مشخصات فایل
عنوان:بررسی تاثیر تکنولوژی و فناوری اطلاعات بر نیروی انسانی در سازمانها
قالب بندی:word
تعداد صفحات:11
محتویات
چکیده
مقدمه
تاثیر فناوری اطلاعات بر سلسله مراتب سازمانی
تاثیرات فناوری اطلاعات بر ایجاد واحدهای ویژه
تاثیر فناوری اطلاعات بر تمرکز قدرت یا اختیار
تاثیر فناوری اطلاعات بر محتوای شغل
تاثیر فناوری اطلاعات بر آموزش
تاثیر فناوری اطلاعات بر جابجایی شغلی
تاثیر فناوری اطلاعات بر رضایت شغلی
تاثیر فناوری اطلاعات بر صفات انسانی
تاثیر فناوری اطلاعات بر تشویش اطلاعاتی
تاثیر فناوری اطلاعات بر ایمنی و سلامت
نمای ماتریسی استراتژی های مبتنی بر اینترنت و اینترانت
چک لیست اولویت بندی اعمال فناوری اطلاعات بر نیروی انسانی در سازمان
چک لیست پیاده سازی جهت اعمال تکنولوژی بر نیروی انسانی
چرخ دگرگونی
ارتباطات ، تبادل
بهترین تجربه ها
نمادها و نشانه ها
ساختار و فرآیند راهنمایی
آموزش ، کارورزی ، ابزار اقدام
قهرمانان و پشتیبانان
ارتباطات ، بهترین راه تبادل تجربه
سیاست ها ، رویه ها و نظام تراز سازی
معیارها ، هدف ها و بازخورد
قدر شناسی و پاداش ها
جمع بندی و پیشنهادات
فهرست منابع و مآخذ
چکیده :
مدیران و کارآفرینان در سازمانها و جامعه برای حضور واقعی و موفق ، نیاز به الگوهای روز و پیش بینی آینده دارند . بی شک مهمترین عنصر در موفقیت سازمانها در حوزه اقتصادی و سایر حوزه ها در جهان امروز " تکنولوژی " است .
برخی از تکنولوژی به عنوان " موتور توسعه " یاد می کنند . تکنولوژی به یک عامل برتری در رقابت بین شرکتها و حتی کشورها شده است ، به طوری که امروزه علاوه بر تولید سرانه کشورها ، استانداردهای دیگری با نام توسعه یافتگی با محوریت تکنولوژی نیز در گروه بندی کشور نقش یافته اند .
در این راستا " الگوهای تدوین استراتژی تکنولوژی " به عنوان یک مسئله در سطح کلان و در مقطع حاضر مطرح می باشند .
مقاله حاضر به بررسی تاثیرات کلی تکنولوژی و به تبع آن فناوری اطلاعات در سازمانها پرداخته و راهکارهایی را در قالب استراتژی ، چک لیست و الگوهای اولیه به مدیران و کارآفرینان پیشنهاد می نماید .
لغات کلیدی : تکنولوژی – فناوری اطلاعات – نیروی انسانی
مقدمه
زندگی با حرکت ، تغییر و رشد، فضای واقعی خود را می یابد و باز ایستادن از حرکت به معنی توقف زندگی است .
در دنیای کار نیز پرهیز از تغییرات رو به جلو ، محافظه کاری و ترس از عوامل ناشناخته باعث مرگ زود رس کسب و کار می شود .
به عنوان مثال اگر کارکنان یک شرکت هر روز و به مدت چند سال یک کار را در یک محل با همان همکاران قدیمی و با همان روش قدیمی انجام دهند ، در حال اداره یک شرکت مرده خواهند بود .
همانطور که می دانید در چند دهه اخیر فناوری باعث تغییرات عمده در بسیاری از روندهای صنعتی شده است .
جدول ذیل به بررسی برخی از این روندهای در حال تغییر می پردازد .
عامل
سنتی
جدید
چرخه حیات
طولانی
کوتاه
نوآوری
به تعداد محدود
پیوسته و مستمر
رقابت
کمتر
بیشتر
بازار
محلی
جهانی
کیفیت
مطلوب – عدم توجه به بهره وری
اجباری و ضروری – توجه به بهره وری
سازمان
شرکت های بزرگ و عمودی
سازمان های بوروکراتیک
کارخانه های کوچکتر – پیمانکاران
سازمان های پویا
ارتباطات کارکنان
محدود-سیکل زمانی بلند مدت
نامحدود – سیکل زمانی کوتاه مدت
آموزش
غیر مستمر – محدود – سیکل زمانی بلند مدت
مستمر – متنوع – سیکل زمانی کوتاه مدت
فناوری اطلاعات نیز به عنوان یک فناوری روندها و ساختارهای متعددی از جمله ساختارهای سازمانی را دستخوش تغییرات متنوعی نموده است که در ذیل به بررسی برخی از آنها می پردازیم :
مشخصات فایل
عنوان: پاورپوینت درمورد آثار IT بر افراد، سازمانها و جامعه
قالب بندی: پاورپوینت
تعداد اسلاید: 290
محتویات
مفاهیم پایه
جامعه چیست؟
مفهوم جامعه شناسی
ساختارهای اجتماعی
تغییرات و دگرگونی های اجتماعی
تغییرات و دگرگونی های اجتماعی
علل تغییرات جوامع
عوامل تصادفی شامل موارد زیر می باشند
تقسیم بندی جوامع
سیر تحول جوامع بشری
مقایسه جامعه شهری و روستایی
سیر تحول جوامع بشری
مقایسه ویژگی های شهر صنعتی و شهر ماقبل صنعت
مقایسه فناوری مولد و فناوری اطلاعات
جامعه اطلاعاتی در یک نگاه
برخی از ویژگی های کلیدی زمینه ساز پیدایش روندهای جهانی عصر ارتباطات و اطلاعات
جامعه اطلاعاتی و اقتصاد
جامعه اطلاعاتی و تجارت
جامعه اطلاعاتی و شهرهای الکترونیکی
و . . .
مفاهیم پایه
مقدمه
تفکر جامعه شناسی به مفهوم توسعه درک انتقادی از جامعه بوده و متکی بر اصل اجتماعی بودن زندگی انسان ها است.
جامعه چیست؟
پارتو (جامعه شناس ایتالیایی)
جامعه جمعی از ذرات انسانی است که در یک رابطه متقابل یا پیچیده قرار دارند, صورت واقعی این هیات اجتماعی, متنوع و متعدد است و عوامل گوناگونی موجب تشکیل آن می شوند.
گیدینگز (جامعه شناس آمریکایی):
جامعه دسته ای از مردم است که برای نیل به هدف عام المنفعه در حال همکاری هستند.
گورویچ (جامعه شناس فرانسوی):
جامعه واقعیتی کلی و کثیر الاجزاء و جامع جمیع جهات است.
مک ایور:
جامعه به معنی دسته ای از مردم است که با یکدیگر زندگی می کنند و به هم تعلق دارند به طوری که نه تنها در یک یا چند نفع بخصوص, بلکه در مجموعه ای از منافع که همه زندگی آنها را شامل می شود, مشترک هستند.
آگ برن و نیم کف (جامعه شناسان آمریکایی):
جامعه گروه وسیع و پردوامی, مرکب از تعداد زیادی زن, مرد و کودک است که اشتراکات فراوانی دارند, برای بقای خود همکاری می کنند و سازمانهای متعددی را پدید می آورند.
مفهوم جامعه شناسی
اگوست کنت
جامعه شناسی را علم قوانین کلی پدیده های اجتماعی می داند که خود, حاصل عمل تاریخی و واقعیات اجتماعی پیچیده ای است که به صورت کلی اخذ شده و در قالب قوانین درآمده است.
لئوپولدفن وایز
جامعه شناسی را بررسی روابط متقابل انسانها می داند و قائل به اصالت حس و رفتار است.
ماکس وبر
جامعه شناسی را علمی می داند که به دنبال درک, تفسیر و تفهم عمل اجتماعی انسان است تا بدین ترتیب به تبیین علی سیر عمل اجتماعی و نتایج آن نایل گردد.
ساختارهای اجتماعی
نیازهای گوناگون انسان بی شمار است. برای رفع این گونه نیازها به روابط با دیگران نیازمند است. بدین منظور معمولا ساختارهای پیچیده ای تحت عنوان نهاد ایجاد می شود.
هانری مندراس
نهاد اجتماعی مجموعه ای از هنجارهاست که در یک دستگاه اجتماعی به کار بسته شده و قانونی بودن یا نبودن هر چیز را درآن دستگاه تعیین می کند. ازدواج, خانواده, مدرسه, دانشگاه و ...از نهادهای اجتماعی هستند.
مک ایور
به شبکه ای از پویش های پیچیده اجتماعی که به هدف یا اهداف معینی ناظر است و کل یگانه ای به شمار می آید, نهاد اجتماعی می گویند. چون این پویش ها معمولا به کمک امکاناتی محقق می گردد, این کلمه گذشته از معنی اصلی خود بر محل و ساختمانها و سایر وسایلی که بدین منظور ضرورت می یابد نیز دلالت دارد.
مشخصات فایل
عنوان: مدیریت ورهبری تحول در سازمانها
قالب بندی: پاورپوینت
تعداد اسلاید: 81
محتویات
مدیریت ورهبری تحول در سازمانهابه آرامی می میریم اگر متحول نشویم،اگر برده عادات خود شویم،اگرهمیشه از یک راه تکراری برویم ،اگر روزمرگی را تغییر ندهیم و اگر ... ای خدای دگرگون کننده دلها و دیده ها، ای تدبیر کننده روز و شب، ای دگرگون کننده حالی به حالی دیگر،حال مارا به بهترین حال دگرگون کن. روزگارتان بهـار، هر روزتان نو و لحظه هایتان پر از شکوفـه باد.
امروزه شما به سازمانی نیاز دارید که نه فقط مبتکر و نوآور، بلکه رهبر تغییر و تحول باشد.
ضرورت تحول :
کیفیت سازمانها = کیفیت زندگی مردم
}تحول از طریق زور، اجبار و ارعاب حاصل نمیشود.
تعارض و مذاکره در سازمان
فنون بیان و مذاکره در حل مشکلات و مسائل سازمانها
مذاکره
مذاکره(به انگلیسی: Negotiation) گفتگویی میان دو یا چند فرد یا گروه است که با هدف دستیابی به یک درک مشترک، رفع نقاط اختلاف، یا رسیدن به منفعتی در نتیجهٔ آن گفتگو، ایجاد توافق در خصوص دورههای اقدام، چانه زنی برای منفعت گروهی یا جمعی، یا حصول نتیجهای رضایتبخش برای منفعت تمامی افراد یا گروههای درگیر در فرایند مذاکره، انجام میشود.
مذاکره فرایندی است که در آن هر طرف درگیر در مذاکرات میکوشد تا منفعتی برای خودش در پایان مذاکرات بدست آورد. مذاکره با هدف دستیابی به مصالحه انجام میشود. مذاکره در تجارت، سازمانهای غیرانتفاعی، ادارات دولتی، رویههای قضائی و میان ملتها و در شرایطی از زندگی فردی مانند ازدواج، طلاق، بچه دار شدن و یا زندگی روزمره اتفاق میافتد. مطالعه این موضوع "نظریه مذاکره" نامیده میشود. مذاکره کنندگان حرفهای اغلب در این زمینه تخصص دارند مانند مذاکره کنندگان اتحادیهای، مذاکره کنندگان تملکهای اهرمی، مذاکره کنندگان صلح، مذاکره کنندگان مخاصمات، یا هر کس دیگری که تحت عناوینی مانند دیپلماسی، قانونگذار یا کارگزار کار میکند.
استراتژیهای مذاکره
مذاکره میتواند دامنهٔ وسیعی از اشکال، از یک مذاکره کننده آموزش دیده از سوی یک سازمان خاص یا یک منصب در تشکیلات رسمی تا یک مذاکره غیررسمی میان دوستان را شامل شود. مذاکره میتواند در مقابل میانجیگری برای حل و فصل اختلافات قرار بگیرد یعنی حالتی که در آن یک طرف سوم بی طرف به هر دو طرف بحث گوش میدهد و مساعدت میکند تا توافقی میان طرفین ایجاد شود. این مفهوم هم چنین میتواند با "داوری" مقایسه شود که مشابه یک رویهٔ قضائی است. در داوری، هر دو طرف در خصوص صحت ادعاهایشان دست به استدلال و استنتاج میزنند. این مذاکره هم چنین گاهی مذاکره چانه زنی سخت یا چانه زنی بر سر مواضع نامیده میشود. نظریه پردازان مذاکره غالباً میان دو گونه مذاکره تمایز قائل شدهاند. نظریه پردازان مختلف از عناوین مختلفی برای این دو گونهٔ عام مذاکره استفاده کرده و به راههای مختلف میان آنها تمایز گذاردهاند.
مذاکره یک هنر است، مقاله زیر دربرگیرنده نکاتی است که استفاد از آنها، شما را قادر می سازد تا در مذاکرات به بهترین شکل از حقوق حقه خود بهره مند شوید. 1 . هر چیزی قابل مذاکره است، قیمت، زمان، شرایط و ... . قیمت نوشته شده روی یک کالا (تایپ شده، دستنویس، چاپ شده و هولوگرام)، قطعی نیست. مهمترین نکته برای مذاکره، خواستن است. هر آنچه را که می خواهید، باید آنرا مطرح کنید. نباید از شنیدن پاسخ منفی یا طرد شدن بترسید. مذاکره شبیه به بازی شطرنج است، هر حرکتی را انجام می دهید تا به نتیجه برسید، ممکن بعضی حرکتها بی نتیجه باشند.
2 . هدف مذاکره رسیدن به توافق برد-برد است، توافقی که هر دو طرف از آن راضی و خشنود باشند. هر نوع توافقی غیر از این، منافع بلند مدت طرفین را در بر نخواهد داشت.
3 . قدرت، ابزار اصلی در مذاکره است. هر یک از طرفین برای مذاکره از ابزارهای قدرت خود استفاده می کنند. مثلا، ابزار قدرت فروشنده کالا این است که "کالای ارزانتر و بهتر از بقیه به شما می فروشد". ابزار قدرت خریدار "پول نقد است که با آن می تواند از محل دیگری خرید کند." به طور دقیق تر، درک شخص مقابل از قدرت شما، تعیین کننده است. مثال واقعی آن، در جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد، در رویارویی ارتش ژاپن با انگلیس در سنگاپور، فرمانده ارتش 2000 نفری ژاپن، در مذاکرات قبل از جنگ، وانمود کرد که 100 هزار نیرو در اختیار دارد و فرمانده ارتش 50 هزار نفری انگلیس نیز این موضوع را باور کرد و تسلیم ارتش ژاپن شد. در واقع سربازان ارتش ژاپن 2 هزار نفر بودند. درک اشتباه فرمانده انگلیسی از تعداد سربازان ژاپنی، او را مجبور به تسلیم کرد.
4 . اشکال مختلف ابزار قدرت در مذاکره عبارتند از:
الف) شناسایی نیاز طرف مقابل و مطرح کردن توانایی شما در برآورده کردن آن،
ب) مطرح کردن تفاوت کالا یا خدمات شما با دیگران،
ج) نشان دادن اختیار یا عدم اختیار شما در تصمیم گیری، (بسته به نوع مذاکره، هر کدام از آنها کارایی دارند. مثلا فروشنده کالا می تواند بگوید: "من فروشنده هستم و اجازه تخفیف دادن را ندارم.")
د) تمایل و آمادگی شما برای ترک مذاکره، (مثلا وقتی خریداران لوازم منزل به خانه شما می آیند و قیمتی بسیار پایین را پیشنهاد می دهند، شما سریعا بگویید: " بیشتر که فکر می کنم، قصد فروش آنها را ندارم." با این حرکت آنها پیشنهاد قیمت بالاتری را به شما می دهند. )
ه) اصرار شما در به پایان رساندن مذاکره نیز می تواند ابزار قدرت باشد. (مثال: فرمانده ارتش ژاپن که می خواست مذاکره را با حمله و خونریزی پیش ببرد، این موضوع ابزار قدرت او بود.)
و) دانستن چیزی یا دانشی خاص، ابزار قدرت است. مخصوصا اگر منطبق با نیاز طرف مذاکره کننده باشد. مثلا دانش تعمیرکاران خودروهای لوکس و گران، ابزار قدرت آنها در مذاکره برای اجرت تعمیر است.
ز) توانایی و اختیار یکی از طرفین به تشویق یا تنبیه، از هر نوع، ابزار قدرت او می باشد.
ح) تعداد نفرات هر یک از طرفین مذاکره کننده، یکی از ابزار های قدرت است.
ت) مذاکره در محل کار یکی از طرفین.
ی) نیاز طرف مقابل به تایید، می تواند ابزار قدرتی برای طرف دیگر باشد.
مذاکره توزیعی
مذاکره توزیعی نیز گاهی مذاکره چانه زنی سخت یا چانه زنی بر سر مواضع نامیده میشود. این نوع مذاکره نزدیک به مذاکره بر سر شیوهٔ چانه زنی در بازار است. در مذاکره توزیعی، هر طرف اغلب یک موضع شدید را اتخاذ میکند و می داند که طرف دیگر آن را نخواهد پذیرفت و سپس ترکیبی از حیله و نیرنگ و سیاست خطر پذیری (یا بازی با آتش برای کسب امتیاز) را در پیش میگیرند تا پیش از آنکه به نتیجه و توافقی برسند، کمترین امتیاز ممکن را به حریف واگذار کنند. درک مذاکره کنندگان توزیعی از مذاکره توزیع میزان مشخص و ثابتی از ارزش است. واژهٔ توزیعی به این مساله اشاره دارد که میزان مشخصی از چیزها میان افراد درگیر توزیع و تقسیم شده است. گاهی به این گونه از مذاکره توزیع "توزیع پای"(Fixed Pie) هم گفته میشود. تنها میزانی از این چیز در اطراف وجود دارد اما نسبتی که توزیع میشود متغیر است. مذاکره توزیعی هم چنین گاهی برد- باخت نیز نامیده میشود چرا که این درک وجود دارد که نتیجهٔ برد یک نفر در شکست نفر دیگر است. یک مذاکره توزیعی شامل افرادی است که هرگز پیشیهٔ تعاملی قبلی با یکدیگر نداشتهاند و هم چنین احتمال اندکی نیز وجود دارد که آنها در آینده نیز چنین تعاملی داشته باشند. مثال سادهٔ روزمره این امر خریدن یک ماشین یا یک خانه است.
مذاکرهٔ یکپارچه یا منسجم
مذاکره یکپارچه یا منجسم گاهی مذاکره اصولی شده یا مبتنی بر منفعت نیز نامیده میشود. این نوع مذاکره مجموعهای از تکنیک هاست که در تلاش است تا کیفیت و احتمال توافق مورد مذاکره را از طریق ارائه جایگزینی برای تکنیکهای مذاکره توزیعی سنتی، بالا ببرد. در حالی که مذاکره توزیعی میپندارد که یک میزان ثابتی از ارزشها وجود دارد که میان طرفین تقسیم شود، مذاکره منجسم غالباً میکوشد تا ارزشی را در دوره مذاکره ایجاد کند. (وسعت دادن پای) این نوع مذاکره بجای تاکید بر مواضع آغازین مستبدانه و دلبخواه گروهها بر منافع حیاتی و مهم آنها تمرکز میکند، و به مذاکره به مثابه یک مسئله مشترک مینگرد تا یک مبارزه شخصی، و هم چنین بر وفاداری به هدف و اصرار بر آن تاکید دارد و معیارها به عنوان مبنائی برای توافق قرار میدهد. واژه یکپارچه یا منسجم نیز به همکاری اشاره دارد. مذاکره منسجم غالباً مستلزم درجه بالاتری از اعتماد و ایجاد یک رابطه است. این مفهوم هم چنین دربردارنده راهکارهای حل مساله خلاقانه است که با هدف دستیابی به یک منفعت دوطرفه ایجاد شده است. این نوع مذاکره هم چنین مذاکره برد-برد نیز نامیده میشود. شماری از رهیافتهای متفاوت برای مذاکره منسجم در طیفهای مختلفی از کتب و برنامهها مورد آموزش قرار گرفتهاند
تاکتیکهای مذاکره
راههای متعددی برای دسته بندی کردن عناصر اساسی مذاکره وجود دارد. یک دیدگاه در خصوص مذاکره دربردارنده سه عنصر اصلی است: فرایند، رفتار و مفاد. فرایند به این مسئله اشاره دارد که مذاکره کنندگان چطور در خصوص متن مذاکره، طرفین مذاکره، تاکتیکهای مورد استفاده توسط گروهها و توالی و مراحلی که در آن همه این موارد وجود دارد، مذاکره خواهند کرد. رفتار رابطه میان این گروهها، ارتباطات میان آنها و نیز شیوهای که آنها اتخاذ میکنند، بستگی دارد. مفاد آنچه که گروهها بر سر آن مذاکره میکنند، دستورالعمل، موضوعات (مواضع و به بیان بهتر منافع) گزینهها، و توافقی که در پایان حاصل خواهد شد، را در بردارد. دیدگاه دیگری از مذاکره چهار عنصر را بر می شمارد: استراتژی، فرایند، ابزارها و تاکتیکها. استراتژی در بردارندهٔ اهداف عالی است- نوعاً مانند ارتباط و نتیجه نهائی. فرایندها و ابزارها شامل اقداماتی است که میتواند دنبال شود، نقش هائی که هر دو طرف برای ایفای آن اماده شدهاند و نیز مذاکره با دیگر طرفین. تاکتیکها شامل اظهارنظرهای جزئی تر و روشن تر و اقدامات و واکنشها به بیانیهها و اقدامات دیگران است. برخی به این لیست از عناصر، ترغیب و نفوذ را نیز اضافه میکنند با این فرض که این دو مورد بخش حیاتی و کلیدی از موفقیت در مذاکرات در دنیای مدرن امروز است و از این رو نباید حذف شود. رقیب یا دوست؟ دو رهیافت کاملاً متفاوت برای مذاکره مستلزم تاکتیکهای متفاوتی است در رهیافت توزیعی هر مذاکره کننده برای بخش ممکن بزرگتری از پای میجنگد بنابراین بجاست اگر گروههای دیگر را دشمن تصور کنیم تا دوست و بنابراین موضع سخت و پرشدت تری را اتخاذ کنیم. با این وجود، اگر قرار باشد که برای موفقیت این تشکیلات که بهترین وجه تامین کننده نفع طرفین است، تلاشی صورت گیرد، این رهیافت کمتر بجا و مناسب خواهد بود. این امر به این معنی نیست که بوسیله هرگونه طرف و پیشنهاد ما باید نفع خودمان را برای هیچ از دست بدهیم و تسلیم شویم. بلکه یک دیدگاه همکاری جویانه غالباً سهم خود را نیز میپردازد. بنابراین آنچه که بدست میآید نه به هزینه دیگران بلکه به هزینهٔ خود اوست.[۲] === استخدام وکیل مدافع ===یک مذاکره کننده ماهر به عنوان وکیل مدافع یک طرف در مذاکره ایفای نقش میکند. وکیل تلاش میکند تا پرمنفعت ترین نتیجه ممکن حاصل شود. در این فرایند، مذاکره کننده تلاش میکند تا کمترین حد نتیجه که طرف (یا طرفین) مقابل خواهان پذیرش آن است تعیین کند، سپس تقاضاها را متعاقب آن تنظیم کند. یک مذاکره موفق در رهیافت وکالت زمانی است که مذاکره کننده بدون سوق دادن طرف مقابل برای به بن کشیدن همیشگی مذاکره، قادر به حصول به بهترین نتایج ممکنی باشد که گروه خواهان آن است، مگر آنکه بهترین جایگزین ممکن برای توافق مورد مذاکره (BATNA) قابل قبول باشد. مذاکره کنندگان حرفهای از بسیاری از تاکتیکها از هیپنوتیزم گرفته تا یک ارائه روش و واضح از تقاضاها یا مجموعهای پیش شرطها، تا رهیافتهای حیله گرانه تر مانند روش موسوم به "چیدن گیلاس" ممکن است استفاده کند. (توضیح: چیدن گیلاس به روشی اشاره دارد که فرد با داشتن حجم اندکی از اطلاعات تلاش میکند تا موضوعی را به اثبات برساند و این اقدام را در حالی انجام میدهد که آگاهانه از نکات دیگر مرتبط با آن موضوع صرف نظر و چشم پوشی میکند). تاکتیکهای ارعاب و کالباس هم میتواند نقشی را برای حرکت به سوی نتیجهٔ مذاکره ایفا کند. (رهیافت کالباسی به طور استعاری این معنی است که نباید انتظار داشت که کل یک کالباس را با هم دریافت کنید بلکه راه بهتر آن است که آن را تکه تکه استفاده کنید. بنابراین مطابق با این تکنیک در مذاکره باید با روندی تدریجی و گام به گام به پیش رفت). یک تکنیک مذاکره دیگر آدم خوب/ آدم بد است. این تکنیک زمانی است که یک مذاکره کننده با استفاده از خشم و تهدید مانند یک آدم بد عمل میکند. دیگر مذاکره کنندگان نیز از طریق فهیم بودن و درک کردن مانند یک آدم خوب رفتار میکنند. آدم خوب، آدم بد را بدلیل همه دشواریها و مشکلات سرزنش میکند و در عین حال تلاش میکند تا به مسالمت و توافقی از رقیب خود دست یابد. یک مذاکره دیگر تکیه دادن و نجوا کردن است. این مذاکره موقعیت مسلط فیزیکی را در بردارد و از این رو طرف مقابل را می ترساند.
شیوههای مذاکره
آر.اج شل، پنج نوع شیوه پاسخ به مذاکره را تعریف کرده است. افراد غالباً میتوانند حالتهای مختلفی را با شیوههای متفاوت بخود بگیرند، این حالت در طول مذاکره استفاده میشود و بسته به متن مذاکره و منافع طرف مقابل دارد. بعلاوه شیوهها میتواند در طول زمان تغییر کند.
گونههای مذاکره
سه نوع اصلی مذاکره توسط محققان در پروژهٔ مذاکره هاروارد شناسائی شده است. این سه گونه عبارتند از:چانه زنان نرم، چانه زنان سخت و چانه زنان اصولگرا.
اصولگرایانافرادی که از این طریق چانه زنی میکنند به دنبال راهکارهای یکپارچه هستند و این کارا را بوسیله تعهد تدریجی به مواضع خاص انجام میدهند. آنها بر مسائل به جای اهداف، انگیزهها و نیازهای افراد درگیر تمرکز میکنند. آنها مردم را از مسائل جدا میکنند و منافع را جستجومی کنند و از
محیط دور:نیروهای
محیط صنعت:نیروهای
محیط عملیاتی:نیروهای
سازمان
مشخصات فایل
عنوان:بررسی تاثیر تکنولوژی و فناوری اطلاعات بر نیروی انسانی در سازمانها
قالب بندی:word
تعداد صفحات:11
محتویات
چکیده
مقدمه
تاثیر فناوری اطلاعات بر سلسله مراتب سازمانی
تاثیرات فناوری اطلاعات بر ایجاد واحدهای ویژه
تاثیر فناوری اطلاعات بر تمرکز قدرت یا اختیار
تاثیر فناوری اطلاعات بر محتوای شغل
تاثیر فناوری اطلاعات بر آموزش
تاثیر فناوری اطلاعات بر جابجایی شغلی
تاثیر فناوری اطلاعات بر رضایت شغلی
تاثیر فناوری اطلاعات بر صفات انسانی
تاثیر فناوری اطلاعات بر تشویش اطلاعاتی
تاثیر فناوری اطلاعات بر ایمنی و سلامت
نمای ماتریسی استراتژی های مبتنی بر اینترنت و اینترانت
چک لیست اولویت بندی اعمال فناوری اطلاعات بر نیروی انسانی در سازمان
چک لیست پیاده سازی جهت اعمال تکنولوژی بر نیروی انسانی
چرخ دگرگونی
ارتباطات ، تبادل
بهترین تجربه ها
نمادها و نشانه ها
ساختار و فرآیند راهنمایی
آموزش ، کارورزی ، ابزار اقدام
قهرمانان و پشتیبانان
ارتباطات ، بهترین راه تبادل تجربه
سیاست ها ، رویه ها و نظام تراز سازی
معیارها ، هدف ها و بازخورد
قدر شناسی و پاداش ها
جمع بندی و پیشنهادات
فهرست منابع و مآخذ
چکیده :
مدیران و کارآفرینان در سازمانها و جامعه برای حضور واقعی و موفق ، نیاز به الگوهای روز و پیش بینی آینده دارند . بی شک مهمترین عنصر در موفقیت سازمانها در حوزه اقتصادی و سایر حوزه ها در جهان امروز " تکنولوژی " است .
برخی از تکنولوژی به عنوان " موتور توسعه " یاد می کنند . تکنولوژی به یک عامل برتری در رقابت بین شرکتها و حتی کشورها شده است ، به طوری که امروزه علاوه بر تولید سرانه کشورها ، استانداردهای دیگری با نام توسعه یافتگی با محوریت تکنولوژی نیز در گروه بندی کشور نقش یافته اند .
در این راستا " الگوهای تدوین استراتژی تکنولوژی " به عنوان یک مسئله در سطح کلان و در مقطع حاضر مطرح می باشند .
مقاله حاضر به بررسی تاثیرات کلی تکنولوژی و به تبع آن فناوری اطلاعات در سازمانها پرداخته و راهکارهایی را در قالب استراتژی ، چک لیست و الگوهای اولیه به مدیران و کارآفرینان پیشنهاد می نماید .
لغات کلیدی : تکنولوژی – فناوری اطلاعات – نیروی انسانی
مقدمه
زندگی با حرکت ، تغییر و رشد، فضای واقعی خود را می یابد و باز ایستادن از حرکت به معنی توقف زندگی است .
در دنیای کار نیز پرهیز از تغییرات رو به جلو ، محافظه کاری و ترس از عوامل ناشناخته باعث مرگ زود رس کسب و کار می شود .
به عنوان مثال اگر کارکنان یک شرکت هر روز و به مدت چند سال یک کار را در یک محل با همان همکاران قدیمی و با همان روش قدیمی انجام دهند ، در حال اداره یک شرکت مرده خواهند بود .
همانطور که می دانید در چند دهه اخیر فناوری باعث تغییرات عمده در بسیاری از روندهای صنعتی شده است .
جدول ذیل به بررسی برخی از این روندهای در حال تغییر می پردازد .
عامل
سنتی
جدید
چرخه حیات
طولانی
کوتاه
نوآوری
به تعداد محدود
پیوسته و مستمر
رقابت
کمتر
بیشتر
بازار
محلی
جهانی
کیفیت
مطلوب – عدم توجه به بهره وری
اجباری و ضروری – توجه به بهره وری
سازمان
شرکت های بزرگ و عمودی
سازمان های بوروکراتیک
کارخانه های کوچکتر – پیمانکاران
سازمان های پویا
ارتباطات کارکنان
محدود-سیکل زمانی بلند مدت
نامحدود – سیکل زمانی کوتاه مدت
آموزش
غیر مستمر – محدود – سیکل زمانی بلند مدت
مستمر – متنوع – سیکل زمانی کوتاه مدت
فناوری اطلاعات نیز به عنوان یک فناوری روندها و ساختارهای متعددی از جمله ساختارهای سازمانی را دستخوش تغییرات متنوعی نموده است که در ذیل به بررسی برخی از آنها می پردازیم :
مشخصات فایل
عنوان: پاورپوینت درمورد آثار IT بر افراد، سازمانها و جامعه
قالب بندی: پاورپوینت
تعداد اسلاید: 290
محتویات
مفاهیم پایه
جامعه چیست؟
مفهوم جامعه شناسی
ساختارهای اجتماعی
تغییرات و دگرگونی های اجتماعی
تغییرات و دگرگونی های اجتماعی
علل تغییرات جوامع
عوامل تصادفی شامل موارد زیر می باشند
تقسیم بندی جوامع
سیر تحول جوامع بشری
مقایسه جامعه شهری و روستایی
سیر تحول جوامع بشری
مقایسه ویژگی های شهر صنعتی و شهر ماقبل صنعت
مقایسه فناوری مولد و فناوری اطلاعات
جامعه اطلاعاتی در یک نگاه
برخی از ویژگی های کلیدی زمینه ساز پیدایش روندهای جهانی عصر ارتباطات و اطلاعات
جامعه اطلاعاتی و اقتصاد
جامعه اطلاعاتی و تجارت
جامعه اطلاعاتی و شهرهای الکترونیکی
و . . .
مفاهیم پایه
مقدمه
تفکر جامعه شناسی به مفهوم توسعه درک انتقادی از جامعه بوده و متکی بر اصل اجتماعی بودن زندگی انسان ها است.
جامعه چیست؟
پارتو (جامعه شناس ایتالیایی)
جامعه جمعی از ذرات انسانی است که در یک رابطه متقابل یا پیچیده قرار دارند, صورت واقعی این هیات اجتماعی, متنوع و متعدد است و عوامل گوناگونی موجب تشکیل آن می شوند.
گیدینگز (جامعه شناس آمریکایی):
جامعه دسته ای از مردم است که برای نیل به هدف عام المنفعه در حال همکاری هستند.
گورویچ (جامعه شناس فرانسوی):
جامعه واقعیتی کلی و کثیر الاجزاء و جامع جمیع جهات است.
مک ایور:
جامعه به معنی دسته ای از مردم است که با یکدیگر زندگی می کنند و به هم تعلق دارند به طوری که نه تنها در یک یا چند نفع بخصوص, بلکه در مجموعه ای از منافع که همه زندگی آنها را شامل می شود, مشترک هستند.
آگ برن و نیم کف (جامعه شناسان آمریکایی):
جامعه گروه وسیع و پردوامی, مرکب از تعداد زیادی زن, مرد و کودک است که اشتراکات فراوانی دارند, برای بقای خود همکاری می کنند و سازمانهای متعددی را پدید می آورند.
مفهوم جامعه شناسی
اگوست کنت
جامعه شناسی را علم قوانین کلی پدیده های اجتماعی می داند که خود, حاصل عمل تاریخی و واقعیات اجتماعی پیچیده ای است که به صورت کلی اخذ شده و در قالب قوانین درآمده است.
لئوپولدفن وایز
جامعه شناسی را بررسی روابط متقابل انسانها می داند و قائل به اصالت حس و رفتار است.
ماکس وبر
جامعه شناسی را علمی می داند که به دنبال درک, تفسیر و تفهم عمل اجتماعی انسان است تا بدین ترتیب به تبیین علی سیر عمل اجتماعی و نتایج آن نایل گردد.
ساختارهای اجتماعی
نیازهای گوناگون انسان بی شمار است. برای رفع این گونه نیازها به روابط با دیگران نیازمند است. بدین منظور معمولا ساختارهای پیچیده ای تحت عنوان نهاد ایجاد می شود.
هانری مندراس
نهاد اجتماعی مجموعه ای از هنجارهاست که در یک دستگاه اجتماعی به کار بسته شده و قانونی بودن یا نبودن هر چیز را درآن دستگاه تعیین می کند. ازدواج, خانواده, مدرسه, دانشگاه و ...از نهادهای اجتماعی هستند.
مک ایور
به شبکه ای از پویش های پیچیده اجتماعی که به هدف یا اهداف معینی ناظر است و کل یگانه ای به شمار می آید, نهاد اجتماعی می گویند. چون این پویش ها معمولا به کمک امکاناتی محقق می گردد, این کلمه گذشته از معنی اصلی خود بر محل و ساختمانها و سایر وسایلی که بدین منظور ضرورت می یابد نیز دلالت دارد.
تعارض و مذاکره در سازمان
فنون بیان و مذاکره در حل مشکلات و مسائل سازمانها
مذاکره
مذاکره(به انگلیسی: Negotiation) گفتگویی میان دو یا چند فرد یا گروه است که با هدف دستیابی به یک درک مشترک، رفع نقاط اختلاف، یا رسیدن به منفعتی در نتیجهٔ آن گفتگو، ایجاد توافق در خصوص دورههای اقدام، چانه زنی برای منفعت گروهی یا جمعی، یا حصول نتیجهای رضایتبخش برای منفعت تمامی افراد یا گروههای درگیر در فرایند مذاکره، انجام میشود.
مذاکره فرایندی است که در آن هر طرف درگیر در مذاکرات میکوشد تا منفعتی برای خودش در پایان مذاکرات بدست آورد. مذاکره با هدف دستیابی به مصالحه انجام میشود. مذاکره در تجارت، سازمانهای غیرانتفاعی، ادارات دولتی، رویههای قضائی و میان ملتها و در شرایطی از زندگی فردی مانند ازدواج، طلاق، بچه دار شدن و یا زندگی روزمره اتفاق میافتد. مطالعه این موضوع "نظریه مذاکره" نامیده میشود. مذاکره کنندگان حرفهای اغلب در این زمینه تخصص دارند مانند مذاکره کنندگان اتحادیهای، مذاکره کنندگان تملکهای اهرمی، مذاکره کنندگان صلح، مذاکره کنندگان مخاصمات، یا هر کس دیگری که تحت عناوینی مانند دیپلماسی، قانونگذار یا کارگزار کار میکند.
استراتژیهای مذاکره
مذاکره میتواند دامنهٔ وسیعی از اشکال، از یک مذاکره کننده آموزش دیده از سوی یک سازمان خاص یا یک منصب در تشکیلات رسمی تا یک مذاکره غیررسمی میان دوستان را شامل شود. مذاکره میتواند در مقابل میانجیگری برای حل و فصل اختلافات قرار بگیرد یعنی حالتی که در آن یک طرف سوم بی طرف به هر دو طرف بحث گوش میدهد و مساعدت میکند تا توافقی میان طرفین ایجاد شود. این مفهوم هم چنین میتواند با "داوری" مقایسه شود که مشابه یک رویهٔ قضائی است. در داوری، هر دو طرف در خصوص صحت ادعاهایشان دست به استدلال و استنتاج میزنند. این مذاکره هم چنین گاهی مذاکره چانه زنی سخت یا چانه زنی بر سر مواضع نامیده میشود. نظریه پردازان مذاکره غالباً میان دو گونه مذاکره تمایز قائل شدهاند. نظریه پردازان مختلف از عناوین مختلفی برای این دو گونهٔ عام مذاکره استفاده کرده و به راههای مختلف میان آنها تمایز گذاردهاند.
مذاکره یک هنر است، مقاله زیر دربرگیرنده نکاتی است که استفاد از آنها، شما را قادر می سازد تا در مذاکرات به بهترین شکل از حقوق حقه خود بهره مند شوید. 1 . هر چیزی قابل مذاکره است، قیمت، زمان، شرایط و ... . قیمت نوشته شده روی یک کالا (تایپ شده، دستنویس، چاپ شده و هولوگرام)، قطعی نیست. مهمترین نکته برای مذاکره، خواستن است. هر آنچه را که می خواهید، باید آنرا مطرح کنید. نباید از شنیدن پاسخ منفی یا طرد شدن بترسید. مذاکره شبیه به بازی شطرنج است، هر حرکتی را انجام می دهید تا به نتیجه برسید، ممکن بعضی حرکتها بی نتیجه باشند.
2 . هدف مذاکره رسیدن به توافق برد-برد است، توافقی که هر دو طرف از آن راضی و خشنود باشند. هر نوع توافقی غیر از این، منافع بلند مدت طرفین را در بر نخواهد داشت.
3 . قدرت، ابزار اصلی در مذاکره است. هر یک از طرفین برای مذاکره از ابزارهای قدرت خود استفاده می کنند. مثلا، ابزار قدرت فروشنده کالا این است که "کالای ارزانتر و بهتر از بقیه به شما می فروشد". ابزار قدرت خریدار "پول نقد است که با آن می تواند از محل دیگری خرید کند." به طور دقیق تر، درک شخص مقابل از قدرت شما، تعیین کننده است. مثال واقعی آن، در جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد، در رویارویی ارتش ژاپن با انگلیس در سنگاپور، فرمانده ارتش 2000 نفری ژاپن، در مذاکرات قبل از جنگ، وانمود کرد که 100 هزار نیرو در اختیار دارد و فرمانده ارتش 50 هزار نفری انگلیس نیز این موضوع را باور کرد و تسلیم ارتش ژاپن شد. در واقع سربازان ارتش ژاپن 2 هزار نفر بودند. درک اشتباه فرمانده انگلیسی از تعداد سربازان ژاپنی، او را مجبور به تسلیم کرد.
4 . اشکال مختلف ابزار قدرت در مذاکره عبارتند از:
الف) شناسایی نیاز طرف مقابل و مطرح کردن توانایی شما در برآورده کردن آن،
ب) مطرح کردن تفاوت کالا یا خدمات شما با دیگران،
ج) نشان دادن اختیار یا عدم اختیار شما در تصمیم گیری، (بسته به نوع مذاکره، هر کدام از آنها کارایی دارند. مثلا فروشنده کالا می تواند بگوید: "من فروشنده هستم و اجازه تخفیف دادن را ندارم.")
د) تمایل و آمادگی شما برای ترک مذاکره، (مثلا وقتی خریداران لوازم منزل به خانه شما می آیند و قیمتی بسیار پایین را پیشنهاد می دهند، شما سریعا بگویید: " بیشتر که فکر می کنم، قصد فروش آنها را ندارم." با این حرکت آنها پیشنهاد قیمت بالاتری را به شما می دهند. )
ه) اصرار شما در به پایان رساندن مذاکره نیز می تواند ابزار قدرت باشد. (مثال: فرمانده ارتش ژاپن که می خواست مذاکره را با حمله و خونریزی پیش ببرد، این موضوع ابزار قدرت او بود.)
و) دانستن چیزی یا دانشی خاص، ابزار قدرت است. مخصوصا اگر منطبق با نیاز طرف مذاکره کننده باشد. مثلا دانش تعمیرکاران خودروهای لوکس و گران، ابزار قدرت آنها در مذاکره برای اجرت تعمیر است.
ز) توانایی و اختیار یکی از طرفین به تشویق یا تنبیه، از هر نوع، ابزار قدرت او می باشد.
ح) تعداد نفرات هر یک از طرفین مذاکره کننده، یکی از ابزار های قدرت است.
ت) مذاکره در محل کار یکی از طرفین.
ی) نیاز طرف مقابل به تایید، می تواند ابزار قدرتی برای طرف دیگر باشد.
مذاکره توزیعی
مذاکره توزیعی نیز گاهی مذاکره چانه زنی سخت یا چانه زنی بر سر مواضع نامیده میشود. این نوع مذاکره نزدیک به مذاکره بر سر شیوهٔ چانه زنی در بازار است. در مذاکره توزیعی، هر طرف اغلب یک موضع شدید را اتخاذ میکند و می داند که طرف دیگر آن را نخواهد پذیرفت و سپس ترکیبی از حیله و نیرنگ و سیاست خطر پذیری (یا بازی با آتش برای کسب امتیاز) را در پیش میگیرند تا پیش از آنکه به نتیجه و توافقی برسند، کمترین امتیاز ممکن را به حریف واگذار کنند. درک مذاکره کنندگان توزیعی از مذاکره توزیع میزان مشخص و ثابتی از ارزش است. واژهٔ توزیعی به این مساله اشاره دارد که میزان مشخصی از چیزها میان افراد درگیر توزیع و تقسیم شده است. گاهی به این گونه از مذاکره توزیع "توزیع پای"(Fixed Pie) هم گفته میشود. تنها میزانی از این چیز در اطراف وجود دارد اما نسبتی که توزیع میشود متغیر است. مذاکره توزیعی هم چنین گاهی برد- باخت نیز نامیده میشود چرا که این درک وجود دارد که نتیجهٔ برد یک نفر در شکست نفر دیگر است. یک مذاکره توزیعی شامل افرادی است که هرگز پیشیهٔ تعاملی قبلی با یکدیگر نداشتهاند و هم چنین احتمال اندکی نیز وجود دارد که آنها در آینده نیز چنین تعاملی داشته باشند. مثال سادهٔ روزمره این امر خریدن یک ماشین یا یک خانه است.
مذاکرهٔ یکپارچه یا منسجم
مذاکره یکپارچه یا منجسم گاهی مذاکره اصولی شده یا مبتنی بر منفعت نیز نامیده میشود. این نوع مذاکره مجموعهای از تکنیک هاست که در تلاش است تا کیفیت و احتمال توافق مورد مذاکره را از طریق ارائه جایگزینی برای تکنیکهای مذاکره توزیعی سنتی، بالا ببرد. در حالی که مذاکره توزیعی میپندارد که یک میزان ثابتی از ارزشها وجود دارد که میان طرفین تقسیم شود، مذاکره منجسم غالباً میکوشد تا ارزشی را در دوره مذاکره ایجاد کند. (وسعت دادن پای) این نوع مذاکره بجای تاکید بر مواضع آغازین مستبدانه و دلبخواه گروهها بر منافع حیاتی و مهم آنها تمرکز میکند، و به مذاکره به مثابه یک مسئله مشترک مینگرد تا یک مبارزه شخصی، و هم چنین بر وفاداری به هدف و اصرار بر آن تاکید دارد و معیارها به عنوان مبنائی برای توافق قرار میدهد. واژه یکپارچه یا منسجم نیز به همکاری اشاره دارد. مذاکره منسجم غالباً مستلزم درجه بالاتری از اعتماد و ایجاد یک رابطه است. این مفهوم هم چنین دربردارنده راهکارهای حل مساله خلاقانه است که با هدف دستیابی به یک منفعت دوطرفه ایجاد شده است. این نوع مذاکره هم چنین مذاکره برد-برد نیز نامیده میشود. شماری از رهیافتهای متفاوت برای مذاکره منسجم در طیفهای مختلفی از کتب و برنامهها مورد آموزش قرار گرفتهاند
تاکتیکهای مذاکره
راههای متعددی برای دسته بندی کردن عناصر اساسی مذاکره وجود دارد. یک دیدگاه در خصوص مذاکره دربردارنده سه عنصر اصلی است: فرایند، رفتار و مفاد. فرایند به این مسئله اشاره دارد که مذاکره کنندگان چطور در خصوص متن مذاکره، طرفین مذاکره، تاکتیکهای مورد استفاده توسط گروهها و توالی و مراحلی که در آن همه این موارد وجود دارد، مذاکره خواهند کرد. رفتار رابطه میان این گروهها، ارتباطات میان آنها و نیز شیوهای که آنها اتخاذ میکنند، بستگی دارد. مفاد آنچه که گروهها بر سر آن مذاکره میکنند، دستورالعمل، موضوعات (مواضع و به بیان بهتر منافع) گزینهها، و توافقی که در پایان حاصل خواهد شد، را در بردارد. دیدگاه دیگری از مذاکره چهار عنصر را بر می شمارد: استراتژی، فرایند، ابزارها و تاکتیکها. استراتژی در بردارندهٔ اهداف عالی است- نوعاً مانند ارتباط و نتیجه نهائی. فرایندها و ابزارها شامل اقداماتی است که میتواند دنبال شود، نقش هائی که هر دو طرف برای ایفای آن اماده شدهاند و نیز مذاکره با دیگر طرفین. تاکتیکها شامل اظهارنظرهای جزئی تر و روشن تر و اقدامات و واکنشها به بیانیهها و اقدامات دیگران است. برخی به این لیست از عناصر، ترغیب و نفوذ را نیز اضافه میکنند با این فرض که این دو مورد بخش حیاتی و کلیدی از موفقیت در مذاکرات در دنیای مدرن امروز است و از این رو نباید حذف شود. رقیب یا دوست؟ دو رهیافت کاملاً متفاوت برای مذاکره مستلزم تاکتیکهای متفاوتی است در رهیافت توزیعی هر مذاکره کننده برای بخش ممکن بزرگتری از پای میجنگد بنابراین بجاست اگر گروههای دیگر را دشمن تصور کنیم تا دوست و بنابراین موضع سخت و پرشدت تری را اتخاذ کنیم. با این وجود، اگر قرار باشد که برای موفقیت این تشکیلات که بهترین وجه تامین کننده نفع طرفین است، تلاشی صورت گیرد، این رهیافت کمتر بجا و مناسب خواهد بود. این امر به این معنی نیست که بوسیله هرگونه طرف و پیشنهاد ما باید نفع خودمان را برای هیچ از دست بدهیم و تسلیم شویم. بلکه یک دیدگاه همکاری جویانه غالباً سهم خود را نیز میپردازد. بنابراین آنچه که بدست میآید نه به هزینه دیگران بلکه به هزینهٔ خود اوست.[۲] === استخدام وکیل مدافع ===یک مذاکره کننده ماهر به عنوان وکیل مدافع یک طرف در مذاکره ایفای نقش میکند. وکیل تلاش میکند تا پرمنفعت ترین نتیجه ممکن حاصل شود. در این فرایند، مذاکره کننده تلاش میکند تا کمترین حد نتیجه که طرف (یا طرفین) مقابل خواهان پذیرش آن است تعیین کند، سپس تقاضاها را متعاقب آن تنظیم کند. یک مذاکره موفق در رهیافت وکالت زمانی است که مذاکره کننده بدون سوق دادن طرف مقابل برای به بن کشیدن همیشگی مذاکره، قادر به حصول به بهترین نتایج ممکنی باشد که گروه خواهان آن است، مگر آنکه بهترین جایگزین ممکن برای توافق مورد مذاکره (BATNA) قابل قبول باشد. مذاکره کنندگان حرفهای از بسیاری از تاکتیکها از هیپنوتیزم گرفته تا یک ارائه روش و واضح از تقاضاها یا مجموعهای پیش شرطها، تا رهیافتهای حیله گرانه تر مانند روش موسوم به "چیدن گیلاس" ممکن است استفاده کند. (توضیح: چیدن گیلاس به روشی اشاره دارد که فرد با داشتن حجم اندکی از اطلاعات تلاش میکند تا موضوعی را به اثبات برساند و این اقدام را در حالی انجام میدهد که آگاهانه از نکات دیگر مرتبط با آن موضوع صرف نظر و چشم پوشی میکند). تاکتیکهای ارعاب و کالباس هم میتواند نقشی را برای حرکت به سوی نتیجهٔ مذاکره ایفا کند. (رهیافت کالباسی به طور استعاری این معنی است که نباید انتظار داشت که کل یک کالباس را با هم دریافت کنید بلکه راه بهتر آن است که آن را تکه تکه استفاده کنید. بنابراین مطابق با این تکنیک در مذاکره باید با روندی تدریجی و گام به گام به پیش رفت). یک تکنیک مذاکره دیگر آدم خوب/ آدم بد است. این تکنیک زمانی است که یک مذاکره کننده با استفاده از خشم و تهدید مانند یک آدم بد عمل میکند. دیگر مذاکره کنندگان نیز از طریق فهیم بودن و درک کردن مانند یک آدم خوب رفتار میکنند. آدم خوب، آدم بد را بدلیل همه دشواریها و مشکلات سرزنش میکند و در عین حال تلاش میکند تا به مسالمت و توافقی از رقیب خود دست یابد. یک مذاکره دیگر تکیه دادن و نجوا کردن است. این مذاکره موقعیت مسلط فیزیکی را در بردارد و از این رو طرف مقابل را می ترساند.
شیوههای مذاکره
آر.اج شل، پنج نوع شیوه پاسخ به مذاکره را تعریف کرده است. افراد غالباً میتوانند حالتهای مختلفی را با شیوههای متفاوت بخود بگیرند، این حالت در طول مذاکره استفاده میشود و بسته به متن مذاکره و منافع طرف مقابل دارد. بعلاوه شیوهها میتواند در طول زمان تغییر کند.
گونههای مذاکره
سه نوع اصلی مذاکره توسط محققان در پروژهٔ مذاکره هاروارد شناسائی شده است. این سه گونه عبارتند از:چانه زنان نرم، چانه زنان سخت و چانه زنان اصولگرا.
اصولگرایانافرادی که از این طریق چانه زنی میکنند به دنبال راهکارهای یکپارچه هستند و این کارا را بوسیله تعهد تدریجی به مواضع خاص انجام میدهند. آنها بر مسائل به جای اهداف، انگیزهها و نیازهای افراد درگیر تمرکز میکنند. آنها مردم را از مسائل جدا میکنند و منافع را جستجومی کنند و از