فرآیند سبز در معماری فرآیندی کهن می باشد، برای مثال از
هنگامی که انسان های غار نشین برای اولین بار پی به این مسئله بردند که
انتخاب غاری رو به جنوب از لحاظ دمای محیط بسیار مناسب تر از غاری می باشد
که دهانه آن به سمت شمال است. موضوع جدید درک این مهم است که معماری سبز
برای محیط های مصنوع و انسان آفرینش بهترین فرآیند برای طراحی ساختمان
هاست؛ به گونه ای که تمام منابع وارده به ساختمان، مصالح آن، سوخت یا اشیا
مورد استفاده ساکنان، نیازمند پدید آوردن یک معماری پایدار هستند. بسیاری
از ساختمان های موجود حداقل یکی از ویژگی های متعدد و قابل تشخیص معماری
سبز را درون خویش دارند، با این حال،تنها تعداد اندکی از این بناها کل این
فرآیند کامل را دارا می باشند.
بطور کلی فرآیند سبز این گونه مطرح می شود که تمامی موضوعات به یکدیگر
وابسته بوده و در هر تصمیم گیری باید تمامی جنبه های آن مورد بررسی قرار
گیرد و بدین ترتیب،ایده بررسی اصول بصورت مجزا با آن در تضاد قرار می گیرد
. در مجموع اصول گوناگونی در ایجاد هر نوع سازه مطرح است که نقاط مشترک
فراوانی را برای بحث دارامی باشند،
مصالح سبز
_ از استفاده از آن مواد شیمیایی که ازن را از بین می برند در تجهیزات مکانیکی و عایقها اجتناب کنید. HCFC نیز به لایه ازن آسیب می رسانند و تا جای ممکن باید از آنها اجتناب شود. از عایق فوم ساخته شده با HCFC اجتناب کنید. سلولز را در نظر داشته باشید.
_ از مصالح ساختمانی بدست آمده از محل استفاده کنید. حمل و نقل حایز اهمیت است هم در انرژی مصرفی و هم در آلودگی عمومی . مصالح به دست آمده از محل مثل سنگ را در نظر بگیرید برای مثال چوب های سخت محلی به چوب های گرمسیری ارجح است.
_ از مصالح ساختمانی زاید با فرآورده هایی که از مواد قابل برگشت به چرخه طبیعت به دست آمده اند از قبیل عایق سلولز، تخته چندلا و آجر فرش کف ساخته شده از شیشه زمینی و پلاستیک بازیافتی به شکل الوار و کف پوش استفاده کنید.
_ فرآورده های چوبی معتبر را جستجو کنید. از الوار منحصراً ضمانت شده و بدست آمده از جنگل های کنترل شده استفاده کنید. از الوار بدست آمده از درختچه های سالخورده اجتناب کنید. مگر ضمانت شده باشد. چوب مهندسی شده می تواند جایگزین صنوبر «پیر دوگلاس» شود. چوب های سخت گرمسیری را نخرید مگر اینکه فروشنده بتواند سندی ارائه دهد که چوب از جنگل های کنترل شده آمده است.
_ از مواردی که با گاز خود آلوده کننده هستند اجتناب کنید: حلال پایه رنگ و روغن، چسبها، قالی، براده چوب و بسیاری دیگر از مصالح و فرآورده های ساختمانی، فرمالدهید و ترکیبات فرار ارگانیک VOC آزاد می کنند. استفاده از الوارهای فشرده را به حداقل برسانید. از جزییاتی که مانع از فرو ریختن خواهند شد، استفاده کنید.
تأسیسات سبز
_ از چراغ های روشنایی و وسایل با کارایی بالا استفاده کنید. لامپ فلورسنت از نظر زیبایی شناختی پیشرفته است و ارزانتر از نور سفید. در صورت استفاده از انرژی معمول خورشیدی از دیگ های سایز کوچک استفاده کنید.
_ از تأسیسات آب کفا استفاده کنید. دستشویی های آب نگهدار، دوش های حمام، و هوادهنده های شیر آب نه تنها مصرف آب را کاهش می دهند بلکه بار سیستم سیتیک یا عملکرد دستگاه فاضلاب را نیز کم کنند. استقرار تجهیزات به طور متمرکز هزینه آب گرم را کاهش می دهد.
بررسی چند نمونه
نور و هوادهی و تهویة طبیعی: نشان های رایشتاگ
ایجاد تغییرات در رایشتاگ، آلمان 1999
معماران: نورمن فاستر و همکاران
این پروژه در واقع محصول ابتکار تغییر پارلمان آلمان از بن به برلین، و مستقر ساختن دوبارة آن در رایشتاگ بوده است. در سال 1992 مسابقه ای برای ساخت محدوده ای به مساحت 33000 متر مربع برپا گردید، که این رقم تقریباً 100 درصد بیش از ظرفیت رایشتاگ بود پس از آن کل مساحت به حدود 9000 متر مربع تقلیل داده شد. گروهی که در ابتدا انتخاب شد، عبارت بود از پی دو بروین، سانتیاگو کالاتراوا، و نورمن فاستر. در پی بررسی های بعدی هیئت داوران ، فاستر و شرکا به عنوان برنده اعلام شدند.
پروژه مذکور متشکل از طراحی تالار جلسات عمومی در داخل رایشتاگ _ ساختمانی که در سال 1894 رسماً افتتاح شده بود، در سال 1933 سوخته بود، بخشی از آن در سال 1945 تخریب، و در دهة شصت مرمت شده بود، و بالاخره در سال 1995 پوشیده شده بود پیچیدگی این خلاصه رونده نیز متعاقباً با تصمیم گیری بعدی مبنی بر تعدیل ویژگیها و کیفیات زیست محیطی ساختمان، افزایش یافت. این خود مشتمل بر طراحی بنایی با انرژی مقرون به صرفه، به گونه ای که خود باعث ایجاد گرما شود و بیرون فرستادن پس مانده های آلوده کننده را کاهش دهد.
ساختمان بازسازی شده نشان دهندة ایده مشخص رایشتاگ قدیمی است. شالودة پروژه حاضر نیز همان ساختمانی اصلی است. شفافیت و دسترسی آسان، نکات عمده در بازسازی فضاهای داخلی رایشتاگ بوده است. امروزه بازدید کنندگان عادی که از سمت غرب به ساختمان وارد می شوند، می توانند شاهد نشست های پارلمانی باشند و نمایندگان پارلمان نیز امکان دیدن آنها را دارند. گنبد شیشه ای جدید این ساختمان، نقطة عطفی است بر آنچه در داخل ساختمان صورت می گیرد و در عین حال نور و دید طبیعی را براین بنا می گشاید. بنابر همین ملاحظات، این گنبد از مؤلفه های اصلی ساختمان در راهبردهای صرفه جویی انرژی و استفاده از انرژی طبیعی به شمار می آید. گنبد مذکور به مثابة نوعی "فانوس" با تمام تغییرهایی که می توان دربارة آن داشت، طراحی شده است.
هستة اصلی این ساختار، به صورت مخروطی است که با آیین های کجی که نور افقی را داخل ساختمان منعکس می کنند، پوشیده شده است و با حفاظ متحرکی که مسیر خورشید را دنبال می کند، مانع گرما و تابش شدید در داخل بنا می شود، این گنبد همچنین مؤلفه اصلی سیستم تهویة طبیعی است زیرا هوای داخل ساختمان را به مثابه دودکشی به سمت بالا می کشد.
مخروط، هوای گرم را از بالاترین طبقات بیرون می دهد، ضمن اینکه دستگاههای تهویه و مبدل های حرارتی جای گرفته در محور این مخروط، انرژی هوای مانده را بازیافت میکنند.
وقتی از نورمن فاستر دربارة ساختمان رایشتاگ می پرسند، مشخص می گردد که سرگذشت این بنا در طی تاریخ، آن چیزی نیست که توجه او را به خود جلب کرده باشد. بلکه او بیشتر با اعتماد راسخ به روش های به کار رفته برای خود کفا کردن این بنا از لحاظ تأمین انرژی سخن می گوید:
"آدم روغن دانة آفتابگردان را برای تولید برق می سوزاند. چنین کاری کماکان تجدیدپذیر است. آنچه از گرمای حاصل از این فرآیند _ پس از تولید برق _ باقی می ماند، در ماشینها یا دستگاه های جاذب گرما به مصرف می رسد و با استفاده از آب به عنوان عنصر واسط، باعث تولید سرما می شود.
استفاده از آب به آن معناست که می توان اندازة کانال را به 3000/1 کاهش داد. بنابراین به جای عبور دادن کانال های حجیم از بین فضاهای خالی بزرگ میان طبقات، این امکان به وجود می آید که آنها را از مجراهایی با قطری کمتر از نی آشامیدنی عبور داد. به چنین سیستمی می توان مقداری انرژی خورشیدی نیز افزود و از این طریق به انرژی گرمایی، به میزانی بیش از آنچه واقعاً نیاز است، دست یافت. اما این گرمای اضافی به کجا می رود؟ می توان آن را در فضای آزاد رها کرد، یا می توان همان کاری را انجام داد که ما انجام دادیم، یعنی ذخیرة آن در دل زمین و در عمقی اندکی کمتر از ارتفاع برج ایفل.
ما در زمستان، از این گرمای ذخیره شده، به عنوان منبع گرمایی استفاده می کنیم، زیرا عمق زمین گرما را در خود حفظ می کند، بدین ترتیب رایشتاگ از این پس، نه تنها منبع تولید انرژی خود خواهد بود، بلکه به عنوان منبعی برای تأمین انرژی مجموعه بناهای جدیدی که پیرامون آن برپا خواهند شد، به میزان سه برابر وسعت خود، عمل خواهد کرد.
به طور کلی، رایشتاگ از شبکة خدماتی شهر جداست. البته جز یک مورد و آن مربوط به زمانی می شود که دستگاه های تأمین انرژی دچار نقص فنی شوند. در این حالت سیستم پیش بینی شده برای موارد اضطراری که از شبکة نیروی شهر استفاده می کند، به کار میافتد.
در این سیستم تولید انرژی، هیچ دستگاه مولد نیرویی هرگز بیکار نمی ماند.این سیستم چنان کارآمد است که حتی زمانی که انرژی مورد نیاز خود ساختمان و ساختمان های اطراف را تولید کرد، باز هم به تولید انرژی بیشتر ادامه می دهد و این انرژی مازاد به شبکة کشوری می پیوندد. فن آوری استفاده از روغن گیاهی در واقع برگرفته از رویدادهایی است که در آلمان شرقی، رخ داد. این کشور در شرایط بسیار بحرانی سیاسی، که نگرانی وابستگی شدید به بلوک شرق از لحاظ تأمین انرژی را به دنبال داشت، ناگزیر شد راه حل های ممکن را برای دستیابی به استقلال در این زمینه جستوجو کند. بدین ترتیب آلمان شرقی در زمینة تولید دستگاههای کارآمدی که از روغن گیاهی به عنوان سوخت استفاده می کردند، پیشگام شد..."
درهم آمیزی کامل جسم، محیط و فن آوری
غرفة آب تازه، هلند 1997
معماران: گروه معماران NOX
این غرفه که در استان زیلند _ در هلند _ واقع شده، ترکیبی است سرکش از شکنندگی و کشسانی، بدن انسان، بتن، فلز، فعل و انفعالات الکترونیکی و همچنین آب، طرح حاضر که در هم آمیزی کامل جسم ، محیط و فن آوری را نشان می دهد، بر مبنای ترکیب علوم کامپیوتری و معماری پایه ریزی شده است.
شکل ساختمان، از منحرف ساختن 14 بیضی به طول شصت و پنج متر، به حالت معلق، حاصل شده است. در داخل بنا قدم زدن همچون افتادن است؛ کف سطوح افقی نیست و هیچ رجعتی هم به افق در آن به چشم نمی خورد.
از ریخت افتادگی، یا همان "دفرماسیون" ساختمان، مستقیماً به دگرگونی یا جهش بیوقفة محیط خلق شده مربوط می شود که از طریق حس گر (سنسور) هایی که حرکت را نشان می دهند، به شیوه ای فعل و انفعالی با بازدید کنندگان رابطه برقرار می سازد.
سیستم صوتی نیز تعبیه شده است که در ترکیب با نور و پروژکسون های بی وقفه عمل می کند. تمام حس گرها به CD- ROM هایی وصل اند که دارای "شبیه سازهای صوتی"اند که می توانند صدا را دگرگون و خم کنند یا بکشند. خود صدا نیز می تواند تغییر مکان بدهد به عنوان نمونه، صدا چه بسا _ با شیوه های الکترونیکی به گونه ای باشد که انگار از درون چاهی که داخل فاض تعبیه شده، بیرون می آید با این که میتوان آن را به سمت رشته های نور _ که مکمل اصلی سیستم صوتی اند _ کشاند.
به طور کلی، مانی که ساختار هندسی ای مواج و دارای جریان به وجود آید، و نه تنها مواد بلکه کارکرد و برنامه را نیز در خود حل کند، آنگاه سخن از "معماری سیال"به میان می آید. بدین ترتیب است که با ادغام کف و دیوار، کف و حایل، و همچنین سطوح با یکدیگر، نوعی معماری شکل پذیر و سیال و لامسه ای شکل می گیرد. در این نوع معماری، کنش و نگرش در تجربه ای واحد با هم تلفیق می شوند. این اثر با نمایش یکی از عوامل حیاتی طبیعی و محیط زیست و انسان، یعنی آب _ از طریق نوع معماری و با استفاده از سیستم های چند رسانة تعاملی متفاوت _ طراحی شده است.
نتیجه گیری:
«تنها یک کره قابل دسترسی و مناسب برای زندگی بشر وجود دارد».
ساختارهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی که تأثیر بسزایی در توسعه انسانی دارند، تحت تأثیر این جمله دچار تغییرات زیربنایی و جهت داری جهت نیل به اهداف خود شده اند؛ که نوعی از توسعه را رسم می کند که به آن نام توسعهی پایدار اطلاق می شود.
توسعهی پایدار توسعهای است که در فرآیند آن نیازها و رفاه نسل آینده فدای نیازها و رفاه نسل حاضر نگردد. این شکل از توسعه در ابعاد مختلف سیاسی، تجاری و عرهنگی نمود پیدا می کند و عناصر توسعه را تحت تأثیر مستقیم قرار می دهد. یکی از مهمترین این عناصر مبحث انرژی است که با توجه به محدود بودن کره زمین و منابع انرژی راههای جذب ، مهار ، کنترل ، انتقال و مصرف انرژی باید با توجه به نیازهای نسل آینده به بهترین شکل و بالاترین بهره وری انتخاب شود. از این رو در مبحث استفاده از منابع طبیعی مبحث محیط زیست و اکولوژی شهری جزء مهمترین مسائل مطرح شده می باشد.
از این رو در استفاده از انرژیهای فسیلی که سالیان دراز برای جایگزین شدن مجدد آن زمان لازم است ، باید بیشترین صرفه جویی و بالاترین بهره وری لحاظ شود.
از این رو استفاده از انرژیهای دیگر به جای این سوختها راهی برای حفظ منابع طبیعی به شمار می رود.
استفاده از انرژی خورشید به عنوان انرژی تجدید پذیر با اتواع تکنیکها و روشهای جدید از جمله این راههاست. از دیگر روشها برای انجام این امر ، استفاده از انرژی آب و باد است که در بخش قبلی توضیح داده شد.
همچنین منابع جدید انرژی از جمله انرژی گرمایش زمین ، انرژی هسته ای و انرژی حرارتی دریاها راهی دیگر برای حفظ این کره خاکی است.
علاوه بر اینها بازیافت و استفاده مجدد از بعضی از مواد مصرفی ، علمی است که به انسان کمک می کند تا بیشترین استفاده ممکن را از موادی که از طبیعت به دست میآورد، داشته باشد.
تصفیه پسابها و فاضلابها از جمله این موارد است.
یکی از مهمترین مواردی که توسعه پایدار در آن نمود پیدا می کند و به عنوان یکی از ارکان تأثیر گذار و محوری مطرح می شود، معماری است.
معماری علمی است که هم توسعه پایدار است و هم یکی از ارکان زیربنایی آن محسوب می شود. از این رو هم طراحی در معماری تحت تأثیر توسعه پایدار وابسته به مسائلی مانند اقلیم ، مصرف انرژی، اکولوژی، اکوتک و ... می باشد و هم ساخت بناها برای استفاده از مصالح ساختمانی بهینه که بیشترین بازده را از نظر مصرف انرژی و کمترین آسیب را از نظر لطمه زدن به محیط زیست اراست، تحت تأثیر این رویکرد تازه می باشد.
از این رو فصل جدیدی در معماری، با نام معماری سبز شکل می گیرد. که در آن هر بنا باید بتواند رضایت ساکنین را در همه زمینه های فیزیولوژیکی و روحی و روانی فراهم کند و هم باید با بهره گیری سنجیده از راهکارهای توسعه پایدار از مواد طبیعی پایدار و غیر مضر برای زندگی انسانی کمترین آسیب را به محیط زیست وارد کند. این نوع از معماری، طراحی را به این سمت پیش می برد که بیشترین استفاده از انرژی خورشید و باد در اولویت قرار می گیرد.
این شکل از طراحی خانه های مسکونی یا بیشتر نیز در تاریخ کشورها مد نظر بوده است، اما به جای استفاده از تکنیکهای نوین از روشهای سنتی بهره می برده است. از جمله آن می توان به مبانی مستتر در معماری ایرانی در معماری ایرانی اشاره کرد که مسائلی مانند سلسله مراتب، همجواری و رابطه مناسب عناصر ، نوع و کیفیت مصالح، جهت گیری ابنیه و همساز بودن آن با اقلیم را نام برد که خود بهترین راه برای حل کردن نیازهای زندگی انسانی با کمترین هزینه می باشد. از جملهی این بناها می توان به خانهی بروجردیها در کاشان اشاره کرد.
در روشهای جدیدتر که به کمک دانش بشری ارائه شده است، استفاده از مصالحی که کمترین آسیب را به لایهی ازن وارد کنند و کمترین تخریب را به پوستهی زمین داشته باشند توصیه شده است که از آن به عنوان مصالح سبز یادآوری می شود.
طراحی و اجرای طبیعت سبز در معماری،طبیعت سبز،معماری سبز،بام سبز،معماری اقلیمی،ساختمان سبز،مصالح سبز،معماری سبز و اقلیمی،طبیعت سبز در معماری
،معماری و طبیعت،
طبیعت سبز در معماری
مقدمه
در سال های اخیر بیانیه ها ی متعددی در زمینه اصول معماری سبز توسط محققان مختلف در سراسر دنیا به رشته تحریر درآمده است. اغلب این بیانیه ها با اختلاف اندک موضوعاتی را در
زمینه تشویق طراحان به حفاظت از انرژی و نیز در نظر گیری ویژگی های محلی
مکان و کار با کاربران ساختمان و جوامع اطراف آن تثبیت نموده اند. معماران
انگلیسی، برندا و روبرت ویل در کتاب خویش با عنوان «معماری سبز: طراحی
برای آینده ای آگاه از انرژی» یکی از ساده ترین و صریح ترین چارچوب ها را
برای معماری سبز مطرح نموده اند. آنها این اصول را با استفاده از مثال های
مختلف از طراحی ساختمان در اروپا انگلستان و امریکا نشان داده اند. ایشان
بر فراگیری از معماری بومی تأکید زیادی داشتند، معماری که در تجربه نسل
های متمادی ساکن یک منطقه و اقلیم ویژه در آن نهفته است .
فرآیند سبز در معماری فرآیندی کهن می باشد، برای مثال از
هنگامی که انسان های غار نشین برای اولین بار پی به این مسئله بردند که
انتخاب غاری رو به جنوب از لحاظ دمای محیط بسیار مناسب تر از غاری می باشد
که دهانه آن به سمت شمال است. موضوع جدید درک این مهم است که معماری سبز
برای محیط های مصنوع و انسان آفرینش بهترین فرآیند برای طراحی ساختمان
هاست؛ به گونه ای که تمام منابع وارده به ساختمان، مصالح آن، سوخت یا اشیا
مورد استفاده ساکنان، نیازمند پدید آوردن یک معماری پایدار هستند. بسیاری
از ساختمان های موجود حداقل یکی از ویژگی های متعدد و قابل تشخیص معماری
سبز را درون خویش دارند، با این حال،تنها تعداد اندکی از این بناها کل این
فرآیند کامل را دارا می باشند.
بطور کلی فرآیند سبز این گونه مطرح می شود که تمامی موضوعات به یکدیگر
وابسته بوده و در هر تصمیم گیری باید تمامی جنبه های آن مورد بررسی قرار
گیرد و بدین ترتیب،ایده بررسی اصول بصورت مجزا با آن در تضاد قرار می گیرد
. در مجموع اصول گوناگونی در ایجاد هر نوع سازه مطرح است که نقاط مشترک
فراوانی را برای بحث دارامی باشند،
با این حال موضوعات ارائه شده مجموعه ای از اصول مختلفی هستند که در نظر
گرفتن آنها سبب ایجاد توازن و پدید آمدن معماری سبز خواهد شد .
معماری سبز برخاسته از معماری پایدار و توسعه پایدار بوده کهاین نیز ناشی
از نیاز انسان امروز در مقابل پیامدهای سوءجهان صنعتی و مصرفی عصرحاضر
است. حفظ و حراست از منابع طبیعی جهان، مصونیت از آلودگی هوا و
سایرآلودگیهای محیطی، حفاظت از لایه ازن، بهداشت جسمی و روانی، آینده
بشریت و ... ازموضوعاتی است که در این راستا مطرح بوده و ضرورت آن به
عنوان یک وظیفه جهانی روز بهروز آشکارتر میشود.
(SustainableArchitecture) یکی از گرایشها و رویکردهای نوینمعماری است که
در سالهای اخیر مورد توجه عده زیادیاز طراحان و معماران معاصر جهان قرار
گرفته است. این معماری که برخاسته از مفاهیم توسعه پایدار میباشد، در پی
سازگاریو هماهنگی با محیط زیست، یکی از نیازهای اساسی بشر در جهان صنعتی
کنونی است. به نمونه هایی از استفاده این نوع سبک توجه کنید.
ساختمان گلن هاوس در سانتامونیکا کالیفرنیا بهترین نمونه از سازه های
سازگار با محیط زیست است . اینساختمان برق و آب مصرفی خود را خودش تولید
می کندو در آن برمصرف بهینه انرژی تأکید شده است.
کلیات و اهداف در معماری سبز
طراحی سبز عملی است برای حل مشکلات که طی آن، منابع طبیعی قبل، بعد و طی
پروسه تولید و ساخت به کمترین حد آسیب میبیند، به علاوه در مسیر این عمل
مصالح باید مفید بوده، عمر مفید طولانی داشته و قابل بازگشت به چرخه طبیعت
باشند. چیزهای با طول عمر زیاد هم مفیدند و هم بزرگترین مانع علیه اسراف و
ضایعات، و این بهتر از استفاده مجدد یا بازیافت آنها است.
اکنون زمانی است که منابع رو به زوال است، هنگامی که دغدغه معماران،
معماران منظر، طراحان شهری، مهندسین و متخصصین ساختمان اساساً در
چارهجوئی برای آینده است. ما به عنوان متخصصین طراح باید حوزه مهارت و
تخصص و فعالیت خود را در این زمینه بسط دهیم که این از منابع ما حفاظت
میکند و حامی آینده فرزندان، نوهها و نسلهای بعد ما خواهد بود.
چند آرشیتکت در پاسخ به سئوال «معماری سبز چیست؟»، در تربیون آزاد معماری اینترنت این گونه اظهار داشتهاند
* مهمتر و قبل از هر چیز یک ساختمان سبز:
-احتیاجات ساکنین آن را برآورده میکند.
-سلامتی، رضایت و خشنودی، بهرهوری و نشاط ساکنین خود را تأمین میکند.
-بهرهگیری سنجیده از راهکارهای تأئید شده معماری پایدار، ساخت و ساز با
مواد غیر مسمومکننده، استفاده مؤثر از مصالح به دست آمده از مواد طبیعی
پایدار، اتکا و وابستگی به خورشید برای نور روز، انرژی گرمائی و الکتریکی
و بازیافت مواد را ملزم میکند.
-یک تلفیق معمارانه از این راهکارها در یک ساختمان که مایه افتخار استفادهکنندگان آن و در خدمت جهان طبیعی است.
* توجه به موارد ذیل
-استقرار ساختمانهای روی سایت شامل دسترسیها و مسیرهای تدارک دیده شده سودمند.
-جهتیابی ساختمانها با توجه به خورشید و محیط اطراف.
-چیدمان اتاقهای داخلی و درها و پنجرهها.
-ابعاد و وجوه ساختمانها و اجزاء تشکیلدهنده محیطی.
-رنگ، نما، تزئینات ساختمان و محیط.
* ساختن خانهها و اماکن تجاری با انرژی مؤثر بیشتر
بعضی از جنبههای معماری سبز عبارتند از:
-افزایش آسایش، قابلیت زندگی و بهرهوری.
-بهبود دوام، کیفیت و قابلیت نگهداری.
-ثبات وضعیت محیط داخلی.
-پسانداز پول به وسیله کم کردن هزینه زندگی.
-پیبردن به گزینههای ساختمانهای با عملکرد بالای خورشیدی.
-انتخاب زمینه مصالح ساختمانی سبز جهت ایفای نقش شما برای کمک به حفاظت محیطزیست.
معماری سبز (به انگلیسی: Green Architecture) یا معماری پایدار یکی از گرایشها و رویکردهای نوین معماری است که در سالهای اخیر مورد توجه عده زیادی از طراحان و معماران معاصر جهان قرار گرفته است. این معماری که برخاسته از مفاهیم توسعه پایدار می باشد در پی سازگاری و هماهنگی با محیط زیست یکی از نیازهای اساسی بشر در جهان کنونی است.هدف از ایجاد ساختمانهای سبز بهبود یافتن آب و هوا ، جلوگیری از اتلاف انرژی مصرف شده جهت سرمایش و گرمایش و جلوگیری از اثرات منفی ساخت و ساز بر محیط زیست است. قبل از هر چیز که یک ساختمان سبز خلق شود مانند هر چیز دیگر به یک خالق احتیاج دارد . این موضوع یعنی ایجاد ساختمان سبز به سلامت فردی که در آن و در محیط اطراف آن زندگی می کند کمک خواهد کرد و از او پشتیبانی خواهد کرد و از او پشتیبانی خواهد کرد و باعث رضایت مندی و سودمندی آنان خواهد شد.این موضوع نیازمند کاربرد با دقت استراژیهای تصدیق شده در معماری است استفاده از طبیعت بادوام و منبع مواد با کفایت و تکیه بر خورشید برای استفاده های گرمایی و نیروی برق و روشنایی روزانه و دوباره استفاده کردن از ضایعات یک اتحاد و یکپارچه سازی ساختمانی ظریف این استراژیها را تولید می کند. البته باید توجه داشت که تبدیل فرهنگ بشر به یک پایه و تغییر ساختار اساسی روح و سرشت انسان بستگی دارد.ما باید یکی شدن و به هم پیوستن و وابستگی به یکدیگر را با یک چیزی خیلی وسیع تر از خودمان را دوباره کشف کنیم. جهان طبیعت قلم رویی است روحانی که نسبت به همه چیز برتری می یابد.اول شخص و بعد جامعه این عقیده بولوزوف است. او عقیده دارد ما باید هر دو گروه را مجبور سازیم که موافق حقایق زندگی در جهان باشند.در غرب به این مسئله اعتقاد دارند که مزیت در طرح محیطی و طراحی آن در صورتی پیشرفت می کند و موفق خواهد بود که حقیقا مجمع و گروه طراحی آن فقط گروهی از طراحان باشند.arc اولین شرکتی است که دست به این کار زده است. این شرکت تشکیل شده است ازمعماران سازندگان و مهندسین و سرانجام عده ای از طراحان باید پاسخگو در تمامی پروژههای این شرکت باشند.این شرکت در جریان طراحی های خود از روش مشارکتی استفاده می کند یعنی تمامی اعضا در نظر دادن آزاد هستند اما تصمیم نهایی را طراحان خواهند گرفت. این روش یک روش قدرتمند در ساختمان سازی ها به شمار می رود.بسیاری از ساختمانها که در این شرکت در بین طراحان به توافق می رسد توافق آنها به خاطر مطلوبیت آن اثر است.در یک کار جالب دیگر در این شرکت دعوت از تمامی افراد صاحب نظر است برای عملی کردن و اجرایی شدن تمامی نتیجه های بدست آمده.جوانب مهمی که متفاوت با طراحی های قردادی مشخص شده است عبارتند از 1ـ طراحی باید تقریباً در برگیرنده 40% از نیازها باشد نه اینکه 25% از نیازها را به صورت قراردادی بر طرف کند.2ـ روند طراحی جرینی است آشفته و پر دست انداز. بنابر این احتیاج به زمان طولانی دارد. طراحی به تفکر گروهای صادق و آزمایش کردن احتیاج دارد.3ـ ایجاد ساختمان نیاز مند یکپارچه سازی و اتحاد است. همان اتحادها و یکپارچه سازیهاست که منجر به تغییر ساختارهای روحی انسان خواهد شد.اغلب از ساختمان سبز تعبیر به ساختمانی می شود که اثرات منفی آن بر روی محیط اطرافش کم باشد. هدف از ایجاد ساختمانهای سبز بر اساس اصول ذکر شده بالا بهبود یافتن آب و هوا و جلوگیری از اثرات منفی ساخت و ساز بر محیط زیست است. صرفه جویی و بهینه سازی مصرف انرژی و کاربرد انرژیهای پایدار در حال حاضر هیچگونه نقشی در فرهنگ ساحتمانی کشور ندارد. علاوه بر آن در ساخت و سازهای مسکونی بخش خصوصی و خصوصاً مسکن طبقات مرفه ارقام نسبتاً مهمی به زیان سایر موارد ضروری هزینه در ساختمان صرف تزیینات افراطی و بی اصالتی می شود که عمدتاً بنام ابزار سازی مشهور است .انگیزه صرف این مبالغ نامتعادل در زیور آرایی احرازجلال و شکوه و نهایتاً رونق و موفقیت تجاری خصوصاً در حرفه بساز و بفروشی است.این مسئله متأسفانه به یک مد در جامعه تبدیل شده است که این نگران کننده است .اما چاره مشکل اکتشاف رویکردهای نوین زیبایی شناختی برای ایجاد دگرگونی و تحول در اذهان عمومی و جایگزینی الگوهای زیستی مبتنی بر تعادل صرفه جویی و بهینه سازی مصرف و احترام به محیط طبیعی و اجتماعی زیست به جای الگوهای منحط رایج کنونی امری ضروری است. لازمه این امر آن است که معماران بکوشند به جای دنباله روی در سلیقه عامیانه و بازاری پسند ذوق و سلیقه عمومی را در جهات سازنده و مفید اجتماعی هدایت کنند. معماران می توانند به مردم بباورانند که طرحهای اقلیمی و زیست محیطی کمتر از تزیینات رایج کنونی زیبا نیست.از طریق معماری می توان جامعه را از مطلوبیت و ارزش فراوان اقتصادی وزیست محیطی انرژیهایی که به نامهای بی زیان و آرام و ... مشهور شده مطلع کرد. انرژیهایی که از دیدگاه هنرمندان و معماران می تواند به جای هر چیز دیگر زیبا نامید.آینده جهان در زیبایی های زیبا نهفته است. بیایید زیبایی نهفته در انرژیهای پاک و حیاتبخش را کشف کنیم. این نوع طراحی از اصولی خاص تبعیت میکند که رعایت آنها ضروری است: مدیریت منابع انرژی، طراحی با قابلیت بازگشت به چرخه زندگی، طراحی برای انسان.
هدف معماری سبز
طراحی سبز عملی است برای حل مشکلات که طی آن منابع طبیعی قبل بعد و طی پروسه تولید و ساخت به کمترین حد آسیب میبیند به علاوه در مسیر این عمل مصالح باید مفید بوده عمر مفید طولانی داشته و قابل بازگشت به چرخه طبیعت باشند. چیزهای با طول عمر زیاد هم مفیدند و هم بزرگترین مانع علیه اسراف و ضایعات، و این بهتر از استفاده مجدد یا بازیافت آنها است
اصول معماری سبز
اصل حفاظت از انرژی
هر ساختمان باید به گونه ای طراحی و ساخته شود که نیاز آن به سوخت فسیلی به حداقل ممکن برسد .ضرورت پذیرفتن این اصل در عصرهای گذشته بدون هیچ شک و تردیدی با توجه به نحوه ساخت و سازها غیر قابل انکار می باشد و شاید تنها به سبب تنوع بسیار زیاد مصالح و فناوری های جدید در دوران معاصر چنین اصلی در ساختمان ها به دست فراموشی سپرده شده است و این بار با استفاده از مصالح گوناگون ویا با ترکیب های مختلفی از آنها، ساختمان ها، محیط را با توجه به نیاز های کاربران تغییر میدهند . اشاره به نظریه مجتمع زیستی نیز خالی از لطف نمیباشد، که از فراهم آوردن سر پناهی برای درامان ماندن در برابر سرما و یا ایجاد فضایی خنک برای سکونت افراد سرچشمه می گیرد ، به این دلیل و همچنین وجود عوامل دیگر مردمان ساختمانهای خود را به خاطر مزایای متقابل فراوان در کنار یکدیگر بنا می کردند . ساختمان هایی که در تعامل با اقلیم محلی و در تلاش برای کاهش وابستگی به سوخت فسیلی ساخته می شوند ، نسبت به آپارتمانهای عادی امروزی ، حامل تجربیاتی منفرد و مجزا بوده و در نتیجه ، به عنوان تلاشهای نیمه کاره برای خلـق مــعـــماری سبــز مطــرح می شوند. بسیاری از این تجربیات نیز بیشتر حاصل کار و تلاش انفرادی بوده؛ و بنابراین روشن است به عنوان اصلی پایدار در طراحی ها و ساخت و سازهای جامعه امروز لحاظ نمیگردد
اصل کار با اقلیم
ساختمان ها باید به گونه ای طراحی شوند که قادر به استفاده از اقلیم و منابع انرژی محلی باشند . شکل و نحوه استقرار ساختمان و محل قرار گیری فضاهای داخلی آن می توانند به گــونــه ای باشد که موجب ارتقا سطح آسایش درون ساختمان گردد و در عین حال از طریق عایق بندی صحیح سازه ، موجبات کاهش مصرف سوخت فسیلی پدید آید. این دو فرایند مذکور ناگزیر دارای هم پوشانی و نقاط مشترک فراوان می باشند . پیش از گسترش همه جانبه مصرف سوخت فسیلی ، چوب منبع اصلی انرژی به حساب می آمد که هنوز هم حدود 15 درصد از انرژی امروز را نیز تأمین می کند. هنگامی که چوب کمیاب و نایاب شد برای بسیاری از مردم امری طبیعی بود که در راستای کاهش نیاز به چوب ، برای تولید گرما از گرمای خورشید کمک بگیرند . شهرهای یونانی همچون «پیرنه» مکان شهر را به گونه ای تغییر دادند که از ورود سیل به شهر جلوگیری شود ، و شبکه ای مستطیل شکل با خیابانهای شرقی ـ غربی را احداث نمودند که به ساختمان ها اجازه جهت گیری به سمت جنوب و استفاده از نور مطلوب خورشید را می داد. رومی ها نیز پیروی از اصول طراحی خورشیدی را با آموختن از تجربیات یونان ادامه دادند ؛ اما آنها پنجره های شفاف که اختراع قرن اول پس از میلاد بود را نیز برای افزایش گرمای بدست آمده بکار گرفتند، با افزایش کمبود چوب به عنوان سوخت ، استفاده از نمای رو به جنوب در ساخت منازل ثروتــمـنـدان و هـمـچنین حمامهای عـمومی شهـر نیز مـتـداول شــد . سنت طراحی با توجه به اقـلـیـم بـرای ایجاد آسایش درون ساختمان به قوانین گرمایش محدود نمی شد بلکه در بسیاری از اقـلـیــم ها معماران ملزم به طـراحـی فـضایی خنک برای پدید آوردن شرایطی مطلوب در داخل ساختمان بود . راه حل معــمول درعـصـر حاضر ، یعنی استفاده از سیستم های تهویه مطبوع هوا ، تنها فرایندی ناکار آمد در تقابل با اقلیم به شمار می رود و در عین حال همراه با مصرف زیاد انرژی می باشد ، که حتی به هنگام ارزانی و فراوانی انرژی به دلیل آلودگی حاصل از آن امری اشتباه بشمار می آید
اصل کاهش استفاده از منابع جدید
هر ساختمان باید به گونه ای طراحی شود که استفاده از منابع جدید را به حداقل برساند و در پایان عمر مفید خود ، منبعی برای ایجاد سازه های دیگر بوجود بیاورد . گر چه جهت گیری این اصل ، همچون سایر اصول اشاره شده به سوی ساختمانهای جدید است ، ولی باید یادآور شد که اغلب منابع موجود در جهان در محیط مصنوع فعلی بکارگرفته شده اند و ترمیم و ارتقاء وضعیت ساختمانهای فعلی برای کاهش اثرات زیست محیطی ، امری است که از اهمیتی برابر با خلق سازه های جدید برخوردار است . این نکته را نیز باید مورد توجه قرار داد که تعداد منابع کافی برای خلق محیط های مصنوع در جهان وجود ندارند که بتوان برای بازسازی هر نسل از ساختمان ها، مقداری جدید از آنها را مورد استفاده قرار داد . این استفاده مجدد میتواند در مسیر استفاده از مصالح بازیافت شده یا فضاهای بازیافت شده شکل بگیرد، بازیافت ساختمان ها و عناصر درون آنها بخشی از تاریخ معماری است . صومعه سانتا الباس که در سالهای 1077 و 1115 میلادی بازسازی گردیده ، از آجرهای خرابه های یک ساختمان رومی در نزدیکی خود استفاده نمود. چارچوب های چوبی که در قرون وسطی به کار گرفته شدند ،قطعاتی چوبی بودند که بریده و در کارگاه نجاری به یکدیگر وصل شده و کد گذاری می شدند و آنگاه از هم جدا شده و به ساختمان ها انتقال داده می شدند. استفاده از این روش بدین معنی بود که در صورت لزوم می توان بخشهایی از ساختمان قرون وسطایی را جا به جا نموده ؛ حتی امروزه نیز می توان آنها را به مکانی دیگر منتقل کرد . گاهی اوقات کل سازه ساختمان به منظور بنا کردن ساختمانی جدید جابجا می گردید. برای مثال در هنگام ساخت موزه ویکتوریا و آلبرت در لندن، به ساختمان قبلی موجود در سایت دیگر نیازی نبود و در سال 1865 پیشنهاد واگذاری این ساختمان فلزی به مسئولان محلی شمال ، شرق و جنوب لندن با هدف برپایی یک موزه محلی در مکانی جدید ارائه گردید. مسئولان شرق لندن این پیشنهاد را پذیرفتند و ساختمان این موزه محلی در 1872 تکمیل گردید که امروزه این مکان به موزه کودکان بدل گردیده است. در اغلب مواردی که دسترسی به منابع جدید به حداقل می رسد روش هایی کشف می شوند که با آن ها می توان ساختمان هایی که برای یک منظور ساخته شده اند برای مقاصد دیگر استفاده شوند، با این حال بعضی تغییرات ضروری می توانند باعث تغییر شکل اصلی سازه یا ساختمان شود. این موضوع برای کسانی که علاقهمند به حفاظت و نگهداری دائمی از ساختمان ها هستند یک فاجعه به حساب می آید و این سوال در ذهن نقش می بندد که آیا یک ساختمان به این علت که زمانی دارای کاربری ارزشمندی بوده است باید همواره بدون تغییر باقی بماند یا باید برای حفظ بازدهی و کارایی تغییرات الزامی را در آن انجام داد؟ یک فرایند سبز ممکن است در بررسی این موضوع قضاوت را تنها براساس منابع موجود ممکن بداند. اگر منابع مورد نیاز برای تغییر یک ساختمان کمتر از منابع مورد نیاز برای تخریب و بازسازی آن باشد باید از این تغییرات استقبال نمود. با این وجود این موضوع باعث عدم احترام و بزرگداشت اهمیت تاریخی سازه نمیشود. به علاوه ممکن است این سازه ها دارای ارزش دیگری نیز باشند که توجه به آن ها الزامی است. این مشکلات در تغییر ساختمان های موجود به منظور آماده ساختن آن ها برای هماهنگی با نیازهای جدید بخصوص در مورد بهبود وضعیت ساختمان از لحاظ عملکرد و کارایی که ممکن است به تغییر ظاهر آن منجر شود با تناقض و تضادهای بیشتری آشکار می شود. تغییر در بعضی از ساختمان های قدیمی برای کاربردی های جدید می تواند هزینه ها و مشکلات خاصی را با خود همراه داشته باشد. با این حال مزایای حاصل از استفاده مجدد از این ساختمان های بزرگ در کنار یکدیگر و درون یک محیط شهری می تواند بر این مشکلات و هزینه ها غلبه نماید. نوسازی ساختمان ها ی موجود در شهرهای بزرگ و کوچک همچنین می تواند موجب حفاظت از منابع مورد استفاده جهت تخریب و بازسازی ساختمان و بدین ترتیب جلوگیری از تخریب جامعه شود.
اصل احترام به کاربران
معماری سبز به تمامی افرادی که از ساختمان استفاده می کنند احترام می گذارد. به نظر می رسد که این اصل ارتباط اندکی با آلودگی ناشی از تغییرات اقلیم جهانی و تخریب لایه ازن داشته باشد . اما فرایند سبز از معماری که شامل احترام برای تمامی منابع مشترک در ساخت یک ساختمان کامل هستند انسان را از این مجموعه خارج نمینماید. تمام ساختمان ها توسط انسان ها ساخته می شوند اما در بعضی از سازه ها حقیقت حضور انسان محترم شمرده می شود، در حالی که در برخی دیگر تلاش برای رد ابعاد انسانی در فرایند ساخت مشاهده می شود. در ژاپن تعدادی روبوت نقش انسان را در ایجاد و طراحی ساختمان ها بر عهده گرفته اند، اما برای یک روبوت کارآیی مؤثر در مورد پروژه ، شامل اجرای یک وظـیـفـه خـاص مــی باشد که می تواند آن را به دفعات تکرار کرد. اما در مقیاسی متفاوت یک انسان به عنوان معمار همچنان می تواند بر مهارت خود بر انجام تعداد بسیاری از کارهای نامرتبط اعتماد کند. احترام بیشتر به نیازهای انسانی و نیروی کار، می تواند در دو مسیر مجزا مورد تجربه قرار گیرد. برای یک ساختمان ساز حرفه ای توجه به این نکـته ضرورت دارد که ایمنی و سلامت مصالح و فرایند های شکل دهنده ساختمان به همان میزان که برای کارگران و یا استفاده کنندگان آن مهم است برای کل جامعه بشری نیز از اهـمـیت بـســزایی بـرخوردار می باشد. معماران به تدریج از وجود سم های مختلف در سایت های ساختمانی آگاه شده اند و به تازگی استفاده از مواد عایـق دارای انواع CFC و یا استفاده از سایر مصالح خطرناک در ساختمان ممنوع شده است. شکل دیگر مشارکت انسانی که نیازمند توجه است، اشتراک و دخالت مثبت کاربران در فرایند طراحی و ساخت است، که چنانچه به طور مؤثر بکار گرفته نشود یک منبع کارا و مفید به هدر رفته است. تعداد زیادی از ساختمان ها از این انرژی بهره برده اند و نتایج حاصل از آن نیز موجب رضایت در خلـق ساختمان های بزرگ شده است.
اصل احترام به سایت
هر ساختمان باید زمین را به گونه ای آرام و سبک لمس کند. معمار استرالیایی گلن مورکات این جمله عجیب را بیان می کند که: ساختمان باید زمین را به گونه ای آرام و سبک لمس کند. این گفته یک ویژگی از تعامل میان ساختمان و سایت آن را در خود دارد که برای فرایند سبز امری ضروری است و البته دارای ویژگی های گسترده تری نیز می باشد. ساختمانی که انرژی را حریصانه مصرف می کند آلودگی تولید می کند و با مصرف کنندگان و کاربران خویش بیگانه است در نتیجه هرگز زمین را به گونه ای آرام و سبک لمس نمیکند .تفسیری صریح تر از این گفته چنین است که نـمی توان هر ساختمان را از درون سایت ساخته شده در آن خارج نمود و شرایط قبل از ایجاد ساختمان را دوباره در سایت احیا کرد. این نوع ارتباط با سایت در سکونتگاههای سنتی اعراب بادیه نشین دیده می شود؛ سبکی و آرامش موجود در میان آن ها در لمس زمین فقط در جابجایی خانه ایشان نهفته نبود، بلکه شامل مصالح مورد استفاده ایشان و دارایی هایی که با خود حمل می کردند نیز می گردید. سیاه چادر اعراب بادیه نشین از پشم بزها ، گوسفندان و شتران ایشان تولید می شد، هنگامی که این چادر ها برپا می گردید با ایجاد سطح مقطع بسیار کارا از لحاظ ایرودینامیکی از تخریب آن در بادهای شدید جلوگیری می شد؛ چادر با طنابهای بلند در جای خود نگهداری و تیرهای چوبی بسیار اندکی در آن بکار گرفته می شد چرا که چوب در صحرا منبعی بسیار کمیاب بحساب می آمد. در حالی که در جوامع شهری، زندگی بومی و سنتی خود را برای یکجا نشینی ترک کرده اند و معماران وارد عرصه طراحی شده اند، هنوز نیز برای ایجاد نمایشگاههای مختلف و دیگر فعالیت های فرهنگی نیازی مستمر به سازه های موقت وجود دارد. این قبیل سازه ها اغلب، شکل چادر بادیه نشینان را بخود می گیرد . طراحی صورت گرفته توسط معماران هلندی برای فستیوال 86 در سونسبیک ، این سازه برای حفاظت از مجسمه های شکستنی واقع در خارج ساختمان طراحی شده بود و به علاوه بادی به گونه ای طراحی می شد که به چشم نیاید. دراین سازه از چهارنوع مصالح یعنی بتن پیش ساخته برای پی ها ، شیشه های شفاف برای دیوارها و سقف فولاد برای خرپاها و اتصالات و سیلیکون رزینی برای اتصال صفحات شیشه به یکدیگر استفاده شد. باله های شیشه ای نیز به دیوارهای شیشه ای چسبانده شده بودند تا صلبیت بیشتری را ایجاد کند و همچنین مکانی را برای اتصال خرپاهای فلزی سبک حامل سقف شیشه ای فراهم نماید. کف ساختمان زمین عادی بود و برای جلوگیری از گل شدن فقط با چوب پوشانده شده بود. پس از پایان فستیوال این ساختمان دوباره از یکدیگر جدا گردید و پی آن نیز از محل خارج و خاک برداشته شده به جای خود بازگردانیده شد؛ بدین ترتیب زمین سایت بدون هیچ تغییری به وضعیت پیش از برگزاری فستیوال بازگشت. این ساختمان را می توان برای استفاده در هر نمایشگاه یا فستیوال دیگر به کار گرفت و یا اعضای آن را می توان درهر سازه دیگر مورد استفاده قرار داد
اصل کل گرایی
تمامی اصول سبز، نیازمند مشارکت در روندی کل گرا برای ساخت محیط مصنوع هستند. یافتن ساختمان هایی که تمام اصول معماری سبز را خود داشته باشند کار ساده ای نیست. چرا که معماری سبز هنوز بطور کامل شناخته نشده است. یک معماری سبز باید بیش از یک ساختمان منفرد قطعه خود را شامل شود و باید شامل یک شکل پایدار از محیط شهری باشد. شهر، موجودی فراتر از مجموعه ساختمان هاست؛ در حقیقت آن را می توان بصورت مجموعه ای از سامانه های در حال تعامل دید – سامانه هایی برای زیستن و تفریح – که بصورت شکل های ساخته شده دارای کالبد می باشند و با نگاهـی دقـیـق بـه ایـن سامانه ها اســت کـــه مـی تـوانیـــم چهــــره شهـــر آیــنده را تـرسـیـم نـمایـیـم
مزایای ساختمان سبز
ثبات وض
از سردر بازار قیصریه که وارد میدان میشوید اگر با موسیقی ایران آشنا باشید احساس میکنید که دستگاه شور را برای شما زمزمه میکند اول طاقنماهای موزون را میبینید و این در آمد شور است که در چند پرده نزدیک به هم نواخته میشود آرام آرام پیش میروید تا به عالی قاپو میرسیم که همان شهناز است بعد به زیر افکن و قرود میآید و میرسد به مسجد شاه که همان گوشه اوج است و بعد مسجد شیخ لطفالله که گوشه سلمک را تداعی میکند تا دوباره میرسد به سر در قیصریه. بی شک یکی ار عمده دلایل سحر انگیزی فضاهای ایرانی همین پیوند با موسیقی است.
همانگونه که در موسیقی، اجرای نت روان، سیال و متصل و یا اجرای مقطع و ناپیوسته نتها داریم، در بافت موسیقی نیز معماران در صورت ساختمان و نصب بازشوها با فواصل گوناگون، گاهی همچون هنر گوتیک در جستجوی کاهش آرتیکولاسیون بواسطة تداوم بودهاند و گاهی نیز همچون اکسپرسیونیسم آلمان در آغاز قرن بیستم در جست و جوی پیوستگی و تداوم کامل است.
معماری و موسیقی هنرهایی هستند که در صورت انتزاعی و در مفهوم مجرد شناخته میشوند و برخورد روزمره با آنها نیز مجزا و مجرد میباشد. انتزاعی بودن خصیصهای مشترک در بین هنرهاست؛؛موسیقی، هنری شنیداری میباشد و در مرحله آغازین ارتباط با مخاطب میتواند با ایجاد حالات صوتی، حس او را در لحظه بسازد و یا ضمیر ناخودآگاه را به تداعی معانی وادارد. حالات موسیقی پیرو قواعد مشخصی منبعث از ریاضیات و فیزیک که از نظم طبیعت پدید میآید، قواعد ریاضی شناخته شدهای همچون اعداد طلایی و فرمول معروف فیبوناچی و اصول کشف شده تناسبات هندسی در تحلیل هندسی طبیعت جانداران در موسیقی به وفور یافت میشود.
معماری نیز انتزاعی است؛ چه عناصر طبیعی در معماری آنگونه که باید باشند نیستند و تغییر شکل یافتهاند. ثبت و نگهداری معماری برای بوجود آوردن آن نیز در بستر هندسه و به نوعی هندسه در بعد دادن به عناصر ریاضی صورت میگیرد. هر چند در هر طبقه از ساختمان ما میتوانیم با نظاره گری بر پنجرهها و بازشوها و فضاهای خالی سکوت به ملودی آن گوش فرا دهیم، توأمان هم میتوانیم با نگریستن به بدنة ضلع یک ساختمان، دو یا سه طبقه را به شکل یک هارمونی به یک چشم انداز دریافت کنیم. به زبان دیگر، همانگونه که دانش هارمونی ما را به خصیصههای آکوردها و توانایی پیوندشان با یکدیگر، با توجه به ارزشهای ساختمانی، ملودیک و وزنی آنها آگاه میسازد، کاوشگر نیز میتواند هارمونی بافت موسیقی را برداشت کند.
همه هنرها به طور عرضی با همدیگر ارتباط دارند، چراکه منشا همه آنها تجلی زیبایی است. این زیبایی در معماری ومجسمهسازی به شکل نسبتهای طول و عرض و ارتفاع اتفاق میافتد. در یک چهره، تناسبات هستند که زیبایی میآفرینند. گاهی هم تناسبات رنگها باعث ایجاد زیبایی میشوند که در آنجا هم مجموعه فرکانسهای نوری، تناسبات دلپذیری را به وجود میآورند. در موسیقی هم نسبتهای صوتی به زیبایی منجر میشوند؛ نسبتهایی که به تناسب میرسند. تناسب گاهی در وجه دیداری است و گاهی در وجه شنیداری. در مورد بویایی و بساوایی هم چیزهایی ذکر میشود، بنابراین همه هنرها یک وجه دارند و آن وجهی است که با هندسه دل ما از قبل طراحی شده است.
ما روی یک پاره خط به طول یک، تنها یک نقطه را پیدا میکنیم که موجزترین نسبت را به ما بدهد. در همه هنرها ایجاز، یکی از شروط است. در نقطهای که ما پیدا میکنیم، نسبت کل پاره خط به بخش بزرگ، برابر است با نسبت بخش بزرگ به بخش کوچک و این نسبت، عدد فی را به ما میدهد که اصطلاحا به آن نسبت الهی گفته میشود، یعنی اینکه ما با این قاعده توحیدی مواجه هستیم که هرچیزی از یک یعنی وجه حقیقی عالم و وحدت حقیقی عالم نشات بگیرد، برای ما زیباست. بعد از عدد یک عددهای دو و سه هستند. تمام گامهای موسیقی ازاین دو عدد حاصل میشوند.
زمانی که وارد مبحث ریتم میشویم، با دوضربی یا سه ضربی مواجه هستیم. اصلا ریتمی ازاین قاعده خارج نیست. وقتی ریتم ترکیبی میشود، حاصل ضرب عددهای دو و سه است و موقعی که ریتم مختلط میشود، حاصل جمع این دو عدد است البته با ترتیبهای متنوع و مختلف. وقتی که ما از یک که نقطه توحیدی عالم است به سمت کثرت حرکت میکنیم، ابتدا با دو و سه مواجه هستیم. در معماری هم با فرکانسهای نوری که طول و عرض و ارتفاع را تعریف میکنند، سروکار داریم و زمانی که این سه به موجزترین شکل واقع شود، شما احساس زیبایی میکنید و از نظر روحی حال خوبی دارید و این تناسبات در اکثر آثار بزرگ معماری وجود دارد. جالب اینکه این تناسبات در بدن انسان، آناتومی پرندگان و درختان و همه جای طبیعت به همان نسبت الهی وجود دارد.
ریتم تابعی از زمان بوده و در نمودهای گوناگون بصری ، صوتی، همانند اسم معنی در دستور زبان است. مانند نور در داخل شعله و عطر در غنچه گل. ریتم پدیده پیچیدهای است که در تمام اثار هنری جریان دارد. در واقع نبض تنفس است، که حیات میبخشد، و به حرکت در می اورد. قلب ناپیدای است که از درون میتپد برای وی و تنها برای وی است، که در یک سلسله پدیدهها نظم بر قرار میگردد تا بتواند به طور موزون معرفی شود. در موسیقی، آهنگ سازان بر حسب قواعد معین صداها را با هم ترکیب کرده و آثار را به وجود میآورند. در تمام قطعات، پس از دادن نت صدای موسیقی، ریتم آن را مشخص مینمایند. اهمیت ریتم در موسیقی به حدی است که اگر در آهنگ آشنایی، تمام نتهای آن را در فواصل زمانی یکسان بنوازند، یا به عبارت دیگر، ریتم را از آهنگ جدا نمایند، شناسایی آهنگ بسیار مشکل خواهد بود. حال اگر ریتم همان آهنگ را بدون در نظر گرفتن نتهایش بنوازند، شاید بتوان آهنگ را شناسایی کرد. یعنی یک آهنگ را بیشتر میتوان از ریتم آن شناخت تا از نتهایش. موسیقی دانان بر آنند که ریتم عنصر لاینفک و جدا نشدنی از موسیقی بوده، و به آن نظم و معنی میبخشد، و جزء مهمی از آهنگ را تشکیل داده و بر احساس و درک موسیقی ما اثر میگذارد.
ساده ترین نوع آن تکرار منظم عناصر معماری در امتداد یک خط مستقیم است. سکون و توقف با مفهوم مکث در معماری جنبهای کاربردی دارد. پاگرد پلهها، میادین و گرههای شهری از نمودهای کاربردی آن است. گاهی با ایجاد یک عامل یا عنصر در فضای معماری و جلب توجه بیننده، عامل مکث و سکون را میتوان به خوبی پدید آورد. احاطه آدمی بر معماری با شناخت هندسه و قواعد آن و تعریف اشکال و کنار هم گذاشتن آنها در روی کاغذ با نام نقشه و طرح معماری به نوعی تعریف شده است و کنکاش آدمی در طبیعت نیز مصالح مورد نیاز را در ایجاد یک اثر معماری خوب به او میدهد. حالات موسیقی پیرو قواعد مشخصی منبعث از ریاضیات و فیزیک است. معماری هندسه مکان است و موسیقی ریاضی زمان و میتواند بدینگونه نیز باشد که معماری ریاضی مکان است و موسیقی هندسه زمان! موسیقی ایستا نیست ولی معماری ایستا است. در مورد نقاشی، ایستایی در بطن کار معرفی میشود. برخورد دو علم مشترک هندسه و ریاضی که هر دو هنرهای ذهنی منبعث و مشتق از طبیعت هستند در موسیقی و معماری به نحوی سازگاری ایجاد نموده است که حس مشترک بودن معماری و موسیقی را تقویت میکند و راه را برای ارزیابی این دو هنر مهیا میسازد.[۱]
فضا در موسیقی و معماری
فضا زمانی شناخته می شود که دو مولفه اصلی آن یعنی مکان و زمان شناخته شود. بعد از شناخته شدن ، این دو مولفه بار تجربی و فرهنگی پیدا می کنند. دارای کیفیت هایی می شوند که کم و بیش قابل اندازه گیری اند.
از سردر بازار قیصریه که وارد میدان میشوید اگر با موسیقی ایران آشنا باشید احساس میکنید که دستگاه شور را برای شما زمزمه میکند اول طاقنماهای موزون را میبینید و این در آمد شور است که در چند پرده نزدیک به هم نواخته میشود آرام آرام پیش میروید تا به عالی قاپو میرسیم که همان شهناز است بعد به زیر افکن و قرود میآید و میرسد به مسجد شاه که همان گوشه اوج است و بعد مسجد شیخ لطفالله که گوشه سلمک را تداعی میکند تا دوباره میرسد به سر در قیصریه. بی شک یکی ار عمده دلایل سحر انگیزی فضاهای ایرانی همین پیوند با موسیقی است.
همانگونه که در موسیقی، اجرای نت روان، سیال و متصل و یا اجرای مقطع و ناپیوسته نتها داریم، در بافت موسیقی نیز معماران در صورت ساختمان و نصب بازشوها با فواصل گوناگون، گاهی همچون هنر گوتیک در جستجوی کاهش آرتیکولاسیون بواسطة تداوم بودهاند و گاهی نیز همچون اکسپرسیونیسم آلمان در آغاز قرن بیستم در جست و جوی پیوستگی و تداوم کامل است.
معماری و موسیقی هنرهایی هستند که در صورت انتزاعی و در مفهوم مجرد شناخته میشوند و برخورد روزمره با آنها نیز مجزا و مجرد میباشد. انتزاعی بودن خصیصهای مشترک در بین هنرهاست؛موسیقی، هنری شنیداری میباشد و در مرحله آغازین ارتباط با مخاطب میتواند با ایجاد حالات صوتی، حس او را در لحظه بسازد و یا ضمیر ناخودآگاه را به تداعی معانی وادارد. حالات موسیقی پیرو قواعد مشخصی منبعث از ریاضیات و فیزیک که از نظم طبیعت پدید میآید، قواعد ریاضی شناخته شدهای همچون اعداد طلایی و فرمول معروف فیبوناچی و اصول کشف شده تناسبات هندسی در تحلیل هندسی طبیعت جانداران در موسیقی به وفور یافت میشود.
معماری نیز انتزاعی است؛ چه عناصر طبیعی در معماری آنگونه که باید باشند نیستند و تغییر شکل یافتهاند. ثبت و نگهداری معماری برای بوجود آوردن آن نیز در بستر هندسه و به نوعی هندسه در بعد دادن به عناصر ریاضی صورت میگیرد. هر چند در هر طبقه از ساختمان ما میتوانیم با نظاره گری بر پنجرهها و بازشوها و فضاهای خالی سکوت به ملودی آن گوش فرا دهیم، توأمان هم میتوانیم با نگریستن به بدنة ضلع یک ساختمان، دو یا سه طبقه را به شکل یک هارمونی به یک چشم انداز دریافت کنیم. به زبان دیگر، همانگونه که دانش هارمونی ما را به خصیصههای آکوردها و توانایی پیوندشان با یکدیگر، با توجه به ارزشهای ساختمانی، ملودیک و وزنی آنها آگاه میسازد، کاوشگر نیز میتواند هارمونی بافت موسیقی را برداشت کند.
همه هنرها به طور عرضی با همدیگر ارتباط دارند، چراکه منشا همه آنها تجلی زیبایی است. این زیبایی
آبنما سازه ای است که در محیط درونی یا بیرونی ساختمان،پارک،مکان های تفریحی و ... اجرا می شود و در آبنما برای آب نوعی حرکت پیش بینی می شود تا صدایی ناشی از آب و حرکت زیبای آن حال و هوایی فضا و محیط را تغییر دهد.و فضایی آرام بخش و طبیعی ایجاد کند. آبنماها معمولا دارای سیکل بسته آب هستند و مصرف آب در آنها فقط در حد تبخیر شدن است. آبنما ها نسبت به ابعاد فضا و محیط و سلیقه افراد با اشکال و مواد مختلف ساخته،طراحی و نصب می شود
آبنماها دارای انواع ، اشکال و اندازه های مختلفی هستند که متناسب با محل نصب و نوع استفاده طراحی می شوند. زمانی که صحبت از آبنما و یا آبشار صخره ای می شود اولین چیزی که به ذهن ما خطور می کند فواره ها هستند چون قدیمی ترین و پر کاربرد ترین نوع آبنما می باشند. فواره ها خود دارای انواع مختلفی مانند جهنده ، ریزشی و پرتابی می باشند که عمدتآ این فواره ها را به وسیله نور پردازی جذاب تر و دیدنی تر می کنند.
طراحی واجرای انواع آبنمای سنگیآبنما سنگی،طبیعی ومصنوعی
اجرای آبنما برای محوطه ای ویلایی و اماکن عمومی
اجرای آبنما و دکورهای آبی برای لابی ساختمانها
نورپردازی آبنما
انواع آبنما بصورت سنگی، آبنما صخره ای ،مصنوعی،خانگی،دیواری،آجری
اصول اساسی طراحی و اجرای آبنماها
اصول اساسی که هنگام طراحی و اجرای آبنماها همیشه باید مورد توجه قرار گیرند عبارتند از:
1-زیر درخت نباشد. حشرات و فضولات پرندگان و بطور کلی ذراتی که از درخت میریزد باعث آلودگی آب شده و موجب گرفتگی فیلترها و گلوگاه پمپها میگردد.
2 -نباید در مسیر بادهای شدید باشد. بادهای شدید باعث اختلال در الگوی ریزش آب آبنما شده و موجبات ریزش آب به بیرون از لبه های حوض اصلی آبنما را فراهم می آورد. از این رو ارتفاع ستون آب نباید بیشتر از فاصله نزدیکترین لبه حوض اصلی از فواره باشد.
3-عمق منبع ذخیره آب. به منظور کاهش مصرف آب وملاحظات امنیتی برای کودکان باید عمق آب تا حد امکان در سطح قابل قبولی ثابت باقی بماند.
4-محافظت توسط شبکه های آهنی: گودالها و حفرههایی که برای نصب تجهیزات آبنما در کف حوض ساخته میشوند میبایست توسط شبکههای آهنی پوشانده و محافظت شوند این شبکه جدای از توری هائی است که مانع عبور آشغال و اجسام مزاحم می شود.
انواع آبنماها
آبنمای ثابت
این نوع آبنما ابتدای ترین نوع آبنما میباشند که تنها یک حرکت ساده و یکنواخت را ایجاد میکند و توسط یک پمپ ثابت کنترل میشوند. اساس آبنماهای ثابت بر نوع نازلها و فوارههای مورد استفاده استوار است
آبنمای متحرک
آبنمای متحرک بر اساس ایجاد حرکت در افکت قابل مشاهده اب استوار است و به روشهای الکتریکی و مکانیکی امکانپذیر میباشد . در انواع مدرنتراین آبنماها طرحهای ابتکاری و خاص خود نمائی می کنند. در زیر نمونه ای از آبنما متحرک به نمایش در آمده است. در این ساختار ارتفاع آب از یک میزان حداقل به حداکثر به صورت رفت و برگشتی حرکت مینماید. آبشار شیشه ای - آبنمای شیشه ای - پرده آب:
آبنماها به طور کلی در دو حالت Formal و In formal، به شکل ساده یا موزیکال در فرم های "خطی، نقطه ای، صفحه ای و..."، با توجه به محل قرارگیری در فضاهای باز یا بسته طراحی و اجرا می شوند.
اگر در آب نما از آب معمولی و یا آب مقطر استفاده شود، کنترل آب روی سطح شیشه بسیار مشکل است و ترشح آب از اطراف آبشار شیشه ای و روی آن مشکل بزرگی به حساب می آید. ایراد دیگر در نتیجه ی استفاده از آب، تبخیرآن بر اثر گرمای محیط است که باعث بالا رفتن رطوبت نسبی محل (شرجی شدن) و ایجاد اثر لک و سفیدک (شوره) بر روی سطح شیشه است. در فضای باز (به دلیل فتوسنتز حاصل از تابش نور خورشید به آب) تشکیل جلبک و تغییر رنگ آب و در فضای بسته نیز (به دلیل نرسیدن اکسیژن کافی به آب) گندیده شدن آن، مهمترین مشکل آبنماهای موجود است.
برای حل این مشکل گروه معماری دنا از مایع مخصوص و وارداتی آب نما و نازل های چند لایه مخصوص (با فناوری Nano tech ، تولید شده در شرکت OASE آلمان) استفاده نموده و علاوه بر رفع عیوب فوق با ترکیب مکمل های رنگی همراه محصول و غلتیدن آب روی شیشه محیطی زیبا و رویایی پدید می آید. لازم به ذکر است در پروژه های آب و آتش نیز، گروه معماری دنا از نازل های آلمانی شرکت OASE و ماژول های فرانسوی شرکت DIANA استفاده می نماید.
به مجموعه فواره و آب راکد یا متحرکی که باعث زیبایی پارک و میدان و فضای سبز شود،آبنما می گویند که یکی از بهترین ساختارهای فضای سبز است.
آبنما در فضای سبز با ایجاد صدای آب ،افزون بر زیبایی فوق العاده و ایجاد آرامش،در تلطیف و پاکیزه سازی هوا نیز بسیار مؤثر بوده بنابراین از آبنما در مراکز پرجمعیت شهرهایی که دارای آلودگی هوا هستند و کلان شهر ها می باید بیشتر استفاده کرد.
آب در پارکها و باغها به هر یک از صور مختلف، خود به نحوی در متعادل کردن درجه حرارت هوا، تامین رطوبت نسبی برای گیاهان و ایجاد طراوت، موثر است. مجموعه این عوامل از یکنواختی و خشکی محیط میکاهد.
آبنما یکی از قدیمی ترین اجزاء معماری در ایران می باشد ، قدیم از آبنما تنها در باغ ها و کاخ ها و میادین شهر استفاده می شد ولی امروزه و با ساخت آبنماها در اندازه و ابعاد مختلف این عنصر معماری منظر به درون خانه ها و آپارتمان های ما راه پیدا کرده است.
امروزه آبنماها را در لابی آپارتمانها ، رستورانها ، هتل ها ، ادارات وحتی درون منزل می توان مشاهد کرد که به زیبایی این مکان ها افزوده است.
آبنما از گذشته با فرهنگ ایران عجین شده است شاید هم این مسئله به دلیل این است که ایران کشور کم آبی است و همیشه انسانها به طرف آب جذب می شوند. همواره آب نشانه ای از پاکیزگی، روشنایی و آرامش دهنده روح و روان انسان است، گذشته از ظاهر آب صدای آب هم روح آدمی را جلا می دهد و این مسئله ای است که ما در زندگی ماشینی امروز بسیار به آن احتیاج داریم.
آبنماها دارای انواع ، اشکال و اندازه های مختلفی هستند که متناسب با محل نصب و نوع استفاده طراحی می شوند. زمانی که صحبت از آبنما می شود اولین چیزی که به ذهن ما خطور می کند فواره ها هستند چون قدیمی ترین و پر کاربرد ترین نوع آبنما می باشند.
فواره ها خود دارای انواع مختلفی مانند جهنده ، ریزشی و پرتابی می باشند که عمدتآ این فواره ها را به وسیله نور پردازی جذاب تر و دیدنی تر می کنند.
نوع دیگر آب نما آبشار و جوی بار می باشد، این نوع از آبنما جذابیت خاصی برای مردم دارد زیرا برای آنها طبیعت را تداعی می کند. نوع دیگر آبنماهای مدرن هستند که آب را به صورت دیواره ای از بالا به پایین روانه می کنند که امروزه از این آب نما ها بسیار استفاده می شود.
این نکته را هم باید بدانید به دلیل اینکه در آب نما ها آب در یک مدار بسته جریان دارد اتلاف آب بسیار پایین است و به راحتی و بدون ترس از هدر رفتن آب می توان از آنها استفاده کرد.
شرکت نگین آذین پارت مفتخر است با کادری مجرب و آموزش دیده با ارایه مشاوره در خصوص طراحی انواع آبنما و ساخت آن ، در اجرای پروژه همراه شما باشد.
انواع آبنمای صخره ای و سنگی (سنگ های لاشه ای-ورقه ای-پوکه معدنی) جهت استفاده در سفره خانه ها ، مراکز تفریحی ، آب نما منازل مسکونی ، آب نمای باغ ها که متوان از آب نما به صورت سنگ های طبیعی و یا آبنمایی با صخره سازی مصنوعی و به صورت سیمانی استفاده نمود.
نماسازی بادگیرها خود از ویژگیهای خاصی برخوردار است و در نهایت ظرافت به وسیله آجرکاری و یا گچبری ساخته میشود. در این جا لازم است از بادگیر مضاعف، بادگیر دواشکوبه و بادگیر حفرهای نیز نام برد. در شیراز نیز بادگیرهایی کم و بیش دیده میشود که به عنوان نمونه میتوان از بادگیر ارگ و آب انبار کریمخان زند یاد کرد.
محل قرار گیری بادگیر
استفاده از بادگیرها به طور عمومی در دو نوع از ابنیه رواج دارد: آب انبارها و خانهها.
در آب انبارهای شهری با توجه به در نظر گرفتن جهت وزش باد مناسب از تعدادی بادگیر که تعداد آنها تا هفت عدد در نوسان است، استفاده میشود. که در این حالت هر بادگیر با بادگیر مقابل خود به صورت کششی و مکشی کار میکنند. در آب انبارهای صحرایی به طور معمول یک بادگیر یک طرفه یا دو طرفه استفاده میشود. محل قرار گیری این بادگیرها در دور تا دور آب انبار و جهت آنها رو به باد مناسب میباشد
در مقوله خانهها و محل قرارگیری بادگیرها به بررسی بادگیرهای خانههای شهر یزد میپردازیم. به طور عمومی بادگیرها محل قرارگیری بادگیرها با توجه به موقعیت تابستان نشین تعیین میشود و به همین دلیل اکثر بادگیرهای شهر یزد در ضلع جنوبی ساختمانها و بر روی ایوان تابستان نشین قرار دارد. البته موارد استثنایی چون خانه امامزادهای یزد را میتوان یافت که با توجه به قرارگیری تابستان نشین و زمستان نشین در طبقات باد گیر در ضلع شمالی خانه قرار دارد. اکثر این بادگیرها بادگیرهای چهار طرفه بلند میباشند.
منحصربهفردترین بادگیرها
بادگیر باغ دولتآباد یزد با ۳۳ متر ارتفاع بلندترین بادگیر جهان است. بادگیر ۸ طرفه این باغ با ارتفاع بلند در دنیا بی نظیر است. برخی از کارشناسان معتقدند بادگیر خانهها در یزد نمایانگر تشخص و منزلت اجتماعی صاحبان آنها در گذشته بود؛ این موضوع از طریق ارتفاع و نوع تزئینات آنها مشخص میشود.
در شهر یزد تمامی بادگیرها مرتفع و چهار طرفه یا هشت طرفه هستند. ولی برعکس در شهر میبد که در ۵۰ کیلومتری غرب شهر یزد است، بادگیرها کوتاه و یک طرفه هستند. این امر بدین
براساس معنی مندرج در لغت نامه آکسفورد، دکوراسیون داخلی عبارت است از: «هماهنگ سازی طراحی شده برای به جلوه درآوردن رنگها، اثاثیه و سایر اشیاء در یک اتاق یا ساختمان به صورت هنرمندانه». دکوراسیون داخلی همانند سایر هنرها، دارای سبک و ریزهکاریهای متفاوتی است که براساس سلیقهها و نیازهای دوران، دستخوش تغییر میشوند. معماری داخلی آفرینش فضاست، فضایی که در عین زیبا و خاطره انگیز بودن عملگرا و کارآمد نیز باشد. در واقع طراح با تنیدن اصول فنی و تخصصی معماری داخلی با حس زیبایی شناسی، فضایی را طراحی میکند که بیانگر هویت، نیاز، درک و خواستههای مخاطبش است. دکوراسیون داخلی حلقه اتصال میان معماری و طراحی داخلی است. این رشته از طرفی همانند معماری با ساختمان و اجزاء و عناصر سازنده ساختمان سروکار دارد و از طرفی مانند طراحی داخلی بر فضاهای داخلی تأکید دارد اگر بگوییم معماری با مسائلی با مقیاس بزرگ شهری در تماس است تخصص معماری داخلی در مقیاس انسانی و ارتباط با فضاهای عمومی و شخصی است؛ و ماحصل آن ارتباط انسان با جهان پیرامون است. معماران داخلی علاوه برداشتن دانش کافی در زمینه معماری به توسعه و دریافت حس دریافتی از فضاهای معمارانه میپردازند به گونهای که حس تعلق و یکپاچگی را در فضا به وجود میآورد و به عبارت دیگر به معماری فضا از دیدگاه ساکنان یا استفاده کنندگان آن میپردازد
ترکیب هنر با ساختمان سازی امریست که ریشه در فرهنگ ها ، اقلیم ، آداب و رسوم گذشته و حال دارد ، تزئینات ساختمان بطور کلی شامل معماری داخلی ، نمای ساختمان ، محوطه سازی است در توضیح بیشتر می توان گفت دکوراسیون داخلی یا طراحی داخلی علمی است که فراتر از یک اعمال سلیقه ساده به تحلیل و بررسی کاربری یک فضا ، رنگ ها ، نور پردازی ، وسایل دکوری ، مبلمان ، چیدمان و هارمونی بین عناصر مختلف می پردازد.
تاریخچه
آیا تاکنون از خود پرسیدهاید که پیشینه این هنر به چه زمانی باز میگردد؟ مطمئناً علاقه انسان به تزئین و آرایش محل زندگیاش امری تازه نیست حتی این احتمال وجود دارد که نقاشیهای دوران غارنشینی، سوای مسئله اطلاعرسانی، نقش تزئینی نیز داشتهاند.
به هر روی، هنگامی که در سال ۱۹۲۲، هاوارد کارتر (Howard Carter)، باستان شناس بریتانیایی، مقبره توتنخامون (Tutankhamen) را گشود؛ نقاب طلای خالص، جواهرات ظریف و اشیاء تزئینی که در کنار جسد و در داخل مقبره قرار داده شده بود، بینشی وسیع دربارهٔ چگونگی زندگی مصریان و علاقه آنان به تزئینات و طراحی را در اختیار محققان گذاشت که به نوبه خود آغازگر جستجویی دنبالهدار و منجر به تجلی یافتن شکوه سبک اولیه مصری شد. حفاریهای اولیه نشان داد که حتی بینواترین خدمتکاران مصری هم، لوازم روزمره خانهشان را تزئین میکردهاند، امری که براساس استاندارهای فعلی در خور توجه است اینکه مصریان هرگز به راحتی رازهای خود را برملا نمیکردند، به همین روی مشخص نیست که دقیقاً علاقه و انگیزه آنان برای طراحی از کجا سرچشمه گرفته است. فرضیهها و استدلالهای مستمری در این زمینه مطرح شده است. آنچه میدانیم این است که سبکهای آغازین طراحی از مصر نشأت گرفتهاند.
رومیها اساتید مسلم طراحی بودهاند و هنوز هم از بسیاری جهات، خصوصاً در زمینه طراحی کلاسیک، سرآمد طراحان جهانند. علاقه وافرشان به اشیاء زیبا و سبک آسایش طلبانهشان در آثار به جامانده کاملاً قابل ملاحظه است. آنها علاقهمند بودند تا ثروت و موقعیت اجتماعیشان را به نمایش بگذارند و به زندگی مجلل و سبک پر زرق و برق تمایل داشتند. به دلیل موفقیت آنان در زمینه طراحی داخلی، حتی با معیارهای نوین هم هنوز در زمره بهترینهای این هنر محسوب میشوند. میزان آسایش و نقاشیهای زیبای فضای داخلی خانههایشان که به صورت نقاشی دیواری و موزائیککاری کف جلوهنمایی میکرد، از شگفتآورترین موفقیتهای طراحی داخلی آن زمان بوده است. آنها با تمامی آراستگی و آذینی که میتوانستند متصور شوند مبلمان، میزهایی با پایههای پنجه مانند، صندلی، اثاثیه خاص و مبلمان راحتی را طراحی میکردند و میساختند. ضیافتها و شیوه زندگی مجلل مهمترین بخش هستیشان بود و از اینرو این امر را در آرایش خانههایشان متجلی میساختند.
برخلاف رومیان، یونانیها در زمینه دکوراسیون داخلی چندان شهره نبودند و شهرت اصلیشان به خاطر سبک معماری فوقالعادهشان است که هنوز هم در شهر آتن قابل ملاحظه است. پس از سقوطامپراطوری روم و اشاعه مسیحیت، سبک سرد و صومعه مانندی بر دکوراسیون داخلی خانهها حکمفرما شد. شیوههای کلاسیک، آزادی طراحی، زیباییدوستی و تجملپرستی رومی جای خود را به تختههای تیره و خانههای بیتزئین دادند.
گرچه هنرمندان دوران گوتیک، سعر کردند تا حدی از این بیپیرایگی بکاهند، اما عملاً این سبک تا زمان ظهور رنسانس حکمفرما بود. با تولد دوباره آزادیهای هنری؛ زیبایی و تزئین، مجدداً به خانهها بازگشت. تعدد هنرمندان به نامی که پس از رنسانس با آنها روبرو میشویم، خود گواهی بر این امر است.
در ملل شرقی نیز علاقه به دکوراسیون داخلی زیبا کاملاً آشکار است. مبلمان و تزئینات چینی، فرشهای ایرانی، صدفکاریهای ژاپنی و مجسمهها و نقاشهای پر رنگ و لعاب هندی، همه نشان دهنده علاقه این ملل به زیباسازی فضای زندگیشان است. گرچه سبک دکوراسیون داخلی شرقی با شیوه غربی آن تفاوتهای بسیاری دارد.
با این همه اگر علاقهمندید تا به عنوان یک دکوراتور داخلی حرفهای به کار مشغول شوید، بهتر است پیش از هر کاری به مطالعه دقیق و کامل تاریخ هنر و معماری بپردازید تا کاملاً با انواع سبکها و شیوههای مرتبط با این حرفه آشنا شوید. بسیاری از طراحان داخلی سرشناس، سبکها و مبلمانهایی را به نام خود به جا گذاشتهاند. گرچه ساختمانها و فضای داخلی آنها باید سبک و شیوه زندگی زمان خود را منعکس کنند، اما این عمل بدون آگاهی از پیشینه آنها میسر نمیشود. بسیاری از طراحان داخلی با آمیختن چند سبک و حتی به کار بردن المانهای شرقی و غربی در مکانی واحد، فضایی را خلق میکنند که علاوه بر تنوع و زیبایی، آرامشی خاص را برای ساکنینش به ارمغان میآورد.
فضای سبز بر خلاف معنایی که ممکن است در ذهن ایجاد کند تنها محلی دارای درخت و گیاه نیست بلکه نماد سمبلی از تفکرات فرهنگی و اجتماعی یک جامعه است. .مکان ظهور فضای سبز تنها پارکها را در بر نمی گیرد بلکه باغها،باغچه های خصوصی،نوار سبز حاشیه شهر ها و حتی خیابانها و گورستانها را نیز شامل می شود. همین طور فضاهای سبز اماکن فرهنگی (کتابخانه ،تاتر،سینما،..)، اماکن مذهبی ،محلی برای انواع بازیها و ورزشهای مختلف ، محلی برای الهام گرفتن از طبیعت جهت سرودن شعر ،نقاشی ،عکاسی ،… را نیز شامل می شود.در واقع طراحی سبز یک مفهوم کلی در مبحث طراحی است که دامنه گسترده ای را شامل می شود و در اواخر دهه ۸۰ ظهور کرده است.در حقیقت اندیشه سبز یک موج بین المللی به طرفداری از موضوعات زیست محیطی است که از فجایع مختلف انسانی مانند نشت رادیو اکتیو و مواردی از این قبیل گرفته شده است.
در این بین روند طراحی فضای سبز همواره مسئله ای بوده است که ذهن معماران را به خود مشغول داشته است.گروهی ارزشهای فلسفی و آزادیخواهی خود را به میدان طراحی آوردند و نقاشیهای روی بوم و مجسمه سازی را به قلمرو زمین کشاندند و باز گروهی که غالب معماران را نیز شامل می شود هندسه را در کار خود دخیل داده و نیز گروه دیگری با عقایدی بر خواسته از طبیعت. بر این باورند که ایده های خود را از طبیعت الهام بگیرند و در کار خود از نمونه های طبیعت الگو برداری کنند.
به هر حال کیفیت طراحی فضای سبز چه از معماری ریشه بگیرد و چه کیفیتی ذاتی داشته باشد این دو مقوله نمی توانند جدا از یکدیگر وجود داشته باشند.فضای سبز اجزای زنده ای را شامل می شود که پیوسته تغییر می کنند و دوره انتقالی آنان نیز باید به عنوان عامل مهمی در طراحی در نظر گرفته شود.
برای مشاهده کامل مقاله به ادامه مطلب مراجعه نمائید…
آهنگ زمان ،چرخه حیات ، تاریکی ، روشنایی ،باد و هوا همه باید در طراحی انعکاس پیدا کنند. تحت فشار قرار دادن گیاهان و نگهداری آنها در شرایط غیر طبیعی عاقلانه نیست .
توجه به عواملی از قبیل عوارض زمین ،توپوگرافی،پستی ،بلندی،شیب ،لطافت و گاه نیز خشونت ان تیز به طور حتم در طراحی های سبز حائز اهمیت اند.
لزوم و اهمیت محوطه سازی
رابطه انسان و طبیعت
به طور حتم رابطه محکم انسان با طبیعت بر هیچ کس پوشیده نیست.انسان نمی تواند جدایی از طبیعت زندگی کند.نیاز مادی و به ویژه روحی او به طبیعت همچون نیاز طفل به مادر است.بشر اولیه از همان اغاز بدو زندگی تمامی نیازهای خود را از محیط پیرامون خود فراهم نموده است و تا به حال که به پیشرفتهای زیادی نیز دست پیدا کرده است نیز باز نیازهای خود را در طبیعت جستجو می کند.
تلاشهای انسان در ادوار گذشته مبنی بر استفاده صحیح از طبیعت و حفظ خود در مقابل حوادث ناشی از آن نیز باعث شده است که به تدریج دانش اندوخته خود را بالا برده و در مراحل اولیه توجه به درخت و گیاه را در ساخت پناهگاه و یا سرپناههای اولیه خود مورد نظر داشته باشد . نحوه کاشت درخت و نظم دادن به آن در هر چه بهتر فراهم کردن آسایش خویش باعث شده است که طی ادوار گذشته گرایشهایی در زمینه شاخه های متنوعی از علوم طبیعی و زیست محیطی نیز شکل گیرد و همواره اهمیت طراحی فضای سبز به عنوان یک عامل مهم در طراحی های خود از جنبه های مختلف چه ساختاریی و چه از جنبه های زیبایی آن مورد توجه خود قرار دهند.
فضای سبز به عنوان یک محیط جذاب و روحبخش
علاوه بر آنچه تا کنون ذکر شده است یکی از مهمترین جنبه های طراحی فضای سبز ایجاد محیط های باز شهری و مناسب آب و هوایی و همچنین جاذب می باشد.به طور یقین تمایل افراد به قرارگیری در محیط هایی با فضای سبز بیشتر از محیط های مصنوعی امروز است .به عنوان مثال وجود فضای سبز در یک واحد صنفی (فروشگاه،بازار،رستوران،مجتمع تجاری …)به یقین تاثیر شگرفی بر روند اقتصادی آن محیط خواهد گذاشت و این امر بر همگان نیز واضح و آشکار است.
فضای سبز محیطی برای گذران اوقات فراغت
مطالعات شهری نشان می دهد با پیدایش کا نونهای جمعیتی خیلی بزرگ یا کلان شهرها ،نیاز های فراغتی انسان دیگر مثل گذشته به طور طبیعی و خود به خود ارضا نمی شود.یعنی امور ساده ای مثل قدم زدن در قهوه خانه ،نشستن و با دیگران صحبت کردن ،شنیدن صدای آب رود خانه ،گشتی در باغ و نظایری از اینها به طور عادی برای شهروندان در دسترس نیست .این وضعیت ایجاب میکند که اقدام آگاهانه در این زمینه صورت گیرد.روستایی و یا عشایری نیاز به برنامه ریزی فراغت ندارد چرا که خود زندگی اش گذران فراغت است . آهنگ زندگی ،فضای کار و نوع فعالیتی که دارد به طور متعادل آمیخته از کار و فراغت است .هر چه میزان شهرنشینی بالاتر میرود فاصله بین محل کار و مسکن و همچنین فاصله بین انسان و محیط طبیعی نیز افزایش پیدا می یابد و ضرورتا موجب تنش و نا آرامی می شود ،زیرا همه احساس می کنیم یا کاری اجباری انجام می دهیم یا در رفت و آمد گرفتار هستیم و در خانه فضای کافی برای فعالیت آزاد و استراحت و رفع خستگی نداریم .بدین جهت برنامه ریزی برای گذران مناسب فراغت ضرورت می یابد که از عهده فرد خارج است و به اقدام آگاهانه و جمعی نیاز دارد.
توریسم
یکی از منابع بالفوه در آمد کشورهای در حال توسعه سود سرشار حاصل از جلب سیاح است .بالاخص شهر و یا کشورهایی که از جنبه های خاص(سیاحتی ،تاریخی،زیارتی،…)مورد بازدید قرار می گیرند لزوم و ضرورت وجود فضاهای جاذب و زیبای شهری را بیشتر آشکار می سازد.از این رو حفظ محیطهای جاذب طبیعی و همچنین طراحی فضاهای مناسب شهری می تواند در روند اقتصادی یک جامعه بسیار موثر باشد.
فصل اول
مبانی نظری طراحی سایت
با توجه به اهمیت طراحی فضاهای شهری یکسری فاکتورهای اصلی در طراحی سایت و در واقع نمای شهر حائز اهمیت هستند که همواره به عنوان مبنا و منبعی اصلی در طراحی سایت مد نظر طراحان قرار می گیرد.
توجه به فاکتور هایی از قبیل دید پی در پی در سایت،فضاهای باز و بسته ،محصور و نیمه محصور ،نقاط عطف،پیوندها ،…و همچنین عوامل دیگری از قبیل پیش آمدگی و عقب رفتگی در یک نقطه ،حرکت ها و منظر درون و برون می تواند کمک موثری در طراحیهای ما داشته باشد.لازم به توضیح است که در روند طراحی سایت توجه به شرایط محیطی نیز از فاکتورهای مهم در طراحی به شمار می آید. عواملی از قبیل شریانهای حرکتی، موقعیت سایت، عوامل فرهنگی اجتماعی و موارد مشابه همواره از اکتورهای مهه در طراحی سایت عنوان شده اند.
نظر به اهمیت موارد یاد شده در این اجمال سعی شده است نگاهی کوتاه به بخش مبانی نظری طراحی منظر، شده باشد.
الف) انواع فضاهای بوجود آمده در یک پلاز شهری
۱-فضای بسته
فضای بسته در اصطلاح نقطه پایانی برای ادامه حرکت گامها و چرخها خواهد بود .در خارج این فضا ارتباطات غیر انسانی با سرعت زیاد در حال رفت و آمد است .ولی مکانی در این فضاها ندارد ودر داخل آرامش و سکون بر قرار است .این فضاها در مقابل فضاهایی با شلوغی و ترافیک شهری بوجود می آیند و مشخصا این گونه مکانها محصول غائی ترافیک به شمار می آیند. بدون فضای بسته ترافیک بدون معنی و مفهوم خواهد بود .
۲-فضای نیمه محصور
فضای محصور و یا فضای درونی باز به فضایی اطلاق می شود که امکان دسترسی آن با فضای پیرامن خود به صورت آزاد و مسقیم بوده و فضایی با قابلیت دسترسی بدور از جریان اصلی رفت و آمدهاست. در این نوع فضاها همواره باز تاب صداها از نقاط مختلف آرامتر شنیده می شود و بدور از صدای ترافیک و عواملی از این دست قرار می گیرد و البته از نظر موقعیت مکانی امن و در اصطلاح قوی دانسته می شود.
۳-فضاهای غیر واقعی (واهی)
با بر چیدن دیوارهای یک فضای بسته که می تواند در فرمهای حائل،آیینه و این قبیل تبلور کند یک فضای غیر محسوس بوجود می آید که به نظر می رسد دارای خصوصیت عقب رفتگی می باشد. به مثابه فردی است که به جلو می رود و فضای پشت سر خود را می بندد. احساس از فضای پوشیده و دیوارهای محصور کننده آن تحقق پیدا نمی کند بلکه این احساس به صورت رایحه ای در سراسر فضا وجود دارد که در یک مکان مخصوص در حال پر زدن است. شاید این دقیق ترین اظهار از این نیروی بر انگیزنده باشد.
۴-تعریف فضا
گاهی اوقات تعجب انگیز خواهد بود که چگونه ابزاری شکننده و غیر قابل دوام نظیر یک قطعه سیمی که از دیواری به دیواری کشیده شده و یا چراغهایی که بالای سرمان در چهار ضلع یک چهار وجهی قرار گرفته اند خود ایجاد فضا نموده اند تنها جداره ها نیستند که می توانند فضاهایی با تعاریفی متفاوت ایجاد کنند و بعضا شکستن دیوارها و حصارها باعث یکپارچه شدن دو فضا نمی شود.
عوامل مختلفی خود می توانند تعریف کننده فضا باشند .اختلاف سطح در یک محوطه ،تغییر کف سازی یک منطقه ،نوع ستون گذاری در یک پلان ،تفاوت در رنگ،تغییر بافت و عواملی از این دست همواره در دستور معماران قرار گرفته است.
۵-فضای محصور
در فضای بسته چشم نسبت به یک حقیقت کاملا محافط شده واکنش نشان می دهد .این واکنش ثابت است .در موقعی ما به یک فضای محصور وارد می شویم ،هنگام قدم زدن در درون و تا لحظه خروج از فضا ،یعنی وقتی که یک منظر جدید به طور ناگهانی ظاهر می شود، منظر بدون تغییر باقی می ماند .حرکت در این گونه فضاها عنصر شاخصی است و این خاصه نیز از خصوصیات اصلی فضا که همان محصور شدن از جداره های خود می باشد نشئت می گیرد.
۶-نقاط عطف
نقطه عطف به عنوان یک قلمرو دست ساز با فضای بسته پیوند دارد وسمبلی عمودی برای تجمع گراییها به شمار می رود .مجسمه یادبود ،یک میدان مهم
،ساختمانی با جنبه های تاریخی و معماری و یا یک برد بزرگ تبلیغاتی در شهر می توانند نقاطی عطف گونه برای اتصال قسمتهای مختلف شهری باشند. نقاط شهر در شهرها اکثرا بر گرفته شده از خاطرات و تاریخ آن شهرها بوحود می آیند که اغلب در مکانهای ر رفت و آمد و محلهای داد و ستد مردم قرار می گیرند که بعضا بدلیل حرکت و جنب و جوش زیاد در آن مناطق عمکرد واقعی نقطه عطف از آ ن سلب شده و صرفا کالبدی بی اثر وسیله ای برای ثبت خاطرات آثار نویسان می شود.
۷-چشم انداز از فضای بسته
وقتی که ما در یک محیط قرار گرفته ایم در واقع تنها احساس هویت با آن محیط نمی تواند به خودی خود وجود داشته باشد ،و همواره توجه به محیطهای دیگر که در اطرافمان قرار گرفتهاند نیز به طور نا خوذ آگاه در ما ایجاد می شود که معمولا با دست کاری هنرمندانه معماران این دو کیفیت (داخل و بیرون ) به نمایش گذاشته می شود و نمایش فضایی از دو ارتباط ایجاد می شود که این همان مسئلهای است که تحت عنوان دیدی بصری داخل به بیرون و یا بیرون به داخل مطرح می شود به عنوان مثال قاب شدن تکه از ساختمان در یک پنجره و یا قرار گیری یک مجسمه در انتهای دید یک خیابان از عواملی هستند که جذابیت را در طراحیهای محیطی افزایش می دهند.
۸-حرکت موجی
همانطور که می دانیم روحیاتی که از طرحهای گوناگون بدست می اید متفاوت است . به عنوان مثال استفاده از حرکات ارگانیک و یا موجی شکل در یک طرح معماری تنها ایجاد یک خط متحرک و بی هدف نمی باشد . به طور حتم آثار شروع حرکت در آن نمایان است و اغلب با انگیزه هایی از قبیل پویایی و معنا بخشی به زندگی و جنب و جوش را نشان می دهد . همانطور که خطوط راست و شکسته روحیات خاص خود را دنبال می کنند.
۹-تغییر سطح
دستکاری هنرمندانه در سطوح خود یک بخش وسیعی از هنر منظر سازی است .تغییزات در سطح زمین می تواند به عنوان نتیجه ای از شیب زمین مستقیما اتفاق بیفتد و یا بازتابی در جواب به نیازهای برنامه ریزان باشد.هر مکان مرتبه اطلاعی خودش را دارد و انسان ممکن است در روی ،بالای و یا زیر آن باشد.قرار گرفتن در ورای ماخذ اطلاعاتی ایجاد برتری و امتیاز می کند. پایین بودن با احساس صمیمیت و حفاظت همراه است این احساسات یک رابطه مستقیم بین مشاهده گر و محیطش بوجود می آورد. البته دست کاری ماهرانه در سطوح کاربرد های عملکردی خاص خودش را نیز پیدا می کند. به طور مثال فردی ممکن است فضای نشستن را از فضای رفت و آمد در یک پارک یا میدان از هم مجزا بداند. حال این کار را چه طور انجام دهیم ؟ آیا با تغییر در سطح با بهترین وجه ممکن از بالا و یا پایین بودن فضا، صورت می پذیرد؟ آیا یک تغییر در نوع پوشش کف می تواند راه حل ما باشد و یا روش های دیگر…؟
۱۰- عمومی و خصوصی
فضاها از جنبه های گوناگون مد نظر طراحان قرار می گیرد. عمومی و یا خصوصی بودن فضا نیز همواره عامل مهمی در طراحیها است .تاکید در اختلاف کیفیت های فضایی دو مکان وابسته به خصوصیاتی محیطی اش می باشد . رنگ ، مقیاس ، خصوصیات کیفی ، بافت و مسایلی از این دست فاکتورهای مهمی در طراحی فضا با قابلیتهای عمومی و خصوصی می باشند.
عناصر مهم در طراحی محوطه
۱-درخت
از میان تمام مساعدت های طبیعت به منظر شهری مسلما نقش درخت بیش از سایر عوامل است. این مفهوم که درخت نیز مانند بناها دارای ساختارهایی هستند که منجر به ایجاد و در هم تنیدن یک سبک معماری گیاهی می گردند قبلا پذیرفته شده، اما
امروزه درختان در جایگاه صحیح خود به عنوان یک ارگان زنده تلقی می شوند که حضور آنها در میان فضای سکونتی ، مطبوع است. به این طریق روابط جدیدی میان ساختار طبیعی و معماری ارگانیک امکان پذیر می باشد. درخت می تواند خود به عنوان حصاری برای یک فضا در نظر گرفته شود و گاه به عنوان یک عنصر تزیینی عمل می کنند. علاوه بر این بعضی گیاهان که خاصیت تنیدن را دارند می توانند علاوه بر عامل زیباییشان پوششی رار در برابر دید ایجاد کنند ، که البته مطالعات بافت و نوع ارگانیک هر گیاه می تواند در بهود بهره وری از آن تاثیر بیشتری داشته باشد و شناخت فرمهای گوناگون آنها در بالارونده، آویزان، هندسی یا نامنظم ، براق و یا مخملی … می تواند در ترکیب بهتر آنها با ساختمان مورد نظر ما تاثیر بسزایی داشته باشد.
۲-حصارها
عملکرد حصارها محصور کردن است . حال این که حصار نیز خود می تواند عامل تفکیک دو فضا از یکدگر باشد. حصار با قدرت تفکیک بالا از لحاظ بصری و یا حصاری با حد کمتر.گاهی اوقات در طرحها لزوم تفکیک دو فضا به دلایل گوناگون اعم از خطر و یا مسایل خاص طراحی باید جدا بوده در این میان استفاده از حصارهایی با قابیت تفکیک بالا و به اصطلاح محکم و بسیار ملموس را ملزم می شود و گاه بالعکس وجود رشته طنابی نیز که هنر آراستن آمیخته شده باشد این عمل را انجام می دهد.
۳- نرده
نرده ها اولین
سازه های فضایی بعلت پخش نیرو در جهات مختلف از استحکام توام با سبکی استثنایی برخوردار می یاشد.به نحوی که وزن آنها 35% از سازه های متداول کمتر است و بعلت استفاده حداکثر از سیستم پیش ساختگی از سرعت ساخت و نصب بیشتری برخوردار می باشد و بعلت یکپارچگی میتوان کلیه سازه و تاسیسات مربوطه را در تراز زمین سوار کرده و سپس سقف را بالا برده و نصب کرد.
سازه فضایی با گسترش فضای باز بدون ستونها مترادف است که این امر راندمان فضا را بسیار بالا می برد(تا 25%) و این گسترش در هر دو بعد براحتی میسر است .
شکل منتظم سازه های فضایی نمای خوش آیندی را عرضه می دارد که به لحاظ معماری با ارزش می باشد و از این روست که بسیاری از معماران در سالنها و مراکز اجتماعات و غیره از سقف کاذب استفاده نکرده و خود سازه را به نمایش می گذارند.
مصا لح شبکه های فضایی
جنس المانهای طولی متنوع بوده و بسته به نوع مصرف آنها متغیر خواهد بود ولی معمولاً از انواع پلاستیک و پروفیل ، فولاد و آلومینیوم استفاده می شود بیشترسیستم های شبکه های فضایی به عنوان سا زه ساختمان ها ، ا ز فولاد ساخته می شوند،اگر چه آلومینیوم نیز به صورت گسترده ای به کار می رود واز چوب ، بتن و پلاستیکمسلح هم استفاده می شود . به صورت خیلی نا متعارف ، در سازه های آ زمایشی تیر هاییاز جنس با مبو مشاهده شده وحتی شیشه هم درخرپاهای فضایی وجود داشته است، ولی اینموارد فقط د رمورد مجسمه ها به کارگرفته شده است. برای لوله ها و مقاطع ا ز فولادنرم و فولاد با درجه جاری شدن بالا ، برای اعضا ی شکل داده شده از نوار های فولادیبه صورت سرد و برای قسمت های ریخته گری شده از آهن گرافیت کروی استفاده می شود .ایناعضا اغلب به صورت گالوانیزه یا رنگ شده هستند . سیستم های شبکه های فضایی :بهاغراق ، امروزه صدها سیستم شبکه فضایی مختلف از زمانی که اولین نمونه آن ها در 50سا ل قبل به صورت تجاری مطرح شد ، توسعه یافته است. در سرتا سرجهان ، همه ساله سیستم های جدیدی به بازارمی آید.
نمونه هایی از این نوع سازه ها
به عنوان نمونه هایی از این نوع سازه ها در ایران ، پوشش مرقد مطهر امام و سقف چند غرفه نمایشگاه بین اللملی تهران را می توان نام برد . البته این نوع سازه پدیده خیلی جدیدی نیست ، زیرا گراهام بل طرحهایی از شبکه های منظم هندسی که کاربرد ساختمانی داشته باشد تهیه کرده بود . همچنین آلاچیقهای عشایر محلی ایران ، سبکی مانند این نوع سازه ها دارند ولی در دهه 60 میلادی بود که این نوع سازه ها به صورت موضوعی بین اللملی و قابل بحث مطرح شد به طوری که اولین کنفرانس بین اللملی سازه های فضایی ( فضاکار ) در سال 1966 در دانشگاه ساری انگستان برگزار شد .
یک نمونه جالب از سازه های دو لایه ، ساختمان نمایشگاه واقع در سائوپولو ، برزیل است که محوطه ای به مساحت 260 در 260 متر مربع را با تکیه بر 25 ستون و با استفاده از 48000 عضو لوله ای آلومینیومی پوشش می دهد . نمونه جالب دیگری از کاربرد سازه های فضاکار قابل جداشدن ، پارکینگ هیترو لندن است . این پارکینگ قابلیت تحمل 325 اتومبیل را داشته و استفاده از آن بسیار اقتصادی است . این را باطل می سازد . نمونه دیگر ، آشیانه هواپیما در لندن است که دهانه ای به طول 138 متر دارد . این سقف باید لوازمی به وزن حدود 700 تن را تحمل کند که 300 تن آن متحرک و شامل چندین دستگاه جرثقیل است که امکان تعمیرات و نگهداری هواپیما را به سهولت فراهم می آورد .
شهر هرمی 12 برابر هرم بزرگ جیزه خواهد بود و توانایی گنجایش 750000 نفر را خواهد داشت. در صورت ساخته شدن این سازه بزرگترین سازه ی ساخته شده به دست بشر بر روی زمین خواهد بود. هرم 2004 متر یا 6575 پا ارتفاع دارد و می تواند راه حلی برای کمبود مکان در توکیو باشد. سازه ی پیشنهاد شده به قدری بزرگ است که با مصالح موجود امروزی (به خاطر وزنشان) نمی توان آن را ساخت. این طرح نیازمند مصالح بسیار مقاوم و سبک وزنی چون نانوتیوب های کربن است. مساحت فونداسیون 8 کیلو متر مربع و زیربنا مساحتی حدود 25 کیلومتر مربع می باشد. هرم دارای 8 طبقه یا لایه است که طبقات اول تا چهارم مسکونی، اداری و طبقات پنجم تا هشتم تحقیقاتی، رفاهی و غیره می باشد. ارتفاع 250.5 متر است که در مجموع ارتفاع 2004 متری هرم را تشکیل می دهند. هرم خود از 55 هرم کوچکتر تشکیل شده که هر یک تقریبا برابر با هتل لوکسر لاس وگاس می باشد.
هرم به ناحیه های مسکونی، تجاری و رفاهی تقسیم بندی می شود که 50کیلومتر مربع آن 240000 واحد مسکونی برای 750000 نفر را در بر میگیرد و هر ساختمان انرژی مورد نیاز خود را خود به وسیله ی انرژی بادی و خورشیدی تامین می کند. 24کیلومتر مربع به ادارجات و ساختمان های تجاری که قابلیت استخدام 800000 نفر را دارا می باشد تخصیص داده می شود و 14 کیلو متر مربع باقی مانده امکانات رفاهی را تشکیل می دهد.
فونداسیون ترکیبی از 36 شمع با بتن مخصوص می باشد. به خاطر قرار گرفتن ژاپن بر روی کمربند آتش اقیانوس آرام قسمت خارجی هرم به صورت شبکه ی بازی از خرپاهای عظیم طراحی شده است. این خرپاها توسط میله هایی از جنس نانوتیوب های کربن ساخته می شوند که سازه را در مقابل بادهای شدید، زلزله ها و سونامی ها پایدار می سازد. خرپا ها توسط لایه ای از سلول های خورشیدی برای تامین انرژی لازم شهر پوشیده خواهند شد. روبوت های بزرگ وظیفه ی مونتاژ و سوار کردن خرپاها را بر عهده دارند و کیسه های هوا برای برافراشتن خرپاها استفاده می شوند که این طرح توسط آقای دانت بینی، آرشیتکت ایتالیایی، پیشنهاد شده است.
نقل و انتقال در داخل شهر توسط پیاده روهای متحرک، آسانسورهای مورب و یک سیستم ترانزیت سریع شخصی فراهم خواهد شد که همه ی این ها در داخل میله های خرپا ها جریان دارند. خانه ها و فضاهای اداری با آسمان خراشهای بلند 80 طبقه که از بالا و پایین معلق می باشند تامین می شوند. این برج ها توسط کابل های نانوتیوبی به گره های خرپاها وصل خواهند بود.
رفتار سازه ای
دو عامل ازمهمترین ملاحظات سازه ای درطراحی اعضای خرپای فضایی ، کمانش اعضای فشاری و اعضایمها ری جان ونیزطراحی گره ها برای تا ثیر وکارایی در انتقا ل نیروهای محوری بیناعضا و گره ها برای به حداقل رساندن تاثیر خمش ثا نویه است. نسبت دهانه به ا رتفاعبرای شرایط تکیه گاهی متفا وت :تعیین نسبت اقتصادی دهانه به ارتفاع برای سا زه ها یمشبک فضایی مشکل است ، چرا که آنها از شرایط تکیه گاهی ، نوع با رگذاری وتا حدزیادی ازسیستم مورد نظر تا ثیرمی پذیرند . زد ، اس ، ماکوسکی ا ظها ر د اشته کهنسبت دها نه به ا رتفاع ممکن ا ست ا ز 20 تا 40 ، بسته به صلبیت سیستم مورد استفادهتغییر کند . نسبت دهانه به ارتفاع بزرگ تر را در صورتی می توان به دست آورد که تمام( یا بیشتر ) گره های پیرامونی بر روی تکیه گاه قرار داشته باشند. این نسبت زمانیکه گره ها فقط درنزدیکی گوشه ها بر روی تکیه گاه ها نگه د اشته شده با شند ، بهحدود 15الی 20 کاهش می یابد .
انواع سازه های فضاکار
الف) شبکه های تخت : به ترکیب یک سیستم یک یا چند وجهی با لایه های واحد شبکه گفته می شود . شبکه مسطحترکیبی از یک دو وجهی که با تیرهای واحد متصل شده است می باشد . شبکه های تخت می توانند دارای یک ، دو یا سه و حتی چند لایه باشند ، ولی بیشتر به صورت دو لایه مورد استفاده قرار می گیرند. شبکه های دولایه از دو صفحه موازی که بوسیله عناصری به هم متصل گردیده اند تشکیل می شوند . یک نمونه استفاده از این شبکه ها در آشیانه هواپیما است . زمانی که اعضا در شبکه دولایه طویل شوند برای جلوگیری از خطرکمانش کردن از شبکه های سه لایه استفاده می شود و با توجه به اینکه نیمی از هزینه های سازه های فضاکار را پیوندها تشکیل می دهند این نوع سازه ها اغلب غیر اقتصادی است .نکته دیگری که در طراحی شبکه های دولایه و اکثر سازه های فضاکار باید در نظرگرفت این است که برای توزیع بهتر نیرو و کششی شدن آن ستون ها در داخل شبکه قرار می گیرند و ستون به چند گره متصل شود و بهتر است برای توزیع منظم نیرو در سازه ها در اطراف کنسول داشته باشیم .
ب) شبکه های چیلک : به شبکه ای که در یک جهت دارای انحنا باشد ، چلیک می گویند . این سازه بیشتر برای پوشش سطوح مستطیلی دالان مانند استفاده شده و بعضا فاقد ستون می باشند و روی لبه های چلیک که به تکیه گاه متصل است ، قرار می گیرند . چلیک ها دارای محور می باشند . اگر چلیک یک لایه باشد اتصالات به شکل صلب است . چلیک ها اغلب به شکل ترکیبی استفاده می شوند و تیرکمری نقش ترکیب کردن چلیک ها به یکدیگر را بازی می کنند . نکته ای که در طراحی این نوع سازه ها باید در نظرگرفت این است که انتهای چلیک باید قوی باشد و این تقویت را می شود بوسیله تیر ، و تیروستون و شکل خورشیدمانند انجام داد . انواع چلیک ها عبارتند از : چلیک اریبی ، چلیک لملا با مقاطع بیضی گونه ، سهمی گون ، هذلولی گون و...
انواع فرم های سازه های فضاکار
شناخت انواع فرم های متداول سازه های فضاکار جهت انتخاب زیباترین و به صرفه ترین فرم مطابق با نیازهای معماری بسیار حایز اهمیت است در زیر با چند نمونه از انواع فرمهای سازه های فضایی آشنا میشویم:
شبکه های تخت- چیلیک(قوسی) - گنبدی شکل – دیسکی – هرمی – سینوسی و تخت دو طرف شیب دار و شبکه های ترکیبی تخت وقوسی - تخت شیبدار وقوسی – نیم قوس - تخت و گنبد - و.....
مشخصات فایل
عنوان: پاورپوینت اعداد و معماری
قالب بندی: پاورپوینت
تعداد اسلاید:25
محتویات
فهرست