سازماندهی مستلزم آنست که منابع یعنی افراد، سرمایه ها و تجهیزات به مؤثرترین شیوه برای حصول اهداف فراهم گردد، بنابراین دیدگاه سازماندهی شامل ترکیب و یگانه سازی منابع است. برخی از صاحبنظران نیز سازماندهی را تقسیم کار و طبقه بندی وظایف دانسته اند. سازمان نظم و ترتیبی نسبتاً ثابت و همیشگی است که یک مؤسسه در چارچوب آن به فعالیت می پردازد.
در واقع ساختاری است که واحد اجرایی برنامه به خود می دهد تا در آن بتواند وظایف متعدد و متفاوت خود را در راه نیل به هدف یا اهداف تعیین شده تفکیک و ضمن تجزیة آن به جزئی ترین حد معقول یعنی تقسیم کار برحسب تخصص لازم بین افراد و گروهها بپردازد تا با ساده کردن و آسان ساختن وظایف ضمن سرعت بخشیدن به فعالیتها، از مسائل و مشکلات و علی الخصوص خستگی روحی و جسمی کارکنان بکاهد و با ایجاد پیوندی منطقی از راه سلسله مراتب با غیر از آن و هماهنگی بین گروههای متخصص روابط کاری و روش انجام دادن وظایف را تا حد ممکن مشخص نماید و نهایتاً مکان هر فعالیت را مشخص سازد.
هر مدیری باید خلاقیت داشته باشد، خلاقیت یعنی به کارگیری توانایی های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید. تداوم حیات سازمانها به بازسازی آنها بستگی دارد. بازسازی سازمان ها از طریق هماهنگ کردن اهداف با وضعیت روز و اصلاح و بهبود روش های حصول این اهداف انجام می شود.
هر انسان مدیر یا غیر مدیری از استعداد خلاقیت برخوردار است. بنابراین نباید خلاقیت فقط در انحصار مدیران خاصی باشد زیرا آنچه که محکمتر از وجود استعداد خلاقیت است جلوگیری از عوامل بازدارنده ظهور آن است که در صورت آزادسازی ذهن از پیش فرض ها و الگوهای زنجیرهای ذهنی در مدت کوتاهی توان خلاقیت و به کارگیری فکرهای نو در عمل را می توان دو برابر افزایش داد.
برای موفق و مؤثر بودن توانایی های ذاتی و اکتسابی معینی لازم است. مدیر مؤثر نیاز به توانایی های فنی، انسانی، ادراکی، طراحی و حل مسائل دارد. یک مدیر موفق، نگرش و انگیزه های معینی دارد. پاداش های سازمانی (اضافه حقوق، ارتقاء و ...) و جو سازمانی بر انگیزه و انگیزش وی اثر دارد. یکی دیگر از عوال موفقیت، رویدادهای پیش بینی نشده و امدادهای غیبی است؛ زیرا همیشه توانایی های افراد نیست که برای ایشان موفقیت می آورد. بررسی میزان موفقیت و مؤثر بودن هر مدیر براساس دیدگاه و معیارهای سازمانی صورت می گیرد.
تعریف مدیریت
مدیریت فرآیند به کارگیری مؤثر و کارآمد منابع مادی و انسانی در برنامه ریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل است که برای دستیابی به اهداف سازمانی و براساس نظام آموزشی مورد قبول صورت می گیرد.
واقعاً باید گفت؛ که در ابتدا انسانها درباره مدیریت چقدر میدانند؟ دانش مدیریت تا چه حد علمی است و آیا مدیریت علم است یا هنر؟ بخشی از مدیریت را میتوان از طریق مدیریت آموزش فرا گرفت و بخشی دیگر را ضمن کار باید آموخت. در واقع بخشی را که با آموزشی فرا گرفته می شود علم مدیریت است. و بخشی را که موجب به کار بستن اندوختها در شرایط گوناگون می شود، هنر مدیریت می نامند.
«به عبارتی دیگر سخن علم دانستن است و هنر توانستن»
مقدمه
تعریف کارورزی
این عمل به معنی فراگیری تخصصها، مهارتها و نیز به دست آوردن شناخت و آگاهی از طریق عمل است که فرد را برای پذیرش شغل جدید و یا انجام دادن وظایف مختلف در مقطع زمانی خاص، که از پیش تعیین شده است، آماده و تجهیز می کند. به عبارت دیگر، مهارت آموزی فعالتیی است که سازمانها برای تغییر رفتار یا ایجاد کردن رفتار و مهارت جدید در افراد از طریق فرآیند یادگیری با هدف افزایش اثربخشی و کارایی انجام می دهند.
تعاریف سازمان
سازمان عبارتست از مجموعه ای از نیروهای انسانی و سرمایه های مادی برای یک برنامه که به جهت تولید در یک محل استقرار می یابند. سازمان عبارتست از فرآیندهای ترکیب یافته ای که در آن افراد انسان با یکدیگر سلوک و رفتار متقابلی برای نیل با اهداف خود بروز می دهند. سازمان عبارتست از فرآیندهای متشکلی که براساس آن کلیه اعضا برای نیل به اهداف عینی و واقعی گروه به همکاری یکدیگر آیند.
سازمان عبارتست از شکل و ساختمان هر گروه متشکل که برای نیل به یک هدف مشترک فعالیت می کند.
سازمان عبارتست از سیستم آگاهانه هماهنگ شده فعالیتها یا نیروهای یک گروه متشکل از دو یا چند نفر.
سازمان عامل نظارت است.
پس میتوان گفت که سازمان یعنی ترتیب قسمتها در کنار هم به طوری که جمعاً بتوانند چون یک واحد عمل کنند. در کلیه تعاریفی که از سازمان به عمل آمده عواملی چون هدف و رسیدن به آن، تشکل گروهی، هماهنگ بودن آنها، وجود یک سیستم نظارتی، تشکل و نظم مشترک است.
انواع مختلف سازمانها
سازمان رسمی و غیررسمی: سازمان رسمی را مسئولین به طور قانونی بنیانگذاری و تصویب می کنند و در آن تعداد مشاغل، حدود وظایف و اختیارات و چگونگی انجام آن مشخص می شود. ساختارهای رسمی در واقع تخیلی هستند زیرا سازمان آن گونه که پیش بینی می کند، عمل نمی کند؛ اما سازمان های غیررسمی بیانگر حالت واقعی است، یعنی چگونگی عمل سازمان غیررسمی به طور طبیعی در چارچوب آن پدیدار می گردد؛ سازمان غیررسمی حاصل تعامل اجتماعی مداوم است و ساختار رسمی را تعدیل، تحکیم یا گسترش می دهد.
سازما ند هی
سازماندهی عبارتست از :محول کردن وظایف و اختیارات متعدد به افراد مختلف و هماهنگ کردن روابط آنان در جهت تامین هدف مشترک سازمان. به عبارت دیگر تشکیل سازمان (سازماندهی)مستلزم اجرای سه عمل زیر است که شرح داده می شود:
طبقه بندی وظایف و تقسیم کارها
برای تقسیم عادلانه ومناسب کار بین کارکنان لازم است اقدامات زیر صورت گیرد.
سازماندهی برمبنای وظیفه: در سازماندهی برمبنای وظیفه، واحد ها براساس وظایف محوله به آن ها طبقه بندی می شود وچون وظایف هرواحد با دیگری