دیدگاههای مختلف درباره معماری پایدار
چالش معماری پایدار در ارتباط با یک راه حل جامع برای ملاحظات محیطی و در عین حال برای بدست آوردن سطح کیفیت زندگی و ارزشهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و آسایشی میباشد. فلامکی از توسعه پایدار به صورت انگیزهای بزرگ برای در سالهای پایانی سده»: نو اندیشیهای معماری یاد میکند بیستم، معماری اکوسیستمی، معماری ای که چگونگیهای شکل و ارتباطاتی و شالودهای چرخههای زندگی یا اکوسیستمها را نقطه آغازین پژوهش و مکان و نقطه پایانی طراحی میگیرد، به میان میآید ... از یک سو، معماری با تمامی الزاماتی که برای برپا نگه داشته شدن دارد و پایدار ماندن دارد، به میان میآید و از سوی دیگر، تمامی دانشهایی که هر یک «... به صورتی خاص خود، با جهان طبیعت سر و کار دارند فلامکی، ۱۳۸۱. او هم چنین ادامه میدهد که برای بر شمردن شاخههای آمیختگی ای که این بینش معمارانه را شکل دادهاند، به همراه و در توازی با جناح پیشرفته دانش سیبرنتیک و دانشهای محیطی پایه، نمیتوان به شاخهای از فعالیتهای علمی- تجربی ای که بیشتر مدنی- انسانی به ابعاد جهانی اند، توجهی نداشت. جایی که از محیط زیست و به ابعاد گوناگون و نسبتاً پرشمار توسعه پایدار، به معنای فراگیرش گفتگو م یشود. همان طور که گفته شد، توسعه پایدار قصد دارد که تغییر مهمی را در فهم رابطه انسان و طبیعت ایجاد کند ولی راه حلهای ارائه شده در توسعه پایدار در زمینه محیط ساخته شده و معماری همچنان راه حلهای ماشینی است و در اصلاح به دیدگاه و ایدئولوژی انسان نسبت به طبیعت منجر نشده و رابطه انسان و طبیعت به صورت کامل و صحیحی تعریف نمیشود. در ادامه جهت آگاهی از نظرات متفاوت به بعضی از دیدگاهها در رابطه با معماری پایدار و راه حلها اشاره شده است.
آنچه میتوان انجام داد
نویسندگان زیادی هستند که به موضوع چالش انگیز پایداری تنها با یک وضعیت و طرز برخورد؛ یعنی «آنچه میتوان انجام داد» نزدیک شدهاند. برای مثال: پل حیات و براین ادوارد استدلال میکنند که «یک قسمت وسیعی از طراحی پایدار، آن چیزی است که ، از طریق ذخیره انرژی انجام میدهیم» در حالیکه میدانیم، طراحی «ایجاد فضاهایی است که سالم، بادوام، اقتصادی و حساس به نیازهای بومی میباشند». آنها همچنین به تعریف ساختار پایدار اشاره میکنند به عنوان «ایجاد و مدیریت ساختمانهای سالم که براساس ضوابط محیطی و منابع کارا میباشند».
از دیدگاه ریچارد راجرز طراحی پایدار قصد دارد تا با نیازهای آینده رو به رو شود بدون آن که، منابع طبیعی باقیمانده برای نسل آینده را از بین ببرد. در مورد ساختمانها، طراحی پایدار به کارایی منابع، انرژی حداقل، انعطافپذیری و عمر طولانی، اشاره میکند .Rogers,2007 به نظر جونگ جین کیم در سطح نخست، سه اصل اساسی برای پایداری در معماری مطرح میشود: صرفه جویی در مصرف منابع که با کاهش مصرف، استفادهٔ مجدد و بازیافت منابع طبیعی به کار گرفته شده در ساختمان سر و کار دارد، طراحی براساس چرخه حیات، که روشی را برای تحلیل فرایند ساختن بنا و تاثیرات آن بر محیط زیست مطرح میکند و دست آخر طراحی انسانی، که بر تعامل بین انسان و جهان طبیعی تمرکز دارد. او همچنین روشها و نکات لازم جهت نیل به این سه اصل را، توضیح میدهد 1998,Kim.
گستره بی پایان روشها
برخی معماران نگرش دیگری به معماری پایدار را مطرح میکنند: «برخلاف اظهار عقیده بسیاری از متخصصان دربارهاینکه چه چیزی روش معقول محیطی برای معماری میباشد و چه چیزی نیست، هیچ چیز قطعی و مسلمی وجود ندارد.» مانند تمام آیینهای جدید، محدوده بی پایانی از اختلافات تعلیمی وجود دارد روشهای مختلف بسیاری موجود است، در این راستا از طیف معتقدان به دیوارهای گلی تا علاقهمندان به مکانیسمهای با فناوری پیشرفته را میتوان اشاره نمود Sudjic,1995:25.
پایداری اقتصادی، محیطی، فرهنگی-اجتماعی
گاهی پایداری هر سه سامانه اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی و محیطی، خط بنیان سهگانه نامیده میشود که توسط آن دوام و موفقیت توسعه و طراحی، ارزیابی میگردد[۱۳]
به صورت تحتالفظی، معماری پایدار بر روی پایداری معماری، به عنوان یک رشته علمی و هم به عنوان محصول یک رشته علمی، توجه میکند. در مواردی که تاکید آن روی محورهایی چون آینده باشد، بر بهترین روش طراحی و برنامه ریزی قلمرو عمومی متمرکز شده است، در این راستامواردی چون: استدلالهای کلیدی، مفاهیم شهرسازی-معماری و پایداری جالب و در خور توجه هستند که شدیداً به هم گره خوردهاند. روشهای اکولوژیکی و پایداری فرهنگی نمیتوانند جداگانه و مجزا متعهد شوند. مسئولیت ضمانت محیطی، به معنی حساسیت فرهنگی، پایداری فرهنگی میباشد که میبایست شامل آگاهیهای اکولوژیکی باشد. برای شهرهای بدون ترکیب سازگار این دو، هیچ آینده ماندنی و قابل دوامی نخواهد بود.[۱۴]
اخیراً، بسیاری از روشهای فناوری محیطی، قبل از اینکه با موفقیت کامل شوند، با شکست مواجه میشوند؛ به دلیل ناتوانی طراحانشان که نتوانستهاند، پیوستگی و محتوای فرهنگی- اجتماعی معماری را تشخیص دهند، یا اینکه نیازها و انتظارات کسانی را که قصد دارند از آن استفاده کنند درک نمایند. در واقع، در اینجا، صحبت درباره فراموشی میباشد که چگونه فرهنگ و ارزشهای محلی را باید حفظ کرد و فراموش ننمود. این موضوع حقیقتاً روی موفقیت یا شکست یک پروژه تأثیر میگذارد. فرایند جهانی پیشرفت فناوری در زمینههای اطلاعات و ارتباطات، منجر به افزایش میزان مصرف، شهرسازی مداوم و رشد بینالمللی سرمایهها شده و تجارت در سراسر جهان، موجب گردیده فرهنگ با الگوهای جدید نژادی و رابطههای فرهنگی به امر غیر منتظره فرهنگهای ترکیبی، تبدیل شود. در همان زمان، رشد سریع فناوری، در افزایش مشکلات محیطی در مقیاس جهانی تاثیر میگذارد، که نتیجه آن را در بلایای اکولوژیکی که نمونه آن از بین رفتن سریع منابع و گونههای طبیعی و مصرف بالا و افزایش مقادیر اتلاف انرژی میباشد، میتوان دید. بدین ترتیب اینگونه درک میشود که محیط مصنوع به عنوان یک شاخه فرهنگی برجسته و مصرف کننده اصلی انرژی و منابع به طور جدی در هر دو فرایند دلالت میکند. دانش همیشه به ناچار بومی است؛ غیرقابل تقسیم از اسباب و محفظه اش ممکن است کسی این واقعیت را مخفی کند یا محو نماید ولی نمیتواند آن را از بین ببرد.[۱۵]
ثابت شده که اطلاعات و دانش درباره ایدهها و مهارتهای جدید و بسیاری از فناوریهای نو را، به سختی میتوان به دیگر فرهنگها و کشورها انتقال داد. حتی بعد از اینکه به یک زمینه فرهنگی جدید معرفی شدهاند، یا به صورت جزئی اجرا شدهاند یا سازگار نبودهاند و جایگزین شدهاند و یا حتی نادیده گرفته شدهاند. به نظر میرسد که کلید این مشکل در ناتوانی کسانی باشد که در طراحی و ترویج فناوریهای جدید، انتظارات و آرزوها و نیازهای فرهنگی محلی را به شمار نیاوردهاند. قبل از اینکه ادعا شود این فناوریها به عنوان یک واقعیت، قابل اجرا و با ارزش هستند، میبایست دریافت که آنها به صورت پیچیدهای به فرهنگ پیوند خوردهاند و فناوریهایی که برای یک گروه مردم پذیرفته شده است، لزوماً توسط بقیه پذیرفته نخواهد شد.[۱۶]
بنابراین درک زمینه و محتوای فرهنگ محلی به منظور اجرا و انتقال موفقیت آمیز فناوریها و دانش بشر ضروری میباشد. فناوریها و تمرینهای جدید، برای اینکه پذیرفته شوند و کار کنند، نیاز دارند که با انتظارات و نیازها، دانش مردم و فرهنگی که احتمالاً آن را به کار میگیرند، در یک خط باشند. البته این موضوع غیرقابل انکار است که فرهنگ مصرف مردم و نگاه آنها نسبت به طبیعت، به تدریج تغییر کرده و اصلاح رویکرد آنها نیز امری حیاتی است؛ چرا که فناوریهای جدید میبایست با فرهنگ صحیح تؤام با آن ترویج گردند و به نظر میرسد که علاوه بر فرهنگ بومی، اصلاح آن نیز میبایست مد نظر قرار گیرد.
نظریات معماران در مورد معماری پایدار
طراحی پایدار را میتوان طراحی اکولوژیک تعریف کرد در واقع طراحی پایدار را میتوان نوعی از طراحی قلمداد کرد که در طول حیات چرخه خویش با سیستمهای اکولوژیکی کره زمین هماهنگی کامل دارند
طراحی پایدار یعنی حداکثر کارایی با حداقل ابزار در اکولوژی دقیقاً مصداق همان ضرب المثل که میگویند((کمتر، بیشتر است)) طراحی پایدار یعنی استفادهٔ ایدهآل از ابزار معماری جهت صرفه جویی در انرژی به جای استفاده از سیستمهای مکانیکی زائد که جهان را به سوی گرمتر شدن هدایت مینمایند.
اصلی ترین نکته در طراحی پایدار انتخاب مصالح و نوع عملکرد یک ساختمان در حال ساخت است ساختمانها باید تا ۸۰ درصد و یا بیشتر در تامین انرژی مورد نیازشان خودکفا باشند.
طراحی پایدار نوعی طراحی است که قصد دارد به نیازهای امروز بدون آسیب رساندن به منابع نسلهای آینده پاسخ دهد نکات کلیدی در این طراحی انرژی مصرفی کم انعطافپذیری بالا و راندمان بالادر استفاده از منابع میباشد.
پایداری میتواند به عنوان یکی از کلیدی ترین جنبهها در حرفهٔ ما در نظر گرفته شود چون۵۰درصد از انرژی در اروپا در بخش ساختمان مصرف میشود. در این مقوله وظیفه [[[معماری]] بسیار مهم میباشد.
نمونه معماری پایدار
این ساختمان درنیویورک قراردارد که توسط نورمن فاستر، معمار بسیارمعروف، طراحی شده و نمونهای بارز از یک بنای پایداراست.
معمار با انتخاب طرحی منحصربهفرد برای این بنا، موجب کاهش ۲۰ درصدی فولاد مصرفی در ساخت آن شده است. همچنین، ساختمان مجهز به سنسورهای حساس به نور خورشید برای تنظیم روشنایی لازم درفضاهای داخلی است.
این ساختمان به دلیل اینکه دربیشتراوقات سال از هوای خارج از ساختمان به عنوان تهویه مطبوع استفاده میکند، ۲۲ درصد دیاکسیدکربن کمتر وارد هوا میکند.[۱۷]
این ساختمان توسط گروه معماری Orlando de Urrutia طراحی شده که ایده آن از قطره آب بوده که قابلیت جابه جایی و چرخش هوا به داخل آب را دارد سطح زیرین این ساختمان که کاملاً بر روی آب طراحی شده به صورت مدور در درون آب میچرخد. در بدنههای این ساختمان تعداد زیادی سیستمهای فتوولتائیک قرار دارد که در کوتاه ترین زمان بیشترین سلولهای خورشیدی را جذب میکند. سیستم تهویه داخل ساختمان به صورت خودکار و با جابه جایی آب و هوا در زیر بدنه ساختمان قرار گرفته که عمل پاکسازی هوا را انجام میدهد و جلوگیری مینماید از پخش شدن گازهای گلخانهای. این ساختمان آبی از بخشهای مانند اتاق کنفرانس، رستوران، سالن تئاتر تشکیل شده است که به عنوان یکی از جاذبههای توریستی محسوب میشود
این برج در کوالالامپور مالزی واقع شده است ایده اصلی این برج از ساختمانهای سنتی کشور مالزی میباشد فرم این برج به صورت قایقهای بادبانی که به صورت قوس دار میباشد نمایان شده است. مساحت کل پروژه ۲۷۸۰۰۰ متر مربع میباشد که پوسته این ساختمان به صورت هوشمندانهای عمل مینماید به همین دلیل باعث صرفه جویی ۵۰ درصدی در مصرف انرژی میگردد برای تهویه در ساختمان از خنککنندههای طبیعی استفاده میشود که جهت قرار گیری برجها با توجه به جهت باد طراحی شده است در این برج از انرژی خورشید و باد و آب به روشهای گوناگونی استفاده شده است.[۱۸]
این برج توسط گروه معماری Kuiper Comp agnons طراحی شده است که در آینده نزدیک عملیات احداثی آن آغاز میگردد. در این مجتمع با توجه به الگوهای شهر جاکارتا از مصالح بومی در منطقه اقلیم شهر جاکارتا و نوع بافت شهر استفاده شده است. ایده اصلی طراحی از توپوگرافی یک دره باریک بوده که در نهایت دو ساختمان با پیج و تابی موزون و چرخشی گام به گام به سمت داخل و هسته مرکزی قرار گرفته است که دارای ۶ طبقه پارکینگ که ۳ طبقه از آن در زیر زمین قرار گرفته که در طبقه ۴ مجتمع یک باغ سرتاسری موجود میباشد و از طبقه ۴ تا ۱۶ دو ساختمان از یکدیگر جدا شدهاند و چرخشی زیبا را به نمایش گذاشتهاند از مهمترین اصول طراحی پایدار در این مجتمع استفاده از تهویه طبیعی به دلیل کاهش استفاده از خنککنندهها مکانیکی میباشد که از نور خورشید در نما جهت بهرگیری از باد طراحی گشته است. تمامی آب باران در این مجتمع تصفیه میشود، پانلهای خورشیدی در سقف مجتمع انرژی خورشیدی را به انرژی الکتریکی تبدیل مینماید. سیستم سازهای این مجتمع در مقابل زلزله و سونامی مقام و محکم میباشد.[۱۹][۲۰][۲۱]
این ساختمان محل کار مرکزی شرکت ابایاشی است که در زمینههای اختراع، ابتکار و توسعه فناوری فعالیت دارد. هدف از ایجاد این شرکت ایجاد فناوریهای جدید از طریق پژوهشهای یکپارچه است؛ که در نهایت در اختیار مشتریان و جامعه قرار میگیرد. این ساختمان با استفاده از ۳ سیستم پیشرفته توانسته تولید گازهای گلخانه ایی و را کاهش دهد. ۱. سیستم تأسیسات فعال با اثربخشی بالا ۲. سیستم مدیریتی برای کاربرد انرژی کارآمد و مؤثر ۳. استفاده از تدابیری برای تولید انرژی در محل خود ساختمان بعلاوه این ساختمان از طرف مؤسسه CASBEE (سیستم مدیریت ساختمانهای پاییزی و سبز در ژاپن) رتبه S و امتیاز ۶/۷ را کسب کرده است.
مجموعه انرژی صفر بدینگتون (مجموعه انرژی صفر بدینگتون) اولین و وسیعترین اکو مجموعه خنثی انگلستان میباشد و یک شهر مسکونی با چهل دقیقه فاصله در جنوب شرق لندن واقع شده است. این مجموعه شامل ۸۲ خانه مسکونی، ۱۶۰۰ مترمربع مکان کار، یک سالن چندمنظوره، یک فروشگاه در سایت، کافه تریا و مرکز بهداشت و سلامت و تسهیلات مراقبت از کودکان میباشد.
این پروژه در سال ۱۹۹۸ شروع شد و در سال ۲۰۰۱ کامل گشت و ساکنان از سال ۲۰۰۲ در این مجموعه زندگی میکنند. کانسپت طراحی این مجموعه از تمایل به خلق یک ((مجموعه انرژی فسیلی صفر)) بوجود امد، نوعی که میزان انرژی را که مصرف میکند از منابع تجدیدپذیر بدست میآورد، بنابراین هیچ کربن خالصی را به اتمسفر صادر نمیکند.
شهر پایدار
فرم شهر از تمامی عناصر و اجزای کالبدی قابل رویت شهر شکل می پذیرد و متشکل از عناصر طبیعی و مصنوع بوده، تبلور فضایی و شکلی فعالیتهای جوامع است. ماهیتی ترکیبی و سه بعدی دارد که نه تنها در سطح، بلکه در حجم نیز تجسم مییابد.. کوچکترین اجزا و عناصر این ترکیب در چارچوب عناصر مصنوع انسان، ساختمانها، شبکه راهها، فضاهای بازوتاسیسات شهری هستند. (www.plannig. Mashhad.ir)
نتیجهگیری
عواملی از قبیل کاهش منابع فسیلی و خطراتی چون گرم شدن زمین، افزایش جمعیت، کاهش منابع آب آشامیدنی، کاهش منابع محیطی، آلودگی محیط زیست و... حال و آینده کره زمین را به مخاطره انداخته است. دراین راستا طراحی صحیح ساختمانها و کالبد شهرها میتواند یکی از تاثیرگذارترین ارکانها در ساخت جهانی مبرا از این تهدیدها در آینده باشد. با به کار بردن اصول معماری پایدار و توسعهٔ شهرهای پایدار میتوانیم علاوه بر ایجاد یک فضای راحت و با آسایش برای زندگی از تهدیدهای پیش رو جلوگیری نماییم. ایجاد شهرهای پایدار نه تنها میتواند حصول به خطرات آینده را کم رنگ کند، بلکه توانایی بهبود امنیت اقتصادی و اجتماعی جوامع را دارد. در مقیاس شهری، طراحی پایدار بر سه محور اصلی زیر میباشد:
منابع محیطی (شامل ریز
انسان از ابتدای آفرینش به نوعی از محیط زیست اطراف خود الهام گرفته است و در ساخت و طراحی وسایل مورد نیاز خود از آنها استفاده کرده است.بیونیک و معماری بیونیک علمی است که به الهام یابی فنی از ساختمانها ، رفتارها و ارتباطات گوناگون عالم جانداران می پردازد.
عنکبوت ها با طراحی و بافتن ریسمان هایی که به استحکام پولاد هستند ، برای خود آشیانه هایی می سازند ، یا زنبورها با رعایت کلیه قوانین هندسی ، پناهگاهی امن و مطمئن برای خود طراحی می کنند.
موریانه ها خانه های خود را در بیابان ها در هوایی بسیار گرم می سازند و تلاش می کنند با کندن راه هایی پیچیده در خاک ، سیستم گرمایی و تهویه داخل لانه های خود را خنک و متعادل نگه دارند.
خاک انباشت لانه های آنها به صورت یک مجموعه کامل طراحی شده تا بتوانند نیازهای طبیعی خود را تامین کنند. اینها نیز معمارند ولی معمارا نی طبیعی.
طی حدود 3/8 میلیارد سال از آفرینش زمین ، طبیعت خود ، طراح و معمار نهایی است. طی این مدت گیاهان و جانوران توانسته اند با طراحی لازم بر مشکلات محیط زیست فائق آیند بیونیک که در لغت به معنی"زیست شناختی " یا " به کارگیری اندام های ساختگی طبیعی" آمده است برای اولین بار توسط دانشمند آمریکایی به نام جک .ای.استیل در سال 1959 به کار برده شد.
وی بیونیک را علم سیستم هایی که شالوده و پایه تمامی سیستم های زنده است می دانست .
انسان در طول زندگی خود سعی دارد که برای ساخت و طراحی مکانها و وسایل مورد نیاز خود از طبیعت و محیط زیست اطراف خود الهام بگیرد.
انسان و معماری
شاید انسان ویترووینی داوینچی که بر اساس کتاب در باب معماری ویتریویوس ترسیم شده اولین نگاه و اندیشه مکتوبی بود که اهمیت ابعاد انسانی را به عنوان یکی از مهم ترین عوامل برپا شدن معماری بیان کرد.
تناسباتی که قرن ها توسط یونانیان بکار رفته بود و در تمدن روم به درجه ای از اعتبار رسید که عظیم ترین بنای رومیان،کلوسئوم،برای رعایت این تناسب نه تنها در نما تقسیم شد بلکه دهنه های هر ردیف از ستون ها نیز برای رعایت این نسبت مهم فاصله گرفتند تا انسان رومی خود را در برابر معماری حقیر نپندارد و تعریف شهروند به عنوان تصمیم گیرنده در دولت شهرها حفظ شود،اتفاقی که در معماری مصر ویا چین به وقوع نپیوست و انسان همواره به عنوان ابزاری برای ایجاد معماری بود.
انسان به عنوان یکی از عوامل دخیل در معماری چه از نظر منظرهدف غایی معماری که برآوردن نیاز اوست و چه از نظر تاثیر جهان بینی و فرهنگ او در ایجاد معماری،همواره دو بعد متفاوت در معماری موثر بوده است.انسان به عنوان یک فرد متفائت از دیگران با تمایلات و خواسته های مادی،روانی،و از جنبه ای دیگر انسان به عنوان افراد و اجزای یک جامعه بررسی میشوند. در هیچ جامعه ای نیز افراد منزوی از یکدیگر نیستند و دلیل نیازهای مختلف با دیگر افراد جامعه ارتباط برقرار میکنند.هر رابطه اجتماعی نیز نیازمند مکانی است که ارتباطات فضایی در آن مکان برخاسته از روابط اجتماعی کاربران آن مکان است.در نتیجه معمار باید در پی شناخت نیازهای انسانی هم از منظر فردی و هم از منظر جامعه باشد و بعد به پاسخگویی مناسب به این نیازها برآید.این ارتباطات فضایی بین افراد بدلیل عوامل گوناگونی چون،تمایل به نزدیکی،حفظ حریم،فرار،امنیت و ....سیستیمی بسیار پیچیده است.بر همین اساس،فضای معماری تنها با توجه به فضای ریاضی و تناسبات بدن انسان طراحی نمی شود بلکه در طراحی فضا نکاتی باید رعایت شود تا ارتباطات اجتماعی-روانی بین انسان ها نیز تقویت شود و یا خللی در آن ایجاد نشود.
با افزایش روز افزون جمعیت و همچنین کاهش منابع انرژی، مصرف بهینه انرژی امری بدیهی می باشد. در این راستا نقش سیستم های گرمایشی بهینه ساختمان ها و مجتمع های مسکونی در کنترل و بهینه سازی مصرف انرژی مهم وقابل تامل می باشد. سیستم حرارتی گرمایش از کف که انتقال حرارت به صورت تشعشعی (تابشی) سهم زیادی در فرآیند گرمایشی آن دارد، درمقایسه با سایر سیستمهای حرارتی نه تنها در صرفه جویی و بهینه سازی مصرف انرژی بلکه در مقوله رفاه و آسایش ساکنان ساختمان ها دارای نقاط قوت بسیاری می باشد. در سالهای اخیر، سیستم گرمایشی از کف در کشورهای اروپائی و آمریکا بسیار متداول شده است و دلیل این گسترش روزافزون بهینه بودن مصرف انرژی، توزیع یکسان گرما در تمامی سطح و فضا و دوری از مشکلات موجود در سایر روش ها ، به عنوان مثال سیاه شدن دیوارها، گرفتگی و پوسیدگی لوله ها و… می باشد. استفاده از روش گرمایش از کف جهت گرمایش محل سکونت از دیرباز به طرق مختلف انجام می گرفته است. بطوریکه رومی ها زیر کف را کانال کشی کرده و هوای گرم را از آن عبور می دادند و کره ای ها دود حاصل از سوخت را قبل از اینکه از دودکش عبور کند از زیر کف انتقال می دادند. در سال 1940 نیز فردی بنام سام لویت برای این منظور لوله های آب گرم را در زیر کف قرار داد. درکشور ایران نیز درمناطق کوهستانی و سردسیر ازجمله آذربایجان این روش مورد استفاده قرار می گرفته، که بیشترین مورد استفاده آن درحمام ها بود. به طور کلی سه نوع روش گرمایش از کف موجود است: 1-گرمایش با هوای گرم 2-گرمایش با جریان الکتریسیته 3-گرمایش با آب گرم به دلیل اینکه هوا نمی تواند گرمای زیادی را درخود نگاه دارد روش هوای گرم در موارد مسکونی چندان به صرفه نیست و روش الکتریکی نیز فقط زمانی مقرون به صرفه است که قیمت انرژی الکتریکی کم باشد.درمقایسه با دو روش ذکر شده، سیستم گرمایش با آب گرم ( هیدرولیک) مقرون به صرفه تر و خوشایندتر می باشد. بدین خاطر سالهای متوالی در سراسر دنیا مورد استفاده قرار گرفته است. روش گرمایش از کف به عنوان راحت ترین، سالم ترین وطبیعی ترین روش برای گرمایش شناخته شده است. همانطور که افراد دریک روز سرد زمستانی توسط تشعشع خورشید احساس گرما می نمایند دراین روش نیز گرما را بوسیله انتقال حرارت تشعشعی(تابشی) از کف دریافت می کنند و یقیناً احساس آسایش بیشتری خواهند نمود. در این سیستم گرمایشی معمولاً دمای آب گرم موجود در لوله های کف خواب بین 30 تا60 درجه سانتی گراد می باشد که درمقایسه با سایر روشهای موجود، که دمای آب بین 54 تا 71 درجه سانتی گراد است، 20 تا40 درصد در مصرف انرژی صرفه جوئی می شود. در ساختمان هائی که دارای سقف بلند می باشند استفاده از سیستم گرمایش از کف باعث کاهش مصرف انرژی و صرفه جوئی در مصرف سوخت می شود، به این خاطر که در سایر روشها (مانند رادیاتور و بخاری) هوای گرم در اثر کاهش چگالی سبک شده و به سمت سقف می رود و اولین جائی را که گرم می کند سقف می باشد (این موضوع به طور واضح درسمت چپ شکل زیر مشخص می باشد). به علت بالا بودن دمای هوا در کنار سقف میزان انتقال حرارت آن به سقف از هرجای دیگر بیشتر است و این عامل باعث اتلاف مقدار زیادی انرژی می شود. درروش گرمایش از کف ابتدا قسمت پائین که مورد نیاز ساکنین است گرم می شود وهوا با دمای کمتری به سقف می رسد، که این یکی از مزایای اصلی این سیستم می باشد. یکی دیگر از مزایای استفاده از روش گرمایش از کف که امروزه بسیار مورد توجه واقع می شود آسایش و راحتی افراد می باشد، به طوریکه آسایش و راحتی فرد در محل سکونتش بدون اینکه از هر بابت دارای محدودیت باشد فراهم می شود. در نظر بگیرید که بدن شما در یک اتاق بگونه ای گرم شود که شما در هنگام استراحت هیچگونه هوای گرمی را استنشاق نکنید وتنفس شما بسیار ملایم صورت گیرد، این بهترین روش گرم کردن در یک آپارتمان و یا یک منطقه صنعتی است. همه اعضای بدن شما بخصوص پا که بیشترین فاصله را با قلب دارد همیشه گرم خواهد ماند و این برای انسان بسیار مطلوب خواهد بود. همانگونه که قبلاً اشاره شد در گرمایش بوسیله رادیاتور یا بخاری دمای قسمت پائین اتاق سردتر از بالای آن می باشد که این حالت برای کودکان که دارای اندام کوچکی هستند ناخوشایند است، بطوریکه افزایش البسه آنها برای جلوگیری ازبیماری، آزادی کودکانه آنها را محدود می کند. سیستم گرمایش از کف برخلاف رادیاتور که هوای محل سکونت را به دلیل گرمای بیش ازحد خشک می کند،رطوبت را درحد متعادل نگه می دارد. همانطور که می دانید بیشتر افراد از کثیف شدن دیوارها و محیط زندگی در اثر استفاده ازمنابع گرمایی همچون بخاری و رادیاتور احساس نارضایتی می کنند. از آنجا که درسیستم گرمایش از کف جریان هوا به آرامی از پایین به بالا می باشد بنابراین دیوار ها پاکیزه می مانند. همین امر در مورد افرادی که دارای آلرژی (حساسیت) هستند بسیار مورد اهمیت است زیرا که محیط زندگی عاری ازهرگونه محرک خواهد شد. استفاده از این سیستم در مکانهایی همچون آشپزخانه و حمام که کف آنها معمولاً خیس و مرطوب است مناسب بوده و باعث خشک شدن کف می شود. مسئله مهم دیگر اینکه در این روش رطوبت زمین که دربعضی ازمنازل منجر به بروز بیماریهای مفصلی می شود از بین رفته و باعث کاهش درد بیماران مبتلا به ناراحتی هایی از قبیل رماتیسم خواهد شد. همچنین از رطوبت دیوارها و کپک زدن آن که شکل خوشایندی ندارد جلوگیری می شود و دیگر اینکه در این سیستم جایی برای رشد و تکثیر حشرات موزی وجود ندارد. یکی دیگر از فواید سیستم گرمایش از کف این است که دیگر فضای منزل یا محل کار توسط دستگاههای رادیاتور و بخاری اشغال نمی شود و به همین منظور آزادی بیشتری در تغییر دکوراسیون محل زندگی خواهید داشت. شاید به نظر آید که به هنگام نصب سیستم کف خواب دیگر نمی توانید پوشش مورد علاقه تان را برای کف انتخاب کنید! ولی این طور نیست. مطمئن باشید که شما می توانید برای پوشش کف منزل خود از هر نوع مصالحی ازجمله سنگ، سرامیک، کاشی پارکت چوب وفرش نیز استفاده کنید بدون اینکه تأثیری درگرمای مطلوب محیط شما بگذارد. یکی دیگر از مزایای استفاده از سیستم گرمایش از کف در روشهای ذوب برف می باشد بطوریکه از این روش برای ذوب یخ یا برف موجود در پیاده روها، لنگرگاههای بارگیری، جاده ها، ورودی ساختمانها و بیمارستانها، باند فرود هواپیما و زمینهای ورزشی از جمله زمین فوتبال وغیره که دسترسی آسان و سریع به محل الزامی است می توان استفاده کرد. بطوریکه این روش علاوه برکاهش هزینه های برف روبی و نمک پاشی، در حفظ ساختار موارد گفته شده بسیار موثر خواهد بود.
فواید استفاده از سیستم گرمایش کفی
اسایش و آرامش در بالاترین حد ممکن . درجه حرارت ثابت و دائمی درکلیه طول زمستان در نزدیکی کف ساختمان و در محلی که شما قرار دارید وجود خواهد داشت . این حالت بسیار دلپذیری است که محیط اطراف پا گرم بوده و هوای مورد تنفس گرمای زیادی نداشته باشد .
ثابت بودن حرارت : بعلت جرم بسیار پوشش کف ساختمان در صورت هر گونه قطع برق و یا عوامل دیگر که باعث توقف حرارت دهی مرکزی باشد ، مدت زمان سرد شدن آپارتمان بسیار طولانی تر از سایر روشها می باشد . در این سیستم ابتدا مدت زمانی طول می کشد تا کف زمین به درجه حرارت مطلوب برسد ، ولی پس از گرم شدن این حرارت به صورت باثبات تری در طول مدت زمستان مورد استفاده قرارخواهد گرفت .
سبکی وزن ساختمان ، افزایش ارتفاع اتاقها : بعلت استفاده از یکنوع لوله با سایز پائین و همچنین حذف عبور لوله های تاسیساتی از روی یکدیگر ( که عموما باعث بالا آمدن کف واحدها و پر کردن کف در زمان ساخت می شود ) ضخامت پوشش به مقدار زیادی کاهش می یابد . این امر ضمن کم کردن وزن ساختمان ( و در نتیجه استقامت بیشتر آن ) موجب افزایش ارتفاع سقف واحدها نیز می گردد .
صرفه جویی در مصرف سوخت : بعلت تماس مستقیم افراد با منبع گرمایش درجه حرارت اتاق در درجات پائین تری تنظیم می گردد . این امر موجب صرفه جویی 25 الی 40 درصد در مصرف سوخت خواهد شد .
آزادی عمل در دکوراسیوتن داخل منزل : بعلت قرار گرفتن این سیستم در داخل کف زمین اثاثیه را میتوان در هر گوشه از ساختمان قرار داد . این امر بخصوص در واحدهای کوچکتر و اتاق خوابهای بافضای محدود ، ملموس تر خواهد بود .
هوای پاکیزه تر و خشک نشدن هوا : در سیستم رادیاتوری ، عموما هوای اتاق خشک می شود . در بسیاری از موارد با قرار دادن کتری آب به روی رادیاتور سعی در افزایش رطوبت اتاق می شود . این مشکل در سیستم گرمایش کفی نمودی نخواهد داشت .
تمیزی دیوارها و اثاثیه منزل : بعلت سیکل گردش هوای داغ در زمان استفاده از رادیاتور عموما دیوارهای بالای رادیاتور بمرور زمان سیاه شده و دوده را بخود جذب می نماید . در سیستم گرمایش کفی این مشکل برطرف شده و دیوارها وسایر لوازم در طول زمان سیاه نخواهد شد .
افزایش ارزش منزل : استفاده از سیستم گرمایش کفی موجب افزایش ارزش منازل می شود اگر چه نصب این سیستم از لحاظ هزینه تفاوت چندانی باسیستم حرارت بتوسط رادیاتورهای مرغوب ندارد ، ارزش افزوده آن برای ساختمان بسیار بیشتر خواهد بود .
استفاده از منابع حرارتی مختلف : سیستم گرمایش کفی می تواند از منابع مختلفی برای تامین گرمایش استفاده کند . موتور خانه ، پکیچ و حتی حرارت خورشیدی می توانند در این سیستم مورد استفاده قرار گیرند .
خشک تر باقی ماندن زمینهای مرطوب و یا خیس : در صورت نصب سیستم گرمایش کفی در محلهای مانند آشپزخانه ، سرویسهای بهداشتی و زیر زمین ، در صورت خیس شدن کف این محلها بعلت شستشو بسرعت خشک خواهد شد .
توجه :
به هیچ عنوان مجاز یه نصب کلکتور مطابق شکل 4 نمی باشیم.
• برای تمام مدارها یک شیر مستقل نصب نمائید.
• همیشه کلکتور برگشت را بالاتر کلکتور رفت قرار دهید. این امر باعث می شود هوای موجود در آب با قابلیت بهتری از سیستم خارج شود.
• روی کلکتور بازگشتی، شیر هواگیری تعبیه نمائید.
• به علت تراکم زیاد لوله ها در نزدیکی کلکتور، لوله های ورودی نزدیک به کلکتور را عایقکاری کنید تا از انتقال بیش از حد گرما به سطوح نزدیک به کلکتور جلوگیری شود.
• مطابق شکل 5 قسمت خم شده لوله را در یک غلاف محافظ (ازجنس لوله پلیمری) قرار دهید.
(شکل 5)
پکیج
• در صورت استفاده از پکیج برای تأمین انرژی سیستم گرمایش از کف، پکیج مورد استفاده باید دارای کنترل دو منظوره باشد ( کنترلر دمای آب سیستم گرمایشی مستقل از کنترل دمای آب گرم مصرفی باشد).
موتورخانه
• نصب پمپ سیستم گرمایش از کف روی مسیر برگشت به هیچ عنوان مجاز نمی باشد و الزاماً لازم است بر روی مسیر رفت ( وبعد از محل اتصال منبع انبساط به سیستم گرمایشی ) قرارگیرد.
• در صورت نصب پمپ در مسیر برگشت، امکان ورود هوا به سیستم از شیرهای هواگیری واتصالات آب بندی نشده بوجود آمده وهمچنین فشار مثبت در ورودی پمپ تأمین نمی گردد.
• طرح کلی موتورخانه توسط مهندس طراح تهیه می گردد ومعمولاً به یکی از دو صورت زیر است:
(شکل 6 ) طرح موتور خانه جهت تامین آب گرم سیستم گرمایش از کف با استفاده از مخزن مخلوط کننده
(شکل 7 ) طرح موتور خانه جهت تامین آب گرم سیستم گرمایش از کف با استفاده از مبدل حرارتی
هدف از ارائه این دو طرح ( شکل 6 و 7 ) تنها بیان مفا هیم اصلی می باشد و فقط تجهیزاتی نمایش داده شده اند که در جهت ارایه مفاهیم اصلی کاربرد دارند و تشخیص عملی بودن طرح در پروژه خاص و همچنین انتخاب تجهیزات تکمیلی که باید به کار گرفته شود بر عهده مهندس طراح است .
توجه: در هریک از طرحهای فوق معمولاً حجم مبدل یا تانک میانگیر(مخزن مخلوط کننده) به گونه ای در نظر گرفته می شود که همیشه حجمی برابر حجم آب موجود در لوله های گرمایش از کف ورایزرهای مربوطه در مبدل یا تانک میانگیر ذخیره شده باشد.
• اتصال مستقیم سیستم گرمایش از کف به یک دیگ آب گرم مجاز نمی باشد چرا که عملاً دیگ آب گرم به علت پائین بودن دمای آب بازگشتی از مدارهای سیستم گرمایش از کف در معرض آسیب ناشی از ایجاد تنشهای حرارتی قرار می گیرد و دستیابی به حداکثر ظرفیت حرارتی دیگ امکان پذیر نمی باشد.
راه اندازی
• مهمترین نکته در زمان راه اندازی، افزایش تدریجی دمای آب ورودی به سیستم گرمایش از کف می باشد به گونه ای که لوله ها، ورقه بتنی نصب شده و همچنین دیگ آب گرم تحت تنش حرارتی قرار گیرند لذا توصیه می گردد دمای آب در زمان راه اندازی از C˚ 25 بیشتر نباشد و روزانه فقط C ˚5 دمای آب ورودی افزایش یابد.
معماری به عنوان اجتماعی ترین هنر بشری مرتبط با فضای اطراف انسان، عبارت است از علم و هنر و شکل بخشی به فضای زیست انسان. بهعبارت دیگر، معماری بهوجود آورنده فضایی است که انسان را از عوامل طبیعی مصون میدارد و فعالیتهای زندگی فردی و اجتماعی وی را در بر گرفته و به نیازهای مادی و معنوی وی پاسخ میگوید. براساس مطالعات، بهطورکلی برای معماری سه بخش اصلی قائل می شوند. اگر کسی توانست این سه بخش را به خوبی به انجام برساند، در معماری می تواند موفقیت خوبی کسب نماید؛ تفکر درست، خط کشیدن درست و انتقال درست سه بخش عمده معماری مناسب بهحساب میآیند. تا زمانیکه مبانی نظری مشخصی نداشته باشیم و آن را نتوانیم درست تعریف کنیم، تفکر درست حاصل نمی شود و تا زمانی که بخشی از زمان و تلاشمان را برای معماری و آن هم درست فهمیدن آن و درست ایده دادن نداشته باشیم، خط کشیدن درستی در کار نیست و این قسمت سوم دارای بخشی اکتسابی است که باید جستجوکرد و یاد گرفت.
جذبه معماریهای کهن ما را وادار میکند که به گسست ناپذیری انسان، طبیعت و عرفان اعتقاد ورزیم. مردم و معماران گذشته، از زمانهای دور با رویکردهایی سنجیده به طبیعت احترام گذاشته و آن را مورد مداقه قرار داده و خردمندانه با طبیعت زیسته اند. خلق عناصر معماری در اکثر آثار باستانی در ازمنه گذشته، حاصل عشق و تمایل به ارتباط هم زیستانه با طبیعت بوده است و این چنین بود که گرایش های عرفانی در هنر معماری گذشته به وفور مشاهده میشود. یافت اسرار طبیعت و آمیزش آن با خلاقیت و نوآوری توانسته است سازه هایی بس افسونگر در معماری بیافریند و این همه در پناه همبستگی انسان و طبیعت و خلق هنر عرفانی است و باید چنین گفت که معمارانی که ترکیب های رنگ و باد را در معماری خود آمیخته اند شاگردان لئوناردو داوینچی هستند که با کلامی دانته وار گفته بود " هنر باید با طبیعت سازگار باشد". حفظ وفاداری به طبیعت، در بسیاری از راهبردهای منتهی به خلاقیت معماری تأثیر گذاشته است. خاصه اینکه این نوع دیدگاه به طبیعت و حفظ وفاداری نسبت به اسلوب طراحی معماری کهن در نگرش معماری پسامدرن بیش از پیش مورد عنایت است. بنابراین، آنچه در باب معماری فضاهای کتابخانه های امروز مطرح است این است که میتوان به مدد این نگرش و با تأثیر پذیری از طبیعت در بهکارگیری رنگ و نور به معماری کتابخانه ها رنگ و بویی خاص بخشید و کاربران و مراجعان این مراکز را جهت بهرهمندی بیشتر از کتابخانه ها ترغیب نمود و فضایی مطلوب را که برگرفته از طبیعت درونی ایشان و در عین حال مطابق با معیارها و ضوابط علمی و بر پایه مطالعات روانشناختی و جامعه شناختی است طراحی نمود. از اینرو این مقاله بر آن است تا ضمن نگاهی مختصر به مباحث معماری پسامدرن و درونمایه ها و پارادایمهای حاکم بر این نگرش، به بررسی اثرات رنگ و نور در معماری پسامدرن فضاهای کتابخانه ای بپردازد و ضمن ارائه نمونه هایی از این معماریها، هریک از این عوامل و بهکارگیری مطلوب آنها را در معماری مراکز کتابخانه ای تحلیل نماید.
نظریه های پسامدرن در معماری
نظریه های پسامدرن در معماری، برخاسته از دیدگاه های پسامدرن است که تأثیرات شگرفی بر معماری و بهویژه معماری مدرن نهاده و آن را متحول ساخته است. در اندیشه معماران پسامدرن، سبک به صورت دوگانهای به وجود میآید و دارای ظاهری عامهپسند و طرفدار عقاید جمع است. معماران این دوره که دیگرمعماری مدرن را کارآمد و آرمانی نمییابند، با رجعت به گذشته و تاریخ معماری،نشانه هایی را از آنها در معماری خود مورد استفاده قرار میدهند[3].
معماری پسامدرن، سه ویژگی مهم دارد:
اول اینکه ایده
معماری به عنوان اجتماعی ترین هنر بشری مرتبط با فضای اطراف انسان، عبارت است از علم و هنر و شکل بخشی به فضای زیست انسان. بهعبارت دیگر، معماری بهوجود آورنده فضایی است که انسان را از عوامل طبیعی مصون میدارد و فعالیتهای زندگی فردی و اجتماعی وی را در بر گرفته و به نیازهای مادی و معنوی وی پاسخ میگوید. براساس مطالعات، بهطورکلی برای معماری سه بخش اصلی قائل می شوند. اگر کسی توانست این سه بخش را به خوبی به انجام برساند، در معماری می تواند موفقیت خوبی کسب نماید؛ تفکر درست، خط کشیدن درست و انتقال درست سه بخش عمده معماری مناسب بهحساب میآیند. تا زمانیکه مبانی نظری مشخصی نداشته باشیم و آن را نتوانیم درست تعریف کنیم، تفکر درست حاصل نمی شود و تا زمانی که بخشی از زمان و تلاشمان را برای معماری و آن هم درست فهمیدن آن و درست ایده دادن نداشته باشیم، خط کشیدن درستی در کار نیست و این قسمت سوم دارای بخشی اکتسابی است که باید جستجوکرد و یاد گرفت.
جذبه معماریهای کهن ما را وادار میکند که به گسست ناپذیری انسان، طبیعت و عرفان اعتقاد ورزیم. مردم و معماران گذشته، از زمانهای دور با رویکردهایی سنجیده به طبیعت احترام گذاشته و آن را مورد مداقه قرار داده و خردمندانه با طبیعت زیسته اند. خلق عناصر معماری در اکثر آثار باستانی در ازمنه گذشته، حاصل عشق و تمایل به ارتباط هم زیستانه با طبیعت بوده است و این چنین بود که گرایش های عرفانی در هنر معماری گذشته به وفور مشاهده میشود. یافت اسرار طبیعت و آمیزش آن با خلاقیت و نوآوری توانسته است سازه هایی بس افسونگر در معماری بیافریند و این همه در پناه همبستگی انسان و طبیعت و خلق هنر عرفانی است و باید چنین گفت که معمارانی که ترکیب های رنگ و باد را در معماری خود آمیخته اند شاگردان لئوناردو داوینچی هستند که با کلامی دانته وار گفته بود " هنر باید با طبیعت سازگار باشد". حفظ وفاداری به طبیعت، در بسیاری از راهبردهای منتهی به خلاقیت معماری تأثیر گذاشته است. خاصه اینکه این نوع دیدگاه به طبیعت و حفظ وفاداری نسبت به اسلوب طراحی معماری کهن در نگرش معماری پسامدرن بیش از پیش مورد عنایت است. بنابراین، آنچه در باب معماری فضاهای کتابخانه های امروز مطرح است این است که میتوان به مدد این نگرش و با تأثیر پذیری از طبیعت در بهکارگیری رنگ و نور به معماری کتابخانه ها رنگ و بویی خاص بخشید و کاربران و مراجعان این مراکز را جهت بهرهمندی بیشتر از کتابخانه ها ترغیب نمود و فضایی مطلوب را که برگرفته از طبیعت درونی ایشان و در عین حال مطابق با معیارها و ضوابط علمی و بر پایه مطالعات روانشناختی و جامعه شناختی است طراحی نمود. از اینرو این مقاله بر آن است تا ضمن نگاهی مختصر به مباحث معماری پسامدرن و درونمایه ها و پارادایمهای حاکم بر این نگرش، به بررسی اثرات رنگ و نور در معماری پسامدرن فضاهای کتابخانه ای بپردازد و ضمن ارائه نمونه هایی از این معماریها، هریک از این عوامل و بهکارگیری مطلوب آنها را در معماری مراکز کتابخانه ای تحلیل نماید.
نظریه های پسامدرن در معماری
نظریه های پسامدرن در معماری، برخاسته از دیدگاه های پسامدرن است که تأثیرات شگرفی بر معماری و بهویژه معماری مدرن نهاده و آن را متحول ساخته است. در اندیشه معماران پسامدرن، سبک به صورت دوگانهای به وجود میآید و دارای ظاهری عامهپسند و طرفدار عقاید جمع است. معماران این دوره که دیگرمعماری مدرن را کارآمد و آرمانی نمییابند، با رجعت به گذشته و تاریخ معماری،نشانه هایی را از آنها در معماری خود مورد استفاده قرار میدهند[3].
معماری پسامدرن، سه ویژگی مهم دارد:
اول اینکه ایده
خلاصه پردازش تصاویر امروزه بیشتر به موضوع پردازش تصویر دیجیتال گفته میشود که شاخهای از دانش رایانه است که با پردازش سیگنال دیجیتال که نماینده تصاویر برداشته شده با دوربین دیجیتال یا پویش شده توسط پویشگر هستند سر و کار دارد.
پردازش تصاویر دارای دو شاخه عمدهٔ بهبود تصاویر و بینایی ماشین است. بهبود تصاویر در برگیرندهٔ روشهایی چون استفاده از فیلتر محوکننده و افزایش تضاد برای بهتر کردن کیفیت دیداری تصاویر و اطمینان از نمایش درست آنها در محیط مقصد(مانند چاپگر یا نمایشگر رایانه)است، در حالی که بینایی ماشین به روشهایی میپردازد که به کمک آنها میتوان معنی و محتوای تصاویر را درک کرد تا از آنها در کارهایی چون رباتیک و محور تصاویر استفاده شود.
در معنای خاص آن پردازش تصویر عبارتست از هر نوع پردازش سیگنال که ورودی یک تصویر است مثل عکس یا صحنهای از یک فیلم. خروجی پردازشگر تصویر میتواند یک تصویر یا یک مجموعه از نشانهای ویژه یا متغیرهای مربوط به تصویر باشد. اغلب تکنیکهای پردازش تصویر شامل برخورد با تصویر به عنوان یک سیگنال دو بعدی و بکاربستن تکنیکهای استاندارد پردازش سیگنال روی آنها میشود. پردازش تصویر اغلب به پردازش دیجیتالی تصویر اشاره میکند ولی پردازش نوری و آنالوگ تصویر هم وجود دارند. این مقاله در مورد تکنیکهای کلی است که برای همه آنها به کار میرود. در هر سیستمی و با هر عملکردی برای تصمیم گیری به داده های ورودی احتیاج داریم. این ورودی ها میتوانند از یک سنسور صوتی, سنسور فاصله سنج , سنسور مادون قرمز , میکروفن و با تصاویر ارسالی از یه دوربین باشد. امروزه پردازش تصویر بهترین ابزار برای استخراج ویژگی ها و تحلیل موقعیت و در نهایت تصمیم گیری صحیح می باشد. در مورد انسان نیز به همین صورت است, اطلاعات از طریق چشم به مغز ارسال می شوند و مغز با پردازش این اطلاعات تصمیم نهایی را گرفته و فرمان را صادر می کند. هدف از پردازش تصویر پیاده سازی عملکرد ذهن انسان در قبال داده ها و انجام پردازش های خاصی برای استخراج ویژگی مورد نیاز برای رسیدن به هدف از پیش تعیین شده می باشد.
مقدمه تاریخچه پردازش تصویر از سال 1964 تاکنون، موضوع پردازش تصویر، رشد فراوانی کرده است. علاوه بر برنامه تحقیقات فضایی، اکنون از فنون پردازش تصویر، در موارد متعددی استفاده می شود. گر چه اغلب این مسائل با هم نامرتبط هستند، اما عموما نیازمند روش هایی هستند که قادر به ارتقای اطلاعات تصویری برای تعبیر و تحلیل انسان باشد. برای نمونه در پزشکی شیوه های رایانه ای Contrast تصویر را ارتقا می دهند یا این که برای تعبیر آسانتر تصاویر اشعه ایکس یا سایر تصاویر پزشکی، سطوح شدت روشنایی را با رنگ، رمز می کنند. متخصصان جغرافیایی نیز از این روش ها یا روش های مشابه برای مطالعه الگوهای آلودگی هوا که با تصویر برداری هوایی و ماهواره ای بدست آمده است، استفاده می کنند. در باستان شناسی نیز روش های پردازش تصویر برای بازیابی عکس های مات شده ای که تنها باقی مانده آثار هنری نادر هستند، مورد استفاده قرار می گیرد. در فیزیک و زمینه های مرتبط، فنون رایانه ای بارها تصاویر آزمایش های مربوط به موضوعاتی نظیر پلاسماهای پرانرژی و تصاویر ریزبینی الکترونی را ارتقا داده اند. کاربردهای موفق دیگری از پردازش تصویر را نیز می توان در نجوم، زیست شناسی، پزشکی هسته ای، اجرای قانون، دفع و صنعت بیان کرد. در اوایل دهه 60 سفینه فضایی رنجر 7 متعلق به ناسا شروع به ارسال تصاویر تلویزیونی مبهمی از سطح ماه به زمین کرد. استخراج جزئیات تصویر برای یافتن محلی برای فرود سفینه آپولو نیازمند اعمال تصمیماتی روی تصاویر بود. این کار مهم به عهده لابراتوار (JPL) Jet Propulsionقرار داده شد. بدین ترتیب زمینه تخصصی پردازش تصاویر رقومی آغاز گردید و مثل تمام تکنولوژیهای دیگر سریعاً استفاده های متعدد پیدا کرد. عملیات اصلی در پردازش تصویر فشردهسازی تصاویر برای ذخیرهسازی تصاویر باید حجم اطلاعات را تا جایی که ممکن است کاهش داد و اساس تمام روشهای فشردهسازی کنار گذاردن بخشهایی از اطلاعات و دادهها است. ضریب یا نسبت فشردهسازی است که میزان و در صد کنار گذاشتن اطلاعات را مشخص میکند. این روش ذخیرهسازی و انتقال اطلاعات را آسانتر میکند و پهنایباند و فرکانس مورد نیاز کاهش مییابد. امروزه روشهایی متعدد و پیشرفته برای فشردهسازی وجود دارد. فشردهسازی تصویر از این اصل مهم تبعیت میکند که چشم انسان حد فاصل دو عنصر تصویری نزدیک به هم را یکسان دیده و تمایز آنها را نمیتواند تشخیص دهد. همچنین اثر نور و تصویر برای مدت زمان معینی در چشم باقی مانده و از بین نمیرود که این ویژگی در ساخت تصاویر متحرک مورد توجه بودهاست. روش JPEG نام این فرمت در واقع مخفف کلمات JOINT PHOTOGRAPHIC EXPERT GROUP است. از این روش در فشردهسازی عکس و تصاویر گرافیکی ساکن استفاده میشود JPEG اولین و سادهترین روش در فشردهسازی تصویر است به همین دلیل در ابتدا سعی شد برای فشردهسازی تصاویر متحرک مورد استفاده قرار گیرد. برای این منظور تصاویر به صورت فریم به فریم مانند عکس فشرده میشدند وبا ابداع روش MOTION JPEG برای ارتباط دادن این عکسها به هم تلاش شد که با مشکلاتی همراه بود. روش MPEG نام این فرمت مخفف عبارت MOVING PICTURE EXOERT GROUP است. این روش در ابتدای سال ۹۰ ابداع شد و در آن اطلاعات تصویر با سرعت حدود ۵/۱ مگابیت بر ثانیه انتقال پیدا میکرد که در تهیه تصاویر ویدئویی استفاده میشد. با این روش امکان ذخیره حدود ۶۵۰ مگابایت اطلاعات معادل حدود ۷۰ دقیقه تصویر متحرک در یک دیسک به وجود آمد. در MPEG بیتهای اطلاعات به صورت سریال ارسال میشوند و به همراه آنها بیتهای کنترل و هماهنگکننده نیز ارسال میشوند که موقعیت و نحوه قرارگیری بیتهای اطلاعاتی را برای انتقال و ثبت اطلاعات صدا و تصویر تعیین میکند. روش MP3 MP3 نیز روشی برای فشرده سازی اطلاعات صوتی به ویژه موسیقی است که از طریق آن حجم زیادی از اطلاعات صوتی در فضای نسبتاً کوچکی ذخیره میشود. روش MPEG 4 از این روش برای تجهیزاتی که با انتقال سریع یا کند اطلاعات سرو کار دارند استفاده میشود. این روش توانایی جبران خطا و ارائه تصویر با کیفیت بالا را دارد. مسئله خطا و جبران آن در مورد تلفنهای همراه و کامپیوترهای خانگی و لپتاپها و شبکهها از اهمیت زیادی برخوردار است. در شبکههای کامپیوتری باید تصویر برای کاربرانی که از مودمهای سریع یا کند استفاده میکنند به خوبی نمایش داده شود، در چنین حالتی روش MPEG 4 مناسب است. از این روش در دوربینهای تلویزیونی نیز استفاده میشود. ایده اصلی این روش تقسیم یک فریم ویدئویی به یک یا چند موضوع است که مطابق قاعده خاصی کنار هم قرار میگیرند مانند درختی که از روی برگهای آن بتوان به شاخه تنه یا ریشه آن دست یافت. هر برگ میتواند شامل یک موضوع صوتی یا تصویری باشد. هر کدام از این اجزا به صورت مجزا و جداگانه قابل کپی و یا انتقال هستند. این تکنیک را با آموزش زبان میتوان مقایسه کرد. همانطوریکه در آموزش زبان کلمات به صورت مجزا و جداگانه قرار داده میشوند و ما با مرتب کردن آن جملات خاصی میسازیم و میتوانیم در چند جمله، کلمات مشترک را فقط یکبار بنویسیم و هنگام مرتب کردن آنها به کلمات مشترک رجوع کنیم، در اینجا هم هر یک از این اجزا یک موضوع خاص را مشخص میکند و ما میتوانیم اجزا مشترک را فقط یکبار به کار ببریم و هنگام ساختن موضوع به آنها رجوع کنیم. هر یک از موضوعات هم میتوانند با موضوعات دیگر ترکیب و مجموعه جدیدی را بوجود آورند. این مسئله باعث انعطافپذیری و کاربرد فراوان روش MPEG4 میشود. برای مثال به صحنه بازی تنیس توجه کنید. در یک بازی تنیس میتوان صحنه را به دو موضوع بازیکن و زمین بازی تقسیم کرد زمین بازی همواره ثابت است بنا بر این بعنوان یک موضوع ثابت همواره تکرار میشود ولی بازیکن همواره در حال حرکت است و چندین موضوع مختلف خواهد بود. این مسئله سبب کاهش پهنای باند اشغالی توسط تصاویر دیجیتالی میشود. توجه داشته باشید که علاوه بر سیگنالهای مربوط به این موضوعات سیگنالهای هماهنگ کنندهای هم وجود دارند که نحوه ترکیب و قرارگیری صحیح موضوعات را مشخص میکند. تصاویر رقومی(دیجیتالی) تصاویر سنجش شده که از تعداد زیادی مربعات کوچک(پیکسل) تشکیل شدهاند. هر پیکسل دارای یک شماره رقمی(Digital Number) میباشد که بیانگر مقدار روشنایی آن پیکسل است. به این نوع تصاویر، تصاویر رستری هم میگویند.تصاویر رستری دارای سطر و ستون میاشند. مقادیر پیکسلها مقدار انرژی مغناطیسی که یک تصویر رقومی به هنگام تصویر برداری کسب میکند، رقمهای دوتایی(Digit binary) یا بیت ها(Bits) را تشکیل میدهند که از قوه صفر تا ۲ ارزش گذاری شدهاست.هر بیت، توان یک به قوه ۲ (۱بیت=۲۱)میباشد. حداکثر تعداد روشنایی بستگی به تعداد بیتها دارد. بنابراین ۸ بیت یعنی ۲۵۶ شماره رقومی که دامنهای از ۰ تا ۲۵۵ دارد.به همین دلیل است که وقتی شما تصویر رستری از گیرنده خاصی مانند TM را وارد [[نرم افزار]]ی میکنید تغییرات میزان روشنایی را بین ۰ تا ۲۵۵ نشان میدهد. دقت تصویر دقت تصویر بستگی به شماره پیکسلها دارد.با یک تصویر ۲ بیتی، حداکثر دامنه روشنایی ۲۲ یعنی ۴ میباشد که دامنه آن از ۰ تا ۳ تغییر میکند.در این حالت تصویر دقت (تفکیک پذیری لازم) را ندارد.تصویر ۸ بیتی حداکثر دامنه ۲۵۶ دارد و تغییرات آن بین ۰ تا ۲۵۵ است.که دقت بالاتری دارد. روشهای پردازش تصاویر یک هیستوگرام تصویر از یک تصویر T1 فیلتر شده از یک مغز، پردازش شده توسط نرم افزار مانگو. ۳ قلهٔ مشهود در این نمودار ستونی متعلق به ماده سفید، ماده خاکستری، و CSF (آب نخاع) میباشند. دم سمت چپ متعلق به بقایای جمجمه و چربی پس از حذف به روش پردازش (فیلترینگ)بدست آمده. روشهای متعددی در پردازش تصویر بکار برده میشوند. برخی از آنان در زیر توضیح داده شدهاند: ترمیم تصویر(Image restoration) بیشتر تصاویری که توسط ماهوارهها یا رادارها ثبت میگردند، اختلالاتی در تصویر به وجود میاید که به دلیل خش میباشد. دو اختلال مهم در تصاویر چند باندی، نواری شدن (Banding) و خطوط از جا افتاده میباشد. نواری شدن(باندی شدن) اشتباهی که توسط سنسور گیرنده، در ثبت و انتقال دادهها روی میدهد.و یا تغییر پیکسل در بین ردیفها میتواند باعث ایجاد چنین اشتباهی گردد. خطوط از جا افتاده
اشتباهی که در ثبت و انتقال دادهها روی میدهد و در نتیجه، یک ردیف پیکسل در عکس از بین میرود.
بالا بردن دقت عکس و هیستوگرام تصویر یکی از کارهای مهمی که در پردازش تصویر انجام میگردد، بالا بردن دقت عکس به منظور دید و تفسیر چشمی دقیق تر میباشد.روشهای بسیاری برای رسیدن به این هدف وجود دارد ولی مهمترین آنها، افزایش تباین(Contrast) تصویر و عملیات فیلتر کردن میباشد. در هر تصویر رقومی، مقادیر پیکسلها بیانگر خصوصیات آن تصویر(مانند میزان روشنایی تصویر و وضوح آن) میباشد.هیستوگرام تصویر در حقیقت بیان گرافیکی میزان روشنایی تصویر میباشد. مقادیر روشنایی(برای مثال ۰-۲۵۵) در طول محور X بیان شده و میزان فراوانی هر مقدار در محور Y بیان میگردد. تصویر ۸ بیتی(۰-۲۵۵) در بالا و هیستوگرام مقادیر پیکسل تصویر در پایین. محور افقی بین ۰-۲۵۵ و محور قائم، تعداد پیکسل
هم اکنون بتن لیتراکن با دانسیته 2400-2100 کیلو گرم بر متر مکعب ، مقاومت فشاری 50 نیوتن بر میلیمتر مربع و مقاومت کششی 7 نیوتن بر میلیمتر مربع در سه رنگ خاکستری، سیاه و یا سفید و با ابعاد استاندارد 300*600 میلیمتر و با ضخامت 500-25 میلیمتر تولید میگردد. ازنظر تئوری فیبرهای به کار رفته در لیتراکن قادر به انتقال نور در بتنی به ضخامت 20 متر می باشد. همچنین استفاده از فیبر نوری در اجزای باربر سازه ای بدون تاثیر منفی در مقاومت بالای فشاری و کششی آن می تواند اثری خوب با ایجاد فضاهایی روشن و جذاب داشته باشد.
بتن جلا یافته یا پرداخت شده، تکنیک نسبتاً جدیدی است که برای تغییر سطوح دال های بتنی جدید و یا قدیمی به کفی جذاب، پایدار ، نهایی و آماده استفاده بکار می رود. شرکت رترو پلیت پیشگام این روش از بتن های سائیده شده، جلا یافته و سخت کننده های شیمیایی یا همان متراکم کننده ها از دهه 1990 می باشد که سیستم آن تا امروز در بیش از 100 میلیون فوت مربع از سطوح بتنی استفاده گردیده است. شیوه رترو پلیت با پیوستن تکنولوژی اروپایی سایش و جلا دهی سنگی با عوامل متراکم کننده بتن که در آمریکای شمالی استفاده میگردد، توسعه داده شد.
در این شیوه یک چرخ ساینده- پشت الماس- متحرک، بین 16/1 تا 4/1 اینچ از سطوح دال بتنی را از بین می برد، در ادامه با استفاده پی در پی از ساینده های سنگی و چرخهای جلا دهنده، یک جلای عالی (تا 3000 گریت) بوجود می آید. در طی این فرایند، سیلیکات سدیم که نوعی جذب کننده به حساب می آید، به کار برده می شود. این ماده در یک واکنش شیمیایی با هیدرواکسید کلسیم در بتن به فرم سیلیکات کلسیم هیدراته متبلور شده بدون ملاط بتن مبدل می گردد. سطح بتن منتج شده بسیار پایدار بوده و براحتی نگهداری می گردد، همچنین بدون انتشار VOC سطح شفاف و منعکس کننده بسیارخوبی بوجود می آورد که قادر به کاهش تجهیزات نورپردازی بوده و می تواند در استفاده از نور روز کمک شایانی انجام دهد. به این ترتیب با ایجاد یک سطح پرداخت شده در کف بتنی باعث کاهش استفاده از مصالح می گردد.
خلاصه پردازش تصاویر امروزه بیشتر به موضوع پردازش تصویر دیجیتال گفته میشود که شاخهای از دانش رایانه است که با پردازش سیگنال دیجیتال که نماینده تصاویر برداشته شده با دوربین دیجیتال یا پویش شده توسط پویشگر هستند سر و کار دارد.
پردازش تصاویر دارای دو شاخه عمدهٔ بهبود تصاویر و بینایی ماشین است. بهبود تصاویر در برگیرندهٔ روشهایی چون استفاده از فیلتر محوکننده و افزایش تضاد برای بهتر کردن کیفیت دیداری تصاویر و اطمینان از نمایش درست آنها در محیط مقصد(مانند چاپگر یا نمایشگر رایانه)است، در حالی که بینایی ماشین به روشهایی میپردازد که به کمک آنها میتوان معنی و محتوای تصاویر را درک کرد تا از آنها در کارهایی چون رباتیک و محور تصاویر استفاده شود.
در معنای خاص آن پردازش تصویر عبارتست از هر نوع پردازش سیگنال که ورودی یک تصویر است مثل عکس یا صحنهای از یک فیلم. خروجی پردازشگر تصویر میتواند یک تصویر یا یک مجموعه از نشانهای ویژه یا متغیرهای مربوط به تصویر باشد. اغلب تکنیکهای پردازش تصویر شامل برخورد با تصویر به عنوان یک سیگنال دو بعدی و بکاربستن تکنیکهای استاندارد پردازش سیگنال روی آنها میشود. پردازش تصویر اغلب به پردازش دیجیتالی تصویر اشاره میکند ولی پردازش نوری و آنالوگ تصویر هم وجود دارند. این مقاله در مورد تکنیکهای کلی است که برای همه آنها به کار میرود. در هر سیستمی و با هر عملکردی برای تصمیم گیری به داده های ورودی احتیاج داریم. این ورودی ها میتوانند از یک سنسور صوتی, سنسور فاصله سنج , سنسور مادون قرمز , میکروفن و با تصاویر ارسالی از یه دوربین باشد. امروزه پردازش تصویر بهترین ابزار برای استخراج ویژگی ها و تحلیل موقعیت و در نهایت تصمیم گیری صحیح می باشد. در مورد انسان نیز به همین صورت است, اطلاعات از طریق چشم به مغز ارسال می شوند و مغز با پردازش این اطلاعات تصمیم نهایی را گرفته و فرمان را صادر می کند. هدف از پردازش تصویر پیاده سازی عملکرد ذهن انسان در قبال داده ها و انجام پردازش های خاصی برای استخراج ویژگی مورد نیاز برای رسیدن به هدف از پیش تعیین شده می باشد.
مقدمه تاریخچه پردازش تصویر از سال 1964 تاکنون، موضوع پردازش تصویر، رشد فراوانی کرده است. علاوه بر برنامه تحقیقات فضایی، اکنون از فنون پردازش تصویر، در موارد متعددی استفاده می شود. گر چه اغلب این مسائل با هم نامرتبط هستند، اما عموما نیازمند روش هایی هستند که قادر به ارتقای اطلاعات تصویری برای تعبیر و تحلیل انسان باشد. برای نمونه در پزشکی شیوه های رایانه ای Contrast تصویر را ارتقا می دهند یا این که برای تعبیر آسانتر تصاویر اشعه ایکس یا سایر تصاویر پزشکی، سطوح شدت روشنایی را با رنگ، رمز می کنند. متخصصان جغرافیایی نیز از این روش ها یا روش های مشابه برای مطالعه الگوهای آلودگی هوا که با تصویر برداری هوایی و ماهواره ای بدست آمده است، استفاده می کنند. در باستان شناسی نیز روش های پردازش تصویر برای بازیابی عکس های مات شده ای که تنها باقی مانده آثار هنری نادر هستند، مورد استفاده قرار می گیرد. در فیزیک و زمینه های مرتبط، فنون رایانه ای بارها تصاویر آزمایش های مربوط به موضوعاتی نظیر پلاسماهای پرانرژی و تصاویر ریزبینی الکترونی را ارتقا داده اند. کاربردهای موفق دیگری از پردازش تصویر را نیز می توان در نجوم، زیست شناسی، پزشکی هسته ای، اجرای قانون، دفع و صنعت بیان کرد. در اوایل دهه 60 سفینه فضایی رنجر 7 متعلق به ناسا شروع به ارسال تصاویر تلویزیونی مبهمی از سطح ماه به زمین کرد. استخراج جزئیات تصویر برای یافتن محلی برای فرود سفینه آپولو نیازمند اعمال تصمیماتی روی تصاویر بود. این کار مهم به عهده لابراتوار (JPL) Jet Propulsionقرار داده شد. بدین ترتیب زمینه تخصصی پردازش تصاویر رقومی آغاز گردید و مثل تمام تکنولوژیهای دیگر سریعاً استفاده های متعدد پیدا کرد. عملیات اصلی در پردازش تصویر فشردهسازی تصاویر برای ذخیرهسازی تصاویر باید حجم اطلاعات را تا جایی که ممکن است کاهش داد و اساس تمام روشهای فشردهسازی کنار گذاردن بخشهایی از اطلاعات و دادهها است. ضریب یا نسبت فشردهسازی است که میزان و در صد کنار گذاشتن اطلاعات را مشخص میکند. این روش ذخیرهسازی و انتقال اطلاعات را آسانتر میکند و پهنایباند و فرکانس مورد نیاز کاهش مییابد. امروزه روشهایی متعدد و پیشرفته برای فشردهسازی وجود دارد. فشردهسازی تصویر از این اصل مهم تبعیت میکند که چشم انسان حد فاصل دو عنصر تصویری نزدیک به هم را یکسان دیده و تمایز آنها را نمیتواند تشخیص دهد. همچنین اثر نور و تصویر برای مدت زمان معینی در چشم باقی مانده و از بین نمیرود که این ویژگی در ساخت تصاویر متحرک مورد توجه بودهاست. روش JPEG نام این فرمت در واقع مخفف کلمات JOINT PHOTOGRAPHIC EXPERT GROUP است. از این روش در فشردهسازی عکس و تصاویر گرافیکی ساکن استفاده میشود JPEG اولین و سادهترین روش در فشردهسازی تصویر است به همین دلیل در ابتدا سعی شد برای فشردهسازی تصاویر متحرک مورد استفاده قرار گیرد. برای این منظور تصاویر به صورت فریم به فریم مانند عکس فشرده میشدند وبا ابداع روش MOTION JPEG برای ارتباط دادن این عکسها به هم تلاش شد که با مشکلاتی همراه بود. روش MPEG نام این فرمت مخفف عبارت MOVING PICTURE EXOERT GROUP است. این روش در ابتدای سال ۹۰ ابداع شد و در آن اطلاعات تصویر با سرعت حدود ۵/۱ مگابیت بر ثانیه انتقال پیدا میکرد که در تهیه تصاویر ویدئویی استفاده میشد. با این روش امکان ذخیره حدود ۶۵۰ مگابایت اطلاعات معادل حدود ۷۰ دقیقه تصویر متحرک در یک دیسک به وجود آمد. در MPEG بیتهای اطلاعات به صورت سریال ارسال میشوند و به همراه آنها بیتهای کنترل و هماهنگکننده نیز ارسال میشوند که موقعیت و نحوه قرارگیری بیتهای اطلاعاتی را برای انتقال و ثبت اطلاعات صدا و تصویر تعیین میکند. روش MP3 MP3 نیز روشی برای فشرده سازی اطلاعات صوتی به ویژه موسیقی است که از طریق آن حجم زیادی از اطلاعات صوتی در فضای نسبتاً کوچکی ذخیره میشود. روش MPEG 4 از این روش برای تجهیزاتی که با انتقال سریع یا کند اطلاعات سرو کار دارند استفاده میشود. این روش توانایی جبران خطا و ارائه تصویر با کیفیت بالا را دارد. مسئله خطا و جبران آن در مورد تلفنهای همراه و کامپیوترهای خانگی و لپتاپها و شبکهها از اهمیت زیادی برخوردار است. در شبکههای کامپیوتری باید تصویر برای کاربرانی که از مودمهای سریع یا کند استفاده میکنند به خوبی نمایش داده شود، در چنین حالتی روش MPEG 4 مناسب است. از این روش در دوربینهای تلویزیونی نیز استفاده میشود. ایده اصلی این روش تقسیم یک فریم ویدئویی به یک یا چند موضوع است که مطابق قاعده خاصی کنار هم قرار میگیرند مانند درختی که از روی برگهای آن بتوان به شاخه تنه یا ریشه آن دست یافت. هر برگ میتواند شامل یک موضوع صوتی یا تصویری باشد. هر کدام از این اجزا به صورت مجزا و جداگانه قابل کپی و یا انتقال هستند. این تکنیک را با آموزش زبان میتوان مقایسه کرد. همانطوریکه در آموزش زبان کلمات به صورت مجزا و جداگانه قرار داده میشوند و ما با مرتب کردن آن جملات خاصی میسازیم و میتوانیم در چند جمله، کلمات مشترک را فقط یکبار بنویسیم و هنگام مرتب کردن آنها به کلمات مشترک رجوع کنیم، در اینجا هم هر یک از این اجزا یک موضوع خاص را مشخص میکند و ما میتوانیم اجزا مشترک را فقط یکبار به کار ببریم و هنگام ساختن موضوع به آنها رجوع کنیم. هر یک از موضوعات هم میتوانند با موضوعات دیگر ترکیب و مجموعه جدیدی را بوجود آورند. این مسئله باعث انعطافپذیری و کاربرد فراوان روش MPEG4 میشود. برای مثال به صحنه بازی تنیس توجه کنید. در یک بازی تنیس میتوان صحنه را به دو موضوع بازیکن و زمین بازی تقسیم کرد زمین بازی همواره ثابت است بنا بر این بعنوان یک موضوع ثابت همواره تکرار میشود ولی بازیکن همواره در حال حرکت است و چندین موضوع مختلف خواهد بود. این مسئله سبب کاهش پهنای باند اشغالی توسط تصاویر دیجیتالی میشود. توجه داشته باشید که علاوه بر سیگنالهای مربوط به این موضوعات سیگنالهای هماهنگ کنندهای هم وجود دارند که نحوه ترکیب و قرارگیری صحیح موضوعات را مشخص میکند. تصاویر رقومی(دیجیتالی) تصاویر سنجش شده که از تعداد زیادی مربعات کوچک(پیکسل) تشکیل شدهاند. هر پیکسل دارای یک شماره رقمی(Digital Number) میباشد که بیانگر مقدار روشنایی آن پیکسل است. به این نوع تصاویر، تصاویر رستری هم میگویند.تصاویر رستری دارای سطر و ستون میاشند. مقادیر پیکسلها مقدار انرژی مغناطیسی که یک تصویر رقومی به هنگام تصویر برداری کسب میکند، رقمهای دوتایی(Digit binary) یا بیت ها(Bits) را تشکیل میدهند که از قوه صفر تا ۲ ارزش گذاری شدهاست.هر بیت، توان یک به قوه ۲ (۱بیت=۲۱)میباشد. حداکثر تعداد روشنایی بستگی به تعداد بیتها دارد. بنابراین ۸ بیت یعنی ۲۵۶ شماره رقومی که دامنهای از ۰ تا ۲۵۵ دارد.به همین دلیل است که وقتی شما تصویر رستری از گیرنده خاصی مانند TM را وارد [[نرم افزار]]ی میکنید تغییرات میزان روشنایی را بین ۰ تا ۲۵۵ نشان میدهد. دقت تصویر دقت تصویر بستگی به شماره پیکسلها دارد.با یک تصویر ۲ بیتی، حداکثر دامنه روشنایی ۲۲ یعنی ۴ میباشد که دامنه آن از ۰ تا ۳ تغییر میکند.در این حالت تصویر دقت (تفکیک پذیری لازم) را ندارد.تصویر ۸ بیتی حداکثر دامنه ۲۵۶ دارد و تغییرات آن بین ۰ تا ۲۵۵ است.که دقت بالاتری دارد. روشهای پردازش تصاویر یک هیستوگرام تصویر از یک تصویر T1 فیلتر شده از یک مغز، پردازش شده توسط نرم افزار مانگو. ۳ قلهٔ مشهود در این نمودار ستونی متعلق به ماده سفید، ماده خاکستری، و CSF (آب نخاع) میباشند. دم سمت چپ متعلق به بقایای جمجمه و چربی پس از حذف به روش پردازش (فیلترینگ)بدست آمده. روشهای متعددی در پردازش تصویر بکار برده میشوند. برخی از آنان در زیر توضیح داده شدهاند: ترمیم تصویر(Image restoration) بیشتر تصاویری که توسط ماهوارهها یا رادارها ثبت میگردند، اختلالاتی در تصویر به وجود میاید که به دلیل خش میباشد. دو اختلال مهم در تصاویر چند باندی، نواری شدن (Banding) و خطوط از جا افتاده میباشد. نواری شدن(باندی شدن) اشتباهی که توسط سنسور گیرنده، در ثبت و انتقال دادهها روی میدهد.و یا تغییر پیکسل در بین ردیفها میتواند باعث ایجاد چنین اشتباهی گردد. خطوط از جا افتاده
اشتباهی که در ثبت و انتقال دادهها روی میدهد و در نتیجه، یک ردیف پیکسل در عکس از بین میرود.
بالا بردن دقت عکس و هیستوگرام تصویر یکی از کارهای مهمی که در پردازش تصویر انجام میگردد، بالا بردن دقت عکس به منظور دید و تفسیر چشمی دقیق تر میباشد.روشهای بسیاری برای رسیدن به این هدف وجود دارد ولی مهمترین آنها، افزایش تباین(Contrast) تصویر و عملیات فیلتر کردن میباشد. در هر تصویر رقومی، مقادیر پیکسلها بیانگر خصوصیات آن تصویر(مانند میزان روشنایی تصویر و وضوح آن) میباشد.هیستوگرام تصویر در حقیقت بیان گرافیکی میزان روشنایی تصویر میباشد. مقادیر روشنایی(برای مثال ۰-۲۵۵) در طول محور X بیان شده و میزان فراوانی هر مقدار در محور Y بیان میگردد. تصویر ۸ بیتی(۰-۲۵۵) در بالا و هیستوگرام مقادیر پیکسل تصویر در پایین. محور افقی بین ۰-۲۵۵ و محور قائم، تعداد پیکسل
هم اکنون بتن لیتراکن با دانسیته 2400-2100 کیلو گرم بر متر مکعب ، مقاومت فشاری 50 نیوتن بر میلیمتر مربع و مقاومت کششی 7 نیوتن بر میلیمتر مربع در سه رنگ خاکستری، سیاه و یا سفید و با ابعاد استاندارد 300*600 میلیمتر و با ضخامت 500-25 میلیمتر تولید میگردد. ازنظر تئوری فیبرهای به کار رفته در لیتراکن قادر به انتقال نور در بتنی به ضخامت 20 متر می باشد. همچنین استفاده از فیبر نوری در اجزای باربر سازه ای بدون تاثیر منفی در مقاومت بالای فشاری و کششی آن می تواند اثری خوب با ایجاد فضاهایی روشن و جذاب داشته باشد.
بتن جلا یافته یا پرداخت شده، تکنیک نسبتاً جدیدی است که برای تغییر سطوح دال های بتنی جدید و یا قدیمی به کفی جذاب، پایدار ، نهایی و آماده استفاده بکار می رود. شرکت رترو پلیت پیشگام این روش از بتن های سائیده شده، جلا یافته و سخت کننده های شیمیایی یا همان متراکم کننده ها از دهه 1990 می باشد که سیستم آن تا امروز در بیش از 100 میلیون فوت مربع از سطوح بتنی استفاده گردیده است. شیوه رترو پلیت با پیوستن تکنولوژی اروپایی سایش و جلا دهی سنگی با عوامل متراکم کننده بتن که در آمریکای شمالی استفاده میگردد، توسعه داده شد.
در این شیوه یک چرخ ساینده- پشت الماس- متحرک، بین 16/1 تا 4/1 اینچ از سطوح دال بتنی را از بین می برد، در ادامه با استفاده پی در پی از ساینده های سنگی و چرخهای جلا دهنده، یک جلای عالی (تا 3000 گریت) بوجود می آید. در طی این فرایند، سیلیکات سدیم که نوعی جذب کننده به حساب می آید، به کار برده می شود. این ماده در یک واکنش شیمیایی با هیدرواکسید کلسیم در بتن به فرم سیلیکات کلسیم هیدراته متبلور شده بدون ملاط بتن مبدل می گردد. سطح بتن منتج شده بسیار پایدار بوده و براحتی نگهداری می گردد، همچنین بدون انتشار VOC سطح شفاف و منعکس کننده بسیارخوبی بوجود می آورد که قادر به کاهش تجهیزات نورپردازی بوده و می تواند در استفاده از نور روز کمک شایانی انجام دهد. به این ترتیب با ایجاد یک سطح پرداخت شده در کف بتنی باعث کاهش استفاده از مصالح می گردد.