مشخصات فایل
عنوان: نظریه بازیها و توسعه اقتصادی
از کتاب بازیهای توسعه اقتصادی
قالب بندی:word
تعداد صفحات:17
محتویات
نظریه بازیها و توسعه اقتصادی
بازیهای هماهنگی: نزاع زن و شوهری و شکار گوزن
نزاع زن و شوهری - بازی فساد
بازی شکار گوزن- مهاجرت
بازیهای شاهین- کبوتر
بازی شاهین- کبوتر/ اجاره زمین
معمای زندانیان
قطع درختان جنگلی به روایت بازی معمای زندانیان
بازی اعتماد
شکل نرمال بازی اعتماد وامدهی
نظریه بازیها و توسعه اقتصادی
از کتاب بازیهای توسعه اقتصادی
نظریه بازی از خاستگاههای جذابی برخوردار است که به درک چگونگی ظهور چنین بینشهای مهمی کمک میکند. اثر اقتصاددان فرانسوی، آگوستین کورنو در دهه 1830، دیدگاههای اجمالی اولیه از صورتبندی رفتار استراتژیک را آشکار ساخت. کورنو مدل مشهوری از رقابت استراتژیک بین دو بنگاه ارایه داد که از پیش برخی از بینشهای بعدی نظریه بازی را در خود داشت. اما او هرگر قادر نبود تا مفهوم جواب تعادلی خود را برای بافتهای دیگر تعمیم دهد و برای چند دهه، نتایج او تنها برای مطالعه نوع محدودی از رقابت بین دو بنگاه بنیشآفرین تلقی میشد.
جان فون نویمان و اسکار مورگنشترن، ریاضیدانان دانشگاه پرینستون به خاطر چاپ کتاب «نظریه بازیها و رفتار اقتصادی» در سال 1943 یعنی اولین اثر در زمینه نظریه بازی به عنوان بانیان نظریه بازی به حساب میآیند. آنها ثابت کردند که در هر بازی با جمع صفر یعنی طبقهای از بازیهای دونفره که قدرمطلق برد یک بازیگر به اندازه زیان بازیگر دیگر است، یک جواب تعادلی وجود دارد (امیل بورل، ریاضیدان فرانسوی اعتقاد دارد که چنین بازیهایی ضرورتا جوابی ندارند).
شاید ایجاد زیربنای بینشهای وسیع جان نش و افراد دنبالهرو او، مهمترین پیامد اثر اولیه فون نویمان و مورگنشترن باشد. نش که زندگی و کار تحسین شده او به صورتی درخشان در زندگینامهای به قلم سیلویا نسار (1998) یعنی «یک ذهن زیبا» و فیلمی برنده جایزه آکادمی 2002 به همین نام و با شرکت راسل کرو به تصویر کشیده شده است در هنگام استخراج برجستهترین نتیجه نظریه بازیها و مدلسازی ریاضی رفتار اجتماعی، دانشجوی دوره تکمیلی دانشگاه پرینستون بود. او در سالهای 1950 و 1951 مقالاتی با نام «نقاط تعادلی بازیهای N نفری»و «بازیهای غیرتعاونی» نوشت که حاوی مفهوم مشهور تعادل نش هستند. نش بابینش خطشکنانهاش نتیجه کار فون نویمان و مورنگشترن را تعمیم داد تا مقوله بسیار گستردهتر تعامل اجتماعی که ضرورتا به بازی با جمع صفر نمیانجامد را در بر گیرد.
بخشی از قدرت مفهوم نش تقریبا از سادگی بیآلایش آن ناشی میشود. برای فهم تعادل نش به خاطر آورید که هر بازی شامل سه عنصر است: (1) دو یا چند بازیگر (2) مجموعهای از استراتژیهای بالقوه هر بازیگر و (3) بازدهیها یعنی تابعی از ترکیب استراتژیهای به کار رفته توسط هر بازیگر. چنانچه استراتژی هر بازیگر در بازی، بهترین واکنش به استراتژیهای تمامی بازیگران دیگر باشد آنگاه این مجموعه استراتژیها تعادل نش است.به عبارت دیگر اقدامات سایر بازیگران هر چه باشد هیچ بازیگری اقدام خود را تغییر نمیدهد. (در ضمیمه کتاب برای خوانندگان ناآشنا، مفهوم تعادل نش و دیگر مفاهیم نظریه بازی که در کتاب به کار رفتهاند با تفصیل بیشتری معرفی شدهاند).
بازی دو خودرو که به صورت همزمان از غرب و شمال به یک تقاطع نزدیک میشوند، نمونه سادهای از مفهوم تعادل نش را به دست میدهد. فرض کنید استراتژیهای موجود برای هر خودرو به صورت ادامه مسیر یا توقف.اگر هر دو ادامه دهند دچار خسارت شده و بازدهی اندکی به دست میآورند.در صورتی که هر دو توقف کنند وقت خود را با کشمکش برای تعیین نوبت گذر از تقاطع تلف خواهند کرد. در این بازی دو تعادل نش وجود دارد: در یکی خودروی مسیر شمال توقف کرده و خودروی مسیر غرب ادامه میدهد و در دومی خودروی مسیر غرب توقف کرده و خودروی مسیر شمال ادامه میدهد. هر دو حالت تعادل نش هستند چون بهترین واکنش به رفتار بازیگر دیگر به شمار میروند.
چرا انتظار داریم که یک جواب برای بازی، تعادل نش باشد؟ برهان خلف، اولین و مهمترین استدلال برای اثبات این نکته است: اگر نتیجه خاصی تعادل نش نباشد آنگاه هر یک از طرفین با انحراف از آن نفع میبرند. به علاوه در صورتی که یک بازی از تعادل نش منفردی برخوردار باشد برای هر بازی که بازیگران خوش استدلال بتوانند پیشبینی کنند یک نتیجه شهودی شکل میدهد. چنین پیشبینی برای بازی یک نقطه کانونی به وجود آورده و خودتقویت کننده میشود. میتوان تعادل نش را به مثابه «نسخه» باثباتی برای بازی نیز توجیه کرد. برای نمونه چنانچه یک هنجار اجتماعی، سنت یا طرف سوم رفتاری را به بازیگران پیشنهاد کرده و درباره بازی انتظاراتی به وجود آورد آنگاه هیچ یک از بازیگران برای انحراف از این تجویزها میلی نخواهد داشت. در نهایت اگر بازیگران استراتژیهای خود در طی زمان را بر اساس آزمون و خطا تجربه کنند آنگاه واپسین نقطه بازی یک تعادل نش را میسازد که در آن بازیگران بهترین واکنش تقویت شونده نسب به رفتار یکدیگر را به صورت متقابل توسعه میدهند.
شاید اتفاقی نبود که همراه با افسردگی نش به دلیل بیماری اسکیزوفرنی در طی چند دهه بعد از کار خطشکنانهاش، نظریه بازی نیز به رغم چند پیشرفت اندک در زمینه کاربردهای اقتصادی رو به پژمردگی نهاد. اثر توماس شلینگ (1960) با عنوان استراتژی ستیز و کاربرد معمای زندانیان آلبرت تاکر توسط گرت هاردین (1968) در اثرش با عنوان تراژدی منابع مشترک دو استثنای بزرگ به شمار میرود. البته تا دهه 1980 اقتصاددانان درک قدرت و عمومیت مفهوم تعادل نش را شروع کرده بودند. در واقع تا آن زمان،تجدید قالب بخش زیادی از نظریه اقتصاد خرد مدرن به زبان نظریه بازی داشت شروع میشد. این فرایند ادامه یافته است به طوری که در علم اقتصاد امروزی به دشواری میتوان موضوعی از هر مجله شاخه متعارف یافت که فاقد اصطلاح «تعادل نش» باشد. تا اواخر دهه 1980 جان نش تقریبا به طرز معجزهآسایی از بیماری روانی خود نجات یافت. علاوه بر این جان نش به پاس مفهوم انقلابی جواب خود و اثرش درباره مدلهای چانهزنی همراه با رینارد سلتن و جان هارسنی که تعادل نش را برای احتساب بازیهای پویا و بازیهای با اطلاعات ناقص تعمیم داده بودند جایزه نوبل سال 1993 را دریافت کرد. جایزه نوبل سال 2005 اقتصاد نیز برای آثاری درباره نظریه بازی به توماس شلینگ و روبرت آومن که پیشگامانه تعمیمها و کاربردهای مهمی از مفهوم جواب پایه نش ارایه داده بودند تعلق گرفت.
تعادل نش ابزار قدرتمندی برای درک مسایل توسعه است. مطابق برداشت مشترک امروزی، بیشتر رفتارهای اقتصادی از نوع جمع صفر نیستند. مثلا مبادله اقتصادی در اکثر اوقات از جنس مقوله «برنده-برنده» است (البته ممکن است برخی از طرفین به اندازهای که میخواهند برنده نباشند). پدیدههای دیگری همچون فرسایش محیط زیست یا فساد اقتصادی اغلب اوقات در زمره بازی «بازنده-بازنده» قرار میگیرند. در نتیجه تعادل نش برای درک ساختارهای انگیزشی منجر به نتایج ناخوشایند مفید است.
اکنون به پنج حالت مورد اشاره در فصل اول باز میگردیم. میتوان مدل هر یک از این حالات را به مثابه یک بازی ساده نرمال دو نفری دارای دو استراتژی طراحی کرد. شکل نرمال یک بازی که گاهی شکل ایستا نامیده میشود از یک ماتریس بازدهی با یک بازیگر افقی یعنی بازیگر 1 که استراتژیهای خود را از ردیف انتخاب میکند و یک بازیگر عمودی یعنی بازیگر 2 که استراتژیهای خود را از ستون انتخاب میکند تشکیل میشود. در شکل نرمال بازیگران استراتژیها را به صورت همزمان یا دست کم به صورت مستقل از آگاهی دیگری انتخاب میکنند. بازدهیهای قسمت چپ و پایین هر سلول متعلق به بازیگر 1 و بازدهی قسمت راست و بالای هر سلول متعلق به بازیگر 2 است.
بازیهای هماهنگی: نزاع زن و شوهری و شکار گوزن
فرض کنید در داستان رشوه و فساد فصل اول یک کاسبکار وجود دارد.مدلی از شکل نرمال این بازی در نمودار زیر نمایان است. تصور کنید این کاسبکار برای گشایش شعبهای در پایتخت به اخذ مجوز نیاز دارد. هنگام ورود به باجه انتشار چنین مجوزی او باید بین رفتار صادقانه و رفتار فاسد یکی را برگزیند. همچنین او میتواند انتظار داشته باشد که کارمند باجه بدون تقاضای رشوه، درخواست او را به سرعت انجام دهد یا با آگاهی از تاثیر پول چای در چرخیدن چرخهای بوروکراسی، یک اسکنانس 50 دلاری به عنوان زیر میزی ارایه کند. به همین ترتیب کارمند باجه میتواند وظیفهشناسانه به کار درخواست رسیدگی کند یا به کاسبکار پیشنهاد دهد که کار مجوز در قبال یک انعام جزئی 50 دلاری پیگیری میشود.
مشخصات فایل
عنوان: نظریه بازیها و توسعه اقتصادی
از کتاب بازیهای توسعه اقتصادی
قالب بندی:word
تعداد صفحات:17
محتویات
نظریه بازیها و توسعه اقتصادی
بازیهای هماهنگی: نزاع زن و شوهری و شکار گوزن
نزاع زن و شوهری - بازی فساد
بازی شکار گوزن- مهاجرت
بازیهای شاهین- کبوتر
بازی شاهین- کبوتر/ اجاره زمین
معمای زندانیان
قطع درختان جنگلی به روایت بازی معمای زندانیان
بازی اعتماد
شکل نرمال بازی اعتماد وامدهی
نظریه بازیها و توسعه اقتصادی
از کتاب بازیهای توسعه اقتصادی
نظریه بازی از خاستگاههای جذابی برخوردار است که به درک چگونگی ظهور چنین بینشهای مهمی کمک میکند. اثر اقتصاددان فرانسوی، آگوستین کورنو در دهه 1830، دیدگاههای اجمالی اولیه از صورتبندی رفتار استراتژیک را آشکار ساخت. کورنو مدل مشهوری از رقابت استراتژیک بین دو بنگاه ارایه داد که از پیش برخی از بینشهای بعدی نظریه بازی را در خود داشت. اما او هرگر قادر نبود تا مفهوم جواب تعادلی خود را برای بافتهای دیگر تعمیم دهد و برای چند دهه، نتایج او تنها برای مطالعه نوع محدودی از رقابت بین دو بنگاه بنیشآفرین تلقی میشد.
جان فون نویمان و اسکار مورگنشترن، ریاضیدانان دانشگاه پرینستون به خاطر چاپ کتاب «نظریه بازیها و رفتار اقتصادی» در سال 1943 یعنی اولین اثر در زمینه نظریه بازی به عنوان بانیان نظریه بازی به حساب میآیند. آنها ثابت کردند که در هر بازی با جمع صفر یعنی طبقهای از بازیهای دونفره که قدرمطلق برد یک بازیگر به اندازه زیان بازیگر دیگر است، یک جواب تعادلی وجود دارد (امیل بورل، ریاضیدان فرانسوی اعتقاد دارد که چنین بازیهایی ضرورتا جوابی ندارند).
شاید ایجاد زیربنای بینشهای وسیع جان نش و افراد دنبالهرو او، مهمترین پیامد اثر اولیه فون نویمان و مورگنشترن باشد. نش که زندگی و کار تحسین شده او به صورتی درخشان در زندگینامهای به قلم سیلویا نسار (1998) یعنی «یک ذهن زیبا» و فیلمی برنده جایزه آکادمی 2002 به همین نام و با شرکت راسل کرو به تصویر کشیده شده است در هنگام استخراج برجستهترین نتیجه نظریه بازیها و مدلسازی ریاضی رفتار اجتماعی، دانشجوی دوره تکمیلی دانشگاه پرینستون بود. او در سالهای 1950 و 1951 مقالاتی با نام «نقاط تعادلی بازیهای N نفری»و «بازیهای غیرتعاونی» نوشت که حاوی مفهوم مشهور تعادل نش هستند. نش بابینش خطشکنانهاش نتیجه کار فون نویمان و مورنگشترن را تعمیم داد تا مقوله بسیار گستردهتر تعامل اجتماعی که ضرورتا به بازی با جمع صفر نمیانجامد را در بر گیرد.
بخشی از قدرت مفهوم نش تقریبا از سادگی بیآلایش آن ناشی میشود. برای فهم تعادل نش به خاطر آورید که هر بازی شامل سه عنصر است: (1) دو یا چند بازیگر (2) مجموعهای از استراتژیهای بالقوه هر بازیگر و (3) بازدهیها یعنی تابعی از ترکیب استراتژیهای به کار رفته توسط هر بازیگر. چنانچه استراتژی هر بازیگر در بازی، بهترین واکنش به استراتژیهای تمامی بازیگران دیگر باشد آنگاه این مجموعه استراتژیها تعادل نش است.به عبارت دیگر اقدامات سایر بازیگران هر چه باشد هیچ بازیگری اقدام خود را تغییر نمیدهد. (در ضمیمه کتاب برای خوانندگان ناآشنا، مفهوم تعادل نش و دیگر مفاهیم نظریه بازی که در کتاب به کار رفتهاند با تفصیل بیشتری معرفی شدهاند).
بازی دو خودرو که به صورت همزمان از غرب و شمال به یک تقاطع نزدیک میشوند، نمونه سادهای از مفهوم تعادل نش را به دست میدهد. فرض کنید استراتژیهای موجود برای هر خودرو به صورت ادامه مسیر یا توقف.اگر هر دو ادامه دهند دچار خسارت شده و بازدهی اندکی به دست میآورند.در صورتی که هر دو توقف کنند وقت خود را با کشمکش برای تعیین نوبت گذر از تقاطع تلف خواهند کرد. در این بازی دو تعادل نش وجود دارد: در یکی خودروی مسیر شمال توقف کرده و خودروی مسیر غرب ادامه میدهد و در دومی خودروی مسیر غرب توقف کرده و خودروی مسیر شمال ادامه میدهد. هر دو حالت تعادل نش هستند چون بهترین واکنش به رفتار بازیگر دیگر به شمار میروند.
چرا انتظار داریم که یک جواب برای بازی، تعادل نش باشد؟ برهان خلف، اولین و مهمترین استدلال برای اثبات این نکته است: اگر نتیجه خاصی تعادل نش نباشد آنگاه هر یک از طرفین با انحراف از آن نفع میبرند. به علاوه در صورتی که یک بازی از تعادل نش منفردی برخوردار باشد برای هر بازی که بازیگران خوش استدلال بتوانند پیشبینی کنند یک نتیجه شهودی شکل میدهد. چنین پیشبینی برای بازی یک نقطه کانونی به وجود آورده و خودتقویت کننده میشود. میتوان تعادل نش را به مثابه «نسخه» باثباتی برای بازی نیز توجیه کرد. برای نمونه چنانچه یک هنجار اجتماعی، سنت یا طرف سوم رفتاری را به بازیگران پیشنهاد کرده و درباره بازی انتظاراتی به وجود آورد آنگاه هیچ یک از بازیگران برای انحراف از این تجویزها میلی نخواهد داشت. در نهایت اگر بازیگران استراتژیهای خود در طی زمان را بر اساس آزمون و خطا تجربه کنند آنگاه واپسین نقطه بازی یک تعادل نش را میسازد که در آن بازیگران بهترین واکنش تقویت شونده نسب به رفتار یکدیگر را به صورت متقابل توسعه میدهند.
شاید اتفاقی نبود که همراه با افسردگی نش به دلیل بیماری اسکیزوفرنی در طی چند دهه بعد از کار خطشکنانهاش، نظریه بازی نیز به رغم چند پیشرفت اندک در زمینه کاربردهای اقتصادی رو به پژمردگی نهاد. اثر توماس شلینگ (1960) با عنوان استراتژی ستیز و کاربرد معمای زندانیان آلبرت تاکر توسط گرت هاردین (1968) در اثرش با عنوان تراژدی منابع مشترک دو استثنای بزرگ به شمار میرود. البته تا دهه 1980 اقتصاددانان درک قدرت و عمومیت مفهوم تعادل نش را شروع کرده بودند. در واقع تا آن زمان،تجدید قالب بخش زیادی از نظریه اقتصاد خرد مدرن به زبان نظریه بازی داشت شروع میشد. این فرایند ادامه یافته است به طوری که در علم اقتصاد امروزی به دشواری میتوان موضوعی از هر مجله شاخه متعارف یافت که فاقد اصطلاح «تعادل نش» باشد. تا اواخر دهه 1980 جان نش تقریبا به طرز معجزهآسایی از بیماری روانی خود نجات یافت. علاوه بر این جان نش به پاس مفهوم انقلابی جواب خود و اثرش درباره مدلهای چانهزنی همراه با رینارد سلتن و جان هارسنی که تعادل نش را برای احتساب بازیهای پویا و بازیهای با اطلاعات ناقص تعمیم داده بودند جایزه نوبل سال 1993 را دریافت کرد. جایزه نوبل سال 2005 اقتصاد نیز برای آثاری درباره نظریه بازی به توماس شلینگ و روبرت آومن که پیشگامانه تعمیمها و کاربردهای مهمی از مفهوم جواب پایه نش ارایه داده بودند تعلق گرفت.
تعادل نش ابزار قدرتمندی برای درک مسایل توسعه است. مطابق برداشت مشترک امروزی، بیشتر رفتارهای اقتصادی از نوع جمع صفر نیستند. مثلا مبادله اقتصادی در اکثر اوقات از جنس مقوله «برنده-برنده» است (البته ممکن است برخی از طرفین به اندازهای که میخواهند برنده نباشند). پدیدههای دیگری همچون فرسایش محیط زیست یا فساد اقتصادی اغلب اوقات در زمره بازی «بازنده-بازنده» قرار میگیرند. در نتیجه تعادل نش برای درک ساختارهای انگیزشی منجر به نتایج ناخوشایند مفید است.
اکنون به پنج حالت مورد اشاره در فصل اول باز میگردیم. میتوان مدل هر یک از این حالات را به مثابه یک بازی ساده نرمال دو نفری دارای دو استراتژی طراحی کرد. شکل نرمال یک بازی که گاهی شکل ایستا نامیده میشود از یک ماتریس بازدهی با یک بازیگر افقی یعنی بازیگر 1 که استراتژیهای خود را از ردیف انتخاب میکند و یک بازیگر عمودی یعنی بازیگر 2 که استراتژیهای خود را از ستون انتخاب میکند تشکیل میشود. در شکل نرمال بازیگران استراتژیها را به صورت همزمان یا دست کم به صورت مستقل از آگاهی دیگری انتخاب میکنند. بازدهیهای قسمت چپ و پایین هر سلول متعلق به بازیگر 1 و بازدهی قسمت راست و بالای هر سلول متعلق به بازیگر 2 است.
بازیهای هماهنگی: نزاع زن و شوهری و شکار گوزن
فرض کنید در داستان رشوه و فساد فصل اول یک کاسبکار وجود دارد.مدلی از شکل نرمال این بازی در نمودار زیر نمایان است. تصور کنید این کاسبکار برای گشایش شعبهای در پایتخت به اخذ مجوز نیاز دارد. هنگام ورود به باجه انتشار چنین مجوزی او باید بین رفتار صادقانه و رفتار فاسد یکی را برگزیند. همچنین او میتواند انتظار داشته باشد که کارمند باجه بدون تقاضای رشوه، درخواست او را به سرعت انجام دهد یا با آگاهی از تاثیر پول چای در چرخیدن چرخهای بوروکراسی، یک اسکنانس 50 دلاری به عنوان زیر میزی ارایه کند. به همین ترتیب کارمند باجه میتواند وظیفهشناسانه به کار درخواست رسیدگی کند یا به کاسبکار پیشنهاد دهد که کار مجوز در قبال یک انعام جزئی 50 دلاری پیگیری میشود.