تعداد صفحه: 11
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست
مقدمه :
مقایسه :
اصحاب کهف و پرداختهای روایى:
اختلاف در جزئیات داستان:
زمان زیست اصحاب کهف :
مکان غار
کاوش در پى اصحاب کهف:
اصحاب کهف و اصحاب رقیم:
اصحاب کهف در میان فرق مختلف اسلامی :
منابع :
مقدمه :
در داستانهای اسلامی اصحاب کهف عدهای خداپرست بودند که پیش از اسلام در زمانهٔ پادشاهی کافر با نام دقیانوس زندگی میکردند و ایمان خود را مخفی نگاه میداشتند. اینان سرانجام از جبر حاکم روزگار به ستوه آمده همراه سگ خود به غاری رفتند. چون به غار رسیدند. خواب ایشان را در ربود پس حدود سیصد سال به خواب اندر همی بودند. و سگ ایشان بر در غار چنان بود که گویی بیدار است. پس از سیصدسال چون برخاستند خود پنداشتند که چند ساعتی بیش نخفتهاندی. چون به شهر شُدند همه چیز را دیگرگونه یافتند. سرانجام به غار بازگشته و دیگر اثری از ایشان یافت نشد. مردم بر فراز غار آنها مسجدی ساختند.داستان ایشان نسبتاً بهتفصیل در قرآن آمدهاست. در بعضی روایات مرتبط با امام زمان شیعیان آمدهاست که «اصحاب کهف» رجعت کرده از یاران وی در آخر الزمان و هنگام ظهور خواهند بود.
اَصْحابِ کَهْف، در قصص قرآنى نام گروهى از مؤمنان که از ستم پادشاهى مشرک به غاری پناه بردند و سالیانى دراز به خوابى عمیق درافتادند. بر پایة روایات، این پادشاه مشرک، دقیانوس، و محل واقعه اِفِسوس دانسته شده است.
داستان این گروه، با اشاراتى کوتاه در اوایل سورة مکى کهف مسطور است که در آن سخن از یکتاپرستانى است که برای گریز از پرستش خدایان دروغین به غاری پناه بردند تا از گزند ستمکاران بتپرست برهند. خوابى که آنان را در غار درربود، به فرمان پروردگار سالیانى به طول انجامید و در این مدت، چنان هیبتى داشتند که کس را یارای نزدیک شدن به آنان نبود و نگرنده آنان را بیدار مىپنداشت. این خفتگان سالیانى چند (بر پایة آیات قرآنى: 309 سال) را در همان حال گذراندند و چون به خواست الهى از خواب برخاستند، چنان گمان بردند که تنها روزی یا کمى بیشتر از روز در خواب بودهاند. چون یکى از ایشان برای فراهم آوردن غذا به شهر درآمد، مردم از حال شگفتانگیزشان آگاهى یافتند و برآن شدند تا بر در غار آنان مسجدی به پا سازند. در این آیات به سگى همراه اصحاب کهف اشاره شده است که بر در غار، خفته، و با هیبتى شگفت، دو دست خود بر زمین گسترانیده بود (نک: کهف/18/9-22).
همچون بسیاری دیگر از قصص قرآنى، داستان اصحاب کهف در میان صاحبان ادیان آسمانى، پیشینه دارد و اساساً داستانى مشهور در میان مسیحیان شرق و غرب بوده است. قرآن کریم بدون اینکه به صاحبان دیانت بخصوصى تصریح نموده باشد، به تعبیر «یقولون» به شهرت و تداول این داستان در میان پیشینیان، و حتى اختلافى در جزئیات داستان میان بازگو کنندگان اشاره دارد (همانجا). در میان مسیحیان، اصحاب کهف نه به لحاظ پناه بردنشان به غار، بلکه از جهت به خواب رفتنشان شهرت یافتهاند و با عنایت به اینکه شمار آنان 7 نفر انگاشته شده است، در غالب منابع، به خصوص در منابع مسیحیت غربى به «7 خفتگان» شناخته شدهاند.
این اندیشه که داستان مسیحى 7 خفتگان، خود در داستانهایى قدیمتر ریشه داشته باشد، در برخى از پژوهشها مطرح شده است و شماری از محققان، برخى عناصر داستان را با داستانهای مشابه در منابع یهودی، یونانى و جز آن جستوجو کردهاند. از جمله باید به داستان اُنیاس (حونى) اشاره کرد که در کتاب «تعانیت»، از بخشهای تلمود، از آن یاد گردیده، و به خواب 70 سالة او اشاره شده است. همچنین برخى به مقایسة داستان با حکایت هلنىِ 9 خفتگانِ ساردینیا اشاره کردهاند که ارسطو از آن یاد کرده است .
به هر تقدیر، در متون مسیحى کهن، داستان اصحاب کهف با مضامینى کاملاً قابل مقایسه با مضامین اسلامى دیده مىشود، بدانگونه که نه تنها مىتوان خطوط کلى داستان قرآنى را در پرداختهای مسیحى بازیافت، بلکه بخش تفصیلات داستان در روایات و تفاسیر اسلامى نیز، با پرداختهای مسیحى قابل مقایسه است. در این مقایسهها، همگونى میان برخى پرداختهای روایى اسلامى با نمونههای مسیحى کاملاً مشهود است؛ چنانکه روایت ابنحمید از ابناسحاق، و به خصوص ضبط نامها در این روایت،از نمونههایبرجستةهمگونى با پرداختهای مسیحى است . نقل این داستان نزد مسیحیان با روایت یعقوب سروگى (451-521م)، اسقف سریانى که مدتى پس از تئودُسیوس دوم مىزیسته، و نیز دستهای روایات ادبى صورت گرفته است. این پرداختهای مسیحى در نسخههایى به زبانهای سریانى، قبطى، عربى، حبشى و ارمنى از سدة 6م به بعد باقى مانده است .
دقیانوس و نیز ثاودوسیوس (تیذوسیوس) که نام آنها در داستان اصحاب کهف آمده است،دو تن از امپراتورانتاریخى روم هستند که نخستین از این دو تن در تواریخ با نام دکیوس یا دکیانوس (حک 249-251م) شناخته مىشود و دومین نفر نیز با تئودسیوس دوم (حک 408-450م)، امپراتور روم شرقى، تطبیقپذیر است. شهر افسوس شهری باستانى در غرب آسیای صغیر، نزدیک ساحل اژه است که در دورة رومى، مرکز شرقى امپراتوری روم بوده است .
مقایسه :
اصحاب کهف اسلامى و مقایسة آن با نمونههای مسیحى، و همچنین تطبیق آن با برخى دانستههای تاریخى، توجه خاورشناسان را به خود جلب کرده است، چنانکه از زوایای مختلف دربارة این موضوع به تحقیق پرداختهاند. برای نمونه ماسینیون با نگاهى بر روایات اسلامى و مسیحى به بررسى جایگاه اصحاب کهف در میان گروههای قومى گوناگون به ویژه از نظر تصویرنگاری ایشان عنایت داشته، و طى یک سلسله مقالات به تفصیل به این مطلب پرداخته است . از سویى دیگر یونگ با مقایسة داستان اصحاب کهف و داستان خضر نبى، به موضوع تجدید حیات و عمر دوباره یافتن نظر داشته است . همچنین وای با نگاهى به قصص الانبیاء ربغوزی به بررسى این داستان نزد اقوام ترک پرداخته و سیدرسکى با اختصاص دادن بخشى از اثر خود به قصص اصحاب کهف، به مقایسه میان روایات اسلامى و مسیحى، و یافتن نمونهای از تلمود در آثار یهودی پرداخته است .