مشخصات فایل
عنوان:شناسایی و رتبهبندی عوامل موثر بر پیادهسازی مدیریت دانش با استفاده از تکنیک TOPSIS
قالب بندی:word
تعداد صفحات:13
محتویات
چکیده
مقدمه
روش بررسی
یافتهها
بحث
نتیجهگیری
منابع و ماخذ
چکیده
زمینه و هدف: مدیریت دانش بهعنوان یکی از موضوعات جالب و چالش برانگیز علم مدیریت در هزاره جدید است. کتابخانهها و مراکز اطلاعرسانی در محیط آموزشی و پژوهشی نظیر دانشگاهها از مستعدترین مکانها برای پیادهسازی برنامههای مدیریت دانش هستند. هدف پژوهش حاضر شناسایی و رتبهبندی عوامل موثر بر پیادهسازی مدیریت دانش در کتابخانههای دانشگاه علوم پزشکی شیراز با استفاده از تکنیک TOPSIS است.
روش بررسی: پژوهش حاضر توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری شامل کتابداران کتابخانههای دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال تحصیلی 9013-1389 است (88 نفر)، که بهعلت محدودیت حجم جامعه نمونهگیری صورت نگرفته است. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهی محققساخته بر مبنای عوامل مدل Bukowitz و William است. روایی صوری پرسشنامه توسط اساتید مجرب تایید و برای تعیین پایایی آن از فرمول Cronbach's alfa استفاده شد که مقدار آن 80/0 α = برآورد شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی به کمک نرمافزار آماریSPSS استفاده شده است.
یافتهها: یافتهها نشان داد که تمام عوامل مدل Bukowitz و William (یافتن، بکارگیری، یادگیری، تسهیم، ارزیابی، ایجاد/ نگهداری، و حذف دانش) بر پیادهسازی مدیریت دانش در کتابخانههای دانشگاه علوم پزشکی شیراز موثر است. همچنین در رتبهبندی این عوامل با استفاده از تکنیک TOPSIS مشخص شد که عامل "تسهیم دانش" بیشترین و عامل "حذف دانش" کمترین تاثیر را در پیادهسازی مدیریت دانش در کتابخانههای دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه شیراز دارد.
بحث و نتیجهگیری: اجرای این برنامهها در محیطهای بهداشتی و درمانی که اشتراک دانش از اهمیت زیادی برخوردار است، موجبات خدمات رسانی بهتر و بالطبع آن تسهیل یادگیری، آموزش، و پژوهش خواهد شد، لذا شناخت عوامل موثر و رتبهبندی آنها بسیار حائز اهمیت است. با توجه به نتایج حاصله عوامل مدل Bukowitz و William به عنوان مدلی جامع در اجرای موفقیتآمیز مدیریت دانش موثر خواهد بود.
واژههای کلیدی: مدیریت دانش، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، کتابخانههای دانشگاهی، مدل Bukowitz و William ، تکنیک TOPSIS
مقدمه
مدیریت دانش بهعنوان یکی از موضوعات جالب و چالش برانگیز علم مدیریت در هزاره جدید است. دامنه، کاربرد، و استفاده از آن گسترده شده و به عنوان حوزهای میان رشتهای جای خود را در متون مدیریتی باز کرده است. مدیریت دانش مفهوم جدیدی نیست شاید بسیاری از ما دانش را مدیریت کرده بدون اینکه کوچکترین درکی نسبت به آن داشته باشیم. اما انتظامبخشی به این فعالیتها و داشتن طرح و برنامه برای اجرای آن موضوع جدیدی است که در اواخر قرن بیستم مورد توجه قرار گرفت. مدیریت دانش بهعنوان رهیافتی جدید و با ارزش در کنار سایر راهبردهای تجاری و رقابتی است، بدین منظور سازمانها به فکر پیادهسازی برنامههای مدیریت دانش شدند تا از مزایای بالقوه آن بهرهجویی کنند.
سازمانها برای موفقیت و رقابت در محیط پر فراز و نشیب نیاز به استفاده از استراتژیهای قابل انطباق و هوشمندی را مشتمل بر رویهها و فرآیندهای مدیریت دانش دارند. لذا مدیریت دانش به عنوان یکی از راههای دستیابی به عملکرد مطلوب در سازمانها و بطور اخص درکتابخانهها برای موفقیت و رقابتی بودن در محیط امروزی الزامی است (1). Yang و Lynch بیان میدارد که بکارگیری بسیاری از روندهای جدید مدیریت کسب و کار، برای اولین بار در بخش انتقاعی و سپس در بخش غیر انتفاعی ظهور کرده است (2).
پیادهسازی مدیریت دانش نه تنها برای شرکتها و سازمانهای بزرگ و انتفاعی حائز اهمیت بوده، بلکه برای سازمانهای غیر انتفاعی همچون دانشگاهها و مراکز بهداشتی نیز مهم و ضروری است. بخش بهداشت و درمان بهعنوان سازمانی که نیازمند کارکنان ماهر و با دانش است، به علت ارتباط با سلامت جامعه، نیازمند استفاده از روشهایی کارا در ارائهی خدمات جهت بهبود کیفیت، هزینههای بهداشتی پایین و رفع به موقع نیازهای مراجعین است که تنها در سایه استفاده از روشهای نوین مدیریت اطلاعات و تخصیص زمان مناسب به امر مدیریت دانش امکانپذیر است (3).
سازمانهای بهداشتی و درمانی نیز کمابیش با مسائل مشابه سازمانهای دیگر مواجه هستند و دانش زیادی در ورای فرایندها تولید میشود. وجود سیلوهای دانشی و حفاظت از داراییهای فکری از طرف افراد و گروهها در این سازمان به وفور به چشم میخورد بیآنکه بتواند بهصورت کاملا مطلوب برای یادگیری و تصمیمهای سازمانی مورد استفاده قرار گیرد. جابجایی منابع انسانی و خروج آنها از سیستم به نحو متختلف به خروج سرمایههای فکری میانجامد و این بدان معنی است که باید منابع محدود سازمانی را به کار گرفت و هر روز از نو تجربه کرد. تفاوتهایی نیز بین سازمانهای بهداشتی و درمانی وسایر سازمانها وجود دارد. یکی از این وجوه اختلاف، داشتن اهدافی علاوه بر سازمانهای دیگر یعنی ارتقای محافظت از بیمار و کاهش خطاهای پزشکی است و تفاوت دیگر استفاده فزاینده از فناوریهای پیشرفته در خدمات بهداشتی است که بکارگیری کارکنان آموزش دیده و متخصص را ضروری میسازد. از طرف دیگر لزوم انجام کارها بهصورت گروهی و حول محور بیمار، به اشتراک هر چه بیشتر دانش و سازماندهی و مدیریت آن در این سازمانها اهمیت بهسزایی میبخشد (4). یکی دیگر از کاربردهای مهم مدیریت دانش در سازمانهای بهداشتی، کدگذاری بالینی است (5). موارد بیان شده به همراه آموزشی بودن این مراکز تاکیدی بر اهمیت و ضرورت توجه به مدیریت دانش و عوامل موثر بر آن جهت اجرا در سازمانهای بهداشتی و درمانی نظیر دانشگاههای علوم پزشکی است. نتایج حاصل از اجرای فرایندهای مدیریت دانش موجب بهبود محیط آموزشی و نحوه یادگیری، سبک تدریس، افزایش ارتباط بین اعضای هیات علمی، دانشجویان و کارمندان، و در نهایت افزایش خدمترسانی بهتر خواهد شد.
قبل از پیادهسازی مدیریت دانش باید نسبت به عوامل موثر بر آن آگاهی کافی داشت. انسان، فرایند، فناوری و فرهنگ از جمله عواملی هستند که بر برنامههای مدیریت دانش تاثیرگذار میباشند، لذا شناخت و درک روشنی از این عوامل و میزان تاثیر آنها، مدیران دانش را در اجرای هر چه بهتر برنامههای مدیریت دانش یاری میکند. پس از بررسیها و تعیین عوامل موثر بر برنامههای مدیریت دانش، عوامل مدل Bukowitz و William به عنوان مدلی که تمام عوامل فوق را در پیادهسازی موثر برنامههای مدیریت دانش در نظر گرفته است، برگزیده شد. این مدل مراحل پیادهسازی مدیریت دانش را بهتر گسترش داده و برای محیطهای غیرانتفاعی مناسب است. مدل Bukowitz و William شامل هفت عامل یافتن، بکارگیری، یادگیری، تسهیم، ارزیابی، ایجاد/ نگهداری، و حذف دانش است (6).
با توجه به مطالب پیشگفته کتابخانههای دانشگاه علوم پزشکی شیراز بهمنظور ارائه خدمات بهتر و بهرهوری بیشتر از دانش سازمانی کتابداران خود نیاز بهشناسایی و رتبهبندی عومل موثر بر برنامههای مدیریت دانش برای پیادهسازی آن دارند. لذا تحقیق حاضر سعی در ارائه عوامل موثر بر برنامههای مدیریت دانش و سپس رتبهبندی آنها را با استفاده از تکنیک TOPSIS دارد.
مشخصات فایل
عنوان:توسعه سازمانهای آموزشی بر پایه مدیریت اطلاعات و مدیریت دانش
قالب بندی:word
تعداد صفحات:10
محتویات
چکیده
مقدمه
تعریف دانش
مدیریت دانش
استراتژیهای مدیریت دانش
ساختار سازمانی برای مدیریت دانش
تاثیر مدیریت اطلاعات و دانش بر سازمانهای آموزشی
سیاستهای مورد نیاز در سازمانهای آموزشی
زدودن موانع ساختار مداری در سطح مختلف سازمانهای آموزش
ساختار مدیریتی
جلوگیری از مقاومت کارکنان در مقابل تغییر
ایجاد رابطه مناسب بین فعالیتهای دانشی و اطلاعاتی در سازمانهای آموزشی
جمع بندی
منابع
چکیده
دانش در سازمانهای امروزی به عنوان یکی از عوامل کلیدی موفقیت[1] سازمانها تلقی میگردد. به همین جهت مدیریت دانش در سازمانها از اهمیتی ویژه برخوردار گردیده است. در همین راستا مباحث مرتبط با مدیریت دانش و به کارگیری مناسب آن در سازمانها، سوالاتی متعدد در ذهن اندیشمندان این حوزه به وجود آورده است. از آنجا که یکی از مهمترین عوامل موفقیت مدیریت دانش، وجود ساختار سازمانی[2] مناسب، سازگار با مدیریت دانش میباشد، مبحث ساختار سازمانی سازگار با مدیریت دانش که بتواند استراتژیهای کسب و کار و مدیریت دانش را همزمان پوشش دهد از اهمیتی دو چندان برخوردار گردیده است.
استراتژیهای مدیریت دانش در سازمان با توجه به تمرکز آن بر نوآوری و کارآیی در سازمان، نیازمند به ساختارهای سازمانی متفاوت میباشد. به طور کلی دو نوع استراتژی برای مدیریت دانش در سازمانها مورد توجه میباشد که تحت عنوان استراژی صریح سازی[3] و استراتژی شخصی سازی[4] از آنها یاد میگردد. استراتژی صریح سازی با هدف افزایش کارآیی در سازمان و تمرکز بر فرآیندها و استراتژی شخصی سازی با هدف نوآوری و تمرکز بر افراد در سازمان، مستلزم ساختارهای سازمانی ویژه خود میباشند تا بتوانند از اثر بخشی لازم برخوردار گردند.
ساختارهای سازمانی مانند ساختار وظیفهای و انواع دیگر ساختارهای سازمانی مرتبط با افزایش نوآوری و کارایی در سازمان میتواند به عنوان حلقه اصلی در اثربخشی استراتژیهای مدیریت دانش تلقی گردد.
واژههای کلیدی: مدیریت دانش، ساختار سازمانی، استراتژیهای مدیریت دانش
مقدمه
اهمیت مقوله دانش در دهههای اخیر رشد روزافزونی داشته است که این امر ناشی از تمرکز بر دانش به عنوان یکی از منابع استراتژیک سازمان میباشد. امروزه سازمانها یکی از راههای تمایز خود از سازمانهای دیگر را در افزایش میزان دانش بنیانی سازمانی خود جستجو میکنند تا بتوانند از طریق آن به سطوح بالاتری از کارایی و نوآوری دست یابند. توانایی سازمانها در یکپارچه سازی و هماهنگ نمودن دانش به عنوان یکی از راههای دستیابی و حفظ مزیتهای رقابتی تلقی میگردد.
(Walters et al 2006) به جهت افزایش اهمیت دانش در سازمانها، مقوله مدیریت دانش به عنوان یک مبحث مهم وارد سازمانهای امروزی گردیده است. مدیریت دانش، فرآیندی است که به واسطه آن سازمانها در زمینه یادگیری (درونی کردن دانش)، کدگذاری دانش (بیرونی کردن دانش)، توزیع و انتقال دانش، مهارتهایی را کسب میکنند (ابطحی و صلواتی 1385). اهمیت مدیریت در سازمانها لزوم به کارگیری استراتژیهایی را در این زمینه ضروری نموده است. مکاتب مختلفی از استراتژیهای مدیریت دانش در سازمانها وجود دارد که هر کدام از جنبههای مختلف به بیان استراتژیهای مدیریت دانش پرداختهاند. ساختار سازمانی در این بین به عنوان یکی از عوامل بسیار مهم در موفقیت استراتژیهای مدیریت دانش قلمداد میگردد به همین جهت در این مقاله سعی گردیده است تا ضمن بیان ساختارهای سازمان های دانش محور به بیان دو ساختار جدید مرتبط با استراتژی صریح سازی و شخصی سازی در مدیریت دانش پرداخته شود.
در ابتدای مقاله به بیان ویژگیهای دانش، مدیریت دانش و بیان استراتژیهای مدیریت دانش پرداخت شده است. همچنین به بیان ساختارهای سازمان های دانش محور پرداخته شده و یکی از ساختارهای سازمانی بررسی شده به عنوان ساختار سازمانی پایه در مقاله مورد تاکید قرار داده شده است. در بخش بعدی مقاله به بیان متدولوژی تحقیق و تحلیلهای آماری پرداخته شده است.
در این مقاله سعی شده است با در نظر گرفتن ساختار منتخب، اصلاحات لازم در جهت همگونی هر چه بیشتر ساختار منتخب با استراتژیهای برگزیده صورت گیرد. هر کدام از استراتژیهای مدیریت دانش نیازمند ساختار سازمانی متناسب با خود میباشند.
تعریف دانش
ویژگیها و پیچیدگیهای نهفته در دانش موجب شده است تا نسبت به آن تعاریف مختلفی بیان گردد. یکی از عوامل پیچیدگی دانش ناشی از ماهیت مبهم و غیرملموس آن میباشد.
داونپورت و پروساک[5] از اندیشمندان مشهور حوزه دانش، دانش را ترکیبی منعطف و قابل تبدیل از تجارب، ارزشها ، اطلاعات معنی دار و بینشهای متخصصان که چارچوبی را برای ارزیابی و انسجام اطلاعات و تجارب جدید ارائه میدهد، میداند . همچنین نوناکا و تاکوچی[6] ایجاد دانش را ناشی از ترکیب اطلاعات دریافتی و مفهوم سازی افراد میدانند . این استدلال نمایانگر آن است که دانش میتواند تنها در زمینه انسانی و عقاید و تجربیات آنها یافت شود.
در بین تعاریف گوناگونی که در زمینه مدیریت دانش بیان گشته است عامل انسانی به عنوان عاملی مشترک قابل مشاهده میباشد و این امر به وضوح بیانگر لزوم توجه و دقت هرچه بیشتر در بکارگیری دانش در سازمانها میباشد.
از رویکردهای دیگر میتوان به رویکرد کلارک و رولو[7] که دانش را با تقسیم به آشکار و نهفته در سطحی بالاتر از داده و اطلاعات و در سطح پایینتری از بینش و خرد قرار میدهند، اشاره نمود .
در مورد تقسیم بندی انواع دانش، نوناکا[8] دانش را به دو گروه دانش صریح و دانش ضمنی تقسیم نمود. دانش صریح را به عنوان دانشی که قابلیت کدگذاری و بیان از طریق گویش است بیان نمود و دانش ضمنی را انتزاعی دانسته و دستیابی به آن آسان نیست و دانش ضمنی آن چیزی که در ذهن افراد و تجریبات آنها است و به صورت صریح شده و مقاله و یا... قابل انتشار نیست .
مدیریت دانش
مدیریت دانش فرآیندی است که طی آن سازمان به تولید ثروت از دانش و یا سرمایه فکری خود میپردازد (Takeuchi 1995).
همچنین در تعریف مدیریت دانش مالهوترا بیان میدارد که مدیریت دانش، فرآیندی است که به واسطه آن سازمانها در زمینه یادگیری (درونی کردن دانش)، کدگذاری دانش (بیرونی کردن دانش)، توزیع و انتقال دانش، مهارتهایی را کسب میکنند (ابطحی و صلواتی 1385، 34).
همچنین بلانت معتقد است مدیریت دانش فرآیند است که سازمانها از آن طریق اطلاعات جمع آوری شده خود را به کار میگیرند (ابطحی و صلواتی 1385، 34).
رویکردها به مدیریت دانش وابسته به چشم انداز مدیریت میباشد. تفاوتها میتواند ناشی از چشم اندازهای اطلاعات بنیان، تکنولوژی بنیان و فرهنگ بنیان باشد (Gottschalk 2005).
چشم انداز اطلاعات بنیان به دسترسی اطلاعات توجه دارد. چشم انداز تکنولوژی محور توجه به ابزارهای فناوری اطلاعات دارد و چشمانداز فرهنگ بنیان به اشاعه دانش توجه بیشتری دارد. تمرکز اصلی در انتخاب این رویکردها وابسته به وضعیت شرکتها میباشد. اگر ایجاد مجدد اطلاعات نقش مهمی در سازمان دارد دیدگاه اطلاعات بنیان مهم است. اگر تکنولوژی در سازمان حتی توانایی خدمت دهی ابتدایی به کاربران دانش را ندارد، بر رویکرد تکنولوژی بنیان تمرکز میشود. اگر کارگران دانش در سازمان ایزوله و بیمیل هستند رویکرد فرهنگ بنیان مهم است (Gottschalk 2005).
استراتژیهای مدیریت دانش
ارل در سال 2001 مکاتب استراتژیک مدیریت دانش را به عنوان یکی از ابعاد استراتژی رقابتی میدانند (Gottschalk 2005). مکاتب استراتژی مدیریت دانش را به طور کلی میتوان براساس ویژگیهای آن در دو قالب کلی بررسی نمود اولین مکتب مربوط به تقسیم استراتژیهای مدیریت دانش به استراتژی شخصی سازی و صریح سازی میباشد.
یکی از استراتژیهای به کار رفته استراتژی صریح سازی میباشد که هدف جمع کردن دانش، ذخیره کرده آنها در بانک داده، و فراهم کردن دانش قابل دسترس در قالب صریح و تدوین شده را دارد و مناسب برای سازمانهایی است که میخواهند از دانش موجود استفاده نمایند (Malhotra 2004).
استراتژی دوم استراتژی شخصی سازی میباشد که تمرکز این استراتژی بر ذخیره دانش نیست اما تمرکز آن بر استفاده از فناوری اطلاعات برای کمک به افراد جهت برقراری ارتباط بین دانشهای افراد میباشد. هدف از این استراتژی انتقال، برقراری ارتباط و تبادل دانش میان شبکههای دانش همانند تالارهای مباحثه میباشد (Hansen et al 1999). در رویکرد دوم استراتژیهای مدیریت دانش را براساس دو بعد 1) تمرکز مدیریت دانش و 2) منابع مدیریت دانش گروه بندی مینماید.
در بعد تمرکز مدیریت دانش، استراتژی مدیریت دانش به دو بخش صریح گرا و ضمنی گرا تقسیم بندی میشود. استراتژی صریح گرا در تلاش است تا کارایی سازمان را با صریح سازی و استفاده مجدد از دانش از طریق فناوری اطلاعات افزایش دهد (Hansen et al 1999). از سوی دیگر استراتژی ضمنیگرا رویکرد شخصی سازی را در جاهایی که دانش ضمنی از طریق رابطه فرد به فرد و فرآیندهای اجتماعی سازی انتقال مییابد، به کار میبرد (Zack 1995).
هانسن در سال 1999 در تحقیقات خود به این نتیجه رسید که سازمانهایی در پیاده سازی استراتژیهای مذکور موفقترند که یک استراتژی را به عنوان استراتژی اصلی پذیرفته و از استراتژی دیگر به عنوان پشتیبان استراتژی مذکور استفاده میکنند. او نام این اصل را اصل 80-20 نهاد یعنی سازمانها 80درصد از یک استراتژی و 20 درصد از استراتژی دیگر در سازمان استفاده کند (Gottschalk 2005).
بعد دوم در استراتژی مدیریت دانش منبع دانـش است که استراتژی مدیریت دانش در دو دسته استـراتژی درون گـرا و بـرون گرا تقسیم می شـوند (Zack 1999, Bierly 1996) . در استـراتژی برون گرا تلاش میکند تـا دانش را از منـابع خارجی از طریـق اکتسـاب یا تقـلید و سپـس انتـقال آن بـه سـازمان بـه دسـت آورد (Lee et al 1999). استراتژی درون گرا بر خلاف استراتژی برون گرا بر تولید و اشاعه دانش در محدوده سازمان تاکید دارد (Young 2003).
در این مقاله استراتژی صریح سازی و استراتژی شخصی سازی به عنوان استراتژیهای اصلی در مقاله مورد تاکید قرار گرفته است. در جدول شماره 1 به طور مختصر ویژگیهای این دو استراتژی بیان گردیده است.
[1] - Critical Success Factor
[2] - Organizational Structure
[3] - Codification Strategy
[4] - Personalization strategy
[5] - Davenport and Prusak 1998
[6] - Takeuchi 1995
[7] - Ckarj & Rollo
[8] - Nanaka 1994
مشخصات فایل
عنوان مقاله: مدیریت دانش در سازمان
مولف/مترجم: مصطفی جعفری - سیدکیانوش کلانتر
موضوع: مدیریت دانش
سال انتشار(میلادی): 2004
وضعیت: تمام متن
منبع: ماهنامه تدبیر-سال چهاردهم-شماره142
تعداد صفحات:7
محتویات
چکیده
مقدمه
دانش، اطلاعات، داده
شکلهای صریح و ضمنی دانش
سلسله مراتب کارکردی دانش
تقسیم بندی معرفت شناختی دانش
دانش به عنوان توانایی اقدام
جریان دانش
مدیریت دانش
جمع بندی
منابع
چکیده: در برخورد با دانش در سازمانها با دو پارادایم متفاوت مواجه ایم: دیدگاه / اکولوژی دانش که تمایل به دخالت حداقلی در فرایندهای خلق و جریان دانش در سازمان دارد و بر حفظ شرایط طبیعی آن تاکید می ورزد. در مقابل این دیدگاه، رویکرد نیوتنی وجود دارد که سیاستها و رویه هایی رسمی و تبیین شده را برای مدیریت دانش در سازمان برقرار می سازد. مدیریت دانش در پارادایم دوم سیر می کند؛ جایی که افزایش بهره وری دانش، یکی از مهمترین وظایف مدیران تلقی می شود. مدیریت دانش در ســازمان، مسیر پرمخاطـره ای است که قضاوت درباره کارآمدی روشها و الگوهای آن مستلزم شناخت مفهوم دانش، کارکردها، دوره عمر و انواع آن است. این مقاله به دیدگاههـای مرتبط در ایـــن باره پرداخته است.
مقدمه
اگر هدف هر سازمانی را با دیدگاه نئوکلاسیک اقتصاد، حداکثرکردن (سود یا هر چیز دیگر) درنظر بگیریم، وظیفه مدیریت آن است که مقادیری از نهاده ها و ستاده ها را انتخاب کند که سود را بیشینه می سازند. مدیریت برای انجام این وظیفه باید به طراحی و کشف بازارها، ارزیابی کالاها و روشهای تولید و مدیریت فعالانه اعمال کارکنان بپردازد؛ همگی این وظایف نوعی عدم اطمینان را در بر دارند که غلبه بر آن، مستلزم سرمایه گذاری در کسب اطلاعات و دانش است (NORTH, 1991). در غالـب تئوری های مدیریت دانش، استفاده سازمان از دانش برای تطبیق مداوم خود با محیط خارجی (بازار، شرایط اجتماعی و سیاسی، ترجیحات مشتری) برشمرده شده (BORGHOFF AND PARESCHI, 1998) و در برخی دیگر از تئوری ها، دانش به عنوان محصول تولید - و نه منبع تولید - انگاشته شده است.(KODAMA, 1995)
در دسته بندی ای کــــــه از سوی صاحب نظران کسب و کار ارایه می شود، دهه 1980، دهه جنبش کیفیت (تاکید بر اینکه برای دستیابی به کیفیت بهتر، همه کارکنان باید از قدرت فکری خود بهتر استفاده کنند)؛ دهه 1990، دهه مهندسی مجدد (استفاده از فناوری برای بهبود فرایندهای کسب و کار و کاهش هزینه ها)؛ و دهه 2000، دهه مدیریت دانش لقب گرفته است.
مقاله حاضر به بررسی پیرامون اصلی ترین موضوع مدیریت دانش، یعنی دانش خواهد پرداخت. موفقیت در این حوزه، بدون داشتن درکی درست و عمیق از دانش، طبیعت و خصوصیات آن غیرممکن است. پس از فراهــم آوری مقدمات لازم درباره دانش، سیستم مدیریت دانش و مولفه های آن را در انتهای مقاله بررسی خواهد شد.
دانش، اطلاعات، داده
تعداد اندکی از نویسندگان و فعالان مدیریت دانش، به ارایه تعاریف دقیق و متقاعدکننده از دانش پرداخته اند؛ (FIRESTONE 2000) مرور بر انواع تعاریف و تقسیم بندیهای ارایه شده از دانش، پیش نیازی برای مدیریت موفقیت آمیز آن است. می دانیم که از دانش تعاریف و دسته بندیهای مختلفی ارایه شده است، لذا در اینجا برخی از معروفترین آنها در ادبیات مدیریت دانش آورده می شود.
یکی از پیشرفتهای اصلی در مسیر تعریف دانش، شناخت تفاوت میان دانش، اطلاعات و داده ذکر شده است. (شکل 1)
داده، مجموعه ای از حقایق و امور مسلم درباره یک پدیده است. اطلاعات شامل سازماندهی، گروه بندی و مقوله بندی داده ها در الگوهایی معنادار است؛ و دانش، اطلاعاتی است که با تجربه، زمینه، تعبیر و تامل ترکیب شده و اقدام صحیح را ممکن می سازد (DAVEPORT AND PRUSAK, 1998). چک لند (CHECKLAND AND HOLWELL, 1998) تقسیم بندی دیگری را در چهار مرحله ارایه می دهد که در مرحله اول داده به معنای حقایقی است که در اطراف ما وجود دارد. این لغت از کلمه لاتین (DARE) استخراج شده که به معنای دادن است. از حجم زیاد داده هایی که به ما داده می شود، آن بخشی که مورد توجه ما قرار دارد، دریافته (CAPTA) نامیده می شود که از لغت لاتین (CAPERE) به معنای دریافتن برداشت شده است. دریافتـــــه های ما در صورتی که در زمینه ای قرار گیرند و به عنوان بخشی از کل فراگیرتری معتنابه شوند، اطلاعات نام دارند.
این فرایند می تواند ادامه یابد و به چارچوبهای گسترده تری از اطلاعات مختلف و مرتبط به هم منجر شود که در آن صورت باید از لغت دانش استفاده کرد.
البته این گونه دسته بندیها با انتقاداتی نیز مواجه شده است؛ برای مثال برخی می گویند که هر سه سطح هرم شکل (یک ) از جنس اطلاعات هستند و تفکیک آنها در این هرم درست نیست.(FIRESTONE, 2001)
مشخصات فایل
عنوان:مدیریت دانش و فناوری اطلاعات در سازمان های اموزشی
قالب بندی:word
تعداد صفحات:17
محتویات
چکیده
مقدمه
مدیریت دانش در آیینه فناوری
مراحل پیاده سازی مدیریت دانش
نقش تکنولوژی اطلاعات در مدیریت دانش
محاسن به کارگیری فناوری اطلاعات در آموزش
مدیریت دانش ( طرح های آینده)
نتیجه گیری
منابع
و. . .
چکیده
با گذر از انقلاب صنعتی و ورود به هزاره جدید، دیگر موتور محرک رشد سازمان ها، به سرمایه و نیروی انسانی محدود نمی شود. مهمترین متغیر رشد همه جانبه سازمان ها و بنگاه های اقتصادی در عصر حاضر، دانش است. دانش به معنای واقعی خود، مجموعه ای است از مهارتها و توانمندیهای انسانی، که با آگاهی و اطلاعات از روشهای تولید بهتر، همراه است. کاربرد چنین برداشتی از دانش در سازمان های کنونی و آینده بسیار فراگیر شده است. بدین صورت سازمان ها در پی بهره برداری صحیح و بموقع از منابع دانشی خود و محیط پیرامون می باشند. چنین رویکردی مفهوم جدیدی را تحت عنوان مدیریت دانش توسعه داده است. ابزاری که استفاده و پیاده سازی مدیریت دانش را در سازمانها بیشتر گسترش داده است، فناوری اطلاعات وارتباطات می باشد. به لطف
خدمات گسترده اینترنت و شبکه های رایانه ای بهره برداری از منافع مدیریت دانش در سازمان ها رونق زیادی پیدا کرده است. چنین سازمان هایی را به اصطلاح، سازمان های دانش محورنام گذاری کرده اند. مدیریت دانش، شامل، مراحل، تولید، کسب، ذخیره سازی، انتشار، و بالاخره به کارگیری، دانش، در راستای اهداف سازمان است. البته این تقسیم بندی به روشهای مختلفی در منابع علمی مطرح شده است. علاوه بر 5 فعالیت بالا، برخی از صاحبنظران، فراموشی فعال دانش قدیمی و غیر قابل استفاده را نیز جزو فرآیند مدیریت دانش قلمداد کرده اند .
کلید واژه ها: مدیریت دانش، فناوری اطلاعات، فرهنگ سازمانی، یادگیری سازمانی، منابع انسانی.
مقدمه
مراکز آموزشی و دانشگاه ها از جمله نهادهای پویا و پیچیده می باشند که اگر هر رویکرد و مطالعه ای این نهادها را موضوع مورد مطالعه خود قرار دهد از پویایی و پیچیدگی بیشتر برخوردار است. علاوه بر اهمیت و پیچیده بودن نگاه به دانشگاه، نوع مدیریت و الگوهای برنامه ریزی برای دانشگاه، ارتقای دانش سازمانی و یادگیری نیز متفاوت خواهد بود. بی تردید با نگاهی عمیق و علمی به سازمان های جدید می توان گفت که آنان بر اساس دو مفهوم پیچیدگی و آشفتگی به شدت تغییر کرده و به دلیل شرایط زمانی که در آن واقع شده اند تفاوت های بسیاری با گذشته دارند، به گونه ای که ماهیت فعلی جهان بر اساس تغییرات گسسته و بنیانی است. این تغییرات چنان سریع و با رقابت بالا اتفاق افتاده است که سازمان های عظیم قرن بیستم تاب و تحمل دوام در برابر دنیای نوظهور قرن بیست و یکم را ندارند. بنابراین در این محیط های جدید سازمان ها برای بقا و موفقیت خود به سامانه های طبیعی و انعکاس های آن نیاز دارند تا بتوانند با تشخیص سریع تغییرات، خود را با آن انطباق دهند، این موضوع توجه سازمان ها را به سمت دانش معطوف کرد(مارکوارت، ترجمه زالی،1385). زیرا دانش با ویژگی های بدیع و پویای خود امکان پاسخگویی به ویژگی های محیط های جدید را فراهم می سازد، اهمیت دانش و کاربرد آن در حیطه های گوناگون درسازمان و مدیریت به عنوان رمزبقا و موفقیت و کسب مزیت رقابتی پایدار و در اقتصاد به عنوان دارایی راهبردی بحث شده است(عدلی، 1385).
از این دیدگاه استدلال می شود که دانش دارایی غیرمحسوس[1] است که در اقتصاد جدید از دارایی سنتی مهمتر است. دارایی غیر محسوس در سازمان ها شامل: اطلاعات، دانش، تجربه و مهارت های کارکنان آن سازمان است، که البته اندازه گیری آن کار آسانی نیست، زیرا فنون و معیار های ارزیابی ویژه ای در این زمینه وجود ندارد. دراکر[2]معتقد است که در اقتصاد دنیای امروزی، دانش به عنوان نتیجه فرایند یادگیری منبعی همانند و در عرض سایر منابع تولید، مثل کار، سرمایه و زمین نیست بلکه منبعی بسیار مهم تر برای عصر حاضر به شمار می رود (نیک بخت و همکاران، 1388). با توجه به توضیحات مختصر فوق در مورد دانش سازمانی حال به تعریف و بخشی از پیشینه مدیریت دانش می پردازیم.
مدیریت دانش به عنوان رویکردی جدید به واقع بر نیاز سازمان، که سازمان دهی سرمایه های فکری، انسانی و علمی است متمرکز می شود و به عنوان رویکردی نوین در تغییر و جا به جایی از مدیریت نیروی جسمانی به مدیریت مغزها تجلی یافته و رشد سریع دانش و فن آوری را سبب شده است (سالیز به نقل از نیک بخت و همکاران، 1388). هافمن و همکارانش[3] بر این باورند که مدیریت دانش، فرایند خلق و تسهیم دانش به گونه ای است که بتوان آن را به شیوه ای اثربخش در سازمان به کار برد(Hoffman et ,al,2005). از سوی دیگر گوپتا[4]و دیگران مدیریت دانش را به عنوان فرایندی که به سازمان در جهت یافتن، انتخاب، توزیع و انتقال اطلاعات و تخصص مورد نیاز برای فعالیت هایی از قبیل حل مساله، یادگیری پویا، برنامه ریزی راهبردی و تصمیم گیری کمک می کند، تعریف می کنند ((Gupta, et,al,2000. بارون مدیریت دانش را یک رویکرد نظام یافته و یکپارچه برای شناخت، استفاده و سهیم شدن در تجربیات و تخصصهای موجود، مدون و نامدون در سازمان می داند (بارون،2000،ص10). از نظر سیمن مدیریت دانش طراحی هوشمندانه فرایندها، ابزارها، ساختار، و غیره با قصد افزایش، نوسازی، اشتراک یا بهبود استفاده از دانش است که در هر کدام از سه عنصر سرمایه فکری یعنی ساختاری، انسانی و اجتماعی نمایان می شود.(Seemann, 1999) به زعم می یر مدیریت دانش، یک استراتژی به منظور خلق، دستیابی و پشتیبانی از منبع حیاتی دانش است (Meyer, 2007). مدیریت دانش، فرایند مدیریت سرمایه فکری سازمان می باشد (Siliv,Richard.2006). استمپز[5](1999) مدیریت دانش را فراهم آوری دانش مورد نیاز در زمان و مکان مورد نیاز و برای شخص نیازمند تعر
مشخصات فایل
عنوان:مدیریت دانش
قالب بندی:word
تعداد صفحات:13
محتویات
تعریف مدیریت دانش
مقدمه
1.1. مدیریت دانش از دیدگاه صاحبنظران
دلایل پیدایش مدیریت دانش
مفهوم دانش
دانش سازمانی و انواع آن
ویژگی های دانش سازمانی
مدل های پیاده سازی مدیریت دانش
مقدمه
مدل هیسیگ
مدل مک الروی
مدل بک من
مدل 7C
مدل نوناکا و تاکوچی
استفاده از فناوری در چهارچوب مدل نوناکا و تاکوچی
مدل پایه های ساختمان دانش
1. تعریف مدیریت دانش
مقدمه:
یکی از موضوعات مهم مطرح شده در دوره اخیر، مدیریت دانش[1] است. مدیریت دانش رویکردی است که به سرعت در حال تکامل و پیشرفت است و بر افزایش کارایی و بهبود اثر بخشی فرآیندهای سازمانی، همراه با نوآوری مستمر، توجه زیادی دارد. نیاز به مدیریت دانش، از این واقعیت سرچشمه میگیرد که دانش در عملکرد سازمانی و دسترسی به مزیت رقابتی پایدار، عنصری مهم تلقی می شود.
1.1. مدیریت دانش از دیدگاه صاحبنظران
نویسندگان و صاحبنظران مدیریت دانش، از دیدگاه های گوناگون، به تعریف مدیریت دانش پرداختهاند،که در این جا برخی از تعاریف مطرح شده را می آوریم:
1.2. دلایل پیدایش مدیریت دانش
1.3. مفهوم دانش
قبل از توضیح مفهوم دانش، لازم است که بین «داده»، «اطلاعات» و «دانش» تفاوت قائل شویم.
داده ها به خودی خود عاری از مفهوم بوده و شامل مشاهدات، حقایق یا اعداد هستند. وقتی که داده ها به منظور خاصی سازماندهی شده و در یک متن قرار می گیرند، تبدیل به اطلاعات می شوند. هنگامی که اطلاعات برای آشکار ساختن الگوها و گرایشات نهان مورد تحلیل قرار می گیرد به دانش تبدیل می شود.
1.4. دانش سازمانی و انواع آن
هر سازمان دارای دانش است که به وسیله این دانش به ارائه خدمات و محصولات می پردازد. این دانش سازمانی است که سازمان را در بازار رقابتی نگه می دارد و بقای آن را تضمین می کند.
از آن جایی که هر سازمان متشکل از مجموعه افراد است، پس دانش سازمانی از دانش های شخصی شکل می گیرد. دانش می تواند متصل به افراد باشد که «دانش شخصی» نامیده می شود. همچنین دانش می تواند در فرآیندها، قوانین، سیستم های کاری و ... یافت شود که با نام «دانش گروهی» شناخته می شود.
دانش در هر سازمان می تواند به شکل های زیر موجود باشد:
از دیدگاه دیگر، در سازمان ها دو نوع دانش وجود دارد که به عنوان دانش صریح یا آشکار و ضمنی یا پنهان شناخته میشوند. تحقیقات بسیاری نشان میدهد که تنها ۲۰٪ دانش آشکار و صریح و ۸۰٪ مابقی پنهان و ضمنی است دانش آشکار، دانشی است که وضوح کافی برای درک آن وجود دارد. مصادیق این نوع از دانش، کتاب، مقاله، سخنرانی، روش های مدون سازمانی و سایر مستندات مشابه میباشد اما دانش ضمنی را می توان درون اذهان انسانها، رویههای سازمان و نیز در اندوختههای فرهنگی جوامع گوناگون مستتر یافت.
دانش ضمنی معمولاً در قلمرو دانش شخصی، شناختی و تجربی قرار میگیرد، در حالی که دانش صریح بیشتر به دانشی اطلاق میشود که جنبهی عینیتر و عقلانیتری دارد. دانش صریح به طور معمول هم به خوبی قابل ثبت است و هم قابل دسترسی است. پولانی[7] در تمایز میان دو دانش میگوید: «میتوانیم بیش از آن که به زبان میآوریم، بدانیم». او در اصل چنین میگوید که بیان کردن دانش ضمنی با واژهها دشوار است.
دانش آشکار به راحتی قابل پردازش کامپیوتری، انتقال الکترونیکی و ذخیره سازی در پایگاه های اطلاعاتی است؛ ولی ماهیت ذهنی و حسی دانش ضمنی، پردازش و انتقال دانش کسب شده را از طرق منطقی و ساختارمند بسیار مشکل می سازد. برای اینکه دانش ضمنی در سازمان انتقال و گسترش یابد، باید آن دانش به کلمات یا اعدادی تبدیل شوند که برای هر کس قابل درک و فهم است.
[1] Knowledge Management
[2] Rubritz
[3] Larry Prusak
[4] Tom Davenport
[5] hobert santiago
[6] Wikipedia
[7] Pulani
مشخصات فایل
عنوان:پاورپوینت مدیریت دانش
قالب بندی:پاورپوینت
تعداد اسلاید:60
محتوا
مفاهیم
آغاز مدیریت دانش:
دانش چیست؟
تقسیم بندی دانش
می توان دانش را بر روی یک طیف ترسیم کرد
آشنایی کلی با مدیریت دانش
مدیریت دانش، مدیریت سرمایه های پنهان شما
چند نکته در مدیریت دانش
مدل Nonaka و Takeuchi
فرایندهای مدیریت دانش
نکات مهم:
تعریف مدیریت دانش
برخی از چالشهای مدیریت دانش
مراحل عملیاتی کردن مدیریت دانش
مراحل پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان
آموزش مفاهیم و جلب نظر مدیران
ارزیابی سطح دانشی سازمان
تشکیل تیم دانش
تدوین چشم انداز دانش
اجرای طرح پایلوت
ادامه مستقل مدیریت دانش
معرفی شرکت کالیبرو
پروژه سیستم مدیریت دانش کالیبرو
پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان
مدیریت دانش در سازمان
مدیریت دانش در سازمان
مدیریت دانش در آیینه فناوری
تجربه های پیاده سازی مدیریت دانش در شرکت ها (فناوری)
مدیریت دانش درمنابع انسانی
تجربه های پیاده سازی مدیریت دانش در شرکت ها (انسان)
ارائه مثال هایی ازاوضاع پیاده سازی مدیریت دانش در شرکت های ایرانی
نرم افزار های مدیریت دانش
و . . .
مشخصات فایل
موضوع:دلایل افت تحصیلی برخی از دانش آموزان دوره متوسطه و ارائه راهکارهایی برای آن
قالب بندی:word
تعداد صفحات:50
فهرست مطالب
2-2- عوامل موثر در افت تحصیلی. 8
2-3- بررسی عوامل مهم در افت تحصیلی. 14
2-4- مبانی روانشناختی افت تحصیلی. 26
2-5- عمدهترین دلائل افت تحصیلی. 28
2-6 خسارت های ناشی از افت تحصیلی. 32
3-1- انگیزش درپیشرفت تحصیلی دانش آموزان ویادگیری آنها 33
3-4- تبیین دلایل تأثیر گذاری انتظارات معلم. 40
چکیده
بررسی دلیل شکست دانش آموزان در تحصیل به مطالعه دقیق احتیاج دارد، تنبلی یا بی میلی را نمی توان تنها دلیل عقب افتادگی تحصیلی دانست. گاهی علت شکست دانش آموزان را باید در خانواده، گاه در مدرسه و معلم و گاه در جامعه و نظام آموزشی و وضعیت اقتصادی جستجو کرد. مدرسه درمیان نهادهای تعلیم و تربیت جامعه جایگاه ویژه ای دارد. درواقع مدرسه بعد از خانواده مهمترین عامل در پرورش افراد است. در حدود سن هفت سالگی تربیت افراد در مدرسه آغاز می شود و تا دوران جوانی ادامه دارد. در این مدت دانش آموزان در جنبه های مختلف جسمانی، عقلانی، اخلاقی، هنری و غیره پرورش پیدا می کنند.مدرسه کانونی است که در آن دانش آموز در معرض تجربیات جدید قرار می گیرد و وجود همکلاسی ها، شرایط و روابط تازه، عرصه ای را برای کسب مهارت های اجتماعی فراهم می کند، درنهایت آموزش رسمی، فرد را برای یادگیری میراث فرهنگی جامعه در قابل تعلیمات مدرسه ای آماده می سازد.
1- مقدمه
افت تحصیلی مشکل اساسی نظامهای آموزشی است که هر ساله هزینههای سنگینی به بار میآورد و همچنان درحال افزایش است.
بسیاری از دانشآموزان نمیتوانند از عهده مواد و محتوای آموزش مسایل برآمده یا در موعد مقرر یادگیری آنها را به پایان برسانند، تاسفانگیزتر اینکه بسیاری از این افراد تواناییهای لازم برای کسب موفقیت را دارند اما موفق نمیشوند، از طرفی باوجود توسعه کمی آموزش رسمی در چند دهه اخیر شاهد انتقادهایی از شرایط کیفی تعلیم و تربیت در عرصههای مختلف بودهایم، شرایطی که موجب پدید آمدن دانشآموزان بیاحساس و انگیزه، فارغالتحصیلان بیعلم و معلمان فاقد خلاقیت شده است، به طوری که هر چه سطح تحصیلی بالاتر میرود، شوق آموختن در دانشآموزان کمتر میشود. بنابراین در این مقاله درصدد آن هستیم ضمن شناسایی برخی از دلایل افت تحصیلی در دوره دبیرستان بخصوص در درس ریاضی راهکارهایی را برای رفع مشکلات ارائه نماییم.
نهاد تعلیم و تربیت در کشور های جهان سوم از یک سو دستخوش بحرانهای مختلف است، و از سوی دیگر خود آفریننده بحرانهای دیگری است. مشکل از آنجا بر خاسته است که این نهاد نه اهداف مشخصی را دنبال میکند و نه با دیگر نهادهای اجتماعی هماهنگ است، از این رو دانش افراد تحصیلکرده با نیازهای جامعه تناسب ندارد. علت اصلی توسعه نیافتگی این بخش از جهان نیز ضعف نظام آموزشی است، زیرا این کشورها یا فاقد تکنولوژی لازمه می باشند یا نیروهای انسانی متخصص و ماهر ندارند و این امر به نوبه خود از ضعف نظام آموزشی آنان نشات گرفته است.
یکی از بحرانهای بزرگ نظام آموزشی در کشورهای مختلف، بویژه کشورهای جهان سوم، مساله (افت و شکست تحصیلی) است که از دیر باز مورد توجه مسوولان آموزشی بوده است، و امروزه نیز از مهمترین مسائل آموزش و پرورش به شمار می رود. بسیاری از مربیان، جامعه شناسان، روانشناسان و... بر حسب دیدگاههای خاص خود به این مساله نگریسته اند و تعاریف گوناگونی نیز از آن به دست داده اند. در برخی از تعاریف مراد از این مساله آن است که افرادی بخت استفاده از امکانات آموزشی را پیدا کنند ولی به عللی از مدرسه اخراج شوند، ترک تحصیل کنند و تجدیدی یا مردود شوند، یا اینکه والدینشان آنها را از ادامه تحصیل باز دارند.
تعریف ما حتی شامل مواردی نیز میشود که کیفیت و میزان پیشرفت افراد در تحصیل نسبت به سال قبل کاهش یافته باشد. افت و شکست تحصیلی در کشور ما ریشه در نظام آموزش و پرورش گذشته دارد و فقط محصول نظام کنونی نیست، اما این حقیقت نمی تواند مسوولان آموزشی نسل انقلاب اسلامی را تبرئه کند. البته در سالهای پس از انقلاب تلاشهای مخلصانه فراوانی برای تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش و یافتن روشی شایسته انقلاب اسلامی، انجام گرفته و نتایجی نیز داشته است، ولی باید اعتراف کرد که در این باره نه تنها توفیقی نیافته ایم، بلکه افت تحصیلی بیشتری نیز داشته ایم.
ر جامعه ای در مسیر حرکت خود به سمت توسعه با مشکلاتی که اجتناب ناپذیرند مواجه می شودکه مسائل آموزش و پرورش یکی از این مشکلات است. چراکه نظام آموزشی هم مثل هر نظام دیگری می تواند در مسیر حرکت خود دچار سوءکارکرد شودو در رسیدن به اهداف خود به موفقیت کامل دست نیابد. این عدم موفقیت می تواند دربسیاری از موارد به صورت افت تحصیلی بروز کند.
مسأله افت تحصیلی یکی از مشکلات اصلی نظام های آموزشی در جهان امروز است که پیامد آن افزایش شمار افرادی است که از مشارکت سازنده ومؤثر در زندگی اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی خود محروم می شوند و روز به روز از نظام آموزشی غربال می شوند و از جامعه به حاشیه رانده می شوند. بدیهی است که از هر نظام آموزشی این انتظار وجود دارد که با فائق آمدن بر تنگناهای موجود ، زمینه رشد استعدادها و خلاقیت های دانش آموزان را فراهم کند و بستری ایجاد نماید تا همه دانش آموزان در فرآیند توسعه جامعه مشارکت فعال و مؤثری داشته باشند.
دست یابی به این اهداف مستلزم رفع معضلات و نارسایی هایی همچون پدیده افت تحصیلی است که هرنظام آموزشی با آن روبرو است . معضلی که هر ساله امکانات و منابع بالقوه انسانی را تلف می کندو آثار زیان بار و غیر قابل جبرانی را در ابعاد حیات فردی و اجتماعی برجای می گذارد و از مهمترین نگرانی های خانواده ها و دست اندرکاران تعلیم و تربیت محسوب می شود. لذا شناخت علل و عوامل این مشکل و ارائه راهکارهای مناسب می تواند کارآیی نظام آموزشی را افزایش داده و بهبود بخشد.
2- نقد و بررسی 2-1- تعریف افت تحصیلی
افت از نظر لغوی به معنی کمبود ، کمی ، کم و کاست و نقصان است . منظور از افت تحصیلی « کاهش عملکرد تحصیلی دانش آموز از سطح رضایت بخش به سطحی نامطلوب است . » همچنین افت در لغت به معنای ضایعات ، ضایع کردن که بیشتر در نظر اقتصاددانان مطرح شده است . اما در بعضی از متون فارسی کلمه ترک تحصیل نیز معادل افت تحصیلی در نظر گرفته شده است . به عبارتی افت تحصیلی عبارت است از نزول از یک سطح بالاتر به سطح پایین تر در تحصیل و آموزش .
افت تحصیلی به معنای دقیق آن ، زمانی است که فاصله قابل توجهی بین توان و استعداد بالقوه و توان بالفعل فرد در فعالیتهای درسی و پیشرفت تحصیلی مشهود باشد . گرچه این تعریف می تواند همه کسانی را که به دنبال شکستهای پی در پی تحصیل ، از تحصیل عقب مانده و عمدتاً به اصطلاح تجدید یا مردود شده اند را در بر گیرد اما مفهوم افت تحصیلی صرفاً در رفوزگی و تجدیدی خلاصه نمی شود و می تواند شامل هر دانش آموز و دانشجویی شود که اکتسابهای آموزشگاهی و پیشرفت دانشگاهی او کمتر از توان بالقوه و حد انتظار اوست . لذا بر اساس این تعریف دانش آموزان تیزهوش نیز ممکن است دچار افت تحصیلی و کم آموزی بشوند . لذا افت تحصیلی مسئله ای است عام و نسبی .
کاربرد دقیق اصطلاح افت یا اتلاف در آموزش و پرورش از زبان اقتصاددانان گرفته شده و آموزش را به صنعتی تشبیه می کنند که بخشی از سرمایه و مواد اولیه ای را که باید به محصول نهایی تبدیل می شد تلف نموده و نتیجه مطلوب و مورد انتظار را به بار نیاورده است شاید این تشبیه چندان خوشایند نباشد و اصطلاح « قصور در تحصیل یا واماندگی از تحصیل » مطلوبتر باشد .
با وجود این اگر از نقطه نظر منابع و مخارجی که جامعه در اختیار نهاد تعلیم و تربیت قرار می دهد به آموزش و پرورش بنگریم بدون شک آموزش و پرورش یکی از بزرگترین مشاغل اقتصادی جهان می باشد . لذا می توان اصطلاح افت یا اتلاف را در مورد این نهاد نیز به کار برد یعنی در حقیقت در فرآیند تعلیم و تربیت افت شامل اتلاف در پرورش و یادگیری انسانها ، تأسیسات ساختمانی و تجهیزات مدارس و مؤسسات آموزشی و ارزش کار معلمان و اوقات دانش آموزان به وجود می آید .
اگر فرض کنیم که هدف همه دانش آموزانی که وارد یک مرحله از مقطع تحصیلی می شوند ، گذراندن موفقیت آمیز آن دوره یا مقطع باشد بنابراین ، هم تکرار پایه های تحصیلی یک دوره و هم ترک تحصیل پیش از پایان دوره را نیز می توان به عنوان افت تحصیلی تلقی کرد . تکرار پایه تحصیلی عبارتست از تکرار یک کلاس برای دانش آموزی که در سال قبل در همان پایه مشغول به تحصیل بوده است .
تکرار پایه تحصیلی از این جهت افت تحصیلی محاسبه می گردد که موجب کاهش ظرفیت ثبت نام در پایه تکرار شده می گردد و از پذیرش دیگر دانش آموزان در آن پایه جلوگیری به عمل می آورد ویا باعث به وجود آمدن تراکم دانش آموزان در آن پایه می گردد . این موضوع هم باعث تحمیل هزینه های بیشتری به نظام آموزش و پرورش می شود و هم به عنوان یک عامل شدید افت تحصیلی مضاعف می شود که باعث ترک تحصیل می گردد .
ترک تحصیل عبارت از وضعیتی است که دانش آموز پیش از پایان سال دوره آموزشی که در آن ثبت نام کرده است آن دوره را ترک کرده و در حقیقت به هدفهای آن دوره دست پیدا نمی کند . اما در اهداف تعلیم و تربیت اینگونه عنوان شده است که هدف تعلیم و تربیت ، اجباری کردن آموزش تا پایان دوره راهنمایی است.
اگر چنانچه فردی تا پایان دوره راهنمایی ترک تحصیل نماید آن را جزء افت تحصیلی محسوب می کنند اما بعد از دوره راهنمایی چون این احتمال پیش بینی شده است که فقط بخشی از قبول شدگان دوره راهنمایی وارد مقطع دبیرستان شوند . بنابراین ترک تحصیل قبول شدگان دوره دبیرستان افت محسوب نمی گردد بلکه به عنوان فارغ التحصیل تلقی می شوند بنابراین با توجه به مسائل مطرح شده در فوق افت تحصیلی عبارت است از وقوع ترک تحصیل زودرس و تکرار پایه تحصیلی در نظام آموزش و پرورش یک کشور .
البته قابل ذکر است که این تعریف تا حدودی محدود است زیرا انواع افت را نادیده گرفته و نتایج آموزشی و پرورشی ترک تحصیل زودرس یا مزیتهایی را که ممکن است تکرار پایه تحصیلی در برداشته باشد در نظر نمی گیرد . به هر حال حدود ترک تحصیل و تکرار پایه تحصیل به ساخت نظام آموزشی و هدفهای این نظام بستگی دارد .
فرآیند آموزش به معنای مجموعه ای است از آنچه که شاگرد در مدرسه از طریق برنامه درسی آشکار و پنهان می آموزد و یا فرصت آموزش را به خاطر جای نگرفتن در برنامه درسی پیدا نمی کند.
درک معلمین، اولیا و دانش آموزان از این فرآیند چیست؟
نقطه ای را که دانش آموز از نظر علمی در آن قرار دارد و جایگاه دانش آموزان در هر مقطع و درس و کلاس کجاست؟
هدف های رفتاری که باید به صورت مشاهده دربیاید و با ابزار و ملاک های عینی ارزشیابی شود چیست؟
تا چه اندازه به هدف ها، محتوا، فعالیت های یادگیری دانش آموزان، روش های ارزشیابی راهبردهای تدریس، ابزار یادگیری، زمان و مکان یادگیری پرداخته ایم و محیط های آموزشی مان عوامل اجرایی، معلم و مسئولان با این امور آشنا هستند. آیا واقعاً نقطه شروع همه فراگیران یکسان است؟ آیا همه باید به یک شکل و شیوه مورد ارزشیابی قرار بگیرند؟ آیا ارزشیابی ها استاندارد است؟و دارای اعتبار هستند؟ می توانند هدف های رفتاری موردنظر را بسنجند؟ باتوجه به مراحل پدیده آموزشی صحبت درباره افت تحصیلی نباید سطحی و گذرا باشد. کلیه مراحل از شروع نوشتن ارزش ها، دیدگاه ها، هدف تا آخرین مرحله اجرا و ارزشیابی یک به یک با شیوه های همه پرسی، پرسشنامه، همایش، سمینار، تحقیقات آماری باید مورد بررسی قرار گیرد تا به عوامل موثر در افت تحصیلی به شیوه علمی دست یافت.
مشخصات فایل
عنوان: آمار چند درصد از دانش آموزان سال اول دبیرستان مدرسه اهل البیت
قالب بندی: word
تعداد صفحات: 17
محتویات
مقدمه
موضوع مورد مطالعه
میزان علاقه مندی شما به درس ریاضی چقدر است؟
نمودار دایره ای برای متغیرهای کیفی و کمی گسسته که چند حالتی باشد مناسب است.
نمودار دایره ای
دوست دارید کدام یک از رشته های تحصیلی را ادامه دهید
توزیع علاقه مندی دانش آموزان سال اول دبیرستان مدرسه اهل البیت به رشتههای تحصیلی
آیا دبیر درس ریاضی در علاقه مندی شما به این درس اساسی دارد؟
توزیع نقش دبیر ریاضی در علاقه مندی دانش آموزان به درس ریاضی برای دادههای کیفی اسمی نمودار میله مناسب است.
نمره درس ریاضی شما در نیم سال اول دبیرستان چند است؟
شما برای یادگیری بهتر درس ریاضی از کدام یک از کتب زیر استفاده می کنید؟
معدل سال سوم راهنمایی شما چند بوده است؟
آیا خانواده ی شما در تعیین رشته برای شما نقش دارند؟
نتیجه گیری
عنوان مقاله: آمار چند درصد از دانش آموزان سال اول دبیرستان مدرسه اهل البیت
مقدمه
هدف از انجام این بررسی آماری، اینکه دریابیم:
«چند درصد از دانش آموزان سال اول دبیرستان مدرسه اهل البیت تصمیم دارند در رشته ی ریاضی- فیزیک تحصیل کنند»
موضوع مورد مطالعه:
میزان علاقه مندی دانش آموزان سال اول دبیرستان مدرسه ی اهل البیت به درس ریاضی
در این قسمت به توضیح درباره ی جدول های فراوانی و چگونگی جمع آوری اطلاعات می پردازیم.
برای جمع آوری اطلاعات درباره ی این موضوع از پرسشنامه استفاده کردیم به طوری که ۳۴ پرسشنامه به عنوان نمونه که شامل ۷ سؤال میباشد در اختیار دانش آموزان ۱۲ کلاس موجود در مدرسه اهل البیت به صورت اتفاقی و بدون شناخت قبلی قرار گرفت. سپس تمام پرسشنامه ها جمع آوری گردید و با توجه به اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه ها برای هر سؤال جدول فراوانی که شامل فراوانی مطلق ، فراوانی نسبی و درصد فراوانی نسبی و فراوانی تجمعی و زاویه ی مرکزی میباشد و با توجه به نوع داده برای آن در صورت امکان مرکز دسته تعیین گردید. سپس با توجه به نوع متغیر مورد مطالعه برای هر سؤال نمودار میله ای و دایره ای و یا نمودار مستطیلی و چند بر فراوانی کشیده شد. سپس به پیدا کردن شاخص های مرکزی (حد و میانه و میانگین) پرداختیم.
(هر داده که بیشترین فراوانی را دارد میانه مقداری است که نصف داده ها قبل از آن و نصف دیگر داده ها بعد از آن قرار دارد و میانگین مرکزیت داده ها را نشان میدهد.)
مشخصات فایل
عنوان: آمار قد دانش موزان کلاس پنجم مدرسه غیرانتفاعی
قالب بندی: word
تعداد صفحات:10
محتویات
فهرست
موضوع……………………………… 1
جدول فراوانی……………………… 2
نمودار مستطیلی……………………… 3
نمودار چند بر………………………… 4
نمودار میله ای………………………… 5
نمودار فراوانی تراکمی………………… 6
نمودار دایره ای………………………… 7
نمودار ساقه وبرگ……………………… 8
عنوان مقاله: آمار قد دانش موزان کلاس پنجم مدرسه غیرانتفاعی
داده های این پروژه از طریق اندازه گیری بدست آمده است . قد دانش آموزان کلاس پنجم مدرسه غیرانتفاعی رشد نو در کرج اندازه گیری شده و به شرح زیر می باشد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 32 اسلاید
__________________________________________________________
محتویات
اهم تجربیات دانشگاه در زمینه کارآفرینی و توسعه کسب و کار
نقاط قوت و فرصتهای پیش روی دانشگاه صنعتی شریف در جهت توسعه کسب و کار
نقاط ضعف و تهدیدهای پیش روی دانشگاه صنعتی شریف در جهت توسعه کسب و کار
ساختار و تشکیلات طرح
خلاصه طرح
اهداف کلیدی طرح
ساختار و تشکیلات طرح
رویکرد کلیدی طرح
فرایند خلق ایده تا تجاری سازی (1)
فرایند خلق ایده تا تجاری سازی (2)
نقش و جایگاه اجزای چتر حمایت از نوآوری
نقش و جایگاه اجزای چتر حمایت از نوآوری