ریشه عضوی از گیاه است که معمولا در داخل خاک قرار داشته، املاح محلول و آب را برای تغذیه گیاه از زمین جذب میکند. در تعریف ریشه و مقایسه با ساقه، ریشه فاقد برگ است. فقدان برگ در ریشه البته ارزش اساسی نداشته و نبودن آن نمیتواند به ریشه اصالت عضو مستقلی ر ا بدهد. گر چه ریشه نهاندانگانبطور عادی فاقد برگ است، ولی با اثر دادن هورمونها و تغییر محیط کشت میتواند تحول یافته و برگدار شود.
ریشه اصلی در گیاهان دو لپهای از رشد ریشهچه حاصل شده و بادوام است و تا آخر عمر گیاه باقی میماند. در صورتی که در گیاهان تک لپهای ریشه اصلی خیلی زود از بین رفته ، ریشههای نابجا جانشین آن میگردند. ساختمان گیاه متشکل از یک محور است با دو بخش یا دو سیستم ، سیستم Shoott که بخش هوایی محور گیاه را تشکیل میدهد. و سیستم Root که بخش زیرزمینی محور گیاه را تشکیل می دهد. Shoot متشکل از ساقه و برگ است.
ریشه ی اصلی در دولپه ای ها از رشد ریشچه حاصل شده،بادوام است و تا آخر عمر گیاه باقی می ماند.در صورتی که در تک لپه ایها ریشه ی اصلی خیلی زود از بین رفته،ریشه ی نا به جا جانشین آن می شود.ریشه های نابجا در گیاهان تک لپه مانند گندم و ذرت معمولا در نزدیک خاک و در محل یقه ظاهر می شوند.ریشه های فرعی در نهاندانگان دولپه ای با نظم و قاعده ی ثابتی در اطراف ریشه های اصلی ظاهر شده،رشد می کنند.منشا ریشه های فرعی در دو لپه ایها همیشه درونی است و از تقسیم سلولهای دایره ی محیطیه یا ریشه زا که در برابر دسته های چوبی قرار دارند حاصل شده،به تدریج با هضم و حذف بافتهای سر راه ریشه ی اصلی از آن خارج می شوند.درونی بودن منشا (Endogene) ریشه های فرعی،تقریبا در تمام نهاندانگان عمومیت دارد ولی گاهی هم ریشه های فرعی استثنائا از پارانشیم پوستی منشا می گیرند (Exogene)
ریشه نا به جا
اگر ریشه ی ظاهر شده،حاصل از رشد ریشچه ی گیاهک دانه نبوده،یا روی اندام های دیگری مانند ساقه،برگ،لپه ها و حتی پوشش گل پیدا شود،آن را ریشه نابجا می گویند.ریشه های نا بجا مانند ریشه های فرعی منشا درونی داشته،فقط در برخی از گیاهان مانند علف چشمه ، منشا آنها خارجی است.ریشه ی نا به جا ممکن است کار جذب مواد از زمین را به عهده نداشته با شد،مثلا سبب نگاهداری گیاه به درخت دیگر شده،مانند عشقه و یا مانند بعضی از جنسهای خرما به خار تبدیل شود.بدیهی است گیاهانی که ریشه نا به جا تولید می کنند به آسانی می توانند به وسیله ی قلمه زدن تکثیر پیدا کنند.عده ی کمتری از گیاهان استعداد تولید ریشه های نا به جا را دارند،مثلا در مخروطیان ریشه نا به جا به ندرت و به اشکال به وجود می آید.
ریشه های برخی از گیاهان مانند بعضی از ترشکها (Rumex acetosella) همانند ساقه استعداد جوانه زدن دارند.
مورفولوژی ریشه
ریشه در پایین به طور معمول منتهی به کلاهک است.پس از کلاهک ناحیه ی تارهای کشنده و بعد از آن منطقه ی ریشه های فرعی و بالاخره یقه قرار دارد که به ساقه متصل است.ریشه ی برخی از گیاهان مانند عدسک آبی دارای کلاهک نسبتا طویل ولی فاقد تارهای کشنده است، در بعضی از آلاله ها کلاهک بی دوام و زود افت ودر لادن بر عکس کلاهک دارای دو لایه ی مضاعف و با دوام است.با وجود آنکه تارهای کشنده معمولا همیشه بلافاصله بعد از کلاهک ریشه قرار دارند،در گل قاصد این تارها تقریبا در ناحیه یقه قرار می گیرند.
ریشه ها متناسب با اعمال و کاری که به جز جذب مواد انجام می دهند ممکن است تغییراتی که در زیر یه برخی از آنها اشاره می شود پیدا کنند.
1-ریشه های غده ای در این ریشه ها،ریشه ی اصلی و فرعی پس از آنکه رشد معمولی خود را تمام کردند،رشد راسی آنها به تدریج متوقف شده،در بافتهای آنها مواد ذخیره ای متراکم و انباشته می گردد. ریشه های غده ای از ساقه های غده ای(مانند سیب زمینی) به علت نداشتن جوانه به خوبی متمایزند.شکل کلی ریشه های غده ای تقریبا بیشتر دوک مانند است ولی ممکن است کروی یا تخم مرغی شکل نیز بشود.
2-ریشه های مرکب مانند ریشه ی ثعلبها که غده ای ساده یا پنجه ای شکل اند،هر غده در این ریشه ها از الحاق چندین ریشه ی فرعی به وجود می آید.چنانچه از این ریشه ها برش عرضی بگیریم چندین استوانه ی آوندی پراکنده در یک پارانشیم عمومی دیده می شود.
3-ریشه هایی که وظیفه ی مکانیکی دارند مانند ریشه های خار مانند بعضی نخلها و یا ریشه های هوایی Ficus bengalensis (لور) و ریشه Zannichellia که از این دسته به شمار می آیند.
4-ریشه های مکنده گیاهانی مانند Viscum album (دارواش)،سس، گل جالیز دارای ریشه های مکنده یی هستند که وارد تنه ی گیاه (ریشه،ساقه،برگ) میزبان که ممکن است درخت،درختچه و علفی باشند شده،شیره ی غذایی را از آنها جذب می کنند.
5-ریشه های برگی شکل ریشه ی بعضی از ثعلبهای نواحی حاره که در سطح خاک یا در هوا قرار دارند مانند برگ یا ساقه های جوان دارای کلروپلاست فراوان بوده،عمل کربن گیری را انجام می دهند،به این ریشه ها،ریشه های برگی می گویند.گیاه Trapa natans که یک گیاه آبزی است در محل بند های ساقه دارای ریشه های نا به جای سبز رنگ با کلروفیل فراوان است،این ریشه های نا به جای ساقه وقتی بر اثر رشد ساقه در عمق بیشتر آب فرو می روند به تدریج کلروپلاست خود را از دست داده،رنگ تیره به خود می گیرند.
ریشه اندامی از گیاه است که معمولا در قرار دارد و موجب ثابت نگاه داشتن ساقه و اجزای آن میگردد. عمل مهم دیگر ریشه جذب آب و مواد غذایی اولیه نظیر آب و املاح مختلف از زمین بوده و همچنین ممکن است مواد غذایی مختلف درخود ذخیره کند. علاوه بر این اعمال اصلی ، ریشه نظیر ساقه رشد میکند و محل عبور جریانهای شیرههای غذایی است با توجه به اعمال مشابه و غیرمشابهی که ریشه با ساقه دارد سبب میشود که در مواردی ساختمان متفاوتی نیز با آن داشته باشد.
ساختمان داخلی یک ریشه جوان از خارج به داخل در مقطع عرضی:
اپیدرم یا بشره
اجزای مختلف ریشه
o کلاهک ریشه: قسمت کاملا انتهایی ریشه که کلاهک ریشه نامیده میشود. یاختههای کاملا راسی و خارجی کلاهک به تدریج و بطور دایم در اثر تماس با خاک و عوامل محیط زیست به صورت پوستههای نازکی میافتد و درعین حال بطور دائم نیز بوسیله یاختههای مریستمی راس ریشه ساخته شده به آن اضافه میشود.
o ناحیه نمو ریشه یا منطقه مریستمی: که در مقطع طولی آن را به نام مریستم نزدیک انتهایی ریشهها مینامند. سلولهای حاصل از این منطقه ضمن تمایز یابی سلولهای مختلف ریشه را بوجود میآورند.
o منطقه طویل شدن: یاختههای حاصل از تقسیم یاختههای مریستم ریشه در این ناحیه طویل میشوند.
منطقه تارهای کشنده: منطقه تارهای کشنده ، که بیشتر مواد غذایی از این منطقه جذب گیاه اولیه میشود. ضمنا یاختههای داخلی همین منطقه تغییر شکل و ساختمان داده و موجب تشکیل بافتهای مختلف در ریشه میگردد. لذا این منطقه را ناحیه تمایزیابی نیز مینامند.
کورتکس
داخلیترین لایه کورتکس ، آندودرم نامیده میشود، که معمولا از مشخصات بارز ریشهها است. آندودرم معمولا جدار نازک داشته به جز در قسمت دیوارههای شعاعی و عرضی یاخته که ضخیم شده و از نوع کوتینی یا سوبرین درآمده و اصطلاحا نوار کاسپارین نامیده میشود که رشته یا نواری است که کوتین یا سوبرین که دور تا دور یاختههای آندودرمی را در جهت دیوارههای شعاعی و عرضی یاخته فرا گرفته است.
دایره محیطیه
در مراحل اولیه از تکامل ریشه یک لایه مخصوص از یاختههای پارانشیمی از تغییر شکل لایه خارجی لایه زاینده استوانه مرکزی بوجود میآید. این لایه (دایره محیطیه) نسبتا به حالت غیر فعال مریستمی باقی میماند. تا هنگام فعالیت ثانویه ریشه از آن پس ریشههای جانبی از این منطقه منشا میگیرند. یاختههای خارجی آن منتهی به تشکیل لایه زاینده آوندی میگردد و قسمتهای دیگر موجب تشکیل
منشا ریشههای جانبی
یاختههای دایره محیطیه منشا میگیرند. غالبا انشعابات ریشه از نقطه مقابل دستجات آوند چوبی اولیه منشا میگیرد. بنابراین میتوان گفت که به ازای آوندهای چوبی
ریشههای جانبی و یا انشعابات ریشه بطور کلی در اولیه انشعابات ریشه یا ریشه جانبی خواهیم داشت. مثلا که دو دسته آوند چوبی دارد، دو ردیف عمومی انشعاب
ریشهای مشاهده میشود. سلولهای حاصل از فعالیت یاختهای ، مولد ریشه فرعی که از پریسیکل منشا میگیرد، در بافت کورتکس نفوذ کرده تا به بشره میرسد. در ضمن عبور سرانجام کشیدگی ، پارگی بافتهای مسیر خود را که در اثر ریشه فرعی و فشار مکانیکی میباشد، میشود
شه: ریشه نخستین (ریشه اصلی)، ریشه فرعی ، ریشه نا به جا،منشا ریشه دایره محیطیه است.
ریشه نخستین : یا همان ریشه اصلی ریشه چه منشا آن است،در دو لپه ای ها این ریشه بادوام است و تا آخر عمر باقی می ماند.در تک لپه ای ها ریشه اصلی خیلی زود از بین میرود .
ریشه فرعی: منشا ریشه های فرعی تقریبا در تمام نهاندانگان درونی است ولی گاهی هم ریشه های فرعی استثنائا از پارانشیم پوستی منشا میگیرد.ریشه هایی هستند که در اطراف ریشه اصلی به وجود می اید ،مجموعه ریشه های فرعی ریشه های ثانویه است.
ریشه نابه جا: منشا این ریشه ها سلول های مریستمی نیست و این ریشه روی اندام های دیگری مانند ساقه،برگ ،لپه ها و حتی پوشش گل پیدا میشودو کار جذب مواد را به عهده ندارد مثلا سبب نگهداری گیاه به درخت میشود مانند عشقه و یا مانند بعضی از جنس های خرما به خار تبدیل میشود.
ریشه از لحاظ شکل و ساختار به دو شکل :1 راست :که در گیاهان چند ساله است
2 افشان: ریشه های راستی که از لحاظ اندازه باهم برابرند و اطراف ریشه اصلی به وجود می آیند و از لحاظ ضخامت نسبت به ریشه اصلی نازک هستند.
برش طولی ریشه:
کلاهک :یاخته های انتهایی ریشه که می تواند نقشهای مهمی داشته باشد ،محافظت از سلول های مریستمی ،نفوذ راحت تر ریشه در خاک
تار کشنده : که باعث جذب بیشتر میشود و در منطقه ی تمایز وجود دارد.
برش عرضی:
اپیدرم:که منشا سلول های مریستمی است
تارکشنده: منشا تشکیل تار کشنده سلول های مریستمی است و از تغییر شکل سلول های اپیدرمی ایجاد میشود.
کورتکس(پوست): شامل سلول های پارانشیمی است ،داخلی ترین قسمت پارانشیم آندودرم است ،یاخته های آندودرم منظم هستند ،وجود این سلول های منظم به عنوان ویژگی ریشه هاست ،جدار سلول ها نازک است ،نوار گاسپاری روی این سلول ها را می پوشاند ،دایره محیطیه سلول های تشکیل دهنده ی این لایه از تغییرات یا از لایه زاینده(پروکامبیوم) منشا میگیرد.قسمت خارجی لایه زاینده دایره محیطیه را میسازد ،در ابتدا این لایه فعال نیست ولی پس از فعال شدن ریشه های جانبی را به وجود می آورد
استوانه مرکزی : تشکیل شده از آوندهای چوب و آبکش که به صورت یک در میان هستند ،در ریشه دو لپه ای ها پارانشیم مغزی مشاهده نمیشود.
چگونه لایه زاینده میتواند آوندها را تشکیل دهد؟
در مراحل اولیه جنینی حالت ستاره ای یا سینوسی شکل دارد کم کم جمع شدهو آبکش چوب را ایجاد می کند و به صورت یک حلقه در وسط در می آید و قسمت خارجی آن تشکیل دهنده ی دایره محیطیه است.
پارانشیم مغزی:
در ریشه گیاهان تک لپه وجود دارد و منشا آن نیز پروکامبیوم است.
ریشه ها متناسب با اعمال و کاری که به جز جذب مواد انجام میدهند تغییراتی نیز که در زیر به برخی از آنها اشاره میکنیم نیز پیدا کنند:
ریشه غده ای : ریشه هایی حجیم و موادی در بافتهای آنها ذخیره و انباشته میشود.
ریشه های مکنده: یک عضو مکنده می شود که از مواد غذایی گیاهان اطراف استفاده می کند
ریشه برگی : این ریشه ها مانند ریشه بعضی از ثعلبهای نواحی حاره در سطح خاک یا در هوا قرار دارند و مانند برگ یا ساقه های جوان دارای کلروپلاست فراوان بوده و عمل کربن گیری را انجام می دهند.
نحوه ی ورود آب : مسیر عبور آب از محیط به سمت آوندها از مسیر دیواره ای وارد میشود تا به نوار گاسپاری برسد سپس مسیر به صورت سین پلاستی (از پلاسمودسماتا رد میشود )تا قبل از نوار گاسپاری به شکل آیوپلاستی بود این مسیر.
ریشه عضوی از گیاه است که معمولا در داخل خاک قرار داشته، املاح محلول و آب را برای تغذیه گیاه از زمین جذب میکند. در تعریف ریشه و مقایسه با ساقه ، ریشه فاقدبرگ است. فقدان برگ در ریشه البته ارزش ا
منظر شهری مجموعهای از عوامل طبیعی و مصنوع است که تحت تاثیر ویژگی های طبیعی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی یک شهر شکل گرفته و یا میگیرند. منظر شهری یک از عوامل کیفیی و مطلوبیت شهرها ، واقعی و عینی بوده و حاصل مشاهده و درک مظاهر گوناگون و ملموس شهر اعم از بناها ، فضاها ، فعالیتها ، صداها ، بوها و… هنگام مواجه شهروند با پدیده شهر ( در مقیاسهای مختلف ، اعم از دیدن شهر از دور دست یا هنگام قرار گرفتن در شهر و یا حتی استقرار در بناها) است . منظر شهری صرفا دربر دارنده نمای ساختمانها و عناصر قابل رؤیت نیست؛ بلکه صداها، بوها، انواع عناصر طبیعی و مصنوع ، خواه ثابت و خواه متحرک را در بر گرفته و شامل تمام آن چیزهائی است که توسط حواس انسان قابل درک است.
مقدمه
آنچه که در این تعریف وجود دارد، توجه به ابعاد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و حتی سیاسی شهر است، اما آنچه ما در اینمقاله به آن میپردازیم، این است که باید بدانیم که شهر واقعیتی است که علاوه بر فضاهای کالبدی به دلیل برخی ابعادش از حوزه علوم اجتماعی و حتی علوم انسانی خارج میشود و میتوان آن را صرفا در بعد فضایی آن مورد بررسی و تحلیل قرار داد.
گرچه مطالعات و تحقیقات در فضای شهری بیشتر معطوف به کالبد فضای شهر و چگونگی آرایش آن و نقش آن درتسهیل امور شهری بوده است، ولی درقوانین و مقررات در حوزه مدیریت و برنامهریزی توسعه شهری کشور، عامل انسانی و توجه به نیازهای انسانی در فضای کالبدی شهر نیز قابل مشاهده است.
امروزه بسیار اتفاق افتاده است که با دیدن نمای یک ساختمان یا مکان، احساسات متفاوتی داشته باشیم. احساس تحسین یا احساس مصونیت و اطمینان و یا حتی حقارت. این موضوع یکی از دغدغههای اصلی مدیریت شهری و بسیاری از متخصصین است و این که آیا در خصوص داشتن نمای زیبا برای ابنیه و فضاهای شهری، وجود ضوابط و مقررات قانونی ضرورت دارد و یا اینکه وجود قوانین و مقررات میتواند عاملی برای رعایت ضوابط مربوط به سیمای شهری باشد؟ نقش و وظایف مدیریت اجرایی شهر در خصوص سیمای شهری چیست؟ در این مقاله جایگاه قانونی وظایف شهرداریها در خصوص مدیریت سیما و منظر شهری با تاکید بر وظایف شهرداریها مورد بررسی قرار گرفته است.
شهرداریها و توسعه شهری
در نظام مدیریت و برنامهریزی شهری ایران، شهرداری مسئول مستقیم نظارت، کنترل و هدایت توسعه فضایی شهرها در چارچوب قانون و در راستای اهداف و راهبردهای طرحهای توسعه شهری(جامع، تفصیلی و هادی) است و نقش مهمی در انتظام و سامان دهی فضایی شهرها بر عهده دارد. در این بین اهمیت تحقق و پایداری نظام مدیریت سیما و منظر شهری به منظور ایجاد نظم و توازن در فضاهای شهری حایز اهمیت ویژهای است. عدم تحقق این مهم، موجب عدم انتظام سلسله مراتب فعالیت و خدمات و سرانجام عدم سازمان یابی فضایی درون شهرها میگردد.
در ماده (۵۵) قانون شهرداری مسئولیت شهرداریها در حوزه بهداشت شهری، مدیریت زیست محیطی و ساخت و سازهای شهری وظایف حاکمیتی و نظارتی شهرداریها به عنوان یکی از نهادهای مسئول در حوزه مدیریت شهری تعیین و مشخص شده است، که عدم رعایت هر یک توسط شهروندان و یا عدم نظارت بر انجام آنها توسط شهرداریها بر زیبایی فضاها و سیمای شهر اثر نامطلوب خواهد داشت. در حوزه بهداشت عمومی وظیفه شهرداری در زمینه جمعآوری و رفت و روب معابر کاملا مشخص و تعریف شده است، زیرا عدم تنظیف معابر نازیبایی شهری را به دنبال خواهد داشت.
«تنظیف و نگاهداری و تسطیح معابر و انهار عمومی و مجاری آبها و فاضلاب و تنقیه قنوات مربوط به شهر و تامین آب و روشنایی به وسایل ممکنه » .
یکی دیگر از مسایل و مشکلاتی که بر زیبایی شهرهای ایران سایه افکنده است و فضاهای شهری را مخدوش میکند، سد معبر و یا اشغال فضاهای شهری توسط شهروندان است که عدم نظارت شهرداریها در این خصوص میتواند سیمای شهری را تحت تاثیر قرار دهد. این در حالی است که شهرداری متولی جلوگیری از چنین اغتشاشات بصری است.
«سد معابر عمومی و اشغال پیادهروها و استفاده غیرمجاز آنها و میدانها و پارکها و باغهای عمومی برای کسب و یا سکنی و یا هر عنوان دیگری ممنوع است و شهرداری مکلف است از آن جلوگیری و در رفع موانع موجود و آزاد نمودن معابر و اماکن مذکور فوق وسیله مامورین خود راسا اقدام کند ».
شهرداریها به عنوان تنها نهاد مجری طرحهای توسعه شهری در کشور وظیفه صدور پروانه ساختمانی را بر عهده داشته و مکلفند طبق ضوابط طرح های توسعه شهری و براساس نقشه مذکور در پروانههای ساختمانی نوع استفاده از ساختمان را قید کنند و از هر نوع استفاده خلاف مندرجات پروانه ساختمانی جلوگیری بعمل آورند .
شهرداریها دارای اختیار نظارت بر طرز استفاده از اراضی داخل محدوده و حریم شهر از جمله تعیین تعداد طبقات و ارتفاع و نماسازی وکیفیت ساختمانها براساس نقشه جامع شهر و منطقهبندی آن با رعایت ضوابط و معیارهایی که از طرف شورای عالی شهرسازی تعیین و وسیله وزارتکشور ابلاغ خواهد شد هستند و با استفاده از اختیارات فوق مکلف به مراقبت در رشد متناسب و موزون شهرها و تأمین تسهیلات لازم برای زندگیاجتماعی خواهند بود .
نوسازی و عمران و اصلاحات اساسی و تأمین نیازمندیهای شهری و احداث و اصلاح و توسعه معابر و ایجاد پارکها و پارکینگها (توقفگاهها) و میدانها و حفظ و نگهداری پارکها و باغهای عمومی موجود و تأمین سایر تأسیسات مورد نیاز عمومی و نوسازی محلات و مراقبت در رشد متناسب و موزون شهرها از وظایف اساسی شهرداریها است و شهرداریها در اجرای وظائف مذکور مکلف به تهیه برنامههای اساسی و نقشههای جامع هستند .
به منظور بهبود فضاهای شهری و جلوگیری از متروک ماندن و عدم استفاده از فضاهای شهری، شهرداریها مجازند مالکان و صاحبان اراضی واقع در محدوده شهری را مجبور به احیاء اراضی و یا ایجاد ساختمان اساسی نمایند، در غیر اینصورت تنبیهاتی بر آن مترتب است. بعلاوه شهرداری ها در حوزه اختیارات خود میتوانند براساس ضوابط طرحهای توسعه شهری، مالکان اراضی واقع در محدوده شهرها را وادار به نرده کشی و یا ایجاد فضای سبز در اراضی متعلقه نمایند.
بهطوریکه در تبصره(۲) ماده (۱۰) قانون نوسازی و عمران شهری، برای ساختمانهای نوساز معافیتهایی در نظر گرفته شده است و در ماده ۲۹ قانون، برای اراضی واقع در محدوده شهر که فاقد ساختمان اساسی باشد، تنبیهاتی در قالب عوارض، به میزان دو برابر میزان مقرر در ماده( ۲) قانون دیده شده است. در تبصره (۱) همین ماده نیز مالکین این گونه اراضی را که طبق نقشه شهرداری به نردهکشی و ایجاد فضای سبز در اراضی مزبور اقدام نماید، مشمول تشویق نموده است.
«ساختمانهای اساسی که به جای ساختمانهای کهنه و قدیمی نوسازی و تجدید بنا شود به مدت سه سال از تاریخ اتمام بنا مشخص شده در پروانه ساختمان از پرداخت عوارض موضوع این قانون معاف خواهند بود ».
«عوارض اراضی واقع در محدوده شهر که آب لولهکشی و برق آن تأمین شده و فاقد ساختمان اساسی باشد، دو برابر میزان مقرر در ماده(۲) این قانون خواهد بود ».
«در صورتی که مالکین این گونه اراضی، طبق نقشه شهرداری به نردهکشی و ایجاد فضای سبز در اراضی مزبور اقدام کنند، مشمول مقررات این ماده نبوده و عوارض به مأخذ مقرر در ماده(۲) این قانون وصول خواهد شد ».
زیباسازی شهری و شهرداریها
شهرداریها به عنوان نهاد محلی و مجری توسعه شهری در کشور، مکلفند از اغتشاشات بصری، درهم ریختگی فضاهای شهری از خیابانها و کوچهها گرفته، تا مبادی ورودی شهرها، از محدوده شهر گرفته تا حریم شهر، از نمای ساختمانهای شهری گرفته تا تامین فضای سبز شهری، تدابیر خاصی اتخاذ نمایند، این تدابیر از جلوگیری از مخاطرات و بلایای طبیعی تا رفع خطر از بناها و دیوارهای شکسته واقع در معابر شهری و جلوگیری از گذاشتن هر نوع شی در بالکنها و ایوانهای مشرف به معابر عمومی شهری را شامل میشود.
یکی از مشکلات اساسی موجود در شهرها که برنما و سیمای شهری اثر نامطلوب و ناخوشایندی دارد، ساختمانهای متروکه و نیمه ساختهای است که به عنوان یک معضل اساسی در شهرها خود نمایی میکند. به منظور جلوگیری از رها کردن ساختمانهای نیمه تمام و مدیریت بر ساخت و سازهای شهری و جلوگیری از اتلاف منابع ملی و معطل ماندن بناهای نیمه کاره و نیز کسانی که در میدانها و معابر اصلی شهر اقدام به ساختمان میکنند، مالکان املاک و اراضی مکلفند براساس زمان¬بندی قید شده در پروانه ساختمانی اقدام به اتمام بنا نماید، در غیر اینصورت مشمول جرایم موضوع تبصره(۲) ماده(۲۹) قانون نوسازی و عمران شهری خواند شد.
«در پروانههای ساختمانی که از طرف شهرداریها صادر میشود، باید حداکثر مدتی که برای پایان یافتن ساختمان ضروری است قید گردد وکسانی که در میدانها و معابر اصلی شهر اقدام به ساختمان میکنند باید ظرف مدت مقرر در پروانهها، ساختمان خود را به اتمام برسانند و در صورتی که تا دو سال بعد از مدتی که برای اتمام بنا در پروانه قید شده باز هم ناتمام بگذارند عوارض مقرر در این قانون به دو برابر افزایش یافته و از آن به بعد نیز اگرساختمان همچنان ناتمام باقی بماند، برای هر دو سالی که بگذرد عوارض به دو برابر مأخذ دو سال قبل افزایش خواهد یافت تا به ۴ درصد در سال بالغگردد ».
از طرفی اتخاذ تدابیر لازم برای حفظ شهر از خطر سیل و آتش سوزی، جلوگیری از خطر ریزش بناها و دیوارهای شکسته و خطرناک واقع در اماکن عمومی و خصوصی، که مخل زیبایی شهر است از وظایف شهرداریها تعریف شده است. بعلاوه امروزه یکی از معضلات اساسی شهرها اغتشاشات بصری ناشی از گذاشتن انواع و اقسام اشیاء در بالکنها و ایوانهای مشرف بر معابر عمومی است، که جلوگیری از آنها در حیطه وظایف شهرداریها است.
« اتخاذ تدابیر موثر و اقدام لازم برای حفظ شهر از خطر سیل و حریق و همچنین رفع خطر از بناها و دیوارهای شکسته و خطرناک واقع در معابر عمومی و کوچهها و اماکن عمومی و دالانهای عمومی و خصوصی و پرکردن و پوشاندن چاهها و چالههای واقع در معابر و جلوگیری از گذاشتن هر نوع اشیا در بالکنها و ایوانهای مشرف و مجاور به معابر عمومی که افتادن آنها موجب خطر برای عابرین است و جلوگیری از ناودانها و دودکشهای ساختمانها که باعث زحمت و خس