مشخصات فایل
عنوان:آثار و پیامدهای منفی فتنه 88
قالب بندی:word
تعداد صفحات:18
محتویات
مقدمه
آثار و تبعات منفی فتنه در بعد داخلی
حرمت شکنی و هجمه به ارزشها و باورهای دینی
ریزش نیروهای انقلاب و نظام
ایجاد شکاف در بین ملت
تحمیل هزینه های اقتصادی
زیر سوال بردن نهادهای قانونی با انجام اقدامات غیر قانونی
ساختار شگنی و القاء تشویش و تردیدهای ذهنی
آثار و تبعات منفی فتنه در بعد خارجی
تغییر رفتار و ادبیات آمریکا و غرب در قبال ایران
افزایش فشارها و تشدید تحریم ها
باج خواهی در پرونده هسته ای ایران
افزایش امید دشمن به بی ثبات سازی سیاسی و براندازی در ایران
رشد تحرکات ضد ایرانی کشورهای منطقه خلیج فارس
ایجاد نگرانی در حامیان و وفاداران به انقلاب اسلامی و نظام
نتیجه
مقدمه
پیروز انقلاب اسلامی ایران در سال 57 را باید سرآغاز یک تغییر و تحول اساسی در وضعیت و روند تحولات سیاسی در نظام بین الملل دانست. پدیده ای که رژیمهای سیاسی بشری موجود و مدعی حاکم بر نظام بین الملل را به چالش کشید. این پدیده، راه سوم و مدلی جدید را عرضه نمود و با فطرت الهی و پاک انسان، منطق رفتاری و غایت خلقت بشری سازگار است که همان مردم سالاری دینی است. در عین حال با مختصات مادیگرایانه و انسان محوری رژیمهای بشری ناسازگار و در تعارض بوده است. راز اصلی مناقشات و کشمکشهای موجود بین آنها را نیز باید در همین خصوصیت جستجو نمود. اکنون سی و چهار سال است که ملت بزرگ ایران در تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی شکوهمند خود و پیمودن فرآیند تکاملی آن، محکم و استوار ایستاده است و برای ارتقای نظام "مردم سالاری دینی" خود با حفظ همه مبانی و مختصات اصیل آن می کوشد. در واقع، با نگاهی به این دوران سخت و گاها پرالتهاب، باید گفت که تجربه مردم سالاری دینی در ایران، محصول عبور عزتمندانه و افتخار آمیز از چالشها و تهدیدات عدیده سخت، نیمه سخت و نرمی است که بیش از سه دهه با آنها دست و پنجه نرم می کند. البته باید اذعان نمود که هر کدام از آنها، به نسبت سطح و عمقی که داشتند، آسیبهایی را به نظام و مردم وارد کردند و هزینه هایی را نیز تحمیل نمودند. برخی آسیبها و هزینه ها، دامنه ای محدود داشته و برخی نیز آثار و پیامدهای درازمدتی برجای گذاشتند که در تهدیدات و فتنه های بعدی ایفای نقش کرده و به نوعی تاثیر گذار بودند.
اینکه گفته اند؛ گذشته چراغ راه آینده است، توصیه ای حکیمانه با نگرشی واقع بینانه به پدیده ها است برای کسانی که آموزهای آن را مدنظر قرار دهند و از عبرتهای آن پند بگیرند. براین اساس، بررسی آثار و پیامدها، به خاطر آموزه ها و عبرتهایی که پیش روی ما قرار می دهد، بسیار حائز اهمیت هستند.
از میان آسیبها، چالشها و تهدیدات سی و چند ساله گذشته، فتنه 88، از حیث ماهیت، ابعاد، گستره و عمق، عناصر و بازیگران، شیوه ها و ابزار، آثار و پیامدها، منحصر به فرد بوده است. فتنه 88 آزمونی بزرگ برای ملت ایران بود که درسها و عبرتهای زیادی را آموخت. در کنار فواید و آثار مثبتی که به دنبال داشت، تبعات و پیامدهای منفی نیز بر جای گذاشت و هزینه های بسیاری را تحمیل کرد که برخی از آنها جبران ناپذیر هستند. اعمال مجرمانه ای از سوی برخی عناصر که خود را متعلق به انقلاب و نظام می پنداشتند، اتفاق افتاد که در محکمه عدالت قابل بخشش نیست. بازخوانی هر کدام می تواند برای اهل بصیرت عبرت آموز باشد. در این گفتار، صرفا به برخی آثار و پیامدهای منفی فتنه در ابعاد داخلی و خارجی اشاره خواهد شد.
آثار و تبعات منفی فتنه در بعد داخلی: 1- حرمت شکنی و هجمه به ارزشها و باورهای دینی
یکی از پیامدهای فتنه 88، بازکردن فضای هجمه به ارزشهای دینی و ملی بود. عاشورا در فرهنگ ملی و دینی ایرانیان، از قداست بالایی برخوردار است. حرمت شکنی عاشورا در سال 88، دومین تجربه عناصر معاند انقلاب و نظام محسوب می شود. اولین بار در آبان 59 بود که مجموعه ای از گروههای ضدانقلاب، ملی گرا، ملی مذهبی ها و منافقین در حمایت از بنی صدر در مقابل انقلاب و نظام ایستادند و در روز عاشورا سوت و کف زدند. حضرت امام چند ماه بعد در واکنش به این حرمت شکنی فرمودند: مشت اینها باز شد که اینها از چه سنخ آزادی می خواهند، ... اینها خواستند که این منافقین هم آزاد بیایند توی مردم و بعد از یک سال دیگر بسیاری از جوانهای ما را منحرف کنند ... بی جهت نیست که در آن نطق های با اجتماع زیاد روز عاشورا سوت می زنند و کف می زنند، امام مظلوم ما به شهادت رسیده، روز شهادت امام مظلوم ما، پای نطق و سخنرانی یک نفر آدمی که با آنها دوست است، کف می زنند و سوت می کشند و آمریکا را از یاد می برند. خط این بود که اصلا امریکا منسی بشود. یک دسته شوروی را طرح می کردند تا آمریکا منسی بشود، یک دسته الله اکبر را کنار می گذاشتند، سوت می زدند و کف می زدند آن هم در روز عاشورا، خط این بود که این قضیه مرگ بر آمریکا منسی بشود.(صحیفه نور ج 15 ص 68 ، 13/4/60)
در فتنه 88 نیز مجموعه عناصر وابسته به همان گروهها، به کمک جریان دوم خرداد آمدند. اینکه چرا جریان دوم خرداد پس از حدود سه دهه، میزبانی همان گروههای حرمت شکن را برای تکرار حادثه با مختصاتی جدید و عمقی بیشتر بر عهده گرفت، به ماهیت و سابقه این جریان بر می گردد. یورش عناصر و طیفهایی از این جریان به باورها و ارزشهای دینی، ملی و عرفی جامعه، به سالهای دوره حضور آنها در عرصه قدرت سیاسی کشور برمی گردد. آنها با شعار اصلاح طلبی، مروج سکولاریسم در کشور و نفوذ آن در بدنه اجرایی نظام شدند. البته آنگونه که برخی از فعالان این جریان نیز اعتراف کردند، سکولاریسم دوره اصلاحات، ریشه در اشرافی گری دوره فن سالاران دارد. فن سالاران با فرصت و شرایط دوره پس از جنگ تحمیلی، مروج نوعی لیبرالیسم و رسوخ آن در بدنه اجرایی کشور شدند و فرهنگ تساهل، تسامح و اباحیگری را رایج و زمینه فاصله گرفتن از ارزشهای انقلابی و اسلامی و یا تحدّی به آن را فراهم نمودند. در دوره موسوم به اصلاحات، نوعی دگردیسی با مواجههی فرهنگی و رسانهای به مبانی فکری اسلام و انقلاب اسلامی آغاز شد. در نتیجه سیاستهای فرهنگی دولت اصلاحات، رسانه ها خصوصا جراید و نشریات زنجیره ای بی حمانه بر ارزشهای اسلامی، انقلابی، ملی و حتی عرفی تاختند.
تنها نمونه هایی از مطالب روزنامهها و جراید این دوره می باشند.
عاشورای 88 دست کم دو پیام را برجای گذاشت. اول اینکه، جریان دین ستیز مترصد هر فرصتی برای هجوم به ارزشهای دینی و تشکیک و تخریب باورهای اعتقادی مردم است. دوم اینکه، حرمت شکنی عاشورا در آبان 59، در دوره اصلاحات تئوریزه گردید و در دیماه 88، در حجم گسترده، با تعرض به نمادهای عاشورا، هجوم به عزاداران و سوت و کف، عملیاتی گردید. اگرچه حماسه ماندگار 9 دی، پاسخ قاطع ملت عاشورایی به دین ستیزان فتنه جو بود اما این موضوع را نمی توان نادیده گرفت که در واقع اقدام فتنه گران در عاشورای 88، زنده نگه داشتن آن حرمت شکنی و تزریق آن به افراد مریض و مستعد برای اتفاقات آینده بود.
2- ریزش نیروهای انقلاب و نظام
تجربه سه دهه پس از پیروزی انقلاب نشان داد که در مقاطع مختلف ریزشها و رویشهایی رخ داده است. بهترین دلیل و تحلیل ریزشها، این سخن حکیمانه است که "برخی افراد و گروهها، انقلاب و نظام را برای خود و منافع و اهداف گروه خود می خواستند و چون انتظارشان برآورده نشد، خود انزوایی اختیار کرده و از آن فاصله گرفتند و یا در جستجوی حق خودساخته و موهوم، در مقابل آن ایستادند". فتنه 88 نیز این پیامد را بدنبال داشت که بخشی از عناصر و نیروها به رغم دیدگاهها و اختلاف نظر و سلیقه های متفاوتی که داشتند، خود را در خدمت نظام می دانستند و سابقه انقلابی و اجرایی زیادی نیز در کارنامه خود ثبت کرده بودند، با موج فتنه ای که خود ایجاد کرده و یا حامی آن شدند، فروریختند و اعتبار و اعتماد گذشته خود را از دست دادند. برخی که عنوان جرم بر کار آنها صادق است، چنان بر انحراف خود اصرار دارند که باب بازگشت را شاید برای همیشه، بر خود بستند.
پیامد دیگر فتنه 88 در ریزش نیروها، به کسانی برمی گردد که با گذشت سه سال از ماجرا، هنوز سایه تردید را نتوانستند از خود دور کنند. برخی همچنان در چیستی و ماهیت رخدادهای پس از انتخابات مانده اند و به رغم همه شواهد و مدارک روشن، آن را فتنه نمی دانند. یا سران فتنه را در رفتار و پیگیری ادعاهای خود همچنان مستحق می پندارند. برخی از آنها در اظهارنظرها، خود را چنان به تجاهل می زنند که بنظر می رسد با عناصر و سران فتنه مشکل دارند و نمی خواهند که با ابراز نظر، خاطر آنها را مکدر نمایند.
البته آنچه مایه امیدواری است، موج رویشها در کنار ریزشها است. شاید این خصوصیت انقلاب اسلامی، اصالت نظام و ویژگی مردم وفادار و با بصیرت ایران است که همواره خلاء ریزشها را با ظرفیتهای مضاعف و روزآمدتر متناسب با نیاز انقلاب اسلامی و فرآیند تکاملی آن پر می کند.
3- ایجاد شکاف در بین ملت
فتنه 88 به مثابه تردیدهایی که برای بسیاری از خواص جامعه ایجاد کرد و شکاف و دو دستگی در آنها را دامن زد، در ابتدای فراخوانیهای خود بین اقشار مختلف مردم نیز همین کارکرد را به نوعی برجا گذاشت. لذا در اولین فراخوانی غیرقانونی در روز 25 خرداد در تهران، شاهد حضور هواداران موسوی در میدان انقلاب و خیابان آزادی بودیم. در انتهای این مراسم، آشوبگران تعدادی اتوبوس، بانک، موتوسیکلت و دیگر اموال عمومی و شخصی را به آتش کشیدند. عناصر سازماندهی شده هجوم وحشیانه ای را به مردم آغاز کردند و به ضرب و شتم مردم پرداختند. این اقدامات با تخریب اموال عمومی و دولتی، حمله به پایگاه نظامی بسیج، به آتش کشیدن مسجد، سردادن شعارهای ساختار شکن و ...، ادامه پیدا کرد. تعدادی از شهروندان نیز به ضرب گلولههای غیرسازمانی به شهادت رسیدند. خوشبختانه خیلی زود نقاب از چهره فتنه گران کنار زده شد و موج حمایتهای دشمنان خارجی و عناصر و گروههای ضدانقلاب، ماهیت فتنه و اهداف آنها را برملا ساخت. همین موضوع باعث گردید که جریان فتنه در فراخوانی های بعدی، نتواند مردم را به صحنه بیاورد. پیاده نظام آنها در حوادث بعدی صرفا به عناصر مخالف و معاند نظام منحصر گردید. در برخی از فراخوانها، تجمع آنها از چند صد نفر تجاوز نمی کرد و یا برخی نیز بی پاسخ می ماند. این روند سبب شد که گروهک منافقین و برخی گروههای ضدانقلاب فرامرزی، نیروهای بیشتری از هوادارن خود را فراخوان نموده و وارد صحنه کنند. آنچه که در ماههای بعد خصوصا در آبان و دیماه به خیابان آمدند و تلاش کردند آشوب و فتنه را زنده نگه دارند، بازماندگان همین گروههای ضدانقلاب بودند که با فراخوان سران فتنه و هدایت فرماندهان عملیاتی آن مدیریت می شدند. بی تردید، اولین اثری که آشوب و هرج و مرج بدنبال داشت، خدشه به امنیت ملی در محیط داخلی و وجهه نظام در محیط منطقه ای و بین المللی بود.
بهرحال، آن بخشی از مردم که به سه نامزده بازمانده در رقابت انتخاباتی 88 رای داده بودند و در 25 خرداد به آنها پاسخ مثبت دادند، برخی پشیمان شدند و به موج مردمی مقابله با جریان فتنه پیوشتند. برخی نیز سکوت را ترجیح دادند و در انتظار کنار رفتن غبار فتنه و روشن تر شدن ماهیت مناقشه، خود انزوایی پیشه کردند. نکته ای در این رابطه حائز اهمیت است، گسترش این دو دستگی و رسوخ دامنه شک و تردیدها، حتی به درون خانه و بین اعضای خانواده ها بود که آسیب ناشی از آن را نمی توان انکار کرد. این آسیب، حتی در میان سطوح مختلف افراد در ادارات، سازمانها و نهادها نیز قابل مشاهده بود.
یکی از کارکردها و آثار این شکاف در بین ملت، مخدوش کردن روحیه و وحدت ملی و خراش دادن اعتماد عمومی نسبت به نظام و کارآمدی آن بود. بدیهی است که هزینه ای که جریان فتنه از این ناحیه تحمیل کرد، بسیار سنگین بوده و بازسازی آن کار راحتی نخواهد بود. این دقیقا نادیده گرفتن وصیت آن عبد صالح خداوند و معمار بزرگ انقلاب است که فرمودند: بی تردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است ؛ و رمزپیروزی را ملت می داند و نسلهای آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن : انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی ؛ و اجتماع ملت درسراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد.(فرازی از وصیت نامه سیاسی الهی امام خمینی(ره))
مشخصات فایل
عنوان:آثار و پیامدهای منفی فتنه 88
قالب بندی:word
تعداد صفحات:18
محتویات
مقدمه
آثار و تبعات منفی فتنه در بعد داخلی
حرمت شکنی و هجمه به ارزشها و باورهای دینی
ریزش نیروهای انقلاب و نظام
ایجاد شکاف در بین ملت
تحمیل هزینه های اقتصادی
زیر سوال بردن نهادهای قانونی با انجام اقدامات غیر قانونی
ساختار شگنی و القاء تشویش و تردیدهای ذهنی
آثار و تبعات منفی فتنه در بعد خارجی
تغییر رفتار و ادبیات آمریکا و غرب در قبال ایران
افزایش فشارها و تشدید تحریم ها
باج خواهی در پرونده هسته ای ایران
افزایش امید دشمن به بی ثبات سازی سیاسی و براندازی در ایران
رشد تحرکات ضد ایرانی کشورهای منطقه خلیج فارس
ایجاد نگرانی در حامیان و وفاداران به انقلاب اسلامی و نظام
نتیجه
مقدمه
پیروز انقلاب اسلامی ایران در سال 57 را باید سرآغاز یک تغییر و تحول اساسی در وضعیت و روند تحولات سیاسی در نظام بین الملل دانست. پدیده ای که رژیمهای سیاسی بشری موجود و مدعی حاکم بر نظام بین الملل را به چالش کشید. این پدیده، راه سوم و مدلی جدید را عرضه نمود و با فطرت الهی و پاک انسان، منطق رفتاری و غایت خلقت بشری سازگار است که همان مردم سالاری دینی است. در عین حال با مختصات مادیگرایانه و انسان محوری رژیمهای بشری ناسازگار و در تعارض بوده است. راز اصلی مناقشات و کشمکشهای موجود بین آنها را نیز باید در همین خصوصیت جستجو نمود. اکنون سی و چهار سال است که ملت بزرگ ایران در تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی شکوهمند خود و پیمودن فرآیند تکاملی آن، محکم و استوار ایستاده است و برای ارتقای نظام "مردم سالاری دینی" خود با حفظ همه مبانی و مختصات اصیل آن می کوشد. در واقع، با نگاهی به این دوران سخت و گاها پرالتهاب، باید گفت که تجربه مردم سالاری دینی در ایران، محصول عبور عزتمندانه و افتخار آمیز از چالشها و تهدیدات عدیده سخت، نیمه سخت و نرمی است که بیش از سه دهه با آنها دست و پنجه نرم می کند. البته باید اذعان نمود که هر کدام از آنها، به نسبت سطح و عمقی که داشتند، آسیبهایی را به نظام و مردم وارد کردند و هزینه هایی را نیز تحمیل نمودند. برخی آسیبها و هزینه ها، دامنه ای محدود داشته و برخی نیز آثار و پیامدهای درازمدتی برجای گذاشتند که در تهدیدات و فتنه های بعدی ایفای نقش کرده و به نوعی تاثیر گذار بودند.
اینکه گفته اند؛ گذشته چراغ راه آینده است، توصیه ای حکیمانه با نگرشی واقع بینانه به پدیده ها است برای کسانی که آموزهای آن را مدنظر قرار دهند و از عبرتهای آن پند بگیرند. براین اساس، بررسی آثار و پیامدها، به خاطر آموزه ها و عبرتهایی که پیش روی ما قرار می دهد، بسیار حائز اهمیت هستند.
از میان آسیبها، چالشها و تهدیدات سی و چند ساله گذشته، فتنه 88، از حیث ماهیت، ابعاد، گستره و عمق، عناصر و بازیگران، شیوه ها و ابزار، آثار و پیامدها، منحصر به فرد بوده است. فتنه 88 آزمونی بزرگ برای ملت ایران بود که درسها و عبرتهای زیادی را آموخت. در کنار فواید و آثار مثبتی که به دنبال داشت، تبعات و پیامدهای منفی نیز بر جای گذاشت و هزینه های بسیاری را تحمیل کرد که برخی از آنها جبران ناپذیر هستند. اعمال مجرمانه ای از سوی برخی عناصر که خود را متعلق به انقلاب و نظام می پنداشتند، اتفاق افتاد که در محکمه عدالت قابل بخشش نیست. بازخوانی هر کدام می تواند برای اهل بصیرت عبرت آموز باشد. در این گفتار، صرفا به برخی آثار و پیامدهای منفی فتنه در ابعاد داخلی و خارجی اشاره خواهد شد.
آثار و تبعات منفی فتنه در بعد داخلی: 1- حرمت شکنی و هجمه به ارزشها و باورهای دینی
یکی از پیامدهای فتنه 88، بازکردن فضای هجمه به ارزشهای دینی و ملی بود. عاشورا در فرهنگ ملی و دینی ایرانیان، از قداست بالایی برخوردار است. حرمت شکنی عاشورا در سال 88، دومین تجربه عناصر معاند انقلاب و نظام محسوب می شود. اولین بار در آبان 59 بود که مجموعه ای از گروههای ضدانقلاب، ملی گرا، ملی مذهبی ها و منافقین در حمایت از بنی صدر در مقابل انقلاب و نظام ایستادند و در روز عاشورا سوت و کف زدند. حضرت امام چند ماه بعد در واکنش به این حرمت شکنی فرمودند: مشت اینها باز شد که اینها از چه سنخ آزادی می خواهند، ... اینها خواستند که این منافقین هم آزاد بیایند توی مردم و بعد از یک سال دیگر بسیاری از جوانهای ما را منحرف کنند ... بی جهت نیست که در آن نطق های با اجتماع زیاد روز عاشورا سوت می زنند و کف می زنند، امام مظلوم ما به شهادت رسیده، روز شهادت امام مظلوم ما، پای نطق و سخنرانی یک نفر آدمی که با آنها دوست است، کف می زنند و سوت می کشند و آمریکا را از یاد می برند. خط این بود که اصلا امریکا منسی بشود. یک دسته شوروی را طرح می کردند تا آمریکا منسی بشود، یک دسته الله اکبر را کنار می گذاشتند، سوت می زدند و کف می زدند آن هم در روز عاشورا، خط این بود که این قضیه مرگ بر آمریکا منسی بشود.(صحیفه نور ج 15 ص 68 ، 13/4/60)
در فتنه 88 نیز مجموعه عناصر وابسته به همان گروهها، به کمک جریان دوم خرداد آمدند. اینکه چرا جریان دوم خرداد پس از حدود سه دهه، میزبانی همان گروههای حرمت شکن را برای تکرار حادثه با مختصاتی جدید و عمقی بیشتر بر عهده گرفت، به ماهیت و سابقه این جریان بر می گردد. یورش عناصر و طیفهایی از این جریان به باورها و ارزشهای دینی، ملی و عرفی جامعه، به سالهای دوره حضور آنها در عرصه قدرت سیاسی کشور برمی گردد. آنها با شعار اصلاح طلبی، مروج سکولاریسم در کشور و نفوذ آن در بدنه اجرایی نظام شدند. البته آنگونه که برخی از فعالان این جریان نیز اعتراف کردند، سکولاریسم دوره اصلاحات، ریشه در اشرافی گری دوره فن سالاران دارد. فن سالاران با فرصت و شرایط دوره پس از جنگ تحمیلی، مروج نوعی لیبرالیسم و رسوخ آن در بدنه اجرایی کشور شدند و فرهنگ تساهل، تسامح و اباحیگری را رایج و زمینه فاصله گرفتن از ارزشهای انقلابی و اسلامی و یا تحدّی به آن را فراهم نمودند. در دوره موسوم به اصلاحات، نوعی دگردیسی با مواجههی فرهنگی و رسانهای به مبانی فکری اسلام و انقلاب اسلامی آغاز شد. در نتیجه سیاستهای فرهنگی دولت اصلاحات، رسانه ها خصوصا جراید و نشریات زنجیره ای بی حمانه بر ارزشهای اسلامی، انقلابی، ملی و حتی عرفی تاختند.
تنها نمونه هایی از مطالب روزنامهها و جراید این دوره می باشند.
عاشورای 88 دست کم دو پیام را برجای گذاشت. اول اینکه، جریان دین ستیز مترصد هر فرصتی برای هجوم به ارزشهای دینی و تشکیک و تخریب باورهای اعتقادی مردم است. دوم اینکه، حرمت شکنی عاشورا در آبان 59، در دوره اصلاحات تئوریزه گردید و در دیماه 88، در حجم گسترده، با تعرض به نمادهای عاشورا، هجوم به عزاداران و سوت و کف، عملیاتی گردید. اگرچه حماسه ماندگار 9 دی، پاسخ قاطع ملت عاشورایی به دین ستیزان فتنه جو بود اما این موضوع را نمی توان نادیده گرفت که در واقع اقدام فتنه گران در عاشورای 88، زنده نگه داشتن آن حرمت شکنی و تزریق آن به افراد مریض و مستعد برای اتفاقات آینده بود.
2- ریزش نیروهای انقلاب و نظام
تجربه سه دهه پس از پیروزی انقلاب نشان داد که در مقاطع مختلف ریزشها و رویشهایی رخ داده است. بهترین دلیل و تحلیل ریزشها، این سخن حکیمانه است که "برخی افراد و گروهها، انقلاب و نظام را برای خود و منافع و اهداف گروه خود می خواستند و چون انتظارشان برآورده نشد، خود انزوایی اختیار کرده و از آن فاصله گرفتند و یا در جستجوی حق خودساخته و موهوم، در مقابل آن ایستادند". فتنه 88 نیز این پیامد را بدنبال داشت که بخشی از عناصر و نیروها به رغم دیدگاهها و اختلاف نظر و سلیقه های متفاوتی که داشتند، خود را در خدمت نظام می دانستند و سابقه انقلابی و اجرایی زیادی نیز در کارنامه خود ثبت کرده بودند، با موج فتنه ای که خود ایجاد کرده و یا حامی آن شدند، فروریختند و اعتبار و اعتماد گذشته خود را از دست دادند. برخی که عنوان جرم بر کار آنها صادق است، چنان بر انحراف خود اصرار دارند که باب بازگشت را شاید برای همیشه، بر خود بستند.
پیامد دیگر فتنه 88 در ریزش نیروها، به کسانی برمی گردد که با گذشت سه سال از ماجرا، هنوز سایه تردید را نتوانستند از خود دور کنند. برخی همچنان در چیستی و ماهیت رخدادهای پس از انتخابات مانده اند و به رغم همه شواهد و مدارک روشن، آن را فتنه نمی دانند. یا سران فتنه را در رفتار و پیگیری ادعاهای خود همچنان مستحق می پندارند. برخی از آنها در اظهارنظرها، خود را چنان به تجاهل می زنند که بنظر می رسد با عناصر و سران فتنه مشکل دارند و نمی خواهند که با ابراز نظر، خاطر آنها را مکدر نمایند.
البته آنچه مایه امیدواری است، موج رویشها در کنار ریزشها است. شاید این خصوصیت انقلاب اسلامی، اصالت نظام و ویژگی مردم وفادار و با بصیرت ایران است که همواره خلاء ریزشها را با ظرفیتهای مضاعف و روزآمدتر متناسب با نیاز انقلاب اسلامی و فرآیند تکاملی آن پر می کند.
3- ایجاد شکاف در بین ملت
فتنه 88 به مثابه تردیدهایی که برای بسیاری از خواص جامعه ایجاد کرد و شکاف و دو دستگی در آنها را دامن زد، در ابتدای فراخوانیهای خود بین اقشار مختلف مردم نیز همین کارکرد را به نوعی برجا گذاشت. لذا در اولین فراخوانی غیرقانونی در روز 25 خرداد در تهران، شاهد حضور هواداران موسوی در میدان انقلاب و خیابان آزادی بودیم. در انتهای این مراسم، آشوبگران تعدادی اتوبوس، بانک، موتوسیکلت و دیگر اموال عمومی و شخصی را به آتش کشیدند. عناصر سازماندهی شده هجوم وحشیانه ای را به مردم آغاز کردند و به ضرب و شتم مردم پرداختند. این اقدامات با تخریب اموال عمومی و دولتی، حمله به پایگاه نظامی بسیج، به آتش کشیدن مسجد، سردادن شعارهای ساختار شکن و ...، ادامه پیدا کرد. تعدادی از شهروندان نیز به ضرب گلولههای غیرسازمانی به شهادت رسیدند. خوشبختانه خیلی زود نقاب از چهره فتنه گران کنار زده شد و موج حمایتهای دشمنان خارجی و عناصر و گروههای ضدانقلاب، ماهیت فتنه و اهداف آنها را برملا ساخت. همین موضوع باعث گردید که جریان فتنه در فراخوانی های بعدی، نتواند مردم را به صحنه بیاورد. پیاده نظام آنها در حوادث بعدی صرفا به عناصر مخالف و معاند نظام منحصر گردید. در برخی از فراخوانها، تجمع آنها از چند صد نفر تجاوز نمی کرد و یا برخی نیز بی پاسخ می ماند. این روند سبب شد که گروهک منافقین و برخی گروههای ضدانقلاب فرامرزی، نیروهای بیشتری از هوادارن خود را فراخوان نموده و وارد صحنه کنند. آنچه که در ماههای بعد خصوصا در آبان و دیماه به خیابان آمدند و تلاش کردند آشوب و فتنه را زنده نگه دارند، بازماندگان همین گروههای ضدانقلاب بودند که با فراخوان سران فتنه و هدایت فرماندهان عملیاتی آن مدیریت می شدند. بی تردید، اولین اثری که آشوب و هرج و مرج بدنبال داشت، خدشه به امنیت ملی در محیط داخلی و وجهه نظام در محیط منطقه ای و بین المللی بود.
بهرحال، آن بخشی از مردم که به سه نامزده بازمانده در رقابت انتخاباتی 88 رای داده بودند و در 25 خرداد به آنها پاسخ مثبت دادند، برخی پشیمان شدند و به موج مردمی مقابله با جریان فتنه پیوشتند. برخی نیز سکوت را ترجیح دادند و در انتظار کنار رفتن غبار فتنه و روشن تر شدن ماهیت مناقشه، خود انزوایی پیشه کردند. نکته ای در این رابطه حائز اهمیت است، گسترش این دو دستگی و رسوخ دامنه شک و تردیدها، حتی به درون خانه و بین اعضای خانواده ها بود که آسیب ناشی از آن را نمی توان انکار کرد. این آسیب، حتی در میان سطوح مختلف افراد در ادارات، سازمانها و نهادها نیز قابل مشاهده بود.
یکی از کارکردها و آثار این شکاف در بین ملت، مخدوش کردن روحیه و وحدت ملی و خراش دادن اعتماد عمومی نسبت به نظام و کارآمدی آن بود. بدیهی است که هزینه ای که جریان فتنه از این ناحیه تحمیل کرد، بسیار سنگین بوده و بازسازی آن کار راحتی نخواهد بود. این دقیقا نادیده گرفتن وصیت آن عبد صالح خداوند و معمار بزرگ انقلاب است که فرمودند: بی تردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است ؛ و رمزپیروزی را ملت می داند و نسلهای آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن : انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی ؛ و اجتماع ملت درسراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد.(فرازی از وصیت نامه سیاسی الهی امام خمینی(ره))