14 صفحه
با تصویر
فهرست مطالب سرویس تعمیر پلوپز برقی
روش باز کردن دسته ی در پلوپز - آرام پز
مرحله ۱
مرحله ۲
مرحله ۳
مرحله ۴
مرحله ۵
مرحله ۶
مرحله ۷
مرحله ۸
مرحله ۹
مرحله ۱۰
مرحله ۱۱
مرحله ۱۲
مرحله ۱۳
مرحله ۱۴
مرحله ۱۵
مرحله ۱۶
مرحله ۱۷
مرحله ۱۸
مرحله ۱۹
مرحله ۲۰
مرحله ۲۱
توجه
جدول عیب یابی، روش های رفع عیب، تعمیر و راه اندازی پلوپز برقی
23 صفحه
به همراه تصویر
فهرست مطالب
تعمیر و نگهداری سبزی خرد کن
انواع سبزی خردکن
روش راه اندازی سبزی خردکن جدید
مشخصات فنی یک نوع الکتروموتور سبزی خردکن
مشخصات فنی یک نوع سبزی خردکن
نحوه باز کردن دستگاه
مرحله ۱
مرحله ۲
مرحله ۳
مرحله ۴
مرحله ۵
مرحله ۶
مرحله ۷
مرحله ۸
جدول عیب یابی
راهنمای تصویری تعمیر سبزی خرد کن
مرحله ۱
مرحله ۲
مرحله ۳
مرحله ۴
مرحله ۵
مرحله ۶
مرحله ۷
مرحله ۸
مرحله ۹
مرحله ۱۰
مرحله ۱۱
مرحله ۱۲
مرحله ۱۳
مرحله ۱۴
روش صحیح تیز کردن تیغه ی سبزی خردکن
13 صفحه
فهرست مطالب
تعمیر و سرویس سماور برقی
ساختمان سماور برقی :
المنت ها :
الف- المنت های آبی (حلزونی )
ب – المنت های فنری
ترمینال چینی
وارنیش نسوز
ترموستات
لامپ خبر (پیلوت یا نشان دهنده
فیوز
مقوا ونخ نسوز
نقشه مدار الکتریکی سماور برقی-
سرویس و نگهداری سماور -
عیب یابی و تعمیر سماور-
عیب۱-
علت
۱-
رفع عیب۱-
عیب۲-
علت۲-
رفع عیب۲-
عیب۳-
علت۳-
رفع عیب۳-
عیب۴-
علت ۴-
رفع عیب ۴-
عیب۵-
علت۵-
رفع عیب ۵-
عیب۶-
علت ۶-
رفع عیب ۶-
عیب۷-
علت۷-
رفع عیب۷-
عیب۸-
علت۸-
رفع عیب۸-
عیب۹-
علت۹-
رفع عیب۹-
عیب۱۰-
علت۱۰-
رفع عیب۱۰-
عیب۱۱-
علت۱۱-
رفع عیب ۱۱-
عیب۱۲-
علت۱۲-
رفع عیب ۱۲-
عیب۱۳-
علت۱۳-
رفع عیب۱۳-
عیب۱۴-
علت ۱۴-
رفع عیب ۱۴-
عیب۱۵-
علت۱۵-
رفع عیب۱۵-
عیب۱۶-
علت۱۶-
رفع عیب ۱۶-
عیب۱۷-
علت۱۷-
رفع عیب ۱۷-
عیب۱۸-
علت ۱۸-
رفع عیب ۱۸-
عیب۱۹-
علت۱۹-
رفع عیب۱۹-
عیب۲۰-
علت۲۰-
رفع عیب۲۰-
عیب۲۱-
علت۲۱-
رفع عیب۲۱-
14 صفحه
فهرست مطالب
سرویس و تعمیر سشوار
ساختمان و اجزاء سشوار:
۱- بدنه-
۲- دسته سشوار-
۳- سیم رابط و دوشاخه-
۴- کلید –
۵- المنت (هیتر)-
۶- موتور –
۷-دیود –
الف) دیود کم آمپر:
ب)دیود های پر آمپر :
۸- پروانه فن –
۹- ترموستات سشوار –
مدار الکتریکی چند نوع سشوار متداول:
سرویس و نگهداری سشوار :
عیب یابی و تعمیر سشوار :
عیب ۱ –
علت ۱-
رفع عیب ۱-
عیب ۲-
علت ۲-
رفع عیب ۲-
عیب ۳-
علت ۳-
رفع عیب ۳-
عیب ۴-
علت ۴-
رفع عیب ۴-
الف- مدار سری است ( شکل B1 ).
ب-مدار از نوع سری – موازی است (شکل B2 ).
ج- مدار موازی است ( شکل A ).
عیب ۵-
علت ۵-
الف) سشوار از نوع موتور یونیورسال و مدار موازی است.
ب) قسمت موازی المنت ( R2 در شکل E ) داغ شده اما مدار سری خراب است.
رفع عیب ۶-
عیب ۷-
علت ۷-
رفع عیب ۷-
عیب ۸-
علت۸-
رفع عیب ۸-
عیب ۹-
علت ۹-
رفع عیب ۹-
عیب ۱۰-
علت ۱۰-
رفع عیب ۱۰-
عیب ۱۱-
علت ۱۱-
الف)- سشوار از نوع شکل (C ) است.
رفع عیب ۱۱-
ب) – سشوار از نوع شکل (F ) است.
رفع عیب ۱۲-
عیب۱۳-
علت ۱۳-
رفع عیب ۱۳-
عیب ۱۴-
علت ۱۴-
رفع عیب ۱۴-
عیب ۱۵-
علت ۱۵-
رفع عیب ۱۵-
33 صفحه
فهرست مطالب
سرویس و تعمیر یخچال
اجزاء تشکیل دهنده یخچال:
اجزا، مکانیکی-
1- کمپرسور:
-کندانسور(رادیاتور خنک کننده):
2
3- فیلتر یا درایر
4- اواپریتور (محفظه تولید یخ ):
5- کاپیلاری تیوب(لوله مویی
اجزاء الکتریکی یخچال-
1-موتور الکتریکی:
2-ترموستات(اتومات):
3- رله استارت یا رله راه انداز موتور
4- اورلود یا محافظ جریان دریافتی موتور:
5-دوشاخه،سیم های رابط،لامپ ، سرپیچ و کلید معکوس لامپ .
گاز های مورد استفاده در یخچال سازی (گاز های مبرد - سرما زا ).
چگونگی تولید سرما در یخچال:
مدار الکتریکی یخچال:
عیب یابی و تعمیر یخچال :
عیب1-
علت1
رفع عیب1
عیب 2-
علت 2-
رفع عیب 2-
عیب3-
لت 3-
رفع عیب 3-
عیب4-
علت4-
رفع عیب4-
عیب5-
علت5-
رفع عیب 5-
عیب6-
علت6-
رفع عیب6-
عیب7-
علت7-
رفع عیب7-
عیب8-
علت8-
رفع عیب8-
عیب9-
علت9-
رفع عیب9-
عیب10-
علت 10-
رفع عیب 10-
عیب11-
علت11-
رفع عیب11-
عیب 12-
علت12-
رفع عیب12-
عیب13-
علت13-
رفع عیب 13-
عیب14-
علت 14-
رفع عیب 14-
عیب15
علت15-
رفع عیب15
عیب16-
علت
16
رفع عیب16
عیب17-
علت17-
رفع عیب 17-
عیب 18-
علت 18-
رفع عیب 18-
عیب 19-
علت 19-
رفع عیب 19-
عیب20-
علت 20-
رفع عیب 20-
عیب 21-
علت21-
رفع عیب 21-
عیب22-
علت22
رفع عیب 22-
عیب23
علت 23
رفع عیب 23-
عیب 24-
علت 24-
رفع عیب 24
عیب 25-
علت25-
رفع عیب 25-
عیب 26-
علت 26-
رفع عیب 26-
عیب 27-
علت 27-
رفع عیب 27-
عیب 28-
علت 28-
رفع عیب 28-
عیب29-
علت 29-
رفع عیب 29-
علت30-
رفع عیب30-
علت 31-
عیب
-
31
رفع عیب 31-
عیب 32-
علت 32-
رفع عیب 32-
عیب 33-
علت 33-
رفع عیب 33-
عیب 34-
علت 34-
رفع عیب 34-
عیب35-
علت35-
رفع عیب
35
عیب 36-
علت 36-
رفع عیب 36-
عیب37
علت 37-
رفع عیب 37-
69 صفحه
فهرست مطالب
فصل اول
مقدمه :
بیان مسئله
اهمیت و ضرورت مسئله
اهداف پژوهش
فرضیههای پژوهش
تعریف متغیرها
تعریف مفهومی اضطراب
تعریف مفهومی اضطراب امتحان
تعریف عملیاتی اضطراب
فصل دوم
پایههای نظری و پیشینه تحقیق
مقدمه
اضطراب
تعاریف ارائه شده از اضطراب
فیزیولوژی اضطراب
سبب شناسی اضطراب
الف) الکل
ب ) مسکنها :
علائم اضطراب
- علائم جسمانی اضطراب :
- علائم روانی اضطراب :
بیماریهایی که در اثر اضطراب ایجاد میشود:
سرطان
- مسائل معده و روده
- سردرد و کمر درد
- بیماریهای ریوی و مسائل جلدی
رویکردهای نظری به اضطراب
نظریههای زیست شناختی اضطراب
نظریههای روانکاوی
نظریه فرویدی:
نظریه نو فرویدی :
نظریههای رفتاری اضطراب
نظریه یادگیری شناختی – اجتماعی
نظریههای شناختی اضطراب
اضطراب امتحان
علل اضطراب امتحان
پیشگیری از اضطراب امتحان
روشهای کنترل اضطراب
آرمیدگی :
ورزش :
تغذیه:
با اضطراب امتحان چه کنیم؟
پیشینه تحقیق
فصل سوم
روش تحقیق
مقدمه
جامعه آماری
نمونه آماری
ابزارهای اندازهگیری
کلید مقیاس اضطراب زونگ
شیوه اجرای تحقیق
روشهای آماری
فصل چهارم
یافتههای پژوهش
مقدمه
یافتههای توصیفی
یافتههای استنباطی
فرضیه پژوهش :
فصل پنجم
بحث و نتیجهگیری
مقدمه
بحث و نتیجهگیری
پیشنهادهای کاربردی
پیشنهادهای پژوهشی
محدودیتهای پژوهش
منابع و ضمائم
کلید مقیاس اضطراب زونگ
آزمون اضطراب زونگ
پاسخ نامه آزمون اضطراب زونگ
مقدمه :
قرن حاضر قرن فنآوری، قرن اضطراب و قرن پیچیدگیهاست که هر کدام انسان را مخاصره کردهاند. در میان این گرداب، آن چه از انسان امروزی انتظار میرود دانش آموزی و کنار آمدن با پیچیدگیهای دنیاست. این پیچیدگی، انسان امروزی را بر آن داشته تا با آن کنار آید و برای کنار آمدن بر این وضع، از مکانیزم تعادل حیاتی سود میجوید. انسان مجموعهای از هیجانات است که برای مقابله با این پیچیدگی با آنها توسل میجوید. در این میان اضطراب مشهود و بارز است. همه ما از معنای واژه اضطراب و چگونگی احساسمان در زمانی که میگوییم مضطربیم، تصور کلی داریم. ما میتوانیم تا حدی در مورد تجربه درونی مرتبط با چنین احساسهایی هم داستان باشیم. جدا از نظریهپردازیهای که در مورد اضطراب شده، اضطراب نقش یک علامت خطر را مبنی بر این که جریان بر وقف مراد نیست برای فرد ایفا می کند. در این تلاطم قرن، نقش انسان بر کسب دانش رقم زده است. انسان دانش را کسب کرده و به پیش میرود و هرچه میآموزد در انبار ذهن خویش آنها را اندوزش میکند.
انسان در عصر پراضطراب به پیش میرود و علم میآموزد ولی ارتباط مخزن اندوزش ذهنی وی با این هیجانات، او را با مشکلات عدیدهای مواجه ساخته است. ارتباط بین هیجانات و حافظه بسیار پیچیده است؛ زیرا این دو در بسیاری از زمینهها با یکدیگر روابط متقابل دارند( خداپناهی، 1376).
به هر حال اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان، در همه افراد در حد اعتدال آمیز وجود دارد و در این حد به عنوان یک پاسخ سازش یافته تلقی میشود، به گونهای که میتوان گفت اگر اضطراب نبود همه ما پشت میزهایمان به خواب میرفتیم، یا فقدان اضطراب ممکن است ما را مشکلات و خطرات قابل ملاحظهای مواجه کند( دادستان، 1376). ولی با این حال اضطراب میتواند عملکرد شناختی را مختل سازد و بایستی این پدیده را در موسسات آموزشی مد نظر قرار داد. عملکرد یک دانش آموز در جلسه امتحان تحت تأثیر اضطراب قرار میگیرد، این امر نباید سبب شود فکر کنند یادگیری صورت نگرفته است، این دانش آموز ممکن است، جواب سوالها را به خوبی یاد گرفته باشد، اما اضطراب او باعث ناتوانیاش در دادن جواب کامل سوال گردد( سیف، 1379).
اگر موقعیتی فراهم شود تا افراد در سطح بهینه هیجانی به آموزش بپردازند در این صورت اضطراب نه به عنوان عامل مختل، بلکه به عنوان یاری رسان در یادگیری ایفای نقش میکند. همه میدانند که در پایینترین سطح هیجانی، انسان دچار کسالت و خوابآلودگی میشود و در بالاترین سطوح هیجانی، فرد دچار آشفتگی روانی میشود، ولی با این حال در سطح بهینه هیجانی، فرد به بهترین عملکرد دست مییابد. سطح پایین انگیختگی با محرومیت حسی ارتباط دارد و انگیختگی زیاد به احساس استرس فشار و ناکامی میانجامد و در سطح بهینه انگیختگی، عملکرد به بهترین شکل بروز میکند( مارشال ریو[1]، 1376).
اضطراب به عنوان یک انگیختگی هیجانی در نظر گرفته میشود و در دهههای اخیر در پرداخت به اضطراب متخصصان بالینی و آموزشی، یکی از نشانههای حاصل از اضطرابی سطح بالا را افت تحصیلی نامیدهاند و از آن به بعد تحقیقاتی در این زمینه انجام گرفته است و افرادی چون دارک[2] 1989، و بسیاری کسان دیگر، در این زمینه دست به تحقیق زدهاندو تأثیر اضطراب بر هوش، حافظه، پیشرفت تحصیلی، عزت نفس و ... را مورد توجه قرار دادهاند.
[1] -Marshal Reeve
[2] -Darke
بیان مسئله
تقریباً هر کسی تجاربی از نوع ناراحتیهای کلی، انتظار رویدادهای شوم و احساس تنش در موقعیتهایی را داشته است که علت تنش نیز روشن نیست. ما معمولاً اضطراب را به این گونه پدیدهها ارتباط میدهیم. اضطراب را میتوان در گستردهترین معنای آن به حالت عاطفی و فیزیولوژیکی گوناگونی ارتباط داد. هنگامی که کودکی در بامداد امتحان، تمایلی به مدرسه رفتن نشان نمیدهد. ممکن است بیمیلی او را به احساس اضطراب نسبت به کارکرد وی در امتحان نسبت دهیم. هنگامی که قهرمان ورزشی نمیتواند پیش از مسابقه مهمی غذا بخورد ممکن است رفتار او را ناشی از اضطراب بدانیم. همچنین هنگامی که کودکی، درسی را بر میگزیند که آشکارا برای او کششی در بر ندارد، ممکن است گزینش او نتیجه ترس از شکست و یا اضطراب بدانیم. ظاهراً اضطراب دارای منابع گوناگون است و میتواند از راههای ممکن بسیاری پدیدار شود. اضطراب ممکن است به نشانههای فیزیولوژیکی معینی منجر شود که بیشباهت به نشانههای ناشی از عاطفه ترس نیست . اضطراب میتواند به کاهش کارکرد در کار فکری پیچیده بینجامد. ممکن است به گزینش غیر منطقی بینجامد و یا ممکن است به عقبنشینی فرد از موقعیتهایی منجر شود که اضطرابآورهستند. در هر صورت، در حالی که تفکر درباره منشاء و معنی اضطراب سدههای پیاپی مورد توجه الهیون و فلاسفه بوده است. اغلب گفته میشود که فروید نخستین بررسی روانشناسی اضطراب را انجام داده است. منظور از اضطراب نوعی حالت هیجانی ناخوشایند و مبهم است که با پریشانی، هواس، تپش قلب، تعرق، سردرد، بیقراری و تکرر ادرار همراه است. هنگامی که فرد نسبت به کارآمدی، توانایی و استعداد خود در شرایط امتحان دچار نگرانی و تردید میشود میتوان از اضطراب امتحان سخن گفت. در هنگام امتحان، به ویژه امتحانات سرنوشت ساز( کنگور و امتحان نهایی) بیشتر دانش آموزان و دانشجویان اضطراب امتحان را تجربه میکنند. وجود اندکی اضطراب در انسان طبیعی و مطلوب است و موجب افزایش تلاش و تکاپو میشود، اما اگر از حد اعتدال تجاوز کند موجب کاهش پیشرفت تحصیلی خواهد شد. دانش آموز و دانشجویی که اضطراب امتحان دارد احساس میکند که ذهنش خالی شده و هرچه را که آموخته فراموش کرده است، چنین فردی معمولاً به پرسشها پاسخهای بیربط، نادرست و یا ناقص میدهد و با افکاری نامربوط و ناخواسته در مورد پیامدهای امتحان درگیر است.
ساراسون و ماندلر بر این باورند که در موقعیتهایی نظیر موقعیت امتحان، معلومات مرتبط با آزمون و حالات اضطرابی آموخته شده وارد میدان میشوند. پارهای از این حالات اضطرابی با آزمون مورد نظر مرتبط و برخی دیگر با آن نامرتبطند. اگر سطح اضطراب برانگیخته شده با محتوای آزمون مرتبط باشند سطح کارآمدی افزایش مییابد. در حالی که اضطراب نامرتبط با وظیفه محوله، سطح کارآمدی را کاهش میدهد(دادستان، 1376).
اهمیت و ضرورت مسئله
جامعه امروز با یک تغییر سریع به جلو میرود و عدم انطباق با تغییرات آن، موجب عدم سازگاری انسانها میشود. برای انطباق دادن خود با محیط، باید هم محیط و هم خود شناخته شود. احتیاجات و نیازهای افراد به دقت مورد کنکاش قرار گیرند، اگر این تحولات را وارد جریان دانش کنیم باید آموزشگاه، مدرسه و دانشگاه این تغییرات را در نظر بگیرند. یکی از موضوعاتی که امروزه در روانشناسی به طور گسترده مطالعه میشود، نقش هیجانات و عواطف است. اضطراب میتواند عملکرد فرد را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین درک اضطراب، روند و تأثیرات آن ضروری است.
بایستی گفته شود، که اضطراب در بین انسانها وجود دارد، هر موجود با هوشی، اضطرابدارد، میتوان گفت که اضطراب یک حالت طبیعی بدن است، انواع متعدد مسائل زندگی فردی، اجتماعی و جسمانی ایجاب میکند که به طور دایم از خود سازگاری نشان دهیم، غیر از اضطراب چه چیزی ما را بر جلو بر میدارد و هر انسانی که فکر میکند دارای سهمی از اضطراب است و به طور کلی میتوان گفت 10 درصد اضطرابها برای یک انسان عادی، ضرورت دارند اما متاسفانه این درصد همیشه پایین نیست(گنجی، 1376). به هر حال، انسانها دارای سهمی از اضطراب هستند که از پائینترین حد تا بالاترین حد گسترده شده است. به همین خاطر نیاز است تا به اهمیت و گستردگی مسئله پرداخت شود.
با شروع فصل امتحان باز هم شاهد سردرد، تهوع، دل درد و ... ناشی از استرس فراگیر امتحانی، میان دانش آموزان و دانشجویان هستیم. استرسی که هر ساله با شروع فصل امتحانات، حتی جامعهشناسان، روانشناسان و کارشناسان مسایل آموزشی و تربیتی را هم به تحلیل، هشدار و ارایه راهکارها وا میدارد. پس ضرورت دارد تحقیقاتی در زمینه اضطراب و به خصوص اضطراب امتحان صورت پذیرد. دراین پژوهش نیز سعی شده است تا میزان اضطراب دانشجویان قبل از امتحانات و در ایام امتحانات با هم مقایسه شود. این پژوهش بر آن است تا به این سوال پاسخ دهد که آیا میزان اضطراب دانشجویان قبل از امتحانات با میزان اضطراب دانشجویان در ایام امتحانات تفاوت دارد و آیا این تفاوت معنیدار است.
28 صفحه
فهرست مطالب
2-1- مقدمه
2-2- معنای لغوی ایمان
2-3- مفهوم اصطلاحی ایمان از دید صاحبنظران
2-4- متعلقات ایمان
2-5- ارکان ایمان
2-6- نقش ایمان در زندگی
2-7- آثار و فایده های ایمان در زندگی فردی و اجتماعی
2-8- اقسام ایمان
2-9- مراتب ایمان در کنترل غرائز
2-10- عوامل سه گانه در حصول ایمان قلبی
2-10-1- تقید به ظواهر شرع
2-10-2- اجتناب از گناه
2-10-3- انجام مستحبات
2-11- مراتب ایمان قلبی
2-12قلب و پیوند آن با وحی
2-13- ایمان عامل تقرب به خدا
2-14-ریشه لغزشها
2-15-رابطه علم و ایمان
2-16-موانع ایمان
2-17-رابطه ایمان و عمل صالح
2-17-1-مفهوم ایمان و عمل صالح
2-17-2-حقیقت ایمان و عمل صالح
2-17-3-رابطه ایمان و عمل صالح
2-17-4-آثار و فواید پیوند ایمان و عمل صالح
1)زدودن گناهان
2-عامل سعادت و رستگاری
3- محبت آفرینی و ایجاد دوستی
2-18- آیا ایمان بدون عمل ارزش دارد؟
12-19- عشق به اهل بیتعلیهم السلام چه نقشى در زندگى دارد؟
2-20- آیا هر سخن حقّى را باید بیان کرد؟
2-21- نتیجه:
2-1- مقدمه
حمد وسپاس فراوان خدایی را سزاوار است که توجه به او صفا بخش دلها و محرک تلاش انسانهاست . خدایی که تکیه گاه زندگی مومنان و روح بخش حیات آنهاست .خدایی که منزه است از هر تصوری که تصور کنندگان نسبت به او دارند و بزرگتر از آن است که در توصیف آید . خدایی که بر ما منت نهاد و از میان انسانها پیامبری مبعوث گردانید تا آیاتش را بر ما بخواند و ما را تزکیه و تعلیم دهد . خدایی که از سر لطف و رحمت ، برای هدایت بشر نوری فرستاد (قرآن ) که تبیان و بیانگر همه حقایق است و درمان و شفای همه دردهاست و هدایت برای متقین است . پروردگاری را سپاس می گوییم که همه آفریدگانش را بسوی تکامل به حرکت واداشت و ما را در صراط مستقیم خود رهنمون ساخت و همه پدیده ها را به سوی هدفشان راهنمایی کرد تا از تعالی و تکامل متناسب با آفرینش خود برخوردار شوند.در این تحقیق ما اولین وظیفه هر انسان را که عبارت از ایمان به ذات حضرت احدیت و قدرت لا یزال الهی است به همراه مرتب آن و اثراتش مورد بررسی قرار می دهیم و امید است همگان با بهره گیری از کتاب هدایتگر الهی (قرآن ) و معارف عمیق دینی و اسلامی که حاصل زحمات انبیاء و معصومین (علیهم السلام) بوده و از طریق عالمان و فقهای بزرگوار دینی به نسل کنونی منتقل شده ، در راه رضای حق تعالی قدم برداشته و از پویندگان راه حقیقت و بندگی خالق یکتا بوده باشیم ان شاءالله .
2-2- معنای لغوی ایمان
اصل اَمَنَ طمانینه و آرامش نفس است و از بین رفتن ترس و ایمان یعنی مطلق تصدیق.
تاج العروس ایمان را چنین تعریف کرده است: ایمان منحصرا بر اقرار به زبان اطلاق می شود و گاهی ایمان به معنی اظهار خضوع و نیز به معنی قبول شریعت و آنچه که پیامبر اکرم (ص) آورده و اعتقاد قلبی به آن است . پس کسی که بر این صفت باشد مومن و مسلمان است که ریب و شک در او راه ندارد و ایمان تصدیق و تهذیب است .
در معجم الفاظ قرآن ، ایمان این چنین تعریف می شود که ایمان گرایش قلبی و وابستگی فکری و اعتقادی و روانی به یک معبود به یک قلب حاکم و مرکز است به شکلی که انسان طبق آن عمل کند و به لوازم ایمان و تعهدات آن پایبند باشد بنابراین در این مفهوم ،باور نهفته است ،یعنی قبول یک مطلب به وضوح و روشنی به نحوی که دل را مسخّر کرده و روشن سازد و دل زنده به آن باور باشد. ایمان به مفهوم اذعان و تصدیق است در فرهتگ فارسی معین چنین آمده است :ایمان به معنی گرویدن ،عقیده داشتن ، ایمن کردن و بیم نداشتن است.
لغت نامه دهخدا می نویسد :امن ، ایمن شدن ، بی هراس شدن ، بی بیم شدن ، اعتماد کردن ، امین پنداشتن ، آرامش قلب مقابل خوف.
2-3- مفهوم اصطلاحی ایمان از دید صاحبنظران
اصطلاح کلامی و عرفانی ایمان به معنی گرویدن ، تصدیق ،شوق و اطمینان در مقابل کفر ، به معنی خضوع و تصدیق مطلق و ثبات فضیلت نیز آمده است بعضی از مشایخ گفته اند : «اَلایمانُ تَصدِیقٌ و اِعتِقادٌ وَ الاِسلامُ خُضوعٌ و اِنقِیادٌ».
عطار گوید: نور ایمان از بیاض روی اوست ظلمت کفر از سر موی اوست .
کاشانی می گوید : ایمان درست آن است که مومن در عقیده خود به درجه یقین می رسد و متفاوت است طایفه ای در دنیا به علم الیقین بدانند و عده ای عین الیقین و ایمان اصل یقین بود و علم الیقین و حق الیقین فروع آن است . ایمان در اصطلاح کلامی بر دو قسم است :
1- مستقر
2- مستودع
ایمان مستقر آن باشد که از ادله یقینیه بر مبنای اجتهاد و تحقیق حاصل شود . ایمان مستودع آن باشد که از ادله یقینی ماخوذ نباشد بلکه ناشی از ظن و گمان و تقلید است و ایمان در اصطلاح محدثین به مفهوم تشیع و اعتقاد به امامت ائمه اطهار می باشد .
2-4- متعلقات ایمان
منظور از متعلقات ایمان چیزهای است که باید به آن ایمان داشت تعداد زیادی از آیات قرآن در این باره می باشد از جمله :
ایمان به خدا : از دیگر مواردی است که باید یک
23 صفحه
فهرست مطالب
3-1- مقدمه
3-2- خدا کیست ؟
3-3- خداشناسی
3-4- شناخت موجود بودن خدا
3-5- شناخت اوصاف و افعال الهی
راه اول: براهین وجود شناختی
راه دوم: براهین جهان شناختی
راه سوم: براهین غایت شناختی
راه چهارم: براهین اخلاقی
راه پنجم: براهین از راه وقایع و تجارب خاص
راه ششم: راه احتمالات
راه هفتم: اجماع عام
راه هشتم: درجات کمال
راه نهم: براهین عرف پسند
3-6- برهان فطرت
3-7- برهان نظم
با توجه به آنچه گفته شد با اثبات برهان ضرورت و امکان این موارد ثابت می شود:
1- اثبات وجود داشتن خدا
2- اثبات اینکه خود خدا نیاز به آفریننده ندارد
3- اثبات بی نیاز مطلق بودن خدا
3-8- برهان یگانگی خدا
3-9- برهان بساطتِ ذات خدا (احدیت):
3-10- برهان وحدانیت و یگانه بودن خدا:
3-11- دلیلی ساده در اثباتِ بنده بودن و خدا نبودنِ حضرت عیسی (ع) :
3-12- خدا شناسی از منظر نهج البلاغه
3-12-1- فرمایشات حضرت امیرالمؤمنین علی (ع)
3-1- مقدمه
براهین اثبات خدا دارای سطوح گوناگونی هستند. برخی براهین مثل برهان حدوث و برهان نظم برای همه ی سطوح فکری قابل ارائه اند و نیاز چندانی به مقدّمات دیر فهم ندارند. لکن اینگونه براهین برای افراد شکّاک مناسب نیستند ؛ برخی دیگر از براهین نیز وجود دارند که مقدّمات آنها در حدّ متوسّطند مثل برهان حرکت و برهان فطرت یا برهان عشق و محبّب ؛ امّا برخی دیگر از براهین هم وجود دارند که مبتنی بر مقدّماتی دقیق و بسیار دیر فهمند مثل برهان وجوب و امکان و برهان صدّیقین. لذا نیاز است که قبل از ذکر براهین دقیق به اجمال ، مطالبی در مورد چیستی خدا گفته شود تا تصوّری روشن از خداوند به وجود آید ؛ و پس از آن دریابیم که براهین اقامه شده در صدد اثبات چه موجودی هستند.
3-2- خدا کیست ؟
چون شناخت خدا و خداگرایی یک امر فطری است ، بشر از بدو آفرینش و خلقت بشر گرایش به خدا را داشته است . امروزه آمار نشان می دهد که در امریکا 98 درصد مردم اعتقاد به خدا و حتی به معاد دارند . تعداد کسانی که در مقابل خدا ایستاده اند ، تعدادشان خیلی اندک است و از نظر کمی قابل مقایسه با کسانی که اعتقاد به خدا داشته اند قابل مقایسه نیست . در ضمن کسانی که در مقابل خدا ایستاده اند لزوما منکر خدا نیستند . وقتی اسپینوزا مباحث خودش را مطرح می کند یهودیان او را مرتد اعلام می کنند . او تصویر یهودیت را از خدا نفی می کند . ولی به خدا اعتقاد دارد . او یک تصویر عرفانی و دقیقی را از خدا ارائه می کند. الهیون و ملهدین در یک ترازو نیستند . عمده ی انسانها به خدا اعتقاد دارند . ممکن است که تصویرهای آنها متفاوت باشد . گفته می شود که بعضی از مردم هند ملهد هستند . خیر این طور نیست ، آنها هم به خدا اعتقاد دارند ولی یک تصویری خاصی از خدا دارند . مثلا در بیست سال پیش در لندن یک مسجد بزرگی بود که عربستان آنرا ساخته بود. ولی الان در شهرهای مختلف مساجد زیادی ساخته شده است و ما توسعه ی اسلامی را در لندن ، آلمان و فرانسه می بینیم و اینکه می بینیم در لندن کلیساها غبار آلود شده است دو تفسیر دارد . یک تفسیر این است که مردم بی دین شده اند و یک تفسیر این است که به ادیان دیگری گرایش پیدا کرده اند. گاهی اوقات ممکن است که آنها به کلیسا گرایشی نداشته باشند ولی به مسیحیت باور دارند . تحقیقات میدانی که انجام شده نشان می دهد که اکثریت مردم اعتقاد به خدا را دارند ولو اینکه تصویرشان از خدا متعدد باشد . حالا تصویر ما از خدا چیست؟ فیلسوفان خدا را به واجب الوجوب تعبیر می کنند . واجب الوجوب یعنی وجود هستی که وجودش عین ذات اوست و از بیرون این وجود بر آن عارض نشده است و چون عین هستی است و هیچ نقصی ندارد ، لذا جامع جمیع کمالات هم هست . ساده تر آن یعنی هستی کامل . هستی که عین کمال است و هیچ نقصی در او راه ندارد .
3-3- خداشناسی
گاه ممکن است خداشناسی به معنای «شناخت ذات خداوند گرفته شود» آیا خداشناسی به این معنا امکان دارد؟ پاسخ به این مطلب در نظر متکلمان و حکمای الهی منفی است و دلایل عقلی و نقلی فراوانی وجود دارد که شناسائی ذات خداوند نه تنها برای انسان بلکه برای هیچ مخلوقی امکان پذیر نیست و خلاصة دلیل عقلی بر این مدعا آن است که ذات خداوند نامتناهی و مطلق است و سایر موجودات محدود و متناهیاند از طرفی شناسائی و علم و ادراک، یک نوع احاطه بر معلوم است و موجود محدود نمیتواند بر موجود نامحدود احاطه یابد. ممکن نیست مخلوقات خداوند بر ذات او آگاهی یابند. بنابراین، نه تنها کنه ذات الهی برای ما ناشناخته است بلکه اساساً چنین شناختی ممتنع به شمار میآید.
3-4- شناخت موجود بودن خدا
مرحله دیگر خداشناسی این است که بدانیم خدا هست و این شناخت سبب میشود که انسان از صف ملحدان و شکاکان جدا شود و در صف خداشناسان و متألهان قرار گیرد و این نوع شناخت نه تنها برای ما امکان دارد بلکه پایه و اساس سطوحِ دیگرِ خداشناسی است.
3-5- شناخت اوصاف و افعال الهی
مرحله دیگر خداشناسی آگاهی از اوصاف و افعال خداوند است پس از آنکه انسان اصل وجود خداوند را پذیرفت درصدد شناخت تفصیلی اوصاف و افعال او بر میآید .
انسان در طول تاریخ راههای متفاوت و متعددی را برای رسیدن به خدا و اوصاف و افعالش کشف و طی کرده است. این راهها توسط متفکران شرق و غرب تفصیلاً مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. برخی راههای بشر به سوی خدا را سه راه اصلی میدانند و بعضی هشت راه و گروهی هم نه راه. طبق یک نظر بطور کلی شاهراههای خداشناسی بر سه نوع است:
که در صفحه بعد توضیح داده می شود:
35 صفحه
فهرست مطالب
1-1- مقدمه
1-2- تعریف دین
1-3- فرق کلی دین و مذهب چیست؟
1-4- منشا دین و ادیان
1-5- ضرورت بحث دین
1-5-1- بحث ضرورت
1-5-2- ضرورت دین باتوجه به آیات قرآن
1-6- قلمرو دین
1-7- رابطه انسان و دین
1-8- رابطه دین با علم
1-9- رابطه دین با اخلاق
1-10- رابطه دین با جامعه شناسی
1-11- رابطه دین با روانشناسی
تبیین فروید
1-12-رابطه دین و دموکراسی
1-13-رابطه دین و سیاست
1-14- معنای دین و آزادی
1-14-1- معناى آزادى
1-14-2- رابطه آزادى و دیندارى
1-14-3- نقد نظریه ناسازگارى خدا پرستى و آزادى
1-15- رابطه دین با فرهنگ
1-15-1- تعریف دین
1-15-3- رابطه دین و فرهنگ
1-15-2- تعریف فرهنگ
1-16- ریشهها و عوامل دین زداییدر غرب و شرق
1-16-1-ریشهها و عوامل دین زداییدر غرب
1-16-2- ریشهها و عوامل دین زداییدر شرق
1-17- دین اسلام چیست؟
الف. اصول اساسی و اعتقادی اسلام
1- توحید
2-عدل
3- نبوت
4- امامت
5- اصل پنجم معاد
است
ب. اخلاق
ج. عمل: دستورات دینی و احکام فقهی
1-1- مقدمه
دین, واژه ای است عربی که در معاجم و کتب لغت معانی بسیاری برای آن ذکر شده است مانند: ملک و پادشاهی، طاعت و انقیاد، قهر و سلطه ، پاداش و جزاء، عزت و سرافرازی ، اکراه و احسان، همبستگی، تذلل و فروتنی، اسلام و توحید، عادت و روش، ریاست و فرمانبرداری و ...
در آیات قرآن نیز به معانی لغوی دین اشاره شده است و کلمه دین در آیات بکار رفته است ودر هر آیه ای معنای مخصوص خودش را دارد. چنانکه خداوند می فرماید: «هوالذی ارسل رسوله بالهدی ودین الحق، »[1] که در این آیه دین به معنی کیش و شریعت آمده است و یا می فرماید:«فاعبدالله مخلصاً له الدین، »[2] و در اینجا دین به معنای توحید و یگانگی میباشد . همین موارد استعمال واژه دین در قرآن میتواند به عنوان راهی برای شناسایی و به دست آوردن تعریف دین از دیدگاه اسلام شمرده شود که «دین عبارت است از اطاعت، گرایش، فرمانبرداری و تسلیم در برابر حقیقت» که در این صورت، با معانی لغوی نیز سازگاری خواهد داشت.
1-2- تعریف دین
واژه دین از مفاهیمی است که همواره در میدان آراء و نظرات گوناگون صاحبنظران قرار داشته و توافق مشترک درباره آن وجود ندارد. به صورتی که حتی عدهای از محققان آن را قابل تعریف نمیدانند.به هر حال می توان دین را اینگونه تعریف نمود: دین ، مجموعه (سیستم) حقایقی هماهنگ و متناسب از نظامهای فکری (عقاید و معارف)، نظام ارزشی (قوانین و احکام) و نظام پرورشی (دستورات اخلاقی و اجتماعی) است که در قلمرو ابعاد فردی، اجتماعی و تاریخی از جانب پروردگار متعال برای سرپرستی و هدایت انسانها در مسیر رشد و کمال الهی ارسال میگردد.
به دیگر سخن، مجموعه ای است از عقاید و قوانین و مقرراتی که هم به اصول فکری بشر نظردارد و هم در باره اصول گرایشی وی سخن میگوید و هم اخلاق و شئونزندگی او را تحت پوشش قرار میدهد.
تعاریف متعدد از دین ارائه شده است مثلادانشمند بزرگ اسلامی و مفسر گرانقدر مذهب شیعه، علامه طباطبایی ، دین را اینگونه تعریف میکند :
«دین، عقاید و یک سلسله دستورهای عملی و اخلاقی است که پیامبران از طرف خداوند برای راهنمایی و هدایت بشر آورده اند، اعتقاد به این عقایدو انجام این دستورها، سبب سعادت و خوشبختی انسان در دو جهان است»
ویا برخی از دانشمندان غربی گفتهاند: دین عبارت است ازاعتقاد به موجودات روحانی .
و یا عده ای دیگر گفتهاند: دین نظام یک پارچهای از باورها وعملکردهای مرتبط به چیزهای مقدس است که از طریق آنها گروهی ازانسانها با مسائل غایی زندگی بشری مرتبط می باشد
برخی دیگر گفتهاند: دین اعتقاد به خدایی سرمدی است. یعنی، اعتقاد به اینکه حکومت و ارادهای الهی بر جهان حکم میراند.
و بعضی دیگر مینویسند: جوهر دین عبارت استاز احساس وابستگی مطلق . به هر حال هر کدام از دانشمندان اسلامی و غربی و علمای ادیان کوشیده اند تا بر اساس نگرش و اعتقاد خود تعریفی کامل از دین عرضه کنند. به همین دلیل آنها در ادراک دین بر جنبه های مختلفی تاکید نموده اند.
شریعت دارای دو معنی عام و خاص می باشد در معنای خاص عبارتست از احکام و دستورات و عبادات و اخلاقیاتی است که هر پیغمبر می آورد. و شریعت هر پیغمبری بر حسب مقتضیات زمان و مکان و امت وقوم او با شریعت دیگری فرق میکند، شریعت در معنای خاص با مفهوم دین متفاوت است. شریعت در معنای عام به معنی ایمان به مبادی غیبی است از روی کمال خلوص قلب و صفای نیت و تمام پیامبران مردم رابه آن دعوت می کردند و هیج اختلافی در این اساس میانشان نیست و لذا دراین معنا با مفهوم دین یکی است. مثلاً گفته میشود شریعت اسلام که منظور دین اسلام میباشد.
این اصطلاح به دو مفهوم عام و خاص بکار رفته است.در مفهوم خاص عبارتست از شاخه ای مخصوص از دین مانند مذاهب شیعه و تسنن نسبت به دین اسلام. و در مفهوم عام و کلی با مفهوم دین مترداف و همسان است. چنانکه گفته میشود مذاهب اسلام و مذهب زرتشت که مقصود دین اسلام و دین زرتشت میباشد.
یک تئوری کلی درباره جهان هستی همراه با یک طرح جامع، هماهنگ و منسجم است که راه انسان را در زندگی مشخص میکند و هدف آن سعادت و تکامل اوست. به عبارت دیگر ایدئولوژی یک سلسله آراء کلی و هماهنگ درباره رفتارهای انسان است و مجموعه ای از بایدها و نبایدها در زندگی و رفتار انسان میباشد. در ایدئولوژی بینشها، گرایشها، روشهاو کنشهای انسان مشخص می شوندو شکل میگیرند.
عبارتست از نگرش انسان به هستی و توجیه و تبیین آن در رابطه با انسان به عبارت دیگر دید کلی که انسان از جهان هستی دارد و بر اساس آن به تعبیر وتفسیر آن می پردازد جهان بینی نامیده میشود و به طور کلی برداشت کلی انسان از جهان هستی را جهان بینی او می گویند.
جهان بینی انواع گوناگونی دارد، بر اساس پذیرفتن ماوراءالطبیعه و یا انکار آن میتوان جهان بینی را به جهان بینی الهی و جهان بینی مادی تقسیم نمود.در کل گفته اند: جهان بینی سه گونه است : علمی، فلسفی، مذهبی.
مجموعی ایست که در ابتدا به تفسیر انسان و جهان می پردازد و سپس بایدها و نبایدهای انسانی را مشخص و معین میسازد. هم نیاز انسان را به جهان بینی مرتفع میکند و هم یک نظام ارزشی برای زیستن و چگونه زیستن ارائه میدهد. در واقع مکتب مجموعه جهان بینی و ایدئولوژی یک انسان میباشد.
تاریخ پیدایش دین همزمان با پیدایش انسان است و دین خدا که همان دین اسلام است (ان الدین عندالله الاسلام) از نخستین روز پیدایش بشر همراه وی بوده است و اولین فرد انسان حضرت آدم پیامبر خدا و منادی توحید و یگانه پرستی بوده است و ادیان شرک آمیز همگی در اثر تحریفات و اعمال سلیقه ها و اغراض فردی و گروهی پدید آمده است. در قرآن کریم تصریح شده نسل کنون بشر به دو نفر مرد و زن منتهی است بنام آدم و حوا.آدم پیغمبر بوده و وحی های آسمانی به وی نازل می شده است.
دین آدم بسیار ساده بوده است و پس از آدم و زوجه اش فرزندانش روزگاری با نهایت سادگی بدون اختلاف می گذرایندند، چون روز به روز شماره افراد افزوده و به قبائل مختلف تقسیم شدند و درهر قبیله نیز بزرگانی یافت می شدند که افراد قبیله به آنان احترام می گذاشتند و حتی پس از مرگ نیز مجسمه های ایشان را می ساختند و مورد ستایش قرار میداند و از همین روزگار بت پرستی در میان رواج گرفت چنانکه در اخبار امامان وارد شده که پیدایش بت پرستی از این راه بوده است و تاریخ بت پرستی نیز همین معنی را تائید میکند.
25 صفحه
فهرست
عنـــــــوان
صفحه
مقدمه
فلسفه سجده بر خاک چیست؟ و چرا شیعه بر مهر و تربت کربلا سجده میکند؟
نظر قرآن درباره انجام دادن سجده زیاد چیست؟
چرا وقتى انسان، نماز مى خواند، باید سر خود را بر مهر بگذارد؟
چراشیعیان برخاک سجده مى کنند؟
فلسفه قیام در نماز
فلسفه رکوع در نماز
فلسفه تشهد در نماز
فلسفه و اسرار سلام در نماز
به چه دلیل خواندن قرآن در رکوع و سجود مکروه است؟
چرا در نمازها یک رکوع و دو سجده انجام مى دهیم؟
چرا در رکوع اسم "عظیم" و در سجده اسم "اعلی" گفته می شود؟
فلسفه قنوت و آثار آن چیست؟
چرا ما شیعیان در تمام نماز ها قنوت میخوانیم ولی اهل تسنن نمیخوانند؟
نتیجه گیری
منابع
مقدمه
نیایش عروج آدمی از مقام بندگی به آستانه درگاه الهی وجهی است از سر عشق و اخلاص به سوی آفریننده ی اثر بیمانندی همچون «معجزه زندگی»!
پرستش، در واقع، تلاش آدمی برای پیوستن به وجودی با شعور، اما نامحسوس است که سازنده و گرداننده جهان هستی، روشنی بخش فرد، برترین نیروده و جمال آفرین و صادق ترین راهنما و دلسوزترین منجی است .
نیایش واقعی، حالتی است عارفانه، که در آن آدمی، خداوند را طلب می کند، او را می یابد، او را می شناسد، او را دوست می دارد، به او عشق می وزد و در نهایت محو جمال او می گردد، و او نیز در قلب پرتپش بنده ی خود، قرار گاهی همیشگی می یابد، به آن اطمینان می بخشد، و آن را مأمن عشق های بزرگ و عمیق می گرداند .
بنده ای که در برابر خداوند یکتای انسان و جهان، با فروتنی سر فرود می آورد ، گویی با زبان حال خود می گوید؛ که او را دوست دارد، نعمت هایش را سپاس می گذارد، خود را به او می سپارد ، و تسلیم اراده و خواست اوست . و آن اه، به رضای معبود خود راضی ، در بلای سخت ، اما شیرین او صبور ، به واحدیت او مقر ، و به امان فریاد رسش چنگ زنان می گرد.
گویی چنان است که یکتای مهربان ، نجوای عاشقانه بنده اش را می شنود و به امر مژده ی « خدا گونه شدنش» را می دهد .بندگی و عبادت ، آدمی را خدا گونه می کند و به مقام خلیفه الهی می رساند دل او را از نعمت ها، به ولی نعمت می کشاند، که دون همت است که روی از ولی نعمت برگرداند و دل به نعمت مشغول کند !، و این هست «راز هستی» .
«نماز» اقرار صادقانه به بندگی خدا، پاره شدن بندهای شیطان و دام های ابلیس است.
فلسفه سجده بر خاک چیست؟ و چرا شیعه بر مهر و تربت کربلا سجده میکند؟
حقیقت سجده همان خضوع، تذلل، میل و ... است. سجده یکی از واجبات است؛ چرا که در قول خدای متعال آمده است: "ای کسانی که ایمان آورده اید! رکوع کنید و سجود به جا آورید...".
در این جا ضروری است به نکته ای توجه شود و آن این که شیعه بر خاک سجده می کند، نه برای خاک؛ زیرا که سجود برای غیر خدای متعال به اتفاق تمام علمای شیعه شرک است.
گاهی سؤال می شود که چرا فقط بر خاک سجده می کنید؟ جوابش این است که ما در این مسئله از سنت پیامبر اکرم (ص) پیروی می کنیم؛ چرا که در منابع و مصادر معتبر اهل سنت آمده است: سجده بر خاک است و پس از آن، چیزهایی که از خاک می روید. البته، غیر از چیزهایی که به طور عادی از پوشیدنی های و خوراکی ها است. اما در حال اضطرار بر لباس و پوشیدنی ها هم می شود سجده کرد!
در این جا برای هر قسم به ذکر یک روایت اکتفا کرده و تفصیل را به جواب تفصیلی احاله می دهیم.
1- سجده بر خاک: مسلم در کتاب صحیح خود نقل می کند: (خداوند) تمام زمین را برای ما محل سجده و خاکش را برای ما پاک کننده قرار داد، زمانی که آب یافت نشود.
2-سجده بر آنچه که از زمین می روید: بخاری در کتاب صحیح خود چنین نقل می کند: ام سلیم از رسول خدا (ص) درخواست نمود تا به منزلش بیاید و نماز بخواند، تا وی آن جا را مکان همیشگی نمازش قرار دهد! رسول خدا (ص) درخواست ام سلیم را اجابت کرد، به منزل او آمد، حصیری را که در خانه اش بود با آب مرطوب نمودم و در آن جا نماز خواند، ام سلیم با پیامبر (ص) نماز گذارد و آن جا را مصلای خویش قرار داد.
3-سجده بر لباس در حال اضطرار: بخاری از انس بن مالک نقل می کند: ما (مسلمانان) با پیامبر (ص) نماز می خواندیم و به خاطر شدت گرمای مکان سجده، قسمتی از پیراهن خود را مکان سجده گذاشتیم و بر آن سجده کردیم .
بنابراین، ملاحظه می شود که شیعه بر سنت رسول خدا (ص) که در مصادر معتبر اهل سنت آمده تکیه می کند.
پرسشی که در این جا باقی می ماند این است که چرا شیعه به سجده بر تربت امام حسین (ع) تأکید می کند؟
در جواب این پرسش باید گفت، اولاً: خاک و تربت امام حسین (ع)؛ مانند سایر تربت ها است و وجهی برای استثنای آن از سایر خاک ها نیست. ثانیاً: سجده بر تربت امام حسین (ع) واجب نیست، بلکه مستحب است. ثالثاً: اهل بیت (ع) بر این مسئله تأکید فرمودند که سجده بر تربت امام حسین (ع) ثواب دارد.رابعاً: خاک و تربت امام حسین (ع) نماد و تابلوی بسیاری از مسائل عقیدتی، مبارزاتی، تاریخی و ... است و از این جهت سزاوار است از آن استفاده کنیم