شیشه جسمی سخت است که سختی آن در حدود 8 میباشد و همه اجسام بجز الماسهها را خط میاندازد. وزن مخصوص شیشه 2.5 گرم بر سانتیمتر مکعب بوده و بسیار تُرد و شکننده است. شیشه در مقابل تمام مواد شیمیایی حتی اسیدهای قوی و بازها مقاومت کرده و تحت تاثیر خورندگی واقع نمیشود، به همین علت ظرف آزمایشگاهی را از شیشه میسازند. فقط اسید فلوئوریدریک (HF) بر آن اثر داشته و شیشه را در خود حل مینماید.
بطور عمومی شیشه جسمی است شفاف که نور بخوبی از آن عبور میکند و پشت آن بطور وضوح قابل روئیت میباشد.
شیشه در حدود ۳۶۰۰ سال پیش از میلاد در مصر ساخته شده است. مصریان باستان شیشه گران بی نظیر وبرجستهای بودند. شیشههای قدیمی نور را از خود عبور نمیدادند وبه علت نا خالصیهای موجود در آن رنگی بودند.
هنرمندان ساسانی در تراش دادن شیشه مهارت مخصوصی داشتهاند. شیشه ی ساسانی در چین ارج بسیار داشته و بهویژه شیشه لاجوردی را گرانبها میشمردند. جامهای پایهدار با نقش حلقههای برجسته از دوره اشکانیان و ساسانیان بهجای ماندهاست.
ظروف شیشهای دوره ی اسلامی تحت تأثیر طرحهای قبل از اسلام است. در دوره ی سلجوقی و تا زمان هجوم مغول، افزارها و ظروفهای بسیار زیبای شیشهای از کورههای شیشهگری گرگان بیرون میآمد که به نازکی کاغذ و گاه مینایی و گاه تراشیده و کندهکاری شدهاست. روزگار سلجوقی اوج صنعت شیشهگری در ایران محسوب میشود. فرآوردههای شیشهای این دوران بیشتر شامل ظروف کوچک و بزرگ، عطردانهای بسیار ظریف، جامها و گلدانهایی با فرمها و اندازههای متنوع و اشیاء تزئینی کوچک بهشکل حیوانات و ... است. در دوره ی مغول رونق شیشهسازی از میان رفت و در عوض در این عهد سفالگری و کاشیکاری رونق یافت.
با نیروهای جانبی مؤثر بر یک سازه ( در اثر باد یا زلزله ) به طرق مختلف مقابله می شود که اثر زلزله بر ساختمانها از سایر اثرات وارد بر آنها کاملا متفاوت می باشد . ویژگی اثر زلزله در این است که نیروهای ناشی از آن به مراتب شدیدتر و پیچیده تر از سایر نیروهای مؤثر می باشند . عناصر مقاوم در مقابل نیروهای فوق شامل قاب خمشی ، دیوار برشی و یا ترکیبی از آن دو می باشند . استفاده از قاب خمشی به عنوان عنصر مقاوم در مقابل نیروهای جانبی بخصوص اگر نیروهای جانبی در اثر زلزله باشند احتیاج به جزئیات خاصی دارد که شکل پذیری کافی قاب را تأمین نماید
این جزئیات از لحاظ اجرایی غالبا دست و پاگیر بوده و در صورتی می توان از اجرای دقیق آنها مطمئن شد که کیفیت اجرا و نظارت در کارگاه خیلی بالا باشد از لحاظ برتری می توان گفت که دیوار برشی اقتصادی تر از قاب می باشد و تغییر مکانها را کنترل می کند در حالی که برای سازه های بلند قاب به تنهایی نمی تواند در این زمینه جوابگو باشد . حال به ذکر چند نمونه از دیوارهای برشی می پردازیم:
1-دیوار های برشی فولادی : بعضی مواقع ورقهای فولادی به عنوان دیوارهای برشی بکار می روند . برای جلوگیری از کمانش موضعی چنین دیوارهای برشی فولادی لازم است از تقویت کننده های قائم و افقی استفاده شود.
2-دیوارهای برشی مرکب :دیوارهای برشی مرکب شامل : ورقها ی تقویت شده فولادی مدفون در بتن مسلح ، خرپاهای ورق فولادی مدفون در داخل دیوار بتن مسلح و دیوارهای مرکب ممکن دیگر ، که تماما با یک قاب فولادی و یا با یک قاب مرکب تؤام هستند می شود .
.
خمیرمایه نانوایی (Baking Yeast) یکی از صدها گونه مخمر شناسایی شده است که با عنوان علمی Saccharomayces Cerevisiae شناخته میشود.
این خمیرمایه موجودی ذرهبینی است که در نتیجه رشد آن در خمیر، گاز کربنیک و سایـر مـواد آلی تولید می شود. گاز کربنیک حاصله باعث افزایش حجم، پوکی و تخلخل نان و سایر ترکیبات آلی باعث افزایش ارزش تغذیه ای و عطر و طعم خوش نان میگردند.
تاثیر تخمیر و ورآمدن نان از هزاران سال قبل برای مردم باستان مشخص گردیده بود و استفاده از خمیرترش برای انجام این عمل تا قرن هجدهم و نوزدهم رواج داشت اما بهتدریج با صنعتی شدن جوامع و رشد جمعیت و نیاز به تامین غذایی مردم در بعد کلان تولید مخمر به سمت صنعتی شدن سوق پیدا کرد. مخمر نان در مقیاس صنعتی برای اولین بار در اواخر قرن هجدهم در هلند تولید گردید.
فواید استفاده از خمیرمایه در نان
در طی سالهای دهه 1940 میلادی ودر بحبوحه جنگ دوم جهانی، با توجه به شرایط ویژه آن دوران جوش شیرین برای اولین بار توسط قوای انگلستان برای استفاده در نان تولیدی وارد مملکت گردید که با توجه به ارزانی و سهولت استفاده به تدریج فراگیر شد به طوری که برای سالیان متمادی جز لاینفک نان تولیدی کشور محسوب میشد. این بدعت موجب شد غذای اصلی مردم که از مقدسترین گیاهی که بارها در کتب الهی از آن نام برده شده و کاملترین گیاه از نظر تغذیهای محسوب میشود، یعنی گندم تولید میگردد به جای تامین انرژی و ریز مغذیهای مورد نیاز بدن، عامل اصلی بیماریهایی چون زخم معده، سرطان روده و معده، کم خونی، پوکی استخوان و تاثیرگذار در بیماریهایی چون آلزایمر، بیماریهای کلیوی و عروقی باشد. اختلال در جذب عناصری چون آهن، کلسیم، فسفر، روی و ... از دیگر عوارض استفاده از جوش شیرین در تولید نان شمرده میشود. از طرفی پایین آمدن ماندگاری نان و بیاتی زودرس، بدرنگی و بدطعمی و ضایعات فراوان که منجر به زیان سالانه یک میلیارد دلار به بیتالمال میگردد از دیگر ویژگیهای این میهمان ناخوانده سفره ایرانی بوده است.
این ماده صنعتی که متاسفانه تنها در ایران از آن در پخت نان استفاده میشود و در هیچ منبع بینالمللی از آن به عنوان پوککننده نامی به میان نیامده است، جانشین خمیرمایهای گردیده که منبعی سرشار از موادغذایی است.
در صورت استفـاده از نانی کـه فرایند تخمیر را طـی کرده و بهصورت صحیح و اصـولی تهیه شده، نه تنـها هیچکدام از بیماریهایی که در اثر استفاده از جوششیرین ذکر گردید بروز نخواهد یافت؛ بلکه ماندگاری نان بالا رفته، ضایعات از بین میرود، نان خوش طعم و عطر گردیده و جذب مواد مغذی در نان تسهیل میگردد. از طرفی خمیرمایه منبعی سرشار از ویتامینهای گروه B و پروتئین میباشد که موجب افزایش ارزش تغذیهای نان میگردد و موجب تامین انرژی کافی و درصد بالایی از مواد مغذی مورد نیاز بدن انسان و بهخصوص قشر کمبضاعت جامعه که نان غذای اصلی سفره آنهاست میگردد.
نکته پر اهمیت دیگر اینکه گندم حاوی مقدار قابل توجهی اسید فیتیک است و در صورتی املاح گندم برای بدن قابل جذب خواهد بود که این اسید تجزیه شود. در فرایند تولید نان، این خمیرمایه است که تولید آنزیم فیتاز میکند و باعث تجزیه اسید فیتیک و در نتیجه جذب مواد مغذی دانه گندم میگردد.
تهیه و تولید خمیرمایه
با توجه به اینکه خمیرمایه نوعی گیاه تک سلولی است، تولید این ماده به نوعی فعالیت کشاورزی می باشد. ماده اولیه تولید خمیرمایه جهت تغذیه و رشد این باکتری، هر نوع ماده حاوی قند می تواند باشد. اما با توجه به عدم صرفه اقتصادی استفاده از مواد قندی سرشار از انرژی و مواردی که جهت تغذیه مستقیم مردم استفاده می شوند، استفاده از ملاس چغندری و نیشکری که تفاله حاصل از استحصال شکر میباشد بهعنوان بهترین و با صرفه ترین گزینه موجود پیشنهاد گردید و امروز به عنوان اصلی ترین ماده اولیه تولید این ماده در بسیاری از کشورها از جمله ایران به کار میرود.
در پروسه تولید خمیرمایـه مواد مختلف به عنـوان ریزمغـذی مانند ازت، فسفـر، روی و...نقش مهمـی ایفا مینمایند که نبود هرکدام باعث اختلالاتی چون رشد نارس یا عدم رشد، افت اکتیویته مخمر، آلودگی خط تولید و ... میگردد.
تولید خمیرمایه طی یک فرآیند بیوتکنولوژیک در کارخانههای مدرن صورت میگیرد به گونهای که در محیطی کاملا استریل و بهداشتی سوش (بذر) اولیه و نارس با ماده قندی تغذیه شده و پس از تکمیل مراحل رشد در واحدهای سپراتور (جداکننده) و فیلترپرس به صورت خمیر وارد دستگاه خشککن گردیده و پس از فرآیند خشکسازی در بستهبندیهای معمولی یا وکیوم آماده عرضه به بازار میگردد. خمیرمایه نانوایی در ایران در سه نوع خمیرمایه خشک فوری (IADY)، خمیرمایه خشک فعال (ADY) و خمیرمایه تازه تولید میگردد که هر سه این محصولات در کشورمان تولید و به بازار عرضه میشود.
صنعت خمیرمایه در ایران
اولین واحد تولید خمیرمایه نانوایی در ایران در سال 1346 در شهرستان شهریار با بهره گیری از تکنولوژی آمریکا شروع به فعالیت نمود. با توجه به مصرف جوششیرین در نانوایی هایی ایران و عدم توجه و نظارت لازم به این معضل، ظرف سی سال بعدی تنها یک کارخانه تولید خمیرمایه دیگر در ایران تاسیس گردید اما از اواخر دهه هفتاد شمسی که بیماریهای گوارشی زنگ خطر را برای متولیان بهداشت کشور به صدا در آورد و رسیدن به این نتیجه که استفـاده جوش شیریـن در تولیـد نان به عنوان غـذای اصلی که در 3 وعـده مصرف میگردد از عوامل اصلی چنین معضلی است، سخت گیری و تدوین قوانین آیین نامههای ممنوعیت مصرف جوش شیرین در دستور کار دولت قرارگرفت که نهایتا منجر به مصوبه سال 1385 شورای عالی سلامت به ریاست رییس جمهوری محترم مبنی بر ممنوعیت اکید مصرف جوش شیرین در نان و لزوم استفاده از خمیرمایه بهداشتی بود.
بر این اساس در سال های اولیه دهه هشتاد، تعداد پنج واحد تولیدی دیگر به این جمع اضافه گردید و در حال حاضر دو واحد دیگر در آستانه بهره برداری میباشند. پراکندگی این کارخانهها در استانهای تهران، آذربایجان شرقی، خراسان، خوزستان، چهارمحال و بختیاری، لرستان و کرمانشاه میباشد. این واحدها مجموعا ظرفیت تولید 700/40 تن خمیرمایه در سال را دارا میباشند.
مخمر چیست ؟
خمیر مایه یا مخمر یک قارچ میکروسکوپی است . در طبیعت در همه جا یافت میشود وقادرست قندها را به الکل و گاز دی اکسید کربن و ترکیبات معطر تبدیل کند.
خمیر مایه یا مخمر یک قارچ میکروسکوپی است . در طبیعت در همه جا یافت میشود و قادرست قندها را به الکل و گاز دی اکسید کربن و ترکیبات معطر تبدیل کند. مخمر شرایط اسیدی را برای تخمیر ترجیح می دهد و پ-هاشن بین ۴ الی ۶ برای فعالیت آن ایده آل است. در خارج از محدوده مذکور ، فعالیت مخمر به مقدار قابل ملاحظه ای کاهش می یابد . مواد نگهدارنده مانند ترکیبات بازدارنده رشد کپک به قدرت مخمر برای تولید گاز آسیب وارد مینماید . درجه حرارت صحیح برای نگهداری مخمر و حفظ فعالیت آن بسیار حائز اهمیت است.
درجه حرارت های خیلی سرد یعنی صفر درجه سانتیگراد و یا کمتر لزوماً مخمر را نمی کشد . در حقیقت مخمر میتواند منجمد شود و زنده بماند اما انجماد غیر صحیح میتواند سلولهای مخمر را تخمیر نماید که در این صورت توانائی تخمیر را از دست میدهد.مخمر برای فعالیت و تخمیر به محیط گرم نیاز دارد بنابراین درجه حرارت خمیر می بایست کنترل شود. درجه حرارت مناسب برای فعالیت مخمر بین ۲۷-۲۴ درجه سانتیگراد است که در اینصورت حداکثر گاز را در مرحله تخمیر نهائی تولید مینماید. در شرایت مرطوب تخمیر نهائی که رطوبت نسبی هوا ۸۵ در صد است درجه حرارت مطلوب ۳۷ درجه سانتیگراد است و تخمیر در بیشترین سرعت انجام می پذیرد . درجه حرارت بالاتر از ۴۲ درجه سانتیگراد باعث میشود از فعالیت مخمر کم گردد و در درجه حرارت بالاتر از ۵۰ درجه سانتیگراد کاملاً غیر فعال گردد .
خمیر مایه
مخمرها را می توان قدیمی ترین میکروارگانیسم صنعتی مورد استفاده توسط بشر در نظر گرفت. چرا که استفاده انسان از مخمر به پیش از زمانی که او نوشتن را بداند برمی گردد. نوشته های هیروگلیف نشان می دهد که تمدن مصریان باستان بیش از پنج هزار سال پیش از مخمر زنده و فرآیند تخمیر برای تولید نوشیدنیهای الکلی و نان استفاده می نموده است. البته آنها علت آنچه را که اتفاق می افتاده نمی دانسته اند. امروزه، فرآیند بیو شیمیایی که باعث بالا یا ور آمدن خمیر بوسیله مخمر می شود بنام فرآیند تخمیر (Fermentation) شناخته می شود. فرآیندی که برای بشر اولیه بعنوان پدیده ای اسرارآمیز و غیر قابل باور محسوب می شده است. و علت این فرآیند نیز مخلوط شدن آرد یا خمیر با مخمرهای وحشی موجود در هوا و محیط اطراف و فعال شدن آنها در مجاورت رطوبت و دیگر مواد غذایی موجود در خمیر بوده است. با گذشت زمان، بخشی از خمیر مصرفی نیز کنار گذاشته شده تا برای تهیه خمیر در روز یا روزهای بعد استفاده شود (خمیر ترش یا محیط کشت شروع کننده، (starter cultures)
با گذشت زمان، استفاده از این شروع کننده ها کمک شایانی به بهبود کیفیت انواع محصولات تخمیری مثل شراب، آبجو و خمیر نانوایی نمود. برای صدها سال، این روش سنتی برای تهیه نان مورد توجه نانواها قرار داشته و در حال حاضر نیز مورد استفاده قرار می گیرد
خمیرمایه نانوایی (Baking Yeast) یکی از صدها گونه مخمر شناسایی شده است که با عنوان علمی Saccharomayces Cerevisiae شناخته میشود.
این خمیرمایه موجودی ذرهبینی است که در نتیجه رشد آن در خمیر، گاز کربنیک و سایـر مـواد آلی تولید می شود. گاز کربنیک حاصله باعث افزایش حجم، پوکی و تخلخل نان و سایر ترکیبات آلی باعث افزایش ارزش تغذیه ای و عطر و طعم خوش نان میگردند.
تاثیر تخمیر و ورآمدن نان از هزاران سال قبل برای مردم باستان مشخص گردیده بود و استفاده از خمیرترش برای انجام این عمل تا قرن هجدهم و نوزدهم رواج داشت اما بهتدریج با صنعتی شدن جوامع و رشد جمعیت و نیاز به تامین غذایی مردم در بعد کلان تولید مخمر به سمت صنعتی شدن سوق پیدا کرد. مخمر نان در مقیاس صنعتی برای اولین بار در اواخر قرن هجدهم در هلند تولید گردید.
فواید استفاده از خمیرمایه در نان
در طی سالهای دهه 1940 میلادی ودر بحبوحه جنگ دوم جهانی، با توجه به شرایط ویژه آن دوران جوش شیرین برای اولین بار توسط قوای انگلستان برای استفاده در نان تولیدی وارد مملکت گردید که با توجه به ارزانی و سهولت استفاده به تدریج فراگیر شد به طوری که برای سالیان متمادی جز لاینفک نان تولیدی کشور محسوب میشد. این بدعت موجب شد غذای اصلی مردم که از مقدسترین گیاهی که بارها در کتب الهی از آن نام برده شده و کاملترین گیاه از نظر تغذیهای محسوب میشود، یعنی گندم تولید میگردد به جای تامین انرژی و ریز مغذیهای مورد نیاز بدن، عامل اصلی بیماریهایی چون زخم معده، سرطان روده و معده، کم خونی، پوکی استخوان و تاثیرگذار در بیماریهایی چون آلزایمر، بیماریهای کلیوی و عروقی باشد. اختلال در جذب عناصری چون آهن، کلسیم، فسفر، روی و ... از دیگر عوارض استفاده از جوش شیرین در تولید نان شمرده میشود. از طرفی پایین آمدن ماندگاری نان و بیاتی زودرس، بدرنگی و بدطعمی و ضایعات فراوان که منجر به زیان سالانه یک میلیارد دلار به بیتالمال میگردد از دیگر ویژگیهای این میهمان ناخوانده سفره ایرانی بوده است.
این ماده صنعتی که متاسفانه تنها در ایران از آن در پخت نان استفاده میشود و در هیچ منبع بینالمللی از آن به عنوان پوککننده نامی به میان نیامده است، جانشین خمیرمایهای گردیده که منبعی سرشار از موادغذایی است.
در صورت استفـاده از نانی کـه فرایند تخمیر را طـی کرده و بهصورت صحیح و اصـولی تهیه شده، نه تنـها هیچکدام از بیماریهایی که در اثر استفاده از جوششیرین ذکر گردید بروز نخواهد یافت؛ بلکه ماندگاری نان بالا رفته، ضایعات از بین میرود، نان خوش طعم و عطر گردیده و جذب مواد مغذی در نان تسهیل میگردد. از طرفی خمیرمایه منبعی سرشار از ویتامینهای گروه B و پروتئین میباشد که موجب افزایش ارزش تغذیهای نان میگردد و موجب تامین انرژی کافی و درصد بالایی از مواد مغذی مورد نیاز بدن انسان و بهخصوص قشر کمبضاعت جامعه که نان غذای اصلی سفره آنهاست میگردد.
نکته پر اهمیت دیگر اینکه گندم حاوی مقدار قابل توجهی اسید فیتیک است و در صورتی املاح گندم برای بدن قابل جذب خواهد بود که این اسید تجزیه شود. در فرایند تولید نان، این خمیرمایه است که تولید آنزیم فیتاز میکند و باعث تجزیه اسید فیتیک و در نتیجه جذب مواد مغذی دانه گندم میگردد.
تهیه و تولید خمیرمایه
با توجه به اینکه خمیرمایه نوعی گیاه تک سلولی است، تولید این ماده به نوعی فعالیت کشاورزی می باشد. ماده اولیه تولید خمیرمایه جهت تغذیه و رشد این باکتری، هر نوع ماده حاوی قند می تواند باشد. اما با توجه به عدم صرفه اقتصادی استفاده از مواد قندی سرشار از انرژی و مواردی که جهت تغذیه مستقیم مردم استفاده می شوند، استفاده از ملاس چغندری و نیشکری که تفاله حاصل از استحصال شکر میباشد بهعنوان بهترین و با صرفه ترین گزینه موجود پیشنهاد گردید و امروز به عنوان اصلی ترین ماده اولیه تولید این ماده در بسیاری از کشورها از جمله ایران به کار میرود.
در پروسه تولید خمیرمایـه مواد مختلف به عنـوان ریزمغـذی مانند ازت، فسفـر، روی و...نقش مهمـی ایفا مینمایند که نبود هرکدام باعث اختلالاتی چون رشد نارس یا عدم رشد، افت اکتیویته مخمر، آلودگی خط تولید و ... میگردد.
تولید خمیرمایه طی یک فرآیند بیوتکنولوژیک در کارخانههای مدرن صورت میگیرد به گونهای که در محیطی کاملا استریل و بهداشتی سوش (بذر) اولیه و نارس با ماده قندی تغذیه شده و پس از تکمیل مراحل رشد در واحدهای سپراتور (جداکننده) و فیلترپرس به صورت خمیر وارد دستگاه خشککن گردیده و پس از فرآیند خشکسازی در بستهبندیهای معمولی یا وکیوم آماده عرضه به بازار میگردد. خمیرمایه نانوایی در ایران در سه نوع خمیرمایه خشک فوری (IADY)، خمیرمایه خشک فعال (ADY) و خمیرمایه تازه تولید میگردد که هر سه این محصولات در کشورمان تولید و به بازار عرضه میشود.
صنعت خمیرمایه در ایران
اولین واحد تولید خمیرمایه نانوایی در ایران در سال 1346 در شهرستان شهریار با بهره گیری از تکنولوژی آمریکا شروع به فعالیت نمود. با توجه به مصرف جوششیرین در نانوایی هایی ایران و عدم توجه و نظارت لازم به این معضل، ظرف سی سال بعدی تنها یک کارخانه تولید خمیرمایه دیگر در ایران تاسیس گردید اما از اواخر دهه هفتاد شمسی که بیماریهای گوارشی زنگ خطر را برای متولیان بهداشت کشور به صدا در آورد و رسیدن به این نتیجه که استفـاده جوش شیریـن در تولیـد نان به عنوان غـذای اصلی که در 3 وعـده مصرف میگردد از عوامل اصلی چنین معضلی است، سخت گیری و تدوین قوانین آیین نامههای ممنوعیت مصرف جوش شیرین در دستور کار دولت قرارگرفت که نهایتا منجر به مصوبه سال 1385 شورای عالی سلامت به ریاست رییس جمهوری محترم مبنی بر ممنوعیت اکید مصرف جوش شیرین در نان و لزوم استفاده از خمیرمایه بهداشتی بود.
بر این اساس در سال های اولیه دهه هشتاد، تعداد پنج واحد تولیدی دیگر به این جمع اضافه گردید و در حال حاضر دو واحد دیگر در آستانه بهره برداری میباشند. پراکندگی این کارخانهها در استانهای تهران، آذربایجان شرقی، خراسان، خوزستان، چهارمحال و بختیاری، لرستان و کرمانشاه میباشد. این واحدها مجموعا ظرفیت تولید 700/40 تن خمیرمایه در سال را دارا میباشند.
مخمر چیست ؟
خمیر مایه یا مخمر یک قارچ میکروسکوپی است . در طبیعت در همه جا یافت میشود وقادرست قندها را به الکل و گاز دی اکسید کربن و ترکیبات معطر تبدیل کند.
خمیر مایه یا مخمر یک قارچ میکروسکوپی است . در طبیعت در همه جا یافت میشود و قادرست قندها را به الکل و گاز دی اکسید کربن و ترکیبات معطر تبدیل کند. مخمر شرایط اسیدی را برای تخمیر ترجیح می دهد و پ-هاشن بین ۴ الی ۶ برای فعالیت آن ایده آل است. در خارج از محدوده مذکور ، فعالیت مخمر به مقدار قابل ملاحظه ای کاهش می یابد . مواد نگهدارنده مانند ترکیبات بازدارنده رشد کپک به قدرت مخمر برای تولید گاز آسیب وارد مینماید . درجه حرارت صحیح برای نگهداری مخمر و حفظ فعالیت آن بسیار حائز اهمیت است.
درجه حرارت های خیلی سرد یعنی صفر درجه سانتیگراد و یا کمتر لزوماً مخمر را نمی کشد . در حقیقت مخمر میتواند منجمد شود و زنده بماند اما انجماد غیر صحیح میتواند سلولهای مخمر را تخمیر نماید که در این صورت توانائی تخمیر را از دست میدهد.مخمر برای فعالیت و تخمیر به محیط گرم نیاز دارد بنابراین درجه حرارت خمیر می بایست کنترل شود. درجه حرارت مناسب برای فعالیت مخمر بین ۲۷-۲۴ درجه سانتیگراد است که در اینصورت حداکثر گاز را در مرحله تخمیر نهائی تولید مینماید. در شرایت مرطوب تخمیر نهائی که رطوبت نسبی هوا ۸۵ در صد است درجه حرارت مطلوب ۳۷ درجه سانتیگراد است و تخمیر در بیشترین سرعت انجام می پذیرد . درجه حرارت بالاتر از ۴۲ درجه سانتیگراد باعث میشود از فعالیت مخمر کم گردد و در درجه حرارت بالاتر از ۵۰ درجه سانتیگراد کاملاً غیر فعال گردد .
خمیر مایه
مخمرها را می توان قدیمی ترین میکروارگانیسم صنعتی مورد استفاده توسط بشر در نظر گرفت. چرا که استفاده انسان از مخمر به پیش از زمانی که او نوشتن را بداند برمی گردد. نوشته های هیروگلیف نشان می دهد که تمدن مصریان باستان بیش از پنج هزار سال پیش از مخمر زنده و فرآیند تخمیر برای تولید نوشیدنیهای الکلی و نان استفاده می نموده است. البته آنها علت آنچه را که اتفاق می افتاده نمی دانسته اند. امروزه، فرآیند بیو شیمیایی که باعث بالا یا ور آمدن خمیر بوسیله مخمر می شود بنام فرآیند تخمیر (Fermentation) شناخته می شود. فرآیندی که برای بشر اولیه بعنوان پدیده ای اسرارآمیز و غیر قابل باور محسوب می شده است. و علت این فرآیند نیز مخلوط شدن آرد یا خمیر با مخمرهای وحشی موجود در هوا و محیط اطراف و فعال شدن آنها در مجاورت رطوبت و دیگر مواد غذایی موجود در خمیر بوده است. با گذشت زمان، بخشی از خمیر مصرفی نیز کنار گذاشته شده تا برای تهیه خمیر در روز یا روزهای بعد استفاده شود (خمیر ترش یا محیط کشت شروع کننده، (starter cultures)
با گذشت زمان، استفاده از این شروع کننده ها کمک شایانی به بهبود کیفیت انواع محصولات تخمیری مثل شراب، آبجو و خمیر نانوایی نمود. برای صدها سال، این روش سنتی برای تهیه نان مورد توجه نانواها قرار داشته و در حال حاضر نیز مورد استفاده قرار می گیرد
توصیه های مربوط به لوله کشی ساختمان و سرویس ها
آیا می دانید که بیشتر خرابی های ساختمان از سیستم لوله کشی می باشد ؟ چراکه سنگ ، آجر و گچ و سرامیک و ... کمتر در معرض آسیب قرار می گیرند .
لذا پیشنهاد می شود در مورد این امر مهم هرگز کوتاهی نکنید و سعی کنید همیشه بهترین نوع لوازم مصرفی را اتخاب نمایید تا خیالتان تا سالها راحت باشد ، همچنین پیمانکاری که انتخاب می کنید می بایست از نظر تجربه و توانایی های فنی و اطلاعات ، آگاهی های لازم را داشته باشد تا هم در حسن انجام کار و هم در توصیه ها و پیشنهاد ها بتواند بهترین کمک را به شما داشته باشد .
آیا می دانید اگر موتورخانه شما تمیز باشد ، نیازی به سرویس مشعل و .. ندارید .
سعی کنید کف و دیوراهای موتورخانه ساختمان شما کاشی و سرامیک شده باشد و از موتورخانه به عنوان انباری استفاده نشود ، هرهفته کف موتورخانه شستشو شود تا مشعل گرد و غبارهای موجود را به خود جذب نکند .
سعی کنید پمپ ها را هفته ای یکبار بخصوص در ایام زمستان که موتورخانه همیشه روشن است روغنکاری نمایید تا از عمر مفید و بازدهی واقعی آن بهر ببرید .
توصیه می شود منبع دو جداره یا کوئل دار خود را عایق بندی نمایید تا مصرف انرژی شما بیش از حد نباشد .
برای اینکه در فصل زمستان منبع انبساط شما که معمولا روی پشت بام قرار می گیرد ، بهتر است از جنس آلومینیوم در نظر گرفته شود تا از پوسیدگی و سوراخ شدن ایمن باشد .
در مورد سرویس های بهداشتی که دارای توالت های فرنگی می باشند ، توصیه می شود وسایل داخل توالت فرنگی را چک نمایید چرا در برخی از موارد در صورت بی توجهی به درست کار کردن لوازم و یا آب بندی نکردن توالت فرنگی ، ممکن است باعث به هدر رفتن آب مصرفی شما گردد و همچنین پیشنهاد می گردد جهت تعویض وسایل داخلی از قطعات استاندارد و با کیفیت استفاده نمایید .
لازم به ذکر است اگر تصور می کنید در سرویس خود نیازی به بوگیر نیست و توالت فرنگی خود کار بوگیری را انجام می دهد ، در اشتباه هستید سرویس شما نیاز به بوگیر هم دارد .
اگر منبع کوئل دارید به شما توصیه می شود حداقل 2 الی 3 سال یکبار آن را جرم گیری نمایید. در صورتی که آب مصرفی گرم پاسخگو نبود با مواد شوینده مخصوص جرم گیری صورت خواهد پذیرفت.
در صورتی که منبع دو جداره نیز سوراخ گردد میتوان پی به خراب بودن آن برد که با جوشکاری محل مورد نظر اشکال رفع خواهد شد.
منبع دوجداره معمولا در ساختمان هایی که تعداد خانوارهای آن کم می باشد استفاده میشود و منبع کوئل دار نیز در ساختمان های با خانوار زیاد –مثل مجتمع ها- مورد استفاده قرار میگیرد.
آب مصرفی نیز یکی از مهم ترین مسائلی است که باید مرغوبترین شیر کار گذاشته شودتا سلامتی مشتریان تضمین شود.
امروزه محصولات بعضی کارخانه ها به دلیل استفاده نکردن از مواد اولیه مناسب از مرغوبیت لازم برخوردار نیستند و باعث بو دار شدن آب شرب می شود.
همچنین به شما توصیه می کنیم که شیر های آب خود را به تصفیه کننده های موجود مجهز نمایید چرا که آب شرب آنچنان که باید و شاید تصفیه شده نیست . اگر دقت کرده باشید متوجه میشوید که بعد از مدتی فشار آب پایین می آید که با تمیز کردن دستگاه تصویه این مشکل نیز بر طرف می شود.
به شما توصیه اکید می کنیم که برای لوله های شوفاژ حتما از لوله های پلاستیکی استفاده نمایید چرا که به دلیل فشار بالای آب و گر
نور و آتش از قبل از اسلام مورد توجه ایرانیان بوده است ساخت مکانی برای نگهداری آتش در قبل از اسلام به نام آتشکده نمونه ای از آن است.
نور در معماری اسلامی نماد وحدت الهی است. و علاوه بر بعد مذهبی باعث مشخص تر شدن عناصر تزیین می شود
همانطور که از تجزیه ی نور رنگهای مختلف رنگین کمان حاصل می شود در نتیجه ورود نور در فضا نیز رنگهای مختلفی دیده میشود.
ما در این بخش از معماری سعی کرده ایم ورود نور به فضا از طریق عناصر مختلف بنا را به نمایش بگذاریم.
در شهر سوخته از هزاره ی سوم و دوم ق،م از روی آثار خانه هایی که دیوار آنها تا زیر سقف باقی مانده بود میتوان دریافت که هر اتاق از طریق یک در به خارج ارتباط داشته و فاقد پنجره بوده است.
در دوره ی ایلام نیز نمونه هایی از پنجره های شیشه ای به دست آمده که شامل لوله هایی از خمیر شیشه میباشد که درکنار هم و در داخل یک قاب جای گرفته اند.
در دوره ی هخامنشی در تخت جمشید وضع در ها به خوبی روشن و پاشنه گرد آنها اغلب به جای مانده است همچنین در این کاخ ها بالای در ها و حتی بام ها روزن ها و جام خانه هایی نیز وجود داشته است.
در بالای در و گاهی در دو سوی آن برای گرفتن روشنایی و هوای آزاد روزن بکار میرفته و گاهی هم به سوراخهایی که در کلاله طاقها و یا شانه آنها به همین منظور تعبیه میکردند اطلاق میشود. روزن گاهی با چوب و گاهی با گچ و سفال نیز ساخته می شده است
در بناهایی مثل بازار ها که امکان استفاده از پنجره نبوده معماران در قسمت «خورشیدی کاربندی»روزن های ایجاد کرده اند که عبور مناسب نور و تهویه را به بهترین وجه میسر می ساخته است. روشندان ها معمولا به شکل یک کلاه فرنگی بوده و عمود بر قسمت خورسیدی کاربندی ساخته میشودبرخی از آنها دارای شیشه بوده و برخی از آنها زمینه چند ضلعی دارد
نورگیر از جمله عناصری در معماری محسوب می گردند که وظیفه انها انتقال نور از سطح افقی یا شیبدار بام به فضاهای زیرین ان می باشد که امکان نورگیری از جداره دیوارهای اطراف خود به طور مستقیم را نداشته و یا الزام خاصی باعث نورگیری از سقف را می نماید. نورگیرها از جمله قسمت هایی هستد که در بعضی ساختمان ها با توجه به شرایط ساختمانی آنها و در ساخت انواع گلخانه ها و فضاهای شیشه ای کاربرد گسترده ای از جمله قدیمی ترین نوع استفاده از نورگیر در سقفها را میتوان به شبستان کنار محراب الجاتیو در مسجد جامع اصفهان اشاره نمود که در ان از سنگهای مرمر شفاف به منظور انتقال روشنایی طبیعی از سقف شبستان به فضای زیر ان استفاده شده است که علاوه بر برقراری روشنایی باعث ایجاد حس روحانی خاص در فضای شبستان شده است
_استانداردهای طراحی
_برنامه فیزیکی
_سرانهها و استانداردهای طراحی
_ابعاد و اندازهها
_ابعاد و اندازههای مبلمان
_چیدمان فضاهها
_بررسی همجواری فضاها با یکدیگر
_سازگاری فضاها باعواملتأثیرگذار در هر یک از فضاها
_موقعیت قرار گیری فضاها از نظر ارزش و اهمیت
_نمودار حبابی از روابط کارکردی
_تجزیه و تحلیل فعالیتها
برنامه فیزیکی:
هر پروژه معماری برای تأمین اهداف مشخص و انجام فعالیتهای معینی طراحی میشود.
فضاهای مورد نیاز هر پروژه بر اساس نوع فعالیتها و دسته بندی آنها مشخص می گردد.ابعاد و مشخصات فضاها با توجه به نوع و حجم فعالیتها و مبلمان و لوازم مورد استفاده و استاندارهای موجود معین می شود فهرست فضاهای مورد نیاز هر پروژه به همراه تعداد و مساحت و ویژگیهای اصلی هر فضا بعنوان برنامه فیزیکی در شماره ملاحضه می شود.
عنوان فضا تعداد مساحت مساحت کل ملاحضات
۱- اتاق نشیمن و پذیرایی ۱ ۳۵ ۳۵ در صورت امکان، بهتر است حوزه پی مهمان جدا از نشیمن طراحی شود و با توجه به اهمیتآن در موقعیت مناسبی مکانیابی شود
۲- آشپزخانه ۱ ۱۵ ۱۵ دسترسی راحت به نشیمن و پذیرایی و ورودی- بدنههای مناسب برای کابینت
۳- ناهارخوری ۱ ۱۵ ۱۵ ارتباط راحت با آشپزخانه و منظرمناسب آرام، افتابگیر با تهویهی مناسب
۴- خواب فرزند ۲ ۱۲ ۲۴ آرام- آفتابگیر با تهویه مناسب
۵- خواب والدین ۱ ۶+۲۰ ۲۶ ۶ متر به عنوان رخت کن و سرویس
۶- سرویس بهداشتی ۱ ۴ ۴ به اطاق میهمان نزدیک باشد- تهویه لازم
۷- پارکینگ ۱ ۲۰ ۲۰ می تواند جدا از ساختمان اصلی در نظر گرفته شود.
استانداردهای پروژه
توضیح: طبق استاندارهای فوق برای یک خانوار ۴ نفره حدود ۱۵۰ متر زیربنا احتیاج است.
□ ۵-۲- استانداردهای طراحی مسکونی
۱٫ احداث واحد های تک فامیلی (یک واحد مسکونی) و چند فامیلی (چند واحد مسکونی) به شرطی که حداقل ساخت قطعات به ترتیب ۱۲۰ تا ۱۵۰ متر مربع و ۵۰۰ متر مربع باشد، مجاز باشد.
۲٫ رعایت حداقل مساحت قطعه به ۵۰۰ متر مربع مشروط به احداث حداقل ۴ واحد مسکونی است.
۳٫ حداکثر سطح زیر بنا در طبقه همکف (سطح زیر بنای اینگونه بناها نباید از ۶۵% سطح کل زمین در طبقه همکف تجاوز نماید.)
۴٫ حداکثر زیر بنا در طبقات – سطح زیر بنا اینگونه بناها نباید در کلیه طبقات به جزءطبقه ی همکف از ۸۰% سطح کل زمین تجاوز نماید.
۵٫ ضریب سطح طبقات به کل سطح طبقات اینگونه بناها تا ۱۲۰% برای تراکم متوسط، ۲۲۰% برای تراکم زیاد و ۵۰% برای تراکم کم سطح کل زمین مجاز است مشروط براینکه فضای باز برابر با حداکثر ۳۰% مساحت کل زمین باشد.
۶٫ در صورتیکه در این قطعات آپارتمان بنا شود، حداکثر تعداد طبقات ۳ طبقه خواهد بود و احتیاج به آسانسور نیز نخواهد داشت.
۷٫ برایهرواحدمسکونیحداقل بایستی یک پارکینگ در نظر گرفته شود.
۸٫ مساحت حیاط خلوت جهت نورگیری :
۱-۸ اتاق های اصلی حداقل شش متر مربع و نسبت عرض آن به طول برابر رقم یک سوم مجاز است.
۲-۸ آشپزخانه، حمام و سرویس بهداشتی حداقل ۵/۴ متر مربع.
۹- در صورتیکه اینگونه ساختمان ها روی ستون (پیلوت) بنا شود و در طبقه همکف فقط برای پارکینگ و پله نیز، استفاده شود وارتفاع طبقه همکف از ۲۰/۲ متر تجاوز ننماید، طبقه همکف جز تعداد طبقات و سطح طبقات و سطح طبقات مجاز محسوب نخواهد شد.
۱۰- احداث زیر زمین در صورتیکه ارتفاع آن از در ورودی ساختمان به طور متوسط بیشتر از ۱۲۰ سانتی متر نباشد، جزء تعداد و سطح طبقات محسوب نخواهد شد.
۵-۳- ابعاد و روابط انسانی
۵-۴- بررسی همجواری فضاها با یکدیگر
شکل شماره ۷۲
۵-۴-۱- سازگاری فضاها با عوامل تأثیر گذار بر هر یک از فضاها
شکل شماره ۷۳
اصول کلی و روابط بین فضاها
۱- رسیدن
این مرحله بطور عمده مشکلات ناشی از شبکههای ارتباطی پیاده و سواره، عدم امکانات لازم برای بهرهگیری ازوسایل نقلیه همگانی و در نهایت مسیر ارتباطی میان مقصد و شبکههای ارتباطی را شامل میشود.
در مورد محیطهای مسکونی این مرحله را میتوان در شکل دسترسی از شبکه ارتباطی همگانی به محیط مسکونی وبالعکس و نیز شکل ارتباطی میان توقفگاه وسایل نقلیه همگانی و شخصی به ورودیها را مورد بررسی قرار داد.
۲- وارد شدن
این مرحله بطور کلی فرم و عملکرد محل ارتباط داخل و خارج محیط را شامل میشود که در مورد محیطهای مسکونیشامل محل ارتباط گذر، محوطه و یا فضای پارکینگ با فضای داخل ساختمان مسکونی میباشد.
۳- استفاده کردن
پس از ورود به ساختمان، مرحله استفاده از محیط مورد نظر مطرح میگردد که در مورد محیطهای مسکونی شاملراهروهای ارتباطی، دسترسی عمودی به طبقات از طریق پله و آسانسور، ورود به واحدهای مسکونی، استفاده ازفضاهای واحد مسکونی، ایمنی به هنگام بروز خطر و خروج اضطراری و پاسخگویی به نیازهای روحی ساکنین است.
طبقه بندی محیطهای مسکونی در ایران
در کشور ما به خصوص در محیطهای شهری، انواع فرم مسکن را میتوان در دستههای ذیل طبقهبندی کرد:
بناهای مسکونی قدیمی با فرم معماری سنتی و بومی
بناهای مسکونی تک واحدی با فرم معماری غیر سنتی و غیر بومی
بناهای مسکونی چند واحدی
مجتمعهای مسکونی بزرگ در مجموعه شهرکهای مسکونی
جهت قرار گرفتن فضای داخلی پلان مسکونی :
۱٫ فضاهای جنوبی ( خواب ـ غذاخوری ـ تراس ـ پذیرایی )
۲٫ فضاهای مشرقی ( حمام ـ سالن ورزشی )
۳٫ فضاهای مغرب ( پاسیو ـ کتاب خانه ـ هال ـ اتاق بازی )
۴٫ فضاهای شمال غربی ( راه پله ـ انباری )
۵٫ فضاهای شمال شرقی ( آشپزخانه ـ توالت ـ گاراژ ـ ورودی )
۶٫ فضاهای جنوب شرقی ( خواب ـ اتاق بیمار )
۷٫ فضاهای جنوب غربی ( راه پله ـ انباری ـ راهرو )
۸٫
۹٫ درصد اتاق بایستی از شیشه پوشیده شده باشد .
۱۰٫ بهترین نور در ایوان جنوب بعد شمال و مشرق و بدترین نوع مغرب می باشد .
۱۱٫
۱۲٫ عوامل موثر در پلان جنوب
۱۳٫ ۱- تعیین فضاهای مورد نیاز برای پلان
۱۴٫ ۲- نورگیری مناسب و جهت های مختلف ساختمان
۱۵٫ ۳- جهت قرار گرفتن هر یک از فضاها در داخل ساختمان
۱۶٫ ۴- ابعاد هر یک از فضاهای داخلی ساختمان
۱۷٫ ۵- رابطه هر یک از فضاهای داخلی ساختمان با فضاهای داخلی دیگر همان ساختمان
۵-۴-۳- نمودار حبابی از روابط کارکردی
نمودار حبابی واحد یک خوابه:
۵-۴-۴- تجزیه و تحلیل فعالیتها
حوزه بندی از عمومی به خصوصی
حوزه بندی از عمومی به خصوصی
۱۸٫ اندازه و ابعاد :
۱- اتاق خواب والدین ( ۵ × ۳/۵۰ )
۲- اتاق خواب بچه ها ( ۴×۳/۵ )
۳- اتاق خواب مستخدم ( ۴/۵ × ۴)
۴- حمام ( ۲/۵ × ۲/۵ یا ۲/۵ × ۲)
۵- توالت ( ۱/۵ × ۱/۵ یا ۱×۱/۵)
۶- آشپزخانه ( ۴/۵ × ۳/۵ یا ۳/۵ × ۲/۵ )
۷- در ورودی ساختمان ( ۲/۰٫۸۰ × ۱/۲ )
۸- در ورودی اتاق خواب ( ۲× ۱ یا ۲/۰٫۲ × ۵ ۱/۱ )
۹- در ورودی حمام و توالت ( ۲×۱ یا ۲۰ × ۹۰/۰ )
جدول ابعاد نسبی فضاها در یک واحد مسکونی
OKB cm
اتاق خواب ۸۰ تا ۷۰
اتاق خواب مهمان ۸۰ تا ۷۰
آشپزخانه ۱۲۰ تا ۸۰
توالت و حمام ۲۰۰ تا ۱۸۰
۱- عرصه خصوصی
۲- عرصه خانوادگی
عرصه های مسکونی ۳- عرصه پذیرایی
۴- عرصه خدماتی
۵- عرصه فضای باز
عرصه :
به تعدادی از فضاها و عملکردهای سازگار که با هم وابستگی معمــاری داشته و در بخش مشخصی از نقشه طرح ما مکان یابی گردند را عرصه گوییم .
عرصه خصوصی عبارتند از : اتاق خواب – حمام – اتاق کار – اتاق مطالعه
عرصه خانوادگی عبارتند از : غذا خوری – آشپزخانه – هال – نشیمن
عرصه پذیرایی عبارتند از : پذیرایی – نهارخوری
عرصه خدماتی عبارتند از : پارکینگ – موتورخانه – انبار
عرصه فضای باز عبارتند از : باربیکیو
عرصه خصوصی :
از مهمترین قسمتهای ساختمــــان مــــی باشد . فضــــایی است غیــــر رسمی و در صورت امکان بایــد در بهترین و مهمترین موقعیت طراحی مکان یابی شود .
عرصه خانوادگی :
شامل فضای نشیمن و آشپزخانه میـباشد و در خانـــــه های بزرگتر , صبحــانه خوری نیز به ایـن مجموعه اضــافه میشود . این عرصه رو به آفتاب و فضای حیاط میباشد . در صــورت امکـــــان دسترسی مستقیم به حیاط و بالــکن طراحی میشود .
نشیمن :
محل زندگی خانواده و مهمترین قسمت خانه است . این فضــا اغـــــــلب از فضای پذیرایی مستقـــلا طراحی میشود و حالتی خصوصی دارد . باید رو به آفتــــاب باشد و ارتباط راحتـــی با بالکن و حیاط داشته باشد و بایـــد به نحوی طراحی شود که فعالیتهای مختلفی مانند ؛ صحبت کردن – نشستن – تماشای تلویزیون – بازی بچـــه ها و مطــالعه جزئی در این فضا امکانپذیر و از وسعت خوبی برخوردار باشد .
انـــدازه ایــن فضـــا با توجه به نوع فعالیت ها و ابعاد مبلمـــان و لوازم مورد استفــاده مشخص می شود . ابــعاد آن بین ۱۵ الی ۲۵ متر متغییر است .
باید با ورودی آشپزخانـــه , غذاخـــوری و بالکن ارتبـــاط نزدیک داشته باشد و ضـمن ارتباط با اتاق خواب مستقل ازاتــاق خواب طراحی می شود . همچنین از نـور و چشم انداز مناسبی برخوردار باشد . برای این فضا طرح های مختلف را با توجه به نحوه چیدمان مبلمان متصور هستیم .
آشپزخانه :
یـــــکی از مهمترین عناصر عملکردی خانه می بــاشد و بـــا توجه به تنوع فعالیتها , وجود لوازم وتجهیزات مدرن , ضرورت استــــفاده از سیستــم های تاسیساتی برای آبرســــانی , دفع فاضلاب , روشنایی , تهویـــه , لزوم توجه به بهداشت ونظافت در آن و ……. طراحی این فضا را حساس تر و مشکل تر می نماید .
دسترسی آشپزخانه :
دسترسی آشپزخانه باید به فضــــای بیــرونی و گاراژ دسترسی راحتی داشته باشد و با بالکن یا پاسیو مرتبط باشد . به اتاق نشیـــمن و فضای صبحانه خوری باید راحت باشد . فضای آشپزخانه باید امکان استفاده از نــــــور و تهویه طبیعی را داشته باشـــد . از آشپــزخانه برای نگهداری و آماده سازی و پختن مواد غذایی استفاده می شود . بـــرای انجام این کارها احتیاج به سه عنصر اصلی داریم .
ارتباط فضــای نشیمن با آشپزخانه :
در واحدهای مسکونــــی که دارای فضــــای مستقـل برای پــــذیرایی از میهمان می باشد برای تقــــویت رابطه بین مـــــــادر و اعضای خانواده می توان رابطه بین نشیمن خانوادگــی و آشپزخانه را به نحوی طراحی کرد که امکان دید از فضای آشپزخانه به نشیمن وجود داشته باشد .
در واحدهای مسکونی که از یک فضای واحد هم برای نشیمن و هــــم برای پذیرایی استفاده مـــی شود , فضــــــای آشپزخانه باید استقرار بیشتری داشته باشـــد و مــحل پخت و پز و شست و شو باید از میهمان قابل رویت نبــــاشد . باید دقت نمود سر وصدای پخت و پز , شست و شو و بوی غذا مشکلی را برای فضای هم جوار به وجود نیـاورد .
محل استقرار یخچال بعد از شینگ ظـــــرفشویی ضروری است . پیش بینی میز کار به طول حداقـــل ۹۰ سانتیمتر میز کار در کنار یخچال از سمتی که در یخچال باز می شود برای پر و خالی کردن یخچال مفید است .
عرصه های زندگی خصوصی و فردی :
برای یک زندگی متعادل و متوازن لازم است بین زندگی جمعی و خصوصی تعادل به وجود آیـــد . ما به همــــــان اندازه که احتیاج به هم نشینی با افراد خانواده داریم به همان اندازه نیز احتیاج به داشتن محیط خلوت ( با خود بودن , تفکر و عبادت ) و استراحت داریم . کودکان و نوجوانان نیز فضایی برای انجام تکالیف مدرسه دارند . ( اتــــــاق فرزند )
محل استقرار عرصه های خصوصی و فردی :
عرصه خواب شامل اتاق خواب بچه , اتاق خواب والدین , کتابخانه و گاهی هم اتاق خواب میهمان می باشد . ایــــن بخش از ساختمان به عنوان خصوصی ترین و آرام ترین بخش خانه , ضمن نزدیکی به فضـــــــای خانوادگی مانند نشیمن و آشپزخانه ,معمولا به طور مستقل و دور از پذیرایی میهمان طراحی می شود .
بخش خواب باید در قسمت ساکت خانه و دور از صدای مزاحم طراحی گردد و به حمام و سرویس , دسترســــــــی نزدیک داشته باشد . همچنین اتاق خواب بهتر است به بالکن و حیاط دسترسی داشته باشد . آفتاب گیر بوده و از دید و منظر خوبی برخوردار باشد و دارای تهویه مناسب باشد .
در واحدهای مسکونی دو طبقه معمولا بخش خواب در طبقه اول ( بالا ) طراحی می شود . در مکان یابی اتــــــاق های خواب بهتر است اتاق خواب اصلی از اتاق خواب های دیــــــــگر استقلال نسبی داشته باشد به همین جهت در بعضی طرح ها اتاق خواب اصلی در طبقه همکف و اتاق خواب هـــــای دیگر در طبقه اول مکان یابی می شوند . در صورتی که برای میهمان اتاق خواب مستقلی در نظر گرفته شود اتـــــاق خواب میهمان باید در طبقه همکف در نزدیکی ورودی و فضای زندگی خانوادگی طراحی گردد تا ضمن استفاده بــــــرای میهمان به عنوان یک اتاق دنج برای مطالعه و انجام کارهای روزانه بتواند در اختیار خانواده قرار گیرد .
اندازه اتاق های خواب بستگی به تعداد افراد استفاده کننده , نوع فعالیت , مبلمــــــــان و لوازم مورد نیاز معمولا از ۱۲ الی ۲۰ متر مربع تغییر می کند . بهتر است تخت خواب در موقعیتی پیش بینـــــی شود که مستقیما در مقابل در ورودی اتاق و در معرض دید و یا چسبیده به پنجره ی اتاق نباشد و در عین حال از دیــد و منظر خوبی برخوردار باشد .
تخت خواب , کمد و میز, از جمله لوازم ضروری اتاق خواب است .
اتاق خواب والدین :
اتاق خواب اصلی میتواند شامل ۵ حوضه ی خواب , محل نشیمــــن , کمــــــــدهای لباس , حمام و رخت کن باشد . در طراحی این اتاق باید به توازن اندازه هر قسمت و رابطه منطقی آنها توجـــه شود . در صورت وسیع بودن اتاق خواب می توان به استفاده از نحوه چیدمان مبلمان بخش خواب و نشیمن را از هـــــم جدا کرد .اتاق خواب اصلی بر حسب مورد می تواند دارای یک سرویس بهداشتی کامل شامل : وان , دوش , حمــــــام , توالـــــت و یـا دارای یک رختکن باشد . در خانه های کوچک برای اتاق های خواب یک سرویس مشترک استفاده می شود .
اتاق خواب فرزندان :
می تواند به عنوان یک مجموعه واحد و مرتبط شامل اتاق های خواب و حمـــــام و توالت در نــــظر گرفتــه شود . نحوه ی جانمایی کمدها در بدنه ی دیوار متصل به حمام مانع انتقال صدای حمـام به اتاق می شود . وجود دو پنجره در بدنه های مختلف می تواند به کوران طبیعی و تهویه ی اتاق کمک کند . هر اتاق شامل کمد لباس , میز مــطالعه و تخت خواب می باشد و مساحت اتاق فرزندان بین ۱۲ الی ۱۵ متر مربع متغییر است .
اتاق مطـــالعه :
در خانه های معمـــولی از اتـــاق های خواب و نشیــــمن به عنوان اتاق مطالعه استفاده می شود , در خانه هــــــای بزرگتر می توان فضایی را به عنوان کتابخانه اختصاص داد گاهی هم این فضا می تواند با اتاق کار پـــدریا مـــادر ادغام شود . این فضا می تواند در نزدیکی ورودی و نشیمن قرار گیرد .
عرصه پذیرایی و مراسم :
فضاهای عمومی خانه شامل پذیرایی , غذاخوری و ورودی وسیله ارتباط بیــــن اعضـــای خانواده , افراد فامیـــل , دوستان و همسایگان میباشد .به علاوه این فضاها محل برگزاری جشن ها و مــــراســم ها مـــــی باشد . نـحوه ی دسترسی و ورود به این فضا بخش مهمی از طرح را تشکیل می دهد .
ورودی :
نحوه ی دسترسی و ورود به بنا بخش مهمی از طرح را تشکیل می دهد . ورودی خانه اولین جایی است که ساکنان خانه و میهمانان با آن مواجه می شوند و تحت تاثیر کیفیات مثبت یا منفی آن قرار می گیرند . ورودی خانه باید زیبا , جذاب , دعوت کننده و خوانا باشد تا در اولین لحظه تاثیر خوش آیندی بر وارد شونده داشته باشد . همچنین معرف ارزش های کل خانواده و ساکنان آن باشد .
طراحی فضای ورودی قبل از رسیدن به بنا از خارج ساختمان مـــــهم به نظر مـــی رسد . ورودی خانه باید ضمن تامین دسترسی مناسب به خانه , فضای داخلی خانه را از فضای عمومــــــــی جدا نماید و امکانات مربوط به ورود , تعویض لباس , در آوردن کفش , امکان استقبال و مشایعت را تامین کند . زیبا و راحت باشد , فـــــاقد فضــــاهای بلا استفاده بوده و در شرایط اقلیمی نامطلوب مانع نفوذ سرما , گرما و گرد وخاک شود . ورودی باید دسترســـــــی ساده به نشیمن , پذیرایی , پله های طبقات و آشپزخانه داشته باشد .
عرصه خدماتی و پشتیبانی :
راحتی آسایش زندگی در یک خانه بستگی به پیش بینی و طراحی عناصر خدماتی مورد نیاز مانند : پارکینگ , انبار , موتورخانه و زیرزمین دارد . اگرچه یک خانه ممکن است فقط یکی از این عناصر را داشته باشد .
عرصه فضای باز و خصوصی :
طراحی یک خانه میسر نخواهد شد مگر اینکه خمزمان با طراحی فضای داخلی طراحی حیاط و محوطه در واحد همسایگی مدنظر قرار گیرد . فضای باز خانه و همچنین فضای نیمه باز خانه بسته به اینکه در ترکیب با کدام یک از حوضه های خصوصی و خانوادگی قرار گیرند به دو دسته عمومی و خصوصی تقسیم می شوند . بهترین راه مواجه شدن با دوگانگی فوق پیش بینی یک حیاط خلوت مرتبط با اوضاع عمومی و یک حیاط بزرگتر برای با حیاط خصوصی امری ضروری است . این حوضه از خانه باید از طریق مکان یابی مناسب فضا ها و استفاده از فضای سبز و محوطه سازی از دید عابران و همسایگان محفوظ بماند . استفاده از آبنما نیز در چنین فضا هایی الزامی است .
رعایت ارتفاع محدودیت
ساختمانهای در خیابانهای با عرض ۳۰ متر یا بیشتر تا ۳۰ متر ارتفاع به رعایت محدودیت نیاز ندارند. ارتفاع ساختمانهای در خیابان با عرض کمتر از ۳۰ متر نباید از عرض خیابان تجاوز کند. در صورت تجاوز به همان میزان باید عقب نشینی کند.: دید ۴۵ درجه ارتفاع ساختمانها با دو یا چند بر با گذرهای کمتر از ۳۰ متر، در گذرگاه به ارتفاع پیلوت + دو طبقه مجاز است و از طبقه سوم باید به اندازه ۵/۳ متر از گذرگاه عقب نشینی کند. طبق ضوابط طول گذرگاهی که افزایش یافته ارتفاع را افزایش دهد و در صورت تجاوز مجدد ارتفاع بیش از ۳۲ متر باید یازای هر طبقه ۴ متر عقب نشینی کند. اگر عرض خیابان بین ۱۲ و ۳۰ متر بود محدودیت ارتفاع ندارد. اگر عرض خیابان بین ۷ و ۱۲ متر بود بیش از ۳۲ متر ارتفاع بازای هر طبقه اضافه ارتفاع بایستی ۴ متر عقب نشینی کند.
ضوابط بالکن ها:
۱٫ احداث پیش آمدگی در خیابان های ۱۲ متر تا ۲۰ متر به عمق ۸۰ سانتی متر و برای خیابان ۲۰ متر به بالا به عرض ۱۲۰سانتی متر مجاز می باشد .
۲٫ ارتفاع پیش آمدگی نسبت به کف پیاده رو ، نباید از ۵/۳ متر کمتر باشد و سطح آن مطابق ضوابط مربوطه جزء تراکم محسوب خواهد شد .
۳٫ پیش آمدگی ساختمان در همکف و طبقات ، در خارج از ۶۰% طول مجاز و در داخل زاویه ۴۵درجه ، حداکثر به میزان ۲ متر بلا مانع است ( رعایت ۶۰% مساحت الزامی است ).
آسانسور:
کلیه ساختمانهایی که ارتفاع آنها از سطح گذر ۱۵ متر به بالا و یا ۵ اشکوب باشد میبایست محل آسانسور به تعداد لازمدر نقشهها پیشبینی نمایند. چنانچه ارتفاع ساختمان از کف ورودی اصلی کمتر از ۱۵ متر و یا کمتر از ۵ اشکوب باشد،آسانسور الزامی نیست.
کاملاً روشن و واضح است که رعایت این ضوابط ایمنی هنگام خروج را فقط برای افراد غیرآسیبمند تأمین نموده. عدمذکر حداقل ابعاد آسانسور و الزام ننمودن به استفاده از برق اضطراری و آسانسورهای ضد حریق و تأکید نشدندسترسی بدون مانع به آسانسور از ورودی اصلی باعث گردیده بسیاری از آسانسورها غیر قابل استفاده و نامطمئن وناکارآمد هنگام شرایط اضطراری باشد.
۱٫ در ساختمان های با بیش از ۸ طبقه بالای ورودی اصلی یا با طول مسیر اصلی حرکت بیش از ۲۳ متر بالای ورودی اصلی، باید حداقل دو دستگاه آسانسور پیش بینی گردد که یکی از آنها با حداقل ظرفیت ۱۰۰۰ کیلوگرم مناسب حمل برانکارد باشد و به کلیه طبقات نیز سرویس دهد.
حداقل سرعت آسانسورهای مسافربر با توجه به ارتفاع ساختمان از کف پایین ترین تا کف بالاترین طبقه مطابق جدول زیر می باشد:
۸ طبقه یا تا ۲۳ متر طول مسیر حرکت حداقل سرعت ۰٫۶۳ متر بر ثانیه
۹ طبقه تا ۱۲ طبقه یا تا ۳۶٫۵ متر طول مسیر حرکت حداقل سرعت ۱ متر بر ثانیه
از ۱۳ تا ۲۰ طبقه یا تا ۶۳ متر طول مسیر حرکت حداقل سرعت ۱٫۶ متر بر ثانیه
از ۲۱ تا ۲۵ طبقه یا تا ۸۰ متر طول مسیر حرکت حداقل سرعت ۲ متر بر ثانیه
از ۲۶ تا ۳۰ طبقه یا تا ۹۵ متر طول مسیر حرکت حداقل سرعت ۲٫۵ متر بر ثانیه
تبصره(۱) موارد فوق الذکر راهنمای ساده ای برای تعیین حداقل سرعت مورد نیاز در طراحی و انتخاب آسانسور برای ساختمان های مسکونی می باشد. بدیهی است برای رسیدن به زمان انتظار مناسب، برای ساختمانهای بیشتر از ۳۰ طبقه، برای ساختمان های غیر مسکونی(تجاری، اداری و غیره) و با ساختمان های با کاربری خاص، حتی برای انتخاب دقیق آسانسور جهت ساختمانهای مسکونی، لازم است بر مبنای استاندارد ملی ایران و استاندارد جهانی ایزو ۴۱۹۰ ، با توجه به سطح زیربنا و جمعیت ساکن در ساختمان، محاسبات ترافیکی، انتخاب تعداد آسانسور، ظرفیت، سرعت و سایر مشخصات آن تعیین گردد.
چگونگی پله های فرار در ساختمان ها
در ایران به اشتباه، به پله فرار، راه خروج اضطراری اطلاق میشود در حالی که راه خروجی معمولی و راه خروجی اضطراری تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند .
پلکان فرار، تنها راه نجات ساکنان طبقات بالای ساختمان در مواقع اضطراری و وقوع حریق است. راهی که به دلیل نبود بسترهای مناسب فرهنگی و اقتصادی، یا در ساختمانها پیشبینی نشده و یا بدون رعایت استانداردهای لازم، طراحی و ساخته میشود.
با این همه بر اساس شرایط موجود، شهروندان ساکن برجهای بلند و ساختمانهای چندین طبقه تهران فرهنگ استفاده از پلههای اضطراری را فرا نگرفتهاند.
روند رو به رشد جمعیت، پیدایش ساختمانهای بلند و تبدیل خانههای ویلایی به آپارتمانهای چند طبقه، ضرورت نیاز به راهی برای خروج ایمن و بیحادثه ساکنان این ساختمانها را در شرایط بحرانی، بیش از پیش آشکار کردند.
پارکینگ :
مکـــــان پارکینگ در خانه بستــه به ابعاد زیر بنـا , شیب زمین , نوع طرح خانه و شبکه دسترسی سواره مشخص می شود . ابعاد متعارف برای جانمایی یک ماشین ۲۵ متر مربع می باشد . فضای اشغال یک ماشین ۵ * ۳ میباشد و برای مانور آن احتیاج به فضای ۲۵ متر مربع داریم . پارکینگ ممکن است جدا از ساختمان اصلی و یا چسبیده به آن و یا در زیر زمین و یا زیر ساختمان طراحی شود . به علاوه دسترسی راحت از پارکینگ به داخل خانه مخصوصا به آشپزخانه و یا فضای ورودی مهم است .
واحدهای مسکونی بالای ۲۰۰متر ۵/۱واحد پارکینگ و واحدهای ۱۰۰متر ۵/۰واحد پارکینگ باید داشته باشند
بسیاری از آسیبمندان به ویژه آنها که از صندلی چرخدار استفاده مینمایند، نسبت به سایرین جهت پیاده و سوار شدنبه اتومبیل، به فضای بیشتری نیاز دارند. از این رو عرض لازم برای پارکینگ ویژه اتومبیل آسیبمندان، حداقل ۳٫۵۰متر در نظر گرفته شده است.
اما ابعاد رایج برای محل پارک هر اتومبیل در بناهای مسکونی ۵٫۰۰×۲٫۵۰ متر برای پارکینگ سرپوشیده و۵٫۰۰×۳٫۰۰ متر برای پارکینگ مستقر در فضای باز میباشد. بهمین دلیل آسیبمندانی که از وسیله نقلیه شخصیاستفاده مینمایند، معمولاً امکان استفاده از این پارکینگها را بدست نمیآورند. کمی ارتفاع ورودی و سقف پارکینگهادر بناهای مسکونی مشکل دیگری است که معمولاً آسیبمندان را در رسیدن به ساختمان گرفتار خود میسازد. چرا کهاتومبیل آسیبمندان استفاده کننده از صندلی چرخدار مجهز به وسیلهای است که صندلی چرخدار تاشده را به رویسقف اتومبیل و داخل محفظهای که برای همین کار در نظر گرفته شده، منتقل مینماید. در این حالت ارتفاع تمام شدهاتومبیل به حداقل ۱٫۹۰ متر میرسد. این وسیله هنگام کار برای چرخش حول محور افقی خود حداقل به ۲٫۲۰ مترارتفاع نیاز دارد. اما در بسیاری از موارد ارتفاع کم ورودی و سقف پارکینگها یا کاهش ارتفاع مفید به دلیل استقرارلولههای تأسیساتی و چراغها و … ارتفاع مورد نیاز جهت عبور اتومبیل و بکارگیری بالابر را تأمین نمینماید.
تعداد پارکینگ مورد لزوم به تعداد ۷۰ درصد تعداد واحدهای مجاز خواهد بود. رمپ پارکینگ در فضای باز ساختمان پیش بینی می شود و جزء سطح زیربنا نیست. حداکثر ارتفاع پارکینگ ۰۴/۲ و حداقل ارتفاع ورودی آن ۸۰/۱ متر است. پارکینگ در زیرزمین باید دارای دسترسی مستقیم به طبقات باشد.
– اهمیت پارکینگ های طبقاتی یا زیرزمینی خودروهای شخصی در مراکز شهر به شدت کاهش یافت. زیرا پارکینگ فراوان و ارزان، محرک خودروی شخصی است و با حل مشکل پارکینگ، مشکل “پارکینگ” حل می شود ولی مشکل “ترافیک” افزایش پیدا می کند. می بینید چقدر با تصورات ” عوامانه” متفاوت است.
ضوابط ساختمانی مجتمع های مسکونی
۱- سطح کل زیربنای مجموع واحدهای مسکونی حداکثر معادل ۱۲۰% نسبت به سطح زمین مجاز می باشد. ۲- سرانه زمین ناخالص به ازای هر واحد مسکونی حداقل معادل ۱۰۰ مترمربع می باشد. ۳- مساحت کوچکترین واحد مسکونی نباید از ۸۰ مترمربع کمتر باشد. ۴- حداکثر سطح اشغال مجاز در همکف معادل ۳۵% سطح کل زمین می باشد. سطوح زیربنای نگهبانی، گلخانه، دوش و رختکن و سرویس های بهداشتی و استخر و فضای سرپوشیده تفریحی کودکان مسئول محدوده فوق نمی شود. ۵- احداث محل پارک اتومبیل به تعداد معادل حداقل ۷۵% نسبت به تعداد واحدهای مسکونی الزامی است. ۶- حداقل سطح خالص پارکینگ به ازای هر اتومبیل ۵/۱۲ مترمربع می باشد. ۷- حداقل عرض معابر دسترسی به محل های پارک ۵/۵ متر رعایت گردد. ۸- مجموع سطوح تحت اشغال زیربنای ساختمانهای مسکونی در همکف به اضافه سطح اشغال مسیرهای اتومبیل رو و پارکینگ ها در شرایطی که پارکینگ ها در محوطه روباز پیش بینی می شود نباید از ۶۰ درصد سطح کل زمین بیشتر باشد.
زمین بازی کودکان را به چهار گروه سنی تقسیم بندی کرد؛
۱٫ زمین بازی مخصوص کودکان زیر ۳ سال: ترجیحاً تا ۵۰ متری محل سکونت باشد، محصور شده و دارای ظرفیت۲۰ کودک به همراه والدین باشد. زمینش چمن با سطح ناهموار ولی کم ارتفاع و دارای یک کلبه کوچک به همراه نیمکت های مخصوص باشد.
۲٫ زمین بازی برای کودکان ۳ تا ۷ سال: تقریباً جدا از محل بازی بزرگترها باشد، برای هر کودک ۱۰ متر مربع زمین در نظر گرفته شود تا یک سوم آن چمن یا زمین کوبیده و یک سوم نیمه سفت با تجهیزات مثل تاب و نردبان و یک سوم باقیمانده زمین سفت مثل آسفالت برای تیله، دوچرخه و توپ بازی همراه با یک کلبه و دستشویی باشد.
۳٫ زمین بازی کودکان ۷ تا ۹ سال: در این سن کودکان احتیاج به روابط بیشتر، تحرک بیشتر و محیط مناسب دارند، یعنی زمین نیمه سفت یا چمنزار با یک مسیر دوچرخه از آسفالت که با گیاهان احاطه شده باشد و برای هر کودک ۱۰ متر مربع از زمین اختصاص داده شود.
۴٫ زمین بازی کودکان ۹ تا ۱۲ سال: کودکان در این سن مستقل تر شده و فضایی وسیع تر با حصار کمتر احتیاج دارند. زمین های ورزشی از آسفالت با خط کشی های متعدد برای بازی و نرمش و میز پینگ پنگ که با توری های فلزی ۳ متری احاطه شده باشد ساخته می شود. ابعاد این زمین ها باید حداقل ۱۲ در ۲۰ متر باشد و زمین همراه با مانع برای پرش، حرکات تعادلی، بالا رفتن و دویدن و خزیدن باشد. برای کودکان بالای ۱۲ سال، زمین های ماجراجویی مشترک با کوچکترها و مکانی برای فعالیت های اجتماعی، فرهنگی به وسعت ۱۵۰ متر مربع برای شب و روز و فضای ورزشی برای هر نفر ۲۰ متر مربع که باید تا فاصله ۵۰۰ یا ۸۰۰ متری محل سکونت واقع باشند مناسب است.
* چرایی ساخت پیاده رو
از دلایل اصلی ساخت پیاده رو افزایش ایمنی عبور و مرور عابران پیاده است. در ساخت پیاده رو، باید عوامل مختلفی مانند نیازهای عمومی و ضعف امکانات و حرکات اتوبوس ها و تاکسی ها مورد توجه باشد.
* اهداف ساخت پیاده رو
از اهداف ساخت پیاده رو می توان به تشویق مردم به پیاده روی ، شناسایی مناطقی که رفت و آمد مردم در آنجا بیشتر است ،کاهش آلودگی زیست محیطی ، حفظ منابع طبیعی شهر ، افزایش درآمدهای عمومی ، کاهش تصادف و جلوگیری از استفاده خطوط دو چرخه ها و اتوبوس ها از سوی عابران پیاده اشاره کرد.
* مزایای ایجاد پیاده رو
با ایجاد پیاده رو افراد به جای استفاده ازوسایل نقلیه برای خرید و انجام دادن کارهای شخصی به پیاده روی ترغیب می شوند . علاوه بر آن تعداد عابران پیاده افزایش می یابد و در منطق تجاری کنار پیاده رو ها رونق اقتصادی ایجاد می شود.
همچنین در خیابان های شلوغ عبور و مرور نظم می گیرد و باعث افزایش سرعت پیاده روی در مناطق شلوغ می شود.
ایجاد پیاده رو ضمن حفاظت از منابع طبیعی شهر موجب افزایش زیبایی شهر می شود و پیاده رو امنیت و سلامت بیشتر عابرین را تامین می کند .
– توجه به پیاده روها و کلا “عابر پیاده” در حد غیرقابل تصوری رشد پیدا کرد . سرمایه گذاری روی ساخت پیاده روها به نحو اصولی وعلمی, نگهداری معابر پیاده در حد مطلوب و ایده آل، رعایت استانداردها, ایجاد جذابیت های پیاده روی با ایجاد فضای سبز, فروشگاه, نیمکت، روشنائی عالی و کف مناسب پیاده رو همگی با هدف افزایش قابلیت پیاده روی (walkability) همه و همه در صدر کارهای شهرداری های کشورها قرار گرفتند.
– توجه به دوچرخه سواری به قصد انجام بخشی از سفر درون شهری (نه صرفا تفریح)، در شهرهای بدون مشکل آلودگی هوا تا جائی رواج پیدا کرد که منجر به ایجاد مسیرهای ویژه دوچرخه و اختصاص بخشی از معابرخودرو به “دوچرخه” و وضع مقررات خاصی در این مورد شد.
مجموعه ضوابط و مقررات تسهیلات ایمنی تردد در تقاطع ها و معابر
مقدمه
تقاطع های هم سطح بعنوان محل تلاقی دو یا چند محور ، بخش مهمی از شبکه معابر شهری را تشکیل میدهند .
معمولاً ظرفیت تقاطع های اصلی ، کنترل کننده حجم عبور وسایل نقلیه در کل شبکه است و ظرفیت تقاطع نیز تابعی از مشخصات هندسی ـ ترافیکی و کنترلی حاکم بر آن است. با توجه به گستردگی عوامل مؤثر در طراحی و مدیریت تقاطع ها ، نمی توان هیچگونه دستورالعمل یا ضوابط قطعی و لازم الاجرا برای آن ارائه نمود.
الف) – اهداف طراحی تقاطع ها برای عابرین پیاده :
هدف اصلی از طراحی تقاطع ، افزایش ظرفیت و قابلیت گذردهی آن ، کاهش احتمال برخورد میان وسایل نقلیه موتوری ، غیر موتوری و پیاده ها و تامین راحتی و آرامش برای استفاده کنندگان با توجه ملاحظات ایمنی ، اقتصادی و زیست محیطی است .
مهمترین عوامل موثر در طراحی تقاطع های هم سطح عبارتند از :
۱ـ عوامل ترافیکی : هر تقاطع باید به گونه ای طراحی شود که بتوانند ترافیک ساعت طرح را به راحتی و ایمنی از خود عبور دهد و عناصر هندسی و کنترلی آن نیازهای کلیه استفاده کنندگان را برآورده سازند. در این رابطه ملاحظات مربوط به سرعت های عملکردی ، مسیرهای گردشی ، وسایل کنترل ترافیک، عابرین پیاده ، دوچرخه سواران و وسایل حمل و نقل عمومی باید مدنظر قرار گیرد.
۲ـ عوامل محیطی : مکانیابی و طراحی هر تقاطع بستگی به برخی عوامل دارد که بعنوان شرایط حاکم در نظر گرفته می شوند. مهمترین این عوامل عبارتند از ، امتداد و شیب خیابانهای متقاطع ، حریم موجود ، توسعه منطقه ای ، ملاحظات زیست محیطی و میزان تداخل با تاسیسات شهری در محدوده تقاطع هاست .
۳ـ عوامل انسانی: عوامل انسانی تاثیر تعیین کننده ای در طراحی و عملکرد تقاطع ها دارند و عادات و رفتارهای استفاده کنندگان در تقاطع ها ، چه بعنوان رانندگان وسایل نقلیه موتوری شخصی و عمومی و چه بعنوان عابرین پیاده ، معلولین و دوچرخه سواران باید مورد توجه قرار گیرد.
۴ـ عوامل اقتصادی: هزینه های طراحی ، اجراء و بهره برداری تسهیلات تقاطع ، به ویژه ویژه عبور عابرین پیاده ، باید برآورد شود و با مقایسه با منافع حاصله ( اجتماعی و روانی ) ، توصیه اقتصادی به عمل آید .
۴- طول گذرگاه عابر پیاده :
در محل هایی که عرض سواره رو بیش از ۲متر باشد یا حجم قابل ملاحظه ای عابر پیاده معلول و سالمند وجود دارد ، باید یک حفاظ میانی جهت عبور عابرین از گذرگاه عرضی در میانه سطح سواره رو ایجاد نمود .
۵- عرض گذرگاه پیاده :
در گذرگاههای خیلی باریک ، تردد دو طرفه عابرین پیاده باعث ایجاد تراکم و تداخل میشود ، عرض گذرگاههای عابر پیاده نباید از ۸/۱متر کمتر باشد ، رعایت حدال عرض ۳متر برای گذرگاهها ترجیح دارد .
__________________
نور و فضاهای شهری
نور در ساعات متفاوت روز جلوههای گوناگونی به فضاهای شهری میدهد. در گذشته عنصر نور برای ایجاد تنوع در فضاهای شهری کاربرد فراوان داشت. برای مثال از آنجا که رنگ سفید، نور آسمان را در خود منعکس کرده و هالهای از رنگ آن را در برمیگیرد، برخی از بناهای بزرگ شهری و یا بافت کلی یک روستا را سفید رنگ میساختند تا بدین ترتیب
چگونه یک پروپوزال بنویسیم؟
اولین قدم برای نوشتن یک پروپوزال انتخاب موضوع است و موضوع باید دارای معیارهایی باشد که خلاصه آنها به شرح زیر است.
معیارهای انتخاب یک موضوع تحقیقاتی چیست؟
-1 موضوع باید مناسبت داشته باشد: یعنی موضوع جزء موضوعات اولویت دار باشد.
-2اجتناب از دوبارهکاری در موضوع طرح: برای اینکه بدانیم موضوع مورد تحقیق ما تکراری است یا نه و آیا ارزش تحقیق دارد یا نه، باید متون مرتبط بررسی شود. با توجه به امکانات موجود و در دسترس، این امر کار دشواری نیست. محقق میتواند با مراجعه به مقالات داخلی و خارجی، خلاصه کنگرهها تماس با سایر محققینی که درخصوص موضوع پژوهش یا موضوعات مشابه کار کردهاند، نظری اجمالی به کارهای سایر محققین داشته باشد. البته ذکر این نکته لازم است که زمانی یک موضوع تکراری است که تمامی ابعاد تحقیق و موضوع مانند هم باشند. ولی اگر از نظر زمانی یا مکانی با هم متفاوت باشند، موضوع دیگر تکراری نیست.
-3موضوع قابلیت اجراء را داشته باشد: یعنی آیا تمامی امکانات و شرایط لازم برای انجام تحقیق درخصوص موضوع مذبور در آن مکان فراهم است یا نه؟ و یک موضوع حتی اگر تمامی ویژگیهای لازم را داشته باشد، اما قابل انجام نباشد، موضوع خوبی نخواهد بود.
-4کاربردی و مناسب با زمان و مقرون به صرفه باشد: عملاً مطالعاتی در اولویت پژوهشی قرار دارند که با حداقل هزینه جنبه کاربردی داشته و نتیجه آن برای برنامهریزان و مدیران جامعه در زمان حال یا آیندة نزدیک مفید واقع شود.
-5نداشتن موانع اخلاقی: در مطالعاتی که در آن جامعة مورد مطالعه انسان بوده و مداخلهای بر سوژههای انسانی صورت میگیرد، رضایتمندی و حفظ حرمت انسانی و محرمانه نگاه داشتن اطلاعات بسیار ضروری است.
-6مقبولیت سیاسی و فرهنگی: موضوع مورد مطالعه باید مورد پذیرش فرهنگ و عرف جامعه باشد.
نکات مهم در نوشتن عنوان موضوع
عنوان موضوع از همة قسمتهای کار بیشتر خواننده دارد. پس در انتخاب عنوان باید دقت کرد و به نکات زیر توجه نمود.
-1 عنوان نباید خیلی کوتاه و یا خیلی طویل باشد.
-2 دربرگیرندة تمام محتویات کار تحقیقاتی باشد.
-3از به کار بردن مخففها، اصطلاحات و کلمات غیر مصطلح و کلمات انگلیسی که معادل فارسی دارند، اجتناب شود.
-4به صورت خبری نوشته شود و از عناوین اختصاری استفاده نشود.
-5 سال و مکان انجام تحقیق حتماً ذکر شود.
بیان مسئله یا مشکل (ضروری اجرای پژوهش)
بیان مسئله باید مختصر و دقیق (حداکثر 1 صفحه) و با ذکر منابع نوشته شود و در نگارش آن به نکات زیر توجه کرد.
-1 مسئله و مشکل چیست؟ با جملاتی کوتاه و شیوا ماهیت، شدت، وسعت و عوامل موثر بر مسئله را ذکر کنید.
-2 به پیامدهای مسئله و خطرات ناشی از آن اشاره کنید؟
-3 چرا انجام پژوهش مورد نظر لازم است و با توضیح و ارائه راه حل، اهمیت موضوع طرح و ضرورت آن را توجیه نمایید.
نکته: بلافاصله پس از بیان مسئله باید تمامی مخففها و اصطلاحات و منابع مورد استفاده در پاورقی توضیح داده و نوشته شوند.
بررسی متون (منابع)و ادبیات تحقیق
در بررسی متون با مراجعه به کتب، مجلات داخلی و خارجی، تماس با سایر محققین و استفاده از بانکهای الکترونیک داخلی و خارجی میتوان مروری بر مطالعات سایر محققین در زمینه کار خود یا مشابه آن داشت و با مطالعه آنها از تجربیات و نتایج به دست آمده استفاده کرد و از متدولوژی طرح، روشهای نمونهگیری و تحلیلهای آماری آنها برای تحقق انجام یک تحقیق مفید و درست بهره برد.
نکته: در پایان این قسمت نیز ذکر منابع ضروری است (حداقل 3 منبع).
اهداف، سئوالات، فرضیات (با توجه به موضوع پژوهش)
اهداف یک پروژه تحقیقاتی خلاصه آنچه که باید با انجام مطالعه به آن برسیم را بیان می کند.
1ـ هدف کلی
آنچه را که مطالعه به طور کلی به آن دست خواهد یافت، هدف کلی میگویند. هدف کلی در واقع همان عنوان مطالعه است با این تفاوت که با لغتهای قابل اندازهگیری مثل «تعیین یا شناخت» که معنی و کاربرد دقیق و واضحتری دارند، شروع می شود.
مثال: عنوان موضوع: بررسی میزان شیوع کیست هیداتیک در جمعیت روستایی استان کردستان در سال 1385.
هدف کلی: مانند تعیین میزان نرخ تکفل در جمعیت استان کردستان در سال 1385.
2ـ اهداف اختصاصی (ویژه یا جزیی): این اهداف باید واقعبینانه مطرح شود و به آنچه که مطالعه برای حل آن طرحریزی شده متمرکز باشند.
اهداف جزئی در واقع جزئی از هدف کلی هستند و اگر به خوبی تنظیم شوند، محقق را به طراحی روش تحقیق و نحوه گردآوری، تجزیه و تحلیل و تفسیر دادهها هدایت خواهند نمود.
هدف جزئی: نباید از قالب هدف کلی خارج شد و باید به جنبههای اساسی مطالعه محدود باشد.
در اهداف جزئی هم باید از افعالی نظیر تعیین کردن، مقایسهکردن، اثباتکردن، محاسبهکردن و برقرارکردن استفاده کرد و از به کارگیری افعال مبهم نظیر فهمیدن، مطالعه کردن و اذعان کردن دوری نمود.
مثال: در مورد مطالعه نرخ تکفل که در هدف کلی مطرح شد، تعدادی از اهداف جزئی (اختصاصی) را میتوان چنین بیان کرد.
1ـ تعیین میزان تکفل در جمعیت استان کردستان بر حسب جمعیت روستایی و شهری.
2ـ تعیین میزان تکفل در جمعیت استان کردستان بر حسب میزان تحصیلات.
نکته: در اهداف جزئی (اختصاصی) معمولاً 2 نوع هدف با توجه به نوع مطالعه مطرح می شوند.
1- اهداف توصیفی: این اهداف معمولاً نرخ تکفل در شهر و روستا و میانگین نرخ در استان را میسنجد و نتیجه آن معمولاً به صورت اعداد بیان می شود.
2ـ اهداف تحلیلی: این اهداف معمولاً تعیین ارتباط یا مقایسه دو موضوع را میسنجد و نتیجه آن به صورت تحلیلی بیان می شود.
مثال: تعیین میانگین نرخ تکفل در جمعیت روستایی استان کردستان در سال 1385 (هدف توصیفی) ـ تعیین ارتباط بین نرخ تکفل و میزان تحصیلات در جمعیت روستایی استان کردستان در سال 1385 (هدف تحلیلی)
3ـ اهداف کاربردی: معمولاً در بعضی از مطالعات هدف دیگری تحت عنوان هدف کاربردی نیز وجود دارد که در آن نحوه به کارگیری نتایج حاصل از بررسی تحقیقات را مشخص می کند و ساختار مشخصی ندارد.
نکته: ذکر این نکته لازم است که اهداف باید تمامی قسمتهای مسئله را آنچنان که تحت عنوان بیان مسئله آورده شده است، در برگیرد. اگر مسئله تحقیق با دقت کافی بیان شده باشد، تنظیم اهداف آسانتر خواهد بود.
ذکر سئوالات تحقیق و فرضیات
در یک مطالعه توصیفی اهداف توصیفی به سئوالات توصیفی تبدیل می شوند که معمولاً جواب آنها عدد است.
مثال: میزان نرخ تکفل در جمعیت روستایی استان کردستان در سال 1385 بر حسب جنس چقدر است؟ در یک مطالعه تحلیلی اهداف تحلیلی به فرضیات تبدیل میشوند و یک فرضیه توضیح یا پیشگویی این مسئله است که چرا یک یا چند عامل، عوامل دیگر را تحت تأثیر قرار می دهند.
مثال: نرخ تکفل در جمعیت روستایی استان کردستان در افراد بیسواد بیشتر از افراد تحصیل کرده است.
بیان متغیرهای تحقیق و تعریف عملیاتی آنها
متغیرهای یک تحقیق بسیار مهم است و در واقع هسته اصلی یک تحقیق به شمار می رود. متغیرها در واقع دادههایی هستند که محقق در صدد جمعآوری و تحلیل است. به طور کلی، متغیرها به دو دسته اصلی کمی و کیفی تقسیم می شوند. مبنای این تقسیمبندی این است که متغیرهای کمی مقادیر مختلف به خود میگیرند و متغیرهای کیفی حالات مختلف به خود میگیرند.
مثال: سن یک متغیر کمی است و جنس یک متغیر کیفی است.
متغیرهای کمی خود به دو دسته تقسیم می شوند:
1ـ کمی گسسته: بین دو عدد اعشار نمیگیرد؛ مانند تعداد فرزندان.
2ـ کمی پیوسته: بین دو عدد بینهایت عدد و اعشار میتواند قرار گیرد؛ مانند قد بین 175 و 180 سانتیمتر.
متغیرهای کیفی نیز به 2 دسته تقسیم می شوند:
1ـ کیفی اسمی: برتری ترتیبی بین حالات مختلف متغیر وجود ندارد؛ مانند جنس یا شغل.
2ـ کیفی رتبهای: برتری ترتیبی بین حالات مختلف متغیر وجود دارد؛ مانند درجه بدخیمیها یا میزان تحصیلات.
مقیاسهای اندازهگیری متغیرها
گاهی در هنگام ثبت متغیرها یا در موقع تحلیل آماری، کمی بودن متغیر برای پژوهشگر مطلوب نیست و او مایل است که متغیر مربوط را به مقیاسی درآورد که تعداد کمتری مقدار یا حالت بپذیرد؛ مانندً تبدیل متغیر سن به گروههای سنی یک مثال معمول است.
به طور کلی، برای متغیرها چهارنوع مقیاس مختلف تعریف شده است که عبارتند از:
1ـ مقیاس نسبتی: دارای صفر واقعی هستند و فاصلهها مساویند؛ مانند قد، وزن.
2ـ مقیاس فاصلهای: دارای صفر قراردادی هستند و فاصلهها کاملاً قراردادی می شوند؛ مانند درجه حرارت.
3ـ مقیاس ترتیبی: در این مقیاس ترتیب مقادیر قابل مشاهده است؛ مانند وزن از کم به زیاد
4ـ مقیاس اسمی: در این مقیاس نسبت مقادیر به هم، فواصل مقادیر و ترتیب آنها، هیچکدام مشخص نیست و هیچکدام به هم برتری ندارند و فقط کد یا شمارهای به آنها تعلق یافته است؛ مانند کد 5.
نکته: در ثبت متغیرهای کیفی فقط دو مقیاس رتبهای و اسمی مورد استفاده قرار می گیرند.
در مطالعات تحلیلی یک جنبه دیگر متغیرها نیز باید در نظر گرفته شود و آن مستقل یا وابسته بودن آنهاست.
متغیر مستقل یا علت: تغییرات آن تابع تغییرات متغیر دیگر نیست.
متغیر وابسته یا معلول: تغییرات آن تابع تغییرات متغیر دیگری است.
مثال: «بررسی تاثیر سطح تحصیلات بر روی بهره وری نیروی کار». در این سطح تحصیلات متغیر مستقل و بهره وری متغیر وابسته است.
متغیرهای مخدوشکننده (مزاحم): متغیرهایی هستند که با علت و معلول هر دو در ارتباط هستند و بر روی هریک از آنها تأثیر می گذارند. مثلاً فرض کنیم که محققی میخواهد نقش سیگار را بر روی بیماریهای قلبی و عروقی مطالعه کند. یکی از متغیرهای مخدوشکننده در این میان استرس است که هم میتواند باعث بیماری قلبی شود و هم بر روی مصرف بیشتر سیگار اثر بگذارد.
در مطالعات تحلیلی شناخت تمامی متغیرهای مخدوشکننده از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است؛ زیرا اگر اثر این متغیرها بر نتیجه مطالعه در مرحله نمونهگیری یا تحلیل آماری خنثی نشود، نتایج حاصل قابل اطمینان نخواهد بود.
متغیرهای زمینهای: متغیرهای مربوطه به خصوصیات فردی جمعیت نمونه را متغیر زمینهای میگویند. این متغیرها معمولاً در تمامی مطالعات ثبت میشوند؛ مانند سن، جنس،
اهمیت چشم انداز و چشم انداز سازی در تعیین سرنوشت اقتصادی، اجتماعی و کالبدی شهرها و محلات به گونه ای است که می توان آن را به مثابه "قلب" فرایند برنامه ریزی و طراحی شهری محسوب نمود. در وضعیت کنونی، یعنی در عصر جهانی شدن و تشدید رقابت شهرها که بر سر کسب سهم بیشتری از ثروت ها ، استعدادهای درخشان و جلب توجه جامعه بین المللی صورت می گیرد امر تدوین و اجرای چشم انداز برای شهرها دیگر نه یک "انتخاب" بلکه به یک "ضرورت" بدل شده است. مرور ادبیات موضوع نشان می دهد که در زمینه فرایند چشم اندازسازی مدل های گوناگونی وجود دارد و در زمینه تأمین مشارکت مردم و استخراج چشم انداز مشترک نیز تکنیک های متنوعی در دسترس است. با این وجود بررسی ها نشان میدهد که در مورد شیوه صورت بندی "بیانیه چشم انداز " خلاء قابل توجهی وجود دارد. اگر چه برخی از منابع به پاره ای از ویژگی های یک بیانیه "خوب" چشم انداز اشاره داشته اند، معهذا این موضوع هنوز به صراحت و عمق لازم مورد بحث قرار نگرفته و مدل جامعی که متکی بر پایه های نظری پذیرفته شده ای باشد در خصوص شیوه صورت بندی بیانیه چشم انداز ارائه نگردیده است. از سوی دیگر، مطالعات چشم اندازسازی در ادبیات موجود با محوریت تحلیل " پایه اقتصادی" و تعیین "گوشه رقابتی " شهرها صورت می گیرد و سلطه پر رنگ مباحث اقتصادی در صورت بندی بیانیه چشم انداز معمولاً مانع از شکل گیری و ارائه تصویری جامع از کلیت زندگی آینده شهر، به ویژه در بهد کالبدی و زیباشناختی آن می شود.
چشمانداز هنر دیدن نادیدنیهاست. “ چشم انداز عبارت است از آینده ای واقعگرایانه، محقق الوقوع و جذاب برای سازمان شما.” چشمانداز که در یک مفهوم کاملاً عینی، یک تخیل است، در عین حال، نوع خاصی از تخیل است که برمبنای اطلاعات و دانش بنا نهاده می شود. چشم انداز بیان صریح شما از سرنوشتی است که سازمانتان باید به آن سمت حرکت کند، آیندهای است که برای سازمان شما موفقیتآمیزتر و مطلوبتر از وضع فعلی آن است. چشم انداز نمادی جذاب از تمام مسائلی است که برای سازمان امکانپذیر هستند ـ سرنوشتی درخشان، و راهی مشخص است که هیچ سازمان دیگری، حتی سازمانی که دقیقاً در همان کار فعالیت دارد، نمیتواند دارای همان چشمانداز باشد.
چشمانداز فقط ایدهای یا تصوری از آیندهای مطلوبتر برای سازمان است. البته چشمانداز صحیح ایدهای است که آنچنان تولید انرژی میکند که در واقع با به کارگیری مهارتها، استعدادها و منابع لازم برای محقق کردن آن، حرکت به سوی آیندة مطلوب را به طور جهشی آغاز میکند.
چشمانداز علامت شروع و پاسخ به سئوال همه کسانی است که میخواهند تا بفهمند سازمان چیست؟ و مقصدش کدام است؟
برای آشنایی بیشتر مطالعه کنندگان گرامی، در ادامه، نمونههایی از چشماندازشرکت ها وسازمان های مشهور جهانی را مرور می کنیم:
طی تحقیق میدانی که در میان 1500 تن از رهبران ارشد بیست کشور مختلف از جمله ژاپن، آمریکا، اروپای غربی و آمریکای لاتین انجام شد. از آنان خواسته شده بود تا مهمترین ویژگیها و مهارتهای مورد نیاز و مطلوب مدیران ارشد در اوائل دهه 1990 و در اوئل دهه 2000 را بیان کنند آنان بهترین و فراوانترین مطلوب هر دو دهه را :
چشمانداز فقط ایدهای یا تصوری از آیندهای مطلوبتر برای سازمان است. البته چشمانداز صحیح ایدهای است که آنچنان تولید انرژی میکند که در واقع با به کارگیری مهارتها، استعدادها و منابع لازم برای محقق کردن آن، حرکت به سوی آیندة مطلوب را به طور جهشی آغاز میکند.
چشمانداز علامت شروع و پاسخ به سئوال همه کسانی است که میخواهند تا بفهمند سازمان چیست؟ و مقصدش کدام است؟
برای آشنایی بیشتر مطالعه کنندگان گرامی، در ادامه، نمونههایی از چشماندازشرکت ها وسازمان های مشهور جهانی را مرور می کنیم:
طی تحقیق میدانی که در میان 1500 تن از رهبران ارشد بیست کشور مختلف از جمله ژاپن، آمریکا، اروپای غربی و آمریکای لاتین انجام شد. از آنان خواسته شده بود تا مهمترین ویژگیها و مهارتهای مورد نیاز و مطلوب مدیران ارشد در اوائل دهه 1990 و در اوئل دهه 2000 را بیان کنند آنان بهترین و فراوانترین مطلوب هر دو دهه را :
“ استنباط عمیقی از چشمانداز آینده سازمان " و
“ توانایی تدوین استراتژی برای تحقق چشمانداز “ذکر کردند.
سازمان بدون داشتن “ چشم انداز” یا “ چشمانداز” مناسب و لازم، نمی داند کدام استراتژی را میخواهد تدوین کند؟ بنابراین هر سازمان قبل از آنکه بخواهد استراتژی های آینده خود را تدوین کند. باید چشماندار روشنی داشته باشد.
چشمانداز سازمان زیربناییترین بیانیه ارزشها، آرمانها و اهداف سازمان است. چشمانداز میل باطنی اعضاء سازمان است که در مغز و قلب آنان جا گرفته است. پندار و چشمانداز باید درک روشنی از اینکه سازمان امروز به کجا میرود و نیز نقشه جاده حرکت به سوی آینده و ارائه دهد. نقش حیاتی سازمان در زندگی افراد ایجاب میکند که اعضا بدانند که:
باورهای مشخص و اساسی که سازمان برپایه آنها استوار است. یعنی” ارزشهای سازمان” چیستند؟
امروز سازمان چه کاره است و آرمانهایش برای افراد چیست؟ یعنی چه “ آرمانهایی “دارد؟
سازمان نسبت به چه چیزی متعهد است و به کجا میرود: یعنی “ اهداف سازمان” چیست؟
ماکس دی پرس1 رئیس کمپانی موفق هرمان میلر 2 میگوید: “ اولین مسئولیت رهبر، تعریف واقعیت است.” واقعیت یک سازمان ابعاد فراوانی دارد:
“ چشمانداز، یک آینده واقع گرایانه، معتبر و جذاب برای سازمان است.” چشمانداز نمادی جذاب از تمامی مسائلی است که برای سازمان امکانپذیر هستند ـ سرنوشتی درخشان، و راه مشخصی است که هیچ سازمان دیگری، حتی سازمانی که دقیقاً در همان کار فعالیت دارد، نمیتواند دارای همان چشمانداز باشد.
نتیجه بیش از 35 سال مطالعه بر روی رهبری و سازمان نشان دهنده آن است که تمام سازمان ها در کلاس جهانی ، 3 فاکتور اصلی را در هدایت سازمان هایشان در نظر می گیرند (2004: Blanchard and Stoner,)
1- تعیین چشم انداز روشن و مسیر توفیق طلبی توسط مدیران ارشد
2- آموزش و تجهیز افراد به منظور تمرکز بر روی چشم انداز و مسیر مشترک مورد توافق
3- ایجاد شناخت و سیستم های نتایج مثبت که رفتارها و عملکردها را در امتداد چش مانداز تجهیز نماید
چشم انداز عبارتست از ارائه یک تصویر مطلوب و آرمان قابل دستیابی که منظر و دورنمایی در افق بلند مدت را فراروی مدیریت قرار م
دهد( مبینی، 1386 )، به عبارت دیگر تصویری است از وضعیت شرکت در زمانی که به اهداف و استراتژی های خود دست یافته باشد ( علی احمدی، 1382)
تعریف و تعیین دورنمای آینده نشان می دهد که نقش چشم انداز طی فرآیندی اجرایی می تواند بر تمامی تصمیمات، برنامه ریزی ها و
فعالیت ها نقش مؤثری ایفا نماید. امروزه ملت ها و سازمان های فعال در زمینه توسعه ملی، موفقیت بیشتر خویش را مدیون چشم انداز ملی و سازمانی می دانند، بطوریکه هرگونه نقد و ارزیابی عملکرد و تشویق و تنبیه افراد در سطوح بالا و پایین نمی تواند بدون ارزیابی تحقق اهداف چشم انداز صورت پذیرد و در تداوم اهداف یک ملت و سازمان همیشه مورد توجه قرار می گیرد. مزایا و منافع تدوین چشم انداز براییک سازمان را به ترتیب ذیل می توان بر شمرد :( 2005McLean, 2006 Noe)
لازم به ذکر است وجود چشم انداز سازمانی در بخش دولتی نسبت به بخش خصوصی از اهمیت بیشتری برخورد ار می باشد چرا که در
بخش های دولتی امکان دریافت بازخور عینی وجود ندارد در حالی که در بخش خصوصی بواسطه میزان سود و زیان اکتسابی می توان میزان موفقیت سازمان را اندازه گیری نمود .(2005 Kilpatrick and Silverman)
بطورکلی بدیهی است چنانچه تصویر سازی آینده ای که می خواهیم بدان دست یابیم بدرستی صورت گیرد، موانع تحقق آن روشن شده و سازمان به راحتی خواهد توانست بر موانع موجود غلبه نماید. بر این اساس چشم انداز سازمانی باید خصوصیات زیر را داشته باشد ( نجاتی، 1379)
معیار های تدوین چشمانداز
رهبران، برای تدوین چشماندازی الهام بخش نیازمند دزنظرگرفتن معیارهایی به شرح زیرین هستند:
چشماندازهایی که این ویژگیها را دارند، افراد سازمان را به تلاش دعوت می کنند و الهام بخش هستند و کمک می کنند تا آنها انرژیهایشان را در جهت معقولی در یک خط قرار دهند.
چشم اندازسازی در چارچوب آینده نگری قابل فهم و درک می باشد. چشم انداز را تصویر ذهنی تعریف می کنند که به صورت کلی منظری از آن در افق دور قابل رؤیت است. گروهی دیگر چشم انداز را تصویری عینی در نظر می گیرند و آن را قابل تجسم و کمیت پذیر می دانند. مفهوم در نظر گرفته شده برای چشم انداز سازمانی عبارت از تصویری مطلوب و قابل دستیابی از آرمانها و نیازهای سازمان در آینده است . این تعریف ترکیبی است از مفاهیم ذهنی ( رؤیاها) و منابع عینی ( نیازها و قابلیت های اصلی سازمان) که در یک ساختار جامع و زمان دار،تعریف و طراحی می گردد ( 2006Millet, S. M.)
در تدوین چشم انداز سازمانی دو رویکرد اصلی وجود دارد که عبارتند از :
الف پیش بینی: روشی است که در آن وضعیت موجود به دقت بررسی شده و براساس امکانات، قابلی تها و فرصت های موجود، تصویری از آینده ترسیم میگردد.
ب آینده نگری: آینده نگری فرآیندی است که در آن ابتدا تصویری از وضع مطلوب و آرمانی درنظر گرفته می شود و توانائی ها و قابلیت های لازم برای رسیدن به آن ایجاد میشود.
انتخاب یکی از دو روش و یا ترکیبی از دو روش برای تدوین چش مانداز بستگی به نوع ساختار سازمان دارد. سازمان هائی که تقریباً
مستقل هستند و اختیار هرگونه تغییر در منابع و اعتبارات را دارند می توانند از رویکرد آینده نگری استفاده نمایند، لیکن سازمان هایی که بصورت متمرکز هدایت می شوند و اغلب منابع و امکانات آنان از خارج از سیستم تأمین م یشود بایستی به روش ( پیش بینی) برای آینده سازمان تصویرسازی نمایند(علی احمدی 1382)
مدلهای مختلف تدوین چشم انداز
محققان
روش های تدوین چشم انداز سازمانی
شرح روش
Margolis andHansen
) )2003
ایجاد تصویر سازمانی
بررسی انواع تصویرهایی که کارکنان در مورد آینده سازمانشان دارند . این
تصویرها ممکن است سه حالت خوشبینانه، بدبینانه و واقعی را داشته باشند.
Collins and Porras
( 1996)
کشف و آشکار کردن
کشف ارزش ها و مقاصد از درون سازمان
Holpp and Kelly (1988)
استفاده از بصیرت
مبتنی بر درون گرایی ساختارمند می باشد.
استفاده از تحلیل
ایجاد چشم انداز از طریق جمع آوری اطلاعات از منابع مختلفی که به نوعی
تعیین کننده جهت سازمان هستند.
استفاده از الگوبرداری
ایجاد چشم انداز از طریق شناسایی بهترین ها و استانداردهای صنعت
Levin ( 2000)
داستان چشم انداز
بیان داستان گونه چشم انداز براساس دانش، تجارب، جسارت و شناخت آینده .
ویژگی این نوع چشم اندازها طولانی بودن آنها است.
Lucas ( 1998)
کسب اطلاعات از صاحبنظران درون
سازمانی
ایجاد ایده های خلاقانه, قابل درک، شفاف و عملی که در ضمن منجر به ایجاد
تعهد کارکنان در تحقق چشم انداز می گردد.
تعاریف
چشمانداز سازمان زیربناییترین بیانیه ارزشها، آرمانها و اهداف سازمان است. چشمانداز میل باطنی اعضاء سازمان است که در مغز و قلب آنان جا گرفته است. چشمانداز باید درک روشنی از اینکه سازمان امروز به کجا میرود و نیز نقشه جاده حرکت به سوی آینده را ارائه دهد چشمانداز سازمان زیربناییترین بیانیه ارزشها، آرمانها و اهداف سازمان است. چشمانداز میل باطنی اعضاء سازمان است که در مغز و قلب آنان جا گرفته است. چشمانداز باید درک روشنی از اینکه سازمان امروز به کجا میرود و نیز نقشه جاده حرکت به سوی آینده را ارائه دهد.
” چشم انداز استراتژیک عبارت است از:
تصوراتی پیچیده، بدیع، کم و بیش آگاهانه، فصیح و واضح، واقع ببننانه و در بردارنده عناصر استاندارد استراتژی مانند تولید بازار، طرحهای سازمانی و ... است.
یکی از محققان ” چشمانداز “ را چنین تعریف میکند:
” چشم انداز عبارت است از آینده ای واقعگرایانه، محقق الوقوع و جذاب برای سازمان شما“چشمانداز بیان صریح شما از سرنوشتی است که سازمانتان باید به آن سمت حرکت کند، آیندهای است که برای سازمان شما به گونههای مهمی موفقیت آمیزتر و مطلوبتر از وضع فعلی آن است. در ذیل نوع سؤالهایی که در ترسیم چشمانداز سازمان مهم و قابل طرح است ذکر میشود:
1ـ مأموریت مشخص جاری یا هدف سازمان شما چیست؟
2ـ سازمان ما برای جامعه چه ارزشهایی را تأمین میکند؟
3ـ چه عناصری برای موفقیت سازمان ما دخیل هستند؟
4ـ نقاط قوت و ضعف سازمان ما چه اموری هستند؟
5ـ آیا سازمان دارای چشمانداز تعریف شده روشنی است؟ اگر چنین است، آن چیست؟
6ـ آیا عناصر کلیدی سازمان میدانند که هدف سازمان کجاست و آیا با این خطمشی موافقند؟
7ـ خود را سهامدار فرض کنید ، شخصاً و احساساً میخواهید که در سازمان چه اتفاقی پدید آید؟
8ـ چه تغییرات عمدهای در نیازها و خواستههای سازمان شما، در آینده میتوان انتظار داشت؟
9ـ چه ارزشهایی با چشمانداز جدید، بیشترین هماهنگی را دارد؟
10ـ بهترین راههای سازمان برای تحقق چشمانداز چیست؟
11ـ سازمان در حرکت به سوی مطلوب تا چه اندازه موفق بوده است؟ آیا تغییرات کافی صورت پذیرفته است، و آیا میزان پیشرفت رضایت بخش است؟
12ـ آیا هدف و الویتهای واحدهای سازمانی به نسبت پروژههای نوین و طرحهای تحقق برنامهای، با چشم انداز، سازگاری دارد؟
13ـ چشمانداز نوین منتخب، تا چه حد آینده محور است؟
14ـ این چشم انداز، تا چه حد مدینه فاضلهای است، بدین معنی که آیا به نظر میرسد که سازمان را به سمت آینده روشن بهتری رهنمون سازد؟
15ـ این چشمانداز تا چه مناسب سازمان است؟ آیا با تاریخ، فرهنگ و ارزشهای سازمان تناسب دارد؟
16ـ این چشم انداز تا چه حد هدف و جهت را تبیین مینماید؟
17ـ آیا چشمانداز به اندازه کافی، بلند پروارانه است؟
. چشمانداز با کمک به افراد در تشخیص موضوعاتی که به راستی مهم هستند، آنها را از اینکه در مشکلات آنی غرق شوند، حفظ می کند. به عبارتی دیگر، این چشمانداز ذهن را برای توجه گزینشی به چیزهایی که واقعاً مهم هستند، تنظیم می کند.
در یک تحقیق میدانی که در میان 1500 تن از رهبران ارشد بیست کشور مختلف دنیا از جمله ژاپن، آمریکا، اروپای غربی و آمریکای لاتین انجام شد. از آنان خواسته شده بود تا در اوائل دهه های1990 و 2000 را بیان کنند. آنان بهترین و فراوانترین مطلوب هر دو دهه را ” استنباط عمیقی از چشم انداز آینده سازمان و ” توانایی تدوین استراتژی برای تحقق چشم انداز“ ذکر کردند (کیگلی، 1993، 7 و 8).
یکی از محققان رهبری، ”چشم انداز“ را چنین تعریف میکند:
شما به گونههای مهمی موفقیت آمیز تر و مطلوبتر از وضع فعلی آن است.
در ذیل نوع سؤالهایی که در ترسیم چشم انداز سازمان مهم و قابل طرح است ذکر میشود:
1ـ مأموریت مشخص جاری یا هدف سازمان شما چیست؟
2ـ سازمان ما برای جامعه چه ارزشهایی را تأمین میکند؟
3ـ چه عناصری برای موفقیت سازمان ما دخیل هستند؟
4ـ نقاط قوت و ضعف علمی سازمان ما چه اموری هستند؟
5ـ آیا سازمان دارای چشم انداز تعریف شده روشنی است؟ اگر چنین است، آن چیست؟
6ـ آیا عناصر کلیدی سازمان میدانند که هدف سازمان کجاست و آیا با این هدف موافقند؟
7ـ خود را سهامدار فرض کنید شخصاً و به طور احساسی میخواهید که در سازمان چه اتفاقی پدید آید؟
8ـ چه تغییرات عمدهای در نیازها و خواستههای سازمان شما، در آینده میتوان انتظار داشت؟
9ـ چه ارزشهایی با چشم انداز جدید، بیشترین هماهنگی را دارد؟
10ـ بهترین راههای سازمان برای تحقق چشم انداز چیست؟
11ـ سازمان در حرکت به سوی مطلوب تا چه اندازه موفق بوده است؟ آیا تغییرات کافی صورت پذیرفته است، و آیا میزان پیشرفت رضایت بخش است؟
12ـ آیا اهداف و الویتهای واحدهای سازمانی به نسبت پروژههای نوین و طرحهای تحقیق برنامهای، با چشم انداز، سازگاری دارد؟ آیا همچنان امکان انتخابهای جدید فراهم است؟
13ـ چشم انداز نوین منتخب، تا چه حد آینده محور است؟
14ـ این چشم انداز، تا چه حد مدینه فاضلهای است، بدین معنی که آیا به نظر میرسد که سازمان را به سمت آینده روشن بهتری رهنمون سازد؟
15ـ این چشم انداز تا چه حد مناسب سازمان است؟ آیا با تاریخ، فرهنگ و ارزشهای سازمان تناسب دارد؟
16ـ این چشم انداز تا چه حد هدف و جهت را تبیین مینماید؟
17ـ آیا چشم انداز به اندازه کافی، بلند پروازانه است؟
عناصر
مسئله استراتژیک
افق
تجدید نظر
تحلیل کمی
ارزشهای مشترک رسالت
اهداف
استقامتو پایداری ما در این سازمان برای چیست؟
فلسفه وجودی ما چیست؟
ما متعهد به انجام چه کاری هستیم؟
بلند
بلند
بلند
به ندرت/ فقطبخاطر شفاف سازی
به ندرت/ فقطبخاطر شفاف سازی
به ندرت/ فقطبخاطر شفافسازی
به هیچ وجه
به هیچ وجه
به هیچ وجه
استراتژی ها
تاکتیکها
حسابرسی
اهداف دراز مدت خود را چگونه به دست میآوریم؟
چه برنامههای کوتاه مدتی نیاز است؟
پیشرفت را چگونه اندازهگیری میکنیم؟
میان مدت
کوتاه ـ میانمدت
کوتاه ـ میان مدت
سالانه/ در صورت نیاز
سالانه / در صورت نیاز
سالانه / در صورت نیاز
بسیار کم
بالا
بالا
اگر آنها به درستی مدیریت شوند، حداقل در کوتاه مدت، می توانند عملکرد نسیتاً منطقی خوبی داشته باشند. آنها می توانند چه بسا از قوت های خاص برخوردار باشند. محصولات به موقع به بازار تحویل می شود. فاکتور ها پرداخت می شوند. سفارشات ادامه می یابد. اما هیچ توانی وجود ندارد، هیچ هیجانی هم وجود ندارد، احساس رفتن به جایی وجود ندارد. حس پیشرفت یا نوسازی وجود ندارد. در صورتی که افراد به کاری چالشی و ارزشمند متعهد نباشند، هیچ تلاش فوق العاده ای که به سرمایه گذاری افراد بیانجامد، صورت نخواهد گرفت.
در موقعیت های بحرانی، سازمان هایی که فاقد یک چشم انداز مشترک هستند در وضعیتی راکد قرار می گیرند. مدیران نمی توانند در مورد اولویت ها به توافق برسند. آنها گرایش چندانی به خطر پذیری نشان نمی دهند. ممکن است در برابر فشار هایی که برای حفظ وضع موجود وارد می شود مقاومتی صورت نگیرد. انگیزه و ابتکار و نوآوری به تدریج ضعیف می شود. کارکنان درباره وضعیت آیندۀ خود نگران می شوند. حل تعارضات دشوار می شود. برنامه ها به تأخیر می افتند.
سرانجام، سازمان توانایی چندانی در خدمت به مشتریان و ارباب رجوع های خود نخواهند داشت. درآمد های دولت کاهش می یابد. کارکنان ممکن است موقتاً از کار برکنار شوند، و این مسئله روحیه و توان خدمت به مشتریان را بیش از پیش تضعیف می کند. این سیر نزولی ممکن است به شکست کامل بیانجامد مگر آن که رهبری جدید پیدا شود که بتواند در سازمان یک حس جهت یابی جدید ایجاد کند.
بیشتر سازمان ها دارای بیانیه مأموریت و رسالت هستند که در آن مقصود آنها (حرفه ای که در آن هستند) یا ارزش های آنها تعریف شده است. چشم انداز چیزی دیگر است. برای مثال: بیشتر تولید کنندگان اتومبیل دارای یک مأموریت و رسالت مشترک هستند. تأمین خودروهای ایمن با کیفیت بالا، ماشین های گرانبهایی جذابی برای حمل و نقل شخصی و اداری، با این حال هر تولید کننده ممکن است دارای یک چشم انداز منحصر به فرد باشد. مدیران ارشد کمپانی فورد در رویای ساخت یک «اتومبیل جهانی» هستند. تویوتا با ایجاد بخش ماشین های لوکس، درصد تعیین استاندارد های جدید و همواره عالی تر برای خریداران ماشین های لوکس است. و سایر تولیدکنندگان _ ولو، فولکس واگن، کرایسلر ، هیوندا _ همه دارای مفهوم منحصر به فرد خویش در زمینه جهت یابی هستند.
توسعه یک چشم انداز خاص دشوار نیست. حرکت در مسیر پرکیفیت ترین هدف یک محصول یا طیف خدماتی. برای مثال: بهترین چاقو یا کفش یا نرم افزار پردازش کلکه همواره امری امکان ÷ذیر است. همچنین حرکت به سمت پایین ترین قیمت، برای مثال: ارزان ترین رایو یا ریش تراش برقی یا خدمات تأمین مالیات امکان پذیر است. همیشه خدمات یا ویژگی های منحصر به فردی هستند که می توانند کانون یک چشم انداز باشند، برای مثال: طولانی ترین دوره ضمانت، بهترین مهندسی، کم ترین کالری، برای دیگران، یک موقعیت مشخص، یک منطقۀ جغرافیایی، یک ابتکار بسته بندی، یا یک شیوۀ منحصر به فرد در ارائه خدمات می توانند کلید یک چشم انداز خاص باشند.
همچنین هدف یک چشم انداز ممکن است نوسازی یک سازمان، تقویت و جوان سازی آن باشد. یک چشم انداز نوکننده می تواند کارکنان را توانمند ساخته و سرعت کار را برای سازمانی که اساساً از پیش در مسیر صحیح حرکت می کند، تسریع کند.
باز هدف یک چشم انداز می تواند دگرگون سازی و تحول یک سازمان باشد. یعنی تغییر ماهیت و ویژگی اساسی آن باشد.
البته یک چشم انداز نباید صرفاً خاص و مشخص باشد، هر رهبر چشم انداز مناسب و صحیح را برای سازمان خود بیابد:
چشم اندازی که بیانگر ویژگی خاص خود است و مناسب فرهنگ خاص خود است.
چشم اندازی که بلند پروازانه است و استاندارهای بالایی را تعیین میکند که ممکن است مدیران و کارکنان را به چالش وادارد.
چشم اندازی که جهت را شفاف میکند و راه روشنی را برای فردایی بهتر نشان میدهد.
چشم اندازی که تا حدودی باعظمت است، و منظور صرفاً دستیابی به اوج رقابت نیست.
چشم انداز های تحول آفرین، خاص موقعیت های تغییر اساسی مانند کرایسلر، سازمان های ترکیب مانند جی. ام و ئی.دی.اس، یا تصمیم یک شرکت داخلی برای بین المللی شدن هستند.
نوآوری محصولی / خدماتی: چشم انداز هایی که هدف از آن تغییر خروجی های اساسی سازمان است از قبیل چشم انداز تویوتا در مورد یک اتومبیل آخرین مدل موسوم به لکوس.
نوآوری مصرفی / بازاری: چشم انداز هایی که هدف از آن متحول کردن یک بازار است از قبیل چشم انداز استیو جاب در مورد یک کامپیوتر رومیزی.
همگرایی جغرافیایی متغیر: چشم انداز هایی که مرز های جغرافیایی سازمان را تغییر می دهند. مانند زمانی که شرکت خطوط هوایی جنوب شرقی [1] امکان تبدیل یک خط هوایی منطقه ای به یک خط هوایی ملی را مورد بررسی قرار داد.
عملیات / تکنولوژی: چشم انداز هایی که هدف از آن تدوین برنامه های سازمانی جدی است مانند شبکه های تله کامپیوترهایی که در بزرگ راه های اطلاعاتی با یکدیگر همکاری می کنند.
بعضی از چشم انداز ها، مانند یورودیسنی و سان سیتی[2] ممکن است ترکیبی از این سه نوع چشم انداز موفق باشند.
هر نوع چشم انداز را می تواند برحسب نوسازی یا دگرگون سازی و تحول سازمان تبیین کرد. برای تشریح این مسئله، هشت نوع چشم انداز ممکن وجود دارد که ممکن است صاحب یک مجموعه کوچک رستوران برای دهه آینده استفاده از آن چشم انداز ها را مورد توجه قرار دهد:
نوسازی: ما یک سری پیش غذاها و سالاد های مکزیکی را که می توان آنها را در سوپرمارکت ها و دیگر جاها نیز فروخت، ایجاد خواهیم کرد و به خاطر آن مشهور خواهم شد، مانند پیتزا های سرد و لف گنگ پاک. [3]
تحول: ما تمامی رستوران های خود را به سلف سرویس تبدیل خواهیم کرد جائی که همه روز یک بوفه کم هزینه با یک غذای قومی مختلف وجود خواهد داشت.
نوسازی: ما برنامه مشتریان دائمی رستوران [4] را توسعه داد. و به مشتریانی که به طور منظم از رستوران های ما استفاده می کنند تخفیف ویژه خواهیم داد.
تحول و دگرگون سازی: ما مجموعه ای از کافه تریاها و بوفه ها را تا حد ممکن در نزدیکی ادارات دولتی، تعمیر گاه های اتومبیل و سایر سازمان هایی که افراد در آن باید منتظر انجام کارهای خود باشند، افتتاح خواهیم کرد.
نوسازی: ما تعداد رستوران ها در مناطقی که متناسب با زیر ساخت جمعیتی موفق ترین نمایندگان ما هستند به سه برابر خواهیم رساند.
تحول و دگرگون سازی: ما یک زنجیره رستوران بین المللی خواهیم شد.
نوسازی: ما هر یک از کارمندان خودمان را در رستورانی که او در آن کار می کند، شریک خواهیم کرد.
تحول و دگرگون سازی: ما رستورانهای خود را خودکار خواهیم کرد و بر روی هر میز یک دستگاه سفارش قرار خواهیم داد که به طور همزمان دستور غذا را به آشپزخانه ارسال، آخرین صورت موجودی غذا را اعلام و صورت هزینه هر مشتری را بر روی کارت او ثبت می کند.
البته اینها چند نمونه هستند، چشم انداز های بیشتری ممکن است وجود داشته باشند. خوب، از اینکه بگذریم چشم انداز ها چگونه توسعه یابد؟
هر رهبر، در هر سطح از سازمان به یک چشم انداز نیاز دارد. این فرآیند هرگز به پایان نمی رسد. نقش تعیین جهت هرکز متوقف نمی شود.
محیط تغییر می یابد، چالش ها و فرصت های جدید پایدار می شوند، بخش هایی از این رویا ممکن است تحقق یابند و بخش های دیگر ممکن است به هیچ وجه امکان پذیر نباشند. رهبر همواره در حال ارزیابی مجدد چشم انداز است، آن را پالایش می کند و امکان رشد و تکامل آن را فراهم میسازد.
انگیزه خلق یک چشم انداز جدید ممکن است به واسطه منابع مختلف ایجاد گردد. بعضی از دلایل خلق چشمانداز جدید عبارت است از:
یک رهبر جدید باید دستور کار خود را اعلام کند.
علائم بازار نشان میدهند که چشم انداز قدیمی دیگر کارآیی ندارد( برای مثال از دست دادن سهم بازار یا ابتکار تکنولوژیک).
سرمایه گذاران یا اعضاء هیات مدیره ناراضی هستند.
سازمانی که عادت، کشمکش یا بروکراسی ریشهای آن را فلج کرده است باید نوسازی شود.
درخواست پشتیبانی یا منابع جدید ممکن است نیازمند یک چشم انداز جدید باشد.
نرخ رشد یا سهم بازار به نسبت رقبا، کافی نیست.
به عنوان نقطه آغاز فرآیند برنامهریزی استراتژیک.
خوب منشاء چشم انداز چیست؟ گاهی اوقات، چشم انداز چون حباب آب از سطوح پایین تر سازمان بالا می آید. گاهی اوقات یک رهبر جدید به کار گرفته می شود تا چشم اندازی که قبلاً به عنوان بخشی از یک فرآ
کلمات کلیدی : مفهوم چشمانداز و چشم انداز سازی در معماری,چشم انداز,چشم اندازسازی,معماری,چشم انداز سازی, پایداری, توسعه پایدار, طراحی شهری پایدار,SCENE
در این سایت هیچ فایلی برای فروش قرار نمی گیرد. برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:
لینک دریافت فایل از سایت اصلی
معماری داخلی
معماری چیست؟
معماری داخلی آفرینش فضاست، فضایی که در عین زیبا و خاطره انگیز بودن عملگرا و کارآمد نیز باشد.در واقع طراح با تنیدن اصول فنی و تخصصی معماری داخلی با حس زیبایی شناسی، فضایی راطراحی می کند که بیانگر هویت، نیاز، درک و خواسته های مخاطبش است.
قدمت معماری به عنوان یک فن برای ایجاد سرپناه، به قدمت تاریخ بشر می رسد اما معماری امروزه در جهان ترکیبی از صنعت ساختمان سازی به علاوه هنر، فلسفه، جامعه شناسی، روان شناسی اجتماعی، اخلاقی، اقتصاد، جغرافیای طبیعی و انسانی، برنامه ریزی و توسعه اقتصادی و علوم طبیعی نظیر زیست شناسی و محیط زیست است.
موضوع معماری درباره فضاست. معماری به عنوان اجتماعیترین هنر بشری با فضای اطراف انسان مرتبط است.
معمار کیست ؟
ویترویوس پدر معماری در قدیمی ترین کتاب معماری موجود ( ده کتاب معماری ) ویژگیهای معمار را چنین بیان می کند :
معمار باید به علوم و معارف گوناگون آراسته باشد، چون با قوه تمییز او است که تمامی آثار دیگر هنرها به محک در می آید. معرفت معمار فرزند علم و عمل است . عمل، ممارست مداوم و منظم در کار است یعنی کاردستی با انواع مصالح ، طبق یک نقشه و عمل ، قدرت بیان و نمایش چابک دستی معمار است طبق اصول تناسبات...
معماری داخلی چیست؟؟؟
معماری داخلی حلقه اتصال میان معماری و طراحی داخلی است. این رشته همانند معماری با ساختمان و اجزا وعناصر سازنده آن سرو کار دارد و از طرفی مانند طراحی داخلی بر فضاهای داخلی تاکید می کند
بسته به کاربری تعریف شده و یا خواسته شده بنا ٬ تفکیک فضاهای داخلی بنا یا اثر معماری به فضاهای مختلف از قبیل( اتاق کار ٬ اتاق خواب ٬ هال ٬ پذیرایی ٬ آشپزخانه و مانند اینها در کاربری مسکونی) ؛ (یا اتاق مدیر ٬ اتاق انتظار ٬ سالن کنفرانس و... در کاربری اداری )؛ به همین ترتیب کاربری های تجاری ٬خدماتی ٬نمایشگاهی و موارد مشابهی که غالبا تفکیک ریز فضاهایشان با استفاده از مولفه کف وسقف و دیوارها صورت می پذیرد٬در حوزه ی عمل رشته معماری داخلی است. حتی نوسازی ساختمان های نسبتا قدیمی (البته نه آنهایی که جز میراث معماری به حساب می آیند)هم برعهده ی این رشته قرار می گیرد.
.از آنجا که معماری داخلی در ارتباط مستقیم با ویژگیهای (روحی ـ روانی) انسان قرار دارد، بایستی برای رسید به یک طرح مطلوب، ویژگیهای رفتارهای انسانی در فضاهای( داخلی ـ زیستی) اعم از عمومی و خصوصی، در طراحی به دقت مورد توجه قرار گیرد. از اینرو طراح به هنگام طراحی فضای داخلی با دو مقوله سروکار دارد: کاربرد آن فضا، و احساس و تأثیری که میخواهد آن فضا بر استفاده کننده داشته باشد.
با توجه به آناتومی انسان است که می توان فضاهای آرام بخش ایجاد نمود.. اگرچه در طول دوره های زمانی فکر انسان ها دچار تحول و تغییر می شود اما همواره آناتومی انسان ها یکی است و تغییری نمی کند.
یک معمار و معمار داخلی افراد جامعه خود و فرهنگ افراد جامعه و تا خود جامعه و تاثیرات آب وهوایی و غیره... را مطالعه نکند نمی تواند یک محیط و فضای آرام بخش و مطلوب به وجود بیاورد.
معماری داخلی که به عنوان یک حرفه، یک هنر و یک صنعت در دنیا شناخته شده، بهینهسازی فضاهای داخلی ساختمانها به منظور انجام فعالیتهای روزمره یعنی زندگی و کار است.
معماری داخلی طیف گوناگونی از عناصر و مؤلفهها از قبیل فرم، نور، رنگ، بافت، کف، سقف، دیوار، عناصر کارکردی و تزیینی و مبلمان را در برمیگیرد. این عناصر ابزارهای کار طراح هستند که همگی باید بطور هماهنگ و متناسب در یک طرح مرتبط و خوشایند قرار گیرند.
فرم
اصطلاح فرم در طول تاریخ متناسب با نوع نگرش فیلسوفان ، به طرف گوناگون تبیین شده است. در فرهنگ کتابخانه هنر ، ریشه مفهوم فرم در یک اصطلاح
دارای مفهوم نمای یک چیز و به معنی آنچه که چیزی را بدان تشخیص می دهیم، می باشد.
فرم یک واژه باز ( از نظر گستره معنایی ) کلی ، نسبی و دارای مراتب است . لذا برای درک دقیق مفهوم آن و نیز منظور از بکار بردن آن می باید موارد ذیل را در نظر گرفت تا با توجه به منظر و موضع خاص بکارگیری این واژه کلیدی در درک آن دچار خطا و ابهام و سوء تاویل نگردید:اول: فرم در مقوله هنر متضمن زیبایی محسوس و قابل درک ساختار اثر هنری نیز می باشد.دوم: یکی از مراتب فرم در هنر نوع و گونه آثار است . هر مقوله از هنر یا هر نوع هنر خود دارای فرمی خاص می باشد مانند فرم ادبی ، موسیقیایی، تجسمی و غیره . فرم در ابتدا مرتبه کلی یا گونه اصلی یک اثر هنری را مشخص می کند و در مرحله بعد بر نوع یا گونه ای که اثر هنری در آن مقوله خاص بدان اختصاص دارد. دلالت می کند که این مرتبه با میزان دقت در جزئیات و عناصر تشکیل دهنده ساختاری و درک شباهت ها و دسته بندی آنها در الگوهای قابل تکرار فرمی ، قابلیت تزاید و بسط دارد. به طور مثال یک اثر هنری ادبی ممکن است به فرم شعر و نیز شعری به فرم غزل یا مثنوی و یا مثنوی عاشقانه یا حماسی باشد. لذا فرم طی مراتب مختلف نوع یا گونه یک اثر هنری را مشخص می کند.سوم به طور کلی فرم بر تمامیت به فعلیت رسیده کار هنری دلالت دارد: لذا فرم تجلی وحدت کامل عوامل تشکیل دهنده اثر هنری می باشد که شامل : موضوع ، محتوا، ماده و فرم می باشد. علاوه بر این فرم به طور خاص بر روابط درونی و ساختار زیبایی شناختی حسی –ادراکی کلیت اثر هنری ( یا فرم آن به طور عام ) دلالت دارد.چهارم : فرم اگر چه شکل را نیز در برمی گیرد ولی محدود به آن نیست. فرم یک مفهوم کلی است در صورتی که شکل جزئی بوده و بواسطه برخورد خطوط خارجی یک شی یا اجزای آن با محیط پیرامون تشخیص داده می شود. رنگ نیز جدای از فرم نیست و این دو عامل یعنی شکل و رنگ خود در واقع بخشی از فرم می باشند.پنجم: مرتبه مهم فرم یک اثر هنری ، کیفیت ویژه ترکیب بندی یا کمپوزسیون عناصر تشکیل دهنده آن است. این مرتبه به لحاظ بررسی زیبائی شناختی ساختار آثار هنری دارای اهمیت ویژه ای است...
.
Forma یا گشتالت مفاهیم گشتالت و فرم در ارتباط نزدیک با یکدیگرند. هر دو لغت از ریشه
شکل عبارت است از کلیت قابل رؤیت، محاط در حدود، کم و بیش مرکب از اجزاء و دارای وحدت کلی در تظاهر یک شیئی. در زیباشناختی فرم یا صورت تظاهر حسی و واضح یک شیئی است و این بیانی است که خود را در معرض قضاوت قرار می دهد. هر دو مفهوم گویای جلوه ظاهری یک شیی هستند اما هر دو باهم برابرنیستند.
فرم ها به هر ترکیبی که باشند، گرایش ما این است که موضوع آنها در زمینه بصری خود به ساده ترین و منظم ترین اشکال تقلیل دهیم. هر چه یک شکل ساده تر و منظم تر باشد، آسانتر مشاهده و درک می شود. مهمترین اشکال منظم (اشکالی که دارای اضلاع مساوی متلاقی در زوایای مساوی اند) اشکال اصلی هستند که عبارتند از 1) دایره 2) مربع 3) مثلث .
فرم های با قاعدههمانطور که می دانیم فضا به وسیله عناصری که آن را محدود کرده اند مشخص یا اصطلاحاً تعریف می شود. این عناصر و ارتباطشان با یکدیگر هستند که شخصیت یک فضا را می سازند و به فضا فرم می دهند. اگر بخواهیم نظمی در دنیای بی نهایت وسیع فرم ها بوجود آوریم بناچار اولین قدم تقسیم کردن فرم ها به دو دسته فرم های باقاعده و فرم های بی قاعده است. فرم های باقاعده تابع قوانین هندسه هستند. پیام این فرمها دارای حشو زیاد است چرا که قابلیت پیش بینی در آنها زیاد است. ذهن می تواند با اطلاعات بسیار کمی این فرم ها را تکمیل و بازسازی کند.فرم های با قاعده دارای استخوان بندی یا ساختار هستند که می تواند مثلاً یک محور تقارن یا طول های متشابه اضلاع یا زوایا یا کانونها و غیره باشد.فرم بی قاعده فاقد ساختار است. این فرم قابل پیش بینی نیست و به این دلیل بدیع است. ما فرم های بی قاعده را براساس قانون تجربه در ارتباط با فرم های نظیرش که برای ما شناخته شده هستند می بینیم یا به عبارت دیگر تصویری را در ذهن ما تداعی می کنند.فرم های با قاعده به ما مجال می دهند که آنها را ساده کنیم در حالی که فرم های آزاد قابل ساده کردن نیستند بلکه همان طور که گفته شد محتاج تداعی اند. دارای اطلاعات معنایی بیشتری بوده و فرم های بی قاعده دارای اطلاعات زیباشناختی بیشتر
تعادل نیز می تواند وابسته به نوع شکل باشد: فرم های ساده بخصوص فرم های متقارن متعادل تر از دیگران هستند. بدون توجه به جنس، بعضی از فرم ها را که مداوم و قوس دار باشند (نرم) و بقیه را که گوشه دار و شکسته هستند (سخت) احساس می کنیم.
فرم مفهومی است ذهنی و برای اینکه بتواند وجود داشته باشد احتیاج به چیزی هست که بتواند آن فرم را نشان دهد. فضا چیزی است سه بعدی و طبیعتاً شکل آن نیز سه بعدی است. عناصر تعیین کننده آنها خطوط هستند. فرم با قاعده یا هندسی در دوره های مختلف گاه کمتر و گاه بیشتر نقش غالب را داشته
است.
نور
ابستگی بشر به نور و روشنایی انکار ناپذیر است.تاثیر نور بر ما و سلامت ما بیش از پیش آشکار گشته است حتی کسب و کارهای متوسط و کوچک هم به این نکته واقفند که نور پردازی مناسب در محیط کار بر سلامت افراد تاثیر انکار ناپذیری دارد و آنهم به دلیل افزایش نوآوریهایی در زمینه مفاهیم نورپردازی ست
همان طور که در پیش اشاره شد، نور تاثیر مستقیمی بر روح و روان انسان دارد. در واقع می توان گفت نور غذای روح انسان است. محققان عقیده دارند همان طور که به تغذیه سالم برای جسممان می اندیشیم باید نور کافی و مناسبی را هم برای روحمان فراهم کنیم. به این ترتیب مانعی برای بسیاری از تاثیرات ناخوشایند بر روح و روانمان ایجاد خواهیم کرد. این تاثیر تنها به میزان نور بستگی ندارد بلکه نوع نور محیط نیز از جمله مواردی است که می بایست مورد توجه قرار گیرد. به عنوان مثال نورهای سفید و آبی هر چند به میزان کافی در محیط پراکنده شوند ولی حس ناامیدی و افسردگی را در شخص القا می کنند. در واقع با نورپردازی یک محیط می توان عامل ایجاد احساسات گوناگونی همچون آرامش، شعف، شادی، افسردگی، ترس، اضطراب، عصبانیت و احساسات دیگری مانند اینها باشد. از این روی است که انسان در یک مکان با نوعی نورپردازی احساس شادمانی می کند و در همان محیط با گونه ای دیگر از نورپردازی غمگین و محزون می شود
نور ابزاری کارآمد است که به وسیله آن به بسیاری از اهداف مورد نظرمان می توانیم دست یابیم. به این صورت که با یک و یا ترکیبی از چند نوع نورپردازی مصنوعی هدفمند می توان قسمت هایی از یک شی ء را برجسته و دیگر نقاط آن را فرو رفته جلوه داد. با این هدف از این گونه نورپردازی در به نمایش گذاردن اشیای تزئینی و صنایع دستی زینتی مانند مجسمه ها و ظروف و لوازمی مانند اینها می توان استفاده کرد. البته لازم به ذکر است تمام این تغییرات تنها حقه های بصری است ولی تاثیر آن به حدی است که گویی جسم، تغییر ساختاری داده است
تاثیرات ناشی از نور در معماری داخلی یک فضا: همان طور که نور در تغییر ساختار ظاهری اشیا به لحاظ دیداری موثر است در تغییر شرایط ظاهری یک محیط و ویژگی های معماری آن نیز می تواند نقش بسزایی داشته باشد که به پاره ای از آنها در ذیل اشاره می کنیم.
الف- تغییر وسعت محیط: شما می توانید به وسیله نور، فضایی را وسیع تر و یا کوچک تر نمایش دهید. برای این منظور کافی است نورپردازی ها را بر روی دیوارها و کنج های محیط انجام دهید. به این ترتیب اطراف محیط روشن تر از مرکز شده و بزرگتر جلوه می کند. حال آنکه به عنوان مثال اگر در نورپردازی یک اتاق نشیمن تنها به منبع نورزایی برای روشن کردن منطقه ای کوچک در محدوده مبلمان بسنده کنیم، دامنه دید افراد محدود شده و در نتیجه فضاحتی کوچکتر از آنچه هست به نظر می آید.
رنگ
رنگ یکی از جالب ترین جنبه های دکوراسیون است. طراحان دکوراسیون امروزی تقریباً همه قوانین سابق در ارتباط با استفاده از رنگ های گوناگون و ترکیب آنها با یکدیگر را در هم شکسته اند و امروز هر رنگی را می توان در دکوراسیون منزل به کار برد. دیگر مرزها و محدویت های گذشته در کاربرد رنگ ها در دکوراسیون رعایت نمی شوند و شاید به همین دلیل انتخاب مجموعه رنگی دلخواه برای دکوراسیون یک خانه مشکل تر شده باشد..انتخاب رنگِ مناسب برای پوشش دیوارها اولین قدم در طراحی رنگی برای دکوراسیون هر اتاق است ؛ اما شاید یافتن رنگ های متناسب با آن برای دیگر اجزای دکوراسیون کمی مشکل تر به نظر برسد. استفاده از چرخه رنگ، روشی مطمئن برای یافتن رنگ های متناسب با رنگ مورد نظر ماست. چرخه رنگ متشکل از دوازده رنگ است که سه رنگ قرمز، زرد و آبی در آن رنگ های اولیه و رنگ های میان آنها به عنوان رنگ های ثانویه شناخته می شوند. هر رنگ در این چرخه می تواند با رنگ های کناری خود که رنگ های هم خانواده اش محسوب می شوند و همچنین رنگ مقابلش که رنگ مکمل آن است به خوبی ترکیب شده نتیجه ای زیبا و موزون بیافریند. استفاده از رنگ های هم خانواده که در چرخه رنگ در کنار هم قرار گرفته و به اصطلاح همسایه هستند ترکیبی ملایم و هماهنگ را ایجاد می کند که نگاه بیننده را به راحتی از یکی به دیگری رهنمون می شود. استفاده از یک رنگ با میزان کمی از رنگ مکمل آن چنانچه به درستی و در اندازه های صحیح صورت گرفته باشد نتیجه ای درخشان و چشمگیر می آفریند و بر جذابیت مجموعه رنگی حاضر می افزاید و مانع غالب شدن کامل یک رنگ بر فضای اتاق می شود
رنگ های آکسان: رنگ های تند و درخشانی که برای زنده کردن و انرژی بخشیدن به یک مجموعه رنگی به آن اضافه می شوند، مانند رنگ صورتی تند چند کوسن و یک جفت شمع در یک اتاق نشیمن که با خانواده رنگ کرم رنگ آمیزی شده است.
رنگ زمینه: رنگ زمینه رنگی است که در بزرگ ترین سطوح و به بیشترین میزان در یک فضا مورد استفاده قرار گرفته است مانند رنگ دیوارهای یک اتاق. رنگ زمینه ، اغلب به عنوان پس زمینه ای برای سایر رنگ های به کار رفته در اتاق مورد استفاده قرار می گیرد و سایر رنگ ها مانند رنگ های آکسان یا متضاد را در خود جای می دهد.
رنگ های متضاد: این رنگ ها در کنار هم تاثیری چشمگیر بر بیننده باقی می گذارند چنان که حتی پس از بستن چشم ها این تاثیر تا مدت کوتاهی در ذهن بیننده باقی می ماند.
رنگ های سرد: این رنگ ها حاوی مقدار زیادی رنگ آبی هستند، به عنوان مثال خاکستری هایی که شامل مقداری رنگ آبی باشند احساس سردی و سرما را در شما ایجاد می کنند در حالی که خاکستری حاوی قرمز یا بنفش قرمز حس گرما را در بیننده القا می کنند و ویژگی دیگری خواهند داشت.
رنگ های مکمل: این رنگ ها که در چرخه رنگ در برابر یکدیگر قرار دارند در کنار هم نمایی چشمگیر و متعادل می آفرینند. این رنگ ها هرگز از یک خانواده نیستند و حداکثر تفاوت را با یکدیگر دارند. به عنوان مثال می توان چند کوسن نارنجی تند را در زمینه ای از رنگ آبی نمونه بارزی از این ترکیب در نظر گرفت.
رنگ های غالب: رنگ غالب همیشه رنگی که در بزرگترین سطوح و به بیشترین میزان در مجموعه ای به کار رفته ، نیست بلکه رنگی است که بیش از بقیه رنگ ها نظر را به خود جلب می کند.
یک خانواده رنگی: شامل مجموعه ای از رنگ ها می شود که به نوعی با یکدیگر مرتبط هستند برای مثال خانواده آبی شامل مجموعه ای از رنگ های آبی است که از یک سو با آبی سبزها شروع می شود و از سوی دیگر به رنگ های آبی بنفش ختم می شود. خانواده قهوه ای از رنگ قهوه ای و قهوه ای خاکستری تا پرده های نارنجی و قرمز را شامل می شود.
رنگ های گرم: این رنگ ها محتوی مقدار قابل ملاحظه ای قرمز هستند. حتی برخی از آبی ها نیز ممکن است به واسطه وجود مقداری قرمز در آنها در این مجموعه جای بگیرند.
رنگ های هم پرده: اینها رنگ هایی هستند مانند رنگ زرد پررنگ و آبی پررنگ ، این رنگ ها لزوماً از یک خانواده نیستند بلکه هر دو دارای میزان مساوی از رنگ قرمز یا آبی هستند و هیچ یک بر دیگری غلبه نمی یابند.
معماری داخلی، مجموعه دانش، فن و هنری است که با عناصر وابسته و مرتبط از قبیل فرم، رنگ، بافت و ... سعی در بهینه سازی فضاها و دستیابی به کارایی و کارکرد مناسب در کنار زیبایی معانی و معناها دارد. هدف معماری داخلی، بهبود عملکرد فیزیکی و روانی فضا برای راحت سازی زندگی در آن است. رنگها می توانند به شیوه های مختلف، تاثیرهایی بنیادین در زندگی بر جای گذارند و هر کدام به سبب ویژگی های شیمیایی و روانشناسانه ای که دارا هستند، منبع مهمی از انرژی، به شمار می روند. انتخاب رنگ در معماری داخلی رویکردهای مختلفی را در طراحی ایجاد می کند و بیشتر از هر عامل مستقل دیگری می تواند فضای کسالت بار و یکنواخت محیط داخل را به مکانی دلنشین و روح بخش مبدل سازد. با توجه به رسالت اصلی یک کتابخانه که ایجاد شرایطی مطلوب برای ترغیب افراد به علم آموزی است، این مقاله بر آن است تا با استفاده از روش تحقیق پیمایشی - تحلیلی و از طریق چک لیست محقق ساخته و بر اساس مشاهده مستقیم، رنگهای به کار رفته در فضاهای داخلی 20 کتابخانه دانشگاهی و تاثیر آنها را بر استفاده کنندگان کتابخانه ها، بر اساس روانشناسی رنگها بررسی کند. نتایج نشان می دهد، اگر رنگ تجهیزات را از رنگهای به کار رفته در فضا جدا در نظر بگیریم، «سفید» بیشترین رنگ به کار رفته در کتابخانه هاست و پس از آن، «کرم» بیشترین تکرار را داشته است که این دو رنگ جزء رنگهای خنثی می باشند. با توجه به تحلیل روانشناسان، استفاده از رنگهای خنثی برای رنگ آمیزی فضای داخلی کتابخانه ها که به تمرکز بیشتر نیاز دارند، بهترین انتخاب است. در تصویری که توی این ستون میبینید،ترکیبی از بافتهای طبیعی خوشایند و یک فضای آرامش بخش روستیک همراه با چیدمانی مدرن را مشاهده میکنید که طیف رنگهای آبی در آن باعث شده است فضا ملایمتر شود
دکوراتور در این فضا از طیف رنگهای میانی آبی استفاده کرده است تا قدرت متعادل کردن رنگهای خنثی را داشته باشد. البته این تونالیتهها نه خیلی باید روشن باشند و نه خیلی تیره؛ در غیر این صورت، دیگر تونالیتهها تحت تاثیر شدید قرار میگیرند.
پردهها با پارچه کتانی راه راه آبی تیره، پنجره را قاب گرفتهاند و سطوح پایینتر اتاق با رنگها و بافتهای طبیعی پوشیده شده است. همین تکرار و استفاده از بافتهای طبیعی باعث خلق فضایی راحت و روستایی شده است.۴) پارچههای بافت برجسته و موکت با ترکیبی از رنگهای شتری، قهوهای و طوسی مایل به قهوهای، ظاهر سنگفرشهای قدیمی را ایجاد میکند. به علاوه، مبلمان چوبی و اسباب و اثاثیهای با جنس طبیعی به این حظ بصری کمک میکند.۵) اگر میخواهید فضایی مدرن خلق کنید، باید همانند تصویر زیر به دنبال مبلمانی باشید که بتواند مانند این رومبلی بوکله و دراور لیمویی رنگ، ترکیبی از شکلهای مدرن و بافتها و سطوح پرداختشده مناسب با حال و هوای اتاق داشته باشد.۶) وسایل فضای پایین اتاق با بافتهای طبیعی، مانند الیاف گیاهی سبد، الیاف کوسنها، همچنین لوازم و وسایلی با سطحی براق در فضای بالایی اتاق، زمینه روستایی و مدرن را در این اتاق باهم در میآمیزد.