مشخصات فایل
عنوان:آموزه های قیام امام حسین علیه السلام
قالب بندی:پاورپوینت
تعداد اسلاید:9
محتویات
آموزه های قیام امام حسین علیه السلام
مهمترین درس امام حسین علیه السلام در عاشورا:
دیدگاه بنی امیه هم همین اصالت منافع و دنیا گرایی بود
هذان خصمان اختصموا فی ربهم ... سوره حج آیه 19
امام صادق (ع): این دو گروه متخاصم ماییم و بنی امیه
مشخصات فایل
عنوان: پاورپوینت درباره زیارت امام حسین (ع)
قالب بندی: پاورپوینت
تعداد اسلاید:32
محتویات
در این پاورپونت مباحث زیر را از نظر می گذرانید:
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:28
هر یک از مکاتب تربیتی بر نگرشی خاص از هستی و انسان مبتنی هستند و وجوه امتیاز هر یک از این مکاتب را باید در تفاوت نگرش آنها به هستی و انسان جستجو کرد. با رجوع به اندیشه هایی که با عنوان مکتب تربیتی در روزگاری شهرت داشته اند، اهمیت و جایگاه دیدگاه های هستی شناختی و انسان شناختی نمایان می شود. در سایه آگاهی از دیدگاه مبنایی این مکاتب، درمی یابیم که داوری ادیان الهی به ویژه اسلام درباره انسان منشأ وجود تفاوت هایی در مکتب های تربیتی دینی نسبت به دیگر مکاتب بشری است. دانشمندان مسلمان، اعم از فیلسوفان و عارفان و متکلمان و اخلاقیون، در مواضع گوناگونی آرای خویش درباره هستی و انسان را ابزار داشته اند و همواره به سبب ایمان به اسلام کوشیده اند که در نظریات خود از تعارض با آموزه های قرآنی و روایی بپرهیزند
سخن از معجزه قرن و شخصیت وارسته اى مانند امام خمینى آسان نیست انسانى که در هر زمینه اسوه و الگو بود.
از نظر علمى والا بر علم فقه و اصول چیره با فلسفه و عرفان همدم با رجال و درایه آشنا با علم اخلاق همراه و به آن آراسته. شب زنده دار بود و به مستحبات اهتمام مى ورزید. مسائل را خوب مى شناخت. دردهاى سیاسى اجتماعى کشور ایران را خوب دریافته بود و براى درمان آن هم راه حل داشت. هم دشمن را خوب مى شناخت و هم دوست را به خوبى در مى یافت. او در اوج دوران هراس انگیز رضاخانى رشد کرد و بالید و تجربه اندوخت و در دوران محمد رضا پهلوى تجربه خود را به کار گرفت و حکومت شاهنشاهى را واژگون و نظام اسلامى را بنیاد نهاد. و در این راه آزارها دید
و تبعید شد; اما نهراسید و هیچ گاه نترسید. این شخصیت را باید شناخت با دوران زندگى او آشنا شد زمینه هاى رشد وى را ریشه یابى کرد معلمان و استادان او را شناخت و به دیگران شناساند.
ما در این مقاله بر آنیم که گوشه هایى از زندگانى پرفراز و نشیب امام خمینى را به
( 433 )
مناسبت صدمین سال تولد آن عزیز در این سال 1378 که سال امام خمینى نامیده شده بشناسیم و بشناسانیم.
مراحل زندگى ایشان را مى توان به شش دوره تقسیم کرد.
1. از تولد تا 19 سالگى در خمین.
2. دوران تحصیل در حوزه اراک.
3. ورود به قم تا سال 1341.
این دوره چند برهه مهم دارد:
الف. از ورود تا آغاز تحصیل نزد آقاى شاه آبادى. ب. دوران تحصیل در محضر مرحوم شاه آبادى و تدریس فلسفه فقه و اصول.
ج. ورود آقاى بروجردى به قم و تدریس سطوح عالیه توسط امام تا آغاز مبارزه.
در مقام تبلیغ و واقع ، حرکت امام حسین(ع) براى اقامهى حق و عدل بود: «انّما خرجت لطلبالاصلاح فى امّة جدّى ارید ان امر بالمعروف وانهى عنالمنکر ...». در زیارت اربعین که یکى از بهترین زیارات است، مىخوانیم: «و منحالنّصح و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک منالجهالة و حیرةالضّلاله». آن حضرت در بین راه، حدیث معروفى را که از پیامبر(ص) نقل کردهاند، بیان مىفرمایند: «ایهاالنّاس انّ رسولاللَّه صلّىاللَّه علیه و اله و سلّم قال: من رأى سلطانا جائرا مستحلّا لحرماللَّه ناکثا لعهداللَّه مخالفا لسنة رسولاللَّه صلّىاللَّه علیه و اله و سلم یعمل فى عباداللَّه بالاثم والعدوان فلم یغیّر علیه بفعل و لاقول کان حقّا علىاللَّه ان یدخله مدخله».
تمام آثار و گفتار آن بزرگوار و نیز گفتارى که دربارهى آن بزرگوار از معصومین رسیده است، این مطلب را روشن مىکند که غرض، اقامهى حق و عدل و دین خدا و ایجاد حاکمیت شریعت و برهم زدن بنیان ظلم و جور و طغیان بوده است. غرض، ادامهى راه پیامبر اکرم(ص) و دیگر پیامبران بوده است که: «یا وارث ادم صفوةاللَّه یا وارث نوح نبىّاللَّه ...» و معلوم است که پیامبران هم براى چه آمدند: «لیقومالنّاس بالقسط». اقامهى قسط و حق و ایجاد حکومت و نظام اسلامى.
آنچه که نهضت ما را جهت مىداد و امروز هم باید بدهد، دقیقاً همان چیزى است که حسینبن على(علیهالسّلام) در راه آن قیام کرد. ما امروز، براى شهداى خود که در جبهههاى گوناگون و در راه این نظام و حفظ آن، به شهادت مىرسند، با معرفت عزادارى مىکنیم. آن شهید و جوانى که یا در جنگ تحمیلى و یا در برخورد با انواع و اقسام دشمنان و منافقان و کفار به شهادت رسیده، هیچ شبههیى براى مردم ما وجود ندارد که این شهید، شهید راه همین نظام است و براى نگهداشتن و محکم کردن ستونهاى همین نظام و انقلاب، به شهادت رسیده است؛ در حالى که وضع شهداى امروز، با شهداى کربلا که در تنهایى و غربت کامل قیام کردند و هیچکس آنها را به پیمودن این راه تشویق نکرد، بلکه همهى مردم و بزرگان وجوه اسلام، آنها را منع مىکردند، متفاوت است. در عین حال، ایمان و عشقشان آنچنان لبریز بود که رفتند و غریبانه و مظلومانه و تنها به شهادت رسیدند. وضع شهداى کربلا، با شهدایى که تمام دستگاههاى تبلیغى و مشوقهاى جامعه به آنها مىگوید بروید و آنها هم مىروند و به شهادت مىرسند، فرق دارد. البته این شهید، شهید والامقامى است؛ اما او چیز دیگرى است.
در نیمه ماه رمضان سوم هجری، اولین فرزند علی علیهالسلام و فاطمه سلام الله علیها به دنیا آمد. پس از ولادت، نامگذاری از جانب مادر به پدر، و از او به رسول خدا محوّل شد و آن حضرت هم منتظر نامگذاری پروردگار ماند.
تا اینکه جبرئیل ،امین وحی، فرود آمد و گفت: « خدایت سلام میرساند و میگوید چون علی برای تو همانند هارون برای موسی است، نام فرزندش را نام فرزند حضرت هارون علیه السلام یعنی شبّر قرار ده!»
رسول خدا فرمود: « زبان من عربی است و شبّر، عبری است.»
جبرئیل گفت: « شبّر در زبان عرب به معنای« حسن» است.»
به این ترتیب، کودک، حسن نام گرفت. تنها کنیهی آن حضرت « ابو محمد» و مشهورترین القابش« سیّد» و «سبط» و «تقی» است.
نقش خاتم و انگشتر امام حسن را « العزه لله» گفتهاند؛ روز هفتم پس از ولادت، رسول خدا صلّی الله علیه وآله و سلّم مستحبات ولادت را در مورد حسن به جا آوردند و حسن را به« ((ام فضل (لبابه)|ام الفضل))» ،همسر عمویشان، سپردند تا او را از شیری که به خاطر زایمان فرزندش، قثم، در پستان داشت، شیر دهد. بعدها نیز رسول خدا برای امام حسن، ادعیهی عافیت و حرزهای مخصوص چشمزخم را خواندند.
ذکر امام در قرآن
ذکر امام حسن علیه السلام در قرآن : قرآن مجید مشتمل است بر یادکردی از شخصیتها، از خوبان یا از بدان، لیکن این یادکرد گاهی همراه با ذکر نام است(همانند آنچه درباره موسی و فرعون ذکر شده است) و گاه فقط با توصیف، و بدون ذکر نام.( همانند آنچه درباره امام علی علیهالسلام نازل شده است.) درباره امام حسن علیه السلام نیز آیاتی به صورت توصیف و بدون ذکر نام نازل شده است؛ همانند آیه تطهیر ، آیه ذوی القربی و آیه اولی الامر.
رابطه امام حسن علیه السلام و رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم : امام حسن علیه السلام بیشتر از هفت سال با رسول خدا زندگی نکرد، ولی در همین مدت به شدت مورد عنایت آن حضرت بود و استفادههای علمی و تربیتی فراوانی برد. محبت رسول خدا به امام حسن بسیار فراوان بوده و آن حضرت، گاهی نوهاش را در کارهای بزرگی همانند بیعت رضوان و مباهله با نصارای نجران هم شرکت میداده است. رسول خدا دربارهی او تعریف و تمجیدهای فراوانی نموده است که امام بعدها به مناسبتهای مختلف، از آنها برای معرفی شخصیت الهی خویش سود جست.
امام حسن و فاطمه زهرا سلام الله علیها امام حسن علیه السلام با مادر خود، فاطمهی اطهر، رابطهای عمیق و متعالی داشت. فاطمه گاه با فرزندش بازیهای کودکانه میکرد و گاه با ملاطفت مادرانه او را به عبادات مستحب تشویق مینمود. حسن نیز گزارش سخنان رسول خدا را پیش از هر کس، از مسجد به مادر میرساند و گاه در عبادت مادر دقت میکرد و از آن درسها میگرفت.
در روز جمعه، یا پنج شنبه 11ذیقعده سال ۱۴۸ هجری در شهر مدینه متولد شد، ایشان فرزند امام موسی بن جعفر الکاظم(علیه السلام) و هشتمین امام شیعیان اثنی عشری شیعیان دوازدهامامی جهان است. ایشان توسط عبدالله مأمون خلیفهٔ عباسی در یک دسیسه به اجبار به مرو خوانده و توسط خلیفه در طوس مسموم شد و به شهادت رسید.
او ۲۴ سال وچند ماه را با پدرش به سر برد. ولی مطابق آنچه گفته شد، عمر او در روز درگذشت پدرش ۳۵ سال یا ۲۹سال و دو ماه بوده و پس از درگذشت پدرش چنانکه در مطالب السئول نیز آمده، ۲۵سال زیستهاست.
در طول این مدت، او دنباله حکومت هارون الرشید را که ده سال و بیست و پنج روز بود، تحمل کرد. سپس امین از سلطنت خلع شد و عمویش ابراهیم بن مهدی برای مدت بیست و چهار روز به سلطنت نشست. آنگاه دوباره امین بر علیه او شورش کرد و برای وی از مردم بیعت گرفته شد. یکسال و هفت ماه حکومت کرد ولی به دست طاهر بن حسین کشته شد. سپس عبدالله بن هارون، مأمون، به خلافت تکیه زد و بیست سال حکومت کرد.
باید بدانیم غیبت حضرت ولی عصر(عج) طبق تقدیری است که از جانب خدای سبحان مقدر شده و حکمت هایی دارد، شاید یکی از علتها مساعد نبودن موقعیت زمانی باشد، همان طور که پیامبران برای ارشاد امت خود قیام کرده ولی به علت جهالت آنان با خطرهای جدی مواجه شدند و بالاجبار از امت خویش دوری گزیدند؛ مانند حضرت رسول اکرم(ص) که از ترس جان خود، مدتی را در شعب ابوطالب عموی بزرگوارشان گذراندند.
حضرت ادریس(ع) نیز مدت بیست سال از ترس امت گمراه خود که دعوت او را رد کرده بودند غیبت کردند. حضرت موسی(ع) هم مدتی را دور از امت خویش سپری کردند به امید آن که فرصتی پیش آید تا ایشان بتوانند حق را احقاق کرده و باطل را ریشه کن نمایند.
اصولا انبیا و اولیا هدفشان به اجرا گذاشتن قانون الهی بوده است، به همین دلیل برای حفظ جان خود سعی می کردند تا در زمان مناسب به اهداف خود دست پیدا کرده و سپس تسلیم سرنوشت شوند.
خداوند متعال نیز حضرت مهدی(عج) را برای ریشه کردن هر نوع ظلم و ستم حاکم ذخیره کرده و آن حضرت را تا فرا رسیدن اجل حتمی از بلا محفوظ خواهند داشت و بر خلاف گذشته، ستمگران کوچک و بزرگ فرصتی نخواهند یافت تا خدشه ای به وجود نازنین آن یگانه حجت عالم وارد سازند.
دلیل دیگری که می توان برای غیبت ایشان قایل شد، کثرت گناه و عدم اتحاد و انسجام در میان مسلمانان جهان است، و دیگر، عدم شناخت و نداشتن اطلاعات لازم در مورد آن سرور که سبب تاخیر در ظهور می شود، و علت دیگری که می توان در مورد غیبت در نظر گرفت، عدم شایستگی و توبه عده ای از افراد و طلب نکردن آن حضرت از جانب خدای منان است، در واقع هر حرکت سویی، سبب تاخیر در ظهور می شود و هر چه غیبت به تاخیر افتد مصیبت و گرفتاریهای مردم جهان هم بیشتر خواهد شد.
امام على بن الحسین(ع)، مشهور به زین العابدین و سجاد بنا به نقل مشهور در سال 38 هجرى در مدینه به دنیا آمد. در هنگام حادثه کربلا 22 یا 23 سال سن داشته و بنا به نظریه بیشتر دانشمندان اسلامى از برادر شهیدش حضرت على اکبر، کوچکتر بوده است.
حیات اجتماعى، فرهنگى، سیاسى و علمى امام سجاد(ع) از زوایاى گوناگون قابل بررسى است. یکى از ابعاد زندگى امام سجاد(ع) همراهى او در قیام کربلا و پیام رسانى آن نهضت بزرگ است.
قیام بزرگ عاشورا ماندگارترین نهضت اسلامى است که در محرم سال 61 قمرى روى داده است. این نهضت داراى دو مرحله بود. برهه نخست، آفرینش و شکل گیرى و جهاد و جانبازى و دفاع از کرامت اسلامى و دعوت به اقامه عدل و احیاى دین محمدى و سنت و سیره نبوى و علوى بوده که به رهبرى امام حسین(ع) از نیمه ماه رجب سال 60 هجرى آغاز و در دهم محرم سال 61 هجرى به فرجام رسید. مرحله دوم، دوره پیام رسانى و تثبیت ارزشهاى نهضت و عرصه جهاد فرهنگى و تبیین آرمانهاى آن قیام مقدس بود که به رهبرى امام على بن الحسین(ع) تداوم یافت.
امامت شیعه و رهبرى نهضت کربلا در عصرى به امام سجاد(ع) منتهى گشت که او به همراه نزدیکترین افراد خاندان آل على(ع) به اسارت مى رفتند. آل على(ع) آماج تیرهاى ستم و تهمت و افترائات سیاستمداران بنى امیه قرار داشتند، ارزشهاى دینى دستخوش تحریف و تغییر امویان قرار گرفته، روحیه شجاعت و حمیت اسلامى و باورهاى دینى مردم سست، احکام دینى بازیچه نالایقان اموى شده، خرافه گرى رواج یافته، روحیه شهامت و شهادت طلبى در زیر شلاق و شکنجه و ارعاب امویان محو گشته بود. سختگیرى هاى بى حد و حصر، مصادره اموال و تخریب خانه هاى آل هاشم، محروم ساختن آنها از امتیازات جامعه اسلامى، جلوگیرى مردم از هرگونه ارتباط با خاندان وحى و به انزوا کشاندن امام معصوم(ع) از مهمترین سیاستهاى حاکمان اموى در مبارزه با اهل بیت عصمت و طهارت(ع) بوده است.