لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:48
بعد از نادر شاه روابط خارجی ایران از توسعهای که در زمان او پیدا کرده بود کاسته شد و محدود به مسائل مربوط به سرحدات عثمانی و نمایندگیهای تجارتی دول اروپایی در خلیج فارس گردید.
در مدت 22 سال حکمرانی کریم خان زند (1757-1779) مردم از یک دورة صلح و آرامش برخوردار شدند و توانستند خرابیهایی که در اثر جنگهای داخلی به وجود آمده بود تا حدودی ترمیم کنند. و در این دوران دوباره پای اروپائیها به ایران باز شد زیرا قبل از آن بر اثر حمله افغانها و اغتشاشات داخلی نمایندگیهای تجاری اروپایی در ایران تعطیل شده بود.
به طور کلی در مناسبات سیاسی خارجی کریم خان زند به دو دسته از کشورها بر میخوریم:
1- کشورهای همسایه مانند عثمانی و روسیه و تا حدودی هندوستان
2- کشورهای اروپایی
لینک پرداخت و دانلود پایین مطلب فرمت فایل : word تعداد صفحه : 27
رنگ یک زبان جهانی است. رنگ احساسات را تحریک میکند. فرهنگها را شکل میدهد و پیش زمینه جهان ما را میسازد. صحبت در مورد رنگ موجب میشود که خصوصیات موسیقی و طبیعت و ویژگیهای شخصیتی را به جا آوریمورنگ بر خلاف سایر ملزومات دکوراسیون یک بعد انسانی دارد که نمیتوان آن را نادیده گرفت. در واقع رنگ میتواند حالتهارا تغییر دهد، فضاهای خاصی به وجود آورد و روحیهٔ انسان را بهتر کند و در همین حال جولانگاه خوب و امنی برای خلاقیت انسان است.
دیدن رنگها، استفاده از آنها و فضا سازی با پالت شخصی و دلخواه، زمینهٔ آرامش بخشی را در زندگی روزانه ایجاد میکند. رنگ یکی از ملزومات باشکوه زندگی است. خانهای که غرق رنگهای مناسب باشد همیشه آرامش بخش است؛ اتاقها با ترکیب جالب رنگها، بافت و ابعاد، زنده و زیبا میشود.
توصیف رنگ
اگر به اهمیت استفاده از سایه و رنگ مایههای ساده پی ببرید استفاده از رنگهادر طراحی دکور به تجربهٔ ارزندهای بدل میشود. واکنش ما به رنگها میتواند از بعد احساسی یا علمی مورد بررسی قرار گیرد. کشف این مساله چگونه بر فضا تاثیر میگذارد کمک میکند تا دریابید چه چیزی حس بهتری در شما ایجاد میکند.
رنگ در سطوح واحجام
اگر داخل ساختمان به سطوح و احجام تخیلی و آبستره تقسیم شده باشد، سعی کنید که هر حجم یا سطحی را با ترفندی ظریف با رنگی عمل آورید. جایگزینی موثر رنگها در هر اندرونی موجب سادگی و شفافی در منطق بصری فضا میشود. این نوع فضاها بدون رنگ پردازی فکر شده بی محتوا و آشفته به نظر میرسد.
رنگهای برجسته توان جذب دقت به هر نوع نمای خاص و عنصر معماری داخلی را دارد، از قبیل طبقه بندیهای مختلف، پارتیشنها و غیره حتی می تئانید زمان انتخاب، رنگهای قوی و متضاد اما مناسبی را به کار گیرید. مطمئن باشید که عناصر منتخب ویژه شما در معماری داخلی مناسب ترین موارد برای برجسته شدن هستند.
اصول هماهنگی رنگها
پایدار ترین تئوری هماهنگی رنگ در معماری داخلی عبارت است از اطمینان به اینکه رنگها در هر نوع رنگ بندی در بعضی ویژگیها و خصائل با یکدیگر مشارکت دارند. به یاد داشته باشید که رنگها سه نوع ویژگی دارند:
نام رنگ hue or color ارزش رنگ درجه سیر و روشنی value color میزان اشباع chroma=saturation
حفظ برخی تشابه بین رنگها به شما این اطمینان را میدهد که رابطهای بین یکایک آنهاست که منجر به هماهنگ شدنشان میشود. پس ابتدا باید پایه هماهنگی ترکیب رنگها مهیا شود آنگاه برای برجستگی بصری لازم است که رنکهای نمایشی به آنها اضافه نماییم که این مهم برای سرزنده نمایاندن ترکیب رنگ و ممانعت از ملال آور شدنشان میباشد
رنگها و ارزش رنگهای متشابه((similar hue and value
روش آسان برای نیل به هماهنگی در رنگ، همانا حفظ میزان رنگ و ارزش رنگ به طور متناسب، ثابت و فقط با تغییری است که گهگاه در اندازه اشباغ شدگی رنگ پیش میآید یعنی تراکم و به زبان دیگر خلوص رنگ را زیاد و کم میکند. این کار بدین معنی است که در یک انتخاب از نمونه رنگهای متناسب، بکار رفته در یک ترکیب تک رنگ، روشنی و یا تیرگی نسبی ثابت مانده و فقط قدرت رنگ یا درجه اشباع آن است که کم و زیاد میشود. برخی رنگها میتوانند خیلی جاندار و پر ملات باشند و برخی دیگر آبکی و کم ملات.
نام رنگهای مشابه با میزان خلوص آنها(similar hue and chroma)
شیوه دیگری برای دستیابی به هماهنگی، همانا حفظ رنگ و خلوص یا اشباع آن به میزان برابر و متغیر نمودن ارزش رنگ میباشد. این نوع ترکیب رنگ شامل تغییرات همان رنگ با همان توان رنگ همراه با سیر و روشنی نسبی و تغییرات رنگ میباشد.
ارزش رنگها و میزان خلوص ثابت باشد (similar value and chroma)
باز هم روشی دیگر برای هماهنگی رنگ؛ حفظ ارزش رنگ و میزان اشباع یا خلوص بصورت ثابت و تغییر خود رنگ است در این شرایط روشنی و تیرگی نسبی، ثابت به نظر ممی رسد هم آنگونه که درجه اشباع رنگ نیز ثابت است و تنهاخود رنگ است که تغییر میکند. به طور غیر منتظرهای این روش کمتر مورد تجربه قرار میگیرد پس با حفظ ارزش رنگ و درجه اشباع در شکل ثابت است و رنگها گهگاه به خاکستری میگراید (اشباع با درجه متوسط) متمایل میشوند. به یاری موارد ذکر شده شما میتوانید عملاً هر یک از رنگها را با هم ترکیب کنید که نتیجه آن آفرینش ترکیب بندی فوق العاده چشمگیر و هم آهنگ خواهد بود.
سادگی را حفظ کردن
برای اجرای آسانترین و مطمئن ترین ترکیب بندی، اول اینکه فقط با دو رنگ بسیار نزدیک، مرتبط با یکدیگر کار کنید. دیگر اینکه برای برخی از فضاها و رنگهای یکنواخت momoton استفاده از یک تک رنگ momton &mono chromatic در رنگ بندی بجا و رویکردی صحیح است. برای مثال اگر درون خانهای مبلمان ئ رنگ کلی فضا همخوان ئ یکسان باشند، این ترکیب خود جلب نظر میکند.
اغلب با وجود اینکه شما اسباب و اثاثیه را با هدف یکی کردن مبلمان با معماری داخلی خانه یکسان مینمایید حتمادر مییابید که با مقدار جورواجوری مبلمان بدقواره، که بیشتر به آنها اثاثیه میتوان اطلاق کرد تا اشیاء فکر شده و بجا برای فضای مورد نظر مواجه هستید. یعنی زندگی شما بیشتر اوقات متمایل به پر شدن بی هدف با انواع اسباب اثاثیه میشود. یک میز تحریر، یک چراغ خاص سوغاتی از اروپا و یا یک تک پارچه بته جقه هدیه شده از طرف عمه جان. حال برای ارتباط دادن همه این عناصر گلچین شده با مبلمان و اشیاء جانبی آرایشی، اصولی ترین راه آفرینش سادگی در معماری پس زمینه این اشیاء میباشد. طراحان و دکوراتورها این روش را برای دستیابی به ساختاری صحیح در معماری داخلی خود بر میگزینند.
ترکیب بندی خنثی ولی یکنواخت
یک ترکیب بندی خنثی رویکردی محافظه کارانه و بدون اشتباه در آرامش یک فضای داخلی میباشد که برای اشیاء برجسته تزیینی و کارهای هنری در فضا، زمینه ساز برجستگی و درخشش شده است. به یاری سادگی و نامرئی بودن پس زمینه، بدین معنی که پس زمینه بدون خودنمایی باعث نمایش اشیاءتزیینی و کارهای هنری شود، یک رنگ بندی خنثی واقعی هیچگاه نه سرد است نه گرم و به طور نسبی کلاً خنثی است، در بر گیرنده رنگریزههای سفید، سفید شیری و خاکستری خنثی بوده و آفریننده حال و هوای بسیار شیک و جدی در فضا میباشد، احساس بر انگیخته شده بوسیله طراحی رنگ موجب آرامش، احساس وظیفه، گوشه گیری، ظرافت، تسلط پاکی، جدیت و خشکی است.
رنگ بندیهای سرد و یکنواخت
در رنگبندی سرد و یکنواخت رنگها عبارتند از سبز-خاکستری-صورتی-خاکستری یا شیری سرد، یک فضای داخلی با رنگبندی سرد یکنواخت بیشتر گرایش به هوایی بودن دارد و برای پرهیز از یک فضای ناخوشایند و خشک روشن تر از یک فضای گرم یکنواخت خواهد بود. تجهیز مبلمان نقش مهمی را در آفرینش گرمای دلپذیر دارد چند قطعه مبل چشمگیر در تعادل فضا نقش مهمی میتواند ایفا کند.
رنگبندی گرم و یکنواخت
رنگبندیهای گرم و یکنواخت رویکردی ساده در طراحی رنگ میباشند رنگها میتوانند خاکستری گرم، بژ و از مجموعه طیف رنگهای گرم نیز میباشند، زیر مجموعه رنگهای خاکستری گرم میتوانند آفریننده فضایی دعوت کننده، دنج و آرامش بخش باشد. حال فضایی مطلقاً گرم و یکنواخت میتوانند بوسیله چند شیء برجسته با رنگ سرد از انواع تابلو و یا لوازم جانبی تزیینی تعادل و توازن رنگ فضا را کامل میکند.
رنگبندیهای متشابه یا همگن
رنگبندیهایی که به یکدیگر شباهت داشته و یادر چرخه رنگ همسایه یکدیگرند، متشابه نام دارند. در رنگهای ملایم (با سفید ترکیب شده) ویا سایه رنگها (با سیاه ترکیب شده) هم آهنگی وجود دارد. زمانی که رنگی قوی و پر توان را انتخاب میکنید یک رنگبندی آنالوگ رویکردی مطمئن و مستدل برای پایان بخشیدن خوش به هم آهنگی رنگی شماست. تاثیر زیبا شناسانه عمومی ئ رئانشناختی در رنگبندی آنالوگ بستگی به ارزیابی زنگهای انتخابی شما دارد.
رنگبندی متشابه یا آنالوگ نسبتاً از نظر اجرا آسان میباشد و زمینه انعطافپذیری در ایجاد هماهنگی با تعدادی از سایر تجهیزات مانند مبلمان مهیا میسازد. این نوع راهکار در رنگبندی بعنئان حلال مشکلات برای زمانی است که رنگین مجموعهای از اثاثیه و مبلمان گلچین شده را میآزمایید.
رنگبندیهای مکمل
رنگهای مکمل و یا متمم. آنهایی هستند که در چرخه معروف رنگها درست در مقابل یکدیگر قرار دارند. حال رنگبندی رنگهای مکمل اغلب بیشترین برجستگی و سرزندگی را دارا بوده و عملاً مشکل سازند و هرگونه چالش در داوری، انتخاب و بکارگیری به موقع این رنگها، موجب ایجاد رنگبندی نا هنجاری میشود. بنابراین مطالعه موفقیت آمیز نمونههای رنگبندیهای مکمل لازم است، زیرا درک این موضوع که کدام یک از رنگها لازم و دیگری غیر لازم است حیاتی است. نهایت اینکه طراحی با رنگهای مکمل اغلب حاصلش هیجان، شادابی، انرژی و جنبش میباشد.
رنگ وبافت
جنس و بافت. عاملی مهمی است که باعث زنده شدن رنگها میشود. در واقع برخی رنگها تنها در صورت قرار گرفتن در جنس و بافت مناسب میتوانند هم نشینی زیبایی را ارائه دهند. مثلاً پارچه نخی سفید وچرم مشکی کاملاً با هم مناسب هستند. ما می تئانیم از دو جنبه به این مسئله نگاه کنیم. مثلاً وقتی نور از بافتهای مختلف باز میتابد. ما تاثیرات مختلفی را مشاهده میکنیم. شاید این بازتاب درخشان، مات، کدر یا شفاف باشد یا نرمی و زبری بافت آن، توجه انسان را به خود جلب کند. اما ما از لحاظ فیزیکی نیز میتوانیم از بافت پارچه لذت ببریم. و این زمانی است که بافت و جنس پارچه نیز با زیبیی ظاهری آن هماهنگ است.
رنگ و نور
نور فراوان خوب و طبیعی یکی از بهترین عناصر در دکوراسیون است که میتوانید روی آن مانور بدهید. این ساختمان صنعتی شهری به یک آپارتمان بادگیر و بزرگ تبدیل شده است اما چندان احتیاجی به اسباب اضافی دیگر برای تکمیل خطوط خوب معماری و سایه روشنهای مناسبش ندارد. نور مناسب شب در چنین فضایی، ترکیبی از چند نوع مختلف نور و درجههای متعدد ان است تا بتواند با فضای ساختمان، سازگار شود. در نتیجه هالوژن، تنگستن و فلورسنت هم برای ایجاد نئر واحد و مناسب در آن مفید هستند.
رنگ در معماری
معماران و طراحان داخلی به هنگام طراحی، ساختمان را از نظر فرم، فضا،نور، رنگ، بافت مورد بررسی قرار میدهند، اما متأسفانه یکی از اجزایی که کمتر مورد توجه قرار میگیرد رنگ است. برای اینکه تاثیرات رنگ از همان ابتدا مشخص شود، باید انرا به عنوان یکی از اجزای تشکیل دهنده از همان اغاز انتخاب نمود، نه اینکه بعداز اتمام طراحی، مبادرت به انتخاب آن کرد. لازم نیست که طراحی رنگ، چیزی به هزینههای ساخت و ساز و یا تعمیرات اضافه کند. باید برای کار در پیش رو برنامه ریزی کنیم. بهترین راه این است که رنگهای نقاشی و سایر مصالح را به عنوان ترکیب ساده رنگ در نظر بگیریم. موفق ترین طراحی رنگ در فضای داخلی باید در خور اهداف طراحی باشد و به ان واکنش نشان دهد. تناسب و تاثیر گذاری رنگ بر روند طراحی شامل موارد زیر است:
رنگ در معماری اسلامی
رنگ از تکثیر نور حاصل میشود و نمایانگر کثرتی است که ارتباطی ذاتی با وحدت دارد. از دیدگاه اندیشمندان هنر اسلامی، رنگ سفید نماد وجود مطلق و رنگ سیاه که پوشش خانه کعبه است نماد اصلی تعالی و فراوجودی است که خانه کعبه با آن ارتباط دارد، رنگهای آبی، فیروزهای و طلایی در نگارگری اسلامی و ایرانی، جلوههایی از معانی باطنی جاری در بطن رنگ هایند روانشناسی رنگدرقرآن نیز مورد تامل جدی قرار گرفته است.
«قالوادع لنار بک بیین لنامالونها قال انه یقول انها بقره صفرا فاقع لونها تسرالناظرین» آیهای که در آن رنگ زرد زرین عاملی برای سرور و انبساط خاطر ناظر معرفی میشود این آیه و همچنین احادیث و روایاتی که بر معانی رنگها دلالت میکردند (سفید که رنگ محبوب پیامبر بود و سبز که نشانه سیادت فرزندان علی (ع) و فاطمه (س) محسوب میشد) رنگ را عاملی مهم در جهت استفاده معنوی در جلوههای نگارگری معماری اسلامی قرار داد، اهمیت و جایگاه رنگ در معماری اسلامی مورد توجه کامل قرار گرفته است یکی از اصیل ترین رنگهای مطرح در هنر اسلامی رنگ فیروزهای است، همچنین آبی لاجوردی هسته تمثیل مراقبه و مشاهده است، بیانگر بیکرانگی اسمان آرام و تفکر برانگیز سحرگاهان صاف و صمیمی است، در درون مسجد، برخلاف بیرون که کاشی کاری بیشتر با آجر عجین شده است.
نقوش کاشی با سفیدی نقوش گچ بری همراه است که تضاد چشم گیری را با فضای پر نقش و رنگ بیرون برقرار میسازد و باعث میشود فضای داخلی مسجد آرامش و قداست خاصی داشته باشد که این قداست از رنگ سفید فضا و از بیرنگی و بی نقشی سطوح داخلی نشات میگیرد، زیرا رنگ سفید به خصوص وقتی با نوعی خلوت، تفکر و سکوت همراه باشد، الهام گر نوعی بزرگی پاکی و اندیشه بالندگی است، بیشترین قسمت سطوح کاشی کاریها به رنگهای سردی چون زنگاریها، فیروزه ایها و لاجوردیها تعلق دارد، لاجوردیها و رنگهای آبیفام عمق دارند که آدمی را به بینهایت و به جهانی خیالی و دست نیافتنی میبرند، آبی، گستردگی و وسعت آسمان صاف را به یاد میآورد. نشانه صلح است و رنگ بی گناهی، نور آبی، کسانی را که بی قرارند، آرام میکند، آبی همواره متوجه درون است و جنبههای گوناگون روح آدمی را نشان میدهد، در فکر و روح او داخل میشود و باروان او پیوند میخورد، آبی معنی ایمان میدهد و اشارهای است به فضای لایتناهی و روح. آبی سمبل جاودانگی است .
در واقعیت، رنگ وجود ندارد! از نظر علم فیزیک چیزی وجود دارد که دارای جسم و یا ماده باشد و بتوان به آن شکل داد و آن را لمس کرد. شیء رنگی را می توان لمس کرد و یا به آن شکل داد؛ اما این خود آن شیء است که موجودیت خارجی دارد نه رنگ آن. رنگ تنها ظاهر دارد، چیزی که به صورت لحظه ای دیدهمی شود.
رنگ بازتابی از نور است که به شکلهای متفاوتی در میآید و این بازتاب مجموعهٔ وسیعی را شامل میشود.اگر یک ناحیه باریک از طول موجهای نور مرئی توسط ماده جذب شود رنگ بوجود میآید.
رنگ یکی از
موتور:
موتورها دستگاههایی هستند که انرژی را برای بکار انداختن وسایل نقلیه، دستگاههای دیگر یا تولید الکتریسیته، به کار مکانیکی تبدیل میکنند.
انواع اصلی موتورها عبارتند از:موتور بخار، بنزینی، دیزل، الکتریکی، جت و موشک. در هر یک از این موتورها انرژی از سوختهایی چون زغال سنگ، بنزین و گازوئیل بدست میآید. همه موتورها، موتورهای درون سوز هستند. به این معنا که سوخت درون موتور میسوزد. موتور بخار، تنها موتور برون سوز است.
نخستین موتورهای بخار:
در قرن هجدهم میلادی، بیشتر نیروی صنایع مربوط به انقلاب صنعتی، از موتورهای بخار بدست میآمد. در سال ۱۷۱۲، یک انگلیسی بنام تامس نیو کامن، نخستین موتور بخار کار آمد را برای تلمبه زدن آب به بیرون از معادن زغال سنگ را اختراع کرد. در سال ۱۷۶۵، یک مهندس اسکاتلندی بنام جیمز وات، موتور بخار نیوکامن را کاملتر کرد و دستگاهی با کارایی بیشتر ساخت. چیزی نگذشت که موتورهای بخار را برای فراهم آوردن نیروی ماشین آلات کارخانهها بکار گرفتند. پس از آن نیز برای لوکوموتیوها، از جمله لوکوموتیو راکت، استفاده کردند. این لوکوموتیو را جورج استیونسون، مهندس انگلیسی، در سال ۱۸۲۹ میلادی ساخت.
موتور از دیدگاه علم برق
در دنیای برق موتور وسیلهای است که انرژی الکتریکی را به انرژی مکانیکی دورانی تبدیل میکند. با توجه به نوع انرژی الکتریکی مورد استفاده در موتور، موتورها به دستههای:
1- موتورهای AC یا جریان متناوب
2- موتورهای DC یا جریان مستقیم
تقسیم بندی میشوند که البته هر کدام از این دو نوع، خود به دستههای جزیی تری تقسیم بندی میشوند. تمام موتورهای الکتریکی از ۲ قسمت کلی استاتور و روتور تشکیل شدهاند.
موتورهای درونسوز:
موتورهای درونسوز یا موتورهای احتراق داخلی به موتورهایی گفته میشود که در آنها مخلوط سوخت و اکسید کننده (معمولاً هوا یا اکسیژن) در داخل محفظهٔ بستهای واکنش داده و محترق میشوند. بر اثر احتراق گازهای داغ با دما و فشار بالا حاصل میشوند و بر اثر انبساط این گازها قطعات متحرک موتور به حرکت درآمده و کار انجام میدهند. هرچند غالباً منظور از به کار بردن اصطلاح موتورهای درونسوز، موتورهای معمول در خودروها میباشند، با این حال موتورهای موشک و انواع موتورهای جت نیز مشمول تعریف موتورهای درونسوز میشوند.
موتور درونسوز، یک وسیلهٔ گردنده است که در خودروها، هواگردها، قایق موتوری، موتورسیکلتها و صنایع کاربرد دارد. بدون بهرهگیری از موتورهای درونسوز، اختراع و ساخت هواپیماها ممکن نبود. تا پیش از پرواز نخستین هواپیمای جت در سال ۱۹۳۹، نیروی محرکه تمام هواپیماها در واقع توسط موتورهای درونسوز تأمین میشد.
نخستین موتور درونسوز چهارزمانه توسط نیکلاس اوگوست اوتو[1] و مخترع آلمانی ویلیام وگنر در سال ۱۸۷۶ ساخته شد.
نیکلاس اوگوست اوتو
انواع موتورهای درونسوز:
این موتورها را به دو دسته کلی موتور چهارزمانه و موتورهای دو زمانه میتوان تقسیم کرد. اصول کاری این موتورها مشابه است. لیکن نحوه عمل آنها به علت تفاوتهای ساختاری اندکی متفاوت است. البته ازنوع امروزی تر باید به چهار زمانه اشاره کرد که حتی تاثیر کمتری بر روی الودگی هوا دارد.
موتور چهارزمانه:
این موتورها برای هر انفجار (مرحلهٔ تبدیل انرژی سوخت به انرژی مکانیکی) بایستی چهار مرحلهٔ مکش، تراکم، انفجار و تخلیه را انجام دهند.
موتورهای دوزمانه:
این موتورها در هر دور چرخش دارای یک انفجار هستند. این کار با ترکیب کردن مراحل انفجار و دم و بازدم به عنوان یک مرحله و ترکیب تخلیه و تراکم بهعنوان مرحلهٔ بعدی صورت میگیرد. راندمان موتورهای دو زمانه به مراتب از موتورهای چهارزمانه بیشتر است.
موتور دیزل گونهای موتور درونسوز است که در آن از چرخه دیزل برای ایجاد حرکت استفاده میشود. فرق اصلی آن با موتور اتو ایجاد احتراق در اثر تراکم است. یعنی انفجار بر اثر تراکم سوخت و هوا بدون نیاز به جرقه زنی میباشد(سیستم احتراق داخلی دیزل(.
موتور درون سوزی که 2 فرایند اصلی دارد.
موتور درون سوزی با چهار فرایند اصلی 1-مکش سوخت 2- تراکم 3-احتراق و 4- خروج دود است.
موتور درون سوزی بر اساس موتور چهار زمانه با افزایش فرآیند و کارکرد نسبت به آن و با ۶ عمل در چرخه فرایند می باشد.
به موتورهایی که پیستون ندارند و بجای آن روتور دارند که بصورت دورانی حرکت می کند اطلاق می شود. مانند موتور وانکل و موتور شبه توربین. این نوع موتور ها در پهپاد هایی استفاده میشود که در منطقه ای وسیع به شعاع km 300 تا km 500 مورد نیاز باشد استفاده می شود.
موتور شبه توربین خیلی شبیه موتور دورانی است، یک روتور درون بدنه ی تقریباً بیضی شکل می چرخد. موتور شبه توربین روتور چهار جزیی دارد. گوشه های روتور با بدنه به خوبی آب بندی شده اند و نیز گوشه های روتور نسبت به بخش داخلی آب بندی اند. در نتیجه چهار محفظه ی مجزا تشکیل می شود.
موتور دورانی که مخترع آن دکتر فلیکس وانکل بود، گاهی موتور وانکل یا موتور دورانی وانکل نامیده می شود. اجزائ اصلی آن روتور، محفظه روتور، محور خروجی، شمع جرقه زنی، قطعات آبندی می باشد. در موتور وانکل مانند موتور های بنزینی چهار زمانه مخلوط هوا و بنزین وارد محفظه ی بزرگی از موتور می شود سپس با کوچک شدن حجم آن مخلوط هوا و بنزین تحت فشار قرار گرفته و با ایجاد جرقه به وسیله شمع انفجار حاصل می شود، مولکول های گاز دراثر احتراق منبسط می گردند و فشار محفظه ی تراکم به شدّت بالا می رود و نیروی حاصل از آن به روتور اعمال شده و به علّت اختلاف مرکز دوران بین روتورومیل لنگ نیروی چرخشی درروتور ایجاد می گردد.این نیروی چرخشی به بادامک محور لنگ که در داخل روتور قرار دارد، وارد شده و به فلایویل و سیستم انتقال قدرت می رسد.
به موتور هایی که عمل احتراق به صورت منظم و پیوسته انجام میشود مانند موتورهای راکت و انواع موتور جت و توربین گازی اطلاق می شود.
به موتور هایی گفته میشود که عمل احتراق در آنها به صورت متناوب انجام می شود مانند موتور های پیستونی و پالس جت و موتور وانکل.
چرخه اتکینسون:
در علم ترمودینامیک و در بحث چرخههای ترمودینامیکی، موتور چرخهٔ اتکینسون[2] یک نوع موتور درونسوز میباشد که توسط جیمز اتکینسون در سال ۱۸۸۲ میلادی ابداع شد. چرخهٔ اتکینسون برای فراهم کردن ماکزیمم چگالی توان به ازای هزینهٔ خرج شده، طراحی میشود و امروزه در برخی از خودروهای برقی دو گانه(همچون تویوتا پریوس) کاربرد دارد.
جیمز اتکینسون
چرخهٔ ایدهآل ترمودینامیکی:
منحنی فشار - حجم چرخهٔ ایدهآل اتکینسون
چرخهٔ اتکینسون ایدهآل شامل فرآیندهای زیر میباشد:
۱ به ۲ – فرآیند تراکم هم آنتروپی) بیدرو و برگشتپذیر(
۲ به ۳ – فرآیند گرمایش هم حجم
۳ به ۴ – فرآیند گرمایش هم فشار
۴ به ۵ – فرآیند انبساط هم آنتروپی
۵ به ۶ – فرآیند سرمایش هم حجم
۶ به ۱ - فرآیند سرمایش هم فشار
توربین گاز:Gas Turbine یک ماشین دوار است که بر اساس انرژی گازهای ناشی از احتراق کار میکند. هر توربین گاز شامل یک کمپرسور برای فشرده کردن هوا، یک محفظه احتراق برای مخلوط کردن هوا با سوخت و محترق کردن آن و یک توربین برای تبدیل کردن انرژی گازهای داغ و فشرده به انرژی مکانیکی است. بخشی از انرژی مکانیکی تولی شده در توربین، صرف چرخاندن کمپرسور خود توربین شده و باقی انرژی، بسته به کاربرد توربین گاز، ممکن است ژنراتور برق را بچرخاند (توربو ژنراتور)، به هوا سرعت دهد (توربوجت و توربوفن) و یا مستقیماً (یا بعد از تغییر سرعت چرخش توسط جعبه دنده) به همان صورت مصرف شود (توربوشفت، توربوپراپ و توربوفن). موتور جت شامل توربوجت، توربوفن، توربوشفت، توربوپراپ، رمجت، موشک می باشد.
در سال ۱۷۹۱، یک مخترع انگلیسی به نام جان باربر، یک ماشین طراحی کرد که از نظر ماهیت کارکرد شبیه به توربینهای گاز امروزی بود و حق امتیاز این طرح را به نام خود ثبت کرد .او این توربین را برای به حرکت درآوردن یک کالسکه بدون اسب طراحی کرده بود. در سال ۱۹۰۴، یک پروژه ساخت توربین گاز توسط فرانتس استولز در برلین انجام شد که اولین کمپرسور محوری جهان در ساخت آن مورد استفاده قرار گرفته بود، ولی این پروژه ناموفق بود. در طی سالهای بعد، افراد مختلف بر روی ایده توربین گاز فعالیت کردند، به طوری که شرکت جنرال الکتریک آمریکا که امروزه بزرگترین تولیدکنندهٔ توربین گاز در جهان است، در سال ۱۹۱۸ بخش توربین گاز خود را راهاندازی کرد. با این وجود، نخستین توربین گازی برای تولید انرژی برق، در سال ۱۹۳۹ میلادی و در شرکت براون باوریدر سوئیس ساخته شد که ظرفیت آن ۴ مگاوات بود.
مبنای کارکرد:
چرخهٔ برایتون، اساس کارکرد توربینهای گاز:
مبنای کار توربینهای گاز از نظر ترمودینامیکی، بر اساس چرخهٔ برایتون است که در آن، هوا به صورت بیدررو فشرده شده، احتراق در فشار ثابت رخ داده و انبساط هوای فشرده و داغ در توربین، به صورت بیدررو رخ میدهد و هوا به فشار اولیه میرسد. در عمل، اصطکاک و توربولانس باعث میشوند که:
با افزایش دمای هوای ورودی به توربین، راندمان توربینهای گاز افزایش مییابد؛ بنابراین، بهتر است که این دما هر چه بیشتر انتخاب شود. اما در این مورد از نظر تحمل مواد تشکیلدهندهٔ محفظهٔ احتراق و پرههای توربین، محدودیت وجود دارد؛ بنابراین، در این قسمتها که به آنها بخشهای داغ یا Hot Sections، گفته میشود، از مواد مقاوم به دماهای زیاد مانند سوپرآلیاژها استفاده میشود. همچنین این قسمتها با استفاده از تکنولوژیهای پیچیدهای خنککاری میشوند.
انواع توربین گاز:
توربین گاز سری H شرکت جنرال الکتریک، این توربین ۴۸۰ مگاواتی در چیدمان سیکل ترکیبی، بازده حرارتی ۶۰٪ دارد.
توربینهای گاز صنعتی برای تولید توان الکتریکی، که توربوژنراتور گاز هم نامیده میشوند، توربینهای گازی هستند که توان تولیدشده به وسیلهٔ آنها، مستقیماً و یا پس از تغییر سرعت دوران در جعبهدنده، به ژنراتور منتقل شده و در آنجا به انرژی الکتریکی تبدیل میشود. این نوع توربین گاز، میتواند به صورت سیکل ساده (به انگلیسی: Single Cycle) و یا سیکل ترکیبی (به انگلیسی: Combined Cycle) باشد. در حالت سیکل ساده، گازهای خروجی از اگزوز توربین که میتوانند تا ۶۰۰ درجه سانتیگراد دما داشته باشند، مستقیماً وارد هوا شده و انرژی باقیمانده در آن هدر میرود؛ ولی در حالت سیکل ترکیبی، یک یا دو توربین گاز با یک توربین بخار کوپل میشوند و گازهای خروجی از توربین گاز در بخشی به نام بویلر بازیاب، آب بازگشتی از کندانسور توربین بخار را که توسط پمپ فشرده شده، به بخار تبدیل میکنند. در نتیجه در حالت سیکل ترکیبی، از انرژی موجود در گازهای خروجی از اگزوز توربین گاز استفاده شده و بویلر توربین بخار بدون نیاز به سوخت، بخار آب تولید میکند؛ بنابراین، با استفاده از این روش، راندمان سیکل افزایش مییابد. توربوژنراتورها همچنین میتوانند به صورت تولید همزمان برق و گرما (به انگلیسی: Cogeneration) استفاده شوند که در این ترکیب، گاز خروجی از آنها برای تولید آب گرم و یا هوای گرم ساختمانها و کارخانجات استفاده میشود.
این نوع از توربینهای گاز که شامل توربوکمپرسورها و توربوپمپها میشوند، توربینهای گازی هستند که در آنها انرژی تولید شده توسط توربین، صرف به گردش درآوردن یک کمپرسور (جهت فشردهکردن یک مادهٔ گازی) یا پمپ (جهت بالابردن فشار یک مایع) میشود.
موتورهای جت[ویرایش]
اصول کار توربوجت
موتورهای جت، نوعی موتور هستند که از شتاب دادن و تخلیه سیال برای ایجاد پیشرانش بر پایه قانون سوم نیوتن استفاده میکنند. دو نوع از موتورهای جت یعنی توربوجتها و توربوفنها شامل توربین گاز بوده و در واقع یک نوع توربین گاز هستند.
توربوجتها، نوعی توربین گاز هستند که در آنها همهٔ انرژی تولید شده در توربین صرف چرخاندن کمپرسور میشود و هوای داغ خروجی از توربین پس از عبور از یک نازل، سرعت گرفته و به صورت یک جت سیال با سرعت زیاد از انتهای آن خارج میشود.
اصول کار مو
[1] نیکلاس اوگوست اوتو، مخترع آلمانی بود که در سال 1876 اولین موتور درونسوز چهارزمانه را ساخت که الگو و مدلی شد برای صدها میلیون موتور مشابه که از آن زمان تا کنون ساخته شده است. موتور درونسوز یک وسیله گردنده است که در قایق موتوری و موتورسیکلتها کاربرد دارد. علاوه بر موارد استعمال فراوان آن در صنعت، اختراع هواپیما بدون استفاده از آن غیر ممکن بود. تا قبل از پرواز اولین هواپیمای جت در سال 1939، نیروی محرکه تمام هواپیماها در واقع توسط موتورهای درونسوز که چرخهکار آنها بر مدار اوتو بودف تأمین میشد. امّا مهمترین مورد کاربرد موتورهای درونسوز استفاده ازآنان در اتومبیلها است. قبل از آنکه اوتو موتور خود را اختراع کند برای ساخت اتومبیل تلاشهای فراوان و عدیدهای شده بود. برخی مخترعین نظیر زیگفرید مارکوس (در سال 1875) اتین لنور (در سال 1862) و نیکلاژوزف کنوت (در سال 1769) موفق به ساخت مدلهایی شدند که حرکت میکرد. اما به علت نبودن موتور مناسب، موتوری که هر دو مزیت وزن کم و قدرت زیاد را با هم داشته باشد هیچ کدام از آن مدلها در عمل قابل استفاده نبود. ولی در خلال پانزده سال پس از اختراع موتور چهار زمانه اوتو، دو مخترع آلمانی دیگر، کارل بنز و گوتلمب دایملر، هر یک اتومبیلهایی قابل استفاده و قابل فروش ساختند...
[2] جیمز اتکینسون : James Atkinson (physicist ۱۷ فوریه ۱۹۱۶ – ۹ مه ۲۰۰۸) یک فیزیک آزمایشگاهی اهل بریتانیا بود.
مشخصات فایل
عنوان:روش شناسی پژوهش های داخلی و خارجی مربوط به حوزه برنامه درسی در آموزش عالی
قالب بندی: WORD
تعداد صفحات: 32
محتویات
چکیده
Abstract
مقدمه
روش شناسی پژوهش در مسائل تربیتی و برنامه درسی
روش پژوهش
نتایج
سؤال اول پژوهشی: رویکرد و روش پژوهشی غالب در پژوهش های خارجی چیست؟
سؤال دوم پژوهشی: رویکرد و روش پژوهشی غالب در پژوهش های داخلی چیست؟
سؤال سوم پژوهشی: رویکردهای پژوهشی داخلی و خارجی در طی حدود 12 سال چه روندی داشته اند؟
بحث و نتیجه گیری
منابع
قسمتی از متن
روش شناسی پژوهش های داخلی و خارجی مربوط به حوزه برنامه درسی در آموزش عالی
Internal and external research methodologies relevant to the curriculum in higher education
چکیده: برنامه درسی همواره مهم ترین عنصر هر نظام آموزشی به شمار می رود که تحقیقات نسبتاً گسترده ای را به خود اختصاص داده است .این پژوهش با رویکرد کمی و با استفاده از روش تحلیل محتوای اسنادی به بررسی روش شناسی پژوهش های برنامه درسی در حوزه آموزش عالی پرداخت .به این منظور از میان پژوهش های انجام گرفته در این حوزه ،تعداد 30پژوهش داخلی از 13 مجله و 30پژوهش خارجی از14مجله معتبر با استفاده از روش نمونه گیری گیری هدفمند انتخاب و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت .نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که در پژوهش های خارجی برنامه درسی رویکرد کیفی ، رویکرد غالب بود به طوری که 60% پژوهش های مبتنی بر رویکرد مزبور بود .در این میان پژوهش های
موردی و پدیدارشناسی به ترتیب با 50% و 37/5%دارای بیشترین کاربرد در میان پژوهشگران بود .همچنین نتایج پژوهش حکایت از آن داشت که در ایران رویکرد کمی در ایران ، رویکردغالب پژوهشی با 50% فراوانی بود .در این میان روش پژوهش پیمایشی با فراوانی85/8% پرکاربردترین روش بود .همچنین این پژوهش نشان می دهد که روند پژوهش ها در تحقیقات داخلی و خارجی حاکی از روند کمی به سوی کیفی و ترکیبی است. البته این روند در تحقیقات خارجی فراوان تر بود.
Abstract: Curriculum has always been the main element in any educational system and a relatively large number of research has been carried out in this area. Using quantitative approach and document content analysis, this study investigates the methodologies applied in research on higher education curriculum. Among the existing literature, 30 studies from 13 journals that were carried out by Iranian researchers, and 30 studies from 14 credible journals carried out by foreign scholars were selected through purposeful sampling, and subsequently analyzed. The results reveal that in foreign studies on curriculum, qualitative approach was dominant, employed in sixty percent of the studies. Within this portion, case studies and phenomenological approach with %50 and 37.5% were used most by the researchers. The study also found that quantitative approach was the dominant approach applied in Iranian studies (fifty percent), among which survey methodology was the most widely used (%85.8). Moreover, this study indicates that both Iranian and foreign research are moving from quantitative to qualitative and mixed research, although this trend is stronger in foreign research. Keywords: methodology, curriculum, higher education.
مقدمه
پژوهش علمی فرایند جستجوی منظم است که پژوهشگر برای پی بردن به حقیقت پدیده هایا موقعیت های نامعین آن را به کار می گیرد تا مسئله را شناسایی و درباره آن به جستجویاطلاعات بپردازد (سراجی و عطاران ،1389). نکته کلیدی آن است که پژوهش یک "فرایند" فعال و جهت دار است که این ویژگی آن را از جمع آوری منفعلانه اطلاعات متمایز می سازد (علاقبند راد ،1382.) البته تلقی هر پژوهشگر از حقیقت، او را به سوی روش ها و یافته های خاص رهنمون می سازد (بلام2، 2331). کثرت روش شناختی یک امر مقبول و خواستنی و واقعی، البته با شدت و ضعف، در جامعه علمی تعلیم و تربیت در جهان و ایران است (مهرمحمدی ،1391) تمایز میان مبحث "روش شناسی پژوهش تربیتی" از بحث "روش ها و فنون تحقیق در تعلیم و تربیت" و ارتباط آن با دیدگاه های فلسفی به طور طبیعی مستلزم آن است که پذیرای رویکردهای متنوعی در این زمینه برحسب سنت های فلسفی گوناگون باشیم (صادق زاده قمصری ،1381)
در علوم انسانی و رفتاری با در رویکرد فلسفی مهمی مواجه هستیم. یکی رویکرد خردگرایانه2 یا دیدگاه اصالت تحصلی (اثبات گرایانه) و دیگری رویکرد طبیعت گرایانه یا تفسرگرایانه (نادزر9، 2009) رویکرد اثبات گرایانه که توسط اگوست کنت4 (1830) ارائه شد ،بر این فرض استوار است که متغیرهای تشکیل دهنده یک فرایند پیچیده را می توان به طور جداگانه از یکدیگر بررسی کرد (برایمن1، 2001) در مقابل، رویکرد تفسیرگرایانه تأکید دارد واقعیت مورد مشاهده به تفسیر افراد و ذهنیت آنان بستگی دارد و مطالعه اجزاء پدیده به طور جداگانه، ما را به شناخت کامل آن پدیده هدایت نمی کند (عابدی و شواخی، 1389) این دو سنت فلسفی به ویژه در چند دهه اخیر لزوم توجه به انواع روش پژوهش در روش شناسی
مسائل تعلیم و تربیت را موجب شده است (آندرسون و شاتوک2، 2012، یاریم و تاناکا2، 2012). بهاعتقاد نادولسکی9 و همکاران (2008) این امر بدان دلیل است که با توجه به گسترش انگیزه ها ورویکردهای نوین آموزش و یادگیری، رویکردهای جدیدی در زمینه روش شناسی ظهور یافتهاست. روش شناسی به معنی تدوین و تنظیم شیوه ها و اقدامات نظام یافته و دارای انسجام منطقی در پژوهش علمی به منظور دستیابی به دانش بوده و دربرگیرنده مبانی، اصول و چارچوب اقدامات معین در هر پژوهش است ( لطفآبادی، 1385) از آنجاکه آموزش عالی ،به عنوان یک حوزه مطالعه و پژوهش شناخته شده است (تایت4،2012)، این روش ها و ابزارهای پژوهش خاص آن ها، جایگاه خاصی برای پاسخگویی به نیازها و مسائل موجود پیدا کرده اند (آلدریچ1، 2005). ترواورس(2009) و تایلر و کافی (2009)تأکید دارند که اثربخشی پژوهش ها در حوزه تعلیم و تربیت، مستلزم نوآوری در روشها است. تاکنون در مسائل تربیتی سه روش شناسی پژوهشی شامل: روش شناسی کمی، کیفی و ترکیبی یا آمیخته مطرح شده است (شعبانی ورکی ،1378). به اعتقاد وسترمن0 (2006) در هر یک از این روش شناسی های پژوهشی، پژوهشگر در انتخاب مسئله پژوهشی، تنظیم اهداف و سؤالات پژوهش ،انتخاب نمونه، نحوه گردآوری داده ها و تحلیل آنها به اقدامات متفاوتی دست می زند. ازجمله زمینه هایی که در علوم تربیتی پژوهش هایی را به خود اختصاص داده است، حوزه برنامه درسی است. با عنایت به اینکه برنامه درسی دامنه گسترده ای از ابتدایی تا مقاطع گوناگون دانشگاهی را در برمی گیرد، این پژوهش به بررسی تحقیقات انجام شده در حوزه برنامه درسی در آموزش عالی می پردازد. بدین منظور، ابتدا سه روش شناسی پژوهشی کمّیکمّی، کیفی و ترکیبی تبیین و سپس میزان و روند استفاده از آنها در حوزه برنامه درسی در آموزش عالی در مجلات ایرانی و سایر کشورها بررسی می شود. همچنین فراوانی استفاده از روش های پژوهشی مرتبط با سه رویکرد مذکور در مجلاتی که به طور خاص به برنامه درسی در آموزش عالی پرداختهاند، بررسی و مورد مقایسه قرار می گیرد.
مشخصات فایل
عنوان: سیاست خارجی
قالب بندی: .word
تعداد صفحات:19
محتویات
سیاست خارجی: مبانی نظری
محیط سیاست خارجی از دیدگاه روانشناختی
غدم قطعیت در سیاست خارجی
ساده سازی در تصمیم گیری سیاست خارجی
قدرت ملی و سیاست خارجی
متغیرهای موثر در سیاست خارجی
اشکال تصمیم در سیاست خارجی
نقش نقش
نیاز به شناسایی
رئیس جمهور
مشاوران سیاست خارجی
تناقض در اهداف سیاست خارجی
قسمتی از متن
سیاست خارجی: مبانی نظری
در حال حاضر، زمینه های مطرح در مطالعه روابط بین الملل، متعدد است، اما می توان آن را در حداقل سه گروه از انگاره ها[1] تقسیم بندی نمود که بنام کشور محور، چند محور و جهان محور خوانده شده است[2]. در سیاست خارجی مشابه چنین مدلی را می توان مطرح نمود که بنام انگاره های واقع گرایی، آرمان گرایی و جهانگرایی مشهور میباشند[3].
نظام جهانی، روابط مابین کشورها و همچنین ظهور بازیگران بین المللی بغیر از کشورها، به درجه ای رسیده است که نمی توان آن را با روابطی که تنها چند دهه پیش بوده است، مقایسه نمود. سیاست خارجی نیز به همین میزان اهمیت پیدا نموده و عواملی که سیاست خارجی را می سازند، بیشتر و با اهمیت تر گشته اند. کنش، واکنش و کنش متقابل میان کشورها به سطح بالایی رسیده است. در اولین سالهای هزاره سوم، دیگر بدون داشتن روابط با دیگر کشورها ادامه حیات برای هیچ واحد سیاسی امکان پذیر نیست.[4]
سیاست خارجی، اصولا در مورد فعالیت های یک کشور در محیط و شرایط خارجی است.[5] در همین ارتباط، سیاست خارجی می تواند یک استراتژی و یا برنامه ای از فعالیت ها تعریف گردد که توسط تصمیم گیران یک کشور در برابر کشورهای دیگر و یا نهاد های بین المللی انجام شده تا به اهدافی که بنام منافع ملی آن کشور خوانده میشود، برسند. سیاست خارجی همچنین پروسه ای شامل اهداف مشخص، عوامل معین خارجی وابسته به اهداف فوق الذکر، توانایی کشور در رسیدن به نتایج مطلوب، توسعه یک استراتژی سودمند، اجرای استراتژی، ارزیابی و کنترل آن می باشد.[6]
تصمیم گیری در سیاست خارجی عموما بنام کشور خوانده می شود. بعنوان مثال، گفته می شود که کشور الف اقدام به اعتراض به کشور ب نمود. در حالیکه همه می دانیم که کشور یک واژه انتزاعی است و نمی تواند تصمیم گیر باشد. در حقیقت سیاست خارجی، پروسه ایست از تصمیم گیری و افرادی که بنام تصمیم گیر مانند سایر امور کشور به نیابت از کشور و یا مردم تصمیم می گیرند.[7] بسیاری از ناظران الگوی دولت عامل تصمیم گیرنده را بطور مسلم بازیگرانی می دانند که سیستم بین المللی را تشکیل میدهند. این بدان معنی است که عمل در سیستم بین المللی عادتا به دولتها نسبت داده می شود. ولی این دولت ها مجموعه ای از کارکنان دولتی هستند که بجای جوامع ملی خود و بنا به وظیفه ای که برایشان این جوامع معین کرده اند عمل می کنند. بقول جیمز روزنا "این که می گوئیم آلمان این را می خواهد، یا فرانسه از آن احتراز می کند، این خطر وجود دارد که نسبت دادن مشخصات یک انسان به غیر انسان یا واحدهای تجریدی را بیش از حد لازم ساده کرده باشیم[8]". با این همه، او از این روش بعنوان یک اختصار لازم دفاع می کند.[9]
مورگنتا، پیشکسوت نظریه پردازان بعد از جنگ جهانی دوم در روابط بین الملل و سیاست خارجی است. او در کتاب خود روش منطقی و یا عقلایی را تائید کرده و می نویسد: "ما (تحلیلگر) خود را به جای سیاستمداری قرار می دهیم که بعضی از مسائل سیاست خارجی ملتی را باید تحت شرایطی حل نماید. و از خود می پرسیم، در چنین شرایطی چه راه های منطقی دیگری وجود دارد که یک سیاستمدار می تواند (با فرض اینکه همیشه رفتار منطقی داشته باشد) برای حل این مسئله انتخاب کند و کدامیک ازاین راه های منطقی را این سیاستمدار احتمالا انتخاب خواهد کرد."[10]
برای هر کشوری در سیاست خارجی، نوع کشوری که در مقابل برای ایجاد ارتباط برگزیده است، مهم می باشد. به نظر می رسد که در یک تقسیم بندی کلی، کشور روبرو می تواند در یکی از هفت گروه زیر باشد:
-دشمن ما
-متحد ما
-بی طرف
-تسلط طلب
-متحد وابسته به دشمن ما
-وابسته به کشور ما
-دست نشانده کشورما[11]
در اکثر اوقات تصمیم گیرندگان در سیاست خارجی پس از آنکه کشوری را در یکی از دستجات فوق الذکر جای دادند، از آن پس نوع تصمیم گیری و تعامل با آن کشور پیرو هنجارهای حاکم بر این دسته از کشورها می باشد.
تصمیم گیری در سیاست خارجی در محیطی انجام می شود که دارای عوامل متعدد است. می توان بصورت ساده این عوامل را به عوامل داخلی وخارجی تقسیم نمود، گرچه این کار نیز بلحاظ تعامل عوامل داخلی و خارجی به دقت نمی تواند انجام پذیرد[12].
از طرف دیگر رفتار انسانی در سالهای اخیر کشف شده است که ریشه در درون آدمی و مسائل ژنتیکی دارد. عوامل روانشناختی پیامدهای جدی بر روی رفتار انسانها بخصوص در نحوه تصمیم گیری بشر دارد. بنابراین محیط روانشناختی در سیاست خارجی از عواملی همچون ادراک، تصویر ذهنی، فرضیات و انتظارات تصمیم گیر از تعامل با جهان تشکیل می شود.[13]
تامدتی پیش تصور می گردید که سیاست خارجی امری حکومتی و دولتی است و افراد در طراحی و اجرای آن نقش تاثیرگذار ندارند، اما پس از توسعه علوم روانشناختی و بخصوص روانشناسی سیاسی اکنون دانشمندان بر این عقیده اند که افراد تصمیم گیر در سیاست خارجی نقش اساسی در این پروسه دارند. گرچه روشن است که کشورها بعنوان واحد های سیاسی همچنان مهمترین بازیگران صحنه بین المللی هستند، ولی در واقع این افراد عالی رتبه نظام های سیاسی هستند که از جانب کشورها تصمیم می گیرند[14].
رفتارشناسی معرفتی[15] به معنای آن است که انسان به محیط خود از طریق خودآگاهی که خود درک او از مسائل در پرتو دانایی قبلی اوست، به واکنش می پردازد.[16] معرفت و یا شناخت، به معنای پروسه ذهنی دانستن، یادگیری و درک امور است. بنابراین مطالعات مربوط به شناخت به موضوعاتی همچون تصویر ذهنی و راه هایی که این تصویر ساخته می شود، اصلاح می شود، عمل می کند و بر رفتار انسان تسلط دارد مربوط است.[17]
ارزشها عناصری هستند که بر روی کنش انسان تاثیر دارند. هرکسی سعی دارد که ارزشهای مورد قبول خود را به اهداف سیاسی مشخصی منتقل نماید و تصمیم گیران در سیاست خارجی نیز تلاش می نمایند تا ارزشها و تجربیات خود را در تصمیمات منعکس نمایند. و در همین زمان آنها تحت تاثیر تعداد بی شماری از عوامل محیط داخلی و خارجی هستند.[18]
روشن است که هر تصمیم گیر زمانی که اطلاعات جدیدی به او می رسد، سعی مینماید که این اطلاعات را با تئوری ها و ادراکات قبلی خود تطبیق دهد. نکته دیگر آنکه تصمیم گیران بدنبال درک آن چیزی هستند که آن را انتظار دارند.[19]
بخشی از نخبگان هر کشور در میدان تصمیم گیری در سیاست خارجی حضور دارند. شخصیت نخبگان، روشهای آنان، عقاید، ارزشها و دیگر تک ویژگیهای[20] آنان نیز در سیاست خارجی مورد توجه قرار گرفته است. در مطالعه ای که در مورد ارتباط مابین ارزشهای حاکم بر نخبگان و رفتار سیاست خارجی انجام گرفته است، جرالد هوپل 39 کشور را از میان 56 کشور که دارای حوادث بیشتر در سیاست خارجی خود بوده اند بر می گزیند. او سپس با استفاده از شیوه های ریاضی همچون تحلیل رگرسیون، چهار دسته از متغیرهایی در زمینه روانشناختی، اجتماعی، بین کشوری و جهانی را انتخاب نموده و همچنین کشورها را به چهار دسته غربی، بسته، بی ثبات و جهان سوم تقسیم می نماید. او سه متغیر وابسته نیز در سیاست خارجی کشورها بعنوان رفتار دیپلماتیک سازنده، منازعه غیر نظامی و استفاده از زور در نظر می گیرد. او نتیجه می گیرد که تمام متغیرهای در صحنه خارجی و داخلی، در سطح فردی، کشوری و بین المللی می باید در فهم سیاست خارجی در نظر گرفته شوند. او همچنین نتیجه می گیرد که عوامل فردی و روانشناختی قوی ترین محرک ها در سلسله مراتب تصمیم گیری در سیاست خارجی هستند، در حالیکه متن و محتوای تصمیم شاید این مقدار مهم نباشد. در کشورهای بسته و یا در حال توسعه نقش خصوصیات فردی در تصمیم گیری در سیاست خارجی مهمتر از کشورهای توسعه یافته است. او همچنین نوعی همگنی و تجانس مابین نخبگان سیاست خارجی در تمام کشورها می یابد.[21]
[1] Paradigms
[2] Rosenau, James N. & Mary Durfee; Thinking Theory Thoroughly-Coherent Approaches to an Incoherent World; Oxford: Westview Press, 1995.
[3] Sergunin, Alexander; "Russian Post-Communist Foreign Policy Thinking at the Cross-Roads: Changing Paradigms"; Journal of International Relations and Department; Vol. 3, No. 3, Sep. 2000, P. 34.
[4] Baharcicek, Abdulghadir; "Psychological Environment of Foreign Policy Making"; Turkish Foreign Policy Quarterly; Vol. 26, November 2001, Pp. 1-6.
[5] Holsti, K. J.; International Politics: A Framework for Analysis; New Jersey: Prentice-Hall International, 1982.
[6] Jack C. Plano & Roy Olton, The International Relations Dictionary, Forth Edition, New York: Longman, 1988.
[7] Frankle, Joseph; National Interest; New York: Pall Mall Press, 1970.
[8] Rosenau, James (ed); International Politics and Foreign Policy, Glencoe, Ill., 1961. P. 78.
[9] آلیسون (1364)، ص. 62.
[10] Morgenthau, Hans; Politics Among Nations; 4th edition, New York: 1970, P. 185.
[11] Cottam, Martha L.; Foreign Policy Decision Making: The Influence of Cognition; Boulder: Westview Press, 1986, P. 50.
[12] Allen, David; "The Context of Foreign Policy Systems: The Contemporary International Environment"; Michael Clarke & Brian White (eds), Understanding Foreign Policy: The Foreign Policy System Approach, New York: Edward Elgar, 1989, Pp. 60-83.
[13] Farrands, Christopher, "The Context of Foreign Policy Systems: Environment and Structure", Michael Clarke & Brian White (eds), Understanding Foreign Policy: The Foreign Policy System Approach, New York: Edward Elgar, 1989, Pp. 84-108.
[14] Plano (1998), P. 89.
[15] Cognitive Behaviorism
[16] Frankel, Joseph, "Towards a Decision Making Model in Foreign Policy"; Political Studies, Vol. 7, No. 1, 1959, Pp. 1-11.
[17] Vogler, John; Perspectives on the Foreign Policy Systems: Psychological Approaches", Michael Clarke & Brian White (eds), Understanding Foreign Policy: The Foreign Policy System Approach, New York: Edward Elgar, 1989, Pp. 135-162.
[18] Bilton, Tony, Kevin Bonnet; Introductory Sociology; Second Edition London: McMillan, 1987.
[19] Jervis, Robert, "Hypotheses on Misperception", World Politics, Vol. 20, No. 3, pp. 454-479.
[20] Idiosyncratic Characteristics
[21] Hopple, Gerald W.; Political Psychology and Biopolitics: Assessing and Predicting Elite Behavior in Foreign Policy Crises; Boulder: Westview Press, 1980, Pp. 117-157.