قسمتی از متن
متن وصیت نامه سیاسی الهی حضرت امام خمینی (ره)
بسم الله الرحمن الرحیم
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم : انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی؛ فانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض .
الحمدلله و سبحانک؛ اللهم صل علی محمد و آله مظاهر جمالک و جلالک و خزائن اسرار کتابک الذی تجلی فیه الاحدیه بجمیع اسمائک حتی المستاثر منها الذی لایعلمه غیرک؛ و اللعن علی ظالمیهم اصل الشجره الخبیثه .
و بعد، اینجانب مناسب می دانم که شمه ای کوتاه و قاصر در باب "ثقلین" تذکر دهم؛ نه از حیث مقامات غیبی و معنوی و عرفانی، که قلم مثل منی عاجز است از جسارت در مرتبه ای که عرفان آن بر تمام دایره وجود، از ملک تا ملکوت اعلی و از آنجا تا لاهوت و آنچه در فهم من و تو ناید، سنگین و تحمل آن فوق طاقت، اگر نگویم ممتنع است؛ و نه از آنچه بر بشریت گذشته است، از مهجور بودن از حقایق مقام والای "ثقل اکبر" و "ثقل کبیر" که از هر چیز اکبر است جز ثقل اکبر که اکبر مطلق است؛ و نه از آنچه گذشته است بر این دو ثقل از دشمنان خدا و طاغوتیان بازیگر که شمارش آن برای مثل منی میسر نیست با قصور اطلاع و وقت محدود؛ بلکه مناسب دیدم اشاره ای گذرا و بسیار کوتاه از آنچه بر این دو ثقل گذشته است بنمایم .
شاید جمله لن یفترقا حتی یردا علی الحوض اشاره باشد بر اینکه بعد از وجودمقدس رسول الله - صلی الله علیه و آله و سلم - هرچه بر یکی از این دو گذشته است بر دیگری گذشته است و مهجوریت هر یک مهجوریت دیگری است ، تاآنگاه که این دو مهجور بر رسول خدا در "حوض " وارد شوند. و آیا این "حوض " مقام اتصال کثرت به وحدت است و اضمحلال قطرات در دریااست ، یا چیز دیگر که به عقل و عرفان بشر راهی ندارد. و باید گفت آن ستمی که از طاغوتیان بر این دو ودیعه رسول اکرم - صلی الله علیه و آله و سلم - گذشته ،بر امت مسلمان بلکه بر بشریت گذشته است که قلم از آن عاجز است .
و ذکر این نکته لازم است که حدیث "ثقلین " متواتر بین جمیع مسلمین است و در کتب اهل سنت از "صحاح ششگانه " تا کتب دیگر آنان ، با الفاظ مختلفه و موارد مکرره از پیغمبر اکرم - صلی الله علیه و آله و سلم - به طور متواترنقل شده است . و این حدیث شریف حجت قاطع است بر جمیع بشر بویژه مسلمانان مذاهب مختلف ؛ و باید همه مسلمانان که حجت بر آنان تمام است جوابگوی آن باشند؛ و اگر عذری برای جاهلان بیخبر باشد برای علمای مذاهب نیست .
اکنون ببینیم چه گذشته است بر کتاب خدا، این ودیعه الهی و ماترک پیامبراسلام - صلی الله علیه و آله و سلم - مسائل اسف انگیزی که باید برای آن خون گریه کرد، پس از شهادت حضرت علی "ع " شروع شد. خودخواهان و طاغوتیان ،قرآن کریم را وسیله ای کردند برای حکومتهای ضد قرآنی ؛ و مفسران حقیقی قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسر قرآن را از پیامبر اکرم - صلی الله علیه وآله و سلم - دریافت کرده بودند و ندای انی تارک فیکم الثقلان در گوششان بود با بهانه های مختلف و توطئه های از پیش تهیه شده ، آنان را عقب زده و باقرآن ، در حقیقت قرآن را - که برای بشریت تا ورود به حوض بزرگترین دستور زندگانی مادی و معنوی بود و است - از صحنه خارج کردند؛ و بر حکومت عدل الهی - که یکی از آرمانهای این کتاب مقدس بوده و هست - خط بطلان کشیدندو انحراف از دین خدا و کتاب و سنت الهی را پایه گذاری کردند، تا کار به جایی رسید که قلم از شرح آن شرمسار است .
و هرچه این بنیان کج به جلو آمد کجیها و انحرافها افزون شد تا آنجا که قرآن کریم را که برای رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان بلکه عائله بشری ، ازمقام شامخ احدیت به کشف تام محمدی "ص " تنزل کرد که بشریت را به آنچه باید برسند برساند و این ولیده "علم الاسما" را از شر شیاطین و طاغوتهارها سازد و جهان را به قسط و عدل رساند و حکومت را به دست اولیاالله ،معصومین - علیهم صلوات الاولین و الاخرین - بسپارد تا آنان به هر که صلاح بشریت است بسپارند - چنان از صحنه خارج نمودند که گویی نقشی برای هدایت ندارد و کار به جایی رسید که نقش قرآن به دست حکومتهای جائر وآخوندهای خبیث بدتر از طاغوتیان وسیله ای برای اقامه جور و فساد و توجیه ستمگران و معاندان حق تعالی شد. و مع الاسف به دست دشمنان توطئه گر ودوستان جاهل ، قرآن این کتاب سرنوشت ساز، نقشی جز در گورستانها و مجالس مردگان نداشت و ندارد و آنکه باید وسیله جمع مسلمانان و بشریت و کتاب زندگی آنان باشد، وسیله تفرقه و اختلاف گردید و یا بکلی از صحنه خارج شد،که دیدیم اگر کسی دم از حکومت اسلامی برمی آورد و از سیاست ، که نقش بزرگ اسلام و رسول بزرگوار - صلی الله علیه و آله و سلم - و قرآن و سنت مشحون آن است ، سخن می گفت گویی بزرگترین معصیت را مرتکب شده ؛ وکلمه "آخوند سیاسی " موازن با آخوند بی دین شده بود و اکنون نیز هست .
و اخیرا قدرتهای شیطانی بزرگ به وسیله حکومتهای منحرف خارج ازتعلیمات اسلامی ، که خود را به دروغ به اسلام بسته اند، برای محو قرآن و تثبیت مقاصد شیطانی ابرقدرتها قرآن را با خط زیبا طبع می کنند و به اطراف می فرستند
و با این حیله شیطانی قرآن را از صحنه خارج می کنند. ما همه دیدیم قرآنی راکه محمدرضا خان پهلوی طبع کرد و عده ای را اغفال کرد و بعض آخوندهای بیخبر از مقاصد اسلامی هم مداح او بودند. و می بینیم که ملک فهد هر سال مقدار زیادی از ثروتهای بی پایان مردم را صرف طبع قرآن کریم و محال تبلیغات مذهب ضد قرآنی می کند و وهابیت ، این مذهب سراپا بی اساس و خرافاتی راترویج می کند؛ و مردم و ملتهای غافل را سوق به سوی ابرقدرتها می دهد و ازاسلام عزیز و قرآن کریم برای هدم اسلام و قرآن بهره برداری می کند.
ما مفتخریم و ملت عزیز سرتاپا متعهد به اسلام و قرآن مفتخر است که پیرومذهبی است که می خواهد حقایق قرآنی ، که سراسر آن از وحدت بین مسلمین بلکه بشریت دم می زند، از مقبره ها و گورستانها نجات داده و به عنوان بزرگترین نسخه نجات دهنده بشر از جمیع قیودی که بر پای و دست و قلب و عقل اوپیچیده است و او را به سوی فنا و نیستی و بردگی و بندگی طاغوتیان می کشاندنجات دهد.
و ما مفتخریم که پیرو مذهبی هستیم که رسول خدا موسس آن به امر خداوندتعالی بوده ، و امیرالمومنین علی بن ابیطالب ، این بنده رها شده از تمام قیود،مامور رها کردن بشر از تمام اغلال و بردگیها است .
ما مفتخریم که کتاب نهج البلاغه که بعد از قرآن بزرگترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهایی بخش بشر است و دستورات معنوی وحکومتی آن بالاترین راه نجات است ، از امام معصوم ما است .
ما مفتخریم که ائمه معصومین ، از علی بن ابیطالب گرفته تا منجی بشرحضرت مهدی صاحب زمان - علیهم آلاف التحیات والسلام - که به قدرت خداوند قادر، زنده و ناظر امور است ائمه ما هستند.
ما مفتخریم که ادعیه حیاتبخش که او را "قرآن صاعد" می خوانند از ائمه معصومین ما است . ما به "مناجات شعبانیه " امامان و "دعای عرفات "حسین بن علی - علیهما السلام - و "صحیفه سجادیه " این زبور آل محمد و"صحیفه فاطمیه " که کتاب الهام شده از جانب خداوند تعالی به زهرای مرضیه است از ما است .
ما مفتخریم که "باقرالعلوم " بالاترین شخصیت تاریخ است و کسی جزخدای تعالی و رسول - صلی الله علیه و آله - و ائمه معصومین - علیهم السلام -مقام او را درک نکرده و نتوانند درک کرد، از ما است .
و ما مفتخریم که مذهب ما "جعفری " است که فقه ما که دریای بی پایان است ،یکی از آثار اوست . و ما مفتخریم به همه ائمه معصومین - علیهم صلوات الله - ومتعهد به پیروی آنانیم .
ما مفتخریم که ائمه معصومین ما - صلوات الله و سلامه علیهم - در راه تعالی دین اسلام و در راه پیاده کردن قرآن کریم که تشکیل حکومت عدل یکی ازابعاد آن است ، در حبس و تبعید به سر برده و عاقبت در راه براندازی حکومتهای جائرانه و طاغوتیان زمان خود شهید شدند. و ما امروز مفتخریم که می خواهیم مقاصد قرآن و سنت را پیاده کنیم و اقشار مختلفه ملت ما در این راه بزرگ سرنوشت ساز سر از پا نشناخته ، جان و مال و عزیزان خود را نثار راه خدامی کنند.
ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و کلان در صحنه های فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر، و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند؛ و آنان که توان جنگ دارند، درآموزش نظامی که برای دفاع از اسلام و کشور اسلامی از واجبات مهم است شرکت ، و از محرومیتهایی که توطئه دشمنان و ناآشنایی دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آنها بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتی که دشمنان برای منافع خود به دست نادانان و بعضی آخوندهای بی اطلاع از مصالح مسلمین به وجود آورده بودند، خارج نموده اند؛ و آنان که توان جنگ ندارند، در خدمت پشت جبهه به نحوارزشمندی که دل ملت را از شوق و شعف به لرزه درمی آورد و دل دشمنان وجاهلان بدتر از دشمنان را از خشم و غضب می لرزاند، اشتغال دارند. و ما مکرردیدیم که زنان بزرگواری زینب گونه - علیها سلام الله - فریاد می زنند که فرزندان خود را از دست داده و در راه خدای تعالی و اسلام عزیز از همه چیز خودگذشته و مفتخرند به این امر؛ و می دانند آنچه به دست آورده اند بالاتر از جنات نعیم است ، چه رسد به متاع ناچیز دنیا.
و ملت ما بلکه ملتهای اسلامی و مستضعفان جهان مفتخرند به اینکه دشمنان آنان که دشمنان خدای بزرگ و قرآن کریم و اسلام عزیزند، درندگانی هستند که از هیچ جنایت و خیانتی برای مقاصد شوم جنایتکارانه خود دست نمی کشند وبرای رسیدن به ریاست و مطامع پست خود دوست و دشمن را نمی شناسند. و درراس آنان امریکا این تروریست بالذات دولتی است که سرتاسر جهان را به آتش کشیده و هم پیمان او صهیونیست جهانی است که برای رسیدن به مطامع خود جنایاتی مرتکب می شود که قلمها از نوشتن و زبانها از گفتن آن شرم دارند؛ و خیال ابلهانه "اسرائیل بزرگ "! آنان را به هر جنایتی می کشاند. وملتهای اسلامی و مستضعفان جهان مفتخرند که دشمنان آنها حسین اردنی این جنایت پیشه دوره گرد، و حسن و حسنی مبارک هم آخور با اسرائیل جنایتکارند و در راه خدمت به امریکا و اسرائیل از هیچ خیانتی به ملتهای خود رویگردان نیستند. و ما مفتخریم که دشمن ما صدام عفلقی است که دوست ودشمن او را به جنایتکاری و نقض حقوق بین المللی و حقوق بشر می شناسند وهمه می دانند که خیانتکاری او به ملت مظلوم عراق و شیخ نشینان خلیج ، کمتر ازخیانت به ملت ایران نباشد. و ما و ملتهای مظلوم دنیا مفتخریم که رسانه های گروهی و دستگاههای تبلیغات جهانی ، ما و همه مظلومان جهان را به هر جنایت و خیانتی که ابرقدرتهای جنایتکار دستور می دهند متهم می کنند. کدام افتخار بالاتر و والاتراز اینکه امریکا با همه ادعاهایش و همه ساز و برگهای جنگی اش و آنهمه دولتهای سرسپرده اش و به دست داشتن ثروتهای بی پایان ملتهای مظلوم عقب افتاده و در دست داشتن تمام رسانه های گروهی ، در مقابل ملت غیور ایران و کشور حضرت بقیه الله - ارواحنا لمقدمه الفدا - آنچنان وامانده و رسوا شده است که نمی داند به که متوسل شود! و رو به هر کس می کند جواب رد می شنود!و این نیست جز به مددهای غیبی حضرت باری تعالی - جلت عظمته - که ملتهارا بویژه ملت ایران اسلامی را بیدار نموده و از ظلمات ستمشاهی به نور اسلام هدایت نموده .
من اکنون به ملتهای شریف ستمدیده و به ملت عزیز ایران توصیه می کنم که از این راه مستقیم الهی که نه به شرق ملحد و نه به غرب ستمگر کافر وابسته است ، بلکه به صراطی که خداوند به آنها نصیب فرموده است محکم و استوار ومتعهد و پایدار پایبند بوده ، و لحظه (ای) از شکر این نعمت غفلت نکرده ودستهای ناپاک عمال ابرقدرتها، چه عمال خارجی و چه عمال داخلی بدتر ازخارجی ، تزلزلی در نیت پاک و اراده آهنین آنان رخنه نکند؛ و بدانند که هرچه رسانه های گروهی عالم و قدرتهای شیطانی غرب و شرق اشتلم می زنند دلیل برقدرت الهی آنان است و خداوند بزرگ سزای آنان را هم در این عالم و هم درعوالم دیگر خواهد داد. "انه ولی النعم و بیده ملکوت کل شی ء".
و . . .
مشخصات فایل
عنوان:انقلاب اسلامی و نقش تاریخساز امام خمینی(ره) در تولید قدرت نرم
قالب بندی:word
تعداد صفحات:28
محتویات
چکیده
پیشینه و بایستههای تاریخی
نکاتی درباره قدرت نرم
امام خمینی(ره) و بازتولید قدرت نرم
اعتقاد امام به تحصیل و کسب قدرت
عنصر بیدارسازی و آگاهیبخشی
بهرهگیری از اسلام و آموزههای دینی
تزریق روح خودباوری و اعتماد به نفس در ملتها
احیاء روح جهاد و شهادت
اعتقاد به مردم و ایجاد وحدت کلمه
نتیجهگیری
منابع
انقلاب اسلامی و نقش تاریخساز امام خمینی(ره) در تولید قدرت نرم
چکیده
شکلگیری قدرت نرم در انقلاب اسلامی از ابعاد و زوایای مختلف قابل بحث و بررسی است. اینکه چگونه امام به عنوان پیرمردی یکه و تنها و در تبعید توانستند با بسیج سیاسی فراگیر و فراطبقاتی، آن هم در جامعهای که روح تفرد و فردگرایی منفی حکمفرما بود چنان قدرتی را ایجاد کنند که به طور همزمان بساط نظام سلطنتی2500 ساله شاهنشاهی را در هم نوردیده، به سلطه همهجانبه و فراگیر امریکا در این کشور خاتمه دهد از جهات مختلف قابل تأمل است. بسیاری از اندیشمندان و صاحبنظران انقلابات اجتماعی در مورد ابعاد مختلف انقلاب اسلامی و سرعت حرکت چنین پدیدهای در شگفتند که در مدتی اندک توانست به سلطهگریهای امریکا در ایران پایان داده، قویترین رژیم خاورمیانه را ساقط نماید. این مسئله، به یقین حاکی از قدرت بسیجکنندگی امام خمینی(ره) بوده است. در واقع، قدرت نرم، ابعاد و ماهیت انقلاب اسلامی و آموزههای دینی آن با گسترة انسانشناسانه، هستیشناسانه و معرفتشناسانه از ابعاد قدرت نرم مورد نظر ژوزف نای و دیگر اندیشمندان غربی متفاوت است. امام خمینی(ره) با اتکال به خدا، اعتماد به نفس و اعتقاد به مردم در طی یک دهه و نیم مبارزة رسمی خود به حاکمیت استبداد داخلی و استعمار خارجی در ایران پایان دادند. ایشان با ارتباط مستمر و آگاهیبخش خود با توده مردم – حتی در دوران تبعید – مشروعیتزدایی از رژیم سلطنتی و امریکا، بهرهگیری از اسطورههای صبر و مقاومت و جهاد و شهادت همچون حضرت امیر(ع) و سیدالشهداء، احیاء روح جهاد و شهادت، پیریزی روح تکلیفگرایی، حمایت از محرومین و مظلومین و... با ایجاد انقلاب درونی و معنوی در تودههای متفرد و پراکنده، انقلابی تاریخساز و تمدنآفرین را رقم زدند؛ انقلابی که پشتوانه آن قدرت نرم مبتنی بر آموزههای دینی و نه از نوع اقناع و اغوای مورد نظر ژوزف نای بود. این مقاله ابعاد مختلف جوشش قدرت نرم را از دیدگاه امام خمینی(ره) مورد بررسی قرار داده است.
واژگان کلیدی: امام خمینی(ره)، انقلاب اسلامی، قدرت نرم، منابع قدرت نرم.
پیشینه و بایستههای تاریخی
انقلاب اسلامی در بستر و شرایطی از تاریخ بشری اتفاق افتاد که فردهالیدی[1] از آن به معمایی متناقص و میشل فوکو به روح جهان بی روح و امید جهان ناامید[2] تعبیر کردند (هالیدی، 1364؛ فوکو، 1379).
البته تعابیر بسیار زیاد دیگری که حاکی از شگفتیهای انقلاب اسلامی در ابعاد گوناگون آن است از نویسندگان، اندیشمندان، سیاستمداران و مورخین وجود دارد (محمدی، ؟؟؟) که پرداختن بدانها در این مقاله مقدور نیست. بستر مکانی وقوع انقلاب اسلامی کشور ایران تحت حاکمیت سلطنت پهلوی بود؛ رژیمی که تمام ابعاد وجودی قدرت سختافزاری را با خود به همراه داشت[3].
به تعبیر آبراهامیان[4] ارتش و نیروهای مسلح، سازمان اطلاعات و امنیت (ساواک)، دربار، نفت و درامدهای نفتی، و حمایت امریکا و غرب همگی ذهنیت و فضایی شکستناپذیر را برای مخالفین داخلی و خارجی شاه پدید آورده بود (آبراهامیان، 1377). دو متغیر اتکاء رژیم به نفت و درامدهای نفتی و حمایت خارجی به ویژه امریکا از شاه زمینهساز خودمختاری شاه و بیتوجهی او به حساسیتهای جامعه شده بود. "گازیوروسکی" نویسنده معروف امریکایی با اشاره به خودمختاری[5] شاه در ارتباط با دو عنصر نفت و حمایت امریکا تصریح دارد که شاه بدون توجه به حساسیتها و مخالفتهای جامعه، مردم، نیروها و طبقات اجتماعی مختلف برنامههای خود را دنبال مینمود و خود را مافوق همه نیروهای یاد شده میدانست. از سوی دیگر هرچند سرکوبی مخالفین به ویژه بعد از سال 1332 از راهبردهای رژیم شاه بود، لیکن در بعد خارجی، رژیم به شدت وابسته به امریکا بود. وی رابطه ایران و امریکا را یک رابطه ناسالم و غیرمتعارف یا حامی – وابسته[6] ذکر نموده[7] است (1371). او با برشمردن ابعاد مختلف این وابستگی به صراحت تصریح مینماید که: «یکی از مصادیق بارز سلطهگری و سلطهپذیری در دنیای آن روز رابطه ایران و امریکا بوده است[8]» (1371، ص346).
مشخصات فایل
عنوان:انقلاب اسلامی و نقش تاریخساز امام خمینی(ره) در تولید قدرت نرم
قالب بندی:word
تعداد صفحات:28
محتویات
چکیده
پیشینه و بایستههای تاریخی
نکاتی درباره قدرت نرم
امام خمینی(ره) و بازتولید قدرت نرم
اعتقاد امام به تحصیل و کسب قدرت
عنصر بیدارسازی و آگاهیبخشی
بهرهگیری از اسلام و آموزههای دینی
تزریق روح خودباوری و اعتماد به نفس در ملتها
احیاء روح جهاد و شهادت
اعتقاد به مردم و ایجاد وحدت کلمه
نتیجهگیری
منابع
انقلاب اسلامی و نقش تاریخساز امام خمینی(ره) در تولید قدرت نرم
چکیده
شکلگیری قدرت نرم در انقلاب اسلامی از ابعاد و زوایای مختلف قابل بحث و بررسی است. اینکه چگونه امام به عنوان پیرمردی یکه و تنها و در تبعید توانستند با بسیج سیاسی فراگیر و فراطبقاتی، آن هم در جامعهای که روح تفرد و فردگرایی منفی حکمفرما بود چنان قدرتی را ایجاد کنند که به طور همزمان بساط نظام سلطنتی2500 ساله شاهنشاهی را در هم نوردیده، به سلطه همهجانبه و فراگیر امریکا در این کشور خاتمه دهد از جهات مختلف قابل تأمل است. بسیاری از اندیشمندان و صاحبنظران انقلابات اجتماعی در مورد ابعاد مختلف انقلاب اسلامی و سرعت حرکت چنین پدیدهای در شگفتند که در مدتی اندک توانست به سلطهگریهای امریکا در ایران پایان داده، قویترین رژیم خاورمیانه را ساقط نماید. این مسئله، به یقین حاکی از قدرت بسیجکنندگی امام خمینی(ره) بوده است. در واقع، قدرت نرم، ابعاد و ماهیت انقلاب اسلامی و آموزههای دینی آن با گسترة انسانشناسانه، هستیشناسانه و معرفتشناسانه از ابعاد قدرت نرم مورد نظر ژوزف نای و دیگر اندیشمندان غربی متفاوت است. امام خمینی(ره) با اتکال به خدا، اعتماد به نفس و اعتقاد به مردم در طی یک دهه و نیم مبارزة رسمی خود به حاکمیت استبداد داخلی و استعمار خارجی در ایران پایان دادند. ایشان با ارتباط مستمر و آگاهیبخش خود با توده مردم – حتی در دوران تبعید – مشروعیتزدایی از رژیم سلطنتی و امریکا، بهرهگیری از اسطورههای صبر و مقاومت و جهاد و شهادت همچون حضرت امیر(ع) و سیدالشهداء، احیاء روح جهاد و شهادت، پیریزی روح تکلیفگرایی، حمایت از محرومین و مظلومین و... با ایجاد انقلاب درونی و معنوی در تودههای متفرد و پراکنده، انقلابی تاریخساز و تمدنآفرین را رقم زدند؛ انقلابی که پشتوانه آن قدرت نرم مبتنی بر آموزههای دینی و نه از نوع اقناع و اغوای مورد نظر ژوزف نای بود. این مقاله ابعاد مختلف جوشش قدرت نرم را از دیدگاه امام خمینی(ره) مورد بررسی قرار داده است.
واژگان کلیدی: امام خمینی(ره)، انقلاب اسلامی، قدرت نرم، منابع قدرت نرم.
پیشینه و بایستههای تاریخی
انقلاب اسلامی در بستر و شرایطی از تاریخ بشری اتفاق افتاد که فردهالیدی[1] از آن به معمایی متناقص و میشل فوکو به روح جهان بی روح و امید جهان ناامید[2] تعبیر کردند (هالیدی، 1364؛ فوکو، 1379).
البته تعابیر بسیار زیاد دیگری که حاکی از شگفتیهای انقلاب اسلامی در ابعاد گوناگون آن است از نویسندگان، اندیشمندان، سیاستمداران و مورخین وجود دارد (محمدی، ؟؟؟) که پرداختن بدانها در این مقاله مقدور نیست. بستر مکانی وقوع انقلاب اسلامی کشور ایران تحت حاکمیت سلطنت پهلوی بود؛ رژیمی که تمام ابعاد وجودی قدرت سختافزاری را با خود به همراه داشت[3].
به تعبیر آبراهامیان[4] ارتش و نیروهای مسلح، سازمان اطلاعات و امنیت (ساواک)، دربار، نفت و درامدهای نفتی، و حمایت امریکا و غرب همگی ذهنیت و فضایی شکستناپذیر را برای مخالفین داخلی و خارجی شاه پدید آورده بود (آبراهامیان، 1377). دو متغیر اتکاء رژیم به نفت و درامدهای نفتی و حمایت خارجی به ویژه امریکا از شاه زمینهساز خودمختاری شاه و بیتوجهی او به حساسیتهای جامعه شده بود. "گازیوروسکی" نویسنده معروف امریکایی با اشاره به خودمختاری[5] شاه در ارتباط با دو عنصر نفت و حمایت امریکا تصریح دارد که شاه بدون توجه به حساسیتها و مخالفتهای جامعه، مردم، نیروها و طبقات اجتماعی مختلف برنامههای خود را دنبال مینمود و خود را مافوق همه نیروهای یاد شده میدانست. از سوی دیگر هرچند سرکوبی مخالفین به ویژه بعد از سال 1332 از راهبردهای رژیم شاه بود، لیکن در بعد خارجی، رژیم به شدت وابسته به امریکا بود. وی رابطه ایران و امریکا را یک رابطه ناسالم و غیرمتعارف یا حامی – وابسته[6] ذکر نموده[7] است (1371). او با برشمردن ابعاد مختلف این وابستگی به صراحت تصریح مینماید که: «یکی از مصادیق بارز سلطهگری و سلطهپذیری در دنیای آن روز رابطه ایران و امریکا بوده است[8]» (1371، ص346).