مقاله افزایش کارایی رویه های بتنی با اجرای روکش آسفالتی
بسیاری از والدین, ناآگاهانه کودک خود را فقط با هدف تقویت مهارت های حافظه ای و انباشتن ذهن وی از اطلاعات لغوی, تربیت و هدایت می کنند و برای حافظه و هوش کودک خود اهمیتی بیش از حد قائل می شوند. این گروه از والدین بدون در نظر گرفتن این اصل تربیتی مهم که تنها اطلاعات عمومی وداشتن حافظه قوی برای تکامل و رشد فکری و باروری استعدادهای کودک کافی نیست, با اصل قراردادن هوش و پرورش کودک از سایر توانمندی های ذهنی و روانی کودک خود که مهم ترین انها تفکر خلاق است, غافل می مانند.
معمولاً رقابت میان کودکان وقتی پدید می آید مه الف: نوعی ارزیابی و رتبه بندی توسط والدین وجود داشته باشد. ب: پاداشی یا جایزه ای در میان باشد. معمولاً کودکان چنان احساس می کنند که کار آنها توسط والدین مورد ارزشگذاری قرار خواد گرفت و یا به بهترین کار جایزه یا پاداش داده خواهد شد,بیش تر از آنکه به انجام بهتر آن کار بیندیشند, به کسب جایزه فکر می کنند. ضمن اینکه گاهی این رقابت ها به ستیزه جویی میان کودکان تبدیل می شود و سبب می گردد تا آنها نتوانند از توانایی ها واستعدادهای واقعی خود استفاده کنند.
تأکید زیاد بر جنسیت کودک و تمایز قائل شدن زیاد میان دختر و پسر یکی از موانع مهم رشد خلاقیت کودکان در گروهی از خانواده هاست. دربرخی از فرهنگ ها بسیاری از دختران و پسرانی که از تفکرهایی خلاق برخوردار هستند, به سبب ملزم شدن به رعایت پاره ای مقررات و هنجارهای از پیش تعیین شده و همچنین به دلیل قرار گرفتن در نقشهای قالبی که فرهنگ و محیط برآنها تحمیل کرده, علایق و تمایلات خلاقانه خود را سرکوب می کنند ودر نتیجه به تدریج دچار تعازض شده و خلاقیت آنها از بین می رود.
بسیاری از والدین برای کودک خود قوانین و مقررات خشک و محدود کننده ای نظیر تعداد ساعت های درس خواندن در روز, رأس ساعت معین خوابیدن, استفاده از لوازم خاص و... قرار می دهند. پدیدآوردن چنین شرایطی در منزل و اصرار و پافشاری بر رعایت آنها از جانب کودکان,سبب می شود کودک تدریجاً به کلیشه ای و تکراری رفتار کردن عادت کند . باید توجه داشت که افکار و رفتارهای کلیشه ای و تکراری نقطه متضاد خلاقیت است.
عدم آگاهی و شناخت برخی والدین از فرآیند رشد خلاقیت در کودکان و مطالعه نکردن آن ها در این زمینه, سبب می شود آن ها هیچگاه نتوانند برای پرورش و شکوفایی خلاقیت کودک خود برنامه ریزی و اقدام صحیحی نمایند و به این ترتیب ناخواسته سبب می شوند استعداد های خلاق کودک آنها به هدر رود.
ارزیابی پی در پی رفتارهای کودک و زیر ذره بین قراردادن وانتقاد از کارهای او در خانواده,آزادی, امنیت خاطر و اعتماد به نفس کودک را مختل می سازد و ترس از اشتباه را در وی تقویت می کند. این ترس چنانچه در کودک حالت مرضی پیدا کند, جرأت ابراز هرگونه اندیشه جدید و یا انجام کارهایی که در عین خلاق بودن احتمال وجود اشتباه نیز در آن ها وجود دارد را در کودک از بین می برد و به این ترتیب خلاقیت کودک که لازمه اش داشتن آزادی وامنیت خاطر در محیط خانواده و ریسک پذیری و عدم ترس از اشتباه می باشد,با مانع روبه رو می گردد.
تخیل کودک اساس خلاقیت اوست و چنان چه تخیلات و رؤیاهای کودک با بی توجهی , تمسخر و یا بیهوده انگاشتن از جانب والدین روبه رو شود, در واقع سرچشمه خلاقیت او خشکانده شده است.
محکوم کردن خیال پردازی کودک و وادار نمودن او به واقع بینی در خانواده نگرش و شیوه ای کاملاً اشتباه استبذر حساس و زودرنج خلاقیت کودک آفتی مهلک محسوب می شود.
بسیاری از کودکان خصوصاً در سن پایین, از علائق و کشش های خود نسبت به موضوعات و پدیده های پیرامون اطلاع روشنی نداردند و یا این که نمی توانند آن را به زبان بیاورند. این موضوع از مواردی بسیار حساس به شمار می روئ که باید از همان دوران کودکی مورد توجه والدین قرار گیرد.خانواده هایی که نسبت به این مسئله بی تفاوت هستند و سعی نمی کنند انگیزه ها و موضوعات مورد علاقه کودک خود را شناسایی و کشق کنند , ناخواسته فرصتهای زیادی برای رشد خلاقیت کودک از وی سلب می کنند.
شوخ طبعی از شاخصهای مهم خلاقیت به شمار می رود و وجود حس شوخ طبعی در فضای خانواده بسیار حائز اهمیت است, زیرا مستقیماً به رشد خلاقیت کودک کمک می کند. اما در خانواده هایی که فضای زندگی آنها خشک, رسمی و جدی است,زمینه ای برای بروز حس شوخ طبعی کودک بوجود نمی اید و دز نتیجه در چنین محیطی بسیاری از کشش های خلاقانه ی کودک پنهان می ماند.
بسیاری از والدین علاقمند هستند که کودک آنها سریعاً رشد کند و کودکی خود را پشت سر بگذارد. آن ها گاهی برای تسریع این امر سعی می کنند با کودک خود همانند بزرگسالان رفتار می کنند و به تبع آن از کودک خود ایفای نقش های بزرگتر از محدوده سنی آنها را دارند. تحمیل نقش های کاذب بزرگسالی به کودکان, روند رشد اجتماعی آنان را مختل می سازد وسبب پدید آمدن رفتارهای نا به هنجار و تصنعی درآنها می گردد و همین امر باعث از بین رفتن بسیاری از استعدادهای خلاق دوران کودکی می گردد.
فرزندان خلاق خود را بشناسیم
برای شناخت تواناییهای فرزندانمان بهتر است به تحقیقاتی که درباره فرآیند یادگیری و مهارت های مختلف فکری مطالعه ای داشته باشیم. دانشمندان بسیاری در این خصوص پژوهش هایی داشته اند ازجمله ند هرمان که شکل 4 ربعی مغز و و تمایلات تفکری رانشان می دهد, مغز را مانند دایره ای تجسم کردهه که به 4 ربع تقسیم شده است. ربعها را به ترتیب الفبایی نام گذاری می کنیم ؛ قسمت بالایی ربع (قشرمخ) با A نشان داده شده است و در جهت خلاف حرکت عقربه های ساعت قسمتهای B,CوD در پی آن قرار می گیرند و هر کدام ازاین مربعها گروههای بسیار متمایزی از توانایی های تفکری یا روشهای یادگیری و دانستن را دارا هستند.
ربع A: ویژگیهای تفکر تحلیلی این ربع واقعی, تحلیلی , کمی, فنی و منطقی و استدلالی و انتقادی است. این ربع با تحلیل داده ها,ارزیابی, ریسک, آمار, بودجه های مالی, محاسبات, همچنین با سخت افزار فنی, حل مسائل تحلیلی و تصمیم گیری بر اساس منطق و استدلال سر و کار دارد. موضوع ها و حرفه های مورد پسند افرادی که تفکر ربعA را ترجیح می دهند حساب, جبر, حسابان, حسابداری بعلاوه علوم و فن آوری است. وکلا, مهندسان, دانشمندان رایانه, تحلیل گران و تکنسین ها, بانکداران و فیزیکدانان تفکر ربع A را ترجیح می دهند و درباره واقعیت ها و تحلیل های انتقادی صحبت می کنند. اگر متفکر ربع A نباشید و مایل باشید این تواناییها را در خود توسعه دهید, باید ریاضیات و دوره های علمی و تمرینات بسیاری را انجام دهید که باعث توسعه مهارت های تفکر A در شما شود.
ربع B:ویژگی های تفکر تحلیلی این ربع سازمان یافته, با توالی, کنترل, برنامه ریز, محافظه کار, ساختار یافته, منظم و با پشتکار است. شکل آن سازمانی است و به اجرا در اوردن راه حل را حمایت می کند , تولید کننده و وظیفه طلب است. موضوع ها و حرفه های مورد پسند افرادی که تفکر ربع B راترجیح می دهند, بسیار ساختارمند و سازمان دهی شده است. طراحان و مدیران اجرایی و دفترداران نمایانگر تمایل تفکر Bهستند و آنها مشکل پسند, ایرادگیر و سخت کوش می نامند. اگر متفکر ربع B نباشید و مایل باشید این توانایی را در خود توسعه دهید, دوره ای برای دفترداری, دیسکها, کتابها و عکسهای خود تنظیم کنید و شجره خانوادگی درست کنید. همه روزه به موقع در محل کار خود حضور داشته باشید و برای هر یک از دانش پژوهان خود پرونده تحصیلی تهیه کنید, بودجه شخصی طراحی کنید و آن را به مدت دو هفته رعایت کنید. غذای جدیدی را با پی گرفتن دستورالعمل یک دستور غذایی پیچیده بپزید. باید بدانیم برای برخورداری از زندگی متوازن تفکر B ضروری است؛ اما اگر این ربع منحصراً مورد استفاده قرار گیرد, می تواند مانع پرقدرتی در برابر تفکر خلاق باشد.
ربع C:ویژگیهای تفکر تحلیلی این ربع حسی,احساسی, بین فردی(انسان گرا) است. این ربع با آگاهی از احساسات , هیجانات فیزیکی, ارزشها , موسیقی و ارتباطات, سر وکاردارد وبرای تدریس و تربیت لازم استفرهنگ ربع C انسان گرایانه ؛ همیار و معنوی باشد. این ربع ارزش طلب و احساسگر است .موضوع ها و حرفه های مورد پسندی که تفکر ربع C دارند برای موضوع های درسی خاص در مدرسه مانند علوم اجتماعی,موسیقی /ع تئاتر, ورزشهای حرفه ای تمایل نشان می دهند و در فعالیت های گروهی شرکت می کنند و معلمان, پرستاران , مددکاران اجتماعی, موسیقیدان ها تمایل بیشتری به تفکر ربع C دارند, آنها درباره خانواده, کار تیمی , رشد شخصی و ارزشها صحبت می کنند.
رفتار این متفکران در حال رشد است و به دیگران نزدیک و علاقمند به کار موسیقی می شوند و تمایل به در میان گذاشتن ایده ها با دیگران هستند و احساس همیاری دارند, البته نه رقابت.
اگر مایل باشید این توانایی را در خود توسعه دهید, باید تدریس کنید. پرستاری و مراقبت از بچه ها نیاز به تفکر ربع C دارد . به فعالیتهایی که ارتباط خوب را تقویت می کند و درباره کارهایی که دیگران برایتان انجام داده اند فکر کنید و روشی برای تشکر از آنها بیابید. یک شخص مسن را برای نگهداری انتخاب یا به انجمن های خیریه کمک کنید, روان خود را در نور دید و کتابهای مذهبی ادیان الهی را بخوانید, سبزی یا میوه ای که تا بحال نخورده اید را بچشید و گیاهان دارویی بکارید و از آن استفاده کنید, گل بکارید و دسته گلی را هنرمندانه درست کنید و کسی که دلتنگ است را شاد کنید, از گردش در طبیعت لذت ببرید و به صداها و بوی گلها توجه کنید, در سمیناری درباره اینکه چگونه احساسات خود را بهتر منتقل یا بیان کنید شرکت کنید, برای خوردن غذا با خانواده وقت بگذارید ودلیلی برای برگزاری جشنی خاص پیدا کنید.
ربع D:ویژگی های تفکر تحلیلی این ربع ها, اینها کلی نگر, نوآور, بصری, خلاق, تخیلی, مفهومی, انعطاف پذیر و شهودی هستند . این ربع تفکر اکتشافی , تأسیس کننده, مبتکر و آینده نگر است. همچنین بازیگوش, ریسک طلب, و مستقل است.متفکر ربع D ترجیح می دهد به موضوع های درسی مانند هنر(نقاشی, مجسمه سازی) هندسه, طراحی, شعر و معماری توجه کند و گاهی بی نظم , رویایی و غیر واقع بین هستند.رفتار ربع D اگر با خود انضباطی, توجه و منطق تعدیل شود موفق تر خواهد بود.
اگر متفکر ربع D نباشید و مایل باشید توانایی را در خود توسعه دهید چه کار باید بکنید؟
زمان حل هر مسأله ای 2 یا 3 راه متفاوت بیابید, زیبایی یک طراحی یا ساختمان , یا شی ء را ار
مقدمه :
تعریف تشویق
از نظر لغوی کلمه تشویق از واژه شوق و علاقه گرفته شده و به باب تفعیل (تشویق) شده است و از نظر اصطلاحی تشویق، بر ایجاد رغبت و علاقه به انجام یک کار در فراگیران گفته میشود.
انگیزه سازه ای فرضی است که رفتار را قابل فهم و پیش بینی پذیر می کند و یک نیاز فطری رشد و روانشناختی است که به رفتار فرد جهت و نیرو می بخشد (رئیس سعیدی. 1394). انگیزش عاملی بسیار مهم و یکی از شروط اساسی یادگیری الکترونیکی است ( کاوه، 1389). انگیزش با یادگیری ارتباط دارد مشکلات انگیزشی باعث می شود که دانش آموزان در حد توانایی، شایستگی خودشان عمل نکرده و پایین تر از حد انتظار کار کنند ( اشجعی و شاکری، 1393). معلم خوب کسی نیست که بیشترین چیزها را یاد می دهد، بلکه آن کسی است که شوق آموختن و فهمیدن را در دانش آموزان ایجاد می کند انگیزش و یادگیری با یکدیگر ارتباط دارند، زیرا یادگیری فرآیند فعالی است که مستلزم کوشش عمدی وآگاهانه است. حتی اگر دانش آموزی از توانایی بالایی برخوردار باشد، هنگام یادگیری توجه کافی نداشته باشد و از خود کوشش نشان ندهد قادر به یادگیری نخواهد بود (مصیبی و صادقی نیا، 1394). انگیزش میان همة عوامل مؤثر بر یادگیری، اهمیت بیشتری دارد تا آن جا که گفته شده است، سه عامل مهم در یادگیری عبارتند از: الف- انگیزش ب- انگیزش ج- انگیزش. پژوهشها نیز نشان داده است که، انگیزش دانشآموزان در یادگیری اهمیت مطلوبتری در مقایسه با هوش دارد. انگیزش قوی به یادگیری استوار، و انگیزش کم به یادگیری کم میانجامد. در واقع انگیزش، موتور یادگیری است و میزان یادگیری دانشآموزان را به حداکثر میرساند. باید دانشآموز را تشنه یادگیری کنیم؛ زیرا با این کار خود او به دنبال یادگیری خواهد رفت. بین انگیزش و یادگیری رابطة دوسویه است، نه یک سویه. بارها دانش آموزانی را دیده شده است که از لحاظ توانایی و استعداد یادگیری بسیار شبیه به هم هستند، اما در پیشرفت تحصیلی تفاوت های زیادی با یکدیگر دارند. این جنبه از رفتار آدمی به حوزه انگیزش مربوط می شود. تاثیر انگیزش بر فرایند یادگیری دانش آموزان به معلم کمک می کند تا در طرح و اجرای برنامه های آموزشی خود روش های بهتری را به کار ببندند. شناخت و تحلیل مناسب انگیزش فراگیران برای کارآیی و اثربخشی فعالیت های یاددهی و یادگیری اهمیت زیادی دارد. دانش آموزان با انگیزه به یادگیری اشتیاق داشته و سختکوش هستند. معلم با انگیزه دانش آموز را با انگیزه می کند و دانش آموزان با انگیزه می توانند انگیزه معلم را افزایش دهند. با توجه به وجود عقل در بشر، نقش انگیزش در انسان جهت پیشرفت نسبت به سایر جانداران قابل توجه است. در واقع انگیزش موتور محرک تلاش و فعالیت برای تثبیت یادگیری و تدریس است. دانش آموز بی انگیزه نه تنها رغبتی به درس خواندن و یادگیری نشان نمی دهد، بلکه با بی تفاوتی و بی توجهی خود چه بسا برای کار کردن دانش آموزان دیگر در کلاس نیز مزاحمت ایجاد کند. تا انگیزه نباشد هیچ کس هیچ چیزی را یاد نخواهد گرفت. قلب آموزش و پرورش انگیزش است. صاحب نظران معتقدند انگیزه می تواند همانند یک نیرو در ایجاد یادگیری مؤثر باشد و نوآموزان و فراگیران را با علاقه هرچه بیشتر به سوی آن هدایت کند (حسنلو، 1391). بارها دانش آموزانی را دیده ایم که از لحاظ توانایی و استعداد یادگیری بسیار شبیه به هم هستند اما در پیشرفت تحصیلی تفاوت های زیادی با یکدیگر دارند. این جنبه از رفتار آدمی به حوزه انگیزه مربوط می شود موفقیت تحصیلی از مسائل مهم آموزشی و روان شناسی است که رابطه تنگاتنگی با انگیزه دارد (فتحی، 1393). صاحبنظران تعلیم و تربیت همواره بر تأثیر انگیزه های مختلف بر اثربخشی و بازده یادگیری تأکید داشته اند (کیان، 1393). متغیر انگیزه پیشرفت بیشترین سهم پیش بینی را برعملکرد تحصیلی دارد (ساجدی و شفیع زاده، 1394). مطالعات نشان داده است که جهت گیری انگیزشی نقش مهمی در عملکرد تحصیلی، یادگیری، شایستگی در مدرسه و ادارک علیت برای موفقیت و شکست دارد (آلبوغبیش و همکاران، 1393). انگیزش، نیروی ایجاد کننده، نگهدارنده و هدایت کننده ی رفتار است. مفهوم انگیزش برای روان شناسان و معلمان، مهم تر از هوش و استعداد است. زیرا تا دانش آموز برانگیخته نشود، نمی توان از هوش و استعداد او در یادگیری استفاده کرد ( گلوی و نجفی، 1393). مطالعات نشان می دهند که در میان عوامل متعدد و گوناگون (فردی و محیطی) تأثیرگذار بر یادگیری و پیشرفت تحصیلی یادگیرندگان، انگیزش نقش برجسته و بلکه مهم تری را ایفا می نماید. شناخت و تحلیل مناسب انگیزش فراگیران برای کارآیی و اثربخشی فعالیت های یاددهی و یادگیری اهمیت زیادی دارد. انگیزش عامل بسیار مهم و اغلب مهم ترین شرط یادگیری است و اهمیت آن اغلب از هوش کلی نیز بیشتر می باشد. مجموعه ای از عوامل مرتبط با یکدیگر بر انگیزش دانش آموزان برای یادگیری تاثیردارند. این مجموعه ممکن است شامل ویژگی های یادگیرنده، برنامه های درسی به لحاظ کمی و کیفی، ویژگی های معلمان، شرایط ویژگی های محیط آموزشی، فعالیت ها و تکالیف یادگیری و سایر عوامل محیطی باشد. شناخت این عوامل معلم را در انتخاب مناسب تدابیر و فعالیت های یاددهی و یادگیری و تعامل اثربخش با فراگیران و در نهایت افزایش اثربخشی تدریس یاری می نماید (کاوه، 1389). سوال مقاله این است که: آیا انگیزش، از عوامل بسیار مهمی است که موجب تثبیت یادگیری و تدریس در دانش آموز میشود؟ چه رابطه ای بین انگیزش و تثبیت یادگیری وجود دارد؟
مقاله حاضر ضمن تعریفی از انگیزش، تاثیر آن را بر تثبیت یادگیری و تدریس بررسی می کند. و در آخر، راهکارها و پیشنهاداتی جهت افزایش انگیزش ارائه داده می شود.
2- بیان مساله:
2- 1- تعریف انگیزش:
انگیزه سازه ای فرضی است که رفتار را قابل فهم و پیش بینی پذیر می کند و یک نیاز فطری رشد و روانشناختی است که به رفتار فرد جهت و نیرو می بخشد. الگوهای رفتاری که به عنوان شاخص های انگیزشی یادگیری در دانش آموزان مطرح است، عبارتند از جهت توجه و فعالیت، پافشاری در رفتار، سطح فعالیت، انگیزش مداوم و عملکرد است. انگیزش در رفتار کلاسی، در فضای آموزشی، در رفتار یادگیری دانش آموزان نقش به سزایی دارد. تکالیف درسی مدرسه می بایست احساسی از رشد شایستگی در فرد ایجاد کند تا سائق انگیزشی دانش آموز فعال گردد. هم چنین تکالیف درسی بایستی سطح دشواری متوسط و چالش انگیز داشته باشد تا تلاش و کوشش مناسب را بطلبد. نحوه معرفی تکالیف و مطالب یادگیری توسط معلم بر روی اشتیاق یادگیری دانش آموزان تأثیر گذار است و متخصصان تعلیم و تربیت امروزه بیشتر بر ارزشیابی توصیفی معلم از نحوه تلاش و عملکرد دانش آموز تأکید دارند تا ارزش های کمی. عامل دیگری که بر انگیزش و یادگیری دانش آموز موثر است پاداش هایی هستند که اگر به عنوان مشوق یا کارکرد کنترل اجتماعی به کار گرفته شوند انگیزش را در دانش آموزان کاهش خواهند داد. معلمان در نظام انگیزشی باید دانش آموزان را در جهت برانگیخته شدن انگیزش درونی هدایت کنند تا از احساس غرور و شایستگی لبریز شوند و سطح انگیزش و یادگیری فرد را بهبود و ارتقاء بخشند (رئیس سعیدی، 1394). انگیزش عاملی بسیار مهم و یکی از شروط اساسی یادگیری الکترونیکی است و به عنوان یک موضوع مهم باید در طرح های برنامه درسی شناخته شود. بنابراین انگیزش نقش بسیار مهمی در فرایند یادگیری الکترونیکی به عهده خواهد داشت (کاوه. 1389). انگیزش به نیروی ایجاد کننده، نگهدارنده و هدایت کننده رفتار گفته می شود. انگیزش عاملی است که رفتار مشخصی را تحریک و هدایت میکند و پاسخی است به این سؤال که اساس یادگیری علم چیست؟ از لحاظ پرورشی، انگیزش هم هدف است و هم وسیله. تمام برنامه های درسی که برای آن ها فعالیت های مربوط به جنبه های عاطفی در نظر گرفته شده است دارای هدف های انگیزشی هستند. به عنوان وسیله، انگیزش به صورت آمادگی روانی یک پیش نیاز یادگیری به حساب می آید و تاثیر آن بر یادگیری کاملا آشکار است. اگر دانش آموزان نسبت به درس بی علاقه باشند به توضیحات معلم توجه نخواهند کرد، تکالیف خود را با جدیت انجام نخواهند داد و بالاخره پیشرفت چندانی نصیب آن ها نخواهد شد. اما اگر نسبت به درس علاقمند باشند، هم به توضیحات معلم با دقت گوش خواهند داد، هم تکالیف درسی خود را با جدیت انجام خواهند داد، هم به دنبال کسب اطلاعات بیشتری در زمینه مطالب درسی خواهند رفت، و هم پیشرفت زیادی نصیب آن ها خواهد شد. بدون انگیزش، یادگیری ممکن نیست و جایی که یادگیری نباشد تدریسی وجود ندارد. مفهوم انگیزش برای روان شناسان و معلمان، مهم تر از هوش و استعداد است. زیرا تا دانش آموز برانگیخته نشود، نمی توان از هوش و استعداد او در یادگیری استفاده کرد. یافته ها نشان می دهند که انگیزش، مهم ترین شرط یادگیری است و عوامل زیادی از قبیل: ویژگی های دانش آموزان، ویژگی های معلمان، متغیرهای آموزشی، متغیرهای جو کلاسی و برنامه های درسی بر انگیزه دانش آموزان تأثیر می گذارند (گلوی و نجفی، 1393).
2- 2- اهمیت انگیزش:
مطالعات نشان می دهند که در میان عوامل متعدد و گوناگون (فردی و محیطی) تأثیرگذار بر یادگیری و پیشرفت تحصیلی یادگیرندگان، انگیزش نقش برجسته و بلکه مهم تری را ایفا می نماید. شناخت و تحلیل مناسب انگیزش فراگیران برای کارآیی و اثربخشی فعالیت های یاددهی و یادگیری اهمیت زیادی دارد. انگیزش به حالت های درونی موجود زنده که موجب بروز، هدایت یا تداوم رفتار او به سوی نوعی هدف می شود، اطلاق می شود. در تعلیم و تربیت انگیزش پیشرفت اهمیت برجسته ای دارد، این اغلب با رفتار بالفعل فراگیران در نیل به اهداف همبستگی دارد رفتار و عملکرد دانش آموزان در تحصیل بر حسب سطح انگیزش پیشرفت آنان متفاوت است. انگیزش عامل بسیار مهم و اغلب مهم ترین شرط یادگیری است و اهمیت آن اغلب از هوش کلی نیز بیشتر می باشد. مجموعه ای از عوامل مرتبط با یکدیگر بر انگیزش دانش آموزان برای یادگیری تاثیر دارند. این مجموعه ممکن است شامل ویژگی های یادگیرنده، برنامه های درسی به لحاظ کمی و کیفی، ویژگی های معلمان، شرایط ویژگی های محیط آموزشی، فعالیت ها و تکالیف یادگیری و سایر عوامل محیطی باشد. شناخت این عوامل معلم را در انتخاب مناسب تدابیر و فعالیت های یاددهی و یادگیری و تعامل اثربخش با فراگیران و در نهایت افزایش اثربخشی تدریس یاری می نماید (کاوه، 1389). انگیزش مهم ترین شرط یادگیری است. دانش آموزان با انگیزه به یادگیری اشتیاق داشته، علاقمند، کنجکاو، سختکوش و جدی هستند. این دانش آموزان به راحتی موانع و مشکلات را از پیش پای خود بر می دارند، زمان بیشتری برای مطالعه و انجام تکالیف مدرسه صرف می کنند، مطالب بیشتری می آموزند و پس از پایان دوره دبیرستان به تحصیلات ادامه می دهند. صاحب نظران تعلیم و تربیت همواره بر تأثیر انگیزه های مختلف بر اثربخشی و بازده یادگیری تأکید داشته اند. افرادی که معدل بالاتری دارند انگیزش بیشتری برای یادگیری دارند و کسانی که در عملکرد تحصیلی ضعیف تر هستند، انگیزه تحصیلی آن ها هم کمتر است. به علاوه، مشخص شد افرادی که رشته مورد نظر خود را با علاقه انتخاب کرده اند از انگیزه تحصیلی بیشتری برخوردار هستند (کیان، 1393). صاحب نظران معتقدند انگیزه می تواند همانند یک نیرو در ایجاد یادگیری مؤثر باشد و نوآموزان و فراگیران را با علاقه هرچه بیشتر به سوی آن هدایت کند. در بررسی نظام های تعلیم و تربیت همواره شیوه هایی اتخاذ شده که رشد انگیزه را در افراد تقویت کنند تا سریع تر به اهداف مورد نظر دست یابند (حسنلو، 1391). برای این که ما چیزی را یاد بگیریم باید: به یادگیری آن راغب باشیم، قدرت و توانایی یادگیری آن را داشته باشیم، فرصت و امکان یادگیری آن به ما داده شود، در آن چه یاد می گیریم راهنمایی لازم شده باشد. از این چهار عامل، سه عامل قدرت، فرصت و راهنمایی وقتی سودمند خواهند بود که ما یاد گرفتن را بخواهیم، یعنی محرک یا انگیزه ای ما را به آموختن برانگیزد، زیرا همان طور که می دانیم یادگیری عبارت از تغییر کم و بیش دائمی در رفتار است که در نتیجه فعالیت خود فرد انجام می گیرد. فرد نیز وقتی فعالیت می کند که عاملی او را به این فعالیت برانگیزد، پس بدون انگیزه و برانگیختگی یادگیری وجود نخواهد داشت بنابراین هرگونه آموزشی باید بر نیازها و انگیزه های اساسی و فرعی در دانش آموزان مبتنی باشد و رغبت های آن ها را برای آموختن برانگیزد. وجود انگیزه نه تنها با آغاز یادگیری ضروری است، بلکه برای ادامه و تقویت آن و حل مسائل و مشکلاتی که پیدا می شود و کاربرد آموخته ها در اوضاع تازه نیز ضرورت دارد و بدین سبب که انگیزه قوی دقت و تمرکز فعالیت ذهنی را زیاد می کند، پیدایش خستگی را به تاخیر می اندازد و پذیرش راهنمایی را در یاد گیرنده بیشتر می کند. به این ترتیب انگیزه یا محرک، شرط ضروری هرگونه یادگیری است (محمدی، 1390).
2- 3- تاثیر انگیزش در تثبیت یادگیری و تدریس:
پیشرفت تحصیلی و عوامل موثر بر آن به عنوان یکی از متغیرهای محوری و اساسی در آموزش و پرورش، همواره مورد توجه محققان و روانشناسان تربیتی بوده است. تحقیقات چند سال اخیر در این مورد، بیشتر از آن که به نقش عوامل غیر قابل کنترل نظیر هوش و حافظه بپردازد، به نقش عناصر آموزش پذیر و کنترل پذیر، نظیر فراشناخت، عوامل محیطی و عوامل شناختی تاکید دارند. هم چنین مطالعات نشان داده است که جهت گیری انگیزشی نقش مهمی در عملکرد تحصیلی، یادگیری، شایستگی در مدرسه و ادارک علیت برای موفقیت و شکست دارد (آلبوغبیش و همکاران، 1393). نتایج نشان داد که متغیر انگیزه پیشرفت بیشترین سهم پیش بینی عملکرد تحصیلی را دارد (ساجدی و شفیع زاده، 1394). انگیزش با یادگیری ارتباط دارد مشکلات انگیزشی باعث می شود که دانش آموزان در حد توانایی، شایستگی خودشان عمل نکرده و پایین تر از حد انتظار کار نمایند مربیان زمینه ای را فراهم آورند که در دانش آموزان به درگیری در فعالیت های یادگیری برانگیخته شوند (اشجعی و شاکری،1393). بارها دانش آموزانی را دیده ایم که از لحاظ توانایی و استعداد یادگیری بسیار شبیه به هم هستند اما در پیشرفت تحصیلی تفاوت های زیادی با یکدیگر دارند. این جنبه از رفتار آدمی به حوزه انگیزه مربوط می شود موفقیت تحصیلی از مسائل مهم آموزشی و روان شناسی است که رابطه تنگاتنگی با انگیزه دارد (فتحی، 1393). انگیزش مهم ترین عامل رفتارهای گوناگون و درحقیقت نیروی محرک فعالیت های انسان و عامل جهت دهنده آن ها است. می توان اهمیت انگیزش را در یادگیری این گونه بیان داشت که اگر دانش آموز نسبت به دروس بی علاقه باشند و یا از سطح پایین انگیزش برخوردار باشند به توضیحات و درس معلم توجه نمی کنند، تکالیف خود را با جدیت انجام نمی دهند و در دروس خود پیشرفت چندانی به دست نمی آورند. بالعکس اگر دانش آموزان به مطالب درسی علاقه مند باشند یا دارای سطح بالایی از انگیزش باشند، هم به توضیحات معلم با دقت گوش داده و تکالیف درسی خود ر ا با جدیت انجام خواهند داد و هم به دنبال کسب و جمع آوری اطلاعات بیشتر در زمینه مطالب درسی خواهندرفت و متعاقب آن پیشرفت خواهندکرد. معلم با استفاده از تدابیرآموزشی می تواند بعد از ایجاد توجه و دقت در دانش آموزان آن را در سطح مطلوب حفظ نماید. اگر دانش آموز معتقد باشد که درگذشته، در یادگیری مطالب مشابه با مطالب جدید موفق بوده است با علاقمندی و دقت به مطالب جدیدگوش فرا داده و آن ها را می آموزد، اما اگر به این اعتقاد رسیده باشدکه یادگیری مطالب جدید نیز مانند یادگیری مطالب مشابه درگذشته منجر به شکست خواهد شد، نسبت به یادگیری آن مطلب از خود علاقه نشان نخواهد داد. تلاش اغلب معلمان، به جای افزایش انگیزه یادگیری در دانش آموزان، اغلب صرف آرام ساختن و منضبط نگه داشتن کلاس می شود. هر کاری که تقریبا معلمان در کلاس انجام می دهند، اثر انگیزشی بر روی دانش آموزان دارد. با وجود این اثرات انگیزشی متعدد، معلمان ابزار کمی برای درک انگیزش و نحوه افزایش آن در دانش آموزان خود دارند. معلم خوب کسی نیست که بیشترین چیزها را یاد می دهد، بلکه آن کسی است که شوق آموختن و فهمیدن را در دانش آموزان ایجاد می کند. انگیزش و یادگیری با یکدیگر ارتباط دارد، زیرا یادگیری فرآیند فعالی است که مستلزم کوشش عمدی وآگاهانه است. حتی اگر دانش آموزی از توانایی بالایی برخوردار باشد، هنگام یادگیری توجه کافی نداشته باشد و از خود کوشش نشان ندهد قادر به یادگیری نخواهد بود. برای این که دانش آموز بتواند از برنامه های درسی حداکثر بهره را ببرد، باید معلم زمینه ای فراهم کندکه در آن دانش آموز به درگیری در فعالیت های یادگیری برانگیخته شود. نقش فعال دانش آموزان در امر تدریس، تاثیر زبانی و بازخوردهای موثر معلم، تسلط معلم برمطالب و... از عوامل ایجاد انگیزه و عملکرد موثر بر یادگیری است (مصیبی و صادقی نیا، 1394). اگر دانش آموزانی که از توانایی بالا برخوردارند، هنگام یادگیری توجه کافی نداشته باشند و کوشش از خود نشان ندهند، قادر به یادگیری نخواهند بود. پس پدیده مهمی که در یادگیری همیشه ضروری است، انگیزش یا برانگیختگی است. درباره تاثیر انگیزش بر یادگیری، پژوهش های زیادی انجام شده است. مهم ترین عاملی که مستقیم با میزان یادگیری رابطه مثبت نشان داد، سطح توانایی یادگیرندگان بود. پس از آن، دو عامل مهم دیگر، یکی آموزش معلم و دیگری انگیزش برای یادگیری بودند. دانش آموزانی که انگیزش تحصیلی بالایی دارند، فعالیت های تحصیلی بیشتری را می پذیرند، تکالیف درسی بیشتری انجام می دهند و در نتیجه موفقیت بیشتری کسب می کنند (محمدی، 1390).
3- روش شناسی تحقیق:
نوع روش تحقیق کیفی بوده و در این پژوهش، 12 مقاله مرتبط درباره تاثیر انگیزش و درگیر نمودن دانش آموزان در تثبیت یادگیری و تدریس مورد بررسی قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها مشاهده ای- تحلیل محتوا بود.
مقدمه
تلاش برای بهبود و استفاده مؤثر و کارآمد از منابع گوناگون همچون نیروی کار، سرمایه، مواد، انرژی و اطلاعات، هدف تمامی مدیران سازما نهای اقتصادی و واحدهای تولیدی صنعتی ومؤسسات خدماتی است. وجود ساختار سازمانی مناسب،رو شهای اجرائی کارامد، تجهیزات و ابزار کار سالم، فضای کارمتعادل و از همه مهمتر نیروی انسانی واجد صلاحیت و شایسته از ضروریاتی هستند که برای نیل به بهر ه وری مطلوب باید موردتوجه مدیران قرار گیرد .
. مشارکت کارکنان در امور و تلا شهای هوشیارانه و آگاهانه آنان همراه با انضباط کاری می تواند بر میزان بهر ه وری در یک محیط پویا تأثیر گذارد.
.روح فرهنگ بهبود بهر ه وری باید در کالبد سازمان دمیده شود که در آن میان نیروی انسانی هسته مرکزی را تشکیل می دهد. یکی از مهمترین اهداف در هر سازمان ارتقای سطح بهر ه وری آن است و با توجه به این که انسان در ایجاد بهره وری نقشی محوری دارد درخواست های او در سازمان اثری کلیدی به جا می گذارد..
تعاریف و مفاهیم
بهر ه وری عبارت است از به دست آوردن حداکثر سود ممکن با بهر ه گیری و استفاده بهینه از نیروی کار، توان، استعداد ومهارت نیروی انسانی، زمین، ماشین، پول، زمان، مکان و … به
منظور ارتقای رفاه جامعه، بهر ه وری در سطح فرد، سازمان و ملی تقسیم می شود و دارای منابع و فوایدی از جمله: صرفه جویی در هزینه ها، ارتقای شغلی کارکنان، ایجاد محیط کاری جذاب،
از منظری دیگر، بهر ه وری عبارت است از به حداکثر رساندن استفاده از منابع، نیروی انسانی و تمهیدات به طریق علمی به منظور کاهش هزینه ها و رضایت کارکنان، مدیران و مصرف کنندگان. تعاریف دیگر، بهر ه وری نیروی انسانی را حداکثر استفاده مناسب از نیروی انسانی به منظور تحقق اهداف سازمان با کمترین زمان و حداقل هزینه برشمرده اند.
امروزه بهر ه وری فراتر از کی معیار و شاخص اقتصادی است وبه عنوان کی رو کیرد جامع، کی فرهنگ و نگرش نظا مگرا و کی کلی از همه اجزا مطرح است.کریس آرگریس، وارن بنیس و رنسیس لکیرت استدلال کرد ه اند که برای دستیابی به تعهد کارکنان در کار، خشنودی شغلی و بهر ه وری، مشارکت آ نها در تصمیم گیری امر حیاتی و بنیادی است. بلچر معتقد است چالش بهر ه وری نیاز به پاسخ متفکرانه و سریع دارد. استاف و گریفین ) ۱۹۹۱ (، در یک تحقیق
به کارکنان سازمان اجازه دادند تا کار خود را مجددا طراحی کنند و نسبت به فرآیند تصمیم گیری در این زمینه نیز مشارکت بیشتری داشته باشند که نتایج حاصل از این تحقیق آن بوده است که میزان بهر ه وری آنان افزایش پیدا کرده و هزینه های تولید کاهش یافت .
تعریف بهره وری
بهره وری عبارت است از به حداکثر رساندن استفاده از منابع،بهره وری ترکیبی از کارایی و اثربخشی است. به بیان ساده بهره وری عبارتست از انجام درست کارهای درست. نیروی انسانی و تمهیدات به طریق علمی به منظور کاهش هزینه ها و رضایت کارکنان، مدیران و مصرف کنندگان ، بهره وری نیروی انسانی را حداکثر استفاده مناسب از نیروی انسانی به منظور حرکت در جهت اهداف سازمان با کمترین زمان و حداقل هزینه دانسته اند. بر اساس دیدگاه سازمان بهره وری ملی ایران، بهره وری یک نگرش عقلانی به کار و زندگی است. این مانند یک فرهنگ بوده که هدف آن هوشمندانه تر کردن فعالیتها برای یک زندگی بهتر و متعالی است. بهره وری عبارت است به دست آوردن حداکثر سود ممکن از نیروی کار، توان، استعداد و مهارت نیروی انسانی، زمین، ماشین، پول، تجهیزات زمان، مکان و ... به منظور ارتقاء رفاه جامعه، به گونه ای که افزایش آن به عنوان یک ضرورت، در جهت ارتقاء سطح زندگی انسانها و ساختن اجتماعی همواره مدنظر صاحبنظران سیاست، مدیریت و اقتصاد قرار دارد.
بهبود بهره وری موضوعی بوده است که از ابتدای تاریخ بشر و در کلیه نظامهای سیاسی و اقتصادی مطرح بوده است. اما تحقیق در موردچگونگی افزایش بهره وری بطور سیستماتیک و در چهارچوب مباحث علمی تحلیلی از حدود ۲۰۰ سال پیش به این طرف بطور جدی مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است.
واژه « بهره وری» برای نخستین بار بوسیله فرانسوا کنه ریاضیدان و اقتصادان فرانسوی بکار برده شد. «کنه» با طرح جدول اقتصادی ، اقتدار هر دولتی را منوط به افزایش بهره وری در بخش کشاورزی می دانست. در سال ۱۸۸۳ فرانسوی دیگری بنام لیتره بهره وری را دانش و فن تولید تعریف کرد. با شروع دوره نهضت مدیریت علمی در اوایل سالهای ۱۹۰۰، فردریک وینسلو، تیلور و فرانک و لیلیان گیلبریث به منظور افزایش کارائی کارگران، درباره تقسیم کار ، بهبود روشها و تعیین زمان استاندارد، مطالعاتی را انجام دادند کارائی بعنوان نسبتی از زمان واقعی انجام کار به زمان استاندارد از پیش تعیین شده تعریف شد.
اما واژه ای که به تدریج جنبه عمومی تر و کلی تر پیدا کرد و در ادبیات مدیریت رایج گردیده « بهره وری» بود که در سال ۱۹۵۰ سازمان همکاری اقتصادی اروپا بطور رسمی بهره وری را چنین تعریف کرد :
" بهره وری حاصل کسری است که از تقسیم مقدار یا ارزش محصول بر مقدار یا ارزش یکی از عوامل تولید بدست می آید. بدین لحاظ می توان از بهره وری سرمایه، مواد اولیه و نیروی کار صحبت کرد."
همچنین درسال 1958آژانس بهره وری اروپا ( ( EPA بهره وری رادرجه وشدت استفاده موثرازهریک ازعوامل تولید تعریف کرد همچنین این سازمان اعلام داشت که بهره وری یک نوع طرز فکر ودیدگاه است
براین پایه که هر فرد می تواند کارهاووظایفش را هرروز بهترازروز قبل به انجام برساند از نظر این آژانس اعتقاد به بهره وری یعنی داشتن ایمان راسخ به پیشرفت وتعالی انسانها. ودرکل بهره وری مفهومی است که برای نشان دادن نسبت برون داد بر درون داد یک فرد، واحد و سازمان به کار گرفته می شود.
داده/ ستانده =بهره وری
از اوایل شروع دهه 1970بهره وری یکی از مهمترین موضوعاتی بوده است که درسطح سازمانهاودرسطح کشورهاتوجه ویژه ای به آن شده است مقدار ونرخ رشد بهره وری درهرکشور تاثیر بسزائی برروی سطح زندگی .تورم .بیکاری .سلامت اقتصادی جامعه ورقابت پذیری در سطح جهانی دارد در یک نظر سنجی که از مدیران صنایع کشور امریکا انجام شده است بیش از90%مدیران بر این باور بوده اند که "ارتقاءبهره وری یکی ازدو یا سه موضوع مهم وجدی می باشد که کشور باآن روبروست "البته بهره وری در همه بخشهای اقتصادی اعم از صنعت خدمات وکشاورزی مطرح است بطوریکه افزایش بهره وری در بخش خدمات یکی از مشخصه های جوامع پیشرفته امروزی می باشد.
سطوح بهره وری :
(الف)بهره وری فردی :
منظورازبهره وری فردی استفاده بهینه از استعدادهاوتوانائیهای بالقوه فرد در مسیر رشد وتعالی زندگی خود می باشد
(ب)بهره وری در خانه :
ارتقاءبهره وری درخانه موجب پایین آمدن ضایعات ازبین رفتن اسراف وکیفیت زندگی بهتر دراستفاده از امکانات زندگی می شود.
(پ)بهره وری درسازمان :
بهبود بهره وری درسازمانها موجب استفاده بهینه از منابع تقلیل ضایعات کاهش قیمت تمام شده بهبود کیفیت ارتقاءرضایت مشتریان، دلپذیری محیط کار وافزایش انگیزه وعلاقه کارکنان به کار بهتر بوده که نهایتا موجب رشد وتوسعه سازمان خواهد شد که این گونه سازمانهارا اصطلاحأ سازمانهای یادگیرنده می نامند .
(ت)بهره وری درسطح ملی:
افزایش بهره وری تنها را ه توسعه اقتصادی کشورها می باشد که موجب ارتقاءسطح رفاه زندگی یک ملت می گردد تحولات معجزه آسا دربرخی ازکشورها منجمله ژاپن چین ومالزی نتیجه افزایش بهره وری واستفاده بهینه کارا واثر بخش ازمنابع فیزیکی وانسانی کشورهایشان بوده است
اهمیت بهر ه وری
در عصر حاضر، بهر ه وری را یک روش، یک مفهوم و یک نگرش دربار هی کار و زندگی م ینامند و در واقع به آن، به شکل یک فرهنگ و یک جها نبینی می نگرند؛ بهر ه وری در همه شئونات، کار و زندگی فردی و اجتماعی می تواند دخیل باشد و یک شاخص تعیین کننده درآمد سرانه هر کشور است و برای افزایش بهر ه وری ملی هر کشور باید درآمد سرانه آن کشور افزایش یابد .
ارتقای بهره وری از طریق افراد
سازمان ها، مجموعه ای از عوامل انسانی، تکنولوژی، فنی، ساختاری، فرهنگی و دیگر عناصر محیطی هستند ک ه در راستای تحقق هدف های از پیش تع یین شده و مشترک درتعاملاند. بدون شک با توجه به اینکه این هدف ها و منابع افراد الزاما بر هم انطباق نداشته، شیوه مواجهه مدیران در ایجاد تعادل،کاهش تعارض و استفاده بهینه از توانایی های بالقوه افراد و عناصر حائز اهمیت است. در این راستا، ک ارکنان هر سازمان مهمترین جزء سازمان محسوب می شوند که توجه به خواست و تأمین نیازهای مورد نظر آنها غیر قابل اجتناب است .برای افزایش بهر ه وری در سازمان نیاز به تأمین شرایط متعددی داریم که مهمترین آن عامل انسانی است. نیروی انسانی برانگیخته شده برای انجام وظایف خود مه مترین عامل بهر ه وری است . نیروی انسانی که از با ارز شترین منابع هر سازمان محسوب می شود و از دیرباز تاکنون عامل اصلی پیشرفت ممالک مختلف بوده است. نیروی انسانی توانا و کارآمد است که بتواندسازمان را کارا، سودآور و مفید به حال جامعه بسازد و در کل، کشور را شکوفا و از وابستگی برهاند. پایین بودن بهر ه وری فردی در شرکتهای تولیدی سبب می شود تا به عامل بهسازی نیروی انسانی توجه بیشتری بشود ویکی از عواملی که در بهسازی نیروی انسانی تأثیر بسزایی دارد، ارزیابی عملکرد کارکنان است.
اولین گام ارتقای بهر ه وری، بهبود بهر ه وری در سطح فردی است و بهسازی راهی است که به بهر ه وری منتهی می شود.
چرخه بهر ه وری
ادامه فعالیتهای سازمانها بدون شناخت وضعیت موجود آن، علی رغم صرف هزینه های هنگفت برای بهبود بهر ه وری اگر نه غیرممکن ولی مشکل بوده و همواره با بحرا نهایی نظیر وجود تعارض، افزایش دوبار ه کار یها و پایین بودن کیفیت خدمات دست به گریبان خواهد بود. یکی از را ههای رهایی از این معضل، استفادها ز چرخه بهر ه وری ا ست. چرخه بهر ه وری فرایندی ا ست که انداز ه گیری برنامه های بهر ه وری در هر سازمان بر اساس آن انجام می شود.
یک چرخه بهر ه وری شامل چهار مرحله زیر است که به شکل یک چرخه ی بسته عمل می کند.
انداز ه گیری بهر ه وری، ارزیابی وتحلیل شاخصها، برنامه ریزی بهر ه وری، بهبود بهر ه وری )انجام فعالیتهای بهبود(.
با اجرای صحیح چرخه بهر ه وری همواره می توان وضع موجود شرکت را تحت کنترل قرار داده و در جهت بهبود آن کوشید )خاکی، 1386(.
سنجش و انداز ه گیری بهر ه وری
انداز ه گیری بهر ه وری ابزاری مؤثر در تجزیه و تحلیل عملکرد سازمان بوده و ضمن آن که مشخص می کند تلا شهای بهر ه وری تا چه حدی مفید بوده است، محلهای قابل بهبود را نیز نشان می دهد. انداز ه گیری بهر ه وری زمانی مؤثر بوده و به بهبود سازمان کمک می کند که براساس یک سیستم صحیح و اصولی انجام گیرد؛ در غیر این صورت، از انداز ه گیر یهای پراکنده و غیرسیستماتیک نمی توان انتظار بهبود مستمر داشت. در هر سازمانی می توان براساس ورودی و خروجی آن سیستم، میزان بهر ه وری آن را انداز ه گیری کرد. هدف از این انداز ه گیری، مشخص کردن میزان استفاده از ورود یها یا منابع موردنیاز در تولید یک کالا یا ارائه خدمات است که با مقایسه آن با شاخص های جهانی یا استاندارد، می توان استفاده از منابع را بهینه و مؤثر کرد که د ر واقع همان افزایش بهر ه وری است. به طور کلی، نتایج بهر ه وری را می توان در سطح جزئی و کلی محاسبه کرد. در صورتی که نسبت ستاده را با یکی از عوامل <>
کلمات کلیدی : بهره وری و افزایش کارایی کارکنان,بهره وری,بهره وری کارکنان,بهره وری سازمانها,بهره وری کارمندان,بهره وری مدیریت,مدیریت کارکنان,اثربخشی,
در این سایت هیچ فایلی برای فروش قرار نمی گیرد. برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:
لینک دریافت فایل از سایت اصلی
ادامه مطلب ...
بهره وری برای اولین بار در سال 1766 میلادی توسط کوتیرنی مطرح شد و در سال 1883 لیتر LITTRE بهره وری را قدرت و توانایی تولید کردن بیان کرد و در سال 1900 ار لی بهره وری را ارتباط این بازده و وسایل به کار رفته برای تولید این بازده عنوان کرد.
از ابتدای خلقت، بشر همواره درصدد فرصتهایی بوده تا بهترین بهره را از منابع و امکانات خود ببرد. شاید نقطه عطف به ثمر نشستن این تلاش را بتوان دوره ورود به عصر کشاورزی دانست که انسان با بهره گیری از حیوانات برای شخم زدن و سایر ابزار، از منابع موجود در آن زمان به نحو بهتری استفاده کرد.به نظر می رسد اصطلاح بهره وری برای اولین بار در نوشته ها و عقاید اندیشمندان اقتصادی مکتب مرکانتلیسم (سوداگری) مطرح شده باشد، اما در اینکه ابتدا این واژه گونه وارد ادبیات اقتصادی شده است،
دیدگاههای مختلفی وجوددارد شاید به طور رسمی و جدی، نخستین بار لغت «بهرهوری» در مقاله ای توسط فردی به نام «کونیزنی» در سال 766 میلادی ظاهر شد.
جدول 1: سیر تکاملی مفهوم بهره وری
محقق
سال
تعریف بهره وری
کونیزنی
1766
ظهور واژه بهره وری برای نخستین بار در کتابها
لیتر
1883
توان تولید کردن
ارلی
1900
ارتباط بین بازده وسایل بکار رفته برای تولید این مقدار بازده
آلبرت آفتالیون
1911
رابطه بین حجم تولیدی که در زمان معینی بدست آمده و حجم کامل عوامل تولید
دیویس
1955
تغییراتی که در میزان محصول براثر منابع بکار رفته ایجاد میشود
فابریکنت
1962
همیشه نسبت بین بازده و نهاده
کندریک و کریمر
1965
ارائه تعاریف فونکسینل، موضعی و وظیفه ای برای بهرهوری عامل منحصر یا منفرد و بهره جمعی و کلی عوامل
سیکل
1976
مجموعه نسبتهای بازده به نهاده
اهمیت بهره وری
در عصر حاضر بهره وری را یک روش، یک مفهوم و نگرشی در باره کار و زندگی می نامند و در واقع به آن به شکل یک فرهنگ و یک جهان بینی می نگرند، بهره وری در همه شئونات، کار و زندگی فردی، اجتماعی می تواند دخیل باشد و یک شاخص تعیین کننده درآمد سرانه هر کشور است و برای افزایش بهره وری ملی هر کشور باید درآمد سرانه آن کشور افزایش یابد.
عوامل مؤثر بر افزایش بهره وری نیروی انسانی -
در تعیین عوامل مؤثر بر بهره وری نظرات متفاوتی وجود دارد و هر یک از دانشمندان و صاحبنظران عواملی را به عنوان عامل مؤثر مشخص کرده اند و به طور اجمال عواملی چون آموزش شغلی مستمر مدیران و کارکنان، ارتقاء انگیزش میان کارکنان برای کار بهتر و بیشتر، ایجاد زمینه های مناسب بطور ابتکار و خلاقیت مدیران و کارکنان، برقراری نظام مناسب پرداخت مبتنی بر عملکرد و برقراری نظام تنبیه و تشویق، وجدان کاری و انضباط اجتماعی تحول در سیستم و روشها که نقش حساس و کلیدی دارند، تقویت حاکمیت و تسلط سیاستهای سازمان بر امور، صرفه جوئی به عنوان وظیفه ملی در بهره وری مؤثر می باشد.
ولی تمام مؤلفان این رشته تقریباً در این باب اتفاق نظر دارند که برای افزایش سطح بهره وری تنها یک علت خاصی را نمی توان ارائه نمود بلکه عنوان می کنند که ارتقاء بهره وری را باید معلول ترکیبی از عوامل گوناگون دانست.
رفتار مطلوب و کردار درست رهبران و مدیران ;
مسئولیت خطیر مدیریت و رهبری باید به افرادی سپرده شود که ضمن برخورداری از ویژگیهای شخصیتی خاص، شیوه های رهبری و مدیریت مناسب را به کار گیرند و از نظر اخلاقی نیز الگو باشند.
فراهم کردن شرایط لازم پیشرفتهای شغلی برای همه افراد .
دوره های آموزش ضمن خدمت و آموزش کارکنان: باید دوره های آموزش ضمن خدمت و آموزش کارکنان را به عنوان یک امر حیاتی و مستمر و مداوم تلقی کرد، زیرا تنها از طریق آموزش می توان تلاشهای کارکنان را با امکانات موجود و پیشرفتهای علمی جدید هماهنگ کرد. باید کلیه وظایف و دستورالعملها و مقررات و قوانین برای کارکنان واضح و روشن باشد و هیچ جای ابهامی برای آنها وجود نداشته باشد.
دادن اختیارات کافی به کارکنان، تا آنها در انجام کارهای خود احساس مسئولیت بیشتری کنند.
در زمان استخدام سعی شود افراد کارآمد و متخصص جذب شوند جهت انتخاب آنها اجرای آزمون های شفاهی و کتبی ضرورت دارد. سعی شود تا کارکنان را در تصمیم گیری ها و تدوین اهداف و برنامه ها مشارکت داد. نتیجه این عمل باعث خواهد شد که کارکنان در اجرای فعالیتها احساس مسئولیت کنند و در دستیابی به اهداف سازمانی تلاش بیشتری بروز دهند.
کیفیت بالای زندگی کاری: مفهوم کیفیت زندگی کاری بیانگر اهمیت احترام قائل شدن برای مردم در محیط های کاریشان است. به طورخلاصه می توان گفت: مواردی که در بالا بردن کیفیت زندگی کاری تآثیر گذار می با شد به شرح ذیل است :
*پرداخت مناسب و عادلانه بر انجام خوب یک کار ·
*وضعیت کاری سالم و ایمن ·
*امکان یادگیری و استفاده از مهارتهای جدید ·
*ایجاد انسجام اجتماعی در سازمان
*آماده کردن امکانات رشد و پیشرفت و ترقی برای کارکنان ·
*حفظ حقوق فردی ·
*تعادل در تقسیم زمان کاری و زمان بیکاری مجاز ·
*ایجاد غرور کاری و سازمانی ·
*باید از برنامه های گردشی شغلی، غنای شغلی و توسعه شغلی در جهت افزایش توان و مهارت کارکنان و همچنین جهت افزایش اعتماد به نفس کارکنان استفاده نمود.
*برقراری نظام مناسب پرداخت مبتنی بر عملکرد و برقراری نظام تنبیه و تشویق
*تحول در سیستم و روشها که نقش حساس و کلیدی دارند
*وجدان کاری و انضباط اجتماعی که عاملی خود کنترلی است.
بهبود و ارتقای بهره وری مستلزم کوشش و تلاش برنامه ریزی شده همه جانبه از سوی افراد و مسئولین ذیربط است که خود نیازمند بهبود شرایط کار و تغییرمحرکه ها و روشهای انگیزشی کارکنان، بهبود نظامها ، قوانین، بخشنامه ها، دستورالعملها روشها، فناوری و غیره می شود.
مهمترین عوامل مؤثر در کاهش بهره وری
مهمترین و عمده ترین عامل کاهش بهره وری منابع انسانی نامتوازن بودن درآمد و هزینه ا ست که مهمترین عامل در انگیزش منابع انسانی است. پس از آن مهمترین عوامل مؤثر در کاهش بهره وری در داخل یک سازمان به شرح زیر است:
*وجود تبعیض بین کارکنان )ناشی از ضعف مدیریت(
*ناامنی شغلی
*موفق نبودن و بی میلی بر برنامه ریزی های میان مدت یا بلندمدت )ضعف مدیریت(
*مساعد نبودن محیط کاری مناسب
*عدم توجه به نیازهای واجب کارکنان
*کنترل نکردن )بی ثباتی در برنامه های کنترلی(
*ناهماهنگی رشته تحصیلی و شغلی
*استفاده نکردن از تخصص ها در مشاغل مربوط )ضعف مدیریت)
*بی برنامگی مدیریت
*فقدان کارآموزی )ضعف مدیریت)
*ناهماهنگی استعدادهای فردی و شغلی )ضعف مدیریت(
*بی کفایتی سرپرست
*بی علاقگی به کار فعلی و انتقال پی در پی نیروی انسانی
*تورم نیروی انسانی
تقریبا تمامی عوامل کاهش بهره وری نیروی انسانی به ضعف مدیریت ارتباط دارد. در این میان باید رابطه فرد با سازمان ارتباطی متقابل ودوطرفه باشد. مدیریت موفق کسی است که محیط فرهنگی سازمان خود را که عاملی بسیار مؤثر در رفتارهای کارکنان است عمیقاً بشناسد ودرک کند و آن را در جهت اجرای برنامه های سازمان بکار گیرد. حقوق و مزایای افراد باید بر اساس ماهیت شغل، تخصص، تجارب و عملکردافراد در برابر تغییرات و برنامه ها معین شود. اگر عملکرد افراد به دقت ارزیابی نشود و مطابق شایستگی به آنان امتیاز داده نشود یا به تعبیردیگر افراد شایسته از امتیازات بیشتر در سازمان برخوردار نشوند در آن سازمان به تدریج فرهنگ کم کاری بوجود می آید.
پایین بودن حقوق و دستمزد در ایران در قیاس با شاخص هزینه زندگی در سالهای اخیر موجب کم کاری و یافتن شغل های دوم و سومشده است که نهایتاً موجب خسته تر شدن نیروی کار، کاهش بازدهی و بروز مشکلات روحی و روانی برای نیروی کار در خانواده های آنها شده است و نتیجتاً بر روی بهره وری نیروی کار تأثیری منفی گذاشته است
کلمات کلیدی : بهره وری و افزایش کارایی کارکنان,بهره وری,بهره وری کارکنان,بهره وری سازمانها,بهره وری کارمندان,بهره وری مدیریت,مدیریت کارکنان,اثربخشی,
در این سایت هیچ فایلی برای فروش قرار نمی گیرد. برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:
لینک دریافت فایل از سایت اصلی
ادامه مطلب ...
مشخصات فایل
عنوان: پاورپوینت شش سیگما و نقش آن در افزایش بهره وری
قالب بندی: پاورپوینت
تعداد اسلاید: 38
محتویات
سیگما (σ)
پیشینه شش سیگما
شش سیگما چیست ؟
شش سیگما
اهداف اساسی (Six Sigma)
ابزارها و روشهای (6 σ)
روش DMAIC
فاز یک : تعریف (Define)
فاز دو : اندازه گیری
فاز سه: تجزیه و تحلیل
فاز چهار : بهبود
فاز پنج : کنترل
چرخه DMADV :
ساختار شش سیگما
1. مدیران ارشد executives
2. قهرمانان CHAMPIONS
3. کمر بند مشکی های ارشد MASTER BLACK BELTS
4. کمر بند مشکی ها BLACK BELTS
5. کمر بند سبزها GREEN BELTS
6. تیم اجرایی TEAM MEMBRS
و... شش سیگما در صنایع داخلی ایران
منابع
سیگما (σ) :
نخستین بار شش سیگما در سال 1980 مطرح گردید و شرکت های بزرگ آمریکا ( همچون موتورولا ) آن را سرلوحه عملکرد خود قرار دادند و دستاوردهای علمی ارزنده ای نیز داشتند. این روش بعدها مورد توجه اروپایی ها و ژاپنی ها قرار گرفت..
نام شش سیگما را به بیل اسمیت در دهه هفتاد نسبت می دهند. وی هم اکنون پدر شش سیگما خوانده می شود.
شش سیگما چیست ؟ :
شش سیگما :