لینک فایل پاورپوینت اعداد و معماری- 25 اسلاید

مشخصات فایل

عنوان: پاورپوینت اعداد و معماری

قالب بندی: پاورپوینت

تعداد اسلاید:25

 

محتویات

چکیده محتوای فایل

استفاده از اعداد برای ادراک ساحت های والای وجودی خلقت مورد نیاز است، عدد یک را بنیادی ترین عدد برای تولید تناسبات هندسی خاص جها خلق آثار معماری می داند زیرا ...

 

 

 فهرست

رابطه انسان با اعداد
مفاهیم کلی اعداد
نسبت طلایی در ایران
نقش کمی و کیفی اعداد در معماری اسلامی

کلمات کلیدی : پاورپوینت اعداد و معماری,رابطه انسان با اعداد,مفاهیم کلی اعداد,نقش کمی و کیفی اعداد در معماری اسلامی,نسبت طلایی در ایران
در این سایت هیچ فایلی برای فروش قرار نمی گیرد. برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:

لینک دریافت فایل از سایت اصلی


ادامه مطلب ...

لینک فایل پاورپوینت- نور در معماری- در 33 اسلاید-powerpoint

 

مقدمه

 

 

 

نورپردازی:

 

نورپردازی در معماری (Architectural lighting design) یکی از بخش های معماری و مهندسی معماری است.

 

نورپردازی یک بنا یکی از مهمترین جنبه های طراحی آن می باشد که در شب می تواند جلوه منحصر به فردی به دید بیننده آن بنا بدهد. 

 

 بحث نور و پرداختن به آن می تواند در مباحث زیبائی شناسی و هنر جایگاه ویژه ای داشته باشد. از جمله علوم و هنرهایی که می توان به نقش نور در آن اشاره داشت، هنر معماری است که بحث مفصلی را در زمینه روند بهره گیری از نور طبیعی به خود اختصاص می دهد. ابزار و وسایل روشنایی نیز به عنوان عواملی که تأمین کننده ی نور مصنوعی هستند، مطرح می باشند. در هنر معماری نور یکی از اجزایی است که کنار عناصر و مفاهیم دیگر از قبیل ساختار، نظم فضایی، مصالح، رنگ و … مطرح می شود و در طراحی به عنوان یک عنصر مجزا باید نقش خود را ایفا کند. یکی از مهمترین مشخصه های نور طبیعی، توالی و دگرگونی آن در طول روز است که باعث حرکت و تغییر حالت در ساعات مختلف می شود.
معماری و نور به همان اندازه به یکدیگر وابسته اند که جسم و روح، یکی برای زنده بودن و دیگری برای حضور مادی این جهان به دیگری نیاز دارد و آن هنگام که نور بر جسم فضا جاری می شود هر دو در جهان مرئی «وجود» پیدا می کنند. یکی از چالش هایی که معماری امروز با آن سر و کار دارد طرح این سوال است که حضور نور بخصوص نور طبیعی در معماری می تواند معنایی فراتر از روشنایی داشته باشد و آیا دستیابی به الگوی صحیحی از بکارگیری نور امکان پذیر است؟ و یا اساسا لزومی در آن است؟ مساله مهم در این میان آن است که با بالا رفتن تکنیکهای ساخت و ساز و دستیابی به سهولت در اجرا در بیشتر موارد توجه و ظرافت هایی که در گذشته و در سبک های متنوع معماری کشورمان و سایر ملل در پرداختن به نور بوده متاسفانه امروزه دیگر به چشم نمی خورد و نیروی کار آمد نور در ادراک فضا و بالا بردن کیفیت معماری و بدنبال آن کیفیت زندگی بلا استفاده شده است.
نور یک ابزار بیان معماریست که علاوه بر آن بر سایر ابزارهای معمارانه نیز تاثیر گذار است. سناریویی که معمار برای نور مطلوب ساختمان خود در روز وشب در نظر می گیرد در پیدایش حال و هوای کلی حاکم در بنا نقش دارد و همان اهداف کلی که گام اول در بدست آمدن کالبد روحی بناست را شکل می دهد. اگر چه نور مناسب شب معمولا توسط طراح داخلی انتخاب می شود و معمار نقش چندانی در تنظیم آن ندارد ولی نقش معمار در طراحی سلسله مراتبی که به لحاظ تاریکی و روشنایی مخاطبین را با آن مواجه می کند بسیار مهم و اساسی است.
نور قادر است از لحاظ بصری به فضا وسعت ببخشد. اما فضایی که با نور یکنواخت پر شده باشد بسیار خنثی است و در تاریکی محض اصولا فضایی وجود ندارد، بر خلاف این دو، فضایی که مملو از تضاد سایه روشنهاست سر شار از نیروهای بصریست.

 

قطعاً نور یکی از عناصر تعیین کننده آهنگ حیات در زندگی بشر است. یک نظر اجمالی از داخل یک بنا به دنیای اطراف، ما را با نشانه های بی شماری که برای سلامتی فیزیکی و روحی ما اهمیت دارند، آشنا می کند. هر چند که نیازهای بشر به این عناصر به طور قابل توجهی متفاوت است. همچنین تعبیر از نور به یک سلسله برداشتهای شخصی وابسته است که دانستن آنها دقیقا موضوع اصلی حوزه نور پردازی نیست. اما با تجارب شخصی در ارتباط است. رویکردهای فرهنگی مختلف نیز در ادراک و پذیرش نور نقش دارد؛ مفهومی که در مذاهب و مکاتب اعتقادی به اشکال متنوعی تعبیر شده است در مسیحیت، نور می تواند استعاره ای از خدا باشد. اما، حتی این تعبیر نیز در طول زمان دستخوش تغییر و تحول شده است.

 

نور بخشی از مصالح ساختمانی می باشد و با حجم و بدنه و نمای ساختمان، یک پیکر را می سازد . هر کدام دیگری را تکمیل می کند. نور در تاریکی حامل پیام ها و اشاراتی برای انسان است نور در واقع حکم یک راهنما را در فضاها و مسیرهای ورودی و خروجی عاری از نور و فضاهای تاریک دارد. نور در معماری به منظور کشیده تر نشان دادن ارتفاع یک حجم می توان با ایجاد برآمدگی هایی باریک و بلند، سایه های عمود و طویل ایجاد کرد تا نما کشیده تر به نظر آید و یا اینکه برای نمایش بخش های شاخص بنا همانند ورودی ها می توان با ایجاد حفره هایی عمیق بر روی حجم، بخش های مورد نظر را با سایه مشخص نمود. نور در داخل سازه نشان دهنده هویت و رنگ است.
در هنر ساختمان سازی یا به عبارتی معماری نور یکی از اجزایی است که کنار عناصر و مفاهیم دیگر از قبیل ساختار نظم فضایی مصالح رنگ و … مطرح می شود. در طراحی به عنوان یک عنصر باید نقش خود را ایفا کند. نور در داخل سازه نشان دهنده هویت و رنگ است.
خلق فضای معماری با کنش نور معین می‏شود. در خلق و تولید یک محصول معماری، هیچ‏گاه نمی‏توان نور را نادیده گرفت حتی چنانچه نخواهیم به نحو مصنوعی نور را در فضای درون یا بیرون به کار ببریم. وظیفه اساسی یک معمار ایجاد توازن و تعادل تا حد مطلق بین اصل نور و تعاریف مفهومی یک معماری است. فضا به نحو مطلق فقط فضا و فضای جوهر یکتایی همچون نور است و همین دلیل ترجیح نگاه دو جانبه نور- فضا در طراحی‏های معماری است.  فضای خارجی ساختمان‏ها و احجام ساختمانی با نور طبیعی و در مواردی مصنوعی پیرامونی در طول شبانه‏روز وحدت دارد. با معماری‏های دوره مدرن، طراحی هر ساختمانی از بیرون بدون ارزیابی نسبتی از تالیف و ترکیب احجام نوری و احجام فضایی صورت نمی‏پذیرد.
    نور می‏تواند مرز دو فضای همسایه را تغییر دهد و ماهیت جدیدی از همسایگی جدید فضایی بوجود آورد. دو فضایی که یکی از آنها دیگری را در برگرفته با نور از هم جدا نمی‏شود اما با تنظیم نور می‏توان جدایی فضایی این دو را از یکدیگر تخفیف داد و یا بالعکس آن را تشدید کرد. نور می‏تواند حصار فضاها را ممکن و یا معنی‏دار کند. همچنین تأثیر ترفندهای نوری کمتر از ترفندهای هندسی و صوری نیست.

 

  به رغم محصور شدن نور در فضاهای داخلی به پرتوهای منعکس بر دیوارها، ستون‏ها، سقف و کف، دریچه‏ها و درها، آن به فضای درک شده براساس اندازه‏ها و تناسب طول و عرض و ارتفاع محدود نیست و نور می‏تواند حدود مادی و انضمامی فضاهای داخلی را کمابیش واسازی کند. برای مثال در کف اتاق دایره‏ای شکل نصب شش نورافکن در محل رئوس زوایای یک شش ضلعی متداخل می‏تواند برای ناظری که در درون اتاق نشسته است از خمیدگی و انحنای صورت اتاق بکاهد.

 

  ارتباط هندسی از تعاریف و قواعد و قضایای هندسی به وجود می‏آید. ایوان‏های سی‏و‏سه پل به نحو متقارن و متوازی شکل گرفته است اما ظهور نور به هنگام طلوع آفتاب و یا با پرتو نورافکن‏ها در هنگام شب پرسپکتیوهای زیبا و متعددی را بر ایوان‏ها حمل می‏کند و فضا را به نحو نور تصریف می‏کند. تمامی فضا درک‏شدنی نیست بلکه آن مقدار از فضا درک می‏شود که یک عمارت از جلوه نور می‏یابد. تداخل دو و یا چند فضای متمایز در یک صورت جدید فضایی نیز می‏تواند با مفاهیم نوری تداخل یافته و جلوه‏ای دیگر یابد. دو فضای نیمه استوانه‏ای با زاویه 180 درجه روبروی هم را تصور کنید که از طریق نورافکن‏ها به دو سوی دیواره مقابل این دو نیم استوانه نور متمرکز پرتاب می‏شود. چنین تأثیری از نور در چشم ما این دو نیم استوانه را کمتر از آنچه در واقع امر است از یکدیگر دور می‏سازد.

 

  اشکال هندسی در نور همان اشکال هندسی در تاریکی است اما فضاهای ساخته شده کاملاً در نور و بی‏نوری تغییر می‏کند. در نور مربع، مثلث، دایره و شکل‏های دیگر تغییر نمی‏کند اما نور سبب می‏شود این اشکال بهتر تعریف شده و بهتر مورد استفاده قرار گیرد. اشکال بنیادی با مداخله نور و و ورود نور در هر تجزیه، ترکیب، انفصال و اتصال هویت مضاعفی می‏یابد. ستون نور از طریق پنجره مربعی شکل بالای یک سقف، منشور بدون سری را در زیر آن به وجود می‏آورد و مربع پنجره را از یک پدیده فضایی هندسی به یک پدیده فضایی نوری ارتقاء می‏دهد.

 

   نور فضا و فرم را به هم آشنا می‏سازد. گیدئون درک معماری را با سازماندهی فضا و فرم ساخته شده ممکن می‏داند.
  علاوه‏بر مداحله نور در فضای درونی آن می‏تواند بر کیفیت پیوند فضاهای درونی و بیرونی و برعکس اثر گذارد. نور می‏تواند خروج انسان از خانه را به نحوی سامان دهد که او در این هنگام پای خود را بر یک فضای محیطی بیگانه در خارج بگذارد و یا در برابر احساس خودمانی از فضای دیگر را در او زمینه‏سازی کند.

 

   نور رواق‏ها فضاهای واسطه‏ای و میانی را که فضاهای حایل هستند با بیرون و درون پیوندی بیش از وساطت می‏دهد. حرکت نور می‏تواند حرکت فضای درون از بیرون به درون یا بالعکس را تشدید و یا تضعیف کند. واضح است سلسله مراتب نوری، سلسله مراتب مبتنی بر اختلاف ارتفاع فضاها در طراحی نیست. البته تعارض ذاتی با آن نیز ندارد.

 

  با توسل به نور حایل‏ها، پرده‏ها و دیوارهای شفاف ساخته می‏شوند. این چشم‏اندازها و فضاهای مرتبط پی‏در‏پی امکان پرسپکتیو یک نقطه را فراوان می‏سازند.

 

  با نورهای عارضی اشیاء و اجسام برای دیگری ظاهر می‏ شوند. اینکه با نور عارضی شیئی برای دیگری ظاهر می‏شود به این معنی نیست که برای خود آشکار باشد. حتی یک حایل شیشه‏ای که به نظر می‏رسد برای خود ظاهر است برای خود ظاهر نیست بلکه تنها در یک عمارت به این منظور به کار ‏می‏آید تا چیزهای آن سوی خود از نور بهره‏مند باشند. پس آن حایل شیشه‏ای همچون اشیاء مادی دیگر برای ظهور ما نیازمند نور است و خود به خود ظاهر نیست. تفاوت حایل شیشه‏ای تنها با اشیاء مادی دیگر این است که آن بر خود مخفی نیست، بلکه آن بر خود ظهور دارد زیرا آن خودبخود مانع ظهور نیست.
از لحاظ دسته بندی کلی نور به دو دسته نورهای طبیعی و مصنوعی تقسیم می شود.

 

نور طبیعی :

 

نور طبیعی یکی از عناصری است که در تغییر ماهیت فضای داخلی بنا تأثیر به سزایی دارد. یکی از مهمترین مشخصه های نور طبیعی توالی و دگرگونی آن در طول روز است که باعث حرکت و تغییر حالت در ساعات مختلف می شود.
و در ساختمان و سازه ها فقط به مواردی از قبیل نور جنوبی و شمالی بر نور شرقی و غربی ارجحیت دارد و در مواقع ناچاری نور شرقی از نور غربی بهتر است توجه می شود و معماران بصورت کلیشه ای و از روی عادت آن را رعایت می کنند.

 

نور مصنوعی :

 

نور مصنوعی در زمینه مختلف از جمله شناساندن، لبه ها، مرز مناطق، نواحی و میراث طبیعی، فضاهای شهری (مراکز خرید، پیاده راه ها، میادین و …) بافت کالبدی ارزشمند و … در هنگام شب ممکن است استفاده شود. اولین جنبه های مختلف عملکرد نور را بعنوان ابزار هادی اطلاعات بررسی می کند در حالی که دومی ادراک انسان را بعنوان بستری جهت مدل سازی و حل مسائل طراحی نور مصنوعی مورد توجه قرار می دهد.
در استفاده از نورهای مصنوعی باید به مسأله مهم که رنگ است توجه کرد زیرا رنگ است که به فضا روح و جان می دهد و برای طراحی داخلی باید روان شناسی رنگ را لحاظ کرد؛ نباید فقط بنا به سلیقه انتخاب کرد. باید با روحیه آدمهای خانه سازگار باشد. نورهای مصنوعی به دو دسته نورهای کاربردی و نورهای تزیینی تقسیم می شوند.

 

نور و بشر :

 

از دوران ماقبل تاریخ همواره اجسام نورانی که تجسمی از یک شیء زنده را در ذهن بیدار  می کردند توسط بشر مورد ستایش و احترام قرار گرفته و مشتاقانه برایشان جشن می گرفتند، آن ها را عبادت کرده و می پرستیدند. این توجه بیش از اندازه به عنصر نور در اغلب فرهنگ های اولیه بشری و در جوامعی با آداب و رسوم و عقاید مذهبی متفاوت همچنان در طول زمان مشاهده می شود. برخی از جوامع نور خورشید را در تشریفات مذهبی شان به کار می بردند و برخی دیگر درخشش اجسام نورانی را به عنوان عامل ایجاد فعل و انفعالاتی رمزآلود جهت دست یابی به حیطه هایی ماورای دنیای زمینی تلقی می کردند. حتی امروزه در بسیاری از مدارس شرقی که به تدریس یوگا اشتغال دارند برای ایجاد تمرکز ذهنی از اجسام نورانی مانند لامپ، خورشید، ماه، بلور و نور آتش استفاده می کنند. در اغلب ادیان، نور نماد عقل الهی و منشأ تمام پاکی ها و نیکی ها است و خارج شدن انسان از تاریکی جهل و تابیده شدن نور معرفت در وجودش همواره یک هدف نهایی می باشد. در اثر تابیده شدن نور الهی به درون کالبد مادی، یعنی جایگاه نفس آدمی است که انسان به رشد و تکامل معنوی می رسد در نتیجه برای نمایش این تمثیل در معماری اغلب بناهای مذهبی نور به عنوان عنصری بارز و مستقل از سایر عناصر و مفاهیم به کار رفته در ساختمان به کار گرفته می شود به گونه ای که شعاع های آن به طور واضح در داخل کالبد مادی و تاریک حجم قابل مشاهده است. فضاهای عمیق و تاریک کلیساهای قرون وسطی و یا مساجد اسلامی که با عنصر نور مزین شده اند به خوبی قادر به انتقال یک حس روحانی و معنوی می باشند.انسان در چنین فضاهایی که با نوری ضعیف روشن می شوند با مشاهده سایه های مبهم از اشیاء و احجام در ذهن خود به کامل کردن تصاویر پرداخته و با این عمل به نوعی خلسه فرو می رود که نتیجه آن یک حس نزدیکی به منبع وجود و هستی در درونش بیدار می شود.

 

نورپردازی و معماری :

 

در روزهای صاف ساختمان ها به وسیله نور پر قدرت و مستقیم خورشید روشن می شود. نورخورشید سایه های عمیق می سازد. این سایه ها در روزهای ابری به واسطه یکنواختی نور شدت و عمق کمتری دارد.
اما در هنگام شب ساختمان ها به گونه ای کاملاً متفاوت از آنچه در هنگام روز می بینیم ظاهر می شوند . تقلید و بازسازی افکت های نور روز و نور خورشید ناممکن است. چالش های اساسی یک طراح نور، تعریف و ارتقاء بخشیدن ظاهر ساختمان در هنگام شب است.
نورپردازی و روشنایی شب هنگام، می تواند برای محیط پیرامون یک ساختمان مفید باشد یا می تواند گروهی از بناها را به هم مرتبط کند و یا مهمتر از همه، می تواند بخش های یک مجموعه واحد شهری را به هم متصل کند.
تعریف نقاط عطف (
Focal Points) به وسیله نور در یک محدوده شهری، از طریق روشن کردن و پرقدرت کردن ساختمان های بزرگ و نورپردازی ضعیف تر و ملایم تر ساختمان های کم اهمیت تر، صورت می گیرد.
انسجام و یکپارچگی شبکه دسترسی ها و محیط های شهری، می تواند به وسیله نورپردازی خیابان ها و محوطه تأمین شود. روشنایی مدرن با طراحی خوب، در موفقیت یک پروژه طراحی شهری موثر است .
احسـاس راحتی و دلپذیری فضا با تغییرات ملایم و مناسبی حاصل می گردد. یکنواختی و همچنین محرک های بیش از حد نور، می تواند ایجاد ناراحتی نماید.

 

نورپردازی بیرونی :

 

 نورپردازی در محیط بیرون با محیط داخلی متفاوت است و معیار جهانی آن خورشید و آسمان روز است. محیط شبانه بیرونی چالش های طراحی زیر را بر می انگیزد:
- تاریک بودن آسمان نسبت به روز، کنتراست اشیاء نسبت به زمینه بیشتر است.
- قدرت کم منابع نوری در قیاس با خورشید و درنتیجه نزدیکی منابع نوری به موضوعات و فضاهایی که باید نورپردازی شوند.
- تاثیر عملکرد چشم انسان در روشنایی کم یا روشنایی زیاد روز.
- تاثیر بر احساسات انسان در طول شب.
- ایمنی (
Safety) و امنیت (Security) شخصی.
- آشفتگی چهره شب به دلیل دیده شدن نور از فواصل دور
- فعالیت هایی مانند ورزش و رانندگی نورپردازی خاص برای ایمنی و کارایی می طلبند.
- در شب برای تماشای ستارگان و خلوت و تنهایی، نیاز به تاریکی مسئله مهمی است.
اهداف متنوعی برای نورپردازی ساختمان ها وجود دارد از جمله: پرستیژ، ایمنی، نشانه گرایی یا تشخیص یا تاکید نورپردازی معماری، فرصتی است برای ایجاد حس فضایی و احساسی معمارانه.

 

نورپردازی محوطه :

 

نورپردازی محوطه، حوزه وسیعی از انواع محیط های بیرونی (طبیعی و مصنوعی) را شامل می شود. موضوعات نورپردازی محوطه، عبارت است از: فضای سبز، جنگل، درختان، پارک ها، باغ های مسکونی، بلوارها و ...

 

وظیفه طراح نورپرداز، خلق یک محیط شبانه جذاب و ایمن، با استفاده از یک سیستم مصرف بهینه انرژی و درخشندگی مناسب است.

 

تاریخچه بهره گیری از نور طبیعی در معماری ایران:

 

دانستن روند بهره گیری از نور خورشید به اندازه روند شکل گیری مصالح و یا شکل های مختلف زیربنائی ساختمان جهت طراحی بسیار لازم می باشد.

 

اولین تاریخی که ما از آن اطلاع داریم سده ی سوم هزاره چهارم ق.م می باشد که در آن زمان جهت کسب نور و سایه از ایجاد اختلاف سطح در دیواره های خارجی استفاده می کردند. در شهر سوخته از هزاره های سوم و دوم ق.م از روی آثار خانه هایی که دیوار آنها تا زیر سقف باقی مانده بود می توان استنباط کرد که هر اطاق از طریق یک در به خارج ارتباط داشته و فاقد پنجره بوده اند، در دوره عیلام در حدود ۱۳۰۰ و ۱۴۰۰ ق.م نیز نمونه ای از پنجره های شیشه ای بدست آمده که شامل لوله هایی از خمیر شیشه می باشد که در کنار هم و در داخل یک قاب جای می گرفته و بطور حتم جهت روشن کردن داخل بنا مورد استفاده بود.

از جمله کهن ترین مدارک و نمونه های در و پنجره در معماری ایران را شاید بتوان در نقش قلعه های مادی در آثار دوره شاروکین یافت. از روی نقش برجسته آشوری می توان روزنه هایی را که بر روی برج ها ساخته شده اند تشخیص داد. در دوره هخامنشی در تخت جمشید وضع درها به خوبی روشن و پاشنه گرد آن ها اغلب به جای مانده است، همچنین در این کاخ ها بالای درها و حتی بام ها، روزن ها و جام خا


کلمات کلیدی : نور, نور در معماری, انعکاس نور, نورطبیعی, معماری, نور طبیعی, LIGHT, GLORY , نور مرئی, پرسپکتیو, سازه و نور, نورپردازی, نورپردازی نما, روشنایی, تابش نور
در این سایت هیچ فایلی برای فروش قرار نمی گیرد. برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:

لینک دریافت فایل از سایت اصلی


ادامه مطلب ...

لینک فایل پاورپوینت- الهام از موریانه در معماری- معماری و طبیعت- در 28 اسلاید-powerpoint

معماری

انسان از ابتدای آفرینش به نوعی از محیط زیست اطراف خود الهام گرفته است و در ساخت و طراحی وسایل مورد نیاز خود از آنها استفاده کرده است.بیونیک و معماری بیونیک علم

انسان از ابتدای آفرینش به نوعی از محیط زیست اطراف خود الهام گرفته است و در ساخت و طراحی وسایل مورد نیاز خود از آنها استفاده کرده است.بیونیک و معماری بیونیک علمی است که به الهام یابی فنی از ساختمانها ، رفتارها و ارتباطات گوناگون عالم جانداران می پردازد.
عنکبوت ها با طراحی و بافتن ریسمان هایی که به استحکام پولاد هستند ، برای خود آشیانه هایی می سازند ، یا زنبورها با رعایت کلیه قوانین هندسی ، پناهگاهی امن و مطمئن برای خود طراحی می کنند.
موریانه ها خانه های خود را در بیابان ها در هوایی بسیار گرم می سازند و تلاش می کنند با کندن راه هایی پیچیده در خاک ، سیستم گرمایی و تهویه داخل لانه های خود را خنک و متعادل نگه دارند.
خاک انباشت لانه های آنها به صورت یک مجموعه کامل طراحی شده تا بتوانند نیازهای طبیعی خود را تامین کنند. اینها نیز معمارند ولی معمارا نی طبیعی.
طی حدود 3/8 میلیارد سال از آفرینش زمین ، طبیعت خود ، طراح و معمار نهایی است. طی این مدت گیاهان و جانوران توانسته اند با طراحی لازم بر مشکلات محیط زیست فائق آیند بیونیک که در لغت به معنی"زیست شناختی " یا " به کارگیری اندام های ساختگی طبیعی" آمده است برای اولین بار توسط دانشمند آمریکایی به نام جک .ای.استیل در سال 1959 به کار برده شد.
وی بیونیک را علم سیستم هایی که شالوده و پایه تمامی سیستم های زنده است می دانست .
انسان در طول زندگی خود سعی دارد که برای ساخت و طراحی مکانها و وسایل مورد نیاز خود از طبیعت و محیط زیست اطراف خود الهام بگیرد.

 


کلمات کلیدی : معماری مورچه ای, معماری سبک مورچه, formica architect, معماری,موریانه , برسی لانه موریانه , الهام از لانه موریاته در معماری, معماری و طبیعت, طبیعت, معمار
در این سایت هیچ فایلی برای فروش قرار نمی گیرد. برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:

لینک دریافت فایل از سایت اصلی


ادامه مطلب ...

لینک فایل پاورپوینت-سمینار چوب و کاربرد آن در معماری- در 119اسلاید-powerpoin-ppt

چوب، از نظر گیاه‌شناسی، بخش جامد و سخت زیر پوست ساقه درخت یا دیگر گیاهان چوبی است که به شکل بافت آوندی وجود دارد.

 

گرچه در باور عموم چوب تنها در درخت و بوته یافت می‌شود، از نظر علمی‌در همه گیاهان آوندی وجود دارد. در چوب مجراهای زیر قابل مشاهده است:

 

  1. بافت چوبی یا مجراهای چوبی، که شیره خام، آب و نمک‌های معدنی محلول را از ریشه به برگ‌ها و غنچه‌های هوایی می‌برد.
  2. آوند آبکشی یا مجراهای لیبر، که غذای آماده برای برگ‌ها (شیره تولیدی) به شکل محلول از طریق آنها برای تغذیه بقیه گیاه به گردش در می‌آید.

 

مجراهای چوبی به‌وسیله یاخته‌های مرده و دیواره‌های چوبی شده بوجود می‌آیند. در هر دو حال پروتوپلاسم سلولی پدیدار می‌گردد و دیوارها به‌وسیله ته‌نشین شدن ماده لیگنین (که سختی چوب از آن است) افزایش می‌یابند.

 

سطوح تار و آوندی در نخستین سال رشد خود را در فاصله‌ای معین در بافت میان آوندهای چوبی و آبکشی قرار می‌دهند، این لایه کامبیوم نامیده می‌شود. کامبیوم به دو بخش درونی (آوند چوبی) و بیرونی (آوند آبکشی) تقسیم می‌شود. همچنانکه سلولهای پیر با رشد پیوسته تنه فرو می‌ریزند، لایه‌های تازه آوند آبکشی کار خود را انجام می‌دهند.

 

چوب بی گمان یکی از بهترین و سودمندترین مواد خام طبیعت است و بی آن بشر هرگز به سطح پیشرفت و رفاه کنونی نمی‌رسید.

 

 

 

چوب ابتدا، ماده‌ای حیاتی برای ساخت ابزارهای اولیه، خانه و قایق برای حرکت در رودها بود. سپس، برای ساخت اکثر اشیا و ابزارهای سودمندی که انسان قرنها برای پیشرفت زندگی خود به آنها متکی بود، به کار رفت. بخشی از فناوری چوب بر اثر تلاش صنعتگران باقی مانده، ولی بیشتر آن ناچار از بین رفته و با مواد و روشهای دیگر که نتیجه انقلاب صنعتی بشر است، جایگزین شده‌است.

 

چوب تنها منبع طبیعی تجدیدپذیر است. نفت و زغال و دیگر معادن سرانجام روزی تمام خواهد شد، ولی جنگلی که خوب نگهداری شود (حتی گاه بدون نگهداری) بطور نامحدود به تولید چوب ادامه خواهد داد. چوب جایگاه برجسته‌ای در اقتصاد جهانی دارد. تولید سالانه چوب در جهان ۲۵۰۰ میلیون متر مکعب است. خواص فیزیکی و شیمیایی و نیز مکانیکی چوب آن را فعلاً بی جانشین کرده‌است.

 

چوب، یک لایهٔ ضخیم است که در کنار سلول‌های زاینده که از تعدادی حلقه‌های باریک هم مرکز تشکیل شده‌اند، قرار دارد. در درخت در حال رشد، چوب عموماً از سلول‌های زنده تشکیل شده است. چوب محکم ترین و مقاوم ترین قسمت تنه برای کارهای ساختمانی است. در جهت برش‌هایافقی،شیره درخت از پوست درخت از میان نسوج شجاعی عبور می‌کند و به چوب می‌رسد.نقش نسوج شعاعی در مقاومت چوب بسیار مهم است. در واقع این نسوج مانند بست‌هایی هستند که الیاف چوب را به یکدیگر محکم کرده و از خم شدن و از هم گسیختگی رشته‌ها می‌کاهند. به مرور زمان در اطراف مغز چوب، بافتی از سلول‌های مرده تشکیل می‌گردد. که چوب پیر خوانده می‌شود. این قسمت معمولاً از چوب جوانی که آن را احاطه کردهمحکم تر است و حاوی مقادیری رنگ و مواد قلیایی است. البته درختان مختلف از این نظر متفاوتند. در مقطه عرضی درختان مثل گردو، آلبالو و نارونچوب مرکزی یا چوب پیر دیده می‌شود. چوب معمولاً رنگ روشنی دارد اما چوب تیره تر است.

 

چوب یکی از مفیدترین موادی است که ما در اختیار داریم. چوب محکم است اما می‌توان به سادگی آن را برید و به شکل‌های مختلف درآورد. بخش عمدهٔ چوب از تنهٔ درخت‌ها بدست می‌آید.

 

چوب یکی از قدیمی‌ترین و ابتدایی‌ترین مصالح ساختمانی موجود در طبیعت است که بشر در طول تاریخ از آن بهره برده‌است. چوب تنها مصالح ساختمانی است که از منبع قابل تجدید بدست می‌آید و از مصالح خوبی برای مناطق زلزله خیز می‌باشد.

کاربرد چوب

تمام خواص و ویژگی هایی که برای چوب گفته شد، چوب را به عنوان مصالحی مناسب برای بسیاری از فعالیت ها تبدیل کرده است. امروزه چوب در صنعت، ساختمان سازی، هنرهای تزئینی، مبلمان و ... کابرد فراوان دارد.

چوب در ساختمان سازی در چند بخش مورد استفاده قرارمی گیرد:

1- اجزای باربر

2- پوشش های سطوح

3- در و پنجره

4- مبلمان

5- لوازم و تجهیزات

6- وسایل کمکی ساخت مانند قالب بندی و چوب بست

ویژگی های معماری چوب به منظور کاربرد در دکوراسیون داخلی برای همه معماران و دکوراتورها شناخته شده است. به گونه ای که امروزه حتی مواد ترکیبی و پلاستیکی را با طرح چوب در بازار عرضه میکنند.

چوب و معماری پایدار

چوب به عنوان مصالحی مناسب در خدمت معماری پایدار قرار دارد. بناهای چوبی علاوه بر اینکه در زمان بهره*برداری به علت کاهش مصرف سوخت، اثرات کمتری بر محیط زیست می گذارند، به راحتی قابل بازیافت بوده و ضایعاتی در طبیعت نخواهند داشت. قطعات ساختمان های چوبی تا 80 درصد قابل بازیافت و استفاده مجدد است.سایر ضایعات ساختمان های چوبی نیز در ساخت کاغذ، تخته های فشرده و نئوپان استفاده میشود.یادتان باشد، چوب از منبعی تجدیدپذیر تهیه میشود و این موضوع در مورد مصالحی چون سنگ و آهن صادق نیست. بنابراین به نظر می رسد چوب تنها ماده ای است که در آینده معماری و ساختمان سازی نقشی تعیین کننده خواهد داشت.

 

نوع کارخانه ای

 

 

نقش چوب در معماری داخلی و دکوراسیون داخلی

نقش چوب در معماری و معماری داخلی و دکوراسیون داخلی
چوب یکی از قدیمی ترین و ابتدایی ترین مصالح ساختمانی موجود در طبیعت است که بشر در طول تاریخ از آن استفاده کرده . چوب تنها مصالح ساختمانی است که از منبع قابل تجدید بدست میاد و جزء مصالح خوب برای مناطق زلزله خیزه. داریوش در فرمان بناسازی شهر شوش از تخته و چوب استفاده کرده و در قصه آپادانا در دوره هخامنشیان چوب را برای استفاده کاربردی و تزئینی استفاده می کردن. در دوران مادها، قسمتی از یک نقش برجسته، درباره ماد در حال حمل یک صندلی چوبی مشاهده می شود که مربوط به سده پنجم پیش از میلاد است.

از جمله مهمترین کاربردهای چوب می تونیم به این موارد اشاره کنیم:
1- استفاده از چوب در ساخت مصنوعات چوبی
2- استفاده از چوب برای اعضای باربر
3- استفاده از چوب برای کارهای کمکی در ساخت و ساز، مثل قالب سازی، چوب بست و . . .
4- استفاده از چوب برای نماسازی و تزئین
نکته قابل توجه این است که برای استفاده مهمتر از چوب ها باید مواردی مثل جهت الیاف چوب، مقدار رطوبت، نوع چوب، محل رویش، پهنی دایره سالانه، درجه حرارت، تعداد گره های روی چوب، شرایط نمونه گیری، شرایط لحظه ای آزمایش و دستورالعمل آزمایشی را در نظر بگیریم.
تاریخچه چوب درمعماری ساختمان
طبق مطالعات مردمان بومی شمال ایران، که قرنها قبل از مهاجرت آریائیها در ایران زندگی می کردند در حدود 4200 سال قبل از میلاد مسیح، چوب را در کلبه سازی خود به کار می بردند. در زمان هخامنشیان شواهد نشان می دهد که در آن زمان جنگل و چوب برای هنرمندان کاملا ارزش داشته به همین دلیل، درختکاری فقط از نظر تولید چوب اهمیت دارد. کوروش مشخصا به کشت درخت بها می داد. کاربرد چوب در معماری تخت جمشید و شوش کاملا مشاهده می شود. استفاده از چوب در امور ساختمانی و معماری در دروره هخامنشیان به طور فوق العاده ای ترقی کرد. در دوره ساسانیان از چوب برای قاب سازی طاق و گنبدها استفاده می کردند. از قدیمی ترین آثار چوبی بعد از اسلام، دو ستون چوبی و قطعه ای خاتم کاری است که در ناحیه ترکستان غربی کشف شده و متعلق به قرن سوم ﻫ - ق یا نهم میلادی است. در دوران قبل از اسلام قطعات بزرک چوبی به عنوان بخشی در ساختمان به کار می رفته. در کل مهمترین وسایلی که در اوایل اسلام با چوب ساخته می شده عبارتند از: درب و پنجره و ابزارآلات صنعتی و کشاورزی و جنگی.
چوب انواع مختلفی دارد به زبان عامی می توان گفت: چوبهای سخت، چوب های نرم که نوع آنها بسته به خود درخت عنوان بندی میشه مثل چوب های راش، توسکا، چنار، نارون،‌کاج، صنوبر و . . . که چوب هایی مثل افرا، ملچ، آزاد، گردو، راش و . . . برای مبل سازی و تزئینات بکار می رود.
کاربرد چوب در دکوراسیون
یک از راه های ایجاد فضاهای مطبوع برای جسم و روح درزندگی، به کار بردن عناصر طبیعی و اجناس آشنا برای ذهن است از پر کاربردترین این عناصر در محیط اطراف ما چوبه که در عصر ما بکار گرفته می شه. چوبها خاصیتهای فیزیکی خیلی سودمندی دارند. فواید و کاربرد چوب فراتر از سازه است و کوچکترین عنصرهای دکوراسیون و وسیله های یک خانه را می تونیم با آن بسازیم.
عناصر اصلی که چوب باید در دکوراسیون داشته باشد 1- رنگ و زیبایی آن، 2- آکوستیک بودن، 3- ضریب سختی، 4- ظرفیت حرارتی، 5- قدرت شکل پذیری، 6- عایق برای حرارت.
مزیتهایی که چوب نسبت به سایر مواد دیگر در اصول ساختمانی دارد خیلی زیاده. مثلا برای سبک درست کردن می تونیم دیوارها و سقف ها را یا حتی کف را از چوب درست کنیم. امروزه بعضی ساختمانها توسط پانلهای چوبی صنعتی ساخته می شوند این پانلهای چوبی بسیار راحت نصب می شوند و مقاومت بسیار زیادی در برابر باد و زلزله دارد. همچنین این پانلها در بزرگراهها و پلهای راه آهن کاربرد زیادی دارند.
در دکوراسیون در ساخت موارد مختلفی از چوب استفاده می شود . از جمله وسایل تزئینی، وسایل نمادین و وسایلی که از آنها در منزل استفاده می کنیم. اگر بخواهیم وسایل تزئینی را مثال بزنیم مثل انواع گلدانهای تزئینی، آویز گردنبند قاب عکس و یا جای دستمال کاغذی و . . . وسایل نمادین مثل: مجسمه های نمادین تاریخی و یا اساتید و هنرمندان و . . . از روکش چوب نیز می توان برای پوشاندن وسایل مصرفی و یا ساخت وسایل دکوری استفاده کرد. مثلا با این روکش ها در گلسازی استفاده می کنیم یا قسمتی از دیوار اتاقمان را بپوشانیم یا یک لوستر یا آباژور بسازیم.
وسایل مورد استفاده عبارتند از کمدها، طبقه ها، جاکفشی، کابینت، دربها، پنجره ها و یا حتی سقف ها و دیوارها و غیره که می تونند از هر جنسی باشند. اگر ما بخواهیم به صورت دکوراتیو از این وسایل استفاده کنیم، یکی از گزینه های ما چوب است. یعنی بیائیم آنها را با چوب بسازیم مثل کابینتهای آشپزخانه که جدیدا مد شده همه با MDF می سازند.
اصولا چوبها چون از درختان تهیه می شوند بیشتر آنها به رنگ کرم و قهوه ای هستند. خود رنگ قهوه ای دارای طیف رنگ ها مختلفی مثل خرمایی،‌خاکی، فندقی، نسکافه ای و غیره می باشد که هر کدام از این رنگها ویژگیهای خاص خودش را داره. از لحاظ علم انرژی درمانی قهوه ای سمبل رویش تکامل است و یکی از عناصر پنجگانه انرژی چوب است که از زمین می روید به آسمان قد می کشد. همانطور که انسانها رشد می کنند و قد می کشند. دارای حال و هوای گرم است و می توانیم در تمامی قسمتهای مختلف یک فضا اعم از اداری، مسکونی، تجاری وغیره و در فضایی جنوبی و آفتابگیر می تونیم از چوب به رنگ قهوه ای تیره استفاده کنیم. قهوه ای نماینده طبیعت در فضای ماست و با استفاده از آن در فضای خودمون همیشه تازگی و طراوت را همراه داشته باشیم و توصیه می شود در رنگ آمیزی از رنگ قهوه ای به جای مشکی استفاده شود.

 

 

حفاظت از چوب

دانشمندان آمریکایی روشی ابداع کرده‌اند که با استفاده از آن از پوسیدگی‌های چوب و الوارهای چوبی جلوگیری می‌شود. به گزارش مجله دنیای نانو،`پت هیدن` استاد شیمی و `پیتر لکس` استاد علوم و منابع طبیعی `دانشگاه فنی میشیگان` در این روش ترکیبات آلی را در محفظه‌های پلاستیکی بسیار کوچک به قطر ‪ ۱۰۰نانو متر قرار می‌دهند.

به گفته این محققان، این دانه‌های کوچک که در آب غوطه‌ور می‌شوند آنقدر کوچک هستند که اگر تحت فشار قرار داده شوند در تمامی منافذ ظریف چوب نفوذ می‌کنند. پیتر لکس می‌گوید، از آنجاییکه بافت چوب همانند یک توری بسیار فشرده است اگر ذرات به اندازه کافی کوچک نباشند نمی‌توانند کاملا در منافذ آن نفوذ کنند.

`جیم بیکر` مدیر فنی همکاری‌های فناوری دانشگاه میشیگان، ابداع این روش را نقطه عطف مهمی می‌داند و می‌گوید، `این امر تنها با بکارگیری فناوری نانو در صنایع سنتی محقق شده است.` وی افزود، این فناوری در مقیاس نانو است اما نتایج آن بسیار شگرف و بزرگ خواهد بود. بیکر گفت، صنایعی که از این فناوری استفاده می‌کنند زباله‌های صنعتی قابل بازیافت و کاملا سازگار با محیط خواهند داشت و محیط زیست نیز از خطر نگه دارنده‌های صنعتی در امان خواهد ماند.


با بکارگیری این فناوری صنایع مختلف می‌توانند از مواد شیمیایی کم خطرتر نظیر بوراکس که بسیار موثر است استفاده کنند و تنها با خیساندن چوب در آب مواد نگهدارنده را از آن پاک کنند.

ایرنا

یکی از راه های حفاظت چوب دربرابر عوامل مخرب ،خشک کردن آن است.بدین معنی که با توجه به شرایط آب و هوایی و رطوبت نسبی محیط ، از رطوبت چوب بکاهیم . با توجه به اینکه کشورما دارای تنوع آب وهوایی فراوانی می باشد در هنگام خشک کردن چوب و حمل و نقل آن از شهری به شهر دیگر باید بسیار با دقت عمل کرد و به طور مثال انتقال یک محصول چوبی از یک منطقه کویری به یک شهر ساحلی که دارای  اختلاف رطوبت نسبی قابل توجهی می باشند به هیچ وجه توصیه نمی شود .

در تصویری که در زیر مشاهده می کنید رطوبت تعادل در شهر های مختلف کشورآ ورده شده است.

دلایل  خشک کردن چوب قبل ازمصرف

به طور کلی چوب دارای مقادیر چشمگیری رطوبت است .به علاوه چوب ماده ای آبدوست است ،یعنی اگر در محیط مرطوب قرارگیرد،آب را جذب می کند واگر در محیطی خشک باشد، رطوبت را از دست می دهد.بنابراین چوب باید همواره دارای رطوبتی نسبی متناسب بامحیط باشد.

چوب  بلافاصله پس از قطع شدن حاوی مقدار زیادی رطوبت است،اگر با وجود این رطوبت از آن استفاده شود،

 


کلمات کلیدی : استفاده از چوب در ساختمان سازی, استفاده از چوب در معماری, اسکلت چوبی, پلان معماری خانه های چوبی, پلان معماری ساختمان چوبی, خانه چوبی, خانه چوبی
در این سایت هیچ فایلی برای فروش قرار نمی گیرد. برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:

لینک دریافت فایل از سایت اصلی


ادامه مطلب ...

لینک فایل پاورپوینت-نورگیر در معماری- در 33 اسلاید-powerpoin-ppt

نور و آتش از قبل از اسلام مورد توجه ایرانیان بوده است ساخت مکانی برای نگهداری آتش در قبل از اسلام به نام آتشکده نمونه ای از آن است.

 

نور در معماری اسلامی نماد وحدت الهی است. و علاوه بر بعد مذهبی باعث مشخص تر شدن عناصر تزیین می شود

 

همانطور که از تجزیه ی نور رنگهای مختلف رنگین کمان حاصل می شود در نتیجه ورود نور در فضا نیز رنگهای مختلفی دیده میشود.

 

ما در این بخش از معماری سعی کرده ایم ورود نور به فضا از طریق عناصر مختلف بنا را به نمایش بگذاریم.

در شهر سوخته از هزاره ی سوم و دوم ق،م از روی آثار خانه هایی که دیوار آنها تا زیر سقف باقی مانده بود میتوان دریافت که هر اتاق از طریق یک در به خارج ارتباط داشته و فاقد پنجره بوده است.

در دوره ی ایلام نیز نمونه هایی از پنجره های شیشه ای به دست آمده که شامل لوله هایی از خمیر شیشه میباشد که درکنار هم و در داخل یک قاب جای گرفته اند.

در دوره ی هخامنشی در تخت جمشید وضع در ها به خوبی روشن و پاشنه گرد آنها اغلب به جای مانده است همچنین در این کاخ ها بالای در ها و حتی بام ها روزن ها و جام خانه هایی نیز وجود داشته است.

 


کلمات کلیدی : نور,نورگیر,معماری نورگیر, نورگیری,نورگیر ساختمان, طراحی نورگیر, نورگیر سازه,
در این سایت هیچ فایلی برای فروش قرار نمی گیرد. برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:

لینک دریافت فایل از سایت اصلی


ادامه مطلب ...

لینک فایل پاورپوینت-تاثیر اقلیم بر معماری- در 77 اسلاید-powerpoin-ppt

¢اهمیت تاثیر اقلیم بر معماری،انجام مطالعات و پژوهش های جامعی را در این زمینه ایجاب می کند.بویژه در کشور ما که تنوع شرایط اقلیمی در آن کاملا مشهود است.انجام تحقیقات گسترده در این زمینه امری اجتناب ناپذیر است.

 

¢بطورکلی،این پژوهش ها به دو صورت نظری وعملی انجام می گیرد.دروجه اول،مباحث نظری مربوط به اقلیم و ساختمان،مورد بررسی قرارمی گیرد و در وجه دوم،با بهره جستن از آمار آب و هوایی مناطق مختلف و انجام تقسیم بندی های اقلیمی،همچنین با استفاده از نمونه های ساختمانی مناطق مختلف اقلیمی،آزمایش ها و محاسبات دقیق صورت می گیرد.از آنجا که ازمایش ها عملی در چار چوب وظایف موسسات تحقیاقات ساختمانی انجام می گیرد واین امر تنها با تخصیص بودجه وزمان کافی از سوی سازمانهای مربوطه اماکان پذیر است، همچنین به دلیل نبود امکانات عملی جهت انجام این برنامه ها ودر دست نبودن امار واطلاعات آب وهوایی مناطق مختلف، پژوهش حاضر بیشتردر وجه اول استوار است.

 

¢معماری واقلیم، پیوندشان بیشتر به رابطه نوزاد وآغوش می ماند، یا نسبت هر رستنی با خاک ، حریم امن وبستر بالیدن. با بستگی ای تکامل آفرین؛ الهام بخش والبته ، نه محیط زا. در این معنا، آغوش، خاک واقلیم ، رابط حیات وسرزندگی ونبودشان نمود میرایی است . تجربیات معماری بومی در پهنه جهان وآروین های آن در معماری ایران زمین نیز ، خود گواه تاکیدی بر اندیشه ی فرم زایی ملاحظات اقلیمی در معماری است تا عاملی بر محدودیت آن یا اسارت معمار.

 


کلمات کلیدی : تاثیر اقلیم بر معماری, اقلیم, معماری, معماری منطقه ای, معماری اقایمی, معماری اقلیم ایران, معماری بومی,
در این سایت هیچ فایلی برای فروش قرار نمی گیرد. برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:

لینک دریافت فایل از سایت اصلی


ادامه مطلب ...

لینک فایل پاورپوینت-نور و نورگیری در معماری- در 33 اسلاید-powerpoin-ppt

 

نور و آتش از قبل از اسلام مورد توجه ایرانیان بوده است ساخت مکانی برای نگهداری آتش در قبل از اسلام به نام آتشکده نمونه ای از آن است.

 

نور در معماری اسلامی نماد وحدت الهی است. و علاوه بر بعد مذهبی باعث مشخص تر شدن عناصر تزیین می شود

 

همانطور که از تجزیه ی نور رنگهای مختلف رنگین کمان حاصل می شود در نتیجه ورود نور در فضا نیز رنگهای مختلفی دیده میشود.

 

ما در این بخش از معماری سعی کرده ایم ورود نور به فضا از طریق عناصر مختلف بنا را به نمایش بگذاریم.

در شهر سوخته از هزاره ی سوم و دوم ق،م از روی آثار خانه هایی که دیوار آنها تا زیر سقف باقی مانده بود میتوان دریافت که هر اتاق از طریق یک در به خارج ارتباط داشته و فاقد پنجره بوده است.

در دوره ی ایلام نیز نمونه هایی از پنجره های شیشه ای به دست آمده که شامل لوله هایی از خمیر شیشه میباشد که درکنار هم و در داخل یک قاب جای گرفته اند.

در دوره ی هخامنشی در تخت جمشید وضع در ها به خوبی روشن و پاشنه گرد آنها اغلب به جای مانده است همچنین در این کاخ ها بالای در ها و حتی بام ها روزن ها و جام خانه هایی نیز وجود داشته است.

در بالای در و گاهی در دو سوی آن برای گرفتن روشنایی و هوای آزاد روزن بکار میرفته و گاهی هم به سوراخهایی که در کلاله طاقها و یا شانه آنها به همین منظور تعبیه میکردند اطلاق میشود. روزن گاهی با چوب و گاهی با گچ و سفال نیز ساخته می شده است

در بناهایی مثل بازار ها که امکان استفاده از پنجره نبوده معماران در قسمت «خورشیدی کاربندی»روزن های ایجاد کرده اند که عبور مناسب نور و تهویه را به بهترین وجه میسر می ساخته است. روشندان ها معمولا به شکل یک کلاه فرنگی بوده و عمود بر قسمت خورسیدی کاربندی ساخته میشودبرخی از آنها دارای شیشه بوده و برخی از آنها زمینه چند ضلعی دارد

نورگیر از جمله عناصری در معماری محسوب می گردند که وظیفه انها انتقال نور از سطح افقی یا شیبدار بام به فضاهای زیرین ان می باشد که امکان نورگیری از جداره دیوارهای اطراف خود به طور مستقیم را نداشته و یا الزام  خاصی باعث نورگیری از سقف را می نماید. نورگیرها از جمله قسمت هایی هستد که در بعضی ساختمان ها با توجه به شرایط ساختمانی آنها و در ساخت انواع گلخانه ها و فضاهای شیشه ای کاربرد گسترده ای از جمله قدیمی ترین نوع استفاده از نورگیر در سقفها را میتوان به شبستان کنار محراب الجاتیو در مسجد جامع اصفهان اشاره نمود که در ان از سنگهای مرمر شفاف به منظور انتقال روشنایی طبیعی از سقف شبستان به فضای زیر ان استفاده شده است که علاوه بر برقراری روشنایی باعث ایجاد حس روحانی خاص در فضای شبستان شده است

 


کلمات کلیدی : نور و نورگیری در معماری,نورگیر,معماری, نور, انسان,طبیعت و معماری,انواع نورگیر,نور در ساختمان,نورپردازی ساختمان,نورگیری سازه
در این سایت هیچ فایلی برای فروش قرار نمی گیرد. برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:

لینک دریافت فایل از سایت اصلی


ادامه مطلب ...

لینک فایل پاورپوینت- مفهوم چشم‌انداز و چشم انداز سازی در معماری- در 50 اسلاید-powerpoin-ppt

اهمیت چشم انداز و چشم انداز سازی در تعیین سرنوشت اقتصادی، اجتماعی و کالبدی شهرها و محلات به گونه ای است که می توان آن را به مثابه "قلب" فرایند برنامه ریزی و طراحی شهری محسوب نمود. در وضعیت کنونی، یعنی در عصر جهانی شدن و تشدید رقابت شهرها که بر سر کسب سهم بیشتری از ثروت ها ، استعدادهای درخشان و جلب توجه جامعه بین المللی صورت می گیرد امر تدوین و اجرای چشم انداز برای شهرها دیگر نه یک "انتخاب" بلکه به یک "ضرورت" بدل شده است. مرور ادبیات موضوع نشان می دهد که در زمینه فرایند چشم اندازسازی مدل های گوناگونی وجود دارد و در زمینه تأمین مشارکت مردم و استخراج چشم انداز مشترک نیز تکنیک های متنوعی در دسترس است. با این وجود بررسی ها نشان میدهد که در مورد شیوه صورت بندی "بیانیه چشم انداز " خلاء قابل توجهی وجود دارد. اگر چه برخی از منابع به پاره ای از ویژگی های یک بیانیه "خوب" چشم انداز اشاره داشته اند، معهذا این موضوع هنوز به صراحت و عمق لازم مورد بحث قرار نگرفته و مدل جامعی که متکی بر پایه های نظری پذیرفته شده ای باشد در خصوص شیوه صورت بندی بیانیه چشم انداز ارائه نگردیده است. از سوی دیگر، مطالعات چشم اندازسازی در ادبیات موجود با محوریت تحلیل " پایه اقتصادی" و تعیین "گوشه رقابتی " شهرها صورت می گیرد و سلطه پر رنگ مباحث اقتصادی در صورت بندی بیانیه چشم انداز معمولاً مانع از شکل گیری و ارائه تصویری جامع از کلیت زندگی آینده شهر، به ویژه در بهد کالبدی و زیباشناختی آن می شود.

چشم‌انداز هنر دیدن نادیدنی‌هاست. “ چشم انداز عبارت است از آینده ای واقع‌گرایانه، محقق‌ الوقوع و جذاب برای سازمان شما.” چشم‌انداز که در یک مفهوم کاملاً‌ عینی، یک تخیل است، در عین حال، نوع خاصی از تخیل است که برمبنای اطلاعات و دانش بنا نهاده می شود. چشم انداز بیان صریح شما از سرنوشتی است که سازمانتان باید به آن سمت حرکت کند، آینده‌ای است که برای سازمان شما موفقیت‌آمیزتر و مطلوب‌تر از وضع فعلی آن است. چشم انداز نمادی جذاب از تمام مسائلی است که برای سازمان امکان‌پذیر هستند ـ سرنوشتی درخشان، و راهی مشخص است که هیچ سازمان دیگری، حتی سازمانی که دقیقاً در همان کار فعالیت دارد، نمی‌تواند دارای همان چشم‌انداز باشد.

 

چشم‌انداز فقط ایده‌ای یا تصوری از آینده‌ای مطلوب‌تر برای سازمان است. البته چشم‌انداز صحیح ایده‌ای است که آن‌چنان تولید انرژی می‌کند که در واقع با به کارگیری مهارت‌ها، استعدادها و منابع لازم برای محقق کردن آن، حرکت به سوی آیندة مطلوب را به طور جهشی آغاز می‌کند.

 

چشم‌انداز علامت شروع و پاسخ به سئوال همه کسانی است که می‌خواهند تا بفهمند سازمان چیست؟ و مقصدش کدام است؟ 

 

برای آشنایی بیشتر مطالعه کنندگان گرامی، در ادامه، نمونه‌هایی از چشم‌اندازشرکت ها وسازمان های مشهور جهانی را مرور می کنیم:

 

طی تحقیق میدانی که در میان 1500 تن از رهبران ارشد بیست کشور مختلف از جمله ژاپن، آمریکا، اروپای غربی و آمریکای لاتین انجام شد. از آنان خواسته شده بود تا مهمترین ویژگی‌ها و مهارت‌های مورد نیاز و مطلوب مدیران ارشد در اوائل دهه 1990 و در اوئل دهه 2000 را بیان کنند آنان بهترین و فراوان‌ترین مطلوب هر دو دهه را  :

 

چشم‌انداز فقط ایده‌ای یا تصوری از آینده‌ای مطلوب‌تر برای سازمان است. البته چشم‌انداز صحیح ایده‌ای است که آن‌چنان تولید انرژی می‌کند که در واقع با به کارگیری مهارت‌ها، استعدادها و منابع لازم برای محقق کردن آن، حرکت به سوی آیندة مطلوب را به طور جهشی آغاز می‌کند.

 

چشم‌انداز علامت شروع و پاسخ به سئوال همه کسانی است که می‌خواهند تا بفهمند سازمان چیست؟ و مقصدش کدام است؟

 

برای آشنایی بیشتر مطالعه کنندگان گرامی، در ادامه، نمونه‌هایی از چشم‌اندازشرکت ها وسازمان های مشهور جهانی را مرور می کنیم:

 

طی تحقیق میدانی که در میان 1500 تن از رهبران ارشد بیست کشور مختلف از جمله ژاپن، آمریکا، اروپای غربی و آمریکای لاتین انجام شد. از آنان خواسته شده بود تا مهمترین ویژگی‌ها و مهارت‌های مورد نیاز و مطلوب مدیران ارشد در اوائل دهه 1990 و در اوئل دهه 2000 را بیان کنند آنان بهترین و فراوان‌ترین مطلوب هر دو دهه را  :

 

“ استنباط عمیقی از چشم‌انداز آینده سازمان " و

 

“ توانایی تدوین استراتژی برای تحقق چشم‌انداز “ذکر کردند.

 

سازمان بدون داشتن “ چشم انداز” یا “ چشم‌انداز” مناسب و لازم، نمی داند کدام استراتژی را می‌خواهد تدوین کند؟ بنابراین هر سازمان قبل از آنکه بخواهد استراتژی های آینده خود را تدوین کند. باید چشم‌اندار روشنی داشته باشد.

 

چشم‌انداز سازمان زیر‌بنایی‌ترین بیانیه ارزش‌ها، آرمان‌ها و اهداف سازمان است. چشم‌انداز میل باطنی اعضاء سازمان است که در مغز و قلب آنان جا گرفته است. پندار و چشم‌انداز باید درک روشنی از اینکه سازمان امروز به کجا می‌رود و نیز نقشه جاده حرکت به سوی آینده و ارائه دهد. نقش حیاتی سازمان در زندگی افراد ایجاب می‌کند که اعضا بدانند که:

 

باور‌های مشخص و اساسی که سازمان برپایه آنها استوار است. یعنی” ارزش‌های سازمان”  چیستند؟

 

امروز سازمان چه کاره است و آرمان‌هایش برای افراد چیست؟ یعنی چه “ آرمان‌هایی “دارد؟

 

سازمان نسبت به چه چیزی متعهد است و به کجا می‌رود: یعنی “ اهداف سازمان” چیست؟ 

 

 

چرا چشم‌انداز مهم است؟

 

  ماکس  دی پرس1  رئیس کمپانی موفق هرمان میلر 2 می‌گوید: “ اولین مسئولیت رهبر، تعریف واقعیت است.” واقعیت یک سازمان ابعاد فراوانی دارد:

 

  • روند رشد سازمان تا اندازه فعلی آن، چالش‌هایی که سازمان با آنها روبرو بود و بر آنها غلبه کرد، تصمیمانی که درست بودن آنها و تصمیماتی که هزینه‌بر بودن آنها ثابت شد.
  • ماهیت و فرهنگ سازمان، سنت‌ها و تشریفات سازمان، نحوه پیشبرد امور توسط سازمان، ساختار سازمانی آن.
  • چالش‌ها و آینده‌ای که سازمان با آن روبروست. کهنگی محصولات، فرصت‌های جدید، فرآیند‌های تولید جدید.
  • مزایا و محدودیت‌های رقابتی آن، توانایی مشخص آن، پایگاه منابع سازمان، تهدیدات رقابتی.
  • مهارت‌ها و دانش کارکنان و مدیران، ظرفیت‌ سازمان برای آموزش و پرورش و توسعه.
  • گرایش‌هایی در جهان خارج که بر سازمان تأثیر‌گذار هستند. فن‌آوری‌های جدید، مقررات احتمالی دولت، تغییراتی در نیاز‌ها و خواسته‌های مصرف کنندگان.

 

  “ چشم‌انداز، یک آینده واقع گرایانه، معتبر و جذاب برای سازمان است.” چشم‌انداز نمادی جذاب از تمامی مسائلی است که برای سازمان امکان‌پذیر هستند ـ سرنوشتی درخشان، و راه مشخصی است که هیچ سازمان دیگری، حتی سازمانی که دقیقاً در همان کار فعالیت دارد، نمی‌تواند دارای همان چشم‌انداز باشد.

 

اهمیت وجود چشم انداز سازمانی

 

نتیجه بیش از 35 سال مطالعه بر روی رهبری و سازمان نشان دهنده آن است که تمام سازمان ها در کلاس جهانی ، 3 فاکتور اصلی را در هدایت سازمان هایشان در نظر می گیرند (2004: Blanchard and Stoner,)

 

1-     تعیین چشم انداز روشن و مسیر توفیق طلبی توسط مدیران ارشد

 

2-     آموزش و تجهیز افراد به منظور تمرکز بر روی چشم انداز و مسیر مشترک مورد توافق

 

3-     ایجاد شناخت و سیستم های نتایج مثبت که رفتارها و عملکردها را در امتداد چش مانداز تجهیز نماید

 

چشم انداز عبارتست از ارائه یک تصویر مطلوب و آرمان قابل دستیابی که منظر و دورنمایی در افق بلند مدت را فراروی مدیریت قرار م

 

 دهد( مبینی، 1386 )، به عبارت دیگر تصویری است از وضعیت شرکت در زمانی که به اهداف و استراتژی های خود دست یافته باشد ( علی احمدی، 1382)

 

 تعریف و تعیین دورنمای آینده نشان می دهد که نقش چشم انداز طی فرآیندی اجرایی می تواند بر تمامی تصمیمات، برنامه ریزی ها و

 

 فعالیت ها نقش مؤثری ایفا نماید. امروزه ملت ها و سازمان های فعال در زمینه توسعه ملی، موفقیت بیشتر خویش را مدیون چشم انداز ملی و سازمانی می دانند، بطوریکه هرگونه نقد و ارزیابی عملکرد و تشویق و تنبیه افراد در سطوح بالا و پایین نمی تواند بدون ارزیابی تحقق اهداف چشم انداز صورت پذیرد و در تداوم اهداف یک ملت و سازمان همیشه مورد توجه قرار می گیرد. مزایا و منافع تدوین چشم انداز براییک سازمان را به ترتیب ذیل می توان بر شمرد :( 2005McLean, 2006 Noe)

 

  • ایجاد درکی ضمنی و کلی از اینکه موفقیت برای شرکت به چه مفهومی است و چگونه قابل دستیابی است.
  • روشن ساختن جهت و مقصود حرکت شرکت
  • ایجاد اتفاق نظر بر آینده مطلوب شرکت و آینده ای که شرکت و اعضایش خواهان دستیابی به آن هستند

 

لازم به ذکر است وجود چشم انداز سازمانی در بخش دولتی نسبت به بخش خصوصی از اهمیت بیشتری برخورد ار می باشد چرا که در

 

 بخش های دولتی امکان دریافت بازخور عینی وجود ندارد در حالی که در بخش خصوصی بواسطه میزان سود و زیان اکتسابی می توان میزان موفقیت سازمان را اندازه گیری نمود .(2005 Kilpatrick and Silverman)

 

بطورکلی بدیهی است چنانچه تصویر سازی آینده ای که می خواهیم بدان دست یابیم بدرستی صورت گیرد، موانع تحقق آن روشن شده و سازمان به راحتی خواهد توانست بر موانع موجود غلبه نماید. بر این اساس چشم انداز سازمانی باید خصوصیات زیر را داشته باشد ( نجاتی،  1379)

 

  • بلندپروازانه بوده و آینده های دور را ترسیم کند
  • واضح و قابل فهم باشد
  • ایجاد هیجان، انگیزه و تحرک نماید و برانگیزاننده مشارکت همگانی باشد
  • کلی نگر، طوری که سازگار با تغییر شرایط باشد.
  • واقع نگر، قابل دسترسی و اجرا باشد.
  • جامع، تحول گرا، آیند هنگر و پویا باشد.

 

 

 

معیار های تدوین چشم‌انداز

 

رهبران، برای تدوین چشم‌اندازی الهام بخش نیازمند دزنظرگرفتن معیارهایی به شرح زیرین هستند:

 

  • تناسب با سازمان و زمان؛ چشم‌انداز در قالب تاریخ، فرهنگ و ارزش‌های سازمان جای می‌گیرد و با وضعیت موجود سازمان سازگاری دارد و از آنچه که در آینده قابل حصول است، ارزیابی واقعی و آگاهانه را ارائه می‌دهد. البته در صورتی که چشم‌انداز درخور سازمان نباشد، زمان، هزینه و رنج تحول آفرینی ممکن است آنقدر عظیم باشد که عملی ساختن چشم‌انداز به تمامی غیرممکن شود. در چنین حالتی، یک سازمان کاملاً جدید ممکن است انتخاب بهتری باشد.
  • تنظیم استانداردهای “ بهترین “ و انعکاس آرمان های والا چشم‌انداز، سازمان را به صورت اجتماعی مسئول و دارای احساس همبستگی تصویر می‌کند که این اجتماع، همه افراد شاغل در آن را تقویت می‌کند و بالا می‌برد. 
  • روشن نمودن هدف و جهت؛ چشم‌انداز کانون توجه می شود و امید را استمرار می بخشد و فردای بهتری را نوید می دهد.به عبارتی، چشم‌انداز اطلاعات لازم و کافی را دربارة آنچه که سازمان  می‌خواهد و در نظر دارد تا بدان دست یابد و نیز آرزوهای مشروع، متقاعد کننده و صادق افراد سازمان را در اختیار افراد ذینفع قرار می دهد.
  • دمیدن روح اشتیاق ترغیب تعهد؛ چشم‌انداز با فراتر رفتن از تفاوتهای نژادی، سنتی، جنسی و دیگر ویژگی های جمعیتی، اساس حمایت رهبر را گسترش می دهد و نظر دست اندرکاران را نسبت به اشتراک علایق درباره آینده سازمان به خود جلب می‌کند.
  • سهولت ادراک؛ چشم‌انداز به اندازه کافی  ابهام زدایی شده است تا به عنوان راهنمایی برای اهداف استراتژی‌ها و اقدامات کافی باشد، به نحوی که جزء ذات آنهایی می شود که تلاشهایشان برای تبدیل چشم‌انداز به واقعیت موردنیاز است.
  • انعکاس منحصر به فردی سازمان، شایستگی محرز آن، آنچه که سازمان به خاطر آن برپاست، و آن چیزی که می تواند به آن نایل شود؛
  • بلندپروازانه بودن چشم‌انداز حاکی از پیشرفتی غیرقابل تردید است و افق‌های سازمان را گسترش می دهد. و نیزاغلب منادی ایثار و سرمایه‌گذاری عاطفی از سوی پیروانی است که به دلیل جذابیت ذاتی چشم‌انداز، مایل به همکاری می باشند.

 

چشم‌اندازهایی که این ویژگی‌ها را دارند، افراد سازمان را به تلاش دعوت می کنند و الهام بخش هستند و کمک می کنند تا آنها انرژی‌هایشان را در جهت معقولی در یک خط قرار دهند.

 

 

رویکردها و مدلهای مختلف تدوین چشم انداز سازمانی

 

 چشم اندازسازی در چارچوب آینده نگری قابل فهم و درک می باشد. چشم انداز را تصویر ذهنی تعریف می کنند که به صورت کلی منظری از آن در افق دور قابل رؤیت است. گروهی دیگر چشم انداز را تصویری عینی در نظر می گیرند و آن را قابل تجسم و کمیت پذیر می دانند. مفهوم در نظر گرفته شده برای چشم انداز سازمانی عبارت از تصویری مطلوب و قابل دستیابی از آرمانها و نیازهای سازمان در آینده است . این تعریف ترکیبی است از مفاهیم ذهنی ( رؤیاها) و منابع عینی ( نیازها و قابلیت های اصلی سازمان) که در یک ساختار جامع و زمان دار،تعریف و طراحی می گردد ( 2006Millet, S. M.)

 

 

 

در تدوین چشم انداز سازمانی دو رویکرد اصلی وجود دارد که عبارتند از :

 

 الف  پیش بینی: روشی است که در آن وضعیت موجود به دقت بررسی شده و براساس امکانات، قابلی تها و فرصت های موجود، تصویری از آینده ترسیم میگردد.

 

 ب  آینده نگری: آینده نگری فرآیندی است که در آن ابتدا تصویری از وضع مطلوب و آرمانی درنظر گرفته می شود و توانائی ها و قابلیت های لازم برای رسیدن به آن ایجاد میشود.

 

 انتخاب یکی از دو روش و یا ترکیبی از دو روش برای تدوین چش مانداز بستگی به نوع ساختار سازمان دارد. سازمان هائی که تقریباً

 

 مستقل هستند و اختیار هرگونه تغییر در منابع و اعتبارات را دارند می توانند از رویکرد آینده نگری استفاده نمایند، لیکن سازمان هایی که بصورت متمرکز هدایت می شوند و اغلب منابع و امکانات آنان از خارج از سیستم تأمین م یشود بایستی به روش ( پیش بینی) برای آینده سازمان تصویرسازی نمایند(علی احمدی 1382)

 

مدلهای مختلف تدوین چشم انداز

 

محققان

روش های تدوین چشم انداز سازمانی

شرح روش

Margolis andHansen

) )2003

ایجاد تصویر سازمانی

بررسی انواع تصویرهایی که کارکنان در مورد آینده سازمانشان دارند . این

 تصویرها ممکن است سه حالت خوشبینانه، بدبینانه و واقعی را داشته باشند.

Collins and Porras

 ( 1996)

کشف و آشکار کردن

کشف ارزش ها و مقاصد از درون سازمان

Holpp and Kelly (1988)

استفاده از بصیرت

مبتنی بر درون گرایی ساختارمند می باشد.

استفاده از تحلیل

ایجاد چشم انداز از طریق جمع آوری اطلاعات از منابع مختلفی که به نوعی

 تعیین کننده جهت سازمان هستند.

استفاده از الگوبرداری

ایجاد چشم انداز از طریق شناسایی بهترین ها و استانداردهای صنعت

Levin ( 2000)

داستان چشم انداز

بیان داستان گونه چشم انداز براساس دانش، تجارب، جسارت و شناخت آینده .

 ویژگی این نوع چشم اندازها طولانی بودن آنها است.

Lucas ( 1998)

کسب اطلاعات از صاحبنظران درون

 سازمانی

ایجاد ایده های خلاقانه, قابل درک، شفاف و عملی که در ضمن منجر به ایجاد

 تعهد کارکنان در تحقق چشم انداز می گردد.

 

تعاریف

تعریف چشم‌انداز

     چشم‌انداز سازمان زیر‌بنایی‌ترین بیانیه ارزش‌ها، آرمان‌ها و اهداف سازمان است. چشم‌انداز میل باطنی اعضاء سازمان است که در مغز و قلب آنان جا گرفته است. چشم‌انداز باید درک روشنی از اینکه سازمان امروز به کجا می‌رود و نیز نقشه جاده حرکت به سوی آینده را ارائه دهد چشم‌انداز سازمان زیر‌بنایی‌ترین بیانیه ارزش‌ها، آرمان‌ها و اهداف سازمان است. چشم‌انداز میل باطنی اعضاء سازمان است که در مغز و قلب آنان جا گرفته است. چشم‌انداز باید درک روشنی از اینکه سازمان امروز به کجا می‌رود و نیز نقشه جاده حرکت به سوی آینده را ارائه دهد.

چشم انداز استراتژیک عبارت است از:

   تصوراتی پیچیده، بدیع، کم و بیش آگاهانه، فصیح و واضح، واقع ببننانه و در بردارنده عناصر استاندارد استراتژی  مانند تولید بازار، طرح‌های سازمانی و ... است.

  یکی از محققان ” چشم‌انداز “ را چنین تعریف می‌کند:

   ” چشم انداز عبارت است از آینده ای واقع‌گرایانه، محقق‌ الوقوع و جذاب برای سازمان شما“چشم‌انداز بیان صریح شما از سرنوشتی است که سازمانتان باید به آن سمت حرکت کند، آینده‌ای است که برای سازمان شما به گونه‌های مهمی موفقیت‌ آمیزتر و مطلوب‌تر از وضع فعلی آن است. در ذیل نوع سؤال‌هایی که در ترسیم چشم‌انداز سازمان مهم و قابل طرح است ذکر می‌شود:

1ـ مأموریت مشخص جاری یا هدف سازمان شما چیست؟

2ـ سازمان‌ ما برای جامعه چه ارزش‌هایی را تأمین می‌کند؟

3ـ چه عناصری برای موفقیت سازمان ما دخیل هستند؟

4ـ نقاط قوت و ضعف سازمان ما چه اموری هستند؟

5ـ آیا سازمان دارای چشم‌انداز تعریف شده روشنی است؟ اگر چنین است، آن چیست؟

6ـ آیا عناصر کلیدی سازمان می‌دانند که هدف سازمان کجاست و آیا با این خط‌مشی موافقند؟

7ـ خود را سهامدار فرض کنید ، شخصاً و احساساً می‌خواهید که در سازمان چه اتفاقی پدید آید؟

8ـ چه تغییرات عمده‌ای در نیاز‌ها و خواسته‌های سازمان شما، در آینده می‌توان انتظار داشت؟

9ـ چه ارزش‌هایی با چشم‌انداز جدید، بیشترین هماهنگی را دارد؟

10ـ بهترین راه‌های سازمان برای تحقق چشم‌انداز چیست؟

11ـ سازمان در حرکت به سوی مطلوب تا چه اندازه موفق بوده است؟ آیا تغییرات کافی صورت پذیرفته است، و آیا میزان پیشرفت رضایت بخش است؟

12ـ آیا هدف و الویت‌های واحد‌های سازمانی به نسبت پروژه‌های نوین و طرح‌های تحقق برنامه‌ای، با چشم انداز، سازگاری دارد؟

13ـ چشم‌انداز نوین منتخب، تا چه حد آینده محور است؟

14ـ این چشم انداز، تا چه حد مدینه فاضله‌ای است، بدین معنی که آیا به نظر می‌رسد که سازمان را به سمت آینده روشن بهتری رهنمون سازد؟

15ـ این چشم‌انداز تا چه مناسب سازمان است؟ آیا با تاریخ، فرهنگ و ارزش‌های سازمان تناسب دارد؟

16ـ این چشم انداز تا چه حد هدف و جهت را تبیین می‌نماید؟

17ـ آیا چشم‌انداز به اندازه کافی، بلند پروارانه است؟

ویژگیهای چشم‌انداز

. چشم‌انداز با کمک به افراد در تشخیص موضوعاتی که به راستی مهم هستند، آنها را از اینکه در مشکلات آنی غرق شوند، حفظ می کند. به عبارتی دیگر، این چشم‌انداز ذهن را برای توجه گزینشی به چیزهایی که واقعاً ‌مهم هستند، تنظیم می کند.

اهمیت چشم انداز

در یک تحقیق میدانی که در میان 1500 تن از رهبران ارشد بیست کشور مختلف دنیا از جمله ژاپن، آمریکا، اروپای غربی و آمریکای لاتین انجام شد. از آنان خواسته شده بود تا در اوائل دهه های1990 و 2000 را بیان کنند. آنان بهترین و فراوان‌ترین مطلوب هر دو دهه را ” استنباط عمیقی از چشم انداز آینده سازمان و ” توانایی تدوین استراتژی برای تحقق چشم انداز“  ذکر کردند (کیگلی، 1993، 7 و 8).

  یکی از محققان رهبری، ”چشم انداز“ را چنین تعریف می‌کند:

شما به گونه‌های مهمی موفقیت‌ آمیز تر و مطلوب‌تر از وضع فعلی آن است.

در ذیل نوع سؤال‌هایی که در ترسیم چشم انداز سازمان مهم و قابل طرح است ذکر می‌شود:

            1ـ مأموریت مشخص جاری یا هدف سازمان شما چیست؟

2ـ سازمان‌ ما برای جامعه چه ارزش‌هایی را تأمین می‌کند؟

3ـ چه عناصری برای موفقیت سازمان ما دخیل هستند؟

4ـ نقاط قوت و ضعف علمی سازمان ما چه اموری هستند؟

5ـ آیا سازمان دارای چشم انداز تعریف شده روشنی است؟ اگر چنین است، آن چیست؟

6ـ آیا عناصر کلیدی سازمان می‌دانند که هدف سازمان کجاست و آیا با این هدف موافقند؟

7ـ خود را سهامدار فرض کنید شخصاً و به طور احساسی می‌خواهید که در سازمان چه اتفاقی پدید آید؟

8ـ چه تغییرات عمده‌ای در نیاز‌ها و خواسته‌های سازمان شما، در آینده می‌توان انتظار داشت؟

9ـ چه ارزش‌هایی با چشم انداز جدید، بیشترین هماهنگی را دارد؟

10ـ بهترین راه‌های سازمان برای تحقق چشم انداز چیست؟

11ـ سازمان در حرکت به سوی مطلوب تا چه اندازه موفق بوده است؟ آیا تغییرات کافی صورت پذیرفته است، و آیا میزان پیشرفت رضایت بخش است؟

12ـ آیا اهداف و الویت‌های واحد‌های سازمانی به نسبت پروژه‌های نوین و طرح‌های تحقیق برنامه‌ای، با چشم انداز، سازگاری دارد؟ آیا همچنان امکان انتخاب‌های جدید فراهم است؟

            13ـ چشم انداز نوین منتخب، تا چه حد آینده محور است؟

14ـ این چشم انداز، تا چه حد مدینه فاضله‌ای است، بدین معنی که آیا به نظر می‌رسد که سازمان را به سمت آینده روشن بهتری رهنمون سازد؟

15ـ این چشم انداز تا چه حد مناسب سازمان است؟ آیا با تاریخ، فرهنگ و ارزش‌های سازمان تناسب دارد؟

16ـ این چشم انداز تا چه حد هدف و جهت را تبیین می‌نماید؟

17ـ آیا چشم انداز به اندازه کافی، بلند پروازانه است؟

چشم‌انداز سازمان و برنامه‌ریزی استراتژیک

عناصر

مسئله استراتژیک

افق

تجدید نظر

تحلیل کمی

ارزش‌های مشترک رسالت

 اهداف

استقامت‌و پایداری ما در این سازمان برای چیست؟

 فلسفه وجودی ما چیست؟

ما متعهد به انجام چه کاری هستیم؟

بلند

بلند

بلند

به ندرت/ فقط‌بخاطر شفاف سازی

به ندرت/ فقط‌بخاطر شفاف سازی

به ندرت/ فقط‌بخاطر شفاف‌سازی

به هیچ وجه

به هیچ وجه

به هیچ وجه

برنامه‌ریزی استراتژیک

استراتژی ها

تاکتیک‌ها

حسابرسی

 

اهداف دراز مدت خود را چگونه به دست می‌آوریم؟

چه برنامه‌های کوتاه مدتی نیاز است؟

پیشرفت را چگونه اندازه‌گیری می‌کنیم؟

میان مدت

کوتاه ـ میان‌مدت

کوتاه ـ میان مدت

سالانه/ در صورت نیاز

سالانه / در صورت نیاز

سالانه / در صورت نیاز

بسیار کم

بالا

بالا

 

 

 

اگر آنها به درستی مدیریت شوند، حداقل در کوتاه مدت، می توانند  عملکرد نسیتاً منطقی خوبی داشته باشند. آنها می توانند چه بسا از قوت های خاص برخوردار باشند. محصولات به موقع به بازار تحویل می شود. فاکتور ها پرداخت می شوند. سفارشات ادامه می یابد. اما هیچ توانی وجود ندارد، هیچ هیجانی هم وجود ندارد، احساس رفتن به جایی وجود ندارد. حس پیشرفت یا نوسازی وجود ندارد. در صورتی که افراد به کاری چالشی و ارزشمند متعهد نباشند، هیچ تلاش فوق العاده ای که به سرمایه گذاری افراد بیانجامد، صورت نخواهد گرفت.

   در موقعیت های بحرانی، سازمان هایی که فاقد یک چشم انداز مشترک هستند در وضعیتی راکد قرار می گیرند. مدیران نمی توانند در مورد اولویت ها به توافق برسند. آنها گرایش چندانی به خطر پذیری نشان نمی دهند. ممکن است در برابر فشار هایی که برای حفظ وضع موجود وارد می شود مقاومتی صورت نگیرد. انگیزه و ابتکار و نوآوری به تدریج ضعیف می شود. کارکنان درباره وضعیت آیندۀ خود نگران می شوند. حل تعارضات دشوار می شود. برنامه ها به تأخیر می افتند.

سرانجام، سازمان توانایی چندانی در خدمت به مشتریان و ارباب رجوع های خود نخواهند داشت. درآمد های دولت کاهش می یابد. کارکنان ممکن است موقتاً از کار برکنار شوند، و این مسئله روحیه و توان خدمت به مشتریان را بیش از پیش تضعیف می کند. این سیر نزولی ممکن است به شکست کامل بیانجامد مگر آن که رهبری جدید پیدا شود که بتواند در سازمان یک حس جهت یابی جدید ایجاد کند.

چه نوع چشم اندازی؟

              بیشتر سازمان ها دارای بیانیه مأموریت و رسالت هستند که در آن مقصود آنها (حرفه ای که در آن هستند) یا ارزش های آنها تعریف شده است. چشم انداز چیزی دیگر است. برای مثال: بیشتر تولید کنندگان اتومبیل دارای یک مأموریت و رسالت مشترک هستند. تأمین خودروهای ایمن با کیفیت بالا، ماشین های گرانبهایی جذابی برای حمل و نقل شخصی و اداری، با این حال هر تولید کننده ممکن است دارای یک چشم انداز منحصر به فرد باشد. مدیران ارشد کمپانی فورد در رویای ساخت یک «اتومبیل جهانی» هستند. تویوتا با ایجاد  بخش ماشین های لوکس، درصد تعیین استاندارد های جدید و همواره عالی تر برای خریداران ماشین های لوکس است.   و سایر تولیدکنندگان _ ولو، فولکس واگن، کرایسلر ، هیوندا _ همه دارای مفهوم منحصر به فرد خویش در زمینه جهت یابی هستند.

   توسعه یک چشم انداز خاص دشوار نیست. حرکت در مسیر پرکیفیت ترین هدف یک محصول یا طیف خدماتی. برای مثال: بهترین چاقو یا کفش یا نرم افزار پردازش کلکه همواره امری امکان ÷ذیر است. همچنین حرکت به سمت پایین ترین قیمت، برای مثال: ارزان ترین رایو یا ریش تراش برقی یا خدمات تأمین مالیات امکان پذیر است. همیشه خدمات یا ویژگی های منحصر به فردی هستند که می توانند کانون یک چشم انداز باشند، برای مثال: طولانی ترین دوره ضمانت، بهترین مهندسی، کم ترین کالری، برای دیگران، یک موقعیت مشخص، یک منطقۀ جغرافیایی، یک ابتکار بسته بندی، یا یک شیوۀ منحصر به فرد در ارائه خدمات می توانند کلید یک چشم انداز خاص باشند.

  همچنین هدف یک چشم انداز ممکن است نوسازی یک سازمان، تقویت و جوان سازی آن باشد. یک چشم انداز نوکننده می تواند کارکنان را توانمند ساخته و سرعت کار را برای سازمانی که اساساً از پیش در مسیر صحیح حرکت می کند، تسریع کند.

             باز هدف یک چشم انداز می تواند دگرگون سازی و تحول یک سازمان باشد. یعنی تغییر ماهیت و ویژگی  اساسی آن باشد.

  البته یک چشم انداز نباید صرفاً خاص و مشخص باشد، هر رهبر چشم انداز مناسب و صحیح را برای سازمان خود بیابد:

چشم اندازی که بیانگر ویژگی خاص خود است و مناسب فرهنگ خاص خود است.

چشم اندازی که بلند پروازانه است و استاندار‌های بالایی را تعیین می‌کند که ممکن است مدیران و کارکنان را به چالش‌ وادارد.

چشم اندازی که جهت را شفاف می‌کند و راه روشنی را برای فردایی بهتر نشان می‌دهد.

چشم اندازی که تا حدودی باعظمت است، و منظور صرفاً دستیابی به اوج رقابت نیست.

   چشم انداز های تحول آفرین، خاص موقعیت های تغییر اساسی مانند کرایسلر، سازمان های ترکیب مانند جی. ام  و ئی.دی.اس، یا تصمیم یک شرکت داخلی برای بین المللی شدن هستند.

چهار نوع چشم انداز اساسی وجود دارد:

نوآوری محصولی / خدماتی: چشم انداز هایی که هدف از آن تغییر خروجی های اساسی سازمان است از قبیل چشم انداز تویوتا در مورد یک اتومبیل آخرین مدل موسوم به لکوس.

نوآوری مصرفی / بازاری: چشم انداز هایی که هدف از آن متحول کردن یک بازار است از قبیل چشم انداز استیو جاب در مورد یک کامپیوتر رومیزی.

همگرایی جغرافیایی متغیر: چشم انداز هایی که مرز های جغرافیایی سازمان را تغییر می دهند. مانند زمانی که شرکت خطوط هوایی جنوب شرقی [1] امکان تبدیل یک خط هوایی منطقه ای به یک خط هوایی ملی را مورد بررسی قرار داد.

عملیات / تکنولوژی: چشم انداز هایی که هدف از آن تدوین برنامه های سازمانی جدی است مانند شبکه های تله کامپیوترهایی که در بزرگ راه های اطلاعاتی با یکدیگر همکاری می کنند.

بعضی از چشم انداز ها، مانند یورودیسنی و سان سیتی[2] ممکن است ترکیبی از این سه نوع چشم انداز موفق باشند.

   هر نوع چشم انداز را می تواند برحسب نوسازی یا دگرگون سازی و تحول سازمان تبیین کرد. برای تشریح این مسئله، هشت نوع چشم انداز ممکن وجود دارد که ممکن است صاحب یک مجموعه کوچک رستوران برای دهه آینده استفاده از آن چشم انداز  ها را مورد توجه قرار دهد:

نوآوری در محصول / خدمات

نوسازی: ما یک سری پیش غذاها و سالاد های مکزیکی را که می توان آنها را در سوپرمارکت ها و دیگر جاها نیز فروخت، ایجاد خواهیم کرد و به خاطر آن مشهور خواهم شد، مانند پیتزا های سرد و لف گنگ پاک. [3]

تحول: ما تمامی رستوران های خود را به سلف سرویس تبدیل خواهیم کرد جائی که همه روز یک بوفه کم هزینه با یک غذای قومی مختلف وجود خواهد داشت.

نوآوری مصرف کننده / بازار

نوسازی:  ما برنامه مشتریان دائمی رستوران [4] را توسعه داد. و به مشتریانی که به طور منظم از رستوران های ما استفاده می کنند تخفیف ویژه خواهیم داد.

تحول و دگرگون سازی: ما مجموعه ای از کافه تریاها و بوفه ها را تا حد ممکن در نزدیکی ادارات دولتی، تعمیر گاه های اتومبیل و سایر سازمان هایی که افراد در آن باید منتظر انجام کارهای خود باشند، افتتاح خواهیم کرد.

تغییر پوشش جغرافیایی

نوسازی: ما تعداد رستوران ها در مناطقی که متناسب با زیر ساخت جمعیتی موفق ترین نمایندگان ما هستند به سه برابر خواهیم رساند.

تحول و دگرگون سازی: ما یک زنجیره رستوران بین المللی خواهیم شد.

نوآوری در عملکرد/ تکنولوژی

نوسازی: ما هر یک از کارمندان خودمان را در رستورانی که او در آن کار می کند، شریک خواهیم کرد.

تحول و دگرگون سازی: ما رستورانهای خود را خودکار خواهیم کرد و بر روی هر میز یک دستگاه سفارش قرار خواهیم داد که به طور همزمان دستور غذا را به آشپزخانه ارسال، آخرین صورت موجودی غذا را اعلام و صورت هزینه هر مشتری را بر روی کارت او ثبت می کند.

   البته اینها چند نمونه هستند، چشم انداز های بیشتری ممکن است وجود داشته باشند. خوب، از اینکه بگذریم چشم انداز ها چگونه توسعه یابد؟

توسعه یک چشم انداز

  هر رهبر، در هر سطح از سازمان به یک چشم انداز نیاز دارد. این فرآیند هرگز به پایان نمی رسد. نقش تعیین جهت هرکز متوقف نمی شود.

محیط تغییر می یابد، چالش ها و فرصت های جدید پایدار می شوند، بخش هایی از این رویا ممکن است تحقق یابند و بخش های دیگر ممکن است به هیچ وجه امکان پذیر نباشند. رهبر همواره در حال ارزیابی مجدد چشم انداز است، آن را پالایش می کند و امکان رشد و تکامل آن را فراهم میسازد.

    انگیزه خلق یک چشم انداز جدید ممکن است به واسطه منابع مختلف ایجاد گردد. بعضی از دلایل خلق چشم‌انداز جدید عبارت است از:

یک رهبر جدید باید دستور کار خود را اعلام کند.

علائم بازار نشان می‌دهند که چشم انداز قدیمی دیگر کارآیی ندارد( برای مثال از دست دادن سهم بازار یا ابتکار تکنولوژیک).

سرمایه گذاران یا اعضاء هیات مدیره ناراضی هستند.

سازمانی که عادت، کشمکش یا بروکراسی ریشه‌ای آن را فلج کرده است باید نوسازی شود.

درخواست پشتیبانی یا منابع جدید ممکن است نیازمند یک چشم انداز جدید باشد.

نرخ رشد یا سهم بازار به نسبت رقبا، کافی نیست.

به عنوان نقطه آغاز فرآیند برنامه‌ریزی استراتژیک.

خوب منشاء چشم انداز چیست؟ گاهی اوقات، چشم انداز چون حباب آب از سطوح پایین تر سازمان بالا می آید. گاهی اوقات یک رهبر جدید به کار گرفته می شود تا چشم اندازی که قبلاً به عنوان بخشی از یک فرآ

کلمات کلیدی : مفهوم چشم‌انداز و چشم انداز سازی در معماری,چشم انداز,چشم اندازسازی,معماری,چشم انداز سازی, پایداری, توسعه پایدار, طراحی شهری پایدار,SCENE
در این سایت هیچ فایلی برای فروش قرار نمی گیرد. برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:

لینک دریافت فایل از سایت اصلی


ادامه مطلب ...

لینک فایل کتاب-کانسپت ها در معماری- در 80 صفحه-docx

 

با تعریف  ساده می توان گفت  کانسپت ها  ایده هایی (Ideas) هستند که  عناصر  گوناگونی  در یک  جا گرد هم  میآورند. این عناصر  گوناگون  ، در متن این نوشتار؛ تفکرات ، تصورات و مشاهدات هستند. در معماری  کانسپت ، مسیری  است که طی آن نیازهای فیزیکی ، شرایط  محیطی و باورها به هم می پیوندند و به این  ترتیب  کانسپت ها  بخش مهمی  از روند  طراحی معماری  را شکل  می دهند.

 

این بحث ذریی تعیین جایگاه  کانسپت  در طراحی معماری به تعریف  انواع پنجگانه  کانسپت می پردازد که عبارتند از : قیاسی ، استعاری ، ذاتی ، پاسخ مستقیم (حل مشکل) و آرمانی

 

همیشه کانسپت ها توسط  معماران پدید نمی آیند. شاید بهترین  نمونه  این موضوع  پاسخ لوکورنوریه به کانسپت مورد نظر  کارفرما در ساختمان  کارگاه های  چوب در مرکز هنرهای بصری در دانشگاه هاروارد باشد. این مرکز  یک بخش  دانشجویی است که  نه تنها  برای  دانشجویان  رشته های  هنری  بلکه برای  سایرین  هم قابل استفاده است. کانسپت مورد نظر  مسولان دانشگاه اینچنین که اگر  دانشجویان  بیشتری  از فعالیت های مرکز با خبر  باشند و بتوانند جریان کار و زندگی  درون آن را مشاهده کنند آنگاه شرکت و حضور  آنها در  کارگاه ها متحمل تر خواهد  بود و لوکورنوریه  کانسپت را به اجرا در آورد : به این صورت او از درون  مسیر عبور پیاده موجود در سایت رمپی طراحی کرد که مانند تونلی  از درون  ساختمان  عبور می کرد. و امکان  مشاهده  بسیاری  از استودیوها و کارگاه ها را فراهم می آورد.

 

شش واژه ای که  دترپی می آید مترادف  هایی برای  جست جوی کانسپت هستند که  توسط بسیاری  از معماران  بیان می شود:

 

اندیشه های 1-معمارانه 2- نگاره ها 3- ایده های فراسازمانده ، 4- سارتی 5- ایکمن 6- مترجمان بی واسطه یا از این قبیل  اندیشه های  معمارانه  معطوف به  یک ویژگی (فن – معمارانه)  خاص هستند مانند نور آفتاب ، فضا ، ترتیب فضاها ، همبستگی  فرم ساده  و یا نحوه قرار گیری در منظری  بخصوص  که هر کدام  می توانند  بر روند طراحی  بنا تاثیر گذار باشند. به این صورت  که این ویژگی آرکیتکتونیکی پایه اخذ  تصمیمات  در طراحی  خواهد بود. یک نگاره ،  یک الگو  یا ایده همین است  که در طول  طراحی پروژه  تکرار  می شود.  در سطح  پایین می تواند یک  نقش  هندسی  به خصوص  باشد که در  سرتاسر  یک طرح  مشاهده می شود. همچنین  این نگاره  می تواند  سطوح  بالاتری هم  داشته باشد. در کتابی  به نام نگاره نور  (light id theme)   که در باره  هاگری هنری  کیمبل است ، لویی کان تغییرات آفتاب  را در فصول  مختلف  و همچنین  در طول یک  روز واحد  را عاملی  بسیار با اهمیت  در راستای  تکمیلی  یک اثر  شایسته می داند. در طراحی  این گالری  کان تلاش کرده تا این  کیفیت  متغیر آفتاب را به درون بنا بکشاند.

 

ایده های فراسازمانده مربوط به  ترکیب بندی هندسی و سلسله مراتب  کلی  بخش های  مختلف  پروژه می باشد. طراحی شهری و طراحی  محیط های دانشگاهی  مثالهای شفاف و واضحی  هستند که  در آنها ابتدا یک الگو کلی  نظم دهنده ایجاد شده و به تدریج  تکمیل  می شود. یک ایده  فراسازمانده  به قسمت های مختلف تا جایی که  نظام کلی باشند  اجازه تنوع  و تغیر خواهد داد. طرح تامس جفرسون برای دانشگاه ویرجیینا یک  نمونه  خوب برای  این مطلب  است.

 

هدف ایده فراسازمانده در اینجا این بوده که  با ایجاد  سازه ای  کافی   امکانی به وجود آید  که در آن  هر یک از بخش ها  ضمن آنکه  خصوصیات شخصی دارند همانطورهم  مانع کل باشند.  در طرح  جفرسون  این مساله  کاملا  به اجرا در آمده  به صورتی  که اگر چه  یک نظام کلی  مشهود است اما هر یک  از بنا ها هویت  مخصوص خود را دارا هستند.

 

در پروژه های یزرگ  گاهی طراحی  مسیرهای  عبور (سیرکولاسیون) در جای  ایده  فراسازمانده قرار می گیرند. برای مثال  در پروژه  نوره هوا و فضای واشنگتن – اثر هلموت ، اوباتا کاسابوم – ایجاد و توسعه  فضاها در اطراف  مسیرهای  عبور  انتخاب  هوشمندانه  طراحان  بوده و چرا که  این کار  آنها باعث  شده  تعداد بازدید کنندگان  از حداکثر  پیش بینی شده هم فراتر رود.

 

در قرن نوزدهم میلادی  در مدرسه  نورآر فرانسه  روش  آموزش  متفاوتی  شکل گرفت که اسکیس (esquisse)  و طرح  خام (parti)  از فرآورده های  مفهومی  و گرافیکی  آن هستند در این  روش  دانشجویان  باید توانایی ارائه مفهومی (Conceptual) خود را به سطوح  بالا ارتقاء  می دادند.  از آنها  خواسته  می شد تا ابتدا کانسپت و طرح  اولیه  را در چند ساعت  ابتدایی  کاربردی پروژه  مشخص کنند و تا انتها  به این طرح  وفادار بمانند.  ادوارد ب=لاربی بارنز برای توصیف  رابطه  کانسپت و دیاگرام  اولیه  با پروژه  کامل شده  و این که این کانسپت و دیاگرام  باید  ساده شده  آن پروژه  باشند از  اصطلاح  برگردان مترجمان  بی واسطه (Literal translation)  بهره گرفت.  به عقیده  بارنز کانسپت یک پروژه  باید حتی  با یک  طراحی ساده  روی یک  دستمال  کاغذی هم  قابل  بیان و ارائه  باشد. به شکلی که  این دیاگرام  اولیه به وضوح  شفافیت ساختمان  تمام شده  روی همان دستمال  کاغذی  مشاهده کرد. به گفته او : یک بنا  می باید دارای  طرحی  قوی و معمارانه – نه مجسمه  شکل یا  نقاشی وار – باشد طرحی  که مرتبط  با فعالیت  درون ساختمان باشد ..................هر وقتی  از یک معمار  سوال می شود  که روی  چگونه  ساختمانی  کار می کنی؟ او باید بتواند به سرعت  طرحی ذهنی یا دیاگرامی  از ایده معمارانه خود ارائه کند.

 

 

 

کانسپت ها و طراحی معماری

 

 

 

شکل گیری  کانسپت پدیده ای  خود به خودی  نیست  بلکه نیازمند تلاشی متمرکز  برای گرد آوری و ترکیب  مسائل  مختلف است. گردآوری  این مسایل  کاری هوشمندانه  است کاری  به عقیده  بسیاری از  طراحان ، معماران ، منتقدان  نویسندگان هنرمندان متشکل از  10 درصد  الهام  و استعداد و 90 درصد پشتکار  و سخت کوشی است. شکل دهی کانسپت برای بسیاری  کاری نا آشنا است. همچنین دانشجویان  اندازه  فراگیری  و درک سایر  مباحث  طراحی  در این مورد  با  سختی مواجه اند.  در زمینه  تقویت  مهارت  کانسپت سازی سه مانع اصلی  وجود دارند.  اولین  مانع مربوط  به  چگونگی  برقراری ارتباط . دومین  مانع  مربوط به  کمبود تجربه و سومین  مانع مربوط  برقراری  سلسله مراتب هستند.

 

اولین مشکلی  که یک دانشجو  با آن مواجه می شود برقراری  ارتباط است. نکته جالب  در این  رابطه این است  یخت ترین  کار این این نیست که چگوننه کانسپت خود را به دیگران  معرفی کنیم  بلکه چگونه  باید آن را برای  خود تشریح کنیم. به همین خاطر طراحان می آموزند ، تا قبل از تشریح ایده های خود  برای  دیگران  نوعی  دیالوگ  به عنوان  مترعه  در ذهن  خود برقرار سازند ، مشکل دیگر  برقراری  ارتباط گرافیکی  است متاسفانه  بسیاری  دانشجویان  در ترسیم  و طراحی  ایده  مورد نظر  خود اکراه  دارند. در معماری  هر آنچه  که قرار است ساخته شود می بایست  ابتدا  ترسیم گردد . پروسه ترسیم و طراحی باید  در مراحل  ابتدایی کارآغاز  شود تا  طرح پیشنهادی  و کانسپت آن بتوانند  دائما  نقد و اصلاح شوند.

 

لویی کان  نوشته ای این نکته  را یاد آور می شود که مشکل  برقراری ارتباط  بین یک  ساختمان  منسجم در ذهن و طراحی های اولیه  بین همه  دانشجویان  عمومیت  دارد:

 

روزی  دانشجویی  جوان  نزد من آمد  تا سوالی بپرسد. او گفت  در ذهن  خود فضاهایی  پر جذبه را تجسم کرده . فضاهایی که جریان وار  بر می خیزند و شکل می گیرند. بدون آغاز و بدون  پایان . از جنس  ماده  یکپارچه  بدون  بست و اتصال  و به رنگ های  سفید و طلایی . و پرسید  چگونه است  که وقتی اولین  خط را بر روی  کاغذ قرار می دهد  رویای  او شروع  به رنگ  باختن می کند؟  این پرسش  خوبی است ... پرسشی است  در باب پیمایش  پذیرها و پیمایش  ناپذیرها .. برای  بیان دیده در معماری  و موسیقی  می بایست از ابزارها و امکانات  قابل سنجش  بهره گرفت. اولین  خطی که بر روی  کاغذ کشیده  می شود خود  میزانی است  از  آنچه  نمی توان  به طور کامل  آن را بیان کرد.

 

زمینه دوم مشکلات  و موانع  هم در  مواقع  توسعه یافته  همان قسمت  اول است. کانسپت ها  شکل است خصوصا  اگر موضوعی  تازه و ناشناخته  در معماری  باشند.  از آنجایی که بسیاری  از ساختمان شکل  دادن های  ساخته شده  از کانسپت  بی بهره اند و ازآنجایی که اکثر  منتقدان  و معماران  از نوشتن  درباره آنها خودداری می کنند. این مساله  که طراحان  پویا کانسپت  و درک  جایگاه  آنها در ساختمان ها نداشته باشند امری نسبتا بدیهی  به نظر می رسد.  به طور خاص علاقه ای  به  سومین  زمینه مشکلات را می توان  به مسائل  مربوط به  برقراری  سلسله مراتب  متناسب دانست. دانشجویان  پویا  بسیار با این گونه  مسائل  دست به گریبان هستند. که به علت  کمبود تجربه  به سختی می توانند  درباره شایستگی  کانسپت قضاوتی  صحیح داشته  باشند.  حال اینکه  معمار می تواند  قضاوتی  با تامل  داشته باشد. به طور کلی  درک روابط  موجود بین  ایده ها  و تصورات  و کانسپت ها  کمکی  شایان در زمینه  عبور از این  سه دسته  مانع  خواهد کرد.

 

 

 

ایده ها:

 

 

 

ایده ها تفکراتی معین  و غیر چنالیزوازانه  هستند که  از مشاهدات مدارک  و اندیشه برای ما  حاصل می شوند. در معماری  ایده های  شامل  مسائل  مختلفی  می شوند مانند چگونگی  جهت گیری  ساختمان ها، جانمایی یک آشپزخانه در یک واحد ، روش های  بهره گیری  از جریان  طبیعی هوا ، ارزش انرژی و حفظ و صرفه جویی  در آن ، اهمیت  مصالح ، دوام  ، تعامل بین اجسام مناسبترین  راه های  برقراری  ترتیب  فضایی و یا چیزهای از این قبیل . بنابراین  ساختمان  و طراحی آن  شامل  بسیاری تصمیمات  کوچک  است و طبیعتا  کسب مهارت  و ارتقا آن در جهت  تولید ایده ها و کانسپت هایی که توانایی پاسخگویی به این  گستره وسیع  از امور  را داشته باشد از اهمیت  بسزایی برخوردار است.

 

فرانک لویرایت  نمونه  خوبی از  معمارانی است همواره  ایده های زیادی برای اجرای کارها داشته اند. جان استوارت در کتابی  تحت عنوان  خانه ها اوسانیان اثر رایت (Wrights usonion House) 35 ایده رایت در باب طراحی  و ساخت  منازل  مسکونی کوچک را  نقل کرده است.  به همین ترتیب  کریستوفر الکسندر و همکارانش  در کتاب  رمان الگوها (Apatten Language)  بیش از 1000 ایده مختلف  در باره  رفتار و واکنش انسان ها  نسبت به محیط های  مختلف  را در چهارچوب الگویی ذکر کرده اند. این ها (ایده های رایت و الکسندر) در مجموع  در حکم  چیزی مانند کتاب مقدس ایده ها  برای طراحان  ساختمان هستند. البته  چه نظریات  رایت و چه الگوهای الکسندر هیچ کدام  حالت به هم پیوسته ای ندارند.  مثلا  اگر چه همه ایده  های رایت  را به وضوح  می توان در کارهایت کمیل شده او مشاهده کرد اما  او آنها را به صورت  جملات  و کلمات  مستقل از هم ارائه  کرده و برقراری  ارتباط  مفهومی  بین آنها بر عهده  شخص طراح ، سازنده است.

 

تصورات : تصورات  تنها به زیادی  با ایده ها دارند به جز اینکه  تصورات  قطعیت  ندارند به طور پیش فرض  تصورات  مقایسه  با ایده ها از اساس و تکامل  و اغلب اهمیت  کمتری برخوردارند.

 

ممکن است  تصور شود که  تصورات  نمی توانند نقشی در شکل  دادن کانسپت ها  داشته باشند.  این نتیجه گیری   درستی نیست. در علم  سینکتیک  یا همان  تجربه و تحلیل  مسائل  علمی  اصلی  اساسی  به نام  تولید اتفاقی  ایده ها  وجود دارد که  بر این اساس  هنگام  تحلیل مسائل  که به  طریق از راه های موجود قابل حل نیستند ، هر  ایده یا تصور  تازه می تواند سبب گشایش  شود.  بخش کوچکتری  از افراد  این توانایی را دارند تا با استفاده از سینکتیک و یا سایر  روش های تولید اندیشه  به ارائه ایده های  متنوع  برای مسائل  بپردازند. ایده هایی که اگر چه  ظاهرا  بی معنی  و بی ارتباط  و گاهی موهومی  به نظر  آیند ولی  در واقع  مرحله  آغازین  اهمیت روند تحلیل  مسائل  را می سازند. در معماری  هم گاهی  عناصر  یک کانسپت ایده آل  را به هیچ  عنوان نمی توان در یک جا جمع  کرد.  در این  صورت  شاید استفاده  از تصورات برای رسیدن  به کانسپت به عنوان  تکنیکی اساسی  برای شکل دادن کانسپت  و البته  در نتیجه عدم  تجربه  کافی در طراحی  و کانسپت سازی – ضروری باشد.  دانشجویان  می توانند  هنگامی که  قصد شکل دادن  کانسپی را  دارند  ابتدا  تصورات  خود را  شکل دهند.

 

 

 

کانسپت ها و ایده ها:

 

 

 

کانسپت ها از این نظر  که تفکراتی  حاصل از  ادراک  ما هستند  تشابه  زیادی با  ایده ها  دارند.  با این تفاوت  که  کانسپت ها  دارای یک  ویژگی خاص خود هستند. و آن این که  این تفکرات  معطوف  به راه های  گرد آوری  چند عتصر و ویژگی در یک کل دارد هستند. در معماری کانسپت همچنین  تعیین کننده چگونگی تاثیر گذاری جنبه های  مختلف نیازمندی های بنا بر طراحی  و ساخت  آن از طریق  اجتماع  در یک اندیشه  خاص است و کانسپت در معماری  موضوعی  هدفمند است . نتیجه تلاش  متمرکز  و خلاقانه  در یکپارچه  کردن  عناصری  به ظاهر  نا متشابه.

 

اروسارینن و ادوارد لترتبی بارنز  دو معمار آمریکایی هستند که همواره  با کانسپت ها  در ارتباط  بوده اند.  سارنین  چنین پیشنهاد می کند :

 

هویت  یا بیان  تنها زمانی قابل انتقال  می شود که  کل  بنا به صورت یک  تعبیه جامع  درآید. مانند هر  اثر هنری  یک کانسپت ساده  و قوی باید بر کل کار غالب  باشد و تمام اجزا می بایست به شکل فعال بخشی  از این  حالت کلی  باشد. این مساله  در مورد  و اساسی ترین  و ابتدایی ترین عناصر مانند  پلان یا سیستم  سازه گرفت  تا متاخرترین آنها مانند  رنگ دیوارهای  داخلی  یا دستگیره های در صادق  است.  به عقیده  من این  هدف  یعنی بوجود آمدن  این  تعبیر جامع  والاترین  و مشکل ترین اهداف است و البته  باید بیش از هر چیز ما را به خود مشغول دارد.

 

بارنز هم دیدگاهی  مشابه ارائه می دهد:

 

در هر پروژه ای  فردیتی ذاتی  نهفته است و در حالت  ایده آل یک تفکر  قدرتمند مرکزی سایر  فعالیت ها را  ایتا یا روان این تفکرات در ارتباط با انسان در فضا است.

 

سناریوهای کانسپچوال ( مفهومی )

 

با توجه به اینکه  هر نوع بنایی می تواند  صدها نیاز خاص  خود داشته باشد که این  تازه غیر از  نیازها و اهدافی  است  که شخص  معماربر آن می افزاید.  دستیابی به کانسپت واحد که همه  این عناصر  را به هم همبسته  سازد  امری  بلند همتا و البته  بلند پروازانه  است. معماران درمقالات  و نوشته هایی مربوط به کانسپت های  طراحی  خود  مساله گره زدن  فاکتورهای  و تفکرات  مهم و تاثیر گذار  در طراح به هم را در نوعی  اشیا یا سناریئی کوتاه  مطرح می کنند.

 

وقتی هدف از ایجاد یک کانسپت فوق در پروژه  ترکیب اعضا مختلف در یک  کل واحد  باشد ، یک معمار می تواند  در نهایت  پروژه خود  را صورت  ترکیبی از چندین  کانسپت را مربوط  به اعضای  مختلف  سند این نوع  بینش در طراحی را افزایش (incremental) می نامند.  در دیدگاه  افزایشی  عبارت است از  پرداختن  به هر بخش به صورت  مجزا با توجه به نیاز  آن و به تلاشی برای یافتن  یک کانسپت کلی.

 

بخش  دیدگر دیدگاه  متوجه معمار  و توجه او  به گستردگی  محتوای  کانسپت است.

 

مارتین اگر چه به خاطر  علاقه وافرش به حضور کانسپت مشهور است. اما همواره  فقط  به شکلی  کلی در باره  کانسپت ساختمان هایش  صحبت  کرده.  برای مثال  در اطهار نظر  در مورد  ساختمان  مرکزی شرکت  جان دیگر  اگر چه  حکمت  اندیشه های نهفته در  پروژه را ارئه می کند اما  نتواند کمکی  به پاسخ دادن دیگران  سوالات اساسی  معماری  بلند سوالاتی از قبیل  این که  ساختمان  چند پاره  شده یا  اینکه چرا  ساختمان  در دو سوی  یک گودال قرار گرفته؟

 

مارتین  اغلب  فقط برای  یک یا دو جنبه کار کانسپت ارائه می کند و ساخت و رشد  سایر جنبه ها را  به شرایط  وا می گذارد. دیدگاه  دستیابی  به یک  کانسپت کلی همچنین  متشابه زیادی  به روش  مخلق  اسکیس اولیه  و وفاداری  به آن  تا انتها  که در  بوجود آمد دارد.

کانسیچوال مضمون کانسپت وسعت بیشتری  می دهد و موارد  بیشتری  را در آن میگنجاند و در نهایت  تصاویر  بیشترب از  پروژه پیش چشم  می نهد.................. سناریوی کانسیچوال  می تواند مشخص


کلمات کلیدی : کانسپت ها در معماری,کانسپتها, ایده, ایده در طراحی معماری, کانسپتها در طراحی,کانسپت های ایده آل,Ideas,کانسپت ها و طراحی معماری,ایده ها, عمران و مع
در این سایت هیچ فایلی برای فروش قرار نمی گیرد. برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:

لینک دریافت فایل از سایت اصلی


ادامه مطلب ...

لینک فایل پاورپوینت-کانسپت ها در معماری- در 40 اسلاید-powerpoin-ppt

 

 

با تعریف  ساده می توان گفت  کانسپت ها  ایده هایی (Ideas) هستند که  عناصر  گوناگونی  در یک  جا گرد هم  میآورند. این عناصر  گوناگون  ، در متن این نوشتار؛ تفکرات ، تصورات و مشاهدات هستند. در معماری  کانسپت ، مسیری  است که طی آن نیازهای فیزیکی ، شرایط  محیطی و باورها به هم می پیوندند و به این  ترتیب  کانسپت ها  بخش مهمی  از روند  طراحی معماری  را شکل  می دهند.

 

 

 

این بحث ذریی تعیین جایگاه  کانسپت  در طراحی معماری به تعریف  انواع پنجگانه  کانسپت می پردازد که عبارتند از : قیاسی ، استعاری ، ذاتی ، پاسخ مستقیم (حل مشکل) و آرمانی

 

 

 

همیشه کانسپت ها توسط  معماران پدید نمی آیند. شاید بهترین  نمونه  این موضوع  پاسخ لوکورنوریه به کانسپت مورد نظر  کارفرما در ساختمان  کارگاه های  چوب در مرکز هنرهای بصری در دانشگاه هاروارد باشد. این مرکز  یک بخش  دانشجویی است که  نه تنها  برای  دانشجویان  رشته های  هنری  بلکه برای  سایرین  هم قابل استفاده است. کانسپت مورد نظر  مسولان دانشگاه اینچنین که اگر  دانشجویان  بیشتری  از فعالیت های مرکز با خبر  باشند و بتوانند جریان کار و زندگی  درون آن را مشاهده کنند آنگاه شرکت و حضور  آنها در  کارگاه ها متحمل تر خواهد  بود و لوکورنوریه  کانسپت را به اجرا در آورد : به این صورت او از درون  مسیر عبور پیاده موجود در سایت رمپی طراحی کرد که مانند تونلی  از درون  ساختمان  عبور می کرد. و امکان  مشاهده  بسیاری  از استودیوها و کارگاه ها را فراهم می آورد.

 

 

 

شش واژه ای که  دترپی می آید مترادف  هایی برای  جست جوی کانسپت هستند که  توسط بسیاری  از معماران  بیان می شود:

 

 

 

اندیشه های 1-معمارانه 2- نگاره ها 3- ایده های فراسازمانده ، 4- سارتی 5- ایکمن 6- مترجمان بی واسطه یا از این قبیل  اندیشه های  معمارانه  معطوف به  یک ویژگی (فن – معمارانه)  خاص هستند مانند نور آفتاب ، فضا ، ترتیب فضاها ، همبستگی  فرم ساده  و یا نحوه قرار گیری در منظری  بخصوص  که هر کدام  می توانند  بر روند طراحی  بنا تاثیر گذار باشند. به این صورت  که این ویژگی آرکیتکتونیکی پایه اخذ  تصمیمات  در طراحی  خواهد بود. یک نگاره ،  یک الگو  یا ایده همین است  که در طول  طراحی پروژه  تکرار  می شود.  در سطح  پایین می تواند یک  نقش  هندسی  به خصوص  باشد که در  سرتاسر  یک طرح  مشاهده می شود. همچنین  این نگاره  می تواند  سطوح  بالاتری هم  داشته باشد. در کتابی  به نام نگاره نور  (light id theme)   که در باره  هاگری هنری  کیمبل است ، لویی کان تغییرات آفتاب  را در فصول  مختلف  و همچنین  در طول یک  روز واحد  را عاملی  بسیار با اهمیت  در راستای  تکمیلی  یک اثر  شایسته می داند. در طراحی  این گالری  کان تلاش کرده تا این  کیفیت  متغیر آفتاب را به درون بنا بکشاند.

 

 

 

ایده های فراسازمانده مربوط به  ترکیب بندی هندسی و سلسله مراتب  کلی  بخش های  مختلف  پروژه می باشد. طراحی شهری و طراحی  محیط های دانشگاهی  مثالهای شفاف و واضحی  هستند که  در آنها ابتدا یک الگو کلی  نظم دهنده ایجاد شده و به تدریج  تکمیل  می شود. یک ایده  فراسازمانده  به قسمت های مختلف تا جایی که  نظام کلی باشند  اجازه تنوع  و تغیر خواهد داد. طرح تامس جفرسون برای دانشگاه ویرجیینا یک  نمونه  خوب برای  این مطلب  است.

 

 

 

هدف ایده فراسازمانده در اینجا این بوده که  با ایجاد  سازه ای  کافی   امکانی به وجود آید  که در آن  هر یک از بخش ها  ضمن آنکه  خصوصیات شخصی دارند همانطورهم  مانع کل باشند.  در طرح  جفرسون  این مساله  کاملا  به اجرا در آمده  به صورتی  که اگر چه  یک نظام کلی  مشهود است اما هر یک  از بنا ها هویت  مخصوص خود را دارا هستند.

 

 

 

در پروژه های یزرگ  گاهی طراحی  مسیرهای  عبور (سیرکولاسیون) در جای  ایده  فراسازمانده قرار می گیرند. برای مثال  در پروژه  نوره هوا و فضای واشنگتن – اثر هلموت ، اوباتا کاسابوم – ایجاد و توسعه  فضاها در اطراف  مسیرهای  عبور  انتخاب  هوشمندانه  طراحان  بوده و چرا که  این کار  آنها باعث  شده  تعداد بازدید کنندگان  از حداکثر  پیش بینی شده هم فراتر رود.

 

 

 

در قرن نوزدهم میلادی  در مدرسه  نورآر فرانسه  روش  آموزش  متفاوتی  شکل گرفت که اسکیس (esquisse)  و طرح  خام (parti)  از فرآورده های  مفهومی  و گرافیکی  آن هستند در این  روش  دانشجویان  باید توانایی ارائه مفهومی (Conceptual) خود را به سطوح  بالا ارتقاء  می دادند.  از آنها  خواسته  می شد تا ابتدا کانسپت و طرح  اولیه  را در چند ساعت  ابتدایی  کاربردی پروژه  مشخص کنند و تا انتها  به این طرح  وفادار بمانند.  ادوارد ب=لاربی بارنز برای توصیف  رابطه  کانسپت و دیاگرام  اولیه  با پروژه  کامل شده  و این که این کانسپت و دیاگرام  باید  ساده شده  آن پروژه  باشند از  اصطلاح  برگردان مترجمان  بی واسطه (Literal translation)  بهره گرفت.  به عقیده  بارنز کانسپت یک پروژه  باید حتی  با یک  طراحی ساده  روی یک  دستمال  کاغذی هم  قابل  بیان و ارائه  باشد. به شکلی که  این دیاگرام  اولیه به وضوح  شفافیت ساختمان  تمام شده  روی همان دستمال  کاغذی  مشاهده کرد. به گفته او : یک بنا  می باید دارای  طرحی  قوی و معمارانه – نه مجسمه  شکل یا  نقاشی وار – باشد طرحی  که مرتبط  با فعالیت  درون ساختمان باشد ..................هر وقتی  از یک معمار  سوال می شود  که روی  چگونه  ساختمانی  کار می کنی؟ او باید بتواند به سرعت  طرحی ذهنی یا دیاگرامی  از ایده معمارانه خود ارائه کند.

 

 

 

 

 

 

 

کانسپت ها و طراحی معماری

 

 

 

 

 

 

 

شکل گیری  کانسپت پدیده ای  خود به خودی  نیست  بلکه نیازمند تلاشی متمرکز  برای گرد آوری و ترکیب  مسائل  مختلف است. گردآوری  این مسایل  کاری هوشمندانه  است کاری  به عقیده  بسیاری از  طراحان ، معماران ، منتقدان  نویسندگان هنرمندان متشکل از  10 درصد  الهام  و استعداد و 90 درصد پشتکار  و سخت کوشی است. شکل دهی کانسپت برای بسیاری  کاری نا آشنا است. همچنین دانشجویان  اندازه  فراگیری  و درک سایر  مباحث  طراحی  در این مورد  با  سختی مواجه اند.  در زمینه  تقویت  مهارت  کانسپت سازی سه مانع اصلی  وجود دارند.  اولین  مانع مربوط  به  چگونگی  برقراری ارتباط . دومین  مانع  مربوط به  کمبود تجربه و سومین  مانع مربوط  برقراری  سلسله مراتب هستند.

 

 

 

اولین مشکلی  که یک دانشجو  با آن مواجه می شود برقراری  ارتباط است. نکته جالب  در این  رابطه این است  یخت ترین  کار این این نیست که چگوننه کانسپت خود را به دیگران  معرفی کنیم  بلکه چگونه  باید آن را برای  خود تشریح کنیم. به همین خاطر طراحان می آموزند ، تا قبل از تشریح ایده های خود  برای  دیگران  نوعی  دیالوگ  به عنوان  مترعه  در ذهن  خود برقرار سازند ، مشکل دیگر  برقراری  ارتباط گرافیکی  است متاسفانه  بسیاری  دانشجویان  در ترسیم  و طراحی  ایده  مورد نظر  خود اکراه  دارند. در معماری  هر آنچه  که قرار است ساخته شود می بایست  ابتدا  ترسیم گردد . پروسه ترسیم و طراحی باید  در مراحل  ابتدایی کارآغاز  شود تا  طرح پیشنهادی  و کانسپت آن بتوانند  دائما  نقد و اصلاح شوند.

 

 

 

لویی کان  نوشته ای این نکته  را یاد آور می شود که مشکل  برقراری ارتباط  بین یک  ساختمان  منسجم در ذهن و طراحی های اولیه  بین همه  دانشجویان  عمومیت  دارد:

 

 

 

روزی  دانشجویی  جوان  نزد من آمد  تا سوالی بپرسد. او گفت  در ذهن  خود فضاهایی  پر جذبه را تجسم کرده . فضاهایی که جریان وار  بر می خیزند و شکل می گیرند. بدون آغاز و بدون  پایان . از جنس  ماده  یکپارچه  بدون  بست و اتصال  و به رنگ های  سفید و طلایی . و پرسید  چگونه است  که وقتی اولین  خط را بر روی  کاغذ قرار می دهد  رویای  او شروع  به رنگ  باختن می کند؟  این پرسش  خوبی است ... پرسشی است  در باب پیمایش  پذیرها و پیمایش  ناپذیرها .. برای  بیان دیده در معماری  و موسیقی  می بایست از ابزارها و امکانات  قابل سنجش  بهره گرفت. اولین  خطی که بر روی  کاغذ کشیده  می شود خود  میزانی است  از  آنچه  نمی توان  به طور کامل  آن را بیان کرد.

 

 

 

زمینه دوم مشکلات  و موانع  هم در  مواقع  توسعه یافته  همان قسمت  اول است. کانسپت ها  شکل است خصوصا  اگر موضوعی  تازه و ناشناخته  در معماری  باشند.  از آنجایی که بسیاری  از ساختمان شکل  دادن های  ساخته شده  از کانسپت  بی بهره اند و ازآنجایی که اکثر  منتقدان  و معماران  از نوشتن  درباره آنها خودداری می کنند. این مساله  که طراحان  پویا کانسپت  و درک  جایگاه  آنها در ساختمان ها نداشته باشند امری نسبتا بدیهی  به نظر می رسد.  به طور خاص علاقه ای  به  سومین  زمینه مشکلات را می توان  به مسائل  مربوط به  برقراری  سلسله مراتب  متناسب دانست. دانشجویان  پویا  بسیار با این گونه  مسائل  دست به گریبان هستند. که به علت  کمبود تجربه  به سختی می توانند  درباره شایستگی  کانسپت قضاوتی  صحیح داشته  باشند.  حال اینکه  معمار می تواند  قضاوتی  با تامل  داشته باشد. به طور کلی  درک روابط  موجود بین  ایده ها  و تصورات  و کانسپت ها  کمکی  شایان در زمینه  عبور از این  سه دسته  مانع  خواهد کرد.

 

 

 

 

 

 

 

ایده ها:

 

 

 

 

 

 

 

ایده ها تفکراتی معین  و غیر چنالیزوازانه  هستند که  از مشاهدات مدارک  و اندیشه برای ما  حاصل می شوند. در معماری  ایده های  شامل  مسائل  مختلفی  می شوند مانند چگونگی  جهت گیری  ساختمان ها، جانمایی یک آشپزخانه در یک واحد ، روش های  بهره گیری  از جریان  طبیعی هوا ، ارزش انرژی و حفظ و صرفه جویی  در آن ، اهمیت  مصالح ، دوام  ، تعامل بین اجسام مناسبترین  راه های  برقراری  ترتیب  فضایی و یا چیزهای از این قبیل . بنابراین  ساختمان  و طراحی آن  شامل  بسیاری تصمیمات  کوچک  است و طبیعتا  کسب مهارت  و ارتقا آن در جهت  تولید ایده ها و کانسپت هایی که توانایی پاسخگویی به این  گستره وسیع  از امور  را داشته باشد از اهمیت  بسزایی برخوردار است.

 

 

 

فرانک لویرایت  نمونه  خوبی از  معمارانی است همواره  ایده های زیادی برای اجرای کارها داشته اند. جان استوارت در کتابی  تحت عنوان  خانه ها اوسانیان اثر رایت (Wrights usonion House) 35 ایده رایت در باب طراحی  و ساخت  منازل  مسکونی کوچک را  نقل کرده است.  به همین ترتیب  کریستوفر الکسندر و همکارانش  در کتاب  رمان الگوها (Apatten Language)  بیش از 1000 ایده مختلف  در باره  رفتار و واکنش انسان ها  نسبت به محیط های  مختلف  را در چهارچوب الگویی ذکر کرده اند. این ها (ایده های رایت و الکسندر) در مجموع  در حکم  چیزی مانند کتاب مقدس ایده ها  برای طراحان  ساختمان هستند. البته  چه نظریات  رایت و چه الگوهای الکسندر هیچ کدام  حالت به هم پیوسته ای ندارند.  مثلا  اگر چه همه ایده  های رایت  را به وضوح  می توان در کارهایت کمیل شده او مشاهده کرد اما  او آنها را به صورت  جملات  و کلمات  مستقل از هم ارائه  کرده و برقراری  ارتباط  مفهومی  بین آنها بر عهده  شخص طراح ، سازنده است.

 

 

 

تصورات : تصورات  تنها به زیادی  با ایده ها دارند به جز اینکه  تصورات  قطعیت  ندارند به طور پیش فرض  تصورات  مقایسه  با ایده ها از اساس و تکامل  و اغلب اهمیت  کمتری برخوردارند.

 

 

 

ممکن است  تصور شود که  تصورات  نمی توانند نقشی در شکل  دادن کانسپت ها  داشته باشند.  این نتیجه گیری   درستی نیست. در علم  سینکتیک  یا همان  تجربه و تحلیل  مسائل  علمی  اصلی  اساسی  به نام  تولید اتفاقی  ایده ها  وجود دارد که  بر این اساس  هنگام  تحلیل مسائل  که به  طریق از راه های موجود قابل حل نیستند ، هر  ایده یا تصور  تازه می تواند سبب گشایش  شود.  بخش کوچکتری  از افراد  این توانایی را دارند تا با استفاده از سینکتیک و یا سایر  روش های تولید اندیشه  به ارائه ایده های  متنوع  برای مسائل  بپردازند. ایده هایی که اگر چه  ظاهرا  بی معنی  و بی ارتباط  و گاهی موهومی  به نظر  آیند ولی  در واقع  مرحله  آغازین  اهمیت روند تحلیل  مسائل  را می سازند. در معماری  هم گاهی  عناصر  یک کانسپت ایده آل  را به هیچ  عنوان نمی توان در یک جا جمع  کرد.  در این  صورت  شاید استفاده  از تصورات برای رسیدن  به کانسپت به عنوان  تکنیکی اساسی  برای شکل دادن کانسپت  و البته  در نتیجه عدم  تجربه  کافی در طراحی  و کانسپت سازی – ضروری باشد.  دانشجویان  می توانند  هنگامی که  قصد شکل دادن  کانسپی را  دارند  ابتدا  تصورات  خود را  شکل دهند.

 

 

 

 

 

 

 

کانسپت ها و ایده ها:

 

 

 

 

 

 

 

کانسپت ها از این نظر  که تفکراتی  حاصل از  ادراک  ما هستند  تشابه  زیادی با  ایده ها  دارند.  با این تفاوت  که  کانسپت ها  دارای یک  ویژگی خاص خود هستند. و آن این که  این تفکرات  معطوف  به راه های  گرد آوری  چند عتصر و ویژگی در یک کل دارد هستند. در معماری کانسپت همچنین  تعیین کننده چگونگی تاثیر گذاری جنبه های  مختلف نیازمندی های بنا بر طراحی  و ساخت  آن از طریق  اجتماع  در یک اندیشه  خاص است و کانسپت در معماری  موضوعی  هدفمند است . نتیجه تلاش  متمرکز  و خلاقانه  در یکپارچه  کردن  عناصری  به ظاهر  نا متشابه.

 

 

 

اروسارینن و ادوارد لترتبی بارنز  دو معمار آمریکایی هستند که همواره  با کانسپت ها  در ارتباط  بوده اند.  سارنین  چنین پیشنهاد می کند :

 

 

 

هویت  یا بیان  تنها زمانی قابل انتقال  می شود که  کل  بنا به صورت یک  تعبیه جامع  درآید. مانند هر  اثر هنری  یک کانسپت ساده  و قوی باید بر کل کار غالب  باشد و تمام اجزا می بایست به شکل فعال بخشی  از این  حالت کلی  باشد. این مساله  در مورد  و اساسی ترین  و ابتدایی ترین عناصر مانند  پلان یا سیستم  سازه گرفت  تا متاخرترین آنها مانند  رنگ دیوارهای  داخلی  یا دستگیره های در صادق  است.  به عقیده  من این  هدف  یعنی بوجود آمدن  این  تعبیر جامع  والاترین  و مشکل ترین اهداف است و البته  باید بیش از هر چیز ما را به خود مشغول دارد.

 

 

 

بارنز هم دیدگاهی  مشابه ارائه می دهد:

 

 

 

در هر پروژه ای  فردیتی ذاتی  نهفته است و در حالت  ایده آل یک تفکر  قدرتمند مرکزی سایر  فعالیت ها را  ایتا یا روان این تفکرات در ارتباط با انسان در فضا است.

 

 

 

سناریوهای کانسپچوال ( مفهومی )

 

 

 

با توجه به اینکه  هر نوع بنایی می تواند  صدها نیاز خاص  خود داشته باشد که این  تازه غیر از  نیازها و اهدافی  است  که شخص  معماربر آن می افزاید.  دستیابی به کانسپت واحد که همه  این عناصر  را به هم همبسته  سازد  امری  بلند همتا و البته  بلند پروازانه  است. معماران درمقالات  و نوشته هایی مربوط به کانسپت های  طراحی  خود  مساله گره زدن  فاکتورهای  و تفکرات  مهم و تاثیر گذار  در طراح به هم را در نوعی  اشیا یا سناریئی کوتاه  مطرح می کنند.

 

 

 

وقتی هدف از ایجاد یک کانسپت فوق در پروژه  ترکیب اعضا مختلف در یک  کل واحد  باشد ، یک معمار می تواند  در نهایت  پروژه خود  را صورت  ترکیبی از چندین  کانسپت را مربوط  به اعضای  مختلف  سند این نوع  بینش در طراحی را افزایش (incremental) می نامند.  در دیدگاه  افزایشی  عبارت است از  پرداختن  به هر بخش به صورت  مجزا با توجه به نیاز  آن و به تلاشی برای یافتن  یک کانسپت کلی.

 

 

 

بخش  دیدگر دیدگاه  متوجه معمار  و توجه او  به گستردگی  محتوای  کانسپت است.

 

 

 

مارتین اگر چه به خاطر  علاقه وافرش به حضور کانسپت مشهور است. اما همواره  فقط  به شکلی  کلی در باره  کانسپت ساختمان هایش  صحبت  کرده.  برای مثال  در اطهار نظر  در مورد  ساختمان  مرکزی شرکت  جان دیگر  اگر چه  حکمت  اندیشه های نهفته در  پروژه را ارئه می کند اما  نتواند کمکی  به پاسخ دادن دیگران  سوالات اساسی  معماری  بلند سوالاتی از قبیل  این که  ساختمان  چند پاره  شده یا  اینکه چرا  ساختمان  در دو سوی  یک گودال قرار گرفته؟

 

 

 

مارتین  اغلب  فقط برای  یک یا دو جنبه کار کانسپت ارائه می کند و ساخت و رشد  سایر جنبه ها را  به شرایط  وا می گذارد. دیدگاه  دستیابی  به یک  کانسپت کلی همچنین  متشابه زیادی  به روش  مخلق  اسکیس اولیه  و وفاداری  به آن  تا انتها  که در  بوجود آمد دارد.

 

کانسیچوال مضمون کانسپت وسعت بیشتری  می دهد و موارد  بیشتری  را در آن میگنجاند و در نهایت  تصاویر  بیشترب از  پروژه پیش چشم  می نهد.................. سناریوی کانسیچوال  می تواند مشخص

 


کلمات کلیدی : کانسپت ها در معماری,کانسپتها, ایده, ایده در طراحی معماری, کانسپتها در طراحی,کانسپت های ایده آل,Ideas,کانسپت ها و طراحی معماری,ایده ها, عمران و مع
در این سایت هیچ فایلی برای فروش قرار نمی گیرد. برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:

لینک دریافت فایل از سایت اصلی


ادامه مطلب ...