زبان : انگلیسی- آلمانی
نویسنده : Paul Stocker
سال انتشار : 2012
انتشارات :Cambridge University Press
جواب تمارین کتاب دانش آموز Foundation IELTS Masterclass به همراه متن فایل های صوتی کتاب
انتشارات Oxford
فایل های PDF کتاب با بهترین کیفیت و قابلیت جستجو در متن و کپی برداری از متن است.
کتاب خود آموز کامل زبان چکی
نویسنده: D. Short
کتاب به صورت دو زبانه چکی - انگلیسی است.
فایل PDF کتاب با بهترین کیفیت و قابلیت جستجو در متن و کپی برداری از متن است.
گرد اوری شده در 24 صفحه با فرمت ورد قابل ویرایش
مقدمه:
بعضی از کودکان جدای از اضطراب آغاز سال تحصیلی زمینه اضطراب را دارند ، این دسته از کودکان به زمان بیشتری برای آمادگی نیازمندند و بی توجهی به ین مسئله برای خانوادهها و اولیای مدرسه مشکلآفرین خواهد شد.برای کم شدن اضطراب این دسته از کودکان باید از قبل با کودک صحبت کرد و محیط جدید را به طور عملی به او توضیح داد؛ بدین ترتیب که با هماهنگی اولیای مدرسه قبل از شروع رسمی مدرسه، کودک وارد محیط مدرسه شود کلاس، حیاط، سرویس بهداشتی، سالن غذاخوری و ... را ببیند و با معلم و همکلاسیهایش آشنا شود.اگر این آشنایی در محیط غیردرسی و قبل از آغاز سال تحصیلی انجام گیرد در کاهش اضطراب کودک در زمان مدرسه مؤثر خواهد بود.از طرفی نباید اجازه داد که کودک در خانه بماند و به مدرسه نرود بلکه باید والدین حتی اگر لازم بود دقایقی در کنار کودک در مدرسه باقی بمانند و به تدریج محیط را ترک کنند تا کودک آمادگی لازم را پیدا کند. مهمترین مسئله در ورود کودکان به مدرسه جدا شدن از والدین به خصوص مادر است و چون کودک چند سال به طور طبیعی در کنار مادر بوده است جدا شدن از مادر برایش سخت است.البته اکثریت کودکان در مدت کوتاهی با محیط جدید هماهنگ شده و میتوانند خود را سازگار کنند.
مدرسه و اولیای مدرسه نقش مهمی در جذب و آرامش کودک دارند و میتوانند کودک را با روشهای درست از حالت غریبه و بیگانه خارج کرده و در کاهش اضطراب و آشنایی کودک با محیط جدید مؤثر باشند.من در اوایل سال تحصیلی این وابستگی را در یکی از دانش آموزان اول ابتدایی به مادرس دیدم وخیلی دوست داشتم به او کمک کنم واین وابستگی این دانش آموز را بهبود بخشم و بخاطر همین جریان ها بود که من از میان مشکلات مدرسه این مشکل را برای فعالیت تحقیق عنوان پژوهی انتخاب نمایم مرحله اول : چگونه توانستم اضطراب و افسردگی دانش آموز پایه اول را به خاطر جدایی از والدین کم کنم؟
گرد آوری شده در 28 صفحه با فرمت ورد قابل ویرایش
مقدمه
اعتماد به نفس واقعی زائیدهی تعهد فرد به خویشتن است: این تعهد که هر آنچه لازم باشد، انجام خواهد داد تا به خواسته او نیازهایش برسد.فردی که فاقد اعتماد به نفس است، عادت کرده است که در مقابل دیگران اختیار و ارادهای از خود نداشته باشد و هر تقاضایی را اجابت نماید. به عبارت دیگر حالت خود نگهداری، امتناع و «نه گفتن» به درخواست دیگران در او ضعیف شده است
در ضمن نداشتن اعتماد به نفس موجب فلج شدن فکر و روح فرد می شود، زبون و بیچاره و ناتوان ، از خود مأیوس می شود و همراه احساس حقارت می کند.باید توجه داشت که اعتماد به نفس انواع مختلفی دارد که شامل : 1- اعتماد به نفس رفتاری2- احساسی و عاطفی 3- روحی و معنوی می شود. به منظور آنکه شخص، اقتدار لازم را به دست آورد و رضایت و غنایی که استحقاقش را دارد، تجربه کند، به هر سه نوع اعتماد به نفس نیاز دارد.
تعاریف واژه ها :
چگونه: چه ،گونه،به دو معنا در فرهنگ معنی شده 1 از چه نوع در چه وضع ؟ 2 ادات تعجب چه جور چطور ؟ (فرهنگ معین 13 صفحه 941 جلد 1)
توانستم:تواننده،توانا، توانسته، قدرت داشتن (ص495معین1381)
یادگیری :یادگیری تغییر است و اگر ما در جریان آموزش فعالیتی را انجام دهیم که منجر به تغییر نشود نمی توانیم آن را یادگیری تلقی کنیم.
اعتماد به نفس: اعتماد به نفس یک ارزشیابی کلی در باره فضایل و قابلیتهای خودمان،ارزشهایمان و پاسخهای دیگران نسبت به ما میباشد.
اولین نماد درونی اعتماد به نفس همان رضایت خاطر است از احساس توانائی های مان و نماد درونی آن نیز همان تبسمی است که بر لب داریم پس همیشه خندان باشید.
دانش آموز:
[ ن ِ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) که دانش آموزد. که علم آموزد. که دانش فراگیرد. شاگرد. (غیاث ). شاگرد مدرسه . طالب علم . آموزنده.
گرد آوری شده در 32 صفحه با فرمت ورد قابل ویرایش
چکیده :
بسیاری از کودکان هنگام جدا شدن از والدین ناراحت می شوند، به خصوص در خانواده هایی که مراقبت های غیرمنطقی از کودک صورت می گیرد. اما برخی از کودکان اضطراب بسیار شدیدی را موقع جدا شدن از مادرشان نشان می دهند. در موارد بسیار شدید کودک حتی در اتاق مادر را تعقیب می کند، این مشکل موقعی در کودک در مدرسه می رود، آشکار می شود.
حدود 3 و نیم درصد کودکان به این ناراحتی مبتلا می شوند و در دخترها و طبقه مرفه بیشتر است. به این رفتارها اضطراب جدایی می گویند . اگر والدین کودک را در محیط مدرسه رها کنند اضطراب کودک بیشتر میشود پس باید با ملایمت، ملاطفت و نرمی با کودک ارتباط برقرارکرد و با حرف زدن با کودک به کاهش اضطرابش کمک کرد.
اضطراب در برخی کودکان در آغاز سال تحصیلی طبیعی است به خصوص برای کودکانی که وارد دوره پیشدبستانی یا کلاس اول میشوند.این دسته از کودکان چون از محیط خانه وارد محیط دیگری میشوند. با افراد جدید مواجهه میشوند و محیط جدیدی را تجربه میکنند و از سوی دیگر آزادیهایی را که در محیط خانه داشتند در مدرسه ندارند دچار اضطراب میشوند.کودکان در ورود به مدرسه در زمان استراحت، نوع تغذیه و زمان بازی خود دچار تغییر شده و طبیعی است که دچار اضطراب شوند.مهمترین مسئله در ورود کودکان به مدرسه جدا شدن از والدین به خصوص مادر است و چون کودک چند سال به طور طبیعی در کنار مادر بوده است جدا شدن از مادر برایش سخت است.البته اکثریت کودکان در مدت کوتاهی با محیط جدید هماهنگ شده و میتوانند خود را سازگار کنند. در سال تحصیلی اخیر بنده با چنین موضوعی مواجه شدم و آن هم وابستگی بیش از حد یکی از دانش آموزانم به نام ستایش به مادرش بود که باعث می شد نسبت به مدرسه گریزان باشد و در بین جمع دانش آموزان بسیار کم رو و خجالتی باشد.
گرد آوری شده در 24 صفحه با فرمت ورد
فهرست مطالب
تجزیه و تحلیل وتفسیرداده ها: 18
انتخاب راه جدید به صورت موقّت... 19
ارزیابی بعد از اجرای طرح (نقاط قوت ) 22
چکیده
همه ساله با آغاز سال تحصیلی، در بعضی از خانوادهها مشکلی به نام کودکان بیش فعال مطرح میشود. بیش فعالی اختلالی است که در 5 تا 8 درصد کودکان دیده میشود. این عارضه در پسرها سه برابر دخترها است. کودکان بیش فعال بسیار پرتحرک، بیقرار و ناآرام هستند و نمیتوانند برای مدتی در یک جا آرام بگیرند. دایم در حال راه رفتن، حرکت و جنب و جوش هستند. بی مهابا اشیا را پرت میکنند، ظروف را میشکنند. بدون احساس خطر، کارهای پرمخاطره و خطرناک انجام میدهند.
پس از آغاز سال تحصیلی و ورود به کلاس تعدادی از دانش آموزان را را از نظر نظم و انضباط ضعیف و کم انگیزه دیدم و برخی کارهای غیر هنجار از جمله بیش فعالی ، بی انگیزگی در یادگیری و بی حوصلگی در تحمل کلاس و . . . را در مورد آنها مشاهده نمودم. ، بر آن شدم تا با کمک سایر همکاران منشأ این مشکلات را پیدا کنم. و در این راه از راه های متفاوتی استفاده کردم و اقداماتی انجام دادم گرفتن آزمون هایی در زمان وضع نامطلوب و مطلوب، گرفتن نظر همکلاسی هایشان در هر دو شرایط، نظرخواهی از همکاران و مدیریت به طریقه پرسشنامه در رابطه با این موضوع، و کمک گرفتن از والدین این دانش آموزان و با توجه به شواهد موجود و وقت اندکی که در این راه در اختیار داشتم شروع به کار کردم برای اعتباریابی این پروژه از وجود همکاران، دانش آموزان، اولیاء بهره بردم
گرد آوری شده در 35 صفحه با فرمت ورد قابل ویرایش
مقدمه:
دانش آموزان دیرآموز در مقایسه با کودکان عادی دارای رفتارهای سازشی ضعیف تر و قابلیت یادگیری کمتری هستند. این گروه به سبب رشد کم ذهنی قادر به فراگیری مطالب و حل مسایل در سطح افراد عادی و همسن و سال خود نیستند. در میان گروه های عقب مانده ذهنی دیرآموزان بالا ترین درجه رشد ذهنی را دارند و در عین حال بزرگ ترین گروه از گروه های عقب مانده ذهنی را تشکیل می دهند و بهره هوشی آنان حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد است و درصد قابل توجه ای از جمعیت دانشآموزان مدرسه رو که معمولا نمی توانند در تحصیل و یادگیری مطالب همگام با سایر همکلا سان خود پیش بروند از این گروهند. دیرآموزان ۱۰ تا ۱۴ درصد از جامعه دانش آموزی را شامل می شوند. بعضی مولفان ویژگی های شناختی دانشآموزان دیرآموز را چنین ذکر کرده اند.
▪ ویژگی های شناختی دانشآموزان دیرآموز
- در درک مفاهیم یادگیری مطالب، کندتر از متوسط شاگردان کلا س هستند
- در تشخیص روابط پیچیده ضعیف اند
- از درک مفاهیم انتزاعی عاجزند
- برای یادگیری مطالب درسی به تمرین بیشتری نیاز دارند
- دامنه معلومات عمومی آنان نسبت به همسالا ن خود محدودتر است
- نسبت به همسالا ن خود خزانه لغات محدودتری دارند و از دستور زبان ساده ای که ویژه دانشآموزان کوچک تر است استفاده می کنند
- در خواندن و فهمیدن کتاب های درسی با مشکل مواجهه اند
- در انجام تکالیف درسی معمولا دو تا سه سال از همسالا ن خود عقب ترند.
آموزش کودکان دیرآموز: یکپارچه سازی یا جداسازی
آن چه در مورد این دسته از دانشآموزان مشهود است این است که برخلا ف کودکان باهوش تر خودآموزی ضمنی و اتفاقی چندانی ندارند و در امر فراگیری خودکار نیستند.
معمولا این کودکان در خواندن خیلی ضعیف اند و به تدریج از هم ردیفان تواناتر خود عقب و عقب تر می مانند. اینان هر چه به سطح آموزشی بالا تری ارتقا یابند مدارس را برای تنظیم برنامه های درسی معمولی و تطبیق آن با یادگیری کند خود پیش از پیش با مشکل روبه رو می سازند. دکتر آفرند ویژگی بارز این دانشآموزان دیرآموز را چنین بیان کرده که: دیر میآموزند و زود فراموش می کنند.
مولفان دیگر نیز تاکید کرده اند که دانشآموزان دیرآموز در پایین ترین حد دامنه هوشی کودکان عادی قرار دارند و نباید آنان را عقب مانده ذهنی تلقی کرد.
با توجه به ویژگی های دانش آموزان دیرآموز متخصصان تعلیم و تربیت عادی و استثنایی عموما بر این باورند که چون این قبیل دانش آموزان از نظر رشد ذهنی تفاوت کمی با دانش آموزان عادی دارند بهتر است در مدارس عادی و همراه سایر همسالان خود تحصیل کنند. این تفکر که یکپارچه سازی نام دارد به معنای همگام و همزمان کردن فرآیند تعلیم و تربیت کودکانی با نیازهای ویژه در مدارس عمومی به طور پاره وقت یا تمام وقت است. حمایت از روش یکپارچه سازی مبتنی بر این باور است که افرادی که معلولیت یا هرگونه مشکلات یادگیری دارند همانند افراد عادی با حداکثر توان بالقوه خود از فرصت ها و امکانات برابر برای خودشکوفایی بهره مند شوند تحقیقات حاکی از آن است که دانش آموزان پیش دبستانی مبتلا به ناتوانایی، رفتارهای مثبت همسالان توانای خود را الگو قرار می دهند و بسیاری از دانش آموزان پیش دبستانی ناتوان در صورتی که با همسالان عادی خود ادغام شوند به بازی سازنده تری می پردازند.
گرد اوری شده در 18 صفحه با فرمت ورد قابل ویرایش
چکیده :
مطالعات نشان می دهد در خانواده های مرفه و تحصیلکرده ، طلاق والدین آمار مردود شدن دانش آموزان در امتحانات پایانی سال را بیش از دو برابر افزایش می دهد .
در خانواده های کارگری و بویژه خانواده هایی که مادر خانواده سواد ندارد ، از هر دو بچه یک نفر ترک تحصیل می کند . همچنین در خانواده های کارمندی که مادری با سواد حضور دارد دانش آموزانی طلاق قبل از دریافت دیپلم مدرسه را ترک می کنند . البته هنوز به دقت مشخص نیست که آیا این شکست های تحصیلی ناشی از جدایی والدین و ضربه ناشی از طلاق است یا جو خانوادگی متشنج پیش از جدایی ، اما به هر حال آنچه مسلم است طلاق موضوعی صرفاً مربوط به بزرگ تر ها نیست و همیشه فرزندان را نیز به شدت تحت تاثیر قرار می دهد که باید به این موضوع ها نیز توجه جدی داشت .
اینجانب ... دبیر رشته ... سالهاست که در آموزش و پرورش مشغول به تدریس هستم . متأسفانه در این مدّت با شاگردان مشکل دار بسیاری مواجه بودم و هر سال با تجربه بیش از قبل سعی در رفع یا کاهش آن نموده ام . امسال هم مثل هر سال از بین دانش آموزم حدود ده نفر آن ها دارای مشکل ضعیف یا حاد بودند که در پی رفع نسبی هر یک برآمدم . شرح یکی ازموارد به این صورت بود . محمد امین پسری بی نظم و حواس پرتی بود که با انجام حرکات ناشی باعث اذیّت و آزار دیگران بود . و در کلاس من (پیام های آسمانی) توجهی به درس و کتاب نداشت. من پس از مشاهده و مصاحبه با دیگران متوجّه از هم گسیختگی خانواده و محیط زندگی او شدم و با صحبت با مادر و ناپدری او و دیگران در پی رفع ناامنی و ترس و اختلالات رفتاری و اخلاقی او بر آمدم . پس از مطالعه و بررسی و همفکری باهمکاران و دیگران و درپیش گرفتن روش های مناسب موفّق به کاهش اختلالات رفتاری و اخلاقی او شدم .
گرد آوری شده در 27 صفحه با فرمت ورد قابل ویرایش
مقدمه
یکی از عوامل نبود موفقیت تحصیلی در دانشآموزان، وجود اختلالات یادگیری در آنان است که منجر به افت تحصیلی، کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس و ترک تحصیل آنها میشود. برچسبهای «عقب مانده»، «تنبل» و غیره به این قبیل دانشآموزان آنها را از ادامه تحصیل بازمیدارد و لطمات جبرانناپذیری از نظر روانی و اقتصادی به کودک و خانواده و نظام آموزش و پرورش کشور وارد خواهد کرد.
از آنجا که دانشآموزان مبتلا به اختلالات یادگیری، جزو بچههای در معرض خطر و شکننده محسوب میشوند، آموزش و پرورش باید از این افراد پشتیبانی کند و یک سپر دفاعی برای آنان باشد. همچنین نظام اجتماعی نیز باید از آنان حمایت و مراقبت کند. برای کاهش آمار بالای مبتلایان به این اختلالات و عوارض جانبی، ضرورت دارد معلمان با این اختلالات آشنایی پیدا کنند.
روانشناسان با اندک تفاوتهایی اختلالات یادگیری را چنین تعریف میکنند: کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری کسانی هستند که در یک یا چند فرایند اساسی در رابطه با خواندن، سخن گفتن، درک کردن و نوشتن دارای اشکال هستند به شرطی که این مشکلات ناشی از عقبماندگیهای ذهنی، نقص بینایی، نقص حرکتی و یا نقائص فرشهنگی نباشد. علائم این اختلالات ممکن است به صورتهای مختلف از قبیل اختلال در توجه به تفکر، تکلم، نوشتن و یا حساب کردن باشد. اختلالات یادگیری ترجمه واژه (Learning disabilities) است که به ناتوانیهای یادگیری نیز ترجمه شده است و به مجموعهای از نارساییها در یادگیری اطلاق میشود که برخلاف نارساییهای جسمانی، اغلب تا زبان آموزش رسمی در مدرسه ناشناخته میماند. در دوران تحصیل دانشآموز در مدرسه نیز به علت شناخت نداشتن برخی از معلمان، بیشتر اوقات این اختلالات به عنوان اختلالات خاص یادگیری تشخیص داده نمیشوند، بلکه با عقبماندگی ذهنی اشتباه گرفته و زمینه فشار روانی بر کودک فراهم میشود. در این میان اختلاف دیدگاه میان اولیا و مربیان، رفع این اختلالات را به تأخیر میاندازد.