عنوان :مهمترین آثار و اسرار نماز
قالب بندی : word
تعداد صفحات : 22
محتویات
چکیده
اشاره
مفهوم شناسی
ریشه واژه نماز
ریشه واژه «صلوة» معانی و کاربردهای آن
اهمیت نماز و نمازگزاری
مهمترین آثار و اسرار نماز
. تأمین نیاز درونی و روانی انسان
مصونیت و جبران از گناه
پرورش تمرکز ذهن و صفای درون
برقرار عدالت اجتماعی
تحکیم بنیان خانواده
روح نظم و انضباط
انس فطری انسان با پرستش
نماز موجب جلب رحمت پروردگار
صبر و استقامت در برابر مشکلات
از بین بردن خودبینی و کبر
دوری از غفلت
آثار بهداشتی نماز
نتیجه سخن
منابع و مآخذ
قسمتی از متن
چکیده
نوشتار حاضر در صدد تبیین مهم¬ترین آثار و اسرار نماز می¬پردازد. نماز در «تأمین نیاز درونی و روانی انسان» نقش به سزایی دارد، به گونهای که بسیاری از روانشناسان، جامعه-شناسان و کار¬شناسان تربیتی بر این مسئله اتفاق نظر دارند که توجّه به خدا و نماز و دعا، بسیاری از امراض روانی را درمان می¬کند.
یکی از آثار سازنده این فریضه الهی که در این مقاله به پرداخته شده، «جنبه بازدارندگى» آن از فحشا و منکر و جبران از گناه است. همچنین نماز، روزانه پنج نوبت فکر را در مدار تمرکز می¬نهد و تمرکز ذهن را آسان می¬کند. بنابراین، یکی از آثار نماز «پرورش تمرکز ذهن و صفای درون» است.
نماز موجب «تقویت روح نظم و انضباط» در نمازگزار است. در بطن نماز، مفاهیم و آموزه-هایی وجود دارد که فرد را منظّم و منضبط می¬کند.
دیگر آثار نماز، «انس فطری آدمی با پرستش» است. ازاین¬رو، در تعالیم اسلامى از نماز به عنوان ستون دین یاد شده است که در نهاد پاک هر انسانى وجود داشته و از فطرت پاک او سرچشمه مى¬گیرد.
ازجمله آثار معنوی نماز، «جلب رحمت پروردگار» است. نماز و یاد خدا باعث مى¬شود که غبار گناه از دل انسان زایل شود و نور و رحمت الهى در آن جاى گیرد و هرقدر انسان با اقامه نماز، روح خود را منوّر کند، به خدا نزدیک¬تر مى¬شود و از دریاى رحمت الهى بیشتر فیض مى¬برد.
در آموزه¬های دینی به مؤمنین توصیه شده است که در مبارزه با مشکلات و سختی¬ها! از شکیبایى و نماز کمک بجویند.
بزرگ¬ترین مصیبت برای رهروان راه حق آن است که هدف آفرینش خود را فراموش نموده و غرق در زندگی مادی و لذائذ زودگذر گردند، امّا نماز، غفلت زدا است.
واژگان کلیدی: نیاز درونی و روانی انسان، مصونیت و جبران از گناه، تمرکز ذهن و صفای درون، زدودن خودبینی و کبر، صبر و استقامت در برابر مشکلات، جلب رحمت پروردگار، انس فطری انسان با پرستش، تحکیم خانواده، روح نظم و انضباط.
اشاره
تردیدی نیست که بعد از اصول دین، اوّلین و بزرگترین دستور الهی که ستون دین، معراج مؤمن، نورچشم پیامبر (ص)، سازندهترین اعمال و جلوه شکوه دین ـ که بیانگر اوج بندگی انسان در پیشگاه خدا است ـ «نماز» است. نماز آن چنان مهم است که در قرآن¬کریم 46 بار با تعبیرات مختلف از اقامه آن سخن به میان آمده است.
گرچه نماز از منظر بسیاری از عاملان و ناظران، چیزی جز یک عمل تعبّدی نیست و صرفاً برای نمایش خضوغ و کرنش بندگان در برابر خالق یکتا به کار میرود، امّا بررسی آداب، شرایط، مضامین و هویّت این عبادت بزرگ، نشان می¬دهد که چیزی فراتر از یک امر تعبّدی است و در اصلاح نفس انسانها و کنترل نظامات عمومی جامعه نقشی مهم دارد.
اصولاً هر عبادت و اطاعتی که انسانها، به عنوان تکلیف به جای می¬آورند، با توجه به استغنای ذات حق¬تعالی نمی¬توان کمترین سودی به ذات ربوبیّت برساند یا متضمّن فخر و مباحات یا ارضای خواسته¬ای در مبدأ لایزال باشد.
همان¬گونه که:
گـر جمله کائنات کـافر گــردند بر دامن کبـریاش ننشیند گرد!
بنابراین او که بهره¬ای نمی¬برد، او که نیازی ندارد، او عظمت مطلق است و همه عالم تکویناً در برابرش سر تعظیم دارند، زیرا گونه¬هایی از خضوع و کرنش را، به عنوان واجب، بر انسان تشریع کرده است؟ او که می¬تواند از منبع خزائن بی¬پایان و کاستی¬ناپذیر خود همه را روزی دهد و انعام مضاعف بخشد، چـرا انسان علاقه¬مند به دنیا و وابسته را مأمور به واگذاری بخشی از مالِ محدود خود می¬کند. او در پی چه هدفی است؟!
شکر منعم و اطاعت از ولی نعمت، امری اخلاقی، عاطفی و انسانی است، بلکه حیوانات نیز درخور شعور و استعداد خود، از انجام این واجب فروگذار نمی¬کنند؛ امّا آیا این شکر و سپاس از منعمی چون خداوندِ ربّ العالمین مانند سپاس از انسانِ نیازمند و محتاج است؟! انسانی که همواره با چشم امید عطا می¬کند یا حدّ اقلّ سپاس در روح او اثر تشویقی یا ارضائی دارد؟
پروردگار عزیز از نواقص مبرّاست؛ «سُبْحَانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا یَصِفُونَ» ؛ منزّه است پروردگار تو، پروردگار عزّت [و قدرت]، از آنچه آنان توصیف می¬کنند.
این چه قضاوتی است؛ « مَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ» ؛ شما را چه شده است؟! چگونه حکم می-کنید؟! [هیچ می¬فهمید چه می¬گویید؟!]
باید سود این سپاس به خود انسان برگردد؛ «...وَمَن یَشْکُرْ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ» ؛ هر کس شکرگزارى کند به سود خویش شکر کرده، و آن کس که کفران کند [زیانى به خدا نمى¬رساند]، زیرا خداوند بى¬نیاز و ستوده است.
این¬گونه نگرش به نماز آن را عملی دشوار می¬نمایاند و هنگام اقامه نماز، بریدن از مشاغل دنیوی را مشکل می¬سازد.
«وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ» ؛ واین کار[استعانت از صبر و صلات]، جز براى خاشعان، گران است.
نماز دشوار است، مگر برای کسانی که درک صحیح از مقام ربوبی داشته باشند و بزرگی و بی¬نیازی خالق را باور کنند که صبر و صلات یک نیروی کمکی برای پیشبرد امور و نیل به مقاصد و تعالی خود آنهاست نه آن که به ربوبیت ربّ!
«سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یَقُولُونَ عُلُوًّا کَبِیرًا» ؛ او پاک و برتر است از آنچه آنها می¬گویند؛ بسیار برتر و منزّه¬تر!
باگشودن این زاویه جدید در نگرش به نماز و عبادات دیگر، به بررسی مهم¬ترین آثار و اسرار این فریضه الهی در ابعاد مختلف زندگی انسان می¬پردازیم:
مفهوم شناسی
الف) ریشه واژه نماز
واژه «نماز» از واژه فارسی پهلوی «نِماک» گرفته شده که آن نیز از ریشه باستانی «نِم» به معنای خم شدن و کرنش است، که به تدریج بر مفهوم صلات یا عبادت ویژه مسلمانان منطبق شده است.
طبق برخی از اسناد تاریخی، گروهی از ایرانیان تازه مسلمان در سالهای حکومت اعراب بر ایران، به جای واژه «صلوة» از کلمه «نِماک» استفاده می کرده¬اند و هنگام فراخواندن مردم به سوی نماز به جای «الصلوة»، واژه «النِّماک» و به جای «حیّ عَلَی الصَّلاة»، عبارت «بشتابید به سوی نِماک» را به کار می¬برده¬اند. با توجه به موارد کاربرد واژه «نماز» می¬توان برای آن سه معنای کلی در نظر گرفت:
معنای نخست: خدمت و خدمتکاری، اطاعت و فرمانبرداری، سرفرود آوری و تعظیم، سر به زمین نهادن، کرنش و تکریم، اظهار طاعت و بندگی.
واژه¬های نماز بردن، در نماز آمدن، به نماز آمدن، در نماز آوردن، به معنای پرستش کردن، عاجزی نمودن، خم شدن، به علامت تعظیم و بندگی و به خاک افتادن به قصد تعظیم در برابر پادشاهی یا بزرگی دیگر به کار رفته است.
خاقانی می گوید:
چون چرخ در رکوع و چو مهتاب در سجود
بُردم نماز آن که مرا زیر بار کرد
معنای دوم: کلمه نماز به معنای پرستش و ادای طاعت ایزد متعال و عرض نیاز به سوی خدای عالمیان است؛ به طریقی که در شریعت پیامبران وارد شده است که در این معنا معاد کلمه «صلوة» است.
فردوسی با توجه به این معنا سروده است:
چنین گفت امروز شاه از نماز
همانا نیاید به کاری فراز
در شعر فرّخی نیز آمده است:
طاعت تو چون نماز است و هر آن کس کز نماز
سر بتابد بی شک او را کرد باید سنگسار
معنای سوم: چون شرط نماز طهارت است و کلمه نماز مفهوم طهارت و پاکیزگی را تداعی می¬کند، کلمه «نمازی» منسوب به نماز و به معنای دوستدار نماز است؛ همچنین به معنای پاک و طاهر نیز به کار رفته است. در تعبیر دیگر، نمازی کردن به معنا پاک کردن، شستن، آب کشیدن و غسل دادن است و «نماز کن» به معنای شست وشو کننده به کار می¬رفته است.
فرهنگ عمید نماز را چنین معنا کرده است: «پرستش، نیاز، سجود، بندگی و اطاعت، خم شدن برای اظهار بندگی و اطاعت و یکی از فرایض دین، عبادت مخصوص و واجب مسلمانان که پنج بار در شبانه روز به جا می آورند.»
ب) ریشه واژه «صلوة» معانی و کاربردهای آن
بعضی گفته¬اند: واژه «صلوة»، عبری است و در زمان عبرانیان «صلوتا» کُنیه یهودیان است.
«نولدکه» (مستشرق آلمانی) صلوة را از لفظ عربی«صلوها» مشتق می¬داند و در منابع سریانی الفاظی مشابه و معادل با اقامه صلوة به چشم می¬خورد.
برخی از متأخران ریشه آن را «آرامی» پنداشته¬اند و با پژوهشهایی که به تازگی عمل آمده است، این احتمال قوّت گرفته که اصل «صلوة» سریانی است و سپس با جاری شدن آن در زبان جنوب عربستان شاعران آن را در اشعار خود به کار برده¬اند و بعد از آن اعراب شمالی، لفظ «صلوة» را از آنها گرفته¬اند. در هر حال، پیش از ظهور اسلام، این لفظ به چند معنا از جمله پرستشگاه و نیایش به کار رفته است.
عده¬ای دیگر آن را برگرفته از ماده «صَلی» به معنای راست کردن با آتش دانسته¬اند.
همچنین در «مفردات راغب، ذیل واژه «صلوة» آمده است: «الصّلاةُ الَّتی هِی العبادةُ المَخصوصةُ اَصلُها الدُّعاء؛ نماز، عبادتی ویژه است که اصل آن نیایش است.» نماز به معنای پرستش، نیاز، سجود، بندگی، پیروی، خم شدن برای آشکار ساختن بندگی، یکی از واجبات دین و عبادت ویژه و واجب مسلمانان است که پنج بار در شبانه روز بجا می¬آورند.
«صلوة» در قرآن به معانی مختلفی به کار رفته است: دعا، درود، آمرزش، وسیله دعای خیر و آمرزش خواهی، دین، و قرآن خواندن در نماز به کار رفته است.
در اینجا باید گفت: بیان تعریفی جامع و کامل از نماز بسیار دشوار است، چون نماز در زندگی، مرگ و بعد از مرگ انسان تأثیرات زیادی دارد؛ و در چگونگی روند حیات اجتماعی بسیار مؤثّر است. نمازها بسیار متعدد و متنوع هستند. در تمام ادیان و جوامع و در همه زمانها نماز با تفاوتهای کمّی و کیفی وجود داشته است. با این توضیح¬ها می¬توان تعریف زیر را ارائه کرد:
نماز فعالیّتی عبادی و مشروط به طهارت است که مشتمل بر نیت، قیام، قرائت، رکوع و سجود و تشهد و سلام است و در صورت حضور قلب فضایل اخلاقی را در پی دارد و با تأکید بر درون انسان خود حقیقی او را به سوی کمال مطلوب سوق می¬دهد و بیانگر جهان بینی اسلامی است.
اهمیت نماز و نمازگزاری
نماز به عنوان مصداق بارز عبادت و بندگی اهمیت زیادی دارد. ازاین¬رو، پس از تحکیم پایه-های اعتقادی(اعتقادی دین)، گام عملی در حوزه شریعت، نماز است. نماز خدمت به خدا و نشانه ایمان است. نماز پرچم اسلام و سیمای دین و مکتب است. نماز بهترین عمل بنده و کلید بهشت است که اعمال به وسیله آن سنجیده می¬شود.
در تمام ادیان، نماز عبادتی است که وجود داشته و این نشان دهنده رکن بودن نماز در دین است که وسیلهای برای تداوم ارتباط با خالق هستی و غرق نشدن در مشکلات مادی و منجلابهای گناه و فساد است، ازاین¬رو امام خمینی(ره) فرمود: این نمازهای پنج¬گانه که عمود دین و پایه محکم ایمان است و در اسلام چیزی بعد از ایمان به اهمیت آن نیست، بعد از توجّهات نوریه باطنیه و صور غیبیه ملکوتیه که غیر از حق¬تعالی و خاصّان درگاه او کسی نداند، یکی از جهات مهمّه که در آن هست این تکرار تذکر حق ـ با آداب و اوضاع الهی که در آن منظور شده است ـ رابطه انسان را با حق¬تعالی و عوالم غیبیه محکم میکند و ملکه خضوع لله در قلب ایجاد کند و شجره طیبه توحید را در قلب محکم کند، به طوری که با هیچ چیز از آن زایل نشود.
مهمترین آثار و اسرار نماز
1. تأمین نیاز درونی و روانی انسان
انسان برای گریز از زندگی حیوانی و راه¬یابی به زندگی انسانی و حیات طیّبه و تخلّق به اخلاق کریمه و رهایی از یأس و افسردگی به یک عامل مهارکننده نیاز¬مند است که روحش را در کنترل و تسخیر خود قرار دهد، پرهیز از انحراف و جنایت را بر او الزام و روح تعاون و نوع دوستی، عاطفه و محبت را به وی الهام کند و هنگامی که پژمرده و افسرده می¬گردد، او را طراوت بخشد.
در قرن حاضر، اندیشمندان به طور گسترده درباره نماز و نیایش بحث کرده¬اند. به ویژه بسیاری از روانشناسان، جامعه¬شناسان و کار¬شناسان تربیتی بر این مسئله اتفاق نظر دارند که توجّه به خدا و نماز و دعا، بسیاری از امراض روانی را درمان می¬کند.
هنری لنک ـ روان¬شناس معروف انگلیسی ـ پس از تحقیقات گسترده بالینی که بر روی بیش از ده¬هزار انسان افسرده و مجرم و تبهکار انجام داد، چنین میگوید: «اینک به خوبی اهمیت اعتقاد دینی [نماز و سایر فرایض دینی] را در زندگی انسان درک می¬کنم و از میان تمامی آزمایش¬ها، این نتیجه مهم را به خوبی یافته¬ام که هرکس به دین و اعتقاد دینی گردن سپارد یا با عبادتکده¬ای در ارتباط باشد از شخصیت انسانی والاتری برخوردار است و در مقایسه با آن کس که ایمانی ندارد و با عبادتی در تماس نیست کرامت خاصّی دارد.»
گاهى اتفاق مى¬افتد که انسان براى مدّتى، راز و مطلبى را در دل خود نگاه مى¬دارد تا زمانى که محرم رازى را بیابد و درد دل خود را با او بازگوید، و یا به عبارت بهتر عقده دل را خالى کرده و به اصطلاح، خود را سبک نماید و اگر شخص این طریق را پیش نگیرد، گاه پنهان نگاه داشتن درد دلهایش اثرات بسیار نامطلوبى را بر روح و روان فرد برجاى مى¬گذارد که برخى مواقع ممکن است حتّى عواقب سوء و وحشتناکى را به دنبال داشته باشد؛ بنابراین، نماز یکى از مؤثرترین و بهترین راه¬هاى درمان این گونه امراض روحى است؛ زیرا نماز و نیایش، راز و نیاز با مبدأ هستى است که انسان به اصطلاح عقدهگشایى مى¬کند و آنچه در دل و قلبش پنهان داشته، بیرون مى¬ریزد و با خالق خود به امید گشایش، راز دل خود را در میان مى¬گذارد و همین امر امید به استجابت دعا و نمازش است که به شخص نیرو و حیاتى تازه بخشیده و او را از چنگال مخوف برخى از امراض روحى و روانى رهایى مى¬بخشد.
غیر از آثار فردى و اجتماعى نماز جماعت(که به آنها اشاره خواهدشد)پاداشهاى عظیمى براى آن بیان شده که در اینجا به بعضى ازروایات،اشاره مىشود. از رسول خدا(ص)نقل شده که:«من سمع النداء فلم یجبه من غیرعلة فلا صلاة له» (1) نماز کسى که صداى اذان را بشنود و بى دلیل،در نماز جماعتمسلمانان شرکت نکند،ارزشى ندارد.
در حدیث،تحقیر نماز جماعت،به منزله تحقیر خداوند بشمار آمدهاست:«من حقره فانما یحقر الله» (2) شرکت دائم در نماز جماعت،انسان را از منافق شدن بیمه مىکند. (3) و براى هر گامى که به سوى نماز جماعت و مسجد برداشته شود،ثوابو حسنه در نظر گرفته شده است. (4) همین که کسى براى شرکت در نماز جماعت از منزل خارجمىشود،یا در مسجد،در انتظار نماز جماعتبه سر مىبرد پاداش کسىرا دارد که در این مدت،به نماز مشغول بوده است. (5) تعداد حاضران در نماز جماعت،هر چه بیشتر باشد،پاداش آن بیشتراست.این کلام رسولخداست که فرمود:«ما کثر فهو احب الى الله» (6) حدیث جالبى در بیان فضیلت نماز جماعت است که قسمتى از آندر رسالههاى عملیه هم ذکر شده است.ترجمه تمام حدیث چنین است:
اگر اقتدا کننده 1 نفر باشد،پاداش 150 نماز داده مىشود.
اگر اقتدا کننده 2 نفر باشد،پاداش 600 نماز داده مىشود.
اگر اقتدا کننده 3 نفر باشد،پاداش 1200 نماز داده مىشود.
اگر اقتدا کننده 4 نفر باشد،پاداش 2400 نماز داده مىشود.
اگر اقتدا کننده 5 نفر باشد،پاداش 4800 نماز داده مىشود.
اگر اقتدا کننده 6 نفر باشد،پاداش 9600 نماز داده مىشود.
اگر اقتدا کننده 7 نفر باشد،پاداش 19200 نماز داده مىشود.
اگر اقتدا کننده 8 نفر باشد،پاداش 36400 نماز داده مىشود.
اگر اقتدا کنندگان و امام جماعتبه 10 نفر رسیدند،پاداش72800 نماز دارد.
ادریس و نماز
نوح و نماز
ابراهیم و نماز
اسماعیل و نماز
شعیب و نماز
موسى و نماز
لقمان و نماز
داود و نماز
سلیمان و نماز
یونس و نماز
و...
در کتاب فقهى و عرفانى و اخلاقى آورده اند که : نماز حقیقى است که با چهار هزار مسئله بدرقه مى شود . و این کثرت مسائل ظاهرى و باطنى دلیل بر موقعیت ممتاز نماز در میان عبادات اسلامى است .
مى نمى دانم در شناساندن حقیقت این عمل مهم ملکوتى از کجا شروع کنم ، مانند کسى هستم که در کنار ساحل ایستاده و چشم اندازش دریاى بى نهایت بزرگى است .
براى نماز دو نوع شرط بیان کرده اند : ظاهرى و باطنى .
در این بخش خیلى فشرده و سادى به شرایط ظاهرى و باطنى نماز اشاره مى شود .
شرایط ظاهرى :
طهارت که عبارت است از غسل و وضو و تیمم و رفع آلودگى از بدن و لباس و حتى الامکان تمام محلّ نماز .
احتراز از لباس ابریشم ، حریر ، و نیز طلا براى مردان ، و دورى جستن از لباسى که از پوست و پشم و کرک حیوانات حرام گوشت تهیّه شده است .
مراعات وقت نماز ، بخصوص اول وقت ، و ایستادن در محلى که کسى یا
چیزى از جلوى آدمى عبور نکند .
قرار گرفتن به طرف قبله با تمام وجود و توجه داشتن به اینکه انسان مى خواهد چه برنامه اى را اجرا کند و در برابر چه قدرت عظیمى ایستاده است .
خواندن بعضى از آیات قرآن قبل از ورود به نماز از قبیل :
( وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِى فَطَرَ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِیفاً وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ )(1) .
برداشتن دو دست تا محاذى گوش ، در حالى که دو کف به طرف قبله باشد .
مؤدب و موقّر قرار گرفتن در پیشگاه حضرت حق و چشم به محّل سجده دوختن ، مخصوصاً به قطعه خاکى که براى گذاردن پیشانى به روى خاک آن آماده شده است .
عنوان:راههای توسعه فرهنگ نماز و نمارخواندن در مدارس
نوع فایل:ورد قابل ویرایش
تعداد صفحه:103
قیمت:5000 تومان
دانلود و خرید به صورت آنلاین
پشتیبانی در صورت هر گونه مشکل
به همراه فهرست کامل:چکیده،مقدمه،نتیجه گیری و منابع
فهرست مطالب
عنوان
صفحه
چکیده
5
مقدمه
7
عوامل مؤثر در جذب جوانان به نماز
9
اهمیت و ضرورت فریضه نماز
12
فواید نماز:
13
عوامل موثر در گرایش نوجوانان و جوانان به نماز:
13
آموزش مدرسه ای نماز
15
تدوین برنامه آموزش نماز
18
عوامل مؤثر در جذب دانش آموزان دختر به نمازجماعت
25
نماز در آینه احادیث
28
اهمیت و فضیلت نماز
29
آثار تربیتی نماز:
30
اهمیت نماز جماعت
33
اهمیت نماز
35
شرایط لباس نمازگزار
41
مستحبات و مکروهات لباس نمازگزار
41
مکان نمازگزار
42
کودک و مسجد
45
46
نماز و صداقت
48
نماز و تجملات
48
نماز یک معامله پر سود
49
منزلت نماز در اسلام
51
ویژگیهای نماز در اسلام
57
حکم تارک نماز
59
فضیلت نماز
62
افزایش رقبت دانش آموزان به نماز
77
روشهای جذب کودکان به نماز:
84
راهکارهای توسعه فرهنگ نماز
93
پیشنهادات:
100
نتیجه گیری :
102
منابع و مآخذ
103
چکیده
آموزش و پرورش سنگ زیر بنای رشد و تربیت کودک است. بدون آموزش و پرورش اثر بخش هیچ کودکی روی سعادت و خوشبختی را نخواهد دید. توجه صرف به علم منهای پرورش، کودک را دچار مشکلات عدیده ای خواهد نمود. در این میان یکی از مسائل تربیتی کودکان که مطرح است پرداختن به تربیت دینی کودکان از جمله علاقه مند کردن آنها، به نماز و نماز جماعت است.
ساده انگاری در این مسیر نسل ها را به قربانگاه میکشد وسرمایه های انسانی را تباه می سازد مهم ترین عامل در تربیت نیکو در افراد درک و کاربرد مؤثّر نماز در زندگی است.انجام فریضه ی نماز باعث تربیت صحیح فرد خواهد شد و از این رهگذر نتایج سودمند عاید فرد و جامعه خواهد کرد.
در این میان اهمیت نماز جماعت بر کسی پوشیده نیست و آئین اسلام از بعد اجتماعی مهمّی برخوردار است وبر آن تکیه و تاکید کرده است. برگزاری نماز های روزانه ی واجب نیز به صورت جماعت و گروهی یکی از این برنامه هاست.احادیث و روایات زیادی در مورد اهمیت نماز جماعت ذکر شده که به چند مورد از آن ها اشاره میکنم.از رسول خدا (ص) نقل شده: نماز کسی که اذان را بشنود و بی دلیل در نماز جماعت شرکت نکند، ارزشی ندارد. ( رسائل الشیعه،ج5، ص375 ).
در حدیثی تحقیر نماز جماعت، به منزله ی تحقیر خداوند، به شمار آمده است.(من لا یحضره الفقیه،ج1،ص377 )
اگر تعداد افراد در نماز جماعت از ده نفر گذشت حساب آنرا جز خدا کسی نمی داند.( مستدرک الوسائل،ج1،ص 487)نماز جماعت علاوه بر پاداش های زیادی که دارد، آثار معنوی و اجتماعی و سیاسی و اخلاقی و تربیتی زیادی نیز در جامعه و افراد دارد از جمله جلوگیری از انحراف، افزایش خود کنترلی، افزایش خصلت ها و ارزش های مثبت فردی، کاهش جهل و افزایش ایمان، احساس همدردی وانسانیت، افزایش صبر و استقامت و..............
با همه ی پاداشها و آثاری که برای نماز جماعت وجود دارد، برخی از این فیض بزرگ محرومند و با تأسف شاهدیم که بسیاری به آن بی اعتنا و کم رغبت اندو حتی در همسایگی مسجد به سر میبرند، ولی در جماعت مسلمین حاضر نمیشوند که این موضوع واقعا درد آور است قسمتی از این مشکل متوجه ما معلمان میباشد که سهم بزرگی در این قضیه داریم به همین علت من نیز بعنوان معلم که وظیفه ی تعلیم و تربیت گروهی از افراد جامعه را بر عهده دارم، وقتی مشاهده میکنم که دانش آموزانم با علاقه و رغبت در نماز جماعت شرکت نمیکنند و به بهانه های مختلف از شرکت در نماز جماعت شانه خالی میکنند وظیفه ی خود میدانم با توجه به اهمیت این موضوع به آن حساسیت نشان داده و قدمی در این راه بردارم و با استفاده از روشهای ابتکاری و جذاب و غیر مستقیم دانش آموزانم را با اهمیت نماز ونماز جماعت آشنا سازم و آن ها را به خواندن نماز و شرکت در نماز جماعت بدون اعمال زور و اجبار و ترساندن علاقهمند سازم وبا این کار از بروز بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی که ناشی از عدم پرداختن به این موضوع حاصل میشود جلو گیری کنم چرا که بنا به تحقیقات گوناگون بهترین زمان برای پرداختن به مسائل دینی از جمله نماز ونماز جماعت دوران دبستان به خصوص سن 9 سالگی و قبل از آن میباشد.هر چند تحقیقات و اقدامات زیادی توسط افراد متخصصین امر در مورد این موضوع انجام گرفته اما این اقدامات کافی نبودن و نیاز به اقدامات بیشتری می باشد
کلیدواژه ها: نماز در مدارس، دانش آموزان، دوره راهنمایی، فرهنگ نماز