هفتاد میلادی به وجود آمد بکارگیری مینی کامپیوتر ها در صنعت ماشینکاری مرسوم گردید.
ماشین ابزارهایی که به کمک کامپیوتر هدایت می شدند CNC نام گرفتند. به کمک CNC به تدریج دقت مورد نیاز برای تولید قطعات پیچیده در صنایع مختلف مانند هوافضا و قالب سازی حاصل شد. با دست یابی به تلرانسهای بسیار دقیق برای تولید یک قطعه تدریجا اندیشه بالاتر بردن سرعت تولید نیز قوت یافت. با ساخت ابزارهایی با سختی زیاد، شرایط برای بالا بردن نرخ تولید نیز بهبود یافت «2». تا اینکه امروزه با بکارگیری تکنیکهای ماشینکاری با سرعتهای بالا قطعاتی با تلرانسهای دقیق در زمان بسیار کوتاهی تولید می گردند. برای دست یابی به قابلیت ماشین کاری با سرعتهای بالا می باید در زمینه های مختلف مانند طراحی سازه ای، کنترل ارتعاشات خود برانگیخته، یافتن بهترین نرخ براده برداری و کنترل حرکت و سرعت در راستای مسیر مورد نظر به پیشرفتهایی دست یافت.
فصل اول :
Cnc :
کنترل حرکت در راستای یک مسیر در ماشینهای CNC در واحد درونیاب صورت می گیرد. اکثر درونیابهای CNC فقط قابلیت درونیابی در راستای خط و دایره را دارا می باشند. به دلیل اینکه برای ماشینکاری یک مسیر منحنی شکل در حالت عمومی با بکارگیری این نوع درونیابها نیاز به شکسته شدن منحنی به قطعاتی از خط و دایره می باشد، لذا این دو نوع درونیابی به تنهایی پاسخگوی همه کاربردها از جمله ماشینکاری در سرعتهای بالا، نیستند. بنابراین بکارگیری نوع دیگری از درونیابها یعنی درونیابی در راستای یک منحنی ضروری به نظر می رسد. محققین مختلفی در این زمینه به تحقیق پرداخته اند و الگوریتمهای مختلفی را بر مبنای بکارگیری منحنی های پارامتری چند جمله ای در حالت عمومی ارائه داده اند.
Korn در ابتدا با توسعه درونیابی دایره ای، روشهایی را برای درونیابی منحنی ها درجه دو ارائه داد Korn , Yang , Kong, Huang , Yang با بکارگیری منحنی های پارامتری چند جمله ای روشهایی را برای درونیابی یک منحنی ارائه دادند اما این روشها قاعدتاً برای درونیابی یک منحنی درجه سه به کار می رود و در بکارگیری منحنی های درجه بالاتر کارآیی لازم را ندارند. به تدریج با بکارگیری مفاهیم B-Spline ها، Bedi و همکاران روش دیگری را برای درونیابی در راستای یک منحنی ارائه دادند. تقریباً در همین زمان Wang Yang , بر اساس پارامتر سازی طول کمان روش بسیار مناسبی را برای مسأله درونیابی Real-Time در راستای منحنی ارائه دادند.که این روش برای بکارگیری در CNC نسبتاً رواج یافت. با بهبود روش پارامتر سازی طول کمان توسط Wang , Wright این روش برای بکارگیری منحنی های درجه پنج بسیار کارا گردید. همچنین این روش توسط [1]Altintas نیز با بکارگیری پروفیل سرعت متفاوتی استفاده شده اتس. اما تمامی این روشه که مبتنی بر پارامتر سازی طول کمان می باشند روشهای تقریبی هستند.
با بکارگیری منحنی های خاصی بنام منحنی های فیثاغورث – هدوگراف[1] (PH) که زیر مجموعه ای از منحنی های پارامتری چند جمله ای می باشند مسأله درونیابی Real-Time را می توان به صورت تحلیلی نیز حل نمود. این منحنی ها که توسط Farouki , Sakkalis معرفی شدند خواص ریاضی ویژه ای دارند که این خواص قابلیت محاسبه طول کمان به صورت یک عبارت پارامتری چند جمله ای را ممکن می سازند. روشهای درونیابی مختلفی به صورت Real-Time بر مبنای انی منحنی ها توسط Farouki ارائه گردیده است. همچنین با بکارگیری منحنی های فیثاغورث-هدوگراف می توان سرعت پیشروی بهینه را برای حرکت بر روی یک مسیر منحنی با توجه به قدرت ماشین نیز بدست آورد.
همچنین ترکیب متفاوتی از انواع پروفیل های سرعت برای ماشینکاری یک مسیر منحنی بررسی شده و بهترین پروفیل سرعت جهت بکارگیری در ماشینکاری با سرعتهای بالا پیشنهاد می گردد. در بخشهای بعدی مسأله یافتن سرعت پیشروی بهینه بر روی یک منحنی فیثاغورث-هدوگراف با توجه به توانایی و قدرت ماشین مورد استفاده بیان شده و پروفیلهای سرعت متفاوتی برای حل این مسأله بکار گرفته می شوند.
ضمن اینکه با وارد کردن نیروهای برشی در قیود موجود و بکارگیری پروفیلهای سرعت مناسب تر، فرمول بندی جدیدی برای مسأله صورت می گیرد و جوابهای واقعی تری برای حل این مسأله ارائه می گردد. در پایان الگوریتمهای شبیه سازی شده برای درونیابی در راستای خط، دایره و منحنی با بکارگیری تکنیکهای خاصی عملاً بر روی دستگاه CNC موجود پیاده می گردند.
فصل دوم: مبانی ماشینکاری
1-2- مقدمه
سیستم های تولید پیشرفته و رباتهای صنعتی سیستم های اتوماتیک پیشرفته ای هستند که از کامپیوترها به عنوان واحد کنترل استفاده می کنند. کامپیوترها امروزه اصلی ترین قسمت اتوماسیون می باشند که سیستم های مختلف تولید مانند ماشینهای ابزار پیشرفته، ماشین های جوشکاری دستگاههای برش لیزری و غیره را کنترل می کنند.
پس از اینکه مکانیزم تولید اتوماتیک و تولید انبوه در اواخر قرن 18 توسعه یافت اولین ماشینهای ابزار اتوماتیک مانند ماشینهای کپی تراش بوجود آمدند [1]. نخستین ماشین ابزار کنترل عددی بوسیله شرکت پارسونز و MIT در سال 1952 ساخته شد. اولین نسل ماشین های کنترل عددی از مدارهای الکترونیکی دیجیتال استفاده می کردند و در حقیقت در آنها هیچ واحد پردازش مرکزی وجود نداشت. در دهه 1970 با بکارگیری مینی کامپیوترها به عنوان واحد کنترل ماشین های ابزار با کنترل عددی به کمک کامپیوتر (CNC) گسترش یافتند.
این ماشینها توانای ماشینکاری انواع شکلهای پیچیده در صنعت قالب سازی و هوافضا را به خوبی دارا بودند. از اواسط دهه 80 با توسعه صنعت ساخت ابزارهایی با سختی بالا ماشینکاری با سرعتهای بالا (HSM[2]) به منظور افزایش نرخ تولید رواج یافت. بکارگیری این قابلیت در CNC نیاز به داشتن اطلاعات ویژه ای درباره نرخ براده برداری بهینه ، پیش بینی وقوع ارتعاشات خود برانگیخته، طراحی سازه ای و نحوه کنترل محورها را بیش از پیش ضروری ساخت. امروزه علاوه بر این موارد انتخاب صحیح نرخ پیشروی و شتاب گیری محورها در ماشینکاری با سرعت بالا حایز اهمیت می باشد بطوری که سعی می شود به نحوی مقادیر بهینه آنها در ماشینکاری بکار گرفته شود.
هم اکنون با پیشرفت در صنعت الکترونیک و کامپیوتر ماشینهای CNC با بکارگیری چندین میکروپرسسور و کنترل کننده منطقی بطور موازی قابلیتهای بسیاری را دارا می باشند بطوری که این ماشینها قابلیت کنترل موقعیت و سرعت چندین محور و قابلیت برنامه ریزی بصورت Real-Time و نمایش گرافیکی مراحل مختلف کار و پروسه برش و نمایش تغییر اندازه قطعه در حل ماشینکاری را دارا می باشند.
در این فصل ضمن بیان مبانی کنترل عددی و معرفی اجزای CNC و ساختار برنامه ای آن به طبقه بندی سیستم های NC و معرفی HSM نیز پرداخته می شود.
2-2- مبانی کنترل عددی NC:
کنترل یک ماشین ابزار بوسیله یک برنامه تهیه شده را کنترل عددی (NC) می نامند. یک سیستم کنترل عددی توسط (Electronic Industrial Association) EIA بصورت زیر تعریف می گردد:
سیستم کنترل عددی سیستمی است که حرکات در آن بوسیله وارد کردن اطلاعات بصورت عددی در هر نقطه صورت می گیرد و این سیستم می باید این اطلاعات را به عنوان فرمان به صورت اتوماتیک اجرا کند.
در یک سیستم NC اطلاعات عددی مورد نیاز برای تولید یک قطعه بصورت برنامه قطعه به ماشین داده می شود که این برنامه در گذشته بوسیله نوار پانچ به ماشین وارد می شد. برنامه یک قطعه به صورت بلوکهایی از اطلاعات مرتب می شود که هر بلوک حاوی اطلاعات عددی مربوط به تولید یک قسمت از قطعه کار مانند: طول قطعه، سرعت برش، نرخ پیشروی و ... می باشد. اطلاعات ابعادی (طول، عرض، شعاع دوایر) و نوع درونیابی (خطی، دایره ای، در راستای منحنی) با توجه به طراحی قطعه مشخص می گردند. همچنین سرعت برش، نرخ پیشروی و توابع کمکی مانند خاموش و روشن کردن مایع خنک کننده جهت چرخش اسپیندل و ... با توجه به پرداخت نهایی سطح و تلرانسهای مورد نیاز در برنامه قطعه کار وارد می گردند.
در مقایسه با ماشینهای ابزار سنتی، سیستم NC جایگزین عملیاتی می شود که اپراتور بصورت دستی انجام می دهد. در ماشینکاری سنتی یک قطعه با حرکت ابزار در طول قطعه کار بوسیله چرخاندن دستگیره متصل به پیچهای راهنما توسط اپراتور تولید می شود. بنابراین نیاز به اپراتوری با تجربه و زبردست می باشد که بتواند قطعه مورد نظر را ماشینکاری کند. اما در ماشین های NC نیازی به اپراتور با مهارت نیست در حقیقت اپراتور فقط می باید مراقب درست انجام شدن روند ماشینکاری با توجه به دستورات منتقل شده به ماشین باشد.
کلیه ابعادی که در برنامه وارد می گردند بر اساس واحد طول-مبنی (Basic Length Unit) BLU مقیاس بندی شده و به محورها ارسال می گردند. واحد طول – مبنی (BLU) به عنوان اندازه نمو نیز شناخته می شود که در عمل مربوط به دقت سیستم NC می شود و در حقیقت کوچکترین اندازه نموی می باشد که هر یک از محورهای می توانند حرکت کنند. در سیستم NC برای صدور فرمان حرکت هریک از محورها ابتدا طول حقیقی بر واحد-طول مبنی تقسیم می گردد. بعنوان مثال در یک سیستم NC که در آن BLU=0.0001 است برای حرکت 0.7 mm محور x در جهت مثبت دستور حرکت x+700 صادر می شود.
در ماشینهای NC هریک از محورهای حرکت مجهز به یک وسیله محرک جداگانه می باشند. این وسیله محرک می توا
بادگیرها؛تنفسگاه های دشت کویر
برخی از مورخان و کارشناسان معتقدند وجود بادگیر در هر خانه معرف تعیّن و تشخّص افراد آن خانه است. بزرگی و کوچکی بادگیر با موقعیت اقتصادی صاحب خانه ارتباط دارد. به گونهای که هنگام ورود یک روستای کویر با نگاهی گذرا به وضعیت بادگیرها میتوان موقعیت اقتصادی هر خانوار را تشخیص داد.
زیرا که خانههای فقیرنشین بادگیر ندارند. بعضی از آنان که بادگیر دارند مصالح عمده بادگیر خشت و گل، یک طرفه و حتی تعداد چشمههای آن بسیار کم است. در حالی که مصالح بادگیر ثروتمندان بیشتر خشت و آجر چند طرفه و با تزییناتی همراه است. بیشتر بادگیرها یک طبقه است. فقط چند بادگیر در سراسر یزد دیده شد که دو یا سه طبقه است. به عنوان مثال در «عقدا» یک بادگیر دو طبقه در رباط معروف به «حاجی ابوالقاسم رشتی» مشاهده شد که معماران راجع به کیفیت بنای آن چنین اظهارنظر میکنند
«در گذشته بر اثر ناامنی در طبقه دوم آن آتش میافروختند تا رخنه ورود دشمن را به اطراف اطلاع دهند و از طرفی طبقه دوم به عنوان برج راهنما برای کاروانیان به حساب میآمده است.»
عدهای دیگر میگویند «ساختن بادگیر دو طبقه یک نوع هنر معماری است زیرا ساختن آن کار هر معماری نیست.» در واقع شهرها و روستاهای کویری با بادگیر نفس می کشند .
بادگیرها و تناسب و زیبایی در معماری شهری
از جهتی فرم ظاهری بادگیر که هشت ضلعی است نشان میدهد که رعایت تناسب و زیبایی بادگیر برای معماری در درجه اول اهمیت بوده است. زیرا بادگیر طبقه دوم روی بادگیر طبقه اول ساخته شده است. منفذ زیر بادگیر آن درست در وسط منافذ دو طبقه بادگیر است. بادگیر طبقه دوم کار هواکش را انجام میدهد. یعنی در واقع این بادگیر وسیله بسیار مناسبی برای سهولت نفس کشیدن چشمههای بادگیر طبقه اول است.
در تفت یک بادگیر سه طبقه که از نظر معماری بسیار ارزنده است مورد بررسی قرار گرفته است. این بادگیر به عنوان نوعی تفاخر به حساب میآید. از طرفی بادگیر سه طبقه در تلطیف هوای خانه بسیار موثر است. به شکلی که باد در هر سمت و ارتفاعی جریان دارد به راحتی به وسیله چشمههای یکی از طبقات بادگیر به داخل کشانده میشود.
مشکلات بادگیر ها :
از جمله مشکلاتی که در رابطه با بادگیر وجود دارد این است که با وجود کلیه تمهیدات، باز هم مقداری گرد و غبار وارد فضای داخل بنا می شود. به علاوه، پرندگان، جانوران موذی و حشرات نیز از طریق مجرای بادگیر وارد فضای داخل می شوند. همچنین کنترل کامل مقدار جریان هوا و میزان رطوبت و برودت میسر نمی باشد. لذا بادگیر به تدریج جای خود را به کولر آبی در نواحی مرکزی و کولر گازی در نواحی جنوبی کشور داده است. در میبد در بعضی از خانه ها، از مجرای بادگیر جهت انتقال کانال کولر استفاده می شود و کولر را در مقابل بادگیر و در سمت رو به باد مطلوب قرار می دهند. بدین نحو عملکرد جدید بادگیر تنها به عنوان محافظ کولر در مقابل باد های کویری و عبور کانال کولر است.
چشم انداز اینده بادگیر در معماری نوین
با ورود معماری مدرن و به ویژه استفاده از تاسیسات مکانیکی به تدریج نقش اقلیم در ساختمانها کمرنگ شد اما از نیمه دوم قرن گذشته که اقلیم و حفظ محیط زیست پیوسته مورد توجه قرار گرفت استفاده از فناوری همگون با محیط طبیعی، بازیافت ضایعات صنعتی و استفاده از انرژیهای پاک مانند انرژی خورشید، باد و آب اهمیت بسیاری یافتند. در زمینه معماری نیز از این زمان توجه به محیط زیست و تلاش برای طراحی ساختمانهای اقلیمی و معماری همساز با اقلیم آغاز شد.
امروزه میتوان از بادگیر به عنوان مکمل سیستم تهویه و برودت ساختمان استفاده کرد. به وسیله بادگیر میتوان در مواقعی از سال شرایط آسایش را با تهویه طبیعی تامین کرد و تنها زمانی که باد دیگر نتواند پاسخگوی نیاز ساکنان باشد باید از تاسیسات مکانیکی بهره گرفت.
اهمیت باد در طرح و ساخت محیط مسکونی از دیر باز مورد توجه بوده است ارستو چهار قرن قبل از میلاد ویترویرس معمار روسی یک قرن از قبل از میلاد از روش استفاده باد در معماری و شهر سازی صحبت می کند .
در معماری پایدار استفاده و ذخیره ی انرژی طبیعی حرف اول را میزند ؛ معماری اقلیمی می تواند شناسنامه ی کامل مردمان بوم خود باشند .
در کشور ما در طی قرون متمادی تمام ساختمانها با توجه به اقلیم و شرایط محیطی ساخته میشده است. آفتاب، باد، رطوبت، سرما و گرما و به طور کلی شرایط آب و هوایی و جغرافیایی، تاثیر مستقیمی در معماری سنتی ایران در مناطق مختلف داشته است.
بادگیر که با هدایت نسیم به داخل خانه عملکردی مانند کولرهای امروزی را دارند در خالی که رنگ و فرم و مصالح که مولد یک معماری همساز با طبیعت است ، هویتی را نیز برای خطه ی خود رقم می زند . زرتشتیان ساکن تفت برای مبارزه با نا ملایمات هوای گرم تابستان و هوای سرد زمستان منازل خود را به شکل چهار صفه ای در آورده اند تا هر زمانی از سال با توجه به آب و هوا در یکی از صفه ها به سر برد . یعنی تابستان در سمت جنوب ، بهار در سمت شمال ، عصرهای زمستان در سمت شرق و صبح زمستان در سمت مغرب ، زندگی می کنند
قطعاً از بادگیر به صورت گذشته نمی توان استفاده نمود و تامین برودت و تهویه ساختمان تنها به وسیله بادگیر دیگر میسر نمی باشد. البته با نصب تور سیمی ریز بر روی بادگیر، مقداری از مشکلات حل می شود. قابل ذکر است که حسن فتحی، معمار نامی مصر در داخل کانال بادگیر هایی که برای ساختمان هایش طراحی نموده، از یک فواره، یک پمپ آب کوچک، چند ورق حلبی سوراخ دار و یک تشت آب استفاده نموده است. در مواقعی که جریان باد گرم و یا خشک باشد و یا هنگامی که دارای مقداری گرد و غبار است، پمپ آب را روشن می کنند و آب فواره بر روی ورق های حلبی و نهایتاً به داخل تشت آب می ریزد و سپس مجدداً این آب از طریق پمپ به فواره منتقل می شود و بدین ترتیب نه تنها هوا خنک و مرطوب می گردد، بلکه مقداری از گرد و غبار آن نیز کاسته می شود.
کماکان می توان از بادگیر به عنوان مکمل سیستم تهویه و برودت ساختمان استفاده نمود. بادگیر می تواند در مواقعی از سال، شرایط آسایش در داخل بنا را از طریق تهویه طبیعی تامین کند و در زمانی که باد دیگر نتواند پاسخگوی نیاز اهالی ساختمان باشد، تنها در آن صورت باید از تاسیسات مکانیکی بهره گرفت. نمونه هایی از این سیستم مکمل را می توان در بعضی خانه های نوساز محله صفاییه یزد و ساختمان های مسکونی کارکنان راه آهن این شهر مشاهده نمود.
البته در موارد بسیاری بادگیر های جدید در خانه های نوساز این شهر تنها جنبه تزیینی دارد و اگر بادگیر صرفاً جنبه سمبلیک و نمادین داشته باشد و عاری از هرگونه عملکردی باشد، این یادگار با ارزش به تدریج از سیمای بافت قدیم و جدید شهر های ایران حذف خواهد شد.
علاوه بر موارد گفته شده، طرحهای دیگری در سایر کشورها که با تکیه به تهویه طبیعی طراحی شده به عنوان مثال در مرکز فروش بلو واتر انگلیس هوای تازه از طریق دنبالهای از بادگیرهای مخروطی با ارتفاع دو متر تامین میشود این بادگیرها روی بام سوار شدهاند تا هوای خنکتری را به پایین فرستاده و آن را در فضای داخی پخش کنند. آنها در فاصله 15 متری نسبت به هم و روی محور مرکزی مجتمع قرار گرفتهاند و پس از دریافت جریان هوای خارجی، هوای تازه را به داخل ساختمان میفرستند.
همچنین برج آرموری چین شامل مجموعهای از بلوکهای همشکل سوار شده بر یکدیگر با کاربری اداری، خردهفروشی، هتل و مسکونی است. در فصل تابستان یک بادگیر هوای تازه را به سمت پایین دهلیز میانی سوق میدهد. سپس این هوا از جدارهها به سمت بیرون کشیده میشود. در فصل زمستان این بادگیر هوا را از بدنه ساختمان و مجرای جذب کنندههای خورشیدی به سمت خود میکشد و از ساختمان خارج میکند. و چنین ساختمانهایی که نمونه ی موفق معماری پایدار در این زمان هستند می توان از «هرست» نام برد. که برای تهویه ی مطبوع ساختمان ، در بیشتر مواقع سال هوای بیرون ساختمان استفاده می شود .
مصا دیق بادگیر در دنیای امروز :
بادگیرها در دبی
دیوار عبارت است از یک ساختار ممتد، یکپارچه، محکم و استوار که از جنس آجر، سنگ، بتن، چوب یا فلز و غیره باشد، که ضخامت آن در مقایسه با طول و ارتفاع نازک می باشد، دیوارها معمولا به عنوان مجزا کننده فضاها از یکدیگر به صورت اجزا یا اتاقها عمل میکنند یا به عنوان محافظ یک فضا هستند.علاوه بر این، این ساختار های عمودی، انتقال دهنده بار ساختمان به زمین می باشند.
در مهندسی سازه، دیوار برشی دیواری است که از قطعات مهاری (قطعات برشی) ساخته شده و وظیفهٔ خنثی کردن اثر بارهای جانبی وارد شده بر سازه را بر عهده دارد. دیوار برشی برای مقابله با بارهای جانبی متداولی همچون بار باد و بار زلزله طراحی میشود. طبق آییننامههای ساختمانی، تمام دیوارهای خارجی در سازههایی با اسکلت چوبی و فولادی، باید مهاربندی شوند. برخی از دیوارهای داخلی ساختمان نیز با توجه به اندازهٔ ساختمان، باید به شکل مناسبی مهاربندی گردند.
روش رایج برای اجرای دیوارهای مهاربندی شده در سازههایی با اسکلت چوبی، استفاده از قطعات مهاری ساختهشده از تخته چوبی چندلایهاست. روش مرسوم دیگر عبارت است از به کاربردن مهار چوبی مورب در سرتاسر. استفاه از مهار فلزی T-شکل نیز شیوهٔ جدیدی است. اما این روشها مناسب ساختمانهایی با در و پنجرههای متعدد نبوده و در نواحی زلزلهخیز و مناطقی با بادهای شدید استحکام لازم را نخواهد داشت.
چنین دیوارهایی میتوانند «باربر» و یا «غیرباربر» باشند.
دیوارهای برشی نوعی از سیستمهای سازهای است که مقاومت جانبی ساختمان یا سازه را تأمین میکند. بارهای جانبی در یک صفحه و در طول بعد قائم دیوار اعمال میشوند. ای نوع از بارها، معمولاً به وسیله اعضای دیافراگم یا جمعکننده یا پسار، به دیوار منتقل میگردند. این دیوارها از چوب، بتن و مصالح بنایی ساخته میشوند.
تخته چندلایه، جزو مصالحی است که در ساخت دیوار برشی به کار میرود؛ اما با پیشرفت فناوری و روشهای ساختوساز، مصالح پیشساخته دیگری همچون هاردپنل و دیوارهای محکم سیمپسون عرضه شدهاند که امکان تزریق مواد را به داخل دیوارهای کمپهنا دارند. استفاده از ورقها و پانلهای فولادی به جای تخته چندلایه در دیوار برشی، مقاومت بیشتری را در مقابل زلزله فراهم میکند.
بسته به شرایط، ممکن است یک طراح به جای دیوار برشی مسطح مستطیلی یا میلهای، از دیوار برشی غیرمسطح C-شکل یا L-شکل استفاده کند. به کاربردن این نوع از دیوارهای برشی، نیاز به تحلیل سهبعدی و بررسی شرایط محل دارد.
روشهای تحلیل عبارتند از:
عناصر مقاوم در برابر نیروهای جانبی شامل قاب خمشی، دیوار برشی یا ترکیبی از آن دو میباشند. دیوار برشی اقتصادی تر از قاب خمشی میباشد و برای سازههای بلند قاب به تنهایی نمیتواند جوابگو باشد و همچنین باعث افزایش چشمگیرسختی ساختمان میشود.
۱-دیوار برشی فولادی ۲-دیوار برشی مرکب ۳-دیوار برشی مصالح بنایی ۴-دیوار برشی بتن مسلح
۱-فولادی:برای مقاومسازی ساختمانهای فولادی به کار می رودو با اتصالاتش سبب تقویت تیر و ستونهای اطراف میشود؛ و مزایایی چون اجرای آسان، وزن کم، اقتصادی بودن، شکل پذیری زیاد، نصب سریع و جذب انرژی بالا دارد.
۲-مرکب:الف-ورقهای تقویت شده فولادی مدفون در بتن مسلح ب-خرپاهای ورق فولادی مدفون در داخل دیوار بتن مسلح
۳-مصالح بنایی: دیوارهای برشی مسلح نظیر دیوارهای باآجرتوخالی و پرشده بادوغاب
۴-بتن مسلح: الف-در جا ب- پیش ساخته. یکی از مطمئنترین روشهای مقابله با نیروهای جانبی است. قرارگیری آن در پلان باید تا حد امکان متقارن باشد. مرکز ثقل هر طبقه در حوالی مرکز صلبیت دیوارهای برشی باشد.[۱]
پس از اجرای پی و همزمان با بتن ریزی ستونها نوبت به اجرای دیوار برشی میرسد.
۱-آرماتوربندی عمودی و افقی ۲-قالب بندی ۳-بتن ریزی
۱:افزایش چشمگیر سختی ساختمان به نحوی که بر اثرات ثانویه نقش مؤثری دارد. این مزیت خود به خود موجب افزایش درجه ایمنی در مقابل شکست یا ریزش ساختمان میشود.
۲:کاهش قابل ملاحظه خسارت به عناصر غیرسازهای که در اکثر موارد هزینه آنها کمتر از هزینه اعضای سازهای نیست.
۳:اثر قابل توجه در ایجاد آرامش خیال و تأمین امنیت روانی ساکنین ساختمانهای بلند مرتبه در هنگام وقوع زلزله.
۴:دیوارهای برشی قادرند حتی پس از پذیرش ترکهای زیاد، بارهای ثقلی که برای آنها هم طراحی شدهاند تحمل کنند. این پدیده را بطور کامل نمیتوان از ستونها انتظار داشت.
۵:شکل پذیری بالا
-امکان شکست برشی در صورت عدم طراحی مناسب -ایجاد نیروی بالارانش در صورت عدم تخمین صحیح تعداد دیوارها و قرارگیری نامناسب آنها
آنچه که باید برای دیوارهای برشی موردنظر باشد عبارتند از:
-مقاومت -شکل پذیری -ظرفیت جذب انرژی -حداقل کاهش در سختی
هر دیوار برشی ممکن است در اثر نیروهای محوری دچار جابه جایی یا تغییرشکل انتقالی و چرخشی شود. اینکه یک دیوار برشی تا چه میزان و چگونه تحت تأثیر لنگر واژگونی، نیروهای برشی یا پیچشی قرار گیرد بستگی دارد به:
-شکل هندسی -جهت آن در برابر نیروی زلزله -محل استقرار آن در پلان ساختمان
بال: دیوارهایی که در دو انتهای خود دارای بال هستند مقاطع بال دار نامیده میشوند که از پایداری و شکل پذیری زیادی در مقایسه با دیوارهای بدون بال برخوردارند.
۱-دیوار برشی مستطیل شکل با آرماتور گذاری یکنواخت در سراسر مقطع ۲-دیوار برشی مستطیل شکل با آرماتور گذاری متمرکز در دو انتهای دیوار ۳-دیوار برشی دمبلی شکل یا I شکل
دردیوارهای برشی دارای بازشو اگر دیوار در پائینترین قسمت خود دارای یک یا چند بازشو باشد، هر یک ازاجزاء دیوار در طرفین بازشو را پایههای دیوار برشی و بخشی از دیوار را که بین بازشوی بالائی و پائینی واقع است تیر همبند یا کوپله مینامند.
جهت ایجاد عملکرد سازهای واحد برای دو دیوار سازهای مجاور و مجزا و یا برای اجزای دوطرف بازشو در دیوارهای شامل بازشوهای بزرگ، از تیرهای رابط با شکل پذیری زیاد به نام تیرهای همبند استفاده میشود. در این حالت دیوارهایی را که به هم متصل میشوند، دیوارهای هم بسته میگویند. درهر حال عرض تیر همبند حداقل۲۰۰mm است.
-تیر کوپلهٔ بتنی -تیر کوپلهٔ پیش تنیده -تیر کوپلهٔ کامپوزیتی -تیر کوپله متشکل از صفحات برشی -تیر کوپله با محدودیت حداکثر بارقابل تحمل -تیر کوپله پیش ساخته
۱:شکست ناشی از شکست خود دیوارهای برشی در تخریبهای انجام شده در دیوارهای برشی طی زمین لرزههای گذشته مشخص شده که غالبأ چهار نوع ضعف موجب چنین تخریبهایی میشوند. باید در طراحی، آنها را شناسایی و تدابیرلازم جهت جلوگیری از آن اتخاذ نمود. این تخریبها عبارتند از: الف) تخریب چرخشی پایه شالوده ب) تخریب برشی ج) تخریب لغزندگی د) تخریب خمشی
۲:شکست ناشی از شکست تیرهای کوپله در واقع مهمترین ضعف در دیوارهای برشی دارای بازشو، تیرهای کوپله هستند. این تیرها دارای طول کوتاه و عمقی زیاد هستند و اگر ضخامت آنها کم باشد، تبدیل به تیر عمیق میشوند که رفتار مطلوبی ندارند. تیرهای کوپله معمولأ از دیوارها ضعیف ترند و بر اثر حرکت جانبی – خمشی دیوارها به چرخش قابل ملاحظهای در محل اتصال دیوارها به تیرها اعمال میگردد. همین چرخش موجب تولید لنگر قابل توجه و نهایتأ جاری شدن مقاطع تیرها میشود. غالبأ سه نوع تخریب در تیرهای کوپله مشاهده میشود که به ترتیب عبارتند از: الف) تخریب خمشی ب) شکست کششی قطری ج) شکست قطری فشاری و کششی
سختی در طبقه و مقاومت زیاد، ساختمانهای با این سیستم را مناسب مهاربندی (در برابر بارهای جانبی) تا ۳۵ طبقه مینماید. یکی از جاهای مناسب برای قرار گرفتن دیوار برشی محل تکیه گاههای جانبی یا محیطی راه پلهها و اتاق آسانسور میباشد.[۲]
به طور کلی درزهای ساختمانی به دو دسته تقسیم می شوند:
الف :درزهای ساخت (درزهای اجرایی)
این درزها عموماً به منظور تسهیل عملیات بتن ریزی، با توجه به محدودیت حجم بتن ریزی در نظر گرفته می شوند، در درزهای ساختمانی ، طراح ، انتظار عکس العمل در قبال حرکتهای مختلف سازه بتنی را نداشته ، بلکه فقط سعی دارد تا بر اساس ظرفیتهای کارگاهی فاصله درزها را تعیین کند . در این گونه درزها باید پیوستگی بین بتن و آرماتور در دو قسمت مجاور درز به صورت کامل حفظ شود.
ب :درزهای حرکتی
درزهای حرکتی درزهایی هستند که برای همساز کردن حرکتهای نسبی قسمتهای مختلف یک سازه به صورت عمدی تعبیه می شوند . این حرکتها می توانند در اثر تغییرات درجه حرارت، افت بتن ، نشستهای نامساوی یا بر اثر زلزله به وجود آیند.
کاربرد درزهای ساخت(درزهای اجرایی)
در هر توقف عملیات بتن ر یزی که موجب سخت شدن بتن می گردد ، درز ساخت (درز اجرایی) به وجود می آید . به طور کلی هرگاه زمان قطع بتن ریزی از 30 دقیقه تجاوز کند ، باید آن نقطه را یک درز اجرایی به حساب آورد، مگر آنکه حالت خمیری بتن با تدابیری به آن بازگردانده شود . درز ساخت ممکن است دارای وضعیتهای مختلفی باشد، ولی معمولاً قائم یا افقی است . معمولاً سعی می شود محل درز ساخت به محل یکی دیگر از انواع درزها منطبق گردد . در تیرها و شاه تیرها درزهای ساخت ، باید تقریباً عمود بر محور این اعضا بوده و هیچگاه با محور عضو موازی نباشد. درز ساخت می تواند در اعضا و قطعات بتن آرمه در محل لنگر خمشی ماکزیمم قرار گیرد ، زیرا در این اعضا تنشهای کششی توسط فولادهای کششی تحمل می شوند . درزهای اجرایی نباید در محلی که قرار است بتن تحمل برش نماید ، قرار گیرند . بنابراین در ساخت اعضای خمشی اگر قرار است بتن ریزی در بیش از یک مرحله صورت گیرد ، باید ترتیبی اتخاذ شود که قطع بتن ریزی در مجاورت تکیه گاه نبوده ، بلکه در نزدیکی وسط دهانه باشد.
تیرها، شاه تیرها، دالها، سرستونها و مانند آنها همگی قسمتهایی از یک کف به حساب می آیند که باید در یک مرحله بتن ریزی شوند، بتن ریزی ستونها اجباراً در تراز هر طبقه در محل سرستون یا تیر متوقف می شود .درزهای ساخت عموماً در ساختمانهای بتنی کاربرد دارند . درزهای ساخت باید در محلهای مناسب و زیر نظر دستگاه نظارت تعبیه شوند.
کاربرد درزهای حرکتی
الف ) درزهای انقباضی
این درزها معمولاً به منظور جلوگیر ی از بروز ترکهای ناشی از جمع شدن بتن تعبیه می شوند . اگر در فواصل معین درز انقباض در نظر گرفته نشود ، روی سطوح پیاده روها یا دیوارهای بتنی ترکهایی پدید خواهد آمد . آرماتورها غالباً می توانند محل بروز ترکها را کنترل نمایند، همچنین، وجود درزهای انقباضی که محلشان به طور صحیح انتخاب شده باشد ، می توانند مانع بروز ترک شوند . عملکرد این درزها به صورتی است که انقباض طرفین درز در محل درز متمرکز می گردد . در حقیقت این درزها دارای نوعی عدم پیوستگی عمومی هستند ، لیکن شکاف اولیه ای بین بتن دو طرف درز وجود ندارد . در روسازیها جایی که دارای عرض بیش از 3.75 متر نباشد. درزهای ساختمانی بین نوارهای مجاور جوابگوی نیاز برای جمع شدگی طولی خواهند بود . برای سنگدانه های گرانیتی و آهکی فاصله درزهای روسازی معمولاً بین 4.8 تا 6 متر است . در صورت تردید باید فاصله درزها کمتر اختیار شود درزهای انقباضی در پیاده روها و دالهای کف که به صورت موزائیکی ساخته می شوند ، به طور معمول 1.2 تا 1.8 متر و در جان پناهها و نرده ها در فواصل 3 تا 6 متر در نظر گرفته می شوند. اگر اعضا و قطعات پیش ساخته و یا به صورت واحدهای مجزا و مستقل کار گذارده شوند و بدین لحاظ در آنها درز انبساط تعبیه نشده باشد ، باید شرایط نصب چنان باشد که اعضا و قطعات مجاور هنگام انبساط مزاحمتی برای یکدیگر ایجاد ننماید.
درزهای انبساط
این درزها برای جلوگیری از خراب شدن روسازیها در اثر فشار بیش از حد ، فراهم ساختن امکان تعمیر قسمتی از جدولهای بتنی پیاده روها و نظایر آن تعبیه می شوند . به طور کلی این درزها برای تأمین امکان انقباض و انبساط ناشی از تغییرات درجه حرارت ، به طوری که در نقاط مختلف ساختمان ترک خوردگی و در مقاطع سازه تلاشهای ثانوی زیاد، ایجاد نشوند، تعبیه می گردند. عملکرد این درزها باید به گونه ای باشد که انبساط و انقباض طرفین درز کاملاً همساز شوند ، لازمه چنین درزهایی این است که هیچ گونه پیوستگی در طرفین درز برقرار نباشد، چنین درزهایی باید با کمترین مقاومت در مقابل انقباض و انبساط قادر به باز یا بسته شدن باشند . عموماً این درزها در تمام قسمتهای سازه به طور پیوسته قرار گرفته و از کف تا سقف ادامه می یابند ، برای حصول اطمینان از جدایی کامل دو قسمت مجاور رعایت این مسئله ضروریست.
درزهای نشست
این درزها برای جلوگیری از نشستهای نامساوی دو ساختمان مجاور که دارای دو نوع مصالح، دو نوع پی یا دو ارتفاع متفاوت هستند، مورد استفاده قرار می گیرند.
درزهای لغزشی
درزهایی هستند که امکان لغزش دو قسمت مجاور درز بدون انتقال نیروی برشی را فراهم می کنند. این درزها غالباً در مخازن ، به ویژه در مواردی که تغییرات درجه حرارت محیط زیاد است ، مورد استفاده قرار می گیرند.
مصالح مصرفی در درزهای ساختمانی
برای اجرای درزهای ساختمانی معمولاً مصالح زیر مورد استفاده قرار می گیرد.
مصالح پرکنده درز (فیلر)
این مواد ممکن است در بردارنده الیاف گیاهی، لاستیک، ترکیبات آسفالتی، چوب پنبه و مانند آنها باشند .مواد به کار رفته به عنوان پرکننده ، باید دارای ویژگیهای زیر بوده و در هر صورت از مشخصات مندرج در فصل مصالح تبعیت نماید .اهم ویژگیهای مصالح پرکننده عبارتند از:
الف :برخورداری از دوام زیاد
ب :جاگیری و شکل گیری در درزها
ج :قابلیت ارتجاع و عدم ایجاد اتصال محکم با درز
مصالح آب بندی
مصالح آب بندی به منظور نفوذناپذیری در مقابل باد و باران و رطوبت به کار می روند. مصالح آب بندی باید طبق نقشه ها و مشخصات خصوصی و با تأیید دستگاه نظارت به کار گرفته شود. مصالح آب بندی باید از نوعی باشد که به درز آسیب وارد نیاورده و سبب کم و زیاد شدن ابعاد آن نشود. برای آب بندی انواع مختلف مصالح فلزی، لاستیکی و یا پلاستیکی به کار می رود.
مصالح پوشش
مصالح مورد ا ستفاده در پوشش غالباً از نوع مسی، برنزی، آلومینیومی، چوبی، لاستیکی و مانند اینهاست .مشخصات مصالح باید مطابق مندرجات فصل مصالح و مشخصات فنی خصوصی باشد . این پوششها باید طوری نصب شوند که بتوانند جدا از اسکلت فلزی یا بتنی و مصالح دیگر منبسط و منقبض گردند.
اجرای درزهای ساختمانی
درزها در تمام سطوح باید مطابق نقشه ها و مشخصات و با عرض مناسب ایجاد شوند، باید دقت شود که درزها در حین اجرا با مصالح بنایی، ملات و مانند اینها پر نشده و اجزای ساختمانهای مجاور به هیچ عنوان در هیچ نقطه ای به یکدیگر مربوط نشوند و کاملاً از یکدیگر جدا باشند.
اجرای درزهای ساخت
این درزها در ساختمانهای بتنی کاربرد دارند و آن هنگامی است که بتن ریزی دو قسمت مجاور و چسبیده به هم، در دو زمان مختلف صورت گیرد . به سطح بتن خمیری جدید و بتن سفت قدیمی ، سطح واریز یا درز اجرایی گفته می شود . موقعیت و شکل درز ، باید از قبل پیش بینی شده باشد . تعیین محل درز نباید به تصادف و پیشرفت کار بتن ریزی واگذار شود ، بلکه باید قبل از شروع کار و در هنگام تهیه برنامه زمانبندی بتن ریزی، تدابیر لازم در مورد درز اجرایی اتخاذ شده باشد.
دستیابی به پیوستگی کامل بین دو سطح بتنی در یک درز ساختمانی ضروری است . از این رو در درزهای ساختمانی معمولاً سعی می شود در حالی که بتن ریخته شده یک طرف درز نارس است ، یک لایه سطحی از آن برداشته شود ، به صورتی که دانه ها نمایان شده و سطحی ناصاف و غیرمنظم حاصل گردد، این وضع را می توان با پاشیدن آب یا مخلوط آب و هوا، با فشار لازم و استفاده از برس سیمی ایجاد نمود . تا زمانی که قرار است بتن طرف دیگر درز اجرا شود ، باید سطح بتن اولیه مرطوب نگه داشته شود، به جز سطح خود درز که باید چند ساعت قبل از عملیات مراقبت از آن قطع گردد ، به صورتی که نوعی خشکی سطحی و کم عمق در سطح درز پدید آید. در بتن ریزیهای حجیم باید از سطوح واریز خیلی بزرگ اجتناب شود ، این سطوح باید به صورت پلکانی یا شکسته احداث شوند . ایجاد سطوح واریز قائم ، باید به وسیله قالب موقت صورت پذیرد . بدین منظور می توان از توری با چشمه ریز که به وسیله یک ش بکه محکم نگهداری می شود ، استفاده نمود. توری در توده بتن باقی مانده و یا بموقع کنده می شود . به این ترتیب سطح خشنی به دست می آید . برای بتن ریزی وجه دوم درز باید سطح واریز کاملاً آماده شود . سطح واریز باید عاری از آلودگی، روغن، گریس، رنگ و نظایر آن باشد . تمیز کردن سطح ، بتن تا آنجا ضرورت دارد که دانه های ماسه مشخص گردد. بهترین روش برای تمیز کردن سطح ، ماسه پاشی مرطوب با استفاده از آبفشان است ، البته روشهای دیگری نظیر اسیدشویی، استفاده از آبفشان و یا استفاده از ابزار دستی، هر کدام بسته به موقعیت درز کاربرد دارند . برای تأمین پیوستگی بتن جدید و قدیم پس از زخمی کردن سطح واریز ، باید آن را به مدت طولانی خیس نگاه داشته و قبل از شروع بتن ریزی مجدد به کمک هوای فشرده ، آب سطحی را از روی بتن زدود . برای تأمین پیوستگی بیشتر می توان با نظر دستگاه نظارت بر مقدار کارایی بتن افزود . این کار از طریق افزایش اسلامپ، افزایش ماسه و یا کاهش مقداری از درش ت دانه ها صورت می گیرد . برای حصول کامل پیوستگی بهتر است قسمتهای اولیه بتن جدید به خوبی و با دقت کامل مرتعش گردد.
اجرای درزهای حرکتی
درزهای حرکتی در تمام سطوح باید برابر نقشه ها و مشخص ات و با عرض مناسب ایجاد گردند . باید دقت شود که درزها در حین اجرا با مصالح بنایی و ملات پر نشده و اجزای ساختمانهای مجاور در حین اجرا به هم مربوط نشوند و کاملاً از یکدیگر جدا باشند.
درزهای حرکتی در ساختمانهای بتن آرمه یکپارچه
در این حالت درزها باید با بریدن سقف، دیوارها و کف طبقات به طور کامل انجام شود . فاصله درزهای حرکتی در ساختمانهای بتن آرمه به کمک محاسبه تعیین می شود . این فاصله معمولاً بین 30 تا 60 متر است . با به کار بردن آرماتورهای طولی ، می توان فاصله درزها را تا 90 متر افزایش داد . عرض درزها معمولاً بین 13 تا 37
میلیمتر است که از طریق محاسبه تعیین می شود.
درزهای حرکتی در ساختمانهای فولادی
در ساختمانهای فولادی باید درز انبساط، ساختمان را کاملاً به دو قسمت تقسیم نماید . اجرای درزها در ساختمانهای فلزی بسته به اینکه سقف بتنی یا فلزی باشد ، طبق نقشه ها و مشخصات خواهد بود. فاصله درزها از یکدیگر بیش از 60 متر نخواهد بود که در هر حال طبق نقشه ها و مشخصات و در محلهای تعیین شده اجرا خواهند شد.
انواع درزهای ساختمانی و نحوه پرکردن آن با استفاده از ماستیک پلی یورتان:
درزهای ساختمانی به دو نوع هستند درزهای اجرایی و درزهای انبساطی ،درزهای اجرایی اصولا به دلیل قطع بتن ریزی در سازهای بتنی به وجود می آیند.درزهای ژوئن یا درزهای انبساطی به منظور ایجاد فضای لازم برای حرکت بتن در اثر انقباض و انبساط اجرا می گردد تا از ترکهای ناشی از آن جلوگیری نماید .
به منظور جلوگیری از پرشدن درزهای انبساطی از مواد زائدی که نهایتاً از جابجایی و حرکت آن ممانعت می نماید ،اصولاًاین درزها توسط ماده ای چسبنده و انعطاف پذیر پر می گردند .به صورت سنتی از متریالهایی نظیر کناف تابیده یا ماسه قیری بدین منظور استفاده می شده که با توجه به اینکه چسبندگی قابل توجهی به سطح نداشتند نهایتاً از محل خود خارج می شدند.
امروز از ماستیکها به منظور پر کردن و همچنین آببند کردند درزهای انبساطی استفاده می گردد، این محصولات در پایه های مختلف شیمیایی نظیر سیلیکون ،قیری و پلی یورتان و پلی سولفاید عرضه می گردند که هرکدام مزایا و معایب خود را دارند .
یکی از بهترین و کاربردی ترین انواع درزگیر ،ماستیک پلی یورتان SBF-Felexiseal می باشد این محصول که به صورت تک جزئی (gungrade) و دوجزئی ارائه می گردد از خواص درخشان فیزیکی و شیمیائی برخوردار بوده و بیشترین گستره کاربردی را در انواع مختلف سازه های عمرانی دارد.
شایان ذکر است ماستیک پلی یورتان SBF-Felexiseal در تماس با آب آزاد سازی مواد سمی نداشته وطبق استاندارد ANSI/NSF61 امکان استفاده در تماس با آب آشامیدنی را دارد.(تائیده از آزمایشگاه معتبر اروپایی نیز در این خصوص موجود می باشد)
ماستیک پلی یورتان چسبندگی قابل توجهی به بیشتر مصالح نظیر ،بتن ،فلز ، چوب ،گالوانیزه و … دارد .
به طور کلی عبور لوله و سایر تجهیزات ( حتی یک سانت ) از درز انقطاع ممنوع می باشد ، طی بازدید نهائی که از یک آپارتمان داشتم ، در مرحله آخر متوجه شدم که مقداری از دودکش موتورخانه در درز انقطاع قرار گرفته است ( بعبارتی از محدوده مماس با دیوار خارجی آپارتمان بیرون زده و فاصله دودکش با دیوار آپارتمان مجاور کم تر از میزان اصلی شده بود )، ضمن بررسی نقشه ساختمان ، مشخص گردید که موقعیت دودکش در نقشه درست ترسیم شده ولی در اجراء رعایت نگردیده است . پرونده با ذکر دلیل تحویل دفتر گردید تا در صورت اعتراض مالک در کمیته کارشناسی مطرح گردد . به طور کلی باید مواظب باشید برای اینکه برخی از سازتدگان محترم به طور کلی از دودکش و لوله گاز و شیرها و غیره خوششان نمی آید و کمترین فضا را به آنها اختصاص داده و همواره قصد حذف آنها را دارند .
مقاله عمران ( درز در مقاطع بتنی )
درز انقطاع :
برای حذف و کاهش خسارات ناشی از ضربه ساختمان هایی مجاور به یکدیگر ساختمان به وسیله درز انقطاع
از ساختمان مجاور جدا میشود
مواردی که باید درز انقطاع در آن رعایت شود :
1- ساختمان های مجاور یکدیگر ( معمولا برای ساختمان هایی فلزی و بتنی استفاده میشوند)
که در ساختمان های با ارتفاع متفاوت فاصله درز انقطاع 0/005 حداقل ارتفاع بین دو ساختمان
و در ساختمان های هم ارتفاع فاصله درز انقطاع 0/01 ارتفاع ساختم
ان از روی شالوده
2- چنانچه طول ساختمان از سه برابر عرض آن یا 25 متر بیشتر باشد می بایست درز انقطاع اجرا گردد
و بیشتر در ساختمان هایی با مصالح بنایی مورد استفاده قرار میگیرد
3- چنانچه پیش آمدگی هایی ساختمان دارای شرایط زیر باشد نیاز به درز انقطاع نیست
الف ) عرض ساختمان 5 برابر بزرگتر مساوی عرض ساختمان مجاور باشد
ب ) طول ساختمان مجاور بزرگتر از عرض آن باشد
4- در محل اختلاف طبقه در ساختمان هایی که قسمتی از آن با تعداد طبقات بیشتر و قسمتی باتعداد
طبقات کمتر ساخته میشود نیاز به درز انقطاع است ( اگر اختلاف سطح بیشتر از 60 سانتی متر باشد )
مصالح پرکننده درز ها :
جنس این مصالح ممکن است از الیاف گیاهی . لاستیک . ترکیبات آسفالتی . چوب پنبه و یونولیت
باشد که این مصالح باید دارایی خصوصیات زیر باشند :
الف ) برخورداری از دوام
ب ) جا ی گیری و شکل گیری در درز ها
ج ) قابلیت ارتجاع وعدم ایجاد اتصال محکم با درز
2مصالح آببندی
مصالح آببندی به منظور نفوذناپذیری در مقابل باد و باران و رطوبت به کارمیروند.
م
فورج چیست
آهنگری (Forging) کار بر فلز توسط پتک کاری یا پرس کاری و در آوردن آن به یک شکل مفید است. آهنگری از قدیمی ترین هنرهای فلزکاری است و منشاء آن به زمان های بسیار دور باز می گردد. در این فرآیند نیروهای بزرگی به کار گرفته می شود و لوازم کار اغلب بسیار سنگین هستند
پروسه ی آهنگری نوین نیز بر همین اساس استوار شده است. در روش فورج، قطعه ی اولیه که لقمه نامیده می شود در میان دو نیمه ی قالب قرار می گیرد و نیرویی زیاد به صورت آرام و گاهی ضربه ای به آن وارد می شود. به این ترتیب قطعه ی گداخته در محیط قالب، شکل و فرم داخل قالب را به خود می گیرد و فلز اضافی به حفره ی فلاش وارد می شود که بعدا از قطعه جدا می شود و دور ریز قطعه ی فورج شده محسوب می گردد.
پروسه ی فورج معمولا به صورت گرم انجام می گیرد و هر فلزی میزان حرارت مشخصی برای فورج شدن دارد. در روش فورج قطعه ی گداخته شده در کوره که به حرارت مشخص رسیده باشد را در قالب می گذارند که بر اثر فشار، فرم قالب را به خود بگیرد.
قطعات فورج شده نسبت به روش های دیگر تولیدی از استحکام و خواص مکانیکی عالی تری برخوردار می باشند. اکثر فلزات، قابلیت آهنگری و فورج شدن را دارا هستند. فلزاتی مانند فولادهای آلیاژی و فولادهای کربنی و آلومینیوم و آلیاژهای آن، برنج، مس و آلیاژهای آن ها و... برای فورج مناسب می باشند.
قالب های فورج برای فرم دهی و شکل دهی فلزات در تولید انبوه استفاده می شود که گاهی با حرارت دهی قطعات کار و گاهی بدون حرارت دهی صورت می گیرد. قالب های فورج به دو دسته تقسیم می شوند:
1) قالب های بسته فورج (Impression Die forging)
2) قالب های باز فورج (Open Die forging)
در روش فورج با قالب بسته ی گرم، قطعه ی کار (لقمه) بین دو نیمه قالب قرار می گیرد و بر اثر نیروی فشاری یا ضربه ای پرس های هیدرولیکی یا مکانیکی و یا چکش های سقوطی، فرم قالب را به خود می گیرد. برای ساخت این قالب های فورج، از فولادهای گرم کار که دارای چقرمگی و استحکام تسلیم بالایی باشند استفاده می کنند. گاهی بر اساس شکل و نوع قطعه برای رسیدن به فرم نهایی از چندین قالب و چند مرحله فورج کاری استفاده می شود، زیرا با یک عمل پرس کاری، تولید قطعه کامل میسر نخواهد بود و قطعه ی کار به مرور و طی چند مرحله باید شکل نهایی را کسب نماید.
روش فورج با قالب باز
در روش فورج کاری سرد، عملیات تولیدی به صورت سرد انجام می گیرد که شامل خم کاری، کشش، کله زنی، نقش زنی و اکستروژن، پیچ زنی می شود که در این روش به نیروی بالاتری نسبت به فورج گرم احتیاج است. دقت ابعاد قطعات تولید شده با روش فورج سرد، بیش تر می باشد.
از این روش برای ساختن قطعات با اشکال، اندازه وجنسهای مختلف استفاده میشود. با این روش میتوان جریان فلز وساختار دانهای آن را کنترل نمود ودر نتیجه به استحکام و چقرمگی خوبی دست یافت.از این روش برای تولید قطعاتی که شرایط کاری تنش بالا و بحرانی کارمی کنند استفاده میشود.
از قطعات معروفی که امروزه با استفاده از این روش تولید میشوند میتوان به میل لنگ شاتون،دیسکهای توربینها،چرخدندها،چرخهاوابزارالات اشاره نمودفورج را میتوان دردمای اتاق (فورج سرد) یا در دماهای بالاتر(فورج گرم و فورج داغ بسته به دما) انجام داد.
در فورج سرد به نیروهای فوق العاده بزرگی برای شکل دادن قطعه نیاز است و مادة خام بایستی به اندازة کافی قابلیت چکش خواری داشته باشد، در عوض قطعة تولیدی با این روش دارای سطح پایانی و دقت ابعادی خوبی است در فورج داغ به نیروی کمتری نیاز است ولی قطعات تولیدی با این روش دارای سطح پایانی و دقت ابعادی چندان خوبی نیستندمعمولا قطعات تولیدی توسط فورج به عملیات اضافی ( پایانی) جهت تبدیل شدن به قطعه مناسب کاروحصول دقت مطلوب نیاز دارند.
با استفاده از روش فورج دقیق میتوان این عملیات را به حداقل رساند قطعهای که با استفاده از فورج تولید میشود را نیز میتوان با سایر روشها نظیر ریخته گری، متالورژی پودروماشینکاری تولید نمود وهمانطورکه انتظارمیرود هرکدام ازاین روشها دارای مزایا و محدودیتهای مربوط به خود از نظر استحکام ، چقرمگی، دقت ابعادی سطح پایانی و نقصهای ساختاری هستند.
روش فورج با قالب حفره دار و قالب بسته
در فورج با قالب حفره دار قطعه خام توسط نیروهای فشاری پرس به شکل حفره های قالب در میآید توجه شود که مقداری از ماده بین دو نیمه قالب به صورت زائده باقی میماند. زائده نقش بسیار مهمی در جریان ماده در قالب های حفره دار ایفا میکند این زائده کوچک سریعا خنک می شود و به سبب مقاومت اصطکاکی، مادة داخل حفره های قالب را تحت فشار بالا قرار میدهد و باعث پر شدن کامل حفره های قالب میشود
مراحل شکل دهی بیلت در قالب حفره دارتوجه شود که مقداری از مادة اضافی به صورت زائده در بین دو نیمة قالب باقی میماند که بعدا بایستی بریده ماده خام(بلانک) ممکن است از فرایندهایی نظیر ریخته گری، متالورژی پودر، برشکاری و یا فورج بدست آمده بیاید. این بلانک روی نیمة پایینی قالب قرارمیگیرد و با پایین آمدن نیمة بالایی قالب به تدریج شکل میگیرد .
از فرایندهای ماقبل شکل دهی نظیر باریکسازی ولبه زنی برای توزیع ماده به قسمتهای مختلف بلانک استفاده میشود . در باریکسازی ماده از یک ناحیه به سمت بیرون دور میشود و در لبه زنی در یک ناحیه جمع میگردد . سپس قطعه توسط فرایند لقمه کاری و با استفاده از قالبهای لقمه زنی به صورت ظاهری شاتون درمیآید. درآخرین عملیات فورج قطعه توسط قالب های حفرهدار به شکل نهایی را به خود میگیرد. در انتها زائده برشکاری میشوند.
سکه زنی به روش فورج
سکه زنی اساسا یک فرایند فورج قالب بسته برای شکل دادن سکه ها ، مدال ها وجواهرات میباشد . برای رسیدن به ابعاددقیق به فشارهایی تا پنج یا شش برابر استحکام ماده نیاز ادست . دراین فرایند از مواد روانکار نمی توان استفاده نمود زیرا باعث پرشدن حفره های قالب شده ودر این فشارهای اعمالی رفتار غیر قابل ترادکم داشته واز شکل دهی دقیق قطعه جلوگیری میکنند از فرایند سکه زنی با فورج برای ایجاد دقت ابعادی روی سایر قطعات نیزاستفاده میشود. این فرایند، اندازه کردن نامیده می شود. فرایند اندازهکردن به همراه فشارهای بالا و تغییر شکل قطعه میباشد حک کردن حروف و اعداد روی قطعات را میتوان با فرایندی شبیه به سکه زنی با سرعت انجام داد.
نیروی فورج
نیروی فورج لازم در فرایند فورج با قالب حفره دار از رابطة زیر بدست می آید:
که kیک ضریب (از جدول 2بدست میاید ) Yf تنش سیلان ماده در دمای فورج و a سطح مورد فورج به همراه زائده میباشد در فورج داغ فشار واقعی فورج از 550 MPa تا 1000 MPa تغییر می کند.
طراحی قالب های فورج
طراحی فالبهای فورج به دانش زیادی دربارة خواص استحکام، چکشخواری، حساسیت به نرخ تغییرشکل و دما، اصطکاک و شکل قطعه نیاز دارد اعوجاج قالب تحت بارهای بالاخصوصا در تولید قطعات با تلرانس کم قابل ملاحظه میباشد مهمترین قانون در طراحی قالب این است که قطعه در هنگام عملیات فورج در جهتی که دارای کمترین مقاومت است . جریان می یابد
بنابراین قطعه( شکل میانی) بایستی به گونهای شکل داده شود تا تمامی حفره های قالب پر شود. در شکل دهی اولیه قطعه، ماده نباید به آسانی به سمت زائده حرکت کند.
الگوی جریان دانهای بایستی مطلوب باشد و لغزشهای شدید بین قطعه و قالب بایستی به حداقل برسد تا فرسایش کاهش یابد انتخاب اشکال نیازمند تجربة زیادی بوده ، شامل محاسبات سطوح مقطع در هر موقعیتی از فورج میباشد. از آنجاییکه ماده در این فرایند تحت تغییرشکلهای مختلفی در مناطق مختلف حفرههای قالب میباشد، خواص مکانیکی بستگی به موقعیت فورج دارد.
در ادامه درباره این اجزا توضیح داده شده است، بعضی از آنها شبیه به موارد گفته شده درباره ریخته گری می باشد.
در اغلب قطعات فورج شده، خط جدایش Parting line درست در مکان بزرگترین سطح مقطع قطعه قرار دارد.در قطعات متقارن خط جدایش معمولا خط مستقیمی در مرکز قطعه می باشد اما در قطعات پیچیده این خط در یک صفحه قرار ندارد. این قالب ها به گونه ای طراحی میشوند تا هنگام کار قفل شده و از حرکتهای عرضی قالب جلوگیری شود در این حالت تعادل نیروها و هم محوری قطعات قالب حفظ می گردد. بعد از آنکه قالب پر شد به اضافة مواد اجازه داده میشود که به داخل سیمراهه Gutter راه پیدا کند این موضوع باعث میشود که این مواد اضافی باعث بالا بردن فشار قالب نشوند. معمولا ضخامت زائده Flash برابر3% بیشترین ضخامت قطعه فورج کاری میباشد طول تکة مسطح Land معمولا دو تا پنج برابر ضخامت زائده می باشد در طی سالها چند طراحی مختلف برای سیمراه ارائه شده است در اغلب قالب های فورج به زاویة شیب Draft angle مناسب برای بیرون آمدن قطعه از قالب نیاز میباشد قطعه در هنگام اغلب قالبهای فورج به زاویة شیب Draft angle مناسب برای بیرون آمدن قطعه از قالب نیاز میباشد قطعه در هنگام خنک شدن هم از نظر طولی و هم از نظر شعاعی منقبض می شود بنابراین زوایای شیب داخلی بزرگتر از زوایای شیب خارجی ساخته میشوند زوایای داخلی در حدود ٧ تا ١٠ درجه و زوایای خارجی در حدود ٣ نا ۵ درجه میباشند انتخاب صحیح اندازة شعاعها و گوشه ها به منظور اطمینان خاطر از جریان آرام فلز به داخل حفرهها و افزایش عمر قالب بسیار مهم است .
معمولا شعاع های کوچک غیرمطلوب می باشد، چراکه جریان فلز را با سختی مواجه کرده، فرسایش قالب را بالا م قالب میشود یبرد (به دلیل ایجاد تمرکز تنش و حرارت) قوس های کوچک همچنین سبب ایجاد ترک های ناشی از خستگی در بنابراین مقدار این قوسها تا آنجاییکه طراحی قطعة فورج کاری اجازه میدهد باید بزرگ باشد.
در فرایند فورج، خصوصا برای قطعات پیچیده میتوان از قالب های چندتکه به جای قالب های یک تکه استفاده نمود این موضوع باعث کاهش هزینه های ساخت قالب های مشابه می شود این تکه ها ( مغزها ) را میتوان از مواد پراستحکام تر و سخت تر ساخت . در صورت فرسایش و شکست این تکهها آنها را به راحتی میتوان تعویض نمود.
جنس قالب ها وروانکار ها
اغلب عملیات فورج خصوصا در مورد قطعات بزرگ، در دماهای بالا انجام میشود. بنابراین مواد قالب بایستی
الف) دارای استحکام و چقرمگی در دماهای بالا باشند
ب ) سختی پذیر بوده و بتوان آنها را به صورت یکنواخت سخت کاری نمود
ج ) در مقابل شوکهای حرارتی و مکانیکی مقاوم باشند
د ) در مقابل سایش به سبب پوسته شدن در فورج داغ مقاوم باشند.
انتخاب جنس قالب به فاکتورهایی نظیر ابعاد قالب، ترکیب و خواص قطعه، پیچیده بودن قطعه دمای فورج نوع فرایند فورج هزینة مواد قالب و تیراژ قطعه بستگی دارد همچنین انتقال حرارت از قطعة داغ به قالب فاکتور مهمی میباشد از مواد که معمولا در ساخت قالبهای فورج استفاده میشوند، میتوان به فولادهای دارای کرم، نیکل، مولیبدن و وانادیم اشاره نمود.
روانکارها، روانکارها به شدت بر میزان اصطکاک و سایش تاثیر میگذارند. بنابراین در مقدار نیروها و جریان فلز به داخل حفرهها موثرند همچنین به عنوان حایل حرارتی بین قطعة داغ و قالب نسبتا خنک عمل کرده، باعث پایین آمدن نرخ خنک شوندگی قطعه و بهبود جریان فلز میگردد. نقش مهم دیگر روانکار عملکردن به عنوان عامل جدایش و جلوگیری کننده از چسبیدن قطعه به قالب میباشد.
در فرایند فورج از روانکارهای مختلفی میتوان استفاده نمود در فورج داغ از گرافیت، دیسولفید مولیبدن و در بعضی استفاده میشود در فورج داغ معمولا قالب مستقیما به روانکار آغشته میشود، در فورج سرد قطعه به روانکار آغشته میشود.
روش کاربرد و یکنواخت نمودن ضخامت روانکار روی بلانک در کیفیت محصول مهم است.
نوردکاری چیست
روشی برای کاهش ضخامت (یا تغییر سطح مقطع) قطعات طویل با استفاده از دو یا چند غلتک می باشد. 90% قطعات فولادی تولید شده از فرایندهای شکل دهی فلزات با این روش تولید می شوند. این روش برای اولین با در قرن پانزده گسترش پیدا کرد.
صفحه (PLATE) که معمولا به ضخامت بالای (1/4IN) 6mm اطلاق می شود و در ساختن سازه هایی نظیر پل ها، بویلرها، پوسته راکتورهای اتمی و بدنه کشتی به کار می رود، با این روش تولید می شود.این پلیت ها می توانند به ضخامت (12in)0.3m برای نگهدارنده های بویلرهای بزرگ، (6in)150mm برای پوسته راکتورها، و (4-5in) 100-125mm برای کشتی های جنگی و تانکرهای باشند. ورق (sheet)، معمولا از ضخامتی کمتر از 6mm دارد و برای ساخت انواع قطعات ورقی نظیر بدنه خودروها، هواپیماها، قوطی های کنسروها، لوازم آشپزخانه و .... به کار می رود.
علاوه بر پلیت و ورق، مقاطع فولادی ریل آهن ،چهرگوش، نبشی ، میل گرد، سپری و ...( قطر مقاطع گرد از 5.5mm تا 300mm متغیر است و مقاطع کمتر از 5.5mm را معمولا دیگر با این روش نمی توان تولید نمود و بایستی توسط فرایند کشش و سیم لوله تولید کرد)، لوله و محصولات ویژه مانند چرخ واگن را تولید نمود.
نورد تخت
نورد تخت ، نواری با ضخامت ho وارد فضای ما بین یک جفت غلتک شده و در ضخامت آن به hf رسیده است( هر کدام از این غلتک ها توان خود را جداگانه بوسیله یک شفت که به یک موتور الکتریکی متصل است می گیرند). سرعت خطی غلتک ها برابر v2می باشد. سرعت ورودی نوار به هنگام ورود به غلتک ها برابر vo می باشد. وقتی که ورق به داخل فضای مابین دو غلتک می رود، بایستی سریع تر جریان یابد چرا که ضخامت آن در حال کاهش است .سرعت نوار در نقطه خروج از غلتک ها بیشترین مقدار را دارد (vf ) با توجه به اینکه سرعت گردش غلتک ها یکسان و بدون تغییر می باشد، یک لغزش نسبی بین نوار و غلتک ها در فضای ما بین غلتک ها (l) بوجود می آید. در نقطه خنثی یا نقطه بدون لغزش، سرعت نوار با سرعت غلتک برابر می شود. در سمت چپ این نقطه فلتک سریع تر از نوار حرکت می کند و در سمت راست این نقطه نوار سریع تر از غلتک حرکت می کند. بنابراین نیروهای اصطکاکی عمل می کنند.
نیروهای اصطحکاکی نورد
غلتک ها نوار را توسط نیروی اصطکاک به درون خود می کشند، که جهت این نیرو به سمت راست می باشد. بنابراین نیروی اصطکاک در سمت چپ نقطه خنثی بایستی اصطکاک سمت راست بیشتر باشد.گرچه به نیروی اصطکاک برای انجام نورد نیاز است ولی انرژی بوسیله اصطکاک هدر می رود و افزایش اصطکاک به معنای افزایش نیرو و توان لازم می باشد. اگر hoو hfبه ترتیب ضخامت ورودی و خروجی ورق، R، شعاع غلتک و ضریب اصطکاک باشند خواهیم داشت:
با توجه به رابطه بالا معلوم می شود که با افزایش شعاع غلتک می توان مقدار کاهش ضخامت نوار را افزایش داد. این موضوع درست شبیه استفاده از چرخ های بزرگتر در تراکتورها و خودروهای سنگین به منظور جلوگیری از سرخوردن روی گل و لای و جاده می باشد.
نیرو و توان لازم برای نورد
نیروی نورد در حالت نورد تخت را می توان از رابطه زیر بدست آورد
که L طول نوار در تماس با غلتک ،W پهنای نوار و Yavg تنش متوسط نوا مابین دو غلتک می باشد. رابطه رابطه بالا در حالت بدون اصطکاک می باشد. هر چه ضریب اصطکاک مابین غلتکها و نوار بیشتر باشد، تفاوت بین نیروی واقعی و نیروی بدست آمده از رابطه فوق بیشتر می شود و رابطه فوق کمتری از نیروی واقعی را پیش بینی می کند.
با فرض آنکه نیروی F به وسط قوس در تماس اعمال می شود( شکل 2-C) خواهیم داشت: a = L/2 گشتاور پیچشی هر غلتک برابر با حاصلضرب F در a می باشد بنابراین توان غلتک در سیستم SI از رابطه زیر بدست می آید:
که F بر حسب نیوتن، L بر حسب متر و N بر حسب rpm( تعداد دور غلتک در یک دقیقه) می باشد.
کاهش نیروی غلتک
نیروهای غلتک می توانند باعث تغییر شکل و له شدگی غلتک بشوند؛ چنین نیروهایی می توانند برای غلتک بسیار مضر باشند و بر فرایند نورد تأثیر نامطلوبی بگذارند. همچنین تکیه گاه های غلتک ها که شامل پوسته، یاتاقان ها و غلتک های پشتیبان می باشند ، ممکن تحت نیروها نورد دچار کشش آمدن شده، در نتیجه فاصله بین دو غلتک به میزان قابل توجهی از دیاد پیدا کندوبنابراین برای جبران این تغییر شکل و رسیدن مطلوب غلتک ها را بایستی از مقدار محاسبه شده به یکدیگر نزدک تر نمود تا ضخامت مطلوب نوار بدست آید. با هر کدام از روش های زیر می توان نیروهای غلتک را کاهش داد:
1 ) کاهش اصطکاک
2 ) استفاده از غلتک هایی با شعاع کمتر
3 ) پایین آوردن میزان کاهش ضخامت در هر مرحله از نورد
4 ) انجام نورد در دماهای بالاتر به منظور کاهش استحکام ماده
یک روش دیگر برای کاهش نیروهای نورد،کشیدن نوار در طی فرایند نورد می باشد. در این حالت به نیروی فشاری کمتری برای تغییر شکل پلاستیک ماده نیاز است. از آنجاییکه برای نورد کردن مواد پراستحکام به نیروی فشاری زیاری نیاز است، کشیدنن نوار در این حالت بسیار مهم است. می توان نوار را چه در ناحیه ورودی ( کشش پشتی) وچه در ناحیه خروجی (کشش جلویی) و یا هر دو تحت کشش قرار دارد.
کشش پشتی توسط اعمال نیرو به غلتک ها حامل نوار را به دورن غلتک های نورد می فرستند،اعمال می شود.کشش جلویی بوسیله افزایش سرعت غلتکهای تحویل گیرنده نوار اعمال می شود.همچنین می توان نورد کاری را بدون اعمال هیچ گونه نیروز اضافی به غلتک های نورد و فقط با اعمال نیروی کششی از سمت جلو انجام داد که به این روش نورد استکل گویند.
عیوب ایجادی در صفحات و ورق های نورد شده
عیوب نورد می تواند چه در سطح صفحات و ورق ها و چه در ساختار داخلی آنها بوجود آید.این عیوب چه به سبب کاهش کیفیت سطح و چه به سبب کاهش استحکام و شکل گیری تولیدات نامطلوب می باشند.تعدادی از عیوب نظیر پوسته شدن ،زنگ زدگی، خراش، گدازش، حفره و ترک در ورق های فلزی شناخته شده اند. این عیوب ممکن است که سبب
آخال ها (Inclusions) و یا ناخالصی های (Impurities) موجود در ماده اصلی ریخته
گری شده و یا در طی شرایط مختلف مربوط به آماده سازی و فرایند نورد بوجود آمده باشند.
موج دار شدن لبه ها نتیجه خمش غلتک می باشد. نوار در لبه ها نازک تر از مرکز می باشد؛ چرا که شکم دادن غلتک در وسط بیشتر است.ترک های بوجود آمده در شکل های c,b-4 نتیجه چکش خوار بودن ضعیف ماده در دمای نورد می باشد.
پوست سوسماری شدن پدیده ای پیچیده می باشد که به سبب تغییر شکل غیر یکنواخت در طی فرآیند نورد و یا به خاطر وجود عیب در ماده خام ریخته گری شده بوجود می آید. از آنجاییکه لبه های ورق در فرایندهای کل دهس
آسانسور یا بالابَر یا آسانبَر[پاورقی ۱] (به فرانسوی: ascenseur)، اتاقک متحرکی است که به وسیلهٔ آن از طبقهای به طبقات بالا روند و یا از طبقهٔ بالا به پایین فرود آیند.[۱] به عبارت دیگر آسانسور تجهیزات حمل و نقل عمودی است که حرکت مردم و یا کالا بین طبقات را تسهیل میبخشد. آسانسور معمولاً به کمک موتور الکتریکی باعث حرکت عمودی کابین میشود.
محتویات
[نهفتن]
۱پیشینه
۲انواع آسانسور
۲.۱آسانسورهای کششی
۲.۲آسانسورهای هیدرولیک
۲.۳آسانسورهای وینچی
۲.۴آسانسورهای مغناطیسی
۲.۵آسانسورهای کارگاهی
۳نیروی محرکه
۴تابلو فرمان آسانسور
۵جستارهای وابسته
۶پانویس
۷منابع
پیشینه[ویرایش]
از بررسی معماری ساختمانها در گذشته میتوان فهمید که در گذشته توان ساخت ساختمانهای بلند وچود داشتهاست ولی شاید دلیل اینکه چرا این کار چندان رواج نداشته، وجود پلههای بسیار بودهباشد. این مشکل همچنان پابرجا بود تا اینکه یک مکانیک آمریکایی به نام الیشا اوتیس ایمنی را در بالابر با به کارگیری چرخی ضامندار که در صورت پارهشدن طناب، اندکی پس از سقوط بالابر را متوقف میکرد، فراهم کرد. این اختراع که در سال ۱۸۵۴ در نمایشگاهی در نیویورک پردهبرداری شد، مقدمهای برای کاربرد گستردهٔ بالابر بود.[۲] ناصرالدین شاه در سفرنامه فرنگ خویش در تعریف و توصیف آسانسور میگوید: رفتیم به مریضخانه سنت توماس ... از مرتبههای زیر اسبابی دارند که ناخوش را روی تخت گذاشته از توی اتاق زیر میکشند به مرتبه بالا میبرند. بسیار تماشا داشت که ناخوش حرکت نکند.[۳]
در حال حاضر یکی از مشکلات ساختمانهای بزرگ کافی نبودن فضای در نظر گرفته شده برای آسانسور است. این امر یعنی پیشبینی و منظور نمودن فضای کافی با محاسبه تعداد ظرفیت و سرعت مناسب آسانسورها باتوجه به ارتفاع و جمعیت ساکن و کاربری ساختمان باید در ابتدای کار یعنی در زمان طراحی ساختمانها مد نظر قرار گیرد؛ وگرنه پس از اجرای ساختمان معمولاً افزایش فضای چاه آسانسور بسیار مشکل و در اکثر موارد غیرممکن است.
آسانسور وسیلهای است الکترومکانیکی، در ابتدای اختراع آسانسور به شکل امروزی، بیشتر قطعات و لوازم آسانسورها مکانیکی و الکتریکی بود ولی با پیشرفت علوم در حوزه الکترونیک و نیمههادیها و همچنین ورود حوزه علوم هوش مصنوعی به صنعت این وسیله نیز تکامل یافت و به عنوان یک وسیله کاملاً کاربردی با حوزه سطح دسترسی کاملاً گسترده در بین جوامع شهری قرار گرفت. در طراحی آسانسور علومی همچون مکانیک، برق و الکترونیک، معماری و صنایع مورد استفادهاست. به همین علت هیچگاه یک متخصص به تنهایی قادر نخواهد بود که یک آسانسور را به تنهایی و با تکیه بر یکی از شاخههای علوم طراحی نماید. تا قبل از دهه ۱۹۹۰، عمده اموزشها در این صنعت بصورت اموزشهای محدود و استاد و شاگردی و صرفاً در کارخانههای بزرگ آسانسورسازی معمول بود. به همین سبب آموزش در این صنعت محدود و پنهان بود. برای اولین بار در سال ۱۹۹۵ میلادی اتحادیه آسانسور و پله برقی انگلستان (LEIA) با همکاری پروفسور یانوفسکی و پروفسور جینا بارنی اقدام به برگزاری دورههای آموزشی کوتاه مدت ماژولاری در انگلستان نمود که بیشتر مورد استفاده نصابان و متخصین این کشور بود. در ادامه این اتحادیه با همکاری دانشگاه نورث همپتون انگلستان دورههای دانشگاهی این رشته را در مقطع کاردانی و کارشناسی آغاز نمود. اولین دوره این مقاطع در سال ۱۹۹۸ در نورث همپتون انگلستان با هدایت جانات آدامز، برایان واتز، استفان کازمارسیزیک که از اعضای هیئت علمی دانشکده مهندسی مکانیک و علوم کاربردی بودند آغاز شد. از سال ۲۰۰۰ به بعد مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری تخصصی تحت عنوان elevator and escalator engineering آغاز گشت.
انواع آسانسور[ویرایش]
تمامی آسانسورها در داشتن خصوصیاتی مانند داشتن کابین، حرکت عمودی و توقف در سطوح مختلف با هم مشابهاند. اما از لحاظ نحوه اعمال نیروی محرکه به کابین متفاوت بوده و به چهار دسته آسانسورهای کششی، هیدرولیک، وینچی و مغناطیسی تقسیم میشوند.
آسانسورهای کششی[ویرایش]
نیروی محرکه در این نوع آسانسورها از یک موتورالکتریکی که معمولاً در بالای چاه آسانسور و در محلی به نام موتورخانه نصب گردیده، تأمین میشود. بر روی فلکه این موتور تعدادی کابل فولادی (اصطلاحاً سیم بکسل) وجود دارد که از یک سمت به کابین آسانسور و از سمت دیگر به وزنههای آسانسور که درون قابی فلزی به نام قاب وزنه قرار دارند، متصل است. جنس این وزنهها معمولاً از چدن یا بتن است. وزن این وزنهها به اندازه وزن کابین به علاوه نصف ظرفیت کابین است. وزن هر نفر در محاسبات مربوط به آسانسور ۷۵ کیلوگرم است. دلیل قرار دادن وزنه در سیستم آسانسور کمک به بالا بردن آسانسور است در غیر اینصورت برای این کار باید موتورهای بسیار قوی با کیلووات بالا استفاده کرد. پس با این کار توان موتور مورد استفاده کاهش مییابد. طبیعی است که این وزنه در پایین آمدن آسانسور مزاحمت ایجاد میکند، اما چون هر جسم بدون دخالت به پایین سقوط میکند پس استفاده از وزنه مانعی بزرگی در حرکت آسانسور ایجاد نمیکند.
اساس کار این نوع آسانسورها بر اساس نیروی اصطکاک بین سیم بکسلها و فلکه موتور است. در داخل فریم وزنه به اندازه وزن کابین به اضافه نصف ظرفیت کابین وزنه وجود دارد. مثلاً اگر ظرفیت کابین ۹۰۰ کیلوگرم باشد (یعنی آسانسور نفربر ۱۲ نفره چون متوسط وزن هر نفر ۷۵ کیلوگرم است) باندازه ۴۵۰ کیلوگرم باضافه وزن کابین در کادر وزنه، وزنه وجود دارد. با کمک این وزنه، نیروی کشش لازم برای حرکت کابین کاهش مییابد چرا که در صورت رعایت کردن ظرفیت کابین، اختلاف وزن بین کادر وزنه و کابین تحت هر شرایطی از نصف ظرفیت کابین (در مثال قبل ۴۵۰ کیلوگرم) بیشتر نخواهد شد و در حرکت به سمت بالا یا پایین سیستم کشش آسانسور حداکثر برای جابه جایی جرمی به اندازه نصف ظرفیت کابین توان مصرف خواهد کرد.
آسانسورهای هیدرولیک[ویرایش]
نمای یک آسانسور هیدرولیک
اخیراً آسانسورهای هیدرولیکی نیز جای خود را در بین کاربران خانگی باز کردهاند. در اروپا بیش از ۷۰ درصد از آسانسورهای زیر ۵ طبقه هیدرولیک استفاده میشوند که از محاسن این نوع آسانسورها میتوان به نرمی حرکت در استارت اولیه؛ خرابی و استهلاک بسیار کم؛ سهولت در عیب یابی و تعمیر؛ ایجاد آسانسورهای زیبا و شیشهای به دلیل حذف کادر وزنه و سیم بکسل؛ احتیاج به سازه سبک؛ عدم نیاز به موتورخانه در پشت بام؛ ایجاد آسانسورهای باربر و سنگین با تناژ بالا و زیبایی بام خانه و همچنین تراز شدن دقیق آن در طبقات اشاره نمود اما از محدودیتهای استفاده از این نوع آسانسورها میتوان به محدودیت در ارتفاع و کندی نسبی سرعت آنها و تنها قرارگیری در چاهک را اشاره کرد. (البته امروزه با استفاده از درایو و سیستم خنککننده میتوان به سرعت ۱ متر به صورت معمول دست یافت. آسانسورهای هیدرولیک با موتور الکتریکی و پمپ فشار روغن و جک هیدرولیک کار میکنند.
در آسانسورهای هیدرولیک به خاطر اینکه کادر وزنه وجود ندارد و سیستم جک هیدرولیکی باید تمامی کابین و مسافران را جابهجا کند نیاز به موتورهای قوی تری هست. در این آسانسورها یک موتور سه فاز غوطه ور در روغن به همراه یک شیرالکتریکی مخصوص که اصطلاحاً پاور یونیت نامیده میشوند وظیفه تأمین فشار روغن برای جک هیدرولیک را داراست. برای راهاندازی موتور به خاطر وجود موتورهای قوی تر در صورت استفاده از درایو یا سافت استارتر نیاز به هزینه بسیار بالاتری است پس لذا معمولاً برای شروع به کار موتور پمپ هیدرولیک از سیستم رایج ستاره - مثلث استفاده میشود. اما این موتور و فشار تنها در حرکت به سمت بالا مورد نیاز است و برای حرکت کابین به سمت پایین نیازی به روشن کردن موتور و مصرف توان نیست و تنها با بازکردن یک شیر و خالی کردن روغن جک کابین به آرامی به سمت پایین حرکت میکند. به عبارت دیگر یک سیستم هیدرولیک تنها در نیمی از مسافت حرکتی خود (تنها به سمت بالا) خود توان قابل ملاحظهای مصرف میکند و در نیمه دیگر (تنها به سمت پایین) از نیروی گرانش استفاده میکند و این موضوع مصرف برق بالاتر آن نسبت به آسانسورهای دوسرعته را منتفی میکند.
آسانسورهای وینچی[ویرایش]
نوعی آسانسور است که با زنجیر یا طناب فولادی آویزان شده و نیروی رانش به طریقی به غیر از اصطکاک به آن وارد میشود. در این نوع آسانسورها قاب وزنه وجود ندارد.[۴]
آسانسورهای مغناطیسی[ویرایش]
در این آسانسورها ریلها و تجهیزات متصل شده روی دیوار چاه آسانسور با مغناطیس دائم نقش استاتور موتور و کابین آسانسور نقش روتور را ایفا میکنند. با اتصال جریان برق به استاتور، میدان مغناطیسی ایجاد و به روتور القا میگردد. میدان مغناطیسی ایجاد شده در نقاطی قطع و با القای جریان برق بوسیله سیم پیچهای استاتور، سیم پیچهای تعبیه شده روی روتور باردار شده و کابین به حرکت در میآید؛ بنابراین در این آسانسورها اجزایی نظیر وزنه تعادل، کابل فولادی، موتوخانه و .. وجود نخواهد داشت. آسانسورهای مغناطیسی بسیار ایمنتر از آسانسورهای معمولی بوده اما از لحاظ قیمتی بسیار گرانتر میباشند.
آسانسورهای کارگاهی[ویرایش]
آسانسورهای کارگاهی مکمل و تسریع کننده برج سازی و سازههای بلندمرتبه هستند. این آسانسورها قادرند از شروع کار توسط خودشان مونتاژ و با سازه ساختمان ارتفاع بگیرند. این آسانسورها قابلیت کار تا ارتفاع ۵۰۰ متر و بالاتر را داشته و در ظرفیتهای ۱ و ۱٫۵ و ۲ تن تولید میشوند. در ساختمانهای بلندمرتبه جهت انتقال نفرات و مصالح بعد از اتمام سازه ساختمان و از ابتدای شروع کار در ساختمان از آسانسورهای ویژه بار و نفر استفاده میگردد. این آسانسورها در انتقال پرسنل کارگاه و لوازم و مصالح به طبقات بسیار مؤثر بوده و موجب تسریع عملیات ساختمانی میگردند.[۵]
نیروی محرکه[ویرایش]
نیروی محرکه موتور آسانسورها سابقاً از موتورهای جریان مستقیم و توسط برق برق جریان مستقیم بود که برای این گونه موتورها از راه اندازهای گوناگونی همانند وارد - لئونارد استفاده میشد. با از دور خارج شدن موتورهای جریان مستقیم (DC) و معرفی موتورهای القایی سه فاز سالهاست که از موتورهای الکتریکی سه فاز القایی یا آسنکرون و اخیراً از موتورهای مغناطیس دائم (PM) و یا سنکرون استفاده میشود. در این موتورها از مکانیسم لنت ترمز استفاده میشود که با استفاده از نیروی اصطکاک مانع از حرکت ناخواسته موتور در حالت توقف میشود.
موتورهای القایی مورد استفاده در آسانسور به همراه گیربکس (جعبه دنده) و چرخ طیار به کار میروند. این موتورها در ابتدا دارای یک استاتور و تک سرعته بودند. این سیستم دارای اشکالاتی از جمله تکان شدید در هنگام کار بود. به خاطر همین تکان شدید بود که سرعت نهایی کابین در این موتورها کم بود. پس از مدتی موتورهای دوسرعته به بازار عرضه شدند. این موتورها دارای دو استاتور جدا گانه هستند که برای دو سرعت تند و کند به کار میروند. تعداد قطب استاتور دور کند معمولاً چهار برابر دور تند است که باعث میشود سرعت دور کند موتور یک چهارم دور تند باشد. در این نوع موتورها استارت کار موتور با دور تند است. دو عامل یعنی نیروی عکس العمل دندهها در گیربکس و وجود چرخ طیار یا فلای ویل متصل به محور روتور موتور که دارای لختی دورانی است، مانع از تشدید تکانها میشوند. برای توقف موتور با استفاده از یک مدار الکتریکی استاتور دور کند وارد مدار شده و دور تند از مدار خارج میشود. تغییر جهت حرکت نیز با جابه جایی دو فاز امکانپذیر است.
با معرفی سیستمهای کنترل دور موتور القایی که متشکل از یک مبدل (یکسو ساز) و یک اینورتر هستند، استفاده از آنها در صنعت آسانسور به سرعت پیشرفت کرد. مزیتهای این درایورها عبارتند از: نرمی حرکت و توقف، بهبود ضریب توان و کاهش بار رآکتیو شبکه برق، امکان استفاده از موتورهای تک استاتوره و حذف چرخ طیار یا فلایویل و در نتیجه کاهش برق مصرفی. این داریورها که انواع مخصوص استفاده در تابلو فرمان آسانسور آن نیز عرضه شده است، با تغییر فرکانس، نمودار حرکتی منظمی از شروع تا انتها و ایستادن آسانسور ایجاد میکند. در انواع پیشرفته تر این درایورها معمولاً امکان اتصال به یک تاکومتر یا انکودر نیز وجود دارد. این انکودر با اتصال به محور موتور امکان کنترل حلقه بسته را برای درایور فراهم میکند. وجود فیدبک برای یک سیستم کنترل بسیار حایز اهمیت است و باعث نرمی حرکت فوقالعاده در آسانسور میشود.
در هنگام توقف آسانسور به علت بالا بودن اندازه حرکت (تکانه) کابین گاهی اوقات موتور به صورت ژنراتوری کار میکند و نیاز است که انرژی تولید شده توسط موتور در جایی تخلیه شود. در آسانسورهای دوسرعته و در سیستمهای قدیمی این انرژی به شبکه برق برگشت داده میشد اما در درایورها به علت وجود یکسوساز، این انرژی قابل برگشت نیست و باعث ازدیاد شدید ولتاژ بر روی بانک خازنی موجود در درایور شده و امکان آسیب زدن به آن وجود دارد. به همین منظور از یک مقاومت با توان بالا جهت تخلیه این انرژی استفاده میشود که به آن اصطلاحاً مقاومت ترمز گفته میشود.
اما با همه اینها موتورهای القایی با گیربکس معایبی نیز دارند. از جمله آنها پایین بودن بازده الکتریکی موتور (در حدود هشتاد درصد) و پایین بودن بازده مکانیکی گیربکس (در حدود ۴۵ درصد) که موجب افزایش هزینهها و استهلاک سیستم میشود. به همین خاطر موتورهای سنکرون با مغناطیس دائم کمکم در صنعت آسانسور پدیدار شدند که بازده نهایی آنها گاهی به ۹۵ درصد هم میرسد. گشتاور بسیار بالاتر محور موتور باعث میشود که نیازی به استفاده از گیربکس در این موتورها نباشد. این موتورها دارای سیستم راهاندازی پیچیدهای هستند و لزوماً باید با استفاده از درایور و تاکومتر مورد استفاده قرار بگیرند.
تابلو فرمان آسانسور[ویرایش]
آسانسورها در گذشته نه چندان دور بوسیله تابلوهای رلهای فرماندهی میشدند. فرمان از این تابلوها به موتورهای به اصطلاح دوسرعته میرسید. این موتورها بوسیله دو سیم پیچی که داشتند قادر بودند با دو سرعت تند و کند حرکت کنند. آسانسور با سرعت تند حرکت میکرد و برای ایستادن در سطح طبقات و کاهش تکان زمان ایستادن با تغییر به سرعت کند و طی مسیر کوتاهی با این سرعت میایستاد.
تابلو فرمان درایودار آسانسور
ایراد بزرگ این سیستم تکان در سه زمان در حرکت است. تکان در هنگام راه افتادن، تغییر سرعت به دور کند و ایستادن است. ایراد دیگر مصرف بالای برق و کاهش ضریب توان در این سیستم به دلیل اتصال مستقیم برق سهفاز به موتور جهت حرکت است. ضمناً ابعاد این تابلوها بسیار بزرگ و سیستم آن بسیار پیچیده بود و رفع خرابی آن به زمان و مهارت بسیاری نیاز داشت.
ایراد دیگر این سیستم متغیر بودن سطح کابین با طبقات با بارهای متفاوت است چون به دلیل عدم اطلاع موتور از وزن کابین (پر یا خالی بودن آن) همیشه نیروی یکسانی به موتور وارد میشود. ایراد دیگر این سیستم آسیبهایی است که در دراز مدت به موتور به دلیل اتصال ناگهانی ولتاژ وارد و باعث کاهش عمر مفید آن میشود. ضمناً این شوک در هنگام استارت آسانسور باعث نوسان ناگهانی ولتاژ میشود که نه تنها برای آسانسور بلکه برای سایر وسایل برقی مضر است. هر چند از این آسانسورها دیگر نصب نمیشود اما تعداد قابل توجهی از این آسانسورهای قدیمی در حال کارکردن هستند.
اما برای رفع اشکالات این تابلوهای رلهای بتدریج تابلوهای میکروپروسسوری وارد بازار شد؛ که در آن آیسیها و میکروها جایگزین رلهها شدند و با زبانهای مختلف برنامهنویسی برنامهریزی میشدند تا حجم تابلوها کوچکتر شود و تعمیرات و رفع خرابی آن توسط افراد متخصصتر اما با راحتی بیشتری انجام شود.
این نوع تابلو که به تابلوی دوسرعته معروف است تمام ایرادات تابلوهای رلهای را جز ابعاد بزرگ و پیچیدگی تابلو داراست. نصب این تابلو همچنان ادامه دارد با اینکه به دلیل تأثیرات مخرب بر ولتاژ و مصرف بالا در برخی شهرهای بزرگ در ایران ممنوع شدهاست. اما در ساختمانهایی که نیاز به پروانه پایان کار ندارند و یا در تعمیرات آسانسورهای قدیمی همچنان به دلیل قیمت پایینتر آن نسبت به تابلوهای جدید پیشنهاد میشود. با پیشرفت الکترونیک صنعتی و ارزانتر شدن اینورترها استفاده از آنها در تابلوهای فرمان آسانسور رایج شده است و کمکم جایگزین سیستمهای کنتاکتوری میشوند. کاهش تکانها در هنگام تغییر سرعت و افزایش ضریب توان به دلیل اتصال با واسطه از طریق بانک خازنی اینورتر از مزایای تابلوهای فرمان اینورتری است که به تابلوهای درایودار شناخته میشوند. آسانسور کلمهای فرانسوی میباشد.
انواع شبکه ها از دیدگاه مقیاس بزرگی :
PAN : Personal Area Network
LAN : Local Area Network
MAN : Metropolition Area Network
RAN : Regional Area Network
WAN : Wide Area Network
در اواخر سال 1960 اولین شبکه بین چهار کامپیوتر که دوتایی آنها دردانشگاه MIT یکی در دانشگاه کالیفورنیا و دیگری در مرکز تحقیقات استنفورد قرار داشتند برقرار شد که این شبکه را ARPA Net نامگذاری کردند .
اولین ارتباط از راه دور در سال 1965 بین دانشگاه MIT و یک مرکز دیگر برقرار شد.
در سال 1967 اولین نامه الکترونیکی یا همان email ارسال شد و با موفقیت به مقصد رسید و در همان سال شبکه را به عموم مردم معرفی کردن .
برای ایجاد امنیت کامل در یک سیستم کامپیوتری،
علاوه بر دیواره های آتش و دیگر تجهیزات جلوگیری از نفوذ،
سیستمهای دیگری به نام سیستم های تشخیص نفوذ (IDS) مورد نیاز می باشد تا بتوان درصورتی که نفوذ گر
از دیواره آتش ، آنتی ویروس و دیگرتجهیزات امنیتی عبور کرد و وارد سیستم شد،
آن را تشخیص داده و چارهای برای مقابله باآن بیاندیشند.
سیستم های تشخیص نفوذ رامی توان از سه جنبه ی روش تشخیص،معماری و نحوه ی پاسخ به نفوذطبقه بندی کرد.
انواع روش های تشخیص نفوذ عبارتند از:
تشخیص رفتار غیرعادی و تشخیص سوءاستفاده (تشخیص مبتنی بر امضاء).
انواع مختلفی از معماری سیستمهای تشخیص نفوذ وجود دارد که به طورکلی می توان آنها را در دو دسته ی
مبتنی بر میزبان (HIDS) ، مبتنی بر شبکه (NIDS) تقسیم بندی نموده.
اضطراب احساسی طبیعی در انسان هاست، که هرکسی در شرایطی از زندگی آن را تجربه می کند. خیلی از افراد زمانیکه در کار دچار مشکل شده، قبل از امتحان دادن و یا قبل از گرفتن تصمیم های حساس عصبی و مضطرب می شوند. بااینحال افراد مبتلا به اختلالات اضطراب ترس غیرمنطقی و نگرانی بیش از حد نسبت به شرایط روزمره دارند. این احساسات باعث اختلال در زندگی روزمره شده، بسختی کنترل می شوند و برای مدت طولانی باقی می مانند. اضطراب ممکن است از کودکی در افراد ظاهر شده و تا بزرگسالی آنها ادامه یابد.
انواع مختلفی از اختلالات اضطراب وجود داشته که بعضی از آنها اختلال هراس و ترس، اختلال وسواس جبری، اختلال تنشزای پس از رویداد، اختلال اضطراب اجتماعی، فوبیا و اختلال اضطراب فراگیر یا منتشر می باشند.
درمان اضطراب شامل نوعی روان درمانی که به شما یاد می دهد به چطر موقعیت های چالش برانگیز را نوعی دیگر دیده و به آن پاسخ دهید، تغییرات سبک زندگی و اگر لازم بود درمان دارویی می شود. بعضی اوقات اضطراب ناشی از بیماری دیگری بوده و برای درمان اضطراب باید آن بیماری را درمان کرد.
بدون توجه به اینکه شما مبتلا به کدام نوع اضطراب هستید، بدانید که درمان بشما کمک می کند.
چندین نوع شناخته شده اختلال اضطراب وجود دارند، که بعضی از آنها شامل:
علایم و نشانه های ابتلا به اختلالات اضطرابی بسته به نوع اختلال متفاوت است، بااینحال عموما شامل برخی از موارد زیر می شود:
شما باید زمانیکه احساس می کنید زیادی نگرانید، احساس افسردگی می کنید، فکر می کنید اضطرابتان با بیماری مرتبط است و یا بخودکشی فکر می کنید، به پزشک مراجعه نمایید.
دلیل اصلی اختلالات اضطرابی هنوز معلوم نیست، با این حال اختلالات اضطرابی همانند سایر بیماری های ذهنی حاصل ضعف شخصی، نقص شخصیت و یا تربیت نامناسب فردنمی باشد. هرچه دانشمندان بیشتر برروی بیماری های ذهنی تحقیق می کنند، واضح تر می شود که خیلی از اختلالات ذهنی و روانی ناشی از ترکیب عواملی همچون تغییر در فشار و استرس مغز و محیط است.
مانند سایر بیماری های مغزی، اختلال اضطراب نیز ممکن است بدلیل مشکلات عملکرد مغز در زمینه های ترس و احساسات باشد. استرس زیاد و عوامل دیگر می تواند باعث ابتلای افراد به اضطراب گردد.
عوامل زیر خطر ابتلای شما به اختلالات اضطرابی را افزایش می دهد:
ابتلا به اضطراب می تواند باعث ابتلا به سایر بیماری های ذهنی و یا درصورت ابتلا بدتر شدن آنها گردد، این بیماری های شامل:
دو درمان اصلی برای اختلالات اضطراب رفتار درمانی (روان درمانی) و درمان دارویی بوده و معمولا بیشترین تاثیر را ترکیب هردو این درمان ها در پی دارد. برای یافتن بهترین شیوه درمان برای شما ممکن است پزشک مجبور به آزمایش چندین شیوه درمانی برروی شما گردد.
این نوع درمان که به رفتار درمانی، گفتار درمانی و یا مشاوره روانی معروف است شامل صحبت با یک روانشناس و یا روانپزشک برای کمک به شما در کاهش اضطراب تان، می شود.
درمان رفتار شناختی یکی از موثرترین شکل های روان درمانی برای درمان اختلالات اضطراب می باشد. در طی این درمان شما می توانید فعالیت هایی ه بدلیل اضطراب رها کرده اید را دوباره شروع کرده و کم کم اضطراب شما شروع به بهبود نماید.
پزشکان از داروهای ضدافسردگی و کاهش دهنده اضطراب برای درمان این مشکل استفاده می نمایند.
هرچند بیشتر افراد مبتلا به اختلالات اضطراب برای درمان و کنترل مشکل نیاز به روان درمانی و دارو دارند، تغییرات در سبک زندگی نیز می تواند برای آنها مفید و سودمند باشد. این تغییرات شامل:
راهی برای پیش بینی دلایلی که باعث اضطراب شما می شود وجود ندارد. اما با رعایت موارد زیر شدت عوامل اضطراب زا را می توانید برروی خود کاهش دهید:
مدیریت استراتژیک چیست و بکارگیری آن چه ضرورتهایی دارد ؟
آیا تا به حال از خود پرسیدهاید که چرا بعضی از شرکتهای بزرگ و موفق در مدت زمان کوتاهی با از دست دادن سهم بزرگی از بازار خود به موقعیتی معمولی و حتی تاسف بار تنزل یافتهاند و چرا برخی از شرکتهای کوچک و گمنام به یکباره به جایگاههای ممتازی در صحنه رقابت بینالملل رسیدهاند ؟ آیا در این مورد فکر کردهاید که چرا برخی از موسسات نوسانهای سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی را به راحتی تحمل نموده و بر آنها غلبه میکنند و در مقابل برخی از سازمانها طعم تلخ شکست را چشیده و از ادامه راه باز میمانند ؟ به عقیده بسیاری از متخصصان علم مدیریت ، پاسخ بسیاری از اینگونه سوالات را باید در مفاهیمی به نام استراتژی و مدیریت استراتژیک جستجو کرد .
تاکنون تعاریف مختلف و گاه ناسازگاری از استراتژی و مدیریت استراتژیک ارائه شده است . به تعبیر یکی از متخصصان مدیریت این عبارات مانند هنر است که وقتی آن را میبینیم تشخیص دادن آن آسان است اما وقتی در پی تعریف کردن و توضیح دادن آنیم بسیار مشکل به نظر میرسد ؛ با همه اینها سعی کردهایم تا تعاریفی که جوهره کلیه مفاهیم را دارا باشد ارائه دهیم .
●استراتژی چیست ؟
الگویی بنیادی از اهداف فعلی و برنامهریزی شده ، بهرهبرداری و تخصیص منابع و تعاملات یک سازمان با بازارها ، رقبا و دیگر عوامل محیطی است . طبق این تعریف یک استراتژی باید سه چیز را مشخص کند :
۱- چه اهدافی باید محقق گردد .
۲- بر روی کدام صنایع ، بازارها و محصولها باید تمرکز نمود .
۳- چگونه برای بهرهبرداری از فرصتهای محیطی و مواجهه با تهدیدهای محیطی به منظور کسب یک مزیت رقابتی ، منابع تخصیص یابد و چه فعالیتهایی انجام گیرد .
●مدیریت استراتژیک چیست ؟
تصمیمات و فعالیتهای یکپارچه در جهت توسعه استراتژیهای موثر، اجرا و کنترل نتایج آنهاست .
بنابراین مدیریت استراتژیک فعالیتهای مربوط به بررسی ، ارزشیابی و انتخاب استراتژیها ، اتخاذ هر گونه تدابیر درون و بیرون سازمانی برای اجرای این استراتژیها و در نهایت کنترل فعالیتهای انجامشده را در برمیگیرد .
●ضرورتهای استفاده از مدیریت استراتژیک در چیست ؟
با نگاهی دقیق به مفهوم مدیریت استراتژیک میتوان به ضرورت استفاده از آن پی برد . با توجه به تغییرات محیطی که در حال حاضر شتاب زیادی به خود گرفته است و پیچیده شدن تصمیمات سازمانی ، لزوم بکارگیری برنامهای جامع برای مواجهه با اینگونه مسائل بیش از گذشته ملموس میشود . این برنامه چیزی جز برنامه استراتژیک نیست . مدیریت استراتژیک با تکیه بر ذهنیتی پویا ، آیندهنگر ، جامعنگر و اقتضایی راه حل بسیاری از مسائل سازمانهای امروزی است . پایههای مدیریت استراتژیک بر اساس میزان درکی است که مدیران از شرکتهای رقیب ، بازارها ، قیمتها ، عرضهکنندگان مواد اولیه ، توزیعکنندگان ، دولتها ، بستانکاران ، سهامداران و مشتریانی که در سراسر دنیا پراکندهاند ، دارند و این عوامل ، تعیینکنندگان موفقیت تجاری در دنیای امروز است . پس یکی از مهمترین ابزارهایی که سازمانها برای حصول موفقیت در آینده میتوانند از آن بهره گیرند مدیریت استراتژیک خواهد بود .
●مزایای بکارگیری مدیریت استراتژیک در چیست ؟
مدیریت استراتژیک به سازمان این امکان را میدهد که به شیوهای خلاق و نوآور عمل کند و برای شکل دادن به آینده خود به صورت انفعالی عمل نکند . این شیوه مدیریت باعث میشود که سازمان دارای ابتکار عمل باشد و فعالیتهایش به گونهای درآید که اعمال نفوذ نماید (نه اینکه تنها در برابر کنشها ، واکنش نشان دهد) و بدینگونه سرنوشت خود را رقم بزند و آینده را تحت کنترل درآورد .
از نظر تاریخی ، مزیت اصلی مدیریت استراتژیک این بوده است که به سازمان کمک مینماید تا از مجرای استفاده نمودن از روش منظمتر ، معقولتر و منطقیتر راهها یا گزینههای استراتژیک را انتخاب نماید و بدینگونه استراتژیهای بهتری را تدوین نماید . تردیدی نیست که این یکی از منافع اصلی مدیریت استراتژیک است ولی نتیجه تحقیقات کنونی نشان میدهد که این فرایند میتواند در مدیریت استراتژیها نقش مهمتری ایفا کند . مدیران و کارکنان از طریق درگیر شدن در این فرایند خود را متعهد به حمایت از سازمان مینمایند . یکی دیگر از مهمترین منافع مدیریت استراتژیک این است که موجب تفاهم و تعهد هر چه بیشتر مدیران و کارکنان میشود . یکی از منافع بزرگ مدیریت استراتژیک این است که موجب فرصتی میشود تا به کارکنان تفویض اختیار شود . تفویض اختیار عملی است که به وسیله آن کارکنان تشویق و ترغیب میشوند در فرایندهای تصمیمگیری مشارکت کنند ، خلاقیت ، نوآوری و خیالپردازی را تمرین نمایند و بدین گونه اثربخشی آنان افزایش خواهد یافت .
●فرایند مدیریت استراتژیک شامل چه مراحلیست ؟
فرایند مدیریت استراتژیک را میتوان به چهار مرحله تقسیم نمود :
۱- تحلیل وضعیت
۲- تدوین استراتژی
۳- اجرای استراتژی
۴- ارزیابی استراتژی
۱- تحلیل وضعیت
۱-۱- اهداف بلندمدت ، ماموریت سازمان (علت وجودی و اینکه چه هستیم) ، چشمانداز سازمان (چه میخواهیم باشیم) .
۱-۲- تجزیه و تحلیل محیط داخلی و قابلیتهای سازمان .
۱-۳- تجزیه و تحلیل محیط خارجی .
۲- تدوین استراتژی
در تدوین استراتژی باید ابتدا مجموعه استراتژیهای قابل استفاده را لیست کرده و سپس با استفاده از مدلهای مختلفی که در بحثهای مدیریت استراتژیک آمده است و با توجه به نتایج بدست آمده در تحلیل وضعیت که در مرحله اول آمده است استراتژی برتر را انتخاب میکنیم . در این مرحله باید مدیران میانی و حتی رده پایین سازمان را نیز مشارکت داد تا در آنها ایجاد انگیزش کند .
۳- اجرای استراتژی
برای اجرای استراتژیها باید از ابزار زیر بهره گرفت :
۳-۱- ساختار سازمانی متناسب با استراتژیها .
۳-۲- هماهنگسازی مهارتها ، منابع و توانمندیهای سازمان در سطح اجرایی .
۳-۳- ایجاد فرهنگ سازمانی متناسب با استراتژی جدید سازمان .
اجرای موفقیتآمیز استراتژی به همکاری مدیران همه بخشها و واحدهای وظیفهای سازمان نیازمند است .
۴- ارزیابی استراتژی
برای تعیین حدود دستیابی به هدفها ، استراتژی اجرا شده باید مورد کنترل و نظارت قرار گیرد . ارزیابی استراتژی شامل سه فعالیت اصلی میشود :
۴-۱- بررسی مبانی اصلی استراتژیهای شرکت .
۴-۲- مقایسه نتیجههای موردانتظار با نتیجههای واقعی .
۴-۳- انجام دادن اقدامات اصلاحی به منظور اطمینان یافتن از اینکه عملکردها با برنامههای پیشبینی شده مطابقت دارند .
اطلاعاتی که از فرایند ارزیابی استراتژی به دست میآید باید به گونهای باشد که عملیات و اقدامات را تسهیل نماید و باید کسانی یا واحدهایی را معرفی نماید که نیاز به اصلاح دارند .
منبع : پایگاه جامع مهندسی صنایع ایران
مطالب مرتبط
اجرای ستونها ی بتنی
ستونها اعضای فشاری هستند که جهت انتقال بار ساختمان به زمین مورد استفاده قرار می گیرند و ستونها ی بتنی که در محل اجرا می شوند شکلهای مختلفی می توانند داشته باشند
1) مربعی شکل
2) مستطیلی شکل
3) دایره ای شکل
4) چند ضلعی
حداقل میلگرد ها برای یک چند گوشه یک میلگرد به ازای هر گوشه می باشد و برای مقطع دایره ای شکل حداقل میلگرد ها 6 عدد می باشد فاضله میلگرد ها در ستونها از هم حداقل 5 سانتی متر و حداکثر 25 سانتی متر است نسبت سطح مقطع میلگرد ها به سطح مقطع ستون حداقل 0.8% و حداکثر 4% و 6% در شرایط خاص می باشد و حداقل سایز میلگرد 14 می باشد پوشش بتن برای عناصر فولادی حدود 5-2.5سانتی متر است .
در یک ستون به ازای هر متر 4 عدد خاموت بسته می شود ، معمولا به ازای هر 25 سانتی متر یک خاموت بطور استاندارد است ، در 1/6طول ستون از پائین و بالا فشرده می شود و می تواند 15 سانتی متر کمتر شود و به ازای هر 15 سانتی متر جهت تقویت در مقابل کمانش بسته شوند بطور مثال اگر طول ستون 3 متر باشد در نیم متر از پائین و بالای ستون خاموتها باید فشرده شوند .
برای اینکه محور میلگردها ی ستون ثابت بماند و بعد ستون کوچک نشود میلگردها را خم می کنند و خم آنها به اندازه 40 برابر قطر میلگرد است .
البته شماره و طول میلگردهای ستون و اینکه میلگردها چقدر باید از سقف بالا تر باشند تا میلگرد انتظار برای ستون طبقه بعد باشند در نقشه مربوط به ستون بتنی داده شده است .
پس میلگردها را به طولعای مشخص بریده و به میلگردهای انتظار بسته ودر فواصل مشخص در نقشه خاموتها را می بندند و سپس تا تراز سقف قالب بندی را انجام می دهند و همانطوریکه قبلا هم در مورد قالب بندی بحث شد از انواع قالب با توجه به شکل ستون می توان برای قالب بندی استفاده کرد که بیشتر از قالب چوبی استفاده می کنند و سپس عملیات بتن ریزی را انجام می دهند و با ضربه زدن به قالب در حین بتن ریزی کار ویبراتور را نیز انجام می دهند .
بعد از اینکه اجرای ستونها پایان یافت نوبت به اجرای تیرهای اصلی اتصال است که ستونها را به هم وصل کنند که تیرهای اصلی هم همزمان با سقف قالبندی می شوند و بطور همذمان اجرا می گردنند.
اجرای تیر و سقف ساختمان بتنی
ابعاد مربوط به مقطع تیر وتعداد میلگردها و میلگردهای تقویتی در تیر در نقشه داده شده است و در تیرها خاموتها کار مقابله با نیروهای برشی دارند که مثل ستون در ابتدا و انتها تیر فشرده می شوند .
میلگردهای تقویتی در ابتدا و انتها تیر در بالای تیر و برای مقابله با نیروهای فشاری در نظر گرفته می شوند و در وسط تیر در پائین تیر و برای تحمل نیروهای کششی لحاظ می شوند و چون برش تحت زاویه 45 درجه ماکزیمم است زیرا با توجه به دایره موهر تنشها ، تنش برشی که برابربا تحت زاویه 45 درجه ماکزیمم است . به همین خلطر آرماتورهای تقویتی را تحت زاویه 45 درجه بهم وصل می کنند .
قالب بندی مربوط به تیرها پس از بستن آرماتورهای مربوط به آن همزمان با سقف اننجام می گیرد و در زیر همزمان با سقف تیرچه بلوک شرح داده خواهد شد .
اجرای سقف تیرچه بلوک
سقف تیرچه بلوک شامل تیرچه و بلوک است که تیرچه کار تیر فرعی و بلوک بعنوان قالب برای بتن ریزی و عایق صوتی عمل می کند و به دلیل فضاهای خالی داخل آن موجب سبک شدن سقف می گردد . بطوری که در عمل به سقف تیرچه بلوک سقف سبک هم می گویند .
انواع بلوک :
- بلوک سفالی
- بلوک سیمانی
بلوکهای سفالی در کارخانه تولید میشود و جهت اجرا به محل حمل می شوند و بلوکهای سیمانی در کارگاههای محلی اجرا می شوند و نسبت به بلوکهای سفالی ارزانتر تمام می شوند و چون مقاومت بلوک در سقف در نظر اساسی قرار نمی گیرد هیچ اولویتی برای بلوکهای سفالی نسبت به بلوکهای سیمانی نمی تواند قائل شد و به همین خاطراست که برای پروژه های معمولی از بل.کهای بتنی استفاده می شود .
تیرچه های سقف معمولاً در کارگاههای محلی تولید می شوند و با توجه به محاسبات مربوط به تیرچه ها و دتایلهای مخصوص سقف تیرچه بلوک شماره میلگردهای پائینی و بالای تیرچه مشخص شده است که باتوجه به طول تیرچه منظور شده اند . شماره میلگردهای پائینی بطور معمول 14و16 و ... و شماره میلگرد بالایی که مونتاژ نامیده می شود کمتر از میلگردهای پائینی است که بعنوان میلگرد حرارتی هم عمل می کند .
نحوه اجرا
ابتدا قالب بندی تیرها که معمولاً قالب تخته ای است انجام می شود و عرض قالبها از عرض تیر بیشتر است و در قسمتهایی که قرار است تیرچه ها به تیرها متصل شوند تخته هایی به عرض حدود 10 - 5 سانتی متر بر حسب ضخامت تیر قرار می دهند تا تیرچه ها هنگام اتصال به تیر روی میلگردهای طولی قرار نگیرند و بر آنها بار منفرد وارد نکنند . دور از اینکه در فاصله بین تیرها قرارگرفتند توسط بلوک فاصله دوطرف تیرچه تنظیم می گردد و بعد از آن شمع بندی زیر تیرچه شروع می شو دکه یطور متوسط از هر 15 - 1 متر ، یک ردیف شمع برای تیرچه های سقف در نظر گرفته می شود .
انواع شمع :
شمع فلزی
شمع چوبی
شمعهای فلزی دارای پیچهایی هستند که برای نگه داشتن تخته هایی که زیر تیرچه ها قرار می گیرند . در قسمت فوقانی دارای یک صفحه گیر دار هستند که به این تخته ها در اصطلاح بنایی کش می گویند . بعد از اینکه کش ها را روی شمعها قرار می دهند توسط پیچهایی که در وسط شمع شمع فلزی قرار دارد ، کش ها را به تیرچه ها اتصال داده و به تیرچه ها یک خیز منفی اعمال می کنند تا بعد از بتن ریزی سطح زیرسقف دارای خیز به طرف پائین نباشد .
بعد از آنکه قالب بندی و شمع بندی پایان گرفت فاصله بین تیرچه را با بلوک پر کرده و شروع به بستن میلگردهای حرارتی می کنند که فاصله میلگردهای حراراتی در طول ( به موازات ) تیرچه ها از هم 50 سانتی متر و در عرض ( عمود بر ) تیرچه ها 25 سانتی متر است و علت فاصله زیاد میلگردهای حرارتی موازی تیرچه ها این است که میلگردهای بالای تیرچه ها بعنوان میلگرد حرارتی عمل می کنند . پس از آن که آرماتوربندی ها تمام شد نوبت به بتن ریزی می رسد که اصولاً باید یکپارچه انجام گیرد ، ولی در عمل پائین آوردن هزینه و یا نبود کارگاه بتن از بتونر برای ساختن بتن استفاده می کنن دکه به علت سرعت پائین آن و اینکه اکثراً دانه بندی هاب صورت تخمینی و آنچنان در قبل عنوان صورت می پذیرد یعنی 35 بیل شن ،40 بیل ماسه و یک کیسه سیمان و دو سطل آب و کیفیت بتن حداقل از لحاظ دانه بندی سیار نامناسب می شود و نسبت آب به سیمان در آن دعایت نمی شود .
پس از آنکه بتن در داخل بتونر آماده می شود توسط بالا بر یا دست به بالای سقف هدایت می شود و چون حجم بتن ساخته شده در واحد زمان نسبت به حجم سقف کم است ، پس ازآنکه بتن یک قسمت ریخته می شود حداقل نیم ساعت الی یک ساعت و نیم طول می کشد تا بتن بعدی در کنار آن ریخته شود و این عامل باعث عدم چسبندگی بتن تازه به بتن که گیرش اولیه را انجام داده میشود . که در عکس ها کاملاً مشهود است .
پس ازاتمام بتن ریزی پس از آن که بتن کاملاً گیرش را انجام داد نوبت به شیب بندی وایزولاسیون سقف می رسد که برای تمام انواع ساختمانها یکسان صورت می گیرد و همزمان قسمتهای داخلی ساختمان نیزاجرا می گردند .
عملیات صورت گرفته در سازه های بتنی :
بتن ریزی
قبل از بتنریزی باید کلیه آرماتورها با نقشه کنترل شود، مخصوصاً دقت شود که آرماتورها به هم دیگر با سیم آرماتوربندی بسته شده باشد و اگر جای فراموش شده باشد مجددا بسته شود. فاصله آرماتورها یکنواخت باشد زیرا اغلب اتفاق میافتد که در تیرهای اصلی که آرماتورها نزدیک همدیگر بسته میشود فاصله بین آرماتورها یکنواخت نباشد، بعضی ازآنها به هم چسبیده و بعضی با فاصله ازهم دیگر قرار میگیرند. این موضوع باعث میشود که بتن نتواند کلیه میلگردها را احاطه نموده و قطعه همگن و توپری به وجود بیاورد. باید محل بتنریزی عاری از خاک و مواد زائد باشد، اگر بین اتمام کارآرماتوربندی و بتن ریزی چند روز فاصله باشد حتماً میباید محل کار با دقت بیشتری بازدید شود.
کلیه قسمتهای قالب بندی باید با دقت بازدید شود واز استحکام تیرها و دستکها و قالبها باید مطمئمن بشویم زیرا تا چند روز کلیه وزن بتن و آرماتورهای آنرا همین قالب تحمل خواهدنمود واگر نقطعه ضعفی درآن باشد که نتواند بتن را تحمل نماید و در موقع بتنریزی شکسته وفرو ریزد ضر رمالی بزرگی به کار وارد خواهد شد. زیرا درروز بتنریزی که رفت وآمد روی قالب زیاد بوده و هر کس به کاری مشغول میباشد مشکل به توان اقدام به تعمیر کفراژ نمود. درتمام روز بتنریزی حتماً باید یک نفر کارگر با تجربه مدام قالبها را اززیرکنترل نموده و اثرات اضافه شدن وزن را روی آنها درنظر داشته باشد و درموقع بروز خطرفور افراد دیگر را مطلع نماید.
ویبره کردن بتن
معمولاً درتیرها ودالها بتن را با دستگاه ویبراتور، متراکم می نمایند ویبراتور دستگاهی است که به شیلنگ بلندی ختم شده واین شیلنگ بوسیله موتور برقی ویا بنزینی مرتعش میشود که با قراردادن این شیلنگ در داخل بتن آن را مرتعش نموده و باعث هدایت آن به تمام گوشه های قالب میشوند با توجه به اینکه ویبره کردن بتن مخصوصاً در دالها و تیرهای اصلی لازم میباشد ولی باید متوجه بود که ویبره کردن بتن بیش ا ز اندازه باعث میشود که دانههای ریزتر و دوغاب سیمان بالا آمده ودانههای درشتتر به ته قالب هدایت بشود که این خود باعث مجزا شدن اجزاء بتن گردیده و موجب ضعف قطعه ریخته شده خواهد شد. بهتر است که درضمن ویبره کردن بتن بوسیله ضربه زدن به بدنه قالب و یا کوبیدن خود بتن آنرا بخوبی متراکم نموده و نقاط تجمع هوا و فضاهای خالی را به خوبی پر نماییم.
درموقع ویبره کردن بتن شیلنگ ویبراتور باید حتیالمقدور دروضع قائم نگاهداشته شود و درامتداد محورش جابه جا گردیده وخیلی آرام درحال کارکردن از بتن بیرون کشیده شود. اگر بتن را ویبره مینماییم باید زمانی که شیلنگ ویبراتور داخل بتن قرارمیگیرد به دفعات بوده وهربار ازیک دقیقه تجاوز نکند وبعداز یک دقیقه باید آنرا دربتن جابجا نماییم .
آرماتوربندی
آرماتوربندی از حساترین و با دقت ترین قسمتهای ساختمان بتنی میباشد زیرا کلیه نیروهای کششی در ساختمان بوسیله میلگردها تحمل میشود بدین لحاظ دراجرا آرماتوربندی ساختمانهای بتنی باید نهایت دقت به عمل آید.
خمکردن آرماتور :
آرماتورهای تا قطر 12 میلی متر را میتوان با دست خم نمود ولی آرماتورهای بزرگتر از 12 میلمتر بهتر است با دستگاه مکانیکی مجهز به فلکه خم شود قطر فلکه خم، متناسب با قطر آرماتور بوده و باید به وسیله مهندس محاسب و مهندسی کارگاه تعیین گردد.
وصله کردن آرماتورها :
با توجه به اینکه طول میلگرد که به بازارها عرضه میشود 12 متر است و دراغلب قسمتهای ساختمان ها مخصوصاً د رشناژها میلگردهائی با طول بیشتر مورد نیاز میباشد و هم این طور قطعات باقی مانده از شاخههای بلند که بالاخره باید مصرف شود. ناگریز از وصالی میلگردها هستیم، بهتر است دقت شود حتیالمقدور این وصالی به حداقل برسد یعنی درموقع برشکاری طوری اندازهها را هم جور کنیم که ریزش آرماتورها زیاد نباشد و درصورت اجبار محل مصرف آرماتورهای وصلهدار با نظر مهندسی ناظر در جائی باشد که تنشها درآن جا حداقل است و باید توجه شود که دریک مقطع کلیه آرماتورها وصالی شده نباشد.
قالب بندی
قالبهای که برای بتن ساخته میشود اغلب چوبی بوده ولی برای کارهای سری سازی از قالبهای فلزی نیز استفاده میشود.
قالبها وداربست های زیر آن علاوه بر شکل دادن به بتن وزن آنرا نیز تا زمان سخت شدن تحمل مینمایند. بدین لحاظ اگر دراجرای آن دقت کافی نشود ممکن است در موقع بتنریزی واژگون شده موجب خسارت شود. در ساختمانهای بزرگ برای قالببندی نیز باید محاسبه انجام گرفته و نقشه اجرایی تهیه گردد ولی درساختمانهای کوچک به علت کمی حجم بتن احتیاج به محاسبه وتهیه نقشه برای قالب بندی وداربست آن ندارد.
شکل قطعات بتنی با اندازه آنها که باید ریخته شود باید به وسیله قالب تهیه شود. تخته و چوبی که برای قالببندی مصرف میشود باید کاملاً خشک بوده و در برابر رطوبت تغییر شکل ندهد زیرا تغییر شکل قالب موجب تغییر شکل بتن گشته و در شکل تیرها و ستونها و همچنین ممانهای وارده برآنها موثر میباشد. در ایران معمولاً از تختهای که به نام چوب روسی معروف میباشد برای قالببندی استفاده مینمایند.
انواع قالب
1) قالببندی پیها
درساختمانهای کوچک که معمولاً برای قالببندی پیها از آجر استفاده میکنند. بدین طریق که بعد از خاکبرداری و تعیین محورها اندازه پیها را با آجر چیده و بعد آجرچینی قالب شناژها را نیز به آن متصل مینمایند.
مشکل اساسی دراین نوع قالب بندی آن است که آجر، آب بتنی مجاور خودرا مکیده و آنرا خشک نموده و فعل وانفعالات شیمیایی را درآن متوقف مینماید و در نتیجه حداقل به ضخامت 5 سانتیمتر بتن مجاور خود را فاسد میکند برای جلوگیری از این کار بهتر است که رویه آجر با یک ورقه نایلون پوشانیده شود تا آجر و بتن مستقیماً درتماس نباشند. مزیت دیگر این ورقه نایلون آن ا ست که بعد از سخت شدن بتن آجرها به راحتی از قالب جداشده و میتواند درمحل های دیگر مورد استفاده قرارگیرد.
2) قالب بندی ستونها
اغلب ستونها بصورت چهارضلعی (مربع یا مستطیل) میباشد گاهی نیز ممکن است آرشیتکت ساختمان از نظر زیبائی مقاطع دیگری را از جمله دایره – بیضی و غیره پیشنهاد نماید برای قالب بندی ستونها ابتدا ابعاد ستون را از روی نقشه تعیین نموده و دو ضلع قالب را به همان میزان از تختههای مناسب بریده و به چوبهای چهارتراش که به آن" پشت بند" میگویند میخ مینمایند.
درمورد ستونها معمولاً به محض آن که بتن حالت روانی خود را از دست بدهد و بتواند شکل هندسی خود را حفظ کند قالب آن را باز میکنند و این درحدود 48 ساعت بعد از بتنریزی میباشد درمواقع بازکردن قالب باید توجه شود که قالب را با احتیاط طوری از بتن جدا نمایند که گوشههای تیز ستون خراب نشود برای جلوگیری از این کار بهتر است درگوشههای قالب فتیلههائی مثلثی شکل نصب نمایند تا در داخل قالب پختی کوچکی ایجاد گردد تا بتن ریخته شده درقالب تیز گوشه نبوده و درنتیجه شکننده نباشد. قالب ستون باید حتماً بعد از48 ساعت باز شود زیرا در غیراین صورت آب دادن به بتن به راحتی میسر نیست و ممکن است بتن خشک شده و به سوزد.
3) قالببندی تیرهای اصلی
دراغلب موارد بتن تیرهای اصلی و سقف یک پارچه ریخته است وآرماتورهای سقف و تیرهای اصلی به یکدیگر متصل میباشد. اگر ضخامت تیرهای اصلی از سقف بیشتر باشد گاهی این تفاوت ضخامت را از پائین منظور نموده و آنگاه آنرا با سقف کاذب اصلاح مینمایند وگاهی نیز این تفاوت ضخامت را از بالا منظور نموده برای هم سطح کردن کف و فرش نمودن اطاقها این اختلاف ارتفاع را با بتن سبک پر مینمایند.
درمورد اول قالب تیرهای اصلی از دوقسمت تشکیل میشود که این دو قسمت عبارتند از کف قالب وگونههای چپ و راست قالب ازپائین ولی اگر ضخامت تیرهای اصلی و سقف مساوی باشد و یا اختلاف ضخامت در بالا منظور شود در نتیجه قالب تیرهای اصلی فقط احتیاج به کف دارد.
4) قالب بندی سقف
درمورد سقف ساختمانهای بتنی آنچه که درایران معمول است اغلب تیرچه بلوک میباشد. گاهی نیز از دال بتنی پیش ساخته و یا بتن شده در محل استفاده مینمایند درمورد دال بتنی پیش ساخته احتیاج به قالب بندی نیست زیرا کارخانه سازنده با توجه به دهانه و بارهای مرده و زنده دالهای مورد لزوم را به عرض حدود یک متر ریخته و با چرنقیل در محل روی تیرهای اصلی که قبلاً ریخته شده و کاملا سخت گردیده است قرارمیدهد ولی درمورد سقفهای بتنی ریخته شده درمحل و سقفهای تیرچه بلوک برای هرکدام احتیاج به قالب بندی مخصوصی میباشد برای سقفهای بتنی که احتیاج به قالب بندی مفصلتر و محکمتر دارد معمولا ازبه هم میخ کردن تختهها و تشکیل صفحهای به ابعاد مورد نیاز استفاده میکنند که این تختهها را روی داربستهای چوبی قرارداده آنگاه شبکههای فلزی (آرماتوربندی) را روی آن قرار میدهند وبتنریزی مینمایند.
برای تنظیم قالب بندی وسهولت درقالب برداری ازگوه استفاده مینمایند. گوه قطعه چوبی یا سطح شیبدار است که درقالب بندی ساختمانهای بتنی برای رگلاژ سقف زیر تیرهای چوبی قرار میدهند.
سازه بتنی سازهای است که در ساخت آن از بتن یا به طور معمول بتن آرمه (سیمان، شن، ماسه و پولاد به صورت میلگرد ساده یا آجدار) استفاده شده باشد. در ساختمان در صورت استفاده از بتن آرمه در قسمت ستونها و شاه تیرها و پی، آن ساختمان یک سازه بتنی محسوب میشود.
امروزه بسیاری از پلها را از بتن آرمه می سازند. برای استفاده از پل های بلندتر و بیشتر شدن فاصله پایه پلها از تیر پیشتنیده استفاده می شود.
مزایای سازههای بتنی
۱- ماده اصلی بتن که شن و ماسه میباشد ارزان و قابل دسترسی است.
۲- سازههای بتنی که مطابق با اصول آیین نامهای طراحی و اجرا شده اند، در مقابل شرایط محیطی سخت، مقاومتر از سازههای ساخته شده با مصالح دیگر هستند.
۳- به علت قابلیت شکل پذیری بالای بتن، امکان ساخت انواع سازههای بتنی نظیر پل، ستون و ... به اشکال مختلف میسر است.[۱]
۴- سازههای بتنی در مقابل حرارت زیاد ناشی از آتش سوزی بسیار مقاوم اند. آزمایشهای نشان داده اند که در صورت ایجاد حرارتی معادل ۱۰۰۰ درجه سانتی گراد برای یک نمونه بتن آرمه، حداقل یک ساعت طول میکشد تا دمای فولاد داخل بتن، که با یک لایه بتنی با ضخامت ۲٫۵ سانتی متر پوشیده شده است، به ۵۰۰ درجه سانتی گراد برسد.
روشهای طراحی سازههای بتن آرمه
به طور کلی هدف از طراحی یک سازه، تامین ایمنی در مقابل فروریختگی و تضمین عملکرد مناسب در زمان بهره برداری است. چنانچه مقاومت واقعی یک سازه بطور دقیق قابل پیش بینی بود و در صورتی که بارهای وارد بر سازه و اثرات داخلی آنها نیز با همان دقت قابل تعیین بودند، تامین ایمنی تنها با ایجاد ظرفیت باربری به میزان جزئی بیش از مقدار بارهای وارده ممکن می گشت. لیکن عوامل نامشخص و خطاهای احتمالی متعددی در آنالیز، طراحی و ساخت سازهها وجود دارند که یک حاشیه ایمنی را در طراحی سازهها طلب میکنند. مهمترین ریشهها و منابع این خطاها عبارتند از:
الف: بارهایی که در عمل به سازه وارد میشوند و همچنین توزیع واقعی آنها ممکن است با آنچه در بارگذاری سازه فرض شده است متفاوت باشند.
ب: رفتار واقعی سازه ممکن است با رفتار تئوریک سازه، که بر اساس آن نیروهای داخلی اعضا محاسبه میشوند، تفاوت داشته باشد.
ج: مقاومت واقعی مصالح به کار رفته در ساخت سازه ممکن است متفاوت از مقادیر فرض شده در محاسبات باشد.
د: ابعاد قطعات و محل واقعی میلگردها ممکن است دقیقاً مطابق آنچه طراح در محاسبات خود فرض کرده نباشد.
بنابراین، انتخاب یک حاشیه ایمنی مناسب امر بسیار دشواری است که نحوه منظور نمودن آن، به صورت یکی از مشخصههای اساسی روشهای طراحی در آمده است. به طور کلی طراحی سازههای بتن آرمه به سه روش زیر صورت میگیرد[۲]:
۱: تنش مجاز
۲: مقاومت نهایی
۳: روش طراحی بر مبنای حالات حدی
روش تنش مجاز
این روش که قبلاً روش تنش بهره برداری یا روش تنش بار سرویس نامیده میشد، اولین روشی است که بصورت مدون برای طراحی سازههای بتن آرمه بکارگرفته شد. در این روش یک عضو سازهای به نحوی طراحی میشود که تنشهای ناشی از اثر بارهای بهره برداری (یا سرویس)، که به کمک تئوریهای خطی مکانیک جامدات محاسبه میشوند، از مقادیر مجاز تنشها تجاوز نکنند. منظور از بارهای بهره برداری یا سرویس بارهایی نظیر: بار زنده، بار مرده، بار برف و بار زلزله هستند. این بارها توسط آیین نامههای بارگذاری، مانند مبحث ششم مقررات ملی ساختمان تعیین میشوند. در این روش منظور از تنش مجاز تنشی است که از تقسیم تنش حدی ماده، نظیر مقاومت فشاری برای بتن و مقاومت تسلیم برای فولاد، بر ضریب بزرگتر از واحد، به نام ضریب اطمینان به دست میآید. تنشهای مجاز مصالح توسط آیین نامههای محاسباتی تعیین میشوند. به عنوان مثال مطابق آیین نامه ACI مقدار تنش فشاری مجاز بتن {displaystyle f'} c ۰٫۴۵می باشد.
بدین ترتیب مراحل این روش بطور خلاصه به ترتیب زیر هستند:
۱: تعیین بارهای وارد بر سازه
۲: آنالیز سازه و تعیین تنشها در مقاطع مختلف به کمک تئوریهای کلاسیک اجسام الاستیک
۳: تعیین تنشهای مجاز با استفاده از یک آیین نامه محاسباتی
۴: طراحی نهایی مقطع با این محدودیت که در هیچ نقطهای از سازه تنشهای ایجاد شده از تنشهای مجاز تجاوز نکنند
این روش به دلیل سادگی و سهولت کاربرد تا چندی قبل به عنوان قابل استفادهترین روش طراحی سازههای بتن آرمه مطرح بود. لیکن نقاط ضعف این روش استفاده از آن را محدود کرده است. مهمترین این نقاط ضعف عبارتند از:
الف: در این روش ایمنی به کمک تنها یک ضریب (ضریب اطمینان) و در یک مرحله منظور میشود، از آنجا که عواملی که لزوم تامین یک حاشیه ایمنی را ایجاب میکنند دارای ریشهها و شدتهای متفاوت هستند، در نظر گرفتن آنها تنها با کمک یک ضریب غیر منطقی است.
ب: بتن مادهای است که تنها تا تنشهای معادل نصف مقاومت فشاری آن به صورت الاستیک و خطی عمل میکند. بنابراین با بکار بردن درصدی از مقاومت فشاری بتن در محاسبات نمیتوان اطلاعی از ضریب اطمینان کلی سازه در مقابل فروریختگی به دست آورد.
ج: به کار بردن این روش در طراحی بعضی مقاطع با اشکالات تئوریک مواجه است. به عنوان مثال در مقاطع خمشی تنش واقعی فولاد غالباً کمتر از مقداری است که با این روش محاسبه میشود.
تا سال ۱۹۵۶ میلادی روش تنشهای مجاز مبنای محاسبات در آیین نامه ACI بود. این روش از سال ۱۹۷۷ تنها در قسمت ضمائم آیین نامه و تحت عنوان روش دیگر طراحی جا داده شد
روش مقاومت نهایی
روش مقاومت نهایی که در آیین نامه ACI به نام روش طراحی بر مبنای مقاومت موسوم است، حاصل مطالعات گسترده روی رفتار غیر خطی بتن و تحلیل دقیق مسئله ایمنی در سازههای بتن آرمه میباشد. روند طراحی در این روش را میتوان به صورت زیر خلاصه نمود:
۱: باربهره برداری به وسیله ضریبی موسوم به ضریب بار افزایش داده میشود، بار حاصله را اصطلاحاً بار ضریبدار یا بار نهایی می نامند.
۲: بارهای ضریبدار بر سازه اعمال میشوند و به کمک روشهای خطی آنالیز سازه ها، نیروی داخلی مقاطع محاسبه میشود. به این نیروی داخلی اصطلاحاً مقاومت لازم گفته میشود. مقاومت لازم در یک مقطع شامل: مقاومت خمشی لازم، مقاومت برشی لازم، مقاومت پیچشی لازم و مقاومت بار محوری لازم است.
۳: برای هر مقطع، مقاومت طراحی آن از حاصلضرب مقاومت اسمی در ضریبی کوچکتر از واحد به نام ضریب کاهش مقاومت به دست میآید. مقاومت اسمی، حداکثر مقاومتی است که مقطع قبل از گسیختگی از خود نشان میدهد. مقاومت اسمی یک مقطع مشتمل است از: مقاومت خمشی اسمی، مقاومت برشی اسمی، مقاومت پیچشی اسمی و مقاومت بار محوری اسمی.
۴: طراحی مقطع به نحوی که در آن مقاومت لازم از مقاومت طراحی کمتر باشد.
روش طراحی بر مبنای مقاومت، امروزه اساس کار طراحی سازههای بتن آرمه میباشد.[۴]
روش طراحی بر مبنای حالات حدی
به منظور تکامل روش مقاومت نهایی، به ویژه از نظر نحوه منظور نمودن ایمنی، روش طراحی بر مبتای حالات حدی ابداع گردید. این روش هم اکنون مبنای طراحی در تعدادی از آیین نامههای اروپایی است، با این حال این روش هنوز نتوانسته است جای روش مقاومت نهایی را در آیین نامه ACI بگیرد. این روش از نظر اصول محاسبات مربوط به مقاومت، مشابه روش طراحی بر مبنای مقاومت است و تفاوت عمده آن با روش قبل، در نحوه ارزیابی منطقی تر ظرفیت باربری و احتمال ایمنی اعضا میباشد. در این روش نیازهای طراحی با مشخص کردن حالات حدی تعیین میشوند. منظور از حالات حدی شرایطی است که در آنها سازه مورد نظر خواستههای طرح را تامین نمیکند. طراحی سازه با توجه به سه حالت حدی زیر صورت میگیرد[۵]:
۱: حالت حدی نهایی، که مربوط به ظرفیت باربری میشود.
۲: حالت حدی تغییر شکل (مانند تغییر مکان و ارتعاش اعضا)
۳: حالت حدی ترک خوردگی یا بازشدن ترک ها
مدل سازی سازه
امروزه در کشورهای صنعتی و پیشرفته با تعریف کاتالوگ محصولات از فولاد و بتن تا سنگ نما در نرم افزارهای مدل سازی اطلاعات ساختمان BIM سازنده،طراح و مالک به سادگی در مراحل ابتدایی با انتخاب محصول مشخص شده و جایگذاری آن در مدل با خصوصیات و رفتار ناشی از قرارگیری هر المان در ساختمان آشنا شده و میتواند به صرفه ترین انتخاب از لحاظ اقتصای،انرژی و مقاومت را انجام دهد