پیشگفتار
نیمی از جمعیت جهان را زنان تشکیل داده ولی نقش آنان در آینده جوامع، بیش از یک نیمه است. زنان نخستین آموزگار و شکل دهندة شخصیت اصلی کودکانند.
دامان مادر، اولین مدرسهای است که کودک، علاوه بر الفبای عشق و محبت، اصول زندگی و رفتارهای اجتماعی را در آن فرا میگیرد و با خوب و بد زندگی آشنا میشود. در سالهای اولیه دوران آموزش ابتدایی هم، معمولاً آموزگاران کودکان، زنان هستند. پس به جرأت میتوان گفت نقش آنان در توسعه و پیشرفت جوامع، اهمیت بسیاری دارد.
بنابراین هر چه آگاهی زنان افزایش یابد، جامعه به سوی ترقی و پیشرفت گام خواهد برداشت. خوشبختانه زنان کشور ما در زمینههای اجتماعی و فرهنگی، بسیاری از دانستنیها را میدانند. اما متأسفانه از آنجایی که تا کنون به مسائل محیط زیست آنچنان که باید اهمیت داده نشده است بر آن شدیم تا با انتشار نکتههایی مرتبط با حفظ محیط زیست، دانستیهای لازم را در این باره در اختیار آموزگاران اصلی جامعه قرار دهیم.
در مجموعه حاضر، به طور عمده به مباحثی پرداخته شده که توجه به آنها از سوی زنان میتواند اثر بخشی بسیاری در فرهنگسازی و ارتقای دانش و تغییر رفتار جامعه داشته باشد. ما از همه زنان گرانقدری که این مجموعه را در دسترس خواهند داشت تقاضا داریم تا آن را بخوانند و در مورد آن با دیگران بحث کنند و پیشنهادها و انتقادهای خود را برای تکمیل و اصلاح آن به نشانی اصفهان ـ انتهای خیابان پروین اعتصامی ـ میدان لاله ـ روابط عمومی اداره کل حفاظت محیط زیست استان اصفهان ارسالفرمایند.
مشارکت شما میتواند سبب بهبود کیفیت مباحث در این مجموعه شده و در تحقق اهداف زیستمحیطی ما را یاری نماید.
آب:
• آب مایه حیات است، زندگی تمام جانداران به آب وابسته است، تمام فعالیتهای انسان هم به آب نیاز دارد. بیشترین مصرف آب در سه بخش کشاورزی، صنعت و مصارف خانگی است.
• مقدار آب تولید شده در طبیعت تقریباً ثابت است ولی به دلیل افزایش بیرویة جمعیت و مصرف نادرست از منابع آب، امروزه با بحران آب مواجه شدهایم. در بسیاری از کشورها یکی از علل جنگ و جدال دسترسی به آبها و رودخانههاست.
• آب به دو صورت آبهای سطحی و زیرزمینی وجود دارد. آن بخش از آب برف و باران که روی زمین جاری میشود و به صورت نهرها، رودخانهها، تالابها و دریاها دیده میشود آب سطحی نامیده میشود و بخشی دیگر هم در زمین نفوذ میکند و آبهای زیرزمینی را به وجود میآورد و ما به وسیله چشمه، قنات و حفر چاه به آنها دسترسی پیدا میکنیم.
13 صفحه
قابل ویرایش
فهرست
عنـــــــوان
صفحه
چکیده تحقیق
1
بیان مساله
2
هدف پژوهش
3
اهداف تحقیق
5
اهداف کلی
5
اهداف جزئی
5
فرضیه های تحقیق
6
اهداف تحقیق به صورت سوالی
6
اهداف جزئی
6
متغیرهای تحقیق
7
تعریف نظری سلامت روان
7
تعریف عملیاتی سلامت روان :پرسشنامه سلامت عمومی(GHQ)
8
نمره گذاری
9
نمرات برش در هریک از خرده مقیاسهای پرسشنامه GHO
9
پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ)
10
تعریف واژه و اصطلاحات
13
20 صفحه
قابل ویرایش
فهرست مطالب
عنـــــــوان
صفحه
فصل اول:نقش بسیج در دفاع مقدس
مقدمه
1
بسیج و دفاع مقدس
2
بسیج و عرصه خدمت رسانی و مدیریت:
3
بسیج و پیشرفت در کشور
4
فصل دوم:نقش مردم در دفاع مقدس
مقدمه
6
دفاع مقدس و پیروزی ایران
6
نقش مردم در پشت جبهه ها
7
فصل سوم:نقش زنان در دفاع مقدس
مقدمه
9
نقش رزمی
10
حمایت عاطفی
10
ستادهای پشتیبانی
10
امداد و درمان
11
جهاد مالی
11
ایثار و فداکاری
11
تبلیغ و همکاری اطلاعاتی
12
فصل چهارم:نقش معلمان دردفاع مقدس
مقدمه
14
معلمین در حماسه ۸ سال دفاع مقدس
15
الف) حضور مفید و مستقیم در مناطق عملیاتی
15
ب) تحلیل تجاوز دشمن و توجیه دفاع مقدس
15
ج) انگیزهزایی و شورانگیزی در دانشآموزان
16
نقش کارکنان اداری آموزش و پرورش در دفاع مقدس
16
الف) حضور پرشور در جبهههای جنگ
16
ب) تامین نیازهای پشت جبهه
16
تاملی بر نقش دانشآموزان در حماسه ۸ سال دفاع مقدس
17
الف) حضور پرشور در جبهههای جنگ
17
ب) حضور فعال در پایگاههای مقاومت
17
ج) حضور جدی و موفق در سنگر تحصیل
17
نتیجه گیری
19
منابع
20
مقدمه
بدیهی است انقلابی که بر پایه دین با محوریت اسلام ناب محمدی (ص) و خارج از حیطه نفوذ و سلطه دو اردوگاه بزرگ جهانی شرق و غرب رخ می دهد باید مسیری پرفراز و نشیب و پرچالش را بپیماید، دشمن های زیادی را تحمل کند و از تهدیدهای ویرانگری عبور نماید.
تاریخ تحولات انقلاب اسلامی بیانگر این واقعیت است که سازمان بسیج، پس از تسخیر لانه جاسوسی امریکا در تهران توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، با صدور فرمان امام خمینی (ره) ماهها پیش از آغاز جنگ تحمیلی و در شرایطی تحقق یافت که اصل انقلاب ثبات و استقرار نظام جمهوری اسلامی در معرض تهدید قرار داشت تأسیس گردید، اسناد بدست امده از لانه جاسوسی واظهارات صریح حکام آمریکایی مردم و رهبران کشور بویژه حضرت امام را با این حقیقت آشکار مواجه ساخت که احتمال مداخله نظامی آمریکا و هجوم وی به جمهوری اسلامی ، امری بعید و غیر ممکن نبوده و باتوجه به سوابق این کشور در جهان لزوم آمادگی مردم جهت مقابله و رویارویی را در کوتاهترین زمان ممکن آشکار می ساخت .
براین اساس امام امت در پنجم اذر ماه سال 58، یعنی در مدتی کمتر ازیک ماه بعد ازانقلاب دوم ، فرمان تاریخی تشکیل بسیج را صادر فرمودند زمانی که ابعاد و عمق توطئه های استکبار جهانی برای سلطه بر ملتهای منطقه بویژه ملت بزرگ ایران بیش از پیش آشکار شده و شیطان بزرگ که از دست جوانان انقلابی کشور به شدت زخمی شده بود عزم خویش را در هجمه و فشار همه جانبه بر کشور جزم نموده و سودای براندازی نظام را در سر می پروراند در چنین فضایی تشکیل بسیج در واقع انسجام بخشی به تمامی توانمندیها و دارایی هایی کشور در برابر فتنه گری استعمارگران قلمداد گردید.
بسیج تاکنون این نقش را بخوبی ایفا نموده است و ماندگاری و سربلندی و امنیت و اقتدار همه جانبه کشور دلیلی گویا به این مدعا می باشد و در آینده نیز سپر دفاعی کشور و عامل به شکست کشاندن توطئه ها و خنثی کردن فتنه ها و شیطنت های استکبار جهانی و ایادی آن خواهند بود. بسیج، نهادی اجتماعی است. نهادی گسترده که پاسخگوی بسیاری از نیازهای اساسی و حیاتی جامعه است و چنان با بخشهای دیگر نظام پیوند دارد که جدایی آنها از هم در جامعه اسلامی امکانپذیر نیست.
بسیج با کارکردهای گوناگون خود، یاریرسان نیازهای آموزشی، عمرانی، سیاسی، دفاعی و... است. بسیج سوادآموزی، بسیج سازندگی و بسیج محرومیتزدایی، قسمتی از برنامههای بسیج در کشور است. حضور پر رنگ و موفق بسیج در جنگ تحمیلی، ارزش بسیج را بیش از گذشته در برابر چشمها قرار داد. ازاینرو، بیشتر مردم، بسیج را به عنوان نهادی نظامی میشناسند.
لذا باید توجه داشت که گرچه یکی از وظیفههای مهم بسیجیان، آمادگی نظامی برای دفاع از خطرهای نظامی است، ولی بسیج در نظر امام خمینی رحمهالله ، تکلیفی فراتر از این دارد. دفاع مقدس ملت ایران در طول هشت سال، ماهیتی متفاوت از جنگهای دیگر دارد. آنچه رزمندگان ایرانی را تا پای جان در میدان نگاه میداشت، ثروت و قدرت و شهرت نبود.
17 صفحه
قابل ویرایش
فهرست مطالب
چکیده
مقدمه
فصل اول: مبانی حقوق زنان
مبحث اول: تبیین مفاهیم
گفتار دوم: ماهیت حقوق زنان
فصل دوم: پیشینه ی حقوق زن در اسلام
گفتار اول: منزلت تکوینی
گفتار دوم: منزلت تشریعی
گفتار سوم: منزلت اجتماعی
بند الف: اصل بودن اختیار انسان
بند ب: نقش زنان در جامعه اسلامی
فصل سوم: حقوق زن در اسلام
گفتار اول: حق اشتغال
گفتار دوم: کسب اجازه برای خروج از منزل و حق اشتغال
گفتار سوم: حق فعالیت های فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی
گفتار چهارم: شرکت زن در مجامع
فصل چهارم: نظر قرآن نسبت به اجماع و عقل در مورد زن
نتیجه گیری:
منابع و مآخذ:
چکیده
این مقاله در چهار فصل تنظیم شده است که در فصل اول به مبانی حقوقی زنان و مبحث اول آن به تبیین مفاهیم حقوق ، حق، زنان، زن در لغت نامه دهخدا و فرهنگ عید پرداخته شده است در گفتار اول به حقوق زن و در کفتار دوم به چگونگی ماهیت حقوق زنا پرداخته است.
در فصل دوم به پیشینه ی حقوق زن در اسلام به طور مختصر بررسی شده که به سه گفتار و دو بند تقسیم می شود در فصل سوم به بررسی حقوق زن در اسلام و در گفتار اول اینکه زن در از نظر اسلام حق اشتغال دارد یا نه؟ در گفتار دوم راجع به کسب اجازه برای خروج از منزل و حق اشتغال و در گفتار سوم اینکه زن حق فعالیت های فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی و در گفتار چهارم شرکت زن در مجامع از دیدگاه آیت الله مطهری و اسلام را مورد بررسی قرار دادم. در فصل چهارم نظر قرآن را نسبت به اجماع و عقل در مورد زن را یادداشت برداری کردم و در پایان مقاله که نتیجه گیری می باشد ، به تکمیل و جمع بندی این مباحث پرداختم.
کلید واژه: حقوق – حق – زنان – زن – مرد – اسلام – قرآن - اشتغال
مقدمه
نظراتی که درباره زن از سوی مکاتب گوناگون ارائه شده است، چون دیگر ره آوردهای فکر بشری از افراط و تفریط بیرون نیست. مجموع تلاشهای علمی اندیشمندان در این زمینه ها ، در عین حال به حقایقی راه یافته ، از زیاده روی یا کم انگاری دور نمانده است. از این رو ، این موضوع در خور ژرفگری های گسترده و حقیقت جویانه است. موضوع زن ، به عنوان بدنه ای از جامعه ی انسانی، بدان پایه قابل بررسی و ژرفگری است که انسان شایسته ی شناخت و بررسی است.
هر گونه تحلیل و بررسی ابعاد حیان زن ، منهای ویژگی های منفی و جنسی ، تحلیل حیات انسان به شمار می آید شناخت و منزلت و مقام او ، در حقیقت، شناخت انسان و کرامت اوست. این نیز تردید ناپذیر است، که شناخت انسانی نسبت به خود، معیار دیگر شناختهاست و درک و دریافت انسانی از خود و محیط و جایگاهی که در آن قرار دارد، زمینه ی اصلی شناسایی دیگر پدیده هاست. به این جهت انسان به عنوان نخستین گام در شناختوری ، به ضرورت باید به ژرفگری و کاوشگری در خویشتن بپردازد و از ژرفای بیکرانه ی هستی خویش،آگاهی هایی به دست آورد و دست کم به شناختی نسبی برسد.
بنابراین ، مطالعه در احوال زن و بررسی ابعاد هستی این بخش از جامعه ی انسانی ، گاهی در راستای انسان شناسی عمومی است.از جمله اندیشه های افراطی در زنگرایی، نظریه ای است که اصولاً به انکار زن می اندیشد ، و می کوشد تا زن را از عالم خویش جدا کند و ویژگی های انکار ناپذیر هستی زنانه را منکر شود. مثلاً موجودی که مورد علاقه ی جنس مخالف است و می تواند همسر باشد و نیازهایی را برآورد؛ یا مادر شود و کانون هستی ساز گردد و تداوم نسل انسانی را تضمین کند؛ یا می تواند محور خانواده باشد و چون ساحلی آرام، جامعه ی بزرگ انسانی را ارامش و آسایش بخشدو... همه ی اینها را نادیده می گیرند و اینها را با شخصیت زن ناسازگار می شناسند، یعنی همسری، مادری، تشکیل خانواده و تربیت نسل و ... این پندارها از برخی زنگرایان غربی است که می کوشند زنان را از بارداری و حاملگی آزاد سازند و بار مادر شدن را از دوش آنان بردارند، توصیه می کنند، فرزندان در رحمهای مصنوعی و با مکانیسم لقاح مصنوعی پدید آیند و در کاموریهای جنسی، هر جنس به جنس خود بگراید و خانواده به این صورت سنتی متلاشی گردد. این دست تئوریها ، واکنشی است در برابر تحمیلهایی که بر زن در خانه و خانواده رفته است و ستم هایی که بسیاری از زنان از کاموریهای مردان دسده اند،و برخورد واکنشی همیشه نمی تواند حقگرا و درست باشد؛ زیرا این تفکر در حقیقت، ناقص شناختن حنس زن است. چه تحقیری از این بالاتر نیست به زن، که آفرینش او را کوچک شمارند. همچنین نادیده گرفتن ضرورتهای انکارناپذیر طبیعی است، چون ضرورت زایمان و ابعاد آثار روانی و تنی آن نیاز مادری ، تشکیل خانواده و همسری تداوم نسل انسانی و تربیت فرزند در کانون خانواده و در دامن مادر، و همچنین اصول علمی و مسائل بدنی و فیزیولوژی یا روانی و یا روان تنی فراوانی که بر هستی زن حاکم است. و راه و روشهایی را برای او لازم می سازد. اینها ضرورتهایی است که ادیان اسمانی بویژه اسلام آنها را آموزش دادند و علم و تجربیات بشری همه ی آنها را اثبات کرده است و انکار این اصول ، انکار علم و داده های انکار ناپذیر تجربه و دانش بشری است.
علم، اثبات کرده است: مادری در زنان ضرورتی حیاتی برای جسم و بدن زن است و احساس مادری از نظر روانی ، لذتبخش ترین بخش زندگی زنانه است، که زندگی آنان را با معنا و مفهوم می سازد و عشق مادری کانون همه ی عشقها است. و تهی ساختن زن از این احساس ، انمار برخی از کیان و هستی اوست. داین اندیشه ای واپسگرا و نادرست است، که زن خود خوشتین را گم کند یا آن را کوچک و پست شمارد و از این که زن آفریده شده است دچار عقده ی خود کم بینی گردد و تلاشی جبرانی را در پیش گیرد و خود را همانند مرد بسازد و چون او لباس بپوشد و آرایش کند و اَدای او را در اعمال و رفتار درآورد. این اندیشه آغاز نفی شخصیت زن است و انحراف پایانی آن نیز در همین آغاز نهفته است. بزرگترین نوع تکامل و روی پای خود ایستادن و به استقلال راستین رسیدن ، در پرتو درک اصالت هویت خویش نهفته است.