مشخصات فایل
عنوان: یونان
قالب بندی: word
تعداد صفحات: 26
محتویات
قسمتی از متن
حکومت : جمهوری
مساحت: 131،985 کیلومترمربع
جمعیت : 10,647,529 نفر
رشدسالانه جمعیت : 4/0 درصد
پایتخت: آتن
زبان : یونانی
دین : مسیحی
واحد پول: یرو
یونان درجنوب اروپا واقع شده و آب و هوای مدیترانه ای با زمستانهای معتدل و تابستانهای گرم و خشک از ویژگیهای این کشور است. عمده ترین فرآورده کشاورزی، زیتون است که به خارج صادر می شود. دریاهایی که یونان را احاطه کرده اند 70درصد ماهی مورد نیاز مردم را تأمین می کنند. 25 درصد مردم یونان درآتن که مرکز صنعتی محسوب می گردد سکونت دارند. توریسم در این کشور بسیار گسترش یافته و درآمد فراوانی را نصیب دولت می کند
یونان نام فارسی کشوری است در جنوب شرقی اروپا. پایتخت آن آتن است. نام یونانی آن جمهوری هلنی (به یونانی: Ελληνική Δημοκρατία) است. زبان مردم آن یونانی و واحد پولشان یروست. و اکثر مردم آن مسیحی هستند. حکومت یونان جمهوری است. مساحت این کشور 985/131 کیلومترمربع و جمعیت آن 529/647/10 نفر با رشد سالانه 4/0 درصد.
آب و هوای مدیترانه ای با زمستانهای معتدل و تابستانهای گرم و خشک، از ویژگیهای این کشور است. عمدهترین فرآورده کشاورزی، زیتون است که به خارج صادر میشود. دریاهایی که یونان را احاطه کرده اند، 70درصد ماهی مورد نیاز مردم را تأمین میکنند.25 درصد مردم یونان درآتن، که مرکز صنعتی محسوب میگردد، سکونت دارند. توریسم در این کشور بسیار گسترش یافته، و درآمد فراوانی را، نصیب دولت میکند. از دیگر صنایع رایج در یونان، صنایع دستی – نساجی – سرامیک سازی و فلز کاری، قابل ذکر میباشد. جزیره کرت با مساحت 330/8 کیلومتر مربع و جمعیت 082/501 نفر، به مرکزیت «ایراکلیون» که در دریای مدیترانه واقع شده، متعلق به این کشور است.
تاریخ
یونان از کشورهای بسیار کهن و باستانی است.نژاد مردم آن از آمیزش هندواروپاییان با مردمانی که هلنی خوانده میشدند و اصل نژادشان ناشناخته است پدید آمده است.یونانیان از بیش از دوهزار سال پیس دارای رژیمی با ساختار دولت-شهری بوده اند.این نظام به گونهای بوده که هر شهر برای خود دارای دولتی جداگانه میبوده است و ناماورترین این دولت-شهرها آتن و اسپارت بوده اند.مردمان یونانی در شبه جزیره آتیک و آسیای کوچک و جزیرههای دریای اژه و مدیترانه پراکنده بوده اند.بخش یونانی نشین آسیایی یونیه خوانده میشده است.در نزدیک دوهزار و پانصد سال پیش از این یونیه به دست شاهنشاهی هخامنشی افتاد و درگیری میان دولت-شهرهای یونان و ایران آغاز شد.چندی پستر کسی به نام اسکندر مقدونی توانست از سرزمین مقدونیه بر همه یونان چیره شود و در بخشهای آسیایی دست به کشورگشایی زند.او توانست هخامنشیان را شکست دهد و بر سرزمین ایشان چیره شود.میوه این رویداد گسترش فرهنگ یونانی بر جهان آن روزگار بود.پس از مرگ او جانشینان او چندی بر یونان فرمان راندند.آنگاه یونان به دست امپراتوری تازه به دوران رسیده روم گشوده شد و سالیان دراز بخشی از این امپراتوری بود.یونانیان نقش به سزایی در پیشرفت رومیان داشتند ولی تا واژگونی این امپراتوری همواره بخشی از آن بودند.با نابودی روم به دست عثمانیان یونان نیز به دست این دولت تازه افتاد تا سالهای واپسین که سرانجام توانست استقلال خود را بازیابد.در جنگ جهانی دوم بخشهای بزرگی از یونان به دست آلمانها افتاد ولی با پایان جنگ این بخشها نیز پس گرفته شد.بیشترین درگیری سالهای واپسین یونان با کشور کنونی ترکیه بوده است.
فیلسوفان یونان باستان
قهرمانان اساطیر یونان
به کسی گفته میشود که خود را برای کمک به دیگران به خطر میاندازد، (Hero)اگر قهرمان قهرمانان اساطیر یونان شرایط لازم را برای قهرمان بودن نخواهند داشت! رفتارهای خودخواهانه و اغلب ضد اجتماعی قهرمانان یونانی، هر چه باشد مطمئنا الگوی خوبی برای نسل امروز نیست! با همهی اینها، به خاطر تاثیر این اساطیر بر ادبیات و حتی فرهنگ جوامع مختلف- آشنایی با آنها شاید حتی ضروری باشد.
پس بیایید قبل از شروع داستانها، قهرمان اسطوره را همانگونه که از دیرباز تعریف شده است، بشناسیم: در اسطوره و افسانه قهرمان به مرد یا زنی اطلاق می شود که موهبتی چون شهامت و قدرت خارق العاده به وی اعطا شده و معمولا پیشینهای فرا زمینی دارد. وی همواره به خاطر اعمال دلیرانهاش تمجید و ستایش شده، و مورد محبت خدایان است.
چطور است با هرکول شروع کنیم؟
هرکولس (۱) اسم رومی هراکلوس(۲)، بزرگترین قهرمان اساطیر یونان و خدای نیروی بیحد است. مثل تمام قهرمانان واقعی دیگر، هرکول (۳) نیز پسر یکی از خدایان یونان باستان است. پدرش زئوس (۴) خدای اعظم اساطیر یونان و مادرش زنی زمینی الکمین (۵) است.
همسر زئوس، هِرا (۶) به هرکول حسودی می کرد و از او بدش می آمد. چرا که هرکول یادگار خیانت شوهرش به وی بود. برای همین، وقتی که هنوز هرکول نوزادی شیرخوره بود هرا دو مار بزرگ را سر وقت گهواره اش فرستاد تا کارش را بسازند. غافل از اینکه هرکول ماری له شده توی هر دست، توی گهواره اش مشغول بازی است!
دوازده خوان هرکول
در ابتدای جوانی، هرکول تیر اندازی ماهر، قهرمان کشتیگیری و دارای قدرتی مافوق بشری بود. او دختری زیبا را به همسری گرفت و به زودی صاحب دو فرزند شد.
در همین زمان بود که هرا با آزار و اذیت هرکول، او را به مرز جنون کشاند. تا آن حد که در یکی از حالتهای آشفتگی روحیاش، هرکول همسر و فرزندان خود را نیز به قتل رساند.
وقتی هرکول به خود آمد، برای طلب بخشایش به آپولو (۷) ـ خدای پیشگویی ـ روی آورد. و آپولو، برای پاک شدن روح هرکول از پلیدی، او را مامور کرد تا به مدت دوازده سال به خدمت پسر عمویش اریستوس (۸) ، پادشاه تایرنس و مایسن (۹) (که چشم دیدناش را نداشت!) درآید. در واقع حق هرکول بود که پادشاه شود. ولی هرا، زئوس را وادار کرده بود اریستوس را به جای او بر تخت بنشاند. )حالا فهمیدید چرا هرکول چشم نداشت پسرعمویش را ببیند!؟)
علاوه بر آن آپولو هرکول را مامور انجام دادن چند عمل دشوار- که قرار بود آریستوس آنها را تعیین کند و ما بدانها خوانهای هرکول میگوییم - کرد. و البته این خبر خوش را هم به وی داد که اگر بتواند از پس ماموریتش برآید، جاودانه خواهد شد. و پس از مرگ، به جای بهسر بردن در جهان زیرین (۱۰) (دنیای مردگان) به مقام خدایان میرسد.
(آپولو به هرکول گفتهبود که باید ده خوان را پشت سر بگذارد (و نه دوازده تا). ....
پاورقیها :
۱. Hercules به معنای بزرگترین قهرمان اساطیر یونان است.
۲. Herakle یاHeracles به معنای هدیهای باشکوه برای هرا است. (احتمالا آلکمین از لج هرا این اسم را انتخاب کردهاست!)
۳. از آنجایی که این قهرمان در کشور ما به نام هرکول شناخته میشود، در این ترجمه او را چنین میخوانیم.
۴.Zeus خدای خدایان
۵. Alcmene همسر امفیتریون (Amphitryon) که با زئوس به شوهرش خیانت کرد.
۶. Hera دختر کرونوس (Kronos) و ریا (Rheia) و خواهر زئوس، پادشاه خدایان که به همسری وی در آمد.
۷. Apollo
۸. Eurystheus
۹. Tiryns and Mycenae
۱۰. Underworld
جایگاه آتش در یونان و روم باستان
آکروپلیس - یونان
مردم یونان و روم باستان اندیشه های خرافی بسیاری داشتند، در کتاب 'تمدن پیشین' در اینباره اینگونه می خوانیم :
"هر یک از مردم یونانی و روم را در خانواده پرستشگاهی بود و بر آن پرستشگاه اندک آتشی میان خاکستر می درخشید. صاحبخانه موظف بود که آن آتش را شب و روز روشن نگاه دارد. هر شب اخگرها خاکستر می افشاندند که تا بامداد نمیرد و بامدادان نخستین کار، تیز کردن آتش بود.
آن آتش خاموش نمی شد مگر زمانی که تمام افراد خانواده هلاک شده باشند ... این آتش در نظر آنان مقام خدایی داشت، چنانکه آنرا می پرستیدند و دعا می کردند که انسان را از نعمتهای سه گانه سلامتی، توانگری و نیکبختی که آرزوی دیرینه بشر است برخوردادر سازد."
همچنین در قسمتی از کتاب 'تاریخ کهن ترین ملل باستانی پیش از اسلام' راجع به مضمون یکی از دعاهای این مردم می خوانیم :
"ای آتش جاودان زیبا که پیوسته روشنی و روزی ما از خوان نعمت توست، سعادت و خوبی از ما دریغ مدار، هدایای ما را به نیکی بپذیر و در عوض با صحبت و نیکبختی ما را شیرین کام ساز."
در قسمت دیگری از همین کتاب ذکر راجع به صحبت مادری بهنگام مرگ می خوانیم :
"معبود من ... نظر و لطف مراقبت از کودکان بی مادر من دریغ مدار، پسرم را زنی مهربان ده و عمری دراز به سعادت و کامروایی بسر برند."
جانوران افسانه ای در یونان باستان
ترکیبی از شیر ، بز و مار
آرگوس (Argus) : آرگوس، یکی از قهرمانان اساطیر یونان است که به آرگوس مشاهده گر مشهور است. علت این نام گذاری تعداد فراوان چشمان او بوده که در بعضی روایات 4 چشم و در بسیاری از داستانها و نقاشیها دارای 100 چشم بوده است که در سراسر بدن او قرار داشتند. این خاصیت، آرگوس را به یک نگهبان ایده آل مبدل کرده بود و هرا، همسر زئوس، او را برای نگهبانی زئوس و معشوقه اش ایو Io، گماشته بود. اما زئوس به هرمس، پیغامبر خدایان، دستور داد تا ایو را برباید و هرمس خود را به شکل چوپانی درآورد و با حکایتهای طولانی و آوای نی خود، آرگوس را به خواب برد و ایو را دزدید. در بعضی از داستانها، آرگوس در آخر به دست هرمس کشته میشود.
کایمرا (Chimaera) : کایمرا فرزند اژدهایی صد سر به نام تایفویوس (Typhoeus) و موجودی نیمه پری، نیمه مار به نام اکیدنا (Echidna) است و یکی از معروفترین هیولاهای اساطیر به شمار میرود. کایمرا موجودی با دو سر شیر و بز در یک سو و دمی با سر مار از سوی دیگر بوده است. بدن او هم نیمی شیر و نیمی بز بوده و از دهانش آتش میریخته است. این هیولا ، با از بین بردن گله های دامداران و حمله به مردم، موجب وحشت اهالی لیسیا Lycia بود و به دست مردی به نام بلروفون (Bellerophon) از اهالی کورینت (قرنت) کشته شد.
سایکلوپ ها (Cyclopes) : یونانیان خدایان و هیولاها را فرزندان تیتان ها- خدایان اولیه- میدانستند که بیشتر آنها فرزند گایا (Gaea) الهه مادر و اورانوس (Uranus) بودند. اورانوس خدای آسمان و فرزند گایا بود و گایا خود به تنهایی او را به وجود آورده بود. این دو با یکدیگر فرزندان بسیاری به وجود آوردند که شامل 12 تن از تایتان ها نیز هست. سایکلوپها، که غولهایی یک چشم بودند، سه نفر بودند و نماد رعد، برق و صاعقه به شمار می آمدند. این غولها، اولین آهنگران بودند و توسط تایتانی به نام کرونوس (Cronus)، زندانی شدند. زئوس، هنگام شورش بر علیه تایتانها، سایکلوپ ها را آزاد کرد و در عوض آنها اسلحه معروف او، صاعقه و تندر را به او هدیه دادند.
Cerberus سگی با سه سر
اکیدنا (Echidna) : هیولای مونثی که نیمی پری و نیمی مار بود و در غاری زندگی میکرد. او تنها هنگام شکار غار را ترک میکرد و هر موجودی که از آن حوالی میگذشت را میخورد. این موجود فانی اما درای عمری طولانی بود و توسط آرگوس کشته شد.
هکتاتون کایرس (Hecatonchires) : هکتاتون کایرس به معنی "صد دست" است. این موجودات با 50 سر و 100 دست قدرتمند، فرزندان گایا و اورانوس بودند. این سه موجود صد دست، از پدر خود متنفر بودند و اورانوس آنها را به رحم مادرشان باز گرداند. آنها بعدها در شورشی علیه اورانوس شرکت کردند، اما کرونوس(برادرشان) باز هم آنها را به زندان انداخت و بعد توسط زئوس آزاد شدند و به نبرد با تایتانها پرداختند. آنها میتوانستند در آن واحد چندین تخته سنگ عظیم را به سمت دشمنان خود پرتاب کنند.
غولها (Giants) : غولها، موجودات عظیم الجثه ای بودند که در اثر بر زمین ریختن خون اورانوس به وجود آمده بودند. آنها به زئوس و خدایان المپ نشین حمله کردند و برای رسیدن به مقر آنها، بالای ک.هی رفته و با روی هم گذاشتن تجهیزات جنگی خود، راهی برای رسیدن به مقر خدایان ایجاد کردند. خدایان در نهایت توانستند با کمک هرکول، قهرمان اساطیری و فرزند زئوس، غولها را شکست بدهند و آنها را در زیر آتشفشانها دفن کنند.
مشخصات فایل
عنوان: پاورپوینت درمورد تمدن یونان باستان
قالب بندی: پاورپوینت
تعداد اسلاید: 31
محتویات
موقعیت یونان در نقشه جهان
موقعیت یونان در اروپا
نقشه توپوگرافی یونان
یونان، مهد تمدن اروپا
رویداد های مهم در تاریخ یونان باستان
تاریخ یونان باستان
عناصر شهری یونان
شهر های یونانی
معابد یونان باستان
وضعیت جغرافیایی یونان
شیوه های معماری یونان
منابع
و . . .
قسمتی از پاورپوینت
یونان، مهد تمدن اروپا
سرزمینی که امروزه یونان نامیده میشود، کشوری است کوهستانی به شکل شبه جزیره که در جنوب شرقی اروپا (منطقه بالکان) قرار دارد.با اینکه یونان کشور کوچکی است اما در رشد فرهنگ و تمدن بشری نقش بزرگی ایفا کرده است.
گرچه همواره از تمدن شهر آتن به عنوان مهد فرهنگ و تمدن اروپا یاد میشود، اما قدیمی ترین تمدن شناخته شده یونان در جزیره ای به نام کرت پدید آمده است.
پرچم یونان از 5 نوار آبی رنگ به نشانه آسمان
آبی، 4نوار سفید به نشانه صلح و میهن پرستی
یونانی ها و یک صلیب به نشانه اعتقاد اکثریت
مردم به دین مسیحیت، تشکیل شده است.
رویداد های مهم در تاریخ یونان باستان
1200-1600 پ.م : نخستین تمدن های یونانی قدرت میگیرند.
1225-1250پ.م : جنگاوران در تروی به مصاف یکدیگر می روند.
1100-1200پ.م : نخستین تمدن های یونانی سقوط کرده و از میان میروند.
900-1150 پ.م: تمدن و فرهنگ در یونان باستان،دوران تاریک خود را سپری میکند.
800 پ.م : یونانیان شماری از معابد نخستین را بنا میکنند.
776 پ.م: نخستین مسابقات المپیک برگزار می شود.
700-750 پ.م: نخستین دولت شهرهای یونانی ظهور می کنند.
هومر حماسه ایلیاد و اودیسه خود را می سراید.
650-700 پ.م: رزم هوپلیت ها به تدریج شکل میابد.نخستین سفالینه های یونانی با زمینه تاریک ساخته می شود.
594 پ.م: سولون اصلاحات خود را در آتن آغاز میکند.
573-582 پ.م: آغاز بازی های ورزشی پیتیان، ایستمیان ونمیان
540 پ.م: هخامنشیان سواحل شرقی یونان،ایونیا را برای یک قرن تحت سلطه میگیرند.
508 پ.م :کلیستنس دموکراسی را در آتن بنیان میگذارد.
486پ.م: مردم آتن،آرگون ها یا سرپرست دولت شهرای خویش را با رای انتخاب میکنند.
480 پ.م: ایرانیان به سلطه خود بر بیشتر دولت شهرهای یونانی که
حدود یک قرن به طول انجامید پایان می بخشند.
456-470 پ.م: معبد زئوس در المپیا ساخته می شود.
432-447 پ.م:معبد پارتنون بر بلندای آکروپولیس آتن بنا می شود.
404-431 پ.م:آتن واسپارت در جنگ های پلوپونزی مقابل یکدیگر قرار میگیرند.
429 پ.م : پریکلس جان می سپارد.
411 پ.م: آریستوفانس نمایش لیزیستراتا را به روی صحنه میبرد.
404 پ.م: دولت شهر اسپارت آتن را مغلوب میکند.
399 پ.م: سقراط محاکمه و به مرگ میشود.
392 پ.م:تئودوسیوس اول امپراطور رومی،جشن ها وآئین های غیرمذهبی چون بازی های المپیک را ممنوع اعلام میکند.معابد و پرستشگاه های غیر مسیحی نابود شده و ازمیان می روند.
380 پ.م : افلاطون کتاب جمهوری را می نویسد.
370 پ.م: اسپارت،سراشیبی سقوط را می پیماید.زین پس،تبس مهم ترین مرکز تمدن یونانی می گردد.
356 پ.م: اسکندر گجسته زاده می شود.
347 پ.م:افلاطون، آکادمی را بنیان می نهد.
337 پ.م:فیلیپ ستمگر ارتش خود را راهی یونان می کند.
330 پ.م: ارسطو کتاب سیاست خود را مینویسد.
323 پ.م: اسکندر گجسته در خاک ایران تسلیم مرگ میشود.
146 پ.م: یونان جزئی از گستره پهناور روم می شود.
و . . .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 25 صفحه
قسمتی از متن .docx :
تاثیر پزشکی یونانی بر تمدن اسلامی
چکیده :
تمامی اقوام انسانی از ابتداییترین دورانهای خود عقاید پزشکی خاصی در مورد تولد و مرگ و بیماریها داشتهاند. به طوری که بیماری را ناشی از اراده الهی، قدرت جادوگران و یا سایر منابع ماوراء الطبیعه میدانستند و لذا درمان را از آن دیدگاه دنبال میکردند. برخی از این عقاید تا دوران معاصر در قالب ایمان درمانی و مقبرههای مقدس باقی ماندهاست. گرچه خیزش پزشکی علمی در هزاره اخیر بسیاری از این روشها را ضعیف کردهاست.
پزشکی در یونان باستان تحت تاثیر سنتهای پزشکی بابلیها و مصریها ایجاد شدهاست. یونانیان باستان به ایجاد یک سیستم پزشکی مزاجی که در درمان به دنبال بازگرداندن توازن مزاج در داخل بدن است نائل شدند. چهره بزرگ در طب یونان باستان بقراط بود، که او راپدر "از طب مدرن میدانند. کورپس بقراطی میمجموعهای از حدود هفتاد اثر از کارهای اولیه پزشکی یونان باستان است که تحت تاثیر قوی بقراط و شاگردانش است. سوگند بقراط برای پزشکان یکی از معروفترین باقیماندههای آن دوران است که هنوز هم به کار میرود.
در تاریخ ۷ ژانویه ۲۰۱۳ تعدادی قرص روی که به صورت قابل توجهی تحت محافظت و نگهداری قرار داده شده بودند، کشف شد. این قرصها در یک کشتی متروک و ویران شده رومی به قدمت حدود ۲۰۰۰ سال پیدا شد. این اکتشاف اسرار جدیدی را از پزشکی در روم باستان به پژوهشگران تاریخ علم پزشکی تقدیم کرد.
مقدمه
طب اسلامی یا پزشکی اسلامی یکی از مشهورترین و شناختهترین جنبههای تمدن اسلامی در جهان است و یکی از شاخههای علم است که مسلمانان در آن پیشرفتهای بسیاری داشتهاند. این مکتب پزشکی، که در آغاز تاریخ اسلام پدید آمد، نه تنها به خودی خود ارزشمند است، بلکه پیوسته نزدیکی با دیگر دانشها و به ویژه دانش فلسفه (طبیعیات فلسفه) داشتهاست. به همین دلیلاست که از گذشته، در جهان اسلام، مرد حکیم پزشک نیز بوده است و فیلسوف و پزشک هر دو را با نام حکیم میخواندهاند.
مکه و مدینه در دوران زندگی پیامبر اسلام (570 - 632م) - علی رغم آنچه تاکنون به طور گسترده ای مقبول واقع شده است - یکسره از جهان خارج برکنار و منتزع نبودند. [گویا] این دو شهر، خلاف آنچه امروزه به طور مکرر، اظهار یا (حداقل) تلویحاً بدان اشاره می شود، مراکز حیات فرهنگی مترقّی و شکوفا نیز محسوب نمی شدند. این حقیقت که عربستانِ مرکزی [در آن دوران ] با تمدّن برتر هم عصرِ خود تماس بسیار اندکی داشته است، در خالی بودنِ قرآن از اشاراتی به علم طب و طبابت جلوه گر می شود، چرا که از دیدگاه سنت دینی، چنین اموری می بایست مُستظهر به حکم و فرمانی از جانب خداوند می بودند. می توان پذیرفت درمانگرانی بومی، که به طور علمی آموزش ندیده بودند، در آن عصر می زیسته اند و [گاهی هم ] ممکن بود تصادفاً گذار یک پزشک واقعی به عربستان مرکزی افتاده باشد (نظیر موردی که در سر حد شمال غربی بیابان عربستان بدان برمی خوریم). البته چنین پزشکی نمی توانست دانشمند برجسته ای باشد. نه او و نه هیچ کس دیگر نمی توانسته اند انبوهی از آموخته ها را از جهان خارج به شهرهایی که به زودی مکان های مقدس اسلامی می شدند، منتقل کرده باشند. از سوی دیگر، ساکنان این شهرها به واسطه ی تجارت کاروانی، این امکان را داشتند که با حیات فرهنگی هم عصر خود در جوامع بزرگ تری چون فلسطین و سوریه آشنایی پیدا کنند. استفاده ی آنها از این فرصت در منابع ناچیزی که در دست داریم تأیید شده است.
همه ی پیوستگی های فرهنگی از این دست، به مناطقی معطوف می شود که تمدن عصر باستان کلاسیک (در قالب هلنیسم و آنچه از آن در کسوت یونانی و تمدن رومی به شرق رسیده است) اثر خود را در آنها بر جا نهاده بود. در واقع می توان ادعا کرد که در یک گفتمان فرهنگی، بخش غربی عربستانِ مرکزی، پاره ای از جهان هلنیستی باستان بود؛ اما پاره ای بسیار دورافتاده که در حقیقت بهره ای از دستاوردهای عالی عقلانی جهان هلنیستی نصیب آن نشده بود. میراث معنوی و فکری آسیای جنوب غربی باستانی دوران قبل از هلنیسم، با پیشرفت موفقیت آمیز مسیحیت، گنوستی سیسم و یهودیت از جهات مختلف تداوم پیدا کرد و تجدید حیات و استحکام یافت. هلنیسم مترقی عربستانِ جنوبی و امپراتوری ساسانی در اسلام نیز به شدت از هلنیسم متأثر شدند. پیروزی و غلبه ی هلنیسم، هم چنان که شائدر توصیف کرده، حقیقتی است که کشفیات جدید بارها و بارها آن را تصدیق کرده است.
درباره علم پزشکی، در کتاب هومر توضیحات فراوانی آمده است. داستانهای هومر بیانگر این مطلباند که مردم آن زمان تجربیات زیادی در زخمبندی، درمان برخی بیماریها، شکستهبندی و .... داشتهاند. آنها میدانستند که چگونه اندامهای مجروح خود را روغن مالی کنند و افرادی که