تحقیق درباره زردشت (word) 7 صفحه
چکیده
سؤال: دینی به نام زرتشت آیا وجود داشته است ؟ نام پیامبر آن را بگویید من شنیده ام که وجود دین زرتشت قطعی نیست و علمای شیعه در این مورد تردید دارند.
ý با سلام و احترام خدمت شما پرسشگر گرامی که به دنبال رفع دغدغههای علمی به تلاش و کاوش فکری پرداخته و از رهگذر سئوال به شکوفایی اندیشه خود یاری میرسانید.
از اینکه با مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه مکاتبه نمودهاید صمیمانه تشکر میکنیم، امید آن که تحقیق و پاسخ ارایه شده رهگشای اندیشه پویشگرتان باشد.
در این که آیین زرتشت در ایران و خراسان قدیم رایج بوده تردیدی وجود ندارد و بعد از ظهور اسلام به افول گرایید و لی در این که آیین زرتشت دین الهی باشد تردید وجود دارد.
اما دربارة دین رسمی قبل از زرتشت اطلاعات بسیار زیادی وجود ندارد، و بین مورخان اختلافاتی دیده می شود. به همین جهت جان بی ناس مورخ مشهور می گوید: شرح و بیان داستان پیدایش مذهب زرتشت کار آسانی نیست ... مآخذ موجود چندان روشن و موثق نیستند.[1]
ولی آنچه از منابع موجود بدست می آید ایرانیان باستان یکتاپرست بوده و دارای دینی الهی بوده اند، هرچند که شاید تحریف شده باشند. و سرنوشت ادیان دیگر را پیدا کرده باشند.
از کتب مقدس مانند تورات، انجیل و قرآن استفاده می شود مردم ایران قبل از پیدایش زرتشت دارای دین مجوس بوده اند. هرجا از دیانت کهن ایران نامی به میان آمده است به لفظ مجوس اکتفا شده است.
در قاموس قرآن آمده است که لفظ مجوس فقط یک بار در قرآن بکار رفته و مراد از آن ایرانیان قدیم می باشد که دین آنان را در کنار یکی از چهار دین مشهور دوران باستان قرار می دهد. گفته می شود که مذهب مجوس در اصل مذهب شرک نبوده و در ردیف ادیان توحیدی قرار داشته است.[2]
یک محقق ایرانی می گوید: در هیچ یک از کتب آسمانی تورات، انجیل، و قرآن از کتاب اوستا که کتاب مقدس زرتشتیان است، صریحاً نام برده نشده و هرگاه از مذهب باستانی ایرانیان سخن به میان آمده تنها به نام «مجوس» بسنده کرده اند و این قوم را نمایندة مذهب ایران باستان دانسته اند.[3]
قدیمی ترین مدرکی که نامی از مجوس در آن برده شده کتاب ارمیای نبی است.[4] در منابع مسیحی هم در انجیل متی از چند نفر از مجوسیان یاد شده است.[5]
در قرآن مجید تنها یک بار لفظ مجوس آمده است و آن آیه هفده از سوره مبارکه حج است.
بدین ترتیب مجوس در منابع دینی از جمله قرآن و روایات جزو اهل کتاب شمرده شده و در آن روایات تصریح شده که دین مجوس یک دین الهی بوده است. در بعضی از روایات به اسم کتاب مجوس نیز تصریح شده است آنجا که از امام صادق ـ علیه السّلام ـ از مجوس سؤال کردند فرمود: آنان پیغمبری داشتند که او را کشتند و کتابش را سوزاندند و اسم آن کتاب جاماسب بود و در روایات دیگر اسم مجوس جاماسب و اسم پیغمبرشان اماسب آمده است.[6]
اما چیزی که هست بسیاری از روی اشتباه زرتشت را پیغمبر مجوس دانسته اند و برای پیغمبر بودن زرتشت از نظر اسلام، آیات و روایاتی که نمونه ای از آنها در بالا آورده شد، دلیل آورده اند، در صورتی که اگر کمی دقت بکنیم خواهیم دید که مجوس غیر از زرتشت است.
هرچند مسلمانان هم موقعی که ایران را فتح کردند برای اینکه خون مردم ریخته نشود روی تسامح اسلامی مفهوم لفظ اهل کتاب را تعمیم دادند و با تمام ایرانیان معامله اهل کتاب نمودند. و حتی بعدها بت پرستان اروپا و هند و تبت نیز توانستند به عنوان مجوس در قلمرو اسلامی بسر برند.[7]
این آیین در آغاز، آئین توحیدی و یکتاپرستی بوده که بعدها بر اثر عوامل مختلفی تغییر صورت و ماهیت داده است.[8]
شیخ صدوق می نویسد: «از مجوس جزیه گرفته می شود، زیرا پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمودند: در مورد آنان مانند اهل کتاب رفتار کنید. زیرا آنان پیامبری به نام «دامسب» داشتند که به قتل رسید و کتابی به نام جاماسب داشتند که بر روی دوازده هزار پوست گاو نوشته شده بود که سوزاندند.[9]
بنا براین آیین مجوس غیر از آیین زرتشت است که معمولا به اشتباه هر دو را به عنوان آیین زرتشت می پندارند، ولی این آیین هم همانند دیگر آئین های آسمانی مثل مسیحیت دچار تحریف شد و به ثنویت و دوگانه پرستی گرایید و تعالیم آن با خرافات و موهامات زیادی آمیخته شد و زرتشت که در دوران بعد پیدا شد در آیین مجوس اصلاحاتی به عمل آورده است چنانچه از خود زرتشت نقل است که: قصد او این بوده است که صفای قدیمی مذهب را برگرداند به این معنی زرتشت خود موسس دین نبوده است، بلکه عقاید قدیمی و معتقدات زمان خود را در هم آمیخت و صورت نوین و ارزش خاصی بدان بخشید.[10]
فرقه های مجوس
مجوسیان چهار فرقه معروف دارند
[1] .جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص 450، انتشارات اسلامی، چ چهارم، 1370.
[2] . اقتباس از مبلغّی آبادانی، عبدالله، تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ص 368، ج اول، چ اول 1373.
[3] . اقتباسی از تاریخ ادیان و مذهب جهان، همان، ص 398.
[4] . تورات، باب 39، جمله 13، به نقل از اسلام و ایران، ص 298. همان.
[5] . انجیل متی، باب دوم از اول تا آخر، ص 2 و 3، به نقل از اسلام و ایران، همان.
[6] . وسائل کتاب الجهاد، باب 49، حدیث 3 و 5. شیخ حرّ عاملی چاپ بیروت.
[7] . زرین کوب، دکتر عبدالحسین، کارنامة اسلام، فصل اول، ص 1، انتشارات امیرکبیر، چ نهم، 1382.
[8]. استادی، رضا، مقدمه ای بر ملل و نحل یا ادیان و مذاهب، قم، انتشارات اسلامی، 1374ش، ص101.
[9]. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین، 1404ق، ج2، ص53.
[10]. مجله تخصصی کلام، شماره 32، ص6، و ترابی، علی اکبر، تاریخ ادیان، تهران، اقبال، 1347ش، ص241.
[11]. ابوالقاسمی، محسن، دین ها و کیش های ایرانی، ص26 ـ 28.
[12]. همان، ص64 ـ 65.