مشخصات فایل
عنوان : موزه
قالب بندی: word
تعداد صفحات: 25
محتویات
موزه
سخنانی از ماریوبوتا در ایران
تعریف موزه
هدف نمایش
تاریخچه موزه
تاریخچه موزه در جهان
تاریخچه موزه در ایران
موزه در بینش اسلامی
موزههای تاریخی
موزههای علمی
موزههای تخصصی
موزههای منطقهای
موزههای فضای آزاد
بناهای تبدیل شده به موزه
بناهایی که به عنوان موزه ساخته شده اند
و . . . .
قسمتی از متن
موزه
بی شک وجود موزه به عنوان یک نهاد فرهنگی در اجتماع بسیار ضروری است فرهنگ هر جامعه یک مفهوم کلی است و تمامی ارزشها و یافتههای معنوی مردمان آن جامعه را در بر میگیرد.
پس فرهنگ. میراث هر قومی است که از پیشینیان بر گرفته شده و در آن تغییراتی داده شده و به نسلهای بعد انتقال یافته است. فرهنگها و تمدنها مانند انسان سه مرحله تکامل دارند:
زاده میشوند، کودکی و نوجوانی دارند. کمال مییابند و به پیری میرسند و بالاخره از میان میروند. خاصیت فرهنگها و تمدنهای پویا و لازم میبیند از فرهنگهای دیگر میگیرد و آنچه را زائد میداند فرو مینهد و دور میریزد.
سخنانی از ماریوبوتا در ایران:
اولین تلاش من در طراحی و کار روی پروژه؛ فهم موضوع است مثلاً وقتی موضوع؛ موزه باشد اول از خودم میپرسم: «موزه امروز چیست؟» برای من موزه نهادی است با خصلت معنوی نیرومند.
مردم به موزه میروند تا در آن از هنرمندان و آثار هنری سوال کنند. بنابراین مسأله معنویت در آن مطرح است معنویتی که در پس شکلهای زیبایی شناسی است. در
واقع در پشت این شکلهای زیبایی شناسی یک تنش اخلاقی است که باید منتقل شود. برای من موزه امروز همان عملکرد کلیسای جامع باستان را دارد البته به عنوان کلیسای جامع غیر مذهبی جهان معاصر ...
چنین باز اندیشی در درون موزه دو قهرمان را ایجاد میکند قهرمان اول بازدید کننده است و دومی اثر هنری که باید در موزه به سخن در آید پس من هم فضا را با این دیدگاه به دو فصل تقسیم میکنم:
1) فضایی که بازدید کننده در آن حرکت میکند.
2) فضای ملایمی که اثر هنری در آن قرار میگیرد. (و در آن نباید اثر هنری تحت تأثیر معماری قرار گیرد.)
در مرحله بعدی در حالی که هنوز هیچ خطی نکشیدهام سعی میکنم در خود محل سئوال را جستجو کنم. زمین و وضعیت آن به خوبی به ما پاسخ میدهند. من از زمین میپرسم که دوست دارد چه بشود؟ پس از آن رابطه با زمین برای من مفهوم پیدا میکند نه شکل معماری. و آنچه که برای من مهم است رابطه و پیوند معماری با محیط است نه شکل معماری.
1ـ تعریف موزه:
تا کنون هیچ تعریف تئوری جامعی برای این که مشخص کند موزه چگونه مکانی است ابراز نگردیده است، البته این بدان معنا نیست که هیچ درک صحیحی از اینکه موزه چیست وجود نداشته باشد زیرا موزههایی که ساخته شدهاند و طرحهایی که بوسیله طراحان مختلف عرضه گشتهاند هر کدام خود گویای این مطلب است که موزه بدون تعریف خاصی بتواند بطورجامع درموردکلیه موزهها صادق باشد میتواند بوجود آید و هر موزهای شکل خاص خود را یافته و در دسترس عموم قرار گیرد.
1 .1ـ تعریف لغوی موزه:این واژه که زبان لاتین و از کلمه موزن بوده و به معنی مجلس فرشتگان الهامفصل، مشتق شده است، توسط "گیوم" و در واژهنامهاش به نام، فرهنگ یونانی لاتین، به عنوان مکانی وقف شده به فرشتگان الهامفصل و مطالعه که در آن آدمی به مقولههای اصیل میپردازد تعریف گشته است.
تعریف موزه از فرهنگ لغت عمید: مجموعه اثار باستانی، عمارتی
که آثار باستانی در آنجا نگهداری یا به معرض نمایش گذارده میشود. در یونان قدیم نام محلی بوده که در آنجا به مطالعه صنایع و علوم میپرداختند و نیز نام تپهای بوده در آتن که در انجا عبادتگاه و محل مخصوصی برای چندین تن از خدایتان خود ساخته بودند.
مبدأ اسم موزه در یونان قدیم از روی معبدی که به میوزها مختص بود، بوجود آمده است و میوزها عبارت از دختران ژوپیتر بودهاند که خدایان الهامفصل علم و ادبیات و هنر و موسیقی و حجاری محسوب می شدهاند.تاریخ میوزها یا پریان الهامفصل شعر و هنر جای بس مهمی را در میتولوژی یونان اشغال کرده است و داستانهای آن همیشه برای نویسندگان منبع الهام بوده است. بدین جهت در تاریخ رب النوعهای یونان و همچنین در تاریخ هنر و ادبیات جهان موزههای نهگانه اساطیر یونان اهمیت و مقامی خاص دارند.
برای این کلمه، نمیتوان معادل مناسبی در زبان پارسی پیدا نمود زیرا "میوز " در افسانه خدایان یونان خدای کوچکی است که وظیفهاش الهام فصلیدن به شاعر و هنرمند است.
بنابراین مبداء لغت موزه بطورکلی از یونان بوده و از نام میوزها اقتباس شده است. همچنین به معبدی که روی تپة کوچکی در آتن به نام موزه ساخته شده بود اطلاق میگردید.
بعدها این اسم را روی معابد دیگر که به عنوان ادبیات علوم و هنر و بنام نهدختر ژوپیتر (خدایان) ساخته شده گذاردهاند.
تعاریف فوق منشأ پیدایش لغت موزه را روشن میسازد. شکلگیری سازمانی به نام موزه با اهداف یاد شده آن تقریباً از قرن 14 و 15 میلادی آغاز گردیده است.
اطلاق لفظ موزه به سازمانی که وظیفهاش نگهداری از اشیاء دارای ارزشهای فرهنگی میباشد پس از تشکیل اجلاس F. N. C در فرانسه به سال 1792 میلادی صورت گرفته و از آن زمان به بعد جنبه عمومی یافته است.
هدف اولیه از پیدایش موزهها به مفهوم نوین و به روش شناخته شده امروزی ایجاد مکانهایی برای نگهداری اموال شخصی و یا ثروتهای صرفاً ملی بوده است.
اشتیاق به گردآوری اشیاء زیبا، گرانبها و کمیاب و یا صرفاً غریب امری است که ریشه در نهاد و سرشت آدمی داشته و دارد.
همه تمدنها از ابتدایی ترین تا پیشرفتهترین آنها در تمایل به گردآوری اشتراک داشتهاند.
از ارضای بنیادی غریزی گردآوری در طی زمان به استفاده از مجموعه آثار در جهت برآوردن نیازها به مطالعه میرسیم.
موزهها به عنوان مؤسساتی در جوامع نوین وظیفه دارند اشیائی را که به لحاظ ارزش فرهنگیشان گرامی داشته میشوند را نگهداری نموده و تا سر حد امکان از ویرانی و زوال مصون بدارند و در قال اینگونه اشیاء همان نقشی را بر عهده دارند که کتابخانهها در برابر کتب و بایگانیها در قبال اسناد رسمی ایفا میکنند.
جوامع این اشیاء را نه به انگیزه احتکار بلکه به منظور بهرهگیری از آنها محفوظ میدارند.
موزهها به وجهی سازمان یافتهاند که از گنجینههایشان در جهت اهداف فرهنگی استفاده شود.
به دیگر سخن موزهها از خلال ارزشهایی که آنها را فرا میگیرند و به صور مرتبی بیان میدارند منظری عینی از جهان سه بعدی را در ذهن بازدیدکنندگان خود متبادر میسازند و به آنان امکان میدهند که روح نافذ خویش را در مورد میراث خود بکار بسته و از این راه به کنجکاوی خود میدان عمل دهند
هدف نمایش:
ایجاد تسهیل تماس مستقیم بین فرد و شیء است، خواه فرد یک کودک دبستانی باشد یا یک بزرگسال و خواه شیء نمونهای متعلق به
علوم طبیعی و یا یک متنوع عرضه شده در تالار تاریخچه علوم و فنون باشد و یا یک اثر هنری، لذا باید در نظر داشت که:
* اولا: موزه وسیله نمایش اشیاء است، نه اشیاء وسیله نمایش موزه.
* ثانیاً : آنچه مسلم است موزه تنها وسیلة ارتباط عینی نیست، بلکه هدف اساسی آن القاء تأثیر فرهنگی و هنری و ایجاد رابطه بصری از طریق برخورد مستقیم با اشیائ دوبعدی به صورت رویارویی یک جهت با اشیاء سه بعدی از راه برخورد چند جهت است.
از این رو موزه نقشهای اجتماعی متعددی را ایفا نموده است، از قبیل ارائه بازتابی از قدرت دولت یا مذهب ارائه میدان گستردهای در جهت پژوهش دانشگاهیان و محققین منفرد، ارائه تصویری از علائق متنوع قشرهای فرهیخته جامعه، ارائه نمادی از ثروت و پایگاه اجتماعی گرد آورندهها و ...... و ارائه یک بنیاد فرهنگی در تجلیل از یک شهر یا کشور.
موزه حتی نقش مهمتری را ایفا نموده و قادر است با بیدار کردن روح خلاقی که در هر یک از ما نهفته است توان هنری و قصد فکری ما را برانگیزاند.
از این رو نخستین وظیفه هر موزهای مشخص ساختن جامعه مخاطب خویش و در یافتن نیازهای آن، اعم از کلی و جزئی است و با مستند قرار دادن طبقات اجتماعی، اقلیت ها و سطح فکری آحاد این جامعه برنامه هر موزهای با ملاحظه گسترده و دیدگاه مجموعههایش تبیین گردیده و دامنه فعالیتها و توانائی های مالی جامعه مزبور میتواند در راستای تحقق اهداف و برنامههای فوق تأثیر شگرفی داشته باشد.
موزه برای آن که بتواند از عهده ایفای نقش اجتماعی، آموزشی و فرهنگی خود برآید نمیبایستی صرفاً به گردآوری بپردازد بلکه باید سلامت میراثی را که در اختیارش نهاده شده را تأمین نماید.
از همین روست که وظیفه نگهداری که از وظایف دیرینه موزههاست بسیار اهمیت مییابد.
اکنون تمایزی بین نگهداری و مرمت پدید آمده است، نگهداری عبارت است از توجهی که صرف مجموعهها بطورکلی میشود تا از علل سهگانه خرابی محیطی (حرارت، رطوبت، آلودگی هوا، نور و ...) درونی (عمل بیولوژیکی، فیزیکی، شیمیایی یا مکانیکی درون خود شیء) و انسانی (تماس با دست، حمل و نقل و غیره) مصون بماند.
و مرمت عبارت است از کار تعمیر و بازسازی و این کاری است که به چیرهدستی و دانش کافی نیازمند است.از دیگر سو پژوهشگران را باید گروه مهمی از مراجعین به موزهها برشمرد، چرا که هر موزهای میبایست فعالیتهای خود را به مطالعه عمیق مجموعههایش مبتنی سازد. از این رو پژوهش، خواه بوسیله کارکنان علمی خود موزه انجام شود، خواه بوسیله پژوهشگران غیر عضو موزه که از منابع مستند آن استفاده میکنند فصلی جدا نشدنی از زندگی موزه را تشکیل میدهد.
از این رو منابع میباید به صورتی عرضه شوند که پاسخگوی نیازها باشند، نخستین ضرورت این است که کتابچههای راهنما و کاتالوگهای مجموعهها تا حد امکان کامل باشند.
بنابراین موزهها علاوه بر مستند ساختن مجموعههای خویش میباید برای کارکنان خود پژوهشگران مستقل تسهیلات مکملی فراهم نمایند، از قبیل: تالار مطالعه، دسترسی به مخازن کتابخانه، آرشیو و احیاناص همانطور که در ممالک در حال توسعه متداول است پیش بینیهایی در جهت اسکان دیدار کنندگان بیگانه.
امروزه گسترش روزافزون رسالتهای اجتماعی و علمی موزه دربر گیرنده تنشهای درونی در قالب مؤسسه مزبور و کارکنان آن میباشد، در حالی که در گذشته موزه عبارت از یک پرستگاه یا یک خزانه آثار و اشیائی به منظور استفاده یک اقلیت خاص بود.
لیکن اکنون باید پاسخگوی نیازهای متضاد باشد، باید آموزش بدهد، وسائل تفریح و انبساط خاطر را فراهم سازد و در جهت گسترش دانش تلاش نماید
موزههای پویا که تعدادشان رو به افزایش است همه امکانات خود را وقف آموزش و فرهنگ کرده و همانند یک دانشگاه در صدد برقرار نمودن آشتی بین خواستههای دانش که نمیتوانند گامی فراتر از پژوهش بردارند و خواستههای فرهنگ که باید متوجه جمعیتی هرچه وسیتر باشند، برآیند و در این راستا گامهای مؤثری بر میدارند.
2ـ تاریخچه موزه:
در دوران کلاسیک واژه موزه به جایگاه نه خدای یونانی که ربالنوع های هنر و اندیشه بودند اطلاق میشد. در اواخر قرن سوم قبل از میلاد بطلمیوس اول (284 ـ 246) قبل از میلاد اولین موزه را در شهر اسکندریه تأسیس کرد، بنای این موزه در قسمتی از کاخ سلطنتی ساخته شده بود و در عین حال به عنوان کتابخانه از آن استفاده میشد، بطلمیوس در آن محل که بعدها کتابخانه بزرگی شد نسخههای منحصر بفردی را گردآوری کرده بود که معروفترین فلسفه و دانشمندان عصر را در آنجا به کار تحقیق و تتبع وا میداشت.
در قرون وسطی نام موزه به عنوان محلی بکار برده میشد که در آنجا مجموعههایی از اشیاء کم یاب و جالب ادوار گذشته از قبیل تاریخ طبیعی یا آثار هنری را به نمایش در آوردند.
از همان زمانی که علوم زیبایی شناسی شروع به تقویت و بالندگی قدرت هنری نمود، رومیها به خلاقیت هنری زایدالوصفشان و با تکیه بر ذوق و نبوغ خود صاحب مجموعهها کلکسیونهای نفیسی گشتند. ولی ده قرن مصامحه و سهلانگاری از یک طرف و غارت و چپاول و سوء استفادههای بیشمار از طرف دیگر میرفت که موجب نابودی و محو این نوع ثمرات گرانبها در این سرزمین بشود لیکن با آغاز دورة رنسانی و بیداری و آگاهی دوباره ملتها از انهدام کامل این گنجینهها جلوگیری بعمل آمد. بطوریکه از این پس کلکسیون نمودن کارهای هنری با جدیت بیشتری بخصوص در مناطق اروپای شمالی دنبال شد.
تا قبل از قرن 15 میلادی دو ایده در کلکسیون نمودن و گردآوری آثار با ارزش وجود داشت.
1ـ جمعآوری اشیاء به منظور مذهبی و اعتقادی جهت گنجینههای صومعهها.
- گردآوری آثار بخاطر ارضاء تمایلات نفسانی نظیر کلکسیونهایی که شاهزادگان و اسقفهای اعظم از طریق اقدام به جمعآوری کارهای هنری، جهت قصرهایشان تهیه نمودند.
شرایط لازم برای ایجاد موزه در دوره Helenistico و Roman و اواخر دوره Renaissance در ایتالیا بوجود آمد.
پاپ سیکتوس چهارم اولین شخصی است که در سال 1471 میلادی نخستین موزه با مفهوم امروزی آن را ایجاد کرده است.
موزه گزارینی Cesarini در سال 1500 م و فانر Fonese در سال 1546 م و آفیتزن Afitizen در سال 1581 م به ترتیب در اروپا افتتاح شدند.
حدود 100 سال بعد موزه آشمولین Ashmolean یا بعبارت صحیحتر Foundahion of the Ashmolean در آکسفورد Oxford پا گرفت.
اولین موزه در آمریکا بسال 1750 م در دانشگاه هاروارد تحت عنوان اتاق عجائب تاسیس گردید.
در سال 1759 م ویلیام هشتم در آلمان موسس موزه Kassel گردید و همزمان با او موزه British museum در انگلیس گشایش یافت.
موزهها و گالریها از اواسط قرن هیجدهم در پایتختهای اروپایی پدیدار شدند. این امر غالباً با حمایت و جانبداری سلاطین صورت میگرفت و اکثر کشورها با همکاری یکدیگر اقدام به تأسیس موزههایی جهت تبادل آثار باستانی و هنری خویش مینمودند.
در تاریخ 30 اوت 1792 م در فرانسه بر اساس تصویب نامه F. N. C. موزهها جنبه عمومی و ملی یافت.
همزمان با این عمل موزه لوور
louver بعنوان مکانی برای استفاده عموم در سال 1792 م افتتاح شد که سنگ زیرین بنای موزهها در قرن 19 میلادی گردید.
موزه تاریخ فرانسه Museedi Histoirede France که بوسیله لویی فیلیپ (1850 ـ 1773 م) در ورسای بوجود آمد وقایع و شخصیتهای برجسته تاریخ این کشور را در طی بیش از 100 سال به کمک تصاویر معرفی مینمود. نمایشگاه عمومی برلن در پائیز 1815 م متشکل از غنائم مربوط به دور جنگهای ناپلئون بناپارت بوجود آمد هفت سال بعد از این نمایشگاه Sehinkel طرع با ارزش احیاء یونان را برای موزه Altes ارائه داد در سال 1877 م به همت Sir Walker گالری و اگر در انگلیس افتتاح شد که همزمان با آن گالری Freeer در واشنگتن D . C شکل گرفت از این به بعد سیر تحول موزهها با سبک نوین آغاز گردید. از گنجینههای کلیساهای قرون وسطی تا انواع موزههای پایان سده نوزدهم ارائه آثار تحول چندانی نیافت، در طی دهه قرن بیستم مفهوم ارائهای توام با رعایت زیبایی شناسی حتی از موزههای بدون ارتباط با هنر از اولویت ویژهای برخوردار شد.
از دهه 1950 م به بعد تحول چشمگیری در جهت ارائه اشیاء در ارتباط با یکدیگر مشاهده میگردد.
فنون نمایش نیز در طی یک صد سال گذشته تحول عمدهای بخود دیده است و در سایه پیشرفتهای شگرف علمی و فنی و ... نمایشهای اشیاء گذشته جای خود را به آرایشهای بسیار متنوعتر سپردهاند.
ملحقات استنادی که به شدت تحت تاثیر گرافیسم Bauhouseا قرار گرفتهاند به عنصری از چهارچوب زیبایی شناختی بدل شدهاند نمایشگاههای موقت و سیار نیز مفصل تر شده و موزههای مدرنی نظیر تالار ملی ویکتوریا در ملبورن که از حجمهای نجومی تشکیل یافته است بگونهای طراحی شدهاند که پوشش کفها و دیوارها و سقفها میتوانند در ظرف چند ساعت تعویض گردند.
پیرامون تاریخچه موزه در ایران باید اظهار داشت که جمعآوری و نگهداری اشیاء ذی قیمت در ایران با انگیزه حفظ آثار شخصی بوده و بیشتر حالت خصوصی داشته است.
اولین نمونههای آن را میتوان در دوران سلسله هخامنشی و با شکلگیری حکومت مستقل ایران مشاهده نمود که صرفاً جنبه خصوصی داشته و تنها مورد استفاده حکام و امرای وقت قرار گرفته است.
موزه با مفهوم نوین امروزی آن در ایران از 120 سال پیش شکل گرفت، اولین نمونه آن را در زمان حکومت محمد علیشاه میتوان مشاهده نمود در زمانی این شاه قاجار فصلی از کاخ گلستان به موزه ابزار و اشیاء قیمتی و سلطنتی تبدیل شد که مورد بازدید اعیان و اشراف واقع میشد.
در یکی دو قرن اخیر و بر اثر کاوشها و حفریات باستانشناسی و یا بر حسب تصادف بتدریج آثار باستانی که دلیل بر وجود تمدنهای پیشین این مرز و بوم بوده در اکناف ایران آشکار و کشف میگردید که متأسفانه بر اثر بی مبالاتی و بی توجهی زمامداران وقت عموماً به خارج از کشور حمل و زینت فصل موزههای جهان گردیده است و فقط تعدادی معدود از آنها در ایران باقی مانده است که آنهم در مجموعههای شخصی اعیان جمعآوری و نگهداری میشده است.
این وضع اسفبار که موجب خروج گنجینههای هنری و ملی و اشیاء گرانبهای تمدن گذشته این سرزمین از ایران میگردید کم کم اولیاء وزارت فرهنگ را بر آن داشت تا در این زمینه چارهاندیشی کرده و ترتیبی اتخاذ نمایند که خروج بی رویه این آثار باستانی جلوگیری بعمل آید.
بر مبنای همین تفکر در سال 1295 هجری شمسی و در زمانی که مرتضی خان ممتازالملک عهدهدار مقام وزارت معارف و اوقاف بود اراده کوچکی بنام شعبه عتیقات در این وزارتخانه بوجود آمد که بعدها این شعبه به دایره عقیقات تغییر نام داده وزیر نظر سازمان اداره کل معارف به فعالیت خویش ادامه داد.