شرح مختصر : یکی از وظایف اصلی مدیران و تصمیم گیرندگان، تصمیم گیری می باشد. حال این تصمیم گیری با توجه به معیارهای مختلفی صورت می گیرد (MCDM) 1- با استفاده از اهدافی که در ذهن تصمیم گیرنده یا تصمیم گیرندگان است به انتخاب یا طراحی جواب می پردازد (MODM) 2- با توجه به گزینه ها و شاخص های موجود، تشکیل ماتریس تصمیم گیری می دهند و به انتخاب گزینه ی برتر می پردازند (MADM). روش پرومته جزء روشهای MADM و به عنوان یک روش کارا و با استفاده از دو واژه ترجیح و بی تفاوتی به دنبال انتخاب بهترین گزینه می باشد. این روش در زمینه های مختلف همانند بانکداری، مناطق صنعتی، برنامه ریزی نیروی کاری، منابع آب، سرمایه گذاری ها، پزشکی، شیمی ،مراقبت های پزشکی، تحقیق در عملیات، مدیریت پویا و . . . به کار گرفته شده است. این روش به دلیل خاصیت ریاضی و سهولت استفاده از آن جزء روشهای پر استقبال قرار گرفته است.
فهرست:
معرفی روش
تاریخچه
الگوریتم روش
مثال عددی
نرم افزار
28 اسلاید
مشخصات فایل
عنوان:سیستمهای کمک تصمیم گیری در پزشکی
قالب بندی:word
تعداد صفحات:48
عناوین
تصمیم
- تصمیم :
1- عمل انتخاب (انتخاب یک گزینه از گزینه های ممکن که به باور تصمیم گیر بهترین نتیجه را به همراه دارد)
2- تصمیم گیری یافتن راه حل بهینه برای مساله است و دستیابی به پاسخ بهینه ، منطق کلی کار را تشکیل می دهد .
3-هوشمندی +رویکردهای قبلی +یادگیری
4-بکارگیری در علوم نظامی+صنعتی+کسب و کار
تصمیم عبارتست از برگزیدن یک گزینه از بین چند گزینه.
پس باید بتوان بین گزینه ها آنالیز را انجام داد.
دیدگاه دیگری تصمیم گیری را در یک فعالیت مبتنی بر دانش activity knowledge basedطبقه بندی می کند.
دیدگاه مبتنی بر دانش تصمیم را اینگونه تعریف می کند: بخشی از دانش که ماهیت اقدام مورد تعهد را نشان می دهد.
هرگاه تصمیمی گرفته شود یک تکه دانش نیز ساخته می شود.
هنگامی که تصمیمی عبارتست از دستکاری یک تکه دانش، در این صورت تکه دانش جدید ساخته می شود.
دلیل به کار گیری اصطلاح knowledge-based همین است.
مدیران بخش سلامت الزاما باید انواع متنوعی از تصمیمات غیر پزشکی بگیرند، تا بتوانند خدمات درمانی را با قیمت مناسب ، کیفیت بالا، و در محیطی با منابع محدود ارائه کنند.
در این محیط شرایط زیر نیز موجب تنگناهایی می شود:
4- مدیریت تغییر پذیر بودن بار کار ، یا ناشی از نوسانات در تقاضا و شدت خدمات، یا به دلیل استراتژی های هدایتی که سازمان ملزم به اجرای آن شده است.
5- تلاش برای کاهش واریاسیون در اقدامات انجام شده بر اساس مراقبت های مبتنی بر پروتوکل protocol-based health care.
رویکرد دانش مبنا یعنی چه؟
هرگاه تصمیمی گرفته شود یک تکه دانش نیز ساخته می شود.
هنگامی که تصمیمی عبارتست از دستکاری یک تکه دانش، در این صورت تکه دانش جدید ساخته می شود.
دلیل به کار گیری اصطلاح knowledge-based همین است.
دانش / آگاهی knowledge
آگاهی جدید هنگامی خلق می شود که تصمیم جدیدی گرفته می شود.
آگاهی قدیمی اغلب تغییر کرده یا دور انداخته می شوند.
DSS هم می تواند مبتنی بر دانش باشد و هم از رویکردی غیر مبتنی بردانش پیروی کند.
تفاوت رویکرد غیر مبتنی بر دانش با رویکرد مبتنی بر دانش
در رویکرد غیر مبتنی بر دانش DSS فقط داده ها را دستکاری می کند، گاهی تغییر شکل می دهد مانند نمایش گرافیکی.
در رویکرد مبتنی بر دانش، دانش زمینه ای در بطن سیستم وجود دارد و به کار گیری کامل مدل گریوز و کورکران (از داده تا خرد) انجام می شود.
انواع تصمیمات
اطلاعات در قالب مشخصی مورد پردازش قرار میگیرند و اغلب میتوان به راحتی به راه حل صحیح دست یافت
چندین پاسخ صحیح وجود دارد و به جای یافتن پاسخ صحیح باید بهترین پاسخ را یافت.
تصمیماتی که مکررا اتفاق می افتند.
به ندرت اتخاذ میگردد.
مراحل تصمیم گیری
به این مرحله اصلاحا فاز هوشیاری هم گفته میشود که منظور یافتن یا باز شناسی مسائل، احتیاجات، نیازها و یا فرصتها به صورت کامل و دقیق است
عبارت است از در نظر گرفتن راه حل های ممکن برای مسئله بطوری که بتوان احتیاجات را برآورده کرد و یا از فرصتها بهره جست.
منظور حذف و برداشتن تنگناهاست به صورتی که به هر راه حل وزن دهی میشود و تاثیر هر انتخاب بررسی میشود و در نهایت بهترین راه حل انتخاب میشود.
یعنی راه حل انتخاب شده را اجرا میکنند و نتایج به دست آمده از آن را نمایش میدهند.
انواع تصمیم گیری
با توجه به اینکه بحث ما در مورد سیستم های پزشکی است تصمیم گیری در حیطه چزشکی مطرح میشود،
در حیطه پزشکی تصمیمات را میتوان به اشکال زیر تقسیم کرد:
مثال: احتمال ابتلا به MS براساس سوابق بیمار و نتایج EEG چقدر است؟
مثال: بهترین درمان براساس سن و نژاد برای بیمار مبتلا به سرطان پوست، چیست؟
تاریخچه سیستم های پشتیبان تصمیم گیری
مشخصات فایل
عنوان:ارائه مدل پشتیبانی از تصمیم گیری های استراتژیک سازمانی با استفاده از مدل های مدیریت دانش
(مورد مطالعه در شرکت آب و فاضلاب استان مازندران)
قالب بندی:word
تعداد صفخات:21
محتویات
چکیده
مقدمه
مبانی نظری پژوهش
تصمیم گیری
تصمیم گیری استراتژیک
مدل فرایندی تصمیم گیری استراتژیک مینتزبرگ
مدیریت دانش
مدل های مدیریت دانش
مدل هیکس
مدل مارک م. مکالروی
مدل هفت سی
مدل بک من
مدل بکوویتز و ویلیامز
مدل نوناکا و تاکوچی
مدل پایه های ساختمان دانش
مدل پیتر گوتشاک
مدل برگردون
مدل توربان
مدل عمومی مدیریت دانش نیومن
مدل مفهومی تحقیق
روش تحقیق
روش تجزیه و تحلیل داده ها
یافته های تحقیق
آزمون فرض رابطه متغیر ایجاد دانش بر مولفه های تصمیم گیری استراتژیک
آزمون فرض رابطه متغیر تبدیل و انتقال دانش بر مولفه های تصمیم گیری استراتژیک
آزمون فرض رابطه متغیر بکارگیری دانش بر مولفه های تصمیم گیری استراتژیک
تعیین ضریب روابط مدیریت دانش بر تصمیم گیری استراتژیک از طریق رگرسیون خطی
تحلیل مسیر مولفه های مدیریت دانش بر مولفه های تصمیم گیری استراتژیک
تحلیل مسیر متغیر ایجاد دانش بر متغیرهای وابسته
تحلیل مسیر متغیر حفظ و نگهداری دانش بر متغیرهای وابسته
تحلیل مسیر متغیر تبدیل و انتقال دانش بر متغیرهای وابسته
تحلیل مسیر متغیر به کار گیری دانش بر متغیرهای وابسته
نتایج تحقیق
پیشنهادها
فهرست منابع و ماخذ
چکیده:
امروزه شرایط و فضای رقابتی سازمان ها بیش از پیش پیچیده، متغیر و گسترده شده است و مدیران سازمان ها با انواع تصمیم گیری سرو کار دارند. روش های زیادی برای تصمیم گیری مدیریتی ارائه شده است که هدف همه آنها دستیابی به تصمیم بهینه است. اما آنچه که از روش ها و ابزار تصمیم گیری مهم تر است، تصمیم گیری استراتژیک است. این تحقیق با بررسی چهار مولفه ایجاد، حفظ و نگهداری، تبدیل و انتقال و بکارگیری مدیریت دانش بر مولفه های فرایند تصمیم گیری استراتژیک که شامل شناسایی فرصت ها و مسائل، توسعه راه حل ها و انتخاب راه حل نهایی است و مدلی را برای پشتیبانی از تصمیم گیری های استراتژیک سازمانی ارائه می نماید. با توجه به نتایج حاصل از بررسی داده های جمع آوری شده بین مولفه های مدیریت دانش و تصمیم گیری استراتژیک رابطه معنی داری وجود دارد و در فرایند تصمیم گیری استراتژیک تاثیرگذار می باشند.
روش تحقیق حاضر از جنبه هدف کاربردی و از جنبه ماهیت توصیفی و پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق حاضر 250 نفر درشرکت آب و فاضلاب استان مازندران می باشد و حجم نمونه آماری 152 نفر است.
یافته های تحقیق نشان می دهد که بیشترین تاثیر متغیر ایجاد دانش بر متغیر شناسایی با 0.45 درصد بوده ، متغیر حفظ و نگهداری دانش بر متغیر شناسایی با 0.52 درصد، متغیر تبدیل و انتقال دانش بر متغیر توسعه با 0.72 درصد و متغیر بکارگیری دانش بر متغیر توسعه 0.36 درصد بوده است. بر این اساس با توجه به نتایج داده ها، رابطه مثبتی بین مدیریت دانش و تصمیم گیری استراتژیک است.
واژه های کلیدی: مدیریت دانش، تصمیم گیری استراتژیک، مدل های مدیریت دانش
مقدمه
هر سازمان موفقی دارای یک یا چند قابلیت کلیدی است. قابلیت کلیدی توانمندی هایی اند که در موفقیت کسب و کار نقش اساسی داشته و دستیابی به آن به آسانی امکان پذیر نباشد. هر شرکت موفقی قابلیت های کلیدی خاص خود را دارد و هر قابلیتی می تواند امتیاز رقابتی ویژه ای به حساب آید. هر سازمانی می تواند منابع مختلفی را در اختیار داشته باشد ولی منابع ارزشمند، کمیاب و غیر قابل تقلید توسط رقبا، اساس مزیت رقابتی پایدار می باشد. در واقع در فضای رقابتی امروز منابع فکری حاصل از دانش بشری به دلیل کمیاب بودن و ماهیت تقلید ناپذیری آن اساس توسعه تکنولوژی های جدید و مزیت رقابتی سازمان ها می باشد[6]. همه مدیران با فراگرد تصمیم گیری سروکار دارند، زیرا حرفه آنان اقتضا می کند با وجود این ، بیشتر آنان از تحلیل اینکه چگونه یک تصمیم را اتخاذ کنند، ناتوانند، در واقع تصمیم گیری و مدیریت را می توان مترادف دانست زیرا تصمیم گیری جز اصلی مدیریت است[3].
مدیریت دانش سازمانی، یکی از مهم ترین عوامل موفقیت شرکت ها رقابتی و عصر اطلاعات است. اهمیت موضوع به حدی است که امروزه شماری از سازمان ها، دانش موجود خود را اندازه گیری می کنند و به منزله سرمایه فکری سازمان و نیز به عنوان شاخصی برای درجه بندی شرکت ها در گزارش ها خود منعکس می سازند[7]. ایجاد سیستم مدیریت دانش موثر یکی از عوامل کلیدی در بهبود فرایندهای کسب و کار می باشد [28]. در این تحقیق به بررسی رابطه بین مولفه های مدیریت دانش و تصمیم گیری استراتژیک می باشیم و هدف پژوهش حاضر بهبود در تصمیم گیری استراتژیک مدیران با استفاده از مدل مدیریت دانش است.
مبانی نظری پژوهش
تصمیم گیری
تصمیم گیری یکی از محوری ترین فرایندها در سازمان محسوب شده و به عنوان وظیفه اصلی مدیران تمامی سطوح مطرح می باشد[21]. به نحوی که برخی صاحبنظران معتقدند« تمام مدیریت تصمیم گیری است»[26].
اگر فعالیت های مدیریت را در نظر آورید، به وضوح مشاهده می شود که جوهر تمامی فعالیت های مدیریت تصمیم گیری است. تصمیم گیری از اجزای جدا ناپذیر مدیریت به شمار می آید و در هر وظیفه مدیریت به نحوی جلوه گر است. در تعیین خط مشی های سازمان، در تدوین هدف ها، طراحی سازمان، انتخاب، ارزیابی، و در تمامی افعال و اعمال مدیریت تصمیم گیری جز اصلی و رکن اساسی است[1]. مدیران همواره در انجام تمامی وظا یف خود با شرا یطی مواجه می شوند که لزوم اتخاذ تصمیم از جانب آنها را می طلبد . همین امر نفوذ و جایگاه بسیار مهم وظیفه تصمیم گیری را در تمامی وظایف مدیران و فرایتدهای سازمانی را نشان می دهد[25].
تصمیم گیری استراتژیک
تصمیم گیری استراتژیک فرایندی است که توسط مدیران ارشد که بیشتر آن تصمیم گیری اساسی است گرفته می شود. در تصمیم گیری استراتژیک مدت اجرا، منابع متعهد و مجموعه سوابق آن با اهمیت می باشد[22]. تصمیمات استراتژیک بر پایه برآوردها و پیش بینی های مدیران است نه بر اساس آنچه که می دانند. تأکید بر تدوین پیش بینی هایی است که به مؤسسه امکان می دهد، بهترین گزینه استراتژیک را انتخاب نماید. در محیط در حال تغییر و رقابتی بازار آزاد، مؤسسه موفق باید موضوعی آینده ساز و سبقت جویانه نسبت به تغییر اتخاذ نماید[5].
با توجه به ادبیات مطرح شده میتوان ویژگیهای زیرا برای تصمیمگیری استراتژیک استنباط کرد [20] [30].
1- غیر ساختیافته ؛
2- آیندهنگرانه و با افق نسبتاً بلندمدت؛
3- در فضای عدم اطمینان و ابهام، پیچیدگی و آشوبناک؛
4- مرتبط با محیط بیرونی؛
5- محصول فرآیندی سیاسی- ارزشی تحت تاثیر ذینفعان متعدد؛
6- موثر بر تمام یا بخش مهمی از سازمان؛
7- تحت محدودیت منابع و فشار رقابتی؛
8- خلاقانه و غیر تکرارشونده؛
9- مبتنی بر دادههای آمار و ارقام و داده های ایدهها، شهود و قضاوت مدیریتی؛
10- کلیدی و بحرانی برای موفقیت بلندمدت ؛
11- مبتنی بر تفکر ترکیبی (در برابر تفکر تحلیلی و جزء گرایانه)؛
12- مبتنی بر کلاننگری و مدل ذهنی کلان از کل کسب و کار.
مدل فرایندی تصمیم گیری استراتژیک مینتزبرگ
هنری مینتبرگ نتیجه گرفت که فرایند تصمیم گیری استراتژیک دارای سه مرحله به شرح ذیل است. مینتزبرگ و همکاران مدل متوالی و گردش فراگرد تصمیم گیری سازمانی را طراحی کرده اند که متضمن تاکید قوی بر شناسایی[1]، توسعه[2] و انتخاب[3] است. بر طبق دیدگاه ارایه دهندگان این مدل، هرچند فرایند تصمیم گیری استراتژیک غیر ساخت یافته است اما می توان ساختاری را برای آن در نظر گرفت. شکل 1 مدل فرایندی تصمیم گیری استراتژیک را نشان می دهد.
مرحله اول شناسایی شامل دو فاز می باشد: تشخیص[4] و آسیب شناسی[5] / علت یابی.
تشخیص: اطلاعات مربوط به فرصت ها، مشکلات و بحران ها مورد شناسایی قرار گرفته و اقدام مربوط به تصمیم را موجب می شوند. مدیران باید درباره پدیده ای که درحال اتفاق است و یک مشکل یا فرصت را ایجاد خواهد کرد پیدا کنند. به این پدیده ، تشخیص تغییرات در محیط خارجی شرکت می گوییم. فرصت ها معمولا با یک ایده فراخوانده می شوند. مسائل تصمیم ها معمولا بوسیله محرک های چندگانه مانند تصمیم گیرانی که تمایل به خواندن محرک قبل از اقدام دارند را می باشد.
آسیب شنایی/ علت یابی: اطلاعات مربوط به فرصت ها، مشکلات و بحران ها جمع آوری و مشکلات با وضوح بیشتر تعیین می شوند. این فرایند اشاره دارد به اینکه مدیران باید دارای اطلاعات مطمئنی درباره موضوع تغییر باشند که جمع آوری آنها می تواند موجب فهم بهترتغییرات شود.
مرحله دوم توسعه شامل جستجو و غربال گزینه[6] و طراحی گزینه ها[7].
جستجو: تصمیم گیرندگان سازمانی از طریق انجام دادن فعالیت هایی در صدد ارائه راه حل های جانشین برای مشکلات بر می آیند. مدیران باید از ابعاد داخلی و بیرونی سازمان برای راه حلهای مختلف وقایعی که درحال اتفاق هستند، بررسی به عمل آورند.
طراحی: راه حل های آماده ای که شناسایی می شوند، برای متناسب شدن با مشکلی خاص تعدیل می شوند، یا راه حل های جدیدی طراحی می شوند. مدیران باید راه حلهای بالقوه ای را طراحی کنند و یا راه حلهای فعلی را به گونه ای اصلاح کنند که منطبق بر شرایط موجود گردد.
مرحله سوم انتخاب این مرحله جهت انتخاب تصمیم استراتژیک است . در مرحله انتخاب سه فرایند وجود دارد و شامل 1- قضاوت شهودی[8] 2- تحلیل[9] 3- مذاکره[10] 4- تصویب[11]
قضاوت: این مرتبه، زمانی که مرتبه جستجو، بدیل هایی بیش از آنچه بتوان دقیقاً ارزیابی کرد، تولید نماید، صورت می گیرد. راه حل های بدیل به سرعت غربال می شوند. مدیران راه حلهای مختلفی را بررسی می کنند که در مرحله شکل گیری تولید شده اند. این فرایند به این دلیل موردنیاز است که فقط تعداد کمی از گزینه ها با جزئیات آنها می توانند مورد اجرا قرار گیرند
تحلیل: مدیران فرایند ارزشیابی و انتخاب یک گزینه را انجام می دهند که در آن راه حلهای مختلف باقی مانده را مورد تجزیه و تحلیل و قضاوت قرار می دهند.
شکل 1. مدل فرایندی تصمیم گیری استراتژیک (Mintzberg,1976)
مذاکره: یک راه حل از طریق فراگرد تجزیه و تحلیل و داوری، یا از طریق فراگرد مذاکره میان تصمیم گیرندگان انتخاب می شود.
تصویب: تصمیم نهایی درباره استراتژی که باید دنبال شود اتخاذ می شود.
الگوی اصلی مینتزبرگ برای تصمیم گیری های راهبردی ، الگویی عقلایی بود. در این الگو فرض شده بود که مدیران در بهترین شرایط تصمیم گیری در شرکت کار می کنند و می توانند تمامی اطلاعات مورد نیاز تصمیم گیری خود را جمع آوری کنند و تعداد زیادی از راه حلهای مختلف را مدنظر داشته باشند. پس از آن مدیران راه حلها را براساس مبنای عقلایی و منطقی بدون اینکه تحت تاثیر یک فرد یا واحد سازمانی نسبت به انتخاب یکی از راه حلها به جای سایر آنها قرار گرفته باشند، ارزشیابی می کنند[22].
مدیریت دانش
پس از گذشت چندین سال از شروع مباحث مدیریت دانش، افراد زیادی با توجه به زمینه کاری خود، تعاریف گوناگونی از آن ارایه داده اند اما هنوز تعریف واحدی از مدیریت دانش در مجامع علمی بیان نشده است. یکی از چالش های اساسی در مدیریت دانش، فهم دقیق مفهوم دانش می باشد، به طور کلی دانش، اطلاعاتی است که فرد در ذهن خود شکل داده است[9].
مدیریت دانش ، به گونهای اساسی، فعالیتی است که به اتخــاذ استراتژی و تدابیری بـرای مدیریت ســرمایههای فکری انسان محور معطوف است[8].
مدیریت دانش به مجموعه فرآیندهایی اطلاق می شود که در نتیجه آنها دانش کسب، نگهداری و استفاده می شود و هدف از آن بهره برداری از دارایی های فکری به منظور افزایش بهره وری، ایجاد ارزش های جدید و بالا بردن قابلیت رقابت پذیری است[19]. مدیریت دانش مفهومی است برای جمع آوری، اشتراک و تجزیه و تحلیل دانش افراد و گروه های سازمان؛ که اثرات مستقیمی بر عملکرد سازمان دارد. مدیریت دانش به افراد سازمان کمک می کند تا با هم مرتبط شده و اطلاعات را در اختیار هم قرار دهند. مدیریت دانش روی راه های توزیع و نگهداری دانش و راه های افزایش سرعت، کارایی و شایستگی افراد در یک سازمان برای سودآوری و منافع بیشتر متمرکز می شود[3]. در دنیای تجارت امروز سرعت تولید و سرویس گیری از مدیریت دانش برای هر سازمانی که قصد دارد در قله ترقی و رشد قرار گیرد، حیاتی و ضروری می باشد[16]. ما در دوره ای به سر می بریم که در اطلاعات و داده ها غرق هستیم اما نیاز شدید به دانش داریم. در واقع افراد و سازمان ها با انبوهی از اطلاعات و داده ها رو به رو هستند که ممکن است بسیار مهم و بحرانی باشند اما مدیریت به کارگیری درست و صحیح آن کار بسیار دشواری است[15].
مدیریت دانش جمع آوری، سازماندهی، طبقه بندی و توزیع اطلاعات درون یک سازمان نیز تعریف شده است[31]. مدیریت دانش، یک چارچوب انطباقی را برای استفاده دانش، درون اعضا سازمان برای ایجاد فعالیت موثر بین اعضای میان رشته ای و تیم های بین اداره ای به وجود می آورد. به عبارتی مدیریت دانش، شیوه های کاری که آسان، سیستماتیک، قابل اندازه گیری و نگهداری آن آسان باشد توسعه می دهد[28].
مدیریت دانش به الگوهای تعامل میان فن آوری ها و فنون و افراد شکل می بخشد. برای مثال تکنولوژی اطلاعات در خصوص گردآوری، ذخیره و اشاعه اطلاعات به خوبی عمل می کند ولی در تعبیر آن ناتوان است[14]. سازمانی که دانش را به درستی مدیریت می کند، تنها در صورتی دارای پتانسیل برای خلق ارزش می باشد که دانش با تمام استراتژی ها و تصمیمات استراتژیک آن پیوند بخورد [12].
[1].Identification
[2].Development
[3].Selection
[4].Recognition
[5].Diagnosis
[6]. Search & Screen
[7]. Design
[8]. Judgment/Evaluation/Choice
[9]. Analysis/ Evaluation
[10]. Bargaining/Evaluation/Choice
[11]. Authorise
مشخصات فایل
عنوان:پاورپوینت تصمیم گیری چند معیاره
قالب بندی:پاورپوینت
تعداد اسلاید:45
محتویات
مفاهیم کلی تصمیمگیری چند معیاره
تصمیمگیری چند معیاره
تفاوت این مدلها در چیست؟
مدلهای تصمیمگیری چند هدفه
MODM
مدلهای تصمیمگیری چند هدفه
MODM
تصمیم گیری چند شاخصه
MADM
مراحل تصمیمگیری چند شاخصه
انواع شاخص ها
روش تبدیل شاخص های کیفی به مقادیر کمی
روشهای تعیین ضریب اهمیت شاخصها
روش آنتروپی
روش ترکیبی
تصمیم گیری با معیارهای چندگانه
مدلهای جبرانی
مدلهای غیر جبرانی
مدلهای MADM با توجه به طبقهبندی جبرانی و غیر جبرانی
انواع مختلف روشهای MADM از نظر نحوه کاربرد
TOPSIS روش
مفاهیم کلی تصمیمگیری چند معیاره
تصمیمگیری چند معیاره
روشهای تصمیمگیری چند معیاره به دو دسته کلی تقسیم میشوند:
(MODM) Multiple Objective Decision Making
(MADM) Multiple Attributive Decision Making
تفاوت این مدلها در چیست؟
مدلهای تصمیمگیری چند هدفه
MODM
مشخصات فایل
عنوان: اتاق فکر، نیاز امروز مراکز تصمیم گیری
قالب بندی: word
تعداد صفحات: 18
محتویات
اتاق فکر، نیاز امروز مراکز تصمیم گیری
تعریف اتاق فکر
تاریخچه اتاق فکر
ریشه شناسی
انواع اتاق فکر
منتقدان اتاق های فکر
اتاق فکر در ایران
اتاق فکر از فلسفه تا ضرورت
تاریخچه کانون های فکر
وظائف نهادهای مولد اندیشه
ویژگی های کانون تفکر
تشکیل اتاق های فکر راهبردی چندمنظوره
ضرورت اتاق فکر حکومتی
مفهوم سازی و مفهوم ستانی
شناسایی
مفاهیم بنیادین
ادبیات اتاق فکر
به تناسب موضوع
سیستمی بودن
وضع بشری
مرکز استراتژیست ها
مفاهمه
نقد گفتمان وضعیت
امکان فکرسازی حکومتی
فکرآگاهی و فکرپژوهی
پایگاه فکرسازی حکومتی
اتاق فکر و اعتمادآفرینی مخاطب
و . . . . .
قسمتی از متن
اتاق فکر، نیاز امروز مراکز تصمیم گیری
اشاره:
مدتهاست که در محافل سیاسی ایران از اتاق فکر سخن گفته می شود و افرادی با آن مخالفت کرده و آن را معادل منبع توطئه دیده و گروهی دیگر نظیر صاحب این قلم از این پدیده دفاع کرده و آن را برای نظام اجرایی کشور مفید تلقی می کنند.
اما شاید لازم بود پیش از طرح بحث اتاق فکر و یا حداقل همزمان با طرح این بحث تعریف، تاریخچه و انواع اتاق فکر مورد تحلیل، تبیین و بازشناسی قرار می گرفت. در همین راستا نوشتار حاضر کوشیده است مقدمه ای بر این باب باشد.
تعریف اتاق فکر
اتاق فکر معادلی است که برای اصطلاح فرنگی (Tink Tank) ابداع شده، هرچند از عباراتی چون مخزن فکر هم بهره گرفته شده است ولی اتاق فکر مناسب تر به نظر می رسد.
در تعرف اتاق فکر هم گفته اند: اتاق فکر موسسه یا سازمانی تحقیقاتی است که ایده ها یا مشاوره هایی را حول محور مسائل سیاسی، تجاری، و نیز پاره ای از مسایل مرتبط با امور نظامی ارائه می کند و غالباً در ارتباط کاری با موسسات و مراکز دانشگاهی، لابراتوارهای نظامی، شرکت ها یا مراکز سیاسی می باشند.
معمولا هم این اصطلاح به طور خاص بر سازمان هایی اطلاق می شود که از تئوریسین ها و روشنفکران صاحب تحلیل حمایت می کند یعنی از اندیشمندانی که در تلاشند تا تحلیل ها یا توصیه های سیاسی (سیاستنامه هایی) را برای مراکز تصمیم گیری تهیه کنند.
تاریخچه اتاق فکر
از زمانی که اصطلاح اتاق فکر در دهه پنجاه میلادی پدید آمد بحثی وجود دارد که اولین اتاق فکر با توجه به شاخصه های تعریف شده کدام بوده است؟
فعلا دو کاندیدا برای عنوان "اولین اتاق فکر" وجود دارد: انجمن نایبانی در انگلستان که به سال 1882 برای پیشبرد تدریجی تغییرات اجتماعی تاسیس شد و موسسه بروکینگز که به سال 1916 در ایالات متحده به وجود آمد.
البته می دانیم که ابتداو اساساً اصطلاح اتاق فکر اشاره به سازمان هایی داشت که مشاوره های نظامی ارایه می کردند، نظیر موسسه رند (RAND) که در سال 1945 شکل گرفت.
تا دهه 70 میلادی تعداد اتاق های فکر چندان زیاد نبود و این تعداد محدود نیز عمدتا پیرامون مسایل نظامی و غیرسیاسی به دولت آمریکا مشورت می دادند. این ************** تحقیقاتی دولتی بهره می بردند. از سال 1970 به بعد ناگهان به صورت انفجاری تعداد اتاق های فکر رو به افزایش گذاشت به صورتی که تعداد بسیار زیادی از اتاق های فکر کوچکی پدید آمد که در همه زمینه ها من جمله مسایل حزبی، سیاسی و دیدگاه های ایدئولوژیکی به ابراز نظر می پرداختند.
ریشه شناسی
گفته می شود تا دهه 1940 بیشتر اتاق های فکر با عنوان موسسه شناخته می شدند. در دوران جنگ جهانی دوم به جای اتاق فکر (TINK TANK) از اصطلاح (IRAN BOXES) استفاده می شد عبارت (TINK TANK) در اصطلاح عرف عام دوران جنگ آمریکا بر اتاق هایی اطلاق می شد که استراتژیست ها در آن پیرامون طراحی اقدامات جنگی بحث می کردند.
اولین بهره گیری ثبت شده از این عبارت که به اتاق های فکر نوین اشاره می کرد به 1959 باز می گردد تا دهه 60 اساسا این عبارت به موسسه رند و سایر گروه هایی اطلاق می شد که با نیروهای مسلح کار می کردند. اما در دوران جدید، اتاق فکر به طیف گسترده ای از موسسات گفته می شود که در زمینه های بازاریابی تا روابط عمومی به ویژه در حوزه روابط بین الملل فعالیت می کنند.
انواع اتاق فکر:
1) اتاق های فکر در آمریکا: اتاق فکر در ایالات متحده نقش بسیار مهمی را در شکل دهی سیاست داخلی و بین المللی بازی می کند. این اتاق های فکر در ایالات متحده عمدتا ادعا می کنند که منبع درآمدی آنها کمک مالی افراد خصوصی (هبه) است لذا افراد درگیر در مباحث جنجالی در اتاق های فکر احساس راحتی بیشتری نسبت به کارکنان موسسات دولتی دارند.
2) اتاق های فکر در چین: در جمهوری خلق چین اتاق های فکر معدودی وجود دارندکه توسط منابع دولتی تغذیه می شوند لذا امکان ورود جدی به بحث های چالشی را ندارند اما روابطی میان آنها و اتاق های فکر سایر کشورها به وجود آمده و داد و ستد فکری با آنها آغاز شده است.
3) اتاق های فکر در انگلیس: وضعیت اتاق های فکر در انگلیس مشابه آمریکا بوده و ارتباط زیادی میان اتاق های فکر این دو کشور وجود دارد.
4) اتاق های فکر در آلمان: در آلمان بیشتر احزاب سیاسی ارتباط مناسبی با اتاق های فکر ندارند اما بنیادهایی وجود دارند که در جایگاه اتاق فکر با احزاب همکاری می کنند. مثلاً بنیاد کنراد آدنائر با حزب (CDU) یعنی حزب اتحاد دموکرات مسیحی کار می کند. یا بنیاد فردیش ایرت یا حزب (SPD) با حزب سوسیال دموکرات همکاری دارد، حزب سبزها هم از همکاری بنیاد هاینریش بول و حزب چپ هم از همکاری بنیاد رزالوکزامبورگ بهره می گیرد.
منتقدان اتاق های فکر:
پدیده اتاق فکر دارای منتقدانی نیز هست مثلاً رالف نیدر فعال سیاسی آمریکایی و کاندیدای حزب سبز برای انتخابات ریاست جمهوری در سال های 1996 و 2000 میلادی و کاندیدای مستقل در سال 2004 بر آن است که اتاق های فکر به دلیل وابستگی به منابع مالی بنیادهای خصوصی، ممکن است که نتایج تحقیقاتشان را به سوی منافع آن موسسات انحراف دهند، بعضی از منتقدان هم معتقدند که اتاق های فکر ممکن است به چیزی مشابه ابزارهای تبلیغی تبدیل شوند که تحقیقات علمی را در خدمت تبلیغات سیاسی ایجاد کنندگانشان قرار دهند، بعضی هم اتاق های فکر را متهم می کنند که به عنوان نوعی لابی در خدمت شکل دهی افکار عمومی به نفع افراد و سازمان های ذی نفع در می آیند.
اتاق فکر در ایران
در سایت نیرا که لیست اتاق های فکر را منتشر کرده است ایران فقط در بخش خود یک نام را دارد ان هم مرکز مطالعات سیاسی و بین الملل وزارت خارجه است که آدرس اینترنتی ذکر شده در آن فهرست نیز به جای آنکه ما را به *** متصل کند به شرکت مهندسی رهنمون می شود.
البته بی گمان تعدادی اتاق فکر به صورت موسسات تحقیقاتی در ایران پدید آمده است ولی فقر شدید در این زمینه تا حدی است که به هیچ وجه نیاز مراکز تصمیم گیری را برطرف نمی سازد. از این رو، بر این باورم که باید سرمایه گذاری خردمندانه ای برای ایجاد اتاق های فکر صورت پذیرد تا به نحو صحیح تمامی سرمایه اندیشه و تجربه اندیشمندان ایرانی در خدمت تصمیم سازان کشور قرار بگیرد.
اتاق فکر از فلسفه تا ضرورت
دردنیای امروز، فرآیند سیاستگذاری و تصمیم گیری در سطوح مختلف به سازماندهی ویژه ای نیاز دارد. تحولات سریع جهانی و ابعاد روزافزون توسعه از عواملی هستند که ضرورت تدوین سریع سیاست ها و الگوهای تصمیم گیری را به ویژه در کشورهای در حل توسعه مشخص می کنند، امری که بدون استفاده وسیع از ایده های نو و مستندسازی و جمع بندی تجارب و نظرات خبرگان و افراد خلاق میسر نیست.
سیاستگذاری به زبان ساده از سه بخش: شناسایی وضع موجود، شناسایی آینده های ممکن و مطلوب و در نهایت مشخص کردن راه ها و رسیدن از وضع موجود به آینده ممکن و مطلوب تشکیل شده است. بنابراین تعریف مشخص می شود که سیاستگذاری امری بسیار پیچیده و حساس است.
کانون فکر، نوعی سازمان ویژه برای تفکر و پژوهش در زمینه سیاست سازی و تصمیم سای است که بر اصل جمع اندیشی یا ایده پردازی جمعی استوار است.
کانون های تفکر با انجام مطالعات بین رشته ای و با بکارگیری کارشناسان متعدد، خوراک فکری لازم را در حوزه های مختلف برای مدیران و سیاستگذاران جامعه تامین می کنند.
فکر کردن در اصلاح فکر نوعی پیشداوری و گردن نهادن به عقلانیت پایه است و اتاق فکر، انقلابی برای فکرسازی در حوزه انسانی است که این انقلاب نشانه ای برای باشگاه فکرسازی است که هم در سطح فراگیر معنا دارد هم در زندگی روزمره مایه می گستراند. بنابراین اتاق فکر، مغزی برای اندیشیدن، ذهنی برای پرواز کردن و فکری برای گشودن است تئوری اتاق فکر برای کسانی است که دغدغه تفکر دارند و درصدند راهی برای ورود به اندیشه و خردمندی پیدا کنند.
فکر، پویشی روش مند وبی پایان است و در اثر تعامل ذهن و مغز پدیدار می شود و فلسفه راهی عقلانی و استدلالی برای ورود به عرصه فکر است فلسفه فکر، سفری از سطح به عمق است.
پدیده فکر و انسان نشان از عمق و بزرگی دارد و چون فکر انسانی، زیر ساخت وجودی او به شمار می آید و با مفهوم سازی نشانه ای از خود بر جای می گذارد از این رو نوشته یا گفته یا اشاره سه نسخه برای تبیین فکر می باشند.
در فکر، سه پرسش بنیادی وجود دارد چه کسی فکر می کند؟ چگونه فکر می کند؟ تا چه اندازه فکر می کند؟
در نهاد فکر، انسان هم می اندیشد، هم اندیشه سازی می کند و هم درباره اندیشه و اندیشیدن می پرسد و تصمیم می گیرد. فکر با حیرت شروع می شود و سپس با مفهوم سازی ساختارش قابل فهم می شود.
فکر در نهاد سکوت می روید بارور می شود و گشایش پیدا می کند. فکر هم سرچشمه آگاهی است و هم منشاء پدیداری آگاهی منطق فکر؟
منطق فکر نشانی از حقیقت فکر دارد که اهمیت فکر را می نمایاند. منطق فکری به نحوی ساده کردن فکر است که درست فکر کردن را به زیبایی بیان کند، چون فکر در این حالت در ملاحظات روشی توجیه می شود و به مقتضای منطق فکری از جدل، سفسطه، شعر خطابه در امان می ماند. منطق فکری کلید فهم هر آگاهی است که بدون آن نه پرسشی بنیادین آفریده می شود و نه انتظار آگاهی بنیادین انتظاری بایسته است. شکوفایی فرهنگی نیز نیازمند پدیده فکر و اندیشیدن است. ذهن هم مدل سازی می کند و هم در صدد ارزیابی مدل ها برمی آید و هم مسائل را در ساختار جدید به عمق و وسعت معنای می آراید فکر با روش و منطق فکری، مدل فکری می سازد. این مدل درصدد شکار ریشه و مسایل پایه است تا طبق آن آگاهی پایه پدیدار شود. این مدل، اصل را بر ساده سازی قرار می دهد تا مفهوم شی به روشنی نمایش داده شود. پدیده فکر همواره در حال تحول و تکامل است.
در فرآیند سازی، پرسش متدی اصلی کلیدی است که کمتر مورد هوش ورزی و تعمق جدی قرار گرفته است.
اصلاح فکر با پرسیدن آغاز می شود و با بازایستادن در معرض نابودی قرار می گیرد.
مانع اصلی اندیشیدن در بستر اجتماعی، مدیریت آموزش و پژوهش و سپس فرهنگ بیمار آموزشی و پژوهشی است در ایران هر سه مدیریت به دلیل فقر منطق آموزشی، پژوهشی و فرهنگی در سطح وسیعی سایه سنگین خود را بر این سامانه ها گسترانیده است. طبیعی است برای گذار از این مانع راه میان بری وجود ندارد و چاره ای جز مواجه شدن با آن نیست. در ایران مدیریت آموزشی، پژوهشی و به ویژه فرهنگی به گونه ای سازمان یافته است که اغلب فرآیند غیرفکری را دنبال می کند. به طوری که اغلب کپی برداری صورت می گیرد و کمتر نشانه های اندیشیدن در سرای دانشگاهی و پژوهشگاهی و نهادهای فرهنگی مانند فرهنگستان ها و موسسات علمی و فرهنگی یافت می شود.
برای احیای منطق اندیشیدن باید مدارس، دانشگاه ها، پژوهشگاه ها و فرهنگستان ها را جدی گرفت و آن ها را به صورت محسوسی در مواجه فکری قرار داد. مشکل این است که ما به دنبال نوآوری منهای فکرورزی و احیای عقلانیت آموزشی، پژوهشی و فرهنگی بدون اندیشیدن هستیم و اندیشه ورزی باید سرلوحه دانشگاه ها و پژوهشگاه ها، حوزه ها و فرهنگستان های ما قرار گیرد.
اتاق فکر، رودخانه ای همیشه جاری است و همواره ماهیتی این نه آنی می یابد فکر نیز پیوسته می روید و می میرد، بنابراین اتاق فکر، منطق فکر شفاهی و باشگاه فکرسازی است و به طور کلی با اتاق بحران مدیریت و اعمال استراتژی برای تحول و تکامل وضعیت موجود متفاوت است. این اتاق مکانیسمی برای تصمیم سازی فکری جهت تصمیم گیری عملی در حوزه انسانی است. فکر، قواعدی روش مند برای احیای آگاهی و پدیداری آگاهی است. این اتاق، راهبردی عقلانی و منطقی برای نهادهای فکرسازی، فکرورزی و بازسازی فکرها است.
این اتاق، بازوی مطالعات فکری و مشاوره مطالعاتی طراحان و مدیران ارشد حکومتی: آموزشی، پژوهشی و فرهنگی خواهد بود به طوری که در برنامه نویسی و برنامه سازی مفهومی و فکری نقش بایسته ایفا خواهد کرد و امکان نقدگرایی و پرسش آفرینی جریان می یابد.
اتاق فکر، استراتژی سیستمی برای فکرکردن است و در عین حال سیستمی بودن این اتاق، طرحی برای یکسانی و همسانی نیست و در قلمرو متفاوتی امکان ظهور می یابد.
اتاق فکر هم پیوندی به گذشته دارد و هم نگاهی به آینده دوخته است.
اتاق فکر، پایگاه فکرسازی و گشودن راهی نو برای منطق خودباوری و احیای فکر خودبنیاد بر پایه عقل خودبنیاد است.
اتاق فکر دو نقش کلیدی در برنامه سازی وبرپایی فکر خود بنیاد و فکر پایه ایفا می کند:
1- فکر سازی برای مفهوم آفرینی
2- گشودن گره های فکری که در فرآیند عمل رخ می دهد.
این اتاق راهی برای کارشناسی کردن منطق عملی پژوهش، آموزش، فرهنگ، رسانه و حکومت است تا هر کاری پشتوانه تفکر داشته باشد.
این اتاق دعوتی به فکرورزی و نشان دادن راهی برای فکرکردن است هرچیزی باید ماهیت سیستمی داشته باشد. در این فرایند هرچیزی توجیه فکری پیدا می کند و فکرکردن در سامانه زندگی، پایه هر وضعی قرار می گیرد.
تاریخچه کانون های فکر:
در اوایل قرن 20 (1915- 1910) مراکزی در اروپا و آمریکا تشکیل شدند که هدف عمده آنها ارائه مشاوره به دولت ها برد اما تاسیس کانون های تفکر به شکل رسمی به نیمه های قرن بیستم برمی گردد.
بعد از جنگ جهانی دوم، نیروی هوایی آمریکا اولین کانون تفکر رسمی را با عنوان اندیشگاه رند در سال 1947 با هدف تدوین سیاست های نظامی تاسیس کرد. این اندیشگاه را کانون های تفکر جهان نامیدند. در دهه 1960 واژه کانون تفکر به شکل رسمی مورد استفاده قرار گرفت و هدف از ایجاد کانون های تفکر، ایجاد ارتباط بین دانش و قدرت بود از آن زمان به بعد تعداد کانون های تفکر در جهان رشد چشمگیری پیدا کرد.
وظائف نهادهای مولد اندیشه:
1- شناسایی، توصیف و صورتبندی دقیق مسائل موردنظر
2- ارزیابی نقادانه سیاست ها، برنامه ها و مسائل جاری و مسائل در شرف ظهور و ارائه دیدگاه های تحلیل گرایانه
3- تبدیل ایده های کلی و شکل نگرفته و پیشنهادهای خام، به سیاست ها و برنامه های دقیق و قابل اجرا در عمل
4- ارزیابی نقادانه سیاست ها و برنامه ها
5- فراهم آوردن زمینه برای مبادله سازنده اطلاعات و نظرات میان چهره های اصلی مشارکت کننده
6- شناسایی و تربیت نیروهای صاحب نظر در قلمرو تحقیقات مربوط به سیاستگذاری
7- انجام مطالعات تطبیقی و مورد تجربه کشورهای توسعه یافته و بررسی نقاط قوت و ضعف سیاست های آ‹ها
8- معرفی و عرضه نیروی کار ماهر به دولت مردان و سیاست گذاران
9- توضیح و تفسیر سیاست ها برای رسانه ها و افکار عمومی
10- بومی سازی سیاست ها و الگوهای اندیشه ای به دست آمده از ترازیابی ها و مطالعات تطبیقی
11- ایجاد اجماع بین مجریان
12- مطالعات آینده شناسی و آینده نگاری (Foresight)
ویژگی های کانون تفکر:
کانون های تفکر جهان ویژگی عمده دارند که آنها را از سایر سازمان های پژوهشی متمایز می سازند:
1- جمع اندیشی
2- تولید فرآورده های فکری و انتقال به مخاطب
3- معطوف بودن کوشش ها به مسائل روز
4- درگیر نشدن در مسائل اجرایی و تشریفات رسمی سیاستگذاری
5- نقد گفتمان وضعیت فکری و دانشی برای ساختن وضعیت و موقعیت فکری جدید
6- دعوت به موضوع خودباوری، خودآگاهی و فراهم سازی فکر خودبنیاد و فراهم نمودن منطق امکان خوداصلاحی
7- بوجود آوردن دغدغه فکرورزی و فکرسازی پایه جهت تصمیم سازی و تصمیم گیری
8- زیرساخت مدلهای طرح و برنامه ای و شیوه ای برای اعمال مدیریت فکری
9- باشگاه فکرسازی و راهی برای حاکمیت تفکر
10- هدایت ذهن جامع به سمت نوگرایی
11- کانونی برای فکرکردن و فکرورزی روشمند در خانه تاریکی
مشخصات فایل
عنوان:آشنایی با روش دلفی و کاربرد آن در تصمیم گیری
قالب بندی: word
تعداد صفحات: 12
محتویات
آشنایی با روش دلفی و کاربرد آن در تصمیم گیری
مقدمه
پیشینه
تعاریف و برداشت ها
اهداف و کاربردها
اجرای روش
امتیازها
کاستی ها
نتیجه
قسمتی از متن
آشنایی با روش دلفی و کاربرد آن در تصمیم گیری
آینده نگری و پیش بینی تحولات از نیازهای اساسی برنامه ریزان و مدیران است. روش دلفی که یکی از دستاوردهای جنگ سرد است در ابتدا برای برآورده ساختن این نیاز پدید آمد. اما رفته رفته با توجه به سازوکار انجام این روش که مبتنی بر انجام نظرسنجی از متخصصان است، برای حل مسائل پیچیده و تصمیم گیری در امور بغرنج به کار آمد. در برداشت های جدید این روش را فرآیندی ارتباطی دانسته اند که اجازه می دهد گروه برای حل یک مساله پیچیده، بدون کنش متقابل رودررو با مواجهه تک تک اعضای گروه، به توافق برسد. هم اکنون روش دلفی ابعاد کاربردی بسیاری یافته و در رشته های متعددی مانند بازرگانی، صنایع، سیاست، و همچنین برنامه ریزی شهری و منطقه ای مورد استفاده است. این روش در ایران چندان شناخته شده نیست. حال آنکه با توجه به پیچیده شدن امور طی سالهای اخیر تمامی افرادی که کارشان تصمیم گیری و برنامه ریزی است از روش دلفی بی نیاز نیستند. افرادی مانند مدیران سازمان های ملی، منطقه ای و محلی، شهرداران و اعضا شوراهای اسلامی شهر.
این مقاله قصد دارد تا به شکلی مقدماتی، مفاهیم و مبانی اساسی این روش را به خواننده معرفی کند.
مقدمه
زمان نگارش این نوشتار آغازین روزهای سده بیست و یکم و همچنین هزاره سوم میلادی است. همانند سپیده دم آغاز تمدن و تفکر، انسان های بسیاری در عرصه هایی مانند سیاست، برنامه ریزی، مدیریت و آموزش مشتاقند بدانند چه تحولات مهمی در سده و حتی هزاره جدید اتفاق خواهد افتاد. این اشتیاق آدمی را در معنای عام Futurism و در معنای علمی آینده نگری Prospective می نامند. در دایره المعارف علوم اجتماعی در توضیح این مفهوم آمده است: «از مفهوم Prospicere به معنای مقابل خود را نگریستن اخذ شده است و به معنای نگاه به آینده ای نزدیک به منظور پیش بینی حوادث آن است. آینده نگری نه تنها در قلمرو دانش بلکه در حیطه هنر نیز مطرح می شود. به زغم پی یر ماسه آینده نگری به معنای جستجوی طریقه ای نو در دانش است که در آن آینده را به عنوان نتیجه ای از اعمال کم و بیش آزاد و واکنش های کم و بیش قابل پیش بینی در نظر می گیرند» (ساروخانی. 1370. 581)
پیش بینی آینده و آینده نگری همواره دغدغه بشر و منشاء بیم و امید برای او بوده است. در گذشته وظیفه خبرآوری از آینده بر عهده جادوگران، پیشگویان، ستاره شناسان و فیلسوفان بود. بخش عمده ای از تعالیم پیامبران را نیز، تبشیر و تنذیر نسبت به آینده تشکیل می داد. با گسترش تدریجی سپهر دانش، آینده نگری هم بخشی از دل مشغولی های اندیشمندان گردید و روش هایی برای آن ساخته و پرداخته شد. این روش ها را می توان به ترتیب زیر برشمرد:
1- روش تخیلی- فلسفی
2- روش تاریخی- فلسفی
3- روش فرافکنی روند Extrapolation
4- روش شبیه سازی Simulation
5- روش بازنگری Monitoring
6- روش صحنه سازی Scenario Cerativity
7- روش واکنش شناسی Cross Impact Analysis
8- روش سروش یا دلفی Delphi
9- روش هنجاری Normative یا آینده نگری
در میان این روش ها، با توجه با اهمیت کاربردی، روش دلفی جایگاه خاص خود را دارد. این روش در عرصه هایی مانند سیاستگذاری و برنامه ریزی کلان و همچنین دستیابی به اجماع برای شناخت و حل مسائل پیچیده ابزار دست سیاستگذاران و مدیران در کشورهای توسعه یافته است. در این مقاله تلاش می شود تا این روش معرفی گردد.
پیشینه
قدیمی ترین ریشه های روش دلفی به معبد آیولون در شهر دلفی در یونان باز می گردد. شهر دلفی در دامنه جنوبی کوه بارناسوس و بر فراز یکی از دهانه های بزرگ خلیج کورنت قرار دارد. از نظر منظر جغرافیایی، سیمای شهر دلفی و پیرامون آن به گونه ای بود که یونانیان قدیم را به این اعتقاد واداشت که در آن جا خدایان زندگی می کنند. ویل دورانت (1372، 124) در کتاب تاریخ تمدن مجلد مربوط به یونان باستان می نویسد: «بالاتر از این صخره ها، قله های دوگانه کوه بارناسوس قرار دارد. یونانیان برای رسیدن به این قله ها صدها کیلومتر از روی صخره های دشوار بالا می رفتند. مه انبوه و دریایی که اشعه خورشید بر آن می تابد. به آن نقطه منظره ای زیبا و خوف انگیز می داد. از این رو یونانیان باور داشتند که آنجا خدایی وحشتناک سکونت می کند. اینان زلزله های متعددی را که در آن نقطه رخ داده و باعث ترس مهاجمانی چون ایرانیان و مردمان فوکیس و گل شده بود، دفاع خدایان از مقر خویش تلقی می کردند.
مومنانی از دیرباز به آنجا می رفتند تا از بادهایی که میان دره ها می وزد، یا گازهایی که از نهاد زمین برمی خیزد، آواز و اراده خدایان را بشنوند. سنگ بزرگی که کنار مخرج گازهای زمین قرار داشت به نظر یونانیان مرکز یونان و ناف عالم بود. نزدیک این سنگ بود که یونانیان در آغاز برای گالایا، الاهه زمین، و بعدها برای آپولون معابدی ساختند».
حوادث جهانی که یونانیان در آن زندگی می کردند به اراده شیاطین، ارواح و خدایان بستگی داشت. پس لازم بود تا برای آگاهی از اراده خدایان، شیاطین و ارواح به سراغ غیبگویان، ستاره شماران، خوابگزاران، وخش ها و غیره رفت و درباره زندگی با آنان مشورت کرد. اهمیت ستاره شماران و غیبگویان تا اندازه ای بود که گاهی به خدمت خاندان ها، ارتش ها و دولت ها در می آمدند. در بسیاری از معابد یونان، وخشهای بسیار وجود داشتند. معززترین و مشهورترین آنها در روزگار قدیم وخش معبد زئوس در دودونا، و در دوره بعد، وخش معبد آپولون در دلفی بود... یونانیان زنان را برای پذیرش وحی و الهام آماده تر می دانستند. از این رو، در معبد آپولونه سه پیرزن خدمت می کردند. در این معبد از شکافی که در کف معبد قرار داشت گازی مرموز بیرون می آمد. مردم می گفتند که این گاز از لاشه اژدهایی به نام پوتون، که به دست آپولون کشته شده است برمی خیزد. زن غیبگو که برای پذیرفتن وحی آمادگی داشت پشت میز بلند سه پایی می نشست و گاز مقدس را که بسیار بدبو بود استنشاق می کرد و برگهای تخدیرآوری می جوید و به حال بیخودی می افتاد. سپس بریده بریده سخنانی به زبان می آورد که به وسیله کاهنان برای حاضران ترجمه می شود (همان، 218). در تاریخ یونان آمده که اشخاص مشهوری مانند هراکلس و آریستودموس شاه مسینا با وخش معبد دلفی به مشورت پرداخته اند.
اما پیشینه روش دلفی به عنوان ابزاری علمی برای پیش بینی آینده به دهه 1950 میلادی برمی گردد و یکی از دستاوردهای جنگ سرد (Cold War) است. آغاز کاربرد این روش به پژوهشی درباره مسائل پیچیده دفاعی برمی گردد که نورمن دالکی و اولاف هلمر (Norman Dalkey & Olat Helmer) در شرکت رند (RAND) که به عنوان خزانه فکر (Think tank) عمل می کرد، انجام دادند. روش دلفی از نیمه دهه 1960 به عنوان یک روش علمی مهم در جوامع علمی شناخته شده است.
تعاریف و برداشت ها
در منابع مختلف تعاریف و برداشت های متعددی از روش دلفی شده است. برخی از این تعاریف عبارتند از:
1- «روشی برای توسعه و بهبود اجماع گروهی است».
(Anderson and others, 1975, 121)
2- «در این روش ما به دنبال توافق گروهی هستیم. زیرا این اعتقاد وجود دارد که چند کارشناس می توانند از یک نفر در امر پیش بینی صاحب نظرتر باشند» (سید جوادین، 1375، 103).
3- فرآیندی ارتباطی است که اجازه می دهد تا گروه برای حل مسأله ای پیچیده بدون کنش متقابل رودررو با مراجعه تک تک اعضای گروه، به توافق برسد». (Ghourchian, 1994, 95)
4- «روش دلفی برای حل مسائل و تصمیم گیری به کار می رود» (Sahkian, 1997)
5- «روش پیش بینی رویدادهای آتی است بر پایه نظر سنجی داوری های افراد متخصص درباره هر موضوع». (Javy and Julial, 1991)
عناصر مشترک این تعاریف گرد این موضوع است که دلفی:
1- روش (Method) یا فنی (Technique) علمی است.
2- برای پیش بینی آینده
3- بر پایه اجماع نظرات متخصصانی که با یکدیگر تماس رودررو نداشته اند.
از این رو مشخص می گردد که در روش دلفی، همه افراد این شانس را ندارند تا در جریان تحقیق به عنوان پاسخگو وارد شوند و نیازی به نمونه گیری نیست. این موضوع از وجوه تمایز این روش یا روش های مرسوم مانند پیمایش (Survey) است. در این روش بر حسب موضوع که می تواند سیاست، آموزش یا محیط زیست باشد. باید به سراغ متخصصان رفت. افرادی که دانش و آگاهی کافی درباره موضوع دارند و نظرات آنان به عنوان صاحب نظر و متخصص مورد پذیرش دیگران است.
اهداف و کاربردها
هدف اصلی روش دلفی را می توان پیش بینی آینده دانست که بر پایه همگرایی اندیشه های متخصصان حاصل شده است. در این روش حدسیات فردی در مورد تکامل آینده باید تصحیح شود. پیدایش هنجار گروهی تخصصی نتیجه مورد نظر است. اهداف مهم دیگر این روش عبارتند از حل مسائل پیچیده و کمک به تصمیم گیری در مورد مسائل بغرنج. این روش با این هدف طراحی شده که برای حل مسائل پیچیده و مهمی به کار رود که پرداختن به آن از توانایی های یک نفر فراتر می رود. این روش در امور برنامه ریزی، مدیریت و مسائل اجرایی کاربرد دارد و رشته های متعدد دانش مانند بازرگانی، سیاست، صنایع، پزشکی، برنامه ریزی آموزشی، برنامه ریزی شهری و ناحیه ای می توانند از آن استفاده نمایند.
«اگرچه فن دلفی در کاربردهای آغازین خود عمدتاً ابزار پیش بینی بود. در حال حاضر بیشتر به عنوان فرایندی (Process) برای بهبود ارتباطات و ایجاد توافق در حل هر مسأله پیچیده به کار می رود» 1994. (Ghourchian, 97) روش دلفی، روشی کاربردی است و بسیار مورد استفاده رشته هایی مانند بازرگانی و آموزش است. نگاهی به عناوین کتابهای مربوط به روش دلفی مانند:
Gazing into Oracle: The Delphi Method and its Application to Social Policy and Health (1995).
حکایت از اهمیت کاربردی این روش می کند.