قالب بندیword
تعداد صفحات:4
تحقیق مقاله بیماری ایدز HIV
شرح بیماری
ایدز عبارت است از بوجود آمدن ضعف عمده در دستگاه ایمنی بدن )نقص ایمنی). این امر باعث کاهش توانایی بدن در مقابله با عفونتها و توانایی سرکوب سلولهای غیرطبیعی مثل سلولهای سرطانی میشود. ویروس ایدز سلولهای ایمنی موجود در خون )لنفوسیتها) و سلولهای ایمنی موجود در بافتها مانند مغز استخوان، طحال، کبد و گرههای لنفاوی) را درگیر میسازد. این سلولها در تولید پادتن برای مقابله با بیماریها و سرطانها نقش دارند. در مجموع باید گفت که ایدز یک نوع نقص ایمنی ثانویه است که در سیر عفونت با ویروس ایدز ایجاد میشود.
علت بیماری
عامل بیماری ایدز یک نوع ویروس از گروه رترو ویروسها است که باعث کاهش توانایی سیستم ایمنی بدن میزبان میشود. علایمی که ما در بیماری ایدز میشناسیم مربوط به بیماریهایی است که در اثر نقص دستگاه ایمنی بدن تولید میشوند. در اکثر بیماریهای ویروسی وضع به این منوال است که سلولهای مملو از ویروس ویروسها را آزاد کرده و این ویروسها خود را با پادتنهای آماده مواجه میبینند. در چنین وضعی بیماری شخص برطرف میشود. اما در مورد ویروس ایدز وضع به گونهای دیگر است.
در اینجا اولین ویروسی که وارد اولین سلول میزبان میشوند از حمله پادتنها در امان میمانند. ویروسهای جدیدی که از سلول خارج میشوند بعضا توسط پادتنها خنثی میشوند اما ژنهای اولیه در درون سلول میزبان به تولید ویروس ادامه میدهند. ممکن است که ویروس در بدو ورود به سلول میزبان به صورت غیر فعال درآید و بعد از گذشت چندین سال به مساعد شدن اوضاع فعالیت بیماریزایی خود را آغاز کند. این ویروس دستگاه ایمنی بدن را تضعیف میکند و در این یک سرماخوردگی ساده هم میتواند برای شخص مشکل ساز باشد.
سیر بیماری و علایم آن
ابتلا به بیماری ایدز در اغلب موارد با عوارض سادهای مانند اسهال ، خارش پوست و افزایش خفیف حرارت بدن شروع میشود. این عوارض پس از چند هفته خودبخود برطرف میشود و شخص خیال میکند که به سرماخوردگی دچار بوده است. از آنجا که ساخته شدن پادتنهای موثر حدود 14 روز طول میکشد دراین زمان جدال بین ویروسها و پادتنها در جریان است. پس از سپری شدن این مرحله دورانی فرا میرسد که حال شخص بیمار خوب میشود اما در خون او پادتن ضد ایدز را میتوان تشخیص داد و از خون وی ویروس ایدز را بدست آورد.
لنفوسیت T4 که مبتلا شده است شروع به تقسیم میکند همین امر باعث تورم غدد لنفاوی میشود. تورم غدد لنفاوی گاه ماهها یا سالها بعد از ابتلای اولیه پدیدار میشود و میتواند مدتها به همان حال باقی بماند. در بسیاری از موارد هم ناراحتیهای جدی دیگری به آن اضافه میشود. بیماران اکثرا به شدت لاغر میشوند چون دیواره روده آنها مواد غذایی را بطور کامل جذب نمیکند. در اروپا که تغذیه مردم رضایت بخش است کم شدن وزن چندان مخاطره آمیز نیست. اما در بعضی کشورهای جهان سوم که مردم با سوء تغذیه دست به گریبانند کاهش وزن فرد را نحیف میکند.
عرق کردن در شب و احساس خستگی ، التهاب بیضهها از سایر علایم این بیماری است. مرحله بعدی که در آن تصویر نهایی بیماری ایدز به نمایش گذاشته میشود حاصل از درهم شکسته شدن کامل سیستم دفاعی بدن است. تعداد سلولهای لنفوسیت T4 به شدت کاهش یافته است و در این حالت انواع بیماریهای باکتریایی ، ویروسی و انگلی قادر هستند که فرد مبتلا را از پای بیاندازند.
عوامل تشدید کننده بیماری
تماس جنسی با افراد آلوده. همجنسبازها در معرض بیشترین خطر هستند.
بیبند و باری جنسی
استفاده از سرنگهای آلوده برای تزریق مواد مخدر
تزریق خون یا فرآوردههای خونی آلوده
مواجهه کارکنان بیمارستانها و تکنسینهای آزمایشگاهی با خون ، مدفوع ، یا ادرار افراد آلوده به ویروس ایدز.
پیشگیری
از تماس جنسی با افراد آلوده یا افرادی که مواد مخدر تزریقی مصرف میکنند خودداری شود.
از کاندوم استفاده شود.
از بیبندوباری جنسی خودداری شود.
خون یا فرآوردههای خونی باید از لحاظ آلودگی بررسی شده باشد.
تشخیص بیماری
تشخیص این بیماری از طریق آزمایش خون امکانپذیر است. خوشبختانه در کشور ما این آزمایش به صورت رایگان انجام میشود تا افراد مختلف از سلامتی خود اطمینان حاصل کنند.
درمان
در حال حاضر داروها در معالجه عفونت ایدز مؤثر نیستند. برای مقابله با عفونتها یا پیشگیری از آنها ممکن است آنتیبیوتیک تجویز شود. داروهای ضد ویروسی مانند دیدانوزین ، استاوودین ، زالسی تابین ، زیدوودین و نیز داروهای مهارکننده پروتئاز در درمان عفونت با ویروس ایدز مورد استفاده قرار میگیرند و ممکن است پیشرفت بیماری را به تأخیر اندازند. تجویز آنها باید توسط پزشکان با تجربه انجام پذیرد. با این داروها )مثل زیدووین) میتوان انتقال عفونت به نوزادان مادران حامله را کاهش داد. تحقیقات زیادی در رابطه با داروهای جدیدتر و واکسن آن از طریق مهندسی ژنتیک در دست انجام هستند.
درچه شرایطی باید به پزشک مراجعه نمود؟
اگر شما یا یکی از اعضای خانوادهتان علایم عفونت ایدز را دارید.
اگر پس از تشخیص، علایم یک عفونت دیگر ظاهر شوند )تب، سرفه، یا اسهال).
اگر دچار علایم جدید و غیر قابل توجیه شدهاید. داروهای مورد استفاده در درمان، عوارض جانبی بسیاری دارند.
عنوان:بیماری وبا
قالب بندی:word
تعداد صفحات:15
آشنایی با بیماری وبا و نظام مراقبت آن در ایران
اهداف فصل
پس از مطالعه این فصل انتظار می رود که بتوانید
عناوین فصل
منابع
مقدمه:
وبا یک بیماری واگیر عفونی است که فقط در انسان ایجاد بیماری می کند. عامل بیماری وبا یک باکتری بنام ویبریوکلرا است که بشدت مسری است. میکروب این بیماری بیشتر در آب وجود دارد و از طریق خوردن آب آلوده پس از عبور از معده و روده تکثیر پیدا کرده و موجب ترشح سم و افزایش دفع آب و املاح از دیواره روده می شود که با نشانه اسهال همراه است. بنابراین میکروب از طریق مدفوع انسان در محیط پخش شده و می تواند آب و غذا را آلوده کند. شایعترین راه انتقال آن آب آشامیدنی است.
بیماران وبایی به طور مشخص دچار اسهال آبکی حاد همراه با دهیدراتاسیون (از دست دادن آب و املاح بدن) می شوند. وبا را می توان با مایع درمانی خوراکی یا تزریق و جایگزینی املاح درمان کرد. آموزش مردم در باره استفاده از غذا و آب سالم و همچنین اهمیت شست و شوی دست ها بویژه قبل از صرف غذا و بعد از توالت و تماس با بیماران و افراد مشکوک و استفاده از توالت بهداشتی از بروز موارد جدید جلوگیری می کند.هم اکنون کشور ایران یکی از مناطق بومی بیماری وبای نوع التوردر دنیا محسوب می شود .
تعریف بیماری
وبا بیماری باکتریایی حاد روده ای است که نشانه های آن در اشکال شدید ناگهانی با مدفوع روان،آبکی و بدون درد(اسهال – برنجی)،حالت تهوع و استفراغ شروع می شود.موارد درمان نشده با کاهش شدید سریع آب بدن،اسیدوز،کلاپس دستگاه گردش خون، افت شدید قند خون ونارسایی کلیه،به مرگ بیمارمی انجامد.در اغلب موارد،به ویژه در وبای نوع التور بیماری بدون نشانه و یا همراه با اسهال خفیف است،همچنین حاملان بدون نشانه می توانند منتقل کننده عفونت باشند.مبتلایان به اشکال شدید بیماری ممکن است در عرض چند ساعت فوت کنند،میزان کشندگی در این بیماری ممکن است از 50 درصد نیز تجاوز کند،ولی درمان صحیح و به موقع،با جانشین کردن آب و الکترولیت های از دست رفته،ممکن است این میزان مرگ از وبا را به کمتر از یک درصد کاهش دهد.
مشخصات فایل
عنوان: گروه بندی بیماری ها بر اساس ICD10
قالب بندی :word
تعداد صفحات:4
محتویات
بیماریهای عفونی وانگلی
سرطانها
بیماریهای سیستم خونساز ودستگاه ایمنی
بیماریهای غدد،تغذیه ومتابولیک
اختلالات روانی ورفتاری
بیماریهای سیستم عصبی
بیماریهای سیستم قلبی عروقی
بیماریهای سیستم تنفسی
بیماریهای سیستم گوارشی
بیماریهای سیستم ادرای تناسلی
حالات معین با منشاء حول تولد
ناهنجاریهای مادرزادی وکروموزومی
علل خارجی مرگ ومیر(حوادث )
قسمتی از متن
بیماری ها بر اساس ICD10
Certain infectious and parasitic diseases
بیماریهای عفونی وانگلی
Intestinal infectious diseases(وبا-تیفوئید-سالمونلا-شیگلا-آمیب-عفونت ویرال-سایرعفونت های روده ای)
عفونت های روده ای
Tuberculosis(سل ریوی-سل سیستم عصبی-سل سایرارگانها)
سل
Other bacterial diseases(کزاز-دیفتری-سیاه سرفه-مننگوکک-سپتی سمی-سایرباکتریال)
سایربیماریهای باکتریال
Viral infections of the central nervous system(پلیومیلیت-هاری-انسفالیت ویروسی-مننژیت ویروسی)
عفونت های ویرال سیستم عصبی
Viral hepatitis( سایرهپاتیت های حاد-هپاتیت مزمن -B هپاتیت-Aهپاتیت)
هپاتیت ویرال
Other viral diseases(سایتومگالوویروس-اوریون-مونوکلوزعفونی-هرپس-سرخک-سایرویرال)
سایربیماریهای ویرال
Other infectious diseases(کالاآزار-مالاریا-سایربیماریهای عفونی)
سایربیماریهای عفونی
Neoplasms
سرطانها
Malignant neoplasms except of lymphoid, haematopoietic(سرطان عصبی-سرطان گوارشی-سرطان تنفسی-سرطانهای اداری)
سرطانها غیرخونی ولنفی
Malignant neoplasms,lymphoid, haematopoietic (لوسمی-لنفوم)
سرطانها خونی ولنفی
Other neoplasms
سایر سرطانها
Diseases of the blood and disorders involving the immune mechanism
بیماریهای سیستم خونساز ودستگاه ایمنی
Nutritional anaemias(آنمی فقرآهن-آنمی مگالوبلاستیک-سایرآنمی تغذیه ای)
آنمی تغذیه ای
Haemolytic anaemias(اختلال آنزیم(فاویسم)-تالاسمی-سیکل سل-سایرآنمی های همولتیک)
آنمی های همولتیک
Aplastic and other anaemias(اریتروبلاستوپنی-سایر آپلاستیک-سایرآنمی ها)
آنمی آپلاستیک وسایرآنمی ها
Coagulation defects, purpura and other haemorrhagic conditions(هموفیلی-سایر-DIC)
اختلالات انعقادی وخونریزی دهنده
Other diseases of blood and blood-forming organs(آگرانولوسیتوز-ائوزینوفیلی-سایر)
سایر بیماریهای خونساز
Certain disorders involving the immune mechanism(سایر-CVID-SCID-هیپوگاماگلوبینومی)
اختلالات دستگاه ایمنی
Endocrine, nutritional and metabolic diseases
بیماریهای غدد،تغذیه ومتابولیک
Disorders of thyroid gland(هیپوتیروئیدی-تیروتوکسیکوز-تیروئیدیت-سایر)
اختلالات غدد تیروئید
Diabetes mellitus(دیابت وابسته به انسولین-دیابت غیروابسته به انسولین)
دیابت میلیتوس
Disorders of other endocrine glands(هیپوپاراتیروتیدی-هیپرپاراتیروئیدی-هیپوپیتوتریسم-دیابت اینسیپید)
سایر اختلالات غدد اندوکرین
Malnutrition(کواشیورکور-مارسموس-مارسموس کواشیورکور-سایر)
سوء تغذیه
Other nutritional deficiencies( کمبود ویتامین آ -کمبود ویتامین د-کمبودکلسیم-کمبودروی)
سایراختلالات تغذیه ای
Metabolic disorders(اختلالال اسید آمینه-اختلال سیکل اوره-بیماری ذخیره گلیکوژن-سیستیک فیبروزیس -سایر)
اختلالات متابولیک
Mental and behavioural disorders
اختلالات روانی ورفتاری
Mental disorders due to psychoactive substance use(استفاده الکل-مواد مخدر-سایرداروها)
اختلالات جسمی روانی درنتیجه سوءمصرف مواد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 43 اسلاید
_______________________________________________________
قسمتی از متن .ppt :
مطالعه حرکت بیماری در جمعیت گیاهی
سیکل یا چرخه زندگی: از شروع یک واحد آلوده کننده تا تشکیل مجدد آن
نرخ رشد بیماری (R): تعداد چرخه ها در یک دوره از زندگی عامل بیماری (به صورت %)
dx= مقدار آلودگی (تعداد بوته های آلوده در زمان t) Q=مقدار انوکلوم اولیه
t=زمان
سرعت رشد: مقدار رشد در واحد زمان (V=Xt)
V=سرعت و X=مقدر رشد و T=زمان
چگونگی پیشرفت بیماری در طی زمان
دوره تاخیری (Latent period=p): مدت زمان لازم برای قدرت آلوده کنندگی بافت آلوده شده
دوره کمون (Incubation period): فاصله زمانی بین آلوده شدن تا ایجاد علائم
Pathogen (Causal agent)
Host (Susceptible)
Favorable environment
شرایط اپیدمی یک بیماری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 133 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
مفاهیم سلامت، بیماری و پیشگیری
چه کسی سالم است؟سلامت (Health) یعنی چه؟
سلامت مفهوم وسیعی دارد و تعریف آن تحت تاثیر میزان آگاهی و طرز تلقی جوامع با شرایط گوناگون جغرافیایی و فرهنگی قرار میگیرد
ضمن اینکه سلامت یک روند پویا است و با گذشت زمان نیز مفهوم آن تغییرخواهد کرد:
قدیمی ترین تعریفی که از سلامت شده است عبارتست از بیمار نبودن
درطب سنتی برای انسان چهار طبع مخالف دموی، بلغمی، صفراوی و سوداوی قائل بودند و اعتقاد داشتندکه هرگاه این چهار طبع مخالف در حال تعادل باشند فرد سالم است و زمانی که تعادل میان طبایع چهارگانه مختل شود بیماری عارض میشود .
فرهنگ وبستر (Webster ) سلامت را وضعیت خوب جسمانی و روحی و بخصوص عاری بودن از درد یا بیماری جسمی میداند.
فرهنگ آکسفورد (Oxford) سلامت را وضعیت عالی جسم و روح و حالتی که اعمال بدن به موقع و مؤثر انجام شود میداند.
تعاریف سلامتی
Webster:
شرایطی که بدن ذهن و روان در امنیت قرار داشته و خصوصا اینکه از هر گونه بیماری یا درد جسمی رها باشد.
جالینوس:
سلامتی عبارت است از وجود نسبت معینی از عناصر تشکیل دهنده گرمی سردی رطوبت و خشکی است.
ابن سینا:
سلامت سرشت یا حالتی است که در آن اعمال بدن به درستی سر میزند. نقطه مقابل آن بیماری است.
تعریف نرمال(سلامت)
از منظر علم پزشکی قدیم
بر اساس الگوی آسیب شناسانه است و بر عملکرد غیرطبیعی تمرکز یافته است.
نرمال، طبقهای از مردم است که علایم غیر طبیعی ندارند. پس سلامت یا نرمال به گونهای منفی تعریف می شود.
الگوی آسیب شناسانه یک طرح دو قطبی است و افراد در طیف بین دو قطب دارند.
مشخصات فایل
عنوان: بیماری اعتیاد؛خلأ معنوی
قالب بندی: word
تعداد صفحات: 29
محتویات
قسمتی از متن
بیماری اعتیاد؛خلأ معنوی
گفت وگو
با آقای فروهر. ت ـ 29 بهمن 1381
فروهر. ت, متولد 1323 در کهریزک ـ شهرری
1ـ قدیمیترین عضو (17 سال) و یکی از بنیانگذاران انجمنهای 12 قدمی در ایران (AA-NA) . این انجمنها از 73/1/31 بنیانگذاری و اکنون با بیش از 10هزار عضو در پانصدگروه در 55 شهر کشور مشغول پیامرسانی به معتادان میباشند.
2ـ مددکار معتادان و مشاور اعتیاد CHEMICAL DEPENDENCY SPECIALIST
از MISSION COLLAGE LOS ANGLES
3ـ مترجم کتابهای الکلیهای گمنام(AA) و معتادان گمنام (NA)
4ـ نویسندة کتابهای تولّد دوباره و عطش برای آزادی
5ـ طراح روش بهبودی مدل اجتماعی معتادان در ایران (تولّد دوباره) ـ سمزدایی بدون دارو و بازپروری ارزانقیمت معتادان بهصورت صحرایی
6ـ مدیرعامل و رئیس هیئتمدیرة مؤسسة خیریة تولّد دوباره
در حال حاضر در شش کانون تولّد دوباره در تهران و یک کانون در قم, هر ماهه 210 معتاد (2520 نفر در سال) در دورههای یک ماهه, با هزینة بیست و یک هزارتومان جهت خوراک (برنامة بهبودی رایگان است و بابت آن وجهی دریافت نمیشود) بهصورت صحرابی در پارکهای ملّی بستری و سپس جهت تداوم بهبودی به انجمن معتادان گمنام معرفی میشوند.
این طرح بهعنوان یک طرح ملّی بهزودی به مسئولین مربوطه ارائه خواهد شد.
سپاسگزاریم از اینکه با همة گرفتاریهای اجتماعی و وضعیت مزاجی خودتان به نشریة چشمانداز ایران و خوانندگان آن وقت دادید. آنچه که در درجة اول ما را به اینجا کشاند, اصل ?امیدواری? در ?انجمن معتادان گمنام? است, ملاحظه کردیم که وقتی یک معتاد به انجمن شما ملحق میشود, شما از نجات یک انسان خوشحال میشوید, چنانچه کار انبیا نیز نجات انسانهاست. در چنین شرایط یأسآلودی که همه میگویند نمیشود با اعتیاد مبارزه کرد و آنها را نجات داد, ?انجمن معتادان گمنام? با عشق و امید, این حرکت را آغاز کرده است.
قرآن جوهر ایمان را امید میداند و جوهر کفر را یأس میشناسد, امیدواری شما, ما را هم متحول کرد و اکنون آمدهایم تا از دانش تجربی شما که هم یک تجربة جهانی و هم یک تجربة بومی شده در ایران است, استفاده کنیم. ما نیز امیدواریم که گامی در راستای رهایی از این بلای خانمانسوز که در خانوادهها فراگیر شده است, برداریم. هر چند نسبت به اعتیاد جوانان خیلی نگران هستیم, ولی راهی هم جز ?شناخت پدیده?, ?امیدواری?, ?صبر?, ?زمانبندی? و ?دستگیری از داوطلبانِ ترک? وجود ندارد. ما راه شما را باور کردهایم وچون دیدیم نشریة چشمانداز ایران تا حدی در میان قطبهای سیاسی, فرهنگی و صاحبنظران جامعه جاافتاده است, به این نتیجه رسیدیم که شاید این قطبها که هرکدام زیرمجموعهای دارند, در نخستین مراحل اعتیاد, نحوة برخورد با آن را بگویند و حتی پیشگیری کنند, چرا که امید است ?اعتماد? زیرمجموعهها به این قطبهای فرهنگی, اجتماعی و سیاسی باعث حرفشنوی گشته و مؤثر واقع شود.
از شما متشکرم از اینکه به این موضوع مهم و مسئلة اجتماعی توجه دارید. با اینکه خودتان شخصاً اعتیاد را تجربه نکردهاید, ولی به نظر میرسد که با درد آشنا هستید. من معمولاً بهعنوان ?معتاد در حال بهبودی? و ?مشاور و مددکار? در زمینة اعتیاد صحبت میکنم. درواقع سنگینی صحبتها و تجربههای من برمیگردد به دوران مصرف موادمخدر, زندگی معتادگونه و تولد دوبارهام. درواقع تجربیات من در این سه دوران به دانش من بهعنوان یک مددکار و مشاور اعتیاد میچربد, اما به هر حال در زمینة اعتیاد به مباحث علمی هم علاقهمند هستم و به بعضی از تئوریهایی که در حال حاضر پذیرفته و تأیید شده است مراجعة مستمر دارم. من از واژة درمان برای اعتیاد پرهیز میکنم, چرا که به نظر اکثریت قریب به اتفاق دستاندرکاران اعتیاد, بهبودی از بیماری اعتیاد و همچنین از دیدگاه انجمن ما ـ بهعنوان خردهفرهنگی که در سراسر دنیا حضور داریم ـ اعتیاد غیرقابل درمان است. گرچه اعتیاد علاجی ندارد, امّا قابل تدبیر است و میتوان با وجود ?بیماری اعتیاد? که یک بیماری ?مزمن?, ?پیشرونده?, ?لاعلاج?, ?کشنده? و ?غیرقابل برگشت? است, زندگی کرد. ما سالهاست که با وجود داشتن این بیماری به زندگی موفق و مثمرثمرمان ادامه میدهیم.
شمــا و انجمنتان برای بیمـاری اعتیـاد پنج ویـژگی قائل هستید: 1ـ کُشنده 2ـ مزمن 3ـ پیشرونده
4ـ غیرقابل برگشت و 5ـ علاجناپذیر آیا همین پنج ویژگی است و ویژگی ششمی ندارد؟
خیر, خیلی چیزها را میشود اضافه کرد, ولی همین پنج تعریف, این بیماری را از بیماریهای دیگر مجزا میکند و مسئلة برخورد با آن را بهصورت مشخصی برای ما تعیین و معرفی میکند.
شما ضمن برشمردن این پنج ویژگی, قبول کردید که اعتیاد یک نوع بیماری است, در حالی که در گذشته و شاید هماکنون بهعنوان جرمی مطرح بوده است که باید با آن مبارزه کرد. پس تعریف شما از اعتیاد, نسبت به دیگر تعاریف یک مزیّت نسبی دارد.
درواقع هنوز در کشوری مثل آمریکا هم این تعریف کاملاً مشخص نشده است. گرچه اعتیاد بهعنوان بیماری مطرح میشود, اما اگر یک معتاد مبتلا به بیماری اعتیاد در کشور آمریکا به خاطر بیماری اعتیاد مرتکب جرمی بشود, او را مجرم میشناسند. بهعنوان نمونه فرضاً معتادی برای تهیة موادمخدر دزدی کند یا اگر فردی که مبتلا به بیماری الکلیزم است, در اثر رانندگی در حالت مستی, کسی را بکشد, از نگاه قانون مجرم شناخته میشود و به خاطر بیماریاش تخفیفی به او داده نمیشود. این در حالی است که اگر یک بیمار روانی کسی را بکشد, تنها بهعنوان یک بیمار روانی با او برخورد میکنند و از مجازات معاف خواهد بود. ممکن است او را به تیمارستان ببرند و سالها در آنجا زندگی کند, اما او را به زندان نمیبرند. همچنین معتادی که در اثر ابتلا به بیماری اعتیاد, انواع و اقسام جرم را مرتکب میشود, بایستی مسئولیت جرمهایی را که مرتکب میشود, بپذیرد و عقوبت آن را هم تحمل نماید. این گُنگی حتی در قوانین کشور آمریکا هم وجود دارد و هنوز مسئولان قوة قضاییه آمریکا و پزشکان متخصص در مورد تعریفی که بتواند برای هر دو طرف قابل قبول باشد, به توافق نرسیدهاند. من شخصاً در آمریکا بهعنوان معتاد دستگیر شدم. در ایران هم مانند آمریکا چنین قانونی وجود دارد که اعتیاد جرم است و معتاد مجرم شناخته میشود, اما اعتیاد در این دو کشور بهعنوان بیماری نیز تعریف شده و در حال حاضر برای برخورد با آن راههای مختلفی پیشنهاد شده است. در ایران, مدت کوتاهی است که برخورد با مسئلة اعتیاد و راههای رهایی از آن جدی گرفته شده است. بعد از سالها دوری از وطن, دو روز پس از ورود من به ایران یعنی سی و یکم فروردین 1373 با کمک سازمان بهزیستی و چند نفر از دوستان همیار و همراه که در خارج از کشور با پدیدة بهبودی و رهایی از بیماری اعتیاد آشنا شده بودند, ?گروههای خودیاری دوازدهقدمی? را در مرکز بازپروری قرچک ورامین که مرکز بازپروری تهران بود دایر کردیم. درآن زمان یکی از مسئولان ادارة بهزیستی به ما گفت: ?ما برای شما هنوز فکر درستی نکردهایم و عدهای معتقدند که شما مجرماید و امکان ترک برای شما وجود ندارد و باید امثال شما را گذاشت سینهکش دیوار و در عین حال کسانی هم هستند که میگویند شما بیمارید و ما هنوز نمیدانیم که به کدام یک از این دو دسته توجه کنیم و گرایش پیدا کنیم. حالا شما بیایید کارتان را شروع کنید, ببینیم چه میشود.? ایشان یعنی همین شخصی که این حرف را زد, اکنون در زمرة نزدیکترین و صمیمیترین دوستان ماست. حدود نُهسال است که از حضور ما در ایران و تشکیل انجمنهای دوازدهقدمی میگذرد.
بدینسان ?بهبودی? در ایران هم تجربه شد. آغاز این تجربه در امریکا در سال 1935, یعنی حدود شصت و هشت سال پیش بود. ما هم نزدیک نُهسال است که دستاندرکار این تجربة گرانبها هستیم. امیدی که در ما میبینید, امید سابقهداری است و ما میدانیم که از بیماری اعتیاد میتوان رها شد, آن را متوقف و مهار کرد, اگرچه علاجپذیر نیست. یکی از مشخصههای اصلی اعتیاد این است که معتاد اختیار مصرف موادمخدر و تعیین نوع موادمخدر را از دست میدهد. اگر اعتیاد علاجپذیر باشد, مفهومش این است که ما میتوانیم اختیار یا قدرت انتخاب معتادی را که اختیار و کنترل مصرفکردن یا مصرفنکردن موادمخدر را ندارد, به او برگردانیم. به عبارت دیگر اگر ما بتوانیم این اختیار را به او بدهیم یعنی اینکه علاجش کردهایم. اما هنوز, هم در تجربة جهانی و هم در تجربة بومی خودمان نتوانستهایم این کار را بکنیم. یعنی معتادی نیست که حتی سالها پس از بهبودی ادعا کند که توانسته است اختیار در نوع مصرف مواد و میزان آن را بازیابد. با توجه به علاجناپذیربودن اعتیاد, راهی که ما برای خلاصی و رهایی از آن پیدا کردهایم, راهحل ?معنوی? است. بیماری اعتیاد از دیدگاه ما, یک بیماری معنوی, احساسی ـ عاطفی, فکری و روحی است.
ممکن است در این زمینه, بیشتر توضیح دهید؟
از لحاظ روحانی, مشکل من و هزاران معتاد در حال بهبودی دیگر که داستانهایشان را شنیدهام, این بوده است که از اول زندگی رابطة درست و صحیحی با خالقمان پیدا نکردهایم. یعنی ریشه و پایة ما برای ورود به این دنیا, سستبنیاد و متزلزل بوده است. چند روز پیش فکر میکردم که چرا کشور افغانستان با این که مرکز تولید موادمخدر است, اما معتادان کمی دارد. جمعبندی من ـ درست یا غلط ـ این است که اینها هنوز سنتی هستند. از لحاظ مذهبی اعتقاداتشان بسیار قوی است و هنوز آلودگیهای دنیوی و زندگی ماشینی, مخصوصاً فشارهای زندگی ماشینی اینها را درگیر نکرده است. درنتیجه نیازی به استفاده یا سوءاستفاده از موادمخدر ندارند.
گفته میشود در خود ایران هم همینطور بوده است. مثلاً زمان دکترمصدق در روستاها تریاک بهوفور موجود بود و بخش عمدهای از درآمد دهقانان از فروش تریاک به دولت بود, مگر اینکه کسی دلدرد مراق میگرفت یا مریضی مشابه آن که بهعنوان آرامبخش از تریاک استفاده میشد.
من متولد سال 1323 هستم. هفدهساله بودم که هروئینی شدم (سال 1340). یادم هست که در آن زمان تعداد معتادان انگشتشمار بود. از آنجا که من الگوی مثبتی نداشتم تا او را انتخاب کنم و به او تأسی جویم, بنابراین الگوهای منفی را انتخاب کردم. چند نفری در تهران بودند که بچههای پولدار بودند, بچههایی که ماشینهای شیک داشتند و در اجتماع از معروفیت و محبوبیت برخوردار بودند و من خیلی دلم میخواست شبیه اینها باشم. نمیتوانستم ماشینهای گرانقیمتی را که آنها داشتند تهیه کنم, نمیتوانستم پدرومادرهای بانفوذ و خانههای آنچنانی داشته باشم, ولی فکر کردم مثل اینها هروئینی که میتوانم بشوم و همین اتفاق هم افتاد. آن اوایل یادم هست که به هروئینی بودن تظاهر میکردم و اینها هم بازمیگردد به همان تعریف اولیهای که ما از بیماری اعتیاد کردیم که یک بیماری تمامعیار معنوی و روحی است. کسی که از خالق و آفریدگار خودش دور باشد و ارتباطی با او نداشته باشد, نمیتواند دارای هویت و امنیت درستی هم باشد. ریشة احساس امنیت برمیگردد به داشتن رابطه با خالق و بعد هم خانواده, که معمولاً اگر زندگی معتادان را ـ مثل زندگی خود من ـ بررسی کنیم, میبینیم که ما از لحاظ اعتقادی, از لحاظ باورهای ریشهای, سست و متزلزل بودهایم؛ البته شاید تظاهراتی میکردیم. حتی تظاهرات عرفانی, اما ریشهای نبوده و باوری در متن آن نبوده که ما را حمایت کند, با خانوادهمان هم همینطور. ممکن است خیلی از ما, در خانوادههای مرفّه بهدنیا آمده باشیم. من اوایل فکر میکردم شاید علت اعتیاد ?فقر? باشد. البته فقر هم میتواند یک عامل باشد, ولی معتادان زیادی را میبینیم که واقعاً مرفّه بودند, معتادانی را میبینیم که خانوادههایشان حتی بیش از حد به اینها توجه کردند, درنتیجه نمیتوانیم بگوییم که از بیتوجهی خانواده بوده است. بیسوادی را هم نمیتوان عامل اعتیاد دانست. درصد بسیار بالایی از کسانیکه ما با آنها سروکار داریم, دارای تحصیلات عالیه هستند. در میان دوستان خودمان پزشکان زیادی داریم که بیماری اعتیاد در آنها هست و رو به بهبودیاند و افراد دیگری هم که مهندس یا فوقلیسانس هستند و اعتیاد همهچیز را از آنها گرفته و حتی کارایی آنها و توان اینکه بتوانند از این تحصیلات عالیه بهرهبرداری کنند,از بین رفته است. یکی از دوستان پزشک ما, چنان کاراییاش را از دست داده بود که این اواخر در میدان سیداسماعیل (خیابان سیدمصطفی خمینی) کنار خیابان بساط میکرد و اجناس دست دوم خریدوفروش میکرد. به این ترتیب نمیتوان هیچکدام از این عواملی را که ما فکر میکردیم عوامل اولیة اعتیادند, عامل اصلی بهحساب آورد و به آنها رجوع کرد. عامل اصلی از دیدگاه و جمعبندی من, بعد از تجربة بیست و پنج سال اعتیاد فعال و هفدهسال بهبودی, این است که منشأ اعتیاد ریشه در نداشتن رابطة درست با خالق و نداشتن ارتباط صمیمی و عاشقانه با خانوادة درجة یک, معمولاً پدرومادر و بعد ورود به اجتماع با عدمامنیت و هویت است. چنین فردی کاندیدای خوبی است, برای اینکه هرنوع سوءاستفادهای از او بشود. حتی کسانی که این ضعف را در مردم تشخیص میدهند, قادرند از آن ضعف سوءاستفاده بکنند. کسانی در تاریخ بودند که چنین دانشی را در مورد مردم داشتند و از آنها سوءاستفاده میکردند. مثلاً اگر به سالهای جنگ جهانی دوم و حتی قبل از آن بازگردیم و تشکیل دولت هیتلر و نازیسم در آلمان را بررسی کنیم, میبینیم که ریشههای بیاعتقادی سبب شد که یکنفر بتواند حتی از یک ملّت سوءاستفاده کند. اعتیاد آنها به چیز دیگری بود, به قدرت بود, به نظامیگری و میل به سلطهگری بود. معتادانی مانند من هم به موادمخدر رجوع میکنند و بازیچة موادمخدر قرار میگیرند.
مشخصات فایل
عنوان: بیماری زوال عقل
قالب بندی: word
تعداد صفحات: 25
محتویات
مقدمه
دمانس
بیماری زوال پیری
زوال عقل (دمانس) چیست؟
نشانه های بیماری چیست؟
تشخیص دمانس
درمان
دمانس و خانواده
خود را با امر مراقبت از بیمار تطبیق دهید
حمایت از مراقبین
بیماری آلزهایمر
بیماری پارکینسون
افسردگی
و . . . . .
قسمتی از مقاله
مقدمه
توجه به بهداشت روانی سالمندان یکی از اولویتهای سازمان جهانی بهداشت و کشورهای عضو در منطقه مدیترانه شرقی است. دمانس و آلزایمر نیز در بیشتر برنامه های بهداشت روانی کشوهای عضو مورد برنامه ریزی و بحث قرار گرفته است و ضرورت دارد که در برنامه کشوری بهداشت در ایران نیز گنجانده شود.
توجه به دمانس و آلزایمر در یک برنامه کشوری (ملی) بهداشت روانی توجه به ابعاد فراوان و مختلفی را می طلبد. پیشگیری اولیه از آن درمان سریع و به موقع و کم عارضه آن، توانبخشی سالمندان ناتوان و معلول، بهبود بخشیدن به زندگی مبتلایان، ارتقاء سطح زندگی آنان و خانوادها و حمایت از حقوق اجتماعی آنان و خانواده ها و مراقبین آنها، بدون شک آموزش عمومی خانواده ها و جامعه و تدارک مرکز مشاوره، و مددکاری سالمندان در اولویت اول برنامه خواهد بود. تا آن زمان که توجهی به این موضوع از کشور صورت گیرد، این کتاب راهنمایی ساده، کوچک، کاربردی و مفیدی است که به همه خانواده های دارای فرد سالمند، برنامه ریزان، پزشکان، پرستاران و روانشناسان توصیه می گردد.
دمانس
بیماری زوال پیری
زوال عقل (دمانس) چیست؟
زوال عقل یا دمانس نام گروهی از بیماری هاست، که روی کارکردهای طبیعی مغز اثر می گذارند و معمولاً موجب اختلال در حافظه، توانایی تفکر و استدلال می گردد. افراد مبتلا به این بیماری گاهی موقعیت زمانی و مکانی خود را تشخیص نمی دهند. به نحوی که اینگونه بیماران ممکن است ندانند، که چه ساعتی از روز است، یا این که در کجا هستند.
دمانس می تواند شخصیت و خلق و خوی فرد را تغییر دهد و موجب شود، که رفتارهای عجیب و غریبی از بیمار سرزند. این بیماری اغلب در دوره سالمندی پیش می آید. اما گاهی هم فرد هنوز به سن پیری نرسیده، به این بیماری مبتلا می گردد. حدود 5 درصد اشخاصی که سن آنان از 65 سال بیشتر است و 20 درصد اشخاصی که سن آنان از 85 سال بیشتر است به درجات مختلف از این بیماری رنج می برند. در بیشتر انواع این بیماری شرایط بیمار پس از چند سال رو به وخامت می گذارد و دیگر نمی توان وضع بیمار را به حال اول برگردانید. بهر حال از آنجا که این بیماری به میزان محدودی قابل درمان می باشد لازم است با مشاهده اولین علائم بیماری با یک پزشک متخصص مشورت گردد.
بیماری «آلزایمر» شایع ترین نوع دمانس است. در این بیماری تعداد زیادی از سلول های مغز می میرند. این امر منجر به تغییراتی در ساختار طبیعی و pathways مغز می شود. این تغییرات را در معاینه پس از مرگ افراد مبتلا می توان زیر میکروسکوپ مشاهده کرد.
این بیماری دارای شروع تدریجی می باشد و معمولاً در طی چند سال به تدریج پیشرفت می کند. علت بیماری «آلزایمر» هنوز ناشناخته است. تنها در موارد معدودی بطور ارثی ظاهر می شود. معمولا اگر در زمان آغاز بیماری، سن بیمار هنوز به 60 سال نرسیده باشد، احتمال ارثی بودن بیماری بیشتر است. تحقیقات زیادی بر روی علت این بیماری و اینکه آیا فلز آلومینیوم یا عامل عفونی موجب بروز بیماری «آلزایمر» می شود انجام گرفته ولی هنوز نتایج دقیقی برای تعیین علت این بیماری بدست نیامده است.
یک نوع شایع دیگر مانس «مولتی انفارکت» (انفارکتوس متعدد) نامیده می شود. زیرا بر اثر یک سلسله سکته های مغزی خفیف (که آنفارکت نیز نامیده می شود) به وجود میآید. هر سکته خفیف موجب از بین رفتن یک بخش کوچکی از مغز می گردد. این امر یا بعلت بسته شدن رگ خونی و قطع جریان خون به آن ناحیه است و یا بدلیل پارگی یک رگ خونی کوچک می باشد که به نواحی اطراف خود در مغز آسیب می رساند.
این بیماری در اشخاصی که سابقه سکته مغزی، بیماری قلبی و بیماری قند (دیابت) دارند. بیشتر مشاهده می شود. دوره این بیماری در طی سالهای مختلف ابتلا تغییر می کند. ممکن است در پی دوره های وخامت بیماری، بهبودهای نسبی نیز حاصل شود. اشخاص از این لحاظ با هم بسیار متفاوت هستند به طوری که امکان دارد این بیمار ی در افرادی با دوره های طولانی و بدون هیچ تغییر قابل توجهی وجود داشته باشد. در عین حال ممکن است هر دو نوع دمانس با هم در یک شخص بروز کنند.
شاید توجه به این مطلب حائز اهمیت باشد که دمانس بر اثر استفاده بیش یا کمتر از حد از مغز یا صرفاً بدلیل کهولت رخ نمی دهد. بلکه افراد در هر شغل و سابقه ای و زمینه ای ممکن است به آن مبتلا شوند. مدرکی وجود ندارد، که ارتباط این بیماری را با فشارها و تنش هایی نظیر عوض کردن خانه یا داغدیدگی نشان دهد. با این وجود گاهی مشاهده می شود که نشانه های بیماری بعد از یک واقعه پرفشار و تنش زای زندگی ظاهر می گردد. زیرا چنین افرادی ممکن است بر اثر این گونه تغییرات در زندگی روزانه دچار گیجی و پریشانی شوند.
باید دانست که بسیاری از سالخوردگان از فراموشی شکایت دارند. این امر در افراد مسن بسیار رایج است و معمولاً نشانه «دمانس» نیست. بیشتر سالخوردگان قوای ذهنی خود را حفظ می کنند و همچنان می توانند چیزهای تازه را فرا بگیرند.
نشانه های بیماری چیست؟
سیر این بیماری در بین اشخاص فوق العاده متفاوت است. عده ای ممکن است آن چنان دچار زوال عقل پیری شوند که پس از چند ماه زندگی آنها خاتمه پیدا کند. در حالی که دوره بیماری برای گروهی دیگر از مبتلایان بصورتی است که بیشتر از 5 تا 10 سال طول می کشد تا وخامت بیماری به حداکثر برسد در هر حال نشانه های اصلی «دمانس» عبارتست از: از دست دادن حافظه و اشکال در یادگیری مطالب تازه.
معمولاً در ابتدا حافظه نزدیک و مربوط به موضوعات روزمره و جاری است که آسیب می بیند و مبتلایان اغلب می توانند وقایع مربوط به گذشته های دور را به روشنی به خاطر آورند. هر چند که نوع و شدت نشانه های بسیار متفاوت می باشند ولی سه مرحله قابل تشخیص بعنوان خفیف، متوسط و شدید را می توان بازشناسی کرد.
در مراحل اولیه دمانس خفیف، پی بردن به این که شخص دچار دمانس شده، اغلب دشوار است. از این رو ممکن است نشانه های بیماری به پیری یا تنبلی یا سختگیری شخص نسبت داده شود. امکان دارد بیمار علاقه به سرگرمی های خود را از دست بدهد و چنین به نظر برسد که انگیزه و محرکی ندارد. فهمیدن موضوعات پیچیده و تصمیم گیری برای این بیماران دشوار می شود. چنین می نماید که سازگاری آنها کمتر شده و میل ندارند که چیزهای تازه را امتحان کنند. نشانه های اولیه مشکلات حافظه در این افراد وقتی آشکارتر می شود، که چیزهایی را گم می کنند، تاریخ ها و وقایع روزمره را فراموش می کنند و مطالب را تکرار می نمایند. در این مرحله اطرافیان ممکن است مشاهده نمایند که بیمار خود محورتر و زودرنج و کج خلق شده و یا دیگران را به خاطر چیزهای که خودش نمی تواند پیدا کند مورد ملامت قرار می دهد و یا وقتی متوجه می شود در انجام کاری که قبلاً از عهده آن بر می آمده شکست خورده خیلی متاثر می شود. در این مرحله فرد بیمار ممکن است احساس کند که کارکردهای ذهنی وی دچار نقص و اشکالی شده و بدین جهت ممکن است دچار حالت پریشانی و افسردگی شود. به تدریج دوستان و بستگان متوجه این تغییرات می شوند اما معمولاً علت آنرا نمی توانند دریابند.
در دمانس متوسط، نشانه ها خیلی روشن تر می شود. بیماران درباره وقایع و کارهای روزمره زندگی و نام افراد خیلی فراموشکار می شوند و در مورد زمان، و موقعیت و محل کارها دچار گیجی و سردگمی می گردند. افراد مبتلا ممکن است شب و روز را باهم اشتباه بگیرند و حتی با لباس خواب در تمام ساعات روز در خارج از منزل پرسه بزنند. این بیماران خیلی زود گم می شوند، بویژه اگر در محیط های جدیدی قرار گیرند. بعلاوه این افراد ممکن است درباره بهداشت شخصی و یا غذا خوردن نیز غفلت کنند و انجام کارهای عادی خانگی که قبلاً عادت به انجام آنها داشتند بر ایشان دشوار گردد. این بیماران ممکن است تغییر خلق داده و پرخاشگر و عصبانی شوند یا خیلی زود بر آشفته گردند و از جا در بروند. حتی امکان دارد چیزهایی را ببینند یا بشنوند که برای اطرافیان وجود نداشته و واقعیت نداشته باشند. همین طور ممکن است سر در آوردن از صحبتهای آنان برای اطرافیان مشکل شود و نیز فهمیدن گفته های اطرافیان برای آنان دشوار می گردد. در چنین حالتی باید به دقت از این افراد مراقبت بعمل آید چون ممکن است بعلت فراموشکاری غذا را روی اجاق رها کنند، اطو را از پریز برق بیرون نیاورند، شیر گاز را باز بگذارند و یادشان برود که کبریت بزنند و شعله گاز را روشن کنند و باین ترتیب خود و دیگران را به مخاطره جدی بیاندازد. حتی کارهای ساده ای مثل لباس پوشیدن ممکن است برایشان مشکل گردد و چه بسا مثلاً چند شلوار را روی هم بپوشند، یا لباسشان را پشت و رو به تن کنند و یا لباسها را اشتباهاً زیر و روی هم بپوشند.
مشخصات فایل
عنوان: بیماری فیزیولوژی قلبی
قالب بندی: word
تعداد اسلاید: 34
محتویات
بیماری فیزیولوژی قلبی
ASD
علائم
تشخیص
درمان
تترالوژی فالو
بطن منفرد
tga
عوارض
راه های پیشگیری و درمان
قسمتی از پاورپوینت
بیماری فیزیولوژی قلبی
تغییرات فیزیولوژیک طبیعی در همودینامیک قلب و عروق در زمان تولد باعث بروز بیماری های مادر زادی قلب می شود.
شروع علائم:
کودکی و شیر خوارگی
تاخیر در بروزعلائم
بزرگسالی
3نوع شانت قلبی که بیماران مبتلا به آن تا سسن بزرگسالی زنده می مانند:
ASD
VSD
PDA
ASD
شانت چپ به راست خون از طریق سپتوم باعث اتساع دهلیز و بطن راست وشریان ریوی می شود.
بر اساس محل سوراخ در سپتوم بین دهلیزی :
علائم
تشخیص