لینک فایل کتاب- چگونگی طراحی و تحلیل دیواره میخ کوب شده در خاک-pdf در150 صفحه


کلمات کلیدی : طراحی, تحلیل دیواره, میخ کوب شده, در خاک pdf , عمران ,دیوار میخکوب شده, خاک ,سازه طراحی ,شاتکریت , میخکوب گذاری شد,
در این سایت هیچ فایلی برای فروش قرار نمی گیرد. برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:

لینک دریافت فایل از سایت اصلی


ادامه مطلب ...

لینک فایل کتاب- چیلر و انواع آن- در 80 صفحه

 

چیلر (به انگلیسی: Chiller) دستگاهی است که حرارت را از مایع (معمولاً آب) بر اساس سیکل تبرید تراکم بخار و یا جذبی می‌زداید. این مایع می‌تواند برای خنک کاری هوا و یا دستگاه‌هااستفاده شود که معمولاً به صورت سیکل و درون یک مبدل حرارتی جریان دارد. به عنوان یک محصول جانبی مهم، حرارتی که از مایع جذب شده یا باید به محیط خارج دفع شود یا برای کارایی‌های بالاتر برای مقاصد گرمایی استفاده شود. نگرانی‌هایی در مورد طراحی و انتخاب چیلرها وجود دارد. این نگرانی‌ها شامل، کارایی، بازده، تعمیر و نگهداری، آسیب پذیری‌های محیطی است.

 

انواع چیلرها

 

چیلرها به دو دسته چیلرهای تراکمی و چیلرهای جذبی تقسیم می‌شوند. شکل دیگر تقسیم بندی چیلرها بر اساس شکل خنک شدن ماده مبرد است که به سه دسته آب خنک، هوا خنک وتبخیری تقسیم بندی می‌شوند.

 

چیلرهای تراکمی با استفاده از انرژی الکتریکی و چیلرهای جذبی با استفاده از انرژی حرارتی باعث ایجاد برودت و سرما می‌شوند.

 

چیلر تراکمی

 

در چیلرهای تراکمی گاز ابتدا توسط کمپرسور، متراکم می‌گردد. این گاز سپس به کندانسور وارد شده توسط آب یا هوای محیط، خنک شده و به مایع تبدیل می‌گردد این مایع با عبور از شیر انبساط یالوله موئین وارد خنک‌کننده (اواپراتور) می‌شود که در فشار کمتری قرار دارداین کاهش فشار باعث تبخیر مایع گردیده و در نتیجه مایع سردکننده با گرفتن حرارت نهان تبخیر خود از محیط خنک‌کننده، باعث ایجاد برودت در موادی که با قسمت خنک‌کننده در ارتباطند می‌گردد. سپس گاز ناشی از تبخیر، به کمپرسور منتقل می‌شود.

 

با عبور بخار با سرعت در یک مسیر هوای کندانسور مکیده می‌شود. خلاء در کندانسور به علت تبدیل بخار به اب و اختلاف حجم بین بخار و اب ایجاد می‌گردد

 

انواع چیلر تراکمی

 

 

کنترل کننده‌های فشار در چیلر تراکمی

 

کنترل فشار بالا و پایین

 

این وسیله جهت کنترل کردن فشار دستگاه می‌باشد، دو لوله موئین در این کنترل وجود دارد که لوله LP را به قسمت مکش کمپرسور متصل کرده و لوله HP را به قسمت فشار بالا.

 

در سیستم چیلر کمپرسور باید با فشار مکش و دهش معینی کار کند. هرگاه از این فشار کمتر یا بیشتر شود این کنترل عمل کرده و دستگاه را خاموش می‌کند. کنترل فشار بالا و پایین قابل تنظیم می‌باشد.

 

در چیلر تراکمی با کندانسور آبی معمولاً فشار پایین را روی ۳۰ psi و فشار بالا را روی psi ۲۲۰ و با کندانسور هوایی فشار پایین را روی ۴۰ و فشار بالا را روی ۲۵۰ psi می‌توان تنظیم کرد.

 

اگر کمپرسور بر اثر فشار بالا قطع شود باید از سیستم رفع عیب شده و کلید ریست را فشار دهیم ولی اگر بر اثر فشار پایین قطع شود دوباره بر اثر افزایش گاز دستگاه روشن می‌شود.

 

کنترل فشار روغن

 

این وسیله جهت کنترل کردن مداوم فشار روغن کمپرسور می‌باشد. اگر در کمپرسور فشار روغن نباشد باعث صدمه دیدن آن می‌شود. کنترل روغن دارای دو لوله موئین می‌باشد که یکی از آنها به قسمت ساکشن (مکش) کمپرسور و دیگری به قسمت فشار روغن کمپرسور متصل می‌شود. بین فشار مکش کمپرسور و فشار روغن باید حداقل ۱۰ psi فشار باشد در غیر این صورت کنترل روغن فرمان قطع می‌دهد. هنگامی که کنترل روغن احساس کند که فشار زیر ۱۰ psi است یک هیتر درداخل کنترل روغن شروع به گرم شدن می‌شود و پس از تقریباً ۹۰ ثانیه حرارت هیتر باعث قطع شدن جریان شده و کمپرسور خاموش می‌شود.

 

ساختمان چیلر تراکمی

 

  1. الکتروموتور: میل لنگکمپرسور را به حرکت در می‌آورد حرکت دورانی میل لنگ باعث حرکت رفت وبرگشت پیستون در داخل سیلندر می‌گردد در نتیجه گاز مبرد در کمپرسور متراکم می‌شود.
  2. کوپلینگ: جفت کننده محور الکترو موتور با محور میل لنگ کمپرسور است.
  3. کمپرسور: گاز خروجیاز اواپراتور را متراکم کرده وارد کندانسور می‌کند.
  4. لوله رانش: گاز خروجی از کمپرسور را به کندانسور هدایت می‌کند.
  5. کندانسور: کندانسور این چیلر از نوع پوسته و لوله است در داخل پوسته گازمبرد و در داخل لوله‌ها آب خنک جریان دارد. گاز داغ و متراکم توسط لوله وارد پوسته کندانسور می‌شود. به علت تماس با لوله‌های مسی حاوی آب خنک، خنک شده به مایع تبدیل می‌شود و از پایین از طریق لوله خارج می‌شود. آب جریانی از طریق لوله وارد کندانسور شده واز طریق لوله خارج می‌شود. آب خروجی از کندانسور به برج خنک کنهدایت می‌شود تا پس از خنک شدن دوباره به کندانسور برگردد.
  6. لوله خروج مایع مبرد از کندانسور
  7. شیر سرویس کندانسور: برای بستن لولهخروج مبرد از کندانسور در مواقع سرویس و تعمیرات و توقف طولانی دستگاه مورد استفاده قرار می‌گیرد.
  8. شیر تغذیه ماده مبرد: برای شارژ سیستم استفاده می‌شود.
  9. فیلتر درایر یا صافی رطوبت گیر: وجود مواد جامد و رطوبت در دستگاه تبرید موجب بروز اشکالاتی می‌گردد که برای جلوگیری آن از وسیله‌ای به نام فیلتر برای گرفتن مواد جامد و درایر برای گرفتن رطوبت موجود در سیستم استفاده می‌شود.
  10. شیر برقی: که در صورت وصل بودن جریان الکتریکیمسیر عبور مایع مبرد را باز نگه می‌دارد این شیر برقی از ترموستات فرمان می‌گیرد.
  11. شیشه رویت یا سایت گلاس: میزان تغذیه ماده مبرد در سیستم و همچنین وجود رطوبت بیش از حد را در سیستم مشخص می‌نماید.
  12. اواپراتور: ماده مبرد پس از عبور از شیر انبساط وارد اواپراتور چیلر می‌شود ودر داخل لوله‌های مسی تبخیر شده و به صورت بخار از اواپراتور خارج می‌شود. تبخیر در اواپراتورباعث سرد شدن آب جریانی در پوسته می‌گردد. آب سرد شده از محل بطرف هواساز و فن کویلها جریان می‌یابد و در برگشت از هواسازیا فن کویلها از محل وارد اوپراتور چیلر می‌شود.
  13. شیر انبساط ترموستاتیک: که از دمای گاز خروجی از اواپراتور تأثیر گرفته مقدار مادهمبرد ورودی به اواپراتور را تنظیم می‌نماید.
  14. لوله مکش: که گاز خروجی از اواپراتور از طریق لوله وارد قسمت مکش کمپرسور می‌گردد.
  15. تابلو وسایل اندازه‌گیری و کنترل فشار: که مانومترهای فشار زیاد و فشارکم کنترل فشار کم و زیاد و منترل فشار روغن روی آن نصب شده‌اند.[۱]

 

اصول کار چیلر تراکمی

 

اصول کار چیلر تراکمی بدین شکل می‌باشد که سیال مبرد وارد لوله‌ها یا به اصطلاح تبخیر کننده که در داخل اتاق یا محلی که می‌خواهیم سرد کنیم می‌شود گرما از هوای اتاق به سیال مبرد داده می‌شود و سیال در نتیجه گرفتن گرما تبخیر می‌شود و در عوض درجه حرارت اتاق پایین می‌آید و دارای شرایط زیر باشد:

 

  • دمای آب رفتبرج خنک کن بایستی ۲۸ درجه سانتیگراد باشد.
  • دمای آب برگشت برج خنک کن بایستی ۵ درجه سانتیگراد با رفت اختلاف داشته باشد.
  • فشار گاز فریون در مکش چیلر تراکمی بایستی ۴۵ تا ۷۵ پیاسآی ورانش ۲۰۰ تا ۲۶۰ پیاسآی باشد با کندانسور آبی.
  • هنگامی که می‌خواهیم گاز تزریق کنیم بایستی شیر سرویس آن را ببندیم.
  • در حالت کارکرد چیلر تمامی شیرهای آن بایستی باز باشد. مکش - رانش - مایع.
  • برای روشن کردن چیلر ابتدا فن برج سپس پمپ فن کوئل و بعد از آن پمپ برج را روشن می‌کنیم.
  • برای وکیوم کردن چیلر بایستی چیلر خاموش باشد.
  • برای روغن زدن هم بایستس دستگاه خاموش باشد.
  • فشار روغن حداقل PSi 20 بیشتر از درجه فشار مکش باشد.
  • سطح شیشه نشان دهنده مایع مبرد باید صاف و بدون حالت کف زدگی باشد.
  • روغن داخل کمپرسور حدود ۱/۲ سطح شیشه روغن نما باشد و اگر از ۱/۴ سطح شیشه کمتر باشد روغن لازم را تأمین کنید.
  • مقدار اسید برای هر ظرفیت چیلر معادل ۱/۵ کیلوگرم پیشنهاد می‌شود.
  • از گیج قرمز برای فشار زیاد و تست ازت استفاده می‌شود.
  • از گیج آبی (یا سبز) برای فشار کم و وکیوم کردن دستگاه چیلر استفاده می‌شود.
  • در کنار دریا فشار وکیوم بایستس ۱٫۲۹ اینچ جیوه باشد و در تهران ۲۷ اینچ جیوه.

 

چیلر جذبی

 

در چیلرهای جذبی برخلاف چیلرهای تراکمی از جذب کننده (Absorber) و مولد حرارتی (ژنراتور) بجای کمپرسور استفاده می‌گردد. عمومی‌ترین خنک‌کننده در چیلرهای جذبی سیستم برمید لیتیم(لیتیوم برماید) است. در این سیستم، در قسمت جذب کننده، بخار آب توسط لیتیوم برماید غلیظ جذب شده و در قسمت مولد حرارتی، آب بر اثر حرارت تبدیل به بخار می‌شود. بخار آب در کندانسور که دارای فشار ۱/۰ اتمسفر است به حالت مایع در می‌آیدو سپس در خنک‌کننده که تحت فشار ۰۱/۰ اتمسفر دوباره به بخار تبدیل می‌گردد و آب برای اینکه تبخیر گردد گرمای نهان خود رااز محیط خنک‌کننده می‌گیرد و باعث ایجاد برودت می‌گردد سپس بخار آب ایجاد شده در خنک‌کننده به جذب کننده منتقل می‌گردد و دوباره این چرخه تکرار می‌شود.

 

انواع چیلر جذبی[ویرایش]

 

۱- گروه تک اثره (Single effect)

 

که خود به سه دسته چیلرهای تک اثره با تغذیه بخار، تک اثره با تغذیه آب داغ (دمای بالای ۱۰۰ درجه سانتیگراد) و تک اثره با تغذیه آب گرم (دمای زیر۱۰۰ درجه سانتیگراد) تقسیم می‌شوند که نحوه کار آنها مشابه بوده و همگی دارای حداقل یک مولد حرارتی می‌باشند.

 

۲- گروه دو اثره (Double effect)

 

که به دو دسته دو اثره با تغذیه بخار و دو اثره با شعله مستقیم طبقه‌بندی می‌شوند. این چیلرها، جز نسل جدید چیلرهای جذبی بوده و دارای سیکل تبرید کاملتری نسبت به چیلرهای جذبی تک اثره‌است.

 

انواع چیلر

 

چیلر : به دستگاه تولید برودت بر اساس عکس چرخه رانکین، چیلر گفته می شود. در این دستگاه مبرد چهار مرحله افزایش فشار (compress)، حرارت دهی و میعان (condense)، کاهش فشار (expansion) و حرارت گیری و تبخیر (evaporation) را در یک چرخه طی می نماید. به این صورت که مبرد مایع در فشار پایین حرارت را از محیط سرد در اواپراتور گرفته و بخار می شود، بخار تولید شده توسط مرحله افزایش فشار به فشار و دمای بالاتر می رسد، حرارت در این مرحله از بخار داغ گرفته شده و مبرد پس از طی نمودن مرحله اختناق به صورت مایع برای بازگشت به اواپراتور آماده می شود.

 

1مرحله افزایش فشار (کمپرس):

 

این مرحله به دو صورت رخ می دهد که بر اساس آن چیلرها نیز به دو دسته کلی تراکمی یا جذبی طبقه بندی می شوند.

 

چیلرهای تراکمی:

 

در این نوع چیلرها وظیفه افزایش فشار مبرد بر عهده کمپرسور می باشد. کمپرسور مبرد بخار شده در مرحله حرارت گیری (اواپراتور) را متراکم کرده و وارد مرحله حرارت دهی (کندانسور) می نماید.

 

این چیلرها که منبع تغذیه آنها برق است، دارای بازده (COP) بالایی بوده و معمولا 4 تا 7 برابر انرژی الکتریکی وارد شده به دستگاه را از منبع سرد (اواپراتور) و به منبع گرم (کندانسور) تحویل می دهند. این چیلرها بر اساس نوع کمپرسور به انواع رفت و برگشتی، اسکرو، اسکرال و سانتریفیوژ تقسیم بندی می شوند که تفاوت آنها در یک مقاله مجزا قابل بحث است.

 

 

 

چیلرهای جذبی:

 

تفاوت این چیلرها با چیلرهای تراکمی در مرحله افزایش فشار می باشد. در این چیلرها مبرد پس از اواپراتور، در قسمتی به نام ابزربر (absorber)، جذب یک ماده دیگر در فاز مایع به عنوان جاذب می شوند و حرارت تولید می نماید. (البته این حرارت توسط یک سیکل دیگر از سیستم دفع شده و تاثیر بسزایی در کارکرد سیکل کلی ندارد.) در این حالت مایع به فشار بالاتر پمپ می شود و با گرفتن حرارت در فشار بالاتر از جاذب خود رها شده به کندانسور وارد می شود. چرخه جاذب نیز توسط یک شیر اختناق کامل شده جاذب رقیق شده برای جذب مجدد مبرد به ابزربر برگشت داده می شود. این چیلرها به دلیل افزایش فشار به وسیله پمپ برق زیادی مصرف نمی کنند (در مقابل کمپرسور در چیلرهای تراکمی) و مصرف انرژی اصلی آنها حرارتی است که باید به جاذب در ژنراتور (generator) داده شود تا مبرد را وارد کندانسور نماید. حرارت مورد نیاز این چیلرها به صورت های مختلف تامین می شود و بر اساس آن، این چیلرها به انواع شعله مستقیم، بخار آب یا آب گرم تقسیم بندی می شوند. که توضیح تفاوت های آنها از حوصله این رساله خارج است.

 

از مشخصه های این سیستم ها بازده پایین 0.8 تا  1.2 است و معمولا برای مصارفی به کار می روند که برق مورد نیاز چیلر تراکمی مشابه قابل تهیه نباشد. (ظرفیت های بالا) هزینه اولیه بالا و نیاز به تعمیرات و نگهداری از مشخصه های منفی این سیستم است. همچنین به دلیل تولید حرارت در بخش ابزربر این چیلرها نیاز به ظرفیت بالاتری در حرارت دهی که در بخش آینده توضیح داده می شود هستند.

 

 

 

تذکر: می بایست توجه داشت انواع چیلرهای تراکمی گازسوز نیز امروزه در بازار تاسیسات موجود می باشند. این چیلرها را نباید با چیلرهای جذبی اشتباه گرفت. این چیلرها تراکمی بوده و کمپرسور آنها با موتورهای احتراق داخلی یا توربین کار می کنند.   

 

2- مرحله حرارت دهی به محیط (کندانسور):

 

در این مرحله مبرد که در فشار بالا و به صورت گاز داغ می باشد توسط یک مبدل انتقال حرارتی گرمای خود را به محیط اطراف می دهد. چیلرها بر اساس این نوع مبدل حرارتی به دو نوع آب خنک و هواخنک طبقه بندی می شوند.

 

چیلر آب خنک:

 

در چیلرهای آب خنک در مرحله کندانس حرارت مبرد به یک واسط انتقال حرارت (آب) داده می شود. آب نیز در برج خنک کن حرارت گرفته را به وسیله تبخیر و انتقال جرم به محیط بیرون می دهد.

 

چیلر هوا خنک:

 

در چیلرهای هواخنک حرارت مرحله کندانس به صورت مستقیم به هوا داده میشود. از آنجایی که ارزش حرارتی آب بسیار بالاتر از هوا است، چیلرهای هواخنک نیاز به کندانسور بزرگتری دارند که این عامل گرانی این چیلرها را به همراد دارد. همچنین استفاده تمام وقت آنها از فن و بازده پایین تر مرحله کندانس موجب افزایش مصرف این دستگاه ها می باشد. (بازده پایین تر) از این رو این دستگاه ها تنها در مواردی که مشکل کمبود منابع آبی یا بی کیفیت بودن منابع آب وجود دار د و همچنین مناطق بسیار شرجی که تبخیر آب پایین است پیشنهاد می گردند.

 

3- مرحله کاهش فشار (اختناق):

 

در این مرحله مبرد میعان یافته در کندانسور از یک شیر انبساط قابل تنظیم عبود نموده برای تبخیر در فشار پایین تر در اواپراتور آماده میشود. شیر انبساط دستگاه ها یک طرفه یا دو طرفه می باشد از این رو سیستم های تبرید به دو دسته کلی تقسیم بندی می شوند.

 

چیلرهای سرد:

 

این دستگاه ها دارای شیر انبساط یک طرفه بوده و به این صورت می توانند فقط چرخه رانکین را در یک مسیر انجام دهند مورد استفاده آنها نیز تنها در فصل گرم و برای تولید برودت است.

 

چیلرهای سرد و گرم (مجهز به هیت پمپ):

 

این دستگاه ها دارای شیر انبساط دو طرفه بوده و با دارا بودن شیر های سه راه موتوری می توانند جهت سیکل را معکوس کرده به عبارتی جای اواپراتور و کندانسور را تغییر دهند به این صورت در فصل سرد نیز کندانسور دستگاه حرارت خود را به محیط داخل تحویل می دهد و اواپراتور دستگاه حرارت را از بیرون دریافت می نماید.

 

4- مرحله حرارت گیری (اوپراتور):

 

چیلرها بنا بر اینکه در اواپراتور آب را خنک می کنند یا هوا را به دو دسته تقسیم می شوند.

 

چیلر و فن کویل:

 

در این مرحله ممکن است مبرد گرما را از آب گرفته آن را خنک کند و این آب خنک شده در فن کویل ها موجب کاهش حرارت داخلی ساختمان شده و شرایط آسایش را ایجاد کند

 

پکیج سقفی:

 

البته مبرد می تواند حرارت را مستقیم از هوا گرفته و هوای تهویه شده وارد محیط شود که این حالت در پکیج های سقفی ملاحظه میشود.

 

چیلر جذبی چگونه کار میکند؟

 

تاریخچه

 

به جرات می توان گفت که سرمایش جذبی اولین بار با ماده جاذب جامد شناخته شد. مایکل فاراده در سال 1824 میلادی در حین انجام یک سلسله آزمایشات برای تبدیل و شناخت گازهای پایدار با پدیده سرمایش جذبی روبرو شد. او می دانست که پودر کلرید نقره درجذب آب و آمونیاک بسیار موثر عمل می کند. بنابراین برای تعیین پایداری آمونیاک، در یک لوله خمیده کلرید نقره را در مجاورت گاز خشک آمونیاک قرار داد و سر دیگر آن را با آب، سرد کرد. گرما آمونیاک را از مخلوط جدا کرد و آمونیاک جدا شده، در اثر سرمای آب در سر دیگر لوله به صورت مایع جمع آوری شد. فاراده به گرما دادن سر دیگر لوله ادامه داد تا مقدار کافی آمونیاک مایع بدست آورد.

 

 

 


کلمات کلیدی : چیلرها, Single Effect Chiller, برج خنک کن , تهویه مطبوع, چیلر جذبی دو اثره یا دو مرحله ای , چیلر جذبی تک اثره, چیلر, چیلر جذبی, Double Effect Chiller, کندانسور,Direct Fire
در این سایت هیچ فایلی برای فروش قرار نمی گیرد. برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:

لینک دریافت فایل از سایت اصلی


ادامه مطلب ...

لینک فایل کتاب- آموزش برق کشی ساختمان و اصول و قوانین حاکم بر آن- در 330 صفحه- در قالب وردword

 

 

 

نحوه سیم کشی ساختمان

 

برای اینکه بتوان در یک ساختمان عملیات سیم کشی را انجام داد ذکر مواردی ضروری است که برای دانشجویان برق از همین جا شروع می شود.

 

.

 

اولین قدم این که هیچوقت به خودتان ترس ،من نمیتونم،من بلد نیستم،من پیش کسی یاد نگرفته ام و… این گونه موارد را از خود دور کنید چون شما در دوره هنرستان هم مدارات سه فاز کار کردید هم مدار های روشنایی ساختمان هم با خطر کار آشنایی داشتید و هم خیلی موارد دیگر پس فقط باید یا علی گفته وآغاز کنید. وقتی به یک ساختمان نیمه کاره وارد میشوید به همه جای آن به خوبی نظارت کنید اگر کارفرما برایتان نقشه فنی داد که مشکل تا حدودی حل است ولی اگر نقشه نبود به صورت سلیقه ای البته با اصول و رعایت شرایط و استاندارد های مهندسی برق به پیش بروید. وسایل و ابزار کارمورد نیازدرابتدای کار: فعلا چون به صورت حرفه ای وارد کار نشده اید لذا برخی وسایل ضروری و مورد نیاز را که با آنها سرو کار دارید بیان می شود : ۱:اگر توان مالی داشتید یک عدد دژبور یا همان دریل چکش دار و اگر توان مالی نداشتید یک عدد چکش و قلم کافی است(این وسیله برای ایجاد شیار در دیوار برای جایگذاری لوله ها و سایر اقلام نصب به کار گرفته میشود) ۲:موکت بر: که این وسیله نیز برای بریدن لوله های پی وی سی یا لوله های خرطومی به کار میرود که در استفاده از این وسیله باید دقت کافی را داشته باشید چون تیز وبرنده است. ۳: تراز: این وسیله همانگونه که از نامش پیداست برای تراز کردن یک سطح یا تراز کردن ایستاده یک وسیله به کار میرود.که برای تراز کردن قوطی کلید و پریز و همچنین برای تراز کردن وطی فیوز و دیگر عناصر به کار میرود. ۴:ریسمان رنگی: اگر در جایی قرار است تعداد زیادی کلید و پریز هرکدام با هم نوع های خود به طور همسان وهم اندازه از کف ساختمان دیده شوند این وسیله به کار می رود همچنین این وسیله در لوله های کشی های فولادی برا اندازه کردن جعبه های فلزی به کار میرود. ۵:شیلنگ تراز: وقتی وارد ساختمانی میشوید که آماده برق کاری است آگر به کف آن محل دقت کرده باشید خواهید دید که سطح ناهمواری دارد و اصلا هم سطح نیست و جایی چاله و جایی دیگر بلند است در این گونه موارد و به طور کلی اولین مرحله در برث کاری شیلنگ تراز زنی است که اندازه پریز ها و کلید ها از کف معلوم شود و نیز در پر کردن شیلنگ تراز باید دقت کنید که در داخل آن هوا نباشد و کاملا پر آب باشد حتی کوچکترین ذره از حباب هوا نیز نباید در داخل آن دیده شود و بعضی موارد دیگر که در جای خود به آنها اشاره خواهم کرد. ۶: و برخی ابزار که دوستان در جای خود با آن آشنایی کامل دارند شروع به کار برق کاری: ابتدا توسط شیلنگ تراز اندازه پریز ها را از کف مشخص کنید که معمولا ۶۰ سانتی متر از کف که ۱۰ سانتی متر برای پر کردن کف و ۵۰ سانتیمتر دیگر برای پریز های برق و تلفن و … البته اندازه را کارفرما خود خواهد و طبق نقشه یا به طور سلیقه ای تعداد پریز های که در یک اتاق یا حال و پذیرایی قرار خواهید داد را مشخص کنید اگر در یک راستا بودن از ریسمان رنگی استفاده کنید و اگر در یک راستا نبودند از شیلنگ تراز جای آن را مشخص کنید تا در یک سطح قرار گیرند (برای روشنایی و دیگر موارد نیز به همین ترتیب) دقت داشته باشید که در شیلنگ تراز زنی باید دو نفر بوده که یکی اندازه اصلی را نگه داشته و دیگری به تعداد اندازه زنی را انجام دهد و در موق حرکت فقط یم نفر با انگشت دست بر سر شیلنگ گذاشته تا آب آن خارج نشود و در موقع اندازه زنی نباید هیچ کدام از دو نفر دست در سر آن نگه دارند چون اندازه آن تغییر خواهد کرد. بعد از انجام این کار محل قرار گیری پریز های تلفن و برق و روشنایی را کنده کاری کرده و قوطی های آنها را در جای خود قرار دهید و دقت کنید که لبه های قوطی باید با سطح گچ سیاه درست در یک راستا قرار گیرند و همچنین با قوطی بعدی فاصله مناسب داشته باشد تا در موقع نصب مشکلی ایجاد نشود و همچنین باید به وسیله ای تراز هم یه صورت افقی و هم به صورت عمودی تراز باشد سپس توسط گچ آنها را در جای خود محکم کنید.کار بعدی که باید انجام بدهید این است که لوله گذاری را انجام دهید بهتر است که برای پریزها از چند فاز متفاوت بسته به مساحت و بزرگی محل و طبق استاندارد برای هر ۵۰ یا ۷۰ متر مربع مساحت یک خط تغذیه روشنایی در نظر بگیرید برای لوله گذاری نیز از لوله های پی وی سی نمره ۱۳٫۵ استفاده کنید. جهت ارتباط پریز های تلفن و برق لوله گذاری را از کف عبور دهید و در آشپزخانه مجاز به این کار نیستید و برای لوله های روشنایی نیز محلی که قرار است چراغ در آن محل قرار گیرد را سوراخ کرده وتوسط زانو لوله ای از سقف آویزان کنید و امتداد لوله را به کلید یا به جعبه تقسیم وصل کنید (در داخل ساختمان دیگر کمتر از جعبه تقسیم استفاده میشود به خاطر زیبایی) و اگر مساحت زیاد بود روشنایی را طبق اصول پخش کنید به عبارتی مابین لامپ ها باید دو برابر لامپ و دیوار باشد.برای لوله های آنتن نیز لوله آنتن در مرکز باشد لوله ی آن باید در گوشه ساختمان قرار گیرد و با نوع سلیقه و قرار گیری لوازم تصویری هماهنگ باشد و بهتر است که قوطی های آن نیز در دو قسمت حال یا پذیرایی قرار گیرد. بعد از مراحل لوله گذاری نوبت به سیم انداختن داخل لوله ها خواهد بود که این کار توسط فنر سیم کشی صورت میگیرد و معمولا در برق کاری ساختمان های کوچک در صورت نبود ارت دو عدد سیم و در صورت وجود ارت سه عدد سیم موجود می باشد که سیم زرد رنگ همیشه بیانگر ارت و سیم آبی همیشه بیانگر نول و دیگر رنگ ها بیانگر فاز می باشد.(متاسفانه این تداخل رنگ در بسیاری موارد رعایت نمی شود).اگر سیم زرد رنگ یا ارت و سیستم ارت وجود نداشت از رنگ های آبی و رنگ دیگر مانند قرمز استفاده کنید به طوری که برای روشنایی از سیم های نمره ۱٫۵ و برای پریز از سیم های نمره ۲٫۵ استفاده کنید. سر فنر دار فنر سیم کشی را داخل لوله گذاشته و پس از عبو کامل از لوله و خارج شدن از طرف دیگر لوله (در صورت به سختی عبور کردن فنر از گریس استفاده کنید و کمی گریس به سر فنر بمالید تا نرم تر حرکت کند) سپس یک سر سیم های افشان را توسط سیم چین لخت کرده و به سر خاردار فنر با چسب لنت وصل و از طرف فنر دار بکشید تا سیم ها از داخل لوله عبور کنند و متناسب با اندازه سیم ها را قطع کرده و برای سایر لوله ها نیز همین امر را تکرار کنید. فقط در مورد روشنایی و کلید های دو پل سه رشته سیم عبور خواهد کرد سیم اول نول و دو سیم دیگر برای لامپ های اول و دوم و می توانید رنگ فاز ها را مثلا سبز و قرمز انتخاب کنید که لامپ اول قرمز و لامپ دوم سبزو یا برعکس ولی دقت داشته باشید که سیم های مربوط به لامپ ها نباید در مسیر دیگری قطع شوند. تذکر : هرگز از سیم های دو تیکه یا لخت در داخل لوله استفاده نکنید. برای سیم های تلفن نیز با توجه به نوع کار از ۲ زوجه و۴ و بیشتر نیز استفاده کنید اگر خط تلفن یک عدد بود همان ۲ زوجه کافیست. در مورد جعبه فیوز ذکر مواردی لازم است که برای کابل یا تغذیه ورودی از فیوز ۲۵ آمپر و برای روشنایی از فیوز ۱۰ آمپر و برای پریز ها از فیوز ۱۶ آمپر استفاده کنید.همیشه در داخل جعبه فیوز از فیوز ۱۰ و ۱۶ آمپری از هر کدام یک عدد به عنوان رزرو استفاده کنید.لوله های ورودی به جعبه فیوز را مرتب قرار داده و در جای خود محکم کنید این لوله ها را به انشعاب های خود متصل کرده و اقدامات مربوطه را انجام دهید.برای بار های پر مصرف مانند لباس شویی و یخچال یک تغذیه جداگانه (پریز) در نظر بگیرید. اما بعد از مراحل گفته شده نوبت به نصبیات می رسد که اتمام کار محسوب می شود و باید با دقت زیادی انجام گیرد. در مورد نصب پریزها مورد خاصی وجود ندارد فقط موقع نصب از اتصالات مطمئن شوید که محکم هستند. در مورد کلید ها برای کلید های تک پل پیچی که رنگ قرمز یا رنگی متفاوت از دیگر پیچ ها دارد به عنوان تغذیه یا فاز محسوب می شود که سیم دارای رنگ قرمز (دقت کنید رنگ های آبی و زرد نباید به این پیچ وصل شوند در تذکرات به این مورد اشاره شده است) کلید فقط واسط قطع و وصل فاز است یعنی سیم باید به همان رنگی باشد که است. در مورد کلیدهای دو پل می توانید برای پل اول قرمز و برای پل بعدی رنگ دیگری به جز آبی و زرد انتخاب کنید تا اشتباه نکنید.بعد از نصب کلید و پریزها و لامپ ها و سایر تجهیزات دیگر نوبت به اصلی ترین کار که سر بندی در داخل جعبه فیوز است. اگر از جعبه تقسیم نیز استفاده کرده اید اتصالات را به کمک ترمینال انجام دهید به طوری که فاز و نول را به ترمینال ها وصل کرده و انشعابات را از آن جدا کنید.با انجام این مراحل به جعبه فیوز خواهید رسید که در این موقع با انبوهی از سیم ها روبه رو خواهید شد در این موقع سیم های آبی رنگ را به صورتی که در آخر طولی باشد و فقط در انتها به یک رشته سیم تبدیل شود یعنی به عبارتی سیم اول را به طوری که سیم قطع نشود را الخت کرده و سر سیم دومی را به آن وصل کنیو و به همین ترتیب تا آخر و در نهایت یک رشته سیم حاصل می شود که آن را به نول شبکه وصل کنید. اما در مورد فاز قضیه فرق خواهد کرد به طوری که فاز ورودی شبکه را به ورودی فیوز ۲۵ آمپری وصل می کنید و از خروجی فیوز ۲۵ آمپری به هر کدام از فیوز ها یک انشعاب گرفته تا تغذیه آنها نیز تکمیل شود سپس سیم های افشانی که برای فاز انتخاب کرده اید را به خروجی هر کدام از فیوز ها وصل می کنید و سر بندی ها را محکم و تمیز انجام دهید تا عیبی از نظر فنی نداشته باشد.

 

تذکرات مهم:

 

۱: تا حد امکان از شلوغ کردن دیوارها و قوطی گذاری های اضافی خود داری کنید.

 

۲: در هنگام لوله گذاری از لوله های شکسته استفاده نکنید و در صورت بلند بودن مسیر از بوش برای اتصال لوله ها به یکدیگر استفاده کنید و توسط لنت محکم به هم ارتباط دهید.

 

۳: برای یک اتاق خواب یک روشنایی و یک شب خواب کافیست.

 

۴: سعی کنید لامپ ها را در مرکز اتاق ها و در حال وپذیرایی در امتداد یکدیگر باشند.

 

۵: اندازه ها را در هر مورد حتما رعایت کنید که موجب خرابی و ظاهر بد نشوند.

 

۶: رنگ پیچ کلیدها نباید اشتباهی متصل شود.

 

۷: در حمام از کلید و پریز ضد آب استفاده کنید و لامپ را داخل حباب شیشه ای قرار دهید.

 

۸: در موقع نصب کلید ها و پریز ها و جعبه فیوز از تراز استفاده کنید.

 

۹: هرگز سیم تلفن و برق را باهم از داخل یک لوله عبور ندهید.

 

۱۰: در ترمینال ها سیم های افشان را کامل در داخل ترمینال قرار دهید حتی یک رشته موجب اتصال خواهد شد.

 

۱۱: در موقع نصب جانب احتیاط را رعایت کنید.

 

نقشه تاسیسات الکتریکی اجرا شده مهترین بخش برای افزایش مهارت شما در سیم کشی ساختمان است برای دانلود نقشه سیم کشی ساختمان های بزرگ اینجا کلیک کنید.

 

همچنین جزوه ای فوق العاده موثر برای اجرای روشنایی های فوق العاده کاربردی توسط رله های الکترونیکی موجود است که می توانید از اینجا دانلود کنید.

 

همچنین برای افزایش مهارت در سیم کشی ساختمان با انواع سیستم های به روز می توانید به این بخش مراجعه کنید

 


51-  
فاصله دتکتور از اسپرینکلر یا آب پاش سقف 60 سانتیمتر می باشد (معمولا در پارکینگ ها کاربرد دارد).

 

52- در ساختمان های 4طبقه و بیشتر، بالای هر اتومبیل باید یک آب پاش یا اسپرینکلر موجود باشد .

 

53- برای مهمانسراها دتکتور آژیر سرخود باید گذاشت .

 

54- ساختمان های از 23 متر به بالا نصب صاعقه گیر اجباریست ، 7 طبقه به بالا

 

55-   حداقل از کابل50 میلیمتر مربع جهت ارت صاعقه گیر استفاده شود و توصیه می شود که کابل 70 میلی متر مربع بکار برده شود  و 2 مسیر کشیده شود ( یکی برای بای پس )

 

56-  هر 45 متر ارتفاع یک رینگ دور ساختمان کشیده شود که اگر صاعقه به بدنه ساختمان زد به رینگ و هادی های نزولی متصل به رینگ هدایت شود.

 

57-  نصب چراغ آلارم برای ساختمانهای 8 طبقه و بالاتر الزامیست یا 28 متر ارتفاع و بیشتر.

 

58-  استفاده از چاه آسانسور جهت عبور تاسیسات برقی به استثناء کابل آسانسور ممنوع است .

 

59-  کابل تغذیه آسانسور پنج در ده 5*10میلی متر مربع یا پنج در شانزده 16*5 میلیمتر مربع باشد .

 

60-   درموارد خاص برق اضطراری پیش بینی گردد که مجهز به سیستم change over باشد .

 

61-  تابلو برق و آمپلی فایر سیستم آنتن مرکزی داخل خرپشته باشد ( در فضای آزاد بام نباشد )

 

62- سیم های سیار کارگاهی باید حتما کابل(با روکش مضاعف)باشد و با ارتفاع 2.5 متر از کف رد شوند و در محل رفت و آمد و آسیب قرار نگیرند و این نکته در مرحله ابتدای کار باید توسط صاحب کار یا ناظر مقیم یا سرپرست کارگاه به همه کاربران وسایل برقی مانند نجار و جوشکار و بالابر تذکر داده شود و سیم ارت ابزارشان را استفاده کنند.

 

63- برای ساختمان های 4 طبقه (5سقف)سیستم دتکتور سیم کشی شده با تابلو مرکزی الزامی است و در تمام ساختمان های دارای زیرزمین، حتی اگر یک طبقه بود هم باید سیستم دتکتور سیم کشی شده با تابلو مرکزی اجرا شود.

 

برای ساختمان های بیشتر از 1000 متر مربع همسیستم دتکتور سیم کشی شده با تابلو مرکزی الزامی است.(برای سایر ساختمان ها سیستم اعلام حریق اختیاری است، بر اساس ریسک محل و تعداد واحدها، مثلا برای 3طبقه 6 واحدی یا 12 واحدی هم توصیه می شودسیستم دتکتور سیم کشی شده با تابلو مرکزی اجرا شود)

 



64- لوله کشی سیستم های روشنایی و پریزهای برق با لوله های 
P.V.C سخت نمره 13.5 Pg برای عبور چهار سیم و با نمره ی pg 16 برای عبور شش سیم انجام شود .

 

65- لوله کشی سیستم های پریز برق و تلفن می تواند از کف انجام گیرد ولی باید سریعا به تایید دستگاه نظارتی رسانیده و روی آنرا با ملات ماسه سیمان ماهیچه کشی کرد.

 

66- لوله کشی هایی که در سقف کاذب انجام می شود ترجیحاً از مسیرهای مشخص و مشترک و با بست و ساپورت مناسب انجام گردد که هنگام پیچ کردن یا میخ کوبیدن در سقف مسیر مشخص باشد.

 

67- استفاده از لوله های خرطومی پلاستیکی از سال89 ممنوع شده چون بسیار کم استقامت هستند مخصوصا بعد از گذشت چند سال به شدت شکننده می شوند و عبور فنر از آن باعث شکسته شدن آن می شود و سر پیچ ها سیم از آنها عبور نمی کند و مهمتر از همه اینکه به شدت در حریق، شعله ور می شود و گاز سمی هم تولید می کند.

 



 

68- ارتفاع نصب پریزهای برق و تلفن در فضای اداری و اتاق ها 30 سانتیمتر از کف تمام شده و در فضاهای مرطوب (آبدارخانه – سرویس های بهداشتی – موتورخانه و . . . )   120-110 سانتیمتر از کف تمام شده می باشد .

 

69- بهتر است چراغ های دیواری 60  سانتیمتر پایین تر از سقف تمام شده نصب گردد .

 

70- سیم مصرفی برای کلیه سیستم ها باید از نوعNYAF و دارای علامت استاندارد و محصول کارخانجات معتبر باشد

 

71- برای جلوگیری از افت ولتاژ باید کنتور برق در نزدیکترین محل به تیر برق نصب شود .

 

72-تابلوهای برق ورودی و خروجی از پایین و بالا و از نوع دیواری و دسترسی از جلو می باشند و باید به   گونه ای ساخته شوند که حداقل درجه حفاظت IP44 را داشته باشد یعنی از آب باران و برف و پاشش مقطعی آب در امان باشد.

 

73- بدنه تابلوهای برق از ورق 1.5میلیمتر با رنگ کوره ای مناسب پخته شده بوده و به لولا و قفل و نوار پلاستیکی و پلاک مناسب مجهز شود .

 

74- کابل ورودی تابلوهای برق حداقل باید مقطع mm2 3*10 میلیمتر مربع را دارا باشند.

 

75- لوله های فلزی و پوشش های فلزی سیم های عایق دار ، نباید به عنوان سیم برگشت ، سیم نول یا سیم محافظ مورد استفاده قرار گیرد. 

 

76- داخل کلیدها و پریزها 15 سانتی متر سیم رزرو یا یدکی اضافه در نظر گرفته شود که در آینده اگر سر سیم خراب شد، سیم کافی برای بریدن و سرسیم جدید داشته باشیم.

 

77- حداکثر فاصله پریزها از یکدیگر 3 متر است یعنی در یک اتاق پذیرایی با طول 6 متر روی هر دیوار حداقل 2 عدد پریز نیاز داریم و در اتاق با 8 متر طول روی هر دیوار طولی 3 عدد پریز نیاز داریم. (این قانون برای جلوگیری از کشیدن سیم سیار در آینده است. سیم های سیار ممکن است دست و پاگیر باشند و باعث برق گرفتگی شوند)

 

78- فاصله سیم های تلفن و جریان ضعیف از لوله سیم برق باید حداقل 12 سانتی متر باشد. مگر آنکه سیم های جریان ضعیف شیلد شده باشند.

 

79- فاصله سیم های برق از لوله آب و گاز و تاسیسات این چنینی مثل لوله های تخلیه آب باید حداقل 15 سانتی متر باشد.

 

80- هنگام عبور لوله های برق از درز انبساط ساختمان(مثل دانشگاه و کتابخانه و تالار و مدرسه) باید از لوله فولادی خرطومی قابل انعطاف برای سیم کشی استفاده شود.

 

81- برای کابل ها در هر طبقه دریچه بازدید اجرا شود به این دلیل که ردگیری و تعویض مدارها در آینده بدون اشکال انجام پذیرد که این امر در مقررات ملی مبحث 13 بند 4-1-4 ذکر شده است.

 

82-  ارتفاع پریزها در آشپزخانه بررسی شود که برای لباسشویی 70 سانتی متر (30 سانتی متر دورتر از لوله تخلیه آب)و برای اجاق گاز 30 سانتی متر باشد که اگر پریز اجاق گاز بالاتر باشد حرارت برگشتی فر برای آن خطرساز است و اگر مشکل حرارت برگشتی فر را نداریم پریز اجاق گاز هم در 70 سانتی نصب شود. ارتفاع پریز برای هود 180 سانتی متر در نظر گرفته شود.

 

(البته در آشپزخانه نصب پریز در ارتفاع کمتر از 110 سانتی متر ممنوع است، ولی برای ظرفشویی و لباسشویی شاید خطرناک باشد که پریز آن بالای کابینت قرار گیرد به همین دلیل اگر به اندازه کافی مثلا30 سانتی متر از لوله تخلیه آب لباسشویی یا لوله آب سرد و گرم، پریز را بالاتر قرار دهیم می توانیم با مسئولیت خودمان این اجازه را بدهیم که پریز زیر110 سانت نصب شود)و همچنین در سرویس ها و  آشپزخانه بهتر است ارتفاع نصب کلید و پریز 120 سانتی متر از کف تمام شده باشد که در سرویس ها باید پریز، درپوش داشته باشد یعنی IP44 باشد.

 

83- ارتفاع نصب آیفون 150 سانتی متر است.(می تواند بیشتر هم باشد)

 

84- ارتفاع نصب کلید کولر 140 سانتی متر است.(می تواند بیشتر هم باشد)

 

85- ارتفاع نصب چراغ های دیواری حداقل 220 سانتی متر است.
86- حداقل ارتفاع نصب تابلوهای برق توکار یا روکار از محور افقی آن 160 سانتی متر است(می تواند بیشتر هم باشد)
87- حداقل ارتفاع نصب جعبه تقسیم های توکار یا روکار 220 سانتی متر است.

 

88- چراغ های فلورسنت می بایست حتما مجهز به خازن 9 میکرو فاراد باشد. برای جبران اثر سلف یا بالاست آنها(به اشتباه ترانس مهتابی گفته می شود).

 

89- برای مکان های زیر باید روشنایی ایمنی که شدت آن از 10 لوکس کمتر نباشد پیش بینی شود. راهروها و راه های خروجی- راه پله ها- آسانسورها و
سرسراهای آسانسور در طبقات محوطه هایی که در مسیر راه های خروج قرار دارند.(معمولا صاحب کاران چراغ باطری سرخود قابل شارژ در راه پله ها قرار می دهند که قابل قبول است) پریز شارژ این چراغ نزدیک آن و در ارتفاعی بیشتر از 2.5 متر قرار می گیرد که منعی ندارد.

 

90-  برای چراغ های استخر و سونا که در منازل کنونی زیاد استفاده می شود از ترانس12 ولت باید استفاده شود و برای جلوگیری از برق گرفتگی یک صفحه بریر barrier یا مانع و حائل در ترانس کاهنده باید موجود باشد تا احتمال اتصال سیم پیچ 220 به 12 ولت را از بین ببرد.

 

 

 

91- حداقل فاصله کنتور برق 60 سانتی متر تا تأسیسات آب و 130 سانتی متر تا تأسیسات گاز باشد(1.5 متر با هر یک از آنها توصیه می شود) و 1.5 متر هم جلوی کنتور باید فضای باز وجود داشته باشد.

 

92- فاصله کابل تغذیه کنتور تا تیر شرکت برق نباید بیشتر از 25 متر باشد.

 

93- برای مشترکین مجتمع که جمع قدرت قراردادی آنها بیش از 250 کیلو وات می باشد سیستم باسداکت BUSDUCTتوصیه جدی شده است. که باسداکت ها حداکثر هر 3 متر باید در نصب افقی پایه نگهدارنده داشته باشد و باسداکت با دیوار حداقل 10 سانتی متر فاصله داشته باشد که هوا اطراف آن متبادل شود و خنک شود. لبه های کناری باسداکت از شیار حفاظتی دیوار حداقل 2 سانتی متر فاصله داشته باشد. جعبه های انشعاب باسداکت در تمام طبقات باید 140 تا 180 سانت از کف تمام شده فاصله داشته باشد.

 

در مشهد 8 سقف و بالاتر سیستم باسداکت از طرف شرکت برق اجباری شده

 

94- فاصله قوطی کلیدها از یکدیگر حداقل باید4 سانتی متر باشد(قبل از نصب قاب رویی)

 

95- فاصله touch panel ها در برق هوشمند از کف تمام شده حداقل 130 سانتی متر می باشد که می تواند بالاتر هم قرار گیرد. اگر touch panel ها برای استفاده بچه ها و افراد معلول هم کاربرد دارد باید در ارتفاع 110 قرار گیرد. تابلوی برق هوشمند شامل switch actuator ها و رله ها و کنترلر مرکزی باید در ارتفاع 130 قرار گیرد مگر آنکه ابعاد تابلو خیلی بزرگ باشد که این ارتفاع می تواند کمتر شود.

 

96- سیم انتقال دیتا در برق هوشمندیا BMS حداکثر می تواند AWG20 باشد یعنی حداقل قطر آن 0.8 میلی متر مجاز است یا حداقل سطح مقطع مجاز آن 0.5 میلی متر مربع می باشد.

 

  1. برای موتور جکوزی حمام نباید پریز گذاشت، بلکه باید نیم متر از کابل ضد رطوبت از دیوار بیرون آید و با مفصل آب بندی به کابل وان جکوزی متصل شود و کاملا آب بندی شود و یک محافظ جان جداگانه در جعبه فیوز برای مدار حمام نصب شود.

98. لوله های برق باید در دیوارها حداقل 1.5 سانت زیر سطح تمام شده قرار گیرد و لوله های برق نصب شده در کف


کلمات کلیدی : برق کشی, برق, برق کشی ساختمان, اصول برقکشی, نقشه برق ساختمان, کلید, پریز, کلید دوپل, فیوز, جعبه فیوز, کابل و سیم, مبانی برق ساختمان, آیفون, کولر, ف
در این سایت هیچ فایلی برای فروش قرار نمی گیرد. برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:

لینک دریافت فایل از سایت اصلی


ادامه مطلب ...

لینک فایل کتاب- هندبوک جوشکاری-handbook welding- در 192 صفحه-docx

 

تاریخچه جوشکاری

 

چون احتیاجات بشر ، اتصال و جوش در همه موارد را خواستار بوده است، لذا مثلاً از رومی‌های قدیم ، فردی به نام "پلینی" از لحیم به نام آرژانتاریم وترناریم استفاده می‌کرد که دارای مقداری مساوی قلع و سرب بود و ترنایم دارای دو قسمت سرب و یک قسمت قلع بود که هنوز هم با پرکنندگی مورد استفاده قرار می‌گیرند.
دقت و ترکیبات شیمیایی و دستگاههای متداول طلاسازی از قدیم‌الایام در جواهرات با چسباندن ذرات ریز طلا بر روی سطح آن با استفاده از مخلوط نمک و مس و صمغ آلی که با حرارت ، صمغ را کربونیزه نموده ، نمک مس را به مس احیاء می‌کنند و با درست کردن آلیاژ طلا ، ذرات ریز طلا را جوش می‌دهند و تاریخچه ای به شرح زیر دارند:

 

  • "برناندوز" روسی در 1886 ، قوس جوشکاری را مورد استفاده قرار داد.
  • "موسیان" در 1881 قوس کربنی را برای ذوب فلزات مورد استفاده قرار داد.
  • "اسلاویانوف" الکترودهای قابل مصرف را در جوشکاری بکار گرفت.
  • "ژول" در 1856 به فکر جوشکاری مقاومتی افتاد.
  • "لوشاتلیه در 1895 لوله اکسی‌استیلن__ را کشف و معرفی کرد.
  • "الیهو تامسون" آمریکائی از جوشکاری مقاومتی در سال 7-1876 استفاده کرد.

 

 

 

 

 

چون علم جوشکاری همراه با گنج تخصصی بود، یعنی هر جوشکار ماهر در طی تاریخ درآمد زیادی داشت، سبب شد که اسرار خود را از یکدیگر مخفی نمایند. مثلاً هنوز هم در مورد لحیم آلومینیوم و آلیاژ ، آن را از یکدیگر مخفی نگه می‌دارند. در جریان جنگهای جهانی اول و دوم جوشکاری پیشرفت زیادی کرد. احتیاجات بشر به اتصالات مدرن – سبک – محکم و مقاوم در سالهای اخیر و مخصوصاً بیست سال اخیر ، سبب توسعه سریع این فن گردید و سرمایه‌گذاری‌های عظیم چه از طرف دولتها و چه صنایع نظامی و تخصصی در این مورد اعمال گردید و مخصوصاً رقابت‌های انسانها در علوم هسته‌ای ( که فقط برای صلح باید باشد ) ، یکی دیگر از علل پیشرفت فوق سریع این فن در چند ده سال اخیر شد که به علم جوشکاری تبدیل گردید.

 

گروههای مختلف جوشکاری

 

  1. لحیم کاری
  2. جوشکاری فشاری و پرسی
  3. جوشکاری ذوبی
  4. جوشکاری زرد

 

 

جوش و جوشکاری

 

 

 

 

   

 

 

 

 

 همه چیز درباره جوش و جوشکاری

جوشکاری از مسائل خیلی مهم در صنعت ساختمان است .اهمیت این امر به سبب ساخت و سازهای مرتفع که امروزه در تمام نقاط شهری و حتی روستایی به سرعت در حال پیشرفت است چندین برابر شده تا آنجا که سازمان نظام مهندسی نیز با درک این مسئله دوره های مختلفی را برای بالا بردن آگاهی اعضای خود و بروز کردن اطلاعات مهندسین محترم مرتبا برگزار میکند.

در قسمت ذیل عناوینی مشاهده میشود که خود شامل زیر مجموعه های دیگری می باشند(که در ادامه مطلب بطور کامل آمده است). تلاش من در ارائه این مطلب بر این بوده تا حد امکان این مهم کامل و جامع بررسی شود. باشد که مورد توجه علاقمندان قرار گیرد...

نکاتی در مورد جوشکاری ساختمانهای فلزی

انواع اتصالات در جوشکاری

خطاهاى جوشکارى اتصالات در ساختمانهاى فولادى

آزمایشهای جوش

انواع و روش های جوشکاری

جوشهای بی کیفیت ساختمانها

جوشکاری با قوس الکتریکی

 

 

نکاتی در مورد جوشکاری ساختمانهای فلزی

فرآیند برپا سازی اسکلت ساختمانهای فلزی (غالباً مسکونی و تجاری های کوچک) در زمان کوتاهی٬ حدوداً یک روزه٬ انجام می شود.  به همین دلیل نمی توان تمام جوشکاریها را در همان روز انجام داد.  در این حالت در قدم اول جوشکار سعی می کند تیر و ستونهای ساختمان را با حداقل جوش بر پا کند و بعد از رفتن جرثقیل٬ هزینه ساعتی اجاره جرثقیل زیاد است و برای همین نمی توان چند روز از آن استفاده کرد مضافاً اینکه اگر حتی یک ساعت در روز از آن استفاده شود باید هزینه کل روز را پرداخت نمود٬ شروع به جوشکاری کامل کند.
برای همین است که پایداری ساختمان فلزی در چند روز اول که جوشکاری ها هنوز نیمبند هستند بسیار کم است.  بلای جان این وضعیت٬ باد است.  بله وزش باد. تصور اینکه یک ساختمان به خاطر وزش باد فرو بریزد بسیار وحشتناک است. چه باید کرد؟

خب٬ این خودش یک بحث علمی را میطلبد.  آیا تابه حال به واژه "بارهای حین ساخت"  (Construction Loads) برخورده اید؟ اساس قضیه اینست که تکنولوژی ساخت نیز علاوه بر بارهای اعمالی بر سازه٬ ممکن است بارهای جدیدی را به سازه اعمال کند.  مثلاً در مبحث پل سازی٬ اگر برای ساخت پل مجبوریم که از تکنولوژی ساخت خاصی استفاده کنیم٬ شاید که لازم باشد سازه را برای یک بارگذاری جدید که ریشه آن فقط و فقط روش ساخت است طراحی کنیم.  حالا جالب است که بعضی مواقع این بارها هستند که در طراحی سازه حاکم می شوند.  بهر حال٬ می توان یک تحقیق علمی خوب در این زمینه مربوط به مسئله ای که اشاره شد انجام داد.  اما اگر بخواهیم این مسئله را بصورت تقریبی و تجربی حل کنیم٬ بهتر است که دستورالعمل های ساده ای را رعایت کنیم.

 - به هواشناسی اهمیت دهیم.  روزهایی که وزش باد زیاد است (Windy Weather) از الم کردن سازه اجتناب کنیم.

 - اگر که مجبور به ادامه کار در حین وزش باد هستیم در طول برپاسازی به ارتفاع و عرض سازه عمود بر جهت وزش باد (سطح بادگیر سازه) دقت کنیم.  طوری باید کار را پیشرفت داد که همواره این عامل حداقل باشد.  

 - اگر در یک سایت با محوطه باز هستید احتمال تغییر جهت باد به نفع خود با آرایش و چیدمان مهندسی و حساب شده ماشین آلات کانتینرها و هر چیز دم دستتان که دارای حجم و سطح مناسبی است را بررسی کنید.  

 - استفاده از حائل برای افزایش پایداری هم گزینه مناسبی است.  

 - از علم مهندسی سازه نیز استفاده کنید.  در حین الم سازی سازه دقت کنید که اگر بعضی از اتصالات کامل جوشکاری شوند می توانید حداقل یک سازه معین پایدار داشته باشید.  اکنون باید مطمئن باشید که سازه معین انتخابی شما پایدار است.

 - موارد دیگری که نسبت به جایی که شما هستید احتمالاً وجود دارند که شما باید از خلاقیت خود کمک بگیرید.

انواع اتصالات در جوشکاری

مراحل اجرایی جوشکاری قوس  الکترود دستی
آلودگی ها از قبیل چربی، کثافات، رنگ، اکسیدها و پوسته ها از لبه های مورد جوش حداقل تا فاصله 15mm از هر طرف قطعه. اصولاً کار به کمک سنگ زنی، برس زنی و سمباده انجام می گیرد. روش شیمیایی بیشتر برای زدودن چربی ها می باشد.
جوشکاری (Beveling): متناسب با ضخامت ورق و شرایط کار و نهایتاً به کمک استانداردها لبه سازی انجام می شود. برای ورق های ضخیم از لبه سازی (Beveling) دو طرفه و برای ورق های با ضخامت متوسط از لبه سازی یک طرفه استفاده می شود. مسلماً شیار (Groove) نیز می تواند برای قطعات با ضخامت متوسط از یکطرف و برای قطعات ضخیم در دو طرف قطعه ایجاد شود. 1-برطرف کردن کلیه مواد زائد، ناخالصی ها، 2- یخ زدن لبه های مورد

زاویه پخ و شعاع انحناء تحتانی لبه ها بر حسب حساسیت به ترک، پیچیدگی، وزن قطعه در هنگام جوشکاری، نوع الکترود، مهارت جوشکار و هزینه یخ سازی انجام می گیرد. مثلاً لبه سازی به صورت لاله فلز جوش متری نسبت به لبه سازی به صورت V نیاز دارد. یا لبه سازی به شکل V به بعضی ترک خوردگی ها نسبت به شکل لاله (U) حساس تر است و یا قطعات لبه سازی شده از دو طرف نسبت به قطعات لبه سازی شده از یک طرف حساسیت کمتری به پیچیدگی دارند.

البته بعضی اوقات از شکل ظاهری قطعات می توان استفاده کرده و لبه سازی انجام نمی دهند.

لبه سازی معمولاً به کمک سنگ زنی، ماشین کاری و یا با استفاده از Totch و یا قوس انجام می گیرد که هر یک مستلزم هزینه می باشد و به هزینه جوشکاری افزوده می گردد.

3- استقرار اجزاء در کنار یکدیگر برای عملیات جوشکاری:

ترجیحاً استقرار قطعات را طوری کنار یکدیگر فراهم می سازند که راحت ترین موقعیت (Position) برای جوشکاری آنها تامین گردد. در این راستا می توان از گیره، نگهدارنده و وضعیت دهند ها استفاده نمود که اکثراً شرایط کار را خیلی ساده می کنند.

4- تک بندی (Tack Weld): قطعات در فواصل مناسب بطوریکه از پیچیدگی آنها جلوگیری به عمل آید و پیچیدگی آنها به حداقل برسد نسبت به یکدیگر با خال جوش کنار هم استقرار می یابند.

5- عملیات جوشکاری

انتخاب الکترود و تنظیم آمپر و قراردادن کار در موقعیتی که جوشکار احساس راحتی کند. تنظیم آمپر اصولاً روی تکه قراضه ای انجام می گیرد.

پس از راه اندازی قوس و تنظیم آمپر، قوس را به داخل محل اتصال جهت می دهند تا فلز جوش در محل اتصال رسوب داده می شود. لذا جوشکار حرکت های زیر را بایستی همزمان به طور یکنواخت و قابل کنترل انجام دهد این حرکت ها عبارتند از:

الف) تثبیت فاصله نوک الکترود با سطح مذاب حوضچه. در حقیقت الکترود را باید به سمت حوضچه در اثر مصرف پایین آورد.

ب) حرکت الکترود و قوس در سرتاسر مسیر جوش که در اصل تعیین کننده سرعت جوشکاری است. این حرکت توام با حرکت های زیگزاگی یاموجی شکل است که هر جوشکار بر حسب عادت یک نوع حرکت را انجام می دهد.

حرکت موجی الکترود سبب می گردد تا سرباره به کناره ها جارو گردد، البته این حرکت بایستی طوری انجام گیرد که سرباره در جوش حبس نشود و زاویه الکترود نسبت به قطعه و زاویه کاردرست انتخاب شود.

قطع قوس به منظور تعویض الکترود بایستی به آرامی انجام گیرد یعنی الکترود به آهستگی به عقب کشیده شود تا عیب دهانه آتش فشان در جوش بوجود نباید بایستی الکترود را به طرف عقب حرکت داد و همزمان فاصله قوس را زیاد کرد تا قوس خاموش شود. الکترود بعدی که مورد استفاده قرار گیرد ابتدا بایستی انتهای حوضچه سنگ بخورد و جوش از جلو شروع شود و به طرف عقب برگردد و مجدداً ادامه یابد. محل تعویض الکترود منبع جدی برای بوجود آمدن عیوب جوش از قبیل سرباره، حباب گاز و فقدان ذوب کامل می باشد.

در جوشکاری چند پاسه بایستی سرباره از روی هر پاس بطور کامل تمیز گردد و سپس جوشکاری در پاس های بعدی انجام گیرد. هر پاس حداقل 3/1 پاس زیری را می پوشاند.

زاویه کار (Work Angle)

زاویه بین الکترود با خط عمود بر جوش در صفحه عرضی را زاویه کار می گویند.

زاویه راهنما (Lead Angle)

زاویه الکترود با خط عمود بر جوش در صفحه طولی را زاویه راهنما می گویند. زاویه الکترود سبب می گردد تا جوشکار بتواند حفره کاسه ای شکل قوس را مشاهده نماید، علاوه بر آن نیروی قوس سبب می گردد تا سرباره بطور ناخواسته بطرف جلو حرکت کند و همچنین از بروز گودافتادگی کنار جوش (Undercut) جلوگیری می کند. جوشکار بایستی در انتخاب زاویه کار و زاویه راهنما انتخاب صحیحی انجام دهد.

دسترسی به ماشین جوشکاری: سعی می‌شود ماشین جوشکاری تا حد امکان در دسترس جوشکار قرار گیرد تا از مزاحمت کابل ها و تداخل آنها اجتناب شود. که به تازگی با استفاده از کنترل از راه دور جوشکار می تواند شدت جریان جوشکاری را خود از محل جوشکاری تنظیم نماید.

فضای کارگاه: جوشکاری در فضای بسته انجام نمی گیرد مگر آنکه تهویه کافی و پرقدرت بر رویفضا تعبیه شده باشد.

نحوه بسته بندی و نگهداری الکترود: معمولاً الکترودها را در بسته های به صورت Hermetically airtight به بازار عرضه می کنند.

بایستی در نگهداری الکترودها در انبار دقت لازم به عمل آید و آنها را در محلی دور از رطوبت، آب، باران، گرد و خاک، دود، گریس و چربی نگهداری نمود. (جای خشک بهترین محل است) و اصولاً الکترود را نباید در انبار روی زمین انباشت نمود بهترین جا قفسه می باشد.

وسایل مورد نیاز:

برای فولادهای کربن استیل Wire Brush، Chipping Hammer، Helmet، برای فولادهای زنگ نزن و زنگ زن استفاده می کنند. Wire Brush Chipping Hammer Face Shield، Hand Shield، Gloves، Photo Sensitive Lens، Leathers نیز استفاده می شود.

گذشته از وسائل یاد شده ایمنی نیز در جوشکاری بایستی مورد توجه قرار گیرد. مثلاً جلوگیری از سقوط جوشکار بخاطر برق گرفتگی، همچنین در هنگام جوشکاری گازهای مضری نظیر اوزنبهخاطر اشعه ماوراء بنفش، No2 (Nitrogen dioxide) و Phosgene Gas و همچنین اشعه ماوراء بنفش بوجود می آیند که برای پوست و تنفس مضر هستند.

معایب و محدودیتهای روش SMAW

1- با کوتاه شدن الکترود، جوشکار باید الکترود را تعویض نماید و این امر باعث کاهش سرعت وراندمان جوشکاری می شود.

2- شدت جریان جوشکاری بدلیل زیاد بودن طول الکترود محدود است. آمپرهای بالا مانند آنچه در تفنگهای اتوماتیک یا نیمه اتوماتیک استفاده می شود غیر عملی است زیرا فاصله بین قوس و نقطه تماس الکتریکی در نگهدارنده الکترود (طول الکترود) زیاد بوده و شدت جریان جوشکاری بوسیله مقاومت حرارتی زیاد الکترود محدود می شود. درجه حرارت الکترود نباید از درجه حرارتشکست پوشش (Break Down) بیشتر شود زیرا مواد شیمیائی موجود در پوشش با یکدیگر یا با هوا واکنش کرده و وظیفه خود را بخوبی در قوس انجام نمی دهند.

 

 

 

خطاهاى جوشکارى اتصالات در ساختمانهاى فولادى

1- مقدمه
با وجود تجربه تلفات و خسارات سنگین زلزله هاى اخیر مانند زلزله هاى منجیل و بم، احتمال جدى وقوع زمین لرزه هاى بزرگ در بیشتر مناطق پر جمعیت کشور و نیاز جدى به اعمال کنترل کیفى در طراحی و اجرای ساختمانها، متاسفانه هنوز توجه کافی به ساخت و ساز صحیح نشده است . از نظر علم مهندسى زلزله، در حال حاضر ساخت بناهای مقاوم در برابر زلزله امکان پذیر است، لیکن عملا به دلیل یکسری مشکلات اجرائی رسیدن به ساختمانهای مقاوم تضمین نمی گردد.
مشکل اصلی آسیب پذیرى لرزه ای ساختمانها حتی نمونه های جدید الاحداث در ایران، عدم استفاده صحیح از دانش فنی در مراحل طراحی و اجرا می باشد. دستورالعملهای اتصالات جوشکاری شده و ضوابط طراحی ساختمانهای فولادی، گاهی در طراحی و اجرا سهل انگاری میشود. لذا بایستی سطح معلومات فنی این افراد افزایش یافته و نیز مکانیزمی براى اعمال قاطعیت اجرایی و کنترل امر در نظر گرفته شود و البته طوری که حقوق مهندس ناظر حفظ شده و مسئولیتها به درستی تقسیم گردد.

ساختمانهای فولادی بخش قابل توجهی از ساخت و ساز در ایران را تشکیل میدهند و یکی از مهمترین موضوعات در هر ساختمان فولادی، کنترل جوشکاری آن میباشد. اهمیت این امر در زلزله های اخیر نتمان داده شده است که خسارات اساسی پس از بریدن جوش اتصال عضو سازه ای مدید میآید

جوشها در همه بخشها بایستی منطبق بر اطلاعات نقشه بوده و از لحاظ بعد و طول جوش و کنترل کیفیت لازم بررسی گردد. در استاندارد 2800، آزمایشات اولتراسونیک و رادیوگرافى براى کنترل اتصالات جوشی قابهای خمشی ویژه اجباری شده است که البته بسته به تشخیص مهندس ناظر در سایر حالات حتی در ساختمانهای معمولی نیز باید انجام گردد. در این مقاله، ضمن مروری بر عیبهای معمول جوشکاری در اجرای ساختمانهای فولادی، روشهای بازرسی و کنترل کیفیت جوش ارائه میگردد.

  1. عیبها و ناپیوستگى های معمول در جوشکاری

یکی از مهمترین وظایف بازرس یا تیم کنترل کیفی جوش، ارزیابی حقیقی جوشها به منظور بررسی مناسب بودن آنها در شرایط بهره برداری و در واقع تعیین هر گونه کمبود و نیز نامنظمی در جوش یا قطعه جوشکاری شده که عموما ناپیوستگى نامیده میشود میباشد. در حالیکه یک ناپیوستگى، هر گونه اختلال در ساختار یکنواخت را بیان می کند، یک عیب ناپیوستگى وپژه است که مناسب بودن سازه یا قطعه را زیر سئوال می برد. شکل ناپیوستگى را میتوان به دو گروه کلی خطی و غیر خطی تقسیم نمود. ناپیوستگى هاى خطی طولی به مراتب بیش از پهنا دارند. زمانیکه در جهت عمود بر تنش اعمالى قرار گیرند، یک ناپیوستگى خطی نسبت به غیر خطی شرایط بحرانی تری را ایجاد می کند، چرا که احتمال اشاعه و در نهایت تخریب آن بیشتر خواهدبود.

  1. ناپیوستگیهاى فلز جوش و فلز پایه

3-1 . ترکها

بحرانی ترین ناپیوستگى ها، ترکها هستند. شرایط اضافه بار باعث ایجاد ترکها و تمرکز تنش می شود. یک روش گروه بندی ترکها با مشخص کردن آنها به صورت گرم یا سرد است . همچنین ترکها را میتوان توسط جهت آنها نسبت به محور طولی جوش توصیف نمود. ترکهای طولی بعلت تنشهای انقباضی عرضی جوشکاری یا تنشهای سرویس ایجاد می شوند. ترکهای عرضی عموما به علت اثر تنشهای انقباضی طولی جوشکاری روی جوش یا فلز پایه با انعطاف پذیرى کم ایجاد می شوند. انواع مختلف ترک با توصیف دقیق موقعیتهای اجزا مختلف شامل : ترکهای گلویی، ریشه، کناره، چاله جوش، زیر گرده منطقه متاثر از حرارت و فلز پایه هستند.

ترکهای گلویی که از میان گلویی جوش یا کوتاهترین مسیر در سطح مقطع جوش گسترش می یابد، از نوع ترکهای طولی بوده و اغلب در طبقه بندی ترک گرم قراردارند.

ترکهای طولی و عرضی در جوشهای شیاری و گوشه ترکهای ریشه در فلز پایه یا در خود جوش نیز در زمره ترکهای طولی هستند. ترکهای کناره جوش در فلز پایه ایجاد شده و در کناره جوش توسعه ما یابند. ترکهای چاله جوش درنقطه پایانی ردیفهای منفرد جوش در صورت عدم مهارت جوشکار ایجاد می شوند. دسته بعدی ترکها، ترک زیر جوش به علت حضور هیدرورن است

این نوع ترک بجای فلز جوش در ناحیه تحت تاثیر حرارت به موازات خط ذوب واقع هستند.

 3-2. ذوب و نفوذ ناقص

طبق تعریف، ذوب ناقص یک ناپیوستگى در جوش است که ذوب شدن بین فلز جوش و سطوح ذوب و یا لایه های جوش رخ نداده باشد. بعلت خطی بودن و انتهای نسبتا تیز آن، ذوب ناقص از ناپیوستگى های بارز در جوش است و در وضعیتهای مختلف در منطقه جوش تشکیل می شود. نفوذ ناقص معرف حالتی است که فلز جوش به طور کامل در سراسر ضخامت ورق گسترده نشده باشد. موقعیت این عیب در مجاورت ریشه جوش است . ذوب و نفوذ ناکافی به علت عدم مهارت جوشکار، شکل نامناسب اتصال یا آلودگی اضافی ایجاد می شود.

3-3. سرباره های محبوس شده

مناطقی در سطح مقطع یا در سطح جوش هستند که سرباره محافظ حوضچه جوش به طور مکانیکی درون فلز منجمد شده محبوس میشود. این سرباره منجمد شده بخشی از مقطع جوش را نمایش می دهد که فلز جوش بخوبی ذوب نمی شود. این پدیده خود سبب ایجاد بخشى ضعیف در نمونه خواهد شد. در حقیقت سرباره های محبوس شده اغلب در ارتباط با ذوب ناقص هستند.

3-4. تخلخل

این نوع ناپیوستگی در خلال انجماد جوش در اثر حبس گاز ایجاد می شود. بنابراین تخلخل را بسادگى میتوان، حفره های گاز درون فلز جوش منجمد شده دانست . به علت طبیعت کروى شکل آنها، تخلخل کمترین خطر را در میان دیگر ناپیوستگی ها داراست ولی در زمانیکه جوش باید تحمل فشارهای بالا را داشته باشد حضور تخلخل خطرناک خواهد بود. منابع مختلفی براى حضور رطوبت یا آلودگى وجود دارد که میتوان الکترود فلز پایه، گاز محافظ یا محیط اطراف را در این میان نام برد، تغییر در تکنیک جوشکاری نیز می تواند سبب ایجاد تخلخل شود.

3-5. بریدگی کنار جوش

بریدگی کنار جوش یک ناپیوستگی سطحی است که در فلز پایه مجاور فلز جوش رخ میدهد. در شرایطی عیب را داریم که فلز پایه شسته شده ولی با فلزی پر کننده جبران نمی شود. نتیجه، ایجاد یک شیار خطی با شکلی نسبتا تیز است که در فلز پایه تشکیل می شود. این عیب بعلت سطحی بودن ماهیت آن براى بارگذاری خستگی خطرناک است . بریدگی کنار جوش عموما به علت تکنیک جوشکاری نامناسب ایجاد می گردد، به ویژه اگر سرعت حرکت جوش زیاد باشد. علاوه بر این اگر گرمای جوشکاری بسیار بالا باشد می تواند سبب ذوب شدن بیش از حد فلز پایه گردد.

3-6 . پرشدن ناقص

این مورد مشابه بریدگی کنار جوش، یک ناپیوستگی سطحی است که به علت کمبود ماده در مقطع عرضی ایجاد میشود. تنها تفاوت در این میان این است که پرشدن ناقص در فلز جوش ولی بریدگی کنار جوش در فلز پایه یافت می شود. به بیان ساده، پرشدن ناقص، زمانی رخ می دهد که فلز پر کننده به اندازه کافی براى پرکردن اتصال جوش در دسترس نباشد. مشابه بریدگی کنار جوش، پرشدن ناقص نیز هم در سطح رویى و هم در ریشه جوش ظاهر می شود. دلیل اولیه پرشدن ناقص، تکنیک غلط جوشکاری است . مثلا سرعت زیاد جوشکاری اجازه پرشدن اتصال و هم سطح شدن آن با فلز را نمی دهد.

3-7. سررفتن

نوع دیگر ناپیوستگی سطحی جوش که از تکنیک نامناسب جوشکاری (سرعت جوشکاری خیلی آرام ) ناشی می شود، سررفتن است که در آن، فلز جوش روى فلز پایه مجاورش سر میرود و درکناره جوش، شیارى تیز را ایجاد می نماید. به علاوه اگر مقدار سررفتن به اندازه کافی زیاد باشد می تواند ترکی را که از این تمرکز تنش ایجاد می شود را مخفی نماید.

3-8. تحدب بیش از حد

این ناپیوستگی مختص جوشهای گوشه است و طبق تعریف تحدب عبارت از حداکثر فاصله از رویه محدب یک جوش گوشه تا خط واصل بین کناره های جوش است . از نقطه نظر استحکام مقدار تحدب در جوش گوشه ضروری است ولی اگر از حدی بیشتر باشد، به عنوان یک عیب تلقی می شود. این مطلب هم از نقطه نظر اقتصادی (مصرف فلز پرکننده بیشتر) و هم از نظر حضور مناطق تیز اطراف جوش به خصوص در بارگذارى خستگى مطرح می شود. دلیل ایجاد تحدب، آرام بودن سرعت جوشکاری یا تکنیک ناصحیح جوشکاری است .

3-9. لکه قوس و پاشش

لکه های قوس در نتیجه شروع قوس عمداً یا تصادفی روی سطح فلز پایه دور از اتصال به وجود میآیند. در اثر این رخداد، منطقه ای متمرکز شده از سطح فلز پایه ذوب شده و سریعاً سرد و شکننده می شود. پاشش همان ذرات فلزی پراکنده ناشی از جریان بالای جوشکاری هستند که در تشکیل جوش نقشی ندارند. از نقطه نظر بحرانی بودن، پاشش ممکن است زیاد مهم تلقی نشود، ولی در هر حال مقادیر زیاد پاشش میتوانند گرماى موضعی زیادی را به سطح فلز مشابه با اثر لکه قوس ایجاد کنند و حتی سبب تشکیل ناحیه تحت تاثیر حرارت شوند.

3-10. اعوجاج

خمیدگى یا اعوجاج از مشکلات مهم جوشکاری است که باید برطرف گردد. این مسئله در اثر انقباض که به هنگام کرم و سرد شدن پس از عملیات جوشکاری در فلز پایه و جوش بوجود میآید، شکل می گیرد. براى کنترل اعوجاج باید شرایط لازم براى جوشکاری شامل کنترل قبل، حین و بعد از جوشکاری تامین گردد.

3-11 . تورق و پارگى سراسری

این ناپیوستگی ویژه مربوط به فلز پایه است . تورق در اثر حضور آلودگى و ناخالصى غیر فلزی موجود درزمان تولید فولاد ایجاد می شود. این ناخالصی ها به طور طبیعی اکسیدی هستند که در زمانیکه فولاد هنوز مذاب است تشکیل شده و در خلال عملیات بعدى نورد کشیده شده و موجب تورق می شوند. نوع دیگر ناپیوستگی مربوط به پارگی سراسری است و زمانی رخ می دهد که در جهت تمام ضخامت در اثر جوشکارى تنشهاى انقباضى بزرگى ایجاد شده باشد. پارگی عموما موازى سطح نورد شده زیر فلز پایه و معمولآ موازى مرز ذوب جوش رخ می دهد. پارگی سراسرى یک ناپیوستگی است که مستقیما به طرز قرار گیرى اتصال مرتبط می شود.

  1. 3. جابجا شدن و ناپیوستگی هاى ابعادى

در اثر سوارکردن و مونتاژ غلط اجزاى مورد جوش در کنار یکدیگر، جابجایى بصورت هم محور نبودن دو سطح قطعه کار در جوشهای لب به لب است که در مواردى با برشکارى رفع می شود، اما در بیشتر مواقع باید جوش را بریده و مجددا عملیات جوشکاری بادقت تکرار شود. ناپیوستگی هاى ابعادى، نقائص شکل یا ابعاد هستند و هم درجوش و هم در سازه جوش شده بروز مى کنند.

  1. آزمایشهای جوش

4-1. ارزیابى جوشکار

آزمونى که صلاحیت جوشکار را براى اجراى ضوابط آیین نامه اى تایید می کند، آزمایش تشخیص صلاحیت یا ارزیابى جوشکار و یا آزمون کیفیت اجرا خوانده می شود. این ارزیابى مشخص می کند که ایا جوشکار دانش و مهارت لازم را در بکارگیرى و اعمال دستورالعمل جوشکارى مدود در رابطه با رده بندى کارى خود دارد یاخیر. ارزیابى جوشکار ممکن است با تجهیزات جوشکارى دستى و یا با تجهیزات جوشکارى تمام اتوماتیک انجام شود.

روشهاى آزمایشى که کیفیت یک جوش را تعیین می کند، در سه طبقه بندى بسیار وسیع قرار می گیرد. 1-آزمایش هاى غیر مخرب، 2- آزمایشهاى مخرب و 3- بازرسى عینى .

4-2. آزمایشهاى غیر مخرب

هدف از این آزمایشها، بازرسى و تشخیص عیوب مختلف جوش (سطحى وعمیق) و تایید آن می باشد، بدون اینکه قطعه جوش داده شده غیر قابل استفاده شود. اگر آزمایش نشان دهد که محلی از جوش معیوب است می توان از طرفین محل مذکور به اندازه لازم برداشته و با جوش مجدد اتصال کاملی را به دست آورد .

 

4-2-1. آزمون ذرات مغناطیسى

آزمون ذرات مغناطیسى یکى از آسانترین آزمایشهاى غیر مخرب جوشکارى است . این روش جوش را براى معایبى از قبیل ترکهاى سطحى، ذوب ناقص، تخلخل، بریدگى کنار جوش، نفوذ ناقص ریشه جوش و اختلاط سرباره کنترل می کند. این آزمایش محل ترکهاى داخلى و سطحى بسیار ریز را براى رویت با حشم غیر مسلح آشکار میکند. قطعه مورد آزمایش با استفاده از جریان الکتریکى، یا قراردادن آن در داخل یک سیم پیچ مغناطیسى می گردد. سطح مغناطیسى شده قطعه با لایه نازکى از یک گرد مغناطیسى نظیر اکسید آهن قرمز پوشده می شود و این لایه گرد در صورت وجود یک عیب سطحى یا داخلى در داخل حفره یا ترک مربوطه فرو می رود.

4-2-2. بازرسى با مواد نافذ

بازرسى با مواد نافذ یکى از شیوه هاى غیر مخرب براى محل یابى معایب سطحى می باشد. سطح مورد بازرسى باید ابتدا از لکه هاى روغن، گریس و مواد ناخالص و خارجى تمیز شود. سپس ماده رنگى مورد نظر بر روى سطح پاشیده شده و در داخل ترکها و سایر ناهمواریهاى نفوذ می کند. رنگ اضافى از روى سطح پاک شده و سپس یک ماده فوق العاده فرار حاوى ذرات ریز سفید رنگ بر روى سطح پاشیده می شود. تبخیر مایع فرار باعث برجاى ماندن گرد خشک سفید رنگ بر روى ماده قرمز نفوذ کرده در ترک می گردد و بر اثر عمل مویینگى، ماده قرمز از ترک بیرون کشیده شده و پودر سفید کاملا قرمز می شود.

 

4-2-3. آزمون فراصوتى

آزمون فراصوتى قادر به تشخیص معایب داخلى بدون نیاز به تخریب قطعه جوش شده می باشد. موج هاى فراصوتى از داخل قطعه مورد آزمایش عبور داده می شوند و با هرگونه تغییر درتراکم داخلى قطعه منعکس می شوند. امواج منعکس شده (پژواک ها) به صورت برجستگى هایى نسبت به خط مبنا، بر روى صفحه نمایش دستگاه ظاهر می شوند. هنگامى که عیب یا ترک داخلى توسط واحد جست و جو پیدا شود تولید ضربان سومی می کند که بین ضربان اول و دوم بر روى صفحه نمایش ثبت می شود. بنابراین مشخص می شود که این عیب بین سطوح بالاو بایین مصالح (در داخل جسم مصالح ) می باشد.

 

4-2-4. آزمایش پرتونگاری

پرتونگاری یکى از روشهاى آزمایش غیر مخرب است که نوع و محل عیوب داخلى و بسیار ریز جوش را نشان میدهد. پرتو رادیویى در ضخامت فلز نفوذ کرده و پس از عبور این ضخامت لکه اى بر روى صفحه فیلم ایجاد می کند. میزان جذب پرتوهاى رادیویى توسط مواد مختلف متفاوت است . نفوذ گل، حفره کازى، ترکها، بریدگى هاى کناره جوش و قسمتهاى نفوذ ناقص جوش تراکم کمترى نسبت به فولاد سالم دارند. بنابراین در حوالى این قسمتها پرتو بیشترى به سطح فیلم می رسد و عیوب فلز جوش، به صورت لکه هاى تاریکى بر روى فیلم ثبت می شوند.

4-3. آزمایشهای مخرب

این آزمایشهاى مکانیکى نمونه جوش شده جهت تعیین مقاومت و سایر خواص مکانیکى، نسبتا ارزان قیمت بسیار کاربردى هستند. به همین جهت در سطح وسیعى براى ارزیابى و تایید دستوالعمل جوشکارى و صلاحیت جوشکار به کار می روند.

  1. نتیجه گیرى

ساختمانهاى فولادى بخش قابل توجهى از ساخت و ساز در ایران را تشکیل می دهند و یکی از مهمترین موضوعات در هر ساختمان فولادى بویژه از نقطه نظر مقاومت لرزه اى، کنترل جوشکارى آن میباشد. جوشها در همه بخشها بایستى منطبق بر اطلاعات نقشه بوده و از لحاظ بعد و طول جوش و کنترل کیفیت لازم بررسى گردد. در این خصوص حتى ممکن است در یک ساختمان فولادى کوچک به انجام آزمایشات غیر مخرب (NDT) بر روى جوش نیاز باشد. در استاندارد، 2800، آزمایشات اولتراسونیک و رادیوگرافى براى کنترل اتصالات جوشى قابهاى خمشى ویژه اجبارى شده است که البته بسته به تشخیص مهندس ناظر در سایر حالات نیز انجام میگیرد.

 

 

 

 

 

 

انواع و روش های جوشکاری

جوشکاری فلزات رنگین با گاز استیلن یا کاربید ( یا فلزات غیر آهنی)
فلزات غیر آهنی یا فلزات رنگی به فلزاتی گفته می شود که فاقد آهن و یا آلیاژهای آن باشند مانند مس – برنج – برنز- آلومینیوم- منگنز- روی و سرب تمام فلزات رنگین را با کمی دقت و مهارت و آشنائی با اصول جوشکاری می توان جوش داد و برای جوشکاری این نوع فلزات بایستی خواص فلز را در نظر گرفت.

جوشکاری مس با گاز

 بهترین طریقه برای جوشکاری مس جوشکاری با اکسیژن است ( جوش اکسیژن = اتوگن= استیلن= کاربید اصطلاحات مختلف متداول می باشند) ضمناً می توان جوشکاری مس را با قوس الکتریک یا جوش برق نیز انجام داد. ورقه های مس را مانند ورقه های آهنی برای جوشکاری آماده می کنند یعنی سطح بالائی را تمیز نموده و از کثافات و روغن پاک نموده و در صورت لزوم سوهان می زنند. ولی چون خاصیت هدایت حرارت مس زیادتر است باید مقدار آمپر را قدری بیشتر گرفت. بهتر است همیشه با قطب مستقیم جوشکاری را انجام داد ( با جریان مستقیم و الکترود مثبت) زاویه الکترود نسبت به کار مانند جوشکاری فولاد است. طول قوس حداقل باید  10  تا  15  میلی متر باشد، برای جوشکاری مس می توان از الکترودهای ذغالی استفاده کرد. الکترودهای جوشکاری مس بیشتر از آلیاژ مس و قلع و فسفر ساخته شده اند و گاهی نیز از الکترودهای که دارای فسفر- برنز- سیلکان یا آلومینیوم هستند استفاده می کنند چون انبساط مس در اثر گرم شدن زیاد است فاصله درز جوش را در هر  30  سانتیمتر در حدود  2  تا  3 سانتیمتر زیادتر در نظر می گیرند. خمیر روانساز مس معمولاً در حرارت  700  تا  1000 درجه ذوب می شود و به صورت تفاله (گل جوش) سبکی روی کار قرار می گیرد و از تنه کار به علت کف کردن در روی کار نباید استفاده شود. بدون روانساز هم می توان مس را جوش داد و معمولاً از براکس استفاده می گردد. مس را به وسیله شعله خنثی جوش دهیم تا تولید اکسید مس نکند چون ضریب هدایت حرارت مس زیاد است باید پستانک جوشکاری مشعل  1 تا  2  نمره بیشتر از فولاد انتخاب شود. بهتر است مس را قبل از جوشکاری گرم نمائیم و با سیم جوشکاری مخصوص جوش داد برای جوشکاری صفحه  5  میلیمتری سیم جوش  4  میلیمتری کافی است و از وسط ورق شروع به جوشکاری می نمائیم و وقتی فلز هنوز گرم است روی آن چکش کاری می شود تا استحکام درز جوش زیاد شود.

 جوشکاری سرب

 در این نوع جوشکاری بیشتر از گاز هیدروژن و اکسیژن استفاده می گردد. در جوشکاری سرب احتیاج به گرد مخصوص نیست ولی باید قطعات کار را قبل از جوشکاری کاملاً صیقلی نموده سیم جوش سرب باید کاملاً خالص باشد چون سرب مذاب بسیار سیال می باشد. لذا جوشکاری درزهای قطعات سربی که به وضع قائم قراردارند بسیار دشوار و مستلزم مهارت و تجربه زیاد است.

 جوشکاری چدن با برنج یا لحیم سخت برنج

چدن را می توان با برنج جوش داد. قطعات چدنی را باید همان طوری که برای جوشکاری با سیم جوش چدنی آماده می شوند برای برنج جوش آماده ساخت. لبه های درز جوش را باید به وسیله سوهان یا ماشین تراشید و هیچگاه لبه های درز قطعات چدنی را با سنگ سمباده پخ نزنید. زیرا ذرات گرافیت روی ذرات آهن مالیده می شوند و لحیم سخت خوب به چدن نمی چسبد. قطعات چدنی را قبل از شروع به جوش دادن حدود  210  تا  300  درجه سانتی گراد گرم کنید و گرد جوشکاری مخصوص چدن به کار برید تا بهتر به هم جوش بخورد.
نقطه ذوب سیمهای برنجی باید در حدود  930 درجه سانتی گراد باشد. سیمهای برنجی که برای جوش دادن قطعات چدنی به کار می روند دارای مقدار زیادی مس است و کمی نیکل نیز دارند . نیکل اتصال لحیم را به چدن آسان می کند و نقطه ذوب زیاد آن موجب سوختن گرافیت درز جوش می شود . در جوشکاری چدن با برنج از شعله ملایم پستانک بزرگ با فشار کم استفاده کنید. اگر فشار شعله زیاد باشد گرد جوشکاری از درز خارج می شود و در نتیجه قطعات چدنی خوب به هم جوش نمی خورند. قطعات چدنی را باید پس از جوشکاری در محفظه یا جعبه ای پر شن یا گرد آسپست قرار داد تا بتدریج خنک شود و سبب شکنندگی و ترک و سخت شدن چدن نگردد.

جوشکاری منگنز

از منگنز به صورت خالص استفاده نمی شود در جهت عکس از آلیاژهای ماگنزیوم استفاده می شود که برای ریختگی فشاری از آن استفاده می گردد . به جای آلیاژهای  Mg. Mn و  Mg. Al و  Mg AlZn امروزه از آلیاژهای مخصوصاً محکم  Zr و  Th استفاده می شود. برای جوشکاری ماگنزیوم و آلیاژهای آن از همان شرایط جوشکاری آلومینیوم استفاده می گردد. قابلیت هدایت حرارت زیاد و انبساط سبب پیچش زیاد کار می شود. ماگنزیوم در درجه حرارت محیط به سختی قابل کار کردن است و در  250  درجه می توان به خوبی کار گرد.

 جوشکاری برنج با گاز

 برنج مهمترین آلیاژ مس است و از مس و روی و گاهی قلع و مقداری سرب تشکیل می شود، این فلز در مقابل زنگ زدگی و پوسیدگی مقاوم است. چون روی در حرارت نزدیک ذوب برنج تبخیر می گردد بنابراین جوشکاری با این فلز مشکل می باشد. برنج از  60 درصد مس و  40% روی و گاهی مقداری سرب تشکیل شده است. درموقع جوشکاری روی به علت بخار شدن و اکسید روی محل جوش را تیره کرده و عمل جوشکاری را مشکلتر می نماید. ضمناً گازهای حاصله خطرناک بوده و باید از محل کار تخلیه گردند. درموقع جوشکاری روی حرکت دست بسیار مهم است و باید حتی الامکان سرعت دست را زیاد کرده وگرده جوش کمتری ایجاد نمود تا فرصت زیادی برای تبخیر روی نباشد. برنج را می توان با الکترودهای گرافیتی و معمولی جوشکاری نمود، درجوشکاری برنج از قطب معکوس استفاده می شود. فاصله قوس الکتریکی باید حداقل  5  تا  6  میلیمتر باشد. برنج ساده تر از فولاد و چدن و مس جوش داده می شود و استحکام و قابلیت انبساط آن درمحل درز جوش بسیار خوب است. توجه شود چون انقباض و انبساط برنج زیاد است نمیتوان به وسیله چند نقطه جوش به هم وصل کرد بلکه بایستی به کمک بست هائی که در حین جوشکاری می توان آنها را به هم متصل نمود از پیچیدگی جلوگیری شود. توجه شود که در جوشکاری از سیمهای مخصوص جوشکاری برنج که مقدار مس آن  42  تا  82  درصد است استفاده نمائید و برای جلوگیری از اکسیداسیون از گرد جوشکاری استفاده می شود و از استعمال تنه کار در جوشکاری برنج باید خودداری شود زیرا درز جوش را خورده سوراخ سوراخ و متخلخل می سازد و شعله را باید طوری تنظیم کرد که اکسیژن آن از استیلن بیشتر باشد زیرا روی در حرارت  419  درجه ذوب و در  910  درجه تبخیر می شود و رسوبی از روی و اکسید روی در کنار درز جوش به وجود می آید. مقدار اکسیژن شعله بستگی به نوع آلیاژ دارد و می توان قبلاً قطعه ای از آن را به طور آزمایشی جوش داد و اگر درز جوش سوراخ و خورده نشد خوب است. و اکسیژن زیاد هم باعث کثیف شدن جوش می شود . ورقهای نازکتر از  4  میلیمتر را از راست به چپ و ورقهای ضخیم تر از  4  میلیمتر را از چپ به راست جوش می دهند. به چکش کاری و خروج دود خطرناک و استفاده از ماسک مخصوص وباز نمودن پنجره وهواکش باید توجه نمود.

 جوشکاری فولاد زنگ نزن با گاز

 قابلیت هدایت حرارت فولاد زنگ نزن کمتر از فولاد معمولی می باشد و می توان سر مشعل را کوچکتر انتخاب کرد. شعله جوشکاری باید برای جوش فولاد زنگ نزن خنثی باشد زیرا اکسیژن یا استیلن اضافی با عناصر تشکیل دهنده فولاد زنگ نزن ترکیب شده و درز جوش خورده پس از مدتی زنگ می زند . روانساز جوشکاری فولاد زنگ نزن را به صورت خمیر در آورده روی درز جوش می مالیم . سیم جوش باید حتی المقدور از نوع خود فولاد زنگ نزن انتخاب شود و بهتر است تسمه باریکی از جنس همان فولادی که باید جوش داده شود را بریده و به جای سیم جوشکاری استفاده کرد. در روش جوشکاری این فولاد مشعل را باید طوری نگهداشت که زاویه آن نسبت به کار بین  80  تا  90  درجه باشد . زاویه سیم جوش در حدود  20  تا  40  درجه است وسیم جوشکاری را جلوی مشعل نگذارید تا همزمان با لبه کار ذوب شود و نوک مخروطی باید با ناحیه مذاب تماس داشته باشد تا از اکسیده شدن فلز جلوگیری کند. و شعله را نباید یک دفعه از کار دور نمود زیرا درجه انبساط فولاد زنگ نزن بیشتر از فولاد معمولی است و بابست های مخصوص از پیچیدن و کج شدن آن در موقع جوشکاری باید جلوگیری کرد فاصله لبه کار را باید برای هر  30  سانتیمتر  3  الی  4  میلیمتر بیشتر در نظر گرفت. پس از تمام شدن کار جوشکاری به وسیله برس و شتشو مواد اضافی تفاله و روانساز و یا گرد جوشکاری اضافی را باید کاملاً تمیز کرد و بر طرف نمود.

 جوشکاری فولادهای مولیبدونی

 وقتی که به فولاد مولیبدون اضافه شود مقاومت آن را بالا می برد مخصوصاً در حرارتهای زیاد ، بنابراین موارد استعمال این نوع فولاد بیشتر در لوله هائی که تحت فشار و حرارت زیاد باشد بیشتر است. بعضی از فولادهای مولیبدونی دارای مقداری کرم نیز هستند این آلیاژ را که مولی کرم می نامند بیشتر در ساختن قطعات مقاوم هواپیما به کار برده می شوند. جوشکاری این فولاد مانند جوشکاری آهن می باشد با این تفاوت که برای مقاوم بودن جوش باید از الکترود نوع  E_7010 و  E_7012 و  E_7020 استفاده شود و برای قطعات ضخیم که گرده های پهن مورد احتیاج است می توان از فولادهای قلیائی  (E_7016  ، E_7015 (LOWHYDROGE استفاده نمود. در مورد جوشکاری ورقهای  5  میلیمتر و ضخیمتر لازم است بعد از جوشکاری  1200  الی1250  درجه فارنهایت گرم


کلمات کلیدی : جوشکاری, جوش, WELD, روشهای جوشکاری, اتصالات جوش, انواع جوش و جوشکری, جوشکار, قوس الکتریکی, قوس, عیوب جوش, هند بوک جوشکاری, handbook welding, بازرسی جوش,دست
در این سایت هیچ فایلی برای فروش قرار نمی گیرد. برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:

لینک دریافت فایل از سایت اصلی


ادامه مطلب ...

لینک فایل کتاب- نیروگاه هسته ای و فرایندهای آن- در 25 صفحه-docx

 

 

نیروگاه های اتمی

  
 

میزان کل انرژی های شناخته شده در کره زمین ، در جدول زیر منعکس شده است :

 

بسادگی ملاحظه می شود که نفت و گاز طبیعی کمترین میزان ذخیره را دارا می باشند و ذغال سنگ در مرحله بعد قرار دارد . ذخیره اورانیوم 235 ، که تکنولوژی امروزی تولید انرژی از آن را امکان پذیر ساخته است کمی بیش از میزان ذخایر نفت می باشد. ذخیره گونه های دیگر مواد رادیو اکتیو سنگین هزاران برابر ذخیره نفت خام است . همانطوریکه از اطلاعات انتهای جدول نیز مشخص است میزان انرژی دو تریم موجود در طبیعت ، که با تبدیل آن به هلیوم انرژی کسب می گردد (پمپ های هیدروژنی ) ، به تنهائی هزاران برابر ذخایر کل مواد رادیو اکتیو می باشند.
 



میزان ذخایر موجود جهت جهت گیری آتی انسان را برای تامین انرژی قابل مصرف خود به نمایش می گذارد. در حال حاضر علاوه بر مصرف نفت ، گاز طبیعی و ذغال سنگ در تولید انرژی های قابل کنترل ، اورانیوم نیز جزء منابع اقتصادی تامین کننده انرژی الکتریکی در آمده است ، گرچه تلاش و جهت گیری ها به سمتی است که بتوان از هیدروژن سنگین (دتریم ) موجود در طبیعت نیز، که عمده ترین گونه شناخته شده انرژی نهفته در جهان است ، استفاده کرد.
با توجه به آنچه که در بالا به آن اشاره شد ساختار و گونه های مختلف نیروگاه اتمی در زیر بیان می گردد.
شکل عمومی تولید انرژی الکتریکی در نیروگاههای اتمی همانند نیروگاههای بخاری است با این تفاوت که منبع تولید گرما سوخت فسیلی نمی باشد و انرژی مورد نیاز جهت تولید بخار برای گرداندن توربین ، از فعل و انفعالات اتمی در راکتور بدست می آید.
 

        

معمولاً انرژی حاصل از فعل و انفعالات اتمی در راکتور به یک سیال منتقل می گردد که این سیال می تواند بطور مستقیم به طرف توربین هدایت گردد و یا با عبور از مبدل گرما ، سیال دیگری را گرم نموده و نهایتاً آب لازم را به بخار تبدیل کرده و آنرا به توربین هدایت کند.
در راکتور های اتمی اولیه ، سیال منتقل کننده اولیه آب بوده که مستقیماٌ پس از تبدیل شدن به بخار بطرف توربین هدایت می شد اما در تکنولوژی امروزی برای ایجاد امکان کنترل بیشتر روی فعل وانفعالات اتمی و کاهش خطرات ناشی از فعل و انفعالات ، سیال واسطی بصورت مدار بسته حرارت تولیده شده در راکتور را در مبدل حرارتی جداگانه ای به آب منتقل نموده و آنرا به بخار تیدیل می نماید .                              .                       
فعل و انفعالات اتمی بدو صورت انجام می پذیرد:

الف ) شکافت یا شکست اتمی :
در این روش عناصر سنگین از طریق فعل وانفعالات اتمی به عناصر سبک تبدیل شده و انرژی آزاد می نمایند. در این حالت عناصر سنگین با از دست دادن نوترون و کاهش وزن به آزاد سازی انرژی درونی خود می پردازند. در راکتورهای نیروگاههای اتمی موجود، از این فرایند استفاده می شود
ب ) جوش یا گداخت اتمی :
در این روش عناصر سبک با جذب نوترن به عناصر سنگین تر تیدیل می شوند و همزمان با از دست دادن بخش جزئی از وزن خود ، قسمتی از انرژی درونی خود را آزاد می کنند.

 

 

 

شمای کلی مولدهای اتمی در شکل زیر منعکس شده است :
 

 

در پایان مناسب است به شمای حرارتی این نوع نیروگاهها نیز اشاره ای داشته باشیم . نمودار زیر به صورت ساده ای راندمان این نوع نیروگاهها را نشان می دهد :
                    

 

 

 

 

 

 

نحوه آزاد شدن انرژی هسته‌ای

می‌دانیم


کلمات کلیدی : نیروگاه هسته ای, هسته ای, نیروگاه, شکافت یا شکست اتمی , فعل و انفعالات اتمی, نیروگاه اتمی, اتمی, شکافت هسته ای,جوش یا گداخت اتمی, اورانیوم, راکتو
در این سایت هیچ فایلی برای فروش قرار نمی گیرد. برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:

لینک دریافت فایل از سایت اصلی


ادامه مطلب ...

لینک فایل کتاب- اصول طراحی و ساخت سازه های پوسته ای- در 50 صفحه-docx

 

سازه‌های پوسته‌ای

 

 در بیشتر موارد با استفاده از بتن مسلح ساخته می‌شوند به همین دلیل سازه‌های بتن پوسته‌ای نیز نامیده می‌شوند.ضمن آن که پوسته‌ها در طبیعت از متنوع ترین فرم‌هایی هستند که در دنیای فیزیکی اطراف ما یافت می‌شوند. واژهٔ پوسته تداعی کنندهٔ اشکال موجود در طبیعت مانند تخم پرندگان، پوستهٔ نرم تنان می‌باشد. این لغت یک نمود ذهنی با دو ویژگی ویژه را مجسم می‌سازد:

 

  1. پوسته‌ها محکم و منحنی شکل اند
  2. سطوح صاف و مسطح هرگز در بهترین حالت (یک سلول یا جعبه)، نمی‌توانند یک پوسته را تشکیل دهند.

 

عملکرد کلی پوسته‌ها

 

  1. یک ورق کاغذ، به طور عادی در دست خم می‌شود و حتی توانایی تحمل وزن خود را هم ندارد، اما اگر به قسمت میانی کاغذ اندکی فشار وارد شود، به طوری که گوشه‌های آن کمی رو به بالا خم شوند، این فرم علاوه بر وزن خود، مقداری بار اضافی را نیز تحمل می‌کند. این افزایش ظرفیت تحمل بار توسط سازه، به دلیل استفاده از فرم مناسب است. انحنای رو به بالا، سختی و ظرفیت تحمل بار کاغذ را افزایش می‌دهد، زیرا این فرم موجب می‌شود مقداری از مصالح دور از مرکز ثقل جسم قرار بگیرد، بنابراین با خم کردن ورق کاغذ مقاومت خمشی جسم افزایش می‌یابد.
    پوسته،سازه ای نازک با سطح منحنی می باشد که بارها را بصورت کشش، فشار و برش به تکیه گاه ها منتقل می نماید.سازه های پوسته ای مشابه طاقهای سنتی
    می باشد با این تفاوت که سازه ی پوسته ای در برابر نیروهای کششی مقاوم می باشد.اغلب پوسته ها ی معماری از بتن مسلح ساخته شده اند همچنین از تخته ی چند لایی ،فلز پلاستیک های شیشه ای مسلح هم استفاده می شود.پوسته ها به علت شکل منحنی خود مقاومت خوبی در برابر بارهای گسترده ی یکنواخت در سازه هایی مانند سقف دارند اما مقاومت این نوع سازه به علت نازک بودن،در برابر خمش های ناحیه ای که ازطریق بارهای متمرکزتولید شده قابل توجه نمی باشد.

    انواع پوسته

    پوسته‌ها بر اساس:
  2. نوع شکل گیری
  3. فرم
  4. هندسه

 

طبقه بندی می‌شوند. در این تقسیم بندی هدف ارائه رفتار و عکس العمل‌های یکسان در گروه‌های مختلف پوسته هاست.

 

۱)تقسیم بندی از نظر نوع شکل گیری

 

پوسته‌ها از نظر شکل گیری به پوسته‌های دورانی((چرخش (فیزیک))) و پوسته‌های انتقالی((Transational)) تقسیم می‌شوند. در پوسته‌های دورانی، شکل گیری پوسته ناشی از دوران یک منحنی حول یک محور و در پوسته‌های انتقالی ناشی از انتقال یک منحنی در طول یک خط یا یک منحنی است.

 

۲)تقسیم بندی از نظر فرم

 

پوسته‌ها از نظر نوع انحنای پوسته به دو گروه پوسته‌های سین کلاستیک و پوسته‌های آنتی کلاستیک تقسیم می‌شوند. پوسته‌های سین کلاستیک دو منحنی دارند و خطوط انحنا در هر جهت آن‌ها یکسان است. پوسته‌های آنتی کلاستیک((زین اسبی))انحنای مضاعف و خطوط انحنا در جهت‌های مخالف دارند.

 

۳)تقسیم بندی از نظر هندسه به

 

  1. پوسته‌های قابل توسعه
  2. پوسته‌های غیر قابل توسعه

 

تقسیم می‌شوند

 

۳-۱)پوسته‌های قابل توسعه

 

پوسته‌هایی هستند که بتوان سطح هندسی آن‌ها را بدون ایجاد بریدگی، تنش یا تغییر شکل به شکل صفحهٔ مستوی در آورد. مانند پوسته‌های استوانه‌ای.

 

پوسته‌های گهواره‌ای که فقط در یک جهت انحنا دارند و از دوران یک منحنی در طول مسیر مستقیم شکل می‌گیرند، پوسته‌های قابل توسعه‌اند. در این پوسته‌ها اغلب از اشکال نیم دایره و سهمی استفاده می‌شود و تکیه گاه‌ها فقط در گو شه‌ها هستندو در جهت طولی و در جهت انحنا دهانه را می‌پوشانند.[۴]

 

پوسته‌های قابل توسعه خود به چند بخش تقسیم می‌شوند:

 

الف) پوسته‌های استوانه‌ای

 

که این خود به

 

  1. پوسته‌های استوانه‌ای کوتاه
  2. پوسته‌های استوانه‌ای بلند

 

تقسیم می‌شود

 

ب) پوسته‌های متقاطع

 

که این خود به

 

  1. پوسته‌های متقاطع دو بخشی
  2. پوسته‌های متقاطع چند بخشی
  3. مخروط‌ها و شبه مخروط‌ها

 

تقسیم می‌شود.

 

الف-۱-۳)پوسته‌های استوانه‌ای

 

در طبیعت به ندرت یافت می‌شود. می‌توان به فرم لوله‌ای ساقهٔ گیاهانی مانند بامبو اشاره کرد. جز اصلی تشکیل دهندهٔ استوانه، شکل کلی پوسته است. یک ورقهٔ کاغذ به طور طبیعی تقریباً قادر به هیچ گونه مقاومتی در مقابل خمش نیست، اما با لوله کردن مقاومت آن بیشتر می‌شود.

 

۱-الف-۱-۳)پوسته‌های استوانه‌ای کوتاه

 

این نوع پوسته‌ها اغلب در گوشه‌ها دارای تکیه گاه هستند و در یکی از دو جهت یا ترکیبی از هر دو جهت عمل می‌کنند. اولین مورد استفاده از این نوع پوسته‌ها، عملکرد پوسته به عنوان دال است که فاصلهٔ بین قوس‌ها را می پو شاند، در این حالت هر انتها را می‌توان به وسیلهٔ یک قوس سخت و مقاوم کرد. دومین روش برای آن که لبهٔ طولی پایین‌تر به وسیلهٔ یک تیر سخت شود، آن است مه از پوسته‌های نازک تر که مانند مجموعه‌ای از قوس‌های مجاور هم رفتار می‌کنند و فاصلهٔ بین تیرهای کناری را می پو شانند، استفاده کرد.

 

  پوسته های استوانهای کوتاه که به عنوان:(الف)فاصله بین قوسها با دال پوشانده شده است،(ب)مجموعهای از قوسهای مجاور هم که فاصله ی بین تیرها ی کناری را پوشانده اند.مقایسه این دو با (ج)طاق استوانه ای که باید در طول پایه،تکیه گاه ممتد داشته باشد،رفتار کند

 

۲-الف-۱-۳)پوسته‌های استوانه‌ای بلند

 

این نوع پوسته‌ها اغلب در گوشه‌ها دارای تکیه گاه هستند و مانند تیرهای بزرگ در جهت طولی عمل می‌کنند، در نتیجه تنش‌ها در این گونه پوسته‌ها مشابه تنش‌های خمشی در یک تیر است. بخش بالایی در سر تا سر طول پوسته تحت فشار است در حالی که بخش پایینی تحت کشش می‌باشد.

 

پوسته ی استوانه ای بلند مانند تیری که فاصله ی بین دو تکیه گاه را می پوشاند رفتار می کند.افزایش تنش فشاری در بالا و تنش کششی پوسته در پایین پوسته اتفاق می افتد.

نسبت دهانه به ارتفاع در پوسته های استوانه ای بر روی مقدار تنش تاثیر داشته و آن را افزایش میدهد. همچنین افزایش این نسبتها میزان پوشش در دهانه ی بزرگ را افزایش می دهد.اگر ارتفاع از دهانه در این پوسته بیشتر باشد ارتفاع فشار تحتانی کاهش پیدا کرده و نیروی کششی در بالا امکان ایجاد پوسته ی با ضخامت کمتر را فراهم می کند. در تئوری بهترین نسبت دهانه به ارتفاع در حدود 2 می باشد،که حداقل حجم بتن و فولاد مصرفی را نیاز دارد.در عمل از نسبت های 6 تا 10به سبب ملاحظات فنی و حداقل ضخامت مورد نیاز و با توجه به قوانین ساختمانی یا ساختمانهای ساخته شده،معمول تر است.

 


کلمات کلیدی : سازه های پوسته ای, معماری, طراحی و ساخت سازه های پوسته ای, ساخت سازه پوسته ای, سازه, بنای پوسته ای, رفتار سازه ای پوسته های, سازه منحنی, قالب بند
در این سایت هیچ فایلی برای فروش قرار نمی گیرد. برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:

لینک دریافت فایل از سایت اصلی


ادامه مطلب ...

لینک فایل کتاب- معرفی انواع سنسورهای صنعتی و کاربرد آنها- در 45 صفحه-docx

سنسور چیست؟ نوری الکترونی به صورت یک سیگنال الکتریکی تبدیل کند. بنابراین سنسور را می‌توان به عنوان یک زیر گروه از تفکیک کننده‌ها که وظیفه‌ی آن گرفتن علائم ونشانه‌ها از محیط فیزیکی و فرستادن آن به واحد پردازش به صورت علائم الکتریکی است تعریف کرد. البته سنسوری مبدلی نیز ساخته شده‌اند که خود به صورت IC  می‌باشند و به عنوان مثال (سنسورهای پیزوالکترونیکی، سنسورهای نوری). وقتی ما از سنسوری مجتمع صحبت می‌کنیم منظور این است که تکیه پروسه آماده‌سازی شامل تقویت کردن سیگنال، فیلترسازی، تبدیل آنالوگ به دیجیتال و مدارات تصحیح‌ می‌باشند، در غیر این صورت سنسوری که تنها سیگنال تولید می‌کند به نا سیستم موسوم هستند. در نوع پیشرفته به نام سنسور هوشمند یک واحد پردازش به سنسور اضافه شده است تا خورجی آن عاری از خطا باشد  منطقی‌تر شود. واحد پردازش سنسور که به صورت یک مدار مجتمع عرضه می‌شود اسمارت (Smart) نامیده می‌شود. یک سنسور باید خواص عمومی زیر را داشته باشد تا بتوان در سیستم به کار برد که عبارتند از: حساسیت کافی، درجه بالای دقت و قابلیت تولید دوباره خوب، درجه بالای خطی بودن، عدم حساسیت به تداخل و تاثیرات محیطی، درجه بالای پایداری و قابلیت اطمینان، عمر بالای محصول و جایگزینی بدون مشکل. امروزه با پیشرفت صنعت الکترونیک سنسوری مینیاتوری ساخته می‌شود که از جمله مشخصه‌ی آن می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: سیگنال خروجی بدون نویز، سیگنال خروجی سازگار با باس، احتیاج به توان پایین.  سنسور (sensor)یعنی حس کننده,و از کلمه  sens به معنی حس کردن گرفته شده و می تواند کمیت هایی مانند فشار، حرارت، رطوبت، دما، و … را به کمیتهای الکتریکی پیوسته (آنالوگ) یا غیرپیوسته (دیجیتال) تبدیل کند.سنسورها در انواع دستگاههای اندازه گیری، سیستمهای کنترل آنالوگ و دیجیتال مانندPLC مورد استفاده قرار می گیرند. عملکرد سنسورها و قابلیت اتصال آنها به دستگاههای مختلف از جملهPLC باعث شده است که سنسور بخشی از اجزای جدا نشدنی دستگاه کنترل اتوماتیک باشد. سنسور ها بر اساس نوع و وظیفه ای که برای آن ها تعریف شده اطلاعات را به سیستم کنترل  کننده می فرستند و سیستم طبق برنامه تعریف شده عمل می کند .

 

) تعریف عبارت سنسور :

 

واژه سنسور از سنس یعنی احساس کردن، گرفته شده است .سنسور یعنی چیزی که می تواند احساس

 

کند. همیشه در علم الکتروینک این نکته وجود دارد که برای اینکه بتوانید الکترونیک را در هر جایی مورد

 

استفاده قرار بدهید، باید پدیده ها را به زبان ولتاژ و جریان تبدیل کنید .سنسورها هم برای همین ساخته

 

شده اند؛ سنسورها در انواع مختلف بسته به نیاز مورد استفاده ساخته شده اند ، منتها همه ی سنسورها

 

پدیده مورد بررسی را به یک سیگنال الکتریکی تبدیل می کنند یا اینکه بر سر راه یک مدار بسته می شوند؛ مثلا فتو سل ها یا سلولهای نوری که به نور حساسند : شما وقتی از سنسور نوری استفاده می کنید درحقیقت تاثیر نور را در یک فضا باآن قطعه مورد بررسی قرار می دهید .وقتی نور به فتوسل برسد یک

 

سیگنال الکتریکی تولید می کند بررسی اینکه چه اتفاقی می افتد مربوط می شود به جنس ماده ای که در

 

این سلولها استفاده می شود منتها نتیجه اینکه این سیگنال توسط یک مدار الکترونیکی تقویت و یا کنترل

 

می شود در نهایت می تواند یک پالس الکتریکی باشد .برای راه اندازی یک رله و ..تفاوت سنسورها در اینکه جنس و تحریک پذیری متفاوتی دارند مثلا سنسور حرارتی یا ترما سنس که به حرارت حساس است وقتی حرارت محیط به یک درجه معین برسد بازهم همان سیگنال را تولید می کند و یا اینکه مثل یک کلید راه جریان را قطع و یا وصل می کند .. سنسورهای حساس به دود که با موارد راداکتیو ساخته می شوند و کارکردن با آنها نیاز به حساسیت بیشتری دارد بر اثر دود تحریک می شوند و باز هم یک سیگنال الکتریکی تولید می کنند .سنسورهای صوتی و حتی حساس به امواج نیز وجود دارند .در ساخت و استفاده از سنسورها این نکته وجود دارد که کدام پدیده را توسط سنسور شناسایی کنیم . در ساخت و طراحی سنسورها باید به ذکر این نکته پرداخت که از خاصیت مواد مختلف استفاده می شود و بر اساس عکس العمل مواد و عنصرهای مختلف (در از دست دادن یا گرفتن الکترون ) ترکیباتی ساخته که دریک محفظه قرار داده می شود وبه نام سنسور در جاهای مختلف ازآنها استفاده می شود.

 

 

 

به طور کلی سنسور المان حس کننده ای است که کمیتهای فیزیکی مانند فشار، حرارت، رطوبت، دما، و را به کمیتهای الکتریکی پیوسته (آنالوگ) یا غیرپیوسته (دیجیتال) تبدیل می کند .این سنسورها در انواع مورد استفاده قرار میگیرند . PLC دستگاههای اندازه گیری، سیستمهای کنترل آنالوگ و دیجیتال مانند باعث شده است که سنسور PLC عملکرد سنسورها و قابلیت اتصال آنها به دستگاههای مختلف از جمله بخشی از اجزای جدا نشدنی دستگاه کنترل اتوماتیک باشد .سنسورها اطلاعات مختلف از وضعیت اجزای متحرک سیستم را به واحد کنترل ارسال نموده و باعث تغییر وضعیت عملکرد دستگاهها می شوند.

 

 

 

حسگرهای رطوبت حسگر حرکت

 

 

 

 

 

 

 

                                  

 

 

 

 

 

زوج حسگر اولتراسونیک ( مافوق صوت )

 

 

 

 

 

 

 

                                                     

 

سنسورهای بدون تماس

 

سنسورهای بدون تماس سنسورهائی هستند که با نزدیک شدن یک قطعه وجود آنرا حس کرده و فعال می

 

شوند .این عمل به نحوی که در شکل زیر نشان داده شده است می تواند باعث جذب یک رله ، کنتاکتور

 

و یا ارسال سیگنال الکتریکی به طبقه ورودی یک سیستم گردد.

 

کاربرد سنسورها

 

1) شمارش تولید : سنسورهای القائی ، خازنی و نوری

 

2 ) کنترل حرکت پارچه و ... : سنسور نوری و خازنی

 

3 ) کنترل سطح مخازن : سنسور نوری و خازنی و خازنی کنترل سطح

 

4 )تشخیص پارگی ورق : سنسور نوری

 

5 ) کنترل انحراف پارچه : سنسور نوری و خازنی

 

6 ) کنترل تردد :سنسور نوری

 

7) اندازه گیری سرعت :سنسور القائی و خازنی

 

8 ) اندازه گیری فاصله قطعه :سنسور القائی آنالوگ

 

مزایای سنسورهای بدون تماس

 

 

 

سرعت سوئیچینگ زیاد :

 

سنسورها در مقایسه با کلیدهای مکانیکی از سرعت سوئیچینگ بالایی برخوردارند ، بطوریکه برخی از آنها

 

( سنسور القائی سرعت ) با سرعت سوئیچینگ تا 25  KHz   کار می کنند .

 

 

 

طول عمر زیاد :

 

بدلیل نداشتن کنتاکت مکانیکی و عدم نفوذ آب، روغن، گرد و غبار و ... دارای طول عمر زیادی هستند.عدم نیاز به نیرو و فشار: با توجه به عملکرد سنسور هنگام نزدیک شدن قطعه، به نیرو و فشارنیازی نیست. قابل استفاده در محیطهای مختلف با شرایط سخت کاری: سنسورها در محیطهای با فشار زیاد،دمای بالا، اسیدی، روغنی، آب و ... قابل استفاده می باشند.عدم ایجاد نویز در هنگام سوئیچینگ : به دلیل استفاده از نیمه هادی ها در طبقه خروجی، نویزهای مزاحم (Bouncing Noise) ایجاد نمی شود .

 

 

 

 

 

امروزه کلمه سنسور به هیچ وجه از مفاهیمی مانند میکروپرسسور، ترانسپیوتر، انواع مختلف حافظه و سایر

 

عناصر الکترونیکی به عنوان یکی از لغات وابسته به دنیای نوآوری های تکنولوژی اهمیت کمتری راندارد .با

 

وجود این سنسور هنوز هم فاقد یک تعریف دقیق است همچنان که عباراتی از قبیل "پروب" ، " بعد سنج " ، " پیک آب " یا ترنسدیوسر " مدتها چنین بوده اند . بنابراین جای تعجب از اینکه انتشاراتی که با سنسورها سر و کار دارند غالبا بحث خود را با تعریفی از سسنسور می گشایند .کوشش های زیادی به عمل آمده است تا این کثرت تعاریف را محدود نماید .جدا از کلمه سنسور ما اصطلاحاتی از قبیل المان سنسور، سیستم سنسور، سنسور باهوش یا آگاه، تکنولوژی سنسور و غیره مواجه می شویم .چه چیزی است که در پشت کلمه سنسور به معنی توانایی SENSORIUN نهان شده است؟ کلمه سنسور یک کلمه تخصصی است که از کلمه لاتین به معنی "حس" بر گرفته شده است . پس از آشنایی با منشا مفهوم سنسور، ، senseus "حس کردن " یا تاکید کردن بر تشابه بین سنسورهای تکنیکی و اندام های حس انسانی واضح به نظر می رسد . شکل (1-1) این تشابه را نشان می دهد با وجود این ایده سنسور فراتر از این تشابه حرکت نموده و یک کلمه مترادف همه جانبه برای احساس کردن، تبدیل و ثبت مقادیر اندازه گیری شده به حساب می آید . یک سنسور یک کمیت فیزیکی معین را که باید اندازه گیری شود به شکل یک کمیت الکتریکی تبدیل می کند تغییر میدهد که می تواند پردازش شود یا بصورت الکترونیکی انتقال داده شود.بعد های فیزیکی را میتوان بر اساس دیاگرام شکل 1-2 طبقه بندی کرد. جدول 1-1  مثال هایی از بعد های فیزیکی را که سنسورها می توانند اندازه گیری کنند نشان می دهد.می توان سنسور را به یک زیر بخش عنصر حس کننده تفکیک کرد که، به عنوان نمونه ، فشار را به صورت انحراف یک غشا نیمه هادی، یا تغییری در شاخص انکسار بصورت کاهشی در شدت نور در یک فیبر نوری ثبت کند ؛ به علاوه یک عنصر تغییر دهنده یا مبدل داریم که انحراف غشا نیمه هادی ، که در آن مقاومت ها به شکل پل ساخته شده اند، را بصورت یک ولتاژالکتریکی تبدیل می نماید یا تغییری در شدت نور را با استفاده از یک پروسه تبدیل نوری الکترونی بصورت یک سیگنال الکتریکی تبدیل میکند .

 

یک سنسور می تواند به تنهایی از یک عنصر مبدل نیز تشکیل شود ) برای مثال یک سنسور پیزوالکترونیکی ، سنسورهای نوری(  چنین تعریفی از سنسور ها هیچ محدودیتی برروی اندازه یا شکل وضع آن وضع نمی نماید.

 


کلمات کلیدی : سنسورهای صنعتی,سنسور, سنسورهای خازنی, سلفی,سنسورهای آلتراسونیک, سنسورهای فتوالکتریک, مکاترونیک, الکترونیک, لیمیت سوییچ ها, الکترونیک صنعتی,
در این سایت هیچ فایلی برای فروش قرار نمی گیرد. برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:

لینک دریافت فایل از سایت اصلی


ادامه مطلب ...

لینک فایل کتاب- معماری و طراحی پایدار- در 55 صفحه-docx


کاربرد مفاهیم پایداری و اهداف توسعه پایدار در جهت کاهش اتلاف انرژی وآلودگی محیط زیست در معماری، مبحثی به نام معماری پایدار را به وجود آورده است. در این نوع معماری، ساختمان نه تنها با شرایط اقلیمی منطقه خود را تطبیق می‌دهد، بلکه ارتباط متقابلی با آن برقرار می‌کند. بطوریکه بر اساس گفته ریچارد راجرز، «ساختمان‌ها مانند پرندگان هستند که در زمستان پرهای خود را پوش داده وخود را باشرایط جدید محیط وفق میدهندو بر اساس آن سوخت و سازشان را تنظیم می‌کنند». سیمای شهرهای اقصی نقاط جهان که تا چندی پیش هرکدام درون خود دنیایی متفاوت داشت، هر روز با سرعتی افزون تر در پی محو شدن آن چیزی است که به آن هویت مستقل می‌داد و این امر همسانی و یکنواختی را به بار آورده است. معماری و شهر برای انسان قبل مدرن، محصول خلاقه‌ای بود که نتیجه محدودیتهای اقلیمی و سازه ایی از طرفی و باورهای جمعی افراد از طرف دیگربود. آنچه که فضای مصنوع او را تشکیل می‌داد، برخاسته از بستر و همپا و همراستا با ویژگیهای آن منطقه بود. این پیوند سبب گشته بود که محصول اندیشهٔ معمار در حدود ویژگیها و بایدهایی که مصالح محلی و شرایط محیطی به اثر اجبار می‌نمود، امکان حرکت داشته باشد. از جهت دیگر به علت باورهای متافیزیکی به طبیعت و پدیده‌های آن و لزوم حفظ این عرصه به عنوان موهبت، مدیریت پسماندها نیز به گونه ایی انجام می‌گردید که چرخه حیات مختل نگردد. لازم است ذکر شود که سرعت تحول و تغییرات نیز به گونه ایی بود که فرصت آزمایش و خطا و سپس تصحیح به جهت حفظ هرچه بیشتر ساختارهای زیستی را ممکن می‌نمود. اما حریم باور متافیزیکی شکست و بشر تنها یک چیز و آن ذهن انسانی را محور قرار داد و دلیل بودن را در اندیشیدن و حتی بصورت افراطی در شک دائم یافت و چنان بر خود باور یافت و خود را از قید و بند رهایید که هر آنچه را انجام می‌داد، درست می‌پنداشت. جالب اینجاست که سرعت این تغییرات نیز امکان سنجش بازخوردها را از بین برده بود. بشر به مدد بهره‌گیری از تکنولوژی جهت جبران ضعفهایش و قرار دادن آن به عنوان بهترین دستاویز برای پاس خ به نیازهایش، دست یازیدن افراطی به طبیعت را به عنوان منبع تامین نیازها مجاز دانست. این امر تاثیر پذیری معماری از خصوصیات محیطی ومحلی را کاسته بود، به گونه‌ای که برخی با طرح معماری بین‌المللی و منشور آتن، ادعای حل همهٔ مشکلات معماری و شهر را داشتند، اما طبیعت و شهر در حال از بین رفتن بود. جنگ اعراب و اسرائیل و جلوگیری از صادرات نفت به غرب، اولین صدای زنگ خطر را به گوش رساند. منابع در حال پایان است چه می‌کنید؟ در واقع آنچه که امروز به عنوان توسعه پایدار یاد می‌شود، بازنگری اصلاح طلبانه‌ای است به مدرنیسم و سنت جهت یافتن راهی بینابینی. توسعه پایدار، توسعه ایی است که نیازهای اکنون را به گونه ایی برآورده نماید که توان نسلهای بعدی را جهت تامین نیاز، کاهش ندهد. با توجه به این نکات مطروحه، سعی داریم به تبیین مفهوم توسعه و طراحی پایدار بپردازیم و با طرح راهکارهایی، زمینهٔ تحقق این باور را ایجاد نماییم. معماران نیز همسو با سایر دست اندرکاران در پی یافتن راهکارهای جدیدی برای تامین زندگی مطلوب انسان هستند. بدیهی است که زندگی، کار، تفریح، استراحت و... همه و همه فعالیت‌هایی می‌باشند که در فضاهای طراحی شده توسط معماران صورت پذیرفته و از آنجا که نقاط ضعف و قوت یک ساختمان بر زیست بوم جهان تأثیر مستقیم خواهد داشت، وظیفه‌ای بس حساس در این خصوص بر عهده معماران می‌باشد.

 

مهم‌ترین سرفصل‌های معماری پایدار را عناوین زیر تشکیل می‌دهند:

 

 

معماری پایدار که در واقع زیرمجموعه طراحی پایدار است را شاید بتوان یکی از جریان‌های مهم معاصر به حساب آورد که عکس‌العملی منطقی در برابر مسایل و مشکلات عصر صنعت به شمار می‌رود. برای مثال، ۵۰ درصد از ذخایر سوختی در ساختمان‌ها مصرف می‌شود که این به نوبه خود منجر به بحران‌های زیست محیطی شده و خواهد شد؛ بنابراین، ضرورت ایجاد و توسعه هرچه بیشتر مقوله پایداری در معماری بخوبی قابل مشاهده است.

 

لزوم احداث ساختمان به صورت سبزوپایدار

 

تحول صنعتی انسان را از زندگی در طبیعت به زندگی در شهر کشانید. با پیشرفت فناوری، الگوی زندگی دستخوش دگرگونی شد، به نحوی که انسان‌ها برای گرم کردن خود به جای پوشش بیشتر و استفاده از لباس‌های گرم، از سوخت‌های فسیلی به عنوان گرم‌کننده استفاده نمودند. بادگیرها، سایبان‌ها و نورگیرها در ساختمان جای خود را به تاسیسات گرمایشی وسرمایشی دادند. به این ترتیب تکنولوژی آسایش وراحتی روزافزونی رابرای انسان فراهم کرده است. درنتیجه هجوم شهرنشینی بسیاری از زمین‌های طبیعی وجنگل‌ها دستخوش تغییرات شده‌است. برای تردد، ساخت وساز، سرمایش و گرمایش مصرف انرژی افزایش یافته ودر نتیجه آلودگی هوا و آلودگی صوتی بیشتر شده است. شهرها انرژی رامصرف کرده وبه جای آن زباله و آلودگی ایجاد می‌کنند. درنتیجه پیشرفت صنعت نیاز به بهره‌برداری ازمنابع طبیعی نیز بیشتر شده؛ به نحوی که بهره‌برداری غیرمنطقی از منابع طبیعی منجر به نابودی آنها می‌شود. برای ادامه زندگی دراین چرخه احتیاج انسان به انرژی بیشتر شده؛ ولی اکنون در مرحله‌ای قرارداریم که منابع انرژی رو به اتمام هستند. با این نگرش ولزوم کاهش مشکلات، ایجاد ساختمان‌های سبز ودر عین حال پایدار باتوجه به مشکلات زیست محیطی که وجود دارد برجسته می[۳]شود.

 

اصول معماری پایدار

 

معماری پایدار مانند سایر مقولات معماری، دارای اصول و قواعد خاص خود است و این سه مرحله را در برمی‌گیرد:

 

 

که هرکدام آنها استراتژی‌های ویژه خود را دارند.

 

شناخت و مطالعه این تدابیر، معمار را به درک بیشتر از محیطی که باید طراحی آن را انجام دهد، می‌رساند.

 

صرفه جویی در منابع

 

اصل صرفه جویی در منابع (Economy of Resources) از یک سو به بهره‌برداری مناسب از منابع و انرژی‌های تجدیدناپذیر مانند سوخت‌های فسیلی، در جهت کاهش مصرف می‌پردازد و از سوی دیگر به کنترل و به کارگیری هرچه بهتر منابع طبیعی به عنوان ذخایری تجدید پذیر و ماندگار توجه جدی دارد.

 

به عنوان مثال، یکی از منابع سرشارو نامیرا، انرژی حاصل از نور خورشید است که امروزه توسط تکنولوژی فتوولتاییک برای فراهم کردن آب و برق مصرفی در ساختمان، از آن استفاده می‌شود.

 

برای کنترل منابع، سه نوع استراتژی می‌تواند مورد توجه قرارگیردکه شامل حفظ انرژی، حفظ آب و حفظ مواد است. همان گونه که مشاهده می‌شود، تمرکز براین سه منبع، به دلیل اهمیت آنها در ساخت و اداره ساختمان است.

 

طراحی برای بازگشت به چرخه زندگی

 

اصل طراحی برای بازگشت به چرخه زندگی (Life Cycle Design) دومین اصل از معماری پایدار است و بر این فکر و یا نظریه استوار شده است که ماده از یک شکل قابل استفاده تبدیل به شکل دیگری می‌شود، بدون اینکه به مفید بودن آن آسیبی رسیده باشد.

 

از سوی دیگر به‌واسطه این اصل، یکی از وظایف طراح، جلوگیری از آلودگی محیط است.

 

این نظریه برای رسیدن به این منظور در سه مرحله، ساختمان را مورد بررسی قرار می‌دهد. این مراحل به ترتیب عبارتند از:

 

مرحله پیش از ساخت، مرحله در حال ساخت و مرحله پس از ساخت.

 

باید توجه داشت که این مراحل به یکدیگر مرتبط بوده و مرز مشخصی بین آنها وجود ندارد. برای مثال، می‌توان از مواد بازیافتی در مرحله پس از ساخت یک ساختمان به عنوان مصالح اولیه در مرحله ساخت ساختمانی دیگر استفاده کرد.

 

طراحی برای انسان

 

اصل طراحی برای انسان (Humane Design)، آخرین و شاید مهمترین اصل از معماری پایدار است. این اصل ریشه در نیازهایی دارد که برای حفظ و نگهداری عناصر زنجیره‌ای اکوسیستم لازم است که آنها نیز به نوبه خود بقای انسان را تضمین می‌کنند.

 

این اصل دارای سه استراتژی نگهداری از منابع طبیعی، طراحی شهری-طراحی سایت و راحتی انسان است که تمرکزشان بر افزایش همزیستی بین ساختمان و محیط بیرون از آن و بین ساختمان و افراد استفاده کننده از آنهاست.

 

در واقع می‌توان گفت که برای رسیدن به معماری پایدار، طراح باید این مراحل و اصول را که تعریف کننده یک چارچوب اصلی برای طرحی پایدار است را در طرح خود لحاظ و برحسب مورد ترکیب و متعادل کند.

 

اصول معماری پایدار

 

اصولی که باید رعایت شود تا یک ساختمان در زمره بناهای پایدار طبقه‌بندی شود به شرح زیر است:

 

  • اصل اول:حفظ انرژی

 

بنا باید طوری ساخته شود که نیاز ساختمان به سوختهای فسیلی را به حداقل برساند.

 

  • اصل دوم: هماهنگی با اقلیم

 

بنا باید طوری طراحی شوند که با اقلیم و منابع انزژی موجود در محل احداث هماهنگی داشته و کار کند.

 

  • اصل سوم:کاهش استفاده از منابع جدید

 

ساختمان‌ها بایستی به گونه‌ای طراحی شوند که میزان استفاده از منابع جدید را تا حد ممکن کاهش داده و در پایان عمر مفید خود برای ساختن بنای جدید، خود به عنوان منبع جدید به کار روند.

 

  • اصل جهارم:برآوردن نیازهای ساکنان

 

در معماری پایدار برآورده شدن نیازهای روحی وجسمی ساکنان از اهمیت خاصی برخوردار است.

 

  • اصل پنچم:هماهنگی با سایت

 

بنا باید با ملایمت در زمین سایت خود قرار گیرد و با محیط اطراف سنخیت داشته باشد.

 

  • اصل ششم:کل گرایی

 

تمام اصل معماری پایدار باید در یک پروسه کامل که منجر به ساخته شدن محیط زیست سالم می‌شود، تجسم یابد.

 

طراحی پایدار

 

یکی از راه حل‌های دسترسی به توسعه پایدار که در ارتباط با الگوهای ساخت و طراحی در زمینه‌های گوناگون زندگی بشری، شامل طراحی‌های صنعتی، ساختمانی، شهری و... است هدف از طراحی ساختمانهای پایدار کاهش آسیب آن بر روی محیط و منابع انرژی و طبیعت است، که شامل قوانین زیر می‌باشد:

 

۱-کاهش مصرف منابع غیرقابل تجدید ۲-توسعه محیط طبیعی ۳-حذف یا کاهش مصرف مواد سمی و یا آسیب رسان بر طبیعت در صنعت ساختمان ساز بنابراین ساختمانی که کمترین ناسازگاری و مغایرت را با محیط طبیعی پیرامون خود و در پهنه وسیع تر با منطقه و جهان دارد طراحی سبز، طراحی بر اساس حساسیت‌های محیطی، طراحی اکولوژیکی، طراحی با طبیعت و ... عناوینیاست که امروزه در نتیجه تجدید نظر در ارتباط با الگوهای ساخت رایج به وجود آمده است. به طور مثال می‌توان طراحی سبز را در درون مثلثی در نظر گرفت که در سه رأس آن انرژی، اقلیم و اکولوژی قرار دارد. در جایی که انرژی عامل قالب می‌شود، پیدا خواهد کرد. اینگونه است که یک خانه شهری با یک خانه روستایی متفاوت می‌شود؛ بنابراین طرح نهایی منطقه‌ای در داخل این مثلث است که با توجه به غالب بودن یکی از رئوس به آن سو گرایش پیدا می‌کند.

 

اصول طراحی پایدار]

 

طراحی پایدار همکاری متفکرانه معماری با مهندسی سازه، برق ومکانیک است. علاوه بر فاکتورهای متداول طراحی مانند زیبایی، تناسب و بافت و سایه و نور وامکاناتی که باید مد نظر قرار گیرند، گروه طراحی باید به عوامل طولانی مدت محیطی، اقتصادی و انسانی توجه نموده و اصول اولیه آنرا که به قرارزیز است، مد نظر قرار دهد؛ الف) گوناگونی وتنوع ب) اقلیم وآب و هوا ج) پوشش ساختمان‌ها د) احیا هویت فرهنگی و منطقه‌ای ه) حجم ساختمان‌ها و جانمایی فضاهای داخلی ساختمان و) مصالح ساختمانی ز) برآورد نیازهای انسان ح) هماهنگی با بستر ط) توجه همزمان به همه اصول

 

الف) گوناگونی و تنوع تنوع و گونگونی از عواملی است باعث تساوی وعدالت بیشتر در هر سیستمی می‌شود که از اساسی ترین اهداف توسعه پایدار نیز هست. یک اصل معروف در میان زیست شناسان و محیط شناسان وجود دارد که در آنها حیات وجود دارد اگر دارای تنوع و گوناگونی بیشتری باشند در مقایسه با مناطقی که یکنواخت هستند سلامت ترند. درارتباط با مسائل شهری نیز این امر صادق است محله‌های شهری که در آن همسایگی‌ها دارای کاربری یکسان هستندباعث بالا رفتن نیاز ساکنین به اتومبیل وبیشتر شده و مصرف بیشتر اترژی و کاهش کیفیت هوا را در پی دارد در حالیکه با طراحی کاربری‌های متفاوت در همسایگی‌ها در یک بافت مشخص تا ۴۴درصد از هزینه‌های مصرف کنندگان و شهردارری‌ها کاسته خواه شد و همچنین آلودگی هوا نیز تا ۴۵ درصد کاهش می‌یابد.

 

ب) اقلیم وآب و هوا معماری هر عصر و هر منطقه‌ای، دانستن چگونگی مطابقت ساختمان با اقلیم خاص آن منطقه، واز مباحث مهم در معماری می‌باشد. در واقع طراحی اقلیمی، روشی است برای کاهش همه‌جانبه هزینه انرژی یک ساختمان و عوامل اقلیمی موثر بر یک بنا شامل تابش آفتاب، دما، رطوبت، باد وبارندگی می‌باشد که شناخت هر یک و کنترل آن در طراحی، اولین قدم محسوب می‌گردد. در این راستا توجه و رجوع به راهکارهای بومی در معماری گذشته هر منطقه بسیار کارسازخواهد بود. این اصل بیشترین تأثیر را در جهت گیری ساختمان دارد که شامل توجه به سه عنصر اصلی طبیعت است:

 

  • خورشید:که تأثیر روی جهت گیری ساختمان دارد. کشیدگی ساختمان در راستای محور شرقی_غربی حرارت اکتسابی از خورشید را به حداکثر می‌رساند. همچنین توجه به گردش سالیانه، ارتفاع خورشیددر هنگام طراحی سطوح دیوارهای خارجی و جانمایی پنجره‌ها و سایه بانها و... موثر است.
  • باد:شکل حجمی ساختمانها باید به گونه‌ای باشد که در اقلیم‌های سرد جریان باد سرد را هدایت کند ئ در اقلیم‌های گرم باد خنک را به داخل خانه هدایت نماید.
  • المان‌های سبز مانند درختان وگیاهان:می‌توانند ساختمان را از حرارت‌های مازاد خورشید و بادهای مزاحم حفاظت نماید و در تهویه هوای داخلی نیز موثر می‌باشند.

 

ج) پوشش ساختمان‌ها جرم حرارتی مصالح ساختمانی:جرم حرارتی بالاتر در مورد دیوارها و سقف‌ها باعث بالا رفتن زمان انتقال حرارت بین فضای داخلی و خارجی می‌شود. استفاده از پوشش‌های دوجداره که می‌تواند باعث شود که بیشترین حرارت خورشید در روز بدست آمده و در شب مصرف شود.

 

رنگ:رنگ سطوح خارجی برحرارت اکتسابی از خورشید موثر است. رنگهای روشن برای اقلیم‌های گرم و رنگهای تیره و مواد جذب کننده برای اقلیم‌های سرد ترجیح داده می‌شوند.

 

پنچره:نوع، جنس و ابعاد و مکانیابی پنچره تأثیر بسزایی در حرارت اکتسابی خورشید دارد. همچنین نوع شیشه و پرفیل انتخابی که امروزهدارای تکنولوژی پیشرفته‌ای هست هر چند نیازمند سرمایه اولیه بیشتری است اما در درازمدت باعث کاهش هزینه‌های انزژی مصرفی ساختمان می‌گردد.

 

ابزار سایه اندازی:برآمدگی‌ها و برون زدگی‌های بام ساختمان، سایه بانها، ساباط‌ها و پرده‌ها از ابزاری است که به این منظور و برای جلوگیری از دریافت حرارت غیرضروری خورشید می‌تواند جانمایی و استفاده گردد.

 

د) احیا هویت فرهنگی و بومی ایجاد فرهنگ پایدار، نیازمند زنده کردن احساس اجتماعی، ارتباط وآمیزش با دنیا طبیعی است. در معماری پایدار، باید به مردم مجال بروز قابلیت‌های کامل خود را داد تا خودشان را دریابند و در ارتباط با دیگران به درکی عالی از بشریت برسند وبه این ترتیب، ارتباط خود با گذشته وآینده را بازیابند. دز این رابطه توجه به شیوه‌های معماری بومی موجود راهگشا هستند چرا که اغلب آنها جوابگوی اقلیم و فرهنگ منظقه می‌باشند. ضمناً توجه به این مسئله در طراحی، در بالا بردن احساس مکان در هر شخصی که درآن واقع شود موثر بوده و نقش دارد.

 

  • استفاده از مصالح بوم آورد تا حد امکان
  • استفاده از کارگران و تکنیک‌های محلی
  • استفاده از المان‌ها و نمادهای بومی- متأثر از روح محلی - که جوابگوی ویژگیهای اقلیمی منطقه نیز می‌باشند.

 

ه) حجم ساختمان‌ها و جانمایی فضاهای داخلی ساختمان

 

  • نسبت کمترین سطح بیرونی به حجم(VSR):نسبتی است معادل حجم کلی ساختمان تقسیم بر مساحت کلی دیوارهای خارجی ساختمان. به طور کلی یک VSR بالا نشان دهنده یک هندسه ساختمانی با راندمان خوب است. یعنی هندسه ساختمان به گونه‌ای باشد که سطوح خارجی حداقل مقدار ممکنه باشد و حجم فضای داخلی ساختمان حداکثر مقدار ممکنه باشد. از لحاظ ریاضیاتی بهینه ترین حالتVSR برای شکل هندسی کره است؛ بنابراین می‌توان نشان داد که هر ساختمانی با ارتفاع بلندتر از نصف اضلاع سطح زیر بنایش پرهزینه تر وکم راندمان تر از ساختمان خواهد بود که ارتفاع آن مساوی و یاکوچکتر از نصف اضلاع زیربنایش است.
  • نسبت سطح به محیط (APR):عبارت است از مساحت یک طبقه تقسیم بر محیط آن طبقه یا به عبارت دیگر مساحت طبقه برواحد طول دیوارهای محیطی هر چه این مقدار بزرگتر باشد راندمان انرژی ساختمان بیشتر خواهد بود. یک ساختمان مدور یا چهارگوش بهترین APR را خواهد داشت.
  • طرح بندی فضای داخلی برای بهرگیری از فواید سرمایش طبیعی: این گزینه شامل تطبیق ساختمان با شرایطی است که بتواند بیشترین نسیم ملایم تابستانی را بدست آورد. در این میان جانمایی مناسب پنچره‌ها این بادها رابه گردش در می‌آورد. مشروط بر اینکه محورهای هدابت کننده هوا به عمودی یعنی سقف‌ها وگنبدها و... در هدایت هوای مصرف شده و تهویه آن به صورت موثر عمل کرده و طراحی شوند.

طرح بندی فضاهای داخلی برای بهرگیری از حرارت خورشید:استفاده از مصالحی با ظرفیت حرارتی بالا برای جذب و نگهداری حرارت در پوشش دیوارها یا استفاده از سطوح بزرگ با پنچره‌های بزرگ در ضلع جنوبی برای دریافت بیشترین حرارت خورشید موثر است. نماهای شرقی با پنچره‌های بزرگ با


کلمات کلیدی : معماری پایدار, معماری و طراحی پایدار, organic Architecture, معماری ارگانیک, معماری سبز, معماری پایدار, پایدار, معماری سبز, معماری ارگانیک, معماری بومی,م
در این سایت هیچ فایلی برای فروش قرار نمی گیرد. برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:

لینک دریافت فایل از سایت اصلی


ادامه مطلب ...

لینک فایل کتاب- معماری ارگانیک چیست؟- در 55 صفحه-docx

 

چکیده
معماری ارگانیک در آمریکا در قرن 19-م توسط فرانک فرنس و لویی سالیوان شکل گرفت. ( فرانک فرنس استاد سالیوان بود ).

 

معماران معروف در سبک معماری ارگانیک :

 

فرانک فرنس ( Frank Furness )

 

لوئی هانری سالیوان

 

رالف والدو امرسون

 

هوراتیو گرینو

 

ساموئل تیلور کولریج

 

فرانک لوید رایت

 

هوگو هرینگ

 

آلوار آلتو

 

هانز شارون

 

فی جونزخانه آبشار ( کوفمن )

 

معماری فقط نوعی فعالیت رویداد یا مجموعه ای از دست سازها نیست حتی هنر صرف هم نیست . معماری برای تمام امور انسانی بنیادی و اساسی است و از همان آغاز تمدن ایجاد شده است چرا که بدون آن امکان بوجود آمدن تمدن یا فرهنگی وجود نداشت. معماری اجتناب ناپذیر جهانی بی پایان و نیاز ابتدایی است . دامنه ی معماری از بدوی ترین شکل سکونت در غارها تا پیچیده ترین نوع ساختمانها را در بر می گیرد.

 

به عقیده ی بن فارمر معماری هنری است که نمی تواند خود را از شرایط بافت پیرامون جدا نگه دارد شرایطی که نا گزیر باید به آن توجه کند هر مکانی ویژگی خاص خود را دارد و پاسخ منحصر به فرد را می طلبد . با رشد توسعه ی سرمایه و ثروت تعداد مشتریان معماری افزایش یافت و مسئله ی دست یافتن به خصوصیات اصیل در معماری بومی باشدت بیشتری نمایان گشت .علیرغم اینکه مسائل اقتصادی در نهایت اثرات خود را به موضوع معماری وارد نموده اند اما منبع اصلی و بی واسطه ی موثر دگرگونی ایده ها و نظریات در معماری را بیشتر فلسفی باید دانست.

 

آرمان های عملکردگرایانه

 

یکی از کنجکاو ترین و دور از دسترس ترین پدیده های نیمه ی قرن نوزدهم نیاز گسترده و مصرانه در تقاضای یک معماری جدید بود که در حدود سال۱۸۹۰ به اوج خود رسید زمانیکه گستره ی تجاری فولاد و بتن مصلح توصعه ی قابل ملاحظه ای یافت. نیاز به پاسخ گویی به خواسته ها ی جدید از جمله نیاز به ساختمان های صنعتی ، راه آهن ، مرکز خرید، زندان ها ، بانک ها ، کار خانه جات، خانه های شهری ، خانه های کارگری …که ناشی از صنعتی شدن بود عمدتا  خطوط و فرمها تناسباتی منتهی شد که در الفبای معماری ما جایی نداشته بود .

 

مبلغینی نظیر جیمز فرگوسن در نظریه های خود پا را از تحول تدریجی فرمهای کلاسیک و قرون وسطایی فراتر نهاده اند او معماری معاصر شرقی را به واسطه ی تداوم ظهورش در تطابق با یک سنت پایدار میشود  و آنچه فرگوسن و پیروانش میخواستند دگرگونی بود در راستای دگرگونی های اجتماعی و فنی که  در تمدن جدید در شرف وقوع بود و سفارش دهندگان و مشتریان آخرین افرادی بودند که در طلب یک دگرگونی بودند . در قرن نوزدهم معماران و اندیشمندان برای به ظهور رسانیدن معماری جدید به نتیجه ی مهمی رسیدند و به قیاس معماری با مقوله های مختلف پرداختند که قیاس های عملکردی مهمترین قیاس بودند که عبارت است از

 

قیاس معماری با موجودات زنده

 

قیاس زیست شناسی

 

قیاس معماری باماشین مکانیکی

 

قیاس زیست شناسانه

 

شاید بتوان گفت که برای اولین بار این بوفن بود که در سخنرانی خود در آکادمی فرانسه در باغ موضوع سبک از قیاس های زیست شناسانه در توضیح مقصود خود استفاده کرد گفت : ذهن انسان هرگز قادر به خلق چیزی نیست مگر اینکه ذهن او از طریق انجام تجربیات و تمرکز افکار پرورانده شده باشد بدان معنی که ادراکات او نطفه های محصول او را شکل میدهد.

 

فرانک لوید رایت در مقتله ای باد عنوان در باب علت معماری گفت : منظور من از معماری ارگانیک آن است که این معماری از درون به بیرون در هماهنگی با شرایطی که ایجاد آن را میسر میدارد توسعه میابد .همچنین از ایده ی تکامل تدریجی به مثابه یک تفکر نوین در قیاس زیست شناسانه میتوان استفاده کرد این تکامل تدریجی عینا در مورد معماری نیز مصداق دارد.

 

همانطوریکه معماری رم تکامل یافته ی معماری یونان با معماری دوره های بعد از مسیحسیت تکامل یافته ی دوره های قبل خود میباشد نظریه ی تکامل  نظریه ی مکتبتبعیت عملکرد از فرم را  تائید میکند و این نظریه را ارائه میکند که ابتدا فرمها بوجود آمدند سپس عملکردها و اگر دگرگونی در فرمها به وقوع میپیوندد به واسطه ی عدم توانایی عملکردی فرمها به وقوع میپیوندد و فرمهای فاقد عملکرد قادر به بقا نیستند.

 

این قیاس سرانجام منجر به پیدایش معماری ارگانیک درقرن ۱۹ شد.

 

معماری ارگانیک

 

بینش معماری ارگانیک ریشه در فلسفه رمانتیک دارد.رمانتیسم یک جنبش فلسفی هنری و ادبی در اواخر قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی در شمال غربی اروپا بودکه به سایر نقاط اروپا و آمریکا سرایت کرد. این جنبش واکنشی در مقابل خرد گرایی عقل مدرن بود. رمانتیک ها همانند پیروان تفکر کلاسیک به ذهن انسان اعتقاد داشتند. ولی رمانتیک ها به آن بخش از ذهنتوجه داشتند که بیشتر در باره احساس وعواطف بود.درصورتی که برای فلاسفه کلاسیک عقل و منطق اهمیت داشت.

 

نکته حائز اهمیت این که اکثر فلاسفه رمانتیک شاعر بودند و به تجلیل از طبیعت عواطف وتخیل می پرداختنددر حالی که اکثر فلاسفه کلاسیک ریاضیدان بودند. برای نطریه پردازان قرن نوزدهم آمریکا که به دنبال زیبایی مدرن بودند طبیعت تنها فلسفه صحیح تلقی می شدهنرمند می بایست ترکیبی می ساخت که به موازات طبیعت باشد و پروسه حیات و رشد و توسعه را به صورتی انتزاعی نشان دهد.

 

رالف والدو امرسون نویسنده شاعر و کشیش آمریکایی هنرمندان را تشویق می کرد که از طبیعت الهام بگیرند.وی هنرمندان را برای یافتن رابطه بین فرم و عملکرد  در طبیعت هدایت می کرد او می نویسد :طبیعت سیستمی از فرم ها و روش های به وجود آوردن را خلق می کند که مستقیما قابل تطبیق در هنر است. همچنین ویوله لودوک معمار معروف فرانسوی معماران را ترغیب می کرد که قوانین طبیعی خلقت را به کار گیرند همانند مجسمه سازان قرون وسطی که گیاهان و حیوانات را مطالعه می کردند تا بفهمند که چگونه فرم های آنها یک عملکردی را نشان می دهند و یا خود را با خصوصیات ارگانیسم تطبیق می دهند.

 

معماری ارگانیک در آمریکا در قرن ۱۹ توسط فرانک فرنس و لویی سالیوان شکل گرفت.اوج شکوفایی این نظریه را می توان در نیمه اول قرن بیستم درنوشتارها وطرح های فرانک لوید رایت مشاهده کرد. به اعتقاد فرانک فرنس بر اساس نظریه ارگانیک همه فرمها طبیعی پویا هستند.نیروها وفشارهایی که در ساختار یک حیوان دخیل هستند کشش ماهیچه ها و مفاصل هنگامی که موجود حرکت می کند طرح  رشد و گسترش که در فرم گیاهان و صدف ها دیده می شود تصویری از یک شکل زنده است.اگر یک کار هنری بخواهد بیان کننده باشد باید به صورت ارگانیک ساخته شود.اجزا آن نمی توانند به صورت بخش های مجزا باشند بلکه آنها باید در یک سیستم پویا و شکل پذیر در یکدیگر ادغام شده باشند بیان در معماری باید در حل کردن نیروهای فیزیکی که در یک کالبد ارگانیک عمل می کند صورت می گیرد. سالیوان از پایه گذاران مکتب شیکاگو ومعماری مدرن درآمریکا بود وی اعتقاد بسیار زیادی به فرم های طبیعی و سبک ارگانیک داشت.سالیوان به روشی معتقد بود که مشابه پروسه به وجود آوردن در طبیعت بود.او برای اولین بار اصطلاح فرم تابع عملکرد را بیان نمود.یعنی سالیوان فرم تابع عملکرد را در پروسه رشد و حرکت طبیعی می دید.

 

سالیوان در مورد مصالح می گفت :سنگ و ملات در ساختمان ارگانیک زنده می شود.موضوعی که فرانک لوید رایت شاگرد وی بهتر از هر معمار معاصر دیگری آن را در ساختمان هایش نشان داده است. رایت اگر چه با تکنولوژی مدرن مخالفتی نداشت ولی وی آن را به عنوان غایت و هدف تلقی نمی نمود.به اعتقاد رایت تکنولوژی وسیله ای است برای رسیدن به یک معماری والاترکه از نظر وی همانا معماری ارگانیک بود.

 

رایت در ۲۰ مه ۱۹۵۳ در تلیسین معماری ارگانیک را در نه عبارت ذیل تعریف کرد:

 

۱- طبیعت: فقط شامل محیط خارج مانند ابرها درختان و حیوانات نمی شود بلکه شامل داخل بنا و اجزا و مصالح آن می باشد.

 

۲- ارگانیک: به معنای همگونی و تلفیق اجزا نسبت به کل وکل نسبت به اجزا است.

 

۳- شکل تابع عملکرد:عملکرد صرف صحیح نمی باشد بلکه تلفیق فرم و عملکرد و استفاده از ابداع وقدرت تفکر انسان در رابطه با عملکرد ضروری است.فرم و عملکرد یکی هستند.

 

۴- لطافت:تفکر و تخیل انسان باید مصالح وسازه سخت ساختمان را به صورت فرم های دلپذیر و انسانی شکل دهد.همان گونه که پوشش درخت و گل بوته ها شاخه های آنها را تکمیل می کند.مکانیک ساختمان باید در اختیار انسان باشد و نه بالعکس.

 

۵- سنت: تبعیت و نه تقلید از سنت اساس تفکر معماری ارگانیک است.

 

۶- تزئینات: بخش جدائی ناپذیر از معماری است.رابطه تزئینات به معماری همانند گل ها به شاخه های بوته می باشد.

 

۷- روح: روح چیزی نیست که به ساختمان القا شود بلکه باید در درون آن وجود داشته باشد و از داخل به خارج گسترش یابد.

 

۸- بعد سوم: بر خلاف اعتقاد عمومی بعد سوم عرض نیست بلکه ضخامت و عمق است.

 

۹- فضا: عنصری است که دائما باید در حال گسترش باشد.فضا یک شالوده پنهانی است که تمام ریتم های ساختمان باید از آن منبعث شود و در آن جریان داشته باشد.

 

شاهکار معماری فرانک لوید رایت ونظریه ارگانیک را می توان در خانه آبشار در ایالت پنسیلوانیا در آمریکا دید.موارد طراحی و اجرایی را که رایت برای این خانه ویلایی در نظر گرفته بود می توان درهشت مورد زیر اشاره کرد.

 

۱- حداقل دخالت در محیط طبیعی

 

۲- تلفیق حجم ساختمان با محیط طبیعی به گونه ای که هر یک مکمل دیگری باشد.

 

۳-ایجاد فضاهای بین ساختمان و محیط طبیعی

 

۴- تلفیق فضای داخل با خارج

 

۵- نصب پنجره های سرتاسری و از بین بردن گوشه های اتاق

 

۶- استفاده از مصالح محیط طبیعی مانند صخره ها و گیاهان چه در داخل بنا چه در خارج بنا

 

۷- نمایش مصالح به همان گونه که هست چه سنگ چه چوب و یا آجر

 

۸- استمرار نمایش مصالح از داخل به بنا

 

از نظر رایت ارگانیک یعنی تلفیق شدن کل مجموعه و در مورد ساختمان ارگانیک معتقد بود: ساخته شده توسط افراد از درون زمین با تمهیداتی که خود در نظرمی گیرند و با توجه به زمان مکان محیط و هدف. از جمله معماران مطرح این سبک در آمریکا در حال حاضر فی جونز است.هرچند معماری ارگانیک بر خلاف کارهای میس و کوربوزیه صورتی جهانی به خود نگرفت ولی با این حال پیروانی در سایر کشورها پیدا کرد.در اروپا می توان از هوگوهرینگ و هانز شارونآلمانی آلوار آلتو فنلاندی وگروه دیستیل در هلند نام برد.در ایران هم می توان در کارهای مهندس هوشنگ سیحون – مهندس پاسبان – مهندس مهرداد ایروانیان نمونه هایی ازاصول طراحی معماری ارگانیک را مشاهده کرد.

 

ارتباط معماری با ارگانیسم های طبیعی به طور موثر به ۴ مورد محدود میشود:

 

۱- رابطه ی ارگانیسم ها با محیط خود

 

۲-وابستگی بین ارگانها با یکدیگر

 

۳- رابطه ی بین فرم و عملکرد

 

۴- اصل حیات

 

رابطه ی ارگانیسم با محیط خود و قیاس آن با معماری

 

فون هامبولت معتقد است که گیاهان را نباید با توجه به ویژگی های ذاتی طبقه بندی کرد بلکه بر اساس محیط و اقلیم پرورش آن را باید بررسی کرد که در این زمینه بسیار شبیه معماری است. به این ترتیب که معماتری را باید با توجه به موقعیت منطقه ای بررسی کرد نه نوع عملکرد آن ویژگی های محیطی درفرم تاثیر مستقیم دارد به عنوان مثال معابد یونان با معابد ژاپن تقریبا دارای یک نوع عملکرد ولی ساختار و فرم کاملا متفاوتی دارند.

 

وابستگی بین ارگانها و رابطه ی آن ها با یکدیگر شاید بتوان آن را به مثابه ارتباط بین بخش های مختلف یک ساختمان توجیه کرد به نظر ویکدو  ازیر بخش های یک ساختمان را به مثابه دندان های یک حیوان تشبیه کرده است که گویای نوع خاصی از ساختار زنده و روند هضم می باشد و منطبق بر نحوه ی زندگی او شکل یافته و دقیقا هر قسمت تکمیل کننده ی قسمت دیگر است بخشها و ارتباطات بین بخشها بیانگر نوع عملکرد یک بنا می باشد .

 

رابطه ی بین فرم و عملکرد

 

مهمترین واقعیت مهم زیست شناسانه ای که در ارتباط با معماری قابل قیاس مینماید مقوله ی ارتباط فرم با عملکرد را شامل می شود . نظریه ای که گویای تبعیت فرم از عملکرد است به شدت توسط آن دسته که به تبعیت عملکرد از فرم معتقد بودند مورد اعتراف قرار میگیرد و هیچ کس ارتباط بین فرم و عملکرد را انکار نمیکرد از لحاظ قیاس عملکردی رابطه ی بین فرم و عملکرد به مثابه ضرورتی برای زیبا بودن قلمداد می شود. همانگونه که به لحاظ قیاس زیست شناسانه این رابطه به معنی داشتن حیات است.

 

بودلر در سال ۱۸۵۵ گفت : زیست شناسان بهترین کسانی هستند که میدانند بین فرم و عملکرد چه ارتباط تحسین بر انگیزی است و بسته به موقعیت و نوع عملکرد هر حیوان ، ارگانیسم اعضا و فرم آن ارگانیسم تغییر می کند. به نظر فرانک لوید رایت معماری ارگانیک به معنی معماری زنده است معماری که درآن هر گونه فرم بی خاصیت همانند بخشی از روند رشد یک موجود از سیستم حذف می شود و معماری در آن هر عنصر و هر جزئی از عناصر در ارتباط با وظیفه ای که بایستی به انجام برسانند شکل می گیرد .

 

سر دبیر یکی از مجلات معماری در سال ۱۸۶۳ گفته بود که ما این معماری را معماری ارگانیک مینامیم زیرا این معماری در ارتباط با مکاتب تاریخی والتقاطی حاوی همان رابطه ایست که زندگی سازمان یافته ی حیوانات و گیاهان با موجودیت سازمان نیافته ی زمین و محیطی که جهان را شکل داده است بر قرار نموده است .

در آخر اینکه معماری دیگر بهانه ای برای فراموشی همجواری خود با دیگر عناصر موجود در دست ندارد ولی از طرف دیگر با پذیرش کلی فلسفه ی عملکرد گرایی دیگر نیازی به ارتکاب به آنچه که در


کلمات کلیدی : معماری پایدار, معماری ارگانیک, معماری سبز, سازه های ارگانیک, معماری و طراحی پایدار, organic Architecture, معماری ارگانیک, معماری سبز, معماری پایدار, پای
در این سایت هیچ فایلی برای فروش قرار نمی گیرد. برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:

لینک دریافت فایل از سایت اصلی


ادامه مطلب ...

لینک فایل کتاب- روش های جوشکاری فلزات رنگین با گاز استیلن یا کاربید ( یا فلزات غیر آهنی)- در 26 صفحه-docx

فلزات غیر آهنی یا فلزات رنگی به فلزاتی گفته می شود که فاقد آهن و یا آلیاژهای آن باشند مانند مس برنج برنز- آلومینیوم- منگنز- روی و سرب تمام فلزات رنگین را با کمی دقت و مهارت و آشنائی با اصول جوشکاری می توان جوش داد و برای جوشکاری این نوع فلزات بایستی خواص فلز را در نظر گرفت.

 

 

 

جوشکاری مس با گاز

 

بهترین طریقه برای جوشکاری مس جوشکاری با اکسیژن است ( جوش اکسیژن = اتوگن= استیلن= کاربید اصطلاحات مختلف متداول می باشند) ضمناً می توان جوشکاری مس را با قوس الکتریک یا جوش برق نیز انجام داد. ورقه های مس را مانند ورقه های آهنی برای جوشکاری آماده می کنند یعنی سطح بالائی را تمیز نموده و از کثافات و روغن پاک نموده و در صورت لزوم سوهان می زنند. ولی چون خاصیت هدایت حرارت مس زیادتر است باید مقدار آمپر را قدری بیشتر گرفت. بهتر است همیشه با قطب مستقیم جوشکاری را انجام داد ( با جریان مستقیم و الکترود مثبت) زاویه الکترود نسبت به کار مانند جوشکاری فولاد است. طول قوس حداقل باید  ۱۰  تا  ۱۵  میلی متر باشد، برای جوشکاری مس می توان از الکترودهای ذغالی استفاده کرد. الکترودهای جوشکاری مس بیشتر از آلیاژ مس و قلع و فسفر ساخته شده اند و گاهی نیز از الکترودهای که دارای فسفر- برنز- سیلکان یا آلومینیوم هستند استفاده می کنند چون انبساط مس در اثر گرم شدن زیاد است فاصله درز جوش را در هر  ۳۰  سانتیمتر در حدود  ۲  تا  ۳ سانتیمتر زیادتر در نظر می گیرند. خمیر روانساز مس معمولاً در حرارت  ۷۰۰  تا  ۱۰۰۰ درجه ذوب می شود و به صورت تفاله (گل جوش) سبکی روی کار قرار می گیرد و از تنه کار به علت کف کردن در روی کار نباید استفاده شود. بدون روانساز هم می توان مس را جوش داد و معمولاً از براکس استفاده می گردد. مس را به وسیله شعله خنثی جوش دهیم تا تولید اکسید مس نکند چون ضریب هدایت حرارت مس زیاد است باید پستانک جوشکاری مشعل  ۱ تا  ۲  نمره بیشتر از فولاد انتخاب شود. بهتر است مس را قبل از جوشکاری گرم نمائیم و با سیم جوشکاری مخصوص جوش داد برای جوشکاری صفحه  ۵  میلیمتری سیم جوش  ۴  میلیمتری کافی است و از وسط ورق شروع به جوشکاری می نمائیم و وقتی فلز هنوز گرم است روی آن چکش کاری می شود تا استحکام درز جوش زیاد شود.

 

 

 

جوشکاری سرب

 

در این نوع جوشکاری بیشتر از گاز هیدروژن و اکسیژن استفاده می گردد. در جوشکاری سرب احتیاج به گرد مخصوص نیست ولی باید قطعات کار را قبل از جوشکاری کاملاً صیقلی نموده سیم جوش سرب باید کاملاً خالص باشد چون سرب مذاب بسیار سیال می باشد. لذا جوشکاری درزهای قطعات سربی که به وضع قائم قراردارند بسیار دشوار و مستلزم مهارت و تجربه زیاد است.

 

 

 

جوشکاری چدن با برنج یا لحیم سخت برنج

 

چدن را می توان با برنج جوش داد. قطعات چدنی را باید همان طوری که برای جوشکاری با سیم جوش چدنی آماده می شوند برای برنج جوش آماده ساخت. لبه های درز جوش را باید به وسیله سوهان یا ماشین تراشید و هیچگاه لبه های درز قطعات چدنی را با سنگ سمباده پخ نزنید. زیرا ذرات گرافیت روی ذرات آهن مالیده می شوند و لحیم سخت خوب به چدن نمی چسبد. قطعات چدنی را قبل از شروع به جوش دادن حدود  ۲۱۰  تا  ۳۰۰  درجه سانتی گراد گرم کنید و گرد جوشکاری مخصوص چدن به کار برید تا بهتر به هم بجوشد.
نقطه ذوب سیمهای برنجی باید در حدود
  ۹۳۰ درجه سانتی گراد باشد. سیمهای برنجی که برای جوش دادن قطعات چدنی به کار می روند دارای مقدار زیادی مس است و کمی نیکل نیز دارند . نیکل اتصال لحیم را به چدن آسان می کند و نقطه ذوب زیاد آن موجب سوختن گرافیت درز جوش می شود . در جوشکاری چدن با برنج از شعله ملایم پستانک بزرگ با فشار کم استفاده کنید. اگر فشار شعله زیاد باشد گرد جوشکاری از درز خارج می شود و در نتیجه قطعات چدنی خوب به هم جوش نمی خورند. قطعات چدنی را باید پس از جوشکاری در محفظه یا جعبه ای پر شن یا گرد آسپست قرار داد تا بتدریج خنک شود و سبب شکنندگی و ترک و سخت شدن چدن نگردد.

 

 

 

جوشکاری منگنز

 

از منگنز به صورت خالص استفاده نمی شود در جهت عکس از آلیاژهای ماگنزیوم استفاده می شود که برای ریختگی فشاری از آن استفاده می گردد . به جای آلیاژهای  Mg. Mn و  Mg. Al و  Mg AlZn امروزه از آلیاژهای مخصوصاً محکم  Zr و  Th استفاده می شود. برای جوشکاری ماگنزیوم و آلیاژهای آن از همان شرایط جوشکاری آلومینیوم استفاده می گردد. قابلیت هدایت حرارت زیاد و انبساط سبب پیچش زیاد کار می شود. ماگنزیوم در درجه حرارت محیط به سختی قابل کار کردن است و در  ۲۵۰  درجه می توان به خوبی کار گرد.

 

 

 

جوشکاری برنج با گاز

برنج مهمترین آلیاژ مس است و از مس و روی و گاهی قلع و مقداری سرب تشکیل می شود، این فلز در مقابل زنگ زدگی و پوسیدگی مقاوم است. چون روی در حرارت نزدیک ذوب برنج تبخیر می گردد بنابراین جوشکاری با این فلز مشکل می باشد. برنج از  ۶۰ درصد مس و  ۴۰% روی و گاهی مقداری سرب تشکیل شده است. درموقع جوشکاری روی به علت بخار شدن و اکسید روی محل جوش را تیره کرده و عمل جوشکاری را مشکلتر می نماید. ضمناً گازهای حاصله خطرناک بوده و باید از محل کار تخلیه گردند. درموقع جوشکاری روی حرکت دست بسیار مهم است و باید حتی الامکان سرعت دست را زیاد کرده وگرده جوش کمتری ایجاد نمود تا فرصت زیادی برای تبخیر روی نباشد. برنج را می توان با الکترودهای گرافیتی و معمولی جوشکاری نمود، درجوشکاری برنج از قطب معکوس استفاد


کلمات کلیدی : روش های جوشکاری فلزات رنگین با گاز استیلن یا کاربیدآ استیلن,کاربید, جوشکاری,لحیم, جوش,فلزات غیر آهنی, جوشکار, فلزات رنگین,welding,
در این سایت هیچ فایلی برای فروش قرار نمی گیرد. برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:

لینک دریافت فایل از سایت اصلی


ادامه مطلب ...