بتن ریزی توأم با حفاری
لینک پرداخت و دانلود پایین مطلب فرمت فایل : word تعداد صفحه :42
نقطه آغاز بودجه ریزی در هر مؤسسه برآورد مقدار فروش است.
در واقع ضرورت تعیین حدود فروش آتی آنقدر مهم است که حتی درمؤسساتی که از سیستم کنترل بودجهای استفاده نمیشود کوشش هائی برای تخمین درآمد حاصل از فروش به عمل می آید. زیرا مدیریت مؤسسات به خوبی آگاهند که خون حیاتی مؤسسه همان درآمد است.
برنامه ریزی راهبردی- استراتژیک- فرایندی است سازمانی برای تعریف راهبرد سازمان و تصمیم گیری برای چگونگی یافتن منابع مورد نیاز برای رسیدن به مقصود استراتژی، صورت میگیرد. این فرایند افراد و منابع را نیز شامل میشود.
برای آنکه سازمان بداند به کجا خواهد رفت باید بداند اکنون دقیقاً کجا قرار گرفته است. پس از آن باید آنچه میخواهد باشد را به درستی تعریف کرده و چگونگی رسیدن به آن جایگاه را مشخص کند. مستندات حاصل از این فرایند را برنامهٔ راهبردی سازمان مینامند.
برنامه ریزی راهبردی برای برنامه ریزی مؤثر به منظور تصویر کردن طرح و برنامه یک سازمان بکار میرود، اما هرگز نمیتواند مشخصا پیشبینی کند بازار در آینده دقیقاً چگونه خواهد بود و در آیندهٔ نزدیک چه اتفاقاتی رخ خواهد داد.
به هر رو، متفکران استراتژی در سازمان میباید استراتژیهای سازمان را بر اساس زنده ماندن در شرایط سخت طراحی کنند.
درواقع برنامه ریزی راهبردی به نوعی تصویر رسمی آیندهٔ سازمان است. هر برنامهٔ راهبردی دست کم به یکی از پرسشهای زیر پاسخ خواهد داد: ۱- ما دقیقاً چه کار میکنیم؟
۲- برای چه کسی کار میکنیم؟
۳-چگونه کار خود را به بهترین شکل ممکن انجام دهیم؟
در برنامه ریزیهای تجاری ممکن است پرسش سوم به شکل زیر پرسیده شود:
چگونه میتوان رقیب را از سر راه برداشت یا از رقابت اجتناب کرد؟
در این رویکرد بیشتر بدنبال شکست دادن رقیبان هستیم تا بهترین بودن!
در بسیاری از سازمانها برنامه راهبردی دربارهٔ این است که سال آینده سازمان به کجا خواهد رسید که به طور معمول تر در خصوص سه تا پنج سال آینده (دراز مدت) نیز صادق است، اگرچه بعضی از سازمانها چشم انداز خود را تا ۲۰ سال آینده گسترش دادهاند.
چشم انداز: چگونگی سازمان در آینده را تعریف میکند. چشم انداز یک افق دراز مدت است که گاهی جهانی را که سازمان در آینده در آن فعالیت میکند توصیف میکند. برای مثال، نیکوکاری که به فقیری کمک میکند ممکن است بیانیه چشم اندازی داشته باشد که میگوید: «یک جهان بدون فقر». یک بیانیه چشم انداز آیندهٔ سازمان را به صورت خلاصه بیان میکند. این بیانیه بر روی آینده متمرکز میشود.
مأموریت: هدف بنیادی یک سازمان یا یک سرمایهگذاری را بیان میکند، مختصراً توضیح میدهد چرا سازمان وجود دارد و برای رسیدن به چشم اندازش چه کاری انجام میدهد.
گاهی مأموریت برای نمایش تصویر سازمان در آینده به کار میرود. یک بیانیه مأموریت گاهی جزییات کارهای را که انجام داده در اختیار میگذارد و به سؤال "چه کاری انجام میدهیم؟" پاسخ میدهد. برای مثال ممکن است نیکوکار "کار آموزی برای بیکار و بی خانمان" را فراهم سازد. یک بیانیه مأموریت مشتری و فرایندهای مهم را تعریف میکند. این بیانیه سطح کارایی مطلوب را به آگاهی شما میرساند و معیار تصمیم گیری صریح را مهیا میسازد.
در معدودی از شرکتها یک بیانیه چشم انداز ممکن است شبیه یک بیانیه مأموریت باشد، اما این میتواند یک خطای سنگین باشد چرا که میتواند موجب سردرگمی مردم شود.
کدام یک اول میآیند؟ بیانیه مأموریت یا بیانیه چشم انداز؟ بستگی دارد. اگر شما یک کسب و کار تازه یا طرح یا برنامهٔ جدید برای خدمات جاری خود داشته باشید، آنگاه چشم انداز، مأموریت و باقی برنامههای استراتژیک را هدابت خواهد کرد. اگر شما یک کسب و کار تأسیس شده دارید در حالیکه مأموریت ایجاد شده، آنگاه مأموریت، چشم انداز و باقی برنامههای استراتژیک را هدایت میکند. در هر صورت شما نیازمند دانستن اهداف بنیادی خود یعنی -ماموریت، موقعیت کنونی شما از نظر منابع درونی و قابلیتها (تعداد نفرات و/یا نقاط ضعف) و شرایط بیرونی (فرصتها و/یا تهدیدها)، و اینکه به کجا میخواهید بروید - و چشم انداز آینده هستید. این مهم است که شما پایان و نتیجه مطلوب را از ابتدا در نظر بگیرید.
تدوین «برنامهریزی استراتژیک» یک فرایند است. برای آنکه سازمان بداند به کجا خواهد رفت باید بداند اکنون دقیقاً کجا قرار گرفته است. پس از آن باید آنچه میخواهد باشد را به درستی تعریف کرده و چگونگی رسیدن به آن جایگاه را مشخص کند. مستندات حاصل از این فرایند را برنامه راهبردی سازمان مینامند. به دیگر سخن، برنامهریزی راهبردی تلاشی منظم و سازمانیافته جهت اتخاذ تصمیمها و مبادرت به اقدامات بنیادی است که به موجب آن، اینکه یک سازمان (یا هر موجودیت دیگر) چیست، چه میکند و چرا اموری را انجام میدهد مشخص خواهد شد (السن و ایدی، ۱۹۸۲؛ نقل در: [۴]). در متون مختلف، از این نوع برنامهریزی با عناوین: برنامهریزی جامع، استراتژیک و راهبردی یاد میشود. اساساً هر نظام برنامهریزی استراتژیک باید به این «چهار پرسش اساسی» پاسخ دهد (لورنچ، ۱۹۸۰؛ نقل در: [۴]).
- به کجا میرویم؟ (فلسفه وجودی)
- چگونه میخواهیم به مقصد برسیم؟ (استراتژیها)
- امکانات ما برای اقدام چیست؟ (بودجه)
- چگونه آگاه میشویم که در مسیر درست حرکت کنیم؟ (کنترل)
در ادامه به مراحل برنامهریزی استراتژیک در متون مختلف اشاره میشود.
الوانی (۱۳۷۴) در کتاب «مدیریت عمومی» مراحل ذیل را برای برنامهریزی استراتژیک نام برده است:
«رضائیان» (۱۳۸۰) فراگرد برنامهریزی راهبردی را به صورت زیر نمایش داده است:
برنامه ریزی راهبردی- استراتژیک- فرایندی است سازمانی برای تعریف راهبرد سازمان و تصمیم گیری برای چگونگی یافتن منابع مورد نیاز برای رسیدن به مقصود استراتژی، صورت میگیرد. این فرایند افراد و منابع را نیز شامل میشود.
برای آنکه سازمان بداند به کجا خواهد رفت باید بداند اکنون دقیقاً کجا قرار گرفته است. پس از آن باید آنچه میخواهد باشد را به درستی تعریف کرده و چگونگی رسیدن به آن جایگاه را مشخص کند. مستندات حاصل از این فرایند را برنامهٔ راهبردی سازمان مینامند.
برنامه ریزی راهبردی برای برنامه ریزی مؤثر به منظور تصویر کردن طرح و برنامه یک سازمان بکار میرود، اما هرگز نمیتواند مشخصا پیشبینی کند بازار در آینده دقیقاً چگونه خواهد بود و در آیندهٔ نزدیک چه اتفاقاتی رخ خواهد داد.
به هر رو، متفکران استراتژی در سازمان میباید استراتژیهای سازمان را بر اساس زنده ماندن در شرایط سخت طراحی کنند.
درواقع برنامه ریزی راهبردی به نوعی تصویر رسمی آیندهٔ سازمان است. هر برنامهٔ راهبردی دست کم به یکی از پرسشهای زیر پاسخ خواهد داد: ۱- ما دقیقاً چه کار میکنیم؟
۲- برای چه کسی کار میکنیم؟
۳-چگونه کار خود را به بهترین شکل ممکن انجام دهیم؟
در برنامه ریزیهای تجاری ممکن است پرسش سوم به شکل زیر پرسیده شود:
چگونه میتوان رقیب را از سر راه برداشت یا از رقابت اجتناب کرد؟
در این رویکرد بیشتر بدنبال شکست دادن رقیبان هستیم تا بهترین بودن!
در بسیاری از سازمانها برنامه راهبردی دربارهٔ این است که سال آینده سازمان به کجا خواهد رسید که به طور معمول تر در خصوص سه تا پنج سال آینده (دراز مدت) نیز صادق است، اگرچه بعضی از سازمانها چشم انداز خود را تا ۲۰ سال آینده گسترش دادهاند.
چشم انداز: چگونگی سازمان در آینده را تعریف میکند. چشم انداز یک افق دراز مدت است که گاهی جهانی را که سازمان در آینده در آن فعالیت میکند توصیف میکند. برای مثال، نیکوکاری که به فقیری کمک میکند ممکن است بیانیه چشم اندازی داشته باشد که میگوید: «یک جهان بدون فقر». یک بیانیه چشم انداز آیندهٔ سازمان را به صورت خلاصه بیان میکند. این بیانیه بر روی آینده متمرکز میشود.
مأموریت: هدف بنیادی یک سازمان یا یک سرمایهگذاری را بیان میکند، مختصراً توضیح میدهد چرا سازمان وجود دارد و برای رسیدن به چشم اندازش چه کاری انجام میدهد.
گاهی مأموریت برای نمایش تصویر سازمان در آینده به کار میرود. یک بیانیه مأموریت گاهی جزییات کارهای را که انجام داده در اختیار میگذارد و به سؤال "چه کاری انجام میدهیم؟" پاسخ میدهد. برای مثال ممکن است نیکوکار "کار آموزی برای بیکار و بی خانمان" را فراهم سازد. یک بیانیه مأموریت مشتری و فرایندهای مهم را تعریف میکند. این بیانیه سطح کارایی مطلوب را به آگاهی شما میرساند و معیار تصمیم گیری صریح را مهیا میسازد.
در معدودی از شرکتها یک بیانیه چشم انداز ممکن است شبیه یک بیانیه مأموریت باشد، اما این میتواند یک خطای سنگین باشد چرا که میتواند موجب سردرگمی مردم شود.
کدام یک اول میآیند؟ بیانیه مأموریت یا بیانیه چشم انداز؟ بستگی دارد. اگر شما یک کسب و کار تازه یا طرح یا برنامهٔ جدید برای خدمات جاری خود داشته باشید، آنگاه چشم انداز، مأموریت و باقی برنامههای استراتژیک را هدابت خواهد کرد. اگر شما یک کسب و کار تأسیس شده دارید در حالیکه مأموریت ایجاد شده، آنگاه مأموریت، چشم انداز و باقی برنامههای استراتژیک را هدایت میکند. در هر صورت شما نیازمند دانستن اهداف بنیادی خود یعنی -ماموریت، موقعیت کنونی شما از نظر منابع درونی و قابلیتها (تعداد نفرات و/یا نقاط ضعف) و شرایط بیرونی (فرصتها و/یا تهدیدها)، و اینکه به کجا میخواهید بروید - و چشم انداز آینده هستید. این مهم است که شما پایان و نتیجه مطلوب را از ابتدا در نظر بگیرید.
تدوین «برنامهریزی استراتژیک» یک فرایند است. برای آنکه سازمان بداند به کجا خواهد رفت باید بداند اکنون دقیقاً کجا قرار گرفته است. پس از آن باید آنچه میخواهد باشد را به درستی تعریف کرده و چگونگی رسیدن به آن جایگاه را مشخص کند. مستندات حاصل از این فرایند را برنامه راهبردی سازمان مینامند. به دیگر سخن، برنامهریزی راهبردی تلاشی منظم و سازمانیافته جهت اتخاذ تصمیمها و مبادرت به اقدامات بنیادی است که به موجب آن، اینکه یک سازمان (یا هر موجودیت دیگر) چیست، چه میکند و چرا اموری را انجام میدهد مشخص خواهد شد (السن و ایدی، ۱۹۸۲؛ نقل در: [۴]). در متون مختلف، از این نوع برنامهریزی با عناوین: برنامهریزی جامع، استراتژیک و راهبردی یاد میشود. اساساً هر نظام برنامهریزی استراتژیک باید به این «چهار پرسش اساسی» پاسخ دهد (لورنچ، ۱۹۸۰؛ نقل در: [۴]).
- به کجا میرویم؟ (فلسفه وجودی)
- چگونه میخواهیم به مقصد برسیم؟ (استراتژیها)
- امکانات ما برای اقدام چیست؟ (بودجه)
- چگونه آگاه میشویم که در مسیر درست حرکت کنیم؟ (کنترل)
در ادامه به مراحل برنامهریزی استراتژیک در متون مختلف اشاره میشود.
الوانی (۱۳۷۴) در کتاب «مدیریت عمومی» مراحل ذیل را برای برنامهریزی استراتژیک نام برده است:
«رضائیان» (۱۳۸۰) فراگرد برنامهریزی راهبردی را به صورت زیر نمایش داده است:
برنامه عملیاتی در واقع سر رسید سازمان می باشد.
برنامه ریزی عملیاتی بازوی اجرایی برنامه ریزی استراتژیک است در حالیکه برنامه ریزی استراتژیک در تعیین دور نماو مسیر حرکت برای آینده کمک می کند.
برنامه عملیاتی در واقع یک سند و مدرک با نتایج اختصاصی مشخص در یک دوره زمانی ( معمولاً یک سال ) می باشد .
برنامه عملیاتی دارای فعالیتهای اختصاصی همراه با منابع لازم برای آنها، جهت حصول نتایج می باشد .
فرایند برنامه ریزی عملیاتی در واقع درگیری مستمر و مداوم مجریان، مدیران و کارمندان کلیدی در تهیه برنامه های عملیاتی برای کل سازمان و نیز برای واحدهای اختصاصی سازمان می باشد .
مسابقات
ورزشکار
کسب مدال
عمومی
مدیریت برنامه استراتژیک
چگونه ضرورت مدیریت استراتژیک پیدا شد؟ ایگور انسف عقیده داشت که اشباع بازار مصرف در امریکا که بعد از جنگ جهانی دوم بوجود آمد، اولین جرقه برای برنامه ریزی استراتزیک بود.
هیچ برنامه ای را نمی توان قطعی دانست زیرا هم پیچیدگی و هم تغییرات در محیط زیاد است. به همین دلیل باید مدیر از دو ابزار کمی و کیفی که شامل شهامت خطر پذیری، صبر و متانت، در مواجه با مشکلات برخوردار باشد.
این مسائل ونیز مسائل تخصصی نشان داد که در سازمان، حوزه مسئولیتی وجود دارد که در حیطه هیچ یک از مدیریتهای تخصصی قرار نمی گیرد و تخصص خاصی است که مدیریت استراتژیک نام دارد.
السن وایدی برنامه ریزی استراتژیک را تلاشی منظم و سازمان یافته در جهت اتخاذ تصمیمات و انجام اقدامات بنیادی تعریف نمودند که به موجب آن، اینکه یک سازمان چیست، چه می کند و چرا اموری را انجام می دهد، مشخص خواهد شد. برنامه ریزی استراتژیک، ارتباطات و مشارکت را سهولت بخشیده، علایق و ارزشهای ناهمگرا را با یکدیگر همسو و منطبق می کند.
از دیدگاه لارنس و کلوک، مدیریت استراتژیک فرایند اتخاذ تصمیماتی است که منجر به توفیق، ادامه حیات یا مرگ مؤسسه می گردد. وظیفه استراتژیستها عبارتست از بهترین نوع استفاده از منابع مؤسسه در یک محیط در حال تغییر
استراتژیک
برنامه ریزی راهبردی- استراتژیک- فرایندی است سازمانی برای تعریف راهبرد سازمان و تصمیم گیری برای چگونگی یافتن منابع مورد نیاز برای رسیدن به مقصود استراتژی، صورت میگیرد. این فرایند افراد و منابع را نیز شامل میشود.
برای آنکه سازمان بداند به کجا خواهد رفت باید بداند اکنون دقیقاً کجا قرار گرفته است. پس از آن باید آنچه میخواهد باشد را به درستی تعریف کرده و چگونگی رسیدن به آن جایگاه را مشخص کند. مستندات حاصل از این فرایند را برنامهٔ راهبردی سازمان مینامند.
برنامه ریزی راهبردی برای برنامه ریزی مؤثر به منظور تصویر کردن طرح و برنامه یک سازمان بکار میرود، اما هرگز نمیتواند مشخصا پیشبینی کند بازار در آینده دقیقاً چگونه خواهد بود و در آیندهٔ نزدیک چه اتفاقاتی رخ خواهد داد.
به هر رو، متفکران استراتژی در سازمان میباید استراتژیهای سازمان را بر اساس زنده ماندن در شرایط سخت طراحی کنند.
درواقع برنامه ریزی راهبردی به نوعی تصویر رسمی آیندهٔ سازمان است. هر برنامهٔ راهبردی دست کم به یکی از پرسشهای زیر پاسخ خواهد داد: ۱- ما دقیقاً چه کار میکنیم؟
۲- برای چه کسی کار میکنیم؟
۳-چگونه کار خود را به بهترین شکل ممکن انجام دهیم؟
در برنامه ریزیهای تجاری ممکن است پرسش سوم به شکل زیر پرسیده شود:
چگونه میتوان رقیب را از سر راه برداشت یا از رقابت اجتناب کرد؟
در این رویکرد بیشتر بدنبال شکست دادن رقیبان هستیم تا بهترین بودن!
در بسیاری از سازمانها برنامه راهبردی دربارهٔ این است که سال آینده سازمان به کجا خواهد رسید که به طور معمول تر در خصوص سه تا پنج سال آینده (دراز مدت) نیز صادق است، اگرچه بعضی از سازمانها چشم انداز خود را تا ۲۰ سال آینده گسترش دادهاند.
چشم انداز: چگونگی سازمان در آینده را تعریف میکند. چشم انداز یک افق دراز مدت است که گاهی جهانی را که سازمان در آینده در آن فعالیت میکند توصیف میکند. برای مثال، نیکوکاری که به فقیری کمک میکند ممکن است بیانیه چشم اندازی داشته باشد که میگوید: «یک جهان بدون فقر». یک بیانیه چشم انداز آیندهٔ سازمان را به صورت خلاصه بیان میکند. این بیانیه بر روی آینده متمرکز میشود.
مأموریت: هدف بنیادی یک سازمان یا یک سرمایهگذاری را بیان میکند، مختصراً توضیح میدهد چرا سازمان وجود دارد و برای رسیدن به چشم اندازش چه کاری انجام میدهد.
گاهی مأموریت برای نمایش تصویر سازمان در آینده به کار میرود. یک بیانیه مأموریت گاهی جزییات کارهای را که انجام داده در اختیار میگذارد و به سؤال "چه کاری انجام میدهیم؟" پاسخ میدهد. برای مثال ممکن است نیکوکار "کار آموزی برای بیکار و بی خانمان" را فراهم سازد. یک بیانیه مأموریت مشتری و فرایندهای مهم را تعریف میکند. این بیانیه سطح کارایی مطلوب را به آگاهی شما میرساند و معیار تصمیم گیری صریح را مهیا میسازد.
در معدودی از شرکتها یک بیانیه چشم انداز ممکن است شبیه یک بیانیه مأموریت باشد، اما این میتواند یک خطای سنگین باشد چرا که میتواند موجب سردرگمی مردم شود.
کدام یک اول میآیند؟ بیانیه مأموریت یا بیانیه چشم انداز؟ بستگی دارد. اگر شما یک کسب و کار تازه یا طرح یا برنامهٔ جدید برای خدمات جاری خود داشته باشید، آنگاه چشم انداز، مأموریت و باقی برنامههای استراتژیک را هدابت خواهد کرد. اگر شما یک کسب و کار تأسیس شده دارید در حالیکه مأموریت ایجاد شده، آنگاه مأموریت، چشم انداز و باقی برنامههای استراتژیک را هدایت میکند. در هر صورت شما نیازمند دانستن اهداف بنیادی خود یعنی -ماموریت، موقعیت کنونی شما از نظر منابع درونی و قابلیتها (تعداد نفرات و/یا نقاط ضعف) و شرایط بیرونی (فرصتها و/یا تهدیدها)، و اینکه به کجا میخواهید بروید - و چشم انداز آینده هستید. این مهم است که شما پایان و نتیجه مطلوب را از ابتدا در نظر بگیرید.
تدوین «برنامهریزی استراتژیک» یک فرایند است. برای آنکه سازمان بداند به کجا خواهد رفت باید بداند اکنون دقیقاً کجا قرار گرفته است. پس از آن باید آنچه میخواهد باشد را به درستی تعریف کرده و چگونگی رسیدن به آن جایگاه را مشخص کند. مستندات حاصل از این فرایند را برنامه راهبردی سازمان مینامند. به دیگر سخن، برنامهریزی راهبردی تلاشی منظم و سازمانیافته جهت اتخاذ تصمیمها و مبادرت به اقدامات بنیادی است که به موجب آن، اینکه یک سازمان (یا هر موجودیت دیگر) چیست، چه میکند و چرا اموری را انجام میدهد مشخص خواهد شد (السن و ایدی، ۱۹۸۲؛ نقل در: [۴]). در متون مختلف، از این نوع برنامهریزی با عناوین: برنامهریزی جامع، استراتژیک و راهبردی یاد میشود. اساساً هر نظام برنامهریزی استراتژیک باید به این «چهار پرسش اساسی» پاسخ دهد (لورنچ، ۱۹۸۰؛ نقل در: [۴]).
- به کجا میرویم؟ (فلسفه وجودی)
- چگونه میخواهیم به مقصد برسیم؟ (استراتژیها)
- امکانات ما برای اقدام چیست؟ (بودجه)
- چگونه آگاه میشویم که در مسیر درست حرکت کنیم؟ (کنترل)
در ادامه به مراحل برنامهریزی استراتژیک در متون مختلف اشاره میشود.
الوانی (۱۳۷۴) در کتاب «مدیریت عمومی» مراحل ذیل را برای برنامهریزی استراتژیک نام برده است:
«رضائیان» (۱۳۸۰) فراگرد برنامهریزی راهبردی را به صورت زیر نمایش داده است:
مقدمه :
با افزایش روزافزون جمعیت و به تبع آن افزایش تمایل به شهرنشینی، نیاز به مسکن ضروری تر از همیشه شده است. نیاز به تعداد زیاد مسکن و همچنین لزوم افزایش سرعت در اجرا باعث شد که اولین بار بعد از جنگ جهانی دوم روشی با عنوان انبوه سازی صنعتی مسکن مورد استفاده قرار گیرد. در سال ۱۹۵۰ فقط ۳۱ درصد جمعیت جهان در شهرهای ک. چک و بزرگ ساکن بودند که این رقم در سال ۱۹۹۵ به ۴۵ درصد رسید. در سال ۲۰۰۰۰ از هر دو نفر، یک نفر در شهرها سکونت داشت و بیشتر این رشد در شهرهای کوچک و متوسط بود. کلان شهرهایی با بیش از ده میلیون نفر جمعیت، هم اکنون فقط ۴ درصد جمعیت جهان را در خود جای دادهاند لذا با توجه به روند افزایش روزافزون جمعیت و به تبع آن، نیاز روزافزون به مسکن و نیز ناکارایی سیستمهای سنتی و متداول در تولید انبوهمسکن، رویکرد به روشهای صنعتی ساختمان ضروری به نظر میرسد. اجرای سازه بتنی به روش قالب تونلی، از حدود ۴۰۰ سال پیش در جهان متداول شده است. این روش که نوعی تولید صنعتی ساختمان بتن مسلح محسوب میشود، بیشتر انبوه سازی و بلند مرتبه سازی استفاده میشود. روش قالب تونلی، مانند دیگر روشهای ساخت صنعتی، از چهار مزیت کاهش زمان، کاهش هزینه، ارتقای کیفیت و افزایش ایمنی کارکنان برخوردار است این سیستم که یکی از بهترین روشهای ساخت و ساز صنعتی است، از ابتدا در کشورهایی که با مشکل زلزله روبرو بودند، مورد توجه قرار گرفت.[۲] در ایران نیز مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن در سال ۱۳۸۷، ساخت سازه به روش قالب تونلی را جز فناوریهای نوین ساخت و ساز در کشور اعلام نمود
بتونریزی به روش تونلی
سیستم بتنی قالب تونلی یکی از روشهای مورد استفاده برای اجرای ساختمانهای با سیستم باربر دیوار و سقف بتنی است. نام تونلی به دلیل شکل قالبهای فلزی همزمان دیوارها و سقفهاست. در سیستم تونلی، دیوارها و سقفهای بتن مسلح بهصورت همزمان آرماتوربندی، قالببندی و بتنریزی میشوند. این روش ضمن بالا بردن سرعت و کیفیت اجرا، عملکرد سازهای و رفتار لرزهای مجموعه سازه را به لحاظ یکپارچگی اعضا و اتصالات آنها به نحو چشمگیری بهبود میبخشد
امروزه به دلیل افزایش جمعیت و تقاضای روزافزون نیاز به مسکن در کشور و به ویژه در نسل جوان؛ گسترش شهرنشینی؛ لزوم برقراری تعادل بین عرضه و تقاضای مسکن؛ کیفیت پایین شیوههای سنتی ساخت وساز؛ کاهش منابع انرژی و نیاز به صرفه جویی در مصرف و کاهش اتلاف انرژی ساختمان در راستای اصلاح الگوی مصرف؛ بالا بودن قیمت تمام شده مسکن و عدم امکان خرید توسط اقشار ضعیف و متوسط؛ افزایش سرعت احداث مسکن در بازهٔ زمانی کوتاه در جهت تحقق برنامههای میان مدت و بلند مدت دولت؛ افزایش بهرهوری و جایگزین کردن نیروی کار تحصیل کرده؛ استفاده بهینه از منابع و مصالح؛ و زلزله خیزی کشورمان و به تبع آن، ناکارآیی سیستمهای سنتی و متداول در تولید انبوه مسکن، نگرش به سمت سیستمهای صنعتی تولید ساختمان ضروری به نظر میرسد
از آنجا که سیستم بر اساس ایجاد صندوقچههای مقاوم بتنی شکل گرفته است، میزان مصرف بتن و میلگرد مهمترین عامل در برآورد هزینه اجرای این روش است. اما علاوره بر هرچزینه مصالح مصرفی، عملیات اجرایی نیز دارای اهمیت و تاثیر بسزایی در هزینههای این روش میباشد. مهمترین نکته که در این زمینه قابل ذکر است، امکان استفاده مجدد قالبها و قطعات در یک دوره زمانی ۲۴ ساعته است بدین شکل که ۲۴ ساعت پس از بتن ریزی قالب باز شده و تنها پایههای اطمینان در زیر سقف باقی میماند و بنابر این هر روز عملیات قالب بندی و آرماتور بندی و بتن ریزی بدون وقفه انجام میشود. این خصوصیت در بین اکثر سیستمهای قالب بندی منحصر به فرد است. این مزیت منجر به کاهش تعداد قالبهای مورد نیاز در پروژه، بدون افزایش مدت زمان اجرای آن یعنی کاهش هزینهها خواهد شد. نکته دیگر که در زمینهٔ این قالبها قابل ذکر است، سبکی آنها نسبت به قالبهای متداول است. امروزه با استفاده از قالبهای تونلی که خود دارای خیز منفی هستند چند ساعت در چرخهٔ عملیات قالب بندی از جهت عدم نیاز به عملیات خیز دادن به قالب سقف صرفه جویی میشود. در ضمن در قالب بندی به کمک این سیستم، تعداد پیچ و مهرهها بسیار کمتر خواهد بود. این امر هزینه نسب قطعات و نیروی انسانی مورد نیاز آن را به نحوه مؤثری کاهش میدهد. به دلیل یکپارچگی سیستم، مشکلات ناشی از ضعف مصالح به کار رفته، مانند ترکهای بتن پس از گرفتن و سخت شدن، ترکهای حرارتی و یا نشست پی کاهش مییابد که خود باعث افزایش کیفیت سیستم میگردد.[۶] لازم به ذکر است بتن ریزی سیستم قالب تونلی نیز باید به گونهای صورت گیرد که در محل اتصال دیوار به سقف، درزهای سرد ایجاد نشود؛ بدین ترتیب که پس از اتمام بتن ریزی دیوار، در لایه نهایی آن ویبره مجدد ایجاد شود و یک فرصت کوتاهی داده شود تا بتن دیوار، نشست خود را انجام دهد ولی به گیرش اولیه نرسد، سپس بتن ریزی دال اجرا میگردد. در این صورت احتمال ترک خوردگی دال و دیوار و تمرکز تنش به حداقل میرسد.[۵] ملاحظه میشود که در صورت رعایت برخی نکات اجرایی ساده، سازهای با کیفیت حاصل میگردد که به دلیل عدم ایجاد اتصال سرد مقاومت بهتری در برابر زلزله دارد. همچنین سازه قالب تونلی در مقابل آتشسوزی عملکرد مناسب تری نسبت به سازههای فولادی دارد. بدون تردید یکی از مزایای مهم این سیستم، سرعت اجرایی زیاد و قابلیت بالای برنامه ریزی در این شیوه از اجرا است. این امر سبب کاهش ریسک مالی عملیات، کوتاه شدن زمان اجرا و بازگشت سریع تر سرمایه خواهد شد. با توجه به پیش ساخته بودن قطعات در این سیستم، میزان نیاز به نیروی انسانی ساده، کاهش مییابد. در نتیجه میزان نیاز به نظارت کارگاهی نیز کاهش قابل ملاحظهای خواهد داشت. همچنین میتوان با بهکار بردن تعداد بشتر قطعات، سرعت عملیات را حتی به ۲ یا ۳ برابر افزایش داد. در این سیستم میتوان از هر قالب ۲۰۰ مرتبه در کارگاه استفاده کرد و تنها یکبار هزینه حمل و نقل پرداخت نمود. در صورتی که اگر از سیستمهای پیش ساخته استفاده شود، هزینه حمل قطعات به دهها برابر افزایش خواهد یافت، در عین حال که در این سیستم اکثر قطعات مورد استفاده حجم و وزن زیادی ندارند.
قالبهای تونلی با رعایت نکات نگهداری تا ۵۰۰ و حتی ۱۰۰۰ بار قابل استفاده میباشند[۲][۷]
در این سیستم، پنج گروه قالب وجود دارد:
در این سیستم دیوارها و سقفهای بتن مسلح به طور همزمان آرماتور بندی، قالب بندی و بتن ریزی میشوند
در این روش قالبهای بزرگی به صورت میز، با پایههای مستقر روی چرخ یا غلتک کل سقف یک فضارا میپوشانند و روی آنها آرماتوربندی سقف انجام و سپس بتن ریزی میشود. بعضی از این روشها شباهت زیادی به روش تونلی متعارف دارند و امکان بتن ریزی هم زمان دیوار و سقف در آن میباشد. در این روش دیوارهای نمای اصلی پس از اجرای دیوارهای سازهای و سقف، با مصالح گوناگونی قابل اجراست.
در این روش پیش دال خرپایی یا ساده یا دالهای نواری بتنی بر روی لبههای دیوارهای جانبی فضاها قرار میگیرد. در صورت استفاده از پیش دال، پیش از بتن ریزی، آرماتورهای فوقانی پیش دال جاگذاری میشود و اتصال میلگردهای سقف و دیوار نیز در همین مرحله انجام میشود. سپس بتن ریزی قسمت فوقانی پیش دال و محلهای اتصال پیش دال یا دال پیش ساخته با سقف انجام میشود. در این روش اجرا، دیوارهای خارجی معمولاً هم زمان با سایر دیوارها قالببندی و بتنریزی میشوند. دیوارهای نما نیز معمولاً بتنی و با اجرای درجا هستند. این امر باعث میشود امکان خروج قطعات قالب از ساختمان با پیچیدگی بیشتری انجام شود. کوچک بودن قطعات هم به همین دلیل است، و امکان خروج قطعات از محل درها و پنجرهها را فراهم میسازد
در سیستم قاب بتنی پیوسته با توجه به مدولار بودن قالبها، بهترین اندازهها در پلان از نظر معماری، نزدیک ترین آنها به ابعاد قالب هاست. طراحی معماری در این روش، به دلیل محدودیت دهانه قالبها باید با ابعاد قالب سازگار و منطبق باشد. آیین نامهها و تجربه ساخت نشان می دهدکه هماهنگی معماری با الزامات سازهای در این روش منجر به سهولت اجرا و در نتیجه کاهش زمان خواهد شد. در صورت بهره گیری از این سیستم، بهتر است برای نما از بتن نمایان، با طرحهای مختلف استفاده شود. این امر باعث میشود هزینههای مربوط به نما به حداقل برسد.
در ساختمانهای حداکثر ۴ طبقه، طراحی پلانها به نحوی باشد که قابنها از یک طرف و عمود بر جهت استقرار ساختمانها خارج شوند و در ساختمانهای بیش از ۴ طبقه توصیه میشود پلانها به گونهای باشند که تعداد دیوارهای برشی در دو جهت عمود بر هم تقریباً یکسان باشند. اندازه دهانه تونلها، به منظ
بتن ریزی در زیر آب، در ساختمان های دریایی و آبی به کار می رود و لازمه آن استفاده از روشهای ویژه برای جلوگیری از خطر آب شستگی است. اقدام اول استفاده از فرمول مخصوص برای ترکیب بتن است، تا بتن همگنی خود را به هنگام فرو رفتن در آب حفظ کند. روشهای بتن ریزی در زیر آب بشرح زیر می باشند:
۱) بتن ریزی با جام های زیر آبی:
در این روش جام حاوی بتن به کف قالب برده شده و دریچه آن به آهستگی و به نحوی باز می شود که بتن به آرامی تخلیه شده و تلاطمی در آب ایجاد نکند وبتن با آب مخلوط نشود، جام بعدی در بتن از قبل ریخته شده فرو رفته ودریچه ْآن باز می شود وبتن جدید داخل بتن مرحله اول تخلیه می شود و به این ترتیب بتن سایر جام ها با آب در تماس قرار نمی گیرند. اگر باز شدن دریچه جام با لوله های هوای فشرده انجام می شود باید جام دارای وسایلی باشد که هوای خروجی درآب ایجاد تلاطم نکرده ودر بالای سطح آب بیرون بیاید. سطح فوقانی جامهای زیر آبی ، به نحوی ساخته می شوند که دارای سقفی مجهز به قیف باشند و به این ترتیب آب کمترین تماس را با سطح فوقانی بتن درون جام پیدا نماید. بتن مناسب بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ کیلو گرم بر متر مکعب سیمان و ۱۵ سانتیمتر اسلامپ دارد. حداکثر اندازه دانه های آن بین ۴۰ تا ۵۰ میلیمتر و نسبت وزن ماسه به وزن کل سنگدانه ها در حدود ۴۰ در صد یا بیشتر است.
استفاده از جام مخصوص بتن ریزی در زیز آب برای شروع بتن ریزی باقیف و لوله نیز مناسب است وقتی ۶۰ تا ترجیحا ۹۰ سانتی متر از ضخامت عضو مورد نظر بتن ریزی شد، سر لوله قیف و لوله در بتن قرار گرفته و بقیه بتن ریزی با آن، با سرعت بیشتری انجام می پذیرد.
۲) قیف ولوله (ترمی):
بتن ریزی به روش قیف و لوله به این ترتیب انجام می شود که یک سر لوله در خارج از آب به یک قیف مخصوص متصل شده و بتن از درون یک قیف به داخل لوله رفته واز آنجا در قالب ریخته می شود. ترمی یا قیف و لوله متشکل است از یک لوله به قطر داخلی ۲۵ تا ۳۰ سانتی متر ( ۱۰ تا ۱۲ اینچ) و یک قیف در انتهای فوقانی لوله. این وسیله باید به نحوی روی برج ها سوار شود که بتوان آن را با بالا آمدن سطح بتن در قالب، بالا آورد.
لوله های ترمی ها نباید از یکدیگر بیش از ۳.۵ تا ۵ متر و از دیواره های قالب بیش از ۲.۵ متر فاصله داشته باشند. بتن توسط جام های حمل بتن، پمپ و یا تسمه نقاله به داخل قیف حمل می شود. حمل بتن باید بدون انقطاع صورت پذیرد زیرا در غیر این صورت ممکن است درز سرد بوجود آید و نیز حرکت مناسب بتن تازه به داخل بتن از قبل ریخته شده، مختل گردد. شروع بتن ریزی با ترمی بسیار مهم است. نخستین لایه های بتن باید بسیار کنترل شده و چسبنده و پر سیمان بوده و به آهستگی هر چه تمام تر وارد قالب شوند. دو روش اصلی شروع بتن ریزی عبارتند از روش لوله تر و روش لوله خشک.
روش لوله تر برای عمق آب کمتر از ۳۰ متر و حجم زیاد بتن ریزی قابل کاربرد است. در این روش در حالی که انتهای لوله در زیر آب به کف قالب چسبیده است، یک توپی از جنس پارچه کرباسی یا استوانه ازجنس پی وی سی و یا یک توپ کاملا جفت شده به لوله در داخل لوله در تراز آب قرار داده می شود. این توپ از قیف فاصله دارد و بنابراین بتن بالایی برای فرو بردن آن به سمت پایین کافی است. از روی حجم بتن داخل لوله می توان دریافت که در چه موقع توپی به انتهای لوله رسیده. پس از این زمان می توان با آهستگی لوله را به سمت بالا کشید تا توپی بتواند خارج شود. بمجرد خروج توپی مجددا لوله به سمت پایین فرستاده شده وبتن از داخل قیف به داخل لوله فرستاده می شود و بدون متلاطم کردن آب وارد قالب می شود. پس از اولین لایه بتن ریزی می توان سرعت ورود بتن به داخل لوله را افزایش داد.
روش لوله خشک برای عمق های بیشتر و قسمت های محدود مناسب می باشد. در این روش یک در به صورت آب بند به انتهای لوله متصل میشود. لوله باید نسبتاً سنگین باشد تا در اثر نیروی شناوری به سوی بالا نیاید، پایین فرستاده شده وبه قالب می چسبد. سپس یک مخلوط بسیار پر سیمان، خمیری و چسبنده بتن برای شروع بتن ریزی وارد لوله می شود و به مجرد رسیدن بتن به انتهای لوله ، لوله کمی به بالا کشیده می شود تا فشار بتن بندهای نگه دارنده در انتهایی را گسسته و بتن وارد قالب شود در این روش مقدار بالا کشیده شدن اولیه لوله بقدر روش لوله تر نبوده و بتن کمتر با آب مخلوط می شود. در صورتی که بتن به صورت دائم و بدون انقطاع وارد لوله نشود ولوله توسط بتن داخل قالب مسدود شود، معمولا با چند سانتیمتر
بالا آوردن سریع لوله می توان مانع را رفع نموده و بتن ریزی را ادامه داد. سریع پایین بردن (انداختن) لوله می تواند به انسداد بیشتر، منجر گردد. سرلوله بهتر است بین ۹۰ تا ۱۵۰ سانتیمتر داخل بتن قرار گیرد. لوله نباید هر بار بیش از ۱۵ تا ۲۰ سانتیمتر به سمت بالا کشیده شود. نمونه گیری از بتن در زمانهای مختلف و نیز کنترل ارتفاع بتن در قالب با علامت گذاری لوله ضروری است. جا دادن بتن برای حجم زیاد بتن باید از مرکز قالب به سمت خارج انجام گیرد. پمپ هایی که در لبه خارجی قالب قرار داده شده اند می توانند گلی را که کف قالب بوده و توسط بتن به سمت دیوار قالب رانده می شود به خارج از قالب تلمبه کنند. بتن ترمی باید کارایی زیادی داشته باشد. اسلامپ ۱۷ سانتیمتری و عیار سیمان ۴۰۰ کیلوگرم برمتر مکعب بتن، سنگدانه هایی با حداکثر اندازه ۴۰ تا ۵۰ میلیمتر ونسبت وزنی ماسه به کل سنگدانه حدود ۴۵ درصد مناسب هستند. استفاده کردن از عواملی از قبیل مواد حباب ساز و پوزولان ها ،سنگدانه های غلتیده بجای شکسته، افزایش مقدار ماسه که باعث افزایش کا رایی می شوند، مناسب است.
۳) روش بتن ریزی با سنگدانه پیش اکنده:
در بسیاری از پروژه های دریایی بتن ریزی زیر آب یک فناوری مورد تقاضا و دشوار بوده که عمدتاَ در برنامه زمان بندی پروژه یک مسیر بحرانی تلقی می شود، لذا مستلزم داشتن برنامه ریزی دقیق می باشد. بخش بتن ریزی زیر آب در یک پروژه در واقع جایی است که طراحی ماهرانه و برنامه ریزی دقیق و حساب شده در آن می تواند موجب کاهش احتمال بروز خطر و نیز قیمت تمام شده گردد. در کل در سدهای بتنی ، بتن ریزی با مشکلاتی نظیر بالا رفتن دمای هسته مرکزی و گرمازایی همراه می باشد که این دو عامل می توانند سبب ایجاد ترک و نفوذپذیری زیاد شوند. غالباً برای رفع مشکلات مذکور میتوان روش هایی نظیر افزایش حداکثر اندازه سنگدانه ها کاهش مصرف سیمان و آب مصرفی استفاده از پوزولان ها استفاده از افزودنی های روان ساز و کندگیرکننده بهره گیری از سیمان های کند گیر و استفاده از فنون پیش تبرید و پس تبرید را به خدمت گرفت. اما وجود مشکلاتی مانند کارآیی، متراکم ساختن بتن، جدایی سنگدانه ها و حمل و پخش و دیگر مسائل اجرایی سبب می گردند که روش های مشروحه در عمل با هزینه هایی سنگین همراه بوده و عدم دقت در هر یک از روش ها میتواند به کیفیت بتن نیز لطمه بزند. لذا روش نوینی در اجرای سد های بتنی که ضمن برطرف نمودن عیوب مشروحه سبب سرمایه گذاری کمتر درتجهیز کارگاه می شود معرفی می گردد که به روش بتن پیش آکنده معروف می باشد.
در این روش ابتدا سنگدانه درشت تک اندازه را در قالب ریخته و سپس از درون لوله هائی که درون سنگدانه قرار گرفته است ملات ریز دانه ای را به داخل سنگدانه های درشت پیش آکنده تزریق می نمائیم تا بتن مناسب حاصل گردد و جسم یکپارچه ای بوجود آید. ملات سیمانی که متشکل از ماسه ریز است به کمک روان کننده ها، روانی زیادی پیدا می کند و به راحتی می تواند بین سنگدانه ها رسوخ کند. در این نوع بتن جداشدگی اتفاق نمی افتد و در نتیجه یک بتن متراکم، آب بندی شده و با دوام تولید می شود. در ضمن هیچگونه ویبراتور داخلی به کار برده نمی شود ولی برای پرداخت سطح می توان از ویبراتورهای سطحی بهره برد.
بتن پیش آکنده از جمع شدگی ناچیزی برخوردار است و عیار سیمان مصرفی آن نیز کم می باشد. تأمین نسبت آب به سیمان کم، نفوذ ناپذیری مطلوب و مقاومت زیاد با این روش کاملا”میسر است. همگنی بتن و عدم جداشدگی از ویژگیهای این نوع بتن ریزی است. حداکثر اندازه سنگدانه به حداقل بعد قطعه محدود می شود و حداکثر اندازه ماسه ملات باید به حدود حداقل اندازه اسمی سنگدانه درشت محدود گردد. ملات مصرفی بسیار پر عیار بوده و همچنین شل و آبکی می باشد و معمولا” از مواد پوزولانی مناسب و روان کننده ها در ملات استفاده میشود ضمن اینکه به کندگیر کننده ها نیز احتیاج مبرمی داریم.
۴) بتن ریزی با پمپ:
برای بتن ریزی با پمپ، باید طرح اختلاط بتن چنان انتخاب شود که نسبت آب به سیمان کمترین مقدار ممکن را داشته و مقدار آن از ۰.۶ تجاوز ننماید. مقدار سیمان باید نسبتا زباد باشد (در محدوده ۳۵۰ تا ۴۰۰ کیلو گرم در متر مکعب) تا چسبندگی کافی بتن تأمین شود و خطر شسته شدن سیمان از بین برود. به منظور افزایش کارائی بتن می توان از سنگدانه های گردگوشه استفاده نمود. استفاده از دانه بندی پیوسته با حداکثر اندازه ۳۸ میلیمتر و همچنین مقدار کافی ریزدانه ضروری است. چنانچه سنگدانه ها حاوی مقدار کافی ریزدانه نباشد، می توان با افزودن مواد ریز چسبندگی کافی را در بتن ایجاد نمود.
بتنی که پمپ می شود باید تا حدی روان تر باشد تا از مسدود شدن لوله ها جلوگیری شود. به منظور آنکه آب به سیمان از حد مجاز بالاتر نرود باید برای تأمین روانی از مواد افزودنی مناسب نظیر روان کننده ها و فوق روان کننده ها یا مواد افزودنی آب نگهدار استفاده شود. جز در مواردی که افزودنی های ویژه مصرف می شود، باید از سقوط آزاد بتن به داخل آب جلوگیری کرد تا پدیده جداشدگی ذرات رخ ندهد.
در این روش لوله پمپ، با یک توپی داخل قالب قرار داده میشود و فشار بتن پمپ شده توپی را خارج کرده (همانند روش لوله ی تر) و بتن داخل قالب ریخته میشود. با افزایش فشار بتن ریزی به دلیل افزایش عمقی که سر لوله در بتن قرار گرفته، لوله به آهستگی به بالا کشیده میشود. باید بتن، مقداری از بالای قالب سرریز کند تا لایه ی اولیه ی بتن که قدری با آب مخلوط شده است از قالب خارج شود. هنگام بتن ریزی باید اختلاف فشار هیدرولیکی داخل و خارج قالب از بین رفته و سطح آب در داخل و خارج قالب در یک تراز باشد.
۵) کار با کیسه (bag work):
کار با کیسه احتمالا یکی از قدیمی ترین و ساده ترین تکنیکهای قرار دادن بتن زیر آب است. این متد یک بسط طبیعی استفاده از مصالح بنایی است، اما دارای انعطاف پذیری است که بلوک های ساختمانی را قادر می سازد که به هم قالب بندی شوند، که در نتیجه قید خوبی پیدا می کنند. این روش ساخت متمرکز بر کار کارگر است اما توافق پذیری زیادی با نوع کار دارد. پروژه های قدیمی مهندسی از کیسه ها برای ساخت المان های بزرگ موقتی و کارهای دایم استفاده شده است. اگر چه پیشرفت های جدید در بتن ریزی زیر آب باعث شده این متد بی مصرف به نظر آید، اما نباید آن را تا این حد دست کم گرفت، بدلیل ۱) استفاده رایج از کیسه ها در ساخت دیوار های حایل برای عمل به عنوان کردن بتن پاشی. ۲) استفاده رایج آن در قراردهی سریع کیسه ها برای فرم دادن به حرکات غیر طبیعی و مکرر سیال. ۳) برای کار های ترمیمی کوچک کیسه ها به مهندسان راه حل ارزان، ساده و مورد استفاده در خیلی از موارد ارایه می دهند.
این تکنیک در مورد کارهای با دوام نباید با روش های مدرن مقایسه شود اما برای کارهای موقتی و یا کوتاه مدت این روش باید مد نظر قرارگیرد.
کیسه های م
در بسیاری از پروژه های دریایی بتن ریزی زیر آب یک فناوری مورد تقاضا و دشوار بوده که عمدتاَ در برنامه زمان بندی پروژه یک مسیر بحرانی تلقی می شود، لذا مستلزم داشتن برنامه ریزی دقیق می باشد. بخش بتن ریزی زیر آب در یک پروژه در واقع جایی است که طراحی ماهرانه و برنامه ریزی دقیق و حساب شده در آن می تواند موجب کاهش احتمال بروز خطر و نیز قیمت تمام شده گردد. در کل در سدهای بتنی ، بتن ریزی با مشکلاتی نظیر بالا رفتن دمای هسته مرکزی و گرمازایی همراه می باشد که این دو عامل می توانند سبب ایجاد ترک و نفوذپذیری زیاد شوند. غالباً برای رفع مشکلات مذکور میتوان روش هایی نظیر افزایش حداکثر اندازه سنگدانه ها کاهش مصرف سیمان و آب مصرفی استفاده از پوزولان ها استفاده از افزودنی های روان ساز و کندگیرکننده بهره گیری از سیمان های کند گیر و استفاده از فنون پیش تبرید و پس تبرید را به خدمت گرفت. اما وجود مشکلاتی مانند کارآیی، متراکم ساختن بتن، جدایی سنگدانه ها و حمل و پخش و دیگر مسائل اجرایی سبب می گردند که روش های مشروحه در عمل با هزینه هایی سنگین همراه بوده و عدم دقت در هر یک از روش ها میتواند به کیفیت بتن نیز لطمه بزند. لذا روش نوینی در اجرای سد های بتنی که ضمن برطرف نمودن عیوب مشروحه سبب سرمایه گذاری کمتر درتجهیز کارگاه می شود معرفی می گردد که به روش بتن پیش آکنده معروف می باشد.
در این روش ابتدا سنگدانه درشت تک اندازه را در قالب ریخته و سپس از درون لوله هائی که درون سنگدانه قرار گرفته است ملات ریز دانه ای را به داخل سنگدانه های درشت پیش آکنده تزریق می نمائیم تا بتن مناسب حاصل گردد و جسم یکپارچه ای بوجود آید. ملات سیمانی که متشکل از ماسه ریز است به کمک روان کننده ها، روانی زیادی پیدا می کند و به راحتی می تواند بین سنگدانه ها رسوخ کند. در این نوع بتن جداشدگی اتفاق نمی افتد و در نتیجه یک بتن متراکم، آب بندی شده و با دوام تولید می شود. در ضمن هیچگونه ویبراتور داخلی به کار برده نمی شود ولی برای پرداخت سطح می توان از ویبراتورهای سطحی بهره برد.
بتن پیش آکنده از جمع شدگی ناچیزی برخوردار است و عیار سیمان مصرفی آن نیز کم می باشد. تأمین نسبت آب به سیمان کم، نفوذ ناپذیری مطلوب و مقاومت زیاد با این روش کاملا”میسر است. همگنی بتن و عدم جداشدگی از ویژگیهای این نوع بتن ریزی است. حداکثر اندازه سنگدانه به حداقل بعد قطعه محدود می شود و حداکثر اندازه ماسه ملات باید به حدود حداقل اندازه اسمی سنگدانه درشت محدود گردد. ملات مصرفی بسیار پر عیار بوده و همچنین شل و آبکی می باشد و معمولا” از مواد پوزولانی مناسب و روان کننده ها در ملات استفاده میشود ضمن اینکه به کندگیر کننده ها نیز احتیاج مبرمی داریم.
۴) بتن ریزی با پمپ:
برای بتن ریزی با پمپ، باید طرح اختلاط بتن چنان انتخاب شود که نسبت آب به سیمان کمترین مقدار ممکن را داشته و مقدار آن از ۰.۶ تجاوز ننماید. مقدار سیمان باید نسبتا زباد باشد (در محدوده ۳۵۰ تا ۴۰۰ کیلو گرم در متر مکعب) تا چسبندگی کافی بتن تأمین شود و خطر شسته شدن سیمان از بین برود. به منظور افزایش کارائی بتن می توان از سنگدانه های گردگوشه استفاده نمود. استفاده از دانه بندی پیوسته با حداکثر اندازه ۳۸ میلیمتر و همچنین مقدار کافی ریزدانه ضروری است. چنانچه سنگدانه ها حاوی مقدار کافی ریزدانه نباشد، می توان با افزودن مواد ریز چسبندگی کافی را در بتن ایجاد نمود.
بتنی که پمپ می شود باید تا حدی روان تر باشد تا از مسدود شدن لوله ها جلوگیری شود. به منظور آنکه آب به سیمان از حد مجاز بالاتر نرود باید برای تأمین روانی از مواد افزودنی مناسب نظیر روان کننده ها و فوق روان کننده ها یا مواد افزودنی آب نگهدار استفاده شود. جز در مواردی که افزودنی های ویژه مصرف می شود، باید از سقوط آزاد بتن به داخل آب جلوگیری کرد تا پدیده جداشدگی ذرات رخ ندهد.
در این روش لوله پمپ، با یک توپی داخل قالب قرار داده میشود و فشار بتن پمپ شده توپی را خارج کرده (همانند روش لوله ی تر) و بتن داخل قالب ریخته میشود. با افزایش فشار بتن ریزی به دلیل افزایش عمقی که سر لوله در بتن قرار گرفته، لوله به آهستگی به بالا کشیده میشود. باید بتن، مقداری از بالای قالب سرریز کند تا لایه ی اولیه ی بتن که قدری با آب مخلوط شده است از قالب خارج شود. هنگام بتن ریزی باید اختلاف فشار هیدرولیکی داخل و خارج قالب از بین رفته و سطح آب در داخل و خارج قالب در یک تراز باشد.
۵) کار با کیسه (bag work):
کار با کیسه احتمالا یکی از قدیمی ترین و ساده ترین تکنیکهای قرار دادن بتن زیر آب است. این متد یک بسط طبیعی استفاده از مصالح بنایی است، اما دارای انعطاف پذیری است که بلوک های ساختمانی را قادر می سازد که به هم قالب بندی شوند، که در نتیجه قید خوبی پیدا می کنند. این روش ساخت متمرکز بر کار کارگر است اما توافق پذیری زیادی با نوع کار دارد. پروژه های قدیمی مهندسی از کیسه ها برای ساخت المان های بزرگ موقتی و کارهای دایم استفاده شده است. اگر چه پیشرفت های جدید در بتن ریزی زیر آب باعث شده این متد بی مصرف به نظر آید، اما نباید آن را تا این حد دست کم گرفت، بدلیل ۱) استفاده رایج از کیسه ها در ساخت دیوار های حایل برای عمل به عنوان کردن بتن پاشی. ۲) استفاده رایج آن در قراردهی سریع کیسه ها برای فرم دادن به حرکات غیر طبیعی و مکرر سیال. ۳) برای کار های ترمیمی کوچک کیسه ها به مهندسان راه حل ارزان، ساده و مورد استفاده در خیلی از موارد ارایه می دهند.
این تکنیک در مورد کارهای با دوام نباید با روش های مدرن مقایسه شود اما برای کارهای موقتی و یا کوتاه مدت این روش باید مد نظر قرارگیرد.
کیسه های مورد استفاده در این فرایند معمولا از پارچه مقاوم کنفی هستند و سایز آنها باید به صورتی باشد که برای انسان قابل حمل باشد. حداکثر اندازه دانه ها در حدود ۱۲ میلی متر است. نصف کیسه باید با یک بتن خیلی پلاستیک پر شود. کیسه ها قابل انعطاف خواهند بود، بنابراین آنها را قادر می سازد که در هم قفل شوند. خمیر سیمان از بین بافت های کنف تراوش می کند ووصل کردن کیسه ها به هم کمک می کند. زیاد پر کردن کیسه انعطاف پذیری مورد نیاز کیسه ها را برای قراردهی کاهش می دهد. کیسه ها با دست در جایشان گذاشته می شوند به همان نوع ارتباط دادنی که در کارهای آجری استفاده می شود. همان طور که کیسه قرار داده می شوند با کاری مانند میخ کوبی به وسیله طول کوتاهی از فولاد مسلح می شوند.
۶) (Placing non dispersible concrete (N.D.C:
این نوع بتن برای کمتر کردن جدایی به کار می رود، همچنین دارای خاصیت جاری شدن و خود تراز شدن را دارد. در نتیجه ، این ماده خیلی مرتجع ایت نسبت به تکنیکهای ضعیف قراردهی. چسپندگی بتن مرطوب به وسیله پلیمر از جدایی جلوگیری می کند حتی در شرایطی که بتن از بین آب ریخته می شود. خاصیت سیالیت آن باعث که بتن به صورت مناسبی قابل مسلح کردن باشد یا درشرایطی که بتن بتن باید متراکم شود به راحتی استفاده شود. بیشترین اثر این بتن در سهولت تولید بتن با کیفیت بالا در زیر آب است. خاصیت ذاتی چسبنده بتن اجازه می دهد از چند متر بالا تر، بتن از میان آب ریخته شود.
با استفاده از روشهای مرسوم و بتن های معمولی، سطح تماس بتن و آب در معرض فرسایش و مخلوط شدن قرار دارند، بنابراین ریختن بتن تازه در بالا بر روی بتن ریخته شده قبلی سبب به وجود آمدن لایه ضعیفی از مواد می شود. اما در مورد این نوع بتن خاصیت ویسکوزیته طبیعی مخلوط از این مشکل سطحی جلوگیری می کند، بنابراین قراردهی بر بتن قبلی را میسر می سازد.
پمپ کردن این نوع بتن احتمالا راحت ترین راه قراردهی است، کیفیت مواد یک سرعت حمل نسبتا سریع را اجازه خواهد داد به طوریکه نگهداری از پوشش بتن دیگر ضروری نیست. خاصیت ویسکوزیته طبیعی بتن در تولید افت های فشاری بالاتر در هنگام پمپ کردن موثر است. در کل افت فشار در هنگام استفاده از این بتن می تواند تا ۵۰ در صد بیشتر از افت فشار در بتن های معمولی باشد.
برای اندازه گیری توانایی خود ترازی این نوع بتن، بتن در یک لوله که ۲۰ متر طول دارد و از آب پر شده ریخته شد. بتن در قالب ریخته شد و اجازه داده شد در همان ترازی که به صورت راحت قرار می گیرد بایستد. در اتمام این آزمایش، مقاومت فشاری بتن به وسیله نمونه برداری اندازه کیری شد. بین آزمایش نشان می دهد که ابن نوع بتن کیفیت خود تراتزی بالایی دارد و مقدار از دست دادن مقاومت آن بر اثر جریان بتن خیلی کم است.
کنترل و نظارت:
کنترل کیفیت بتن دارای اهمیت بسیار زیادی است در فرایند بتن ریزی زیر آب می باشد. سد شدن در یک لوله و قیف سبب نتایج خیلی بدی خواهد شد. بنابراین تمام بتن هایی که وارد محل اجرا می شوند باید قبل از استفاده تست شوند. سرعت حمل و نقل نیز یک عامل بسیار مهم است. در فرایند قراردهی و حالت آماده نگهداشتن سطح ضروری است. در موارد استفاده از قیف و لوله در حجم بزرگ، یک برنامه دقیق باید برای مطمئن شدن از حمل و نقل صحیح و پیوسته بتن آماده شود.
دیده بانی فرایند قراردهی بتن در زیر آب اغلب غیر ممکن است. غواص ها می توانند برای دیده بانی فرایند پیشرفت بتن ریزی استفاده شوند ولی در اکثر موارد امکان دید زیر آب به حالتی است که غواصی به عنوان یک کنترل گر بی نتیجه خواهد بود. عموما، بر اساس بررسی انتهایی انجام می گیرد. بعد از ریختن بتن بازرسی های غواص باید انجام گیرد تا میزان حباب هایی که پس از بتن ریزی در سطح بتن ایجاد می گردند اندازه گیری شود و از بین بروند.
منابع:
۱- گرداوری و تالیف سایت civiltech.ir
۲- engineerstoday.blogspot.com
۳- www.diving-serv.co.uk
۴- mohammadrezamojabi.blogsky.com
بتنریزی در زیر آب
بتن ریزی زیر آب در ساختمانهای دریایی و آبی به کار میرود و لازمه آن استفاده از روشهای ویژه برای جلوگیری از خطر آب شستگی است. اقدام اول استفاده از فرمول مخصوص برای ترکیب بتن است، تا بتن همگنی خود را به هنگام فرو رفتن در آب حفظ کند.
روشهای بتن ریزی زیر آب
روش پشته پیشرو
روش بتن ریزی زیر آب پشته پیشرو در جاهایی به کار میرود که عمق آب کم بوده و آب به حد کافی آرام باشد. روش این است که ابتدا مقداری بتن در آب، روی شیب ساحل، میریزند، تا سطح بتن به بالای آب برسد، سپس بتن ریزی را روی آن ادامه میدهند.
روش بتن ریزی با لوله در آب