معماری به عنوان اجتماعی ترین هنر بشری مرتبط با فضای اطراف انسان، عبارت است از علم و هنر و شکل بخشی به فضای زیست انسان. بهعبارت دیگر، معماری بهوجود آورنده فضایی است که انسان را از عوامل طبیعی مصون میدارد و فعالیتهای زندگی فردی و اجتماعی وی را در بر گرفته و به نیازهای مادی و معنوی وی پاسخ میگوید. براساس مطالعات، بهطورکلی برای معماری سه بخش اصلی قائل می شوند. اگر کسی توانست این سه بخش را به خوبی به انجام برساند، در معماری می تواند موفقیت خوبی کسب نماید؛ تفکر درست، خط کشیدن درست و انتقال درست سه بخش عمده معماری مناسب بهحساب میآیند. تا زمانیکه مبانی نظری مشخصی نداشته باشیم و آن را نتوانیم درست تعریف کنیم، تفکر درست حاصل نمی شود و تا زمانی که بخشی از زمان و تلاشمان را برای معماری و آن هم درست فهمیدن آن و درست ایده دادن نداشته باشیم، خط کشیدن درستی در کار نیست و این قسمت سوم دارای بخشی اکتسابی است که باید جستجوکرد و یاد گرفت.
جذبه معماریهای کهن ما را وادار میکند که به گسست ناپذیری انسان، طبیعت و عرفان اعتقاد ورزیم. مردم و معماران گذشته، از زمانهای دور با رویکردهایی سنجیده به طبیعت احترام گذاشته و آن را مورد مداقه قرار داده و خردمندانه با طبیعت زیسته اند. خلق عناصر معماری در اکثر آثار باستانی در ازمنه گذشته، حاصل عشق و تمایل به ارتباط هم زیستانه با طبیعت بوده است و این چنین بود که گرایش های عرفانی در هنر معماری گذشته به وفور مشاهده میشود. یافت اسرار طبیعت و آمیزش آن با خلاقیت و نوآوری توانسته است سازه هایی بس افسونگر در معماری بیافریند و این همه در پناه همبستگی انسان و طبیعت و خلق هنر عرفانی است و باید چنین گفت که معمارانی که ترکیب های رنگ و باد را در معماری خود آمیخته اند شاگردان لئوناردو داوینچی هستند که با کلامی دانته وار گفته بود " هنر باید با طبیعت سازگار باشد". حفظ وفاداری به طبیعت، در بسیاری از راهبردهای منتهی به خلاقیت معماری تأثیر گذاشته است. خاصه اینکه این نوع دیدگاه به طبیعت و حفظ وفاداری نسبت به اسلوب طراحی معماری کهن در نگرش معماری پسامدرن بیش از پیش مورد عنایت است. بنابراین، آنچه در باب معماری فضاهای کتابخانه های امروز مطرح است این است که میتوان به مدد این نگرش و با تأثیر پذیری از طبیعت در بهکارگیری رنگ و نور به معماری کتابخانه ها رنگ و بویی خاص بخشید و کاربران و مراجعان این مراکز را جهت بهرهمندی بیشتر از کتابخانه ها ترغیب نمود و فضایی مطلوب را که برگرفته از طبیعت درونی ایشان و در عین حال مطابق با معیارها و ضوابط علمی و بر پایه مطالعات روانشناختی و جامعه شناختی است طراحی نمود. از اینرو این مقاله بر آن است تا ضمن نگاهی مختصر به مباحث معماری پسامدرن و درونمایه ها و پارادایمهای حاکم بر این نگرش، به بررسی اثرات رنگ و نور در معماری پسامدرن فضاهای کتابخانه ای بپردازد و ضمن ارائه نمونه هایی از این معماریها، هریک از این عوامل و بهکارگیری مطلوب آنها را در معماری مراکز کتابخانه ای تحلیل نماید.
نظریه های پسامدرن در معماری
نظریه های پسامدرن در معماری، برخاسته از دیدگاه های پسامدرن است که تأثیرات شگرفی بر معماری و بهویژه معماری مدرن نهاده و آن را متحول ساخته است. در اندیشه معماران پسامدرن، سبک به صورت دوگانهای به وجود میآید و دارای ظاهری عامهپسند و طرفدار عقاید جمع است. معماران این دوره که دیگرمعماری مدرن را کارآمد و آرمانی نمییابند، با رجعت به گذشته و تاریخ معماری،نشانه هایی را از آنها در معماری خود مورد استفاده قرار میدهند[3].
معماری پسامدرن، سه ویژگی مهم دارد:
اول اینکه ایده
معماری به عنوان اجتماعی ترین هنر بشری مرتبط با فضای اطراف انسان، عبارت است از علم و هنر و شکل بخشی به فضای زیست انسان. بهعبارت دیگر، معماری بهوجود آورنده فضایی است که انسان را از عوامل طبیعی مصون میدارد و فعالیتهای زندگی فردی و اجتماعی وی را در بر گرفته و به نیازهای مادی و معنوی وی پاسخ میگوید. براساس مطالعات، بهطورکلی برای معماری سه بخش اصلی قائل می شوند. اگر کسی توانست این سه بخش را به خوبی به انجام برساند، در معماری می تواند موفقیت خوبی کسب نماید؛ تفکر درست، خط کشیدن درست و انتقال درست سه بخش عمده معماری مناسب بهحساب میآیند. تا زمانیکه مبانی نظری مشخصی نداشته باشیم و آن را نتوانیم درست تعریف کنیم، تفکر درست حاصل نمی شود و تا زمانی که بخشی از زمان و تلاشمان را برای معماری و آن هم درست فهمیدن آن و درست ایده دادن نداشته باشیم، خط کشیدن درستی در کار نیست و این قسمت سوم دارای بخشی اکتسابی است که باید جستجوکرد و یاد گرفت.
جذبه معماریهای کهن ما را وادار میکند که به گسست ناپذیری انسان، طبیعت و عرفان اعتقاد ورزیم. مردم و معماران گذشته، از زمانهای دور با رویکردهایی سنجیده به طبیعت احترام گذاشته و آن را مورد مداقه قرار داده و خردمندانه با طبیعت زیسته اند. خلق عناصر معماری در اکثر آثار باستانی در ازمنه گذشته، حاصل عشق و تمایل به ارتباط هم زیستانه با طبیعت بوده است و این چنین بود که گرایش های عرفانی در هنر معماری گذشته به وفور مشاهده میشود. یافت اسرار طبیعت و آمیزش آن با خلاقیت و نوآوری توانسته است سازه هایی بس افسونگر در معماری بیافریند و این همه در پناه همبستگی انسان و طبیعت و خلق هنر عرفانی است و باید چنین گفت که معمارانی که ترکیب های رنگ و باد را در معماری خود آمیخته اند شاگردان لئوناردو داوینچی هستند که با کلامی دانته وار گفته بود " هنر باید با طبیعت سازگار باشد". حفظ وفاداری به طبیعت، در بسیاری از راهبردهای منتهی به خلاقیت معماری تأثیر گذاشته است. خاصه اینکه این نوع دیدگاه به طبیعت و حفظ وفاداری نسبت به اسلوب طراحی معماری کهن در نگرش معماری پسامدرن بیش از پیش مورد عنایت است. بنابراین، آنچه در باب معماری فضاهای کتابخانه های امروز مطرح است این است که میتوان به مدد این نگرش و با تأثیر پذیری از طبیعت در بهکارگیری رنگ و نور به معماری کتابخانه ها رنگ و بویی خاص بخشید و کاربران و مراجعان این مراکز را جهت بهرهمندی بیشتر از کتابخانه ها ترغیب نمود و فضایی مطلوب را که برگرفته از طبیعت درونی ایشان و در عین حال مطابق با معیارها و ضوابط علمی و بر پایه مطالعات روانشناختی و جامعه شناختی است طراحی نمود. از اینرو این مقاله بر آن است تا ضمن نگاهی مختصر به مباحث معماری پسامدرن و درونمایه ها و پارادایمهای حاکم بر این نگرش، به بررسی اثرات رنگ و نور در معماری پسامدرن فضاهای کتابخانه ای بپردازد و ضمن ارائه نمونه هایی از این معماریها، هریک از این عوامل و بهکارگیری مطلوب آنها را در معماری مراکز کتابخانه ای تحلیل نماید.
نظریه های پسامدرن در معماری
نظریه های پسامدرن در معماری، برخاسته از دیدگاه های پسامدرن است که تأثیرات شگرفی بر معماری و بهویژه معماری مدرن نهاده و آن را متحول ساخته است. در اندیشه معماران پسامدرن، سبک به صورت دوگانهای به وجود میآید و دارای ظاهری عامهپسند و طرفدار عقاید جمع است. معماران این دوره که دیگرمعماری مدرن را کارآمد و آرمانی نمییابند، با رجعت به گذشته و تاریخ معماری،نشانه هایی را از آنها در معماری خود مورد استفاده قرار میدهند[3].
معماری پسامدرن، سه ویژگی مهم دارد:
اول اینکه ایده
نور و آتش از قبل از اسلام مورد توجه ایرانیان بوده است ساخت مکانی برای نگهداری آتش در قبل از اسلام به نام آتشکده نمونه ای از آن است.
نور در معماری اسلامی نماد وحدت الهی است. و علاوه بر بعد مذهبی باعث مشخص تر شدن عناصر تزیین می شود
همانطور که از تجزیه ی نور رنگهای مختلف رنگین کمان حاصل می شود در نتیجه ورود نور در فضا نیز رنگهای مختلفی دیده میشود.
ما در این بخش از معماری سعی کرده ایم ورود نور به فضا از طریق عناصر مختلف بنا را به نمایش بگذاریم.
در شهر سوخته از هزاره ی سوم و دوم ق،م از روی آثار خانه هایی که دیوار آنها تا زیر سقف باقی مانده بود میتوان دریافت که هر اتاق از طریق یک در به خارج ارتباط داشته و فاقد پنجره بوده است.
در دوره ی ایلام نیز نمونه هایی از پنجره های شیشه ای به دست آمده که شامل لوله هایی از خمیر شیشه میباشد که درکنار هم و در داخل یک قاب جای گرفته اند.
در دوره ی هخامنشی در تخت جمشید وضع در ها به خوبی روشن و پاشنه گرد آنها اغلب به جای مانده است همچنین در این کاخ ها بالای در ها و حتی بام ها روزن ها و جام خانه هایی نیز وجود داشته است.
در بالای در و گاهی در دو سوی آن برای گرفتن روشنایی و هوای آزاد روزن بکار میرفته و گاهی هم به سوراخهایی که در کلاله طاقها و یا شانه آنها به همین منظور تعبیه میکردند اطلاق میشود. روزن گاهی با چوب و گاهی با گچ و سفال نیز ساخته می شده است
در بناهایی مثل بازار ها که امکان استفاده از پنجره نبوده معماران در قسمت «خورشیدی کاربندی»روزن های ایجاد کرده اند که عبور مناسب نور و تهویه را به بهترین وجه میسر می ساخته است. روشندان ها معمولا به شکل یک کلاه فرنگی بوده و عمود بر قسمت خورسیدی کاربندی ساخته میشودبرخی از آنها دارای شیشه بوده و برخی از آنها زمینه چند ضلعی دارد
نورگیر از جمله عناصری در معماری محسوب می گردند که وظیفه انها انتقال نور از سطح افقی یا شیبدار بام به فضاهای زیرین ان می باشد که امکان نورگیری از جداره دیوارهای اطراف خود به طور مستقیم را نداشته و یا الزام خاصی باعث نورگیری از سقف را می نماید. نورگیرها از جمله قسمت هایی هستد که در بعضی ساختمان ها با توجه به شرایط ساختمانی آنها و در ساخت انواع گلخانه ها و فضاهای شیشه ای کاربرد گسترده ای از جمله قدیمی ترین نوع استفاده از نورگیر در سقفها را میتوان به شبستان کنار محراب الجاتیو در مسجد جامع اصفهان اشاره نمود که در ان از سنگهای مرمر شفاف به منظور انتقال روشنایی طبیعی از سقف شبستان به فضای زیر ان استفاده شده است که علاوه بر برقراری روشنایی باعث ایجاد حس روحانی خاص در فضای شبستان شده است
تقسیمبندی اجسام غیر منیر از نظر عبور نور از آنها نیز بدین ترتیب است:
هر آنچه از زیباییهای محیطی به چشم میآید از پرتو نور و روشنایی است؛ وگرنه در تاریکی، زیبایی مفهومی نمییابد. زیبایی حقیقی با نور معرفت و زیبایی ظاهری با حس بینایی درک میشود. نور و روشنایی چه ظاهری و چه عرفانی، باعث میشود که زیبایی به چشم اید و رنگ، حجم و سایر زیبایی شیءجلوه کند. در هنر معماری بحث مفصلی در زمینه روند بهرهگیری از نور طبیعی وجود دارد و نور رسانی محیطی مبحث قابل توجهی را به اختصاص میدهد. ابزار و وسایل روشنایی نیز به عنوان عواملی که تأمین کننده نور مصنوعی هستند عمل میکند. در یک خانه یا محیط بسته، چند گونه نور وجود دارد بدین شرح:
نور محیطی و عمومی:روشنایی لوستر و نور موجود در منزل که از طریق پنجرهها به درون میتابد.
نور مصنوعی یا تأکیدی:نور چراغهای مطالعه بر روی میز کار، و چراغهای آویزا یا دیواری در آشپز خانه، که ازآنها برای نوشتن، مطالعه، آشپزی، خیاطی و هر آنچه نیاز به دقت و تمرکز دارد، استفاده میشود.
نور تزئینی:نور آباژور و چلچراغهای رنگین و زینتی یا لامپهایی که در بوفهها و قفسهها نصب میشوند. همچنین لامپهای کوچک و هالوژنهایی که بر روی آرکها و قوسهای سقف قرار میگیرند.
یکی از راه حلهای بسبار مؤثر برای تغییر حال و هوای اتاق و به طور کلی دگرگون کردن روحیه ساکنان منزل، رسیدگی و توجه به موضوع نور و نور پردازی متعادل است. هیچ اتاقی، هرگز بدون نور مناسب و دقیق، عالی به نظر نمیآید. البته هر قدر که انتخاب نور دقیق و آگاهانه صورت گیرد، باز باید اذعان داشت که نور مصنوعی هرگز جای درخشندگی نور طبیعی را نخواهد گرفت. نور طبیعی لطیف و پویاست و معمولاً جایگزینی ندارد، ولی تعجب آور است که بسیاری از مردم با اصرار زیاد پنجرهها را با پرده میپوشانند تا جلوی ورود نور طبیعی گرفته شود.
از سوی دیگر، در نور پردازی فضای داخلی به این نکته نیز باید توجه داشته باشید که نور میتواند به شدت رنگها را تحت تأثیر قرار دهد. یک رنگ چه بسا در طول روز بارها تغییر کند و طیفهای گوناگونی را بازتاب دهد. همچنین ممکن است زیر نور مصنوعی کاملاً متفاوت جلوه کند. در ضمن نور مصنوعی نیز تأثیر قابل توجهی دارد؛ مثلاً در لامپهای فلوئورسنت یا نور آفتابی در لامپهای معمولی و هالوژنی. نکته دیگریکه شاید شماری از افراد به آن توجهی نشان ندهند، وجود سطوح بازتاب دهنده نور در محیط درونی است. اجسام بازتاب دهنده نور، مانند لوازم شیشهای و آینهای، یا اشیاء فلزی با سطوح صیقلی و براق، نه تنها نور فریبندهای به اتاق میافزایند، بلکه به نور محیط نیز انرژی و نیرویی مضاعف میدهند و به این ترتیب سبب میشوند تمام فضا درخشان تر و با روح تر به نظر آید. از این رو، خوب است بر روی این گونه وسایل، گلدانهایی کریستالی یا رنگارنگ، همینطور آباژورهایی با کلاهکهای رنگین قرار دهید تا بازتابی از نور درخشان و رنگارنگ در گوشهای از اتاق یا راهرو به دست آورید.
چند نمونه از نوردهی مناسبی که پیشنهاد میشود:
فضای تاریک اتاق کار با چراغ رومیزیقابل استفاده شده و کار کردن در آن ممکن میشود. بدین ترتیب با بهرهگیری از نور موضعی، دیگر نیازی به روشن کردن همه فضا احساس نمیشود.
نوردهی موضعی و صحیح در بالای تخت خوابها از ویژگیهای اتاق خواب است که مطالعه در سب را بسیار دلپذیر میکند. در ضمن نورهای هالوژنی سقف نیز با ایجاد سایه روشنی زیبا به کمک نورهای مجاور تخت خواب میآیند.
نور موضعی در کنار پلکان، ضمن روشن کردن راه پلکان، جذابیت خاصی در رنگهای دیوار و کف پلهها ایجاد کرده است، به نحوی که رنگها زنده تر و درخشان به نظر میرسند و جاذبه بصری فراوانی دارند.
زمانی که خانهای میسازیم، اثاثی انتخاب میکنیم که بخشی از زندگی روزمره ما خواهند شد، همچنین باید به نوع نور پردازی محیط زندگی توجه داشته باشیم. برای این عمر مهم است که ابتدا موقعیت و زوایای خانه را به منظور مشخص ساختن منطقه تابش نور خورشید در طول روز شناسایی کنیم. باید بیاموزیم که با نور طبیعی روز بازی کرده، تأثیرات آن را کنترل کنیم، زیرا همین نور خانه ما را در بخش بزرگی از روز نور پردازی میکند.
از زمان طلوع خورشید، از اولروز تا هنگام غروب، نور طبیعی شدت رنگها در محیط خانه ما تغییر میدهد. نارنجی در پائیز، آبیها در زمستان، رنگهای ملایم در بهار و زرد درخشان دزطول تلبستان بیشتر به چشم میآیند. نورها، سایهها یا تاریکیها، به ابن صورت، عناصر تزئیی لازم الاجرایی هستند که باید بدانیم چگونه آنها را ایجاد کنیم.
به علاوه، زمانی که نور طبیعی رو به کاستی میرود، نور پردازی مصنوعی باید این امکان را به ما بدهدکه فعالیتهای روزمره خود را ادامه دهیم. توصیه میشود به خاطر بسپاریم که نور، انواع متفاوتی از محیطهای پیرامونی را خلق میکند و اینکه محیط روشن با احساس رضایتمندی، انرژی و حرکت ما مرتبط است. همچنین نور پردازی ملایم منجر به آسودگی ما میشود.
به منظور نور رسانی بیشتر و بهتر در فضای آشپز خانه به موارد زیرتوجه داشته باشید:
در محیط حمام و دستشوئی داشتن نور مناسب از اهمیت زیادی برخوردار است.
کنترلکنندههای نور
رواق:فضایی است مشتمل بر سقف و ستون که حداقل در یک طرف مسدود باشد و انسان را از تماس با بارش وتابش نور آفتاب مصون میدارد و در مناطقی که شدت نور و حرارت خورشید زیاد باشد نور مناسب و ملایمی را به داخل عبور میدهد و در این صورت روشنایی از طریق غیر مستقیم یا باواسطه خواهیم داشت.
تابش بند:تابش بند تا تووش بند یا آفتابشکن تیغههایی به عرض 6 الی 18 سانتیمتر است که گاهی ارتفاعی تا حدود 5 متر دارد و با کمک گچ و نی آنها را میساختند.معمولا در بالای در و پنجره کلافی میکشیدند که در واقع تابش بند افقی بوده و اصطلاحا به آن سرسایه میگفتند و توسط آن ورود آفتاب به درون فضا را کنترل میکردند.
سایهبانها:ایجاد سایه بر روی پنجرهها از تابش مستقیم آفتاب به سطح پنجره جلوگیری کرده و در نتیجه حرارت ایجاد شده ناشی از تابش آفتاب در فضای پشت آن به مقدار قابل ملاحظهای کاهش مییابد.سایهبانها ممکن است اثرات گوناگونی از قبیل کنترل تابش مستقیم آفتاب به داخل،کنترل نور و تهویه طبیعی داشته باشند.کارایی سایهبانها متفاوت بوده و به رنگ و محل نصب آنها نسبت به پنجره و همچنین شرایط تهویه طبیعی در ساختمان بستگی دارد.سایهبانها به انواع ثابت،متحرک و همچنین سایهبانهای طبیعی مثل درختان تقسیم میشوند.
سرادق:سایهبان بر سراکه پرده آن بر خرپاهایی که بر بالای سرا نشانیده بودند کشیده میشد و بدینترتیب مانع تابش تند خورشید به درون سرا میشد.
ساباط:کوچهای سرپوشیده که هم در شهرهای گرمسیری و هم سردسیری به چشم میخورد.در شهرهای گرمسیری مجبور بودند کوچه را تنگ و دیوار را بلند بگیرند و برای ایجاد سایه ساباط میگذاشتند.
پرده:استفاده از پردههای ضخیم برای جلوگیری و تنظیم نور خورشید برای ورود به ساختمان از دوره صفویه معمول بوده و همچنین در دوره قاجار نیز از آن استفاده میشد.این پردهها معمولا از جنس کرباس و یا ابریشم بوده و به صورت یکلا و دولا استفاده میشدند و به طور معمول در جلو ایوانها و یا پنجرهها وارسیها نصب میشد.بالا کشیدن این پردهها توسط قرقره و بندهایی بوده که به طور هماهنگ تمام قسمتهای آنها را یکنواخت جمع کرده است چون این پردهها معمولا ضخیم و سنگین بوده
و غیر از این نمیشد آنها را بالا کشید.
نورگیرها
شباک:هوای متغیر ایران،آقتاب تند و روشن،باد و باران،توفان و گردباد و عقاید خاص ملی و مذهبی ایجاب میکرده که ساختمان علاوه بر دو پنجره،پردهای یا شباکی برای حفاظت درون بنا داشته باشد.درون ساختمان با روزنها و پنجرههای چوبی یا گچی و پرده محفوظ میشد و بیرون آنرا با شبکههای سفالی یا کاشی میپوشاندند،این شبکهها شدت نور را گرفته و نور ضعیفتری از لابهلای آن ایجاد میشود.انحراف پرتوهای نور در اثر برخورد با کنارهای منقوش شبکه پخش نور شده و به یکنواختی و پخش روشنایی کمک میکرد.ضمنا علیرغم آنکه تمام فضای بیرون از داخل به راحتی قابل رویت بود از بیرون هیچگونه دیدی در طول روز به داخل نداشت.
در و پنجرههای مشبک
پنجره معمولا برای دادن نور،جریان هوا و رویت مناظر بیرون بدون بر هم زدن خلوت اهل خانه است.در مناطقی که نور خورشید شدید است،پنجره باید متناسب با شدت نور ساخته شود.پنجرههای مشبک تعادلی بین نور خارج و داخل ایجاد میکند،تعادلی که وقتی از داخل نگاه کرده شود جلوی نور شدید آفتاب را میگیرد و مانع خسته شدن چشم در مقابل نور شدید خارج میشود.طرحهایی که در ساختن پنجرههای مشبک به کار برده میشود اغلب به گونهای است که نور داخل اتاق را تنظیم میکند.پنجرههای مشبک نور شدید خارج را بخش کرده و آنرا تعدیل میکنند و وقتی نور بیرون شدید نیست همه آن را به داخل اتاق عبور میدهند.گاهی برای در و پنجرههای مشبک شیشه نیز به کار برده میشود.(به درهای مشبک،در و پنجره گفته میشود)در و پنجره و روزنهای مشبک چوبی،سفالین و گچین در زمستان با کاغذ روغن زده مسدود و در تابستانها باز میشد.
روزن
روزن و پنجره را نمیتوان از هم تفکیک کرد.در واقع روزن را میتوان یک پنجره کوچک دانست که معمولا در بالای در و گاهی در دو سوی آن برای گرفتن روشنایی و تأمین هوای آزاد برای فضاهای بسته به کار میرفته است.به عبارت دیگر روزن به سوراخهایی اطلاق میگیرد که در کلاله و یا شانه طاقها تعبیه میشده است.روزن گاهی با چوب و گاه با گچ و سفال ساخته میشده و اغلب ثابت بوده است.در بناهایی که دارای بافت مرکزی و درونگرا بودند و از سقف هشتی یا از نقطهای دیگر نور کافی برای هشتی تامین میشد،در بالای در ورودی روزن قرار میدادند.
ارسی
ارسی پنجره مشبکی است که به جای گشتن روی پاشنه گرد،بالا میرود و در محفظهای که در نظر گرفته شده جای میگیرد. ارسی معمولا در اشکوب کوشکها و پیشان و رواق ساختمانهای سردسیری دیده میشود.نقش شبکهای ارسی،معمولا مانند پنجره و روزنهای چوبی است.
جامخانه
در کلاله گنبدها و کلمبههای گرمابهها و غلامخانهء رباطها و رستهها و بازارها هنوز هم روزنهایی وجود دارد که با چند حلقه سفالین به صورت قبه یا کپهء برجستهای درآمدهاند.در این قسمت حلقههای سفالین را در کنار هم چیدهاند و در زمستانها جامهای گرد شیشهای مانند ته قرابه در میان حلقهها کار میگذارند و تابستانها یک یا کلیه آنها را برمیدارند،امروزه هم برای روشنایی سرپوشیدههایی که به مناسبت فصل باید گاهی سرد و گاهی گرم باشد مناسبترین وسیله است و بر فراز بام گرمابهها جای خود را حفظ کرده است.
هورنو
به نورگیر بالای سقف گفته میشود.چون در نزدیکیهای تیزهء گنبد امکان اجرا به صورت بقیهء قسمتها میسر نیست.لذا در نزدیکیهای تیزه،سوراخ را پر نمیکنند تا در بالای طاق کار نور رسانی را انجام دهد.مثلا در پوشش بازارها اکثرا سوراخ هورنو باز است تا عمل روشنایی و تهویه صورت پذیرد.
روشندان
در بناهایی که استفاده از پنجره در دیوارها ممکن نبوده مثل بازارها و سایر بناهای عمومی،معماران در قسمت«خورشیدی کاربندی»روزنهایی ایجاد کردهاند که عبور نور مناسب و تهویه را به بهترین وجه میسر میساخته است و به آن روشندان میگویند.روشندانها معمولا به شکل یک کلاهفرنگی بوده و عمود سنندج،خانه آصف وزیری،دوره قاجاریه ارسی با شبکهها شیشهای
بر قسمت خورشیدی کاربندی ساخته میشوند و برخی از آنها دارای شیشه بوده،بعضی از آنها زمینه چندضلعی دارد،مثل روشندان حوضخانه کاخ هشتبهشت اصفهان.
فریز و خوون در ساختمان:
خوون یک نقش تزئینی است که با تکههای آجر تراشیده و موازییک آنرا پدید آوردهاند،آنگاه روی آنرا با خاک و سریشم و رنگهایی که در آب حل کردهاند به رنگهای گوناگون رنگرزی میکنند و در پیشانی ساختمان،میانه ستونها و«فریز در»چیده میشود.برای ورود روشنایی و هوا به اتاقها لوحههای گچین را سوراخ کرده و نقشهایی پدید آورده و آن لوحهها را در بالای درها و پنجرهها مینشانیدند.
گلجام
شیشههای کوچک و رنگینی که در داخل گچ کار میگذاشتند و آن را در بالاترین قسمت اطاق تعبیه میکردند تا نور رسانی به داخل بنا را تامین کند.به شبکه گچی و آلات شیشهای که در بالای در استفاده میشد،نیز گلجام میگویند.
پالکانه
به پنجرههای پیشآمده در ایوان یا بالکنی که طرارفش پنجره باشد پالکانه میگفتند.بعضی از پالکانهها به صورت پنجرههای بیرون زده از نمای اصلی ساخته شده و با شیشههای کوچک تزئین شدهاند.
پاچنگ
پنجره یا روزنی که پای آن بسته است و به زمین نمیرسد.
پاچلاقی
ترکیبی از در و پنجره که قسمت در آن تا پایین باز میشود و بقیهء آن به صورت پنجره باقی میماند.
باجه
نوعی پنجره است.
تهرانی
تالار رو به آفتاب که ارسی داشته باشد.
سنگ مرمر
استفاده از اینگونه سنگ برای نورگیری در بنا و شبستانهای زیرزمینی به علت فقدان نور صورت میگرفت و قسمتی از سنگ فرش حیاط از سنگ مرمر بود تا نور وارد شبستان در زیرزمین شود.
کاربندی و مقرنس
در فضاهایی که نورگیری و در نتیجه روشنایی فضا از طریق سقف انجام میشود.نور به طور مستقیم وارد فضا شده و فقط بخشی از آن را روشن مینماید.کاربندی و مقرنس به غیر از زیبایی برای بهرهگیری هرچه بیشتر از نور خورشید نیز استفاده میشود.بدینترتیب که موجب میشود در جهات مختلف از مسیر خود منحرف شده و آن را به صورت پخش شده به داخل راه میدهد،در این صورت در داخل بنا روشنایی یکنواخت و غیر متمرکزی خواهیم داشت.که حجم بیشتری را در بر میگیرد.
نقش هشتی در نور رسانی به بنا.
بعد از ورود به ساختمان به علت شدید بودن نور در بیرون میبایست نور شکسته شود،تا داخل ساختمان حالت نامطلوبی از نظر وارد شوند نداشته باشد.یکی از عوامل مهم معماری در تقسیم و شکست شدت نور،هشتیهای ورودی هستند که گرد و یا چندضلعی ساخته میشدند.در بالای هشتی معمولا نورگیری وجود دارد که نور متمرکز ملایمی را در ساعات مختلف روز به داخل انتقال میدهد،به کار بردن این شیوه برای تنظیم و متعادل کردن نور و حرارت از ویژگیهای معماری سنتی،بهویژه در حاشیه کویر است.
انواع طاقها،قوسها و فیلپوشها نیز در چگونگی نورگیری در داخل بنا سهم بهسزایی دارند.وجود فیلپوش منجر به ایجاد 3 منطقه متمایز ساختمانی در قسمت گنبدها شده است.منطقه سوم همان گنبد اصلی است که گاهی در محورهای آن پنجرههای کوچکی باز میشد و به نورگیری بنا کمک میکرد.ابداع شیوه طاق و تویزه باعث شد تا بار سقف مستقیما بر روی جرزها عمل کند و دیوارها و طاقها سبک شده و آنها را شکافته و پنجره در آن قرار دهند و بدینطریق نور فراوان و غیرمستقیم حاصل شود طاقهای آهنگ نیز یا دارای پنجرههای جانبی است و یا در بالای آنها گنبدهای کوچکی با پنجره تعبیه شده است.در طاق چهار بخش نیز که از تقاطع دو«طاق آهنگ»هم ارتفاع و همعرض حاصل میشود نیز میتوان روزنههای وسیعی ایجاد کرد.
طاق گهوارهای نیز به معمار اجازه میدهد که در فاصله میان دو قوس پنجره تعبیه کرده و روشنایی طبیعی داخل بنا را ایجاد کند.عمل نورگیری در بناهای مختلف به اشکال گوناگونی صورت میگرفت.از جمله اینکه در حمامها از طریق روزنههای متعدد و یا جامخانهها بر حسب درونگرا یا برونگرا بودن، نورگیری متفاوت بود.
هرچند که نور خورشید همیشه برای ایجاد روشنایی طبیعی در یک ساختمان مورد نیاز است اما از آنجا که این نور سرانجام به حرارت تبدیل میشود باید میزان تابش مورد نیاز برای هر ساختمان با توجه به نوع ساختمان و شرایط اقلیمی آن تامین شود.چون اهمیت تابش آفتاب به نوع اقلیم منطقه و فصول مختلف سال بستگی دارد.در شرایط سرد حداکثر انرژی خورشیدی مورد نیاز بوده و ساختمان باید درجهتی هوا گرم است جهت ساختمان باید به نحوی باشد که شدت آفتاب در دیوارهای آن به حداقل رسیده و نیز امکان نفوذ مستقیم اشعه خورشید به فضاهای داخلی وجود نداشته باشد.به همین دلیل
نموه نورپردازی بنا در اقلیمهای مختلف مثل گرم و خشک و حاشیه کویر و اقلیم گرم و مرطوب و سردسیر با هم متفاوت است و هرکدام در این مناطق بر حسب اقلیم خاص خود نحوهء نورگیری و نورپردازی خاص را میطلبد.
ابزار و وسایل روشنایی
بعد از به پایان رسیدن روشنایی روز،انسان در تاریکی شب نیز نیازمند نور بوده است.لذا پس از استقرار دائم و تشکیل شهرها و ساخت خانههای مسکونی وجود یک وسیله به عنوان عامل نور مصنوعی که بتوان آن را از جایی به جایی حمل کرده؛و یا اینکه بتوان از آن در هرجایی از ساختمان استفاده کرده حس شد. بنابراین از این زمان تامین نور مصنوعی با وسایلی که عوامل نوری نامیده میشوند آغاز شد و بشر به ساخت وسایل گوناگونی در این زمینه روی آورد.این وسایل که در مجموع وسایل روشنایی نامیده میشوند جهت تاکمین نور مصنوعی برای روشناییبخشیدن محیط اطراف در هنگام تاریکی شب بودند این وسایل عبارت بودند از:پیهسوزها،شمعدانها، چراغدانها،پایه چراغها،قندیلها،فانوسها،مشعلها،شمعها و چراغهای روغنی که در مورد هریک از ابزار و وسایل روشنائی توضیح کاملی در پایاننامه مزبور ارائه شده است.
بررسی وسایل روشنایی در نگارگری ایران:
یکی از خصایص بارز نگارگری ایران،دقتی است که نگارگر در ثبت و به تصویر کشیدن انسانها،وقایع،حوادث،مراسم،اشیاء و چگونگی کابرد آنها دارد و میتوان به عنوان منبع معتبری از این ماخذ استفاده کرد،در رابطه با موضوع مورد بحث ما نیز میتوان به مینیاتورها رجوع کرد.زیرا با توجه به ویران شدن ابنیه تاریخی در گذشته و کمبود ابزار مربوط به روشنایی،یکی از راههای شناخت ما،بررسی وسایل مورد نظر در نگارگری است حتی نمونههایی را که در حال حاضر در دسترس ما نیستند میتوان در مینیاتورها یافت و همچنین میتوان چگونگی تامین روشنایی بنا و عوامل را که در معماری ذکر کردیم از دید نگارگر بررسی کرد.
نحوه روشنایی بنا از دید نگارگر
عواملی که در معماری سنتی ایران به عنوان عنصری برای روشنایی بنا نام برده شدند تا اندازهای در مینیاتورها قابل رویت میباشند از جمله:جامخانه،در و پنجرههای مشبک،شیشههای رنگی که در داخل پنجرهها کار گذاشته میشدند.روشندان، شبکه،مشربه،پالکان(ایوانی برجسته و بیرون زده که دورتا دور آنرا شبکههای چوبی قرار گرفته)مورد دیگری که قابل توجه است،دقتی است که نگارگر برای روشن نشان دادن بنا در شب و یا در تاریکی از خود نشان داده و داخل پنجرهها را با رنگ سفید پر کرده تا نمایشی از روشنایی داخل بنا در هنگام شب داشته باشد.به عنوان مثال در مینیاتور(صوفی در حمام)از هفت اورنگ نظامی مربوط به دوره صفویه؛3 عامل را که جهت روشن کردن بنا مورد استفاده قرار گرفته میتوان تشخیص داد.
مورد اول در بالای صحنه پنجرهای است که دارای شیشههای رنگی(قرمز،سبز،زرد)میباشد،در پایین صحنه 3 عدد جامخانه به تصویر کشیده شده(جامخانهها نورگیرهایی بودند که در بالای سقف حمامها تعبیه میشدند و عبارت از شیشههای ته قرابه بودند که در میان حلقههای سفالین جای میگرفتند.)و مورد سوم طاقچههایی هستند که بصورت قرینه قرار گرفتهاند و در داخل هرکدام از آنها یک پیهسوز برای روشن کردن محیط داخل قرار گرفته است.
وسایل رووشنایی در نگارگری
در این بخش انواع وسایل روشنایی که نام برده شد در مینیاتورها قابل جستجو بوده و به وضوح قابل مشاهده و همچنین قابل دستهبندی هستند.انواع قندیلها،پیهسوزها، شمعدانها،چراغهای روغنی،مشعلها در مینیاتورها به تصویر کشیده شدهاند.حتی نمونههایی که در حال حاضر در دسترس ما نیستند نیز در آنها به چشم میخورد،این وسایل در نگارگری از تنوع چشمگیری برخوردارند و میتوان با دقت در آنها با نحوه کاربرد آنها،مکان استفاده،چگونگی استفاده و همینطور که گفته شد با انواع آنها آشنا شد و شاید با توجه به آنها ابهاماتی که در زمینه چگونگی کاربرد واستفاده و همچنین اهمیت آنها وجود دارد برطرف ساخت.بعنوان مثال کاربرد مشعلها را در گذرها، کنار درها و پشتبامها میتوان تشخیص داد.همچنین استفاده از حفاظ مخصوصی بصورت قفس که بر روی آن پرده شفافی جهت جلوگیری از خاموش شمع و افزایش نور آن کشیده میشد و تنها در مینیاتور با آن برخورد میکنیم،یا نوع مخصوصی از یک چراغ که از سقف آویزان میشد و نمونه ابتدایی از یک لوستر میباشد.بر روی تمامی این وسایل،انواع تزئینات نقش شده و در واقع ضبط و ثبت نقاش از این وسایل در نقاشی بسیار دقیق و ظریف میباشد.
بعنوان مثال در مینیاتور«صحنهای از یک حرکت دسته جمعی»ایران یا آسیای مرکزی،قرن ج هـ ق-کتابخانه استانبول 4 نوع از وسایلی که ما بعنوان وسایل روشنایی از آنها نام بردیم در این تصویر دیده میشود از راست به چپ 2 عدد شمع بلند و تزئین شده،یک عدد قندیل فلزی که متصل به میلهای است،2 عدد مشعل یکی با 3 شاخه و دیگری 1 شاخه و قفسی که شمع در داخل آن قرار گرفته است،این تصویر نشان میدهد که از تمام این وسایل هنگام شب و به هنگام حرکت استفاده میشده است.
زیبایی که به چشم میآید از پرتو نور و روشنایی است وگرنه در تاریکی،زیبایی مفهومی ندارد.زیبایی حقیقی با نور معرفت درک میگردد و زیبایی ظاهری با عزیزترین حسن ما که بینایی است دیده میشود.نور و روشنایی چه ظاهری و چه عرفانی باعث میشود که زیبایی به چشم آید و رنگ و سایر زیبائیهای شیء جلوه کند.بنابراین بحث نور و پرداختن به آن میتواند در مباحث زیباییشناسی و هنر جایگاه ویژهای داشته باشد.از جمله علوم و هنرهایی که میتوان به نقش نور در آن اشاره داشت،هنر معماری است که بحث مفصلی را در زمینه روند بهرهگیری از نور طبیعی به خود اختصاص میدهد.ابزار و وسایل روشنایی نیز به عنوان عواملی که تأمینکنندهء نور مصنوعی هستند،مطرح میباشند.نگارگری ایران نیز به عنوان«اسناد منقوش»در شناسایی عناصر نورگیری در معماری و همچنین ابزار و وسایل روشنایی نقش بسزاتیی دارد و چه بسا در نگارگری ایران نمونههایی بسیار بدیع و منحصربهفرد از این وسایل وجوددارد که در حال حاضر اثری از آنها موجود نیست و تنها در مینیاتورها میتوان سراغ آنها را گرفت و ما با رجوع به این منبع مهم میتوانیم با این نمونهها آشنا شویم.
نور به عنوان عنصری مهم در معماری ساختمانهای کوچک و بزرگ همیشه یکی از عوامل تأثیرگذار بر معماری و عمران ساختمانها و حتی شهر داشته است. در معماری سنتی ایرانی، معماری معاصر, معماری مدرن و بسیاری از سبک های معماری که فراروی بشر قرار گرفته همواره عنصر نور به عنوان عامل اصلی در کنار ویژگی های دیگر بنا قرار گرفته و حتی در دوران رنسانس و پس از آن نیز در بناهای مهمی همچون کلیسای شارتر سبک گوتیک پیشرفته ی اروپا نیز نور به عنوان تنها عامل مهم توصیف کننده بنا معرفی گردیده است. معماری ایرانی نیز از نور به عنوان عنصری کاربردی در تمام دوره های خود بهره جسته و نور چه طبیعی و چه مصنوعی توسط عناصر کنترل کننده نور همچون رواق، تابش بند، سایه بان، ساباط، جامخانه، روزن، روشندان، شباک و ... مورد استفاده قرار میگرفتهاند.
تاریخچه بهره گیری از نور طبیعی در معماری ایران
دانستن روند بهره گیری از نور خورشید به اندازه ی روند شکل گیری مصالح و یا شکل های مختلف زیربنائی ساختمان جهت طراحی بسیار لازم می باشد. اولین تاریخی که ما از آن اطلاع داریم سده ی سوم هزاره چهارم ق.م می باشدکه در آن زمان جهت کسب نور و سایه از ایجاد اختلاف سطح در دیواره های خارجی استفاده میکردند. در شهر سوخته از هزاره های سوم و دوم ق.م از روی آثار خانه هایی که دیوار آن ها تا زیر سقف باقی مانده بود می توان استنباط کرد که هر اطاق از طریق یک در به خارج ارتباط داشته و فاقد پنجره بوده اند، در دوره ی عیلام در حدود 1300 و 1400 ق.م نیز نمونه ای از پنجره های شیشه ای به دست آمده که شامل لوله هایی از خمیر شیشه می باشد که در کنار هم و در داخل یک قاب جای می گرفته و به طور حتم جهت روشن کردن داخل بنا مورد استفاده بود. از جمله کهن ترین مدارک و نمونههای در و پنجره در معماری ایران را شاید بتوان در نقش قلعه های مادی در آثار دوره ی شاروکین یافت.
روش استفاده از طاق گهواره ای که از انواع طاق سازی های عصر ساسانی است به معمار اجازه می داد که در فاصله ی میان دو قوس پنجره تعبیه نماید و روشنایی بنا را تأمین کند. طریقه ی نورگیری از جام خانه نیز همان طور که گفته شد بعد از هخامنشیان تا مدت های بسیار به عنوان یک سنت طرح گردیده و مورد استفاده قرار گرفت و در دوره ی ساسانی که استفاده از گنبد به شکل پذیرفته وسیعی معمول شده و جزء ویژگی های این معماری می شود در روی گنبد روزنه هایی با حفره هایی تعبیه می کردند که احتمالاً برای پوشش آن ها از شیشه استفاده می کردند، تا زمانیکه ساسانیان از دیوارهای حمال جهت تحمل بار گنبد استفاده میکردند نور ساختمان از روزن وسط گنبد یا از روزنه های تعبیه شده بر روی آن تأمین می شد. اما پس از آن که بار سقف گنبدی را توسط قوسها روی جرزها انتقال دادند توانستند در قسمتهایی از بدنه گنبدها نورگیرهایی را به صورت هلال تعبیه کنند.
جامخانه:
روزن:
عناصر نورگیری در معماری سنتی
این عناصر در معماری سنتی ایران از دو جهت مورد مطالعه قرار می گیرند، گروه اول به عنوان کنترل کننده های نور مانند انواع سایه بان ها و دسته دوم نورگیرها.
گروه اول نقش تنظیم نور وارد شده به داخل بنا را به عهده دارند و به دو دسته تقسیم می شوند:
دسته ی اول آن هایی که جزو بنا هستند مانند رواق و دسته ی دوم آن هایی که به بنا افزوده شده و گاهی حالت تزئینی دارند؛ مثل پرده. عناصری که به عنوان نورگیرها مطرح می شوند نام های مختلفی دارند ولی همه نورگیر هستند و عبارتند از: روزن، شباک، در و پنجره ی مشبک، جام-خانه، هورنو، ارسی، روشندان، فریز و خوون، گل جام، پالکانه، فنزر، پاچنگ و تهرانی. در مقابل عناصری مانند رواق، پرده، تابش بند، سایه بان ها، سرادق و ساباط قرار دارد که نقش کنترل کننده ی نور و تنظیم آن برای ورود به داخل بنا را به عهده دارند.
کنترل کننده های نور
ـ رواق: فضایی است مشتمل بر سقف و ستون که حداقل در یک طرف مسدود باشد و انسان را از تماس با بارش و تابش نور آفتاب مصون می دارد و در مناطقی که شدت نور و حرارت خورشید زیاد باشد نور مناسب و ملایمی را به داخل عبور میدهد و در این صورت روشنائی از طریق غیرمستقیم یا باواسطه خواهیم داشت.
ـ تابش بند: تابش بند یا تاووش بند یا آفتاب شکن تیغه هایی به عرض 6 الی 18 سانتی متر است که گاهی ارتفاعی تا حدود 5 متر دارد و با کمک گچ و نی آن ها را می ساختند. معمولاً در بالای در و پنجره کلافی می کشیدند که در واقع تابش بند افقی بوده و اصطلاحاً به آن سرسایه می گفتند و توسط آن ورود آفتاب به درون فضا را کنترل می کردند.
سایه بان ها: ایجاد سایه بر روی پنجره ها از تابش مستقیم آفتاب به سطح پنجره جلوگیری کرده و در نتیجه حرارت ایجاد شده ناشی از تابش آفتاب در فضای پشت آن به مقدار قابل ملاحظه ای کاهش می یابد. سایه بان ها ممکن است اثرات گوناگونی از قبیل کنترل تابش مستقیم آفتاب به داخل، کنترل نور و تهویه ی طبیعی داشته باشند.کارایی سایهبانها متفاوت بوده و به رنگ و محل نصب آن ها نسبت به پنجره و هم چنین شرایط تهویه ی طبیعی در ساختمان بستگی دارد.
سایه بان ها به انواع ثابت، متحرک و همچنین سایه بان های طبیعی مثل درختان تقسیم می شوند.
سرادق: سایه بنا بر سرا که پرده ی آن بر خرپاهایی که بر بالای سرا نشانیده بودند کشیده می شد و بدین ترتیب مانع تابش بند خورشید به درون سرا می شد.
ساباط: کوچه ای سر پوشیده که هم در شهرهای گرمسیری و هم سرد سیری به چشم می خورد. در شهرهای گرمسیری مجبور بودند کوچه را تنگ و دیوار را بلند بگیرند و برای ایجاد سایه ساباط می گذاشتند.
پرده: استفاده از پرده های ضخیم برای جلوگیری و تنظیم نور خورشید برای ورود به ساختمان از دوره ی صفویه معمول بوده و هم چنین در دوره ی قاجار نیز از آن استفاده می شد. این پرده ها معمولاً از جنس کرباس و یا ابریشم بوده و به صورت یک لا و دولا استفاده می شدند و به طور معمول در جلو ایوان ها و یا پنجره ها و ارسی ها نصب میشد. بالا کشیدن این پرده ها توسط قرقره و بندهایی بوده که به طور هماهنگ تمام قسمت های آن ها را یکنواخت جمع می کرده است چون این پرده ها معمولاً ضخیم و سنگین بوده و غیر از این نمی شد آن ها را بالا کشید.
نورگیرها
شباک: هوای متغیر ایران، آفتاب تند و روشن، باد و باران، توفان و گردباد و عقاید خاص ملی و مذهبی ایجاب می کرده که ساختمان علاوه بر در و پنجره، پردهای یا شباکی برای حفاظت درون بنا داشته باشد. درون ساختمان با روزن ها و پنجره های چوبی یا گچی و پرده محفوظ می شد و بیرون آن را با شبکه های سفالی یا کاشی می پوشاندند، این شبکه ها شدت نور را گرفته و نور ضعیف تری از لا به لای آن ایجاد می شود. انحراف پرتوهای نور در اثر برخورد با کنارهای منقوش شبکه سبب پخش نور شده و به یکنواختی و پخش روشنایی کمک می کرد. ضمناً علی رغم آنکه تمام فضای بیرون از داخل به راحتی قابل رﺅیت بود از بیرون هیچ گونه دیدی در طول روز به داخل نداشت.
در و پنجره های مشبک: پنجره معمولاً برای دادن نور، جریان هوا و رویت مناظر بیرون بدون بر هم زدن خلوت اهل خانه است. در مناطقی که نور خورشید شدید است، پنجره باید متناسب با شدت نور ساخته شود. پنجره های مشبک تعادلی بین نور خارج و داخل ایجاد می کند، تعادلی که وقتی از داخل نگاه کرده شود جلوی نور شدید آفتاب را میگیرد و مانع خسته شدن چشم در مقابل نور شدید خارج می شود.
طرح هایی که در ساختن پنجره های مشبک به کار برده می شود اغلب به گونه ای است که نور داخل اتاق را تنظیم می کند. پنجره های مشبک نور شدید خارج را پخش کرده و آن را تعدیل می کنند و وقتی نور بیرون شدید نیست همه ی آن را به داخل اتاق عبور می دهند.
گاهی برای در و پنجره های مشبک شیشه نیز به کار برده می شود. (به درهای مشبک، در و پنجره گفته می شود). در و پنجره و روزن های مشبک چوبی، سفالین و گچین در زمستان با کاغذ روغن زده مسدود و در تابستان ها باز می شد.
روزن: روزن و پنجره را نمی توان از هم تفکیک کرد. در واقع روزن را می توان یک پنجره کوچک دانست که معمولاً در بالای در و گاهی در دو سوی آن برای گرفتن روشنایی و تأمین هوای آزاد برای فضاهای بسته به کار می رفته است. به عبارت دیگر روزن به سوراخ هائی اطلاق می گردید که در کلاله و یا شانه طاق ها تعبیه می شده است. روزن گاهی با چوب و گاه با گچ و سفال ساخته می شده و اغلب ثابت بوده است. در بناهایی که دارای بافت مرکزی و درون گرا بودند و از سقف هشتی یا از نقطه ای دیگر نور کافی برای هشتی تأمین می شد، در بالای در ورودی روزن قرار میدادند.
ارسی: ارسی پنجره مشبکی است که به جای گشتن روی پاشنه گرد، بالا می رود و در محفظه ای که در نظر گرفته شده جای می گیرد. ارسی معمولاً در اشکوب کوشک ها و پیشخان و رواق ساختمان های سردسیری دیده می شود. نقش شبکه ای ارسی، معمولاً مانند پنجره و روزن های چوبی است.
جام خانه: در کلاله گنبدها و کلمبه های گرمابه ها و غلام خانه ی رباط ها و رسته ها و بازارها هنوز هم روزن هایی وجود دارد که با چند حلقه ی سفالین به صورت قبه یا کپه ی برجسته ای در آمده-اند. در این قسمت حلقه های سفالین را در کنار هم چیده اند و در زمستان ها جام های گرد شیشهای مانند ته قرابه در میان حلقه ها کار می گذارند و تابستان ها یک یا کلیه آن ها را بر می-دارند، امروزه هم برای روشنایی سرپوشیده هایی که به مناسبت فصل باید گاهی سرد و گاهی گرم باشد مناسب ترین وسیله است و بر فراز بام گرمابه ها جای خود را حفظ کرده است.
هورنو: به نورگیری بالای سقف گفته میشود. چون در نزدیکیهای تیزه گنبد امکان اجرا به صورت بقیهی قسمتها میسر نیست، لذا در نزدیکی های تیزه، سوراخ را پر نمی کنند تا در بالای طاق کار نوررسانی را انجام دهد. مثلاً در پوشش بازارها اکثراً سوراخ هورنو باز است تا عمل روشنایی و تهویه صورت پذیرد.
روشندان: در بناهایی که استفاده از پنجره در دیوارها ممکن نبوده مثل بازارها و سایر بناهای عمومی، معماران در قسمت «خورشیدی کاربندی» روزن هایی ایجاد کرده اند که عبور مناسب و تهویه را به بهترین وجه میسر می ساخته است و به آن روشندان می گویند. روشندان ها معمولاً به شکل یک کلاه فرنگی بوده و عمود بر قسمت خورشیدی کاربندی ساخته می شوند و برخی از آن ها دارای شیشه بوده، بعضی از آن ها زمینه ی چند ضلعی دارد، مثل روشندان حوضخانه کاخ هشت بهشت اصفهان.
فریز و خوون در ساختمان
خوون یک نقش تزئینی است که با تکه های آجر تراشیده و موزائیک آن را پدید آورده اند، آن گاه روی آن را با خاک و سریشم رنگ هائی که در آب حل کرده اند به رنگ های گوناگون رنگرزی می کنند و در پیشانی ساختمان، میانه ستونها و «فریز در» چیده می شود. برای ورود روشنایی و هوا به اتاق ها لوله های گلچین را سوراخ کرده و نقش هایی پدید آورده و آن لوله ها را در بالای درها و پنجره ها می نشانیدند.
کاربندی و مقرنس
در فضاهایی که نورگیری و در نتیجه روشنائی فضا از طریق سقف انجام می شود، نور به طور مستقیم وارد فضا شده و فقط بخشی از آن را روشن می نماید. کاربندی و مقرنس به غیر از زیبائی برای بهره گیری هر چه بیشتر از نور خورشید نیز استفاده می شود. به این ترتیب که موجب می شود در جهات مختلف از مسیر خود منحرف شده و آن را به صورت پخش شده به داخل راه می دهد، در این صورت در داخل بنا روشنائی یکنواخت و غیرمتمرکزی خواهیم داشت، که حجم بیشتری را در بر می گیرد.
نور و آتش از قبل از اسلام مورد توجه ایرانیان بوده است ساخت مکانی برای نگهداری آتش در قبل از اسلام به نام آتشکده نمونه ای از آن است.
نور در معماری اسلامی نماد وحدت الهی است. و علاوه بر بعد مذهبی باعث مشخص تر شدن عناصر تزیین می شود
همانطور که از تجزیه ی نور رنگهای مختلف رنگین کمان حاصل می شود در نتیجه ورود نور در فضا نیز رنگهای مختلفی دیده میشود.
ما در این بخش از معماری سعی کرده ایم ورود نور به فضا از طریق عناصر مختلف بنا را به نمایش بگذاریم.
در شهر سوخته از هزاره ی سوم و دوم ق،م از روی آثار خانه هایی که دیوار آنها تا زیر سقف باقی مانده بود میتوان دریافت که هر اتاق از طریق یک در به خارج ارتباط داشته و فاقد پنجره بوده است.
در دوره ی ایلام نیز نمونه هایی از پنجره های شیشه ای به دست آمده که شامل لوله هایی از خمیر شیشه میباشد که درکنار هم و در داخل یک قاب جای گرفته اند.
در دوره ی هخامنشی در تخت جمشید وضع در ها به خوبی روشن و پاشنه گرد آنها اغلب به جای مانده است همچنین در این کاخ ها بالای در ها و حتی بام ها روزن ها و جام خانه هایی نیز وجود داشته است.
در بالای در و گاهی در دو سوی آن برای گرفتن روشنایی و هوای آزاد روزن بکار میرفته و گاهی هم به سوراخهایی که در کلاله طاقها و یا شانه آنها به همین منظور تعبیه میکردند اطلاق میشود. روزن گاهی با چوب و گاهی با گچ و سفال نیز ساخته می شده است
در بناهایی مثل بازار ها که امکان استفاده از پنجره نبوده معماران در قسمت «خورشیدی کاربندی»روزن های ایجاد کرده اند که عبور مناسب نور و تهویه را به بهترین وجه میسر می ساخته است. روشندان ها معمولا به شکل یک کلاه فرنگی بوده و عمود بر قسمت خورسیدی کاربندی ساخته میشودبرخی از آنها دارای شیشه بوده و برخی از آنها زمینه چند ضلعی دارد
نورگیر از جمله عناصری در معماری محسوب می گردند که وظیفه انها انتقال نور از سطح افقی یا شیبدار بام به فضاهای زیرین ان می باشد که امکان نورگیری از جداره دیوارهای اطراف خود به طور مستقیم را نداشته و یا الزام خاصی باعث نورگیری از سقف را می نماید. نورگیرها از جمله قسمت هایی هستد که در بعضی ساختمان ها با توجه به شرایط ساختمانی آنها و در ساخت انواع گلخانه ها و فضاهای شیشه ای کاربرد گسترده ای از جمله قدیمی ترین نوع استفاده از نورگیر در سقفها را میتوان به شبستان کنار محراب الجاتیو در مسجد جامع اصفهان اشاره نمود که در ان از سنگهای مرمر شفاف به منظور انتقال روشنایی طبیعی از سقف شبستان به فضای زیر ان استفاده شده است که علاوه بر برقراری روشنایی باعث ایجاد حس روحانی خاص در فضای شبستان شده است
تقسیمبندی اجسام غیر منیر از نظر عبور نور از آنها نیز بدین ترتیب است:
هر آنچه از زیباییهای محیطی به چشم میآید از پرتو نور و روشنایی است؛ وگرنه در تاریکی، زیبایی مفهومی نمییابد. زیبایی حقیقی با نور معرفت و زیبایی ظاهری با حس بینایی درک میشود. نور و روشنایی چه ظاهری و چه عرفانی، باعث میشود که زیبایی به چشم اید و رنگ، حجم و سایر زیبایی شیءجلوه کند. در هنر معماری بحث مفصلی در زمینه روند بهرهگیری از نور طبیعی وجود دارد و نور رسانی محیطی مبحث قابل توجهی را به اختصاص میدهد. ابزار و وسایل روشنایی نیز به عنوان عواملی که تأمین کننده نور مصنوعی هستند عمل میکند. در یک خانه یا محیط بسته، چند گونه نور وجود دارد بدین شرح:
نور محیطی و عمومی:روشنایی لوستر و نور موجود در منزل که از طریق پنجرهها به درون میتابد.
نور مصنوعی یا تأکیدی:نور چراغهای مطالعه بر روی میز کار، و چراغهای آویزا یا دیواری در آشپز خانه، که ازآنها برای نوشتن، مطالعه، آشپزی، خیاطی و هر آنچه نیاز به دقت و تمرکز دارد، استفاده میشود.
نور تزئینی:نور آباژور و چلچراغهای رنگین و زینتی یا لامپهایی که در بوفهها و قفسهها نصب میشوند. همچنین لامپهای کوچک و هالوژنهایی که بر روی آرکها و قوسهای سقف قرار میگیرند.
یکی از راه حلهای بسبار مؤثر برای تغییر حال و هوای اتاق و به طور کلی دگرگون کردن روحیه ساکنان منزل، رسیدگی و توجه به موضوع نور و نور پردازی متعادل است. هیچ اتاقی، هرگز بدون نور مناسب و دقیق، عالی به نظر نمیآید. البته هر قدر که انتخاب نور دقیق و آگاهانه صورت گیرد، باز باید اذعان داشت که نور مصنوعی هرگز جای درخشندگی نور طبیعی را نخواهد گرفت. نور طبیعی لطیف و پویاست و معمولاً جایگزینی ندارد، ولی تعجب آور است که بسیاری از مردم با اصرار زیاد پنجرهها را با پرده میپوشانند تا جلوی ورود نور طبیعی گرفته شود.
از سوی دیگر، در نور پردازی فضای داخلی به این نکته نیز باید توجه داشته باشید که نور میتواند به شدت رنگها را تحت تأثیر قرار دهد. یک رنگ چه بسا در طول روز بارها تغییر کند و طیفهای گوناگونی را بازتاب دهد. همچنین ممکن است زیر نور مصنوعی کاملاً متفاوت جلوه کند. در ضمن نور مصنوعی نیز تأثیر قابل توجهی دارد؛ مثلاً در لامپهای فلوئورسنت یا نور آفتابی در لامپهای معمولی و هالوژنی. نکته دیگریکه شاید شماری از افراد به آن توجهی نشان ندهند، وجود سطوح بازتاب دهنده نور در محیط درونی است. اجسام بازتاب دهنده نور، مانند لوازم شیشهای و آینهای، یا اشیاء فلزی با سطوح صیقلی و براق، نه تنها نور فریبندهای به اتاق میافزایند، بلکه به نور محیط نیز انرژی و نیرویی مضاعف میدهند و به این ترتیب سبب میشوند تمام فضا درخشان تر و با روح تر به نظر آید. از این رو، خوب است بر روی این گونه وسایل، گلدانهایی کریستالی یا رنگارنگ، همینطور آباژورهایی با کلاهکهای رنگین قرار دهید تا بازتابی از نور درخشان و رنگارنگ در گوشهای از اتاق یا راهرو به دست آورید.
چند نمونه از نوردهی مناسبی که پیشنهاد میشود:
فضای تاریک اتاق کار با چراغ رومیزیقابل استفاده شده و کار کردن در آن ممکن میشود. بدین ترتیب با بهرهگیری از نور موضعی، دیگر نیازی به روشن کردن همه فضا احساس نمیشود.
نوردهی موضعی و صحیح در بالای تخت خوابها از ویژگیهای اتاق خواب است که مطالعه در سب را بسیار دلپذیر میکند. در ضمن نورهای هالوژنی سقف نیز با ایجاد سایه روشنی زیبا به کمک نورهای مجاور تخت خواب میآیند.
نور موضعی در کنار پلکان، ضمن روشن کردن راه پلکان، جذابیت خاصی در رنگهای دیوار و کف پلهها ایجاد کرده است، به نحوی که رنگها زنده تر و درخشان به نظر میرسند و جاذبه بصری فراوانی دارند.
زمانی که خانهای میسازیم، اثاثی انتخاب میکنیم که بخشی از زندگی روزمره ما خواهند شد، همچنین باید به نوع نور پردازی محیط زندگی توجه داشته باشیم. برای این عمر مهم است که ابتدا موقعیت و زوایای خانه را به منظور مشخص ساختن منطقه تابش نور خورشید در طول روز شناسایی کنیم. باید بیاموزیم که با نور طبیعی روز بازی کرده، تأثیرات آن را کنترل کنیم، زیرا همین نور خانه ما را در بخش بزرگی از روز نور پردازی میکند.
از زمان طلوع خورشید، از اولروز تا هنگام غروب، نور طبیعی شدت رنگها در محیط خانه ما تغییر میدهد. نارنجی در پائیز، آبیها در زمستان، رنگهای ملایم در بهار و زرد درخشان دزطول تلبستان بیشتر به چشم میآیند. نورها، سایهها یا تاریکیها، به ابن صورت، عناصر تزئیی لازم الاجرایی هستند که باید بدانیم چگونه آنها را ایجاد کنیم.
به علاوه، زمانی که نور طبیعی رو به کاستی میرود، نور پردازی مصنوعی باید این امکان را به ما بدهدکه فعالیتهای روزمره خود را ادامه دهیم. توصیه میشود به خاطر بسپاریم که نور، انواع متفاوتی از محیطهای پیرامونی را خلق میکند و اینکه محیط روشن با احساس رضایتمندی، انرژی و حرکت ما مرتبط است. همچنین نور پردازی ملایم منجر به آسودگی ما میشود.
به منظور نور رسانی بیشتر و بهتر در فضای آشپز خانه به موارد زیرتوجه داشته باشید:
در محیط حمام و دستشوئی داشتن نور مناسب از اهمیت زیادی برخوردار است.