا که ما توان آن را نداریم که به عمق وجود این گوینده والامقام پى ببریم و از تمام زوایاى فکر بلند و ایمان قوى و ملکات فاضله آن حضرت آگاه شویم و نهج البلاغه را آن چنان که هست بشناسیم .
على بن ابى طالب علیه السلام پس از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله برترین مخلوق خدا است ابن عباس مى گوید: پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله فرمود: لو ان الاشجار اقلام و البحر مداد و الجن حساب ، و الانس کتاب ما احصوا فضائل على بن ابى طالب علیه السلام : (1)
اگر درختان قلم باشند و دریاها مرکب ، جنیان شماره گر، و انسانها نویسنده نمى توانند فضائل على بن ابى طالب علیه السلام را شماره کنند.
استاد محمد تقى جعفرى در مقدمه ترجمه و تفسیر نهج البلاغه مى گوید: هیچ گونه جاى تردید نیست که ما نمى توانیم شخصیت على بن ابى طالب علیه السلام را، مانند شخصیت هاى یک بعدى تاریخ نشان بدهیم و کتابش نهج البلاغه را هم به عنوان کتابى که یک شخصیت یک بعدى از خود به یادگار گذاشته است ، تلقى نماییم . ما با انسانى سر و کار داریم که هدف اعلایى براى زندگانى دارد، زمامدارى که عادل مطلق است ، داراى معرفتى در حد اعلى درباره انسان و جهان ، وابستگى به مبادى عالى هستى ، خود را جزئى از انسان دیدن ، وابستگى مستقیم به خدا، تقوى و فضیلت در حد اعلى ، پاکى گفتار و کردار و اندیشه و نیت پاک ... و ده ها امتیازات از این قبیل که در على بن ابى طالب به اتفاق تمام تواریخ ثبت شده است ، قابل توضیح و تفسیر با مفاهیم و ارزش هاى معمولى نمى باشد، زیرا براى آن جامعه و یا افرادى که زندگى جز تورم خود طبیعى چیز دیگرى نیست ، عناصر شخصیت و امتیازات على علیه السلام و کتابش ، خیالاتى بیش نیست .
همچنین از دیدگاه مکتب هایى که براى بشریت آغاز و انجامى جز همین خاک تیره و تکاپویى جز براى گسترش خود طبیعى سراغ ندارند، على و نهج البلاغه اش هرگز قابل شناخت و هضم نخواهد بود. (2)
ولى در عین حال آگاهى بر گوشه هایى از این دو اقیانوس بى کران (على علیه السلام و نهج البلاغه ) براى انسانهاى حق شناس و حقیقت جو و با معرفت سهل و آسان است زیرا هر کس اندک آشنائى با على بن ابى طالب علیه السلام و تاریخ زندگانى و سخنان و افکار و اندیشه هاى او داشته باشد به خوبى مى داند او یک انسان برتر است ، او آیتى از آیات بزرگ حق است او نسخه نادرى از کتاب وجود انسان است .
گرد اوری شده در 25 صفحه با فرمت ورد قابل ویرایش
چکیده
مفهوم «تربیت» درتعالیم وحی و سنت نبوی، بر پرورش استعدادهای درونی انسان و فراهم ساختن زمینه رشد استعدادهای آدمی دلالت می کند. به عبارت دیگر، در تربیت، عنایت و اهتمام به پیشبرد تمایلات فطری و استعدادهای متنوع متربی لحاظ شده؛ و تربیت نیز، در صورتی ثمربخش است که با عمل و کوشش متربی همراه باشد.
غالب متفکران در تبیین اهداف ، به افقهای دور دست وادی تربیت و عنوان هدفهای غایی یا دراز مدت ، اهمیت ویژه ای می دهند و آن ها را دارای اولویت می دانند و در مراتب بعدی به ارائه هدفهای میانی (میان مدت ) و نیز هدفهای مرحله ای (کوتاه مدت ) می پردازند.
اصول تربیت یکی از مقولههای بحثانگیز تربیت است؛ بهگونهای که افراد مختلف بهدلیل در اختیار نداشتن تعریف و ملاک صحیحی از اصول، بحثها و مفاهیم گوناگون و نامتجانس تربیت را تحت عنوان اصول طبقه بندی کردهاند. لذا برای سر و سامان دادن به بحثهای پراکنده درباره اصول تربیت و بهکارگیری اصول در تعیین اهداف، روشها، محتوی و ارزشیابی فرایند تربیت، ارائه تعریفی دقیق از اصل تربیتی ضروری است.
در مقاله حاضر برآنیم که به بررسی تربیت از دیدگاه قرآن کریم ،حدیث،سنت و سیره و بررسی تربیت از دیدگاه نهج البلاغه پرداخته و اهداف غایی تربیت اسلامی را از دیدگاه قرآن و حدیث مورد بررسی قرار دهیم. و در نهایت به دیدگاه های فلسفه اسلامی در تعلیم و تربیت متقدم و متاخر پرداخته و نقش تربیت دینی را در اخلاق فردی و اجتماعی مورد بازنگری قرار دهیم.
کلیدواژه :
تربیت اسلامی،دین،اسلام،نهج البلاغه،فلسفه،اخلاق