ناگفته هایی برای موفقیت در کنکور ارشد در فرصت باقیمانده تا کنکور
مشخصات فایل
عنوان:موفقیت نظام تامین اجتماعی ایران در کاهش فقر
قالب بندی:word
تعداد صفحات:18
محتویات
چکیده
مقدمه
مبانی نظری و پیشینه تحقیق
اندازه گیری فقر
مفهوم نظام تأمین اجتماعی
مروری بر مطالعات وتحقیقات انجام گرفته
مطالعات داخلی
نظام تأمین اجتماعی در ایران
صندوق بازنشستگی کشوری
نظام حمایتی
معرفی مدل
منابع ومآخذ
موفقیت نظام تامین اجتماعی ایران در کاهش فقر
چکیده
یکی از راهکارهای فراروی دولتها برای کاهش فقر ، برقراری نظام تامین اجتماعی بوده است. این تحقیق میزان موفقیت نظام تامین اجتماعی ایران در راستای کاهش فقردر فاصله سالهای 80-62 مورد بررسی قرار داده است. نظام تامین اجتماعی ایران شامل بخشهای بیمه ای و حمایتی است . در بخش بیمه ای، مشمولین حمایتهای بلند مدت تامین اجتماعی با دریافت مستمری ، زندگی بالاتری از خط فقر مطلق داشته اند، هرچندمقدار مستمری های دریافتی به قیمتهای ثابت سال 1369 طی دوره کاهش یافته است.مشمولین صندوق بازنشستگی کشوری نیز وضعیتی مشابه سازمان تامین اجتماعی داشته اند. در بخش حمایتی ، مددجویان عادی تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره)، به رغم افزایش دریافت مستمری به قیمت های ثابت ازاین نهاد همچنان ، زیر خط فقر مطلق قرار داشته اند. استفاده از روش همگرایی انگل – گرنجر نشان داد که افزایش هزینه های دولت در فصل تامین اجتماعی و بهزیستی، موجب کاهش معنی داری دردرصد خانوارهای زیر خط فقر مطلق می شود.
مقدمه
یکی از مشکلات بزرگی که جوامع انسانی در طول تاریخ با آن مواجه بوده اند، نابرابری اقتصادی حاکم بر آن جوامع بوده است که به صورت فقر اکثریت مردم خود را نمایان می ساخته است. امروزه نیز مشکل فقر و نابرابری در زمره مسائل حاد به شمار میآید، به گونه ای که طبق اطلاعات موجود حدود هشتصد میلیون نفر از مردم جهان شبها را گرسنه به صبح می برند.[1] لذا کشورهای جهان کاهش فقر و نابرابری را ازجمله اهداف اصلی سیاستهای اقتصادی – اجتماعی خود قرار داده اند.
در دو دهه اخیر نیز به دنبال افزایش هزینههای اجتماعی و اقتصادی ناشی از برنامههای تعدیل اقتصادی برشمار فقرا افزوده شده است از این رو برای دستیابی به اهداف بالا راهی جز برقراری تأمین اجتماعی وجود ندارد. همانگونه که شعار اصلی انجمن بینالمللی تأمین اجتماعی نیز عبارت است از: «صلح پایدار بدون عدالت اجتماعی وعدالت اجتماعی بدون تأمین اجتماعی ممکن نخواهد بود.» (پناهی بهرام: 1376)
این تحقیق به بررسی میزان موفقیت نظام تأمین اجتماعی ایران در کاهش فقر طی دوره 80-62 به شرح ذیل پرداخته است: ابتدا کلیاتی در ارتباط با فقر وتامین اجتماعی بیان شده است وسپس سابقه مطالعات وتحقیقات انجام شده در این رمینه مرور گردیده است .در بخش سوم عملکرد نظام تامین اجتماعی ایران اعم از سازمان تامین اجتماعی ،صندوق بازنشستگی کشوری و کمیته امداد امام خمینی(ره) مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفته اند. برآورد مدل به روش همگرایی انگل –گرنجر در بخش چهارم انجام شده واز این طریق تاثیر نظام تامین اجتماعی ایران در کاهش خانوارهای زیر خط فقر مطلق برآورد گردیده است. سرانجام در بخش پایانی نتیجه گیری و پیشنهادات ارائه گردیده است.
مبانی نظری و پیشینه تحقیق:
فقر به انواع فقرمطلق، فقر نسبی ، وفقر ذهنی قابل تقسیم می باشد که در این مقاله فقر مطلق مورد مطالعه قرار گرفته است و محاسبات مربوط به آن ازروش دکتر پژویان انجام شده است. این روش براساس قانون انگل وبراساس معیار انرژیهای غذایی معرفی می شود.وی در توجیه استفاده از این روش بیان میکند که انگل اظهار می داردبا افزایش درآمد، نسبت هزینه خوراکی به درآمد (هزینه کل)کاهش خواهد یافت، واین مطلب هم از یک دید طولی و هم سری زمانی اتفاق می افتد . یعنی انگل ضروری تر بودن سبد کالاهای خوراکی را نسبت به دیگر سبد کالاها وخدمات مصرفی مطرح میکند.در نتیجه اگر فردی به مقدار کافی مواد غذایی و خوراکی دریافت نکند،قطعاَدر وضعیت بدی قرار دارد ومی توان اورا فقیر تلقی کرد. باتوجه به توصیههای سازمانهای جهانی و انستیتو تغذیه مقدار کالری روزانه و سرانه برابر 2168 کالری محاسبه شده است.(پژویان،1374: 187)
علل متفاوتی (از جمله علت اقتصادی، علت تاریخی، علت جغرافیایی، علت اجتماعی-فرهنگی وعلت سیاسی) می توانند باعث ایجاد فقردر جامعه گردند. در این مقاله تنها به علل اقتصادی فقر پرداخته شده است که از جمله مهمترین علل اقتصادی فقر تورم ، بیکاری وتوزیع ناعادلانه درآمد را می توان نام برد.
. تورم شدید برای بعضی از مردم به منزله مالیات و برای برخی دیگر به مثابه نوعی کمک مالی (یارانه) تلقی میشود.(کتابی، 1371: 68) یکی از بارزترین خصوصیات تورم، عدم تناسب و هماهنگی بین افزایش قیمتها و درآمدهاست به گونهای که قیمت تمامی کالاها با نرخ یکسانی افزایش نمییابد. بعضی از کالاها دچار افزایش قیمت شدید و برخی دیگر با افزایش قیمت کمی رو به رو میشوند. به همین ترتیب افزایش درآمدها نیز برای گروههای مختلف جامعه متفاوت خواهند بود. تورم شدید به افرادی که درآمد اسمی ثابت دارند (مانندکارمندان دولت، کارگران، حقوق بگیران، افراد بازنشسته و مستمری بگیران) به شدت صدمه میزند و از قدرت خرید آنان میکاهد و به افرادی که دارای ذخایر دارائیهای ثابت از قبیل مسکن، زمین، جواهرات، عتیقه، اتومبیل، انبارهای کالا و سایر دارائیها هستند سود میرساند. در نتیجه افراد بادرآمد ثابت که فقرا را نیز شامل میشود از افزایش تورم متضرر خواهند شد.
اشتغال به کار مهمترین منبع کسب درآمد برای اکثریت مردم یک جامعه می باشد و بنا براین اصلیترین منبع تأمین کننده احتیاجات اولیه از قبیل غذا، پوشاک، مسکن، آموزش و بهداشت و درمان است. بنابراین، افراد و خانوارهای فاقد شغل از کسب درآمدهای لازم برای تأمین نیازهای اساسی خود در زندگی محروم میشوند.
نظریات متفاوتی در رابطه با این که آیا رشد اقتصادی فقر را کاهش میدهد یا خیر؟ وجود دارد. عده ای از اقتصاددانان عقیده دارند رشد اقتصادی و افزایش درآمدهای جامعه می تواند از طریق گسترش بازارها ، فرصتها ومحرکهای لازم را برای افزایش درآمدهای همه گروههای کم درآمد جامعه،از جمله فقرا ایجاد نماید. وباعث کاهش فقردر جامعه شود. عدهای دیگر از آنان بر این عقیدهاند که اگرچه رشد اقتصادی میتواند شرط لازم برای بهبود سطح زندگی شمار زیادی از افراد قرار گیرد اما شرط کافی نیست. زیرا توزیع درآمد نیز شاید به همان اندازه مهم باشد. بنا براین خطا است که فرض کنیم محصول ناخالص ملی سرانه بالاتر الزاماً به معنای درآمد بالاتر برای همه یا حتی اکثر خانوادهها خواهد بود. چرا که دولتها نه فقط با اندیشه بهبود رفاه شهروندان رشد اقتصادی را ارتقا میبخشند، بلکه گاه عمدتاً برای افزایش قدرت و جلال دولت و حاکمان آن به چنین کاری اقدام میکنند. مثلاً ممکن است سیستمهای موشکی بالستیک خریداری و سلاحهای هستهای تولید کنند یا مجتمعهای شهری پرشکوه در بیابانها و جنگلها برپاسازند. زمانی که منافع حاصل از رشد مصروف چنین طرحهای پرهزینهای شود، منافع حاصل برای شهروندان اندک خواهد بود. به علاوه این که میزان درآمد و مصرف ممکن است افزایش یابند، اما آنان که وضع رفاهی نسبتاً بهتری دارند بخش اعظم یا حتی تمام منافع حاصله را به خود اختصاص دهند.
اندازه گیری فقر:
برای اندازه گیری فقر شاخصهای مختلفی وجود دارد. شاخص نسبت افراد فقیر سادهترین و ابتدایی ترین روش اندازهگیری شدت فقر است و در عین حال بسیار ملموس و قابل درک است(ابوالفتحی قمی، 1371). شاخص نسبت افراد فقیر(H) به صورت نسبت تعداد افراد فقیر به کل افراد جامعه تعریف میشود. (به شکل درصد مورد استفاده قرار میگیرد).
q: تعداد افراد فقیر در جامعه n: تعداد کل افراد جامعه 1<H< 0
شاخصهای دیگری نیز برای اندازه گیری فقر وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از:شاخصنسبت شکاف درآمدی، شاخص سن، شاخص تاکایاما، شاخص فوستر،گریروتوربک وشاخص بلاکوربی و دونالدسون.
[1] www.worldbank.org/poverty
ناگفته هایی برای موفقیت در کنکور ارشد در فرصت باقیمانده تا کنکور
بخشی از فهرست مقاله:
عوامل موفقیت و شکست پروژه های IT در سازمانها
* کلید واژه ها
* فن آوری اطلاعات
* سیستم های اطلاعاتی
* موفقیت پروژه
* مدیریت پروژه
* مقدمه
* تقسیم بندی انواع پروژه های (IT)
* پروژه های ساده
* پروژه های فازی یا مبهم
* پروژه های قطعی
* پروژه های اضطراری
* انواع شکست پروژه های (IS)
* محیط و دامنه شکست پروژه های (IS)
* برخی علل اصلی شکست پروژه های (IS)
* عوامل شکست پروژه های (IT)
* عوامل شکست پروژه
* عوامل شکست مدیریت پروژه
* عوامل شکست پروژه ها
* عوامل اصلی شکست مدیریت پروژه
* عوامل موفقیت پروژه های IT
* مدیریت خواسته ها
* برنامه ریزی پروژه
* فرایندها
* مدیریت منافع
* افراد
* آزمایش
* مطالعات موردی
* سیستم رایانه ای ارسال آمبولانس لندن
* منطق یک سیستم جدید
* مقاصد و اهداف سیستم جدید
و …
گرد آوری شده در 25 صفحه با فرمت ورد قابل ویرایش
مقدمه کوتاه
کارشناسان آموزشی معتقدند یکی از مؤثّرترین عوامل در پیشرفت و ارتقاء سطح آموزشی هر منطقه ای ،حضور فعّال و مؤثّر اولیای دانش آموزان و هماهنگی آنان با مدرسه است .امّا تاکنون الگوی مناسب برای برقراری ارتباطی تأثیر گذار و مداوم برای مشارکت اولیاءطرّاحی نشده است واین امر موجب کم رنگ شدن نقش آنان در تحصیل و بی میلی در مشارکت و بی اعتماد ی به نظام آموزشی شده است.علی رغم راهکارهای پیش بینی شده و برنامه های پیشهادی کارشناسان آموزشی هنوز شاخص میزان مشارکت اولیاء صرفاً در کمک های مادّی سنجیده می شود . آیا هدف از مشارکت اولیاء تنها برای جلب کمک های مالی است ؟ به نظر کارشناسان تشکیل کمیته های مشورتی اولیاء و در نظر گرفتن محل خاص برای حضور مداوم و خطّ تلفن مخصوص اولیاء در جهت بهبود روابط اولیاء با مدرسه مؤثّر خواهد بود .بارها در کلاس درس خود مشاهده می کردم که تعدادی از دانش آموزانم به دلایل مختلفی نسبت به بقیه دچار افت تحصیلی هستندودرارزشیابی های کتبی وشفاهی دچار وضعیت ضعیفی هستند.. در بسیاری از مواقع می دیدم که شاگردانم دچارتحقیرهاوسرزنش هاوتنبیهات قرار می گرفتندوگاهی نیز گره بسته ی آنان با اتخاذ مواضع نادرست والدین یا خود من بسته تر می شد. با مشاهده ی این مساًله در کلاسم تصمیم گرفتم با پیدا کردن راه حل های مناسب وابتکاری سرنوشت آنها را تغییر دهم،در نتیجه با مطالعهً کتاب های گوناگون وتحقیقات انجام شدهً قبلی توانستم با برگزاری جلسات مداوم با اولیاوبا اجرای سه روش شامل:
1 - دادن برنامه پیشنهادی درسی
2 - رودررویی وتبادل نظر دانش آموز قوی با ضعیف
3 - تهیهً فرم نظارت خانواده بر امور درسی فرزندشان
روز به روز به فراگیری آنان روح تازه ای بخشیده و آنان را به درس و مدرسه علاقه مند کرده وآنها را موفق وشاد ببینم.
یقیناً جمله ی شریفه ی قرآنی ((تعاونوا علی البر و التقوی ))1 گوش آشنای هرآشنای تعلیم و تربیت است و مفهوم و مضمون آن بر همکاری در کارهای خیر ونیکوکاری تاکید دارد و از آنجائیکه در خیر بودن تعلیم وتربیت شکی نیست پس به طور یقین مشارکت همهی زیر مجموعههای یک جامعهی خواهان پیشرفت و توسعه، درتعلیم و تربیت فرزندان آن جامعه ضروری و امری بدیهی است و نیل و دستیابی سیستم ها و افراد یک جامعه به سعادت دنیوی و اخروی میسور و ممکن نیست مگر با توجه ، عنایت و مشارکت ویژه و همگانی به تعلیم و تربیت فرزندان آن جامعه(حیدری کیا،1387).
در جهان امروز مشارکت و آموزش از پایه های بنیادین توسعه هستند با توجه به این که آموزش و پرورش نتیجه فعالیتهای سه نهاد عمده خانه، مدرسه و جامعه است. همکاری این سه نهاد در امور آموزش و پرورش بیش از پیش ضرورت دارد(قاسمی پویا،1380، 85).
در این میان همکاری اولیا در امور تحصیلی فرزندانشان با مدرسه از اهمیت ویژه ای برخوردار است.البته هرگاه صحبت از تعلیم وتربیت به میان می آید اغلب مردم آموزش و پرورش را در نظر می گیرند و بار سنگین تعلیم وتربیت را به دوش مدرسه می گذارند.بعضی از خانوادهها تصور میکنند که فقط مدرسه مسئول تعلیم و تربیت فرزندانشان است و همهی مشکلات باید در آنجا حل شود آنها از آموزش و پرورش انتظار دارند فرزندانشان را به بهترین وجه ممکن برای داشتن یک زندگی سالم و به دور از هر نوع آشفتگی تربیت نموده و مهارت های لازم این زندگی مورد انتظار آنها را به فرزندانشان آموزش دهد.
کار این دو گروه ( اولیا و مربیان) آنقدر به هم مرتبط است که اگر یکی قصور کند تلاش دیگری خنثی می شود. بنابر این هر پدر ومادری که فرزند خود را به یک واحد آموزشی می سپارند به عنوان عضوی از آن واحد آموزشی در آمده و باید خود را موظف به همکاری وهمفکری با افرادی که در آموزش وپرورش فرزندانشان سهم دارند، بدانند. (حیدری کیا،1387)
چگونگی بیشتر کردن نقش والدین در موفقیت تحصیلی فرزندانشان
نوع فایل:ورد قابل ویرایش
تعداد صفحه:25
قیمت:2000 تومان
دانلود و خرید به صورت آنلاین
پشتیبانی در صورت هر گونه مشکل
فهرست کامل:چکیده،مقدمه....نتیجه گیری و منابع
مقدمه کوتاه
کارشناسان آموزشی معتقدند یکی از مؤثّرترین عوامل در پیشرفت و ارتقاء سطح آموزشی هر منطقه ای ،حضور فعّال و مؤثّر اولیای دانش آموزان و هماهنگی آنان با مدرسه است .امّا تاکنون الگوی مناسب برای برقراری ارتباطی تأثیر گذار و مداوم برای مشارکت اولیاءطرّاحی نشده است واین امر موجب کم رنگ شدن نقش آنان در تحصیل و بی میلی در مشارکت و بی اعتماد ی به نظام آموزشی شده است.علی رغم راهکارهای پیش بینی شده و برنامه های پیشهادی کارشناسان آموزشی هنوز شاخص میزان مشارکت اولیاء صرفاً در کمک های مادّی سنجیده می شود . آیا هدف از مشارکت اولیاء تنها برای جلب کمک های مالی است ؟ به نظر کارشناسان تشکیل کمیته های مشورتی اولیاء و در نظر گرفتن محل خاص برای حضور مداوم و خطّ تلفن مخصوص اولیاء در جهت بهبود روابط اولیاء با مدرسه مؤثّر خواهد بود .بارها در کلاس درس خود مشاهده می کردم که تعدادی از دانش آموزانم به دلایل مختلفی نسبت به بقیه دچار افت تحصیلی هستندودرارزشیابی های کتبی وشفاهی دچار وضعیت ضعیفی هستند.. در بسیاری از مواقع می دیدم که شاگردانم دچارتحقیرهاوسرزنش هاوتنبیهات قرار می گرفتندوگاهی نیز گره بسته ی آنان با اتخاذ مواضع نادرست والدین یا خود من بسته تر می شد. با مشاهده ی این مساًله در کلاسم تصمیم گرفتم با پیدا کردن راه حل های مناسب وابتکاری سرنوشت آنها را تغییر دهم،در نتیجه با مطالعهً کتاب های گوناگون وتحقیقات انجام شدهً قبلی توانستم با برگزاری جلسات مداوم با اولیاوبا اجرای سه روش شامل:
1 - دادن برنامه پیشنهادی درسی
2 - رودررویی وتبادل نظر دانش آموز قوی با ضعیف
3 - تهیهً فرم نظارت خانواده بر امور درسی فرزندشان
روز به روز به فراگیری آنان روح تازه ای بخشیده و آنان را به درس و مدرسه علاقه مند کرده وآنها را موفق وشاد ببینم.
یقیناً جمله ی شریفه ی قرآنی ((تعاونوا علی البر و التقوی ))1 گوش آشنای هرآشنای تعلیم و تربیت است و مفهوم و مضمون آن بر همکاری در کارهای خیر ونیکوکاری تاکید دارد و از آنجائیکه در خیر بودن تعلیم وتربیت شکی نیست پس به طور یقین مشارکت همهی زیر مجموعههای یک جامعهی خواهان پیشرفت و توسعه، درتعلیم و تربیت فرزندان آن جامعه ضروری و امری بدیهی است و نیل و دستیابی سیستم ها و افراد یک جامعه به سعادت دنیوی و اخروی میسور و ممکن نیست مگر با توجه ، عنایت و مشارکت ویژه و همگانی به تعلیم و تربیت فرزندان آن جامعه(حیدری کیا،1387).
در جهان امروز مشارکت و آموزش از پایه های بنیادین توسعه هستند با توجه به این که آموزش و پرورش نتیجه فعالیتهای سه نهاد عمده خانه، مدرسه و جامعه است. همکاری این سه نهاد در امور آموزش و پرورش بیش از پیش ضرورت دارد(قاسمی پویا،1380، 85).
در این میان همکاری اولیا در امور تحصیلی فرزندانشان با مدرسه از اهمیت ویژه ای برخوردار است.البته هرگاه صحبت از تعلیم وتربیت به میان می آید اغلب مردم آموزش و پرورش را در نظر می گیرند و بار سنگین تعلیم وتربیت را به دوش مدرسه می گذارند.بعضی از خانوادهها تصور میکنند که فقط مدرسه مسئول تعلیم و تربیت فرزندانشان است و همهی مشکلات باید در آنجا حل شود آنها از آموزش و پرورش انتظار دارند فرزندانشان را به بهترین وجه ممکن برای داشتن یک زندگی سالم و به دور از هر نوع آشفتگی تربیت نموده و مهارت های لازم این زندگی مورد انتظار آنها را به فرزندانشان آموزش دهد.
کار این دو گروه ( اولیا و مربیان) آنقدر به هم مرتبط است که اگر یکی قصور کند تلاش دیگری خنثی می شود. بنابر این هر پدر ومادری که فرزند خود را به یک واحد آموزشی می سپارند به عنوان عضوی از آن واحد آموزشی در آمده و باید خود را موظف به همکاری وهمفکری با افرادی که در آموزش وپرورش فرزندانشان سهم دارند، بدانند. (حیدری کیا،1387)
در سایه تداوم ارتباط والدین و مربیان است که رفتارهای نابهنجار و وضعیتهای نامطلوب آموزشی دانشآموزان بهبود خواهد یافت و محیط آموزشی،محیطی امن و همراه با همدلی و همکاری خواهد بود.(امیراحمدی آهنگ،1388،ص79)