ترانسفورماتور یا ترانسفورمر (به انگلیسی: transformer) وسیلهای است که انرژی الکتریکی را به وسیلهٔ دو یا چند سیمپیچ و از طریق القای الکتریکی از یک مدار به مداری دیگر منتقل میکند. به این صورت که جریان جاری در مدار اول (اولیهٔ ترانسفورماتور) موجب به وجود آمدن یک میدان مغناطیسی در اطراف سیمپیچ اول میشود، این میدان مغناطیسی به نوبهٔ خود موجب به وجود آمدن یک ولتاژ در مدار دوم میشود که با اضافه کردن یک بار به مدار دوم این ولتاژ میتواند به ایجاد یک جریان ثانویه بینجامد. ولتاژ القا شده در ثانویه VS و ولتاژ دو سر سیمپیچ اولیه VP دارای یک نسبت با یکدیگرند که به طور آرمانی برابر نسبت تعداد دور سیم پیچ ثانویه به سیمپیچ اولیهاست: frac{V_{S}}{V_{P}} = frac{N_{S}}{N_{P}} به این ترتیب با اختصاص دادن امکان تنظیم تعداد دور سیمپیچهای ترانسفورماتور، میتوان امکان تغییر ولتاژ در سیمپیچ ثانویهٔ ترانس را فراهم کرد. یکی از کاربردهای بسیار مهم ترانسفورماتورها کاهش جریان پیش از خطوط انتقال انرژی الکتریکی است. دلیل استفاده از ترانسفورماتور در ابتدای خطوط این است که همه هادیهای الکتریکی دارای میزان مشخصی مقاومت الکتریکی هستند، این مقاومت میتواند موجب اتلاف انرژی در طول مسیر انتقال انرژی الکتریکی شود. میزان تلفات در یک هادی با مجذور جریان عبوری از هادی رابطهٔ مستقیم دارد و بنابر این با کاهش جریان میتوان تلفات را به شدت کاهش داد. با افزایش ولتاژ در خطوط انتقال به همان نسبت جریان خطوط کاهش مییابد و به این ترتیب هزینههای انتقال انرژی نیز کاهش مییابد، البته با نزدیک شدن خطوط انتقال به مراکز مصرف برای بالا بردن ایمنی ولتاژ خطوط در چند مرحله و باز به وسیله ترانسفورماتورها کاهش مییابد تا به میزان استاندارد مصرف برسد. به این ترتیب بدون استفاده از ترانسفورماتورها امکان استفاده از منابع دوردست انرژی فراهم نمیآمد. ترانسفورماتورها یکی از پربازدهترین تجهیزات الکتریکی هستند به طوری که در برخی ترانسفورماتورهای بزرگ بازده به ۹۹٫۷۵٪ نیز میرسد. امروزه از ترانسفورماتورها در اندازهها و توانهای مختلفی استفاده میشود از یک ترانسفورماتور بند انگشتی که در یک میکروفن قرار دارد تا ترانسفورماتورهای غولپیکر چند گیگا ولت-آمپری. همه این ترانسفورماتورها اصول کار یکسانی دارند اما در طراحی و ساخت متفاوت هستند. شکل-۱ یک ترانسفورماتور توزیع نصب شده بر روی دو تیر.
فهرست
چوب، از نظر گیاهشناسی، بخش جامد و سخت زیر پوست ساقه درخت یا دیگر گیاهان چوبی است که به شکل بافت آوندی وجود دارد.
گرچه در باور عموم چوب تنها در درخت و بوته یافت میشود، از نظر علمیدر همه گیاهان آوندی وجود دارد. در چوب مجراهای زیر قابل مشاهده است:
مجراهای چوبی بهوسیله یاختههای مرده و دیوارههای چوبی شده بوجود میآیند. در هر دو حال پروتوپلاسم سلولی پدیدار میگردد و دیوارها بهوسیله تهنشین شدن ماده لیگنین (که سختی چوب از آن است) افزایش مییابند.
سطوح تار و آوندی در نخستین سال رشد خود را در فاصلهای معین در بافت میان آوندهای چوبی و آبکشی قرار میدهند، این لایه کامبیوم نامیده میشود. کامبیوم به دو بخش درونی (آوند چوبی) و بیرونی (آوند آبکشی) تقسیم میشود. همچنانکه سلولهای پیر با رشد پیوسته تنه فرو میریزند، لایههای تازه آوند آبکشی کار خود را انجام میدهند.
چوب بی گمان یکی از بهترین و سودمندترین مواد خام طبیعت است و بی آن بشر هرگز به سطح پیشرفت و رفاه کنونی نمیرسید.
چوب ابتدا، مادهای حیاتی برای ساخت ابزارهای اولیه، خانه و قایق برای حرکت در رودها بود. سپس، برای ساخت اکثر اشیا و ابزارهای سودمندی که انسان قرنها برای پیشرفت زندگی خود به آنها متکی بود، به کار رفت. بخشی از فناوری چوب بر اثر تلاش صنعتگران باقی مانده، ولی بیشتر آن ناچار از بین رفته و با مواد و روشهای دیگر که نتیجه انقلاب صنعتی بشر است، جایگزین شدهاست.
چوب تنها منبع طبیعی تجدیدپذیر است. نفت و زغال و دیگر معادن سرانجام روزی تمام خواهد شد، ولی جنگلی که خوب نگهداری شود (حتی گاه بدون نگهداری) بطور نامحدود به تولید چوب ادامه خواهد داد. چوب جایگاه برجستهای در اقتصاد جهانی دارد. تولید سالانه چوب در جهان ۲۵۰۰ میلیون متر مکعب است. خواص فیزیکی و شیمیایی و نیز مکانیکی چوب آن را فعلاً بی جانشین کردهاست.
چوب، یک لایهٔ ضخیم است که در کنار سلولهای زاینده که از تعدادی حلقههای باریک هم مرکز تشکیل شدهاند، قرار دارد. در درخت در حال رشد، چوب عموماً از سلولهای زنده تشکیل شده است. چوب محکم ترین و مقاوم ترین قسمت تنه برای کارهای ساختمانی است. در جهت برشهایافقی،شیره درخت از پوست درخت از میان نسوج شجاعی عبور میکند و به چوب میرسد.نقش نسوج شعاعی در مقاومت چوب بسیار مهم است. در واقع این نسوج مانند بستهایی هستند که الیاف چوب را به یکدیگر محکم کرده و از خم شدن و از هم گسیختگی رشتهها میکاهند. به مرور زمان در اطراف مغز چوب، بافتی از سلولهای مرده تشکیل میگردد. که چوب پیر خوانده میشود. این قسمت معمولاً از چوب جوانی که آن را احاطه کردهمحکم تر است و حاوی مقادیری رنگ و مواد قلیایی است. البته درختان مختلف از این نظر متفاوتند. در مقطه عرضی درختان مثل گردو، آلبالو و نارونچوب مرکزی یا چوب پیر دیده میشود. چوب معمولاً رنگ روشنی دارد اما چوب تیره تر است.
چوب یکی از مفیدترین موادی است که ما در اختیار داریم. چوب محکم است اما میتوان به سادگی آن را برید و به شکلهای مختلف درآورد. بخش عمدهٔ چوب از تنهٔ درختها بدست میآید.
چوب یکی از قدیمیترین و ابتداییترین مصالح ساختمانی موجود در طبیعت است که بشر در طول تاریخ از آن بهره بردهاست. چوب تنها مصالح ساختمانی است که از منبع قابل تجدید بدست میآید و از مصالح خوبی برای مناطق زلزله خیز میباشد.
خصوصیات
چوب یک ماده ناهمگون است بنابراین مقاومت چوب در هر نقطه از آن متفاوت بوده و به خواص آن نقطه بستگی دارد. مقاومت کششی چوب در جهت عمود بر الیاف کمتر از آن در جهت الیاف است. معمولاً چوب را به ندرت در جهت عمود بر الیاف تحت بار کششی قرار میدهند.
درباره مقاومت فشاری چوب، این مقاومت در امتداد تارها افزایش مییابد و هر چه چوب فشرده تر گردد، مقاومت آن افزایش مییابد. بیشترین مقاومت چوب در حالت متراکم و زمانی که حجمی حدود ۳/۱ حجم اولیه را داراست، به وجود میآید. گاهی اوقات در حالت متراکم چوب، میتوانیم به ۱۰ برابر مقاومت فشاری در جهت عمود بر الیاف برسیم. مقاومت چوب در جهت مایل بر الیاف تقریباً برآیندی از مقاومت آن در دو جهت عمود برهم است. جهت تأثیر نیرو در مقایسه با جهت الیاف سه حالت دارد:
کاربرد در ایران باستان
داریوش در فرمان بنیاد شهر شوش میگوید: «تخته و چوب یکا از گاندرا و کرمانیا آورده شد». واژه (یکا) در زبان فارسی همان درخت جگ است که چوبی قهوهای رنگ و سخت دارد. از این نقش برجسته قصر آپادانا در دوره هخامنشی آشکار میشود که چوب را برای استفاده کاربردی و تزئینی در دوران مادها نیز به کار میگرفتند. در قسمتی از این نقش برجسته یک درباری ماد در حال حمل یک صندلی چوبی مشاهده میشود که مربوط به سده پنجم پیش از میلاد است.
ساختار چوب
چوب از میلیونها لولهٔ نازک که در امتداد طول تنهٔ درخت کشیده شدهاند، درست شدهاست. وقتی درخت زندهاست، این لولهها شیرهٔ گیاهی را از ریشهها به برگهای درخت میرسانند. چوبهای گونههای مختلف درخت از نظر رنگ، سختی و نقش(رگه) با هم متفاوت اند. درخت از تنه، اجزای بالای (شاخه، برگ و...) و ریشهها تشکیل شده است. ریشههای درخت با فرورفتن در خاک،رطوبت و مواد معدنی موجود در آن را جذب میکنند و به تنه میرساند، تنه درخت هم شاخهها و قسمتهای بالایی را تقویت و تغذیه میکند و آب و شیره را از ریشه به برگهها و شاخهها و بالعکس میرساند. ساختار چوب که به وسیله چشم غیر مسلح یا یک ذره بین کوچک دیده میشود ساختار قابل رویت و قسمتهایی که ما فقط با یک ذره بین قوی و بزرگ واضح و آشکار است، ساختار ذره بینی مینامند.
ساختار قابل رویت
در بهار لایه زاینده از سلول پهن با غشای نازک تشکیل میشود. در این فصل وجود آب فراوان و خاک سرشار از مواد غذایی موجب میشود که سلولهایی که در بهار به وجود میآیند چوب بهاره را تشکیل میدهند. در طول تایستان درخت با گسترش ریشهها و برگشهایش، سلولهای زاینده را افزایش میدهد. چوبی که در اواخر تابستان اوایل پاییز رشد میکند وشکل میگیرد را چوب پاییزه گویند. چوب پاییزه سختر و مقاومتر است و وزن حجمی بیشتری از چوب بهاره دارد. لایههایی که در فصلهای رشد شکل میگیرند،حلقههای سالیانه نام دارد.
درونچوب
در علوم جنگل، بخش درونی و غیرزنده ساقه درخت که به آن استحکام بیشتری میبخشد را درونچوب میگویند.[۱] به همین منوال بخش بیرونی ساقهٔ درخت مرکب از یاختههای زنده که آب را به بخشهای بالاتر درخت منتقل میکند برونچوب نامیده میشود.
چوبدرونی شدن در تمامی درختان پس از سن مشخصی رخ میدهد که به نوع گونه چوبی بستگی دارد ولی برخی از درختان درونچوب نامشخص مستند یعنی بخش تیره تری در تنه یا گرده بینه درخت دیده نمیشود مانند برخی ار انواع خانواده صنوبر ممرز توسکا بید ون یا زبان گنجشک و برخی از سوزنی برگان مثل زربین و سروناز و سرو شیراز[۲] درونچوب دارای خواص بهتری نسبت به برونچوب است که اغلب به علت تجمع مواد استخراجی تیره شدن و افزایش دوام طبیعی چوب میباشد در نتیجه کمتر مورد حمله قارچها و سایر عوامل مخرب چوب قرار میگیرد.
هر نوع پوسیدگی که به درونچوب محدود میشود را «درونپوسه» مینامند. سرخ، خاکستری یا آبی شدن درونچوب درختان پهنبرگ که لزوماً در نتیجه پوسیدگی نیست، را اصطلاحاً «درونتیرگی» مینامند. قهوهای یا مشکی شدن قسمتهایی از درخت یا دار که لزوماً در نتیجه پوسیدگی نیست را «درونسیاهی» نام گذاشتهاند.
انواع درونچوب:
چوبی که تحت تأثیر عوامل طبیعی مانند قارچ و یخزدگی تغییر رنگ داده و شبیه به درونچوب شده باشد، «درونچوب کاذب» نام دارد.
نوعی درونچوب کاذب که بر اثر یخبندان شدید به وجود میآید و سبب ایجاد قسمتهای رنگی در بخش مرکزی ساقه میشود «درونچوب یخزاد» نام دارد.
درونچوب کاذبی به رنگ مشکی یا قهوهای تیره که معمولاً از درونچوب قابل تشخیص نیست و عمدتاً در پهنبرگان مشاهده میشود، «درونسیاه» نامیده میشود.
قرمزی بارز درونچوب سوزنیبرگان و برخی پهنبرگان که عامل آن نوعی قارچ است را «دلقرمزی» میگویند.
انداختن درخت و حمل الوار
در زمانهای گذشته به وسیلهٔ ارههای دستی درختها را میبریدند اما امروزه برای انداختن درخت از ارههای برقی یا ماشینهای بزرگی استفاده میشود که میتوانند در چند ثانیه یک درخت را بیندازند و پوست تنهٔ آن را بکنند. در بعضی کشورها تنههای درخت را به نزدیک ترین رودخانه میاندازند و به کمک جریان آب به کارگاه چوب بری میرسانند، ولی بخش عمدهٔ الوار با کامیونهای مخصوص یا با قطار حمل میشود.
سختچوبها
این دسته شامل چوب درختان پهن برگ است.بافت چوب درختان پهن برگ تنها در زمانی که درخت برگ دارد، رشد میکند.رشد و نمو در بهار شروع میشود و به مرور زمان هر چه به پاییز نزدیک میشویم رو به افول میگذارد. این رشد تا بهار سال آینده متوقف میگردد. بنابر این حلقه سالیانه این دسته از درختان به صورت یکنواخت، از چوب بهاره دارای رنگ روش به طرف چوب پاییزه تیره رنگ تغییر میکند. در ضمن حجم نسوج شعاعی در سخت چوبها حدود ۱۸ درصد حجم چوب است که همین مساله تاب چوب را افزایش میدهد. باید دانست که هر چه حلقه سالیانه این نوع چوبهاعریض تر باشد، تاب و توان آنها در برابر نیروهای مکانیکی بیشتر خواهد شد. نام سخت چوبها به دلیل نوع بافت آنهاست و دایا بر سخت تر بودن همه چوبهای این دسته نیست. برخی درختان پهن برگ عبارتند از :گردو، انجیر، بلوط، چنار، راش، تبریزی، سپیدار و افرا. این نوع چوبها در ساختمان مبلمان، در و پنجره و نازک کاری ساختمان مصرف میشود
نرمچوبها
شامل چوب درختان سوزنی برگ است. بافت چوب درختان سوزنی برگ در طول سال زمان بیشتری برای روئیدن دارد. درخت سوزنی برگ در بهار و تابستان با سرعت رشد میکند و سپس تا پایانفصل سرما این رشد و نمو به آرامی ادامه پیدا میکند. به این دلیل چوب پاییزه و بهاره در حلقه سالیانه درختان سوزنی برگ به راحتی از طریق رنگ آنها از یکدیگر قابل تشخیص است. به این ترتیب میتوان از شکل مقطع عرضی،درختان سوزنی برگ و پهن برگ را از یکدیگر تشخیص داد. مقطع درختان سوزنی برگ، بسیار ساده و منظم میباشد و میزان حجم نسوج شعاعی ۷ درصد حجم چوب را تشکیل میدهد. برخی درختان سوزنی برگ عبارت اند از:سرو، کاج و سرخدار. از این نوع چوبها برای تهیه ستونها، تیرها، قالب بندی،داربست و مانند اینها استفاده میکنند.
رطوبت چوب
میزان رطوبت چوب:میزان رطوبت چوب درختان متفاوت است. این میزان رطوبت به طول زمان برش چوب، فصل برش و همینطور شرایطی که چوب در ان نگاهداری شده است، بستگی دارد. چون تغییرات میزان رطوبت در چوب، باعث تغییر حجم و فرم آن میشود، مقاومتهای مکانیکی آن نیز کاهش میابد. همچنین ازدیاد رطوبت در چوب باعث هجوم حشرات و قارچها و افزایش بیماریهای آن و نیز سبب افزایش وزن حجمی چوب میشود.
چوب از نظر میزان رطوبت به چهار دسته تقسیم میشوند:
چوب دارای آب آزاد یا چوب تر:چوب درختی که به تازگی قطع گردیده است را چوب تر می خوانندمیزان رطوبت موجود در این چوب مشخص نیست. این مقدار بستگی تام به جنس درخت،فصل بریدن،اقلیم و خاک دارد. این رطوبت شامل آبی که در آوندهای چوب موجود است و همینطور رطوبتی که در جوار سلولها قرار دارد میباشد. تبخیر آب آزاد چوب، هیچگونه تغییر شکلی را در حجم چوب ایجاد نمیکند.
چوب نم دار:این نوع چوب حاوی آبی است که در جوار سلولها قرار گرفته است و قریب به ۳۰ درصد وزن چوب را به خود اختصاص میدهد. اگر رطوبت این نوع چوب از این حد افزایش نیابد برای بعضی کارهای ساختمانی قابل استفاده است. زمانی که رطوبت پوسته سلولها شروع به تبخیر میکند، سلولها به یکدیگر نزدیکتر میشوند و در نتیجه کاهش حجم چوب اتفاق میافتد و چوب تغییر فرم خواهد داد این گونه تغییرات که در اثر کاهش و یا افزایش رطوبت واقع میشود، کار کردن و هم کشیدگی چوب نامیده میشود.
چوب خشک:این نوع چوبها نزدیک ۱۸ درصد رطوبت به همراه دارند. اگر این مقدار افزایش نیابد میتوان از آنها برای کارهای زیرکاری در ساختمان استفاده کرد.۱۸ درصد رطوبت چوب حد بحرانی برای هجوم انگلها به چوب است.
چوب خشک مطلق:رطوبت در این گروه از چوبها به ۴درصد میرسد.
یکی ا
سنسور چیست؟ نوری الکترونی به صورت یک سیگنال الکتریکی تبدیل کند. بنابراین سنسور را میتوان به عنوان یک زیر گروه از تفکیک کنندهها که وظیفهی آن گرفتن علائم ونشانهها از محیط فیزیکی و فرستادن آن به واحد پردازش به صورت علائم الکتریکی است تعریف کرد. البته سنسوری مبدلی نیز ساخته شدهاند که خود به صورت IC میباشند و به عنوان مثال (سنسورهای پیزوالکترونیکی، سنسورهای نوری). وقتی ما از سنسوری مجتمع صحبت میکنیم منظور این است که تکیه پروسه آمادهسازی شامل تقویت کردن سیگنال، فیلترسازی، تبدیل آنالوگ به دیجیتال و مدارات تصحیح میباشند، در غیر این صورت سنسوری که تنها سیگنال تولید میکند به نا سیستم موسوم هستند. در نوع پیشرفته به نام سنسور هوشمند یک واحد پردازش به سنسور اضافه شده است تا خورجی آن عاری از خطا باشد منطقیتر شود. واحد پردازش سنسور که به صورت یک مدار مجتمع عرضه میشود اسمارت (Smart) نامیده میشود. یک سنسور باید خواص عمومی زیر را داشته باشد تا بتوان در سیستم به کار برد که عبارتند از: حساسیت کافی، درجه بالای دقت و قابلیت تولید دوباره خوب، درجه بالای خطی بودن، عدم حساسیت به تداخل و تاثیرات محیطی، درجه بالای پایداری و قابلیت اطمینان، عمر بالای محصول و جایگزینی بدون مشکل. امروزه با پیشرفت صنعت الکترونیک سنسوری مینیاتوری ساخته میشود که از جمله مشخصهی آن میتوان به موارد زیر اشاره کرد: سیگنال خروجی بدون نویز، سیگنال خروجی سازگار با باس، احتیاج به توان پایین. سنسور (sensor)یعنی حس کننده,و از کلمه sens به معنی حس کردن گرفته شده
مقدمه :
سنسورها از نظر کیفی مرحله جدیدی را در استفاده هرچه بیشتر از همه امکاناتی که توسط علم میکرو
الکترونیک بوجود آمده است، بویژه در زمینه پردازش اطلاعات عرضه می کند. سنسورها رابط بین سیستم
کنترل الکتریکی از یک طرف و محیط، عملیات، رشته کارها یا ماشین از طرف دیگر هستند. درگذشته تکامل سنسور قادر به هم گامی با سرعت تکامل در صنعت میکروالکترونیک نبوده است. در واقع در اواخر
دهه1970 و اوایل دهه 1980 تکامل سنسور در سطح بین المللی بین سه و پنج سال عقب تر از تکامل علم میکروالکترونیک در نظر گرفته می شد. این حقیقت که ساخت عناصر میکروالکترونیک غالباً بسیار ارزانتر از وسائل اندازه گیری کننده ای (سنسورهائی) بود که آنها احتیاج داشتند یک مانع جدی در ازدیاد و متنوع نمودن کاربرد میکرو الکترونیک پردازشگر اطلاعات در گستره وسیعی از عملیات و رشته کارها بود. چنین اختلافی بین علم میکرو الکترونیک مدرن و تکنولوژی اندازه گیری کننده کلاسیکی تنها توانست به واسطه ظهور تکنولوژی سنسورهای مدرن برطرف شود. به این دلیل، امروزه سنسورها به عنوان یکی از عناصر کلیدی جهت تکامل پیوسته و شتابان علم میکروالکترونیک شمرده می شوند.
کار تحقیقاتی و تکاملی گسترده در شاخه های مختلف تکنولوژی سنسور در سطح بین المللی آغاز شد.
حاصل این فعالیت آنست که امروزه تجارت سنسور از یکی از بالاترین نرخهای رشد سالانه بهره مند میباشد ( بین10 و20 درصد ). از آنجا که سنسورها وسیله اساسی برای بدست آوردن همه اطلاعات لازم در
رابطه با وضعیت های مختلف عملیات و محیط هستند (در مفهوم عام کلمه)، بنابراین آنها در امکانات کاملا
جدیدی را به روی اتوماسیون طیفی از عملیات در صنعت، منزل، کارخانه، کاربردهای طبی، و سایر بخش ها
می گشایند .این مثال ها برای کارخانه های تمام اتوماتیک و مجتمع آینده تنها میتواند به کمک سنسور ها
تحقق یابد .
اگر چه سنسورها به همراه علم میکرو الکترونیک پردازشگر اطلاعات یک گام مهم رو به جلو را عرضه میدارد لیکن این تنها اولین قدم است .در این مرحله سنسورها از تعدادی از عناصر میکروالکترونیک موجود،برای مثال به شکل پردازشگرها، حافظه ها، مبدل های آنالوگ به دیجیتال یا تقویت کننده ها برای آماده نمودن سیگنال خروجی استفاده می کنند در عین حال، سنسور باید یک خروجی الکترونیکی تولید کند که به آسانی پردازش می شود .در حالت ایده آل این سیگنال به شکل یک سیگنال دیجیتالی، سازگار با باس میباشد .
همچنین احتیاج به کاهش وزن و حجم وجود دارد.دومین گام عبارت از اتّصال سنسور -سیستم میکرو
الکترونیک – بخش مکانیکی می باشد .اطلاعات حاصل شده توسط سنسور در رابطه با حالت یا پیشرفت ی
پروسه با عبور از یک طبقه پردازشگر سیگنال الکترونیکی وارد بخش مکانیکی (بطور کلاسیکی یک کنترل
کننده ) شده و به پروسه باز خوانده می شود.زنجیره سنسور – سیستم میکروالکترونیک – بخش مکانیکی تنها در صورتی کار می کند که همه خطوط رابط سازگار باشند .این امر منجر به توصیف یک معیار مهمتر به
ویژه تا جایی که به سنسور مربوط است میشود .علی رغم آگاهی گسترده در رابطه با اهمیت سنسور به عنوان یکی ازعناصرکلیدی در فرایند اتوماسیون، کسب اطلاعات جامع و مقایسه ای درباره وضعیت تکنولوژی سنسور و پیشرفت های حاصل شده در این زمینه مشکل است .این امر دارای چند دلیل زیر است:
1) سنسورهائی برای اندازه گیری بیش از 100 کمیت فیزیکی وجود دارد .اگر اندازه گیری کمیت های
شیمیائی را نیز به حساب بیاوریم این رقم به چندین صد رقم بالغ می شود .
2 ) تقریبا 2000 نوع اصلی از سنسورها را میتوان طبقه بندی کرد . بین 60000 و 100000 سنسور برای اندازه گیری در حالِ پروسه ها از نظر تجاری در دنیای غرب وجود دارد.
3 ) بر طبق گزارش پایگاه داده های INSPEC هر ساله بیش از 10000 نشریه در رابطه با سنسورها منتشر می شود .
4) به سخن عام، ظهور سنسورها یا تکنولوژی های سنسور جدید تخمینا 5 الی 15 سال طول می کشد ، و
همچنین فرآیندی بسیار هزینه بر می باشد.
با این وجود، دقیقا به این دلیل است که بسیار ضروری بنظر می رسد که هم سازندگان و هم مصرف کنندگان سنسورها در جریان تاریخچه ای از آنچه قبلا وجود داشته است و پیشرفت هائی که انتظار می روددر آینده رخ دهد قرار بگیرند .بنابراین اگر چه یک سازنده سنسور که در زمینه خاص کار می کند ممکن است موارد مورد علاقه خودش را بطور خیلی گذرا یا با توضیح ناکافی مشاهده کند، لیکن او باید برانگیخته شود تا افکارخود را به ماورای مرزهای رشته خودش بکشاند.
بحث سنسور دارای مشخصه چند گانگی علمی بسیار زیادی است .از سازنده سنسور گرفته تا استفاده کننده آن تخصص های خیلی زیادی متجلی میشود .این حقیقت مزایای خودش را دارد؛ برای مثال کاربرد ترکیبی یک یا چند اصل سنسور مجاز شمرده می شود .با این وجود معایبی نیز مشاهده می شود از قبیل میزان مقاومتی که در رابطه با معرفی ایده های جدید و ناشناخته وجود دارد.
فصل اول
سنسورها و انواع آن
بخش (1-1 ) تعریف عبارت سنسور :
واژه سنسور از سنس یعنی احساس کردن، گرفته شده است .سنسور یعنی چیزی که می تواند احساس
کند. همیشه در علم الکتروینک این نکته وجود دارد که برای اینکه بتوانید الکترونیک را در هر جایی مورد
استفاده قرار بدهید، باید پدیده ها را به زبان ولتاژ و جریان تبدیل کنید .سنسورها هم برای همین ساخته
شده اند؛ سنسورها در انواع مختلف بسته به نیاز مورد استفاده ساخته شده اند ، منتها همه ی سنسورها
پدیده مورد بررسی را به یک سیگنال الکتریکی تبدیل می کنند یا اینکه بر سر راه یک مدار بسته می شوند؛ مثلا فتو سل ها یا سلولهای نوری که به نور حساسند : شما وقتی از سنسور نوری استفاده می کنید درحقیقت تاثیر نور را در یک فضا باآن قطعه مورد بررسی قرار می دهید .وقتی نور به فتوسل برسد یک
سیگنال الکتریکی تولید می کند بررسی اینکه چه اتفاقی می افتد مربوط می شود به جنس ماده ای که در
این سلولها استفاده می شود منتها نتیجه اینکه این سیگنال توسط یک مدار الکترونیکی تقویت و یا کنترل
می شود در نهایت می تواند یک پالس الکتریکی باشد .برای راه اندازی یک رله و ..تفاوت سنسورها در اینکه جنس و تحریک پذیری متفاوتی دارند مثلا سنسور حرارتی یا ترما سنس که به حرارت حساس است وقتی حرارت محیط به یک درجه معین برسد بازهم همان سیگنال را تولید می کند و یا اینکه مثل یک کلید راه جریان را قطع و یا وصل می کند .. سنسورهای حساس به دود که با موارد راداکتیو ساخته می شوند و کارکردن با آنها نیاز به حساسیت بیشتری دارد بر اثر دود تحریک می شوند و باز هم یک سیگنال الکتریکی تولید می کنند .سنسورهای صوتی و حتی حساس به امواج نیز وجود دارند .در ساخت و استفاده از سنسورها این نکته وجود دارد که کدام پدیده را توسط سنسور شناسایی کنیم . در ساخت و طراحی سنسورها باید به ذکر این نکته پرداخت که از خاصیت مواد مختلف استفاده می شود و بر اساس عکس العمل مواد و عنصرهای مختلف (در از دست دادن یا گرفتن الکترون ) ترکیباتی ساخته که دریک محفظه قرار داده می شود وبه نام سنسور در جاهای مختلف ازآنها استفاده می شود.
به طور کلی سنسور المان حس کننده ای است که کمیتهای فیزیکی مانند فشار، حرارت، رطوبت، دما، و… را به کمیتهای الکتریکی پیوسته (آنالوگ) یا غیرپیوسته (دیجیتال) تبدیل می کند .این سنسورها در انواع مورد استفاده قرار میگیرند . PLC دستگاههای اندازه گیری، سیستمهای کنترل آنالوگ و دیجیتال مانند باعث شده است که سنسور PLC عملکرد سنسورها و قابلیت اتصال آنها به دستگاههای مختلف از جمله بخشی از اجزای جدا نشدنی دستگاه کنترل اتوماتیک باشد .
شناخت درمانی در اوایل دهه 1960 در دانشگاه پنسیلوانیا و توسط آیرون تی بک به عنوان یک نوع روان درمانی برای افسردگی به وجود آمد که ساخت یافته و کوتاه مدت بوده، به زمان حال گرایش دارد و در جهت حل مشکلات کنونی و اصلاح رفتار و تفکر ناکارامد جهت گیری شده است.
از دید شناخت درمانی وجه مشترک همه اختلالات روانشناختی تحریف یا ناکارامدی فکری است که بر خلق و رفتار تأثیر می گذارد و ارزیابی واقع بینانه و اصلاح تفکر موجب بهبودی خلق و رفتار می شود.
مطالعات کنترل شده کارایی آن را در درمان اختلال افسردگی عمده، اختلال اضطراب منتشر، اختلال وحشتزدگی، اجتماع هراسی، سوء مصرف مواد، اختلال خورد و خوراک، مشکلات زوجین و افسردگی نیازمند به بستری شدن را نشان داده اند.
امروزه بسیاری از افراد در سیر تفکر خود به دلیل عدم آشنایی با اصول تفکر منطقی و صحیح ، ناخواسته دچار خطای شناختی می شوند. عدم اطلاع از خطاهای شناختی ورطه ای بسیار خطرناک و سهمگین می باشد. شاید بسیاری از گرفتاریهای مردم ما به دلیل آلوده بودن افکار ما به این نوع خطاها باشد. به نظر می رسد افسردگی ، بی قراری ، رقابتهای ناصحیح ، خشونت ، پرخاشگری و بسیاری از رفتارهای غیرعادی ما بی ارتباط با خطاهای شناختی نباشند. آرون بک روانشناس معروف و همکاران وی (1979) این خطاها را شناسایی و در قالب ده خطای شناختی معرفی نموده است. انسانهایی که تفکر غیرمنطقی دارند و یا خطاهای شناختی در افکارشان هویدا است ، در بسیاری از موارد اطلاع چندانی از این خطاها ندارند شایى عدم اطلاع ،باعث آلودگی این افکار با خطاهای شناختی می شوند. در این نوشتار سعی بر این است که خطاهای شناختی به صورت ساده و در قالب مثالهای روشن و واضح بیان شوند . امید است بسیاری از نگرانیها ، حالات و افکار نامطلوب که در پشت این خطاهای شناختی وجود دارند ، با اطلاع رسانی از بین بروند. الیس دلایل زیر را برای انسانگرا بودن درمان عقلانی-هیجانی انتخاب می کند:
الیس با اینکه خود را جزو اثبات گراهای منطقی می داند، ولی معتقد است تا حد زیادی هم پست مدرنیست و ساختگرا است. نظرات وی در مورد انسانها و دنیای آنها به شرح زیر است:
این یک روش درمانی از طریق صحبت کردن با بیمار است:
"رفتار درمانی شناختی"به شما کمک می کند تا به گونه دیگری اندیشیده ودرنتیجه این طرز تفکرجدید شما میتوانید با رفتارهای سالم ترو درست تری در برابرحوادث ناخواسته وناگوار پیرامونتان برخورد نمائید.
برخلاف سایر روشهای گفتار درمانی که روان درمانگر درپی شناسائی و ریشه یابی علل رفتارهای نامناسب مراجع خود در برابر ناملایمات وحوادث زندگی است تابه او کمک کند , در "رفتار درمانی شناختی" روان درمانگر فقط برمشکلات زمان حال (اینجا و اکنون) وانچه موجب ناراحتی و اضطراب درفرد بیمار گردیده است تکیه می کند.
مهم ترین انتقاد به اصل نظریه یعنی وجود مراحل رشد وارد شده است .آلبرت بندورا اشتباه کودکان در آزمایش های مربوط به نگهداری ذهنی را نه به سبب نرسیدن آنان به حد رشد مناسب ، بلکه به علت فرایندهای معیوب می داند . انتقاد دیگر برخلاف نظر پیاژه حدود 40 تا60 درصد بزرگسالان به طور کامل قادر به تفکر بر حسب عملیات صوری نیستند .
پیاژه نه فقط توانایی کودکان پیش دبستانی بلکه ، هم چنین توانایی کودکان دبستانی را نیز کمتر از آن چه هست برآورد کرده است . نکته دیگری که پیاژه به آن توجه نداشته و بر اساس نظریه ساختارگرایی ژنتیکی خود بر تحولات زیستی و مغزی بیشترین تأکید را کرده این است که دستیابی به تفکر منطقی تا حد زیادی حاصل یادگیری و تجارب زمینه ای در هریک از مراحل رشد هر فرد است .
افراد در صورتی می توانند از آشفتگی های عاطفی دوری کنند که زندگی خود را بر پایه گرایشهای فطری به منطقی و تجربی بودن بنا نهند. اگر عقلمان را راهنمای زندگیمان قرار دهیم رابطه ما با خودمان و دیگران بسیار ثمر بخش خواهد بود . مطمئنا ، عقل خداگونه نیست و گاهی محدودیتهایی دارد ، ولی برای اینکه اختلالهای عاطفی را به حداقل برسانیم ، هیچ مبنایی برای پردازش رویدادهای فردی و میان فردی زندگیمان بهتر از منطقی بودن نیست .
ما به عنوان انسانهای منطقی ، می دانیم که دنیا همیشه عادلانه نیست ، و رویدادهای ناگوار ، کم و بیش در زندگی اتفاق می افتد پس گاهی عواطف موجهی مانند : تاسف ، پشیمانی ، ناخوشایند بودن، و رنجش را تجربه می کنیم . از لحاظ منطقی می دانیم که انسان کاملی نیستیم و همیشه ناکامی ها و نقطه ضعفهایی داریم ، اما صرفا به این دلیل که کامل نیستیم نمی توانیم بپذیریم کسی با ما به صورت آدم بی ارزشی برخورد خواهد کند. با آنکه قبول داریم منافع شخصی خود را در درجه اول اهمیت قرار می دهیم تصمیم می گیریم شرایط اجتماعی ناخوشایند را در راستای منطقی تر تغییر بدهیم ، زیرا می دانیم در دراز مدت به نفع ماست که در دنیای منطقی تری زندگی کنیم .
رابطه میان افکار منفی و احساسات منفی
به نظر شناختی ها هر احساسی دارای یک مولفه فکری می باشد. و هیچ احساسی بدون مولفه فکری به وجود نمی آید بنابر این لازم است برای تغییر احساسات خود تا اندازه ای با مولفه های فکری آشنا باشیم.
اندوه و افسردگی :
اندوه و افسردگی ناشی از تفکر از دست دادن ، شکست خوردن ، مورد بی مهری واقع شدن ، مرگ یکی از عزیزان ، نرسیدن به یک هدف و........ باشد.
احساس گناه:
این تفکر که کسی را بی دلیل از خود رنجانیده ، یا در حد معیارهای اخلاقی خود ظاهر نشده استز
خشم رنجش و دلخوری :
این تفکر که کس با او رفتار نامنصفانه داشته یا می خواهد از او سو استفاده کند.
یاس و ناامیدی :
این فکر که من نمی توانم و از توان من خارج است این مشکل دیگر هیچ راه حلی ندارد و من به بن بست خورده ام .
اضطراب ، نگرانی ، ترس ، هراس شدید:
این فکر که من به خطر افتاده ام و حادثه بدی در شرف وقوع است :" اگر در حضور جمع و هنگام سخنرانی صحبتم را فراموش کنم ده اتفاقی می افتد؟ "یا" شاید دردی که در سینه دارم مقدمه یک حمله قلبی باشد.
احساس حقارت و بی کفایتی :
فرد خود را در مقایسه با دیگران قرار داده و نتیجه می گیرد که به خوبی آنها نیست . به اندازه آنها باهوش، جذاب ، موفق و باذوق نیست خودش را در حد و قواره دیگران یا کار خاصی نمی بیند و به همین خاطر پا پس می کشد و بنابراین خود را حقیر احساس می کند.
احساس تنهایی:
فرد به خود می گوید چندان مورد توجه نیست و نبود او برای دیگران فرقی ندارد هیچ کس او را دوست خود تلقی نمی کند . ظاهر جذابی ندارد و بدقیافه و بی ریخت است.
احساس درماندگی :
فرد گمان می کند مشکل او کماکان ادامه خواهد یافت و وضع بهتر نخواهد شد. با خود می گوید" گرفتاریهای من تمام نشدنی است "" دیگر نمی توانم تحمل کنم"
البته لازم به ذکر است که در هر یک از موارد بالا فرد افکار خود را عین واقعیت تلقی می کند.
در این که هر فردی تمایل دارد تا محبوب دیگران باشد، هیچ تردیدی نیست. خواستن پذیرش و تایید دیگران مقبو
موتور برون سوز یا احتراق خارجی نوعی ماشین گرمایی میباشد که در آن سیال عامل داخلی توسط انرژی حاصل از احتراق یک سیال عامل دیگر گرم شده و در طی یک چرخه ترمودینامیکی کار توسط سیال عامل داخلی انجام میگردد[۱]. انرژی حاصل از احتراق توسط مبدل حرارتی از سیال خارجی به سیال عامل داخلی منتقل میشود. مانند موتور بخار، توربین بخار و موتور استرلینگ.
پویانمایی عملکرد یک موتور دوزمانه با لولهٔ اگزوز
موتور چهارزمانه (موتور اتو)
۱. مکش
۲. تراکم
۳. احتراق
۴. تخلیه
موتورهای درونسوز یا موتورهای احتراق داخلی به موتورهایی گفته میشود که در آنها مخلوط سوخت و اکسیدکننده (معمولاً هوا یا اکسیژن) در داخل محفظهٔ بستهای واکنش داده و محترق میشوند. بر اثر احتراق گازهای داغ با دما و فشار بالا حاصل میشوند و بر اثر انبساط این گازها قطعات متحرک موتور به حرکت درآمده و کار انجام میدهند.[۱]هرچند غالباً منظور از بهکار بردن اصطلاح موتورهای درونسوز، موتورهای معمول در خودروها میباشند، با این حال موتورهای موشک و انواع موتورهای جت نیز مشمول تعریف موتورهای درونسوز میشوند.
موتور درونسوز، یک وسیلهٔ گردنده است که در خودروها، هواگردها، قایق موتوری، موتورسیکلتها و صنایع کاربرد دارد. بدون بهرهگیری از موتورهای درونسوز، اختراع و ساخت هواپیماها ممکن نبود. تا پیش از پرواز نخستین هواپیمای جت در سال ۱۹۳۹۹، نیروی محرکه تمام هواپیماها در واقع توسط موتورهای درونسوز تأمین میشد.
نخستین موتور درونسوز چهارزمانه توسط نیکلاس اوگوست اوتو، مخترع آلمانی ویلیام وگنر و در سال ۱۸۷۶ ساختهشد.
این موتورها را به دسته کلی موتور چهارزمانه و موتورهای دوزمانه میتوان تقسیم کرد. اصول کاری این موتورها مشابهاست. لیکن نحوه عمل آنها به علت تفاوتهای ساختاری اندکی متفاوت است. البته ازنوع امروزی تر باید به چهار زمانه اشاره کرد که حتی تأثیر کمتری بر روی آلودگی هوا دارد.
موتور چهارزمانه: این موتورها برای هر انفجار (مرحلهٔ تبدیل انرژی سوخت به انرژی مکانیکی) بایستی چهار مرحلهٔ مکش، تراکم، انفجار و تخلیه را انجام دهند.
موتورهای دوزمانه: این موتورها در هر دور چرخش دارای یک انفجار هستند. این کار با ترکیب کردن مراحل انفجار و دم و بازدم بهعنوان یک مرحله و ترکیب تخلیه و تراکم بهعنوان مرحلهٔ بعدی صورت میگیرد
راندمان موتورهای دو زمانه به مراتب از موتورهای چهارزمانه بیشتر است.
موتور دیزل گونهای موتور درونسوز است که در آن از چرخه دیزل برای ایجاد حرکت استفاده میشود. فرق اصلی آن با موتور اتو ایجاد احتراق در اثر تراکم است. یعنی انفجار بر اثر تراکم سوخت و هوابدون نیاز به جرقه زنی میباشد (سیستم احتراق داخلی دیزل).
موتور دورانی که مخترع آن دکتر فلیکس وانکل بود، گاهی موتور وانکل یا موتور دورانی وانکل نامیده میشود. اجزای اصلی آن روتور، محفظه روتور، محور خروجی، شمع جرقه زنی، قطعات آبندی میباشد. در موتور وانکل مانند موتورهای بنزینی چهار زمانه مخلوط هوا و بنزین وارد محفظهٔ بزرگی از موتور میشود سپس با کو چک شدن حجم آن مخلوط هوا و بنزین تحت فشار قرار گرفته و با ایجاد جرقه به وسیله شمع انفجار حاصل میشود، مولکولهای گاز دراثر احتراق منبسط میگردند و فشار محفظهٔ تراکم به شدّت بالا می رودو نیروی حاصل از آن به رو تور اعمال شده وبه علّت اختلاف مرکز دوران بین روتورومیل لنگ نیروی چرخشی درروتور ایجاد میگردد. این نیروی چرخشی به بادامک محور لنگ که در داخل روتور قرار دارد، وارد شده و به فلایویل و سیستم انتقال قدرت میرسد.
موتور درونسوزی که ۲ فرایند اصلی دارد. (۱- مکش سوخت + انفجار یا احتراق سوخت) .(۲- تراکم سوخت+خروج دود)
موتور درونسوزی با چهار فرایند اصلی ۱-مکش سوخت ۲- تراکم ۳-احتراق ۴- خروج دود است.
موتور درونسوزی بر اساس موتور چهار زمانه با افزایش فرایند و کارکرد نسبت به آن و با ۶ عمل در چرخه فرایند.
به موتورهایی که پیستون ندارند و بجای آن روتور دارند که بصورت دورانی حرکت میکند اطلاق میشود مانند موتور وانکل و موتور شبه توربین. این نوع موتورها در پهپادهایی استفاده میشود که در منطقهای وسیع به شعاع 300km تا 500km مورد نیاز باشد استفاده میشود.
موتور شبه توربین خیلی شبیه موتور دورانی است، یک روتور درون بدنهٔ تقریباً بیضی شکل میچرخد. موتور شبه توربین روتور چهار جزیی دارد. گوشههای روتور با بدنه به خوبی آب بندی شدهاند و نیز گوشههای روتور نسبت به بخش داخلی آب بندی اند. در نتیجه چهار محفظهٔ مجزا تشکیل میشود
به موتورهایی که عمل احتراق به صورت منظم و پیوسته انجام میشود مانند موتورهای راکت و انواع موتور جت و توربین گازی
به موتورهایی گفته میشود که عمل احتراق به صورت متناوب انجام میشود مانند موتورهای پیستونی و پالس جت و موتور وانکل
موشک یک موتور درونسوز است که برای کارکردن، نیازی به هوای بیرون ندارد. موشک هم سوخت و هم مادهٔ اکسیدکننده را با خود حمل میکند. این دو ماده با هم در اتاقک احتراق میسوزند و گازهای داغی تولید میکنند که از طریق دهانهٔ خروجی تخلیه میشوند. درون اتاقک احتراق، گازهای داغ بر تمام جهات فشار میآورند.
اگر اتاقک کاملاً مسدود باشد، فشار در تمام جهتها یکسان خواهدبود و موشک حرکت نخواهدکرد. اما اتاقک احتراق چنان ساخته میشود که این گازها با سرعت زیاد از دهانهٔ خروجی تخلیه شوند. این کار باعث میشود که فشار گاز در تمام جهتها یکسان نباشد؛ چون فشار واردشده به طرف جلو بسیار بیشتر از طرف عقب است، موشک به سمت جلو حرکت میکند. این حرکت، از قانون سوم نیوتن پیروی میکند: «برای هر عمل، عکسالعملی وجود دارد برابر و در جهت مخالف». در موشک، گازهای در حال فوران از دهانهٔ خروجی، عمل و فشار رو به جلو، یا پیشرانه، عکسالعمل است. چون موشک سوخت و اکسیدکننده را با خود حمل میکند، و از آنجا که قانون سوم نیوتن در همه جا صدق میکند، پس موشک میتواند هم در جو زمین و هم در خلاء فضا حرکت کند.
سامانه جرقهزنی وظیفه دارد در زمان معین یک جرقه الکتریکی برای سوختن آمیزهای از سوخت و هوا در موتورهای احتراقی ایجاد کند در موتور درونسوز نوع رفت و برگشتی یا همان پیستونی، جرقه در انتهای کورس تراکم کمی پیش از رسیدن پیستون به نقطه مرگ بالا زده میشود. اجزا این سامانه شامل شمع، وایر شمع، دلکو، کویل، باتری میباشد.
بر خلاف موتورهای خودروی برقی، موتور درونسوز دارای صدها قطعه متحرک است. مواد مصرفی موتورهای درونسوز نیز مانند روغن، روغن گیربکس و مایع خنککننده برای طبیعت موادی آلاینده هستند.
موتور درونسوز
موتورهای درونسوز یا موتورهای احتراق داخلی به موتورهایی گفته میشود که در آنها مخلوط سوخت و اکسیدکننده (معمولاً هوا یا اکسیژن) در داخل محفظهٔ بستهای واکنش داده و محترق میشوند. بر اثر احتراق گازهای داغ با دما و فشار بالا حاصل میشوند و بر اثر انبساط این گازها قطعات متحرک موتور به حرکت درآمده و کار انجام میدهند.[۱]هرچند غالباً منظور از بهکار بردن اصطلاح موتورهای درونسوز، موتورهای معمول در خودروها میباشند، با این حال موتورهای موشک و انواع موتورهای جت نیز مشمول تعریف موتورهای درونسوز میشوند.
موتور درونسوز، یک وسیلهٔ گردنده است که در خودروها، هواگردها، قایق موتوری، موتورسیکلتها و صنایع کاربرد دارد. بدون بهرهگیری از موتورهای درونسوز، اختراع و ساخت هواپیماها ممکن نبود. تا پیش از پرواز نخستین هواپیمای جت در سال ۱۹۳۹۹، نیروی محرکه تمام هواپیماها در واقع توسط موتورهای درونسوز تأمین میشد.[۲]
نخستین موتور درونسوز چهارزمانه توسط نیکلاس اوگوست اوتو، مخترع آلمانی ویلیام وگنر و در سال ۱۸۷۶ ساختهشد
انواع
این موتورها را به دسته کلی موتور چهارزمانه و موتورهای دوزمانه میتوان تقسیم کرد. اصول کاری این موتورها مشابهاست. لیکن نحوه عمل آنها به علت تفاوتهای ساختاری اندکی متفاوت است. البته ازنوع امروزی تر باید به چهار زمانه اشاره کرد که حتی تأثیر کمتری بر روی آلودگی هوا دارد.
موتور چهارزمانه: این موتورها برای هر انفجار (مرحلهٔ تبدیل انرژی سوخت به انرژی مکانیکی) بایستی چهار مرحلهٔ مکش، تراکم، انفجار و تخلیه را انجام دهند.
موتورهای دوزمانه: این موتورها در هر دور چرخش دارای یک انفجار هستند. این کار با ترکیب کردن مراحل انفجار و دم و بازدم بهعنوان یک مرحله و ترکیب تخلیه و تراکم بهعنوان مرحلهٔ بعدی صورت میگیرد.
راندمان موتورهای دو زمانه به مراتب از موتورهای چهارزمانه بیشتر است
موتور دیزل گونهای موتور درونسوز است که در آن از چرخه دیزل برای ایجاد حرکت استفاده میشود. فرق اصلی آن با موتور اتو ایجاد احتراق در اثر تراکم است. یعنی انفجار بر اثر تراکم سوخت و هوابدون نیاز به جرقه زنی میباشد (سیستم احتراق داخلی دیزل).
موتور دورانی که مخترع آن دکتر فلیکس وانکل بود، گاهی موتور وانکل یا موتور دورانی وانکل نامیده میشود. اجزای اصلی آن روتور، محفظه روتور، محور خروجی، شمع جرقه زنی، قطعات آبندی میباشد. در موتور وانکل مانند موتورهای بنزینی چهار زمانه مخلوط هوا و بنزین وارد محفظهٔ بزرگی از موتور میشود سپس با کو چک شدن حجم آن مخلوط هوا و بنزین تحت فشار قرار گرفته و با ایجاد جرقه به وسیله شمع انفجار حاصل میشود، مولکولهای گاز دراثر احتراق منبسط میگردند و فشار محفظهٔ تراکم به شدّت بالا می رودو نیروی حاصل از آن به رو تور اعمال شده وبه علّت اختلاف مرکز دوران بین روتورومیل لنگ نیروی چرخشی درروتور ایجاد میگردد. این نیروی چرخشی به بادامک محور لنگ که در داخل روتور قرار دارد، وارد شده و به فلایویل و سیستم انتقال قدرت میرسد.
موتور درونسوزی که ۲ فرایند اصلی دارد. (۱- مکش سوخت + انفجار یا احتراق سوخت) .(۲- تراکم سوخت+خروج دود)
موتور درونسوزی با چهار فرایند اصلی ۱-مکش سوخت ۲- تراکم ۳-احتراق ۴- خروج دود است.
موتور درونسوزی بر اساس موتور چهار زمانه با افزایش فرایند و کارکرد نسبت به آن و با ۶ عمل در چرخه فرایند.
موتورهای دوار بدون پیستون
به موتورهایی که پیستون ندارند و بجای آن روتور دارند که بصورت دورانی حرکت میکند اطلاق میشود مانند موتور وانکل و موتور شبه توربین. این نوع موتورها در پهپادهایی استفاده میشود که در منطقهای وسیع به شعاع 300km تا 500km مورد نیاز باشد استفاده میشود.
موتور شبه توربین
موتور شبه توربین خیلی شبیه موتور دورانی است، یک روتور درون بدنهٔ تقریباً بیضی شکل میچرخد. موتور شبه توربین روتور چهار جزیی دارد. گوشههای روتور با بدنه به خوبی آب بندی شدهاند و نیز گوشههای روتور نسبت به بخش داخلی آب بندی اند. در نتیجه چهار محفظهٔ مجزا تشکیل میشود
موتورهای احتراق پیوسته
به موتورهایی که عمل احتراق به صورت منظم و پیوسته انجام میشود مانند موتورهای راکت و انواع موتور جت و توربین گازی
موتورهای احتراق ناپیوسته
به موتورهایی گفته میشود که عمل احتراق به صورت متناوب انجام میشود مانند موتورهای پیستونی و پالس جت و موتور وانکل
موتور جت (شامل توربوجت، توربوفن، توربوشفت، توربوپراپ، رمجت، موشک،
شیوهٔ کار
موشک یک موتور درونسوز است که برای کارکردن، نیازی به هوای بیرون ندارد. موشک هم سوخت و هم مادهٔ اکسیدکننده را با خود حمل میکند. این دو ماده با هم در اتاقک احتراق میسوزند و گازهای داغی تولید میکنند که از طریق دهانهٔ خروجی تخلیه میشوند. درون اتاقک احتراق، گازهای داغ بر تمام جهات فشار میآورند.
اگر اتاقک کاملاً مسدود باشد، فشار در تمام جهتها یکسان خواهدبود و موشک حرکت نخواهدکرد. اما اتاقک احتراق چنان ساخته میشود که این گازها با سرعت زیاد از دهانهٔ خروجی تخلیه شوند. این کار باعث میشود که فشار گاز در تمام جهتها یکسان نباشد؛ چون فشار واردشده به طرف جلو بسیار بیشتر از طرف عقب است، موشک به سمت جلو حرکت میکند. این حرکت، از قانون سوم نیوتن پیروی میکند: «برای هر عمل، عکسالعملی وجود دارد برابر و در جهت مخالف». در موشک، گازهای در حال فوران از دهانهٔ خروجی، عمل و فشار رو به جلو، یا پیشرانه، عکسالعمل است. چون موشک سوخت و اکسیدکننده را با خود حمل میکند، و از آنجا که قانون سوم نیوتن در همه جا صدق میکند، پس موشک میتواند هم در جو زمین و هم در خلاء فضا حرکت کند.
سامانه جرقهزنی موتور اتو
سامانه جرقهزنی وظیفه دارد در زمان معین یک جرقه الکتریکی برای سوختن آمیزهای از سوخت و هوا در موتورهای احتراقی ایجاد کند در موتور درونسوز نوع رفت و برگشتی یا همان پیستونی، جرقه در انتهای کورس تراکم کمی پیش از رسیدن پیستون به نقطه مرگ بالا زده میشود. اجزا این سامانه شامل شمع، وایر شمع، دلکو، کویل، باتری میباشد
ویژگیها
بر خلاف موتورهای خودروی برقی، موتور درونسوز دارای صدها قطعه متحرک است. مواد مصرفی موتورهای درونسوز نیز مانند روغن، روغن گیربکس و مایع خنککننده برای طبیعت موادی آلاینده هستند
حجم موتور با مجموع حجم سیلندرها برابر است. به فضایی که هر پیستون در سیلندر بالا و پایین میرود (حد فاصل نقطه مرگ بالا و پایین)، حجم سیلندر گفته میشود. این حجم بیشتر با واحد 'سی سی یا همان میلیمتر مکعب و گاهی با واحد لیتر بیان میشود.
اشتعال تراکمی سوخت همگن (HCCI) به موتورهای درونسوزی گفته میشود که در آنها مخلوط کاملاً آمیخته سوخت و اکسیدکننده (معمولاً هوا) تا آستانه نقطه خود اشتعالی متراکم میشوند. همانند دیگر انواع احتراق، طی یک واکنش گرمازا، انرژی شیمیایی سوخت آزاد میشود و در موتور تبدیل به کار و گرما میگردد
نمونه آزمایشگاهی یک موتور HCCI
نوسان شدید قیمت سوختهای با پایه نفت خام و سخت گیرانه تر شدن قوانین زیست محیطی سبب شده است تا محققین موتورهای احتراق داخلی، تحقیقات خود را به سمت رفع این معضلات سوق دهند. دو استراتژی بزرگ برای انجام این روند وجود دارد: استفاده از سوختهای جایگزین، تغییر فناوریهای سنتی. استراتژی اول منجر به استفاده از سوختهای نظیر گاز طبیعی فشرده، اتانول و هیدروژن در خودروها شده است. در استراتژی دوم نیز سعی بر این است که که با توسعه فناوریهای به کار رفته در خودروها، مصرف سوخت و میزان تولید آلایندههای آن کاهش یابد. فعالیتهای بسیار متنوعی در این خصوص صورت گرفته است که یکی از آنها استفاده از ایده موتورهای اشتعال تراکمی سوخت همگن میباشد.
روش HCCI همزمان دارای ترکیبی از ویژگیهای عملکردی موتورهای اشتعال جرقهای، همان موتورهای بنزینی (SI)، و موتورهای اشتعال تراکمی، همان موتورهای دیزلی (CI)، میباشد. در واقع فرایند اختلاط سوخت و هوا در این ایده احتراقی به مثابه یک موتور اشتعال جرقهای (بنزینی) انجام میپذیرد. اما به جای استفاده از تخلیه الکتریکی برای شروع اشتعال، دما و فشار گاز درون سیلندر را با استفاده از تراکم گاز تا حد خوداشتعالی کل مخلوط پیش میبرند؛ لذا میتوان بیان داشت که ایده احتراقی HCCI بر مبنای ترکیب دو روش احتراقی SI و CI میباشد. نکته حایز اهمیت این است که در موتورهای اشتعال تراکمی (دیزلی) همین خوداشتعالی رخ میدهد، منتهی شروع احتراق تابع زمان پاشش سوخت در هوای متراکم شده و آماده جهت افروزش میباشد
اگرچه احتراق HCCI به طور گستردهای، همانند احتراق بنزینی و دیزلی، مورد استفاده قرار نگرفته است؛ اما دارای سابقه بسیار طولانی میباشد. اساساً همان سیکل اتو در HCCI رخ میدهد. در واقع پیش از اینکه جرقه الکتریکی جهت شروع احتراق مورد استفاده قرار بگیرد، احتراق HCCI، احتراق شناخته شدهای بود. به عنوان مثال میتوان از موتورهایی که برای اختلاط هوا و سوخت از تبخیر سوخت به وسیله لامپ داغ بهره میبردند، نام برد. متراکم سازی به همراه گرمای فوقالعاده شرایط برای وقوع احتراق فراهم میکردند. به عنوان یک مثال دیگر میتوان از مدل "دیزلی" موتور هواپیما نام برد.
اصول این روش احتراقی بر این مبنا استوار است که مخلوطی (تقریباً) همگن از هوا و سوخت وارد محفظه احتراق شود و سپس به گونهای در دما و فشار معینی مخلوط به حد خوداشتعالی برسد و احتراق آغاز گردد؛ لذا در این روش، فرایند آمادهسازی مخلوط هوا و سوخت مانند اتو و فرایند احتراق همانند دیزل صورت میگیرد. این روش احتراقی - که در سالهای اخیر مورد توجه بسیاری از محققان موتوره
این تحقیق در مورد شناخت علفهای هرز و راه های مقابله با آنها در 70 صفحه در قالب ورد و قابل ویرایش شامل علفهای هرز و راه های مقابله با آنها،علف هرز،انواع علفهای هرز،کنترل علفهای هرز،مزایا و معایب علف هرز،مبدا و منشا علفهای هرز،تقسیم بندی علفهای هرز،روشهای کنترل علفهای هرز،بوم شناسی و مدیریت علف هرز،تیره های علفهای هرزو... می باشد
فهرست
انتشار و عبور گیاهان هرز از موانع بزرگ... 7
راههای عمده انتقال گیاهان هرز از قارهای به قاره دیگر. 7
انتشار گیاهان هرز در محدودههای کوچک.... 7
عواملی که در انتشار گیاهان هرز دخیلاند. 8
انواع مهم ساقههای زیرزمینی.. 9
عوامل موثر در تولید دانه گیاهان.. 10
از بین بردن گیاهان هرز چند ساله. 13
عکسالعمل گیاهان نسبت به علف کشها 14
جذب علف کشها توسط اندامهای گیاهی.. 15
جذب بوسیله اندامهای زیر زمینی.. 15
سرنوشت مولکولی علف کشها در گیاهان عالی.. 16
طبقه بندی وشناسایی علف های هرز : 25
طبقه بندی، شناسایی و کنترل علفهای هرز 25
مقدار مصرف علفکشهای رایج فوق به شرح زیر می باشد. 30
در سمپاشی مزارع به نکات زیر توجه داشته باشیم: 31
بوم شناسی و مدیریت علف هرز 32
علفهای هرز یکساله، دوساله و چند ساله. 33
تقسیم بندی علفهای هرز از روی خصوصیات ساقه. 43
علفهای هرز یکساله، دوساله و چند ساله. 55
فهرست اسامی تیره های علفهای هرز: 56
کنترل گیاه هرز به روش بیولوژیکی.. 60
کنترل بیولوژیکی بوسیله حشرات... 61
مزایای کنترل گیاه هرز با مواد شیمیایی.. 63
مدیریت بهینه مصرف سم درمبارزه با علفهای هرز 63
روشهای استفاده از علف کش.... 66
مقدمه
رویش گیاه در محلی غیر از محل اصلی خود ، گیاه ناخواسته ، گیاهی با ارزش منفی و سرانجام گیاهانی که با گیاهان کشت شده زندگی میکنند. تعاریف مربوط به علف هرز در اکثر موارد حاکی از وجود نوعی ارتباط و وابستگی بین گیاه و فعالیتهای کشاورزی بشر میباشد.
اصولا در محیطهای دست خوردهای که در آنها نقش بشر مهمترین عامل آشفتگی شناخته شده است گیاهان هرز به مناسبت سازش قابل توجهی که دارند بهتر رشد میکنند. تولید بذر فراوان ، طولانی بودن دوره خواب ، توانایی ادامه حیات در شرایط نامساعد ، قدرت رقابت و آشفته ساختن محیط ، توانایی گسترش در بعضی موارد و انتشار به طریق رویشی از اختصاصات قابل توجه اکثر گونههای علفهای هرز میباشد. ممکن است در برخی موارد گیاهان زراعی در محلی ناخواسته برویند، که در چنین مواردی این گونه گیاهان را میتوان از علفهای هرز به شمار آورد. مانند رویش گندم در مزرعه جو.
مبدا و منشا علفهای هرز
انسانها به همان اندازه که در تغییر ارزشهای کمی و کیفی محصولات زراعی نقش مهمی دارند، در تغییرات تدریجی علفهای هرز نیز دخالت دارند. از دوران قبل از تاریخ ، یخچالها مهمترین عامل دگرگونی سیمای پوشش گیاهی کره زمین بودهاند. بدین ترتیب قسمت اعظم علفهای هرز نواحی معتدل گونههایی هستند که در مناطق ایجاد شده به علت یخبندانها ، گسترش یافتهاند. کشاورزی یکی دیگر از عوامل مهمی است که در سطح وسیعتر به شیوهای سریعتر از یخبندانها ، موجب آشفتگی و دگرگونی محیط شده است.
بسیاری از گیاهان که امروزه علفهای هرز را تشکیل میدهد قبل از زندگی روستانشینی و آغاز کشاورزی وجود نداشتهاند و احتمالا همراه با گیاهان زراعی بوجود آمدهاند، چنانکه در بعضی موارد از اجداد و نیاکان واقعی واریتههای کشت شده به شمار میآیند. بدین معنی که بعضی از گیاهان زراعی امروز ، ممکن است حاصل تغییر و تکامل علفهای هرز باشند.
سیر تحولی علفهای هرز
علفهای هرز ممکن است به دو طریق زیر بوجود آمده باشند:
گونههای وحشی که به مرور زمان طولانی خود را با محیطهایی که دگرگونیهای طبیعی و غیر طبیعی داشتهاند سازش دادهاند.
گونه یا واریتههای جدیدی که در خلال توسعه و گسترش کشاورزی ظاهر شدهاند.
تقسیم بندی علفهای هرز علفهای هرز اجباری
بسیاری از علفهای هرز هرگز به صورت وحشی وجود ندارند، زیرا ممکن است که در خلال توسعه و گسترش کشاورزی ظاهر شوند. بنابراین فقط در میان گیاهان زراعی که بشر در رویش و پرورش آنها دخالت دارد میرویند. این قبیل علفهای هرز را علفهای هرز اجباری مینامند. شامل پیچک صحرایی ، تربچه وحشی هستند. مبدا چنین گیاهانی تاکنون شناخته نشده است ولی به برخی از گیاهان زراعی شباهت دارند.
علفهای هرز اختیاری
علفهای هرز اختیاری گیاهانی هستنتد که هم بطور وحشی و هم محیطهایی که دست بشر در آنها دخالت دارد، میرویند. گونه گل عقربی و گونههای مختلف پیاز و ماشک نمونههای از علفهای هرز اختیاری هستند.
چرا علف هرز داریم؟
انسان در بعضی مناطق مجبور شده است که کار کشاورزی خود را با شرایط اقلیمی منطقه سازش دهد. از این رو در بعضی مناطق یا نوارهای جغرافیایی ما فقط محصولات معینی ، نظیر ذرت ، گندم ، برنج و میوه کشت میشوند. توانایی سازگاری و تطابق گیاهان زراعی با محیط غالبا کمتر از گونههای بدمی بوده است. از اینرو جای تردید است که گیاهان زراعی بتوانند بدون کمک و دخالت انسان ، مدت زیادی در یک محیط دوام آورند.
زیرا علفهای هرز که سازش بیشتری با محیط دارند به سرعت رشد کرده تمام مزارع را اشغال میکنند و موجب از بین رفتن گیاهان زراعی میگردند. بنابراین یکی از علل تسلط علفهای هرز به گیاهان زراعی سازش کم گیاهان اخیر با محیط است. بعضی از روشهای کشاورزی نوین ، زمینه گسترش و نفوذ علفهای هرز را بیشتر فراهم میسازند بدین صورت که:
کاشت خطی گیاهان زراعی سبب میشود که در فواصل باقی مانده و بدون گیاه ، محیطی مناسب برای اجتماع و نفوذ گونههای دیگر گیاهی باشد.
غالبا در مزارعی که حفظ گیاه زراعی خاصی کشت میگردد گیاه زراعی که آنطور که باید و شاید موفق به بهره برداری کامل از امکانات کشت نمیشود. در این موارد میتوان گفت که هر گیاهی دارای سیستم ریشهای خاص است که فقط قادر به بهره داری از آب و مواد غذایی موجود در طبقه معین از خاک میباشد مثلا گندم دارای ریشه افشان بوده و مواد غذایی مواد را از طبقات سطحی زمین بدست میآورد در صورتی که کاهو و هویج با دارا بودن ریشه راست از قسمت عمق خاک مواد غذایی لازم را تهیه میکنند.
ضمنا کوتاه بودن دوره نمو و گسترش کم و محدود ریشهها در بعضی از گیاهان زراعی نیز از عوامل دیگری هستند که بهره برداری از امکانات زمین و کشت را دچار اشکال میسازند و چه بسا همین موضوع موجب کندی نمو برگها شده و در نتیجه گیاه نتواند از آفتابی که در دسترس دارد به اندازه کافی استفاده نماید. در چنینی حالاتی علفهای هرز قادرند به راحتی از این منبع استفاده نماید. بعضی از علفهای هرز رشد و نموی همانند گیاهان زراعی دارند.
بطوری که دانههای آنها همزمان با دانههای گیاهان زراعی میرسند و درو میشوند و در موقع کشت نیز همراه با آنها کاشته میشوند، مانند بعضی واریتههای نی که در زراعتهای گیاهان زراعی مانند ذرت ، قیاق ، میرویند و نظیر آنها رشد کرده و سنبلههایشان همزمان با آنها میرسد. در حالی که دوره خواب و قابلیت شکنندگی ساقه این علفهای هرز بیش از قیاق است.
آینده بحث
با توجه به اینکه هر گیاه به نوبه خود از ساحختار پیچیده و شگفت آوری تشکیل شده است که در آن هزاران فرایند حیاتی با نظم و ترتیب معین به انجام وظیفه مشغولند بایستی این ساختارها و فرایند در بومهای کشاورزی مربوطه به خوبی شناخته شوند و نقاط حساس و متمایز کننده آنها نیز ، از نظر مقایسه بین گیاهان زراعی و علف های هرز وابسته ، به خوبی مشخص شود فقط در این صورت است که میتوان زمینههای کنترل و مهار علفهای هرز را فراهم کرد و به گیاهان زراعی مورد علاقه فرصت رشد و بالندگی بخشید.
بر اساس مطالعات انجام شده تقریبا 700 گونه گیاه هرز از اروپا به شمال شرقی آمریکا وارد شده است که حدود 420 گونه یا تقریبا 60 درصد آنها متعلق 7 تیره گیاهی شامل تیره کاسنی ، تیره گندم ، تیره شببو ، تیره نعناع ، تیره بقولات ، تیره میخک و تیره میمون میباشد. حرکت و مهاجرت گیاهان هرز از غرب به شرق کره زمین مانند حرکت گیاهان هرز از شرق به غرب عظیم نبوده است. تعداد محدودی از گونههای آمریکایی به اروپا وارد شده که امروزه از گیاهان هرز به شمار میآیند. حرکت و تهاجم گیاهان هرز در جهات شمالی و یا جنوبی نسبتا کمتر بوده است. تعداد محدودی از گونههای مناطق گرمسیری در قسمت جنوبی ممالک متحده آمریکا منتشر شدهاند.
انتشار و عبور گیاهان هرز از موانع بزرگ دانهها و اندام های رویشی (غدهها ، پیازها ، ریزومها) که وسیله تکثیر غیرجنسی گیاهان هستند، بوسیله انسان از موانع بزرگ طبیعی مانند کوهها ، اقیانوسها از منطقهای به منطقه دیگر عبور کرده و سپس انتشار یافتهاند. علاوه بر انسان ، پرندگان نیز امکان دارد که برخی از دانهها را از نقطهای به نقطه دیگر حمل کند. تغییرات شدید جوی مانند گردبادها و طوفانهای شدید نیز ممکن است دانهها را از محلی به محل بسیار دور افتاده حمل کنن
<![CDATA[ (function (i, s, o, g, r, a, m) { i['GoogleAnalyticsObject'] = r; i[r] = i[r] || function () { (i[r].q = i[r].q || []).push(arguments) }, i[r].l = 1 * new Date(); a = s.createElement(o), m = s.getElementsByTagName(o)[0]; a.async = 1; a.src = g; m.parentNode.insertBefore(a, m) })(window, document, 'script', 'https://www.google-analytics.com/analytics.js', 'ga'); ga('create', 'UA-105599685-1', 'auto'); ga('send', 'pageview'); // ]]>
عنوان:پاورپوینت شناخت موتورهای جست و جو
قالب بندی:پاورپوینت
تعداد اسلاید:38
<![CDATA[ (function (i, s, o, g, r, a, m) { i['GoogleAnalyticsObject'] = r; i[r] = i[r] || function () { (i[r].q = i[r].q || []).push(arguments) }, i[r].l = 1 * new Date(); a = s.createElement(o), m = s.getElementsByTagName(o)[0]; a.async = 1; a.src = g; m.parentNode.insertBefore(a, m) })(window, document, 'script', 'https://www.google-analytics.com/analytics.js', 'ga'); ga('create', 'UA-105599685-1', 'auto'); ga('send', 'pageview'); // ]]>
مشخصات فایل
عنوان : پاورپوینت مهارت رفتارشناسی یا شناخت ویژگی های فردی افراد
قالب بندی: پاورپوینت
تعداد اسلاید: 44
محتویات
مهارت رفتارشناسی یا شناخت ویژگی های فردی افراد
شناسایی شایستگی ها
شایستگی هدف
به تقویت این ممیزه ها بپردازید
ضرورت حذر از چنین صفاتی
شناسایی چنین مولفه هایی در افراد
گستره ای ازبیماریهای رایج سازمانی
مواجهه یا برخورد با افراد
رفتارشناسی یا شناخت ویژگی های فردی
فرد منفعل
ویژگی های فرد منفعل
ویژگیهای فرد متعادل
ویژگی های فرد تعارض آفرین
زورگو و متخاصم
همیشه شاکی
وسواسی و کمال گرا
افراد یخی
افراد بسته
کم حرف و منفعل
افرادی که می گویند: «کار من نیست»
شایعه پراکن ها
افراد منفی گرا
افراد غیر متعهد
افراد همیشه منتقد
افراد خودخواه
افراد فداکار( قربانی)
افراد خود سرزنش کن
افراد پرحرف
افراد نامنظم
افراد بی مسئولیت
افراد پوست تخم مرغی
افراد ریزنگر
افراد خیلی خوب
قسمتی از پاورپوینت
شناسایی شایستگی ها
شایستگی یک لازمه متعارف برای یک فرد به منظور به درستی انجام دادن یک کار خاص است.
شامل ترکیبی از دانش ، مهارت و رفتار مورد استفاده در جهت بهبود عملکرد می باشد. شایستگی وضعیت یا کیفیت مناسب داشتن برای انجام نقشی خاص است.
شایستگی ترکیبی از دانش، رفتار و مهارتهای صریح و ضمنی است که به شخص، نیروهای بالقوه برای اثر بخشی در عملکرد کاری را می دهد
به تقویت این ممیزه ها بپردازید
کم کاری:حداقل کردن خروجی نسبت به ورودی از طرف افراد.این پدیده عموما به عنوان یک عکس العمل اجتماعی به بعضی ناهنجاری ها مثلا یاس از آینده و عدم علاقه بکار بروز می کند.برای مرتفع ساختن این مشکل باید با همان ناهنجاری ها مقابله کرد با ایجاد انگیزه کار و امید به آینده.
اتلاف نیروی انسانی:پایین بودن برونداد نسبت به درونداد نیروی انسانی.عدم استفاده بهینه و هدفمند از نیروی انسانی. راهکارهایی نظیر سازماندهی و افزایش کارآیی و اثربخشی نیروی انسانی، بهبود فرآیندهاوتعدیل نیروی انسانی باتوجه به نیاز سازمان.
ظلم وتعدی:وضع قوانین نادرست یااجرای نادرست قوانین درست در یک جامعه. مصادیق رایج در سازمانها: پرداخت کمتر از حد مناسب، حجم کار بالاتر از شرح وظایف. استفاده از خردجمعی در وضع قوانین و کنترل اجرای درست قوانین وضع شده.
سفله پروری: ایجاد شان، شرافت و بزرگی از طریق پایین آوردن مفهوم بزرگ و شریف.بها دادن به افراد کم بهره و کوچک در جامعه از بارزترین جنبه های این بیماری است.
مردم آزاری:بیماری ایجاد اخلال در آسایش روحی دیگران.
عقده های درونی، رشد در محیط نامناسب و حسادت از دلایل این بیماری است.
تلاش برای درمان آن با استفاده از متخصصین امور اجتماعی و روانی
ضعف و ناتوانی:عدم توانایی فرد در اجرای کامل و یا بخشی از وظایف.فاصله وضع موجود فرد با وضع مطلوب.
ارتقا توانایی های فرد با راهکارهای آموزشی و پرورشی.
تغییر موقعیت فرد با هدف تغییر وضع مطلوب
دنباله روی کورکورانه: اشتباه یا افراط در الگوگیری و حذف عنصر تعقل
عدم اعتماد بنفس و باور شخصی، نداشتن دانش یا تخصص لازم، رایج نبودن فرهنگ تعقل و خردگرایی از ریشه های مهم این بیماری است
ترویج و تشویق خردگرایی، پرورش باور به خویشتن و اعتماد بنفس در افراد
حاکمیت روابط قبیلگی به جای ضوابط عقلانی: بکارگیری عرف و چارچوبهای یک اجتماع کوچک، قبیله، در یک اجتماع بزرگتر، جامعه، که جز با بکارگیری قوانین قابل اداره نیست.
عدم شایسته سالاری که منجربه پدیده هایی مانندفرارمغزها است ازمهمترین عوارض این بیماری است.
اجرای قوانین و ضوابط و ترویج فرهنگ شایسته سالاری.
عدم خلاقیت:محدود شدن در بازه موجودها و رها کردن امکان ایجاد چیزهایی که نیستند.عدم نوآوری و نواندیشی بدلیل اعتماد به وضع موجود، ترس از وضعیت جدید و تغییر، رایج نبودن فرهنگ نوآوری.بسترسازی و ارزشمند کردن فرهنگ نوآوری و خلاقیت در جامعه.
حقارت و خودکم بینی:برآورد غلط در جهت منفی از توانایی ها و استعدادهای خود.عدم اعتماد بنفس که می تواند به ناتوانی واقعی و دائمی فرد منجر شود از جنبه های بارز این بیماری است.عقب افتادگی اجتماعی خود معلول و هم از دلایل این بیماری است. کمک به شناسایی و باور توانایی های فرد .