مشخصات فایل
عنوان: اصطلاحات متداول در فرایند تهویه مکانیکی
قالب بندی: word
تعداد صفحات: 15
محتویات
تعداد تنفس Frequency) یا ((RR (Respiratory Rate
حجم جاری (Tidal Volume(Tv))
(Minute volume (Mv)) حجم دقیقهای
زمان دم (Inspiratory Time (Ti))
کسر اکسیژن دمی (Fractional Inspired Oxygen (Fio2))
حساسیت ونتیلاتور(Sensitivity / Trigger)
Flow
(Inspiratory, Expiratory Ratio یا Ratio E: I) نسبت دم به بازدم
فشار مثبت انتهای بازدم و فشار مثبت مداوم راههای هوایی :
Positive End expiratory ventilation (PEEP)
Continues Positive Airway pressure (CPAP)
داخلیPEEP
فشار کفهای یا فشار استاتیک (Plateau pressure)
Ramp
فشار حمایتی PS (pressure support )
دم عمیق Sigh
Apnea Ventilation
تنفسهای خودبخودی با فشار مثبت مداوم راههای هوایی در دو سطح متفاوت
(BIPAP Biphasic positive airway pressure)
Ventilator modes
تنفس با فشار مثبت متناوب(IPPB Intermittent positive pressure Breathing)
حداکثر فشار راههای هوایی Peak airway pressure or Peak inspiratory pressure (PIP)
(MAP یا Mean airway pressure) فشار متوسط راههای هوایی
افزایش یا کاهش فشار راههای هوائی (Airway pressure low or high)
نگهداشتن ریهها در حالت دم Hold) (Inspiratory
نگهداشتن ریهها در حالت بازدم Hold) (Expiratory
مقاومت راههای هوایی (Resistance airway)
ظرفیت (قابلیت اتساع) (Compliance)
HME filter (Heat and moisture Exchange filter) or Hygrobac filter
حساسه جریان (Flow Sensor)
منابع
تعداد تنفس Frequency) یا ((RR (Respiratory Rate
تعداد تنفسهایی است که در هر دقیقه توسط ونتیلاتور به بیمار دادهمیشود و بستگی به پاتولوژی بیماری بیمار و حجم جاری و مقدار مورد نیاز Paco2 دارد. برای بیماران با ریه طبیعی تعداد تنفس بین 8-6 تنفس در دقیقه مناسب است. برای بیماران با بیماریهای انسدادی ریه برای جلوگیری از auto PEEP و هیپرونتیلاسیون یا خروج بیش از حد Co2 تعداد تنفس بین 8-6 تنظیم میشود. بیماران با بیماریهای محدودکننده ریوی(پنومونی) تعداد تنفسها بین 20-12 تنفس در دقیقه را تحمل میکنند.
حجم جاری (Tidal Volume(Tv))
حجم جاری، حجمی از گاز است که در هر تنفس توسط ونتیلاتور به بیمار تحویل میگردد. این حجم از 5 تا 15 میلیلیتر به ازای هرکیلوگرم وزن بیمار قابل تنظیم است و بستگی به ظرفیت ریهها، مقاومت راههای هوائی و پاتولوژی بیماری دارد. افراد با ریه طبیعی حجمهای 12- 15 cc/kg را تحمل میکنند اما در بیماران با بیماریهای محدود کننده ریوی از حجمهای cc/kg 5-8 استفاده میشود.
(Minute volume (Mv)) حجم دقیقهای
عبارت است از حاصل ضرب تعداد تنفس(F یا RR) در حجم جاریTV Tv × RR= MV
زمان دم (Inspiratory Time (Ti))
در ونتیلاتورهای زمانی با تنظیم مستقیم نسبت دم به بازدم، زمان دم با توجه به تعداد تنفس و نسبت دم به بازدم تنظیم میگردد. بعنوان مثال اگر تعداد تنفس 12 بار در دقیقه باشد و نسبت دم به بازدم 1:2 در نظر گرفته شود. زمان هر سیکل تنفسی 5 ثانیه و زمان دم 7/1 ثانیه میگردد. در ونتیلاتورهای حجمی نسبت دم به بازدم با میزان Flow تنظیم میشود و هرچه قدر زمان Flow بیشتر باشد سرعت جریان هوا در دم بیشتر شده و زمان دم کوتاهتر میشود و بر عکس با کاهش Flow سرعت جریان هوا در دم کمتر و در نتیجه زمان دم بیشتر میشود. در ونتیلاتورهای پیشرفتهتر زمان دم مستقیما تنظیم شده و به هنگام تنظیم زمان دم پارامترهای I:E و Flow در صفحه نمایش ونتیلاتور به نمایش در میآید تا کاربر بتواند بر اساس آنها زمان دم را دقیقا تنظیم نماید.
کسر اکسیژن دمی (Fractional Inspired Oxygen (Fio2))
درصد یا کسر اکسیژن دمی مقدار اکسیژنی است که به بیمار داده میشود و بین 21% (هوای اتاق) تا 100% قابل تنظیم است. اگر چه توصیه میشود برای پیشگیری از مسمومیت با اکسیژن نباید به مدت طولانی از اکسیژن 100% استفاده شود، اما در ابتدای وصل کردن بیمار به ونتیلاتور معمولا جهت جلوگیری از هیپوکسی از اکسیژن 100% استفاده میگردد. مسمومیت با اکسیژن ساختار غشای آلوئولی- مویرگی را متغیر میکند و باعث ادم ریوی، آتلکتازی و کاهش Pao2 میگردد. بنابر این به محض ثابت شدن وضعیت بیمار بر اساس پالس اکسی متری و ABGs درصد اکسیژن بتدریج پایین آورده میشود. در صورتیکه علیرغم تجویز اکسیژن 60% ، Pao2 به 60 میلیمترجیوه نرسید بجای بالابردن Fio2 باید از PEEP استفادهکرد. در اکثر ونتیلاتورها امکاناتی تعبیه شده است که در مواردی مانند ساکشن ترشحات ریوی، برونکوسکوپی، فیزیوتراپی ریوی، انتقال بیمار یا انجام سایر پروسیجرهای استرسزا میتوان بطور موقت به بیمار اکسیژن 100% داده شود.
حساسیت ونتیلاتور(Sensitivity / Trigger)
در تنفسهای اجباری طبق فواصل از پیش تنظیم شده، دم اجباری ارائه میگردد. اما در صورت شروع تنفس مجدد بیمار، با تنظیم حساسیت، ونتیلاتور شروع به ارائه جریان میکند که یک افت فشار، در مدار دستگاه احساس شود. بنابراین تنظیم حساسیت (Senility setting) نمایانگر مقدار افت فشار در زیر خط پایه(انتهای بازدم) است که بیمار بایستی در مدار ونتیلاتور ایجاد کند(Triggering effort) تا موجب تحریک دستگاه جهت ارائه حجم جاری تنظیمی برروی آن شود. با تنظیم صحیح کلید حساسیت، میتوان پاسخ تهویهای دستگاه را با کوششهای بیمار هماهنگ کرد. در مد کنترله کلید حساسیت(off) است، بنابراین دستگاه پاسخی به کوشش تنفسی بیمار نمیدهد، در حالیکه در مدهای کمکی مانند SIMV با تنظیم صحیح میزان حساسیت، دستگاه به کوشش تنفسی بیمار با یک تنفس اجباری هماهنگ با دم بیمار پاسخ میدهد. بنابراین حساسیت ونتیلاتور مقدار تلاش تنفسی بیمار را که جهت شروع دم ونتیلاتور لازماست را تعیین می کند و بر اساس فشار یا حجم تنظیم میگردد. در ونتیلاتورهای جدید غالبا بجای حساسیت فشاری از حساسیت جریانی (Flow Triggering) یا (Flow by) استفاده میشود. در سیستم حساسیت جریانی، زمانیکه جریان دم ارادی بیمار به حجم از پیش تنظیم شده(توسط اپراتور) برسد یک تنفس حمایتی توسط ونتیلاتور تحویل میگردد. اساس کار حساسیت جریانی به این صورت است که یک جریان مداوم از داخل مدار ونتیلاتور باز میگرد(جریان تحویلی = جریان برگشتی)، زمانیکه بیمار تنفس ارادی را شروع نماید، قسمتی از جریان گاز عبوری وارد ریه بیمار شده، بنابراین حجم گاز برگشتی کاهش مییابد. (جریان برگشتی< جریان تحویلی)، ونتیلاتور این اختلاف جریان را حس کرده وبا ارایه جریان کافی، از دم بیمار حمایت میکند. برای مثال اگر میزان حساسیت جریان (Flow Sense)، 3 لیتر در دقیقه و مقدار جریان پایه (Flow Base)، 6 لیتر در دقیقه تنظیم شود، جریانی به میزان 6 لیتر در دقیقه در طی بازدم در مدار ونتیلاتور جریان مییابد. اگر بیمار تنفس ارادی نداشته باشد، 6 لیتر هوا در مدار باز دمی برمیگردد. لیکن اگر تنفس بیمار شروع و مقدار برگشتی از 6 لیتر به 3 لیتر افت نماید، نمایانگر دم ارادی بیمار به میزان 3 لیتر در دقیقه میباشد که محرک دستگاه برای تحویل حجم جاری تنظیمی بر روی ونتیلاتور میباشد. انتخاب میزان Trigger بستگی به مد تنفسی و میزان کوشش تنفسی بیمار دارد. به عبارت دیگر حساسیت بر اساس نوع ونتیلاتور حساسیت دستگاه، میزانی از تلاش بیمار(فشار منفی یا حجمی) است که برای تحویل تنفس از طرف ونتیلاتور لازم است. حساسیت دستگاه باید به نحوی تنظیم شود که به بیمار امکان تحریک ونتیلاتور جهت ارائه حجم جاری را بدهد. در صورتی که برای تحریک دستگاه نیاز به کوشش تنفسی بیشتری باشد و یا بین زمان کوشش تنفسی بیمار و شروع جریان گاز تاخیری پیش آید، افزایش کار عضلات تنفسی و در نهایت خستگی بیمار در انجام تنفس ارادی اتفاق میافتد. برعکس بالا بردن حساسیت موجب کاهش مقدار کوشش مورد نیاز برای تحریک ونتیلاتور توسط بیمار خواهد شد. در این حالت ونتیلاتور نسبت به کوشش دمی بیمار بیش از حد حساس میشود، در این حالت سیکلهای ونتیلاتوری خودبخود یا سیکلهای خودکار ایجاد خواهد شد در این سیکلها ونتیلاتور بدون در نظر گرفتن جایگاه بیمار در سیکل تنفسی، یک تنفس را بلافاصله بعداز تنفس قبلی ارایه میکند.
Flow
سرعت جریان هوا در طول دم است که بر حسب لیتر در دقیقه محاسبه میشود و منظور از فلو این است که حجم مشخصی از گاز (حجم جاری) با چه سرعتی به بیمار برسد هر چه فلو بیشتر باشد زمان دم کوتاهتر میشود و در نتیجه فشار حداکثر ریه بیشتر خواهدشد و بر عکس با کاهش فلو زمان دم طولانی تر میگردد. مقدار نرمال آن تقریبا 30 تا 50 لیتر در دقیقه است. در بیماران با دیسترس تنفسی و یا حجم های جاری بالا میزان میزان فلو بین 100-60 لیتر در دقیقه تنظیم میشود تا کار تنفسی کاهش یافته و عوارض جانبی ناشی از آن کم شود.
مثالی برای اندازه گیری میزان فلو:
RR: 10 VT: 500 BW: 50 Kg
I:E Ratio: 1:2 → Inspration time = 2" 700cc 2""
X 60" Flow= x=flow=22lit/mint
تهویه مطبوع یا هوارسانی دلپذیر یا هوایش دلپذیر شاخهای از مهندسی مکانیک است. وظیفه آن تأمین شرایطی است که موجب رفاه انسان شود و برای نگهداری محصول یا فرایند خاصی مورد نیاز باشد. برای انجام چنین عملی دستگاهی با ظرفیت مناسب بایستی نصب و در طی سال کنترل گردد. ظرفیت دستگاه با حداکثر بار لحظهای واقعی تعیین میگردد و نوع کنترل نیز با توجه به شرایطی که باید در طی مدت اعمال پیک بار و بار جزئی تأمین شود، مشخص میشود.
تخمین بار ممکن است گاهی به روش دقیق و گاهی نیز با روشهای سرانگشتی انجام گیرد. دقت در تخمین بار یکی از عوامل بهینهسازی مصرف انرژیاست. تهویه مطبوع معمولاً شامل: سرمایش، گرمایش، رطوبت زنی و رطوبت زدائی وتصفیه هوا میباشد.
تهویه مطبوع به سیستمی گفته میشود که بتواند سه فاکتور، رطوبت ،دما و سرعت جریان هوا را کنترل کند. به صورت کلی تمام سیستمهای تهویه مطبوع بر یک سیال استوارند که گرما و سرما را به محل مورد نظر منتقل میکنند. بر اساس نوع سیال میتوان سیستمهای تهویه مطبوع را به سه دسته ۱- سیستم تهویه مطبوع تمام هوا ۲-سیستمهای آب و هوا – آب ۳-سیستم تهویه مطبوع تمام آب تقسیم کرد.
این سیستمها مزیتها و معایب هر دو سیستم قبل را خواهند داشت و معمولاً در این سیستمها گرمایش بوسیله آب و سرمایش بوسیله هوا صورت میگیرد. لازم است ذکر شود که گرمایش با آب معمولاً به دو صورت امکانپذیر است. گرمایش با آب گرم که با دمای ۷۰تا ۹۰درجه کار میکند و گرمایش با آب داغ که در این سیستم با تحت فشار قرار دادن کل سیستم، دمای آب را تا حدود۱۸۰درجه یا بالاتر افزایش میدهند. گرمایش با آب داغ معمولاً در ساختمانهای عظیم یا جاهایی که در اثر افزایش مسیر لوله کشی در آب افت حرارت ایجاد میشود، مورد استفاده قرار میگیرد.
این سیستمها نمیتوانند میزان رطوبت هوا را تغییر دهند اما به لحاظ حجم کم تأسیسات و همچنین هزینه کم راهاندازی و نگهداری بر سایر سیستمها مزیت دارد.
در این سیستم سیال ناقل حرارت و برودت آب میباشد. آب در موتور خانه در دستگاههای حرارتی مانند دیگ بخار یا دیگ آبگرم، گرم میشوند و برای گرمایش ساختمان در فصول سرد مورد استفاده قرار میگیرد. برای فصول گرم مثل تابستان در موتورخانه از چیلر یا آبسرد کن برای تهیه آب سرد استفاده میشود و برای سرمایش ساختمان از این آب سرد استفاده میگردد. آبگرم و آبسرد تهیه شده به داخل کویلهای مبدل حرارتی اتاقها (مثل فن کویل) ارسال میشود. بادبزن یا فن متعلق به این دستگاه هوا را از روی کویل عبور داده و باعث گرمایش یا سرمایش اتاقهای داخلی ساختمان میگردد.
تنها سیستمی که میتواند یک سیستم تهویه مطبوع کامل را فراهم کند. مهمترین ایراد این سیستمها حجم زیاد تجهیزات و کانالهای انتقال هوا میباشد.
در این سیستم نیز در موتور خانه دستگاههای تهیه آبسرد (چیلر) و آبگرم (دیگ آبگرم) با تجهیزات مربوطه فعالیت میکنند و برای تهیه و ارسال هوای گرم یا سرد از دستگاههایی بنام هواساز مرکزی (a.h.u) استفاده میشود. دستگاه هواساز دور از موتورخانه و در محلی نزدیکتر به فضای تهویه شونده در اتاقکی نصب میشود. سیال ناقل حرارت و برودت به داخل کویل دستگاه هواساز پمپ میشود و هوایی که توسط فن با سرعت از روی این کویل عبور میکند سرد یا گرم شده و بوسیله کانالهای هوای سقفی بداخل فضاهای تهویه شونده توزیع میشود. توضیح اینکه هوای عبوری از روی کویل تصفیه فیزیکی شده و رطوبت زنی یا رطوبت گیری میشود و بعد به داخل فضاها ارسال میشود.
نحوه عملکرد دستگاه ایرواشر بدین صورت است که آب شهری توسط یک پمپ به سیستم لوله کشی و توزیع آب دستگاه ایرواشر منتقل میکنند و سپس توسط نازلهای تعبیه شده در ایرواشرسیستم آب با فشار بالا و بصورت پودر بر روی تشتک انتهایی دستگاه پاشیده میشود. این عمل به افزایش انتقال حرارت بین آب و هوا کمک کرده و باعث میشود به کمک فن سانتریفوژی که در جلوی ایرواشر قرار دارد هوای خنک و مرطوب به وسیله ایرواشر ایجاد شود.
در این مرحله خلاصهای از اجزای بکار رفته در سیستمهای تهویه معرفی میشوند. این اجزا در انواع سیستمهای تهویه به گونهای به کار رفتهاند.
منابع حرارت معمولاً با مصرف سوخت یا الکتریسیته حرارت تولید میکنند که بر اساس نوع سیالی که گرم میشود با نامهای دیگ (منابع حرارتی که سیال مایع را گرم میکنند) و کوره (منابع حرارتی که سیال گاز را گرم میکنند) شناخته میشوند.
در همه سیستمهای مکانیکی ایجاد سرمایش تنها از طریق برودت تبخیری امکانپذیر است و هرچه سرعت تبخیر یک ماده بیشتر باشد میزان سرمایش ایجاد شده توسط آن نیز بیشتر خواهد بود. منابع برودت در سیستمهای معمول گرمایش و سرمایش به نام چیلر شناخته میشوند و به دو نوع ضربهای یا معمولی و چیلر جذبی تقسیم میشوند. در هر دو نوع سرمایش در اثر بخار شدن مادهای به نام ماده مبرد که معمولاً گازی شکل است ایجاد میگردد.
این قسمت فقط ذر سیستمهای تمام آب وجود دارند. در سیستمهای تمام آب چون مدار حرکت سیال بسته میباشد با تغییر دمای سیال موجود در سیستم و تغییر حجم آن به اتصالات سیستم و کل مدار فشار وارد شده و ممکن است باعث ایجاد اشکال در سیستم شود. منبع انبساط قطعهای است که وظیفه کنترل تغییر حجم سیال را به عهده دارد. دو نمونه از منبع انبساط مدل پیستونی و مدل دیافراگمی است.
این دستگاهها وظیفه به حرکت درآوردن سیال را به عهده دارند. پمپهایی که سیال مایع را به حرکت درمیآورند معمولاً از نوع پمپهای حلزونی هستند و پمپهایی که سیال گاز را به حرکت درمیآورند، فن یا بادزن نامیده میشوند و در دو نوع جریان محوری و جریان عمودی بکار میروند. دستگاههای رطوبت زن دستگاههایی هستند که برای افزایش رطوبت محیط از آنها استفاده میشود. این دستگاه با سیستمای مختلف و متفاوتی کار میکنند؛ که برخی از آنها عبارتند از:
این دستگاهها بصورت معمول با استفاده از پدیده فیزیکی تعرق رطوبت هوا را از بین میبرد. بدین معنی که با سرد کردن هوا دمای آن به پایینتر از نقطه شبنم میرسد و رطوبت هوا به صورت قطرات ریز آب از هوا خارج میشوند. این دستگاهها در حالت عادی بوسیله یک منبع برودت یک کویل را سرد کرده (کویل سرمایش ایجاد میکند) و با عبور هوا از روی کویل رطوبت آن گرفته میشود.
کویلها در واقع محلهای تبادل حرارت در سیستمهای سرمایش گرمایش هستند. کویلها را بر اساس عملکرد میتوان به دو نوع سرمایشی گرمایشی تقسیم کرد. همینطور کویلها را بر اساس سیال به سه دسته زیر تقسیم میکنند:
هواکشها نیز بعنوان یکی از اجزا دستگاههای تهویه مطبوع نقش مهمی در آنها داشته و به نوعی قلب تپنده این دستگاهها به شمار میروند. اصولاً وظیفه جابجایی هوای گرم یا سرد عبوری از کویلهای و یا هوای تمیز شده توسط فیلترها در دستگاههای تهویه مطبوع بعهده هواکشها است. هواکشهای بکار رفته در دستگاههای تهویه مطبوع از دو نوع هواکشهای گریز از مرکز یا هواکشهای جریان محوری است.
مشخصات فایل
عنوان: اصطلاحات متداول در فرایند تهویه مکانیکی
قالب بندی: word
تعداد صفحات: 15
محتویات
تعداد تنفس Frequency) یا ((RR (Respiratory Rate
حجم جاری (Tidal Volume(Tv))
(Minute volume (Mv)) حجم دقیقهای
زمان دم (Inspiratory Time (Ti))
کسر اکسیژن دمی (Fractional Inspired Oxygen (Fio2))
حساسیت ونتیلاتور(Sensitivity / Trigger)
Flow
(Inspiratory, Expiratory Ratio یا Ratio E: I) نسبت دم به بازدم
فشار مثبت انتهای بازدم و فشار مثبت مداوم راههای هوایی :
Positive End expiratory ventilation (PEEP)
Continues Positive Airway pressure (CPAP)
داخلیPEEP
فشار کفهای یا فشار استاتیک (Plateau pressure)
Ramp
فشار حمایتی PS (pressure support )
دم عمیق Sigh
Apnea Ventilation
تنفسهای خودبخودی با فشار مثبت مداوم راههای هوایی در دو سطح متفاوت
(BIPAP Biphasic positive airway pressure)
Ventilator modes
تنفس با فشار مثبت متناوب(IPPB Intermittent positive pressure Breathing)
حداکثر فشار راههای هوایی Peak airway pressure or Peak inspiratory pressure (PIP)
(MAP یا Mean airway pressure) فشار متوسط راههای هوایی
افزایش یا کاهش فشار راههای هوائی (Airway pressure low or high)
نگهداشتن ریهها در حالت دم Hold) (Inspiratory
نگهداشتن ریهها در حالت بازدم Hold) (Expiratory
مقاومت راههای هوایی (Resistance airway)
ظرفیت (قابلیت اتساع) (Compliance)
HME filter (Heat and moisture Exchange filter) or Hygrobac filter
حساسه جریان (Flow Sensor)
منابع
تعداد تنفس Frequency) یا ((RR (Respiratory Rate
تعداد تنفسهایی است که در هر دقیقه توسط ونتیلاتور به بیمار دادهمیشود و بستگی به پاتولوژی بیماری بیمار و حجم جاری و مقدار مورد نیاز Paco2 دارد. برای بیماران با ریه طبیعی تعداد تنفس بین 8-6 تنفس در دقیقه مناسب است. برای بیماران با بیماریهای انسدادی ریه برای جلوگیری از auto PEEP و هیپرونتیلاسیون یا خروج بیش از حد Co2 تعداد تنفس بین 8-6 تنظیم میشود. بیماران با بیماریهای محدودکننده ریوی(پنومونی) تعداد تنفسها بین 20-12 تنفس در دقیقه را تحمل میکنند.
حجم جاری (Tidal Volume(Tv))
حجم جاری، حجمی از گاز است که در هر تنفس توسط ونتیلاتور به بیمار تحویل میگردد. این حجم از 5 تا 15 میلیلیتر به ازای هرکیلوگرم وزن بیمار قابل تنظیم است و بستگی به ظرفیت ریهها، مقاومت راههای هوائی و پاتولوژی بیماری دارد. افراد با ریه طبیعی حجمهای 12- 15 cc/kg را تحمل میکنند اما در بیماران با بیماریهای محدود کننده ریوی از حجمهای cc/kg 5-8 استفاده میشود.
(Minute volume (Mv)) حجم دقیقهای
عبارت است از حاصل ضرب تعداد تنفس(F یا RR) در حجم جاریTV Tv × RR= MV
زمان دم (Inspiratory Time (Ti))
در ونتیلاتورهای زمانی با تنظیم مستقیم نسبت دم به بازدم، زمان دم با توجه به تعداد تنفس و نسبت دم به بازدم تنظیم میگردد. بعنوان مثال اگر تعداد تنفس 12 بار در دقیقه باشد و نسبت دم به بازدم 1:2 در نظر گرفته شود. زمان هر سیکل تنفسی 5 ثانیه و زمان دم 7/1 ثانیه میگردد. در ونتیلاتورهای حجمی نسبت دم به بازدم با میزان Flow تنظیم میشود و هرچه قدر زمان Flow بیشتر باشد سرعت جریان هوا در دم بیشتر شده و زمان دم کوتاهتر میشود و بر عکس با کاهش Flow سرعت جریان هوا در دم کمتر و در نتیجه زمان دم بیشتر میشود. در ونتیلاتورهای پیشرفتهتر زمان دم مستقیما تنظیم شده و به هنگام تنظیم زمان دم پارامترهای I:E و Flow در صفحه نمایش ونتیلاتور به نمایش در میآید تا کاربر بتواند بر اساس آنها زمان دم را دقیقا تنظیم نماید.
کسر اکسیژن دمی (Fractional Inspired Oxygen (Fio2))
درصد یا کسر اکسیژن دمی مقدار اکسیژنی است که به بیمار داده میشود و بین 21% (هوای اتاق) تا 100% قابل تنظیم است. اگر چه توصیه میشود برای پیشگیری از مسمومیت با اکسیژن نباید به مدت طولانی از اکسیژن 100% استفاده شود، اما در ابتدای وصل کردن بیمار به ونتیلاتور معمولا جهت جلوگیری از هیپوکسی از اکسیژن 100% استفاده میگردد. مسمومیت با اکسیژن ساختار غشای آلوئولی- مویرگی را متغیر میکند و باعث ادم ریوی، آتلکتازی و کاهش Pao2 میگردد. بنابر این به محض ثابت شدن وضعیت بیمار بر اساس پالس اکسی متری و ABGs درصد اکسیژن بتدریج پایین آورده میشود. در صورتیکه علیرغم تجویز اکسیژن 60% ، Pao2 به 60 میلیمترجیوه نرسید بجای بالابردن Fio2 باید از PEEP استفادهکرد. در اکثر ونتیلاتورها امکاناتی تعبیه شده است که در مواردی مانند ساکشن ترشحات ریوی، برونکوسکوپی، فیزیوتراپی ریوی، انتقال بیمار یا انجام سایر پروسیجرهای استرسزا میتوان بطور موقت به بیمار اکسیژن 100% داده شود.
حساسیت ونتیلاتور(Sensitivity / Trigger)
در تنفسهای اجباری طبق فواصل از پیش تنظیم شده، دم اجباری ارائه میگردد. اما در صورت شروع تنفس مجدد بیمار، با تنظیم حساسیت، ونتیلاتور شروع به ارائه جریان میکند که یک افت فشار، در مدار دستگاه احساس شود. بنابراین تنظیم حساسیت (Senility setting) نمایانگر مقدار افت فشار در زیر خط پایه(انتهای بازدم) است که بیمار بایستی در مدار ونتیلاتور ایجاد کند(Triggering effort) تا موجب تحریک دستگاه جهت ارائه حجم جاری تنظیمی برروی آن شود. با تنظیم صحیح کلید حساسیت، میتوان پاسخ تهویهای دستگاه را با کوششهای بیمار هماهنگ کرد. در مد کنترله کلید حساسیت(off) است، بنابراین دستگاه پاسخی به کوشش تنفسی بیمار نمیدهد، در حالیکه در مدهای کمکی مانند SIMV با تنظیم صحیح میزان حساسیت، دستگاه به کوشش تنفسی بیمار با یک تنفس اجباری هماهنگ با دم بیمار پاسخ میدهد. بنابراین حساسیت ونتیلاتور مقدار تلاش تنفسی بیمار را که جهت شروع دم ونتیلاتور لازماست را تعیین می کند و بر اساس فشار یا حجم تنظیم میگردد. در ونتیلاتورهای جدید غالبا بجای حساسیت فشاری از حساسیت جریانی (Flow Triggering) یا (Flow by) استفاده میشود. در سیستم حساسیت جریانی، زمانیکه جریان دم ارادی بیمار به حجم از پیش تنظیم شده(توسط اپراتور) برسد یک تنفس حمایتی توسط ونتیلاتور تحویل میگردد. اساس کار حساسیت جریانی به این صورت است که یک جریان مداوم از داخل مدار ونتیلاتور باز میگرد(جریان تحویلی = جریان برگشتی)، زمانیکه بیمار تنفس ارادی را شروع نماید، قسمتی از جریان گاز عبوری وارد ریه بیمار شده، بنابراین حجم گاز برگشتی کاهش مییابد. (جریان برگشتی< جریان تحویلی)، ونتیلاتور این اختلاف جریان را حس کرده وبا ارایه جریان کافی، از دم بیمار حمایت میکند. برای مثال اگر میزان حساسیت جریان (Flow Sense)، 3 لیتر در دقیقه و مقدار جریان پایه (Flow Base)، 6 لیتر در دقیقه تنظیم شود، جریانی به میزان 6 لیتر در دقیقه در طی بازدم در مدار ونتیلاتور جریان مییابد. اگر بیمار تنفس ارادی نداشته باشد، 6 لیتر هوا در مدار باز دمی برمیگردد. لیکن اگر تنفس بیمار شروع و مقدار برگشتی از 6 لیتر به 3 لیتر افت نماید، نمایانگر دم ارادی بیمار به میزان 3 لیتر در دقیقه میباشد که محرک دستگاه برای تحویل حجم جاری تنظیمی بر روی ونتیلاتور میباشد. انتخاب میزان Trigger بستگی به مد تنفسی و میزان کوشش تنفسی بیمار دارد. به عبارت دیگر حساسیت بر اساس نوع ونتیلاتور حساسیت دستگاه، میزانی از تلاش بیمار(فشار منفی یا حجمی) است که برای تحویل تنفس از طرف ونتیلاتور لازم است. حساسیت دستگاه باید به نحوی تنظیم شود که به بیمار امکان تحریک ونتیلاتور جهت ارائه حجم جاری را بدهد. در صورتی که برای تحریک دستگاه نیاز به کوشش تنفسی بیشتری باشد و یا بین زمان کوشش تنفسی بیمار و شروع جریان گاز تاخیری پیش آید، افزایش کار عضلات تنفسی و در نهایت خستگی بیمار در انجام تنفس ارادی اتفاق میافتد. برعکس بالا بردن حساسیت موجب کاهش مقدار کوشش مورد نیاز برای تحریک ونتیلاتور توسط بیمار خواهد شد. در این حالت ونتیلاتور نسبت به کوشش دمی بیمار بیش از حد حساس میشود، در این حالت سیکلهای ونتیلاتوری خودبخود یا سیکلهای خودکار ایجاد خواهد شد در این سیکلها ونتیلاتور بدون در نظر گرفتن جایگاه بیمار در سیکل تنفسی، یک تنفس را بلافاصله بعداز تنفس قبلی ارایه میکند.
Flow
سرعت جریان هوا در طول دم است که بر حسب لیتر در دقیقه محاسبه میشود و منظور از فلو این است که حجم مشخصی از گاز (حجم جاری) با چه سرعتی به بیمار برسد هر چه فلو بیشتر باشد زمان دم کوتاهتر میشود و در نتیجه فشار حداکثر ریه بیشتر خواهدشد و بر عکس با کاهش فلو زمان دم طولانی تر میگردد. مقدار نرمال آن تقریبا 30 تا 50 لیتر در دقیقه است. در بیماران با دیسترس تنفسی و یا حجم های جاری بالا میزان میزان فلو بین 100-60 لیتر در دقیقه تنظیم میشود تا کار تنفسی کاهش یافته و عوارض جانبی ناشی از آن کم شود.
مثالی برای اندازه گیری میزان فلو:
RR: 10 VT: 500 BW: 50 Kg
I:E Ratio: 1:2 → Inspration time = 2" 700cc 2""
X 60" Flow= x=flow=22lit/mint
تهویه مطبوع یا هوارسانی دلپذیر یا هوایش دلپذیر شاخهای از مهندسی مکانیک است. وظیفه آن تأمین شرایطی است که موجب رفاه انسان شود و برای نگهداری محصول یا فرایند خاصی مورد نیاز باشد. برای انجام چنین عملی دستگاهی با ظرفیت مناسب بایستی نصب و در طی سال کنترل گردد. ظرفیت دستگاه با حداکثر بار لحظهای واقعی تعیین میگردد و نوع کنترل نیز با توجه به شرایطی که باید در طی مدت اعمال پیک بار و بار جزئی تأمین شود، مشخص میشود.
تخمین بار ممکن است گاهی به روش دقیق و گاهی نیز با روشهای سرانگشتی انجام گیرد. دقت در تخمین بار یکی از عوامل بهینهسازی مصرف انرژیاست. تهویه مطبوع معمولاً شامل: سرمایش، گرمایش، رطوبت زنی و رطوبت زدائی وتصفیه هوا میباشد.
تهویه مطبوع به سیستمی گفته میشود که بتواند سه فاکتور، رطوبت ،دما و سرعت جریان هوا را کنترل کند. به صورت کلی تمام سیستمهای تهویه مطبوع بر یک سیال استوارند که گرما و سرما را به محل مورد نظر منتقل میکنند. بر اساس نوع سیال میتوان سیستمهای تهویه مطبوع را به سه دسته ۱- سیستم تهویه مطبوع تمام هوا ۲-سیستمهای آب و هوا – آب ۳-سیستم تهویه مطبوع تمام آب تقسیم کرد.
این سیستمها مزیتها و معایب هر دو سیستم قبل را خواهند داشت و معمولاً در این سیستمها گرمایش بوسیله آب و سرمایش بوسیله هوا صورت میگیرد. لازم است ذکر شود که گرمایش با آب معمولاً به دو صورت امکانپذیر است. گرمایش با آب گرم که با دمای ۷۰تا ۹۰درجه کار میکند و گرمایش با آب داغ که در این سیستم با تحت فشار قرار دادن کل سیستم، دمای آب را تا حدود۱۸۰درجه یا بالاتر افزایش میدهند. گرمایش با آب داغ معمولاً در ساختمانهای عظیم یا جاهایی که در اثر افزایش مسیر لوله کشی در آب افت حرارت ایجاد میشود، مورد استفاده قرار میگیرد.
این سیستمها نمیتوانند میزان رطوبت هوا را تغییر دهند اما به لحاظ حجم کم تأسیسات و همچنین هزینه کم راهاندازی و نگهداری بر سایر سیستمها مزیت دارد.
در این سیستم سیال ناقل حرارت و برودت آب میباشد. آب در موتور خانه در دستگاههای حرارتی مانند دیگ بخار یا دیگ آبگرم، گرم میشوند و برای گرمایش ساختمان در فصول سرد مورد استفاده قرار میگیرد. برای فصول گرم مثل تابستان در موتورخانه از چیلر یا آبسرد کن برای تهیه آب سرد استفاده میشود و برای سرمایش ساختمان از این آب سرد استفاده میگردد. آبگرم و آبسرد تهیه شده به داخل کویلهای مبدل حرارتی اتاقها (مثل فن کویل) ارسال میشود. بادبزن یا فن متعلق به این دستگاه هوا را از روی کویل عبور داده و باعث گرمایش یا سرمایش اتاقهای داخلی ساختمان میگردد.
تنها سیستمی که میتواند یک سیستم تهویه مطبوع کامل را فراهم کند. مهمترین ایراد این سیستمها حجم زیاد تجهیزات و کانالهای انتقال هوا میباشد.
در این سیستم نیز در موتور خانه دستگاههای تهیه آبسرد (چیلر) و آبگرم (دیگ آبگرم) با تجهیزات مربوطه فعالیت میکنند و برای تهیه و ارسال هوای گرم یا سرد از دستگاههایی بنام هواساز مرکزی (a.h.u) استفاده میشود. دستگاه هواساز دور از موتورخانه و در محلی نزدیکتر به فضای تهویه شونده در اتاقکی نصب میشود. سیال ناقل حرارت و برودت به داخل کویل دستگاه هواساز پمپ میشود و هوایی که توسط فن با سرعت از روی این کویل عبور میکند سرد یا گرم شده و بوسیله کانالهای هوای سقفی بداخل فضاهای تهویه شونده توزیع میشود. توضیح اینکه هوای عبوری از روی کویل تصفیه فیزیکی شده و رطوبت زنی یا رطوبت گیری میشود و بعد به داخل فضاها ارسال میشود.
نحوه عملکرد دستگاه ایرواشر بدین صورت است که آب شهری توسط یک پمپ به سیستم لوله کشی و توزیع آب دستگاه ایرواشر منتقل میکنند و سپس توسط نازلهای تعبیه شده در ایرواشرسیستم آب با فشار بالا و بصورت پودر بر روی تشتک انتهایی دستگاه پاشیده میشود. این عمل به افزایش انتقال حرارت بین آب و هوا کمک کرده و باعث میشود به کمک فن سانتریفوژی که در جلوی ایرواشر قرار دارد هوای خنک و مرطوب به وسیله ایرواشر ایجاد شود.
در این مرحله خلاصهای از اجزای بکار رفته در سیستمهای تهویه معرفی میشوند. این اجزا در انواع سیستمهای تهویه به گونهای به کار رفتهاند.
منابع حرارت معمولاً با مصرف سوخت یا الکتریسیته حرارت تولید میکنند که بر اساس نوع سیالی که گرم میشود با نامهای دیگ (منابع حرارتی که سیال مایع را گرم میکنند) و کوره (منابع حرارتی که سیال گاز را گرم میکنند) شناخته میشوند.
در همه سیستمهای مکانیکی ایجاد سرمایش تنها از طریق برودت تبخیری امکانپذیر است و هرچه سرعت تبخیر یک ماده بیشتر باشد میزان سرمایش ایجاد شده توسط آن نیز بیشتر خواهد بود. منابع برودت در سیستمهای معمول گرمایش و سرمایش به نام چیلر شناخته میشوند و به دو نوع ضربهای یا معمولی و چیلر جذبی تقسیم میشوند. در هر دو نوع سرمایش در اثر بخار شدن مادهای به نام ماده مبرد که معمولاً گازی شکل است ایجاد میگردد.
این قسمت فقط ذر سیستمهای تمام آب وجود دارند. در سیستمهای تمام آب چون مدار حرکت سیال بسته میباشد با تغییر دمای سیال موجود در سیستم و تغییر حجم آن به اتصالات سیستم و کل مدار فشار وارد شده و ممکن است باعث ایجاد اشکال در سیستم شود. منبع انبساط قطعهای است که وظیفه کنترل تغییر حجم سیال را به عهده دارد. دو نمونه از منبع انبساط مدل پیستونی و مدل دیافراگمی است.
این دستگاهها وظیفه به حرکت درآوردن سیال را به عهده دارند. پمپهایی که سیال مایع را به حرکت درمیآورند معمولاً از نوع پمپهای حلزونی هستند و پمپهایی که سیال گاز را به حرکت درمیآورند، فن یا بادزن نامیده میشوند و در دو نوع جریان محوری و جریان عمودی بکار میروند. دستگاههای رطوبت زن دستگاههایی هستند که برای افزایش رطوبت محیط از آنها استفاده میشود. این دستگاه با سیستمای مختلف و متفاوتی کار میکنند؛ که برخی از آنها عبارتند از:
این دستگاهها بصورت معمول با استفاده از پدیده فیزیکی تعرق رطوبت هوا را از بین میبرد. بدین معنی که با سرد کردن هوا دمای آن به پایینتر از نقطه شبنم میرسد و رطوبت هوا به صورت قطرات ریز آب از هوا خارج میشوند. این دستگاهها در حالت عادی بوسیله یک منبع برودت یک کویل را سرد کرده (کویل سرمایش ایجاد میکند) و با عبور هوا از روی کویل رطوبت آن گرفته میشود.
کویلها در واقع محلهای تبادل حرارت در سیستمهای سرمایش گرمایش هستند. کویلها را بر اساس عملکرد میتوان به دو نوع سرمایشی گرمایشی تقسیم کرد. همینطور کویلها را بر اساس سیال به سه دسته زیر تقسیم میکنند:
هواکشها نیز بعنوان یکی از اجزا دستگاههای تهویه مطبوع نقش مهمی در آنها داشته و به نوعی قلب تپنده این دستگاهها به شمار میروند. اصولاً وظیفه جابجایی هوای گرم یا سرد عبوری از کویلهای و یا هوای تمیز شده توسط فیلترها در دستگاههای تهویه مطبوع بعهده هواکشها است. هواکشهای بکار رفته در دستگاههای تهویه مطبوع از دو نوع هواکشهای گریز از مرکز یا هواکشهای جریان محوری است.
تهویه مطبوع :
شرایط محیط زیست انسان تأثیر مستقیمی برچگونگی حالات روانی ، وضعیت فیزیکی ، نحوة انجام کار و بطور کلی تمام شئون زندگی او دارد . از آنجائیکه بخش عمدة زندگی بشر امروزی در داخل ساختمان می گذرد ، ایجاد شرایط مطلوب زیست محیطی در ساختمان خواه محل کار باشد یا منزل و غیره ، واجد اهمیت بسیاری است که مهمترین بخش آن تهیة هوای مطبوع برای ساکنین ساختمان با توجه به نوع فعالیت آنهاست . زیباترین و گرانبهاترین ساختمانها در صورتیکه فاقد سیستم تهویه مطبوع مناسب باشند قابل سکونت نخواهند بود . اهم وظایف یک سیستم تهویه مطبوع عبارتند از : کنترل دما ، رطوبت و سرعت وزش هوا ،زدودن گرد و غبار ، تعفن و سایر آلودگیهای هوا و در صورت لزوم از بین بردن میکربها و باکتریهای معلق در هوا . گرمایش وسرمایش هوا متناسب با فصل ، عمده ترین وظیفة یک سیستم تهویه مطبوع بوده بقیة وظایف در مراتب بعدی اهمیت قرار می گیرند . آنچه مربوط به محاسبات سیستم گرمایش ساختمان می شود رد فصل دوم عرضه شد ، اما محاسبات سیستم شامل دقایق و نکاتی است که باعث پیچیدگی آن نسبت به گرمایش می شوند . پرداختن به تمامی این نکات و تشریح جزئیات انواع سیستم های تهویه مطبوع که در سطح جهان مورد استفاده قرار می گیرند ، امری است که از مجال این کتاب خارج بوده و نیازمند نگارش یک کتاب قطور جداگانه است . آنچه با توجه به حجم کتاب حاضر می توان ارائه نمود تنها آن قسمت از محاسبات تهویه مطبوع را در برمی گیرد که در تمام سیستمها مشترک بوده و عمدتاً در ارتباط با روش های غالب تهویه مطبوع در ایران است .