لینک پرداخت و دانلود پایین مطلب فرمت فایل : word تعداد صفحه : 47
چکیده
مسکن در میان نیازهای مختلف انسان یکی از عوامل تعیین کننده و زندگی او میباشد و کمیت و کیفیت و شرایط مکانی آن با روح و روان و سلامتی انسان ارتباط مستقیمی دارد. آمار قبل از انقلاب و بعد از آن مخصوصاً تهیهکنندگان برنامههای دوم و سوم مسکن، به اهمیت این نکته توجه کافی مبذول نکردهاند.
به عنوان مثال برنامه دوم تعداد واحدای مسکونی مورد نیاز را 5/2 میلیون واحد برآورد میکند. وزارت مسکن و شهرسازی تنها برای ساختن 5 درصد آن متعهد میشود و 95 درصد بقیه را بعهده بخش خصوصی قرار میدهد. بخشی که نه تعریفی از آن بدست داده شده و نه تکلیفی برای آن مقرر شده است. نمونه محصول کار 6 ساله این بخش برجسازی شمال تهران است که مشکلات قابل توجهی دارد.
در کشورهای اورپای غربی حداقل با 4 نوع سیاست به این امر پرداختهاند و غالب آن کشورها در سیاستهای خود بصورت نسبی موفق بودهاند. این چهار نوع سیاستگذاری عبارت بوده از: 1. دست راستی (راستگرا) 2. دست چپی (چپگرا) 3. میانهرو 4. تاجریزم، که هر کدام بنحوی توانستهاند در زمینة تأمین نیازهای مسکونی به نتایج نسبی قابل قبول برسند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
جامعه ما به بازسازی و شستوشوی مجدد اخلاقی احتیاج دارد
سروش: جامعه ما به بازسازی و شستوشوی مجدد اخلاقی احتیاج دارد ....
چرا معشوق در ادبیات فارسی با صفت راهزنی و غارتگری شناخته میشود”؟ این پرسشی بود که عبدالکریم سروش بهمنظور تبیین منابع اخلاقی جامعه ایرانی مطرح کرد و گفت: جامعه ما به بازسازی و شستوشوی مجدد اخلاقی و به دیده تردید نگاه کردن به میراث گذشته خود احتیاج دارد. دکتر سروش که روز پنجشنبه در دفتر جبهه مشارکت مشهد سخن میگفت، با اشاره به شباهت جامعه فعلی با معضلات و نقدهای خواجه لسانالغیب افزود: اخلاقیات ما به یک حافظ و ناقد احتیاج دارد؛ تا با تسلط بر ریشههای تاریخی به نقد آنها بپردازد. وی با بیان اینکه تجربههای تاریخی که میراثخوار آن هستیم وضعیت اخلاقی نامناسبی پدید آورده است، پیشنهاد کرد، از تجربههای تاریخی و میراث گذشته توبهای فرهنگی کنیم و افزود: علاوه بر نقد اخلاقی قدرت و دیانت که امری لازم است، نقد وضعیت اخلاقی درونی خودمان نیز ضروری است.
سروش که درباره مبانی شکلگیری نظام اخلاقی ایرانی در تئوری و عمل سخن میگفت، با هشدار نسبت به غفلت از مساله اخلاق در هیاهوهای سیاسی و اجتماعی، اظهار داشت: سخنرانیهای روشنفکران و روزنامهها پر است از حجتهای سیاسی و در سطح بالاتر از آن، سخن از عقلانیت و سنت و مدرنیته؛ اما گاهی این مقولات بزرگ حجابی برای طرح موضوعات مهمتر میشود.
وی با اشاره به آمیختگی اخلاق با زندگی فردی و اجتماعی و وابستگی مانایی نظامهای عادل و ظالم به پرداختن نظامی ارزشی، گفت: حتا در سیاست نیز باید به نقد اخلاقی سیاست اندیشید و نمیتوان صرفاð به کارآمدی نظامها اکتفا کنیم؛ چون گاهی نظامهای دیکتاتوری از نظامهای دموکراتیک کارآمدتر هستند. سروش دلیل برتری یافتن جامعه مدنی نسبت به دیگر اجتماعات را اخلاقیتر بودن دانست و گفت: در جامعه مدنی امکان انتخاب آزاد وجود دارد و در فضای سیاسی بازتر، افراد میتوانند اخلاقیتر عمل کنند. او با اشاره به ضرورت آنچه اخلاقی بودن دین خواند، اظهار داشت: دینداران باید اعتقاد داشته باشند که با دینی که دارند زندگی اخلاقی برای آنان ممکنتر میشود؛ والا اگر در جهان دینی پیدا شود که حاجب اخلاق باشد و به جای خدمت به اخلاقی بودن مانع ایجاد کند، چنین دیانتی غیرپذیرفتنی و پایبندی به آن ضداخلاقی خواهد بود. سروش مسلمان و دیندار بودن را یک انتخاب اخلاقی عنوان کرد و افزود: اخلاق تقدمی منطقی بر دین و دینداری دارد، چراکه ابتدا نظام و سلسله مراتب ارزشهای خود را معین میکنیم و بعد دینداری و هر فعالیت و انتخاب دیگری را در دل آن میگنجانیم و میسنجیم که روی آوردن به آن مکتب اخلاقی است یا نه؟ وی تصریح کرد: دینداری و خداپرستی ما در گرو اخلاق است و نمیتوانیم خدای غیراخلاقی را بپرستیم و حق و وظیفهای نیز در این زمینه نداریم.
او اذعان داشت: پیامبر به ما آموخته است که خدا را در درجه اول با اوصاف رحمانیت و رحیمیت توصیف کنیم. سروش افزود: خداوند رحمان و رحیم پرستیدنی است و اگر این خداوند فقط جبار بود و زور میگفت، پرستیدنی و ستایش کردنی نبود. وی که در باب مبانی نظام اخلاقی ایرانی سخن میگفت، در تشریح ضرورت اخلاق افزود: اگر دین میورزیم و خدا را میپرستیم و طالب نظام سیاسی ویژهای هستیم و انتقادی به نظام سیاسی میکنیم، همه همراه با نوعی نقد و داوری اخلاقی است که بدون آن این داوریها و نقدها ناتمام است. به گزارش ایسنا سروش در توضیح آنچه که از اخلاق مورد نظر اوست، گفت: اخلاق نظامی ارزشی است که متضمن اولویتهایی است که در چندراهیها به ما میگوید کدام راه را برگرفته و کدام راهها را فرو بگذاریم و در همه شؤون زندگی به میان میآید. وی تصریح کرد: اخلاق امری زینتی نیست که به وجود آن گاهگاهی فخر کنیم، بلکه چیزی است که مثل آب و هوا باید همیشه از آن استفاده کنیم و بدون این اکسیژن حیات ما باقی نخواهد ماند. سروش از ادیان، پیامبران، فیلسوفان، شاعران و حکمای اخلاقی بهعنوان منابع تئوریک نظام اخلاقی یاد کرد و افزود: تاریخ فرهنگی ما آکنده از مواعظ اخلاقی است؛ اما فاصله میان قول و فعل، آفت همیشگی است که در تاریخ ما وجود داشته است. وی با تاکید بر اینکه اخلاق با تئوری و کتاب درست نمیشود، این سؤال را
عنوان:آموزش و پرورش ،معلم و مسائل اخلاقی جامعه
نوع فایل:ورد قابل ویرایش
تعداد صفحه:15
قیمت:4000 تومان
دانلود و خرید به صورت آنلاین
پشتیبانی در صورت هر گونه مشکل
به همراه فهرست کامل:چکیده،مقدمه...نتیجه گیری و منابع
چکیده
گفتن ندارد اما نظام آموزشی به کارخانهیی میماند که اگر چه ظاهرا هدف آن «آدمسازی» عنوان شده است اما معدودند افرادی که از زیر دندانه چرخهای آن، ذهن و زبان سالم به در ببرند. این نظام به واسطه کارکردی که دارد، نه عزتنفس لازم را برای دانشآموز به ارمغان میآورد ونه احترام دیگران را در نظر او برجسته میسازد. دانشآموزان به مثابه اشیایی بهطور چند نفری در جعبههایی به نام کلاس کنار هم چیده میشوند. همکلاسیها نه همدیگر را و نه معلمشان را انتخاب نمیکنند. همنشینیها بهطور تصادفی و انتصابی است. در نتیجه فضای ارتباطی با همدیگر در یک مقطع زمانی چندماهه، اعتماد و اطمینان لازم را ندارد. در طول زمان یکسری اطلاعات به آنها آموزش داده شده و آنها ناچارند پس از مدتی همان مطالب را پردازش کنند. ارتباط و دیالوگ میان بچهها قدغن و معلم متکلم وحده است. مهمتر ازهمه، آنها به عنوان یک نیروی انسانی ذخیره تلقی میشوند که در آینده به درد جامعه خواهند خورد، پس ضمن اینکه پا روی دل و احساسشان میگذارند، باید دروسی را فرا گیرند که آموزش و پرورش فکر میکند، به درد خواهد خورد. با این وجود این فضا نمیتواند و نباید بدون قاعده و مقررات باشد و همین نقطه امیدی برای حضور به موقع اخلاق است.
تا پیش از این جامعه در سایه سار اخلاق نشسته بود و کوچهها کم و بیش به دست یکی، دو سلام فتح میشدند. ارتباط بین خانه، مدرسه، مسجد و بازار چنان قوی بود که هرچه دیده میشد، جز خیر، تعاون و همدلی نبود. شاید چون ضعف و خلأ اخلاقی محسوس نبود، نظام آموزشی نیز مسوولیتی در این باره نداشت. امروزه اما آدمی کودکی خودش را گم کرده است و درقحطی آب، هوا، اخلاق و خوبی به سختی نفس میکشد. خانوادهها دیگر کارکرد پیشین خویش را از دست دادهاند. وجود طلاق روانی میان والدین، بروز پدیده تک فرزندی،تجملگرایی، کارمضاعف بیرون از خانه، مشکلات ترافیک، دوری از پدرو مادربزرگ و سایر بستگان، تنها برخی از عوامل مخل عملکرد خانواده محسوب میشوند. برای مثال، در گذشته همه افراد خانواده برای صرف غذا دور یک سفره جمع میشدند و این باعث ایجاد و تقویت روابط میان افراد میشد ولی حالا با وجود فستفودها، این ارتباطها کم شده است. در نتیجه تنها گزینه موجود، روی آوردن به مدرسه است.
کلید واژه : آموزش و پرورش،معلم،مسائل اخلاقی جامعه
15 صفحه با فرمت ورد قابل ویرایش
چکیده
گفتن ندارد اما نظام آموزشی به کارخانهیی میماند که اگر چه ظاهرا هدف آن «آدمسازی» عنوان شده است اما معدودند افرادی که از زیر دندانه چرخهای آن، ذهن و زبان سالم به در ببرند. این نظام به واسطه کارکردی که دارد، نه عزتنفس لازم را برای دانشآموز به ارمغان میآورد ونه احترام دیگران را در نظر او برجسته میسازد. دانشآموزان به مثابه اشیایی بهطور چند نفری در جعبههایی به نام کلاس کنار هم چیده میشوند. همکلاسیها نه همدیگر را و نه معلمشان را انتخاب نمیکنند. همنشینیها بهطور تصادفی و انتصابی است. در نتیجه فضای ارتباطی با همدیگر در یک مقطع زمانی چندماهه، اعتماد و اطمینان لازم را ندارد. در طول زمان یکسری اطلاعات به آنها آموزش داده شده و آنها ناچارند پس از مدتی همان مطالب را پردازش کنند. ارتباط و دیالوگ میان بچهها قدغن و معلم متکلم وحده است. مهمتر ازهمه، آنها به عنوان یک نیروی انسانی ذخیره تلقی میشوند که در آینده به درد جامعه خواهند خورد، پس ضمن اینکه پا روی دل و احساسشان میگذارند، باید دروسی را فرا گیرند که آموزش و پرورش فکر میکند، به درد خواهد خورد. با این وجود این فضا نمیتواند و نباید بدون قاعده و مقررات باشد و همین نقطه امیدی برای حضور به موقع اخلاق است.
تا پیش از این جامعه در سایه سار اخلاق نشسته بود و کوچهها کم و بیش به دست یکی، دو سلام فتح میشدند. ارتباط بین خانه، مدرسه، مسجد و بازار چنان قوی بود که هرچه دیده میشد، جز خیر، تعاون و همدلی نبود. شاید چون ضعف و خلأ اخلاقی محسوس نبود، نظام آموزشی نیز مسوولیتی در این باره نداشت. امروزه اما آدمی کودکی خودش را گم کرده است و درقحطی آب، هوا، اخلاق و خوبی به سختی نفس میکشد. خانوادهها دیگر کارکرد پیشین خویش را از دست دادهاند. وجود طلاق روانی میان والدین، بروز پدیده تک فرزندی،تجملگرایی، کارمضاعف بیرون از خانه، مشکلات ترافیک، دوری از پدرو مادربزرگ و سایر بستگان، تنها برخی از عوامل مخل عملکرد خانواده محسوب میشوند. برای مثال، در گذشته همه افراد خانواده برای صرف غذا دور یک سفره جمع میشدند و این باعث ایجاد و تقویت روابط میان افراد میشد ولی حالا با وجود فستفودها، این ارتباطها کم شده است. در نتیجه تنها گزینه موجود، روی آوردن به مدرسه است.
کلید واژه : آموزش و پرورش،معلم،مسائل اخلاقی جامعه
تعداد صفحه: 10
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مقدمه
ترویج خشونت
بلوغ زودرس و دسترسی سریع به اطلاعات جنسی
باورهای غلط درباره مسائل عاطفی و جنسی
فراهم سازی گسست و درگیری بین نسلی
ایجاد زمینه های اختلاف و تنش بین همسران
کاهش تعاملات واقعی
وابستگی و اتلاف وقت
افت عملکردهای تحصیلی و شغلی
افزایش مصرف گرایی
تهدید سلامت جسمانی
منبع
مقدمه
ابتدا چنین به نظر می آمد که پیشرفت رسانه های ماهواره ای، پدیده ای کاملا مطلوب و عاری از خطاست و برای تحقق دهکده جهانی، لازم و ضروری است. گرچه ماهواره و تکنولوژی های جدید ارتباطی، سهم به سزایی در پیشرفت علم و رفاه انسانی دارند اما در تجربه کوتاه و چندین ساله معلوم شده است دارای برخی آسیب ها و پیامدهای منفی نیز هست.
با شناخت به موقع این آسیب ها، می توان زمینه را برای بهره برداری هر چه بهتر از این تکنولوژی، آماده ساخت. بنابراین در این مقاله بر آن شدیم شما را با برخی از آسیب ها و پیامدهای منفی ماهواره برای کودکان، جوانان و بزرگسالان، آشنا کنیم.
ترویج خشونت
یکی از مهمترین و آشکارترین پیامدهای منفی فیلم ها و برنامه های شبکه های ماهواره ای،افزایش خشونت در جامعه است. تحقیقات مختلف روانشناسی با محوریت نظریه یادگیری مشاهده ای آلبرت بندورا نشان داده اند مشاهده صحنه های خشونت آمیز، گرایش به پرخاشگری را در بینندگان آن بالا می برد و این در حالی است که حجم قابل مشاهده برنامه های ماهواره ای به فیلم های سینمایی و سریال هایی اختصاص دارد که در آن صحنه های خشونت آمیز به طور مکرر تکرار می شود. سهل و آسان نشان دادن کشتار و قتل و هرگونه جنایت با سلاح سرد و گرم، ترس بیننده را فرو می ریزد؛ در واقع هنگامی که بیننده ساعت های متوالی، چنین برنامه هایی را می بیند، گویا در کلاس آموزشی ترویج خشونت قرار گرفته است. این تاثیرپذیری بر روی کودکان و نوجوانان بیشتر و قابل تامل تر است.
بلوغ زودرس و دسترسی سریع به اطلاعات جنسی
اکثر سریال ها و برنامه های ماهواره ای به راحتی و بدون هیچ سانسوری، مسائل جنسی را مطرح می کنند و نمایش می دهند. این شیوه ارائه اطلاعات حتی در آگهی های بازرگانی ماهواره ای نیز به وفور دیده می شود. متاسفانه بارها مشاهده شده فرزندان کوچک خانواده نیز بدون هیچ محدودیتی و در کنار والدین خود به تماشای این صحنه ها پرداخته اند و این در حالی است که هیچگونه ظرفیتی برای پذیرش اینگونه اطلاعات ندارند، در نتیجه تحت تاثیر آن قرار می گیرند. بلوغ زودرس یکی از نتایج منفی این مسئله است. الگوگیری و تکرار اعمال مشاهده شده با فرزندان کوچکتر نیز، بارها به علت همین مسئله گزارش شده است.
تعداد صفحه: 36
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
چکیده:
مقدمه:
ـ تنظیم رفتار جنسی و زاد وولد
ـ مراقبت و محافظت از کودکان، ناتوانان و سالخوردگان
ـ اجتماعی کردن فرزندان
ـ تامین اقتصادی
ـ اختلاف میان زن و شوهر
ـ اختلافات میان خانواده و فرندان
تهاجم فرهنگی و خانوادهها
ـ خانوادههای فعال
ـ خانوادههای منفعل
ـ خانواده سنتی:
- خانواده متعصب:
- خانواده منعطف:
ـ خانواده روشنفکر:
- خانواده ارزشمدار:
- خانواده فارغ از ارزش:
قدرتمند و استعمارگر جهان،به دو دلیل عمده،سعی در انهدام و نابودی فرهنگ جوامع و ملل
دیگر داشته اند:
الف) دست یابی به اغراض سیاسی و اقتصادی
ب) جهانی کردن فرهنگ غربی و امریکایی
دشمن آشکار و تهاجم خاموش:
فن آوری ماهواره و آمار تقریبی آن:
رویکرد نامناسب به ماهواره ها:
اشاعه فحشا و بی بند و باری:
شگرد های تبلیغی هنری برای نفوذ:
الف) خبر و گزارش
بزرگ نمایی واقعیت های کوچک برای پنهان کردن واقعیت های بزرگ تر
ب) برنامه های ورزشی یا نمایشی
ج) میزگردها و بمباران فرهنگی
د) فیلم ها و مجموعه های تلویزیونی
راهکارهای پیشنهادی:
هدف تحقیق
نتیجه گیری:
منابع
چکیده:
بحث پیرامون شبکه های ماهواره ای خارج از کشور و آسیب های اجتماعی- فرهنگی آن برای جامعه وراهکارهای مقابله با تاثیرات مخرب آن، از مسائل مهم و اساسی مورد نظر اندیشمندان، سیاسیون و به خصوص مجریان نهادهای دولتی می باشد.
ماهواره به عنوان یکی از فراگیرترین و موثرترین وسایل ارتباط جمعی، اثرات کوتاه مدت و دراز مدتی که همیشه دارای اهمیت بوده داشته و با گذشت زمان و تغییرات اساسی در شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور و جهان، هرروز به این ضرورت افزوده می شود. اگر در گذشته فقط چند شبکه ماهواره ای فارسی زبان مانند بی بی سی یا صدای آمریکا با جهت گیری و اهداف سیاسی خاص و هدایت شده از سوی دولت های انگلیس و آمریکا وجود داشت،اما در چند سال اخیر شبکه هایی با اهداف کاملا متفاوت بوجود آمده اند و در مدت زمان بسیار محدود مخاطبان بسیاری را در بین مردم وبه ویژه کانون های خانوادگی به خود اختصاص داده اند.
طبق آخرین آمار سایت های معتبر مربوط به صنعت ماهواره می توان گفت که امروزه حدود ۹۰ ماهواره در جهان فعالیت می کنند که این تعداد ماهواره امواج حدود ۷۰۰۰ شبکه تلویزیونی را ارسال می کنند. از بین این ۹۰ ماهواره امواج حدود ۳۰ تا ۳۵ ماهواره آسمان کشورمان را پوشش می دهد. این تعداد ماهواره امواج حدود ۳۰۰۰ شبکه را بر آسمان ایران می افشانند. اگر شبکه های کارتی یا کد شده را از این تعداد شبکه کسر کنیم می توان گفت که در کل چیزی حدود ۱۷۰۰ شبکه کد نشده و به اصطلاح باز (free) در ایران قابل دریافت است. البته باید بگویم که تعداد شبکه های فارسی زبان ماهواره ای با سرعت زیادی در حال رشد است. برای مثال اولین شبکه فارسی زبان در سال ۱۳۷۵ تاسیس شد در حالی که هم اکنون این تعداد به حدود ۴۰ شبکه رسیده است. می توانم بگویم که به طور میانگین هر ساله ۵ شبکه به شبکه های فارسی زبان اضافه می شود.
مقدمه:
اوقات فراعت به عنوان یک نیاز انسان امروز دارای اهمیت زیادی بوده به گونه ای که یکی از دلمشغولی های هر نظامی پر کردن اوقات فراغت آحاد جامعه می باشد . امروزه بر اساس اصل رقابت بین نهادها ، تلویزیون ارتباط تنگاتنگی با نظام های آموزشی و خانواده داشته و این رسانه تلاش می نماید تا جایگاه مهمی در هدایت و کنترل افراد جامعه به ویژه نوجوانان و جوانان داشته باشد و لذا این رسانه می تواند موجبات سعادت یا گمراهی نسل آینده را فراهم آورد که از این نظر ضرورت دارد برنامه ریزان به هماهنگی نظام آموزشی با برنامه های این رسانه بپردازند ولی به واسطه انفجار اطلاعاتی نظام های سیاسی امواج تلویزیونی به عنوان مهمانان ناخوانده تمامی حریم های خانوادگی را شکسته و خود را بر جامعه تحمیل می نمایند . لازم به ذکر است که در استان گلستان به واسطه قرار گرفتن در حاشیه دریای خزر و همسایگی با کشورهای تازه استقلال یافته امکان دریافت امواج تلویزیونی این کشورها بسیار آسان بوده که این امر در روند الگوپذیری و کسب هویت بیگانگان آثار منفی برجای خواهد گذاشت .با توجه به موارد فوق این تحقیق درپی علل گرایش جوانان و نوجوانان به تماشای برنامه های اینگونه تلویزیون ها بوده و چرا نقش تلویزیون ایران در مقایسه با کشورهای بیگانه کم رنگ تر می باشد ؟ ویا چگونه می توان جوانان ونوجوانان را به تماشای برنامه های تلویزیون ایران علاقه مند ساخت و چگونه می توان نقش تلویزیون های بیگانه را در غنی سازی اوقات فراغت جوانان و نوجوانان کاهش داد ؟
البته در این راه دشمن از هیچ حربهای فرو نگذاشت، اما آنچه که مسلم بود رشادتها و ایثار جوانان و مردم ایران زمین به مدد عقیده و ارزشهایی که از انقلاب به دست آورده بودند، مانعی بزرگ بر سر راه اهداف آنها شد و چیزی جز ناکامی و شکست در حوزه استراتژیهای نظامی را برای آنها در بر نداشت. بدین ترتیب دشمن زخم خورده از شکست در حوزههای نظامی به فکر راههای پنهانیتر و البته کشندهتری برای نابودسازی نظام افتاد. در این دوره استحاله از درون و تهیسازی معانی ارزشی جامعه مهمترین هدف دشمن قرار گرفت. تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی درست از سال 1368 یعنی پایان جنگ تحمیلی ایران و عراق آغاز شد و از خلاء ایجاد شده از مسایل جنگ، استفاده لازم را برد.